به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ایلام » در نشریات گروه « اکولوژی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ایلام» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • جواد میرزایی*، مهدی حیدری، محمدتقی کوشا، بهروز ناصری

    غییر کاربری اراضی جنگلی بر تنوع زیستی و سایر اجزاء اکوسیستم اثرگذار است. با اینحال اطلاعات کمی در خصوص تغییرات تنوع زیستی و ویژگی های خاک در کاربری های مختلف ایجاد شده در جنگل های زاگرس وجود دارد. بدین منظور تاثیر تغییر کاربری های جنگل طبیعی بلوط به جنگل دست کاشت سوزنی برگ (سرو نقره ای)، جنگل دست کاشت پهن برگ (ارغوان)، مرتع و زمین زراعی بر تنوع زیستی گونه های علفی و ویژگی های خاک در جنگلهای حوزه آبخیز رودخانه چرداول در استان ایلام در سال 2017 مورد بررسی قرار گرفت. در هر یک از کاربری ها به صورت تصادفی تعداد 5 قطعه نمونه مربعی شکل به ابعاد 20 ×20 متر برداشت شد و در هر  یک از قطعه نمونه های اصلی، چهار قطعه نمونه کوچک 5/1 در 5/1 متر مربعی برای بررسی پوشش علفی استفاده شد. به منظور بررسی ویژگی های خاک در مرکز هر قطعه نمونه یک نمونه ترکیبی از خاک در دو عمق 5-0 و 15-5 سانتی متری تهیه شد. نتایج نشان داد که کاربری های مختلف از نظر تنوع شانون وینر و غنای مارگالف گونه های علفی اختلاف آماری معنی داری با همدیگر دارند.  بیشترین مقدار شاخص تنوع شانون-وینر در کاربری مرتع و کمترین مقدار آن در کاربری زمین زراعی مشاهده شد.  همچنین بیشترین مقدار غنای مارگالف گونه های علفی در کاربری مرتع مشاهده شد.  نتایج تجزیه واریانس مشخصه های خاک در دو عمق نیز نشان داد که فسفر و نیتروژن تحت تاثیر کاربری و عمق خاک قرار گرفتند. نتایج این تحقیق بیانگر اینست که تغییر کاربری زمین از جنگل طبیعی بلوط به زراعت و جنگلکاری سبب کاهش تنوع زیستی و غنای گونه های علفی شده است. همچنین تغییر کاربری به زراعت و جنگلکاری ها سبب افزایش میزان شوری، وزن مخصوص ظاهری خاک، کاهش ماده آلی شده است.
    غییر کاربری اراضی جنگلی بر تنوع زیستی و سایر اجزاء اکوسیستم اثرگذار است. با اینحال اطلاعات کمی در خصوص تغییرات تنوع زیستی و ویژگی های خاک در کاربری های مختلف ایجاد شده در جنگل های زاگرس وجود دارد. بدین منظور تاثیر تغییر کاربری های جنگل طبیعی بلوط به جنگل دست کاشت سوزنی برگ (سرو نقره ای)، جنگل دست کاشت پهن برگ (ارغوان)، مرتع و زمین زراعی بر تنوع زیستی گونه های علفی و ویژگی های خاک در جنگلهای حوزه آبخیز رودخانه چرداول در استان ایلام در سال 2017 مورد بررسی قرار گرفت. در هر یک از کاربری ها به صورت تصادفی تعداد 5 قطعه نمونه مربعی شکل به ابعاد 20 ×20 متر برداشت شد و در هر  یک از قطعه نمونه های اصلی، چهار قطعه نمونه کوچک 5/1 در 5/1 متر مربعی برای بررسی پوشش علفی استفاده شد. به منظور بررسی ویژگی های خاک در مرکز هر قطعه نمونه یک نمونه ترکیبی از خاک در دو عمق 5-0 و 15-5 سانتی متری تهیه شد. نتایج نشان داد که کاربری های مختلف از نظر تنوع شانون وینر و غنای مارگالف گونه های علفی اختلاف آماری معنی داری با همدیگر دارند.  بیشترین مقدار شاخص تنوع شانون-وینر در کاربری مرتع و کمترین مقدار آن در کاربری زمین زراعی مشاهده شد.  همچنین بیشترین مقدار غنای مارگالف گونه های علفی در کاربری مرتع مشاهده شد.  نتایج تجزیه واریانس مشخصه های خاک در دو عمق نیز نشان داد که فسفر و نیتروژن تحت تاثیر کاربری و عمق خاک قرار گرفتند. نتایج این تحقیق بیانگر اینست که تغییر کاربری زمین از جنگل طبیعی بلوط به زراعت و جنگلکاری سبب کاهش تنوع زیستی و غنای گونه های علفی شده است. همچنین تغییر کاربری به زراعت و جنگلکاری ها سبب افزایش میزان شوری، وزن مخصوص ظاهری خاک، کاهش ماده آلی شده است.

    کلید واژگان: گونه های علفی, تغییر کاربری, تنوع زیستی, جنگل کاری سوزنی برگ, جنگل های زاگرس, ایلام}
    Javad Mirzaei*, Mehdi Heidari, Mohamad Taghi Kosha, Behroz Naseri

    Changing the Land-uses of forests effects biodiversity and other ecosystem components. There is little information about biodiversity and soil characteristics in different Land-uses in Zagros forests. For this purpose, the effect of changing natural oak forests to coniferous plantations, deciduous plantation, rangeland, and agricultural on the biodiversity of herbaceous species and soil characteristics was investigated in the forests of Chardavol river, Ilam, in 2018. In each of the land uses, 5 square-shaped sample plots with dimensions of 20 × 20 meters were randomly taken, and in each of the main plots, four 1.5 × 1.5 square meters plots were used to check the herbaceous plant species. In order to check soil characteristics a mixed sample of soil was prepared at two depths of 0-5 and 5-15 cm in each plot. The results showed that different land uses have significant differences in terms of Shannon-wiener diversity and Margalof richness of herbaceous species. The highest value of Shannon-wiener diversity index was observed in rangeland and the lowest was observed in agricultural land uses. Also, the highest richness of herbaceous species was observed in rangeland. The results of soil characteristics at two depths showed that phosphorus and nitrogen were affected by land use and soil depth. The results show that the change in land use from the natural oak forest to agriculture and forest plantation has caused a decrease in biodiversity and richness of herbaceous species. Also, the change of land use to agriculture and forest plantation has caused an increase in salinity, bulk density, and a decrease in organic matter.

    Keywords: Herbaceous species, Land use change, Biodiversity, coniferous plantations, Zagros forests, Ilam}
  • علی نجفی فر*، ناهید جعفریان

    مطالعه حاضر با هدف بررسی دامنه بوم شناختی گونه های چوبی و مهمترین عوامل موثر بر پراکنش آنها در جنگل های زاگرس استان ایلام انجام شد. خصوصیات فیزیکیوشیمیایی خاک و عوامل توپوگرافی در 109 قطعه نمونه دایره ای شکل500 مترمربعی در چهار منطقه جنگلی با دامنه ارتفاعی 2400-800 متر از سطح دریا بررسی شد. فاصله عمودی قطعات نمونه در جهت شیب برابر با 100 متر و فاصله مسیرهای نمونه برداری از 500 تا 1000 متر متغیر بود. دامنه پراکنش بوم شناختی بر اساس مهمترین عوامل موثر در پراکنش گونه ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل پراکنش گونه های چوبی در زاگرس عبارتند از درصد رس، پتاسیم، نیتروژن، کربن، شن، فسفر و ارتفاع از سطح دریا (متر). گونه های تنگرس (Amygdalus orientalis)، شن (Lonicera  nummularifolia)، دافنه (Daphnae  mucronata) محلب (Cerasus mahaleb) و کیکم (Acer monspessulanum) در ارتفاعات بالا و دارای بیشترین میزان عناصر کربن، نیتروژن، پتاسیم و فسفر بودند. بلوط ایرانی (Quercus brantii) همراه با کیکم و دافنه به ترتیب  بیشترین و بنه (Pistacia atlantica)، بادام (Amygdalus arabica) و ارژن (Amygdalus orientalis) به ترتیب کمترین مقادیر شاخص آشیان بوم شناختی را نشان دادند. به طور کلی نتایج نشان داد که عوامل توپوگرافی و خاکی در پراکنش گونه های چوبی در منطقه مورد مطالعه نقش تعیین کننده ای دارند.

    کلید واژگان: شاخص دامنه پراکنش, رویشگاه, گونه های چوبی, زاگرس, ایلام}
    A. Najafifar*, N. Jafarian

    The present survey was conducted to investigate the ecological distribution range of woody species and the most important factors affecting their distribution in the Zagros forests of Ilam province. physical and chemical characteristics of soil, as well as topographical factors, were assessed in 109 circular sampling plots with an area of 500 m2 n four forest areas with an altitude range of 800-2400 m. The vertical distance of the plots on the slope aspect was 100 m, and the distance of the sampling routes varied from 500-1000 m. ecological distribution range index was calculated based on the most important factors affecting species distribution. Based on the Principal Component Analysis (PCA), the most significant factors include: the percentage of theclay, Potassium, nitrogen, carbon, sand, phosphorus, and altitude. species such as Amygdalus orientalis, Lonicera nummularifolia, Daphne mucronata and Cerasus mahaleb and Acer monspessulsnum were found at hight altitudes with the highest levels of carbon, nitrogen, potassium and phosphorus. In addition, Quercus brantii along with Acer monspessulanum and Daphne mucronata showed the highest ecological distribution range while Pistacia atlantica, Amygdalus arabica and Amygdalus orientalis species respectively has the lowest values. Overal, results indicate that topography and soil factors play an important role in the distribution of woody species in the studied areas.

    Keywords: Ecological Range, Habitat, Woody Species, Zagros Forests, Ilam Province}
  • مصطفی زبردست، امیر عزیزپناه*، رضا یگانه، رستم فتحی، صادق بهامین

    اهداف:

     زیتون یکی از محصولات مقاوم به کم آبی است که کشت آن در برخی از مناطق کشور توسعه پیدا کرده است. این پژوهش با هدف ارزیابی الگوی مصرف انرژی و تحلیل شاخص های زیست محیطی تولید زیتون انجام شد.

    مواد و روش ها

    نمونه ی آماری تحقیق شامل 177 نفر از باغداران زیتون در استان ایلام بود. برای ارزیابی الگوی مصرف انرژی از شاخص های کارایی انرژی، بهره وری انرژی، شدت انرژی و افزوده خالص انرژی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی وضعیت انتشار گازهای گلخانه ای در سامانه های تولید زیتون، از ضرایب انتشار معادل کربن دی اکسید برای نهاده های مصرفی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت و همه ی داده ها در نرم افزار اکسل ثبت، دسته بندی و مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    یافته ها

    بر اساس نتایج پژوهش، کارایی انرژی، بهره وری انرژی، شدت انرژی و انرژی خالص به ترتیب برابر 36/1، 12/0 کیلوگرم بر مگاژول، 66/8 مگاژول بر کیلوگرم و 04/9175 مگاژول بر هکتار محاسبه شد. میزان مصرف انرژی مستقیم و غیرمستقیم نیز برابر 1/19969 و 5319 مگاژول در هکتار به دست آمد. میزان انتشار گازهای گلخانه ای نیز برابر 74/1185 کیلوگرم معادل دی اکسید کربن در هکتار برآورد شد.

    نتیجه گیری

    کل انرژی ورودی و خروجی در فرایند تولید زیتون به ترتیب 04/25288 و 08/34463 مگاژول در هکتار برآورد شد. نهاده الکتریسیته و کود نیتروژن به ترتیب با 81/16 و 78/73 درصد بیشترین سهم از انرژی های ورودی را به خود اختصاص دادند. پیشنهاد می شود که با کاربرد روش های مناسب مانند استفاده از ارقام پرمحصول، بهره وری استفاده از نهاده ها افزایش داده شود.

    کلید واژگان: بهره وری انرژی, گازهای گلخانه ای, زیتون, دانه های روغنی, ایلام}
    Mostafa Zebardast, Amir Azizpanah *, Reza Yeganeh, Rostam Fathi, Sadegh Bahamin
    Objectives

    Olive is one of the water-resistant crops that has been cultivated in some parts of Iran. The aim of this study was to evaluate the energy consumption pattern and analyze the environmental effect of olive production.

    Materials and Methods

    The statistical sample of the study included 177 olive growers in Ilam province. To evaluate the energy consumption pattern, the indicators of Energy ratio, energy productivity, specific energy and net energy Gain were used. Also, in order to study of greenhouse gases emission in olive production systems, carbon dioxide equivalent emission coefficients were used for consumption inputs. Data were analyzed using descriptive and analytical statistical methods and all data were recorded, categorized and evaluated in Excel software.

    Results

    Based on the research results, Energy ratio, energy productivity, specific energy and net energy were calculated to be 1.36, 0.12 kgMJ-1, 8.66 mJ/kg-1 and 9175.04 mJ/ha-1, respectively. Direct and indirect energy consumption was 19969.1 and 5319 MJha-1. The amount of greenhouse gas emissions was estimated to be 1185.74 kg equivalent of carbon dioxide per hectare.

    Conclusion

    The total input and output energy in the olive production process was estimated to be 25288.04 and 34463.08 MJha-1 respectively. Electricity input and nitrogen fertilizer had the highest share of input energies with 16.81% and 73.78%, respectively. It is suggested that by using appropriate methods such as using high-yield cultivars, the energy productivity should be increased.

    Keywords: Energy Productivity, Greenhouse gases, Olives, Oilseeds, Ilam}
  • امیر عزیزپناه*، رستم فتحی

    هدف از این مطالعه، مقایسه و تحلیل الگوی مصرف انرژی و انتشار گازهای گلخانه ای در اندازه های مختلف باغات تولید گردو در منطقه ایلام بود. میانگین کل انرژی مورد نیاز برابر با 65334/82 مگاژول بر هکتار برآورد شد. سوخت دیزل، آب آبیاری و ماشین ها به ترتیب با 57/4، 12/55 و 10/65 درصد، پرمصرف ترین نهاده های انرژی در تولید گردو بودند. بازده انرژی 1/05 و بهره وری 0/04 کیلوگرم بر مگاژول به دست آمد. میزان انتشار گازهای گلخانه ای برای تولید گردو برابر با 2496/5 کیلوگرم دی اکسیدکربن در هکتار محاسبه شد. سه نهاده سوخت دیزل، کود حیوانی و کود نیتروژن با 73/62، 16/82 و 2/92 درصد، بیشترین آلایندگی محیط زیستی را در تولید گردو داشتند. ضرایب رگرسیونی به دست آمده از تابع کاب-داگلاس برای نهاده های نیروی انسانی، ماشین ها، سوخت دیزل و سموم شیمیایی، مثبت و در مورد نهاده های کود شیمیایی و آبیاری، منفی هستند. نتایج برآورد اقتصادسنجی و تحلیل حساسیت نهاده های تولید گردو نشان داد با افزایش یک مگاژول بر هکتار در انرژی نهاده های نیروی انسانی، ماشین ها، سوخت دیزل، کود شیمیایی، کود دامی، آبیاری، سموم شیمیایی، الکتریسیته و هرس، عملکرد به ترتیب معادل 0/26، 0/03، 0/001، 0/25-، 0/004، 0/15-، 0/36، 2/78 و 0/16 کیلوگرم بر هکتار افزایش می یابد.

    کلید واژگان: کاب-داگلاس, گازهای گلخانه ای, تغییرات آب و هوایی, ایلام}
    A. Azizpanah*, R. Fathi

    The purpose of this study was to compare and analyze the pattern of energy consumption and greenhouse gases emission in different sizes of walnut orchards in Ilam region. The average of total energy requirement was estimated to be 65334.82 MJ/ha. Diesel fuel, irrigation water and machinery with 57.4, 12.55 and 10.65 percent, respectively, were the most consumed energy inputs in walnut production. Energy efficiency and productivity weres estimated to be 1.05 and 0.04 kg per MJ, respectively. The amount of greenhouse gas emissions for walnut production was calculated as 2496.5 kg of CO2 per hectare. The three inputs of diesel fuel, animal manure and nitrogen fertilizer with 73.62%, 16.82% and 2.92%, had the highest environmental pollution in walnut production. Positive regression coefficients were obtained from the Cobb-Douglas function for human labor inputs, machinery, diesel fuel, chemical pesticides and the regression coefficients of chemical fertilizer and irrigation inputs were negative. The results of econometric estimation and sensitivity analysis of walnut production inputs showed that by increasing one megajoule per hectare in energy inputs of human labor, machinery, diesel fuel, chemical fertilizer, animal manure, irrigation, chemical pesticides, electricity and pruning, yield increases by 26%, 03%, 001%, 004%, 36%, 2.78% and 0.16 kg/ha respectively.

    Keywords: Cob Douglas, Greenhouse Gases, Climate Changes, Ilam}
  • جواد چراغی، مهدی حیدری*، رضا امیدی پور، مجید میراب بالو
    این مطالعه به منظور بررسی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گونه های گیاهی منطقه حفاظت شده شلم در غرب ایران انجام شد. این منطقه دارای شرایط فیزیوگرافی مختلف است و گونه غالب درختی آن بلوط ایرانی (Quercus brantii L.) می باشد. گونه های گیاهی بامطالعه صحرایی در اردیبهشت و خرداد 1395 جمع آوری شدند. گونه ها شناسایی و پراکنش جغرافیایی، فرم رویشی و شکل زیستی بر اساس منابع تاکسونومی شناسایی شد. نتایج این بررسی نشان داد که در فلور این منطقه 129 گونه متعلق به 34 خانواده و 101 جنس وجود دارد. خانواده Poaceae (20 گونه)، Papilionaceae (18 گونه)، Asteraceae (15 گونه) و Lamiaceae (12 گونه) فراوان ترین خانواده های گیاهی بودند. در طبقات ارتفاعی مختلف، تعداد گونه های گیاهی در جهت دامنه جنوبی بیشتر از دامنه شمالی بود. بر اساس طبقه بندی شکل زیستی رانکایر، تروفیت ها و همی کریپتوفیت ها، غالب ترین شکل های زیستی در منطقه موردمطالعه بودند. به علاوه، فورب های یک ساله و چندساله در هر دو جهت دامنه غالب بودند (شمالی و جنوبی). ازنظر پراکنش جغرافیایی، عناصر ایران-تورانی و ایران تورانی- مدیترانه ای در همه شرایط فیزیوگرافی بیشترین پراکنش را داشتند.
    کلید واژگان: شکل زیستی, کوروتیپ, فیزیوگرافی, ایلام}
    javad gheraghi, mehdi heidari *, reza omidipour, majid mirab balou
    This study aimed to evaluate floristic list, life forms and chorology of plant species of Shalam protected area, which is in western Iran. This region characterized by various physiographic conditions and oak (Quercus brantii L.) as the dominant tree species. Plant species were collected by field survey in May and June 2016. The species were identified and their chorology, growth form and life form were determined using taxonomy resources. The results showed that flora of this region includes 129 plant species, belonging to 34 families and 101 genera. The Poaceae (20 species), Papilionaceae (18 species), Asteraceae (15 species) and Lamiaceae (12 species) were the most frequently encountered families. The number of species was more in the south than in the north-facing slope in different elevation classes. According to Raunkiaer’s classification of life forms, therophytes and hemicryptophytes were the dominant life forms in the study area. In addition, annunal and perennial forbs dominated the growth forms of both facing aspects. In geographical distribution point of view, Irano-turanian and Irano-turanian- Mediterranean in all physiographic conditions had the highest geographical distribution.
    Keywords: Chorotype, Ilam, Life form, Physiography}
  • حسن فتحی زاد، محمد زارع، حاجی کریمی*، علی خنامانی
    آشکارسازی و پیش بینی تغییرات کاربری ارضی، لازمه مراقبت از اکوسیستم به ویژه در کشورهای در حال توسعه با تغییرات سریع و اغلب بدون برنامه ریزی است. هدف از این تحقیق، پایش تغییرات کاربری ارضی در گذشته و بررسی امکان شبیه سازی آن در آینده با استفاده مدل تلفیقی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار در منطقه خشک و نیمه خشک میمه دهلران واقع در استان ایلام است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای لندست (TM) سال 1988 و لندست (TM) سال 2001 و لندست (ETM+) سال2016 استفاده شد. با استفاده از طبقه بندی نظارت شده شبکه عصبی آرتمپ فازی، نقشه آشکارسازی تغییرات در هفت کلاس کشاورزی، جنگل، مرتع متوسط، مرتع فقیر، بیرون زدگی سنگی، اراضی مسکونی و اراضی شور و نمکزار تهیه گردید. دقت کل طبقه بندی نقشه های کاربری اراضی سال های 1988، 2001 و 2016 به ترتیب 93، 95 و 93 درصد بدست آمد. با به کارگیری مدل تلفیقی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار، تغییرات کاربری اراضی برای سال 2030 پیش ینی شد. نتایج ماتریس پیش بینی تغییرات بر مبنای نقشه های سال های 2001 و 2016 نشان داد که در فاصله ی زمانی 2030-2016 احتمال می رود که 13% از اراضی کشاورزی، 54% از جنگل، 48% از مراتع متوسط، 82% از مراتع فقیر، 55% از بیرون زدگی سنگی، 52% از اراضی مسکونی، 93% از اراضی شوره زار و نمک زار به کاربری های دیگر تبدیل شوند. برای اعتبارسنجی مدل، نقشه کاربری اراضی شبیه سازی شده سال 2016 با نقشه واقعی حاصل از طبقه بندی تصویر ماهواره ای همان سال مقایسه شد. ضریب کاپا محاسبه شده حدود 87% که بیانگر قابلیت بالای مدل سلول های خودکار برای شبیه سازی تغییرات سیمای سرزمین در منطقه خشک و نیمه خشک میمه دهلران است.
    کلید واژگان: آشکارسازی, شبکه عصبی آرتمپ فازی, ماتریس, مدل سلول خودکار, ایلام}
    H. Fathizad, M. Zare, H. Karimi *, A. Khanamani
    Detection and prediction of changes in landscape, is necessary for the maintenance of an ecosystem, especially in developing countries with rapid changes and without planning. The object of this research, is monitoring landscape changes in past and it’s simulation for future using Markov chain Consolidated and automated cells (CA-Markov) in arid and semi-arid region of Meymeh Dehloran, Ilam. Landsat satellite images of (TM) 1985, Landsat (TM) 2000 and Landsat (ETM) 2016 were used. Change detection maps were prepared in seven classes of agriculture, Forest, fair range, poor range, rocky protrusions, residential land and salt land using supervised classification ARTMAP FUZZY neural network. Accuracy of the classification landscape maps for 1985, 2000 and 2016, are 93, 95 and 93 percent, respectively. Changes in landscape were predicted for 2030, using Markov chain model and automated cells. Predicted matrix results based on 2001 and 2016 maps showed that in span of 2016-2030, it is likely that 13% of agricultural land, 54% of Forest, 48% of the fair range, 82% of poor range, 55% of rocky protrusions, 52% of the residential land, 93% of salt lands and marsh land converted to other land uses. To validating the model, simulated landscape map of 2016, were compared with satellite image classification of the same year. Kappa coefficient was 87%, which shows the high capabilities of CA-Markov model to simulate landscape changes in arid and semi-arid region of Meymeh Dehloran.
    Keywords: Detection, ARTMAP FUZZY neural network, Matrix, CA-Markov model, Ilam}
  • مصطفی نادری *، اصغر مصلح آرانی، رضا احمدی، علی اکبر جعفرزاده، علی طهماسبی پور
    مطالعه حاضر برخی از خصوصیات رویشگاهی گونه در حال انقراض زوفایی (Thymbra spicata) را در سه منطقه تنگ بینا، تلومه و شیره پناه در استان ایلام مورد بررسی قرار می دهد. مشخصات ژئومورفولوژی مناطق رویشگاهی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی بررسی شد. برای تعیین ویژگی های اقلیمی هر یک از رویشگاه ها، پارامتر های اقلیمی با استفاده از داده های نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی و برای تقسیم بندی اقلیمی از روش های دومارتن و آمبرژه، استفاده شد. خصوصیات خاک نظیر بافت، شوری، اسیدیته، آهک، نسبت جذب سدیم ،درصد رطوبت اشباع، درصد کلسیم و منیزیم و ماده آلی اندازه گیری شد. در این مطالعه همچنین گونه های همراه، فنولوژی و خصوصیات بیومتری جمعیت گونه زوفایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که منطقه شیر پناه دارای سازند آسماری و دو منطقه دیگر دارای سازند گچساران بود. رویشگاه های این گونه دارای متوسط بارندگی بین 408-200 میلی متر و میانگین رطوبت نسبی بین 40-25 بودند. بر اساس روش آمبرژه اقلیم رویشگاه از منطقه بیابانی گرم تا خشک معتدل و نیمه خشک معتدل تعیین گردید. رویشگاه این گونه دارای خاک لومی- شنی، آهک نسبتا زیاد، شوری پایین و مواد آلی کم بود. 45 گونه گیاهی به عنوان گونه های همراه متعلق به 27 خانواده در سه رویشگاه گونه زوفایی شناسایی شد. تراکم این گونه بین 1179-192 پایه، متوسط ارتفاع گیاه بین 22- 13 سانتی متر و متوسط تاج پوشش بین 447- 195 سانتی متر مربع اندازه گیری شد.
    کلید واژگان: اکولوژی, انقراض, ایلام, دارویی, زوفایی}
    Mostafa Naderi *
    This study investigated some characteristics of Thymbra spicata habitats in three areas of Tange bina, Telume and shirpaneh in Ilam province. Geomorphological characteristics of the areas investigated by satellite vision and feild survey. To detemine climate characteristics and bioclimate division of each area, climate parameters using nearest meteorology station and methods of demarton and Amberge were used respectively. Edaphic characteristics such as soil texture, Ec, PH, Na and organic matter were measured. Companion species, phonology and biometric characteristics of Thymbra spicata population were also investigated. Results showed that Shirpane have Asmari formation and two others area have Gachsaran formation. The areas had the average rainfall between 200 to 408 and the average of relative humidity were between 25 -40. Based on Amberge method the climate was hot desert to moderate arid and moderate semiarid. The soil of the area was loamy-sand with high amounts of lime and with low salinity and organic matter. The habitats of Thymbra spicata had 45 acompany species that they were belong to 27 plant familly. The density, average hight and average coverage of Thymbra spicata was measured between 192-1179 plant, 13-22 Cm and 195-447 cm2 respectively.
    Keywords: Ecology, Endangerd, Ilam, Medicine, Thymbra spicata}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال