به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "urban decay" در نشریات گروه "جغرافیا"

تکرار جستجوی کلیدواژه «urban decay» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سعید ملکی*، سعید امانپور، سجاد ملایی قلعه محمد
    مقدمه

    نیاز به طرح و بررسی مسایل شهری به صورت سیستماتیک و در پیوند با حوزه های اجتماعی-اقتصادی، یکی از وظایف اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می آید. یکی از حوزه هایی که به شدت نیازمند این گونه از تحلیل است، حوزه ناکارآمدی و زوال شهری است، که عمدتا به صورت بافت های ناکارآمد و منزوی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. عدم توجه به چنین کارکردهایی، طرح های توسعه شهری را به سمت ناکارآمد متمایل می نماید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و نتایج زوال شهری در ایران، نیز شناسایی روندهای پیش روی زوال شهری بوده است.

    داده و روش

    جهت انجام پژوهش حاضر از روش کمی استفاده شده است. نمونه آماری مورد استفاده 10 کارشناس حوزه مطالعات شهری بوده است. دو مدل MicMac  وScenarioWizard  مورد استفاده قرار گرفته است. مدل نخست جهت شناسایی عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر و مدل دوم جهت پیش بینی روندهای پیش روی شاخصه های تبیین کننده زوال شهری در ایران مورد استفاده قرار گرفته است.

    یافته ها: 

    45 شاخص مرتبط با زوال شهری مورد مقایسه قرار گرفت. تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین موارد شناسایی گردید. در نهایت مشخص گردید که فساد مالی گسترده، توزیع رانتی درآمدهای نفتی (یارانه ای)، مدیریت غیریکپارچه شهری، توزیع رانتی مشاغل و پست های حکومتی، نفوذ نهادهای دولتی-حکومتی در ایجاد و پیوستن نواحی جدید به شهرها تاثیرگذارترین عوامل زوال شهری بوده اند. در ادامه مشخص گردید، 8 سناریو به سرعت بیشتر رو به زوال پیش می روند و 14 سناریو با سرعت کنونی رو به زوال خواهند بود.

    نتیجه گیری: 

    توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، برای تصمیم سازان برنامه ریزی کلان و برنامه ریزی شهری در سطوح ملی و منطقه ای کارآمد خواهد بود.

    کلید واژگان: زوال شهری, برنامه ریزی شهری, شهرهای ایران
    Saeed Maleki *, Said Amanpour, Sajad Molai Ghale Mohammad
    Introduction

    The need to investigate urban issues in a systematic way, connected to socio-economic fields, is one of the main tasks of urban planning. One of the fields that needs this type of analysis is the field of inefficiency and urban decay, which has been studied and investigated mainly in the form of inefficient and isolated urban textures. In this regard, the lack of recognition of the process of urban decay has made urban plans ineffective in many cases. Therefore, the aim of this paper is to identify the factors and results of urban decay in Iran, and to identify the trends of urban decay.

    Data and Method

    A quantitative method has been used for this research. The statistical sample equals 10 experts in the field of urban studies. Two models MicMac and ScenarioWizard have been used. The first model is used to identify the influential factors and the second model is used to predict the future trends of the explanatory indicators of urban decay in Iran.

    Results

    45 indicators related to urban decay were compared. The causal cases were identified. Finally, it was found that widespread financial corruption, distribution of rents from oil (subsidized) revenues, non-integrated urban management, distribution of rents for jobs and government positions, influence of state-government institutions in the creation and joining of new areas to cities are the most causal factors of urban decay. Based on future trend analysis 8 scenarios imply on urban decay with higher rate and 14 scenarios urban decay will continue with current rate.

    Conclusion

    Paying attention to the results obtained in this research will be efficient for decision makers of macro planning and urban planning at the national and regional levels.

    Keywords: Urban decay, Urban Planning, Iranian cities
  • خاطره امیری، محمد مسعود*، داریوش مرادی چادگانی، فرامرز صافی اصفهانی، نگین صادقی

    بافت های فرسوده شهر اصفهان با ترکیب درهم تنیده ای از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مواجه می باشند؛ که بازآفرینی شهری با به کار گیری ابزار مقتدرسازی اجتماع منسجم و ارتقا مشارکت فعال شهروندان در راستای حل این مشکلات گام برمی دارد. این فرایند در بستر فضای مجازی به دنبال تسهیل برقراری ارتباط شهروندان و مسئولان؛ مقتدرسازی الکترونیکی معرفی می شود. یکی از روش های پیاده سازی فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در فضای مجازی استفاده از روش مهندسی نیازمندی ها هست که بر پایه شناسایی نیازمندی ها و تحلیل آن، کاربران سیستم و فعالیت های آن ها معرفی می شود. این پژوهش باهدف دستیابی به تحلیل نیازمندی ها کاربران و فعالیت های آنان را در راستای تحقق فرایند مقتدرسازی الکترونیکی بر پایه نمودار مورداستفاده (Use Case) تدوین شده است. بر این اساس این مقاله یک پژوهش با ویژگی های چون استقرایی،کاربردی و توصیفی- تحلیلی استوار است که با به کارگیری روش هییت منصفه و روش تحلیل محتوی با استفاده از نرم افزارAtlas ti  نیازمندی های سیستم تعیین می شود. تحلیل نیازمندی ها نشان می دهد کاربران  سیستم فرایند مقتدرسازی الکترونیکی شامل ساکنان بافت های فرسوده شهر اصفهان، کارشناس تسهیلگر، کارشناس فنی و کارشناس مربی، مسیول، می باشند و فعالیت های هر یک بر پایه فرایند مقتدرسازی و نیازمندی ها در نرم افزار Visual Paradigm  به صورت نمودار مورد استفاده (use case)؛ به عنوان زبان مدل سازی یکپارچه (UML) نمایش داده می شود. نمودارهای مورداستفاده نمایشی از چگونگی ارتباط بین کاربر و فعالیت ها در سیستم چرخه ای فرایند مقتدرسازی الکترونیکی برای ساکنان بافت های فرسوده شهری اصفهان است.

    کلید واژگان: بافت فرسوده, مقتدرسازی الکترونیکی, اصفهان, نمودار مورد استفاده
    Khatere Amiri, Mohammad Masoud *, Daruosh Moradi Chadegani, Faramarz Safi - Esfahani, Negin Sadeghi

    The dilapidated structures of Isfahan face a complex combination of social, economic and environmental problems; That urban regeneration takes steps to solve these problems by using the tools of empowering a cohesive community and promoting the active participation of citizens. This process in the context of cyberspace seeks to facilitate communication between citizens and officials; Electronic authorization is introduced. One of the methods of implementing the electronic authorization process in cyberspace is the use of requirements engineering method, which is introduced based on the identification of requirements and its analysis, system users and their activities. This study has been compiled with the aim of achieving the analysis of users' needs and their activities in order to realize the process of electronic authorization based on the Use Case. Based on this, this article is a research with features such as inductive, applied and descriptive-analytical, which determines the system requirements by using the jury method and content analysis method using Atlas ti software. Requirements analysis shows that users of the electronic authorization process system, including residents of worn-out tissues of Isfahan, facilitator, technical expert and trainer, are responsible and the activities of each based on the authorization process and requirements in Visual Paradigm software as a use case diagram; Displayed as Integrated Modeling Language (UML). The diagrams used are a demonstration of how the relationship between the user and the activities in the cyclical system of the electronic empowerment process for the residents of the worn-out urban tissues of Isfahan.

    Keywords: Esfahan, e empowerment, urban decay, Use case diagram
  • دکترالهام لشکری*، مینا صمدی سنخواستی، مریم ربیع زاده
    مقدمه

    امروزه بحث‌های فراوانی پیرامون مشارکت مردم و شهروندان جاری است، اما متاسفانه در عمل به جایگاه شهروند و  مشارکت وی در امور شهری به طور مستقیم یا غیرمستقیم که بر زندگی و سرنوشت او موثر است، اهمیت چندانی داده نمی‌شود. یکی از علل اصلی به بن بست رسیدن طرح‌های توسعه شهری نیز ریشه در بی توجهی به مشارکت و سهم قابل توجه مردم و نهاد های محلی دارد. چنین وضعیتی باعث می‌شود شهروندان احساس تعلق روحی و معنوی کمتری به شهر خود و مدیریت و اداره آن داشته باشند و نه تنها مشوق اجرای طرح‌ها توسعه نباشند، بلکه طرح‌ها را به خاطر دخل و تصرف در ملک شخصی خود مانعی قلمداد کنند. امروزه یکی از موضوعات مهم در شهرسازی بافت های فرسوده و کمتر برخوردار می‌باشند. بافت های فرسوده گاها بافت هایی با هویت غنی بوده و با حس تعلق بالای ساکنین همراه است، از این رو دخالت دادن نظرات مردم ساکن در بافت در تهیه طرح‌های مربوطه امری مهم و ضروری می‌باشد.

    هدف

    هدف از طرح حاضر بررسی چالش ها و مشکلات پیش روی تحقق مشکلات مردمی واقع در محله فرسوده آبکوه مشهد می باشد.

    روش شناسی:

    روش تحقیق از نوع پیمایشی_ توصیفی می‌باشد داده‌های مورد نیاز به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه‌ای استخراج شده و با توجه به اینکه برخورد و ارتباط با مردم مناسب‌ترین شیوه جمع آوری داده‌های مربوط به نمونه موردی است، از پرسشنامه و مصاحبه هدفمند نیز استفاده خواهد شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از تکنیک SWOT و QSPMو به منظورتولید نقشه‌ از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است.

    یافته ها و نتایج:

    بر اساس تکنیک انجام شده SWOT، محله ی آبکوه دارای ضعف درونی و فرصت های بیرونی بیشتری می باشد. سطح مشارکت مردم بر اساس نظریه دریسکل، در حد محرومیت از مشارکت بوده و می توان از مهم ترین مشکلات و چالش های پیش روی تحقق مشارکت مردمی به عوض شدن سیستم مدیریتی، عوض شدن رویکردها و دیدگاه ها به طرح های مصوب، وارد نکردن نظرات و پیشنهادات مردمی و نبود سازمان های مردم نهاد اشاره کرد.

    کلید واژگان: مشارکت مردمی, اسناد توسعه شهری, بافت فرسوده, محله آبکوه
    Dr. Elham Lashkari, Mina Samadi Sankhasti, Maryam Rabizadeh
    Introduction

    Today, the participation of people and citizens is a debate, but unfortunately, the position of the citizen and their participation in urban affairs, directly or indirectly, which affects life and destiny, is not given much importance in research. One of the main obstacles in urban development plans is neglecting the participation and contribution of local people and institutions. Such a situation causes citizens to feel less spiritual belonged to their city and its management, and not only they are not encouraged in the implementation of development plans, but consider the plans as an invasive element their personal property. Today, one of the most important issues in urban planning is Urban decay. Urban decay is sometimes urban fabric with a rich identity and associated with a high sense of belonging of residents, so it is important and necessary to involve the opinions of residents in the preparation of relevant plans.

    Aims and Objectives:

    The purpose of this project is to identify the challenges and problems of people in Abkooh neighborhood in Mashhad that is considered as urban decay.

    Methodology

    The research method is descriptive. The data is collected by desktop research and communicating with people which is the most appropriate way to collect data related to the case study. Therefore, a questionnaire and interview are used. SWOT and QSPM techniques are used to analyze the data and GIS software is used to generate the map.  

    Results

    According to the SWOT technique, there are more internal weaknesses and more external opportunities in Abkooh neighborhood. According to Driskel theory, the level of people's participation is so limited. The most important problems and challenges of public participation are: changing the management system, changing approaches and views to approved plans, lack of people's comments and suggestions and the lack of non-governmental organizations.

    Keywords: Public Participation, Urban Development Documents, Urban Decay, Abkooh Neighborhood
  • کرامت الله زیاری*، مجتبی روستا، سجاد رفیعیان، مرجان دلوی

    بافت مرکزی و قدیمی شهرها،که روزگاری مهم ترین و بهترین محله‏های مسکونی شهرها بوده‏اند و به دلیل حضور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و به یادمانی باارزش متعددی هستند، در حال حاضر،دچار فرسودگی ناکارآمدی شده است. هدف از تحقیق حاضر نقش مشارکت‏های مردمی در سامان دهی بافت فرسوده شهر جهرم است. از اینرو، چهار شاخص شامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، و زیست‏محیطی بررسی شده است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش بافت قدیم شهر با وسعت 104 هکتار و جمعیت 22375 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر محاسبه شده است. در این پژوهش، فرایند محاسبات بر اساس روش تحلیل عاملی انجام گرفته است. بدین منظور، شاخص‏هایی در ابعاد مختلف بافت فرسوده شامل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، و زیست‏محیطی انتخاب شدند. با توجه به نتایج، عامل کالبدی به تنهایی 287/16درصد از واریانس را به خود اختصاص می‏دهد و بیشترین تاثیر را در بین عوامل چهارگانه دارد. عامل اجتماعی با 044/11درصد از واریانس دومین عامل شناخته می‏شود. عامل اقتصادی 972/8درصد و عامل زیست‏محیطی 574/7درصد از واریانس را به خود اختصاص داده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (168/.) رابطه آماری معنی‏داری بین دو متغیر میزان مشارکت مردمی و میزان اعتماد وجود دارد.

    کلید واژگان: بافت فرسوده, تحلیل عاملی, شهر جهرم, مشارکت مردمی
    Keramatollah Ziari *, Mojtaba Roosta, Sjjad Rafiean, Marjan Delvi
     Introduction 

    The central and old texture of cities, which were once the most important and best residential neighborhoods of cities and due to the presence of human communities today have many historical and memorable elements, has now suffered from inefficiency. Burnout, inefficiency and reduced efficiency is one texture compared to other urban textures. Erosion of the tissue and its internal elements occurs either due to antiquity or due to the lack of a development program and technical supervision over the formation of that tissue. The consequence of tissue depletion, which ultimately leads to the destruction of citizens, can be perceived and identified in various forms, including the reduction or lack of viability and safety conditions, as well as physical, social, economic and institutional disorders. Worn tissue is the whole or part of the urban space whose biological system is disturbed and inefficient both in terms of construction and function of its vital components. In other words, areas of the city that suffer from urban decline and spatial concentration and consequently suffer from the economic, social, physical and environmental problems caused by it are called declining and worn urban textures. Today, people's participation in renovating the old texure fabric of cities is considered as the most important factor for success in urban management. It is obvious that the participation of the people in the renovation of the old texure tissue requires the necessary motivations of the residents and the existence of the necessary motivations requires their conviction in this work. Jahrom, as one of the important cities in the south of Fars province, also has problems. It suffers from old texture tissues and over time has embraced old texure neighborhoods. The city has a population of 141,634; And about 104 hectares of it is the old texure fabric of the city. The population of worn tissue is equal to 22375 people. In this regard, the present study tries to investigate the role of public participation in organizing the old texure urban fabric in Jahrom.

    Methodology 

    This research is based on the purpose of applied-developmental type and using the library method, the theoretical foundations of the research have been collected and with field observations using a questionnaire tool, the required information has been collected. After compiling the questionnaire using simple random sampling method, these questionnaires were completed. The sample size was calculated using Cochran's formula of 250 people. Data were analyzed using SPSS and ArcGis software using factor analysis and Pearson correlation coefficient. The variables studied in this study include physical dimensions, social dimensions, economic dimensions and environmental dimensions.

    Results and discussion

    Factor-heuristic analysis method has been used to prioritize the variables. To perform a satisfactory factor analysis, the KMO value must be greater than /5. .The results of the calculations show that more than /5. (KMO = 575) and sig (sig =/000), so the existence of correlations between variables is confirmed. In this regard, to process the data and identify the underlying factors of the research variables, the principal component analysis method has been used. According to the degree of correlation of each of the indicators, appropriate titles can be selected for each of them, which are discussed below. The first factor alone accounts for 16.287% of the variance and has the greatest impact among the four factors. Therefore, based on the accumulated variables, this factor can be called physical. The second factor accounts for 11.04.04% of the variance and is known as the second factor. Based on the loaded variables, it can be called a social factor. The third factor accounts for 8.972% of the variance and can be called an economic factor. The fourth factor accounts for 7.574 57 574% of the variance. Based on the loaded variables, this factor can be called an environmental factor.

    Conclusion 

    The city of Jahrom is one of the cities that, while having potential capabilities in attracting population, has faced the problem of old texture tissue. In this regard, in this article, the role of public participation in organizing the old texure fabric of Jahrom was analyzed. Based on the results of factor analysis technique, physical factor including the variables of quality of communication channels, life of the residential unit, type of occupation of the residential unit, building materials, residents' satisfaction with the physical condition of the neighborhood, educational and cultural spaces and quality of buildings alone / 287 It accounts for 16% of the variance and has the greatest impact among the four factors. Social factors such as; Indigenous variables of place, previous place of residence in case of migration, family residence history in place and literacy, which account for 11.04.04% of the variance and is known as the second factor. The economic factor includes the variables of financial assistance to residents, monthly household income, monthly household expenditure and the job of the head of the household account for 8.972% of the variance and the environmental factor includes, how to dispose of garbage in the neighborhood, how to dispose of sewage in Neighborhood and lack of health facilities. This factor accounts for 7.574% of the variance. Also, the results indicate that there is a statistically significant relationship between the two variables of participation rate and trust rate according to the value of Pearson correlation coefficient (.168). In addition, there is a statistically significant relationship between the two variables of satisfaction and public participation. It can be concluded that the physical factor or in other words physical problems as the most important problem and subsequently social problems in the current situation of the worn tissue has been influential. Therefore, in the dimension of organizing the worn tissue, attention to the above factors can be considered as an effective way in planning and organizing them. 

    Keywords: Public Contribution, urban decay, factor analysis, Jahrom City, constaraction
  • نغمه وهابزاده، علیرضا عندلیب*، حمید ماجدی
    تجربیات مبتنی بر سه دهه اخیر در ایران بیانگر این نکته است که اهمیت مداخله در پهنه های رو به زوال شهری با نظر به سیر تحولات این نگرش تاکنون یکی از چالش های جدی پیش روی دست اندرکاران شهری است. چنانچه فقدان وجود رویکردی یکپارچه مبتنی بر امر مداخله با هدف ایجاد تحرک، پویایی و ثروت در پهنه های رو به زوال، از جمله مهمترین دلایل عدم موفقیت این طرح ها به نظر میرسد. با توجه به موارد فوق هدف از این نوشتار شناسایی علل زوال و عوامل ناکارآمدی و در بافت های شهری است. به جهت دستیابی به این هدف، در مرحله اول با مرور نظریات و دیدگاه های صاحب نظران این امر با استناد به تجربیات اروپای غربی در امر احیاء و بازآفرینی شهری، به بررسی مفهوم زوال و علل فرسودگی در بافت های شهری خواهیم پرداخت. در مرحله دوم با تحلیل رویکرد بازآفرینی به عنوان رویکردی نوین و یکپارچه و نقش پذیری ابعاد اجتماعی، اقتصادی به عنوان ارکان حیاتی در مداخلات پهنه های رو به زوال پرداخته شده است. در مرحله سوم الگوی اقتصادی و اجتماعی و مفاهیم فراگیری چون مشارکت و مدیریت خردمندانه بررسی شده تا زمینه ارتقاء دانش نظری در عرصه مداخلات شهری فراهم آمده و با تکیه بر این دانش نظری بتوان به سیاست های کارآمدتری در جهت دستیابی به رویکردی یکپارچه در امر مداخله در شهر های ایران دست یافت.
    کلید واژگان: بازآفرینی, زوال شهری, بازآفرینی اقتصادی و اجتماعی, مشارکت, حکمروایی شهری
    Naghmeh Vahabzadeh, Alireza Andalib *, Hamid Majedi
    Urban regeneration and regeneration of decaying tissues has been called. Clever management in combination with the participation of role-makers and attention to contextual features is one of the main reasons for the success of these projects. Experiences based on the last three decades in Iran indicate that the importance of intervening in declining urban areas, given the evolution of this attitude, is one of the major challenges facing urban practitioners. If the lack of an integrated approach based on intervention aimed at creating mobility, dynamics and wealth in the declining zones is one of the most important reasons for failure of these projects. Therefore, the purpose of this article is to identify the causes of deterioration and inefficiencies in urban contexts. To this end, firstly, by reviewing the theories and views of experts on this subject, we will examine the concept of deterioration and causes of burnout in urban contexts, drawing on Western European experiences in urban regeneration and regeneration. Secondly, by analyzing the regeneration approach as a new and integrated approach and the role of social, economic dimensions as crucial elements in the declining zones interventions. In the third stage, the economic and social paradigm and concepts such as participation and wisdom management are explored to enhance the theoretical knowledge in the field of urban interventions and rely on this theoretical knowledge to develop more effective policies to achieve an integrated approach to intervention.
    Keywords: Recreation, Urban Decay, Economic, Social Recreation, participation, Urban Governance
  • مصطفی خزایی *، محمد تقی رضویان

    بهسازی و نوسازی در بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای درحال توسعه می باشد. شناسایی وضعیت کالبدی و عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. بافت فرسوده شهر نهاوند با مساحت حدود 166 هکتار و متشکل از هفده محله از جمله این بافت ها می باشد. محدوده مورد نظر، علی رغم وجود قابلیت هایی در زمینه های کالبدی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی - تاریخی، دارای نارسایی هایی در زمینه های مذکور می باشد. در این پژوهش از روش تحلیلی SWOT در راستای سنجش وضعیت کلان بافت فرسوده شهر نهاوند بهره گرفته ایم. روش تحقیقی که در این مقاله استفاده شده است، روش توصیفی و تحلیلی است که با مطالعه اسنادی– کتابخانه ای و مشاهدات میدانی از محدوده بافت صورت گرفته است. آنچه از نتایج این تحقیق حاصل شد بیان این مطلب بود که بافت فرسوده شهر نهاوند در پی بی توجهی مسئولین و مدیران شهری به صورت یک معضل و مسئله در شهر جلوه می کند و در زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شرایط نابسامانی را تجربه می کند، و مدیریت شهری نیز نگاه شایسته و عالمانه ای(برنامه ریزی منسجم و کارآمدی) برای معضلات این بافت نداشته است. این در حالی است که با تغییر رویکرد مسئولین و مدیران شهری به این بافت با ارزش و تاریخی(نه به عنوان تهدید بلکه به عنوان فرصت)، می توان ضمن مرتفع کردن معضلات موجود، در راستای استفاده بهینه از قابلیت های وافر این مناطق در راستای توسعه همه جانبه شهر نهاوند گام های اساسی برداشت.

    کلید واژگان: بافت فرسوده, شهر نهاوند, فرصت و تهدید
    Mostafa Khazaee *, Mohammad Taghi Razavian

    Rehabilitation and renovation are of the major challenges with which urban management is facing in developing countries. Identifying physical and functional status of these textures is important for planning, managing, and maintaining them. Urban decay in Nahavand covers an area of 166 hectares consisting of seventeen dead tissues in the neighborhoods. The areas, despite the capabilities in physical, socio - economic and cultural – historical matters, are deficient somehow. In this study, SWOT analysis was used in order to assess the situation of urban decay in Nahavand. The research method used in this article was analytical and documents - literature and field observations were used in order to obtain the necessary data. The results of this study showed that the urban decay of Nahavand because of being ignored by officials and authorities of the city has turned into a serious problem experiencing disorder in social, economic, infrastructural, and bioenvironmental grounds. The city officials have not had any contribution to remove the existing problems either. It seems that any change in their approaches toward the mentioned texture, not as a threat but as an opportunity, most of the problems in the city can be removed and the potentials of Nahavand can be realized to develop this city fundamentally.

    Keywords: urban decay, Nahavand City, Opportunities or Threats
  • کرامت الله زیاری، پگاه ایزدی*

    ارتقاء نیازهای جدید زندگی شهری به دلیل رشد شهرنشینی، به گسیختگی بخش قدیمی و امروزی شهرها انجامیده است. بافت محله های قدیمی پیرامون هسته مرکزی شهرها در پاسخگویی به نیازهای زندگی معاصر عاجز مانده و ضروری به نظر می رسد قبل از آنکه بافت کهن شهرها تبدیل به بحران شود، روشی کارآمد درجهت مداخله در آن ها اتخاذ شود. رویکرد نوشهرگرایی یکی از رویکردهای نوین به منظور مداخله در بافت های قدیمی و فرسوده شهری می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل ابعاد افت شهری در محدوده مورد مطالعه و ارائه راهبردهای احیای پایدار محله با توجه به اصول رویکرد نوشهرگرایی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور تحلیل داده های مرتبط با افت شهری، از مدل تحلیل سلسله مراتبی به منظور وزن دهی شاخص ها و نیز لایه های اطلاعاتی استفاده شده است و با استفاده از مدل همپوشانی (Weighted Overlay) نقشه نهایی افت شهری در محدوده به دست آمد. همچنین به منظور برنامه ریزی راهبردی، از ترکیب مدل های سوات و تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 2/75 درصد از محله، در میزان بالا و بسیار بالای افت کالبدی و 27 درصد از محله در سطح بالا و بسیار بالای افت اجتماعی– اقتصادی قرار دارد. در برنامه ریزی محله سردزک با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی، راهبردهای بازنگری (WO) با وزن 315/0 اولویت می یابد و بعد از آن به ترتیب راهبردهای تدافعی (WT) با وزن 292/0، راهبردهای تنوع بخشی (ST) با وزن 209/0 و راهبردهای تهاجمی با وزن 182/0 در اولویت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند.

    کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, توزیع فضایی, افت شهری, احیاء, رویکرد نوشهرگرایی
    keramatollah ziyari, pegah izadi *

    Promotion of new needs of urban life due to urban growth, has disrupted the old and modern parts of cities. structure of old neighborhoods around central core of the cities has been unable to respond to the needs of contemporary life and it seems necessary to adopt an efficient method before the ancient urban fabric becomes a crisis, The new urbanism movement is a new approach for interfering with old and worn urban texture. The purpose of this research is to analyze the dimensions of urban decay and presenting strategies for sustainable regeneration of Sardozak neighborhood with regard to the principles of the new urbanism approach and then determining the priority of these strategies for planning this neighborhood. The research method is descriptive-analytic. In order to analyze the data related to urban decline, the hierarchical analysis model was used to weigh indices and information layers. Using the weighted overlay model, the final map of the urban decline was produced. A combination of SWOT and network analysis (ANP) was also used for strategic planning. The results show that 75.2% of the neighborhood is in a high and very high level of physical deprivation and 27% of the neighborhood is in high and very high socioeconomic decline. Also in the strategic planning for Sardozak neighborhood with regard to new urbanism movement, (Wo) strategies with 0.315 weight will be the priority and after that (WT) strategies with weight 0.292, (ST) strategies with the weight of 0.209 and the (SO) strategies with weight 0.182 are the next priorities.

    Keywords: strategic planning, urban decay, regeneration, new urbanism
  • مجتبی رفیعیان *، نفیسه زاهد
    تحلیل الگوهای فضایی فرسودگی و بررسی روابط فضایی میان فرسودگی و عوامل موثر آن، بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است؛ زیرا به درک بهتر عوامل موثر و بهبود عملکرد مدیریت نوسازی شهری می انجامد. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش های آمار فضایی به تحلیل الگوی فرسودگی و عوامل موثر بر آن پرداخته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی فرسودگی این ضریب مثبت، و 314/0 است و خوشه ایبودن توزیع فضایی فرسودگی را نشان می دهد. با توجه به اینکه با شاخص موران نمی توان انواع طبقه بندی الگوهای فضایی را شناسایی کرد، تحلیل آماره عمومی G می تواند برای این منظور کارساز باشد. براساس نتایج تحلیل آماری، محله هایی با فرسودگی زیاد کنار هم قرار دارند و از روند خوشه ایبا تمرکز بالا برخوردارند. خوشه های خیلی گرم حدود 29/6 درصد از مساحت محدوده فرسوده را به خود اختصاص داده اند و 5 محله را شامل می شوند. همچنین در این پژوهش، عوامل موثر بر فرسودگی با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) بررسی شد که در آن میزان فرسودگی به عنوان متغیر وابسته، و شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شدند. نتایج نشان می دهد مدل مورد نظر با برابر 92/0، و تعدیل شده برابر 84/0 است که دقت قابل قبولی را در مدل سازی روابط فضایی عوامل موثر بر فرسودگی شهری نشان می دهد. همچنین خودهم بستگی برآوردشده در مقادیر باقی مانده و حاصل مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی با استفاده از آماره موران I (Moranʼs I) بیانگر عدم خودهم بستگی معنا دار است. مطابق نتایج میزان تاثیرگذاری هریک از شاخص ها بر فرسودگی، متغیرهای نفوذناپذیری، ریزدانگی، کیفیت زیرساخت ها، بار تکفل، مالکیت استیجاری و قیمت زمین، اثری افزایشی بر فرسودگی دارند؛ از این رو می توان این یافته ها را پایه ای علمی برای سیاست گذاری به منظور کاهش فرسودگی و آثار آن دانست.
    کلید واژگان: بافت فرسوده, تحلیل فضایی, رگرسیون وزنی جغرافیایی, شهر قم
    Mojtaba rafieian *, Nafiseh Zahed
    Analysis of spatial patterns of deterioration and spatial relationships between deterioration and its influencing factors in order to better understand of effective factors and improve performance of urban renewal management is very impressive and significant. So this research uses spatial statistical methods to analyze the spatial pattern of deterioration and its influencing factors. The results of the application of Moran's index on the spatial distribution of deterioration, this coefficient is positive and equal to 0.314. Representing the spatial distribution of the deterioration is cluster. Since Moran index can not identify Spatial diverse patterns, General G statistic analysis was covered the defect. General G statistic showed that neighborhoods with high deterioration together and have a high concentration of the cluster. About 6.29 percent of the area of deteriorate devoted to hot high-cluster and consists of five neighborhoods. Since the deterioration dependent on the local and spatial variables, Geographically weighted regression (GWR) was used to investigate the influencing factors on the deterioration. The results showed that the model with R^2 = 0.92 and R^2 Adjusted equal to 0.84 has acceptable accuracy in modeling the spatial relationships of effective factors on urban deterioration as well as Moran’s I of residuals GWR refers to insignificant autocorrelation. The results shows that impermeability, microlithic, the quality of infrastructure, dependency ratio, leasehold property and land prices variables have increasingly effect on deterioration. So these findings can scientific basis for policy in order to reduce deterioration and its effective.
    Keywords: spatial analysis, Urban Decay, Qom city, Geographically weighted regression
  • جواد فرهادی، احمد زنگانه*، موسی کمانرودی، محمد سلیمانی مهرنجانی
    بررسی جمعیت شهر مشهد طی سال های 1365 تا 1390 نشان می دهد، این شهر طی سال های گذشته شاهد کاهش جمعیت در بخش مرکزی و افزایش آن در لبه ها بوده است. پدیده خروج جمعیت و مشاغل، با عنوان زوال شهری مشخص می شود. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که بر خلاف این روند کلی، محله ایثار در محدوده رو به زوال شهر، موفق به نوسازی و ارتقاء شده است. بررسی نقش نخبگان اقتصادی در این ارتقاء، موضوع اصلی این پژوهش است. این تجربه به جهت مستند سازی الگویی به نسبت وفق و وسعت بخشیدن به ادبیات احیای بافت های نابسامان شهری، توسعه بر مبنای بخش خصوصی، مشارکت خصوصی– عمومی و حکمروایی خوب شهری دارای اهمیت می باشد. این تحقیق بر حسب نوع، توصیفی- تحلیلی و از نظر روش، علی پس از وقوع می باشد که از بررسی های کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی در تبیین موضوع استفاده نموده است. علاوه بر داده های میدانی و سرشمارهای رسمی، در این پژوهش، 97 پرسشنامه بین مدیران فروشگاه های راسته بازار ایثار توزیع گردید که به 53 درصد از آنها پاسخ داده شد. همچنین روابط فضایی و غیر فضایی به وسیله رگرسیون عمومی و فضایی آزمون گردید. بررسی ها نشان می دهد، ائتلاف نخبگان تجاری – تولیدی محله ایثار(ماشین رشد)، با سرمایه گذاری اولیه و توسعه کسب و کار، موجب افزایش ارزش املاک، جذب و نگاه داشت جمعیت، همچنین ارتقاء کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و افزایش سرانه کاربری های خدماتی محله شده اند.
    کلید واژگان: ارتقاء محله, زوال شهری, ماشین رشد شهری, محله ایثار مشهد, نخبگان
    Javad Farhadi, Ahmad Zanganeh *, Moosa Kamanroodi, Mohammad Soleimani Mehranjani
    Introduction
    An examination of the population of Mashhad city during the years 1986-2011 shows a population decline in the central region and population growth in the margins. The case of existing population and occupations can be explained by the concept of urban decay. The main problem investigated in the present study is that, contrary to this general process, Isar district has been successfully renovated and developed in a region, which faces urban decay. Subsequently, the main subject of the study is to examine the role of economic elites in such a development. It is an important experience due to relatively successful pattern documentation and expansion of the literature on the revival of unorganized urban textures, development based on the private sector, public-private cooperation, and good urban governance.
    Methodology
    The present inquiry is a descriptive-analytical study conducted using the causal, post-event method. The subject was explained through library studies, documents, and surveys. In addition to field data and official census, 97 questionnaires were distributed among store managers across Isar Bazar, 53% of which were completed. Moreover, the spatial and non-spatial relations were tested using general and spatial regression.
    Instruments used for statistical processing and map cartography included SPSS, Excel, SAGA, and ArcGIS software. Since the concept of growth machine as an independent variable is abstract as well as the fact that decisions made by urban elites occur through real estate investments and population attraction. Some explaining indices were examined as mediator variables; finally, the independent variables were examined in two groups including variables related to investment (5 variables) and variables related to population attraction (12) in Isar district.
    Results
    Testing the hypotheses of the study shows that the coalition between production and commercial elite of Isar district (growth machine) along with the initial investments and business development have resulted in a rise in real estate value, population attraction, and retention along with physical, economic, and social development and an increase of services per capita. In this regard, the population and family growth of the district during the years 2011-16 have reached 1.1% and 2.6%, respectively. Regression between the explaining variables and population growth shows that the variable of commercial use area in 2015 is of the highest extent of explanation with a determination coefficient of 54%, compared to other variables. The spatial determination coefficient obtained for four explaining variables account for 64-66% of the spatial characteristic relative to the changes in population. An investigation of land use across the district demonstrates that during the years 2001-04, a number of functions were added to the district including 20 for education, 11 for religion, and 6 for healthcare.
    Conclusion
    In confirming the first hypothesis, field investigations showed that a small group of entrepreneurs who are residents of the district were the pioneers of entering Isar Bazar; their investments resulted in a rise in population growth rate and subsequent investments. Regression between the explaining variables and population growth shows that the variable of commercial use area in 2015 is of the highest extent of explanation with a determination coefficient of 54%, compared to other variables; consequently, the second hypothesis is also confirmed.
    The third hypothesis is also confirmed through examining the district’s population, as the variable has been witnessing a rising trend during the years 2011-16, ultimately reaching 1.1%. These numerical changes have been accompanied by qualitative changes in the district. Furthermore, given the number of added service functions, the hypothesis stating the increase in service and welfare functions required by the residents as one of the uses of growth machine and a cause of population growth in the district, is confirmed. Other findings of the study are presented in the following:Given a context of competition based on the free market, the growth machine could lead to economic growth and it could benefit low-income groups in the district’s society.
    According to field observations, the elites’ strategy for action through the exploitation of a more efficient mixture of production factors, in other words, creativity and entrepreneurship, is the reason for their success.
    The local community of Isar district has been improved which was not through forced migration of disadvantaged groups (the authenticity phenomenon) and replacing them with middle and upper-class groups.
    As the growth machine’s fulcrum, entrepreneurs have had the highest share in developments taken place in Isar district, while others have been less influential. Their absence or lack of influence would weaken the district.
    Since the members of the growth machine adjust their behavior according to the market system (maximum profit), private functions and services have the lowest chance to be actualized.
    Factors such as overcrowded business spaces, fixed and variable population density of the district, noise pollutions, automobiles exhaustion, and increased crime rate are caused by the unlimited development of the district occurring outside its capacities.
    As both the development and decline of Isar district is intertwined with the market development at Isar Bazar, the following actions are recommended in order to introduce competitiveness in Isar market:Provision of the required urban infrastructure
    Improving the environment and perspective quality
    Preventing the formation of exclusivity in ownership, business, and obstruction in market development
    Paying attention to the locality and endogenous aspects of district development
    Paying attention to enhancing the district’s security
    Keywords: Urban decay, Urban growth machine, Elites, Isar district of Mashhad, Improvement of districts
  • ابراهیم سامی *، ژیلا سجادی، زهره فنی
    طی چند دهه اخیر، علی رغم صرف میلیاردها دلار روی برنامه های مختلف، گسترش بی رویه شهری تجدید حیات کارآمد را حتی خیلی سخت کرده است. در واقع، گسترش بی رویه شهری و فرسودگی شهری دو پدیده مجزا نیستند و ما نمی توانیم یکی از این مشکلات را بدون حل دیگری، حل کنیم. امروزه بسیاری از شهرها از جمله مراغه از این قاعده مستثنی نیستند. جمعیت شهر مراغه از 100 هزار نفر در سال 1365 به 149 هزار نفر در سال 85 با نرخ رشد سالانه دو درصد افزایش یافت. در حالی که وسعت شهر در طی همین دوره از 927 هکتار به 2597 هکتار با نرخ رشد سالانه 28/ 5 هکتار ازدیاد پیدا کرد. مقایسه روند افزایش جمعیت با افزایش محدوده شهر از سال 1365 تا کنون بیانگر گسترش بی رویه شهر بوده و میزان آن بر اساس مدل هلدرن 3/ 61 درصد بوده است. در نتیجه این رشد محلات مرکزی شهر شاهد مهاجرت به خارج، فرار سرمایه و فعالیت های اقتصادی و رشد فرسودگی شهری قابل ملاحظه ای را تجربه کرده اند.
    هدف این مقاله تحلیل الگوی توسعه گذشته شهر و تاثیر آن روی فرسودگی محلات مرکزی شهر می باشد. فرض اصلی این پژوهش این هست که «توسعه درون زای شهری» بهترین گزینه در مقابل گسترش بی رویه شهری برای برآوردن اهداف دو گانه حفاظت فضاهای باز و چشم اندازهای طبیعی و تجدید حیات مناطق شهری می باشد.
    کلید واژگان: گسترش بی رویه شهری, مدل هلدرن, مهاجرت به خارج, فرار سرمایه و فعالیت های اقتصادی, فرسودگی شهری
    Over the past several decades, despite billions of dollars spent on various programs, the urban sprawl; has marked effective revitalization even more problematic. In fact urban sprawl and urban decay are not two spate phenomena and we cannot solve one problem without solving the other. Most cities nowadays suffer from these two problems and Maragheh is not an exception. The population of Maragheh raised from 100000 in 1986 up to 149000 in 2006 with an annual growth rate 2 percent. On the other hand, over the same period the urban area increased from 927 hectares to 2597 hectares with an annual growth rate of 5.28 percent. A simple comparison of population growth and the urban area growth from 1986 to 2006 indicates that development of Maragheh was sprawl and its share according to the Holdern model was 61.3 percent.Because of this growth, inner-city neighborhoods have experienced considerable out migration, flight of capital and economical activities, and growth of urban decay.The present paper aims to analysis past urban development patterns and their impacts on inner-city neighborhoods decay. It hypothesized that ''inner-city development'' would be the best alternative to urban sprawl in order to accomplish the twin goals of preserving of open spaces and natural habits and revitalize urban area.
    Keywords: Urban Sprawl, Holdren Model, Out Migration, Flight of Capital, Economic Activities, Urban decay
  • دکترحمیدرضا عامری سیاهویی*، سعید تقوی گودرزی، مریم بیرانوندزاده
    بافت های قدیمی و مساله دار نیازمند به حرکتی کنترل شده در جهت ادامه زندگی خود هستند. این حرکت در قالب یک الگوی بهسازی و نوسازی تبلور می یابد. این الگو امری است مداوم که در نهایت می باید به سیستمی خود جوش تبدیل شود. این امر آنی و سریع نیست بلکه فرایندی حساس و پیچیده است که نیاز به طراحی برنامه های هدفمند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد و برای دست یابی به ساماندهی و احیای موفقیت آمیز، به شناخت دقیق بافت قدیمی و کل سیستم شهر و نظام منطقه ای نیاز است. شهر بندرعباس با دارا بودن خصایص کلان شهری از حیث اهمیت در سطح منطقه و کل کشور با مسائل کالبدی متعددی روبرو است که از جمله اساسی ترین آن بافت های نابسامان و فرسوده این شهر است که با وسعتی معادل1500 هکتار چهره شهر را به بدترین شکل ممکن ارائه داده. مسائل فرهنگی اجتماعی و عدم تجانس در بافت های اجتماعی علاوه بر مسائل کالبدی بر این نابسامانی دامن زده است. طرح های جامع تهیه شده نیز به عنوان یکی از برنامه های مهم کالبدی شهر با توجه به ماهیت و شرح خدمات خود هیچ گونه توجهی به این معضل اساسی شهر نداشته و فضاهای نابسامان موجود را بدون هیچ گونه طرحی در طرح تفصیلی به حال خود گذاشته و طبق شرح خدمات تیپ به یک سری مسائل دیکته شده پرداخته و از طرفی رشد این فضاها نیز ناشی از عدم اجرای به موقع طرح جامع در طول مدت سپری شدن افق طرح می باشد. طرح های عمران و بهسازی تهیه شده که در مقیاس کوچک و به صورت موضعی و برای مقطع زمانی خاص تهیه شده، نتوانسته گره گشای این مشکل شهر باشد. در راستای این امر پژوهش حاضر سعی بر آن دارد به بررسی و ارزیابی بافت های مساله دار شهری با تآکید بر بافت پرمعضل بندرعباس پرداخته و راهکارهایی جهت ساماندهی و تجدید حیات این بافت 1500هکتاری ارائه دهد.
    کلید واژگان: بافت فرسوده, بهسازی و نوسازی, خصایص کلانشهری, بافت اجتماعی, بندرعباس
    Dr. H.Reza Ameri Siahoee*, Saeed Taghavi Godarzi, Mariam Bainrvanzabeh
    To be sustainable, old areas need a controlled effort which can be crystallized through a renewal and rehabilitation plan; The plan is continuous in its nature and should transform finally into a span tenuous system. The process does not take place immediately, but is complicated and it requires short- term oriented plans as well as middle and long term ones. It is necessary to identify the old parts, the whole urban system and the local system if it is to achieve ideal renewal and regeneration. Bandar abbas city faces a large numbere of physical problems as a metropolitan area in terms of its role both across the country and locally. Among the most basic problems is the decay of the whole city which has represented the worst image within an area of 1500Ha (equal to 3750 acres). The problems was worsened by socio cultural indicators, the heterogeneity of social environment as well as physical dimonsion. No concern for the problem was raised in the master plans, one of the important urban physical planning, in terms of the nature and services the description of their corresponding, and the unfavered condition. A set of pre-determined issues was advanced according the description of the services. Moreover, since the plan was not implemented on schedule, it could lead to such condition development and renewal programs on a small scale and in a particular period failed to tackle the problem. Therefore the present study seeks to explore the challenging areas and parts of the city with an emphasis on those that require more improvements in the city and suggests some solutions to regenerate and renew the 3750 acre area.
    Keywords: Renewal, Rehabilitation, Metropolitan characteristics, Social environment, Urban decay, Bandar abbas
  • بررسی مشکلات کالبدی- کارکردی بخش مرکزی شهرهای سنتی (خرم آباد)
    حسن افراخته، اصغر عبدلی

    امروزه عوارض و ضایعات شهرنشینی شتابان و بی رویه و بدون برنامه و عدم مدیریت شهری مناسب در برخی از شهرها به حدی رسیده که اصولا شهرنشینی را به پدیده ای نامطلوب و دارای ارزش منفی بدل ساخته است.
    گرایش به تمرکز بیشتر و قطبی شدن در سطوح بالای جامعه شهری و فاصله گرفتن سطوح بالا از پایین، گرایش به رشد بی محتوا به لحاظ عدم تناسب بین مقیاس و عملکرد شهرها و... از جمله عواملی است که موجب کاهش روزافزون بازدهی سرانه جامعه شهری، فعالیت سوداگرانه، تسلط بخش غیررسمی بر بخش رسمی و رشد بحران های اجتماعی - فرهنگی شده است و در نتیجه منابع و عوامل تولید حوزه خود را بلعیده و موجبات رشد بیشتر خود را فراهم می آورند.
    در همین راستا بافت قدیم شهرخرم آباد نیز علیرغم وجود امکانات بالقوه تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود از مشکلات مذکور رنج می برد. ترکیب جمعیتی، تفاوتهای فرهنگی ساکنین و مشکلات قانونی و حقوقی حاکم که نتیجه عدم سیاست گذاری صحیح و اصولی می باشد از مشخصات این بافت است. کم ارزش بودن قیمت زمین و ساختمان، عدم امنیت اجتماعی و روانی، غلبه گروه های شغلی کم درآمد و وجود چهره فقر در بافت قدیم نسبت به بافت جدید و نوساز شهر نیز از مشخصات این نوع بافتها می باشد.
    هدف اساسی تحقیق حاضر شناسایی ساختار کالبدی - کارکردی و مسائل و مشکلات بافت قدیمی شهر خرم آباد می باشد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که فقدان و نبود طرح های اجرایی مناسب فقدان مدیریت واحد شهری مسائل و مشکلات حقوقی مربوط به تملک املاک، فقر اقتصادی و فرهنگی، قدیمی و فرسوده بودن اغلب ساختمانها و عدم بهسازی آنها و... از مشکلات اساسی این بافت می باشد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق اسنادی، توصیفی، تحلیلی و بررسی های میدانی به بررسی و مطالعه مشکلات کالبدی- فضایی و کارکردی بخش مرکزی شهر خرم آباد پرداخته ایم.

    کلید واژگان: بافت فرسوده, بخش مرکزی شهرها, ساماندهی, ساختارکالبدی
    Examining Physical-Functional Problems The Central Part of the Traditional Cities (Khorramabad)
    Hassan Afrakhteh, Asghar Abdoli

    Nowadays, the complications of fast, unrestricted and unplanned urbanization and lack of proper management in some cities have reached a level that it has basically made urbanization an undesirable phenomenon with a negative value.
    The tendency towards more concentration and polarization in the upper levels of the urban community and the distance between the high levels and the low, the tendency towards thoughtless growth in terms of disparity between the scale and performance of cities and ... are among the factors that cause the increasing decline in the efficiency of urban per capita income , speculative activity, dominance of unofficial sector on the official, and the growth of social-cultural crises, and as a result, the sources and factors of production have swallowed their own region and create their own further growth.
    In this regard, the old texture of the city of Khorramabad, despite its potential historical, economic, social and cultural capabilities, suffers from these problems. The composition of the population, the cultural differences of the inhabitants, and legal problems that are the outcome of the lack of proper and principled policy-making are among the characteristics of this texture. The low value of land and buildings, the lack of social and psychological security, the dominance of low income jobs and the presence of significant poverty in the old texture of the city compared to the new are also among the characteristics of these types of textures.
    The main objective of this study is to identify the physical-functional structure and the issues and problems of the old texture of Khorramabad city. The results of the research show that the absence of suitable executive plans, lack of urban unit management, issues and legal problems related to property ownership, economic and cultural poverty, old and weary buildings and their lack of renovation, and ... are among the main problems of this texture. In this paper, we have studied physical-spatial and functional problems of the central part of Khorramabad using secondary, descriptive and analytical research methods along with field study.

    Keywords: urban decay, the central part of the cities, the organization, physical-functional structure, the city of Khoramabad
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال