به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « رژیم غذایی » در نشریات گروه « تربیت بدنی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «رژیم غذایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید مرتضی حسینی، حمید محبی*، حسین غفوری، محمدحسین رضا دوست
    هدف

    تخریب اتوفاژی با تجمع چربی کبدی همراه است. اگرچه افزایش جریان اتوفاژی به واسطه رژیم غذایی، ورزش و هیپوکسی در بهبود علایم کبد چرب موثر هستند، اما مکانیسم های مولکولی آن ناشناخته اند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تغذیه و تمرین در شرایط هیپوکسی و نرم اکسی بر اتوفاژی کبد بود.

    روش شناسی: 

    24 سر رت نر ویستار با میانگین وزن 9±165 گرم به طور تصادفی به گروه رژیم غذایی طبیعی (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین نرم اکسی (HFD+NE) و رژیم غذایی پرچرب و تمرین هیپوکسی (HFD+HE) تقسیم شدند. تمرینات با شدت 68 تا 80 درصد حداکثر سرعت هوازی در شرایط نرم اکسی (ارتفاع حدود 50 متر) و هیپوکسی-هیپوباریک (ارتفاع حدود 3000 متر)، به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شدند. در پایان، نمونه های بافتی برای اندازه گیری تغییرات بیانUlk1 و Atg5 و محتوای چربی کبد جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 05/0>p انجام شد.

    یافته ها

    مقادیر چربی کبد در گروه HFD نسبت به گروه ND افزایش و بیان Atg5 و Ulk1 کاهش داشت (05/0>p). میزان افزایش چربی کبد در گروه های تمرینی نسبت به گروه HFD کمتر بود (05/0>p). اگرچه تمرین از کاهش بیان Atg5 ناشی از رژیم غذایی پرچرب تا حدودی جلوگیری کرده بود، اما به لحاظ آماری در سطح معنی داری نبود. Ulk1 در گروه HFD+HE از تمامی گروه ها بالاتر بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    احتمالا تنظیم ژن های اتوفاژی به واسطه تمرین می تواند مکانیسم موثری در جلوگیری از تجمع چربی کبدی محسوب شود. هرچند تمرین در هیپوکسی بر بیان ژن های اتوفاژی اثر بیشتری داشت اما تاثیر مازادی بر کاهش محتوای چربی کبدی نداشت.

    کلید واژگان: کبد چرب, رژیم غذایی, اتوفاژی, هیپوکسی, تمرین}
    Seyed Morteza Hosseini, Hamid Mohebbi *, Hossein Ghafoori, Mohammad Hosseine Rezadoost

    Degradation of autophagy is associated with hepatic fat accumulation. Although the increase in autophagy flux through diet, exercise, and hypoxia effectively improves the fatty liver, its molecular mechanisms are unknown. This study aimed to investigate the effect of nutrition and exercise on hypoxia and normoxia on liver autophagy.

    Methods

    Twenty-four male Wistar rats (weight=165±9 grams) were randomly divided into the normal diet (ND), high-fat diet (HFD), high-fat diet+ normoxia exercise (HFD+NE), and high-fat diet+ hypoxia exercise (HFD+HE). The exercise was performed in three weekly sessions for 12 weeks at 68 to 80 percent of maximal aerobic velocity in normoxia (high about 50 meters) and hypoxic-hypobaric (high about 3000  meters). In the end, tissue samples were collected to measure the liver fat content and Atg5 and Ulk1 gene expression changes. Data were analyzed using ANOVA tests (p<0.05).

    Results

    Compared to the ND group, liver fat increased in the HFD group, and the expression of Atg5 and Ulk1 decreased (p<0.05). The increased liver fat in the training groups was lower than in the HFD group (p<0.05). Although exercise reduces decreasing expression of Atg5 caused by the high-fat diet, it was not significant. Ulk1 was higher in the HFD+HE group than in all groups (p<0.05).

    Conclusions

    The regulation of autophagy genes by exercise is probably an effective mechanism in preventing liver fat accumulation. Although hypoxia training had a more significant effect on the autophagy genes, it had not an additional effect on reducing liver fat content.

    Keywords: Fatty Liver, diet, Autophagy, Hypoxia, Exercise}
  • حمیدرضا آزمون زاویه کیوی*، ارسلان دمیرچی، بهمن میرزایی
    مقدمه و هدف

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی شیوع سندرم متابولیک در کارکنان شهرداری رشت و مقایسه سطح فعالیت بدنی، عوامل خطرساز متابولیکی و عادت های تغذیه ای آن ها با کارکنان غیر مبتلا بود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش 1007 نفر از کارکنان شهرداری شرکت کردند (سن: 9.2±43.3 سال، 800 مرد، 207 زن). قد، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی، دور کمر و فشارخون آن ها اندازه گیری شد. برای بررسی سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه بک و عادت های تغذیه ای از یک پرسشنامه استاندارد ملی استفاده شد. تشخیص ابتلا به سندرم متابولیک با استفاده از شاخص فدراسیون بین المللی دیابت (IDF) صورت گرفت. از آزمون کروسکال- والیس و یومن- ویتنی جهت تجزیه وتحلیل داده ها در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.

    یافته ها: 

    نتاج آماری نشان داد ارتباط معنی داری بین سطح فعالیت بدنی و میزان ابتلا به سندرم متابولیک وجود دارد (10.4=p=0.005, X2)؛ به طوری که درصد افراد مبتلا به سندرم متابولیک در سطح فعالیت بدنی بالا، متوسط و خفیف به ترتیب 10.4، 15.4 و 21.5 بود. در سطح بالای فعالیت بدنی، مقادیر TG و HDL مردان، WC زنان و FBS هر دو جنس تفاوتی با کارکنان غیر مبتلا نداشت (0.05<P)؛ در حالی که این عوامل در سطح متوسط و خفیف فعالیت به طور معنی داری نسبت به کارکنان غیرمبتلا در سطح بالاتری بود. (0.05>P). همچنین، ابتلا به سندرم متابولیک با مصرف هفتگی میوه و ماهی یک ارتباط معکوس (0.05>P) و با مصرف غذای سرخ کرده در سه وعده روزانه ارتباط مستقیم داشت (0.01>P).

    بحث و نتیجه گیری: 

    خطر شیوع سندرم متابولیک در کارکنانی که از سطح فعالیت بدنی بالاتری برخوردار بوده کمتر است و داشتن سطح فعالیت بدنی بالا می تواند یک راهکار موثر در کنترل برخی از اجزای سندرم متابولیک نظیر TG و FBS و WC باشد. همچنین، علاوه بر بهبود سطح فعالیت بدنی، افزایش مصرف میوه ها و ماهی می تواند در کاهش خطر ابتلا به سندرم متابولیک کارکنان موثر باشد.

    کلید واژگان: عوامل خطرساز قلبی-عروقی, پروفایل لیپیدی, فشار خون, رژیم غذایی}
    Hamidreza Azmoon Zavie Kivi*, Arsalan Damirchi, Bahman Mirzaei
    Introduction and purpose

    The aim of this study was to investigate the prevalence of metabolic syndrome (MetS) in Rasht municipal employees and compare the level of physical activity (PA), metabolic risk factors and their eating habits with non-MetS employees.

    Materials and methods

    1007 employees participated in this study (age: 43.3±9.2 years, 800 men, 207 women) and their height, weight, body mass index, fat percentage, waist circumference (WC) and blood pressure were measured. Beack questionnaire and a national standard questionnaire were used to assess the level of PA and eating habits, respectively. The MetS was diagnosed using the International Diabetes Federation (IDF) index. Kruskal-Wallis and Yeoman-Whitney tests were used to analyze the data at a significance level of P<0.05.

    Results

    Based on the results, 18.4% of employees had MetS and 58.3% of them had low levels of PA. Chi-squared test showed a significant relationship between the level of PA and the prevalence of MetS (X2=10.4, P=0.005), so that the percentage of employees with MetS at the high, moderate and low level of PA was 10.4, 15.4 and 21.5, respectively. Also high level of PA, TG and HDL levels in male, WC in female, and FBS in both sexes were not different from non-MetS employees (P<0.05); while these factors at the moderate and low level of PA were significantly different (P<0.05). The MetS was inversely associated with weekly consumption of fruits and fish (P<0.05) and was directly associated with consumption of fried foods in three daily meals (P<0.01).

    Discussion and Conclusion

    The risk of the prevalence of metabolic syndrome is lower in employees who have a higher level of physical activity, and having a high level of physical activity can be an effective solution in controlling some components of metabolic syndrome, such as TG, FBS, and WC. Also, in addition to improving the level of physical activity, increasing the consumption of fruits and fish can be effective in reducing the risk of metabolic syndrome among employees.

    Keywords: Cardiovascular risk factors, Lipid profile, Blood pressure, Diet}
  • محمد رمی*، مریم عظیم پور، کیوان خرمی پور
    زمینه و هدف

    کاردیومیوپاتی دیابتی یکی از عوامل خطرزای اصلی برای عوارض قلبی- عروقی دیابت است و از آنجایی که فعالیت بدنی در بیماران دیابتی می تواند ساختار و عملکرد میوکارد را تحت تاثیر قرار دهد، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین  تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای پروتیین های NF-kB و Wnt بافت عضله قلبی موش های صحرایی نژاد ویستار مبتلا به دیابت نوع دو است.

    مواد و روش ها: 

    در مطالعه حاضر 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن 8-6 هفته و میانگین وزن 9/16±3/191 گرم، به طور تصادفی به چهار گروه (هر گروه شامل 5 موش صحرایی) سالم+کنترل، سالم+تمرین، دیابت+کنترل و دیابت+تمرین تقسیم شدند. پس از یک دوره رژیم غذایی پر چرب و سپس القاء دیابت، حیوانات در گروه های  سالم+تمرین و دیابت+تمرین قرارداد تمرینی را به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی بافت قلب استخراج شد و بررسی سطوح بیان پروتیین های NF-kB و Wnt با استفاده از روش وسترن بلات انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری کوچکتر از 05/0بررسی شد. همچنین، برای بررسی تغییرات وزن و سطح گلوکز موش های صحرایی در مراحل و هفته های مختلف تمرینی از آزمون تحلیل واریانس مرکب استفاده گردید.

    نتایج

    نتایج نشان داد مقادیر نسبی پروتیین های NF-kB و Wnt در گروه های دیابت+کنترل و دیابت+تمرین به صورت معنا داری نسبت به گروه های سالم بیشتر بود (001/0=P). همچنین، میزان پروتیین  Wnt در گروه دیابت+تمرین نسبت به گروه دیابت+کنترل به صورت معناداری کمتر بود (001/0=P)، در حالی که میزان پروتیین NF-kB در گروه دیابت+تمرین نسبت به گروه دیابت+کنترل تفاوت معنا داری را نشان نداد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مرکب در خصوص تغییرات میانگین وزن نشان می دهد وزن موش های صحرایی در گروه های دیابت+کنترل و دیابت+تمرین از زمان آغاز تمرین و استفاده از رژیم غذایی پرچرب تا مرحله قبل از تزریق STZ به صورت معنا داری بیشتر (001/0=P) و در هفته پایانی و انتهای قرارداد تمرینی به صورت معنا داری کمتر بود (001/0=P). همچنین، سطح قند خون گروه های دیابت+کنترل و دیابت+تمرین یک هفته پس از تزریق STZ به صورت معنا داری بیشتر (به ترتیب 001/0=P و 003/0=P)، و در پایان قرارداد تمرینی در گروه دیابت+تمرین به صورت معنا داری کمتر بود (001/0=P).

    نتیجه گیری:

     در نهایت باید اظهار داشت که تمرینات HIIT احتمالا می تواند ساختار و عملکرد میوکارد را تحت تاثیر قرار داده و به عنوان راهکاری غیر دارویی امیدوارکننده باشد.

    کلید واژگان: تمرین HIIT, دیابت, کاردیومیوپاتی, رژیم غذایی}
    Mohammad Rami *, Maryam Azimpour, Kayvan Khoramipour
    Background and Purpose

    Diabetic cardiomyopathy is one of the main risk factors for cardiovascular complications of diabetes and since physical activity in diabetic patients can affect the structure and function of the myocardium, the aim of the present study was to investigate the effect of eight weeks of HIIT training on the content of NF-kB and Wnt proteins in the heart muscle tissue of Wistar rats with type 2 diabetes.

    Materials and Methods

    In the present study, 20 male Wistar rats were randomly divided into four groups (each group including five rats) Control+Healthy, Exercise+Healthy, Control+Diabetes, and Exercise+Diabetes. After a period of high-fat diet and then after induction of diabetes, animals in Exercise+Diabetes and Exercise+Healthy groups performed the training protocol for eight weeks and five sessions per week. 48 hours after the last training session, cardiac tissue was extracted and the expression levels of NF-kB and Wnt proteins were assessed using Western blotting. Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey post hoc test at a significance level of less than 0.05. Also, mixed ANOVA test was used to evaluate changes in weight and glucose levels of rats in different stages and weeks of training.

    Results

    The results showed that the relative Levels of NF-kB and Wnt proteins in Control+Diabetes and Exercise+Eiabetes groups is significantly more than healthy groups (P = 0.001). Also, the Levels of Wnt protein in the Exercise+Diabetes group was significantly less than the Control+Diabetes group (P = 0.001), While the Levels of NF-κB protein in the Exercise+Diabetes group did not show a significant difference compared to the Control+Diabetes group. The results of mixed ANOVA test on mean weight changes show that the weight of rats in Control+Diabetes and Exercise+Diabetes groups was significantly higher (P = 0.001) than the beginning of training and use of high-fat diet to the stage before STZ injection and in the last week. In addition, at the end of the training protocol was significantly became less (P = 0.001). Also, blood glucose levels of Control+Diabetes and Exercise+Diabetes groups was significantly higher (P = 0.001 and 0.003, respectively) at one week after STZ injection and was significantly lower in the Exercise+Diabetes group at the end of the training protocol (P=0.001).

    Conclusion

    Finally, it should be noted that high-intensity intermittent exercise could potentially affect myocardial structure and function and be promising as a non-pharmacological solution.

    Keywords: HIIT Exercise, diabetes, Cardiomyopathy, Diet}
  • زهرا مصدق نیشابوری*، فرهاد رحمانی نیا، اشرف معینی، آزاده متقی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سه ماه مداخلات سبک زندگی شامل تمرین هوازی غیرنظارت شده با شدت متوسط و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) انجام گرفت. روش این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و رویکرد کاربردی بود. از بین زنان نابارور مبتلا به PCOS مراجعه کننده به بیمارستان آرش تهران، 20 نفر (سن 5/2±9/27 سال، وزن 05/8±36/81 کیلوگرم و شاخص توده بدن 97/1±27/30 کیلوگرم بر متر مربع)، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی و رژیم غذایی براساس مشخصات فردی آزمودنی های گروه تجربی تجویز شد. شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی آزمودنی ها پیش و پس از سه ماه اندازه گیری شد. مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته و مقایسه بین گروهی با آزمون آنکوا در نرم افزار SPSS صورت گرفت (05/0<p). در گروه تجربی کاهش معنا دار هورمون آنتی مولرین (016/0=P) و تستوسترون تام (000/0=P) مشاهده شد. همچنین وزن، BMI، WC، WHR (000/0=P)، فشار خون سیستولی (003/0=P)، گلوکز خون ناشتا (019/0=P)، TG (000/0=P) و LDL (035/0=P) کاهش معنا دار و HDL (002/0=P) افزایش معنا داری یافت. بنابراین، پیشنهاد می شود این گونه مداخلات پیش از شروع یا همزمان با درمان پزشکی، برای زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به PCOS تجویز شود.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, ذخیره تخمدان, رژیم غذایی, هایپرآندروژنیسم, هورمون آنتی مولرین}
    Zahra Mosadegh Neishabouri *, Farhad Rahmani Nia, Ashraf Moini, Azadeh Mottaghi

    The aim of this study was to investigate the effect of three months of lifestyle interventions including unsupervised moderate intensity aerobic exercise and low-calorie diet on hormonal, metabolic and anthropometric parameters in overweight and obese infertile women with polycystic ovary syndrome (PCOS). The method of this study was experimental with pretest-posttest design and applied approach. Among infertile women with PCOS referred to Arash Hospital in Tehran, 20 women (age 27.9±2.5 years, weight 81.36±8.05 kg and body mass index 30.27±1.97 kg/m2) were selected as the statistical sample and randomly were divided into two experimental (n=10) and control (n=10) groups. Exercise program and diet were prescribed based on the demographic characteristics of the experimental group. Hormonal, metabolic and anthropometric parameters of the subjects were measured before and after three months.Intragroup comparison was performed with paired sample t-test and intergroup comparison with ANKOVA test in spss software (P<0.05). In the experimental group, a significant decrease in antimullerian hormone (P=0.016) and total testosterone (P=0.000) was observed. Also, weight, BMI, WC, WHR (P=0.000), systolic blood pressure (P=0.003), fasting blood glucose (P=0.019), TG (P=0.000) and LDL (P=0.035) significantly decreased and HDL (P=0.002) significantly increased. Therefore, it is recommended that this type of interventions be prescribed before or simultaneously with medical treatment for overweight and obese infertile women with PCOS.

    Keywords: aerobic exercise, Antimullerian hormone, Diet, Hyperandrogenism, Ovarian reserve}
  • مریم سادات کسایی، فرشاد غزالیان*
    زمینه و هدف

    اضافه وزن یکی از بزرگترین معضلات مربوط به سلامتی در جهان شناخته شده است که سبب به وجود آمدن بیماری های متابولیک و تنفسی بسیاری می شود. بهترین روش کاهش این روند چاقی تعادل بین انرژی دریافتی و مصرفی است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین ایروبیک همراه با رژیم غذایی کاهش وزن بر شاخص های تنفسی و تن سنجی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد.

    روش شناسی

    این مطالعه نیمه تجربی به صورت پیش آزمون و پس آزمون در شهر تهران انجام گرفته است. زنان 30 تا 50 سال دارای اضافه وزن و چاقی (BMI بالای 25) به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه  تجربی (10=n) و کنترل(11=n)  قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه تجربی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته) در برنامه کلاس های ایروبیک فعالیت داشتند و هم چنین تحت رژیم غذایی کاهش وزن قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیتی نداشته اما به آن ها نیز رژیم غذایی کاهش وزن داده شد. از دستگاه بادی کامپوزیشن و اسپیرومتری به ترتیب برای اندازه گیری ترکیب بدنی (وزن، شاخص توده بدنی، توده بدون چربی و درصد چربی کل بدن) و شاخص های تنفسی (حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول و ظرفیت حیاتی اجباری) افراد استفاده شد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21، داده ها با آزمون های t برای گروه های مستقل و وابسته آنالیز گردید.

    یافته ها

    کاهش وزن در هر دو گروه ایروبیک (01/0=P) و کنترل (04/0=P) معنادار بود. درصد چربی کل بدن و توده بدون چربی در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشتند. در بین شاخص های تنفسی، حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول در گروه ایروبیک افزایش معناداری داشته است (05/0=P). ظرفیت حیاتی اجباری در گروه ایروبیک (15/0=P) و کنترل (37/0=P) در طی 8 هفته تفاوت معناداری نداشت.

    نتیجه گیری

    8 هفته ایروبیک همراه رژیم غذایی کاهش وزن نسبت به رژیم بدون فعالیت بدنی بر برخی شاخص های تن سنجی و تنفسی تاثیر بیشتری می گذارد و باعث کاهش خطرات ناشی از چاقی می شود.

    کلید واژگان: ایروبیک, رژیم غذایی, اضافه وزن, چاقی, حجم بازدمی اجباری در ثانیه اول, ظرفیت حیاتی اجباری}
    Maryam Sadat Kasaii, Farshad Ghazalian *
    Background

     Overweight is recognized as one of the biggest health problems in the world. Obesity not only causes limitations in life but also causes many metabolic and respiratory diseases. The best way to reduce this obesity is to balance the energy consumed and consumed. The purpose of the present study was to compare the aerobic and Pilates exercise with weight loss diet on respiratory and anthropometric indices of overweight and obese women.

    Method

    This experimental study was performed as pretest and posttest in Tehran. Women in their 30s and 50s who were overweight and obese (BMI above 25) were randomly selected and were divided into experimental groups (n = 10) and control (n = 11) (n = 21). Participants in the experimental group were involved in aerobics classes for 8 weeks (3 times a week) and they also went on a weight loss diet. The control group did not have any activity, but they were also given a weight loss diet. Body composition and spirometry were used to measure body composition (Weight, body mass index, lean mass and body fat percentage) and respiratory indics (Forced expiratory volume in 1 second, Forced vital capacity), respectively. Then, using SPSS software version 21, the data were analyzed with t-tests for independent groups.

    Results

    Weight loss was significant in both aerobic (P = 0.01) and control (P = 0.04). The percentage of body fat and lean mass did not differ significantly between the two groups. Among the respiratory indicators, the volume of forced exhalation increased significantly in the first second in the aerobic group (P = 0.05). Compulsory vital capacity did not differ significantly in either group over 8 weeks (P = 0.15) and (P = 0.37).

    Conclusion

    8-week aerobic exercise with weight loss diet more effective than diet without physical activity on anthropometric and respiratory parameters and reduce the risk of obesity in people.

    Keywords: Aerobic, Diet, overweight, obesity, Anthropometric, Forced expiratory volume in 1 second, Forced vital capacity}
  • موسی خلفی*، علی اصغر رواسی
    زمینه و هدف

    تمرین ورزشی و رژیم غذایی کاهش وزن به عنوان مداخلات موثر در کاهش فشار خون شناخته شده اند. با این حال مطالعه فراتحلیلی جامعی در زمینه مقایسه تاثیر تمرین ورزشی با رژیم غذایی کاهش وزن در برابر رژیم غذایی کاهش وزن تنها بر فشارخون در افراد دارای اضافه وزن و چاق وجود ندارد که هدف مطالعه حاضر می باشد.

    روش پژوهش: 

    جستجو در پایگاه های اطلاعاتی PubMed وCochrane Library Magiran، Sid و Google Scholar تا بهمن سال 1399 برای مقالات فارسی و تا February سال 2021 برای مقالات انگلیسی انجام شد. فراتحلیل برای مقایسه تاثیر تمرین ورزشی با رژیم غذایی کاهش وزن در برابر رژیم غذایی کاهش وزن تنها انجام شد. برای این منظور WMD و فاصله اطمینان 95 درصد (CI) با استفاده از مدل اثر تصادفی یا ثابت محاسبه شد. همچنین، آزمون I2 جهت تعیین ناهمگونی و فونل پلات و تست Egger برای تعیین سوگیری انتشار استفاده شدند.

    یافته ها: 

    نتایج فراتحلیل 48 مداخله نشان داد که تمرین ورزشی با رژیم غذایی اثرات معنی داری بر کاهش فشارخون سیستولی به میزان 53/1 میلی متر جیوه در برابر رژیم غذایی تنها دارد [001/0p= ،(62/0- الی 44/2CI: -) 53/1-]. همچنین، تمرین ورزشی با رژیم غذایی منجر به کاهش معنی دار فشارخون دیاستولی به میزان 50/1 میلی متر جیوه در برابر رژیم غذایی تنها می شود [001/0p < ،(65/0- الی 35/2CI: -) 50/1-].

    نتیجه گیری:

     نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اضافه کردن تمرینات ورزشی به رژیم غذایی کاهش وزن می تواند اثرات بیشتری برای کاهش فشار خون داشته باشد.

    کلید واژگان: تمرین ورزشی, رژیم غذایی, فشار خون, چاقی}
    Mousa Khalafi *, Ali Asghar Ravasi
    Background & purpose

    Exercise training and weight loss diet are known to be effective interventions for improving blood pressure control. However, there is no comprehensive meta-analytical study comparing the effect of exercise with weight loss diet versus weight loss diet alone on blood pressure in individual with overweight and obesity.

    Methods

    The PubMed and Cochrane Library Magiran, Sid and Google Scholar databases were searched until February 2016 for Persian and English articles. Meta-analyses were conducted to compare the effect exercise training with weight loss diet compared to weight loss diet alone. Therefore, WMD and 95% confidence interval (CI) were calculated using a random or fixed effect models. Moreover, I2 test was used to determine heterogeneity and funnel plot and Egger test was used to determine publication bias.

    Results

    The results of meta-analysis of 48 interventions showed that exercise training with diet has significant effects on reducing systolic blood pressure at the rate of 1.53 mm Hg compared to diet alone [-1.53, (CI:-2.44 to -0.62), p=0.001]. Also, exercise with diet leads to a significant reduction in diastolic blood pressure at the rate of 1.50 mm Hg compared to diet alone [-1.50 (CI:-2.35 to -0.65), p < 0.001].

    Conclusions

    The results of the present study showed that adding exercise training to the weight loss diet could have more effects on lowering blood pressure.

    Keywords: Exercise training, diet, Blood Pressure, Obesity}
  • صاحب عباس ترکی*، محسن ثالثی، زهره مظلوم
    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر رژیم غذایی و مکمل یاری همزمان اسید لینولئیک مزدوج و امگا-3 بر عملکرد هوازی، بی هوازی و توده بدنی در ورزشکاران استقامتی بود. تحقیق حاضر کارآزمایی بالینی، دو سوکور و تصادفی می باشد. برای انجام این تحقیق 60 نفر از ورزشکاران استقامتی (دو و میدانی، کوهنوردی و فوتبال) به طور تصادفی انتخاب و به چهار گروه دریافت کننده الف) رژیم غذایی مخصوص ورزشکاران ب) اسید لینولئیک مزدوج ج) اسید لینولئیک مزدوج و امگا-3 د)دارونما تقسیم و به مدت 42 روز رژیم غذایی و مکمل ها را دریافت کردند. برای مقایسه قبل و بعد متغیر ها در هر گروه از آزمون تی مزدوج و برای مقایسه میانگین متغیر ها میان چند گروه از آزمون تحلیل واریانس یک عامله استفاده شد. میزان شاخص عملکرد بی هوازی و شاخص خستگی در گروه دریافت کننده رژیم غذایی با تفاوت معنی داری همراه نبود، اما در گروه های مکمل یاری شده با اسید لینولئیک مزدوج ،اسید لینولئیک مزدوج همراه با امگا-3 پس از مداخله با افزایش معنی دار عملکرد بی هوازی، کاهش معنی دار شاخص خستگی همراه بود. همچنین عملکرد هوازی(حداکثر اکیسژن مصرفی) در گروه های دریافت کننده رژیم غذایی، اسید لینولئیک مزدوج، اسید لینولئیک مزدوج به همراه امگا-3 با افزایش معنی داری پس از مداخله همراه بود. شاخص توده عضلانی در گروه های دریافت کننده ی اسید لینولئیک مزدوج، اسید لینولئیک مزدوج به همراه امگا-3 افزایش معنی داری پس از مداخله داشت. بر اساس دوز مصرفی و مدت مکمل یاری در این تحقیق ، مصرف رژیم غذایی و مکمل یاری همزمان اسید لینولئیک مزدوج و امگا-3 بر عملکرد هوازی، بی هوازی، توده بدنی در ورزشکاران استقامتی اثرات مثبتی داشت.
    کلید واژگان: مکمل یاری تغذیه ای, رژیم غذایی, عملکرد هوازی, بی هوازی, توده بدنی}
  • حسین دست بر حق، مهدی کارگرفرد *، عفت بمبئی چی، حسن علی عابدی
    هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تاثیر تعاملی محدودیت کالری (رژیم غذایی استاندارد و رژیم غذایی کم کربوهیدرات) و در ترکیب با فعالیت ورزشی هوازی بر میزان آدیپوکاین های موثر بر مقاومت انسولین در موش صحرایی نر دیابت نوع دو بود. در یک مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر (سن 10هفته) نژاد ویستار (وزن 5/19±229 گرم) پس از دیابتی شدن به طور تصادفی به شش گروه: کنترل، فعالیت ورزشی هوازی (20% تعادل منفی انرژی)، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی استاندارد، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی کم کربوهیدرات، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی استاندارد ترکیب با فعالیت ورزش هوازی و 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی کم کربوهیدرات ترکیب با ورزشی هوازی تقسیم شدند. سپس 20% تعادل منفی انرژی به صورت روزانه و به مدت 8 هفته برای تمام گروه ها اجرا شد. یافته ها نشان داد فعالیت ورزشی هوازی به تنهایی و در ترکیب با رژیم غذایی کم کربوهیدرات باعث افزایش معنی داری در میزان امنتین-1 نسبت به گروه کنترل دیابتی شد (P≤0.05)، اما تفاوت معنی داری بین گروه های تجربی با گروه کنترل دیابتی در میزان کمرین مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد گروه رژیم غذایی (استاندارد و کم کربوهیدرات) به تنهایی و در ترکیب با فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی داری در میزان مقاومت انسولین شد (P≤0.05). این مطالعه نشان داد که روش ترکیبی فعالیت ورزشی هوازی و رژیم غذایی کم کربوهیدرات می تواند باعث افزایش امنتین-1 و بهبود حساسیت انسولین در موش صحرایی نر مبتلا به بیماری دیابت نوع دو شود.
    کلید واژگان: امنتین-1, کمرین, مقاومت به انسولین, فعالیت ورزشی, رژیم غذایی, محدودیت کالری}
    Hosein Dastbarhagh, Mehdi Kargar Fard *, Effat Bambaechi, Hassan Ali Abedi
    The aim of this study was to evaluate the interactive effects of calorie restriction (standard diet and low-carb diet) in combination with aerobic exercise on the adipokines that are affective on insulin resistance in type 2 diabetic male rats. In an experimental study, 48 male Wistar rats (age 10 weeks, weight 229±19.5g) were randomly divided equally into six groups after diabetes induction. Group1: Diabetic control, group 2: 20% negative balance calorie with aerobic exercise, group 3: 20% caloric restriction with standard diet, group4: 20% caloric restriction with low carbohydrate diet, group 5: 20% caloric restriction with standard diet aerobic exercise and group6: 20% calorie restriction with low-carb diet aerobic exercise. Then 20% of negative energy balance was carried out on a daily basis of all groups for 8 weeks. Results showed that exercise alone and in combination with low-carb diet caused a significant increase in the Omentin-1 compared to diabetic control group (P≤0.05). But no significant differences were observed in the chemerin between the experimental groups with diabetic control group. The results also showed that the standard diet group and the low-carbohydrate diet alone and in combination with exercise were significantly improved insulin resistance (P≤0.05). This study showed that combination of aerobic exercise and low carbohydrates diet can increase Omentin-1 and improve insulin sensitivity in rats with type 2 diabetes.
    Keywords: Omentin-1, Chemerin, Insulin resistance, Exercise, Diet, Calorie Restriction}
  • حسین مرادی، نسرین رضویان زاده، علی یونسیان، الهام زاهدی
    هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرینات هوازی با مصرف ویتامین E بر روی بیماری کبد چرب غیر الکلی در سنین 15 تا 18 سال بود. بدین منظور، 44 بیمار پسر (با میانگین سنی 97/0±79/15 سال ؛ وزن 08/13±10/95 کیلوگرم؛ شاخص توده بدنی 22/3±46/31 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه 11 نفری تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE با کنترل رژیم غذایی، ویتامین E + تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی و کنترل رژیم غذایی تقسیم شدند و متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به لگن، قندخون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین پرچگال، آلانین آمینو ترانسفراز، اسپارتات آمینو ترانسفراز و الاستیسیته کبدی افراد، پیش و پس از هشت هفته مداخله اندازه گیری گردید. نتایج آزمون تی جفتی و واریانس یک طرفه نشان می دهد که در مقایسه درون گروهی، کاهش در شاخص هایی همچون وزن در گروه اول، سوم و چهارم؛ شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به لگن در گروه های اول و سوم؛ تری گلیسرید در گروه اول و دوم؛ کلسترول در گروه اول و چهارم؛ لیپو پروتئین کم چگال در گروه چهارم؛ آلانین آمینو ترانسفراز در گروه دوم و الاستیسیته کبدی در تمامی گروه ها معنادار بود (0.05>P)؛ اما درمقایسه بین گروهی در بین متغیر ها به جز کلسترول و لیپو پروتئین پرچگال، اختلاف معناداری مشاهده نشد (0.05
    کلید واژگان: کبد چرب, تمرینات هوازی, رژیم غذایی, ویتامین E, کاهش وزن}
    Hossein Moradi, Nasrin Razavianzadeh, Ali Younesian, Elham Zahedi
    The aim of this study was to determine the effect of aerobic exercise with vitamin E consumption on non-alcoholic fatty liver disease in people15 to 18 years. For this purpose,44 patients with an average age of 15.79±0.97 (years), Weight 95.10±13.08 (kg) and BMI of 31.46±3.22 (kg/m2) randomly divided into 4 groups of 11 persons (1. aerobic exercise with diet 2. Vitamin E with diet 3. Vitamin E 槪 exercise with diet 4. Diet). Variables of Weight, body mass index, waist to hip ratio, blood sugar, cholesterol, triglycerides, low-density lipoprotein, high density lipoprotein, alanine aminotransferase, aspartate aminotransferase and elasticity of the liver was measured before and after 8 weeks intervention. The paired T-test and ANOVA showed that in comparison within groups decrease in indicators such as weight in the first, third and fourth groups, body mass index and waist-to-hip ratio in the first and third groups, triglyceride in the first and second groups, cholesterol in first and fourth groups, low-density lipoprotein in the fourth group, the second group and alanine amino transferase in second group and liver elasticity was significant in all groups (P
    Keywords: Fatty Liver_Aerobic Exercise_Diet_Vitamin E Weight Loss}
  • عباس معمارباشی*، حیدر جودت، معرفت سیاه کوهیان
    زمینه و هدف
    رشته بدن سازی بیش از دیگر ورزش ها، نیازمند تغذیه صحیح و علمی می باشد. هدف از این تحقیق، طراحی و ارزیابی رژیم غذایی رایانه ای و بررسی تاثیر آن بر برخی از ویژگی های پیکرسنجی و عملکردی ورزشکاران رشته بدن سازی بود.
    روش تحقیق: در این تحقیق نیمه تجربی، تعداد 7 دانشجوی بدن ساز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. رژیم غذایی معمولی آزمودنی ها به مدت یک هفته با نرم افزار تغذیه و رژیم درمانی، از نظر انرژی و ترکیبات مغذی تجزیه و تحلیل شد. سپس رژیم غذایی بر اساس نیاز آزمودنی ها و نیازمندی های فعالیت ورزشی (65- 55 % کربوهیدرات، 25-20% چربی و 20-18% پروتئین) به کمک نرم افزار برای یک هفته طراحی شد و توسط آزمودنی ها اجرا گردید. در دو مرحله پیش و پس آزمون، شاخص های وزن، درصد چربی، محیط اندام ها (دور سینه، کمر، باسن، بازو، ران و مچ دست)، میزان اوره و کراتینین ادرار، ، نیروی ایزومتریک پنجه دست، نیروی لیفت کمر و پاها و آزمون های پرش طول ایستاده، پرش عمودی، پرس سینه، یک تکرار بیشینه پا ، دراز نشست و بارفیکس و با روش های استاندارد بعمل آمد و رژیم غذایی روزانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمودنی ها در طول هر دو مرحله، 3 جلسه در هفته تمرین با وزنه داشتند. برای بررسی تاثیر برنامه غذایی از آزمون t همبسته و همچنین برای بررسی رابطه بین متغیرها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معنی داری 0/05< p منظور گردید.
    یافته ها
    افزایش معنی داری در مقادیر دور بازو، دور ران، نیروی پنجه دست و عضلات کمر و پاها، و نتایج آزمون های پرش طول ایستاده، پرش عمودی، پرس سینه، یک تکرار بیشینه پا، درازونشست، بارفیکس و نیز کاهش معنی داری در درصد چربی و دور سینه وجود داشت (0/05< p).
    نتیجه گیری
    اتخاذ یک هفته رژیم غذایی متعادل از نظر انرژی و درشت مغذی ها، متناسب با نیازهای فردی و ورزشی و همراه با تمرینات مناسب؛ حتی بدون استفاده از مکمل ها، می تواند موجب بهبود ترکیب بدنی، مشخصه های پیکری و عملکرد ورزشکاران رشته بدن سازی شود.
    کلید واژگان: رژیم غذایی, بدن سازی, ترکیب بدنی, پیکرسنجی, اجرا}
    Abbas Meamarbashi*, Heydar Joodat, Marefat Siahkouhian
    Background And Aim
    Body building sport is probably most dependent to balanced and scientific nutrition. Therefore, the purpose of this study was to design and evaluation of computerized diet programs on the performance and anthropometric parameters in body builders.
    Materials And Methods
    In a semi-experimental study, seven male bodybuilder students were selected. One week of their regular diet analyzed by nutritional evaluation and diet therapy software for energy and nutrients. Then, one week balanced diet was designed with the software according to body builders’ dietary and exercise requirements (Energy=3000 kcal, 55-65 percent by carbohydrates, 20-25 percent by fat, 18 -20 percent by protein). The effectiveness of the diet was evaluated before and after diet therapy by comparison of weight, body fat percent, circumferences (waist, hip, arm, thigh and wrist), muscular strength, muscle force, and 24 h urine urea and creatinine concentrations. Daily diet consumption analysis was done by the software. Subjects had their regular training exercise during both periods (three sessions of weight training per week). To evaluate the effectiveness of balanced diet, dependent t-test was implemented and Pearson's regression also was used to find any relation between parameters (p
    Results
    The results of this research showed significant increase in the chest, arm, andthigh circumferences as well as standing long jump, vertical jump, hand dynamometry, lift dynamometry, one repetition maximum leg press, curl up, and pull-up chest press and a significant decrease in the body fat percent and chest circumference has seen found (p
    Conclusion
    With regard to the results of this research it may conclude that a designed balanced diet in term of energy and macronutrients when considered individual and sporting requirements as well as appropriate training needs is able to improve body composition, anthropometric parameters and athletic performance without necessary for supplementation.
    Keywords: Diet, Bodybuilding, Body composition, Anthropometry, Performance}
  • سید علیرضا حسینی کاخک، هما خالق زاده، محسن نعمتی، محمدرضا حامدی نیا
    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین ترکیبی هوازی- مقاومتی بر نیمرخ لیپیدی و آنزیمهای کبدی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی تحت رژیم غذایی بود. بدین منظور19 مرد مبتلا به بیماری کبد چرب غیر الکلی با میانگین سن 2/8± 1/38 سال و شاخص توده بدن 87/3± 1/28 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی به دو گروه رژیم (8 نفر) و رژیم و ورزش (11 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی، ترکیبی از تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته، با تواتر سه جلسه ی 90 دقیقه ای در هفته بود. از تمام آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله خونگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل بر تفاوت نمرات استفاده شد (05 /0 ≤ α). نتایج نشان داد که در گروه رژیم و تمرین ترکیبی کاهش معنی داری در شاخص های ترکیب بدن، کلسترول تام، حداکثر اکسیژن مصرفی، تری گلیسرید، کلسترول کم چگال و نسبت کلسترول تام به کلسترول پر چگال مشاهده شد؛ و در گروه رژیم غذایی بهبود قابل توجهی در فاکتور های وزن، شاخص توده بدن، دور کمر،نسبت دور کمر به باسن،حداکثر اکسیژن مصرفی، کلسترول تام، کلسترول کم چگال و نسبت کلسترول تام به کلسترول پر چگال مشاهده شد. این پژوهش نشان داد، هشت هفته تمرین ترکیبی هوازی- مقاومتی به همراه رژیم غذایی تاثیر معناداری روی متغیر های بیوشیمیایی بیماران کبد چرب غیرالکلی نداشت. کافی نبودن دوره مداخله (رژیم و ورزش)، تواتر و شدت تمرینات می تواند از جمله علل احتمالی عدم تاثیر تمرین و رژیم بین این دو گروه، بر متغیر های مذکور باشد.
    کلید واژگان: کبد چرب غیر الکلی, تمرین ترکیبی, رژیم غذایی, آنزیم هایکبدی, نیمرخ لیپیدی}
    Alireza Hosseini Kakhk, Homa Khalegh Zadeh, Mohsen Nematy, Mohamadreza Hamedi Nia
    The purpose of this study was to determine the effects of combined aerobic-resistance training on lipid profile and liver enzymes in patients with non-alcoholic fatty liver disease under diet. 19 male patients (age: 38.1±8.2 years and BMI of 28.1±3.8 Kg/m2) were randomly divided into two groups of diet and diet plus exercise intervention. Training program included combination of aerobic (50-70 Percent of HRR) and resistance training (50-70 percent of 1RM), eight weeks and three sessions per week. In order to designing dietary regimen, alleviate 400 to 500 kcal/day from total daily calorie intake. Before and after intervention, blood taking, body composition, maximal oxygen consumption, and muscular strength assessment performed. Data were analyzed using dependent and Independent-Samples T test on gain scores, employing the SPSS 18 statistical package program (α≤0.05). The results indicated significant improvement in maximum oxygen uptake (P= 0.0001), and reduction in body composition indexes, TC (P= 0.0001), TG (P= 0.01), LDL (P= 0.004) and TC/HDL (P= 0.0001) in both diet and combined exercise group. In diet group, a considerable improvement was observed in weight (P= 0.01), body mass index (P= 0.01), waist circumference (P= 0.004), waist to hip ratio (P= 0.04), maximum oxygen uptake (P= 0.0001), TC (P= 0.01), LDL (P= 0.005) and TC/HDL (P= 0.003). But between group differences were not significant. This study showed that eight weeks of diet alone and combined with diet have no significant effect on liver enzymes in non alcoholic fatty liver patients, but induce increase in maximal oxygen consumption and improvement in lipid profile in patients with non alcoholic fatty liver. However, there is not significant difference between two groups. Insufficient period of intervention (diet and exercise), frequency and intensity of training may be the possible causes of ineffectiveness of exercise and diet on above-mentioned variables.
    Keywords: non, alcoholic fatty liver disease (NAFLD), Concurrent training, diet, liver enzymes, lipid profile}
  • سید رضا عطارزاده حسینی، زیبا رحیمیان مشهد
    زمینه و هدف
    سندرم متابولیک؛ مجموعه ای از عوامل خطر نظیر: چاقی، هایپرگلیسمیا، پرفشار خونی، دیس لیپیدمی است که در توسعه بیماری های قلبی عروقی و دیابت نوع دو سهیم است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق بود.
    روش بررسی
    16 زن داوطلب چاق مستعد و مبتلا به پرفشارخونی با میانگین سن 44/30±3/74 سال به صورت نمونه گیری در دسترس، گزینش شدند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن نرم، حرکات موزون یا ایروبیک فزاینده و حرکات کششی بود که طی 18 جلسه با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد و هر جلسه به مدت 60 دقیقه طول کشید. به علاوه رژیم غذایی کم کالری500 کیلوکالری کمتر از انرژی روزانه بود. پیش و پس از شش هفته مداخله سطوح سرمی شاخص های بیوشیمی خون، گلوکز و انسولین ناشتا به ترتیب با روش آنزیماتیک و ایمونو رادیو متریک اندازه گیری شدند. از شاخصHOMA برای اندازه گیری مقاومت به انسولین استفاده شد.
    یافته ها
    پس از شش هفته مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش معنی داری در وزن، نمایه ی توده ی بدن، درصد چربی،کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین کم چگال، مقاومت به انسولین، میانگین فشار خون سرخرگی و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پرچگال و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    تمرین هوازی و رژیم غذایی منظم تاثیر مطلوبی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و بهبود شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق دارد
    کلید واژگان: تمرین هوازی, رژیم غذایی, سندرم متابولیک, مقاومت به انسولین}
    Seyed Reza Attarzadeh Hoseini, Ziba Rahimiyan Mashhad
    Background And Aim
    Metabolic Syndrome (Mets) is a cluster of risk factors such as obesity، hyperglycemia، hypertension، dislipidemia which increases cardiovascular disease and type 2 diabetes mellitus. The purpose of this research was to investigate comparison the effect of aerobic training and diet on BMI and Metabolic Syndrome Indexes in overweight and obese women.
    Materials And Methods
    Twenty one patient female volunteers were selected. After the complement of questionnaires، they were randomly divided into two groups; a) aerobic training with diet group (n=11) and b) diet group (n=10). The first group who took part in weekly group sessions for instructing on weight loss (low calorie diet) with the exercise. The second group who took part in weekly group sessions for instruction on weight loss (low calorie diet). Anthropometric characteristics (PBF، BMI، WHR، WC)، VO2peak، and risk factors of metabolic syndrome such as blood pressure، glucose and total cholesterol were measured in several times. Data were analyzed by GLM-Repeated Measures in significance level of P<0/05.
    Results
    Both groups showed a significant reduction in weight، BMI، body Fat percent، mean arterial and systolic blood pressure and an increase in VO2max. Only the first group (aerobic training with diet group) showed a significant decrease in waist circumference، diastolic blood pressure and cholesterol.
    Conclusion
    The Combined program (aerobic training with diet) is more effective on BMI، lowering blood pressure and abdominal fat and provides improvements in Metabolic Syndrome Indexes in overweight/ obese women.
    Keywords: aerobic training, diet, body composition, metabolic syndrome, overweight obese}
  • بررسی تاثیر رژیم غذایی و برنامه ورزشی در بهبود علائم کلین کیی و آزمایشگاهی سندرم تخمدان پلی کیستیک خانم های چاق
    دکتر مانی میرفیضی، زهرا مهدی زاده تورزنی، دکتر شهلا حجت، دکتر محمد اصغری جعفر آبادی، مهناز شوقی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال