جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "self-efficacy" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «self-efficacy» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی.
مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش-آموزان دختر دوره دوم متوسطه تبریز بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و به شکل پیش آزمون - پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. همه آزمودنی ها با استفاده از مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و بلیز و پرسشنامه خودکارآمدی شرر، ارزیابی شدند. روش نمونه گیری هدفمند بود؛ به این صورت که از بین دانش آموزانی که نمرات شان در پرسشنامه ها یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، 30 نفر به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، ده جلسه نود دقیقه ای، آموزش تفکر انتقادی را دریافت کرد. گروه آزمایش دوم، هشت جلسه نود دقیقه ای، راهبردهای خودتنظیمی را دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت ننمود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بیانگر این بود که ارائه آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باعث افزایش معنی دار انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی در دانش آموزان شده است. همچنین بین نمرات انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی در دو گروه آموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتایج این پژوهش نشان داد که ازآموزش تفکر انتقادی و راهبردهای خودتنظیمی می توان به عنوان روشی کارآمد برای افزایش انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان استفاده نمود.
کلید واژگان: آموزش تفکر انتقادی, راهبردهای خودتنظیمی, انگیزش تحصیلی, خودکارآمدیComparing the effectiveness of critical thinking training and self-regulation strategies on academic motivation and self-efficacy.Comparing the effectiveness of critical thinking training and self-regulation strategies on academic motivation and self-efficacy The purpose of this research was to compare the effectiveness of critical thinking training and self-regulation strategies on academic motivation and self-efficacy of female students in the second year of high school in Tabriz. This research was a semi-experimental type and was conducted in the form of pre-test-post-test-follow-up with a control group. All the subjects were evaluated using Waller and Blaise's educational motivation scale and Scherer's self-efficacy questionnaire. The sampling method was purposeful; In this way, among the students whose grades in the questionnaires were one standard deviation lower than the average, 30 people were randomly replaced in the experimental groups and 15 people in the control group. The first experimental group received ten ninety-minute sessions of critical thinking training. The second experimental group received eight 90-minute sessions of self-regulation strategies, but the control group did not receive any training. The results of repeated measurement variance analysis indicated that providing critical thinking training and self-regulation learning strategies has significantly increased academic motivation and self-efficacy in students. Also, there was no significant difference between the scores of academic motivation and self-efficacy in the two groups of critical thinking training and self-regulation strategies. The results of this research showed that teaching critical thinking and self-regulation strategies can be used as an efficient method to increase students' academic motivation and self-efficacy.
Keywords: Critical Thinking Training, Self-Regulation Strategies, Academic Motivation, Self-Efficacy -
اثربخشی آموزش مهارت خود کنترلی مبتنی بر مدرسه بر افزایش سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی دانش آموزانهدف
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش مهارت خود کنترلی مبتنی بر مدرسه بر سرسختی و خودکار آمدی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول انجام شد.
روشاین پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر قم بود که 30 نفر از دانش آموزان یکی از مدارس ناحیه یک شهر قم با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15نفری به صورت کاملا تصادفی دسته بندی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش در 8 جلسه 80 دقیقه ای برنامه آموزش خود کنترلی مبتنی بر مدرسه شرکت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. قبل و بعد از اجرای مداخله و در مرحله پیگیری، هر دو گروه با استفاده از مقیاس سرسختی روانشناختی لانگ و گولت (2003) و مقیاس خودکار آمدی کودک و نوجوان ((SEQ-C مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد که آموزش مهارت خود کنترلی مبتنی بر مدرسه تاثیر معناداری بر افزایش سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی دانش آموزان دارد (P<0.01). .
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش مهارت خود کنترلی مبتنی بر مدرسه می تواند به عنوان مداخله ای موثر در افزایش سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی در دانش آموزان باشد
کلید واژگان: مهارت خود کنترلی, سرسختی روانشناختی, خود کار آمدی, دانش آموزانObjectiveThe present study was conducted with the aim of effective school-based self-control skill training on increasing psychological hardiness and self-efficacy of male students of the first secondary level.
MethodThis research is a semi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the present study included male students of the first secondary school in Qom city, 30 students were selected using the available sampling method and divided into two groups of 15 people completely randomly. Students in the experimental group participated in 8 sessions of the school-based self-control training program, and the control group did not receive training. Before and after the implementation of the intervention, both groups were evaluated using the psychological hardiness scale of Lang and Goulet (2003) and the self-efficacy scale of children and adolescents (SEQ-C). The data was analyzed using spss-22 software and through repeated measures analysis of variance test.
FindingsThe results showed that school-based self-control skill training has a significant effect on increasing students' psychological hardiness and self-efficacy (P<0.01).
ConclusionThe findings of the present study indicated that school-based self-control skill training can be an effective intervention in increasing psychological hardiness and self-efficacy in students.
Keywords: Self-Control Skill, Psychological Hardiness, Self-Efficacy, Students -
زمینه و هدف
مطالعه رفتارهایی که می توانند بازدارنده سبک زندگی سالم تحصیلی فراگیران باشند، همواره مورد علاقه و توجه پژوهشگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد.
روش پژوهش:
این مطالعه کمی به روش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1402 بود؛ که 407 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شدند و بوسیله پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (بامریند، 1973)، خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982)، مقیاس های فریبکاری تحصیلی (فارنسه و همکاران، 2011)، اهمال کاری تحصیلی (سواری،1391) و پرسشنامه پرخاشگری (ویلیامز و همکاران، 1996) مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری بوسیله نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 24 انجام شد.
یافته هابراساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که الگوهای فرزندپروری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی اثر معناداری دارد (05/0>P)؛ و این نقش با میانجی گری خودکارآمدی برجسته تر نیز می شود.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط معنادار الگوهای فرزندپروری با رفتارهای بازدارنده تحصیلی و تایید نقش میانجی خودکارآمدی، در این زمینه پیشنهاد می شود به منظور کاهش رفتارهای بازدارنده تحصیلی دردانش آموزان ضمن توجه به الگوهای فرزندپروری، بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان نیز تمرکز شود. در این زمینه آشنایی خانواده ها با نقش الگوهای فرزندپروری بر زندگی تحصیلی دانش آموزان و برگزاری جلسات آموزشی دارای اهمیت است.
کلید واژگان: الگوهای فرزندپروری خودکارآمدی رفتارهای بازدارنده تحصیلیBackground and AimThe study of behaviors that can hinder the healthy academic lifestyle of learners has always been the interest and attention of researchers. The present study investigates the mediating role of self-efficacy in the relationship between parenting styles and academically inhibiting behaviors of secondary school students.
MethodsThis descriptive-correlational study was conducted using the structural equation method. Its statistical population included all secondary school students in public schools in Tehran in 2022-2023.Accordingly, 407 people were included in the study by multi-stage cluster sampling method and measured using Parenting Styles Questionnaire (Baumrind, 1973), General Self-Efficacy Scale (Sherer et al.,1982), Academic Cheating Scale (Farnese et al., 2011), academic procrastination Questionnaire (Savari, 2013), and aggression Questionnaire (Williams et al., 1996). Data were analyzed by structural equation method in SPSS-23 and AMOS-24 software.
ResultsBased on the results of this research, the proposed model had a good fit. The results showed that Parenting Styles has a significant effect on Academically inhibiting behaviors both directly and indirectly through self-efficacy (P<0.05); and this role becomes more prominent with the mediation of self-efficacy.
ConclusionConsidering the meaningful relationship between Parenting Styles and Academically inhibiting behaviors and confirming the mediating role of self-efficacy, it is suggested in this context. In order to decrease the Academically inhibiting behaviors of students, while paying attention to the Parenting Styles, focus on increasing self-efficacy in this group. In this context, it is important to empower students as well as extracurricular training sessions focusing on the aforementioned variables.
Keywords: Academically Inhibiting Behaviors, Parenting Styles, Self-Efficacy -
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر خودکارآمدی بر تعهد سازمانی وعملکرد شغلی مدیران صورت گرفت. پژوهش از نوع پیمایشی بود.جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهرستان ورامین می باشد که با استفاده ازفرمول مورگان 113 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1990) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (1991) استفاده شدو جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss استفاده شد در بخش آمار توصیفی به شاخص های مرکزی و پراکندگی پرداخته شد و در بخش استنباط آماری برای آزمون فرضیه ها از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیه ها بکار برده شد. نتایج نهایی آزمون فرضیه ها نشان داد خودکارآمدی بر تعهد سازمانی مدیران تاثیردارد.همچنینخودکارآمدی بر عملکرد شغلی مدیران تاثیردارد.
کلید واژگان: خودکارآمدی, تعهد سازمانی, عملکرد شغلی, مدیرانThis research was conducted with the aim of investigating the effect of self-efficacy on organizational commitment and job performance of managers. The research was a survey type. The statistical population of the research is all principals of primary schools in Varamin city, using Morgan's formula, 113 people were selected as the sample size using Morgan's table. In order to collect data, the self-efficacy questionnaire of Scherer et al. (1982), Patterson's job performance questionnaire (1990) and Allen and Mir's organizational commitment questionnaire (1991) were used, and spss software was used to analyze the data and test the hypotheses. Descriptive statistics section focused on central and dispersion indicators, and in the statistical inference section, correlation coefficient and regression tests were used to test hypotheses. The final results of the hypotheses test showed that self-efficacy affects managers' organizational commitment. Also, selfefficacy affects managers' job performance.
Keywords: Self-Efficacy, Organizational Commitment, Job Performance, Managers -
مقدمه و هدف
بهبود زیرساخت های تکنولوژیکی و آموزش معلمان می تواند به افزایش تاثیرگذاری تکنولوژی آموزشی بر انگیزش و خودکارآمدی دانش آموزان کمک کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی شهر فراشبند در سال تحصیلی 1402-1401 بوده است.
روش شناسی پژوهش:
پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی بنیادی و از منظر گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این تحقیق تمام معلمان مقطع ششم ابتدایی و دانش آموزانشان در شهر فراشبند بود که طبق جدول مورگان تعداد نمونه آماری 237 نفر محاسبه شد. اما به دلیل نوع روش آماری و محدودیت دسترسی به نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه تکنولوژی آموزشی یاکووز (2005)، انگیزش یادگیری کاشیف و همکاران (2013) و خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) بوده است.
یافته ها:
یافته ها نشان داد بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با انگیزش یادگیری دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 137/0 وجود دارد. بین نگرش به تکنولوژی آموزشی توسط معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه معنادار و مستقیمی با ضریب همبستگی 156/0 وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب تعیین نشان داد تکنولوژی آموزشی به میزان 2 درصد، انگیزش یادگیری دانش آموزان را تبیین و پیش بینی می کند.
نتیجه گیری:
این تحقیق نشان می دهد که نگرش معلمان به تکنولوژی آموزشی می تواند تاثیر مثبتی بر انگیزش یادگیری و خودکارآمدی دانش آموزان داشته باشد، اگرچه این تاثیرات نسبتا ضعیف هستند. برای بهبود نتایج و بهره گیری کامل از تکنولوژی آموزشی، توجه به عوامل دیگر و تلاش برای ایجاد یک محیط آموزشی حمایتی و جامع ضروری است.
کلید واژگان: تکنولوژی آموزشی, انگیزش یادگیری, خودکارآمدیIntroduction and purposeimproving technological infrastructure and teacher training can help increase the impact of educational technology on students' motivation and self-efficacy. The purpose of this research was to investigate the relationship between teachers' attitudes towards educational technology, learning motivation and self-efficacy of sixth grade elementary students in Farashband city in the academic year 1402-1401.
Research MethodologyThe current research was a fundamental research in terms of its purpose, and a correlational descriptive research in terms of data collection. The statistical population in this research was all the sixth grade elementary teachers and their students in Farashband city, and according to Morgan's table, the number of statistical samples was calculated to be 237 people. However, due to the type of statistical method and limited access to the sample, 100 people were considered. And it was selected using cluster random sampling method. The data collection tool was Yaqovs Educational Technology Questionnaire (2005), Kashif et al.'s motivation to learn (2013) and Sherer et al.'s (1982) general self-efficacy.
FindingsThe findings showed that there is a significant and direct relationship between teachers' attitude towards educational technology and students' learning motivation with a correlation coefficient of 0.137. There is a significant and direct relationship between teachers' attitude towards educational technology and students' self-efficacy with a correlation coefficient of 0.156. Also, the results of the coefficient of determination test showed that educational technology explains and predicts students' learning motivation by 2%.
ConclusionThis research shows that teachers' attitude towards educational technology can have a positive effect on students' learning motivation and self-efficacy, although these effects are relatively weak. To improve the results and take full advantage of educational technology, it is necessary to pay attention to other factors and try to create a supportive and comprehensive educational environment.
Keywords: Educational Technology, Learning Motivation, Self-Efficacy -
مقدمه و هدف
برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روانی-هیجانی در دانشآموزان، شناسایی عوامل مرتبط و اقدامات آموزشی-درمانی امری حیاتی تلقی میگردد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی اجرا شد.
روش شناسی پژوهش:
پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه در سال تحصیلی 1403- 1402 بود، که تعداد 30 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی (آزمایش، 15 نفر و کنترل، 15 نفر) گمارش شدند. برای گردآوری داده ها علاوه بر چکلیست اطلاعات جمعیت شناختی، از پرسشنامه خودکارآمدی (موریس، 2001) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (لوئیس، 2001) استفاده شد. داده ها با روشهای آمار توصیفی و آنالیز کوواریانس با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش نمره کل خودکارآمدی (515/89=F، 000/0=P و 547/0=η) و افزایش نمره کل مسئولیتپذیری (737/77=F، 000/0=P و 479/0=η) و هر یک از مولفه های آنها در افراد گروه آزمایش شده است، اما در میانگین نمرات این مولفه ها در افراد گروه کنترل طی مراحل مختلف سنجش، تغییر معناداری از نظر آماری مشاهده نشد.
نتیجه گیری:
با توجه به اثربخشی آموزش ذهنآگاهی، روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی می توانند از این رویکرد درمانی به منظور توانمندسازی روانشناختی و کاهش آسیب در دانش آموزان استفاده کنند.
کلید واژگان: آموزش ذهن آگاهی, خودکارآمدی, مسئولیت پذیری, دانش آموزIntroduction and goal:
In order to prevent academic and psycho-emotional problems in students, it is considered vital to identify related factors and educational-therapeutic measures. This research was designed and implemented with the aim of investigating the effectiveness of mindfulness training on self-efficacy and responsibility in primary school students.
Research methodologyThe research was semi-experimental with a pre-test and post-test design with two experimental and control groups. The statistical population included all the students studying in the elementary school of Asaluyeh city in the academic year of 2023-2024, and the number of 30 subjects was selected by the available sampling method and randomly assigned to two equal groups (experiment, 15 people and control, 15 people) were assigned. In addition to the demographic information checklist, a self-efficacy questionnaire (Morris, 2001) and a responsibility questionnaire (Lewis, 2001) were used to collect data. The data were analyzed by descriptive statistics and covariance analysis with SPSS version 26 statistical software.
FindingsThe results showed that the mindfulness training program increased the total score of self-efficacy (F=89.515, P=0.000 and η=0.547) and increased the total score of responsibility (F=77.737, P=0.000 and η=0.479) and each of their components was tested in the group, but no statistically significant change was observed in the average scores of these components in the control group during the different stages of the assessment.
ConclusionConsidering the effectiveness of mindfulness training, psychologists and mental health professionals can use this therapeutic approach for psychological empowerment and reducing harm in students.
Keywords: Teaching Mindfulness, Self-Efficacy, Responsibility, Student -
Objective
The current investigation was carried out to compare the efficacy of cognitive-behavioral education centered on procrastination and motivational-cognitive multidimensional intervention on the self-efficacy of students with addicted parents at the high schools of Babolsar.
MethodsThe study employed a semi-experimental research design with pre-test, post-test, and follow-up assessments using an unequal control group. The target population consisted of all students with addicted parents at the high schools in Babolsar and their parents in 2022. A total of 45 individuals were purposively chosen and assigned to two experimental groups and a control group, each comprising 15 participants. The research questionnaires were administered, and cognitive-behavioral training focusing on procrastination and motivational-cognitive multidimensional intervention was conducted for the experimental groups, while the control group was placed on the waiting list for the intervention.
ResultsThe findings indicated that both interventions were effective in enhancing academic self-efficacy. Moreover, the impact of cognitive-behavioral training based on procrastination was found to be superior to motivational-cognitive multidimensional intervention in terms of academic self-efficacy enhancement.
ConclusionsIn conclusion, both interventions exhibit potential for enhancing students' self-efficacy levels.
Keywords: Cognitive-Motivational Intervention, Self-Efficacy, Cognitive-Behavioral Training, Procrastination, Students -
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (2005) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (1990) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته هانتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
کلید واژگان: راهبرد فراشناختی, خودکارآمدی, باورهای انگیزشی, اختلال یادگیریBackground and ObjectivesThis research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of metacognitive strategies on self-efficacy and motivational beliefs in students with learning disabilities.
MethodThe method of this research is semi-experimental and pre-test and post-test with control and follow-up groups. The research population includes all students with learning disabilities in the sixth grade in primary schools in Tehran in 1401-1402, and 30 of them were selected by random sampling. According to the sample size, 15 people were randomly assigned to the experimental group and 15 people to the control group. The self-efficacy scale of Duncan and McKeechie (2005) and the motivational beliefs questionnaire of Pintridge and DeGroot (1990) were used to collect data. Metacognitive strategy training was provided for 8 sessions in two months. Analysis of variance with repeated measurements was used to analyze the data.
FindingsThe results of analysis of variance with repeated measurements showed that teaching metacognitive strategies has created a significant increase in self-efficacy (P<0.01) and motivational beliefs (P<0.01) of students with learning disabilities and these results It remained stable in the two-month follow-up (P<0.05).
ConclusionAccording to the results of this research, it can be concluded that metacognitive strategies are a very effective training in increasing self-efficacy and motivational beliefs of students with learning disabilities, and all trainers and teachers can benefit from it. These results have important implications in the field of education and counseling services for such students as an important part of the learning process.
Keywords: metacognitive strategy, Self-efficacy, Motivational Beliefs, learning disorder -
اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر سازگاری و استرس تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژهزمینه و هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر بهبود سازگاری و استرس تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه انجام شد.
روشروش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم مبتلا به اختلال یادگیری ویژه در سال تحصیلی 1402- 1401 در شهر خلخال تشکیل دادند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 30 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند و پیش و پس از انجام مداخله به سیاهه سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993) و پرسش نامه استرس تحصیلی ادراک شده زاژاکووا و همکاران (2005) پاسخ دادند. برای گروه آزمایش بسته آموزشی خودکارآمدی بندورا (1997) شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای (1 روز در هفته) اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. درنهایت داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس با نرم افزار آماری SPSSv22 تحلیل شد.
یافته هایافته ها نشان داد که شرکت در جلسات خودکارآمدی در گروه آزمایش از پیش آزمون به پس آزمون منجر به بهبود نمره سازگاری تحصیلی و کاهش استرس تحصیلی شده است و بین میانگین نمره سازگاری و کاهش استرس تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (0/001>P).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد که آموزش خودکارآمدی می تواند در بهبود سازگاری و کاهش استرس تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه سودمند باشد.
کلید واژگان: خودکارآمدی, سازگاری, استرس تحصیلی, دانش آموزان, اختلال یادگیری ویژهThe Effectiveness of Self-Efficacy Training on Academic Adjustment and Perceived Academic Stress in Students with Specific Learning DisabilitiesBackground and AimSpecific learning disabilities are recognized as significant educational challenges. These disorders can lead to various problems, including academic underachievement, decreased self-confidence, and increased academic stress among students. Therefore, the present study aimed to investigate the effectiveness of self-efficacy training in improving academic adjustment and reducing academic stress in students with specific learning disabilities.
MethodsThis quasi-experimental study employed a pre-test and post-test design with two groups: experimental and control. The statistical population consisted of all sixth-grade female students with specific learning disabilities in Khalkhal (a city in Iran) during the 2022-2023 academic year. Using a multistage sampling method, 30 students were selected and assigned to either the experimental group (15 students) or the control group (15 students). Before and after the intervention, participants completed the Academic Adjustment Inventory (Sinha & Singh, 1993) and the Perceived Academic Stress Questionnaire (Zajacova et al., 2005). The experimental group received Bandura’s self-efficacy training package (1997) over eight 90-minute sessions (once a week), while the control group did not receive any intervention. The data were analyzed using descriptive statistics and covariance analysis with SPSSv22.
ResultsThe results showed that participation in self-efficacy sessions improved academic adjustment and reduced academic stress from pre-test to post-test in the experimental group. There was a statistically significant difference between the experimental and control groups' mean academic adjustment and stress reduction scores (P<0.001).
ConclusionBased on the findings, self-efficacy training can be beneficial in improving academic adjustment and reducing academic stress in students with specific learning disabilities.
Keywords: Self-Efficacy, Academic Adjustment, Perceived Academic Stress, Students, Specific Learning Disabilities -
هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر روش آموزش کوانتومی بر خودکارآمدی، مهارت ارتباطی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم است. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه دوم شهر نورآباد- لرستان (1650 دانش آموز) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 30 نفر (15 نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982)؛ پرسشنامه مهارت ارتباطی کوئیندام (2004)؛ پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970) بود که پایایی آن ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب با 83/0؛ 89/0 و 82/0 تایید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. برنامه آموزشی، پروتکل روش آموزش کوانتومی شامل یک برنامه 12 جلسه ای بود. نتایج نشان داد که به کارگیری پروتکل روش آموزش کوانتومی موجب افزایش خودکارآمدی؛ بهبود مهارت ارتباطی و افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شده است. این یافته ها پیامدهای مهمی برای محیط های آموزشی دارند؛ ما می توانیم با ادغام آموزش کوانتومی در برنامه درسی به بهبود فرآیند یادگیری، رفتارهای آموزشی و شخصیت دانش آموزان کمک نماییم.
کلید واژگان: آموزش کوانتومی, خودکارآمدی, مهارت ارتباطی, انگیزه پیشرفت تحصیلیThe present study aimed to investigate The effect of quantum training method on self-efficacy, communication skills and academic achievement motivation among male first-grade students of senior high school. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest and control group. The statistical population included all first-grade male senior high school students in Nurabad-Lorestan (1650 students), a total of 30 students were selected through simple sampling method and randomly divided into experimental group (15 students) and control group (15 students). The data were collected using Sherer's et al General Self-efficacy Scale (1982); Queendom's Communication Skills Questionnaire (2004) and Hermans's achievement Motivation Questionnaire (1970). The reliability coefficients confirmed by Cronbach's alpha method were 0.83, 0.89 and 0.82, respectively. The collected data were analyzed using descriptive statistics (mean, standard deviation) and ANCOVA. Quantum Learning Protocol training program consisted of a 12-session program. The results showed that using the Quantum training method is effective in increasing self-efficacy and academic achievement motivation and also improving communication skills among students. These findings have important implications for educational settings, and could help improve the learning process, educational behaviors,and personality of students by integrating quantum education into the curriculum.
Keywords: Quantum Training, Self-Efficacy, Communication Skills, Academic Achievement Motivation -
هدف
انسان ها خواسته یا ناخواسته ارزش های اخلاقی ومعرفتی را نقض می کنند و به دنبال پیدا کردن راه های متعددی برای توجیه رفتار غیراخلاقی و غیر فکری خود هستند. به همین خاطر فهم و پرورش فضیلت فروتنی فکری اهمیت ویژه ای دارد. این درحالی است که نه تنها دانشجویان درحال تحصیل در دانشگاه بلکه اساتید و عالمان دین هم چون دیگر اندیشه ورزان به صورت آشکار و پنهان دست خوش آفت ها و آسیب های اخلاقی می شوند. تواضع فکری به معنای آن است که انسان بداند واعتراف کند از دیگران برتر و بهتر نیست و دچار تکبر در ساحت اندیشه و اجتهاد، احساس و تعلقی خاص به اندیشه و رای به خود نشود، زیرا امکان داوری بی طرفانه را از او سلب می کند. هدف این پژوهش هنجاریابی و اعتبارسنجی مقیاس فروتنی فکری است.
روشپژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، هم بستگی از نوع تحلیل عاملی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1403-1402 بودند که 335 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به روش آنلاین جمع آوری شدند. ابزارهای به کارگرفته شده مقیاس فروتنی فکری و مقیاس فروتنی ارتباطی، مقیاس خودکارآمدی و مقیاس قدردانی بود. به منظور تعیین روایی از تحلیل عاملی تاییدی، روایی هم گرا و روایی صوری و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون - بازآزمون استفاده شد. داده ها نیز توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس تحلیل شد.
یافته هانتایج تحلیل عاملی تاییدی، برازش قابل قبولی برای ساختار مکنون پرسش نامه برای چهار عامل استقلال منطق و خود، گشودگی به بازنگری در دیدگاه خود، احترام به دیدگاه دیگران، نداشتن تعصب فکری به دست داد. هم چنین نتایج روایی هم زمان نشان داد پرسش نامه از روایی مطلوبی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که پایایی عوامل چهارگانه از 62/0 تا 86/0 است که نشان می دهد پرسش نامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است و همین طور روایی هم گرای مقیاس نشان داد که بین مقیاس فروتنی فکری و فروتنی ارتباطی، خودکارآمدی، قدردانی هم بستگی معناداری وجود دارد.
نتیجه گیریباتوجه به یافته های این پژوهش، مقیاس فروتنی فکری دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در جهت بررسی فروتنی فکری استفاده کرد.
کلید واژگان: فروتنی فکری, هنجاریابی, قدردانی, خودکارامدیObjectiveThe purpose of this research is to standardize and validate the intellectual humility scale.Intellectual humility means that a person knows and admits that he is not superior or better than others, and that he does not become arrogant in the field of thought, judgment, feeling, and special attachment to his thoughts and opinions, because it deprives him of the possibility of impartial judgment.
MethodThe current research is applied in terms of purpose and correlational in terms of method. The statistical population of the research included all students of Urmia University in 1402-1403, of which 335 people were selected through available sampling. Data were collected online. The tools used were intellectual humility scale and communication humility scale, self-efficacy scale and gratitude scale. In order to determine validity, confirmatory factor analysis, convergent validity and face validity were used, and Cronbach's alpha coefficient and test-retest reliability were used to check reliability. Data were also analyzed by SPSS-23 and Amos software.
FindingsThe results of confirmatory factor analysis yielded an acceptable fit for the existing structure of the questionnaire for the four factors of independence of logic and self, openness to reconsidering one's point of view, respect for the point of view of others, and lack of intellectual prejudice. Also, the concurrent validity results showed that the questionnaire has good validity. Cronbach's alpha coefficients also showed that the reliability of the four factors is from 0.62 to 0.86, which shows that the questionnaire has acceptable reliability, and the convergent validity of the scale showed that there is a significant correlation between the scale of intellectual humility and communication humility, self-efficacy, gratitude has it.
ConclusionAccording to the findings of this research, the intellectual humility scale has good psychometric properties and can be used as a suitable tool to investigate intellectual humility. This tool has good validity and reliability.
Keywords: Intellectual Humility, Normalization, Gratitude, Self-Efficacy -
Objective
The aim of this research is to examine the impact of psychological empowerment on emotional cognitive regulation and parenting self-efficacy among female-headed households.
MethodsThis quasi-experimental study utilized a pretest-posttest design with a control group and quarterly follow-up. Thirty women heading families in Isfahan were randomly assigned to experimental and control groups (15 individuals in each group). The experimental group underwent 10 sessions of psychological empowerment therapy, whereas the control group did not undergo any intervention. Participants completed the Cognitive Emotion Regulation Strategies and Parenting Self-efficacy Questionnaire during pre-test and post-test stages to gather data, which was subsequently analyzed using covariance.
ResultsThe findings indicated that approximately 78% of the variability in emotional regulation scores and 25% of the variability in parental self-efficacy scores were influenced by psychological empowerment.
ConclusionsThe outcomes of this study lay the groundwork for understanding the impact of psychological empowerment on emotional cognitive regulation and parenting self-efficacy within female-headed families.
Keywords: Psychological empowerment, Emotional regulation, Self-efficacy, Female-headed households -
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجربیات معنادار دانشجویان و فارغ التحصیلان مقطع دکتری در رشته های علوم تربیتی و روانشناسی از هویت علمی خود بر اساس مفهوم آرمان طلبی تحصیلی انجام شد.هویت علمی در حال شکل گیری و هویت علمی شکل گرفته دو مضمون اصلی بدست آمده از مجموع 24 گزاره ثانویه هستند. همانگونه که در ابتدا تشریح شد منظور از هویت علمی مجموعه ای از دیدگاه ها، اندیشه ها، انتخاب های علمی، تصمیم گیری ها، رفتارها و انگیزه ها با محتوای علمی و آکادمیک و در ارتباط با عناصر آموزشی، چارچوب ها و محدودیت ها و مسائلی از این دست است که خودشان را در تجربه های زیسته آنان به نمایش میگذارند. مقصود از مفهوم آرمان طلبی تحصیلی نیز یک ویژگی یا قابلیت است که به واسطه آن دانشجویان و فارغ التحصیلان به حدودی فراتر از آنچه که در برنامه درسی آموزش عالی چه پنهان و چه آشکار برایشان طراحی شده قدم گذاشته و ابعاد جدیدی از خود را کشف و پرورش می دهند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. با شانزده نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان مقطع دکتری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد که با روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی تفسیری که از ریکور اقتباس شده،و از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. هویت علمی در حال شکل گیری و هویت علمی شکل گرفته دو مضمون اصلی بدست آمده هستند. یافته ها نشان می دهد تاثیرگذارترین تجربیات بر شکل گیری و بروز هویت علمی مشارکت کنندگان، حاصل قرارگیری آن ها در موقعیت های غیردرسی و در مکانی به غیر از دانشگاه بوده است. به ویژه زمانی که فرصتی برای انجام امور مرتبط با مسئولیتی که به آن ها واگذار شده و یا توسط آن ها پذیرفته شده بود. دلیل این امر به این صورت تشریح می شود که در تبدیل دانش آموخته شده به عمل در خود ناتوانی و سردرگمی احساس کردند. اما وجود ویژگی های آرمان طلبانه که توانایی عبور از حدود تعیین شده را می دهد شروع به خلق و یادگیری های تکمیلی همراه با مسئولیت پذیری کرده است.
کلید واژگان: هویت علمی, آرمان طلبی تحصیلی, برنامه درسی آموزش عالی, پدیدارشناسی تفسیریThe aim of the this study is to identify the meaningful experiences of Ph. D college students in city of Tehran based on their academic identity based on the concept of academic aspiration. The meaning of academic identity is a collection of views, thoughts, decisions, behaviors and motivations through academic content and in connection with the elements of higher education such as professors, students, issues related to activity is teaching-learning. The meaning of the concept of academic aspiration is a characteristic or ability through which students and graduates have stepped beyond what is designed for them in the curriculum of higher education, whether hidden or overt. And they discover and cultivate new dimensions of themselves.Method This research was conducted with a qualitative approach and using interpretive phenomenology method. A semi-structured interview was conducted with sixteen PhD students and graduates who were selected by the criterion sampling method. In line with data analysis, interpretive phenomenological method adapted from Ricoeur and MAXQDA2020 software was used.ResultsIn the results section, two types of academic identity were obtained: The academic identity that is forming and the academic identity has been formed.Discussion and Conclusions The findings show that the most influential experiences on the formation and emergence of the academic identity of the participants were the result of their placement in extracurricular situations and in a place other than the university. Especially when there was an opportunity to do things related to the responsibility assigned to them or accepted by them. The reason for this is explained in the way that they felt powerless and confused in converting the learned knowledge into action. But the existence of academic aspiration features that gives the ability to cross the set limits has started to create and additional learning along with responsibility.
Keywords: Scientific Identity, Academic Aspiration, Higher Education Curriculum, Interpretive Phenomenology, Identity, Self-Efficacy -
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر گروه درمانی شناختی بر سازگاری اجتماعی ، خودکارآمدی و فراشناختی دانشجویان دانشگاه تهران شمال در سال تحصیلی 1400-1401 انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران شمال بودند که 15نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل: فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفتند ،ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هایی خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی استفاده شده است. یافته ها بین گروه درمانی شناختی بر سازگاری اجتماعی، خودکارآمدی و فراشناختی دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 به طور معنی داری رابطه وجود دارد.
کلید واژگان: گروه درمانی شناختی, خودکارآمدی, سازگاری اجتماعیThis study was conducted with the aim of investigating the effect of cognitive group therapy on social adjustment, self-efficacy and metacognition of North Tehran University students in the academic year 1400-1401.
MethodologyThe current research is a descriptive-cross-sectional and correlational study. The statistical population of this research included all students of North Tehran University, 15 of whom were selected based on Morgan's table by random sampling and were investigated. Research data were analyzed using statistical methods and indicators including: frequency, percentage, mean, standard deviation, correlation coefficient and multivariate regression, research tools including self-efficacy and social adjustment questionnaires were used.
FindingsThere is a significant relationship between the cognitive therapy group on the social adaptation, self-efficacy and metacognition of Tehran students in the academic year of 1400-1401.
Keywords: Cognitive group therapy, self-efficacy, social compatibility -
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکرخلاق و مسیولیت پذیری دانش آموزان دختر پایه هشتم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم شهر کرج در سال تحصیلی 1402- 1401 بوده است. که از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده گردید و تعداد30 نفر از دانش آموزان یکی از مدارس که به صورت تصادفی انتخاب شده بود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد خودکارآمدی بندورا (2000)، سنجش خلاقیت تورنس و مسیولیت پذیری کالیفرنیا (1987) بوده است. برنامه مداخله با اجرای آموزش مجازی درس ریاضی برای گروه آزمایش طی هشت جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت ننمود. داده های به دست آمده در سطح آمار توصیفی محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد که نمرات متغیرهای خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسیولیت پذیری دانش آموزان در گروه آزمایش با گروه کنترل از نظر آماری در سطح (05/0>P) تفاوت معناداری داشته است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسیولیت پذیری دانش آموزان گروه آزمایش موثر بوده است و آموزش مجازی درس ریاضی بر زیرمقیاس های خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسیولیت پذیری دانش آموزان اثر معناداری داشته است. بنابراین لازم است که استفاده از فناوری اطلاعات با طراحی نرم افزارهای مختلف برای آموزش درس ریاضی در مقاطع مختلف تحصیلی مورد توجه مسیولان و برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
کلید واژگان: آموزش مجازی, خودکارآمدی, تفکر خلاق, مسئولیت پذیریThe present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of virtual teaching of math lessons on self-efficacy, creative thinking and responsibility of eighth grade female students. The research method was semi-experimental. The target population of this research included all eighth grade students in Karaj city in the academic year of 1401-1402. A staged cluster sampling method was used and 30 students from one of the schools that were randomly selected were randomly replaced in two experimental and control groups.The intervention program was implemented with the virtual training of mathematics lessons for the experimental group during eight sessions, The obtained data were analyzed at the level of descriptive statistics by calculating the mean and standard deviation and at the level of inferential statistics of covariance analysis that the scores of the variables of self-efficacy, creative thinking and responsibility of the students in the experimental group and the control group were statistically at the level of (P>0.05) had a significant difference. The results of the research showed that the virtual teaching of math lesson was effective on the self-efficacy, creative thinking and responsibility of the students of the experimental group, and the virtual teaching of the math lesson had a significant effect on the sub-scales of self-efficacy, creative thinking and responsibility of the students. Therefore, it is necessary that the use of information technology with the design of different software for teaching math lessons in different levels of education should be taken into consideration by educational officials and planners.
Keywords: virtual education, Self-efficacy, creative thinking, Responsibility -
هدف
پژوهش با هدف بررسی تمایل دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازی به یادگیری مادام العمر و عوامل موثر بر آن با استفاده از نظریه شناخت اجتماعی بندورا انجام شد.
روش پژوهش:
این پژوهش به صورت توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی به تعداد 1365 نفر بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بر حسب مقطع تحصیلی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. علاوه بر تایید روایی و پایایی پرسشنامه های استاندارد در مطالعات گذشته در پژوهش حاضر نیز پرسشنامه ها از لحاظ محتوایی و ظاهری مورد بررسی قرار گرفتند و بومی سازی آنها برای دانشجویان کشاورزی انجام شد. همچنین با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا اعتبار و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و Smart- PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند..
یافته هامیزان تمایل به یادگیری مادام العمر در بین دانشجویان در سطح متوسط قرار داشت. وضعیت موجود چهار بعد نظریه شناخت اجتماعی بندورا نشان داد که سه بعد انتظار-ارزش، خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان در سطح بالا بود. اما دانشجویان از لحاظ بعد خودکنترلی در سطح متوسط قرار داشتند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی به عنوان عامل اول و خودتنظیمی به عنوان عامل دوم بر روی تمایل به یادگیری مادام العمر تاثیر داشت.
نتیجه گیریمی توان با نهادینه نمودن یادگیری مادام العمر و پرورش دانشجویان بر اساس آن و از طرفی تقویت یادگیری مادام العمر از طریق ارتقا خودکارآمدی و خودتنظیمی در دانشجویان تا حدودی بر مسیله عدم وجود مهارت و بیکاری دانش آموختگان غلبه نمود.
کلید واژگان: یادگیری مادام العمر, نظریه شناخت اجتماعی, انتظار-ارزش, خودکارآمدی, دانشگاه رازیObjectiveThis research was conducted with the aim of investigating the desire of agricultural students of Razi University for lifelong learning and the factors affecting it using Bandura's social cognition theory.
MethodsThis research was done in a descriptive –correlational way. The statistical population of the research was 1,365 students of Razi University's Agriculture and Natural Resources Campus, of which 300 were selected by stratified random sampling with proportional assignment according to the level of education. Standard questionnaires were used in order to collect data. In addition to confirming the validity and reliability of standard questionnaires in past studies, in the present study, the questionnaires were examined and localized for agricultural students in terms of content and appearance. The collected data were analyzed using SPSS and Smart-PLS software and in two descriptive and inferential sections
ResultsThe current situation of the four dimensions of Bandura's social cognition theory showed that the three dimensions of expectation-value, self efficacy and self-regulation were at a high level in students. But the students were at an average level in terms of self-control. The results of structural equation modeling also showed that the two variables of self-efficacy as the first factor and self-regulation as the second factor had an effect on the desire for lifelong learning.
ConclusionBy institutionalizing lifelong learning and training students based on it, and on the other hand, by strengthening lifelong learning through promoting self-efficacy and self-regulation in students, the issue of lack of skills and unemployment of graduates can be overcome to some extent.
Keywords: Lifelong Learning, Social Cognitive Theory, Expectation-Value, self-efficacy, Razi University -
هدف
این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی روش درس پژوهی بر خودکارآمدی معلمان ابتدایی انجام گرفته است.
روش شناسی:
روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل معلمان کلاس ششم مدارس ابتدایی شهر تهران بود وحجم نمونه شامل 60 معلم بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب و در گروه های آزمایشی (30) نفر و گواه (30 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی شغلی (ریگز و نایت - 1994) بود. در مرحله پیش آزمون متغیر وابسته (پرسش نامه خودکارآمدی شغلی) روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. آنگاه متغیر مستقل (آموزش درس پژوهی) طی 12 جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس در مرحله پس آزمون،متغیروابسته مجددا برای هر دو گروه (آزمایش و گواه) اجرا شد. روایی پرسشنامه از طریق متخصصان بررسی و تایید شد. پایایی کل پرسشنامه خودکارآمدی شغلی حسب ضریب آلفای کرونباخ 86/0 و ضریب کرونباخ زیر مقیاس های باورهای خودکارآمدی فردی 86/0،انتظار پیامدهای فردی 88/0 ، باورهای کارآمدی جمعی 88/0و انتظار پیامدهای جمعی 85/0بودند. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده شد.
نتایجآزمون تحلیل کوواریانس نشان داد نمرات پیش آزمون خودکارآمدی معلمان بین اثر دو گروه آزمایش (آموزش درس پژوهی) و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (P=0.000 و F=28/678)، این بدان معناست که نمره خودکارآمدی در معلمانی که آموزش درس پژوهی را دریافت کرده اند، بهبود بیشتری یافته است.
بحث و نتیجه گیریاز آنجا که آموزش درس پژوهی بر خودکارآمدی معلمان تاثیر دارد ،توصیه می شود به آموزش درس پژوهی برای رشد و تقویت خودکارآمدی معلمان توجه گردد.
کلید واژگان: آموزش درس پژوهی, خودکارآمدی, خودکارآمدی جمعی, خودکارآمدی قردی, معلمان دوره ابتداییObjectiveThis research was conducted to study the effectiveness of the lesson study method on the self-efficacy of primary school teachers.
MethodologyThe research method was quasi-experimental and pre-test-post-test design with two experimental groups and a control group. The statistical population included sixth grade teachers of primary schools in Tehran and the sample size included 60 teachers who were randomly selected and replaced in the experimental (30 people) and control (30 people) groups. The data collection tool included the job self-efficacy questionnaire (Riggs and Knight-1994). In the pre-test stage, the dependent variable (job self-efficacy questionnaire) was conducted on both experimental and control groups. Then, the independent variable (lesson study training) was implemented on the experimental group during 12 sessions of 90 minutes, and the control group did not receive any training. Then, in the post-test stage, the dependent variable (job self-efficacy questionnaire) was administered again for both groups (experiment and control). The validity of the questionnaire was checked and confirmed by experts. The total reliability of the job self-efficacy questionnaire according to Cronbach's alpha coefficient was 0.86 and the reliability coefficient of its sub-scales including individual self-efficacy beliefs was 0.86, individual outcome expectations were 0.88, collective efficacy beliefs were 0.88 and collective outcome expectations were 0.85. In order to analyze the data, descriptive statistics and inferential statistics (analysis of covariance test) were used in SPSS software version 22.
FindingsThe analysis of covariance test showed that there is a significant difference in the pre-test scores of teachers' self-efficacy between the effect of the two experimental groups (lesson study training ) and the control group (P=0.000 and F=28.678), which means that the self-efficacy score in teachers who They have received the lesson study training, it has improved more.
ConclusionSince lesson study training has an effect on teachers' self-efficacy, it is recommended to pay attention to lesson study training to grow and strengthen teachers' self-efficacy.Key words:lesson study training, self-efficacy, collective efficacy beliefs, individual self-efficacy beliefs, primary school teachers.
Keywords: lesson study training, Self-efficacy, collective efficacy beliefs, individual self-efficacy beliefs, Primary school teachers -
The COVID-19 pandemic has necessitated a rapid shift to online learning, making the community of inquiry (COI) framework increasingly relevant for creating meaningful and effective online learning experiences. However, the impact of COI presences (i.e., teaching, social, and cognitive presence) on students' learning outcomes has been inconsistent in the literature, and a recent meta-analysis has identified a publication bias in this relationship suggesting the need for further investigation. This study aimed to enhance our understanding of how the COI presence influences college students' learning outcomes and whether it has a mediating role in the effect of self-efficacy and motivation on e-learner’s academic achievement. In this cross-sectional study, using a correlational research design, among all graduate students studying in online courses, a total of 269 graduate students were selected from online programs in seven public universities in Iran between April 2022 and June 2023, to be the sample of the study. The data were obtained from the answers to the community of inquiry (COI) scale, self- efficacy scale, academic motivation scale and students’ last semester grade point average. To examine the questions of the study, a path analysis was applied whose results showed that motivation and self-efficacy affected the community of inquiry positively (p<0.000). Also, the community of inquiry affected learning performance positively (p<0.000). The outcomes can provide significant theoretical and practical contributions to the key stakeholders to design a satisfying and successful online curriculum for the post-COVID-19 era and offer valuable insights into the design of productive online learning communities.
Keywords: Community of inquiry framework, Learning performance, Motivation, Online learning environment, Self-efficacy -
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر کلاس درس معکوس در یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. طرح این پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. در نیم سال اول تحصیلی 1401-1400 از میان 100 نفر (پنج کلاس) از دانشجویان پردیس خواهران دانشگاه فرهنگیان واحد بندرعباس حاضر در درس کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش 2، به روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو کلاس 20نفری به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گردآوری داده های مربوط به یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی، از پرسش نامه استاندارد یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران و پرسش نامه خودکارآمدی شرر و مادوکس استفاده شد. به منظور تحلیل داده های آماری، از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 24 نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد کلاس درس معکوس تاثیر مثبت و معناداری در یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان داشته است؛ بدین معنا که کلاس درس معکوس به افزایش خودراهبری و خودکارآمدی دانشجویان منجر می شود.
کلید واژگان: آموزش معکوس, یادگیری خودراهبر, خودکارآمدی, کلاس معکوسThe present study was conducted with the aim of investigating the effect of flipped teaching method on the self-directed learning and self-efficacy of Farhangian University students. It was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test control group design. Among the 100 students of women's campus of Farhangian University of Bandar Abbās branch (including 5 classes) in the first semester of the academic year 1400-1401, who were passing the course on the application of information and communication technology in education (2), 40 students were selected and they were randomly assigned to 2 classes of 20 students as control and experimental groups. In order to collect the data related to the self-directed learning and self-efficacy, the standard self-directed learning questionnaire of Fisher et al. (2001) and the self-efficacy questionnaire of Scherer and Maddox (1982) were used. To analyze the data, multivariate covariance analysis and SPSS software (version 24) were used. The results showed that the flipped teaching method has a positive and significant effect on the self-directed learning and self-efficacy of students. This means that the flipped method leads to an increase in the students' self-direction and self-efficacy.
Keywords: Flipped teaching, Self-Directed Learning, self-efficacy, Flipped classroom -
زمینه و هدفرفتار سازمانی مثبت گرا با درک و تقویت ویژگی های مثبت معلمان، هم چنین با شناسایی، سرمایه گذاری و توسعه نقاط قوت منابع انسانی به دنبال بهبود عملکرد فردی و سازمانی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رفتار سازمانی مثبت گرا و عملکرد سازمانی در بین معلمان و مدیرآموزگاران ابتدایی شهرستان سرعین می باشد.روشروش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری ما شامل کلیه معلمان و مدیرآموزگاران شهرستان سرعین به تعداد 104 نفر می باشد که به علت کم بودن تعداد جامعه، کلیه افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند و لینک پرسشنامه از طریق فضای مجازی شاد به افراد ارسال شد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه رفتار سازمانی مثبت گرا لوتانز و همکاران (2007) و عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت (2003) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 90/0 و 86/0 گزارش شده است و روایی پرسشنامه براساس نظرات افراد متخصص و اساتید دانشگاه تایید شده است. .
یافته هانتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد بین مولفه های رفتار سازمانی، خودکارآمدی، تاب آوری و خوش بینی با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد، اما بین امیدواری و عملکرد سازمانی رابطه معنی داری وجود ندارد.نتیجه گیریرفتار مثبت معلمان، به عنوان نوعی رفتار ارزشمند و مفید است که افراد آن را به طور دلخواه و داوطلبانه از خود بروز می دهند. بنابراین مطالعه و بررسی اینگونه رفتار در سازمان بسیار مهم و ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: رفتار سازمانی مثبت گرا, عملکرد سازمانی, خودکارآمدی, تاب آوری, خوش بینیBackground and AimPositive organizational behavior seeks to improve individual and organizational performance by understanding and strengthening the positive characteristics of employees, as well as by identifying, investing and developing the strengths of human resources. In this regard, the aim of the present study is to investigate the relationship between positive organizational behavior and organizational performance among elementary school teachers in Sarein.MethodsThe present research method is descriptive and correlational. The validity of the questionnaire has been confirmed based on the opinions of experts and university professors. Our statistical population includes all the teachers, managers and principals of Sarein city, numbering 108 people, due to the small number of the population, all people were selected as a sample, and the questionnaire link was sent to the people through Shad virtual space. To collect data, two questionnaires of positive organizational behavior by Luthans et al. (2007) and Hersey and Goldsmith's organizational performance (2003) were used. The reliability of the questionnaires was reported as 0.90 and 0.86 respectively.ResultsThe results of the analysis show that there is a positive and significant relationship between self-efficacy, resilience and optimism and organizational performance. But there is no significant relationship between hope and organizational performance.ConclusionThe positive behavior of employees is a kind of valuable and useful behavior that people show voluntarily and willingly. Therefore, it seems very important and necessary to study and investigate this kind of behavior in the organization.Keywords: Positive organizational behavior, Organizational Performance, self-efficacy, Resilience, optimism
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.