به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کودک" در نشریات گروه "جغرافیا"

تکرار جستجوی کلیدواژه «کودک» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • کامیل احمدی*

    کودکان در شهر تهران به اشکال مختلفی از کارها ازجمله زباله گردی به مثابه یکی از بدترین شکل کار کودکان مشغول اند. زباله گردی کودکان در حالی در شهر تهران رایج است که این کار آسیب های زیادی را برای کودکان به همراه دارد و برخلاف بسیاری از قوانین و آیین نامه های مصوب کشوری و شهری است. هدف این پژوهش مطالعه زمینه های و پیامدهای زباله گردی کودکان در شهر تهران و ارائه نظریه ای در این زمینه است. بر این مبنا از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و برای گردآوری داده ها از فنون مصاحبه و مشاهده برمبنای روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شده است. همچنین از به منظور ساخت نظریه اسناد و منابع این حوزه نیز مرور شده است. جامعه مطالعه پژوهش کودکان زباله گرد و سایر زباله گردها هستند. به منظور تحلیل یافته ها از روش کدگذاری سه مرحله ای بر مبنای الگوی اشتراوس و کربین استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد سه زمینه اقتصادی همچون فقر و اقتصاد زباله؛ اجتماعی-فرهنگی در قالب زمینه های خانوادگی و شبکه های اجتماعی و زمینه سیاستی همچون قوانین و شیوه های مدیریت زباله منجر به زباله گردی کودکان شده است. زباله گردها کار در قالب شبکه های اجتماعی همچون شبکه های خانوادگی شان انجام می دهند. مناسبات کاری آن ها استثمارگونه است و شرایط کار و زندگی شان زمینه های آسیب پذیری آنان را فراهم و در اجتماعی شدن موثر آنان اختلال به وجود آورده است. حذف زباله گردی کودکان در تهران مستلزم مجموعه از مداخلات سیاستی در کشور افغانستان و مدیریت جمع آوری زباله ها در شهر تهران است که همین منظور پیشنهادهایی ارائه شده است.

    کلید واژگان: بدترین شکل کار کودکان, زباله گردی, کودک, نظریه زمینه ای
    Kameel Ahmady *

    Children in Tehran are involved in various forms of work, including garbage collection, which is one of the worst forms of child labour. Scavenging is common among children in Tehran, which is not only harmful to their health but also violates many national and city laws and regulations. This research aims to investigate the contexts and consequences of children's scavenging in Tehran and develop a theory in this area. The grounded theory method was used, and interview and observation techniques were employed to collect data through purposive and theoretical sampling. Additionally, documents and sources in this field were reviewed to build a theory. The research population consisted of children of garbage pickers. A three-step coding method based on the Strauss and Corbin model was used to analyse the data. The findings indicate that economic factors such as poverty and waste economy, socio-cultural factors such as family contexts and social networks, and political factors such as waste management laws and practices have contributed to children's scavenging. Scavengers work within their social networks, which are often exploitative, and their working and living conditions have created vulnerabilities for them and disrupted their effective socialization. Eliminating children's scavenging in Tehran requires a series of policy interventions in Afghanistan and better management of waste collection in Tehran. Suggestions have been presented to address this issue.

    Keywords: Worst Form Of Child Labour, Scavenging, Children, Contextual Theory
  • شیما عابدی*، تکتم حنایی، زهرا باقرزاده گلمکانی

    اهمیت بررسی رشد در حیطه ی رشته روانشناسی کودک تبلور می یابد. از سویی دیگر مقوله ی رشد شناختی به عنوان منبع آگاهی بخش در زمینه رشد کودکان است و در فرآیند مسیریابی کودکان تاثیر دوچندان دارد. توجه به این امر در فضاهای شهری می توانند سبب سهولت مسیریابی موفق کودکان شود. هدف از این پژوهش تدوین عوامل موثر بر سهولت مسیریابی کودکان در فضای شهری با تاکید بر توانایی های شناختی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسش نامه و بازدید از محدوده استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران است و تکمیل پرسش نامه توسط 106 نفر از کودکانی در بازه ی سنی 12-10 سال و 106 نفر از کودکان در بازه ی سنی 14-12 تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تحلیل الگوی مسیریابی کودکان با تاثیرپذیری از رشد شناختی در محله لشگر به صورت کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار لیزرل محاسبه گردیده است. در تحلیل داده ها برای ارزیابی ارتباط میان مسیریابی و رشد شناختی پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش های آماری آزمون تی وابسته، آزمون فرضیات کلموگروف- اسمیرنف تحلیل گردیده است. بر اساس تحلیل توانایی های شناختی در فرآیند مسیریابی کودکان، نتایج حکایت از آن دارد که عناصر بررسی راهنما و مورداستفاده در مسیریابی در دو گروه سنی تفاوت دارند و گروه سنی 14-12 سال ذهن تحلیل گری دارند و در مقابل گروه 12-10 سال به صورت جستجوگری و توجه به رازآمیزی تعیین مسیر می کنند. کودکان در بازه ی سنی دوم، بیشتر به رنگ نماها، فرم بنا و ساختمان هایی که فرم و عملکرد شاخصی دارند اشاره کرده اند، همچنین کودکان در بازه سنی اول به نشانه های شاخص که دارای کالبد متمایز نسبت به سایر ابنیه در محله داشته اند.

    کلید واژگان: رشد شناختی, کودک, مسیریابی, محله لشگر
    Shima Abedi*, Toktam Hanaee, Zahra Bagherzade Golmakani

    The importance of studying development in the field of child psychology is crystallized. On the other hand, cognitive development is a source of awareness in the field of children's development and has a double effect on the process of wayfinding children. Paying attention to this in urban spaces can make it easier for children to successfully wayfinding. The purpose of this study is to develop factors affecting the ease of wayfinding children in urban spaces with emphasis on cognitive abilities. The research method is applied in the present study. In this regard, in order to collect data, field observations, questionnaires and site visits have been used. The sampling method is random using Cochran's formula and the questionnaire was completed by 106 children in the age range of 10-12 years and 106 children in the age range of 12-14 years. Data analysis to analyze the routing pattern of children affected by cognitive development in Lashgar neighborhood has been calculated quantitatively by factor analysis using LISREL software. In data analysis to evaluate the relationship between wayfinding and cognitive development after data collection, the data were analyzed by statistical methods of Ti-dependent test, Kolmogorov-Smirnov hypothesis test. Based on the analysis of cognitive abilities in the navigation process of children, the results indicate that the elements of the guide and used in navigation are different in two age groups, and the age group of 12-14 years has an analytical mind, and in contrast to the group of 10-12 years, it is searching and Paying attention to secrecy determines the path. Children in the second age range mostly mentioned the color of the facades, the shape of the building and the buildings that have a distinctive form and function, also the children in the first age range pointed to the distinctive signs that have a distinct body compared to other buildings in the neighborhood.

    Keywords: Cognitive development, child, wayfinding, Lashgar neighborhood
  • مهدی زنگنه *، ملیحه مرادپور، سید هادی حسینی

     توجه به کودکان و نیازهای اجتماعی آنان در بافت شهرها و محله ها یکی از مهم ترین مسایل پیش روی جامعه امروز است در حالیکه اغلب فضاهای شهری فاقد کیفیت برای استفاده از کودکان و نوجوانان می باشند و شهرهایی که نیازهای کودکان را مد نظر قرار می دهند، کودکان به لحاظ ذهنی و روانی از زندگی در آن شهر احساس آرامش دارند. لذا در پی چنین ضرورتی پژوهش حاضر بر آن است تا به ارزیابی معیارهای شهر دوستدار کودک در شهر جدید گلبهار بپردازد. و نیازهای کودکان را به تصویر بکشد. پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کودکان 7 تا 15 سال بوده که حجم نمونه 312 نمونه تعیین گردیده است. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بوده به صورتی که از هر محله 4 بلوک جهت نمونه انتخاب شده است. ضریب پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ  با مقدار 8/0 تایید شده است و جهت تجزیه و تحلیل شاخص ها از آزمون t تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و تحلیل مشارکتی کودکان (نقاشی شهر مورد علاقه) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شاخصهای شهر دوستدار کودک در شهر جدید گلبهار در سطح مطلوبی نمی باشد، احساس تعلق در کودکان شهر مورد مطالعه در سطح پایینی است، تمایل به مشارکت در کودکان در سطح مطلوبی می باشد.  نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که شاخص دسترسی بیش ترین تاثیر و بعد از آن شاخص های طراحی، اجتماعی و محیطی- کالبدی در اولویت های دوم و سوم تاثیر فزاینده ای را بر تحقق شهر دوستدار کودک خواهند داشت. همچنین کودکان در نقاشی شهر مورد علاق شان فضای سبز و امکانات بازی و سرگرمی را مد نظر داشتند.

    کلید واژگان: شهر جدید, کودک, شهر دوستدار کودک, گلبهار
    mahdi zanganeh *, Maliheh moradpure, Hadi Hosseini Hadi Hosseini

    Among the most significant contemporary needs of societies is paying attention to children and their social needs in cities. Most urban spaces are not good enough to be used by children and adolescents. There are no cities that pay attention to children’s needs, their feelings, and psychological aspects of living in the cities. Therefore, this study aimed to evaluate a child-friendly city indicators in Golbahar, Iran and to determine children’s needs. The statistical population of this applied and descriptive-analytical study includes children between 7 and 15. The sample consists of 312 children. Multi-stage cluster sampling method was used. Four blocks were selected from each neighborhood. The reliability coefficient was confirmed by Cronbach's alpha with a value of 0.8 and one-sample t-test, regression analysis, and children’s collaborative analysis (painting of favorite city). The results showed that the indicators of child-friendly city in Golbahar are not good. That is, the sense of belonging among the children is at low level, and participation willingness among children is at optimal level. The results of multivariate regression analysis showed that access indicator has the highest impact, followed by the design, social and environmental-physical indicators. The indicators will have an increasing impact on building child-friendly city. Moreover, the children’s paintings of their favorite city showed their tendency towards green spaces and facilities for play and entertainment.

    Keywords: New City, Child, Child-friendly City, Golbahar
  • نرجس شهمیری، مژگان زعیم دار*، رکسانا موگویی، سعید ملماسی

    کودکان به عنوان سازندگان نسل های بعدی محسوب می گردند و فضاهای شهری نقش ویژه ای در اجتماعی شدن، بالفعل کردن استعدادها و برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان ایفا می کنند. بنابراین، محیط زیست شهری امن و طراحی صحیح فضاهای شهری متناسب با زندگی کودکان در سوق دادن جامعه ی انسانی به سمت جامعه ای سالم و مطلوب از اهمیت زیادی برخوردار است. با این حال، در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری ایران توجه به نیازهای کودکان نادیده انگاشته شده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، ارایه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک در کلان شهر تهران می باشد. بنابراین، روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی بوده که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک DEMATEL و مدل تحلیل شبکه (ANP) در نرم افزار Super decision استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصین مسایل شهری تهران بوده و با استفاده از نمونه گیری دلفی، حجم نمونه تعداد 20 نفر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در راستای ارایه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی مناسب در راستای تحقق محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک در تهران معیار اجتماعی-سیاسی-فرهنگی از بیشترین تاثیرگذاری و معیار برنامه ریزی نهادی و قانونی از بیشترین تاثیرپذیری برخوردار می باشند. بر اساس بردار ویژه ی به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای نیز معیار محیطی-کالبدی با وزن نرمال 205/0 از بیشترین اولویت برخوردار بوده و معیار امنیت با وزن نرمال 199/0 در اولویت دوم قرار دارد. همچنین معیار برنامه ریزی نهادی با وزن 139/0 از کمترین اولویت برخوردار است.

    کلید واژگان: مدیریت شهری, محیط زیست امن, کودک, شهر دوستدار کودک, کلان شهر تهران
    Narges Shahmiri, Mojgan Zaeimdar *, Roxana Moogouei, Saed Malmasi

    Children are considered the creators of the next generations and urban spaces play a special role in socializing, realizing talents and meeting the social and individual needs of children. Therefore, safe urban environment and proper design of urban spaces in accordance with children's lives are very important in leading human society towards a healthy and desirable society. However, in the Iranian urban management and planning system, attention to the needs of children has been neglected. In this regard, the purpose of this study is to provide a model of management and planning of a safe urban environment with a child-friendly city approach in Tehran metropolis. Therefore, the research method is practical in terms of purpose and analytical-exploratory in nature, which in order to analyze the information, have been used of DEMATEL technique and network analysis model (ANP) in Super decision software. Also, the statistical population of the research included experts and specialists urban issues in Tehran, and using Delphi sampling, the sample size of 20 people has been determined. Findings show that in order to provide an appropriate management and planning model in order to achieve a safe urban environment with a child-friendly city approach in Tehran, socio-political-cultural criteria are the most effective and institutional and legal planning criteria are the most effective. Based on the special vector obtained from the network analysis model, the environmental-physical criterion with a normal weight of 0.205 has the highest priority and the security criterion with a normal weight of 0.199 is in the second priority. Also, the institutional planning criterion with a weight of 0.139 has the lowest priority.

    Keywords: urban management, Safe environment, child, Child friendly city, Tehran Metropolis
  • زهرا تمجیدی، زهرا سادات سعیده زرآبادی*، فرح حبیب

    مفهوم حق به شهر، در جست وجوی حفاظت از تمام ساکنان شهری و بخصوص گروه های آسیب پذیر است. ازجمله مصداق های این گروه ها عبارت اند از: زنان، سالمندان، معلولین، کودکان و غیره. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل منطقه 12 کلان شهر تهران در سال 1399 است. به منظور برآورد حجم نمونه از نرم افزار SPSS Sample Power استفاده گردید، حجم نمونه آماری پژوهش برای این منطقه 120 نفر برآورد شده، شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و از آماره T برای تحلیل داده ها استفاده شده است.بر اساس یافته های پژوهش، میانگین ابعاد شروع زندگی، حفاظت در برابر خطر، استاندارد زندگی، کالبدی و فرهنگی در منطقه 12 پایین تر از حد متوسط (3) می باشند. بنابراین این منطقه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. مقدار بعد آموزش و دانش (83/3)، بالاتر از حد میانگین و وضعیت منطقه ازلحاظ این بعد مناسب است. بر مبنای آماره T، ابعاد آموزش و دانش (01/3) و کالبدی (82/4) وضعیت مناسبی دارند. مولفه های شروع خوب زندگی (10/2-)، حفاظت در برابر خطر (42/2-)، استاندارد زندگی (62/2) و فرهنگی (12/2) وضعیت نامناسبی دارند. بر اساس نتایج آماره T، وضعیت مولفه های حق اوقات فراغت و فعالیت (65/3)، حق آموزش (04/4)، حق ارتباط (03/3)، امکانات و زیرساخت ها (22/5) و فضای سبز (47/4)، حق شروع زندگی سالم (01/3-)، حق آب سالم و بهداشت (03/0-)، حق آمادگی اضطراری (50/0)، حق ایمنی (43/3-)، مراقبت های خاص (87/2)، حق دسترسی به اطلاعات (85/1-)، حق عدالت اجتماعی (27/1)، حق کیفیت زندگی (48/2)، حق به محیط زیست (35/1) و حق تحرک (92/2) وضعیت مناسبی دارند.

    کلید واژگان: کیفیت فضای شهری, کودک, شهر دوستدار کودک, حق به شهر, منطقه 12
    Zahra Tamjidi, Zahra Sadat Saeideh Zarabadi *, Farah Habib

    The city is the largest human artificial environment and the result of human encounter as a creature full of belief and value with nature. The body of the city and its current spirit is a perfect representation of the cultural, political and economic relations of the inhabitants of a city.The lack of child discourse and their place in the city, the dominance of adult discourse, the powerlessness of children, the perception of the child as a person without purity and in need of guardianship, are just some of the reasons for not paying attention to children in urban life.In fact, because children make up a significant portion of the urban population, are in an important period of socialization, and will be citizens and future decision makers of the city, they need more attention in urban studies.

    Keywords: Quality of urban space, Child, Child friendly city, Right to the city, District 12
  • مسعود تقوایی*، سهیلا رضایی آدریانی

    شهر دوستدار کودک یکی از نظریات برنامه ریزی شهری، در راستای تخصیص حقوق شهروندی به کودکان و رسیدگی به خواسته ها و نیازهای آن ها، باهدف ایجاد فرصتی برای کودکان در جهت شکل دهی و یا تغییر محیط پیرامونشان است. بررسی وضعیت کنونی شهرها حاکی از بی توجهی و نادیده انگاشتن کودکان درروند برنامه ریزی شهری و طراحی فضاهاست. یکی از مکان های شهری که توجه ویژه ای را در این خصوص می طلبد پارک ها و فضاهای سبز است، چراکه نقش مهمی را در گذران اوقات فراغت کودکان ایفا می کند.هدف از مطالعه حاضر در درجه اول شناسایی شاخص های فضای سبز دوستدار کودک و در گام بعدی سنجش میزان تحقق کودک مداری در فضای سبز ناژوان شهر اصفهان است. برای این منظور با بهره گیری از روش کتابخانه ای و اسنادی و مراجعه به منابع موجود در این حوزه، بنیادهای فکری و تیوری این نظریه موردبررسی قرار گرفت و شاخص های لازم جهت تحقق فضاهای سبز دوستدار کودک شناسایی شد، سپس با بهره گیری از روش میدانی، شامل: مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات لازم گردآوری شد. نمونه موردبررسی، بر اساس فرمول کوکران، 384 عدد مشتمل بر 200 کودک و 184 بزرگ سال انتخاب شد. درنهایت تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی همچون آزمون t و خی دو انجام گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از میزان برخورداری پارک ناژوان از نه مولفه تعریف شده است. بر این اساس معیارهای محیط سالم، خلاقیت، برخورداری از فضاهای تعاملاتی، مشارکت و حس تعلق، امنیت، دسترسی، تنوع فضاها، ایمنی و خدمات به ترتیب بیشترین تا کمترین امتیاز را کسب نموده اند، در راستای ارتقای میزان کودک مداری پارک ناژوان اقداماتی نظیر ارتقا سطح خدمات، افزایش زمین های بازی کودکان متناسب با گروه های سنی مختلف و با ایمنی بالا، طراحی و اجرای بازی های فکری، گروهی و متنوع در پارک، بهبود کیفیت دسترسی به پارک از طریق حمل ونقل عمومی، ارتقا امنیت محیط و افزایش مشارکت کودکان پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: برنامه ریزی, شاخص, شهر دوست دار کودک, کودک, پارک ناژوان
    M. Taghvaei *, Sohila Rezaiee Adaryani
    Introduction  

    A child-friendly city is one of the theories of urban planning, in line with allocating citizenship rights to children and taking care of their wishes and needs, with the aim of creating an opportunity for children to shape or change their surroundings (Sardar Masri,897:2017). Many studies have been conducted in connection with child-friendly cities in recent years. For the first time in 2007, UNICEF introduced the city of Bendigo, Australia, as the first city to successfully implement child-friendly city projects. Bendigo was introduced as a city where attention to children's rights is the priority in solving urban problems (Kiani & esmailzade kavaki,2012:51). Examining cities' current situation indicates children's neglect in urban planning, especially in Iran (Ghaffari et al., 2014:27). This is even though children, in addition to being an essential part of society, are strongly influenced by the environment and space. One of the urban places that require special attention in this regard is parks and green spaces because they play an essential role in children's leisure time.The present article has examined the studies that have been conducted in the field of the child-friendly city since 1980. Since the 1920s, Western countries have shown early attention to children and their relationship with the environment, and since the 1990s, they have begun to build child-friendly cities, and currently, they have made positive achievements in both the theory and practical examples (Yao & Xiaoyan,2017:699). This research is more about assigning citizenship rights to children and providing for their needs. Today, the child-friendly city is at the top of decision-makers agenda in urban affairs.Therefore, this article examines children's chances to have a share in creating their environment and highlights their ideas, especially in green space design.

    Data and Method

    The main goal of this study is to identify the indicators of child-friendly green spaces and, in the next step, to measure the realization of child-oriented green spaces in Nazhvan in Isfahan. The method adopted to conduct the present research is descriptive, analytical, and based on the library method and field studies. For this purpose, using the library and documentary method and referring to the available sources in this field, this theory's intellectual and theoretical foundations were studied, and valuable indicators for creating child-friendly green spaces were identified. These indicators were extracted from different scientific sources (including books, articles, and scientific reports). The framework of indicators is produced by collecting all the indicators in a matrix and deducing the most frequent ones. As the main and most important indicators of children's green space, these indicators include security, participation, and sense of belonging, a healthy environment, creativity, interactive spaces, accessibility, variety of spaces, safety, and services. Then, the necessary information was collected by using the field method, including observation, interview, and completing the researcher-made questionnaire. The study sample was selected due to the uncertainty of the community's population size, which included the number of visitors to the green space; based on Cochran's formula in communities of unknown size, 384 cases were selected, including 200 children and 184 adults. Finally, data analysis was done using SPSS software and a T-test.The results of the research show that Nazhvan Park has nine defined components. Based on this, the criteria of a healthy environment, creativity, having interactive spaces, participation, and sense of belonging, security, accessibility, variety of spaces, safety, and services have obtained the highest to lowest points, respectively. In order to improve the level of child-oriented in Nazhvan Park, measures such as: improving the level of services, increasing children's playgrounds suitable for different age groups with high safety, designing and implementing intellectual, group, and various games in the park, improving the quality of access to the park from Through public transportation, it is suggested to improve the safety of the environment and increase the participation of children.

    Results and Discussion

    The results of the research show that Nazhvan Park has nine defined components. Based on this, the criteria of a healthy environment, creativity, having interactive spaces, participation, and sense of belonging, security, accessibility, variety of spaces, safety, and services have obtained the highest to lowest points, respectively.

    Conclusion

    In order to improve the child-friendly approach in Nazhvan Park, some solutions were suggested, including the following: Improving the service level, increasing playgrounds suitable for children of different ages and groups and with high safety, applying and using all kinds of intellectual games in the park, improving the quality of access to the park through public transportation, improving environmental security and increasing Children's participation. Based on the obtained results, we can determine the score of Nazhvan Park in nine sections based on the opinions of children and adults. This result shows the strengths and weaknesses of the park in order to improve the situation according to the child-friendly approach.

    Keywords: planning, index, child-friendly city, child, Nazhvan Park
  • مهناز داودی، امیررضا خاکسار

    معماری پایدار ناشی از نیاز امروز انسان در مقابل پیامدهای نامناسب جهان صنعتی و مصرفی عصر حاضر است. حفظ و حراست از منابع طبیعی جهان، کاهش آلودگی هوا و سایر آلودگیهای محیطی، حفاظت ازلایه اوزن، بهداشت جسمی و روانی، آینده بشریت و... از موضوعاتی است که مطرح بوده و ضرورت آن روز به روز آشکارتر می شود. ساختمان های پایدار می تواند در کنترل مصرف انرژی و حفظ منابع طبیعی راهگشا باشند تجربه روزانه نشان می دهد که اقدامات مختلف برای حضور مناسب، به محیط های مختلفی نیاز دارند. فضای کودک امروز، مکانی است که کودکان در آن زندگی می کنند و بیشتر وقت خود را در آن می گذرانند. هدف این است که کودکان بتوانند به معنای کامل کلمه رشد کنند و یاد بگیرند، این محیط یادگیری، سازگار و متناسب با نیازها باشد. روند رشد انسان در دوران کودکی تاثیر زیادی در شخصیت آنها دارد، فعالیت به عنوان عامل اصلی رشد و یادگیری کودک فرایندی است که در ارتباط با فضا و محیط کودک باعث رشد همه جانبه او می شود. فضاهای مربوط به فعالیت کودک باید شرایط مناسبی برای رشد جسمی، روحی، عاطفی و اجتماعی او داشته باشد. همچنین روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (استفاده از منابع مکتوب و اینترنت) انجام می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهدکه سه اصل معماری پایدار اصل صرفه جویی در مصرف منابع و طراحی بر اساس چرخه حیات و طراحی انسانی قابل بررسی است.

    کلید واژگان: انرژی, کودک, معماری پایدار, آموزش, محیط زیست
  • حجت حاتمی نژاد، حسین حاتمی نژاد*، کرامت الله زیاری، احمد پوراحمد

    رفتارهای انسانی برآیندی از انگیزه ها و نیازهای فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی ناشی از ادراک او از دنیای خارج و معنایی که این تصویر برای او دارد، می باشد؛ بنابراین هر رفتار تحت تاثیر شرایط فوق می تواند اشکال مختلفی به خود بگیرد و رفتارهای متنوعی را بوجود آورد. رفتار تنها تابع فعالیت نیست؛ بلکه ترکیبی از فعالیت، زمان و محیط است. ا پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی شهرهاست که باید مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. از طرفی موضوع علومی مانند برنامه ریزی و طراحی شهری " خلق فضاهای عمومی با کیفیت" در سطح شهر می باشد. از همین رو یکی از هدف اصلی این مقاله تبیین الگوهای رفتار جمعی و تاثیر آن بر میزان رشد و خودشکوفایی کودکان در استفاده از انواع پارک های شهری کلانشهر مشهد می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی - تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک مانند آماره کای دو، جهت سنجش و تحلیل 384 پرسشنامه طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در پارک های مورد مطالعه در مناطق چهارگانه (یک، نه، یازده و ثامن) شهر مشهد تحت تاثیر کیفیت طراحی و میزان مطلوبیت فضاهای داخلی پارک ها بوده که این مهم خود بر شاخص رشد و شکوفایی کودکان تاثیر بسزایی دارد به طوریکه هر چه فضاهای عمومی از جمله پارک های شهری که محل تعاملات اجتماعی است از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، رفتارهای جمعی هدفمند تری در این گونه فضاها شکل می گیرد و این مساله بر میزان یادگیری، رشد و شکوفایی کودکانی که به همراه والدین خود به پارک می آیند تاثیر بسزایی دارد.

    کلید واژگان: الگوهای رفتاری, پارک شهری, طراحی شهری, رشد و شکوفایی, کودک, کلانشهر مشهد
    Hojat Hataminejad, Hossain Hataminejad *, Keramatolah Ziari, Ahmad Pourahmad

    Man is always in interaction with the environment of which he is a part, and usually social behavior needs a bedrock to occur, so the relationship between man and the environment is a reciprocal and interactive relationship. Human behaviors are the result of a person's motivations and needs, the ability of the environment, the mental image resulting from his perception of the outside world and the meaning that this image has for him; Therefore, each behavior under the influence of the above conditions can take different forms and create a variety of behaviors. Behavior is not just a function of activity; It is a combination of activity, time and environment. Humans always spend a significant part of their daily time in public spaces of the city and under the influence of these spaces, they show certain behavioral patterns. Among these, urban parks are one of the most important public spaces in cities that should be To be considered by planners and city managers. On the other hand, the subject of sciences such as urban planning and design is "creating quality public spaces" in the city. Therefore, one of the main purposes of this article is to explain the patterns of collective behavior and its effect on the growth and self-actualization of children in the use of various urban parks in the metropolis of Mashhad. This research is of applied type and its method is descriptive-analytical. Also, non-parametric statistical methods such as chi-square statistics have been used to measure and analyze 384 questionnaires designed using SPSS software. The results of this study show that the behavioral patterns of citizens in the studied parks in the four areas (one, nine, eleven and Samen) of Mashhad are influenced by the design quality and the desirability of the interior spaces of the parks, which is important for the growth index. And the flourishing of children has a great impact so that the higher the quality of public spaces, including urban parks where social interactions are, the more purposeful collective behaviors are formed in such spaces, and this issue affects the rate of learning, growth and flourishing of children. Coming to the park with their parents has a great impact.Man is always in interaction with the environment of which he is a part, and usually social behavior needs a bedrock to occur, so the relationship between man and the environment is a reciprocal and interactive relationship. Human behaviors are the result of a person's motivations and needs, the ability of the environment, the mental image resulting from his perception of the outside world and the meaning that this image has for him; Therefore, each behavior under the influence of the above conditions can take different forms and create a variety of behaviors. Behavior is not just a function of activity; It is a combination of activity, time and environment. Humans always spend a significant part of their daily time in public spaces of the city and under the influence of these spaces, they show certain behavioral patterns. Among these, urban parks are one of the most important public spaces in cities that should be To be considered by planners and city managers. On the other hand, the subject of sciences such as urban planning and design is "creating quality public spaces" in the city. Therefore, one of the main purposes of this article is to explain the patterns of collective behavior and its effect on the growth and self-actualization of children in the use of various urban parks in the metropolis of Mashhad. This research is of applied type and its method is descriptive-analytical. Also, non-parametric statistical methods such as chi-square statistics have been used to measure and analyze 384 questionnaires designed using SPSS software. The results of this study show that the behavioral patterns of citizens in the studied parks in the four areas (one, nine, eleven and Samen) of Mashhad are influenced by the design quality and the desirability of the interior spaces of the parks, which is important for the growth index. And the flourishing of children has a great impact so that the higher the quality of public spaces, including urban parks where social interactions are, the more purposeful collective behaviors are formed in such spaces, and this issue affects the rate of learning, growth and flourishing of children. Coming to the park with their parents has a great impact.of children has a great impact so that the higher the quality of public spaces, including urban parks where social interactions are, the more purposeful collective behaviors are formed in such spaces, and this issue affects the rate of learning, growth and flourishing of children. Coming to the park with their parents has a great impact.

    Keywords: Behavioral Patterns, urban park, Urban Design, Child, Mashhad Metropolis
  • شیما عابدی، تکتم حنایی*، زهرا باقرزاده گلمکانی

    اهمیت بررسی رشد در حیطه ی رشته روانشناسی کودک تبلور می یابد. از سویی دیگر مقوله ی رشد شناختی به عنوان منبع آگاهی بخش در زمینه رشد کودکان می باشد و در فرآیند مسیریابی کودکان تاثیر دوچندان دارد. توجه به این امر در فضاهای شهری می توانند سبب سهولت مسیریابی موفق کودکان شود. هدف از این پژوهش تحلیل الگوی مسیریابی با تاکید بر رشد شناختی کودکان 10 تا 14سال می باشند روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از محدوده استفاده شده است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی با استفاده از فورمول کوکران است و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی در بازه ی سنی 12-10سال و 106نفر از کودکان در بازه ی سنی 14-12 تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تحلیل الگوی مسیریابی کودکان با تاثیر پذیری از رشد شناختی در محله لشگر به صورت کمی از روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزر لیزرل محاسبه گردیده است. در تحلیل داده ها برای ارزیابی ارتباط مابین مسیریابی و رشد شناختی پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش های آماری آزمون تی وابسته، آزمون فرضیات کلموگروف-اسمیرنف تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که کودکان در بازه ی سنی 12-10سال، بیشتر به رنگ نماها، فرم بنا و ساختمانهایی که فرم و عملکرد شاخصی دارند اشاره کرده اند، همچنین کودکان در بازه سنی 14-12سال به نشانه های شاخص که دارای کالبد متمایز نسبت به سایر ابنیه در محله داشته اند.

    کلید واژگان: رشد شناختی, کودک, مسیریابی, محله لشگر
    Shima Abedi, Zahra Bagherzadeh Golmakani

    The importance of exploring growth in the field of child psychology is crystallized. On the other hand, cognitive development is an informative source of information on children's development and has an enormous impact on the routing process of children. Paying attention to this in urban spaces can make it easier for children to navigate successfully. The purpose of this study was to analyze routing patterns with emphasis on cognitive development in children 10-14 years oldThe research method is applied in the present study. For this purpose, field observations, questionnaires and site visits were used. The method of sampling was randomly using Cochran formula and questionnaire was completed by 106 children aged 10-12 years and 106 children aged 12-14 years. Data analysis was performed to analyze the routing patterns of children affected by cognitive development in the Lashkar neighborhood using factor analysis using LISREL software. Data analysis was performed to evaluate the relationship between routing and cognitive development after data collection. Data were analyzed using dependent t-test, Kolmogorov-Smirnov hypothesis test.The results indicate that children in the age range of 10-12 years, mostly refer to the colors, forms of buildings and buildings that have a marked form and function, as well as children in the age range of 12-14 years to the indications that the body has They had a distinct advantage over other buildings in the neighborhood.

    Keywords: Cognitive development, child, wayfinding, lashkar neighborhood
  • نیکو ابهری، علی شمس الدینی*، بختیار عزت پناه

    توجه به نیازها و خواسته های گروه سنی کودکان، از الزاماتی است که از یک طرف نهادها و سازمان های بین المللی بر آن تاکید داشته اند و از طرف دیگر متون حقوقی، قانونی و توسعه ای کشور به آن توجه ویژه ای نشان داده اند. شهر دوستدار کودک از کلیدی ترین مفاهیمی است که با ارزیابی و تحلیل آن می توان میزان برآورده شدن خواسته های و انتظارات کودکان را سنجید. چگونگی وضعیت شاخص شهر دوستدار کودک و بررسی ارتباط آن با دسترسی کودکان به کاربری های ضروری موردنیاز آن ها مسئله اساسی پژوهش کمی و کاربردی حاضر است که به صورت موردی در شهر جهرم انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کودکان 6 تا 12 سال تشکیل می دهند (11678 نفر) که از میان آن ها 372 نفر به عنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با رعایت اصول تایید شد. نتایج نشان داد شاخص های هشت گانه شهر دوستدار کودک دارای میانگین کمتر از حد مبنا (عدد 3) هستند و وضعیت کلی آن ها با میانگین 1/2 نامناسب است. همچنین مطابق نتایج، همبستگی میان شهر دوستدار کودک و دسترسی کودکان به کاربری های ضروری شان با مقدار 428/0 به لحاظ آماری مثبت است. نتایج رگرسیون خطی نشان داد متغیر مستقل پژوهش توانسته است 3/18 درصد از واریانس شهر دوستدار کودک را تبیین کند. از این رو ارتقای سطح کمی-کیفی کاربری های موردنیاز کودکان در سطح محله های مختلف شهر جهرم ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: توسعه پایدار شهری, جهرم, شهر دوستدار کودک, کودک
    Niko Abhari, Ali Shamsoddini *, Bakhtyar Ezatpanah

    Paying attention to the needs and wants of children, as future-makers of society, is one of necessity that emphasized by international institutions and organizations as well as in the country’s legal, juridical and development texts. Child-friendly city is one of the key concepts that by evaluating and analyzing it, we can shows what extent of wishes and expectations of children had met. Status of the child-friendly city index and its relationship with children's access to their essential uses is main issue of present quantitative and applied research that had done as case-by-case in the JAHROM city. Statistical population of study consists of children aged 6 to 12 years living in JAHROM (11678 persons) which 372 persons are considered as statistical sample. Main tool of data collection is a researcher-made questionnaire that its validity and reliability confirmed during the research methods process. Results of research showed that nine indicators of child-friendly city have an average lower than the baseline (number 3) and general situation of child-friendly city with an average of 2.1 is in an unfavorable situation. In addition, results showed that there is a positive statistical relationship between child-friendly city and children's access to their essential uses, at the level of 99% confidence, with correlation rate of 0.428. Results of linear regression showed that the independent variable of study alone could explains 18.3% of child-friendly city variance. Therefore, it seems necessary to improve the quantitative-qualitative level of uses of children in different neighborhoods of AHROM city.

    Keywords: Sustainable urban development, child-friendly city, Child, Jahrom
  • آزاده حاجی زاده، رحیم سرور*، عبدالرضا فرجی راد

    شهر امروز محیطی است که می بایست امکانات وراثتی و استعداد های کودکان را شکوفا سازد.دنیا را بزرگسالان اداره می کنند و برنامه ریزان هستند که تصمیم می گیرند چه فعالیتی در کجا و به چه صورت انجام شود. اما مدیران و برنامه ریزان شهری، به حد کافی به اهمیت و ضرورت توجه به کودکان، مسایل و نیازهای آنان پی نبرده اند. شهری که به کودکان خود توجه نکند، نیازهای آنان را درنظر نگیرد، مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری آنان را نشناسد، نسل آینده خود را و در نتیجه آینده حیات خود را به مخاطره انداخته است. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف روند تحقق پذیری شهر همیار کودک به بررسی محرومیت کودکان شهر شیرازو تاثیر عناصر ساخت شهر همیار کودک در تعدیل اثرات محرومیت شهری کودکان می پردازد. روش تحقیق این نوشتار، توصیفی-تحلیلی به صورت موازی است. گردآوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته و جامعه آماری آن را دو گروه مدیران شهری، متخصصین و خبرگان شهری و والدین ساکن شهر شیرازتشکیل میدهند. با تکیه بر روش همبستگی اسپیرمن، شیراز از نظر مولفه های شهر همیار کودک در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.

    کلید واژگان: کودک, شهر همیار کودک, محرومیت کودکان, شیراز, اسپیرمن
    Azadeh Hajizadeh, Rahim Sarvar *, Abdolreza Farajirad

    Today s city is an environment that in which adults should manage hereditary facilities and talents of children and this is planners who decide where and how to do that. But, managers and urban planners don’t pay enough attention to children and their needs. In this regard, when there is no attention to children, their software and hard ware needs, so the future of their lives is pndangered. In this regard, the present study aims to investigate the child s deprivation in shiraz and the impact of city building elements on moderating the effects of urban deprivation of children. The research methodology of this paper is descrivptive analytical in parallel.

    Keywords: child, Child Friendly Cities, Depriving Children, Shiraz, Spearman
  • فاطمه دانشور عنبران، کتایون علیزاده*، حمید جعفری

    امروزه فضاهای عمومی شهرها، غالبا فاقد استانداردهای مناسب و ایمن برای کودکان هستنداین در حالی است که اقداماتی نظیر ایجاد کنوانسیون جهانی حقوق کودکان، پروژه شهرهای دوستدار کودک و... در حال اجرا می باشد. این پژوهش با هدف بررسی شاخصهای اجتماعی فرهنگی موثر در حضور پذیری  کودکان  در فضاهای عمومی رو باز شهر شاندیز انجام شده است جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، کودکان 14-0 ساله شهر شاندیز بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 و والدین آنها می باشند برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است، تعداد 350 کودک - والد مورد پرسشگری قرار گرفتند. این پژوهش از نوع کاربردی بوده  و روش انجام آن نیز توصیفی - تحلیلی است و از روش های آماری ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل پرسشنامه ها به کمک نرم افزار  SPSS بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقدار ضریب همبستگی برای سه عامل مشارکت ،امنیت و نظم اجتماعی به ترتیب برابر با 201/0 ، 247/0 و116/0 مثبت می باشد بنابراین کیفیت شاخصهای اجتماعی فرهنگی فوق با حضورپذیری کودکان در فضاهای عمومی رابطه مستقیمی دارند اما در فضاهای عمومی شهر شاندیز این شاخص ها از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند .

    کلید واژگان: کودک, فضاهای عمومی, شهر دوستدار کودک, مشارکت, حضور پذیری, شهرشاندیز

    Today, public spaces in cities are shaped by the standards and needs of adults. And these spaces often lack appropriate and safe standards for children, while measures such as the creation of the World Convention on the Rights of the Child, the project of child-friendly cities are underway. The aim of this study was to investigate the socio-cultural indicators affecting the presence of children in public spaces outside the service area of Shandiz Municipality. The statistical population of this study is children aged 0-14 years old living in Shandiz city based on the 2016 population and housing census and their parents. Using the Cochran's formula, the completed sample size of 350 children-parents were interviewed. This research is of applied type and its method is descriptive-analytical and non-parametric statistical methods have been used to measure and analyze the questionnaires using SPSS software. The results show that the value of correlation coefficient for the three factors of participation, security of social order is equal to 0.201, 0.247 and 0.116, respectively. Therefore, the quality of the above socio-cultural indicators is directly related to the presence of children in public spaces, which according to the citizens of public spaces in Shandiz, have a low and very low level of security, social order and participation in programs.

    Keywords: child, public spaces, child friendly city, participation, Attendance, Shandiz City
  • کرامت الله زیاری*، مارال صراف، احمد پوراحمد، رحمت الله فرهودی
    اهداف

    با توجه به اهمیت موضوع کودکان در شهر و زمینه زندگی آنان ضروری است محیط های شهری سالم و ایمنی برای این قشر آینده ساز برنامه ریزی و طراحی شود. با نگاه به مطالعات اخیر نیاز تبیین معیارها و شاخص های بومی شهر دوستدار کودک با محوریت ارتقاء محیط شدیدا احساس شده و ارایه چارچوب مفهومی و ساختار سنجش آن جزو اولویت های اساسی است. هدف این تحقیق تبیین ساختار بهینه و بومی شهر دوستدار کودک در جهت ارتقا کیفی فضای شهری و ارایه معیار و شاخص های ارزیابی شهر دوستدار کودک در فضاهای شهری با در نظر گرفتن مفهوم تفریح و سرگرمی در منطقه 2 تهران است.

    روش شناسی

     این پژوهش تحلیلی- توصیفی بوده و به لحاظ هدف، از جنس ارزیابی و نهایتا توسعه ای-کاربردی محسوب می شود. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایشی است. در این پژوهش با توجه به نوع مسئله و هدف، مقیاس منطقه شهری مطرح شده که نسبت به ابعاد مستخرج و شاخص های بیان شده، تعداد 384 پرسش نامه، در بعد موردی خانواده به شیوه محقق ساخت با ضریب اطمینان 95% که باتوجه به میانگین جمعیت منطقه 2 تهران، به شیوه نمونه گیری تصادفی و تحلیل در محیط SPSS و نیز جهت ارزیابی برخی از متغیرها توزیع گردیده است،که چارچوب پژوهشی توسط نخبگان و کارشناسان امر موضوع تخصصی با استفاده از روش دلفی تبیین و در ادامه برای تعیین سطح معیارها و وزن دهی و نیز اهمیت نسبی مولفه های موثر بر آن مورد تحلیل قرار گرفته است. نهایتا با استفاده از نقشه های GIS و تبیین جغرافیایی شاخص های نهایی با استفاده از روش پهنه بندی بلوک های شهری و نیز سنجش ساختاری و مشابهت سازی و استفاده از میانگین کل شهر به روش شکست طبیعی در هر شاخص بلوک های شهری در 4 طیف طبقه بندی شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از وجود پهنه های نادوستدار در مرکز و جنوب و در حالت متمرکزی در شمال منطقه 2 تهران بوده که از لحاظ ساختاری عملا هسته های فعالیتی اصلی منطقه را تحت پوشش خود دارند.

    نتیجه گیری

     اینکه ساختار بافت، سیستم دسترسی، کاربری و لایه های مرتبط به قدری در دوستداری شهر برای کودکان در مقیاس کالن اهمیت دارد که عملا کیفیت زندگی آنان را در مقیاس خرد تحت تاثیر قرار میدهد.

    کلید واژگان: کودک, شهردوستدارکودک, محیط شهری, بلوک شهری, منطقه 2 تهران
    K. Ziari*, M. Sarraf, A. Poorahmad, R. Farhoudi
    Aims

    Given the importance of the issue of children in the city and their living context, it is necessary to plan and design healthy and safe urban environments for this future generation. According to the recent studies, it is needed to clarify the local criteria and indicators of a child-friendly city with a focus on the improvement of the environment and providing a conceptual framework to evaluate main priorities. This study aimed to explain the optimal local structure of a child-friendly city to improve the quality of urban spaces and to provide the needed criteria and indicators for evaluating the child-friendly cities in urban spaces by considering the concept of recreation and entertainment in District 2 of Tehran.

    Methodology

    the current research is analytical-descriptive and is considered as a development-applied evaluation in terms of its purpose. The data were collected through desk studies and a survey. According to the type of the problem and the purpose of this study, the urban area scale was proposed. Considering the extracted dimensions and indicators, a questionnaire was handed out in a group of 384 households randomly using a researcher-made method with 95% confidence. SPSS software was used for the statistical analysis. Some variables and the research framework were explained by elites and experts in this field using the Delphi method. Then, they were analyzed to determine the level of criteria for weighting and the relative importance of the effective components. Finally, using GIS maps and geographical explanation, the final indicators were classified into four groups using the method of zoning of urban blocks, structural measurement, and the average of the whole city by natural failure method in each index of urban blocks.

    Findings

    The results show that there are child-unfriendly zones in the central, southern, and even northern parts of district 2 of Tehran that cover the main cores of activity.

    Conclusion

    the urban fabric, access, land use, and relevant layers are influential in the friendliness of the city for children and affect their life quality on small scale.

    Keywords: Child, Child-Friendly City, Urban Environment, Urban lock, Tehran District 2
  • آزاده حاجی زاده، رحیم سرور *، عبدالرضا فرجی راد
    مفهوم شهر همیار کودک براساس سیستمی است که در آن به حقوق کودکان توجه می شود و سیاست ها و قوانین و برنامه ها و بودجه را براساس نیازهای کودکان در شهرهای امروزی منعکس می کند. طرح مراکز همیار کودک توسط صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) و برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد (هابیتت) در سال 1996 تاسیس شد. هدف این طرح، اجرای کنوانسیون حقوق کودک در سطحی بود که در آن بتوان بیشترین تاثیر را بر روی کودکان گذاشت. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف روند تحقق پذیری شهر همیار کودک در شهر شیراز انجام پذیرفته است.
    روش تحقیق این نوشتار، توصیفی تحلیلی به صورت موازی، گردآوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته و جامعه آماری آن را دو گروه مدیران شهری، متخصصین و خبرگان شهری و والدین ساکن شهر شیرازتشکیل میدهند. با تکیه بر روش همبستگی پیرسون، شیراز در همه مولفه های تعریف شده نشان داد هیچ یک از گویه های مشارکت کودکان، چارچوب قانونی همیار کودک، استراتژی جامع حقوق کودکان در شهر، واحد حقوق کودکان یا مکانیسم های هماهنگ، ارزیابی و سنجش تاثیر قوانین بر کودکان، بودجه کودکان، گزارش از وضعیت کودکان شهری، شناخت حقوق کودکان و حمایت مستقل از کودکان دارای میانگین 3 و بالاتر نبوده و این امر نشان می دهد، به طورنسبی، شهر شیراز از لحاظ اصول شهر همیار کودک در وضعیت مطلوب قرار ندارد. همچنین تحلیل صورت گرفته براساس مدل رگرسیون چند متغیره، در شهر شیراز، شاخص شناخت حقوق کودکان
    به عنوان مهمترین و موثرترین متغیر پیش بینی کننده شهر همیار کودک با ضریب 0.426 در بالاترین رتبه قرار دارد.
    کلید واژگان: کودک, شهر همیار کودک, کنوانسیون حقوق کودک, حقوق کودکان, شیراز
    A. Hajizadeh, R. Sarvara., R. Faraji Rad
    The concept of Child Friendly city is based on a sysem in which attention is paid too children s rights and polices and laws, programs and budget based on the needs of children cities reflect.Child-friendly design centers by the (UNICEF) human settlements program(HABITAT)was founded in 1996.The purpose of this plan, the implementtition of the(CRC) at a level where we had the greatest impact on children. The purpose of this research is aimed at the realization of child-friendly cities in shiraz accepted,The methodology of this paper is descriptive in parallel,data collection haar data using a questionnaire and the population of both city managers,specialists and experts in urban and parents living in shiraz.Based on pearson correlation, shiraz all components of defined showed none of the items participation of children, the legal framework prtner of the child, comprehensive strategy rights of the child yamkanysm coordinated, systematic evaluation and assessment of the impact of legislation on children budgets,report on the status of children in urban, independent of the rights of children and protect children 3 and older not mean this show partially in shiraz in terms of the principles of friendly child was not favorable, analysis was performed based on multivariate regression model, in the city shiraz, the indicators rights of children as the most important and effective variables prediction kntdh friendly city children coefficient of the highest rsnk 0.426.
    Keywords: Child Friendly city, CRC, Child rights, Shiraz
  • علی اصغر میرک زاده، کیومرث زرافشانی، فرانک کرمیان
    باتوجه به نقش و جایگاه کودکان در فعالیت های کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی است. این پژوهش با استفاده از روش کیو انجام شد. جامعه مطالعه حاضر را کارشناسان مرکز بهداشت سیدیعقوب دهستان ماهی دشت و کارکنان کمیته امداد شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند که درمجموع، شانزده نفر کارشناس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که گروه اول معتقد بودند کارکردن، فرصت بچگی کردن را از کودک می گیرد. گروه دیگر بر این باور بودند که کارکردن باعث می شود کودک سر کلاس درس تمرکز لازم را نداشته باشد و فرهنگ منطقه را تقویت می کند. این در حالی است که گروه سوم، کارکردن کودکان در فعالیت های کشاورزی را عاملی برای مسئولیت پذیری کودک در آینده تصور می کردند. گروه چهارم معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک مستقل و به بیماری های مفصلی مبتلا شود. گروه پنجم نگاه متفاوتی به کار کودکان داشتند و معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک ازنظر جسمانی چالاک و ازنظر روحی افسرده شود. می توان این چنین گفت که پدیده کار کودکان در محیط های روستایی با ماهیت روستانشینی عجین شده است. کارکردن کودکان و کمک به امور اقتصادی خانه و خانواده، از موضوع های بدیهی فرهنگ روستانشینان است؛ اما در این زمینه، می توان از دریچه نوع کارهای واگذارشده، سن شروع، کمیت و کیفیت کار و حقوق کودکان کار وارد عمل شد.
    کلید واژگان: کودک, نگرش, کار کودکان, روش شناسی کیو, کشاورزی
    Ali Asghar Mirakzadeh, Kiumars Zarafshani, Faranak Karamian
    With regard to the role of children in agricultural activities, the current study aimed at analyzing the attitudes of experts towards the advantages and disadvantages of rural child labor in agricultural activities. The study was conducted by Q-methodology; The study population included the experts of Sayed Yaqub Health Center of Mahidasht County, Iran, and the staff of Charity Committee of Kermanshah County. Totally, 16 experts were selected by the purposeful sampling method. Results showed that the first group believed that children labor deprives the children from childhood activities. The other group believed that child labor lessens the focus of children in the class; on the other hand, strengthens the culture of the region. The third group believed that agricultural activities are among the factors that cause responsibility in children. The fourth group believed that child labor, due to the independence of children, causes joint diseases. The fifth group had a different viewpoint about child labor; they believed that child labor makes the child more agile from the physical point of view, but causes emotional depression. It can be said that the child labor phenomenon in rural areas is associated with the nature of pastoralism. Child labor contributes to economic affairs, households, and family by cultural truism rural residents. But in Iran can be the valve kind of transfer, age of onset, the quantity and quality of work and children's rights into action.
    Keywords: children, attitudes, child labor, Q-methodology, Agriculture
  • بهرام ایمانی *، کلثوم یارمحمدی، کبری یارمحمدی
    تحقیق حاضر با هدف مشارکت کودکان در ایجاد محیط ساخته شده اطرافشان و در نتیجه تحلیل نظراتشان می باشد. که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی همچون پرسشنامه و مصاحبه و نقاشی از طریق نمونه گیری خوشه ایبه وسیله 100 کودک اردبیلی در مقطع پنجم ابتدایی انجام پذیرفته است؛ و نظرات آنها در مورد مکان مورد علاقه و وضعیت شهر موجود و شهری که می خواهند داشته باشند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر این است که امکانات و تسهیلات شهر برای کودکان بسیار ناچیز بوده و جز چند بازیگاه کودک و پارک ها و شهر بازی، فضای خاص دیگری برای آنها در نظر گرفته نشده است. کودکان نقش چندانی در شهر ایفا نمی کنند و دامنه فعالیت آنها به خانه و مدرسه، پارک ها و فضاهای بازی محدود شده است. هم چنین بیش از 50 درصد کودکان اردبیلی امکان استفاده از محله خود را به عنوان مکان بازی ندارند به همین دلیل در برنامه ریزی ها باید به محله به عنوان مهمترین مرکزی که کودک وقت خود را در آن می گذراند توجه ویژه ای شود. مطالعه موردی شهر اردبیل نشانگر فاصله این شهر با شهر دوستدار کودک می باشد. که نیازمند برنامه ریزی دقیق جهت مشارکت کودکان در طراحی شهر را می باشد
    کلید واژگان: کودک, شهر دوستدار کودک, فضای بازی, اردبیل
    Bahram Imani *, Kobra Yarmohamadi
    Child-friendly city is a city where the wants and needs of children is important to designers and urban planners. Among the features of the city with regard to children's rights and their opinions. The present study aimed at children participating in the creation of the built environment around them and therefore their opinions are analyzed. Using descriptive and analytical method based on documentary research and field surveys such as questionnaires and interviews And their ideas about places of interest situation in the city who want to have been studied . The results show that the facilities were very poor city children And except for a few children's playground and parks and amusement, not intended for them is another special atmosphere. Played little role in their children and reach them home and school, parks and play spaces is limited . More than 50 percent of children in Ardabil do not take advantage of their neighborhood as a place to play That's why the neighborhood planning should be the child as the most important center where you spent your time special attention. A Case Study of Ardabil distance markers It is a child friendly city. Which requires careful planning to participate in the design of the city's children are In this regard, several proposals, including organizing public health services, Planning for beggars and street beggars, especially children, to address their climate and bad breath, Wall posts and appropriate attention to design and attention is given to the neighborhood in the city.
    Keywords: baby, Child-friendly City, Space, Ardabil
  • صدف شهری زاده، سعیده مویدفر*
    امروزه با توسعه روزافزون، شهرها فاقد فضاهای شهری مطلوب می باشند. سازگاری این فضاها با نیاز ساکنان، درکانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. فضاهای شهری دربرآورده ساختن نیاز های اجتماعی و فردی کودکان شهر، نقش منحصر به فردی دارند. این فضاها بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ساکنان از جمله کودکان را به خود اختصاص می دهند و از دیدگاه مهندسی علوم انسانی، ارتقاءکیفیت این فضاها می تواند در سلامت و رشد قوای جسمی، تقویت تعاملات اجتماعی و پرورش خلاقیت در کودکان موثر باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی (در قالب پرسشنامه و تفسیر نقاشی های کودکان و نظرسنجی از والدین) است که ابتدا به بررسی ویژگی ها و شاخص های شهر دوستدار کودک در منابع مختلف پرداخته و بر مبنای این شاخص ها، گویه های پرسشنامه شکل گرفته، سپس با توجه به نتایج پرسشنامه ها، عوامل داخلی و خارجی مدل SWOT استخراج و بر طبق نظر کارشناسان وزن دهی صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بر طبق مدل ای اچ پی از بین معیارهای شهر دوستدار کودک، معیار ایمنی و امنیت در رتبه اول و از بین معیارهای خلاقیت، معیار خلاقیت معنایی رتبه اول را دارد که بر اساس این اولویت بندی و با توجه به عوامل سوات، برای استخراج راهبردها از مدل QSPM بهره گرفته شده است که راهبرد مخاطب قرار دادن کودک در محیط اولویت برتر را داشته که راهکارهایی مانند استفاده از مشارکت و تصمیم گیری کودکان در مورد شهر مطلوب آنها، استفاده از علائم راهنما برای جهت یابی کودکان در محله، استفاده از مبلمان در مقیاس کودک و استفاده از رنگ های شاد در فضاهای شهری می تواند در این مهم موثر باشد.
    کلید واژگان: کودک, شهر دوستدار کودک, خلاقیت, شهر یزد, راهبرد
    S. Shahrizadeh, S. Moayedfar *
    Today,with the increasing of development,cities are lacking in desirable urban spaces,adapting these spaces to the residents, experts have been in the spotlight. Urban spaces have a unique role to meet the needs of children in social and individual aspect. This places assign a major part of everyday's life and the environment into account residents, including children and from the perspective of the humanities and engineering,Quality improvement,these spaces can increase health and physical powers, strengthen social interactions and foster creativity in children can be effective.The method used in this research is descriptive and based on library studies and field investigations (in the form of questionnaires and interpretation of children's drawings and surveys of parents),At first, the child friendly features indicate in various resources and based on these indicators, the statements of the questionnaire form, then, according to the results of questionnaire, internal and external factors SWOT model has been extracted and weighted according to experts. The results showed that according to the criteria AHP model child-friendly city,safety and security standards in the first place and the criteria of creativity, sense of creativity criterion is ranked first.Based on the priorities and the role of Swat,QSPM model was used to derive strategies, addressing the high priority that children have in environment, that schemes such as children's participation and decision-making in the city of Yazd, Use signs to orient the children in the neighborhood, Use of small-scale furniture and the use of bright colors in urban areas can be effective in this matter.
    Keywords: Chid, Child-friendly city, Creativity, Yazd, Strategy
  • علی اصغر میرک زاده، کیومرث زرافشانی، فرانک کرمیان
    پژوهش حاضر باهدف شناسایی آسیب های پیش روی کودکان کار روستایی در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934نفر) و والدین کودکانی که در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کار کودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در بین والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه 30 نفر بودند که به صورت تمام شماری بررسی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از تایید متخصصان بهره گرفته و. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (88/0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS استفاده شد. هرسه گروه، مشکلات بدنی (مشکلات پوستی و کمردرد و زانودرد) را به عنوان مهم ترین مشکلات عنوان کردند و بعداز آن به ترتیب مشکلات روان شناختی (عصبی و خشن شدن کودک و ازبین رفتن خلاقیت و احساس حقارت)، اجتماعی و فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی درپی، یادگیری کلمات توهین آمیز، عملکرد ضعیف تحصیلی) و اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار) در اولویت قرار گرفتند. اگرچه نمی توان پدیده کار کودکان در محیط روستایی را حذف کرد، اما رعایت اصول ارگونومی مربوط به محیط کار می تواند میزان آسیب های وارده بر کودکان را کاهش دهد.
    کلید واژگان: کشاورزی, روستا, کودک, کودک کار, آسیب شناسی
    Ali Asghar Mirakzadeh, Kiumars Zarafshani, Faranak Karamyan
    This study sought to investigate the happening of injuries to rural child labor in agricultural activities in Mahidasht County. The study population comprised of 1. Children 5 to 18 years (N=934); 2. The parents of working children; and 3. The specialist who is familiar with rural work environment. In the first group (children)¡ a sample of 272 members were selected using Crecy and Morgan (1970) sampling table and the stratified by random sampling method with proportional allocation. In the second group (parents)¡ due to the lack of accurate statistics about the parents¡ purposeful sampling was used. In the third group (experts) the enumeration was done. Data were collected through structured questionnaire whose validity was confirmed by an expert’s panel and its reliability was assessed by Cronbach’s alpha (α=0.88). The data were analyzed in SPSS software¡ version 18. The results showed that all the three communities complained primarily of physical injuries (skin disease¡ back pain¡ and knee disorders) followed by psychological injuries (tension and rough temperament¡ and creative destruction)¡ socio-cultural injuries (continuance of child labor towards next generations¡ and learning bad language) and economical injuries (comprised of increased cost of child education¡ and increased health cost). Although the phenomenon of child labor cannot be eliminated in the rural environment¡ but observingergonomic principles in the workplace can substantially reduce the damage caused to children.
    Keywords: Agriculture, Rural, child, Child labour, Etiology
  • فرانک کرمیان، علی اصغر میرک زاده، کیومرث زرافشانی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف کلی تحلیل زمینه ها و علل به کارگیری کودکان در فعالیت های کشاورزی در مناطق روستایی انجام گرفته است.
    روش
    جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934 نفر)، والدین کودکانی که کودکانشان در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کارکودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در جامعه والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه نیز که 30 نفر بودند، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته بهره گرفته شد و به منظور تعیین روایی از روش تایید متخصصان، جهت تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (عللα =0/83 و زمینه فعالیت کودکان α =0/95). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.
    یافته ها
    طبق نتایج تحقیق، کودکان مواردی هم چون ارزان بودن استفاده از کودکان، زبر و زرنگ بودن آن ها و ایجاد مسوولیت پذیری را از عوامل اصلی کار کودکان بیان کردند. این درحالی بود که والدین به عواملی هم چون عدم آگاهی والدین از خطرات کار کردن، ارزان بودن استفاده از نیروی کار خانوادگی، گوش به حرف بودن کودکان اشاره کردند. از طرفی، کارشناسان مهم ترین دلیل کار کودکان را، ارزان بودن استفاده از نیروی کار خانوادگی، فقر خانواده و وجود پدر و مادر ازکارافتاده بیان کردند.
    محدودیت: محدودیت منابع فارسی در رابطه با موضوع تحقیق و مشکل بودن برقراری رابطه با کودکان، از عمده ترین چالش های تحقیق است.
    راه کارهای علمی: با توجه به یافته های تحقیق توصیه می شود که با ایجاد تنوع در منابع درآمدی روستاییان، میزان درآمد خانوارهای روستایی را ارتقا داده تا سرپرستان به جای به کارگرفتن اجباری کودکان خود، از کارگران ماهر استفاده و از این طریق، فشار کم تری بر کودکانشان تحمیل کنند.
    اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است.
    کلید واژگان: کشاورزی, روستا, کودک, کودک کار, ماهیدشت
    Faranak Karamian, Ali Asghar Mirakzadeh, Kiumars Zarafshani
    Introduction
    In many low-income countries, agriculture forms a large portion of economic activities and a high proportion of employment. Boys and girls throughout history have formed part of the agricultural workforce. Major part of the food and drink that we consume, are produced by child labor in agricultural activities, that this phenomenon is more common in developing and developed countries.
    THEORETICAL FRAMEWORK: Child labor is a persistent problem worldwide, especially in developing countries. Children form over half the world's population and play a significant role in agriculture. Article I of the Convention on the Rights of the Child, "child" is to be defined: » A child is human beings under the age of eighteen years, unless according to the law applicable to the child, the age of Maturity is detected fewer «. The reasons why employers hire children in the agricultural sector can be divided into 5 categories, which include the following: 1- Lack or non-enforcement of regulations and laws; 2- Children as a cheap source of labour; 3- Rural development and employment; 4- Fair globalization and access to international markets; 5- The global agri-food industry and child labour, and the role of consumers. In general we can say that the main causes of child labor in agricultural activities, including economic factors (poverty, unemployment, the gap, children as cheap labor), social factors (lack of child protection laws, lack of child protection organizations, obedient children and their easy management), family factors (family size, parental awareness of children's needs), and cultural factors (false beliefs as children as a source of income, the need for participation of children in agriculture, keeping the family tradition and limited access to education).
    Methodology
    Purpose of this research is contexts analysis and study of causes of the exploitation of children in agricultural activities in rural areas. The population included three groups. The first group includes children 5 to 18 years (N=934), the second group includes parents that their children work on farms, and the third group includes experts who are relevant to child labor (N=30). In the first group (children), a sample of 272 members was selected using Krejcie and Morgan (1970) sampling table and the stratified random sampling method with proportional allocation. In the second group (parents), due to the lack of accurate statistics about the parents, purposeful sampling was used. In the third group, (experts) the enumeration is done. Data were collected through structured questionnaire that its validity is confirmed by expert’s panel and its reliability was assessed by Cranach’s alpha (Causes α = 0/83 and children's activities α = 0/95). The collected data were analyzed through SPSS18.
    Discussion
    Based on the results, girls most active in areas such as weeding out the field (average = 4/5), picking product (average= 4/1), water the animals (average= 3/96) and cleaning the place of animals (average= 3/5) and boys most active in areas such as picking product (average= 4), thrashing (average= 3/97), transferring product to the warehouse (average= 3/84). The reasons for employing children, according to research results, are expressed as creating accountability (average= 4/33), cheap use of children (average= 4/25), being clever and agile (average= 4/24). While parents noted factors such as lack of parent’s awareness of the dangers of child labor (average= 4/19), being cheap (average= 4/06) and being obedient (average= 3/94). The experts said that the main reason for using child labor such as being cheap use of family labor (average= 4/6), family poverty (average= 4/53) and the disabled their parents (average= 4/31). According to the results of research on the causes of exploitation of children in agricultural activities from the perspective of the three groups, it might be argued that similarities can be found at all three groups. Because all three groups believe that cheaper the use of children for parents, the main reason is their use of children. Because parents do not give to children money against what they do and this the cause is that more income Given the family. Results correlation analysis shows that there is a significant positive relationship among the children's activities with amount of irrigated land and their families light and heavy livestock; that's mean with increasing levels of irrigated land and having more light and heavy livestock, increase the children's activities that this is the logical because having irrigated land needs more work and this also applies about more livestock.
    Conclusion
    According to the results, the average income of rural households (Less than 100 million riyals in the year) on the other hand, lack a second job in the child custody case, recommend the diversification of sources of rural income with business education in rural areas has improved the income of rural households, that parent use of skilled workers instead the use of forced their child. in this way make less pressure to their children, escape from vicious trap and also increase productivity and performance in rural areas. It was observed that with the increase of age and the increase in their ability, Increased The volume of work assigned to them, As the ages of 15 to 17 years had most workloads. However, the continuing education is the only way out of the vicious circle and to academic success reduce the workload in this age, therefore it is suggested the action to alert parents in to preference children's education.
    Keywords: Agricultural, rural, children, child labor, Mahidasht
  • سمانه سینایی، احمد خادم الحسینی
    امروزه فضای شهرهای ما بر اساس اصول و معیارهای استفاده بزرگسالان شکل گرفته است و اغلب فضاهای شهری عمدتا فاقد کیفیت برای استفاده کودکان می باشد.غیبت فضاهای عمومی شهری مناسب با ارزش ها وخواسته های کودکان در شهرهای ما به شدت ملموس است و این در حالی است که اقداماتی نظیر تصویب کنوانسیون جهانی حقوق کودکان، پروژه ایجاد شهرهای دوستدار کودک و... در حال اجرا می باشند. زمان آن فرا رسیده است که کودکان و ارزش های آنها وارد معادلات شهرسازی و برنامه ریزی شهری شده و مدیران شهری امکان زندگی لذت بخش را برای آنان فراهم آورند. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت فضاهای عمومی شهری جهت استفاده کودکان 11-14 سال منطقه 1 شهر نجف آباد تهیه گردیده است که بر اساس روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و براساس هدف کاربردی است و از روش های کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری 2659 نفر از کودکان ساکن در منطقه 1 شهر نجف آباد می باشد که اطلاعات آماری از طریق توزیع 350 پرسشنامه (که پایایی آن ها از تحلیل آماری آلفای کرونباخ (α) برابر 8. بدست آمده است که نشانگر پایایی مطلوب پرسشنامه ها می باشد.) در میان کودکان بدست آمده و از طریق نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت عناصر کالبدی پارک، خیابان، پیاده رو و میدان بر دیدگاه کودکان از یک فضای خوب شهری تاثیرگذار است همچنین عناصر کارکردی پارک، خیابان و پیاده رو بر دیدگاه کودکان از یک فضای خوب شهری تاثیرگذار می باشد و با توجه به نتایج می توان گفت میزان تاثیر عنصر کارکردی میدان بر دیدگاه کودکان از یک فضای خوب شهری یکسان نمی باشد.
    کلید واژگان: فضای عمومی شهری, کیفیت فضای شهری, کودک, شهر دوستدار کودک
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال