به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عدالت بین نسلی » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عدالت بین نسلی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مسعود فضلی، محمد ذاکری نیا*
    توانمندسازی اقشار آسیب پذیر و عدالت محوری سیستم بازتوزیعی ازجمله مفاهیم حاکم بر ابلاغیه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است که به نوعی از اهداف سازمان تامین اجتماعی نیز شمرده می شود. از موضوعات حایز اهمیت در نظام تامین اجتماعی، بحث ثروت تامین اجتماعی است. امری که می توان آن را برای افراد و گروه های درآمدی مختلف و نیز در نسل ها و سال های گوناگون با استفاده از نرخ تنزیل و نسبت هزینه-فایده محاسبه کرد. در این پژوهش، در سه سال 1357، 1377 و 1397، ثروت تامین اجتماعی برای اقشار کم درآمد، متوسط درآمد و پردرآمد و نیز مردان و زنان محاسبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سال های 1357 و 1377 ثروت تامین اجتماعی و سیاست های بازتوزیعی به نفع طبقات کم درآمد و بازنشستگان عمل کرده است. درحالی که در سال 1397، سیاست گذاری به سود افراد پردرآمد بوده و منجر به تعمیق شکاف اجتماعی شده است. از حیث برون نسلی افراد کم درآمد و متوسط درآمد در سال 1377، ثروت و خالص دریافتی بیشتری نسبت به سال 1357 داشته و در سال 1357 نیز ثروت بیشتری نسبت به سال 1397 کسب کرده اند. همچنین، زنان در مقایسه با مردان به اندازه بیشتری از سیستم بازتوزیعی منتفع شده اند که ریشه در امیدبه زندگی بیشتر و متوسط سابقه کاری کمتر زنان نسبت به مردان دارد. امید است که تصمیم سازان با بازنگری و اصلاح سیاست های کنونی این سازمان، اقدامی موثر در راستای احقاق عدالت گفته شده در توزیع ثروت و همچنین، افزایش مشارکت اقشار آسیب پذیر در راستای توانمندی ایشان اتخاذ کنند.
    کلید واژگان: ثروت تامین اجتماعی, حداقل معیشت, عدالت بین نسلی, عدالت محوری, اقتصاد مقاومتی}
  • مجتبی باقری تودشکی، مجید حبیبیان نقیبی، محمدمهدی باقری تودشکی*

    نرخ ترجیح زمانی واقعیتی است که در جهان خارج و واقعیت وجود دارد و برخی از اقتصاددانان نیز بر این عقیده اند که نرخ ترجیح زمانی صفر با عدالت بین نسلی سازگار می‎باشد. برخی از اقتصاددانان مسلمان نیز بر این عقیده اند که ارزش های اسلامی به دنبال کاهش این واقعیت خارجی بوده و در نتیجه صفر یا نزدیک به صفر شدن نرخ ترجیح زمانی را شاخصی برای نزدیک شدن جامعه به عدالت بین نسلی می‎دانند. با فرض اینکه میزان نرخ ترجیح زمانی شاخصی برای نزدیک شدن جامعه به عدالت بین نسلی باشد، بنابراین، همیشه می توان با اندازه گیری این شاخص، میزان فاصله جامعه را از ارزش عدالت بین نسلی اندازه گیری نمود. روش های مختلفی برای اندازه گیری این نرخ با توجه به عوامل تاثیرگذار بر آن وجود دارد که یکی از این روش ها براساس برآورد عامل تنزیل تصادفی (SDF) رفتاری و یا سنتی می باشد و این تحقیق نیز در نظر دارد که با استفاده از داده ‎های بازار سرمایه ایران و با کمک مدل‎های SDF رفتاری و سنتی به برآورد نرخ ترجیح زمانی بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد عامل ترجیح زمانی در مدل های (SDF) سنتی و (SDF) رفتاری به ترتیب 0.98 و 0.84 بوده و چون نرخ ترجیح زمانی به دست آمده از عامل ترجیح زمانی در مدل سنتی برابر با 0.12 و در مدل رفتاری برابر با 0.19 می باشد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدل قیمت‎گذاری حاوی احساس، فاصله جامعه را از جامعه عدالت محور بین‎نسلی دورتر نشان می دهد.

    کلید واژگان: قیمت‎گذاری دارایی‎های سرمایه‎ای, روش GMM, عامل تنزیل تصادفی, مدل SDF رفتاری و سنتی (کلاسیک), شاخص احساس, نرخ ترجیح زمانی, عدالت بین نسلی}
    Mojtaba Bagheri Todeshki, Majid Habibian Naqibi, MohammadMehdi Bagheri Todeshki *

    The rate of time preference is a fact that exists in the outside world and reality, and some economists believe that zero-time preference rate is zero is compatible with intergenerational justice. Some Muslim economists are also of the opinion that Islamic values seek to reduce this external reality, and as a result, they consider the time preference rate to be zero or close to zero as an indicator of the society’s approach to intergenerational justice. Assuming that the rate of time preference is an indicator for the society’s approach to intergenerational justice, therefore it is always possible to measure the distance of the society from the value of intergenerational justice by measuring this index.There are different methods to measure this rate according to the factors that affect it, one of these methods is based on behavioral or traditional Stochastic Discount Factor (SDF) estimation, and this research also intends to use the data of the Iranian capital market. And with the help of behavioral and traditional SDF models to estimate the rate of time preference.The research results indicate that the time preference factor in the traditional SDF and behavioral SDF models is 0.98 and 0.84, respectively, and because the time preference rate obtained from the time preference factor in the traditional model is equal to 0.12 and in the behavioral model is equal to is 0.19, so it can be concluded that the pricing model containing emotion shows the distance of the society from the intergenerational justice-oriented society.

    Keywords: Capital Asset Pricing, CCAPM Model, GMM Method, Stochastic Discount Factor, Behavioral, Traditional(Classic) SDF Model, Sentiment Index. time preference rate, intergenerational Justice}
  • محمدتقی فیاضی*، علی اصغر اژدری، مجتبی باقری تودشکی
    در این مقاله پایداری بودجه‎ای در ایران بررسی می‎شود. نخست با مطالعه ادبیات نظری ارتباط بین عدالت بین‎نسلی در بهره‎برداری از منابع طبیعی با پایداری بودجه‎ای بررسی می‎شود و سپس پایداری بودجه‎ای ایران و رعایت عدلت بین‎نسلی با استفاده از اطلاعات بودجه به ترتیب در دو مقطع زمانی 1381−1395 و 1396−1455 سنجش و پیش‎بینی می‎شود. در دوره مورد بررسی دولت هیچ‎گاه نتوانسته مخارج خود را بدون اتکای به عواید نفتی تراز کند. در مقطع زمانی دوم و با ادامه سیاست‎های فعلی نیز بودجه دولت پایدار نخواهد بود. در دوره گذشته برابری بین‎نسلی رعایت نشده و در صورت تداوم سیاست‎های فعلی در آینده نیز این برابری وجود نخواهد داشت؛ اما به‎طور هم‎زمان می‎توان به دو هدف اجتماعی و مالی دولت‎ها نایل شد و آن استفاده از سیاست مالی مبتنی بر قاعده هارتویک است. در این صورت با برقراری عدالت بین‎نسلی شاخص‎های پایداری بودجه‎ای نیز بهبود می‎یابد؛ در معنای ساده آن، در پایان دوره اتمام ذخایر نفتی دولت می‎تواند بدون اتکا به عواید نفتی بودجه خود را متوازن کند و با پس‎انداز بخش قابل توجهی از عواید نفتی بر ذخایر ارزی خود بیفزاید و هم حقوق بین‎نسلی در استفاده از عواید نفتی رعایت می‎شود.
    کلید واژگان: عواید نفتی, پایداری بودجه‎ای, عدالت بین‎نسلی, بودجه, قاعده هارتویک}
    Mohamad Taghi Fayazi *, Ali Asghar Ajdari, Mojtaba Bagheri
    In this study, budget sustainability in Iran is investigated. This study takes into account the important issue and concept of establishing intergenerational justice in the exploitation of oil resources. In this study, with the study of literature on the issue of intergenerational justice in utilizing natural resources and its relation to budget sustainability, Iran's budget sustainability was measured and predicted using budget information in the two periods of 1395-1385 and 1395-1495. . By reviewing theoretical literature and in the research model, the relationship between generating justice among generations in using natural resources and establishing sustainability of the budget will be examined. In the period under study, the non-resource primary balance to non-oil GDP (NRPB ) has always been negative , which means that the government has never been able to balances its costs without relying on oil revenues. At the second time section, the same indicator (as one of the symbols of budget instability) will be negative. Therefore, the Iranian government's budget has not been sustained during the studied period and will not be sustainable as the current trend continues. With the sustainability of the budget, the budget indicators will improve, meaning in its simplest sense, at the end of the oil reserves, the state can balance its budget without relying on oil revenues and even save significant amounts of oil revenues and add to its foreign exchange reserves. There is also an intergenerational right to use oil revenues will be reserved.
    Keywords: Oil Revenues, Budget Sustainability‍, intergenerational Justice, Budget, non-resource primary balance}
  • سید عقیل حسینی*

    نرخ تنزیل اجتماعی یکی از متغیرهای کلان است که اثر تعیین‎کننده‎ای بر بسیاری از متغیرهای کلان از قبیل رشد و پایداری ‎‎آن و همچنین متغیرهای اخلاقی از قبیل عدالت بین‎نسلی دارد. مسئله ای که در این مقاله به آن پرداخته شده است، تحلیل تاثیر نرخ تنزیل اجتماعی بر «پایداری» و «عدالت بین‎نسلی» است. طرح مسئله «پایداری» ناظر به این دغدغه جهانی است که تشدید بحران های زیست محیطی می تواند جریان فعلی رشد اقتصادی را در بلندمدت معکوس نماید و رفاه و بهزیستی نسل های آتی را به مخاطره افکند. نشان داده می‎شود که تحقق «معیار پایداری» مستلزم این است که برای جلوگیری از افول مسیر مصرف بهینه، نرخ تنزیل اجتماعی صفر باشد. همچنین بر طبق رویکرد اخلاقی، «عدالت بین‎نسلی» مستلزم برخورد یکسان با نسل های فعلی و آتی است و اخلاقا صحیح نیست برای نسل های آتی اهمیت کمتری قائل شویم و منابعی که حق آنهاست را اکنون به نفع خویش مصادره نموده و مصرف کنیم. این رویکرد اخلاقی «نرخ تنزیل اجتماعی صفردرصد» را تجویز می نماید که موجب سرمایه گذاری بیشتری می شود و به رفاه آیندگان اهمیت می دهد.

    کلید واژگان: نرخ تنزیل اجتماعی, رشد اقتصادی, پایداری‎, عدالت بین‎نسلی}
  • محمد مهدی مجاهدی، سمیه رشیدیان، امرالله امینی *

    عدالت آرمانی است که در همه نظام های اقتصادی و مکاتب مختلف اعم از بشری و الهی جایگاه ویژه داشته و تعاریف و تعابیر متعددی از آن وجود دارد. یکی از عواملی که در اندیشه اسلامی تاثیر نامطلوب برعدالت اقتصادی دارد، بهره پولی است. رسمیت بخشیدن به بهره پولی با نظر بر ریشه های ذهنی و عینی آن بخصوص رجحان زمانی، بر بسیاری از نرخ های تعیین کننده در اقتصاد مانند نرخ بازدهی سرمایه، نرخ سود بدون ریسک و نرخ تورم تاثیر می گذارد. این نرخ ها معیارهای فعالیت های اقتصادی بوده و بر خروجی های اقتصاد مانند پس انداز، سرمایه گذاری و درنهایت تولید کل، تاثیر می گذارد. عدالت چه در بعد فردی و اجتماعی و چه در بعد بین نسلی، مستقیما تحت تاثیر تصمیمات پس انداز، سرمایه گذاری و تولید هر نسل است. وجود نرخ های رجحان زمانی و نقدینگی که در بهره منعکس می شوند، بر این تصمیمات تاثیر دارد. انتشار پول بدون پشتوانه از هیچ و خلق اعتبار در بانکداری مبتنی بر ذخیره جزئی، عاملی دیگر در جهت بی عدالتی می باشد. سطح و رشد جمعیت در نتیجه تغییر متغیرهای کلیدی مانند تولید و رشد اقتصادی و از طرفی توزیع فرصت های اشتغال از عواملی است که تحت تاثیر اقتصاد بهره ای و انتشار بی رویه پول بدون پشتوانه دستخوش بی عدالتی می شود.

    کلید واژگان: عدالت اقتصادی, بهره و عدالت, ریشه های بهره, عدالت بین نسلی, جمعیت}
  • رسول بخشی دستجردی، علی نظری زانیانی، فاطمه دهقانی شاهزاده بیگمی
    پدیده گرمای جهانی یا تغییرات آب و هوا یکی از آسیب های توسعه ی صنعتی است که رفاه نسل حاضر و نسل های آینده را به مخاطره می اندازد. از آنجا که گرمای جهانی پدیده ا ی بلندمدت است، در مطالعه ی آن موضوعات بین زمانی از جمله عدالت بین نسلی قابل طرح است. همچنین ارتباط متقابل میان گرمای جهانی و رشد اقتصادی قابل بررسی است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که آیا تلاش در جهت تحقق عدالت بین نسلی می تواند به کاهش روند گرمای جهانی و در نتیجه تقویت رشد اقتصادی بیانجامد؟ تاکید عمده نویسندگان بر نرخ رجحان زمانی است که یکی از عوامل اثرگذار بر عدالت بین نسلی می باشد. برای پاسخ به سوال تحقیق از الگوی پویای ادغام شده آب و هوایی و اقتصادی (DICE) که نخستین بار توسط ویلیام نوردهاس طراحی شده استفاده شده است. چهار سناریو با محوریت نرخ رجحان زمانی برای نخستین بار توسط محقق طرح شده اند که از مقایسه آنها با سناریوی پایه، اثر مثبت عدالت بین نسلی (کاهش رجحان زمانی) بر کاهش روند گرمای جهانی و در نتیجه تقویت رشد اقتصادی به اثبات رسیده است. به عنوان یک نتیجه جانبی در مقاله حاضر نشان داده می شود که سیاستگذاری ایستا بر پایه اطلاعات یک مقطع زمانی و بدون در نظر گرفتن پویایی های نرخ ترجیح زمانی، می تواند در دوره های آتی با شکست در هدف گذاری مواجه شود. بنابراین ضرورت دارد سیاستگذاران امر به جای سیاستگذاری های مقطعی، برای مقابله با گرمای جهانی به تدوین رژیم های سیاستی پویا اقدام نماید.
    کلید واژگان: عدالت بین نسلی, گرمای جهانی, رشد اقتصادی, نرخ رجحان زمانی}
    Rasul Bakhshi destgerdi Doctor, Ali Nazari Zaniani Mr, Fatemeh Dehghani shahzade beigomi Miss
    Global warming or climate change is one of the disaster of industrial development that damages present and future generation. Since the climate change is a long-run phenomenon, in its study inter-time issues such as intergenerational equity are discussed. Also the relationship between global warming and economic growth can be studied. The main question is whether efforts to achieve intergenerational equity can lead to slowing global warming and boost economic growth? The major focus researchers on time preference rate as one of the factors influencing the intergenerational equity. To answer the research question the Dynamic Integrated Climate-Economic model (DICE) is used. Four scenarios for the first time with a focus on time-preference rate compared with the baseline scenario by researcher, that the positive effects of intergenerational equity (reducing the time preference) on slowing global warming and strengthen economic growth has been proven. As a lateral result in this paper prove that static policy based on a time and regardless of the dynamics of the rate of time preference, can fail at some point of time. So it is necessary for policy makers to develop a dynamic policy regulations apply instead of cross policies.
    Keywords: Subsidy Targeting law, Target Groups, Artificial Neural Networks, Probit Model}
  • روح الله کهن هوش نژاد *، اصغرآقا مهدوی
    بهره برداری از ذخایر عظیم نفت و گاز مستلزم جذب سرمایه گذاری های هنگفت است. در قراردادهای بالادستی صنعت نفت و گاز ایران در راستای اجرای پروژه های بالادستی تا به حال درصدد جذب سرمایه گذاری خارجی و تعامل با شرکت های بین المللی نفت و گاز بوده اند. این قراردادها همواره دست خوش تغییرات بوده و اخیرا بحث طراحی قراردادهای جدید مطرح شده است. نظام حقوقی حاکم چارچوب های بهره برداری از منابع نفتی در قالب قراردادها را تعیین می نماید. با کاوش در فقه امامیه نیز خطوط قرمز حاکم بر انعقاد قراردادهای نفتی قابل ترسیم هستند به گونه ای که عدول از آن ها امکان پذیر نباشد. در این پژوهش تحلیلی- توصیفی که گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای صورت می گیرد، با مراجعه به منابع معتبر فقهی و نظرات فقهاء عظام الزامات فقهی مورد نظر شناسایی شده اند. در واقع اصول مستخرج حاکم بر قراردادهای بین المللی نفتی، اصول و شرایطی است که به صورت چارچوب و الزامات کلان بر این قراردادها حاکم بوده و خطوط قرمز و جهت گیری های اصلی سیاستگذاری را مشخص می کنند و شرایط عمومی قراردادها محل بحث نیست. اصول فقهی مورد نظر عبارتند از: قاعده نفی سبیل، قاعده مصلحت، حفظ مالکیت نفت و گاز، عدالت بین نسلی و حفظ محیط زیست.
    کلید واژگان: فقه امامیه, قراردادهای بالادستی نفت و گاز, قاعده نفی سبیل, مالکیت, عدالت بین نسلی, محیط زیست}
    R. Kohan Housh Nejad *, A.Agha Mahdavi
    This article is a study of upstream petroleum contracts from Shi´a Islamic jurisprudence perspective. The article establishes that it is possible to define principles governing upstream contracts according to Shi´a Islamic jurisprudence and analyze them in the realm of petroleum industry. These principles are considered as the red lines in the conclusion of foreign contracts. The principles studied in this paper are: principle of negation of the way, expediency principle, preservation of oil and gas ownership, intergenerational justice, protection of the environment (principles of no harm and no waste).
    Keywords: Shi´a Islamic jurisprudence, upstream petroleum contracts, negation of the way, expediency, environment, justice}
  • مرتضی مرتضوی کاخکی، علی اکبر ناجی میدانی، محمدحسین مهدوی عادلی، محمدحسین حسین زاده
    عدالت بین نسلی مفهومی زاییده دنیای مدرن است و واکنشی نظری به مساله تخریب محیط زیست، تخلیه منابع طبیعی و تهدید حیات نسل های آتی است؛ لذا برای دستیابی به نظریه اسلامی در خصوص عدالت بین نسلی لازم است تا مبانی و مسائل این نظریات به خوبی مورد شناسایی قرار گیرد تا آنگاه با جستجوی این مولفه ها در ادبیات اسلامی نظریه اسلامی ارائه گردد. در این مقاله گام اول این فرآیند پیموده شده است و به بررسی، دسته بندی و نقد ادبیات موجود در سنت لیبرال پرداخته ایم، تا نشان دهیم، مکاتب و جریانات فکری مختلف چه تاثیراتی بر سیاست های بین نسلی عادلانه گذاشته اند.
    پژوهش حاضر با روشی تحلیلی- تطبیقی نشان می دهد که برای بررسی کامل نظریات لیبرال ها علاوه بر تقسیم بندی مشهور آزادی گرا- برابری گرا، باید نظرات قایلین به یگانگی برابری و آزادی را نیز مورد مطالعه قرار داد. نتیجه این بحث این خواهد بود که تفاوت در سیاست های این جریانات ناشی از تفاوت در مبانی فکری و فلسفی آنهاست و لذا با تغییر مفروضات فلسفی این نظریات، می توان پاسخ های متفاوتی به مسائل اصلی عدالت بین نسلی (قلمرو، الگو و واحد سنجش) داد؛ که این امر امکان ارائه نظریاتی با رویکرد بین نسلی در اسلام را نیز اثبات می نماید.
    کلید واژگان: عدالت بین نسلی, لیبرالیسم, برابری, آزادی, پس انداز بین نسلی}
    Mortaza Mortazavi Kakhki, Ali Akbar Naji Mydani, Mohammad Hossein Mahdavi Adeli, Mohammad Hossein Hosseinzadeh
    Intergenerational justice is a concept born in the modern world. It is a theoretical reaction to the problem of environmental degradation, depletion of natural resources and life threatening of future generations. Therefore, to achieve the Islamic theory of intergenerational equity we should identify the Issues and Foundations of these theories. After this we could find its components in Islamic literature and present an Islamic intergenerational theory. In this article the first step in this process is covered and we have discussed to evaluate, sort, and critique the liberal tradition, to show how schools and ideological currents have different effects on the policies of intergenerational justice.
    This research by means of a comparative analysis shows that to fully assess the views of liberals in addition to well-known division of Egalitarian- libertarian we should study views of the believers in unity of freedom and equality. We conclude that the difference in the policies of the currents caused by differences in their intellectual and philosophical foundations. Therefore, by changing the philosophical assumptions of these theories, we can respond differently to the main issues of intergenerational justice (scope, pattern and unit of measure) which could prove the possibility of providing the intergenerational theory in Islam.
    Keywords: Intergenerational Justice, Liberalism, Equality, Freedom, Intergenerational Savings}
  • لطفعلی عاقلی *
    زمین به مثابه موهبت الهی برای همه نسل ها و دوره ها است. در واقع تصور حیات بدون بهره برداری از زمین ممکن نیست. بهره برداری از زمین، ماهیت بین دوره ای و لذا بین نسلی دارد و چارچوب اقتصاد رفاه ایستا نمی تواند تمام ابعاد رفاهی آن را بیان کند. این مقاله با شیوه مروری و کتابخانه ای تنظیم شده است. نظریه های بهره برداری از زمین در قالب نظام های بهره برداری سرمایه داری، اشتراکی مورد بحث قرار گرفته و سپس اهمیت زمین وشیوه بهره برداری از آن از دیدگاه اقتصاد اسلامی مورد مطالعه واقع می شود. سپس قوانین موجود در خصوص زمین در ایران بیان شده و عملکرد اقتصاد معاصر ایران در بهره برداری از زمین به استناد آمار حداقلی پرونده های زمین خواری بررسی می شود. سپس راهکارهایی برای رفع زمین خواری (استثمار ظالمانه زمین) از جمله مساحی اراضی و پایش مستمر آنها، شفاف سازی اطلاعاتی در صدور مجوزهای بهره برداری و بهنگام سازی جرایم و مجازات های زمین خواری پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: زمین, زمین خواری, عدالت بین نسلی, انفال}
    La Agheli *
    The earth is a divine endowment for all generations and ages. In fact, it is impossible to imagine life without exploitation of land. Land use is of inter-temporal and intergenerational nature; therefore, the static welfare economics framework cannot explain its all prosperity aspects. This paper is set up through review of library documents. Land use theories is discussed in the form of both capitalist and communist exploitation. In addition, the importance of land and its use are studied from the perspective of Islamic economics. The existing land laws in Iran are explained, and land use performance is examined using the minimal data on land grabbing cases. Then solutions to eliminate land grabbing, or cruel exploitation of land, including continuous land surveying and monitoring, transparency in information of land use permits and updating land-grabbing penalties are recommended.
    Keywords: Land grabbing, Intergenerational equity, the Anfal}
  • ابوالقاسم توحیدی نیا *
    امروزه برخی از اقتصاددانان در تحلیل اثرات یک سیاست اقتصادی، به نحوه ارتباط بین کارایی و عدالت می پردازند و تلاش می کنند این رابطه را شناسایی کنند. بدین معنا که بعد از اجرای یک سیاست، آیا کارایی و عدالت با یکدیگر در یک راستا قرار می گیرند یا یکی به قیمت تقویت دیگری تضعیف می شود.از سوی دیگر، در موضوع بهره برداری از منابع طبیعی پایان پذیر، از جمله نفت خام و گاز طبیعی، دو سوال مهم پیش روی اقتصاددانان است. سوال اول از سطح استخراج بهینه و صرف درآمد حاصل از آنها به صورت بهینه می پرسد. سوال دوم در این ارتباط است که از این منابع چگونه بهره مند شویم که حق آیندگان ضایع نشده و بی عدالتی در حق آنها صورت نگیرد.در این راستا، تحقیق پیش رو تلاش کرده است با ارائه یک مدل نسل های همپوش،متناسب با شرایط اقتصاد ایران، رابطه بین تحقق عدالت بین نسلی در بهره برداری از درآمد منابع نفت و گاز کشور و سطح رفاه جامعه را در خلال زمان بررسی کند.نتیجه تحقیق حاکی از آن است که سطح مصرف خانوارها و، همچنین،میزان بهره مندی آنها از اوقات فراغت در هنگام تحقق عدالت بین نسلی بهبود یافته و وضعیت رفاه خانوارها در طول دوران زندگی شان بهبود قابل ملاحظه ای پیدا خواهد کرد.
    کلید واژگان: عدالت بین نسلی, منابع طبیعی پایان پذیر, مدل کلان اقتصاد ایران, رفاه اقتصادی}
    Abolghasem Tohidinia*
    Today, some economists consider the relation between efficiency and justice when they want to analyze the effects of an economic policy. They interest to know if the two aims are accompanied with each other or not.On the other hand, in utilizing exhaustible resources, including crude oil and natural gas, there are two important questions. First question is about optimal resource extraction and optimal utilizing its revenues. But the second inquires the intergenerational justice or fairness conditions.In this respect, the paper tries to explain the relation between the intergenerational justice policy in utilizing crude oil and natural gas revenues and the welfare level of society over time applying an overlapping generations model for Iran economy.Finally, the model shows that the consumption level of households and also their leisure will be increased if the government respects the intergenerational justice policy and as a result, the welfare level of society will be improved in long run.
    Keywords: Intergenerational Justice, Exhaustible Natural Resources, Macro Model of Iran Economy, Economic Welfare}
  • ابوالقاسم توحیدی نیا*
    در دهه هفتاد میلادی واژه هایی مانند «برابری بین نسلی»، «عدالت بین نسلی» و «انصاف بین نسلی» در عنوان های آثار پژوهشی گوناگون و در محتوای متون تحقیق های نظری و کاربردی شایع شد. در این جهت، مهم ترین نظرها مربوط می شود به کار هارتویک(Hartwick) که به مسئله کیفیت بهره مندی از درآمد منابع طبیعی پایان پذیر با برگزیدن رویکردی عدالت محور پاسخ گفت و نتیجه آن تحت عنوان قاعده هارتویک شهرت پیدا کرد.
    بر این اساس، تحقیق پیش رو فارغ از مناقشه های مفهومی حوزه «عدالت بین نسلی» قاعده هارتویک را به عنوان مبنایی برای تحقق عدالت بین نسلی در نظر گرفته و می کوشد با مدل سازی وضعیت اقتصاد کلان ایران به تحلیل اثر سرمایه گذاری درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبیعی به عنوان استراتژی تحقق عدالت بین نسلی بر سطح انباشت بین زمانی و بلندمدت دارایی های سرمایه ای به عنوان یکی از مهم ترین عامل های رشد و توسعه پایدار بپردازد.
    نتیجه های تحقیق نشان می دهد که کوشش برای تحقق عدالت بین نسلی در بهره برداری از منابع نفت و گاز کشور باعث بهبود قابل ملاحظه روند انباشت سرمایه در بلندمدت شده که این امر هم به نوبه خود رشد و توسعه اقتصادی را برای سال های متمادی نوید می دهد.
    کلید واژگان: عدالت بین نسلی, منابع طبیعی پایان پذیر, مدل کلان اقتصاد ایران, انباشت سرمایه}
    Abolghasem Towhidinia*
    In the 1970s, such terms as "intergenerational equality", "intergenerational justice" and "intergenerational fairness" were used extensively in different research works’ titles and in the theoretical and applied research texts. In this regard, the most important views are to be found in Hartwick's work (1977) which, adopting a justice-oriented approach, answered the question of how to exploit the revenues of exhaustible natural resources, which answer came to be known as Hartwick's rule. Accordingly, the present paper, ignoring the conceptual challenges regarding the issue of “intergenerational justice”, considers the Hartwick's rule as a basis for the intergenerational justice’s being materialized, and, modelling Iranian macroeconomic situation, tries to analyze the effect of investing revenues of exporting oil and natural gas, as the strategy for realizing the intergenerational justice, on intertemporal and long run capital assets accumulation level as one of the most important factors of stable development and growth. The results show that trying to realize the intergenerational justice inutilizing the nation’s oil and gas resources considerably enhances capital accumulation’s long-term trend, which in turn promises economic growth and development in a long period.
    Keywords: Intergenerational Justice, Exhaustible Natural}
  • سید عدنان لاجوردی، ابوالقاسم توحیدی نیا، محسن رضایی صدرآبادی*
    پس از شوک اول نفتی و مشاهده تجربه های خاص در کشورهای نفتی، مانند بیماری هلندی توجه اقتصاددانان به منابع نفت و گاز افزایش چشمگیری یافت. مشاهده آثار منفی بهره برداری از منابع نفت و گاز موجب بروز تحولات و اتخاذ سیاست هایی در کشورهای صادرکننده نفت شد. یکی از این تحولات در نیم قرن گذشته تاسیس صندوق های ثروت ملی در بیشتر کشورهای نفتی بود. یکی از دلایل مهم در تشکیل این صندوق ها، استفاده بهینه از منابع نفت و گاز در راستای توسعه اقتصادی و برقراری عدالت توزیعی و بین نسلی در کشورها بوده است. در ایران هم نهادی شبیه صندوق های ثروت ملی، با نام «صندوق توسعه ملی» در سال 1389 تاسیس شد.
    در این اثنا، با توجه به این که مفهوم توسعه اقتصادی ارتباط تنگاتنگی با مفهوم عدالت دارد، لذا یکی از مسائل مهمی که صندوق توسعه ملی با آن مواجه است، مسئله عدالت است. سوال مهم این است که نقش صندوق توسعه ملی در تحقق عدالت اقتصادی چیست؟ لذا هدف از تحقیق پیش رو ارائه پاسخ مناسب به سوال مذکور است. در این راستا ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به متون و آثار دانشمندان مسلمان، معیارهای تحقق عدالت اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام جمع بندی شده و سپس با توجه به معیارهای مفروض، ساختار حقوقی- اقتصادی (اساسنامه) صندوق تحلیل و ارزیابی شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که ساختار حقوقی- اقتصادی صندوق توسعه ملی، با معیارهای تحقق عدالت همخوانی ندارد و به منظور رفع تعارض ساختار جدید که مبتنی بر تاسیس «مرکز علمی-پژوهشی صندوق» می باشد، پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: عدالت درون نسلی, عدالت بین نسلی, معیارهای عدالت اقتصادی, صندوق ثروت ملی}
    Sayyed Adnan Lajevardi, Abolghasem Tohidiniya, Mohsen Rezaei Sadrabadi*
    The efficient use of oil and gas resources is one of the most important issues in sustainable development and economic growth of countries, which is supported by Islam as well. More than half a century, in countries facing surplus foreign currency through the use of underground resources such as oil and gas, a fund has been established called the “National Wealth Fund”. In Iran an institution like the National Wealth Fund was established in 2010 called the “National Development Fund".Since the concepts of “development” and “justice” are interrelated, economic justice is one of the most important issues that the National Development Fund faces, because sustainable development does not take place unless the intra-generational and intergenerational justice is established in the society.In this study, according to the importance of justice, the role of National Development Fund in the realization of economic justice has been analyzed. In order to clarify the issue, the criteria of realization of economic justice are collected and the quadripartite principles for the realization of justice are assumed. As in order to take advantage of the experiences of other countries, the structure and function of the national wealth fund in Alaska have been studied.The results indicate that: first, provisions of the statute of the Fund should be changed significantly in order to achieve economic justice; second, the company of “National Development Fund” should be established for the professional management of resources and increasing the diversity in the economic performance.
    Keywords: Intra, generational Justice, Intergenerational Justice, Criteria of Economic Justice, the National Wealth Fund}
  • سیدعدنان لاجوردی*، محسن رضایی صدرآبادی، مجتبی سید حسین زاده یزدی
    یکی از مهم ترین مسائل مطرح در توزیع منابع طبیعی در جهت توسعه کشور، مسئله عدالت اقتصادی است؛ زیرا توسعه پایدار اتفاق نمی افتد مگر اینکه عدالت درون نسلی و بین نسلی در جامعه جاری شود.
    در این اثنا با توجه به اینکه تعریف واحدی از عدالت اقتصادی در توزیع منابع طبیعی وجود ندارد و اکثر اندیشه وران فقط به یک بعد از عدالت، یعنی یا عدالت درون نسلی یا عدالت بین نسلی پرداخته اند و نگاه جامع به هر دو بعد عدالت مغفول واقع شده است؛ بنابراین در تحقیق پیش رو به منظور تبیین نظریه جامع عدالت اقتصادی و ارائه سازوکار کامل در جهت توزیع عادلانه منابع طبیعی با استفاده از روش های کتابخانه ای و استنباطی ابتدا نظریه های اندیشه وران غربی و مسلمان درباره معیارهای تحقق عدالت درون نسلی و بین نسلی مرور شده، سپس با تحلیل نظرهای اندیشه وران گوناگون و تطابق آنها با دین اسلام، تمام نظرها در چارچوبی جدید جمع بندی شده و نظریه عدالت در این باره تبیین شده است.
    نتیجه های تحقیق نشان می دهد که معیارهای برقراری عدالت طی مرحله های گوناگون با توجه به وضعیت اقتصادی گوناگون مشخص می شود و به ترتیب اولویت، چهار اصل در برقراری عدالت اقتصادی در توزیع منابع طبیعی قابل فرض است و می توان سازوکار توزیع منابع طبیعی را در این اصول خلاصه کرد.
    کلید واژگان: انفال, منابع طبیعی, معیارهای عدالت اقتصادی, عدالت درون نسلی, عدالت بین نسلی}
    Sayyed Adnan Lajvardi*, Mohsen Rezaee Sadrabadi, Mojtaba Sayyed, Hosseinzadeh Yazdi
    One of the most important issues regarding the natural resources’ distribution in order for the nation’s development to be achieved is that of economic justice, as the stable development won’t be achieved, unless intra- and inter-generation justice should be established in the society. Meanwhile, since there is no unified definition for economic justice in the natural resources’ distribution, and most thinkers have examined only one of its aspects, that is, either inter- or intra-generation justice, and since a comprehensive assessment of the both of these two aspects hasn’t been done, in the present paper, in order for a comprehensive theory of economic justice to be explicated, and for a complete mechanism for fairly distributing the natural resources to be presented, using the library and deductive approaches, we first examine the western and Muslim scholars’ theories regarding the standards of inter- and intra-generation justice, and then, analyzing different scholars’ attitudes and comparing them with Islam, summarize all of them in a new framework and explicate the theory of justice in this connection. Our results show that the standards of justice’s being established are determined in the different phases based upon the economic situation, and four principles regarding the economic justice in the distribution of natural resources are assumable in which one can summarize the mechanism for distributing them.
    Keywords: Anfal, Natural Resources, Standards of Economic Justice, Intergeneration Justice, Intra, generation Justice}
  • محمد مهدی عسکری، ابوالقاسم توحیدی نیا
    در این مقاله به حوزه عدالت بین نسلی از دریچه تنزیل نگریسته و بحث می شود که آیا در عرصه تصمیمات اجتماعی تنزیل کردن عادلانه می باشد یا خیر؟ و اینکه در صورت منفی نبودن پاسخ سوال قبل، ملاکی اسلامی برای مقدار عادلانه این پارامتر مهم اقتصادی وجود خواهد داشت؟ در این راستا، به روش اسنادی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای دینی و اقتصاد منابع و تحلیل منطقی آن ها نشان داده می شود که با بهره برداری از هر میزان سرمایه طبیعی باید حداقل به همان میزان از سایر سرمایه ها ایجاد شود تا به عدالت بین نسلی خدشه ای وارد نشده باشد. در نهایت هم این طور نتیجه گیری شده است که در صورت تامین قید فوق، تنزیل کردن غیر عادلانه نیست اما در شرایطی که این قید تامین نمی شود هر نرخ تنزیل مثبت و حتی نرخ تنزیل صفر هم عادلانه نیست و در صورت نیاز به بهره برداری از منابع طبیعی پایان پذیر در چنین شرایطی باید نرخ تنزیلی بین صفر و 1- بکار گرفته شود.
    کلید واژگان: عدالت بین نسلی, تنزیل کردن, ترجیح زمانی, نرخ تنزیل}
    Mohammad Mahdi Askari, Abolqasem Tohidinia
    In this paper the intergenerational justice is discussed through the subject «discounting» and explained that if discounting is just in social decisions or not and if so، is there any Islamic criterion for this important economic parameter? Hence، the library research method and logical analysis of Islamic documents has been used to show that intergenerational justice is satisfied if by utilizing a specific amount of natural resources the same amount of resources be generated from other forms of capitals. Finally، it is concluded that the discounting is not unjust if the above condition is satisfied. Otherwise، any positive and zero rate of discounting is unjust and it should be used a rate between zero and minus one if it is necessary to use the exhaustible natural resources.
    Keywords: intergenerational justice, discounting, time preference, discount rate}
  • ایمان حقیقی، حسن آقانظری، غلامعلی شرزه ای
    براساس متون دینی، لازم است در بهره برداری از درآمد منابع طبیعی به«قاعده بقای ثروت طبیعی» توجه شود؛ لذا با عنایت به پیامدهای مصرف نسنجیده درآمد نفت و گاز در ایران، تخصیص همه درآمد منابع طبیعی پایان پذیربه نیازهای مصرفی یک نسل مجاز نیست. هدف این تحقیق، معرفی مبانی این قاعده و همچنین مدل سازی، بررسی و تحلیل آثار اعمال این قاعده در بهره برداری از درآمد نفت و گاز در ایران است. برای ارزیابی اثرات اعمال این قاعده، یک الگوی تعادل عمومی محاسبه پذیر پویا مورد استفاده قرار گرفته که بر مبنای ماتریس داده های خرد سال 1389 کالیبره شده است. این الگو یک اقتصاد باز، با لحاظ بخش نفت و گاز، بخش خدمات عمومی و سایر بخش ها است. فرض شده است منابع نفت و گاز پس از چند دوره به پایان می رسد و اثر نرخ های مختلف پس انداز درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز بر رفاه خانوارها، اندازه دولت، سطح تولید و صادرات در طول زمان تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هر چه «نرخ پس انداز درآمد نفت و گاز» بالاتر باشد، در سال های اولیه،کاهش رفاه بیشتر بوده اما در بلندمدت رفاه بالاتری ایجاد خواهد شد. همچنین صادرات غیرنفتی نیز بر مسیر بالاتری قرار خواهد گرفت. در نهایت هر چه این نرخ بزرگ تر باشد، مسیر عرضه خدمات عمومی پایین تر بوده و اندازه دولت در طول زمان کوچک تر خواهد بود.
    کلید واژگان: منابع طبیعی پایان پذیر, عدالت بین نسلی, اندازه دولت, تعادل عمومی محاسبه پذیر پویا}
    Dr Iman Haqiqi, Dr Hasan Aqanazari, Dr Gholamali Sharzei
    The purpose of this paper is to introduce the “Natural Resources Perpetuity Rule” in the allocation of resources revenue. We also analyzed the potential impacts of implementing this rule on oil and gas revenues in Iran. To do so، we employed a Computable General Equilibrium Model which is calibrated based on 2010 Micro Consistent Matrix. We assumed an open economy with different sectors such as oil and gas، public services and other activities. Assuming exhaustibility، we measure the impact of different saving rates from Resources Revenue (SR) on welfare، size of public sector، activity levels and exports. We found that the more the SR، the more the welfare loss in first years، the higher the long-run welfare path، the more the non-oil export and the less the size of public sector.
    Keywords: Exhaustible Resources, Intergenerational Justice, Size of Public Sector, Computable General Equilibrium}
  • حامد صدری
    منابع پایان پذیر مثل نفت و گاز در یک جامعه باید چه طور بین مردم نسل حاضر و آینده تخصیص داده شوند؟این سوال برای جوامعی مثل ایران بسیار مرتبط است و جواب آن قاعده کلیدی برای سیاست گذاری کلان مدیریت منابع طبیعی به شمار می آید. این مقاله سعی می کند به این سوال بپردازد که میزان بهینه استخراج و مصرف منابع پایان پذیر بر اساس معیارهای عدالت اقتصادی اسلام چه قدر است؟
    در این مقاله، ابتدا تحلیلی مقایسه ای از معیارهای عدالت اقتصادی به منظور کشف یک اختلاف در سطح بینش های بنیادی میان برداشت های دینی از عدالت و نگرش های مدرن انجام شده است.سپس بر اساس معیارهای عدالت اقتصادی در چارچوب نظریه اقتصاد اسلامی مدلی برای میزان استخراج و مصرف بهینه منابع پایان پذیر دراقتصاد ایران ارائه شده است.
    کلید واژگان: ایران, منابع پایان پذیر, معیارهای عدالت اقتصادی, عدالت اقتصادی در اسلام, عدالت بین نسلی}
    Hamed Sadri
    How should the exhaustible resources in a society be distributed between current and future generations? This question is a very relevant one for a country like Iran and the answer to it provides a rule for policy making in the area of natural resource management. This paper tries to answer this question that what is the optimal level for extraction and usage of the exhaustible resources according to the Islamic economic justice criteria? The research, first of all, provides a comparison between the Islamic economic justice criteria and that of modem (mainstream) economics. This part tries to show that there is a fundamental disagreement between Islam and capitalism. Then, a model for determining the optimal level of extraction and usage of the exhaustible resources is provided using the Islamic economic justice criteria.
    Keywords: Iran, exhaustible resources, economic justice criteria, economic justice in Islam, intergenerational justice}
  • ابوالقاسم توحیدی نیا
    توسعه پایدارمفهومی است که در ادبیات متعارف شکل گرفته و شایع گشته است. اما گاهی لازم است مشخص گردد که آیا در اسلام نیز این مفهوم به همان معنایی که امروزه شایع است، مورد توجه قرار گرفته است یا خیر. این ضرورت برای اندیشمندانی نمود بیشتری می یابد که به بحث عدالت یا سایر مباحث اقتصاد اسلامی اهتمام دارند زیرادر پارادایم غالب، توسعه پایدار به حق نسل های آتی در بهره برداری از منابع طبیعی و محیط زیست معطوف است و جایی که پای حق به میان باشد قطعا اسلام حرف های مهمی برای گفتن دارد. وجه دیگر ضرورت این بحث در آنجا است که اندیشمندان اقتصاد توسعه، منابع و محیط زیست بخواهند در چارچوب اسلامی به بحث بپردازند. لذا این مقاله تلاشی است در راستای این دغدغه و پاسخ به این پرسش که توسعه پایدار در کجای اندیشه دینی ما مسلمانان قرار می گیرد و چه جوابی از اسلام پیرامون این سوال قابل استنتاج است. در پایان نیز اینطور نتیجه گیری می شود که اگرچه در ادبیات متعارف عدالت بیننسلی شرط لازم پایداری است اما از منظر اسلامی، عدل نه تنها شرط لازم توسعه پایدار است که به تداوم حیات منجر می شود بلکه خودش عین پایدری و دوام و بقاء حیات و زندگی است.
    کلید واژگان: توسعه پایدار, عدالت بین نسلی, عدالت تکوینی}
    Dr. Abolghasem Tohidinia
    Sustainable development is a concept that has been originated and extended in conventional literature and sometimes it is necessary to know does Islam have any point of view about it or not. It seems more important for the experts that want to study or research on Islamic issues such as Islamic development or justice because in mainstream paradigm sustainable development discusses the right of future generations I utilizing natural resources and Environment and undoubtedly whenever it is discussed about the right Islam has some specific opinions that must be considered. Moreover, if resource and environmental economists want to discuss in Islamic paradigm they must know the Islamic point of view on it. Therefore, the paper tries to show where sustainability of development has been placed in Islamic thought and explain the Islam’s opinions on it. Finally, it has been concluded that despite of conventional literature the justice is not only necessary condition of sustainability but also it is the sustainability itself.
    Keywords: Sustainable Development, Intergenerational Justice, Justice in World Creation}
  • سعید فراهانی فرد
    در سده های گذشته زمانی که اقتصاد غرب، در صدد ساختن زیرساخت های اقتصادی خود و افزایش سطح تولید بود و پله های توسعه را طی می کرد اندیشه برگرفته از اخلاق پروتستان، آنان را به کوشش فراوان و مصرف کم تشویق می کرد. در سده بیستم، اقتصاد غرب به مرحله شکوفایی و تولید انبوه رسید و در همین دوران برای یافتن بازار جهت این محصول ها، اخلاق اقتصادی به سمت مصرف گرایی تغییر جهت داد. پیامد مصرف گرایی، تخریب محیط زیست و از بین رفتن منابع زیست محیطی بود. منابعی که نسل های بعد نیز در آن سهم داشتند. این کشورها گرچه می کوشیدند برخی از صنایع آلوده را به کشورهای جهان سوم منتقل کنند اما خود نیز از آفت آن در امان نماندند. مسئله مقاله این است که مصرف گرایی، یکی از عامل های مهم تخریب محیط زیست بوده و پایداری توسعه را در کشورهای توسعه یافته مختل می سازد. در مقاله حاضر به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که دین اسلام با جهت دادن الگوی مصرفی مسلمانان و تشریع مقرراتی در این جهت، زمینه مصرف بهینه را در بین مسلمانان پدید ساخته که از آثار مثبت آن، حفظ منابع زیست محیطی است. خداباوری رفتارهای مصرفی انسان را در جایگاه خلیفه و امانتدار وی به گونه ای جهت می دهد که در کنار تحقق رفاه خود، آسیبی به حقوق دیگران و از جمله محیط زیست وارد نسازد. اصول اخلاقی و فقهی حرمت اسراف، اتلاف، اتراف و ضرر رسانی و نکوهش تجمل و مصرف زدگی در تقویت این هدف تاثیر فراوان دارد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی بوده، با استفاده از آیه ها، روایت ها و قواعد فقهی، اصول حاکم بر مصرف را استخراج کرده و نقش آن در حفظ محیط زیست را تحلیل می کنیم.
    کلید واژگان: مصرف گرایی, رفاه, م حیط زیست, منابع زیست محیطی, عدالت بین نسلی, لاضرر, اختلال نظام, اسراف, اتلاف, اتراف, ساده زیستی, تجمل گرایی, برکت}
    Saeed Farahani Fard
    In the previous centuries, while the Western economy was working on developing its economic infrastructures and increasing the production levels and, was crossing the levels of development; theories based on the Protestant ethics, encouraged them towards hard work and less consumption. In the twentieth century, the Western economy reached the stage of prosperity and mass production and, it was in this era that, in order to achieve the market for these products, the economic ethics changed its direction towards consumerism. The consequences of consumerism were the destruction of environment and elimination of environmental resources; resources in which future generations also had a share. Although these countries strived to transfer few of the polluted industries to the third world countries, they themselves were also not spared from their disasters. The subject of this article is that consumerism is one of the major factors of environmental damage and hampers the persistence of development in the developed countries. Through this article we intend to prove the hypothesis that: the religion of Islam by guiding the consumption pattern of Muslims and by formulating laws accordingly, has created the grounds for optimum consumption among Muslims, such that, the protection of environmental resources is one of its positive outcomes. Divine faith and belief in God, guide man’s consumption behavior in such a way that, being [God’s] Successor and Custodian, in the process of achieving personal [individual] welfare, he does not hurt other’s rights; including the environment. The ethical and jurisprudential principles of, prohibition of extravagance, wastage, spoilage, and destruction, and the reproach of luxuriousness and consumptiveness, positively affect the achievement of these goals. Our methodology in this article is analytic-descriptive and by referring to the verses of the Holy Quran, the Traditions and also jurisprudential rules, the governing principles of consumption will be derived and, their role in protecting the environment will be analyzed.
  • داوود منظور، مهدی یادی پور
    از دهه 60 میلادی تا کنون، کشورهای نفت خیز در زمینه مدیریت درآمدهای نفتی سیاست ایجاد نهادهایی به صورت صندوق های پس انداز و یا تثبیت را داشته اند. ایران در بین کشورهای نفت خیز، جزء کشورهایی است که در دهه اخیر اقدام به اجرای تدابیر عملی در این زمینه نموده است. آنچه از تجربیات کشورهای مختلف می توان به بهبود و اصلاح این نهاد در کشور استفاده کرد، آخرین راهکار مربوط به مدیریت درآمدهای نفت و گاز در ایران مربوط به برنامه سوم توسعه و ایجاد حساب ذخیره ارزی است که عملکرد آن طی برنامه سوم و چهارم هدف اولیه تشکیل آن را تامین نکرده است. در این مقاله با بررسی تجربه کشورهایی که تاریخ تاسیس این نهاد در آنها به بیش از ده سال می رسد، پنج تجربه موفق شامل تجربه کشورهای کویت، ونزوئلا، آلاسکا، آلبرتا و نروژ و دو تجربه ناموفق مربوط به کشورهای عمان و گینه نو مورد بررسی قرار گرفته و عوامل کلی موفقیت در ایجاد این چنین نهادی تدوین شده است و در پایان راه کارهایی به منظور بهبود مدیریت درآمدهای نفتی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: مدیریت درآمدهای نفتی, صندوق ذخیره ارزی, حساب ذخیره ارزی, برنامه توسعه, توسعه پایدار, عدالت بین نسلی}
    Dr. Davood Manzoor Mahdi Yadipoor
    From the 1960s the oil rich countries have been adopted policies to manage oil revenues in form of creating saving funds or stabilizing it. Iran in recent decades has done practical policies in this regard. The latest policies about Management of Oil and gas Revenues in Iran refers to third development program of the country and crating Sovereign Wealth Fund. The performance of this policy during the third and fourth development programs of the country did not match its goals. This article studies the experiences of some countries in which the history of establishing the fund is more than 10 years. Five countries have successful experiences like Kuwait, Venezuela, Alaska, Alberta and Norway; two countries have unsuccessful experiences include Oman and New Guinea. The experiences of these countries and the success factors of this policy have been studied and at last some policies for optimizing management of oil revenues has been mentioned.
  • سعید فراهانی فرد
    محیط سالم برای زندگی یکی از نعمت های الاهی و از امور مورد توجه مردم است. اقتصاد نو در اندیشه رشد مداوم اقتصادی اقدام به استفاده گسترده از منابع زیست محیطی کرده که در بسیاری از موارد با تخریب آن ها و آسیب رساندن به محیط زیست همراه بود.
    به تدریج ظهور و گسترش بحران های زیست محیطی که دامنه آن افزون بر انسان، جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفته است، سبب شد جوامع انسانی به این مساله توجه بیشتری کنند.
    یکی از ابعاد مهم توجه به این مساله نگاه از منظر دینی است. از این نگاه دو دیدگاه متناقض وجود دارد. عده ای بحران حاضر را ناشی از فاصله گرفتن از آموزه های ادیان دانسته و راه حل را در افزایش زمینه های تربیت دینی و اخلاقی می دانند. عده ای دیگر با نگاه سکولار و با اتخاذ موضعی متضاد مشکل را در آموزه های دینی جسته، و آن ها را در بحران مؤثر دانسته اند.
    دلبستگی نداشتن به دنیا، مسلط شدن بر طبیعت از جانب خداوند و تجویز استفاده بدون حد از منابع طبیعی از مواردی است که به اعتقاد اینان، سبب ناپایداری توسعه شده است.
    در این مقاله، نگاه درون دینی و با استفاده از قرآن و روایات، و با نگاه برون دینی و با توجه به دیدگاه های گوناگون و گاهی متضاد درباره چگونگی استفاده از محیط زیست این شبهات را پاسخ داده، اثبات می کنیم جدایی و فاصله گرفتن از ارزش های دینی این بحران را باعث شده است.
    در نگاه ادیان و به ویژه اسلام، منابع طبیعی و سایر مواهب خداوند برای استفاده همگان آفریده شده است و محیط زیست مورد احترام شریعت قرار دارد و با تقویت مبانی دینی فردی و نهادهای اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر محیط زیست حفظ خواهد شد.
    کلید واژگان: منابع زیست محیطی, احیا, حیازت, بهره برداری, محیط زیست, عدالت بین نسلی, توسعه پایدار, رابطه دنیا و آخرت, تسخیر}
    Saeid Farahani Fard
    Healthy environment is one of the divine blessings and interesting matters for people. New economics, in the thought of permanent economic growth, have managed to vast use of environmental resources that in many cases was accompanied by destroying and damaging of environment.Gradually, appearance and expansion of environment crises, has made human communities to pay more attention to this problem.One of important dimensions of attention to this problem is to look at it from religious prospects. There are two contradictory opinions in this view. In one hand, some people observe the current crisis as a result of keeping distance from religions trainings and see the solution in strengthening the ethical and religious training backgrounds. On the other hand, some people, with secular view, search the root of the problem in the religious thoughts and know them influential in crisis.Having no interest in the world, getting mastery of nature form God and allowing overuse of natural resources have damaged the sustainability of development. In this article, first these explain challenges and then answer them with internal- religion view, by the use of Qoran and tradition, and with external – religion view, by attending to various and sometimes contradictory views about haw to use environment, and prove that separation and keeping distance from religious educating has caused these problems.In the views of religions, and Islam especially, natural resources and other God's blessings had been created for all people' benefits, and environment is respected by religion and will be maintained by strengthening individual religious fundamentals and social institutions like command to goodness and forbid of bad.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال