به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عملکرد شرکت » در نشریات گروه « مالی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عملکرد شرکت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه ملکی امیری، سید علی نبوی چاشمی*، عرفان معماریان

    هدف پژوهش حاضر بررسی تئوری سلسله مراتبی در تبیین نقش منابع تامین مالی برعملکرد شرکت های تصاحب شده طی سال های 1394 تا 1398می باشد. در این پژوهش روش های تامین مالی، با استفاده از مدل سلسله مراتبی از متغیرهای سود انباشته، نسبت بدهی و اهرم مالی سنجیده می شود و برای اندازه گیری عملکرد شرکت از متغیرهای بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها و نسبت کیوتوبین استفاده شده است. نتایج این پژوهش با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی نشان می دهد هرچه شرکت از سودانباشته به میزان بیشتری برای تامین مالی استفاده نماید، موجب افزایش بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها و بهبود عملکرد شرکت می شود. همچنین، افزایش نسبت بدهی به عنوان منبع تامین مالی موجب افزایش بازده حقوق صاحبان می گردد و این در حالی است که با افزایش اهرم مالی، بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها کاهش می یابد. همچنین در این پژوهش هیچ گونه رابطه معنی داری بین منابع تامین مالی و ارزش شرکت مشاهده نگردید.

    کلید واژگان: روش های تامین مالی, ادغام و اکتساب, عملکرد شرکت, نظریه سلسله مراتبی
    Fatemeh Maleki Amiri, Seyed Ali Nabavi Chashmi *, Erfan Memarian

    The purpose of this study is to explain the role of financing sources mergers and acquisitions on corporate performance based on Pecking Order Theory. What distinguishes this research from other mergers and acquisitions is the variable financing methods that are measured using a Pecking Order Theory of debt ratios, accumulated profits, and financial leverage. And to measure the firm's performance, variables such as equity returns, asset returns and the Kyotubin ratio are used.This study, using regression data on a sample of companies listed in the Tehran Stock Exchange that were acquired by other companies during the years 1391 to 1395, It shows that the source of financing of mergers and acquisitions has a different impact on the performance of the company. Whatever the company uses its debt ratio to fund, the company's performance has changed, increasing equity returns and decreasing returns on corporate assets. Also, increasing Retained earnings and Leverage as a source of financing , has increased the rate of return on assets and corporate performance, but the return on equity and value of the company has not changed.

    Keywords: Financing Sources, Merger, Acquisition, Company Performance, Pecking Order Theory
  • مهدی ارشادی، مژگان صفا *، زهره حاجیها، حسین مقدم
    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر جنجال های شرکتی بر عملکرد شرکت های در بورس اوراق بهادار تهران به اجرا درآمده است.

    روش

    در این تحقیق داده های مورد نیاز از نرم افزار رهاورد نوین، صورت های مالی شرکت ها و متن کاوی و همچنین سایت بورس اوراق بهادار تهران استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی داده های ترکیبی استفاده شد. نرم افزار مورداستفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار استاتا نسخه 14 می باشد.

    یافته ها

    نتایج فرضیه های تحقیق نشان می دهد که سه معیار محاسبه عملکرد (بازده دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام، ارز ش افزوده اقتصادی) تحت تاثیر منفی جنجالهای شرکت قرار می گیرند. به عبارت دیگر افزایش سطح جنجال با عوامل بحث برانگیز و تنش زا، توانایی مدیریت را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.

    نتیجه گیری

    تصور منفی توسط ذینفعان می تواند عواقب مختلفی از جمله افزایش ریسک مالی، افزایش هزینه بدهی، کاهش شهرت و اعتبار شرکت گردد که عملکرد شرکت را کاهش خواهد داد.

    کلید واژگان: عملکرد شرکت, بازده حقوق صاحبان سهام, بازده دارایی, جنجال های شرکتی, ارزش افزوده اقتصادی
    Mehdi Ershadi, Mozhgan Safa *, Zohreh Hajiha, Hossein Moghadam
    Purpose

    This research was carried out with the aim of investigating the effect of corporate controversies on the performance of companies in the Tehran Stock Exchange.

    Method

    In this research, the required data were extracted from Rahavard Novin software, financial statements of companies and text mining, as well as the Tehran Stock Exchange website. The statistical population of the current research is the companies listed in the Tehran Stock Exchange in the period from 1391 to 1400. In order to test the research hypotheses, the combined data model was used. The software used for data analysis is Stata version 14.

    Findings

    The results of research hypotheses show that three performance calculation criteria (return on assets, return on equity, economic added value) are negatively affected by company controversies. In other words, increasing the level of controversy with controversial and tension-causing factors reduces the ability of management to a significant extent.

    Conclusion

    The negative perception by the stakeholders can have various consequences, including increasing financial risk, increasing the cost of debt, reducing the company's reputation and credibility, which will reduce the company's performance.Keywords: corporate controversies, company performance, return on assets, return on equity, economic added value

    Keywords: Return On Assets, Return On Equity, Company Performance, Economic Added Value, Corporate Controversies
  • میلاد بدیعی*، محمدحسن ابراهیمی سروعلیا، مصطفی سرگلزایی

    شکل گیری نظام جدید حاکمیت شرکتی پس از سقوط انرون و ورلدکام در سال های ابتدایی قرن بیست و یکم در سطح جهانی و سرعت گرفتن روند واگذاری دارایی های دولت همگام با توسعه بازار سرمایه و تقویت سرمایه گذاری نهادی در سطح کشور، مسیله مالکیت و تاثیر آن بر عملکرد شرکت ها را به موضوعی مناقشه برانگیز در حوزه ادبیات مالی بدل ساخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان ساختار مالکیت با عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بر این اساس، پژوهش به بررسی اثر مالکیت نهادی و دولتی بر عملکرد مالی 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1400-1392 و با استفاده از روش پانل پویا پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از اثر مثبت مالکیت نهادی بر عملکرد شرکت های نمونه می باشند. همچنین سنجه های عملکردی مبتنی بر اطلاعات حسابداری، رابطه معنادار و منفی مالکیت دولتی بر عملکرد شرکت را نشان می دهند. سایر یافته های پژوهش بیانگر اثر مثبت اهرم مالی و نگاه مثبت سهامداران نسبت به سهام شرکت های بزرگ و رشدی در ارزیابی عملکرد مالی شرکت می باشند.

    کلید واژگان: روش پانل پویا, عملکرد شرکت, مالکیت دولتی, مالکیت نهادی
    Milad Badiei *, MohammadHasan Ebrahimi Sarve Oliya, Mostafa Sargolzaei

    The developmentof a new system of corporate governance after the collapse of Enron and WorldCom in the early years of the 21st century at the global level and the acceleration of the process of handing over government assets simultaneously with the development of the capital market and the strengthening of institutional investment at the country level, the issue of ownership and its impact has made the performance of companies a controversial topic in the field of financial literacy. The purpose of this research is to investigate the relationship between the ownership structure and the financial performance of companies listed in the Tehran Stock Exchange. Based on this, the research investigated the effect of the relationship between institutional and government ownership on the financial performance of 146 listed companies on the Tehran Stock Exchange from 2012 to 2021 using the dynamic panel(Panel GMM) method. The research results indicate the positive effect of institutional ownership on the performance of sample companies. Also, performance metrics based on accounting information show a significant and negative relationship between government ownership and company performance. Other findings of the research show the positive effect of financial leverage and the positive view of shareholders towards the shares of large and growing companies in evaluating the company's financial performance

    Keywords: Dynamic Panel, Firm Performance, Government Ownership, Institutional ownership
  • سیدعباس هاشمی*، علیرضا رهروی دستجردی، محمد حیدریان دولت آبادی
    هدف
    یکی از فرض های بسیار مهم فرضیه بازار کارا، عقلانیت سرمایه گذار است؛ در حالی که نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه مالی رفتاری خلاف آن را نشان می دهد. عقلانی نبودن رفتار سرمایه گذاران، نشیت گرفته است از ریسک موجود در بازارهایی با کارایی کمتر که آن ها را به تصمیم گیری بر اساس احساسات خود وادار می کند. تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران نیز بر عملکرد شرکت اثر می گذارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر دوسوگیری رفتاری سرمایه گذاران، شامل «زیان گریزی» به عنوان شاخصی از احساسات منفی و «اعتمادبه نفس بیش ازحد» به عنوان شاخصی از احساسات مثبت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
    روش
    بر همین اساس دو فرضیه تدوین شد. با استفاده از روش غربالگری، نمونه ای متشکل از 156 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1392 تا 1399 انتخاب و برای آزمون فرضیه ها، از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان دهنده ارتباط منفی زیان گریزی سرمایه گذاران با عملکرد اقتصادی شرکت و ارتباط مثبت اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران با عملکرد بازار شرکت است. همچنین مشخص شد که در بازار سرمایه ایران، سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران بر سوگیری زیان گریزی آن ها به میزان چشمگیری غلبه دارد.
    نتیجه گیری
    سوگیری زیان گریزی، به عدم فروش سرمایه گذاری زیان ده به علت ترس از تحقق زیان منجر می شود. بدبینی و وضعیت نامطلوب بازار بورس اوراق بهادار، سرمایه گذار را در انتخاب های سرمایه گذاری استراتژیک خود، به سمت زیان گریزی سوق می دهد و موجب کاهش عملکرد اقتصادی شرکت می شود. همچنین سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد، باعث می شود که سرمایه گذاران بدون دقت و توجه کافی و فقط بر اساس معیارهای ساده ای که در ذهن خود مدنظر دارند و مهم می پندارند، ریسک مرتبط با دارایی ها را دست کم بگیرند که به طور غیرمنطقی، باعث افزایش تقاضای آن ها برای اوراق بهادار پرخطر می شود. این افزایش تقاضا به افزایش قیمت اوراق بهادار و به دنبال آن، افزایش ارزش شرکت منجر می شود.
    کلید واژگان: تصمیم گیری احساسی, سوگیری رفتاری, زیان گریزی, اعتمادبه نفس بیش ازحد, عملکرد شرکت
    Seyed Abbas Hashemi *, Alireza Rahrovi Dastjerdi, Mohammad Heydarian
    Objective
    The efficient market hypothesis is based on the assumption that investors behave rationally, but studies in behavioral finance have contradicted this notion. The irrationality of investor behavior can be attributed to risk in less efficient markets, which can lead them to make decisions based on emotions. These emotional decisions impact firm performance. This study is to determine the influence of two investor behaviors, "loss aversion" and "overconfidence," on the performance of companies listed on the Tehran Stock Exchange. Loss aversion serves as an indicator of negative emotions, while overconfidence serves as an indicator of positive emotions. This study, to the best of our knowledge, is among the initial research in Iran's financial field to utilize loss aversion and overconfidence as indicators of negative and positive emotions, respectively.
    Methods
    Based on these objectives, two hypotheses were developed in this study. The statistical population of this research consists of companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE). Data required for the statistical analysis were obtained from various sources, including the Rahvard Novin software, the TSE Technology Management Company website, and the financial statements of the companies. To test these hypotheses, a sample of 156 companies, listed on the Tehran Stock Exchange between 2013 and 2020, was selected using the screening method. The research questions were answered using the panel data method, descriptive statistics, correlation analysis, and multivariate regression model.
    Results
    The findings shed light on the correlation between investors' behavior and the performance of companies on the TSE. The study reveals a strong negative correlation between investors' loss aversion and the economic performance of companies. This suggests that more loss-averse investors tend to contribute to the lower economic performance of companies. Furthermore, the study shows a positive correlation between investors' overconfidence and market performance. This suggests that companies with more confident investors tend to perform better in the market. Interestingly, the study also found that Iranian investors tend to be more overconfident than risk-averse, meaning that their overconfidence outweighs their tendency to be loss-averse. This generally optimistic attitude of investors in the TSE has a positive impact on the overall market performance by encouraging investment and boosting market confidence.
    Conclusion
    Loss aversion bias can lead investors to hold onto loss-making investments due to their fear of realizing losses. Pessimism and unfavorable stock market conditions may cause investors to prioritize avoiding losses over making strategic investment choices, ultimately reducing the economic performance of the company. Additionally, the overconfidence bias can cause investors to underestimate the risks associated with assets, leading them to base their investment decisions solely on simple criteria they deem important in their minds, without exercising sufficient care and attention. The rise in demand may lead to an increase in the securities' price, ultimately enhancing the overall value of the company.
    Keywords: Emotional decision-making, Behavioral Bias, Loss aversion, Overconfidence, firm performance
  • نیما افضل پور، فرزین رضایی*، عبدالصمد خلعتبری لیماکی
    مدیریت تاثیر، رفتاری فرصت طلبانه و آگاهانه است که به عنوان راهبرد مدیریتی هدفمند در ارایه گزارش مالی جانب دارانه توسط مدیران در سازمان بیان می شود و با افشا کامل اطلاعات موثر و مرتبط با ارزیابی عملکرد شرکت ها، بر برداشت های استفاده کنندگان از اطلاعات تاثیر گذاشته و تصورات آنان را در جهت دستیابی یا حفاظت از منافع خود تغییر می دهد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر حمایت از سهامداران اقلیت و شکیبایی سهامداران اکثریت بر ارتباط بین مدیریت تاثیر اطلاعات بر عملکرد شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور داده های مورد نیاز از 79 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1386 تا 1395جمع آوری گردیده است. نتایج پژوهش حاکی است، که مدیریت تاثیر اطلاعات اثر منفی و معنی داری بر عملکرد شرکت دارد و حمایت از سهامداران اقلیت رابطه ی مدیریت تاثیر اطلاعات بر عملکرد را تقویت می کند و شکیبایی سهامداران اکثریت رابطه ی مدیریت تاثیر اطلاعات بر عملکرد را تقویت می کند اما تاثیر بهبودی در رابطه بین مدیریت تاثیر اطلاعات با عملکرد از طریق شکیبایی سهامداران اکثریت بیشتر از حمایت از سهامداران اقلیت بدست نمی اید.
    کلید واژگان: حمایت از سهامداران اقلیت, شکیبایی سهامداران اکثریت, مدیریت تاثیر اطلاعات, عملکرد شرکت
    Nima Afzalpour, Farzin Rezaei *, Abdolsamad Khalatbari Limaki
    Impact management is an opportunistic and informed behavior that is expressed as a targeted management strategy in the presentation of a bi-directional financial statement by the managers in the organization, and by fully disclosing the effective information related to the performance appraisal of companies, affect the perceptions of users of information and their perceptions in the direction Acquiring or protecting its interests. The purpose of this study was to investigate the effect of supporting minority shareholders and the majority shareholders' fortitude on the relationship between managing information impact on corporate performance in companies admitted to Tehran Stock Exchange. For this purpose, the required data from 79 listed companies in Tehran Stock Exchange during the period of 2008 to 2017 was collected. The results of the research indicate that information management has a negative and significant effect on the company's performance, and support for minority shareholders strengthens the relationship between information management and performance, and the majority shareholder's patience strengthens the relationship between information management and performance impact, but the impact The recovery between the management of the impact of information on performance and the willingness of majority shareholders is no more than the protection of minority shareholders.
    Keywords: Support for minority shareholders, Most shareholder endurance, Impact management information, Corporate performance
  • حسین رستمی، فرزین رضایی*، عبدالصمد خلعتبری

    مدیریت تاثیر، رفتاری فرصت طلبانه و آگاهانه است که به عنوان راهبرد مدیریتی هدفمند در ارایه گزارش مالی جانب دارانه توسط مدیران در سازمان بیان می شود که بر برداشت های استفاده کنندگان از اطلاعات تاثیر گذاشته و تصورات آنان را در جهت دستیابی یا حفاظت از منافع خود تغییر می دهد. اعمال نظارت های مناسب توسط سهامداران اکثریت، رفتار فرصت طلبانه و سودجویانه مدیران را محدودتر می کند. بنابراین، نقش سنتی مکانیزم های حاکمیت شرکتی، سرکوب رفتار فرصت طلبانه برای محافظت از سهامداران شرکت است. هدف این پژوهش آزمون مدیریت تاثیر اطلاعات بر عملکرد با تاکید بر نقش تعدیلی شکیبایی سهامداران اکثریت در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از بعد روش شناسی از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است. بدین منظور داده های مورد نیاز از 79 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1386 تا 1395جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، مکانیزم های مختلف راهبری شرکتی که برای هدایت و کنترل شرکت‎ها به صورت درون و برون سازمانی وجود دارد سبب کاهش رفتارهای مدیریت تاثیر اطلاعات می شود. نتایج فرضیات موید آن است که مدیریت تاثیر اطلاعات اثر منفی و معنی داری بر عملکرد شرکت دارد اما شکیبایی سهامداران اکثریت رابطه ی مدیریت تاثیر اطلاعات بر عملکرد شرکت را تقویت می کند.

    کلید واژگان: شکیبایی سهامداران اکثریت, مدیریت تاثیر اطلاعات, عملکرد شرکت
    Hosein Rostami, Farzin Rezaei *, Abdolsamad Khalatbari

    Impact management is an opportunistic and informed behavior that is expressed as a targeted management strategy in the presentation of a bias report by managers in an organization that affects users' perceptions of information and changes their perceptions to achieve or protect their interests. Applying appropriate supervision by majority shareholders tends to limit the opportunistic and profitable behavior of managers. Hence, the traditional role of corporate governance mechanisms is the suppression of opportunistic behavior to protect corporate shareholders, and is Carter's performance. The purpose of this study is to investigate the effect of the moderator of majority tolerance on information management and corporate performance in Tehran Stock Exchange. The purpose of this research is applied and from the methodological point of view is descriptive-correlational research. For this purpose, the required data from 79 listed companies in Tehran Stock Exchange during the period of 2007 to 2016 was collected. The results of the research indicate that the various corporate governance mechanisms that are used to direct and control companies internally and externally reduce the impact of information management practices. The results of assumptions indicate that information management has a negative and significant effect on the firm's performance, but the majority shareholder's patience reinforces the relationship between information management and performance impact.

    Keywords: majority shareholder endurance, information impact management, company performance
  • نیکو محمدشریفی، سید علی نبوی چاشمی*، ناصرعلی یدالله زاده طبری

    بر خلاف مدیریت ریسک سنتی که در آن ریسک های فردی به طور جداگانه در "سیلوهای ریسک " اداره می شوند، مدیریت ریسک سازمانی به شرکت ها این امکان را می دهد تا طیف گسترده ای از خطرات را به شیوه ای یکپارچه و گسترده در شرکت مدیریت کنند. مطالعات بین المللی نشان داده اند که تکامل مدیریت ریسک سنتی به سمت یک چشم انداز کل نگر و اتخاذ مدیریت ریسک سازمانی، عملکرد شرکت را از منظر استراتژیک افزایش داده است. این پژوهش به بررسی تاثیر مدیریت ریسک سازمانی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (اندازه گیری شده توسط نسبت Q توبین) در فرآیند ادغام و اکتساب با استفاده از الگوی دو مرحله ای هکمن در قلمرو زمانی 1392 تا 1397 پرداخته است. نمونه آماری پژوهش شامل 54 شرکت هدف عضو بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج مرحله اول نشان داد که متغیرهای اندازه شرکت، اهرم مالی و متغیر کنترل صنعت رابطه معنی داری در مدل عوامل تعیین کننده مدیریت ریسک سازمانی دارد. در مرحله دوم تایید شد که مدیریت ریسک سازمانی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فرآیند ادغام و اکتساب اثر معناداری دارد.

    کلید واژگان: مدیریت ریسک سازمانی, روش دو مرحله ای هکمن, ادغام, عملکرد شرکت
    Nikoo Mohammad Sharifi, Seyed Ali Nabavi Chashmi *, NaserAli Yadollahzade Tabari

    Oppose to traditional risk management where individual risks are managed separately in "risk silos", corporate risk management enables companies to manage a wide range of risks in a seamless and comprehensive way. International studies have shown that the evolution of traditional risk management to a holistic perspective and the adoption of Enterprise risk management have enhanced the firm's performance from a strategic perspective. This study investigates the impact of enterprise risk management on the performance of listed companies in the Tehran Stock Exchange (measured by Tobin's Q ratio) in the merger and acquisition process using Heckman's two-stage model over the period 1392 to 1397. The statistical sample of the study consists of 54 target companies of Tehran Stock Exchange. The results of the first stage showed that the variables of firm size, financial leverage and industry control variable had a significant relationship with the determinants of enterprise risk management. Secondly, it was confirmed that organizational risk management had a significant impact on the performance of listed companies in the merger and acquisition process.

    Keywords: Enterprise Risk Management, Heckman Two-Step Method, merger, Firm Performance
  • حسین فخاری، مهراب نصیری*

    این پژوهش به بررسی تاثیر عملکرد شرکت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را در طی سال های 1392 تا 1396 پرداخته است. نمونه پژوهش شامل 500 مشاهده می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه به روش داده های تابلویی مورد آزمون قرار گرفتند. متغیرهای مستقل شامل نرخ بازده دارایی ها، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت، شاخص Q توبین و سود هر سهم بوده و متغیر وابسته پژوهش را ریسک سقوط آتی قیمت سهام تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین عملکرد شرکت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بعبارتی با توجه به عملکرد یک شرکت، می توان جهش یا سقوط آتی قیمت سهام را پیش بینی و نسبت به خرید یا فروش سهام آن شرکت اقدام کرد.

    کلید واژگان: ریسک سقوط قیمت سهام, اخبار بد, عملکرد شرکت
    Hossein Fakhari, Mehrab Nasiry *

    One of the main concerns of investors is the Stock price crash risk in the market and research in this field may be so important for the Capital. Increasing stock price crash risk makes investors pessimistic about investing in the securities exchange and this may cause them to go out of the capital market. This research studied the effect of the firm’s operation and the future risk of price fall of the equities in the firms accepted by the securities exchange of Tehran between 2012-2016. The sample includes 500 observation. The independent variables consist of rate of the return of the assets, ratio of market value to office value of the firm and Toobin’s Q index and the profit of each equity and the depended value is the future stock price crash risk. The findings suggested that there is negative significant relation between the firm’s operation (the rate of return of the assets, the ratio of the market value to office value of the firm, the Toobin’s Q index and the profit of each equity) and future stock price crash risk in the firms accepted by the securities exchange of Tehran. In other words we can anticipate the future mutation or stock price crash risk with looking at the firm’s operation and take action to buy or sell that firm’s equities.

    Keywords: Stock price crash risk, Bad News, Corporate Performance
  • سید حمزه خرم نسب، فرهاد حسین زاده لطفی*، محمدرضا شهریاری، مانی شریفی

    هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت یکپارچه زنجیره تامین الکترونیکی کالا و تاثیر آن بر عملکرد شرکت در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب است. تحقیق حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه مورد مطالعه این تحقیق کلیه کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بود که یک نمونه متشکل از 793 نفری از آنها انتخاب گردید. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بود، این پرسشنامه مبتنی بر 83 گویه بوده است که پایایی آن با استفاده از معیار آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و بارهای عاملی تایید گردید و روایی آن نیز از طریق سه روش روایی محتوی، روایی همگرا  و روایی افتراقی  با استفاده از حداقل مربعات جزیی تایید گردید. داده ها به روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد برازش مدل پیشنهادی مناسب است و تاثیر معنادار مدیریت یکپارچه زنجیره تامین الکترونیکی کالا، ریسک زنجیره تامین الکترونیکی و مزیت رقابتی بر عملکرد شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب تایید شد از سوی دیگر نتایج موید این بوده است  که هم  مزیت رقابتی و هم ریسک زنجیره تامین الکترونیکی  بر رابطه بین مدیریت یکپارچه زنجیره تامین الکترونیکی کالا و عملکرد شرکت ملی مناطق نفتخیز نمی-توانند نقش تعدیلگر را ندارند.

    کلید واژگان: مدیریت یکپارچه زنجیره تامین الکترونیکی کالا, مزیت رقابتی, ریسک زنجیره تامین, عملکرد شرکت
    Seyed Hamzeh Khorram Nasab, Farhad Hosseinzadeh Lotfi *, MohammadReza Shahriari, Mani Sharifi

    The purpose of this study is to present an integrated management model for electronic supply chain of product and its effect on the National Iranian South Oil Company. Present study based on the purpose is an applied type and based on the nature is a descriptive - correlation type. The population under study consisted of all employees of National Iranian South Oil Company that 512 subjects were selected as sample. The data collection tool was a questionnaire that its reliability was confirmed using Cronbach's alpha, composite reliability and factors load. Validity of the questionnaire was confirmed using three methods of content validity, convergent validity and discriminant validity at partial least squares.Data analysis was performed using structural equations and partial least squares methods in SmartPlus software. The results showed that the proposed model is product fitted and the significant effect of integrated management for electronic supply chain and competitive advantage was confirmed on the performance of the National Iranian South Oil Company. But, the effect of the risk of electronic supply chain on the company's performance was rejected. Also, the results of moderator assumptions showed that competitive advantage affects the relationship between integrated management for the electronic supply chain and the performance of the National Iranian South Oil Company, but the risk of the electronic supply chain does not have a moderating role in this relationship.

    Keywords: Integrated Management, Electronic Supply Chain of Product, Competitive advantage, Risk, Performance, National Iranian South Oil Company
  • محمد اقبال نیا، بابک حاجی زاده، عباس ابراهیمی*

    در این پژوهش، تاثیر بازارهای اولیه و ثانویه بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» بعد از عرضه عمومی اولیه در یک چارچوب یکپارچه بررسی می شود؛ چراکه هر دو بازار به نوعی با هم تعامل دارند و شرکت ها از هر دو بازار تاثیر می پذیرند. این مطالعه درصد سهام عرضه شده توسط مالکان اولیه شرکت در عرضه عمومی اولیه را به عنوان متغیر بازار اولیه و حساسیت سرمایه گذاری به قیمت و محتوای اطلاعاتی قیمت سهام را به عنوان متغیرهای بازار ثانویه در نظر می گیرد؛ همچنین از نسبت های سود عملیاتی به دارایی، فروش به دارایی و سود خالص به دارایی به عنوان متغیرهای عملکرد استفاده می شود. این پژوهش با استفاده از داده های 51 شرکت و روش رگرسیون های چارکی ناپارامتریک طی سال های 1380 تا 1397 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد چنانچه بازار اولیه بر مبنای درصد سهام عرضه شده توسط مالکان شرکت در نظر گرفته شود، متغیر مزبور بر عملکرد شرکت ها اثرگذار نیست؛ از طرفی در رابطه با تاثیر بازار ثانویه بر عملکرد شرکت ها ملاحظه شد که حساسیت سرمایه گذاری به قیمت سهام ابتدا به صورت معکوس و سپس به صورت مستقیم بر عملکرد شرکت ها تاثیر می گذارد؛ همچنین بین محتوای اطلاعاتی قیمت سهام و متغیر عملکردی فروش رابطه ای معکوس وجود دارد.

    کلید واژگان: بازار اولیه, بازار ثانویه, عملکرد شرکت, حساسیت سرمایه گذاری به قیمت, محتوای اطلاعاتی قیمت سهام
    Mohammad Eghbalnia, Babak Hajizadeh, Abas Ebrahim*

    This paper investigates the effects of primary and secondary equity markets on Tehran Stock Exchange’s firms’ performance after IPO in an integrated framework; because both markets interact closely in reality and firms are affected by both. This paper usesshare sold by initial owners in IPO as proxy for primary market and investment-to-price sensitivity and stock price informativeness as proxies for secondary market. This paper also utilizes EBIT-to-Assets, Sales-to-Assets and Net income-to-Assets as proxies for firm’s performance. A non-parametric quantile regression is employed for 51 firms over the period of 2001-2019. The results show that if we consider shares sold by initial owners as primary market, this factor does not affect firm’s performance; while in the secondary market, investment-to-price sensitivity hasat first negative effects thereafter affects performance positively and also there is a negative relationship between stock price informativeness and Sales-to-Assets.

    Keywords: Primary Markets, Secondary Markets, Firm Performance, Investment-to-Price Sensitivity, Stock Price Informativeness
  • آمنه بذرافشان*

    به رغم اهمیت موضوع پویایی مجامع عمومی سهامداران، تاکنون تحقیقات اندکی در این زمینه انجام شده است و یافته های نظری نیز پیامدهای ناهمخوانی را پیش بینی نموده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میزان مشارکت سهامداران حاضر در مجمع عمومی صاحبان سهام با عملکرد مالی و مالیاتی می باشد. این پژوهش به لحاظ روش از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. در این راستا از سه معیار میزان بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین جهت اندازه گیری عملکرد مالی و معیار اجتناب مالیاتی جهت اندازه گیری عملکرد مالیاتی بهره برده شده است. با بهره گیری از مدل رگرسیون چند متغیره، نتایج حاصل از بررسی 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1395 نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین میزان مشارکت سهامداران و عملکرد شرکت وجود دارد. به این ترتیب در شرکت هایی که مجامع پویاتری دارند میزان بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین بیشتر است. بعلاوه نتایج نشان می دهد بین میزان مشارکت سهامداران حاضر در مجمع عمومی صاحبان سهام و اجتناب مالیاتی رابطه معناداری وجود ندارد.

    کلید واژگان: مشارکت سهامداران, عملکرد شرکت, اجتناب مالیاتی, راهبری شرکتی, پویایی مجمع
    Ameneh Bazrafshan *

    Despite the importance of the issue of the dynamics of shareholders general meetings, little research has been done in this regard, and the theoretical findings have also predicted the inconsistency outcomes. The purpose of this study is to investigate the relationship between the shareholder participation in the general meeting of shareholders with financial and tax performance. In this regard, three criteria have been used to measure the return on assets, return on equity returns, and Tobin's Q ratio for measuring financial performance and tax avoidance criteria for measuring tax performance. This research is descriptive-correlative manner. Using the multivariate regression model, the results of the survey of 95 companies listed in the Tehran Stock Exchange between 2009 and 2017 show a positive and significant relationship between the shareholder's participation rate and the firm's performance. Thus, in companies with more dynamic meetings, the rate of return on assets, return on equity and Tobin's Q ratio is higher. In addition, the results show that there is no meaningful relationship between the amount of shareholders participating in the general meeting of shareholders and tax avoidance.

    Keywords: Shareholder Participation, Corporate Performance, Tax avoidance, Corporate Governance, Dynamics of the Assembly Shareholder Meetings
  • اعظم محمدزاده *
    امروزه اهمیت ارزیابی عملکرد و عوامل موثر بر عملکرد شرکت ها یکی از مهم ترین حوزه های اقتصاد مالی را تشکیل می دهد بطوری که در این باره تحقیقات زیادی صورت گرفته است در همین راستا، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر عملکرد شرکت های بورسی با تاکید بر سیاست های پولی است. بر خلاف تحقیقاتی که در گذشته انجام شده است و برای عملکرد شرکت ها تنها به یک شاخص همچون سود یا درآمد اکتفا شده است در این تحقیق از شاخص جامع اف پیوتروسکی برای سنجش عملکرد شرکت ها استفاده شده است. داده های استفاده شده در این تحقیق، داده های سالانه دوره 1385 تا 1392 و برای 94 شرکت پذیرفته شده در بورس است و ابزارهای سیاست پولی شامل نرخ رشد تسهیلات اعطایی بانک ها، نرخ رشد نقدینگی، و نرخ سپرده قانونی است. نتایج تخمین مدل با روش GMM پانل پویای دیتا نشان می دهد که بین متغیرهای پولی و عملکرد شرکت ها رابطه معناداری وجود دارد. با افزایش تسهیلات اعطایی بانک ها و افزایش حجم نقدینگی مقدار شاخص پیوتروسکی نیز افزایش می یابد که نشان دهنده افزایش و بهبود عملکرد شرکت است. علاوه بر این کاهش نرخ سپرده قانونی بانک ها نزد بانک مرکزی نیز که یک ابزار سیاست پولی انبساطی است، باعث افزایش شاخص پیوتروسکی شده و عملکرد شرکت را بهبود می بخشد. بنابراین با توجه به اثرگذاری مستقیم سیاست های پولی بر شاخص های عملکردی شرکت ها، سیاست گذاران باید با دقت عمل بیشتری نسبت به اعمال هر گونه سیاستی اقدام نمایند.
    کلید واژگان: شاخص پيوتروسکي, عملکرد شرکت, متغير کلان اقتصادي, سياست پولي
    Azam Mohammadzadeh *
    Today the importance of evaluating performance and factors affecting corporate performance is one of the most important areas of the financial Economics So that research has been done on this. In this regard, the main purpose of this research is to examine the factors affecting the performance of Bourse companies with an emphasis on monetary policy. Contrary to previous research that for corporate performance has been captured only an indicator such as profit or income In this research, FPT Comprehensive Index has been used to measure the performance of companies. The data used in this research is annual data for the period from 1385 (2006) to 1392 (2013) and for 94 companies admitted to the stock exchange. And monetary policy instruments include the growth rate of bank's loan facilities, liquidity growth rates, and legal deposit rates. The results of model estimation using GMM dynamic data panel show that there is a Significance relationship between monetary variables and firm performance. With the increase in bank facilities and the increase in liquidity, the Piotroski F-Score index is also increasing which reflects an increase and improvement in the company's performance. Therefore, given the direct impact of monetary policies on corporate performance indicators, policymakers should be more careful about acting any other policy.
    Keywords: Piotroski F, Score index, Corporate Performance, Macroeconomic variable, Monetary policy
  • غلامرضا کرمی، علیرضا شهابی*
    میزان مالیات شرکت، نشان دهنده وجوهی است که از شرکت خارج می شود و در اختیار دولت قرار می گیرد؛ وجوهی که می توانند در پروژه های سرمایه گذاری مصرف شده و به ارزش آفرینی برای شرکت منجر شوند. بنابراین شرکت ها همواره در تلاش اند با به کارگیری سیاست های مالیاتی مختلف، برای کاهش وجوه نقد خروجی اقدام کنند. این پژوهش به دنبال ارائه و آزمایش مدلی برای پیش بینی سیاست مالیاتی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور 85 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. آزمون های آماری از طریق مدل معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت. برای سنجش عوامل فرهنگی از دو متغیر مذهب گرایی و اعتماد به دولت استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل فرهنگی از طریق متغیر میانجی عملکرد مالی بر چگونگی تدوین سیاست مالیاتی شرکت اثرگذارند. البته عوامل فرهنگی بدون حضور متغیر میانجی عملکرد مالی تاثیر معناداری بر سیاست مالیاتی شرکت ندارد. همچنین سایر نتایج نشان می دهد حضور مالکان دولتی و سهامداران نهادی، به تغییر سیاست های مالیاتی شرکت منجر شده است
    کلید واژگان: ساختار مالکیت, سیاست مالیاتی, عملکرد شرکت, عوامل فرهنگی
    Gholamreza Karami, Alireza Shahabi *
    Firms’ tax amounts represent cash outflows from firms to the governments. Cash flows which could be invested and create value for the firms. Therefore firms have been tried to restrict those cash outflows through implementing different tax policies. This research is about to develop and test a tax policy predictor model. Statistical model consist of 85 public firms listed on Tehran Stock Exchange (TSE). Structural equation modeling is the statistical instrument. Religion and trust in public sector are proxies for cultural values. Results indicate that cultural values affect firms’ tax policy while intermediating variables are in and have no impact when those intermediating variables are not included. Other findings show effects of capital structure on tax policy development by firms.
    Keywords: Capital Structure, Tax Policy, Cultural Values, Firm performance
  • محمد علی آقایی، سحر سپاسی*، مرتضی کاظم پور
    هدفپژوهش حاضر بررسی جامع روابط درونی ساختار سرمایه، جریان های وجه نقد آزاد، انتروپی تنوع پذیری محصولات و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از این رو، تعداد 107 شرکت در بازه زمانی 1388 تا 1393(642 سال- شرکت) مورد بررسی قرار گرفتند. ساختار سرمایه با اهرم بدهی، تنوع پذیری محصولات با معیار آنتروپی و عملکرد با شاخص کیوتوبین اندازه گیری شدند. هم چنین، برای اندازه گیری جریان های وجه نقد آزاد از مدل لن و پلسن (1989) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که جریان وجه نقد آزاد و اهرم بدهی بر عملکرد تاثیر مثبت و معنادار، تنوع پذیری محصولات بر عملکرد تاثیر منفی و معنادار، اهرم بدهی بر جریان نقد آزاد تاثیر منفی و معنادار، جریان وجه نقد آزاد و اهرم بدهی بر روی تنوع پذیری محصولات تاثیر مثبت و معنادار، شاخص کیوتوبین بر تنوع پذیری محصولات تاثیر منفی و معنادار، تنوع پذیری محصولات و شاخص کیوتوبین بر اهرم بدهی تاثیر مثبت و معنادار می گذارند.
    کلید واژگان: انتروپی تنوع پذیری محصولات, جریان وجه نقد آزاد, ساختار سرمایه, عملکرد شرکت
    Mohammadali Aghaei, Sahar Sepasi *, Morteza Kazempour
    The present study is a comprehensive review of the relationship between capital structure, free cash flow, diversification and firms performance. A total of 107 companies who were listed on theTehran stock exchange from 2008 to 2013 were studied. Tobin’s Q was used to measure firm performanc, Debt leverage was used to measure capital structure and diversification was used to measure entropy. The Lehn and Poulsen (1989) model was used to measure free cash flow.The results showed that free cash flow and debt leverage had positive and significant effects on performance and that diversification had a negative and significant effect. Debt leverage had a negative and significant effect on free cash flow and free cash flow and debt leverge had a positive and significant effect on diversification.Tobin's Q index showed a negative and significant effect for diversification. Diversification and Tobin's Q index showed positive and significant effects on debt leverage.
    Keywords: Entropy, Product Diversification, Free Cash Flow, Capital Structure, Firm Performance
  • رضا داغانی *، حسین اعتمادی، مسعود عزیزخانی، علی اصغر انواری رستمی
    از جمله عوامل برجسته در ادبیات مالی، پیگیری تصمیم های مدیریت هنگام تامین منابع مورد نیاز و بررسی شرایط متفاوت مالی شرکت در هنگام این رویداد است. به طوری که این پرسش مطرح شده است که آیا با پی جویی تصمیم مدیریت در هنگام تامین منابع مالی، می توان وضعیت شرکت (از نظر ساختار مالی و عملکرد آن) را پی گیری نمود. در این پژوهش با بررسی وضعیت تامین مالی، برای توصیف شرایط شرکت ها از مبانی نظری و ادبیات مالی نظیرزمان سنجی مدیریت و نظریه ترجیحی استفاده شده است. با استفاده از نمونه شامل بر1506 سال- شرکت طی دوره زمانی 1381 –1390 نتایج پژوهش شواهدی را در مورد پذیرش فرضیه زمان سنجی مدیریت برای شرکت های مورد مطالعه فراهم نکرده است. همچنین، نتایج نشان دهنده تاثیر منفی تامین مالی بر بازده بازار، برای شرکت های با خالص تامین مالی منفی بود. در بررسی شرایط شرکت ها در عرضه اولیه و کنترل آنها در مدل پژوهش، نتایج مشخص ساخته است که تامین مالی خالص مثبت این شرکت ها، تاثیر با اهمیتی بر بازده آنها داشته است. همچنین سایرنتایج پژوهش نشان داده است شرکت هایی که توانایی بهتری در استفاده از منابع داخلی دارند، عملکرد بهتری نیز در بازار داشته اند.
    کلید واژگان: فرضیه زمان سنجی, تامین مالی, انتخاب, عملکرد شرکت
    Reza Daghani *, Hossien Etemadi, Masoud Azizkhani, Aliasghar Anvarirostami
    Managerial financing decisions seem to change the predictions of the financial model about how often and under what circumstances firms use financial resources. The financial accounting literature uses market timing hypothesis, pecking order theories to explain management’s financing decision. We examine how market timing affects management’s net financing decision using a sample of firms listed in Tehran Stock exchange over the period of 2002 to 2011. Our results do not provide support for the market timing hypothesis. We also find a negative association between net financing and firms’ market return suggesting a negative impact of the net financing decision on firms’ return. Our results show no association between initial public offering and firms’ market return. This suggests that a suitable market return did not appear in initial public offerings. The findings also show that firms with an ability of using internal resources in its capital structure are more likely to perform well than expected in the capital market.
    Keywords: Management, Behavior, Market Timing hypothesis, financing
  • محمدرضا رستمی، مهدی عباسی اصل
    مهم ترین معیار سرمایه گذاری در بازار سرمایه ریسک و بازده شرکت ها می باشد، از این رو سرمایه گذارانی بیشترین موفقیت را کسب می کنند که به این دو معیار توجه ویژه ای داشته باشند. تغییر مدیریت شرکت ها منجر به تصمیمات متفاوتی در حوزه مالی شرکت ها می شود در نتیجه جزء عوامل اثر گذار بر ریسک و بازدهی شرکت ها محسوب می گردد. در این پژوهش ارتباط بین تغییر مدیریت شرکت با ریسک نکول و عملکرد شرکت در بازار سرمایه ایران برای دوره زمانی 1385 تا 1390 با نمونه ای از 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است . اندازه گیری عملکرد شرکت به وسیله سه معیار بازدهی دارایی ها، بازدهی حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادی می باشد. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق روش همبستگی و رگرسیون چند متغیره است که تخمین آن با استفاده از نرم افزار SPSS می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تغییر مدیریت شرکت با ریسک نکول رابطه ای مستقیم و معنادار وجود دارد همچنین رابطه تغییر مدیریت با سه معیار ارزیابی عملکرد یعنی بازدهی دارایی ها، بازدهی حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادی به صورت معکوس و معنا دار می باشد.
    کلید واژگان: تغییر مدیریت شرکت, ریسک نکول, عملکرد شرکت
    Mohammad Reza Rostami, Mahdi Abbasi Asl
    Risk and return of the firms are most important investing criteria in capital market so investors who have more pay attention to this criteria, are successful. Changing management company's cause different decisions in financial area of firms ,and therefore, it has an effective impact on risk and returns of the firms. In this study, the relationship between a company's management to change the default risk and capital market performance of companies in Tehran Stock Exchange for the period 1385 to 1390 was in total, 618 observation periods was used to measure the performance of three criteria: return on assets, return on equity, economic value added was. Statistical methods used in this study is multiple regression method. The results show that the change in corporate management with respect to default risk but there is a direct relationship between the change in corporate management with the three criteria to evaluate the performance efficiency of assets, return on equity economic value added, to reverse
    Keywords: Management turnover, default risk, Corporate Performance
  • حسین فخاری، سیدعلی نبوی چاشمی، رضا منصوریان
    راهبری شرکتی قوانین، ساختارها، فرآیندها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی و رعایت حقوق ذینفعان توسط واحد تجاری می شود. ساز و کارهای کارآمد راهبری شرکتی می تواند موجب بهبود عملکرد در بازار سرمایه شود. مطالعات پیشین راجع به ارتباط بین سازوکارهای راهبری شرکتی و عملکرد نتایج متفاوتی را نشان می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش بازآزمونی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکتی با نسبت P/E در بازار نو ظهور ایران می باشد. لذا داده های 140 شرکت در فاصله زمانی 1383-1387 با استفاده از روش تحلیل ترکیبی داده ها مورد ارزیابی قرار گرفته و یافته ها بیانگر رابطه مثبت بین تعداد سهام تحت تملک اعضاء هیئت مدیره و نسبت اعضاء غیرموظف هیات مدیره با P/E شرکت ها است. سایر یافته ها نشان می دهند بین سرمایه گذاران نهادی و نسبت P/E شرکت رابطه منفی معنی داری وجود دارد وهمچنین بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل با P/E شرکت ها رابطه ای وجود ندارد. این یافته ها بیانگر الزام و توجه بیشتر مسئولان، خصوصا سیاست گذاران بورس به راهبری شرکتی در شرکت های ایرانی است.
    کلید واژگان: عملکرد شرکت, راهبری شرکتی, سرمایه گذاران نهادی, نسبت P, E(قیمت به سود), _ اعضاء غیرموظف هیات مدیره
    Corporate governance is a set of rules، law and structure، which helps directors achieve a firm objective. There is relation between corporate governance mechanism and performance of the company. However، prior researches is show different results. Therefore، this article tries to retest this relation in an emerging market like IRAN. In this research، we gathered financial data of 140 companies during 1387-1383 (2004-2009) and tested by use of Panel data analyses. The finding shows a direct relation between insider ownership and independence manager ratio and performance of the company. There is negative relation between institutional shareholders with performance of the company and finally there is not any relation between duality and performance. This finding is very useful for decision - makers of Iranian stock exchange fulfill corporate governance rules in Iranian companies.
    Keywords: Institutional shareholders, Corporate Governance, Independence Manager, Performance of Company
  • علی سعیدی، امیر شیری قهی
    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق ساختار مالکیتی به عنوان متغیر مستقل و نسبت کیوتوبین (معیار عملکرد مالی شرکت ها) به عنوان متغیر وابسته و معیار اندازه گیری عملکرد در نظر گرفته شده است. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی از ابتدای سال 1383 لغایت 1387 می باشد که در مجموع با توجه به محدودیت های اعمال شده 93 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش رگرسیون تلفیقی با اثرات ثابت نشان داد که رابطه ای بین انوع مختلف مالکیت و عملکرد وجود ندارد، لیکن در روش رگرسیون تعمیم یافته رابطه خطی معنی دار و معکوس بین دارندگان بیش از 5% سهام شرکت ها و عملکرد آن به دست آمد و تاثیر دیگر شاخصه های ساختار مالکیت یعنی میزان مالکیت سهامداران حقیقی، حقوقی و بزرگترین سهامدار بر عملکرد شرکت تایید نشد.
    کلید واژگان: ساختار مالکیت, عملکرد شرکت, Q توبین, رگرسیون تعمیم یافته
    Ali Saeedi, Amir Shiri
    The purpose of this paper is to analyze the effect of ownership structure on performance of listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE). In this paper, ownership structure is considered as independent variable and TobinQ as a financial performance criterion of companies is considered as dependent variable. Data is gathered from 93 listed companies during 2004 to 2008. Data structure is panel and analysis has been done using Ordinary Least Squared (OLS) with fixed effect and Generalized Least Squared (GLS) with fixed effect. The results, using OLS show that, there is no relation between ownership structure and company’s performance, but using GLS, we have found negative linear relation between ownership percentage of shareholder with greater than 5 percent and company’s performance.
    Keywords: Ownership Structure, Corporate Performance, TobinQ, Generalized Least Square (GLS)
  • داریوش فروغی، شکوفه فرهمند، محمود ابراهیمی
    یکی از معیار های انتخاب فرصت های سرمایه گذاری، عملکرد مالی شرکت ها می باشد که تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که یکی از این عوامل نقدشوندگی سهام است. پژوهش حاضر به بررسی رابطه نقدشوندگی سهام با عملکرد شرکت در طی دوره زمانی 1381 تا 1387 در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش از معیار اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به عنوان معیار نقدشوندگی و از شاخص Q توبین به عنوان معیار اندازه گیری عملکرد شرکت استفاده شده است. بررسی رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل در این پژوهش با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره و بر مبنای داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج پژوهش بیان می کند که بین نقدشوندگی سهام و عملکرد شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
    کلید واژگان: نقدشوندگی سهام, عملکرد شرکت, اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش, شاخص Q توبین
    Dariush Foroghi, Shekufeh Farahmand, Mahmoud Ebrahimi
    Corporate financial performance is one of the criteria to select investment opportunities. it is influenced by many factors, such as stock liquidity. This research examines the relationship between stock liquidity and corporate performance in the Tehran Stock Exchange over 2002 to 2008. In this study, bid-ask spread was used as a standard indicator of liquidity and Tobin Q was applied as company performance measurement criteria. The relationship between dependent and independent variables was examined by multivariate regression model and conducted on the base of combined data. The results show a positive and significant relationship between stock liquidity and corporate performance.
  • علیرضا فضل زاده، پرویز محمدزاده، علی طهباز هندی
    تحقیق حاضر با هدف تعیین نقش ساختار مالکیت بر عملکرد شرکتها صورت گرفته است. بدین منظور در این تحقیق تاثیر متغیرهای ساختار مالکیت که عبارت اند از: تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت نهادی؛ بر عملکرد 137 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در 6 صنعت مختلف و طی دوره زمانی 1380 تا 1385 بررسی شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است زیرا با هدف برخورداری از نتایج یافته ها برای حل مسائل موجود در سازمانها صورت گرفته است. همچنین روش تحقیق از نوع تحقیقات علی می باشد. با توجه به اینکه اطلاعات مورد بررسی هم به صورت مقطعی و بین شرکتهای مختلف است و هم به صورت سری زمانی می باشد، از روش تحلیل رگرسیون داده های تلفیقی استفاده شده است. یافته های کلی تحقیق نشان می دهد تمرکز مالکیت تاثیر معنی داری بر عملکرد شرکت ندارد اما تاثیر مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت نهادی معنی دار است. نتایج همچنین نشان می دهد که این رابطه تاثیرگذاری با ورود عامل صنعت تعدیل می شود. نتایج این تحقیق نقشی را که ساختار مالکیت بر عملکرد شرکتها ایفا می کند روشن تر می کند و چشم اندازهایی را برای سیاستگذاران فراهم می نماید تا سیستم حاکمیت شرکتی خود را بهبود بخشند.
    کلید واژگان: ساختار مالکیت, تمرکز مالکیت, مالکیت نهادی, راهبری شرکتی, عملکرد شرکت
    This study is aimed to determine the role of ownership structure on firm performance. Using panel data regression analysis method, the role of variables of ownership structure which includes: ownership concentration, institutional ownership and institutional ownership concentration have been examined for 137 listed firms of Tehran stock exchange within the period 1380 to 1385. It is concluded that ownership concentration doesn’t have any significant effect on firm performance but the effect of two other variables are significant: institutional ownership has positive significant effect on firm performance but the effect of concentrated institutional ownership is negative. In the next part of this research the effect of ownership structure on firm performance based on type of the industry has been studied and it is concluded that the industry factor moderates this effectiveness relationship. The findings of this research shed light on the role of ownership structure plays in corporate performance and thus offer insights to policy makers interested in improving corporate governance system.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال