جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حکمرانی" در نشریات گروه "مدیریت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حکمرانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی نهادهای تاثیرگذار بر نوآوری به نگارش درآمده است. برای این منظور از چارچوب نظری ویلیامسون (2000) و تحلیل مضمون قیاسی متون حاوی اندیشه های 9 صاحبنظر برجسته اقتصادی بهره برداری شده است. هم در انتخاب صاحبنظران و هم در گزینش آثار آنها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. به عنوان نتیجه، شبکه مضامین نهادهای تاثیرگذار بر نوآوری مشتمل بر چهار سطح از نهادها ارائه شده است: 1) حک شدگی اجتماعی (فرهنگ دوستدار ریسک پذیری، خلاقیت و نوآوری؛ پذیرش تحول، تنوع و دگراندیشی؛ آزادی در اندیشه، بیان و عمل؛ پذیرش بالا نسبت به تحرک اجتماعی؛ پویایی، حس تعلق و امید به آینده؛ و سرمایه اجتماعی، مشارکت و همکاری)؛ 2) محیط نهادی (محافظت از حقوق مالکیت (فکری)؛ اعطای استقلال و آزادی های سیاسی و اقتصادی؛ حاکمیت قانون و حکمرانی خوب؛ حذف انحصارها و تشویق رقابت سیاسی و اقتصادی فراگیر؛ و زمین بازی مشوق کنش های جمعی کارآفرینانه)؛ 3) حکمرانی (حمایت از آموزش و مهارت آموزی؛ حمایت از تحقیقات بنیادین و کاربردی؛ حمایت از کسب و کارهای جدید و صنایع نوزاد؛ سرمایه گذاری و تامین سرمایه مخاطره پذیر؛ اعطای معافیت ها و مشوق های مالیاتی؛ حمایت از همکاری ها و یادگیری فناورانه؛ تدوین استانداردها و مقررات جدید؛ تسهیل جذب سرمایه و نیروی انسانی خارجی؛ و تشویق صادرات و کنترل واردات)؛ و 4) تخصیص منابع و اشتغال (تشویق نوآوری در بنگاه های اقتصادی؛ جهت دهی به نوآوری توسط سازمان های دولتی؛ و تسهیل نوآوری توسط نهادهای میانجی).کلید واژگان: نهادها, نوآوری ها, توسعه اقتصادی, هم تکاملی, حکمرانیThis article is written to identify and level institutions that influence innovation. For this purpose, the theoretical framework of Williamson (2000) and the deductive thematic analysis of the texts containing the thoughts of 9 prominent economic experts, namely Friedrich List, Joseph Schumpeter, Joseph Stiglitz, Douglas North, Daron Acemoğlu, Richard Nelson, Dani Rodrik, Ha-Joon Chang, and Mariana Mazzucato are used. The purposive sampling method has been used in the selection of experts and the selection of their works. As a result, the thematic network of institutions influencing innovation has been presented, consisting of four categories of institutions: 1) Social embeddedness (a culture that favors risk-taking, creativity, and innovation; acceptance of transformation, diversity, and dissent; freedom in thought, expression, and action; high acceptance towards social mobility; dynamism, sense of belonging and hope for the future; and social capital, participation and cooperation); 2) Institutional environment (protection of (intellectual) property rights; granting independence and political and economic freedoms; rule of law and good governance; eliminating monopolies and encouraging inclusive political and economic competition; and a playground encouraging collective entrepreneurial actions); 3) Governance (supporting education and skills training; supporting basic and applied research; supporting new businesses and infant industries; investing and providing venture capital; granting tax exemptions and incentives; supporting collaborations and technological learning; developing new standards and regulations; facilitating access to foreign capital and manpower; and encouraging exports and imports control); and 4) Resource allocation and employment (encouraging innovation in economic enterprises; directing innovation by government agencies; and facilitating innovation by intermediary institutions).Keywords: Institutions, Innovations, Economic Development, Co-Evolution, Governance
-
هدف پژوهش، تصویرپردازی از حکمرانی تعالی گرا در پرتو اندیشه ها و ملاحظات فرماندهان و کارگزاران شهید بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت کیفی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی و براساس نمونه گیری هدفمند، وصیت نامه 18 فرمانده شهید که امکان دسترسی به آن ها میسر بود، گردآوری شد و مفاهیم بر اساس روش تحلیل تم، کدگذاری و دسته بندی شد و درنهایت مدل پژوهش ترسیم گردید. بر اساس یافته ها، 133 مفهوم اولیه حاصل شد و مفاهیم در قالب 51 کد فرعی و 12 کد اصلی، شامل میزان ثبات ویژگی ها و استحکام شخصیت و رفتارهای قابل پیش بینی، اهتمام به اجرای تعهدات فردی و اجتماعی بدون تظاهر و ریا، حسن سوابق قومی و اجتماعی، التزام به رعایت قانون اساسی و اطاعت از سلسه مراتب قانونی در ارتباط با ولایت فقیه، توسعه مدیریت خویشتن و مقید بودن به عمل درست و خودکنترلی، برخورداری از قابلیت های اکتسابی مفید و موثر در انجام وظایف انسانی بر مدار وظیفه، قابلیت های جسمانی کاربردی بر مدار وظیفه، درک درست و تحلیل چگونگی مواجهه با چالش ها و عبور از بحران های گوناگون در مسیر اهداف ملی، توسعه دانش و اندیشه مبتنی بر خرد و عقلانیت، پرهیز و عدم توجه به تجملات در میدان عمل، ارتباطات موثر و مفید مبتنی بر مقررات و اخلاق، باورمندی به تغییرات بنیادین مبتنی بر امر حکمرانان و مدیران به معروف و نهی حکمرانان و مدیران از منکر دسته بندی شد. امید است که توجه به کدهای حاصل شده، به حکمرانی تعالی گرای برگرفته از آموزه های دینی کمک کند.
کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی تعالی گرا, حکمرانی ملی, فرماندهان شهید, الگوی توسعه اسلامیThis study aims to depict transcendental governance in light of the thoughts and considerations of the Shahid (Martyred) commanders and officials. This research is practical in terms of purpose and the data was collected qualitatively, using library studies and documentary methods and based on purposeful sampling, the wills of 18 martyred commanders, who were accessible. The concepts were coded and categorized according to thematic analysis method . Then the research model was designed. According to the findings, 133 primary concepts were obtained. The concepts are in the form of 51 sub-codes and 12 main codes, including; The degree of stability of characteristics and strength of personality, and predictable behaviors, effort to fulfill personal and social obligations without pretense and hypocrisy, good ethnic and social records, Obligation to comply with the constitution and obedience to the legal hierarchy in connection with the Velayat-e Faqih, Developing self-management and being bound to correct action and self-control, Possessing useful and effective acquisition capabilities in performing human duties on duty, Functional physical capabilities on duty, Correct understanding and analysis of how to face challenges from various crises in the path of national goals, Development of knowledge and thought based on wisdom and rationality, Avoiding and not paying attention to luxuries in the field of action, Effective and useful communication based on rules and ethics, Believing in fundamental changes based on commanding rulers and managers to do good and prohibiting rulers and managers from doing evil. It is hoped that paying attension to the codes help transcendental governance to the comprehensive development of Iran.
Keywords: Governance, Transcendental Governance, National Governance, Martyred Commanders, Islamic-Development Model -
نشریه دانش کارآفرینی، پیاپی 11 (تابستان 1403)، صص 126 -136مقدمه
شهر هوشمند به عنوان یک رویکرد یکپارچه و نوآور و پایدار در نظر گرفته می شود که در آن فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک ابزار توانمند به بهبود کیفیت زندگی شهروندان، رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و محیط زیست پایدار کمک می کند. شهر هوشمند از فناوری اطالعات و ارتباطات برای بهبود بهره وری از تمام جنبه های عملکرد شهر (به عنوان کالا، خدمات عمومی، ساخت و ساز، حمل و نقل)، و کیفیت زندگی بهتر برای ساکنان آن استفاده می کند.
هدفپژوهش حاضر با هدف « حکمرانی شهر هوشمند متاورسی »، انجام شد. این پژوهش مهمترین شاخص های اثرگذار بر حکمرانی متاورسی شهر هوشمند را بررسی کرده است تا به یک مدل برسد.
روش تحقیق:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی-کمی بر اساس رویکرد تحلیل مضمون بود و از 15نفر از اساتید و خبرگان واجد شرایط که از بر حکمرانی متاورسی شهر هوشمند واقف بودند، به صورت مصاحبه استفاده گردید.
یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که ICT هوشمند، اخلاق گرایی، همکاری و مشارکت خارجی و داخلی و فرایندهای سازمانی مهمترین شاخص ها و متغیرهای مهم تاثیر گذار در حکمرانی شهر هوشمند متاورسی می باشند
کلید واژگان: حکمرانی, شهر هوشمند, متاورسIntroductionA smart city is considered an integrated, innovative, and sustainable approach where Information and Communication Technology (ICT) serves as a powerful tool to enhance citizens' quality of life, economic growth, social justice, and sustainable environment. A smart city utilizes ICT to improve efficiency across all aspects of urban functioning (goods, public services, construction, transportation) and enhance the overall quality of life for its residents.
ObjectiveThe present research was conducted with the aim of exploring "Sustainable Governance of Smart Cities." The study investigated the most influential indicators on sustainable governance of smart cities to develop a comprehensive model.
Research MethodThis research had both practical objectives and utilized a qualitative-quantitative approach based on content analysis. Fifteen qualified experts and scholars knowledgeable about sustainable governance of smart cities were interviewed.
FindingsThe results indicated that smart ICT, ethics, external and internal collaboration, and organizational processes are the most critical indicators and influential variables in achieving sustainable governance in a smart city.
Keywords: Metaverse, Smart City, Goverance -
هدف
در زمینه ی حکمرانی و تنظیم گری بازار خدمات حقوقی، چالش ها و فرصت های بی شماری پدید آمده اند که نیازمند بررسی دقیق و جامعی هستند. افزایش فناوری های نو، تغییر نیازهای جامعه و تنوع فزاینده ی خدمات حقوقی فشارهایی را بر سیستم های سنتی حکمرانی و تنظیم گری بازار خدمات حقوقی وارد کرده اند. هدف از این پژوهش، شناسایی، تحلیل و ارزیابی جامع عوامل و مولفه های کلیدی موثر بر حکمرانی و تنظیم گری بازار خدمات حقوقی به منظور ارائه پیشنهاداتی برای بهبود و ارتقاء کارایی و اثربخشی این نظام ها در پاسخ به چالش های معاصر و فرصت های پیش رو است. این پژوهش تلاش می کند فهم عمیق تری از پیچیدگی های حکمرانی و تنظیم گری در این بازار ارائه کند و راهکارهای عملی برای بهبود دسترسی به خدمات حقوقی موثر، شفاف و مقرون به صرفه ارائه دهد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:
روش استفاده شده در پژوهش حاضر روش فراترکیب است. به منظور استفاده از روش فراترکیب شیوه های مختلفی ارائه شده است. برای تحقق اهداف این پژوهش از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. پس از مطالعات اولیه کتابخانه ای از 364 پژوهش انجام شده و انتخاب 37 پژوهش منتخب طی سال های 2000 تا 2023 نسبت به شناسایی عوامل و مولفه های موثر بر حکمرانی و تنظیم گری بازار خدمات حقوقی اقدام شد. پس از چندین دور بازخوانی و بازبینی داده های کدگذاری شده برای پالایش و بهبود مجموعه مضامین تعداد 269 مشخصه شناسایی گردید. در مرحله بعد به تحلیل، ترکیب و تلفیق کدهای به دست آمده از مرحله قبل در قالب مفاهیم پرداخته شد و کدهای شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی دسته بندی و ترکیب شدند. در این مرحله کدهای استخراج شده در قالب 26 مفهوم و مفاهیم شناسایی شده در سطح بالاتری در قالب 7 مولفه و عامل کلیدی طبقه بندی شدند.
یافته های پژوهش:
یافته های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد عوامل قوانین و مقررات، استانداردهای حرفه ای، کیفیت نهادهای تنظیم گری، آموزش و توسعه حرفه ای، رقابت و بازار، فناوری و نوآوری و اصول اخلاقی مولفه های تاثیرگذار بر حکمرانی و تنظیم گری بازار خدمات حقوقی است که در پژوهش ها از منظرهای مختلف جهت ارزیابی و بهبود نظام های حکمرانی بازار خدمات حقوقی و حرفه وکالت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. با توجه به عوامل شناسایی شده یکپارچه سازی و تدوین قوانین و مقررات جامع در حوزه خدمات حقوقی و تفکیک کارکردهای تنظیم گری و صنفی نهادهای تنظیم گری جهت جلوگیری از بروز تعارض منافع توسط سیاستگذاران و قانون گذاران و نیز استانداردگذاری بهترین شیوه های حرفه ای در تمام جنبه های حرفه وکالت و خدمات حقوقی، آموزش مستمر فعالان بازار خدمات حقوقی مانند وکلا و مشاوران، جلوگیری از بروز انحصار و تضمین رقابت سالم، توجه به نوآوری ها در عرصه فناوری های حقوقی و ارائه و حفظ استانداردهای اخلاقی توسط نهادهای تنظیم گری موجب ارتقاء کارایی و بهبود نظام حکمرانی و تنظیم گری در بازار خدمات حقوقی می شود.
محدودیت ها و پیامدها:
دسترسی به اطلاعات، تنوع سیستم های حقوقی و تنظیم گری، تغییرات مداوم قوانین و مقررات و محدودیت های مرتبط با تعمیم نتایج به سایر محیط ها و بازارها، به ویژه با توجه به تنوع گسترده ی قانونی و فرهنگی از جمله محدودیت های پژوهش به حساب می آیند.
پیامدهای عملی:
این پژوهش می تواند پیامدهای عملی مهم و متنوعی داشته باشد که به بهبود عملکرد و کارایی بازار خدمات حقوقی کمک می کند. این پیامدها شامل موارد زیر است:تدوین سیاست های موثرتر: نتایج پژوهش می تواند به دولت ها و نهادهای تنظیم گری کمک کند تا سیاست ها و مقرراتی را تدوین کنند که به طور موثرتری به چالش های موجود در بازار خدمات حقوقی پاسخ دهند.افزایش شفافیت: شناسایی عوامل موثر می تواند به افزایش شفافیت در نحوه عملکرد نهادهای تنظیم گری و ارائه دهندگان خدمات کمک کند، که این امر اعتماد عمومی را تقویت می کند.بهبود دسترسی به خدمات حقوقی: این پژوهش می تواند در شناسایی موانع دسترسی به خدمات حقوقی و ارائه راهکارهایی برای رفع این موانع نقش داشته باشد.تقویت همکاری بین ذی نفعان: پژوهش می تواند زمینه های مشترک بین دولت، ارائه دهندگان خدمات، مصرف کنندگان، و سایر ذی نفعان را شناسایی کرده و به تقویت همکاری و هماهنگی بین آن ها کمک کند.افزایش پایداری و انعطاف پذیری: شناسایی عوامل و مولفه های موثر می تواند به بازار خدمات حقوقی کمک کند تا در برابر تغییرات سریع اجتماعی، اقتصادی و فناورانه انعطاف پذیر و پایدار باشد.در مجموع، پژوهش در این حوزه می تواند منجر به ارتقاء عملکرد کلی بازار خدمات حقوقی شود، به طوری که منافع همه ذی نفعان به بهترین شکل ممکن تامین شود.
ابتکار یا ارزش مقاله:
این پژوهش با اتخاذ یک رویکرد چندبعدی و چندرشته ای، نوآوری داشته و به جای تمرکز صرف بر جنبه های حقوقی و اقتصادی جنبه های اجتماعی، فرهنگی، فناورانه و اخلاقی را نیز در بر می گیرد که به شناسایی عوامل پیچیده تری که بر حکمرانی و تنظیم گری تاثیر می گذارند کمک می کند.
کلید واژگان: حکمرانی, تنظیم گری, بازار خدمات حقوقی, فراترکیبPurposeIn the field of governance and regulation of the legal services market, countless challenges and opportunities have emerged that require detailed and comprehensive investigation. The increase of new technologies, the changing needs of society, and the increasing diversity of legal services have put pressure on the traditional systems of governance and regulation of the legal services market. The purpose of this research is to identify, analyze, and comprehensively evaluate the key factors and components affecting the governance and regulation of the legal services market in order to provide suggestions for improving and enhancing the efficiency and effectiveness of these systems in response to contemporary challenges and upcoming opportunities. This research tries to provide a deeper understanding of the complexities of governance and regulation in this market and provide practical solutions to improve access to effective, transparent, and affordable legal services.
Design/ methodology/ approach:
The method used in the present research is the meta-synthesis. In order to use the meta-synthesis method, various methods have been proposed. To achieve the goals of this research, Sandelowski and Barroso's seven-step method was used. After the preliminary studies of a library of 364 researches and the selection of 37 selected researches during the years 2000 to 2023, the factors and components affecting the governance and regulation of the legal services market were identified. After several rounds of reading and reviewing the coded data to refine and improve the set of themes, 269 characteristics were identified. In the next step, the codes obtained from the previous step were analyzed and combined in the form of concepts, and the identified codes were categorized and combined based on the degree of conceptual similarity. At this stage, the extracted codes were classified in the form of 26 concepts, and the concepts identified at a higher level in the form of 7 key components and factors.
Research FindingsThe results obtained from the research show that the factors of laws and regulations, professional standards, quality of regulatory institutions, training and professional development, competition and market, technology and innovation, and ethical principles are the factors influencing the governance and regulation of the legal services market, which in researches have been analyzed from different perspectives to evaluate and improve the governance systems of the legal services market and the legal profession. According to the identified factors of integration and regulation of comprehensive laws and regulations in the field of legal services and the activities of regulatory and union functions of regulatory institutions to prevent conflicts by policymakers and passers-by, as well as the standard for determining the best professional practices. All professional and legal aspects, continuous training of legal market actors such as lawyers and consulting services, preventing monopolies and ensuring healthy competition, paying attention to innovations in the field of legal technologies, and providing and maintaining ethical standards by regulatory bodies will promote the efficiency and improvement of the governance and regulatory system in the legal services market.
Limitations & Consequences:
Access to information, diversity of legal and regulatory systems, continuous changes in laws and regulations, and limitations related to the generalization of results to other environments and markets, especially considering the wide legal and cultural diversity, are among the limitations of the research.Practical Consequences: This research can have important and diverse practical consequences that help to improve the performance and efficiency of the legal services market. These consequences include the following:Developing more effective policies: The research results can help governments and regulatory bodies develop policies and regulations that respond more effectively to the challenges in the legal services market.
Increasing transparency:
Identifying the influencing factors can help increase transparency in how regulatory bodies and service providers operate, which strengthens public trust.Improving access to legal services: This research can play a role in identifying barriers to access to legal services and providing solutions to resolve these barriers.Strengthening collaboration among stakeholders: Research can identify areas of common ground between government, service providers, consumers, and other stakeholders and help strengthen collaboration and coordination among them.Increasing stability and flexibility: Identifying effective factors and components can help the legal services market to be flexible and stable against rapid social, economic, and technological changes.In sum, research in this area can lead to the improvement of the overall performance of the legal services market, so that the interests of all stakeholders are provided in the best possible way.
Innovation or value of the Article:
This research is innovative by adopting a multi-dimensional and multi-disciplinary approach, and instead of focusing only on legal and economic aspects, it also includes social, cultural, technological, and ethical aspects, which helps to identify more complex factors that affect governance and regulation.Paper Type: Original Paper
Keywords: Governance, Regulation, Legal Services Market, Meta-Synthesis -
اساس شکل گیری علوم، حرکت جوامع و نظام های سیاسی به سوی رشد و از وضع موجود به وضع مطلوب است. توسعه پایدار در قالب تدوین و اجرای مدل های حکمرانی مانند حکمرانی متعالی تحقق می یابد. فناوری های نوظهور همانند زنجیره بلوکی نیز موجب تحول کسب وکارها به خصوص در صنعت فناوری مالی شده است. هدف پژوهش ارائه مدل کاربردی-توسعه ای برای تطبیق ابعاد حکمرانی متعالی و زنجیره بلوکی به صورت آمیخته است. با بررسی پیشینه پژوهش، تعداد 10 بعد برای حکمرانی متعالی و 13 ویژگی برای زنجیره بلوکی احصا شدند. برای تایید آنها بر اساس نظر 30 خبره، از روش دلفی فازی با پرسش نامه استاندارد استفاده شد و منجر به تایید تعداد 9 بعد برای حکمرانی متعالی و 13 ویژگی برای زنجیره بلوکی گردید. با روش تحلیل عاملی اکتشافی بر اساس نظر 217 خبره، از 13 ویژگی زنجیره بلوکی، تعداد 6 بعد استخراج شدند و روایی ابزار را خبرگان و پایایی با مقدار بالای 7/0 برای هر بعد تایید کردند. ابعاد نهایی برای حکمرانی متعالی شامل فرایند، ساختار، شناخت و ارزش ها، قانون اساسی، سازمان و نهاد، مدیریت عملکرد، خط مشی گذاری، نیروهای بین المللی و جهانی، اخلاق-پاسخگویی- شفافیت و برای زنجیره بلوکی شامل ساختار، فرایند تشکیل شبکه، فرایند توسعه شبکه، تعامل درون شبکه، بهبود عملکرد و شفافیت-ایمنی است. روابط میان ابعاد نهایی حکمرانی متعالی و زنجیره بلوکی با روش مدل سازی ساختاری تفسیری تببین شدند و مدل نهایی تطبیقی به دست آمد. نتیجه آن که ابعاد فناوری زنجیره بلوکی با ابعاد حکمرانی متعالی منطبق و در ارتباط دوسویه هستند.کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی متعالی, فناوری زنجیره بلوکی, خط مشی گذاریIntroductionDuring centuries, humans, societies and political systems that move toward progression have shaped the basis of forming various sciences in favor of enhancing from current As-Is to proper To-Be situation. Sustainable development in recent years can be achieved through new definition of governance models and discussions on the new comprehensive form of governance called transcendent governance. On the other hand, emergent technologies such as blockchain has brought about transformations in businesses especially FinTech industry. Therefore, by investigating transcendent governance on one side and blockchain technology on the other side, this research aims at introducing a comparative model between dimensions of those aforementioned concepts.MethodologyThe current research is carried out through a mixed method i.e. combination of both qualitative and quantitative methods. In the qualitative method, the dimensions of transcendent governance and features of blockchain were collected based on literature review studies. The first quantitative method was Fuzzy Delphi analysis in order to determine the approval or rejection of extracted dimensions and features. In this phase, 30 experts with academic degree of Masters and above from Management (Public Administration, Startegic, Information Technology), Political Sciences, Information Technology Engineering, Industrial Engineering, Computer Engineering and Electrical Engineering fields of study were selected to fill the correspondent questionnaire. The next quantitative method referred to extracting dimension of blockchain based on 217 experts’ opinions declared in the correspondent questionnaire, and features approved using Exploratory Factor Analysis. This was necessary to compare transcendent governance with blockchain on the same correspondent level. After forming two sides comprising of transcendent governance and blockchain dimensions, the ISM method as the last quantitative method was carried out between these two sides to clarify the potential relations between dimensions.Results and DiscussionIn literature review, 10 dimensions including Structure, Process, Cognition and Values, Constitution, Organization and Institution, Performance Management, Policy Making, Section, International and Global Forces, Ethics- Accountability and Transparency were defined for transcendent governance. Also 13 features for blockchain including Distribution, Scalability, Network Laws, Dis-intermediation, Consensus-Orientation, Anonymity, Efficiency, Scrutiny, Reliability, Credibility, Security, Immutability and Transparency were extracted. Using Fuzzy Delphi analysis, firstly 30 experts filled the questionnaire about the correctness and coherence of transcendent governance dimensions along with blockchain features, then based on specific mathematical equations, fuzzification and defuzzification of expert’s scores were calculated. The results showed that one dimension of transcendent governance (named Section) was rejected and the rest of them were approved, and for blockchain technology, all features were approved to be applicable for further modeling. To make comparison reasonable, blockchain dimensions were extracted utilizing Exploratory Factor Analysis from features based on opinions of 217 experts. As the result, the features could be integrated under 6 main dimensions named Structure, Network Expansion Process, Network Formation Process, Intra-Network Interaction, Performance Improvement, Transparency-Security. Till here, we have 9 dimensions for transcendent governance and 6 ones for blockchain technology. To clarify relations between dimensions of transcendent governance and blockchain, ISM was exerted to all dimensions. The results showed that governance Structure with blockchain Structure and Network Formation Process, governance Process with Network Expansion Process, Network Formation Process and Intra-Network Interaction, governance Cognition and Values with Intra-Network Interaction, governance Constitution with Network Formation Process and Intra-Network Interaction, governance Organization and Institution with Network Formation Process, governance Performance Management with Performance Improvement, governance Policy Making with Network Formation Process, governance International and Global Forces with Network Formation Process, governance Ethics-Accountability and Transparency with Transparency-Security, have bilateral relations.ConclusionThis research aimed at delivering a comparative model between transcendent governance – as the most comprehensive governance model- and blockchain technology. Using various qualitative and quantitative methods, dimensions of transcendent governance and features of blockchain were investigated and blockchain dimensions were extracted. The clarified connections between the two concepts’ dimensions depicted that there is a reasonable correspondent coherence between specific dimensions of each side. The concepts discussed through transcendent governance referred to necessity of structural approach in people’s participation in network confirmation, formation and expansion and their critical role here is undeniable which is also approved via blockchain features and dimensions. The process of governance is dependent on all stakeholders and elements which form the network of people with intra-network interaction and its survival is achieved due to the feature of scalability. Governance cognition and values refer to justice and equality among participants which is met by intra-network interaction and consensus-orientation. Constitution is a legal and formal document in governance which means the same as network laws. Governance organization and institution is based on cohesion, connection and alignment of elements which refers to association and alignment of elements in forming the network. Performance management of governance that is knowledge and wisdom based, is correspondent to efficiency and scrutiny of network which leads to network performance improvement. Policy making in governance works as the director and instructor of other elements and coincides network formation laws in blockchain. International and global forces can influence how the blockchain network is formed based on international laws. And finally, ethics-accountability and transparency which are crucial in transcendent governance are matched with transparency-security as a valuable dimension of blockchain. In conclusion, the reasonable bilateral relations between transcendent governance and blockchain dimensions shows that utilizing blockchain technology as a proper mean to substantiate transcendent governance is worth taking action, and it can help governors to achieve transcendent governance based and through enforcing blockchain technology in the digital governance era.Keywords: Governance, Transcendent Governance, Blockchain Technology, Policy Making
-
نشریه دانش حکمرانی، پیاپی 3 (تابستان 1403)، صص 84 -108دهه گذشته در تاریخ اداره انقلاب اسلامی، معطوف به وضعیت آینده نظام، در قالب اسناد ملی و کلان بوده است. با این وجود، این اسناد تا زمانی که به صورت گام به گام بازتدوین نشوند در عمل، در قامت یک سند باقی خواهد ماند و لاجرم نتیجه ای جز تجمیع اسناد غیر عملیاتی شده در برنخواهد داشت. در این مقاله تلاش شده الگوی تدوین نقشه راه به مثابه روشی که اسناد جامع و ملی را به گام های پیاپی و عملیاتی با مسئولیت مشخص، تبدیل می کند مورد توجه قرار گیرد. از این رو به اهمیت و ضرورت سندنویسی در ایجاد هماهنگی و وفاق بین سیاست گذاران و مجریان و نقش آن در جهت دهی به دستگاه های تصمیم گیر و اجرایی کشور اشاره می شود. به علاوه به مفهوم نقشه راه و پیشینه آن در ساحت های مختلف علوم و فناوری پرداخته خواهد شد. همچنین ضمن تبیین انواع و روش شناسی تدوین نقشه راه، برخی دلالت ها و رهنمود های الگوی نقشه راه در تدوین و عملیاتی سازی اسناد راهبردی کشور بیان می شود؛ که عبارتند از: تقدم اسناد بالادستی بر نقشه راه و برنامه های عملیاتی، قابل فهم بودن اسناد راهبردی برای سیاست گذاران، مجریان و مردم، توجه به استانداردهای عملیاتی در تدوین اسناد ملی و برنامه های معین، سازوکارهای ایجاد اجماع در اجرای اسناد راهبردی، لزوم تدوین اسناد راهبردی ملی به صورت گام به گام، توجه به پویانمایی اسناد راهبردی و اجتناب از ایستایی آن ها، توجه به جامعه تقاضا و جامعه هدف در هنگام تدوین اسناد و استفاده از زیرساخت مناسب در این راستا. باور نویسندگان این مقاله این است که توجه به آموزه های این الگو می تواند ظرفیت مناسبی برای فرآیند طراحی، تدوین، بهره برداری و ارتقای اسناد، نقشه ها و برنامه های کلان و عملیاتی کشور فراهم سازد.کلید واژگان: الگوی نقشه راه, اسناد راهبردی ملی, برنامه های عملیاتی, خط مشی گذاری, حکمرانیThe previous decade in the history of administration of Islamic revolution of Iran has been drawn to the future of country, based on the national and meta documents. However, meanwhile these documents are not designed step by step and phase to phase, they are left as mere documents and finally leads to masses of impractical documents. In this study, roadmapping is introduced as a method for regulating meta documents to phase to phase processes and to clarify the areas of responsibilities in this regard. Hence, the importance of documentation in bringing coordination and consensus among policy makers and practitioners and determining responsible- administrative institutions. In addition, the concept of roadmapping and its history has been clarified in different fields of science and technology. Moreover, in addition to defining types and methodology of roadmapping, some implications has been explained in the process of designing and operationalization of documents and national strategic documents which are: precedence of meta documents over roadmapping and operational program and the strategic documents to be understandable for policy makers, administratives and individuals. Observance of operational standards in national documens and supporting documents, the mechanism of making consensus in implementing of strategic documents, the necessity if doing national straregic documents step by steps, the necessity of putting the strategic documents into animation and avoidance of keeping in stagnation, paying attention to target population and employing proper infrastructure in this regard. The authors believe that roadmapping has a great capacity in designing, writing down, employing and promoting documents, maps, meta and operationalized program of the country.Keywords: Roadmapping, National Strategic Documents, Operational Program, Policy Making, Governance
-
در جوامع مدرن و پیچیده و پویای امروز که نهادهای گوناگون در زمینه های مختلفی ارائه خدمات می کنند، غفلت از توجه به نقش موثر هر یک از نهادها در توسعه دیگری و هم افزایی بین آنها، یعنی نداشتن تفکر سیستمی که در نهایت جامعه را محکوم به شکست می کند. دانشگاه و صنعت به عنوان دو نهاد موثر در پیشبرد اهداف هر کشور، به شدت به یکدیگر وابسته هستند و نیاز به توسعه روابط در عصر کنونی بر هیچ جامعه ای پوشیده نیست. توسعه روابط دانشگاه و صنعت پیامدهای مثبت بسیاری در بهبود و پیشرفت هر دو نهاد و کل جامعه داشته و یکی از مهمترین این پیامدها، توانمندسازی سرمایه انسانی در جامعه است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های اصلی حکمرانی برای توسعه روابط دانشگاه و صنعت، به منظور توانمندسازی سرمایه انسانی است تا درنهایت بتوان خط مشی های توسعه روابط را در این مولفه ها مدنظر قرار داد. بدین منظور با بررسی اسناد کتابخانه ای مدل اولیه استخراج شد و با طراحی سوالات اصلی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تحلیل محتوای داده های گردآوری شده انجام شد و مولفه های اصلی حکمرانی توسعه روابط دانشگاه و صنعت استخراج گردید. این مولفه ها در 10 مقوله اصلی و چهار بعد شامل تدوین خط مشی ها و استراتژی های همکاری و هماهنگی، انتقال فناوری، انتقال دانش و مهارت، و ارزیابی و اخذ بازخورد تشخیص داده شدند.کلید واژگان: دانشگاه, صنعت, حکمرانی, توانمندسازی, سرمایه انسانیIn today's modern, complex and dynamic societies, where various institutions provide services in various fields, neglecting to pay attention to the effective role of each institution in the development of the other and the synergy between them, means not having a system thinking that will ultimately make the society Doomed to failure. University and industry, as two effective institutions in advancing the goals of each country, are strongly dependent on each other, and the need to develop relations in the current era is not hidden from any society. The development of university-industry relations has many positive consequences in the improvement and progress of both institutions and the entire society, and one of the most important consequences is the empowerment of human capital in society. The purpose of the current research is to identify the main components of governance for the development of university-industry relations, in order to empower human capital, so that policies for the development of relations can be considered in these components. For this purpose, a preliminary model was extracted by examining library documents, and by designing main questions and conducting semi-structured interviews, the content analysis of the collected data was carried out, and the main components of governance for the development of university-industry relations were extracted. These components were identified in 10 main categories and four dimensions, including formulation of cooperation and coordination policies and strategies, technology transfer, knowledge and skill transfer, and evaluation and feedback.Keywords: University, Industry, Governance, Empowerment, Human Capital
-
اسلام، علاوه بر اینکه به توسعه مادی و اقتصادی توجه دارد، به بعد معنوی و متعالی انسان نیز توجه دارد و هریک را بدون دیگری ناقص و ناکارآمد می داند. الگوی مناسب حکمرانی دینی می بایست بر اساس تعالیم حیات بخش قرآن کریم و سیره رسول اکرم (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) باشد. امامین انقلاب اسلامی، برای سه رکن اصلی حکمرانی یعنی مردم، کارگزاران نظام و ساختارها و نهادهای حکومتی، مولفه ها، خصوصیات و ویژگی هایی در نظر می گیرند که تحقق آن ها سبب هدایت جامعه به سمت تعالی مادی و معنوی می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های آینده پژوهی حکمرانی دینی از منظر اندیشه های امامین انقلاب است. روش تجزیه وتحلیل کدگذاری باز و محوری، بدین صورت است که مطالب جمع آوری شده از مقالات، کتاب ها و سخنرانی ها مورد بررسی قرار گرفت سپس به جملات کدباز تعلق گرفت. کدهای باز طبقه بندی و کدهای محوری انتخاب شدند. درنهایت کد انتخابی مناسبی برگزیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های آینده پژوهی حکمرانی دینی از منظر اندیشه های امامین انقلاب شامل اعتقادی (هویت اسلامی)، بهره وری (صراحت و روشنی در اهداف، اثربخشی و کارایی دولت، شفافیت اطلاعاتی)، مردم سالاری دینی (مسئولیت پذیری، پاسخگویی)، شهروندمداری (عدالت، مبارزه با فساد، شایسته سالاری)، کیفیت قوانین و مقررات (نظارت، حاکمیت قانون)، سلامت اقتصادی (کاهش فقر)، کرامت انسانی (آزادی، مشارکت، دوام و پایداری)، خردگرایی (اهتمام به علم و پیشرفت علمی) بود.
کلید واژگان: آینده پژوهی, حکمرانی دینی, امامین انقلاب, حکمرانی, حکومت اسلامیIslam, in addition to paying attention to material and economic development, also pays attention to the spiritual and transcendent dimension of man, and considers each to be incomplete and ineffective without the other. The appropriate model of religious governance should be based on the life-giving teachings of the Holy Qur'an and the life of the Holy Prophet (PBUH) and Ahl al-Bayt (PBUH). Imams of the Islamic Revolution consider the three main pillars of governance, i.e. people, system agents and government structures and institutions. The purpose of the current research is to identify the future research indicators of religious governance from the perspective of the thoughts of the Imams of the Revolution. The analysis method of open and axial coding is such that the materials collected from articles, books and lectures were examined and then assigned to open code sentences. Open codes were classified and axial codes were selected. Finally, a suitable code was chosen. became. The results of the research showed that the future research indicators of religious governance from the perspective of the Imams of the Revolution include belief (Islamic identity) , efficiency (clarity and clarity in the goals, effectiveness and efficiency of the government, information transparency) , religious democracy (responsibility, accountability). citizen orientation (justice, fight against corruption, meritocracy) , quality of laws and regulations (supervision, rule of law) , economic health (poverty reduction), human dignity (freedom, participation, durability and sustainability) , rationalism (attention to science and scientific progress).
Keywords: Future Studies, Religious Governance, Imams Of The Revolution, Governance, Islamic Government -
نشریه دانش حکمرانی، پیاپی 2 (بهار 1403)، صص 16 -39یکی از مهم ترین حوزه هایی که در بخش سیاست گذاری می تواند تاثیر بسزایی در حداکثرسازی منافع ملی کشورداشته باشد، نوع رابطه مالی صنعت نفت (شرکت ملی نفت به نمایندگی از صنعت نفت) با دولت است. رابطه مالی میان شرکت ملی نفت و دولت در واقع ابزاری برای دولت جهت مداخله و سیاست گذاری بوده که می تواند در عملکرد تجاری شرکت ملی نفت نقش بسزایی داشته باشد. ازسوی دیگر، تنظیم گری از اجزاء اصلی حکمرانی انرژی محسوب می شود که در هماهنگی با سایر اجزا می تواند عملکرد صحیح بخش نفت و گاز را تضمین کند. در پژوهش حاضر با جمع آوری مجموعه ای از اطلاعات لازم جهت آسیب شناسی نظام تنطیم گری بالادست صنعت نفت و رابطه مالی دولت با شرکت ملی نفت از طریق مطالعات کتابخانه ای، مطالعات تطبیقی و مصاحبه با خبرگان حوزه انرژی جمع آوری و برگزاری نشست های متعدد سناریوهای اصلاح نظام تنظیم گری و رابطه مالی بالادست نفت و گاز به منظو گذار از وضع موجود و رسدن به وضعیت مطلوب در پنل تخصصی تدوین و در پنل خبرگانی و اعتبارسنجی و نهایی شدند. در مرحله اول پیشنهاد می شود تا سناریو فلات 1 که همان حفظ شرکت ملی نفت ذیل وزارت نفت و تبدیل ستاد این شرکت به تنظیم گر بالادست نفت و گاز و عقد قرارداد توسعه و بهره برداری توسط این نهاد تنظیم گر با شرکت های اکتشاف و تولید دولتی و غیردولتی است اجرا شود و به تدریج با فراهم شدن مقدمات لازم به سمت سناریو قله (وضع مطلوب) که همان تفکیک کامل لایه حکمرانی از یکدیگر است حرکت شود.کلید واژگان: حکمرانی, تنظیم گری, رابطه مالی, صنعت بالادست نفت و گاز, شرکت ملی نفتOne of the most important areas that can have a significant impact on maximizing the country's national interests in the policy sector is the type of financial relationship between the oil industry (the National Oil Company on behalf of the oil industry) and the government. It is also a tool for the government to intervene and make policies that can play a significant role in the commercial performance of the National Oil Company. On the other hand, regulation is one of the main components of energy governance, which in coordination with other components can ensure the proper functioning of the upstream oil and gas sector. In the present research, by collecting a set of necessary information for the pathology of the regulation system of the Iran oil and gas upstream and the financial relationship of the government with the National Oil Company through library studies, comparative studies and interviews with experts in the field of energy and scenarios of transitioning from the current situation to the desired situation was compiled by the expert panel and validated and finalized by the expert panel. In the first stage, it is suggested that the Plateau 1 scenario, which is the preservation of the National Oil Company under the Ministry of Oil and the transformation of the headquarters of this company into the upstream regulator of oil and gas, and the conclusion of development and exploitation contracts by this regulatory body with governmental and non-governmental exploration and production companies is to be implemented and gradually after the complete separation of the governance layers from each other move the peak scenario (optimal situation) could be achieved.Keywords: Governance, Regulatory, Fiscal Regime, Oil, Gas Upstream, National Oil Company
-
نشریه دانش حکمرانی، پیاپی 2 (بهار 1403)، صص 40 -58هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوری های پیشرفته و نوآورانه، تاثیر بسزایی بر توسعه و پیشرفت صنایع مختلف دارد. در سال های اخیر، فناوری های هوش مصنوعی بعنوان یکی از پیشران اصلی توسعه اقتصادی کشورهای مختلف قلمداد شده و حاکمیت های کشورهای پیشرو در اتخاذ سیاست های حکمرانی جهت توسعه این فناوری ها از یکدیگر پیشی می گیرند. این مطالعه با هدف بررسی تجارب حکمرانی کشورهای منتخب مورد مطالعه (کشورهای چین، انگلستان، هلند، برزیل و کانادا) در توسعه فناوری های هوش مصنوعی از ابعاد سیاستی و ارائه درس آموخته هایی برای کشور ایران صورت گرفته است. کشورهای منتخب براساس سه معیار پیشرو بودن در حکمرانی توسعه هوش مصنوعی، بیشترین شباهت منطقه ای و اقتصادی به ایران و در نهایت میزان دسترسی محققین به اطلاعات انتخاب شدند. در این مطالعه شناسایی و تحلیل برنامه های سیاستی و استراتژی های کلان حکمرانی کشورهای منتخب از روش مرور نظام مند اسناد و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. در نهایت این مطالعه براساس چارچوب بدست آمده از ادبیات، استراتژی های حکمرانی توسعه فناوری های هوش مصنوعی کشورهای منتخب را در چهار دسته: 1-تصمیم گیری آگاهانه تر مبتنی بر داده 2-حکمرانی اتوماسیون محور، 3-حکمرانی مبتنی بر افزایش بهره وری و 4-برابری بیشتر و کاهش فقر طبقه بندی نموده است.کلید واژگان: حکمرانی, استراتژی سیاستی, هوش مصنوعی, مطالعات تطبیقی, مرور نظام مند اسنادArtificial intelligence, as one of the advanced and innovative technologies, has a significant impact on the development and progress of various industries. In recent years, artificial intelligence technologies have been recognized as one of the main drivers of economic development in various countries, and leading countries' governments are taking the lead in adopting governance policies to develop these technologies. This study aims to examine the governance experiences of selected countries (China, England, the Netherlands, Brazil, and Canada) in the development of artificial intelligence technologies from a policy perspective and providing lessons learned for Iran. Selected countries were chosen based on three criteria: being advanced in AI governance, having the most regional and economic similarity to Iran, and ultimately the extent of researchers' access to information.In this study, the identification and analysis of the policy programs and overall governance strategies of selected countries were conducted through a systematic review of documents and qualitative content analysis. Finally, based on the framework derived from the literature, this study categorizes the governance strategies for the development of artificial intelligence technologies in selected countries into four categories: 1) data-informed decision making, 2) automation-centered governance, 3) productivity-enhancing governance, and 4) greater equality and poverty reduction.Keywords: Governance, Policy Strategy, Artificial Intelligence, Comparative Studies, Systematic Document Review
-
هدفتحقیق حاضر به بررسی نقش و سازوکار نقش آفرینی کارآفرینان سیاستی در حکمرانی با تاکید بر برخی تجارب موفق جهانی پرداخته است.روشبدین منظور از روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است؛ جامعه آماری کلیه تحقیقات پیشین در زمینه کارآفرینی سیاستی است. نمونه آماری نیز عبارت است ازتمام اسناد مرتبط با نقش و سازوکار نقش آفرینی کارآفرینان سیاستی که با رویکردی هدفمند انتخاب شده است. بدین صورت که محقق درخصوص موضوع، نخست با جستجوی کلید واژه های مرتبط در سایت های داخلی و خارجی به استخراج مقالات و گزارش های معتبر پرداخت. در این فرایند انتخاب هیچ محدودیت زمانی برای جستجو در نظر گرفته نشد. در جستجوی مقالات داخلی، تنها مقالات منتشر شده در نشریاتی که در فهرست مجلات معتبر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار دارند،انتخاب گردید، سپس اسناد تکراری شناسایی و حذف شدند. این مرحله منجر به یافتن 154 سند علمی در حوزه «کارآفرینی سیاستی» شد. در گام آخر ، اسناد استخراج شده مورد غربالگری قرار گرفتند؛ پس از غربالگری، سرانجام 49 سند به منظور مرور و بررسی بیشتر انتخاب شدند. از میان این اسناد نیز، متناسب با حوزه جغرافیایی کشورها سعی شد از هر قاره یک یا چند کشور به عنوان نمونه انتخاب و تحلیل شود، که در نهایت 11 کشور از 5 قاره جهان برای بررسی بیشتر انتخاب گردیدند. در نهایت متن این اسناد، با استفاده از کدگذاری باز و محوری تحلیل شد.یافته هایافته ها نشان داد که کارآفرینان سیاستی دارای ویژگی ها و مهارت های ویژه همچون هوش اجتماعی، جاه طلبی، مقاومت و پشتکار، علاقه شخصی، حرفه ای و ایدئولوژیک، انگیزه قوی، تدبیر، انرژی بالا، خلاقیت، اجتماعی بودن، تخصص در حوزه سیاست گذاری مربوطه، اعتبار اجتماعی و داشتن آگاهی سیاسی، توانایی رهبری مدیریتی و توانایی ها و مهارت های ارتباطی می باشند. یافته ها همچنین نشان داد که برای نقش آفرینی کارآفرینان سیاستی در حکمرانی عوامل زمینه ای لازم است. از جمله این عوامل می توان به عوامل اجتماعی (شامل همکاری و همراهی شهروندان و مقامات منتخب و به رسمیت شناختن تاثیرات و انگیزه های متخصصان در امر سیاست گذاری)، عوامل سیاسی (شامل ارزش های مرتبط با حکمرانی دموکراتیک، حاکمیت اشتراکی، درک دولت از ریسک سیاسی، شرایط گشودگی پنجره سیاستی و علاقه مندی ذینفعان و متاثر بودن از سیاست)، عوامل نهادی ساختاری (شامل وجود سازما ن ها و نهادهای واسطه ای برای کمک به شکل گیری شبکه، رویه عملیاتی رسمی و غیررسمی و قوانین خاص مشوق فرایند توسعه سیاست و پوشش رسانه ای) و همچنین وجود روابط شبکه اکوسیستم کارآفرینی اشاره کرد. در کنار عوامل زمینه ای، کارآفرینان برای نقش آفرینی در حکمرانی، از استراتژی هایی مانند برساخت مسائل، شبکه سازی، متقاعدسازی، استفاده از پوشش رسانه ای و انتشار اطلاعات راهبردی، رهبری گروهی، ایجاد مشارکت، تحقیق، ارزیابی و اظهار نظر کارشناسی، فعال سازی سیاسی، بسیج منابع، تعامل با ذینفعان و دادن حکمرانی بیشتر به آن ها استفاده می کنند.نتیجهدر مجموع می توان گفت اگر در کنار ویژگی ها و مهارت های فردی و اجتماعی و استراتژی های کارآفرینی سیاستی، شرایط زمینه ای وجود داشته باشد، کارآفرینان، موفق به نقش آفرینی در حکمرانیخواهند شد.کلید واژگان: کارآفرینی سیاستی, حکمرانی, استراتژیObjectiveThe present research has investigated the role and role-making mechanism of policy entrepreneurs in governance with emphasis on some successful global experiences.MethodFor this purpose, documentary method and qualitative content analysis were used; The statistical population is all previous researches in the field of policy entrepreneurship. The statistical sample consists of all the documents related to the role and role-making mechanism of policy entrepreneurs, which has been selected with a purposeful approach. In this way, the researcher searched for relevant keywords in domestic and foreign websites to extract authentic articles and reports in this regard. In this selection process, no time limit was considered for searching. In the search for internal articles, only articles published in journals that are in the list of valid journals of the Ministry of Science, Research and Technology were considered. Duplicate documents were identified and removed. This stage led to finding 154 scientific documents in the field of "policy entrepreneurship". Then, in the last step of this stage, the extracted documents were screened. Finally, after screening, 49 documents were selected for review and further investigation. From among these documents, according to the geographical area of the countries, one or more countries from each continent were selected and analyzed, and finally 11 countries from the 5 continents of the world were selected for further investigation. Finally, the text of these documents was analyzed using open and axial coding.ResultsThe findings showed that policy entrepreneurs have certain characteristics and skills such as social intelligence, ambition, resistance and perseverance, personal, professional and ideological interest, strong motivation, resourcefulness, high energy, creativity, sociability, expertise in the relevant policy field, credibility. Social and having political awareness, managerial leadership ability and communication skills and abilities. The findings also showed that background factors are necessary for the role of political entrepreneurs in governance. Among these factors are social factors (including cooperation and companionship of citizens and elected officials and recognition of the effects and motivations of experts in policy making), political factors (including values related to democratic governance, shared governance, the government's understanding of political risk, conditions the opening of the policy window and interest of the stakeholders and being affected by the policy), institutional-structural factors (including the existence of intermediary organizations and institutions to help in the formation of the network, formal and informal operating procedure and special rules encouraging the process of policy development and media coverage) and also the existence Entrepreneurial ecosystem network relationships pointed out. In addition to contextual factors, entrepreneurs use strategies such as problem-building, networking, persuasion, using media coverage and strategic information dissemination, group leadership, creating partnerships, research, evaluation and expert opinion, political activation, and resource mobilization to play a role in governance. Interacting with stakeholders and giving them more governance.ConclusionIn general, it can be said that if there are background conditions along with individual and social skills and entrepreneurial policy strategies, entrepreneurs will succeed in playing a role in governance.Keywords: Policy Entrepreneurship, Governance, Strategy
-
رویارویی جامعه و حاکمیت همواره در عرصه های مختلف با چالش هایی برای هر دو نهاد همراه بوده است. آزمایشگاه حکمرانی در راستای پیوند میان جامعه و حاکمیت با محوریت حل مسائل عمومی کشور و تبدیل زمینه های تعارض و تقابل به صحنه ی توسعه و هم افزایی، می کوشد با حمایت از بخش های مختلف جامعه ودر نقش یک تحلیلگر، حاکمیت را از تصدی گری به نوآوری در خطمشی گذاری، از حمایت گرایی سنتی به حمایت گرایی هوشمند و از فناوری هراسی به مزیت گرایی داده محور رهنمون سازد و از این رهگذر، شیوه مواجهه حاکمیت با چالش های برآمده فناوری های نوظهور در عصر دیجیتال را بهبود بخشد و نسبت به تحولات پی درپی در عرصه های مختلف هشیار سازد.این تحقیق با هدف شناخت و شناسایی چارچوب آزمایشگاه حکمرانی و همچنین شناسایی ساختار تحلیل مسئله، فناوری های مورد نیاز، کاوش در راه حل ارائه شده و شناسایی فرایندهای مورد نیاز در تست راه حل انجام شده است. با استفاده از روش تحقیق کیفی و تکنیک تحلیل مضمون اقدام به ترسیم مدل آزمایشگاه حکمرانی نموده است. بر اساس یافته های این پژوهش آزمایشگاه های حکمرانی از منظر یک روش ارزیابی تثبیت شده در چهار بعد؛ تحلیل مسئله، جستجوی راه حل، ایجاد راه حل، و تست راه حل تلاش دارد چارچوبی را جهت بررسی مسائل حکمرانی معرفی نماید.
کلید واژگان: آزمایشگاه, حکمرانی, چارچوب, خطمشی, صندوق بیمه عمومیThe Confrontation Between the Society and the Government has Always Been Accompanied by Challenges for Both Institutions in Different Fields. In Line with the Link Between Society and Governance, with the Focus on Solving the Country's Public Issues and Turning the Fields of Conflict and Opposition Into the Scene of Development and Synergy, the Governance Laboratory Tries to Support Different Parts of the Society and in the Role of an Analyst, the Governance from Entrepreneurship to Innovation in Policy Making, from Traditional Protectionism Leads to Smart Protectionism and Technology-Phobia Leads to Data-Oriented Advantageism, and in this Way, Improves the way Governance Faces the Challenges of Emerging Technologies in the Digital Era and Makes it Aware of Successive Developments in Various Fields.This Research has been Done with the Aim of Identifying and Identifying the Framework of the Governance Laboratory, as well as Identifying the Problem Analysis Structure, the Required Technologies, Exploring the Proposed Solution, and Identifying the Processes Required in Testing the Solution. Using the Qualitative Research Method and Thematic Analysis Technique, he has Drawn the Governance Laboratory Model. Based on the Findings of this Research, Governance Labs From the Perspective of an Established Evaluation Method in Four Dimensions; Problem Analysis, Solution Search, Solution Creation, and Solution Testing Try to Introduce a Framework for Examining Governance Issues.
Keywords: Laboratory, Governance, Framework, Policy, Public Insurance Fund -
با توجه به اهمیت و نقش حیاتی حکمرانی به عنوان سازوکاری برای توسعه کشورها، پژوهش حاضر درصدد استخراج و معرفی مختصات و مشخصه های حکمرانی براساس آراء و اندیشه های سیاسی محمدعلی فروغی به عنوان آموزه ی تاریخی است. در این پژوهش از پارادایم تفسیری و رویکرد استقرائی استفاده شده است، پژوهش به لحاظ هدف از نوع اکتشافی و به روش کیفی انجام شده است، راهبرد موردنظر برای گردآوری داده ها تحلیل مضمون و ابزار گردآوری داده ها، نسخه برداری از اسناد و مدارک است که در آن کتاب، نامه ها و دست نوشته های محمدعلی فروغی به عنوان جامعه و نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مختصات حکمرانی در آراء محمدعلی فروغی دارای شاخص های متعدد و متنوعی است این شاخص ها تحت عنوان دستاورد ویژه پژوهش در مورد مختصات حکمرانی در مولفه های، تمامیت و یکپارچگی ادراک شده حکمران، مردم سالاری، شهروندمحوری، بلوغ ملی، یادگیرند ه، شایسته سالاری، بلوغ سیاست بین الملل، شفافیت ساختاری تعریف و در قالب هفت مقوله اصلی شامل شایسته سالاری، بلوغ ملی، بلوغ سیاست بین الملل، مردم سالاری، یادگیرنده بودن، شفافیت ساختاری و تمامیت ادراک شده حکمران طبقه بندی شد. این مقوله ها به عنوان مختصات حکمرانی در آراء و اندیشه های سیاسی فروغی معرفی شد. این مختصات به عنوان آموزه ای تاریخی استخراج و برای سیاست گذاری در سطوح مختلف دولت و سطح سازمانی قابل استفاده است. بر اساس این مختصات جهت استفاده از آراء و اندیشه های گذشته برای بهینه سازی حکمرانی، سیاست گذاری و تصمیم گیری پیشنهادهایی در سطح دولت و سطوح سازمانی ارائه گردید.کلید واژگان: حکمرانی, دولت, سازمان های دولتی, محمدعلی فروغیConsidering the importance and vital role of governance as a mechanism for the development of countries, the current research seeks to extract and introduce the features and characteristics of governance based on the political opinions and thoughts of Mohammad Ali Foroughi as a historical doctrine. In this research, the interpretive paradigm and inductive approach have been used, the current research has been carried out in terms of the purpose of exploratory type and qualitative method, the desired strategy for data collection is content analysis and the data collection tool is copying of documents and documents in which The book, letters and manuscripts of Mohammad Ali Foroughi were analyzed as a statistical sample. The findings of the research showed that the coordinates of governance in Mohammad Ali Foroughi's opinions have many and diverse indicators.These indicators are under the title of the special achievement of the research on the coordinates of governance in the components, integrity and perceived integrity of the ruler, democracy, citizen-centeredness, national maturity, learning, meritocracy, international policy maturity, structural transparency, and in the form of seven main categories including meritocracy, National maturity, international policy maturity, democracy, learnability, structural transparency and perceived integrity of the ruler were classified. These categories were introduced as governance coordinates in Foroughi's political opinions and thoughts.These features can be extracted as a historical lesson and can be used for policy making at different government and organizational levels. Based on these features, in order to use opinions and thoughts Foroughi to optimize governance, policy making, and decision-making, suggestions were presented at the government and organizational levels.Keywords: Governance, Government, Government Organizations, Non-Governmental Organizations
-
در دنیای امروز، نظام های آموزشی با چالش های پیچیده ای مواجه هستند که نیازمند ساختارهای مدیریتی کارآمد و نوآورانه است. حکمرانی پایدار سازمانی با رویکرد تعالی سازمانی در نظام مدیریت آموزش عالی کشور، به عنوان یک راهبرد کلیدی، به دنبال ایجاد و حفظ ساختارهایی است که قادر به پاسخگویی به نیازهای متغیر و چالش های نوین باشند. ازاین رو هدف طراحی مدل حکمرانی پایدار سازمانی با رویکرد تعالی سازمانی در نظام مدیریت آموزش عالی کشور است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و از نظر هدف جزو پژوهش های کاربردی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. خبرگان شامل استادان هیئت علمی و همچنین مدیران ارشد بودند و همچنین مصاحبه شوندگان شامل، 15 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به سطح اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای اطمینان از روایی و پایایی، یافته ها به تایید مصاحبه شوندگان رسید. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش براون و کلارک با نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودآ انجام گردید. یافته ها حاصل از تحلیل مصاحبه شامل 14 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شناسایی شدند. نتایج نیز نشان داد که شامل ساختار حاکمیتی، توانمندسازی جمعی، سیاست گذاری و نظارت ملی، تحول علمی رقابتی، اقدامات ضد فساد، تعالی نظام آموزشی است.
کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی پایدار, تعالی سازمانی, مدیریت آموزش عالی کشورQuarterly Journal of Management of Governmental Organizations, Volume:12 Issue: 1, 2024, PP 169 -189In today's world, educational systems are facing complex challenges that require efficient and innovative management structures. Sustainable organizational governance with the approach of organizational excellence in the country's higher education management system, as a key strategy, seeks to create and maintain structures that are able to respond to changing needs and new challenges. Therefore, the goal is to design a sustainable organizational governance model with an organizational excellence approach in the country's higher education management system.The current research was conducted with a qualitative approach and in terms of purpose, it is among applied researches and using thematic analysis method. The statistical population included professors and senior managers, as well as interviewees including 15 people who were selected by purposive sampling until reaching the theoretical saturation level. Data were collected using semi-structured interviews. To ensure validity and reliability, the findings were approved by the interviewees. In order to analyze the data, the method of Brown and Clark was carried out with Max Quda qualitative data analysis software.The findings of the interview analysis included 14 basic themes, 6 organizing themes and 1 overarching theme.The results showed that it includes the governance structure, collective empowerment, policy making and national supervision, competitive scientific development, anti-corruption measures, excellence of the educational system.
Keywords: Governance, Sustainable Governance, Organizational Excellence, Higher Education Management -
فرایند پویای حکمرانی، مدیریت و انجام امور جامعه مستلزم تمهید هزینه هایی است که از آن به عنوان «مخارج عمومی» کشور یاد می شود، زیرا این هزینه ها به عنوان تسهیل گر می توانند زمینه ساز تحقق اهداف مصرح در قانون اساسی کشور محسوب شوند. بی تردید هر کشوری برای تعیین شکل و محتوای این مخارج به انواعی از نظریه ها متوسل می شود. در ادبیات موجود هزینه های عمومی، چهار نظریه اصلی وجود دارد که دولت ها و حکومت ها برای مدیریت مخارج عمومی خود از آنها بهره می گیرند: نظریه عملکرد اقتصاد کلان، نظریه اقتصاد عمومی، نظریه عمومی سیستم های سیاسی، نظریه اهداف بودجه ای. این چهار نظریه مدعی هستند که تصمیم گیری های دولت ها و حکومت ها در مورد مخارج عمومی با توجه به ملاحظات اقتصادی، روابط اقتصادی حکومت و شهروندان، نفوذها و دغدغه های بازیگران سیاسی و اهداف مندرج در سند بودجه ای سالانه کشور اتخاذ می شود. با این حال، در کشور ما نظریه های دیگری هم می تواند بر توجیه و تخصیص مخارج دولت و حکومت تاثیر گذار باشد، زیرا صبغه حکومت، اسلامی است. هدف این نوشته تامل بر این نظریه ها و پیشنهاد راهبردهایی برای کاهش هزینه های کشورداری است.
کلید واژگان: کشورداری, مخارج عمومی, حکمرانی, اداره امور عمومی, امور عملیاتی کشور, بودجه عمومیThe dynamic process of governance, management and carrying out the public affairs of the society requires the provision of expenditures that are referred to as "public expenditures" of the country, because these expenditures can be considered as facilitators for the realization of the purposes specified in the country's constitution. Undoubtedly, every country resorts to various theories to determine the form and content of these expenses. In the existing literature of public expenditures, there are four main theories that governments use to manage their public expenditures: macroeconomic performance theory, public economic theory, general theory of political systems, and budget goals theory. These four theories claim that the decisions of governments and governments regarding public expenditures are made according to economic considerations, economic relations between the government and citizens, the influences and concerns of political actors, and the goals included in the country's annual budget document. However, in Iran, other theories can have an impact on the justification and allocation of government expenditures, because the the government is Islamic. The purpose of this article is to reflect on these theories and suggest strategies to reduce the costs of state management.
Keywords: Statesmanship, Public Expenditure, Governance, Public Administration, Public Operations, Public Budget -
پژوهش حاضر با هدف فراترکیب پژوهش های حکمرانی شناختی به منظور درک پیچیدگی حکمرانی به وسیله همگرایی آن با علوم اعصاب (مطالعات مغز)، شناختی (مطالعات ذهن) و روانشناسی (مطالعات روان) انجام شده است. برای این منظور، از رویکرد کیفی و روش سنتزپژوهی سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. جامعه پژوهش اسناد علمی قابل دسترس در پایگاه های علمی داخلی و خارجی بوده است که از میان آنها، 33 سند علمی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای تحلیل یافته ها، کدها از متن استخراج شدند و مقوله ها شکل گرفتند و در نهایت، الگوی نهایی تدوین شد. در پایان، برای بررسی اعتبار یافته های پژوهش از روش گروه کانونی استفاده شد که طی آن، یافته های پژوهش در گروه کانونی 5 نفره متخصصان حکمرانی و شناختی مطرح، تصحیح و تکمیل شدند. نتایج پژوهش، حاکی از شناسایی 12 مقوله برای حکمرانی شناختی از جمله رویکرد شناختی، حل مساله شناختی، خط مشی گذاری شناختی، تنظیم گری شناختی، آینده پژوهی شناختی، نظارت و ارزیابی شناختی، الگوسازی شناختی، خودحکمرانی شناختی، هوشمندی شناختی، شایستگی های شناختی و در نهایت حکمرانی بر علوم شناختی بوده است. می توان نتیجه گرفت علوم شناختی با شناسایی نقاط کور و همچنین ساده سازی و تجزیه و تحلیل موشکافانه به درک بهتر پیچیدگی حکمرانی کمک می کند و پیشنهادهای شناختی مناسبی را برای حکمرانی ارائه می دهد.
کلید واژگان: حکمرانی, پیچیدگی حکمرانی, حکمرانی شناختی, علوم شناختیPurposeThe current research was conducted with the goal of meta-synthesis of cognitive governance research to understand the complexity of governance through its convergence with neuroscience (brain studies), cognitive (mind studies), and psychology (mind studies). The complexity of governance, on the one hand, and the new and deep understanding of neuroscience, cognitive science, and psychology, especially when humans are active in this complexity, on the other hand, can serve governance by intersecting and merging, which is called cognitive governance. Cognitive governance includes governance over cognition, governance using cognitive sciences, and governance over cognitive sciences, and it is trying, by highlighting the role of cognition, to address the complexities of governance that are caused by the existence of numerous factors and elements and many relationships between them.
MethodMetasynthesis helps to aggregate and analyze scattered research related to emerging concepts and provides an integrated view of it. For this purpose, the qualitative approach and synthesis research method of Sandelowski and Barroso (2007) have been used. The research community of scientific documents and documents (articles, theses, treatises, books, and work reports) has been available in domestic and foreign reliable scientific databases, from which 33 scientific documents were selected and analyzed by targeted sampling. To analyze the findings, codes were extracted from the text, and categories were formed, and finally, the final model was developed. In the end, to check the validity of the research findings, the focus group method was used, during which the research findings were presented, corrected, and completed in the focus group of 5 people of governance and cognitive experts.
FindingsThe findings of the current research indicate the identification of 12 categories for cognitive governance, including cognitive approach, cognitive problem-solving, cognitive policy-making, cognitive regulation, cognitive future research, cognitive monitoring and evaluation, cognitive modeling, cognitive self-governance, cognitive intelligence, cognitive competencies, and finally ruling cognitive sciences. The cognitive approach is the basis of cognitive governance, which solves cognitive issues in governance with the help of cognitive intelligence and cognitive modeling. The functions of cognitive policy-making, cognitive regulation, and cognitive decision-making, which form the main body of cognitive governance to operationalize it, are produced in response to issues and are continuously evaluated and cognitively monitored. Such a level of knowledge and action can visualize the future and use cognitive science for this purpose, so the future of cognitive research looking at the creation of the future with the help of cognitive science is proposed in this model. The highest level of governance, which is cognitive self-governance, makes a cognitive system based on deep, nested, and comprehensive cognitions that realize self-governance. Such entanglement of variables and factors is strengthened by the two arms of cognitive science governance, which is the result of the rapid growth of cognitive technologies, as well as cognitive competencies, which guarantee the efficiency and effectiveness of cognitive governance actors. The cognitive governance model is a set of components and relationships between them that were described.
Discussion and conclusionIt can be concluded that cognitive science helps to better understand the complexity of governance by identifying blind spots, as well as simplification and analysis, and provides appropriate cognitive solutions and suggestions for governance. On the one hand, cognitive governance makes it easier to understand and face the complexities of governance, and on the other hand, the increasing growth of cognitive technologies strengthens the possibility of making cognitive studies and strategies more objective in governance. Cognitive governance aims at the two dimensions of governance being popular and based on smart technologies, and it connects human cognition to machine cognition and emerging technologies. Such cognitive capacity is needed by the phenomenon, concept, and practice of governance.
Keywords: Governance, complexity of governance, cognitive governance, cognitive sciences -
هدف
الکترونیکی کردن دولت، در پانزده سال اخیر اتفاق افتاده است و دولتها با پیشرفت فناوری، از دولت الکترونیکی به سمت دولت همراه (مبتنی بر موبایل) روی آوردند. نسل جدید دولت، دولت پلتفرمی است. از آنجا که پیش بینی فناوری های نوظهور، بخشی از آینده پژوهی است، الگوی آمادگی و اجرای دولت پلتفرمی به عنوان زیرساختی ترین مفهوم این فناوری در مقاله حاضر مورد توجه قرار گرفته است.
روشاین پژوهش از نوع کیفی بوده و روش انجام آن، رویکرد فراترکیب برای تحلیل داده های مستخرج از منابع منتخب است. در این تحقیق، بیش از 30 منبع برای تحلیل کیفی و کدگذاری انتخاب و استفاده شدند.
یافته هابا دسته بندی کدهای احصا شده، تعداد 65 شاخص شکل گرفت که در هفت لایه طبقه بندی شدند. بر این اساس، الزامات اساسی در تحقق دولت پلتفرمی عبارتند از: 1- حکمرانی خوب، 2- پارادایم شیفت دولت از ارائه دهنده خدمات به رهبر اکوسیستم، 3- پرورش جامعه کارآفرین و استارت آپی، 4- اعتماد دیجیتالی، 5- فراهم ساختن زمینه های رشد و توسعه، 6- تحول دیجیتال و 7- ایجاد ذهنیت تغییر و نوآوری باز در جامعه.
نتیجه گیرییافته ها حاکی از آن است که نسخه واحدی برای تحقق دولت پلتفرمی در سطح جهان وجود ندارد. بلکه؛ هر یک از دولت های دنیا با مولفه های خاص آن کشور مانند فرهنگ دیجیتال، بودجه و اعتبارات، حریم دیجیتال، استعداد دیجیتال و... الگویی سفارشی برای تحقق دولت پلتفرمی خود، تدوین می کنند. الگوی حاضر می تواند به عنوان راهنمای سیاستگذاری برای ورود به دولت پلتفرمی آینده مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: الگوی آینده نگر, دولت به مثابه پلتفرم, دولت پلتفرمی, تحول دیجیتال, حکمرانیPurposeThe electronicization of government has happened in the last fifteen years, and governments have moved from e-government to mobile governments with the advancement of technology. The new generation of governments is the Government as a Platform (GaaP). Since the prediction of emerging technologies is part of futures studies, The Government as a Platform preparedness and implementation model is considered the most infrastructure concept of this technology in this article.
MethodThis is a qualitative study which is conducted using the meta-analysis approach to analyze data extracted from different selected sources. In this study, more than 30 sources are selected and used for qualitative analysis and coding.
ResultsBy categorizing the obtained codes, 65 indexes are formed and classified into seven layers. In this regard, the essential requirements in realizing GaaP are: 1- good governance, 2- government’s paradigm shift from service provider to ecosystem leader, 3- cultivating entrepreneurial and startup communities, 4- digital trust, 5- providing the foundation for growth and development, 6- digital transformation and 7- creating a mindset of change and open innovation in society.
ConclusionThe results of this study indicate that there is no a specific version for realizing GaaP in the world. However, considering the specific components, such as digital culture, budget and credits, digital privacy, and digital talent, of a country, the government formulates a customized model for realizing its own version of GaaP. The curent model can be used as a guide for policy to entering the future Government as a Platform.
Keywords: Future Approach, Government as a Platform, Digital Transformation, Governance -
زمینه و هدف
موضوع حکمرانی نوین به ویژه در کشورهای درحال توسعه درراستای استقرار و نهادینه سازی جامعه مدنی در سیاست های مربوط به اعطای کمک ها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است که با هدف دستیابی به توسعه پایدار مطرح شده و در آن بر کاهش فقر، ایجاد شغل و رفاه پایدار، حفاظت و تجدید حیات محیط زیست و رشد و توسعه زنان تاکید می شود. هدف اصلی این مقاله، شناسایی و واکاوی عوامل موثر بر حکمرانی نوین مبتنی بر کارکردهای هوش مصنوعی فرماندهی انتظامی ج.ا.ا است.
روشپژوهش از لحاظ هدف، داده بنیاد و از لحاظ روش، گرندد تئوری است. جامعه پژوهش را صاحب نظران حوزه مدیریت متخصص در زمینه مدیریت دولتی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات (صاحب کتاب یا مقاله) و مدیران، معاونان و کارشناسان ارشد در بخش هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات تشکیل دادند. براساس معیار اشباع نظری، 17 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد.
یافته هادر این پژوهش 146 مفهوم اولیه (شناسه باز)، 27 مفهوم اصلی (شناسه محور) با رویکرد داده بنیاد (روش گرندد تئوری) به دست آمد. که در قالب الگواره ای شامل 6 شناسه انتخابی مشتمل بر عوامل علی (4 مولفه و 20 شاخص)، عوامل زمینه ای (6 مولفه و 39 شاخص)، عوامل راهبردی (5 مولفه و 35 شاخص)، عوامل مداخله گر(3 مولفه و 14 شاخص)، پدیده اصلی (4 مولفه و 18 شاخص) و پیامدها (5 مولفه و 20 شاخص) ارائه شد.
نتایجنتیجه این پژوهش نشان داد که پدیده های اصلی (نهادینه سازی شعائر دینی، گسترش نقش محوری مدیران، اخلاق فردی، لایق پروری و بهینه سنجی)، تاثیر بیشتری نسبت به سایر مقوله ها در الگوواره داشته است.
کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی نوین, هوش مصنوعی, فرماندهی انتظامی ج.ا.اBackground and purposeThe new governance is an issue, especially in the development of the issue in the establishment and institution of civil society in the policies related to the granting of aid from a special position, which is raised with the aim of achieving sustainable development and in which it is reduced. Poverty, job creation and sustainability, growth and development of the environment and development of women become life.
MethodThe research was carried out in terms of purpose, basis, and method of theory. The research community of experts in the field of management in the field of government management, human resources and information technology (book or internal article) and managers and assistants and senior experts in the field of artificial intelligence and information technology created. Theoretical saturation software 17 people were selected by purposive sampling method. The data were collected and standardized by semi-structured interview using maxqda12 software.
FindingsThe findings of this research yielded 146 basic concepts(open code), 27 main concepts(personality code), which in the form of a paradigm model includes 6 codes including causal factors(4 components and 20 indicators), background factors(6 components) and 39 indicators), strategic factors(5 components and 35 indicators), intervening factors(3 components and 14 indicators), the main phenomenon(4 components and 18 indicators) and consequences(5 components and 20 indicators) were presented.
ResultsThe result of this research indicated that the main phenomena (institutionalization of religious rites, expansion of the central role of managers, individual ethics and qualification and optimization) had a greater impact than other categories in the paradigm model.
Keywords: Governance, Modern Governance, Artificial Intelligence, Police Command Of J.A.A -
مقدمه و اهداف
در فرایند سیاستگذاری، بررسی تطورات سیاستی در هر مساله یا موضوع، امری است اجتناب ناپذیر، تا بتوان تجربیات گذشته را چراغ راه آینده سیاستگذاری قرار داد. این امر مستلزم استخراج مدلی درخور است که با آن بتوان توصیف هوشمندانه از عملکرد واقعی سیاستگذار در دستیابی به اهدافش ارائه کرد. فقدان مدلی شایسته در بررسی ها، انتزاعی بودن مدل ها، عدم پوشش پروسه های واقعی خط مشی گذاری در بررسی ها، فاصله گرفتن سیاستگذار از تکالیف کلان و استغراق در جزئیات، مهم ترین براهینی است که مثبت احتیاج سیاستگذاران، بویژه سیاستگذاران حوزه فرهنگ به برخورداری از الگویی شایسته در این خصوص است. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مفهومی کارآمد و موثر در بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است.
روشبا انتفاع از اسلوب تحقیق اکتشافی و استراتژی تئوری مفهوم سازی بنیادی و با مصاحبه با 61 نفر از متخصصین و دست اندرکاران در دستگاه ها و نهادهای ذیربط، مدل مذکور استخراج شد. بمنظور تحلیل داده ها از شیوه مقایسه مداوم در مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهره گرفته شده است. مبتنی بر کدگذاری های صورت گرفته، نخست 870 کد اولیه، مشخص شد.بررسی روایی تحقیق، بر عهده مصاحبه شوندگان و متخصصین بوده که مورد تایید قرار گرفته است. همچنین با بهره برداری از شیوه مطالعه حسابرسی فرآیند پایایی تحقیق نیز مورد تایید قرار گرفت.
نتایجتجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که الگوی مفهومی بررسی تطورات سیاستی در حکمرانی فرهنگی ج.ا.ا، یک ماتریس سه بعدی، واجد 11 طبقه (نوع فعالیت سیاستی) به جهت فرایندی و 11 مقوله (جنس فعالیت سیاستی) به جهت شکلی و هشت دسته به جهت محتوایی می باشد.
بحث و نتیجه گیریانواع فعالیت های سیاستی شامل موارد زیر است:
اجرایی و تصدی گرایانه (مباشرتی)
حمایت معنوی (هدایتی)
حمایت مادی
مشارکتی (سهیم در اجرا)
سیاستگذاری و برنامه ریزی
تقنینی
نظارتی
صدور مجوز
هماهنگی تعاملاتی
ستادی مدیریتی عمومی
تقابل با جریان توسعه ای و ترویجی
جنس فعالیت های سیاستی شامل موارد زیر می باشد:
آموزشی
پژوهشی
هنری
استعدادیابی
حفظ و نگهداری آثار موسیقیایی
مالکیت مادی و معنوی اثر
تبلیغی ترویجی
رسانه ای
تملک و تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری
مجازی و رسانه های دیجیتال
ستادی و مدیریتی تخصصی
هشت دسته محتوایی نیز شامل موارد زیر است:
عرفی گرایی یا سکولاریزیم
دموکراتیزاسیون
توسعه گرایی و مدرنیزاسیون
ملی گرایی در سایه امت گرایی
اصلاحات اجتماعی و اقتصادی
خانواده گرایی
شریعتمداری
انقلابی گری
در پایان، پیشنهاد می شود با بهره گیری از مدل ارائه شده در این تحقیق و با استفاده از شیوه های علمی و کاربردی، آسیب های نظام حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی شناسایی و مبتنی بر آن سیاست های کلان و بخشی جمهوری اسلامی ایران در حوزه فرهگ، تدوین گردد.کلید واژگان: خط مشی گذاری, تطورات سیاستی, طراحی مدل, تئوری مفهوم سازی بنیادی, فرهنگ, حکمرانیIntroduction and ObjectivesIn the policy-making process, it is necessary to review the policy developments in each issue; to make the past experiences a beacon for future policy-making. This requires the production of an appropriate model that provides an intelligent description of the actual performance of policy in achieving its goals. The lack of a proper model in the studies, the abstractness of the models, the lack of coverage of the real policy-making processes in the studies and the avoidance of taking policy from macro tasks and absorbing details are the most important arguments that seem to be positive for policymakers, especially policymakers in the field of culture. The current research aims to design an efficient conceptual model and management in the investigation of governance policies in the Islamic culture of the Islamic Republic of Iran.
MethodTherefore, by taking advantage of the exploratory research style and grounded theory strategy and by interviewing 61 experts, the mentioned model was extracted. To analyze the data, the method of continuous comparison was used in the stages of open, central, and selective coding. Based on the coding, the first 870 primary codes were determined.The validity of the research was verified by the interviewees and experts. Also, by using the method of audit study, the reliability of the research process was confirmed.
ResultsThe analysis of the data showed that the conceptual model for investigating policy developments in the cultural governance of the Islamic Republic of Iran is a three-dimensional matrix that has 11 classes, 11 categories, and eight categories from a content point of view.
Discussion and ConclusionsTypes of political activities include the following:
executive and corporate-oriented (community)
Spiritual support (guidance)
Material support
Participatory (participating in implementation)
Policy making and planning
Legal
Supervisory
Licensing
Interactive coordination
General management headquarters
Opposition to development and promotion flow
The types of political activities include the following:
Educational
Research
Henry
Talent search
Preservation of musical works
Material and intellectual ownership of the work
Promotional advertising
Media
Software and hardware acquisition and equipment
Virtual and digital media
Specialized headquarters and management
Eight content categories also include the following:
Secularism or secularism
Democratization
Developmentalism and modernization
Nationalism in the shadow of "Ummah-ism"
Social and economic reforms
Family Orientation
Religiosity
Revolutionism
In the end, it is suggested that by using the model presented in this research and using scientific and practical methods, the damage of the governance system and cultural policymaking should be identified and based on that, macro and sectoral policies of the Islamic Republic of Iran in the field of culture should be formulated.Keywords: Policy Making, Policy Developments, Model Design, Grounded Theory, Culture, Governance -
زمینه و هدف
تغییرات سریع محیطی، سازمان ها را به اعمال تغییرات انطباقی برای بقا و رشد ملزم می کند. ایجاد زمینه های انطباق کارکنان به منظور پاسخ گویی به تقاضا و الزامات محیط های ناپایدار، یکی از مشکلات اصلی سازمان های امروزی است و وجود حکمرانی منابع انسانی در سازمان ها، ضمن حفظ استقلال بخش ها، زمینه تعامل و همکاری بین واحدها را نیز ایجاد می کند. هدف اصلی پژوهش، ارائه مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی (سازمان تامین اجتماعی) است.
روشاین پژوهش از نوع کیفی، تفسیری و استقرایی است که در آن، رویکرد مطالعه تک موردی با روش تحلیل تجانس اجرا شده است. در فرایند جست وجو، فقط مطالعاتی مدنظر قرار گرفتند که به پرسش پژوهش پاسخ دهند. در نهایت، با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور، پژوهش هایی انتخاب شدند که با پرسش یا هدف پژوهش ارتباط دارند.
یافته هاپس از بررسی نتایج مطالعات منتخب مرورشده، 14 مقوله فرعی در چهار قالب اصلی مدیران عالی، مدیران صف، متخصصان منابع انسانی و کارکنان مشخص شد. این مقوله ها در کنار مفاهیمی همچون ایفای نقش یک رهبر تحول آفرین، خط مشی گذاری و... مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان تامین اجتماعی را می سازند.
نتیجه گیریبا توجه به مصاحبه های انجام شده در دو سطح مدیران و کارشناسان، مفاهیمی همچون ایفای نقش رهبر تحول آفرین، ایفای نقش فعال و برتر در کمیته های منابع انسانی، ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری، توسعه بینش فردی و سازمانی و ارتباطات شفاف بین واحدها تکمیل کننده مدل نهایی هستند. همچنین، مقوله متخصصان منابع انسانی، در سازمان تامین اجتماعی، مهم ترین نقش را ایفا می کند.
کلید واژگان: حکمرانی, منابع انسانی, حکمرانی منابع انسانی, توسعه منابع انسانی پایدار, سازمان تامین اجتماعیBackground & PurposeRapid environmental changes require organizations to apply adaptive changes for survival and growth. Creating the fields of employee adaptation to respond to the demand and requirements of unstable environments is one of the main challenges of today's organizations and the existence of resource governance. Human resources in organizations, while maintaining the independence of departments, also creates an environment for interaction and cooperation between units. The main goal of this research is to present the governance model of human resources in government organizations (social security organization).
MethodologyThis research is of a qualitative, interpretive, and inductive type, and the approach of a single case study was implemented with the homogeneity analysis method. In the search process, only studies that answer the research question are desired. Finally, using the criterion sampling method axis, studies were selected that were related to the question or purpose of the research.
FindingsAfter investigating the results of the reviewed selected studies,14 subcategories in the form of 4 main forms of senior managers, line managers, human resource professionals, and employees were identified. which are defined along with concepts such as playing the role of a transformative leader, policy making. These subcategories construct the model of governance human resources in the social security organization.
ConclusionAccording to the interviews conducted at two levels of managers and experts, concepts such as playing the role of a transformative leader, playing an active and superior role in human resources committees, creating a balance between stability and innovation, developing individual and organizational insight and communication transparent between units, complete the final model. Also, the category of human resources professionals plays the most important role in the social security organization.
Keywords: Governance, human resources, human resources governance, Sustainable human resource development, social security organization
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.