به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "shannon entropy" در نشریات گروه "جغرافیا"

تکرار جستجوی کلیدواژه «shannon entropy» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مسلم دهنوی ئیلاق، پرهام پهلوانی*

    زمین لغزش می تواند به سبب فعالیت های انسانی و عوامل محیطی رخ دهد که اثرات مخربی در پی دارد. رسیدن به یک پهنه بندی از خطر وقوع این پدیده می تواند به اتخاذ تصمیم هایی در جهت کاهش تلفات و خسارات ناشی از این پدیده کمک کند. در این مطالعه با هدف تهیه یک نقشه خطرپذیری رخداد زمین لغزش، عوامل طبیعی مختلفی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، بارش، جنس خاک، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل به کار گرفته شده اند. همچنین از اطلاعات تاریخی رخداد زلزله به منظور برآورد میزان اثر هر معیار و زیر معیار استفاده شده است که به این منظور با به کارگیری روش نسبت فراوانی (FR)، میزان اثر زیرمعیارها و با استفاده از روش آنتروپی شانون، وزن هر معیار محاسبه شده است. همچنین پس از محاسبه وزن معیارها و زیرمعیارها از روش های ویکور (VIKOR) و میانگین وزنی مرتب شده (OWA) برای تهیه نقشه خطرپذیری استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، معیار جنس خاک با مقدار وزن 33/0 دارای بیشترین وزن موثر بوده است. برای مقایسه روش های مختلف از معیار FR استفاده شده است که بر اساس نتایج به دست آمده روش OWA به ازای مقادیر α برابر با 10 و 2 نتایج بهتری داشته است.

    کلید واژگان: آنتروپی شانون, زمین لغزش, نسبت فراوانی, میانگین وزنی مرتب شده, ویکور
    Moslem Dehnavi Eelagh, Parham Pahlavani *

    Landslides can occur due to human activities and environmental factors that have destructive effects. Reaching zoning of the risk of this phenomenon can help to make decisions to reduce losses and damages caused by this phenomenon. In this study, to prepare a landslide risk map, various natural factors including height, slope, slope direction, precipitation, soil type, distance from the waterway and distance from the fault have been used. Also, the historical information on the earthquake occurrence has been used to estimate the effect of each criterion and sub-criteria. For this purpose, by using the frequency ratio (FR) method, the impact of sub-criteria and by using Shannon's entropy method, the weight of each criterion has been calculated. Also, after calculating the weights of criteria and sub-criteria, VIKOR and weighted average (OWA) methods have been used to prepare a risk map. Based on the obtained results, the criterion of soil type with a weight value of 0.33 has the most effective weight. To compare different methods, the FR criterion has been used, which based on the results obtained, the OWA method has better results for α values ​​equal to 10 and 2.

    Keywords: Landslide, Shannon Entropy, Frequency Ratio(FR), Ordered Weighted Averaging (OWA), Vikor
  • کیومرث ملکی*، محمدرضا پورمحمدی، هانیه یوسفی شهیر، بهزاد مسعودی اصل، محمدرضا کرمی

    شهرها از دیرباز رشد و توسعه خود را از فکر و اندیشه طراحان اولیه خود گرفته اند و برنامه ریزان شهری نیز قطعا الگوی ساخت شهر را متناسب با جغرافیای محیطی وفق داده اند و از آن الگو گرفته اند. کرمانشاه نیز از این جغرافیای محیطی مستثنی نبوده و الگوی دفاع محیطی را به یادگار دارد. کلان شهر کرمانشاه بزرگ ترین شهر منطقه غرب ایران بوده و به لحاظ موقعیت مکانی ویژه تنها شهر بلامنازع این خطه محسوب شده که از حوزه نفوذ بسیار وسیعی برخوردار است. شهر کرمانشاه طی قرون متمادی از مراکز مهم مبادله و یکی از کانون های شهری بااهمیت بوده است و امروزه نیز به لحاظ تعداد جمعیت شهرنشین کشور در رده نهم کشوری قرار دارد. نقش ارتباطی و سوق الجیشی کرمانشاه به عنوان یک دژ دفاعی و مستحکم در غرب کشور عرضه اندام کرده است و در ادوار مختلف موردتوجه حکومت ها قرارگرفته است. که این مسئله بر این مهم صحه می گذارد که توسعه کالبدی-فضایی کرمانشاه محصول عامل دفاع در ادوار و اعصار مختلف بوده است. در مقاله حاضر با استفاده از مدل آنتروپی شانون، روند این توسعه موردبررسی قرارگرفته است نتایج بیانگر رشد و توسعه دایره وار شهر تا سال 1330 و بعدازآن رشد خطی شهر از سراب طاق بستان در ضلع شمالی تا سراب قنبر در ضلع جنوبی تا سال 1350 حکم فرما بوده است و از این تاریخ تاکنون رشد فیزیکی شهر در اضلاع غربی و شرقی شهر با احداث شهرک های صنعتی و ایجاد محلات مسکونی در این اضلاع باهدف برنامه های توسعه ای و کمک به آبادانی و عمران سیطره داشته و دارد همچنین در عمل در برخی محدوده ها توان توسعه کالبدی نمایان و در برخی زوایا و اضلاع توسعه کالبدی با مشکل مواجه گردیده است که تاثیر عوامل سیاسی-نظامی به واسطه نقش های طبیعی در توسعه کالبدی فضایی کلان شهر کرمانشاه فوق العاده موثر بوده است

    کلید واژگان: تمدن, جغرافیای محیطی, توسعه شهری, آنتروپی شانون, کلان شهر کرمانشاه
    kioumars maleki *, MohammadRaza pourmoahammadi, Hanieh Yousefi Shahir, Behzad Masoudi Asl, Mohammadreza karami

    Cities have always drawn their growth and development from the thoughts and ideas of their initial designers and urban planners who have undoubtedly tailored the city's construction pattern to suit the environmental geography. Kermanshah is no exception to this environmental geography and has its own model of environmental defense. As the largest city in western Iran, Kermanshah is considered the uncontested city of the region due to its unique location and extensive sphere of influence. Kermanshah has been an important center of trade and an urban hub for many centuries, and today it ranks ninth in terms of urban population in the country. Kermanshah's role as a strong defensive fortress in the west of the country has made it the focus of governments in different eras. This underscores the importance of the physical-spatial development of Kermanshah as a result of defense factors in various historical periods. In this article, the Shannon entropy model is used to examine the development process. The results show circular development of the city until 1951, and linear growth from Sarab Taq Bostan in the north to Sarab Qanbar in the south until 1971. From this date onwards, the city has seen physical growth in the western and eastern areas, with the construction of industrial zones and residential areas in these regions, aimed at development plans and urban development. Moreover, practical challenges in some areas have affected urban development, with the political-military factors playing an exceptional role in the physical-spatial development of Kermanshah's metropolis.

    Keywords: Civilization, Environmental Geography, Urban Development, Shannon Entropy, Kermanshah Metropolis
  • کیومرث ملکی*، اسماعیل علی اکبری، احمد پوراحمد، علی اکبر تقی پور

    قرارگیری کشور بر روی کمربند زلزله و موضوع کنترل بحران زلزله، با نگرش به آمار و سوابق ثبت شده از تهدیدات محیطی گذشته و معاصر، این حقیقت آشکار می شود که مدیریت بحران فعلی در حال حاضر نمی تواند به تنهایی قادر به مقابله با آثار مخرب بلایا جهت جلوگیری از اثرات ویرانگر بر مراکز حیاتی و حساس و نیروی انسانی باشند، لذا به کارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل است که می تواند به تکمیل زنجیره دفاعی کمکی موثر و قابل توجه نماید. زلزله پدیده و رخدادی طبیعی و غالبا مخرب است که در برنامه ریزی شهری کشور کمتر موردتوجه قرار گرفته است. غالبا تحقیقات موجود در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول روش های ساخت وساز ساختمانی جهت افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. محور اصلی مطالعه حاضر، بررسی پدافند غیرعامل زلزله در شهر کرمانشاه است. با توجه به هدف و به منظور شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر زلزله 45 مولفه در قالب 4 شاخص طبیعی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شناسایی و با مدل آراس مورد بررسی قرار گرفتند. در طی انجام این تحقیق، همگام با بررسی های بنیادی و ارائه مبانی نظری مرتبط با موضوع پژوهش، اقدام به تشکیل پانل خبرگان و گردآوری نظرات ایشان در قالب یک پایگاه اطلاعاتی در نرم افزار Arc GIS شد. علاوه بر پهنه بندی خطر زلزله، ادوار توسعه کالبدی فضایی آسیب پذیر بر اساس اصول پدافند غیرعامل مشخص و راهکارهای مقتضی در جهت بهبود وضعیت حاضر ارائه شد.نتایج پژوهش نشان داد مناطق 8 و 4 و 1 و 6 دارای کمترین آسیب پذیری و مناطق 7 و 5 و 3 و 2 دارای بیشترین آسیب پذیری می_باشند.

    کلید واژگان: پدافندغیرعامل, هلدرن, آنتروپی شانون, آراس, توسعه کالبدی-فضایی, زلزله, کلان شهرکرمانشاه
    Kiomars Maleki*, Esmail Aliakbari, Ahmad Pourahmad, Aliakbar Taghipour

    The location of the country on the earthquake belt and the issue of earthquake crisis control, by looking at the statistics and recorded records of past and contemporary environmental threats, the fact is revealed that the current crisis management cannot alone be able to deal with the destructive effects of disasters in order to prevent the effects are destructive to vital and sensitive centers and human resources, therefore, it is necessary to apply the principles and criteria of passive defense, which can help to complete the defense chain effectively and significantly. Earthquake is a natural and often destructive phenomenon and event which has received little attention in the urban planning of the country. Most existing studies on reducing damages caused by earthquakes have been around building construction methods to increase the building's resistance against earthquakes. The main focus of the present study is investigating passive earthquake defense in Kermanshah city. According to the goal and in order to identify vulnerable areas against earthquakes, 45 components were identified in the form of 4 natural, physical, social and economic indicators and were investigated with the Aras model. During this research, in parallel with the basic investigations and presentation of theoretical foundations related to the research topic, a panel of experts was formed, and their opinions were collected in the form of a database in Arc GIS software. In addition to earthquake risk zoning, vulnerable spatial and physical development periods were presented based on specific passive defense principles and appropriate solutions to improve the current situation. The research results showed that Regions 8, 4, 1, and 6 have the least vulnerability and Regions 7 and 5. Moreover, 3 and 2 are the most vulnerable.

    Keywords: Passive Defense, Holdern, Shannon Entropy, Aras, Physio-Spatial Development, Earthquake, Kermanshah Metropolitan
  • سید مصطفی حسینی، محمدرحیم رهنما*، محمد اجزاءشکوهی، امید علی خوارزمی

    شهر سبز یکی از رویکردهای توسعه پایدار است که سبب کاهش ردپای محیط زیستی شهرها می شود. هدف این پژوهش ارزیابی وضعیت کلان شهر مشهد ازنظر ویژگی های عینی شهر سبز است. در این پژوهش از 14 شاخص سرانه برق مصرفی، سرانه فضای سبز، تراکم جمعیت، برخورداری از آب، برخورداری از فاضلاب، شبکه حمل ونقل عمومی برتر، حمل ونقل انبوه شهری، کاهش ترافیک، سرانه سالانه ضایعات تولیدی، مونواکسید کربن، میزان غلظت دی اکسید نیتروژن، میزان غلظت دی اکسید گوگرد، میزان غلظت ذرات معلق و کیفیت هوا استفاده شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی است. به منظور تعیین اهمیت شاخص های تحقیق از روش آنتروپی شانون و جهت تعیین وضعیت مناطق شهر مشهد ازنظر شاخص های شهر سبز از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر مناطق شهر مشهد در شرایط متوسط و پایین تر از متوسط ازنظر ویژگی های شهر سبز قرار دارد و تنها منطقه نه در وضعیت بسیار خوبی ازنظر ویژگی های شهر سبز قرار دارد. به طورکلی میانگین ویکور در شهر مشهد (636/0) گویای ضرورت برنامه ریزی جامع در حوزه برنامه ریزی اکولوژیک با رویکرد شهر سبز و ارائه چارچوب برنامه ریزی سازمانی در جهت تحقق آن در کلان شهر مشهد است که مدیریت شهری، سازمان آب، اداره برق و سایر دستگاه های مربوطه از طریق هم افزایی و مدیریت جامع و یکپارچه می توانند در جهت تحقق آن برآیند.

    کلید واژگان: آنتروپی شانون, شاخص عینی, شهر سبز, کلان شهر مشهد, ویکور
    Sayed Mostafa Hosseini, Mohammad Rahim Rahnama *, Mohammad Ajza Shokouhi, Omid Ali Khaarazmi

    Green city is one of the approaches to sustainable development. “green city” is an environmentally friendly city compatible with the concept of sustainable development and can be used for the welfare and security of its inhabitants. Based on the concept of a “green city,” urban managers try to have the least destructive effect on the ecosystems upon which cities rely. Green city is one of the sustainable development approaches that reduce the environmental footprint of cities. The purpose of this study is to evaluate the situation of Mashhad metropolis in terms of the objective characteristics of the green city. In this study, 14 indicators of electricity consumption per capita, green space per capita, population density, water availability, sewage availability, superior public transportation network, urban mass transportation, traffic reduction, annual production waste per capita, carbon monoxide, concentration nitrogen dioxide, sulfur dioxide concentration, particulate matter concentration, and air quality were exerted. To determine the importance of research indicators, the Shannon entropy method, and the status of Mashhad city areas in terms of green city indicators, the VIKOR multi-criteria decision-making method has been applied. The results showed that most areas of Mashhad are average and below average in terms of green city characteristics, and only District 9 is in very good condition (0.636). Also, based on the results of this part of the research, District 5, with the value of VIKOR index of 0.969, is in the last rank in terms of objective characteristics of the green city

    Keywords: Shannon Entropy, Objective Index, Green City, Mashhad, VIKOR
  • غلامحسن جعفری*، روح الله خدایی

    جابه جایی مواد یکی از رخدادهای سطوح ارضی شیبدار است؛ برای کاهش خطرات ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار موثر است؛ یکی از مشکلات چنین رخدادهایی، عدم توانایی محقق در شناخت تمام و کامل عوامل موثر بر آن‏هاست و حتی در صورت شناخت، میانکنش های عوامل، ناشناخته باقی می‏ماند. در این بررسی تلاش شده است بر اساس تحلیل موقعیت زمین لغزش های حوضه شاهرود، به عوامل موثر امتیاز داده شود. با استفاده از نرم افزار ArcGIS، موقعیت مکانی  183 زمین لغزش نقطه ای حوضه شاهرود، با توجه به عوامل خطی  گسل، آبراهه و جاده و عوامل سطحی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، مقدار بارش و ارتفاع، تحلیل و تفسیر گردید؛ ماتریس آنتروپی برای آن ها تنظیم و سطوح ارضی حوضه شاهرود از نظر رخداد زمین لغزش، به کمک مدل شانون پهنه بندی گردید. بر اساس نتایج کاربرد مدل آنتروپی شانون ، پهنه های پرخطر 79/41% و متوسط 76/52% از مساحت حوضه را به خود اختصاص داده اند. انطباق زمین لغزش های رخداده با عوامل موثر بر زمین لغزش، تمرکز 86/74 درصد از زمین لغزش ها در شیب های 40-10 درصد، 97/64 درصدی آن ها در لیتولوژی های مارن - سیلتستون، کنگلومرا و بازالت، 97/87 درصدی آن ها در ارتفاع بین 2169-823 متر، 79/85 درصدی آن ها در طبقات بارشی نیمه خشک و معتدل (685-315 میلی متر) در سطوح ارضی با شیبی در جهت غربی، 74/55 درصدی آن ها در فاصله 300-0 متر از رودخانه و 500-0 متری از گسل و در فاصله 1000-500 متر از جاده را مورد تایید قرار می دهد. چنین تغییراتی در توزیع زمین لغزش ناشی از تبعیت غیرخطی این رخداد ژئومورفولوژیکی از عوامل اثرگذار است؛ وقوع زمین لغزش تابعی از برهمکنش بین عوامل است تا اثرگذاری آن‏ها به صورت مجرد و انتزاعی.

    کلید واژگان: زمین لغزش, شاهرود, مدل آنتروپی شانون, الموت, طالقان
    GholamHassan Jafari *, Roholah Khodaei

    Mass movements of materials are divided into slip, flow and creep, among of which landslides always cause heavy financial and economic losses worldwide. In this study, based on the analysis of landslides in Shahroud Basin, effective vectors were rated. Using ArcGIS software, the spatial distribution of 183 landslides in Shahroud basin was analyzed and interpreted in fault, waterway, road, lithology, slope, aspect, precipitation amount and height. According to the effect of different vectors, and the spatial distribution of landslides in Shahroud basin, points were scored and entropy matrix was adjusted for them and landslide occurrence in Shahroud basin was zoned. Based on the results of applying Shannon entropy model in Shahroud basin for landslide zoning in terms of landslides, high-risk zones accounted for 41.79% and an average of 52.76% of the basin area. The adaptation of landslide risk zones of Shahroud basin shows the concentration of 74.86% of landslides on slopes of 10-40°, 64.97% in marl, conglomerate, and basalt lithologies, 87.97% at altitudes 2123-823m, 85.79% in semi-arid and temperate rainfall classes (685-315mm) on land surfaces with slope in the western direction, 55.74% at a distance of 0-300m from the river, a distance of 0-500m from the fault and at a distance of 1000-500m from the road. The concentration of danger and landslide zones in the two central parts of Taleghan subspecies and after the joining of Alamut and Taleghan rivers and the formation of Shahroud River is more than other areas. Such changes in landslide distribution due to nonlinear compliance of this geomorphological event are influential factors. The occurrence of landslides is a function of the interaction between factors rather than their abstract effects.

    Keywords: Landslide, Shahroud, Shannon entropy, Alamut, Taleghan
  • امید کاوسی، علی اکبر نظری سامانی*

    در دهه های اخیر استفاده از الگوریتم های مختلف مدل سازی مکانی برای تعیین مناطق تحت خطر آن توسعه یافته است. ولیکن در همه مدل های داده محور برای آموزش اولیه نیاز به نقاط محل رخداد پدیده مورد نظر می باشد. بنابراین نوع پراکنش داده های آموزشی می تواند بر روی نقشه های خطرخروجی تاثیرگذار باشد. مهمترین هدف این پژوهش ارزیابی نوع دادها-های ورودی به روش داده محور (مبتنی بر آنتروپی شانون و رگرسیون لاجستیک) در تهیه نقشه پهنه بندی خطر بهمن برفی در محدوده آبشار آب سفید شهرستان الیگودرز می باشد. برای این منظور پس از بازدید میدانی و تعیین نقاط دارای مخاطره بهمن، تعداد 10 متغیر ژیومورفومتریک استخراج شد و با چهار روش مختلف، نقاط مستعد رخداد بهمن برفی برای مدل سازی معرفی شد. نتایج دقت مدل های پیشبینی (AUC)، نشان داد دقت نقشه های پیش بینی شده 81/0 تا 95/0 متغییر بوده است. همچنین معیارهای مرتبط با پوشش گیاهی و شیب (عامل انرژی) بیشترین وزن را در رخداد بهمن برفی به خود اختصاص دادند. یافته های مقایسه مکانی نقشه های تهیه شده با یکدیگر حاکی از تفاوت 53%-9% بین مناطق مستعد رخداد بهمن در بین چهار روش معرفی شده می باشد. با توجه به طور نتایج دریافتی نوع روش معرفی نمونه های آموزشی مبتنی بر روند انتخاب تصادفی نقاط از محدوده تجمع برف دارای بیشترین دقت می باشد. در واقع به توجه به اینکه بهمن یک مخاطره مکانی می باشد لذا انتخاب نمونه های مورد نظر برا انجام آموزش نباید بر اساس محل تجمع و مشاهده پشته بهمن تجمع یافته باشد و باید بر پایه محل تجمع برف در بالادست آن انتخاب شود.

    کلید واژگان: بهمن برفی, آنتروپی شانون, الیگودرز, پهنه بندی, مدلسازی
    Omid Kavoosi, Aliakbar Nazarisamani *
    Introduction

    Today, despite all the activities that have been done for the residents of mountainous areas, facing a phenomenon called avalanche in mountainous areas is still a normal thing. For years, the people of mountainous areas have to deal with this natural threat. The manner and place of residence and the type of construction, forestry and land use plans in recent decades have minimized the risk of avalanches in mountainous areas. During the occurrence of natural crises that are associated with social anomalies, an efficient management plan must be prepared and adjusted in advance to firstly identify high-risk areas and secondly, the shortest and most reliable ways to access the centers and the best decision can be made in setting up relief centers. In Iran, studies on the phenomenon of snow and snow avalanches are more limited than other studies. In this study, the Absafid waterfall area of Aligudarz has been investigated in order to prepare an avalanche zoning map and the factors affecting the occurrence of this hazard.

    Methodology

    In this research, the input data to the model was prepared first. The input data included sampling points that were from avalanche prone areas (dependent variable of the model) which were identified in order to identify avalanche prone spots through field visits, local inquiries and using the information of natural resources experts in the region. Of the 4 sampling methods used, the first method is to select points that were in the area of rocky outcrops (model 1), the second method is to select points that have slopes of more than 45 degrees (model 2), the third method is to select random points in the areas of snow accumulation (model 3), The fourth method of selecting points in a grid with a regular distance of 150 meters from each other in the area of snow accumulation (model 4). And the independent variables of the model, which include indices (Slope, Aspect, LS , TWI , Wind effect, VRM , MBI , profile and general curvature , NDVI ) were used for modeling.

    Results and discussion

    AUC index values for each of the 4 models, respectively, in training and test mode for: the first model) 0.808 and 0.75, the second model) 0.885 and 0.868, the third model) 0.875 and 0.881, the fourth model) 0.947 and 0.94 and the results show that all models are in the category of excellent models. The results of the Jackknife statistics analysis show that in model 1, NDVI and Slope indices have the greatest impact, model number 2 relates to Slope and TWI indices, model 3 relates to NDVI and Slope indices, and in model number 4, NDVI and Slope indices have had the greatest impact on the output of the model. The results of matching the zoning maps with each other and the percentage difference between the maps obtained from the 4 models show that the lowest matching rate among the above maps is the result of the comparison between model 1 and 2, which is 53% and also the highest The compliance rate is related to model 3 and 4, and their lack of compliance is 9%. Also, comparing the results with field observations shows that model number 3 has predicted the best result in identifying avalanche spots in the evaluated area.

    Conclusion

    In recent decades, the use of different modeling algorithms has been developed. On the other hand, in all data-driven models, in order to initially train the model, it is necessary to introduce the points related to the place of occurrence of the desired phenomenon. Therefore, the type of distribution of input data can influence the output maps. The most important goal of this research is to evaluate the type of input data introduced in a data-oriented method (based on Shannon entropy and logistic regression, Max.Ent) in preparing a snow avalanche risk zoning map in the limits of the White Water waterfall in Aliguderz city. In order to prepare an avalanche risk zoning map, 10 geomorphometric factors were used, and based on the field survey, the area of avalanche occurrence was identified in the region, and snow avalanche prone points were introduced to the model in four different ways. The results of prediction models' accuracy (AUC), determining the importance and degree of sensitivity of each of the criteria used showed that the accuracy of the predicted maps varied between 0.81 and 0.95. Also, from the results of the most effective environmental indicators in the output of each of the models, it was evident that, in general, the criteria related to vegetation and slope were given the most weight. The results of the spatial evaluation of the prepared maps indicate a difference of 53%-9% between the avalanche prone areas among the four introduced methods. In general, the northwest to southwest regions are the most sensitive to the onset of avalanches in the study area, and this issue is evident in almost all models.

    Keywords: snow avalanche, Shannon Entropy, Aligoders, Zoning, Modeling
  • مهیار سجادیان*، احمد پوراحمد، محمدعلی فیروزی

    افزایش لجام گسیخته جمعیت شهرها، به ویژه میل به شهرنشینی در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه، موجب رشد بی برنامه و ناموزون شهرها شده است؛ و عوارض منفی کتعددی را برای آنها به بار آورده است. لذا، امروزه راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان الگویی نوین و جامع نگر از برنامه ریزی شهری در سطح جهان، در راستای حل معضل رشد پراکنده شهری ناشی از شهرنشینی بی مهابا مطرح شده است. کلانشهر اهواز نیز که همواره در سالیان اخیر از عواقب چنین رشدی در رنج بوده است، قاعدتا نمی تواند از این الگو مستثنی باشد. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع، به هدف سنجش و رتبه بندی مناطق کلانشهر اهواز در زمینه تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری به تحقیق پرداخت. نوع پژوهش کاربردی بوده که با روشی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش مناطق 8 گانه کلانشهر اهواز بوده که در نتیجه مطالعات اسنادی، 81 شاخص در چارچوب 4 معیار کالبدی- کاربری اراضی، اجتماعی- اقتصادی، دسترسی- حمل و نقل و زیست محیطی انتخاب گردید و داده ها با استفاده از منابع موجود استخراج گردیدند. سپس داده ها با استفاده از تلفیق روش وزن دهی آنتروپی شانون و تکنیک ELEKTRE مورد تجزیه و تحلیل واقع گردیدند. بر مبنای نتایج پژوهش، بین مناطق کلانشهر اهواز در زمینه تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری، تفاوت قابل توجهی وجود دارد؛ و در این زمینه، منطقه 5 کلانشهر اهواز تناسب ضعیفی با رشد هوشمند شهری دارد، لذا در مقایسه با سایر مناطق این کلانشهر شایسته توجه جدی تری می باشد. در انتها نیز بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهایی پیشنهاد گردید.

    کلید واژگان: آنتروپی شانون, اهواز, تکنیک ELEKTRE, رشد هوشمند, شاخص
    Mahyar Sajadian *, Ahmad Pourahmad, MohammadAli Firozi

    Today, the "smart growth" strategy has been proposed as a new and comprehensive pattern of urban planning in the world, in order to solve the problem of sprawl urban growth due to relentless urbanization. The metropolis of Ahvaz, which has always suffered from the consequences of such growth in recent years, can not be an exception to this pattern. Therefore, due to the importance of the subject, this study aimed to measure and rank the metropolitan regions of Ahvaz in terms of compliance with smart urban growth indicators. The type of research is applied with a descriptive-analytical method based on documentary studies and field observations. The statistical population of the study was Ahvaz metropolitan regions. As a result of documentary studies, 82 indicators were selected within the framework of 4 physical criteria - land use, socio-economic, access - transportation and environment and the data were extracted using available sources. The data were then analyzed using a combination of Shannon entropy weighting method and ELEKTRE technique. Based on the research results, there is a significant difference between Ahwaz metropolitan regions in terms of appropriateness to smart urban growth indicators; In this regard, District 5 of Ahvaz metropolis has poor conditions, so compared to other areas of the metropolis, it deserves more serious attention. Finally, based on the research findings, solutions were proposed.

    Keywords: Shannon entropy, Ahvaz, ELEKTRE technique, intelligent growth, index
  • عیسی جوکار سرهنگی*، قاسم لرستانی، وحید فلاح
    منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده هراز از پلدختر تا وانا، با آب و هوای سرد کوهستانی البرز مرکزی برای وقوع بهمن مستعد است. هدف از این پژوهش تعیین مهم ترین عوامل موثر در وقوع بهمن و پهنه بندی خطر آن با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و LNRF است. برای این منظور از معیارهای پوشش برف، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، انحنای دامنه، کاربری اراضی و فاصله از جاده استفاده شده است. نتایج تعیین مهم ترین عوامل موثر در وقوع بهمن منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل آنتروپی شانون نشان داد که به ترتیب جهت دامنه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و پوشش برف با وزن های 541/0، 143/0، 129/0 و 083/0 اهمیت بیشتری دارند. نقشه های پهنه بندی خطر بهمن نشان می دهند که بیشترین خطر بهمن در قسمت های جنوبی و جنوب غربی منطقه قرار دارد که به دلیل قرار گرفتن این مناطق در ارتفاعات 2700-2100 متر و شیب 60-30 درجه با جهت دامنه های شمال شرقی و شمالی می باشد. ارزیابی نقشه های پهنه بندی خطر بهمن با استفاده از شاخص احتمال تجربی (P) حاکی از مناسب بودن مدل های آنتروپی شانون و LNRF در منطقه است، اما کاربرد آنتروپی شانون منجر به افزایش دقت نقشه تا 97 درصد شده است.
    کلید واژگان: بهمن, آنتروپی شانون, LNRF, جاده هراز, شمال ایران
    Eisa Jokar Sarhangi *, Ghasem Lorestani, Vahid Falah
    The studied area on the Haraz Road from Poldakhter to Vana is prone to avalanches due to its cold mountain climate. The purpose of this research is to determine the most important factors affecting the occurrence of avalanches and its risk zoning using LNRF and Shannon Entropy models. For this purpose, the criteria of snow cover, elevation, slope, aspect, slope curvature, landuse and distance from the road have been used. The results of determining the most important factors affecting the occurrence of avalanches in the studied area using Shannon's Entropy model showed that the aspect, landuse, distance from the road and snow cover with weights of 0.541, 0.143, 0.129 and 0.083 respectively are more important. Avalanche risk zoning maps show that the highest avalanche risk is due to the location of these areas at an altitude of 2100-2700 meters and a slope of 30-60 degrees with the direction of the northeastern and northern slopes. Evaluation of avalanche risk zoning maps using the empirical probability index (P) indicates the appropriateness of Shannon entropy and LNRF models in the region, but the application of Shannon entropy has led to an increase in map accuracy up to 97%.
    Keywords: Avalanche, Shannon Entropy, LNRF, Haraz Road, Northern Iran
  • هادی نیری*، مرسل صحرائی
    مخاطرات طبیعی پدیده هایی تکرارپذیرند که اغلب با آسیب های سخت مادی و معنوی همراه اند و به همین دلیل به عنوان مسیله در مجامع علمی پذیرفته شده اند. در نظام آموزشی فعلی ایران نیز این مسیله در کتاب های درسی که مهم ترین ابزار آموزش است گنجانده شده است، از این رو بررسی محتوای کتاب های درسی برای مشخص کردن نحوه پرداختن به این گونه مسایل ضروری است. برای این منظور از روش تحلیل محتوای اسنادی استفاده شد. نتایج بررسی تصاویر و محتوای کتاب های سه پایه دوره راهنمایی نشان داد که از کل مطالب دروس مطالعات اجتماعی، 4/6 درصد پاراگراف ها به موضوع مخاطرات طبیعی اختصاص داده شده است. در کتاب های درسی جغرافیای پایه های اول و دوم متوسطه در مجموع 1/7 درصد پاراگراف ها به این موضوع اشاره دارد و درصد ارایه این مطالب نسبت به کل محتوای آنها معنا دار نیست. همچنین 33 درصد از کتاب جغرافیای سال سوم دبیرستان با موضوع مخاطرات طبیعی مرتبط است که از کل مطالب ارایه شده به شکل متن در آن به ترتیب حدود 26 درصد به زمین لرزه، 3 درصد به آتش فشان، 40 درصد به سیل، 14 درصد به خشکسالی، 13 درصد به زمین لغزش و 4 درصد به تگرگ، سونامی و فرونشست اختصاص دارد. در مجموع 41/17 درصد از کل کتاب های جغرافیا به موضوع مخاطرات مرتبط است. در درس «انسان و محیط زیست»، مباحث مرتبط به مخاطرات طبیعی حدود 2/21 درصد است که نسبت به کل مطالب بسیار ناچیز است. دیگر یافته های این پژوهش نشان داد که در بین انواع مخاطرات، هرچند زمین لرزه، بیشترین آسیب پذیری را در چند دهه گذشته به ایران تحمیل کرده، اما رده چهارم اهمیت را در تحلیل محتوای کتاب های درسی به خود اختصاص داده است. شایان ذکر است که درباره آتش فشان که در رتبه دوم قرار گرفته، هیچ محتوایی از آسیب پذیری ناشی از آن در ایران گزارش نشده است که این موضوع نشان دهنده ناهماهنگی محتویات دروس ارایه شده و سطح آسیب پذیری پیش بینی پذیر ضمنی جامعه است.
    کلید واژگان: آنتروپی شانون, تحلیل محتوا, کتاب های درسی, مخاطرات طبیعی
    Hadi Nayyeri *, Morsal Sahraei
    Natural hazards are recurring phenomena that can cause significant material and moral damage. Reducing vulnerability to these hazards depends on citizens' understanding and recognition of them. In Iran's current education system, textbooks are the primary teaching tool for this issue. Therefore, it is necessary to evaluate how natural hazards are represented in these textbooks. This study uses content analysis to examine the images and contents of guidance, geography, and human and environment textbooks. The results show that only a small percentage of the textbooks' content was dedicated to natural hazards. Specifically, (6.4%) of social studies course content in middle school textbooks and (7.1%) of first and second grade high school geography textbooks were related to natural hazards. In the third year high school geography book, (33%) of the content was related to hazards, with earthquakes (26%), floods (40%), droughts (14%), and landslides (13%) being the most frequently discussed hazards. In "Human and Environment" textbooks, only (21.2%) of the topics were related to natural hazards, which is insignificant compared to the total contents.
    Keywords: Content analysis, Natural hazards, Shannon Entropy, textbooks
  • علی اکبر تقی پور*، بنیامین حسن زاده باغی، پارسا احمدی دهرشید

    پیاده راه ها مکان هایی هستند که به ارتقاء سلامت جسمی و روحی انسان و تحرک اجتماعی آنان، خلق فضاهای انسانی و هویت شهرها کمک می کند. اما زمانی این شرایط محقق می شود که پیاده راه براساس نیازها و توقعات شهروندان ساخته شود. بنابراین آگاهی مدیریت شهری از عواملی که اهمیت بالایی در پیاده راه ها از نظر شهروندان دارد و همچنین بررسی میزان موفقیت پروژه های احداث پیاده را ه در جهت رفع نواقص و مشکلات موجود در این فضاها ضروری است. در این پژوهش سعی شده با درنظرگرفتن مجموع کاملی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت پیاده راه و استفاده از روشی متفاوت با سایر پژوهش های پیشین به ارزیابی این عوامل در دو فاز اجراء شده پیاده راه شهر رشت از دیدگاه شهروندان پرداخته شود تا علاوه بر یافتن بااهمیت ترین عامل، دو فاز پیاده راه نیز با یکدیگر مقایسه شوند. روش پژوهش حاضر برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش اجرا، توصیفی - تحلیلی است. براساس ادبیات پژوهش، چهار معیار (کالبدی - فضایی، دسترسی، اجتماعی - اقتصادی، خرد طراحی) و 22 شاخص انتخاب شده است. در گام بعدی، با توزیع 392 پرسشنامه در بین شهروندان بصورت نمونه گیری تصادفی ساده، با بکارگیری روش آنتروپی شانون، ضریب اهمیت معیارها و شاخص های مطالعاتی و امتیاز وزندار آن ها در دو فاز بدست آمد. نتایج نشان می دهد که در مجموع میزان رضایتمندی شهروندان از پیاده راه در حد متوسط است و معیار خرد طراحی و سه شاخص «طراحی مناسب برای معلولین و سالمندان»، «نورپردازی در شب» و «جانمایی مناسب سطل زباله، آبخوری و...» از اهمیت بالایی برخوردار هستند و بر کیفیت پیاده راه بیشترین تاثیر را می گذارند. این عوامل در فاز اول، رضایتمندی بیشتری در مقایسه با فاز دوم پیاده راه دارد. بطورکلی از نظر شهروندان، فاز اول پیاده راه با امتیاز نرمالایز (52/0) نسبت به فاز دوم (47/0) وضعیت مطلوبتری دارد. این نتایج می تواند در موفقیت مدیریت شهری در جهت احداث پیاده را ه هایی مطلوب موثر باشد. در صورتیکه به طراحی این فضاها بیشتر توجه شود.

    کلید واژگان: سنجش کیفیت, پیاده راه, رضایت مندی, شهر رشت, آنتروپی شانون
    Ali Akbar Taghipour *, Benyamin Hasanzadeh Baghi, Parsa Ahmadi Dehrashid

    Increasing population growth in urban areas has had adverse socio-economic, traffic and physical consequences for cities. So cities need to provide better places to live. One of these places is the creation of pedestrian zones or sidewalks. The aim of this study was to assess the factors affecting the quality of the two phases of the Rasht pedestrian zone from the citizens' point of view. The first phase of the pedestrian zone includes Alam al-Huda Street and the second phase includes Saadi, Imam Khomeini and Shahrdari squares. The method of the present research is applied based on the purpose and descriptive-analytical based on the method of implementation. In this research, in the first step, theoretical studies and research literature have been done and based on these studies, four criteria (physical-spatial, accessibility, socio-economic, micro-design) and 22 indicators have been selected. In the next step, by field studies and completion of 392 questionnaires by citizens, using the entropy method, the criteria and indicators of studies in two phases of pedestrian zones have been weighed and evaluated. The results show that the micro-design criteria and the three indicators "suitable design for the disabled and the elderly", "night lighting" and "urban facilities (trash and drinking water, etc.)" have the greatest weight and importance. Also, in ranking the two-phase pedestrian zones, citizens are more satisfied with the first phase with a normalization score of (0.52) than the second phase (0.47).

    Keywords: Quality evaluation, pedestrian zone, Satisfaction, Rasht city, Shannon Entropy
  • حسین نظم فر*، سمیه محمدی حمیدی، عظیم مهاجری

    راهبرد توسعه میان افزا یکی از راهبردهای نوین در زمینه مقابله با توسعه فیزیکی شهرها مطرح شده است. هدف اصلی این راهبرد تسخیر مجدد فضاهای شهری ازدست رفته و یا تخریب شده می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی ظرفیت های توسعه درونی این شهر می باشد. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از روش ضریب آنتروپی شانون و هلدرن برای سنجش توسعه فیزیکی شهر، شاخص نزدیک ترین برای الگوی توزیع ظرفیت های درونی شهر و مدل ویکور جهت رتبه بندی مناطق شهر با توجه کاربری های موردمطالعه استفاده شده است. طبق محاسبات ضریب آنتروپی شانون، میزان ln(n) 38/1 به دست آمده است که در مقایسه با میزان ضریب آنتروپی شهر که 37/1 به دست آمده است نشانگر رشد و توسعه فیزیکی شهری پراکنده و رشد بی قواره شهری می باشد. همچنین نتایج هلدرن نیز نشان می دهد، حدود 90 درصد از رشد شهر ناشی از رشد جمعیت بوده است و تنها 0.09 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. با بررسی تطبیقی میزان مساحت پیشنهادی و مساحت محقق شده شهری مشخص می شود که حدود 917 هکتار از سطوح کاربری های پیشنهادی هنوز محقق نشده است. درحالی که میزان ظرفیت های درونی برای این شهر معادل 2408 هکتار می باشد. با مقایسه تطبیقی مشخص می گردد، میزان مساحت بر اساس میانگین عددی، نسبت نزدیک ترین همسایگی 58/27- اندازه گیری شده است. ازآنجاکه این مقدار کوچک تر از یک است، بنابراین نتیجه می گیریم ظرفیت های درونی شهری به صورت خوشه ای در سطح شهر توزیع شده است. درنهایت طبق نتایج روش ویکور منطقه 3 شهر با 15/36 دارای بیشترین ظرفیت درونی شهر می باشد.

    کلید واژگان: توسعه میان افزا, آنتروپی شانون, هلدرن, ویکور, شهر اردبیل
    Hosain Nazmfar *, Somayeh Mohammadi Hamidi, Azim Mohajeri

    Cities to expand on their peripheral surroundings, regardless of the various physical, environmental, social and economic impacts. development is one of the new strategies to counter the physical development of cities. The main purpose of this strategy is to recapture lost or destroyed urban spaces. The type of research is applied -Practical and its method is analytical. Shannon and Holdern's entropy coefficient method to analyze the data and information for measuring the sprawl of the city, the nearest index for the model of infill development capacity distribution and the Vikor model for ranking the urban areas according to the studied land uses was used. According to the Shannon entropy coefficient calculations, the value of ln (n) is obtained at 1.38, which indicates that urban sprawl and physical development are sparse compared with the urban entropy coefficient of 1.37. Holderen's results also show that about 90 per cent of the city's growth was due to population growth, and only 0.09 per cent was to the city's horizontal and spiral growth. A comparative study of the proposed area and the urban area surveyed reveal that approximately 917 hectares of proposed landfill levels have not yet been met. While the city's infill capacity is 2408 hectares. By comparative comparison, the area is measured at a numerical average of the nearest-neighbour ratio of -27.58. Since this value is smaller than one, we, therefore, conclude that the inner city capacities are clustered throughout the city. Finally, according to the results of the Vikor method, region 3 has the highest infill development capacity with 36.15.

    Keywords: Infill development, Shannon Entropy, Holdern, VIKOR, Ardabil City
  • یعقوب پیوسته گر*، الهه مرادی

    زیست پذیری از جمله رویکردهایی است که به دنبال ایجاد یک محیط امن و سالم برای جوامع انسانی است.امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده اند. در عین حال افزایش جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی پیامدهای زیان باری برای شهرها به ارمغان آورده است. تداوم این گونه رشد شهرنشینی با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی، بحران آفرین و هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. در این میان مشکلاتی دیگر کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری در شهرها را به شدت کاهش می دهد. بنابراین ضرورت و اهمیت بحث زیست پذیری و توسعه پایدار امروزه در شهرها کاملا نمایان است. هدف این پژوهش ارزیابی زیست پذیری محلات شهر یاسوج با تاکید بر توسعه پایدار است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای تحلیل از طریق پرسشنامه گردآوری شدند سپس با بهره گیری از نرم افزارهایی spss، ArcMap، Excel و مدل آنتروپی شانون و TOPSIS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته اند. نتایج محاسبات و ارزیابی نشان می دهد که تمامی محلات شهر یاسوج از زیست پذیری یکسانی برخوردار نیستند. بیشترین سطح زیست پذیری را محله زیر جمعه بازار بیشترین میزان زیست پذیری و محله ارم کمترین میزان زیست پذیری را دارند.

    کلید واژگان: یاسوج, زیست پذیری, توسعه پایدار, آنتروپی شانون, TOPSIS
    Yaghowb Peyvastehgar*, Elahe Moradi

    Viability is one of the approaches that seek to create a safe and healthy environment for human societies. Today, cities face many challenges in the economic, social, and environmental fields. At the same time, population growth, along with the growing proportion of urbanization, has had detrimental consequences for cities. Continuation of such urban growth with social, economic, and environmental problems is critical and warns against urban instability. Meanwhile, other problems drastically reduce the quality of life and, consequently, livability in cities. Therefore, today the necessity and importance of the discussion of viability and sustainable development in cities are quite obvious. The purpose of this study is to evaluate the viability of neighborhoods in Yasuj with emphasis on sustainable development. The research method is descriptive-analytical with an applied purpose. The data required for the analysis were collected through a questionnaire and then analyzed using SPSS, ArcMap, Excel, Shannon entropy model, and TOPSIS. The results of calculations and evaluation show that not all neighborhoods of Yasuj have the same viability. The neighborhood Zir-e Juma Bazaar has the highest level of viability whereas Eram neighborhood has the lowest level of viability.

    Keywords: Yasuj, Viability, Sustainable Development, Shannon Entropy, TOPSIS
  • موسی عابدینی*، حسن مظفری، مهدی فعال نذیری

    ریزش سنگ یکی از مهمترین مخاطرات ژیومورفولوژی در مناطق کوهستانی  است که همواره خسارت های فراوان مالی و جانی، به ویژه برای خطوط  ارتباطی (جاده ها و راه آهن)  به بار می آورد. زنجان - تهم و طارم نیز یکی از خطرناک ترین جاده های کوهستانی در استان اردبیل است که  خطر  ریزش سنگ، به شدت  جاده را تهدید می کند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده است. بدین منظور ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده OLI سال 2021، لایه ها و نقشه های موثر در ریزش سنگ، شامل: زمین شناسی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهت شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، داده یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS دو فرکانسه (ابزار نقشه برداری) در محیط نرم افزار ArcGis pro با معیارهای فوق الذکر بررسی گردید. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی، روش ارزش اطلاعات و آنتروپی شانون که از داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطر خیلی کم تا خیلی زیاد استخراج گردید. طبق نتایج به دست آمده در روش ارزش اطلاعات 23/64 درصد مساحت به پهنه های خطر زیاد تا خیلی زیاد تعلق گرفت. درصورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 7/41 درصد و روش آنتروپی شانون 01/ 44 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل ارزش اطلاعات، شاخص های مذکور به ترتیب 34/0 و 95/0 به دست آمد که نسبت به مدل های ضریب نسبت فراوانی و آنتروپی شانون از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.

    کلید واژگان: پهنه بندی, ریزش سنگ, آنتروپی شانون, نسبت فراوانی, زنجان
    Mousa Abedini, Hasan Mozafari, Mehdi Faal Naziri

    Rockfall is one of the most important geomorphological hazards in mountainous areas, which always causes great financial and human losses, especially for communication lines (roads and railways). Zanjan - Teham and Tarem are also one of the most dangerous mountain roads in Ardabil province, where the risk of falling rocks seriously threatens the road. Therefore, the purpose of this research is to identify the danger zones along this road. For this purpose, in addition to a field visit to the desired area and using the 2021 Landsat OLI sensor satellite images, the layers and maps that are effective in rock fall, including: geology, slope, elevation levels, slope direction, land use and vegetation, fault, distance from Road, distance from watercourse, precipitation levels, isothermal, freezing data were used. The drop points collected with dual-frequency GPS (mapping tool) were checked in the ArcGis pro software environment with the aforementioned criteria. Then, using the statistical method of frequency ratio coefficient, information value method and Shannon's entropy, which uses environmental data, zoning of the risk of falling was carried out through combining and algebraic summing of the maps in five risk classes from very low to very high. According to the results obtained in the information value method, 64.23% of the area was assigned to high to very high risk areas. In the case of frequency ratio method, this number was 41.7% and Shannon's entropy method was 44.01%. In order to evaluate the zoning accuracy of the mentioned methods, two total quality indicators and accuracy index (experimental probability) were used. The evaluation of the models showed that, in the information value model, the mentioned indices were obtained as 0.34 and 0.95, respectively, which have higher quality and accuracy compared to the frequency ratio and Shannon entropy models.

    Keywords: Zoning, Rocfall, Shannon entropy, Abundance ratio, Zanjan
  • ایمان زندی، پرهام پهلوانی*، بهناز بیگدلی

    بیمارستان‏ها یکی از مراکز خدماتی مهم اند و انتخاب مکان بهینه بیمارستان به منظور توزیع فضایی مطلوب بیمارستان‏ها و دسترسی مطلوب شهروندان به آن ها بسیار مهم و پیچیده است. در تحقیق حاضر به منظور مکان یابی بهینه بیمارستان در منطقه 5 کلان شهر تهران از ترکیب سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش‏های وزن دهی عینی و تصمیم‏گیری چندمعیاره استفاده شد. در این تحقیق از سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور تجزیه وتحلیل و مدیریت معیارهای مکان یابی بهینه بیمارستان و از روش وزن دهی کریتیک به دلیل در نظر گرفتن همبستگی بین معیارها و از روش وزن دهی آنتروپش شانون به دلیل مدل سازی عدم قطعیت موجود در معیارها استفاده شد. روش تصمیم‏گیری چندمعیاره کوداس به دلیل جدید بودن و ارزیابی گزینه‏ها بر اساس دو معیار ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج روش وزن دهی کریتیک معیارهای فاصله از مراکز بهداشتی و درمانی و بر اساس نتایج روش وزن دهی آنتروپی شانون معیارهای فاصله از مناطق صنعتی مهم ترین معیار در مکان یابی بهینه بیمارستان بودند. نتایج رتبه‏بندی سایت‏های کاندید با استفاده از دو روش کریتیک کوداس و آنتروپی شانون کوداس تقریبا یکسان بود و هر دو روش سایت‏های واقع در نیمه غربی منطقه مورد مطالعه را که فاقد بیمارستان بودند به عنوان سایت‏های مناسب تشخیص دادند. نتایج تحقیق بیانگر صحت بالای ترکیب روش‏های وزن دهی عینی و تصمیم‏گیری چندمعیاره در مکان یابی بهینه بیمارستان بود. این روش‏ها می‏توانند جایگزین روش‏های وزن دهی موضوعی، همانند فرایند تحلیل سلسله مراتبی، شوند.

    کلید واژگان: آنتروپی شانون, تصمیم‏گیری چندمعیاره مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی, کریتیک, کوداس, مکان یابی بهینه بیمارستان
    Iman Zandi, Parham Pahlavani *, Behnaz Bigdeli

    Hospitals are among the most important service centers, and the selection of the optimal site for them is a very important (yet complex) undertaking, as it can bring about optimal spatial distribution of hospitals and can make them optimally accessible for citizens. In the present study, in order to optimally locate hospitals in District 5 of Tehran metropolis, a combination of the geographical information system, objective weighting methods, and multi-criteria decision making method was used. The geographical information system was used to analyze and manage the optimal hospital locating criteria, the CRITIC weighting method was implemented to account for the correlation between the criteria, and Shannon's entropy method was used to model the existing uncertainty in the criteria. CODAS multi-criteria decision making method was used due to its novelty and the evaluation of alternatives based on two criteria. Based on the results obtained from CRITIC weighting method, distance from health centers, and based on the results of Shannon's entropy method, distance from industrial areas were the most important optimal hospital locating criteria. The results of ranking the candidate sites using CRITIC-CODAS and Shannon’s entropy-CODAS were almost the same, and both methods identified the sites on the western side of the District (that did not have any hospital) as the appropriate sites. The results of the study indicated the high accuracy of combined objective weighting and multi-criteria decision making methods in optimal locating of the hospitals. It might be asserted that these methods can replace thematic weighting methods such as analytical hierarchy process.

    Keywords: Optimal hospital site selection, GIS-based Multi-Criteria Decision Making, Critic, Shannon Entropy, CODAS
  • اکرم حسینی، علی اکبر تقی لو*، علیرضا موقری

    هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل فضایی شاخص ‏های شهر هوشمند و عوامل موثر بر آن از طریق  شش شاخص حکمروایی، مردم، زندگی، پویایی، محیط، و اقتصاد هوشمند است. روش پژوهش این تحقیق تحلیلی- توصیفی و آزمون همبستگی است. برای تجزیه ‏و تحلیل داده‏ ها نیز از مدل‏ های کمی تصمیم ‏گیری ‏های چندمعیاره آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ‏ای، و تحلیل رگرسیون استفاده‏ شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. روش نمونه ‏گیری طبقه ‏بندی تصادفی ساده و تخصیص متناسب است. بر اساس نتایج به ‏دست‏آمده، شاخص شهر هوشمند در محله 8 شهریور با امتیاز تاپسیس 0.799 واقع در منطقه 3 در رتبه نخست هوشمندی در بین محله‏ های شهر است که بیشترین ضریب تاثیر در این محله مربوط به شاخص‏های زندگی هوشمند با امتیاز 0.29 است. رتبه آخر این رده بندی مربوط به محله کوهنورد با امتیاز 0.16 واقع در منطقه 2 شهر ارومیه است. همچنین، میزان هوشمندی بین شاخص‏ های تلفیقی در رتبه ‏بندی مناطق پنج‏گانه، منطقه 3 با وزن 1 و منطقه 4 با وزن 0.001 به ‏عنوان دو قطب متضاد برخوردار و محروم در سطح محله مطر‏ح ‏اند. بین حکمروایی و شاخص‏ های تلفیقی شهر هوشمند ارتباط همبستگی معناداری مشاهده نشد. شاخص ضریب پراکندگی نشان می ‏دهد در بین شاخص ‏های مختلف بیشترین میزان نابرابری در شاخص ‏های مردم هوشمند با مقدار 0.86 و کمترین میزان نابرابری در شاخص ‏های محیط هوشمند با مقدار 0.40 وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون توام نشان می‏دهد از بین شاخص ‏های شش‏گانه، شاخص ‏های زندگی و اقتصاد هوشمند بیشترین سطح معناداری را در تبیین و پیش‏بینی شهر هوشمند دارند.

    کلید واژگان: اجزای هوشمند, شهر هوشمند, شهر ارومیه, فضای شهری
    Akram Hoseini, AliAkbar Taghiloo *, Alireza Movaghari
    Introduction

    In order to minimize the undesirable effects of unsteady growth of Urmia and to apply the smart-growth model for this city, recognizing the characteristics of different areas and their inequality in planning, is the basis of the work. Therefore, proper planning should be done to eliminate these inequalities and transform the optimal situation. Areas need to be categorized in terms of "development" in order to plan for whether or not they are developed. In measuring smart growth indices, there are different types of statistical methods and techniques. Using quantitative criteria and methods to classify the neighbourhoods and urban areas of Urmia in terms of smart growth indices not only recognizes the differences between areas, but also these criteria for determining the types. The services needed and the adjustment of inequality between areas of the city. The present study tries to study the spatial distribution of urban smart growth components in the five urban areas of Urmia and based on the obtained scores, the rate of urban smart growth indices in three levels of smart, semi-intelligent and less intelligent. Therefore, the following objectives were considered for the study: Identification of Smart Areas of Urmia, Prioritizing Urban Areas of Urmia for Future Planning in line with Urban Smart Growth Pattern and Identifying Homogeneous Neighborhoods of Urmia in terms of Urban Smart Growth Indicators.

    Methodology

    The approach of the research method in this study is of applied type and it is descriptive-analytical and correlational. Spatial statistics tests were used to model the spatial pattern of smart neighbourhood distribution. To identify the spatial pattern of intelligent living spaces and finally to identify the desired zones. First, library studies were used to identify smart city indices from different sources and databases. Accordingly, six main indices (intelligent dynamics, intelligent people, intelligent living, intelligent environments, intelligent governance, and smart economics) with 91 items were used. The field was determined. Regarding the research subject, random sampling was used in order to obtain the maximum accuracy coefficient in obtaining samples with a high degree of characteristics of the statistical population and the results of which can be generalized to the whole population. According to Cochran's formula, 384 people were selected as the sample population. Simple random stratified sampling and distribution of samples for 30 neighbourhoods were done based on proportional allocation. Questionnaires were collected based on field method through direct interviews with residents of five districts. In this study, Cronbach's alpha coefficient was calculated using SPSS software. The reliability of the research is significant since the reliability of the questionnaire was assigned to each of the answers 1 to 5 with a Cronbach's alpha of 0.785. In order to complete the questionnaire, a questionnaire was distributed in each of the five urban areas. According to the objectives of the study, Shannon entropy (as a multi-criteria decision-making method) was used to evaluate and rank Urmia metropolitan areas in terms of smart growth indices. Regression analysis (Pearson function and linear regression) were used in SPSS software.

    Results and discussion

    To achieve definitive ranking in terms of smart growth indices, all 91 variables were computed using Shannon entropy model and results were slightly different. In terms of integrated indices of Region 3, with an entropy value of 1 was ranked first. The region was also ranked first in smart living indicators. The last rank came in the 4th place with an entropy value of 0 which was in the last place in relation to the smart governance index. Overall, Region 3 was ranked as one of the most prosperous regions in terms of smart growth indices with economic and social structure, good accessibility, favourable environment, dynamic economy, proper urban infrastructure, proportional distribution of land uses and construction density. The mean of the integrated indices is 0.39 and the standard deviation is 0.39. Area one has the highest score above average and other areas are below average. Using the inequality coefficient, the coefficient of equilibrium in urban smart growth indices between urban areas for these indicators was calculated and a value of 1.01 was obtained, indicating heterogeneity and divergence between urban areas in terms of intelligence indicators. This inequality is affected by the inadequate distribution of facilities and services throughout the city. According to the calculated entropy and inequality coefficient, there are differences and inequality between the neighbourhoods of Urmia in terms of smart growth indices. In other words, this paper investigates and ranks the neighbourhoods of the five urban areas of Urmia for urban smart growth index using Shannon entropy model. The results of the ranking show that the neighbourhoods of Urmia city achieved different scores and scores in each of the indicators of a smart economy, smart people, smart governance, smart dynamics, and smart environment. This indicates significant inequality and differences in some indicators. The highest inequality between the indicators of smart governance and the lowest inequality between the indicators of intelligent life. All six indices (91 items) were combined and then tested for composite rank. Then the entropy of each index was calculated and classified using three clusters using cluster analysis. According to the consolidated results, smart growth index in neighbourhood 8 Shahrivar with entropy value 0.799 located in region 3 is in the first rank among smart neighbourhoods. The neighbourhoods of the school, Isarah, Imamate and Ayatollah Dastgheib are in second to fifth place, respectively. The last rank of this ranking is for the Kohnavard neighbourhood with an entropy value of 0.16 located in District 2 of Urmia.

    Conclusion

    Combined regression fitting shows that smart living variables have the greatest impact on predicting and developing the spatial structure of smart growth in urban neighbourhoods so that one unit change in the deviation of smart living indices will cause 0.680 units to change in integrated growth indices. The results emphasize the need for attention and prioritization of the Kohnavard neighbourhood in Zone 2 in future development and planning.

    Keywords: Living Space, Smart City Indicators, Shannon Entropy, Ranking, Urmia City
  • هادی رشتبر، حسین نظم فر*، رسول صمدزاده
    مقدمه

    شهر نوآور ازجمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری توسط جغرافیدانان ، اقتصاد دانان و جامعه شناسان در رسیدن به جامعه دانایی و توسعه دانایی محور مورد تاکید قرار گرفته است. در این راستا شهر به عنوان محل شکل گیری خلاقیت ، دانایی ، صنایع خلاق و نوآور و اقتصاد دانایی در یک رویکرد ترکیبی در نظر گرفته شده است . بنابراین محیط های شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند سرمایه های انسانی خلاق و نوآور را جذب کرده و حفظ نمایند.

    روش شناسی تحقیق: 

    با توجه به اهمیت موضوع هدف این پژوهش ارزیابی و سنجش شاخص های اجتماعی و فرهنگی شهر نوآور در مناطق کلان شهر تبریز است.این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات مقایسه ای است. در این پژوهش برای وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون و جهت رتبه بندی مناطق کلان شهر تبریز از تکنیک تاپسیس استفاده شده است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

    شهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی در سال 1395 به 1558693 نفر افزایش یافته و ششمین کلان شهر کشور محسوب می شود. کلان شهر تبریز دارای ده منطقه شهرداری است که منطقه 9 به دلیل خالی از سکنه بودن در این پژوهش لحاظ نشده است.

    یافته ها و بحث: 

    یافته های پژوهش نشان می دهد که منطقه 8 در رتبه اول و منطقه 10 در رتبه آخر در میزان برخورداری از شاخص های شهر نوآور با تاکید بر شاخص های اجتماعی و فرهنگی قرار دارند. نتیجه این پژوهش نشان دهنده این است که شاخص های  اجتماعی و فرهنگی به صورت عادلانه توزیع نشده و تمرکز فضایی در نحوه توزیع شاخص ها وجود دارد.

    نتایج

    همچنین یافته های پژوهش بیانگر عدم انطباق توزیع شاخص های اجتماعی و فرهنگی با توزیع جمعیت در شهر است . با توجه به این موضوع که نوآوری کلید پیشرفت و توسعه شهرها و توزیع عادلانه و منطقی خدمات و امکانات لازمه توسعه و پیشرفت است، لذا توزیع عادلانه شاخص های اجتماعی و فرهنگی جهت تحقق شهر نوآور ضروری است.

    کلید واژگان: شهر نوآور, کلان شهر تبریز, شاخص های اجتماعی و فرهنگی, آنتروپی شانون, تاپسیس
    hadi rashtbar, Hossein Nazmfar *, Rasoul Samadzadeh

    Innovative city is including new concepts in urban studies, highlighted by geographers, economists and sociologists, in achieving a knowledge-community and knowledge-based development. In this regard, city has been considered in a hybrid approach as a place where creativity, knowledge, creative and innovative industries and knowledge economy. Thus, urban environments should provide conditions to attract and retain creative and innovative human capitals. According to importance of subjecte, research aims to evaluating and comparison social and cultural indicators of the innovative city in the regions of Tabriz Metropolis. In terms of purposes, the present study is of applied researchs type, and in terms of methodology, it is a comparative research. Shannon entropy method for weighing indicators is used and the TOPSIS technique is applied in order to rank the regions of Tabriz. Emphasizing on the social and cultural indicators, the findings of the research show that region 8 tops the ranking list and region 10 is ranked the last. ‌The result of research indicates that the social and cultural indicators are not distributed equitably and there is a spatial focus on distribution of indicators. The results of research indicate the incompatibility of the distribution of social and cultural indicators with the distribution of population across the city. Therefore, since innovation is the key to the development and expansion of cities as well as the equitable distribution of services and facilities necessary for development, the fair distribution of social and cultural indicators is essential for the realization of an innovative city.

    Keywords: Innovative City, Tabriz ‌Metropolis, Social, Cultural Indicators, Shannon Entropy, TOPSIS
  • محسن فرزین*، محمدتقی آوند

    هدف از این پژوهش، ارزیابی و بررسی توانایی مدل آماری آنتروپی شانون در تعیین مناطق مستعد حضور چشمه در حوزه آبخیز کارستی کبگیان یاسوج بوده است. برای انجام این پژوهش، 384 نقشه حضور چشمه انتخاب شدند که به دو دسته 70 درصد (269 مکان چشمه) برای مدلسازی و 30 درصد (115 مکان چشمه) برای ارزیابی تقسیم شدند. همچنین 17 لایه تاثیرگذار بر منابع آب زیرزمینی شامل عوامل فیزیوگرافی، هیدرولوژیک، هواشناسی، توپوگرافی و زمین شناسی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفتند. تمامی اصلاحات، آماده سازی لایه ها، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل ها و استخراج نقشه های موردنظر با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS® 10.5، PCI Geomatica® 2018، SAGA GIS، MaxEnt® 3.3.3، Google Earth Pro 9 و Excel 2016 انجام گردید. نتایج ارزیابی مدل آنتروپی شانون نشان دهنده دقت خیلی خوب این مدل با سطح زیر منحنی ROC برابر با 7/82 درصد است. همچنین نتایج نشان داد که فاکتورهای ارتفاع، فاصله عمودی تا شبکه کانال، بارش، موقعیت توپوگرافی و پوشش گیاهی به ترتیب بیشترین تاثیر و فاکتورهای برآیند بردار، جهت دامنه، انحناء دامنه، تراکم گسل و تراکم خطواره کمترین تاثیر را در تعیین مناطق دارای پتانسیل حضور چشمه در این منطقه دارند. شاخص سنگ شناسی حوضه تاثیر میانه در پیش بینی مدل، داشته است. طبق نقشه پتاسیل حضور چشمه، نواحی با پتانسیل زیاد، متوسط و کم، به ترتیب، 1894، 21795 و 63637 هکتار از سطح حوضه را دربرگرفته است که به ترتیب، 2/2، 25 و 8/72 درصد از حوضه را شامل می شود.

    کلید واژگان: چشمه, آنتروپی شانون, سازندهای کارستی, حوزه آبخیز کبگیان
    Mohsen Farzin *, Mohammad Taghi Avand
    Introduction

    Over the past decade, Maxent (maximum entropy) algorithm has been used extensively in natural resource studies, especially on topics related to animal habitat suitability, plant species distribution, and so in prediction of species presence potential areas. Since the presence of springs as a point feature at the watershed indicates the ability of the occurrence of a spring at that point, the Maxent model can be used to assess water resources potential of the watershed. Therefore, this study tries to evaluate the capability of Maxent algorithm to determine the potential areas for predicting and mapping presence of springs on the Kabgian karstic watershed.

    Methodology

    The data used in this study are divided to two categories of variables including dependent variable as points of presence of the spring, and independent variable as environmental information layers, including: Geographical Aspect, Lineament Density, Vertical Distance to the Channel Network (VDCN), Topographic Wetness ( TWI), Topographic Roughness (TRI), Topographic Position (TPI), Stream Density, Stream Power, Slope, Real Surface Area(RSA), Digital Elevation Model (DEM), Slope Curvature, Fault Density, Vegetation (NDVI), Vector Ruggedness Measure (VRM), precipitation and lithology. All modifications, layer preparation, classification, analysis, and map extraction was done using ArcGIS® 10.5, PCI Geomatica® 2018, SAGA GIS, MaxEnt® 3.3.3, Google Earth Pro 9, and Excel 2016 software.

    Result and Discussion

    The results showed that the accuracy of the model was very good with AUC 82.7 % on the ROC curve. According to Jackknife test, among 17 environmental variables, DEM, VDCN, rainfall, TPI and NDVI indices had the most impact on modeling, respectively. The least impact on modeling is VRM, geographical aspect, curvature, fault density, and lineament, respectively. The impact of the lithology index for predicting has been moderate; this can be attributed to the fact that more than 73% of the watershed is covered with limestone and gypsum which has a relatively uniform effect in modeling; This condition can also be seen in the lithology response curve which has given a significant response for Asmari and Gachsaran Formations. In general, the response curves of the most influential variables in the modeling were interpreted as follows: DEM response, first, increases in the range of 2200-2000 meters, then decreases to 2700 meters and again increases to 3700 meters. By moving away from the valley, the effect of the VDCN index is reversed; In other words, most springs have appeared near the valley. Areas with 1000 mm (and more) rainfall have been the most prone part of the basin. TPI index shows that with increasing basin surface bulge and slope, the areas prone to the presence of the spring decreases. The response of the NDVI index is positive and relatively uniform. The stream density response diagram has two significant breaks; it first decreases sharply at a density of 0.5 (km / km2) and increases sharply at a density of 1 to 1.3 (km / km2), then decreases again. The impact of watershed lithology in the area of Asmari and Gachsaran formations has been positive due to karstification and significant outcrop, and has had a negative response for other formations, especially Gurpi and Pabdeh formation due to being fine-grained. In general, the breaks in response curves are likely to be due to the interaction of other variables. The turning points of these curves and the range between these points, however, are the most effective part of the index that indicates whether the area is prone or not. According to the water resources suitability map, the areas with high, medium and low potential of the spring presence are 1894, 21795 and 63637 hectares, respectively. Areas with high potential are mainly located on the heights of Asmari and Gachsaran formations.

    Conclusion

    Between the 17 environmental indices used, none had acceptable predictive ability alone; this can be attributed to the complexity of karst systems and the difficulty of modeling it. The accuracy of the model was 82.7%, indicating the very good ability of the model in achieving the research goal. The final map of the areas prone to the presence of the spring is divided into three classes: high, medium and low, which include 2.2, 25 and 72.8 percent of the basin, respectively. Maxnet software, based on Shannon's entropy maximum, only needs the presence information of dependent variable and the information layers of the independent environmental variables to predict the most suitable regions for the presence of a dependent variable. Hence, the main advantage of this model is the accurate classification of potentials using layers of the presence of dependent variables; therefore, the possible error resulting from the absence or absence of points does not occur using this model. In overall, Shannon maximum entropy algorithm has a significant ability to determine the potential of groundwater resources in different areas and can be used for predicting and mapping karst water resources potential in watersheds.

    Keywords: Spring, Shannon Entropy, Karstic formations, Kabgian watershed
  • سمانه مومنی اصفهانی، عباس ملک حسینی

    امروزه تیوری رشد هوشمند نقش بسیار مهمی در توسعه شهری دارد . این رویکرد تلاش می کند کیفیت زندگی انسان ها را ارتقا بخشد و در صدد پاسخگویی به مسایل و مشکلات اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی شهرها است و می تواند راهگشای مدیریت شهری برای استفاده بهینه از امکانات و حل معضلات شهری باشد، از آنجایی که رشد هوشمند پدیده ای نوین در کشور ما بوده و به دلیل محدودیت منابع و زمان، اولویت بندی اصول و شاخص های رشد هوشمند جهت اجرای صحیح توسعه شهری امری مهم و قابل توجه می باشد لذا این پژوهش به بررسی میزان تاثیر شاخص های رشد هوشمند بر توسعه شهر اراک می پردازد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربری و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است که روش جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی، کتابخانه ای و همچنین جمع آوری نظرات مسیولین و نخبگان شهرسازی و برنامه ریزی شهری در اراک بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار متلب و روش آنتروپی شانون و کوپراس استفاده شده است. نتایج حاصله بیانگر آن است که شاخص کالبدی - کاربری اراضی مهمترین شاخص رشد هوشمند در توسعه شهری اراک می باشد .همچنین در پایان با توجه به نتایج پژوهش و نیازهای شهر اراک، راهکارهایی به منظور اجرای هر چه بهتر توسعه هوشمند ارایه گردیده است.

    کلید واژگان: رشد هوشمند, توسعه شهری, روش کوپراس, آنتروپی شانون, شهر اراک
    Samaneh Momeni Isfahani, Abbas Malek Hoseini

    Today, the theory of smart growth plays a very important role in urban development. This approach tries to improve the quality of human life and seeks to respond to socio-economic, environmental and physical problems of cities and can pave the way for urban management to make optimal use of facilities and solve urban problems. Smart growth is a new phenomenon in our country and due to limited resources and time, prioritizing the principles and indicators of smart growth for the proper implementation of urban development is important and significant. so this study examines the impact of indicators of urban smart growth on development of Arak city. This research is an applied research in terms of purpose and is a descriptive-analytical research in term of method . The required data and information have been obtained by collecting the opinions of experts and by using the comprehensive and detailed plan of the city of Arak and related documents, magazines, and books. To analyze the data, we used MATLAB software and Shannon entropy and Copras. The results indicate that the physical-land use index is the most important indicator of intelligent growth in urban development of Arak. Also, in the end, according to the research results and the needs of Arak city, solutions have been presented in order to better implement smart development.

    Keywords: Smart growth, Urban development, Copers method, Shannon Entropy, Arak
  • هیمن شهابی*

    سیل یکی از مخاطرات محیطی است که از دیرباز تا کنون جامعه بشری شاهد وقوع آن می باشد. در ایران به دلیل وسعت زیاد، اقلیم های متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارش ها در اکثر حوزه های آبخیز از جمله حوزه آبخیز هراز، همه ساله شاهد سیلاب های عظیمی می باشیم که خسارات جانی، مالی و محیطی متعددی را به همراه دارد. یکی از راهکارهای اساسی جهت کاهش خسارت ناشی از سیل، تهیه و استفاده از نقشه های حساسیت به وقوع سیل در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های عملیاتی و اجرایی می باشد. در این تحقیق با استفاده از الگوریتم های پیشرفته داده کاوی (مدل های بگینگ و آنتروپی شانون) جهت تهیه نقشه پهنه بندی حساسیت به وقوع سیل استفاده شده است. فرایند انجام پژوهش به این صورت است که ابتدا داده های 201 موقعیت نقاط سیلابی آماده گردید. در ادامه از 201 موقعیت، 70 درصد آن جهت مدل سازی و تهیه نقشه استفاده شد و از 30 درصد باقی مانده، که به صورت تصادفی تهیه شدند، جهت اعتبارسنجی نقشه های تولید شده استفاده گردید. در این تحقیق از ده فاکتور موثر شامل شیب، انحنای زمین، فاصله از رودخانه،  طبقات ارتفاعی، بارش، شاخص توان رودخانه (SPI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، لیتولوژی، کاربری اراضی و شاخص تفرق پوشش گیاهی  NDVI استفاده شده است و وزن تاثیر هر فاکتور با استفاده از الگوریتم های داده کاوی مشخص شد و منحنی  ROC ترسیم و سطح زیرمنحنی (AUC) برای اعتبارسنجی نقشه حساسیت به وقوع سیل محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که جهت تهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل، مدل بگینگ نسبت به مدل آنتروپی شانون، از دقت بالاتری برخوردار می باشد و صحت بالای این مدل حاکی از قابل اعتماد بودن آن به ویژه در حوزه های فاقد آمار می باشد.

    کلید واژگان: بگینگ, آنتروپی شانون, حوزه هراز, حساسیت به وقوع سیل
    Himan Shahabi *

    Floods are one of the phenomena in nature that human beings have been witnessing for a long time. In Iran, due to the large area, diffident climates, temporal and spatial density of rainfall in most watersheds, we see huge floods every year. Flood susceptibility mapping is one of the basic strategies to reduce the loss of life and property due to floods. In this study, Bagging and Shannon Entropy methods have been used to prepare flood susceptibility maps. In the current study, 201 floodplain locations were prepared. Of the 201 positions, 70% were used for modeling and map preparation. The remaining 30%, which were randomly generated, were used to validate the maps produced. Furthermore, ten effective factors including slope, land curvature, distance to river, elevation, rainfall, stream power index (SPI), topographic wetness index (TWI), lithology, land use and normalized difference vegetation index (NDVI) were used. The mentioned models determined the effect weight of each factor affecting the occurrence of floods. The ROC curve was drawn and the area below the curve (AUC) was calculated to validate the flood susceptibility map. The results showed that Bagging model has a higher accuracy than Shannon Entropy model. Therefore, the high accuracy of this model indicates that it is reliable for preparing a flood susceptibility map in areas without statistics. The results showed that Bagging model has a higher accuracy than Shannon Entropy model. Therefore, the high accuracy of this model indicates that it is reliable for preparing a flood susceptibility map in areas without statistics.

    Keywords: Bagging, Shannon entropy, Haraz watershed, Flood susceptibility
  • نفیسه مرصوصی*، مجید اکبری، نازنین حاجی پور، وحید بوستان احمدی

    با توجه به فرآیند افزایشی جمعیت، بخصوص جمعیت شهرنشین در جهان و افزایش فزاینده آلودگی های ناشی از آن، ضرورت انجام مدیریت و برنامه ریزی شهری بر اساس شاخص های رویکردهایی مانند رویکرد شهر سالم اجتناب ناپذیر می نماید. هدف این مقاله تحلیل کارایی و رتبه بندی  شاخص های شهر سالم از طریق 36 شاخص (اقتصادی - اجتماعی، خدمات بهداشتی، زیست محیطی و مراقب بهداشتی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای است. برای تجزیه تحلیل داده ها از فن برنامه ریزی خطی ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها، روش کارایی متقاطع، مدل آنتروپی شانون و نرم افزار Dea slover استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش استان خوزستان و جامعه آماری آن 22 شهرستان طبق سرشماری سال 1395 می باشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد از لحاظ کارایی نسبی شهرستان اهواز به دلیل مرکزیت استان و برخورداری از امکانات و خدمات زیرساختی و بهداشتی با یک فاصله نسبی زیاد با بیشترین میزان کارایی و سطح عملکرد عالی در رتبه اول را به خود اختصاص داده بود و شهرستان های دزفول، شوش، خرمشهر، شوشتر، آبادان، مسجد سلیمان و بهبهان به عنوان شهرستان های نیمه کارا انتخاب شدند.  و در نهایت می توان نتیجه گیری کرد که از نظر برخورداری از شاخص های شهر سالم اکثر شهرستان های استان ناکارا (64 درصد) می باشند.

    کلید واژگان: شهر سالم, آنتروپی شانون, تکنیک تحلیل پوششی داده ها, کارایی متقاطع, استان خوزستان
    Nafise Marsousi*, Majid Akbari, Nazanin Hajipour, Vahid Boustan Ahmadi

    According the increasing population, especially the urban population in the world and increasing environmental pollution caused by it, The need for urban planning and management approaches based on indicators such as Healthy Cities approach seems inevitable. The purpose of this paper is to analyze the efficiency and ranking of healthy city indicators through 36 indicators (socioeconomic, health services, environmental and health care). research method applied research is descriptive, analytic and development. To analyze the data from the non-parametric linear programming technique of data envelopment analysis, cross ineffective, models and software Dea slover Shannon entropy is used. The geographic area of this study is Khuzestan province and its statistical population is 22 cities according to the census of 2016. The results of this research show that in terms of relative efficiency of Ahwaz city due to the centrality of the province and the availability of infrastructure and sanitary services with a relatively high distance with the highest performance and high level of performance was in the first rank. And the cities of Dezful, Shosh, Khorramshahr, Shoshtar, Abadan, Masjed Soleyman and Behbahan were selected as semi-efficient cities. Finally, it can be concluded that in terms of having the indicators of the healthy city, most of the cities of the province are Inefficient (64%).

    Keywords: Healthy City, Shannon entropy, Data envelopment analysis, Performance crossover, Khuzestan province
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال