به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مولفه های اصلی » در نشریات گروه « زراعت »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مولفه های اصلی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • علی هادی المعموری، محسن ابراهیمی*، خلیل زینلی نژاد
    هدف

    گندم (.‏Triticum aestivum L‏) از نظر اهمیت و میزان تولید در بین غلات رتبه اول را دارد.‏‎ هدف از انجام این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی بین ارقام گندم بهاره به منظور استفاده در برنامه های به نژادی می باشد.

    روش پژوهش: 

    به این منظور 32 رقم گندم بهاره کشت شده در مزرعه آموزشی- پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال زراعی 1401-1400، با استفاده 12 صفات مرتبط با کیفیت دانه و آرد موردارزیابی قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که پنج مولفه اول دارای ریشه مشخصه ‏بالاتر از یک بودند، که در مجموع 05/89 درصد از تنوع بین صفات را تببین ‏نمودند. هم چنین، نتایج حاصل از ‏تجزیه کلاستر ژنوتیپ های موردمطالعه را به چهار گروه تقسیم کرد. براساس ‏نتایج به دست آمده ارقام موجود در گروه اول که همگی ایرانی بودند از نظر ‏صفات گلوتن دانه، گلوتن آرد و پروتئین آرد دارای بالاترین مقادیر بودند. ‏گروه دوم که شامل ژنوتیپ های کشور عراق بود از نظر صفات رطوبت دانه و ‏ایندکس دارای بالاترین مقادیر و از نظر صفات پروتئین آرد، فالینگ نامبر و ‏هکتولیتر دارای کم ترین مقدار بودند.‎‏

    نتیجه گیری

    ارقام گندم بهاره موردمطالعه تنوع ژنتیکی ‏بالایی را از نظر صفات بررسی نشان دادند. به طوری که با استفاده از نتایج به دست آمده می توان والدین مناسبی براساس صفت موردنظر، برای تلاقی های بین ارقام در برنامه های اصلاحی آینده انتخاب کرد.

    کلید واژگان: پروتئین, تجزیه خوشه ای, گلوتن, مولفه های اصلی
    Ali Hadi Almamouri, Mohsen Ebrahimi *, Khalil Zeinalinejad
    Objective

    Wheat (Triticum aestivum L.) is the first grain in the world in terms of its importance and amount of production. The aim of this research is to find the genetic diversity among the spring wheat genotypes for use in crop breeding programs.

    Methods

    For this purpose, the genetic diversity of 32 spring wheat genotypes cultivated in the Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources in the crop year of 1401-1400 was investigated by measuring 12 kernel and flour quality traits.

    Results

    The results of analysis of principal components illustrated that the first five components explained a total of 89.05 percent of the variation among traits. The cluster analysis divided the studied genotypes into four groups. Based on the obtained results, the cultivars in the first group, all of which were Iranian, had the highest values of grain gluten, flour gluten and flour protein. The second group, which included the genotypes of Iraq, had the highest values in terms of grain moisture and index, and the lowest values in terms of flour protein, falling number, and hectoliter.

    Conclusion

    The studied spring wheat cultivars showed high genetic diversity in terms of traits. Therefore, suitable parents can be selected based on the desired trait, for crossing between cultivars in future breeding programs.

    Keywords: Cluster Analysis, Gluten, Main Components, Protein
  • حسین نظری*، مرتضی اشراقی‏ نژاد، مظفر روستایی، سید محمد علوی سینی
    مقدمه

     گندم یکی از مهم‏ترین گیاهان خانواده غلات، نقش بسیار مهمی در امنیت غذایی جهان دارد. مسئله امنیت غذایی دنیا بعلت تغییرات شدید آب و هوایی و کمبود منابع آبیاری دچار چالش جدی شده است. درک واکنش‏های گیاهان به خشکی بخش اصلی در توسعه ارقام مقاوم به تنش است. عملکرد نسبی ژنوتیپ‏ها تحت شرایط تنش خشکی و شرایط بهینه یکی از نکات ضروری و مقدماتی در انتخاب ژنوتیپ‏های مطلوب برای شرایط دیم می‏باشد. این مطالعه با هدف شناسایی روابط بین شاخص‏ها و تعیین بهترین شاخص‏های تحمل به خشکی و همچنین انتخاب بهترین لاین‏های گندم مناسب برای مناطق سرد دیم برای برنامه‏های اصلاحی آینده انجام شد.

    روش شناسی پژوهش: 

    به منظور شناسایی روابط بین شاخص‏های تحمل به خشکی و تعیین بهترین شاخص و همچنین انتخاب بهترین لاین‏ها برای برنامه‏های اصلاحی آینده، تعداد 144 لاین گندم در قالب طرح آلفا لاتیس در دو تکرار و در دو شرایط دیم و آبیاری تکمیلی در ایستگاه تحقیقات دیم مرکز تحقیقات کشاورزی زنجان مورد بررسی قرار گرفتند. شاخص های مختلف تحمل و حساسیت شامل شاخص تنش نسبی (RSI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI)، شاخص مقاومت به تنش (SRI)، شاخص عملکرد (YI)، شاخص پایداری عملکرد (YSI)، شاخص کاهش نسبی (RR)، شاخص تنش غیرزیستی (ATI)، شاخص تحمل (TOL) ، شاخص میانگین تولید (MP)، شاخص تحمل تنش (STI)، میانگین هندسی بهره‏وری (GMP)، شاخص درصد حساسیت به تنش (SSPI)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص میزان محصول تنش و محیط بدون تنش (SNPI) و نسبت افت عملکرد (PRR)  شاخص‏ها محاسبه شد.

    یافته های تحقیق: 

    نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر محیط آبی و دیم بر روی عملکرد لاین‏ها در سطح یک درصد معنی‏دار بود. همچنین لاین‏ها از نظر عملکرد دانه تفاوت معنی‏داری در سطح یک درصد نشان دادند. تنش خشکی موجب کاهش عملکرد  دانه اکثر لاین‏ها در شرایط دیم گردید. لاین 82 بیشترین عملکرد را در شرایط پتانسیل (2876 کیلوگرم در هکتار) و دیم (2000 کیلوگرم در هکتار) داشت. لاین 21 نیز کمترین عملکرد  را در  دو شرایط داشت (به ‏ترتیب دیم 825 و آبیاری تکمیلی 1113 کیوگرم در هکتار).  نتایج همبستگی نشان داد که عملکرد دانه در شرایط آبیاری تکمیلی همبستگی مثبت و معنی‏داری با شاخص‏های MP (56/0)، GMP (56/0)، HM (56/0) YI (55/0) و TOL (53/0) داشت. در شرایط تنش شاخص‏های MP (54/0)، GMP (54/0)، HM (54/0) YI (53/0) بیشترین همبستگی را با عملکرد داشتند.  بر اساس دو مولفه اول انتخابی حاصل از تجزیه به مولفه‏های اصلی که 35/91 درصد تغییرات را توجیه نمودند، لاین‏های 90 و 102 انتخاب شدند که بر اساس نمودار سه بعدی نیز تایید شدند. نتایج حاصل از تجزیه خوشه‏ای لاین‏ها نیز آن‏ها را در چهار گروه قرار داد که لاین‏هایی همچون 90، 131، 102 و 132 نیز در گروه با عملکرد بالا در هر دو شرایط قرار گرفتند. باتوجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می‏گردد که از شاخص‏های مقاومت به تنش، میانگین هارمونیک، میانگین هندسی و پایداری عملکرد که دارای بیشترین همبستگی مثبت معنی‏دار با عملکرد در شرایط دیم و آبی هستند در گزینش لاین‏‏ها استفاده شود؛ همچنین غربال‏گری براساس نتایج تجزیه به مولفه‏های اصلی و بای‏پلات و خوشه‏بندی با استفاده از چند شاخص انجام گیرد.

    کلید واژگان: تنش خشکی, خوشه‏ بندی, شاخص‏ های حساسیت, مولفه ‏های اصلی
    Hossein Nazari *, Morteza Eshraghi-Nejad, Mozafar Roustaii, Seid Mohammad Alavi Siney
    Introduction

    As one of the most important plants of the cereal family, wheat plays a very important role in world food security. The problem of food security in the world is facing a serious challenge due to severe climate changes and a lack of supplementary irrigation resources. Understanding the responses of plants to drought is the main part of the development of stress-resistant cultivars. The relative performance of genotypes under drought stress conditions and optimal conditions is one of the necessary and preliminary points in choosing the optimal genotypes for dry conditions. This study was conducted with the aim of identifying the relationships between indicators and determining the best indicators of drought tolerance, as well as selecting the best wheat lines suitable for cold and rainy regions for future breeding programs.

    Materials and Methods

    In order to identify the relationships between drought tolerance indices and determine the best index as well as select the best lines for future breeding programs, 144 wheat lines in the form of Alpha Lattice design in two replications and in two conditions of rain and supplementary irrigation in The rain research station of Zanjan Agricultural Research Center were investigated. Different tolerance and sensitivity indices including relative stress index (RSI), stress sensitivity index (SSI), stress resistance index (SRI), performance index (YI), performance stability index (YSI), relative reduction index (RR), Abiotic Stress Index (ATI), Tolerance Index (TOL), Mean Production Index (MP), Stress Tolerance Index (STI), Geometric Mean Productivity (GMP), Stress Sensitivity Percentage Index (SSPI), Harmonic Mean (HM) ), the index of product of stress and non-stress environment (SNPI) and yield loss ratio (PRR) were calculated.

    Research finding

    The results of combined variance analysis showed that the effect of wet and rainy environment on the performance of lines was significant at the level of 1%. Also, the lines showed a significant difference in grain yield at the level of 1%. Drought stress decreased the grain yield of most lines in dry conditions. Line 82 had the highest yield in potential (2876 kg/ha) and rainfed (2000 kg/ha) conditions. Line 21 also had the lowest performance in two conditions (rainfed 825 and supplementary irrigation 1113 kg/ha respectively). Correlation results showed that grain yield in supplementary irrigation conditions had a positive and significant correlation with MP (0.56), GMP (0.56), HM (0.56), YI (0.55) and TOL (0.56) indicators. had 0.53). In the conditions of stress, MP (0.54), GMP (0.54), HM (0.54), and YI (0.53) indicators had the highest correlation with performance. Based on the first two selected components resulting from the decomposition into main components, which justified 91.35% of the changes, lines 90 and 102 were selected, which were also confirmed based on the three-dimensional diagram. The results of the cluster analysis of the lines also placed them in four groups, and lines such as 90, 131, 102 and 132 were also included in the group with high performance in both conditions. According to the results of this study, it is suggested to use the indicators of stress resistance, harmonic mean, geometric mean, and performance stability, which have the most significant positive correlation with performance in wet and dry conditions, in the selection of lines; Also, screening should be done based on the results of analysis into principal components and biplot and clustering using several indicators.

    Keywords: Clustering, Drought Stress, Principal Components, Sensitivity Indices
  • مهرزاد احمدی*

    سابقه و هدف:

     نخود کفتری (Cajanus cajan (L.) Millspaugh) ششمین محصول مهم حبوبات در جهان است. این گیاه چند منظوره بوده و از دانه و غلاف نارس، لپه و علوفه آن استفاده می شود. همچنین مناسب برای کشت در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر، سازگار با مناطق کم حاصلخیز و کم آب بوده و دانه های این گیاه سرشار از پروتیین (حاوی بیش از 30 درصد وزن دانه) است. در این تحقیق به بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های مختلف نخودکفتری با استفاده از صفات مورفولوژیک پرداخته شده است.

    مواد و روش ها:

    این مطالعه به منظور بررسی خصوصیات زراعی و ریخت شناسی ژنوتیپ های مختلف نخودکفتری جمع آوری شده از استان سیستان و بلوچستان در سال 1399 در کرج به صورت مشاهده ای اجرا شد. 27 ویژگی ریخت شناسی و مورفولوژیکی در30 ژنوتیپ مختلف نخودکفتری موجود در کلکسیون بانک ژن گیاهی ایران از جمله صفات مربوط به برگ، گل، غلاف و دانه مورد بررسی گردید و در پایان داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و STAR مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و همبستگی و تجزیه به مولفه اصلی آن ها انجام و به منظور گروه بندی ژنوتیپ ها، تجزیه کلاستر به روش Wardصورت گرفت.

    یافته ها:

    نتایج نشان داد که صفت های تعداد دانه در غلاف، تعداد شاخه ثانویه و تعداد دانه در بوته بیشترین ضریب تغییرات را داشته و در میان صفات کیفی مورد بررسی بیشترین شاخص شانون به ترتیب در صفات رنگ غلاف، رنگ رگه های گلبرگ و رنگ بذر مشاهده شد. تجزیه همبستگی نشان داد که بین بیشتر صفات اندازه گیری شده همبستگی معنی داری وجود داشت. طبق نتایج، بیشترین همبستگی بین وزن بوته با وزن غلاف و صفت تعداد روز تا شروع گلدهی با تعداد روز تا رسیدگی مشاهده شد. در تجزیه خوشه ای، 30 ژنوتیپ مورد مطالعه در فاصله پنج، به چهار خوشه اصلی تقسیم شدند. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی صفات کمی نشان داد که پنج مولفه در مجموع 4/89 درصد از تغییرات را توجیه کردند. نمودار بای پلات بدست آمده از مولفه های اصلی برای صفات مورد ارزیابی، با گروه بندی تجزیه خوشه ای مطابقت داشت. در این نمودار، چهار گروه حاصل از تجزیه خوشه ای به خوبی تفکیک شدند. به طور کلی نتایج تجزیه به مولفه اصلی و تجزیه خوشه ای وجود تنوع ژنتیکی بالا بین ژنوتیپ های مورد مطالعه را تایید کردند.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ژنوتیپ های مختلف نخودکفتری دارای طیف وسیعی از خصوصیات ریخت شناسی بودند که نشان دهنده تنوع ژنتیکی بالای این محصول می باشد. در این تحقیق ژنوتیپ 19، با 95 روز و ژنوتیپ 23 با 193 روز، زودرس ترین و دیررس ترین ژنوتیپ بودند. ژنوتیپ 5 با 230 غلاف در بوته بیشترین و ژنوتیپ 30 با 33 غلاف کمترین میزان را داشت. ژنوتیپ 11 با 968 دانه بیشترین و ژنوتیپ 30 با 132 دانه کمترین مقدار را داشت.با جمع آوری توده های مختلف این گیاه در کشور و شناسایی ظرفیت ژنتیکی بالای آن می توان در برنامه های اصلاحی و سیستم زراعی کشور استفاده نمود همچنین با توجه به اینکه نخودکفتری جزء متحملترین لگومها نسبت به خشکی بوده و یازده گروه رسیدگی مختلف دارد می توان نسبت به امکان سنجی توسعه کشت آن در ایران اقدام نمود.

    کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, دیسکریپتور, سیستان و بلوچستان, مولفه های اصلی
    Mehrzad Ahmadi *
    Background and Objectives

    Pigeon pea (Cajanus cajan (L.) Millspaugh) is the sixth most important legume crop in the world. This plant is multi-purpose which is used as unripe seeds and pods, splits and fodder, it is also suitable for cultivation in tropical and subtropical regions and it is compatible with poor soil and dry areas. The seeds of this plant are rich in protein (containing more than 30 percentage of seed weight). In this study, the genetic diversity of different Pigeon pea genotypes has been investigated using morphological traits.

    Materials and Methods

    This study was carried out in order to investigate agronomic and morphological characteristics of different genotypes of pigeon pea collected from Sistan and Baluchistan province in 2019. 27 Agronomical and morphological traits related to leaves, flowers, pods and seeds were investigated in 30 different genotypes of pigeon pea available in the collection of the Iranian National Plant Gene Bank. the data were analyzed using SPSS and STAR statistical softwares. Correlation and principal components analysis were done and, cluster analysis was done by Ward's method for classifing genotypes.

    Results

    The results showed that the number of seeds per pod, number of secondary branches, and number of seeds per plant had the highest coefficient of variation, and among the investigated qualitative traits, the highest Shannon index was observed in the pod color, petal vein color, and seed color, respectively. Correlation analysis showed that there was a significant correlation between most of the measured traits. According to the results, the highest correlation was observed between the weight of the plant with the weight of pods and the number of days until the beginning of flowering with the number of days until maturity. In the cluster analysis, the 30 studied genotypes were divided into four main clusters at distance of five. The results of principal components analysis showed that five components which justified 89.4% of the variation. The biplot diagram obtained from the principal components for the evaluated traits was consistent with cluster analysis grouping. In this diagram, the four groups from the cluster analysis were well separated. totally, the results of principal component analysis and cluster analysis confirmed the existence of high genetic diversity between the studied genotypes.

    Conclusion

    The results of this research showed that different pigeon pea genotypes had a wide range of morphological characteristics, which shows the diversity and high genetic potential of this product. In this research, genotype 19, with 95 days, and genotype 23, with 193 days, were the earliest and the latest maturity genotypes. Genotype 5 had the highest amount with 230 pods per plant and genotype 30 had the lowest amount with 33 pods. Genotype 11 had the highest amount with 968 seeds per plant and genotype 30 had the lowest amount with 132 seeds.By collecting different populations of this plant in the country and identifying its high genetic capacity, it can be used in the breeding programs and agricultural system of the country. Also, by considering that pigeon pea is one of the most drought-tolerant legumes and has eleven different maturity groups, it is possible to develop the feasibility of its cultivation in country

    Keywords: Cluster analysis, descriptor, Sistan, Baluchistan, Principal components
  • نقی حسین زاده فشالمی، رقیه امینیان*، حبیب الله سمیع زاده

    این طرح به منظور تعیین سازگاری و پایداری عملکرد 10 ژنوتیپ توتون و برآورد پایدارترین ژنوتیپ برای مناطق توتون کاری استان های گیلان، مازندران و گلستان اجرا شد. در این پژوهش 10 ژنوتیپ نرعقیم توتون گرمخانه ای در شش منطقه توتون کاری استان های گیلان، مازندران و گلستان به مدت دو سال زراعی (1397-1398) ارزیابی شدند. ژنوتیپ ها در 12 محیط، به صورت جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه مرکب با درنظرگرفتن محیط ها به عنوان فاکتور تصادفی و ژنوتیپ ها به‎عنوان فاکتور ثابت انجام شد. سپس تجزیه پایداری ژنوتیپ ها به وسیله 10 آماره پایداری و سه مولفه اول حاصل از تجزیه AMMI (Additive Main effects and Multiplication Interaction) شامل IPCA1، IPCA2  و  IPCA3 انجام گردید. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد اثر مکان و اثر متقابل سال × مکان، اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × سال × مکان در سطح احتمال یک درصد برای صفت عملکرد معنی دار بودند. کمترین مقدار ضریب تغییرات مربوط به ژنوتیپ های DVH2101 و RVH27 بود. با توجه به پارامترهای اکووالانس ریک و واریانس پایداری شوکلا، ژنوتیپ های RVH30، RVH27 و RVH8به عنوان پایدارترین ژنوتیپ ها انتخاب شدند. از نظر ضریب تشخیص و آماره جنکینز و پرکینز ژنوتیپ های RVH27، RVH30 و RVH8 در رتبه مشابهی از نظر پایداری قرار گرفتند. در نتیجه با لحاظ نمودن اکثر آماره های پایداری و تجزیه AMMI، پایدارترین ژنوتیپ، هیبرید RVH27 بوده و هیبریدهای RVH30 و DVH2101 در رده های بعدی پایداری قرار گرفتند. از نظر سازگاری خصوصی ژنوتیپ RVH6 و NC100 به منطقه توتون کاری تیرتاش و ژنوتیپ شماره RVH27 به منطقه رشت سازگاری خصوصی بالایی نشان دادند.

    کلید واژگان: اثر متقابل ژنوتیپ × محیط, بای پلات, تجزیه AMMI, مولفه های اصلی
    Naghi Hosseinzadeh Fashalami, Roghayeh Aminian *, Habibollah Samizadeh

    Introduction:

    The genotype × environment interaction is one of the most important factors in limiting breeding programs. The compatibility of a given genotype determines its ability and genetic capacity to produce high production and yield stability in different environments. Therefore, it is necessary to study the genotype × environment interaction in order to introduce stable genotypes in different environments. The current research was carried out to determine the compatibility and stability of yield for 10 tobacco genotypes and estimate the most stable genotype for tobacco growing areas in Iran (i.e. Guilan, Mazandaran and Golestan provinces). 

    Materials and Methods:

    In this study, 10 male sterile flue cured tobacco genotypes, which they completely tested in terms of quality and taste, including 7 internal modified hybrids named RVH5, RVH6, RVH8, RVH27, RVH30, RVH48, RVH70 along with 3 imported genotype DVH2101, PVH19 and NC100 in 6 tobacco growing regions of Guilan, Mazandaran and Golestan in two years of experiment (2018-2019). In total, 12 environments were studied in a randomized complete block design with 3 replications. Combined analysis was performed by considering the environments as a random factor and genotypes as a fixed factor. Then the stability analysis of genotypes was done by 10 stability statistics and the first 3 components of AMMI (Additive Main effects and Multiplication Interaction) analysis including IPCA1, IPCA2 and IPCA3. Analysis of variance was done using SAS.9 software, AMMI analysis and related graphs were performed using IRRISTAT software. 

    Results and Discussion:

    The results of combined analysis of variance showed that the effect of location and year × location interaction, the effect of genotype and genotype × year × location interaction were significant at the 1% probability level for yield. Genotype × environment interaction analysis using the first three main components of the AMMI analysis justified 69.47% of the total variance. The lowest coefficient of variation was related to DVH2101 and RVH27 genotypes. RVH30, RVH27 and RVH8 genotypes were selected as the most stable genotypes. According to Rick equivalence and Shoklaʹs stability variance parameters. The least squares deviation from the regression line were related to RVH27, RVH30 and RVH8 genotypes. In terms of regression coefficient, RVH27, RVH30 and DVH2101 genotypes had a line slope close to 1. Based on the coefficient of determination and Jenkins and Perkins statistics, RVH27, RVH30 and RVH8 genotypes were in the same rank in terms of stability. RVH27 and RVH30 were the most stable genotypes with superiority index. RVH27, RVH30 and DVH2101 genotypes were selected as the most stable hybrids based on the AMMI first model due to their proximity to the plot center, low interaction and high yield. Based on the second model of AMMI analysis, RVH27 and DVH2101 genotypes were selected as stable genotypes. In the third AMMI model, the RVH27 genotype was selected as the stable genotype due to its closeness to the biplot center and high yield. 

    Conclusion:

    Considering most of the stability statistics and AMMI analysis, the most stable genotype was RVH27 hybrid. RVH30 and DVH2101 hybrids were placed in the next categories of stability. In addition, genotypes RVH6 and NC100 showed high private compatibility to Tirtash tobacco growing area and genotype RVH27 to Rasht region.

    Keywords: AMMI analysis, Biplot, Genotype × Environment Interaction, Main components
  • امین نامداری*، پیام پزشکپور، اصغر مهربان، امیر میرزایی، بهروز واعظی

    سابقه و هدف:

    با توجه به کمبودهای موجود در زمینه رقم های عدس سازگار به مناطق دیم معتدله و نیمه گرم کشور، شناسایی ژنوتیپ های واجد پتانسیل جهت معرفی به عنوان رقم، بسیار مهم میباشد و در واقع میتواند بخشی از محدودیت ها در زمینه عملکرد عدس در این مناطق را برطرف نماید. این ژنوتیپ ها افزون بر عملکرد بالا باید واجد پایداری عملکرد در مناطق گوناگون و به عبارتی سازگاری عمومی باشند. در این راستا در پژوهش حاضر، در ادامه برنامه های به نژادی عدس در اقلیم معتدل و نیمه گرم، ژنوتیپهای عدس پیشرفته برگزیده از آزمایش های سال های گذشته، در قالب آزمایش های چندمحیطی، جهت شناسایی برترین ژنوتیپ (ها) با سازگاری عمومی قابل قبول و عملکرد بالا، با روش چند متغبیره GGE بایپلات مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    مواد و روش ها

    به منظور بررسی پایداری عملکرد ژنوتیپ های پیشرفته عدس، پژوهش حاضر با 14 ژنوتیپ برگزیده برنامه بهنژادی سال های گذشته به همراه دو رقم گچساران و سپهر به عنوان شاهد طی دو سال (از سال 97) و در چهارمنطقه گچساران، خرم‌آباد، ایلام و مغان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام پذیرفت.

    یافته ها

    تجزیه به مولفه‌ها در مدل GGE بایپلات نشان داد که 1/47 % تنوع، توسط دو مولفه نخست، توجیه می‌شود. نمودار موزاییکی آشکار ساخت که سهم تنوع ناشی از برهم کنش ژنوتیپ × محیط، به طور قابل توجهی بالاتر از تنوع ناشی از ژنوتیپ به تنهایی است. با استفاده از مدل GGE بایپلات و در نظر گرفتن دو ویژگی توان تمایز و نمایندگی، محیط های 1و2 مربوط به منطقه گچساران به عنوان محیط مطلوب جهت تفکیک ژنوتیپ‌ها ، شناسایی شدند. بایپلات روابط میان محیطها، آشکار ساخت که همبستگی هیچ یک از مناطق خرم اباد، گچساران، مغان و ایلام به نحوی نبود که بتوان گفت که برخی از مناطق یادشده میتوانند از یکدیگر نمایندگی کنند و به نحوی امکان کاهش مکانهای اجرای آزمایش در اینده وجود داشته باشد. ژنوتیپ 11 از نظر عملکرد، نزدیکترین فاصله را با ژنوتیپ ایده‌آل داشت. این ژنوتیپ در محور عملکرد ، واجد بالاترین عملکرد بود و از نظر پایداری نیز در وضعیتی متوسط قرار داشت. ژنوتیپ 9، از نظر عملکرد در رتبه دوم قرار داشت ولی پایداری عملکرد بهتری از ژنوتیپ 11 و سایر ژنوتیپ‌ها داشت و در واقع از نظر پایداری نزدیکترین ژنوتیپ به ژنوتیپ ایده‌آل بود. ژنوتیپ های 10 و 1 نیز در رتبه‌های بعدی قرار داشتند.

    نتیجه گیری

    با در نظر گرفتن هر دو فاکتور عملکرد و پایداری عملکرد در محیط های گوناگون، ژنوتیپ های 9، 11، 10 و 1 ، ژنوتیپ-های مطلوب می‌باشند. این ژنوتیپ ها از هر دو رقم شاهد (ژنوتیپ های 15 و 16) به طور قابل توجهی هم از نظر عملکرد و هم پایداری عملکرد، برتر بودند.

    کلید واژگان: اقلیم معتدل, اقلیم نیمه گرم, پایداری عملکرد, ژنوتیپ ایده آل, مولفه های اصلی
    Amin Namdari *, Payam Pezeshkpour, Asghar Mehraban, Amir Mirzaei, Behruz Vaezi
    Background and objectives

    Given the shortcomings regarding lentil cultivars compatible with temperate and semi-temperate rainfed regions of the country, identifying genotypes with potential to be introduced as cultivars is very important. Due to genotype × environment interaction, selection of genotypes with wide adaptation to different environments is difficult. In addition to high yield, these genotypes must have yield stability in different regions, in other words, general stability. In GGE model (G+GE), the selection of stable genotypes is based on both genotype (G) and genotype × environment (GE) interaction effects.

    Materials and methods

    in order to evaluate yield stability of rain-fed lentil genotypes, the present study was conducted based on randomized complete block design with three replications with 14 advanced genotypes along with two local cultivars including G15 and G16 (Gachsaran and Sepehr respectively) over two years (since 2018). The experiment’s locations were Gachsaran, Khormeh Abad, Ilam and Moghan. After collecting data from eight environments, the genotype × environment interaction for grain yield was evaluated by using GGE biplot method.

    Results

    Principal component analysis in the GGE biplot model showed that 47.1% of the variations caused by G and GE is justified by the first two components (PC1, PC2). The mosaic plot revealed that the contribution of diversity due to genotype × environment interaction was significantly higher than the diversity caused by genotype (G) alone. Using GGE biplot model and based on representativeness and discriminating ability, Gachsaran region was identified as a desirable environment to identify variation among genotypes. G11 was the closest genotype to the ideal genotype in terms of grain yield. This genotype had the highest yield among genotypes and was in a moderate position in terms of stability. Genotype 9 was in the second place in terms of yield but had high yield stability since was the closest genotype to the ideal genotype in terms of stability. Genotypes 10 and 1 were also in the next ranks considering both yield and stability. These four genotypes had considerable advantage in terms of both average yield and yield stability compated to control cultivars (G15 and G16). In addition, G5 showed the least yield stability among all genotypes. G15 and G16 as local cultivars showed relatively low grain yield and stability compared to the most of advanced genotypes.

    Conclusion

    G9, G11, G10, G1 were considered as genotypes with potential to be introduced as new cultivar(s) following further experiments in private farm lands.

    Keywords: Ideal genotype, Temperate climate, Semi-tropical climate, Principal components, Yield stability
  • رحمت الله کریمی زاده، پیام پزشکپور، محمد برزعلی، محمد آرمیون، پیمان شریفی*

    در این پژوهش، 18ژنوتیپ امیدبخش نخود به همراه ارقام آرمان و آزاد در گچساران، گنبد، خرم آباد و ایلام در سه سال زراعی، به منظور دستیابی به ارقام پرمحصول و سازگار با مناطق دیم گرمسیری و نیمه گرمسیری کشور کشت شدند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط، با توجیه 2/79، 4/2 و 0/10 درصد از تغییرات مجموع مربعات کل عملکرد دانه معنی دار بود. تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که پنج مولفه اصلی اول از برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر عملکرد دانه معنی دار بودند و سهم دو مولفه اصلی نخست برابر با 5/42درصد و 4/19درصد بود. ژنوتیپ3 بیشترین عملکرد دانه را داشت (1663 کیلوگرم در هکتار). بر پایه شاخص های ASV و WAAS، ژنوتیپ های 3، 4 و 13؛ شاخص های EV و ZA، ژنوتیپ های 3، 14، 16 و 8؛ و شاخص SIPC، ژنوتیپ های  14، 3، 11، 4 و 16 پایدارترین ژنوتیپ ها بودند. شاخص انتخاب همزمان (ssi)، برترین ژنوتیپ ها را بر پایه ssiASV، ssiZA و ssiWAAS، ژنوتیپ های 3، 1، 4، 13 و 16 و بر اساس شاخص های ssiSIPC و ssiEV، ژنوتیپ های 3، 16 و 20 شناساند. در بای پلات AMMI1، ژنوتیپ های 1، 3، 17 و 13 با میانگین بیشتر از میانگین کل و کمترین مقادیر IPCA1، ژنوتیپ های پایدار و پرمحصول بودند. در بای پلات AMMI2، ژنوتیپ های  4، 3، 13، 1 و 10 پایداری عمومی بالایی داشتند. در مجموع، برپایه شاخص های مختلف، ژنوتیپ های 3، 1 و 13 در بسیاری از محیط ها دارای عملکرد بالا و در بیشتر روش ها دارای پایداری مطلوبی بودند و می توانند نامزد معرفی ارقام جدید باشند.

    کلید واژگان: بای پلات, برهمکنش ژنوتیپ در محیط, سازگاری, عملکرد, مولفه های اصلی
    Rahmatollah, Karimizadeh, Payam Pezeshkpour, Mohammad Barzali, Mohammad Armion, Peyman Sharifi *
    Introduction

    Chickpea (Cicer arietinum L.) is one of the most important legumes in the world after pea and bean and is rich in protein (21.7-23.4%), minerals (iron, phosphorus, calcium, zinc, potassium and magnesium), carbohydrates (41.1-47.4%) and vitamins (B1, B2, B3, B5, B6, B9, C, E, K). The interaction of genotype by environment, as a response of genotypes to the environmental variation is a source of complexity for breeding programs and preparation of high yielding and stable genotypes. One of the most important ways to discover the nature of genotype by environment interaction is stability analysis, which identified the stable or compatible genotypes. Different methods for investigation of genotype by environment interaction and determination of stable genotypes have been reported, which generally include uni-variate and multivariate methods. One of the multivariate methods is AMMI analysis. The purpose of present study is the evaluation of the stability of chickpea genotypes using AMMI indices and biplots. 

    Materials and Methods

    Eighteen selective advanced genotypes of chickpea from ICARDA with two check verities (Arman and Azad) evaluated across four locations (Gachsaran, Ilam, Gonbad and Khoramabad) at three growing seasons, in a completely randomized block design with three replications. The data of 3rd year in Gonbad were lost and therefore, the analysis of data performed on 11 environments. Average seed yield of genotypes estimated at each environment (combination of location and growing season) and used for analysis. Statistical analyses including simple analysis of variance, combined analysis of variance and stability analysis carried out by metan (Multi environment trial analysis) R package. Five AMMI stability indices including ASV (AMMI stability value), SIPC (Sum of IPCs scores), EV (Eigenvalue stability parameter of AMMI), Za (Absolute value of the relative contribution of IPCs to the interaction), WASS (Weighted average of absolute scores) and simultaneous selection index (ssi) of these parameters was used for stability evaluation of genotypes. 

    Results and Discussion

    Combined analysis of variance indicated environment, genotype and genotype by environment interaction accounted 79.2, 2.4 and 10.0% of the phenotypic variation of seed yield, respectively. The significant effect of genotype indicated the wide genetic background of genotypes, while the significant effect of genotype by environment interaction is indicated the diversity of genotypes in test locations and growing years and exhibited the necessary of evaluation of genotypes in multiple environments. According to the significant effect of genotype by environment interaction, AMMI analysis was carried out by principal components analysis and the results indicated the significant effects of five principal components on seed yield. The first two principal components contributed to 42.5 and 19.4% of genotype by environment interaction. Genotype G3 (1663 kg ha-1) followed by G1, G17, G20 and G5 had the highest seed yield. According to the ASV and WAAS indices, G3, G4 and G13; EV and ZA indices, G3, G14, G16 and G6; and SIPC, G14, G3, G11, G4 and G16 were the most stable genotypes. Selection of these genotypes was done only on stability aspect of genotypes, therefore simultaneous selection index (ssi) based on any of these parameters was used to evaluate the simultaneously selection of genotypes based on seed yield stability and performance. Genotypes G3, G1, G4, G13 and G16 selected as superior genotypes by ssiASV, ssiZA and ssiWAAS indices; while based on ssiSIPC and ssiEV, G3, G16 and G20 were as the best genotypes. The other applications of AMMI stability analysis are selection of best genotypes in any of environments. According to this procedure, genotype G3 was placed in the first order in E1, E5 and E7; in the second order in E2, E3 and E9; in the third order in the E6 and E7; and in the fourth order in the E5. The AMMI1 biplot (IPCA1 vs grain yield) identified G1, G3, G17 and G13 as high yielding and stable genotypes with seed yield higher than total mean and lowest IPCA1 values. This biplot was also indicated environments E1, E9, E5, E2 and E3 had the lowest contribution in genotype by environment interaction interaction. The first principal components explained only 42.5% of genotype by environment interaction, and therefore, it seems that using the AMMI2 biplot is more efficient to identify the superior genotypes. In AMMI2 biplot (IPCA1 vs IPCA2), genotypes G4, G3, G13, G1 and G10 had high general stability. The environments E3, E4 and E10 with long vectors, had high discriminating ability and can estimate the relative efficiency of genotypes well.

    Conclusion

    In general, based on different indices, G3, G1 and G13 had high yield in most of environments, and in most methods had good stability and could be candidates for introduction of new cultivars.

    Keywords: Adaptability, Biplot, Genotype by environment interaction, Principal Components, yield
  • زهرا عابدی*، حمید نجفی، مصطفی عمادی، نادعلی باقری

    به منظور گزینش ژنوتیپ های سویا تحت تاثیر مقادیر مختلف سولفور، 30 ژنوتیپ سویا در سه سطح سولفور (شاهد، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم خاک مورد بررسی، غلظت سولفور 98 درصد بود که به صورت 0، 0/1 و 0/2 درصد از خاک ارزیابی شده اضافه شد) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت گلدانی با سه تکرار در سال زراعی 1395 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا گردید. صفات بررسی شده شامل ارتفاع شاخه اصلی، ارتفاع اولین شاخه فرعی، تعداد غلاف شاخه اصلی، تعداد غلاف شاخه فرعی، وزن صد دانه، محتوای کلروفیل کل، محتوای کلروفیل a، محتوای کلروفیل b، محتوای کارتنویید، میزان سولفور در بخش هوایی، درصد روغن، درصد پروتئین و عملکرد دانه تک بوته بودند. نتایج تجزیه واریانس صفات مورد بررسی نشان داد که کاربرد سولفور تاثیر معنی داری در سطح احتمال 0/01 بر صفات مورد بررسی داشته است. براساس نتایج مقایسات میانگین، بیشترین میزان روغن و پروتئین به ترتیب در ژنوتیپ های دیر و ویلیامز در سطح سوم سولفور بدست آمد. بیشترین و کمترین وزن دانه به ترتیب در ژنوتیپ های هیل و واباش در سطح دوم سولفور مشاهده شد. در کل کاربرد سولفور موجب بهبود صفات مورد بررسی گردید. تجزیه خوشه ای به روش Ward، 30 ژنوتیپ را در دو گروه مجزا دسته بندی نمود. همچنین گروه بندی ژنوتیپ ها با تجزیه به مولفه های اصلی و رسم بای پلات ها نیز صورت گرفت. با توجه به نتایج گروه بندی ها و درجه اهمیت صفات ژنوتیپ های گروه اول که از نظر صفات مورد بررسی میانگین بالایی داشتند، گزینش شدند. لذا می توان از این ژنوتیپ ها برای گزینش ژنوتیپ های پر محصول و صفات زراعی مطلوب که توانایی جذب سولفور بیشتری داشتند، در برنامه های اصلاحی آتی استفاده کرد.

    کلید واژگان: بای پلات, تجزیه خوشه ای, سویا, مقدار ویژه, مولفه های اصلی
    Zahra Abedi*, Hamid Najafi, Mostafa Emadi, Nadali Bagheri

    In order to selection of soybean genotypes under different amounts of sulfur, 30 soybean genotypes were evaluated at three levels of sulfur (control, 5 and 10 g/Kg soils) concentration of sulfur was 98 % and it was added as 0, 0.1 and 0.2 % of evaluated soils. The experiment was lay out as a factorial arrengment in a randomized complete block design with three replications at Sari Agricultural Science and Natural Resources University in 2016. Evaluated traits included height of main branch, height of first sub branch, number of main branch pods, number of sub branch pods, 100 seed weight, total chlorophyll content, chlorophyll a content, chlorophyll b content, carotenoid content, sulfur content, Oil percentage, protein percentage and grain yield per plant. The results of analysis of variance of studied traits showed that sulfur application has a significant effect (P<0.01) on the studied traits. According to the results of means comparisons, the highest amounts of oil and protein percentage were obtained in Dayr and Williams genotypes at the third level of sulfur. The highest and lowest grain weights were observed in Hill and Vabash genotypes in the second level of sulfur, respectively. The results of the cluster analysis using Ward method, divided the soybean genotypes into two distinct groups. The genotypes were grouped using principal component analysis and biplot, too. According to the results of the cluster analysis, genotypes of the first group, which had high mean for the studied traits, were selected. Therefore, these genotypes can be used to select high-yielding genotypes and desirable agronomic traits that have the ability to absorb more sulfur in future breeding programs.

    Keywords: Biplot, Cluster analysis, Eigen vector, Principal components, Soybean
  • مسعود فتاحی، عبدالرحمان محمدخانی*، بهروز شیران، بهرام بانی نسب، رودابه راوش
    این آزمایش جهت مقایسه مقاومت پایه های مختلف پسته تلقیح شده با مایکوریزا در برابر تنش شوری و خشکی اجرا شد. در این آزمایش از گونه قارچ فونلیفورمیس موسه آ و چهار پایه پسته شامل بادامیریز زرند، قزوینی، سرخس و UCB1 استفاده شد. آزمایش تنش خشکی در چهار سطح 100، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی، و آزمایش تنش شوری در چهار سطح 91/0، 57/7، 12/16 و 63/24 دسی زیمنس بر متر به مدت 60 روز اعمال شد. در پایان آزمایش شاخص های مختلف مانند ماده خشک کل گیاه، سطح برگ، درصد رطوبت اندام ها و نشت الکترولیت ها برآورد شد. هم چنین در طول آزمایش رنگدانه های کلروفیل کل، کارتنویید و آنتوسیانین مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد هم زیستی با مایکوریزا سبب بهبود ماده خشک کل گیاه، درصد رطوبت برگ و سطح برگ تحت هر دو تنش خشکی و شوری شد. تحت تاثیر هر دو تنش میزان رطوبت اندام ها و کلرفیل کل برگ کاهش و محتوای آنتوسیانین و نشت الکترولیت ها افزایش یافت و کم ترین درصد رطوبت برگ، ساقه و ریشه در بالاترین سطح تنش خشکی و شوری دیده شد. پایه UCB1 بیش ترین وزن خشک کل و رطوبت را درشرایط تنش شوری داشت و بیش ترین درصد رطوبت برگ و ساقه و کم ترین نشت الکترولیت تحت تنش خشکی در پایه سرخس دیده شد. به نظر می رسد پایه UCB1 و سرخس تلقیح شده با مایکوریزا به ترتیب برای استفاده در شرایط شوری و خشکی می توانند مفید باشند.
    کلید واژگان: آنتوسیانین, پسته, تنش غیرزنده, مولفه های اصلی, نشت الکترولیت
    Masoud Fattahi, Abdorahman Mohammadkhani *, Behroz Shiran, Bahram Baninasab, Rodabe Ravash
    The present experiment has compared the resistance of different mycorrhizal pistachio rootstocks to salinity and drought stress in a completely randomized design with three replications. It has used Funneliformis mosseae and four pistachio species, Badami-e Riz Zarand, Qazvini, Sarakhs, and UCB1. In addition, the experiment of water stress in 4 levels (100%, 80%, 60%, and 40% FC), and experiment of salinity stress in 4 levels (0.91, 7.57, 16.12, and 24.63 dSm-1), have been applied for 60 days. At the end of the experiment, different characteristics such as total biomass, leaf area, tissue moisture percentage, and electrolyte leakage have been measured. Also, during the experiment, total chlorophyll, carotenoids and anthocyanin pigments have been surveyed and analyzed. The results indicate that mycorrhizal symbiosis has improved total biomass and leaf moisture content under both drought and salinity stress conditions, wherein tissue moisture content and total leaf chlorophyll content have decreased and anthocyanin content and electrolyte leakage increased. As for the lowest leaf, stem and root moisture content have been observed at the highest drought and salinity levels with UCB1 having the highest biomass and moisture under salinity stress and the highest leaf and stem moisture content and lowest electrolyte leakage are observed in Sarakhs rootstock under drought stress. It seems UCB1 and Sarakhs symbiotic with mycorrhiza can be useful for salinity and drought stress, respectively.
    Keywords: abiotic stress, Anthocyanin, electrolyte leakage, Pistachio, principal components
  • معصومه کنفی لسکوکلایه، نادعلی باقری*، نادعلی باباییان جلودار، مهدی قاجار سپانلو

    کادمیوم یک آلاینده مهم از فلزات سنگین است که برای گیاهان و حیوانات بسیار سمی است. برنج یکی از انواع پر مصرف غلات در جهان است که به طور گسترده در رژیم غذایی مردم وجود دارد. به منظور بررسی میزان تحمل ژنوتیپ‌های برنج به فلز کادمیوم، 40 ژنوتیپ برنج در شرایط هیدروپونیک در مرحله گیاهچه‌ای از نظر تحمل به میزان کادمیوم در سطوح مختلف تنشی (شاهد، 100، 200 و 300 میکرومولار کادمیوم) و در یک آزمایش کرت‌های خرد شده در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که بین ژنوتیپ‌ها و سطوح تنش از نظر صفات ارزیابی شده تفاوت معنی‌داری وجود دارد. از لحاظ جذب کادمیوم ژنوتیپ‌های میر طارم، سنگ‌ طارم، F12L49-3، 229R و KOSHIHIKARI دارای کمترین مقدار جذب کادمیوم بودند. در تجزیه به مولفه‌های اصلی بر مبنای صفات ارزیابی شده به تنش به ترتیب 70/160، 70/351، 72/641 و 66/305 درصد از تغییرات در سطوح شاهد، 100، 200 و 300 میکرومولار کادمیوم توسط مولفه‌های اول و دوم قابل توجیه بود. تجزیه‌ خوشه‌ای نیز بر اساس صفات مورد مطالعه در سطوح شاهد، 100، 200 و 300 میکرومولار کادمیوم، ژنوتیپ‌های مورد بررسی را به ترتیب در دو، پنج، سه و دو خوشه گروه‌بندی نمود. در مجموع، بر طبق نمودار تحلیل بای‌پلات و تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌های سنگ طارم، میر طارم، F12L49-3، 229R و KOSHIHIKARI به عنوان ارقام متحمل به کادمیوم و ژنوتیپ‌های M30، ARIAS HALUS و Kinan Dang Patong به عنوان ارقام حساس و دارای جذب بالای کادمیوم تعیین شدند. از نسلهای حاصل از تلاقی ارقام متحمل و حساس میتوان به منظور تولید جمعیتهای در حال تفرق برای مطالعات ژنتیکی و مولکولی استفاده نمود.

    کلید واژگان: بای پلات, برنج, تجزیه کلاستر, کادمیوم, مولفه های اصلی
    Masoumeh Kanafi Lesko Kelayeh, Nadali Bagheri*, Nadali Babaeian Jelodar, Mehdi Ghajar Sepanlou

    Cadmium is an important pollutant of heavy metals, which is very toxic to plants and animals. Rice is the most popular food among Iranians and the presence of heavy metals in trace level in rice has received special attention because they are directly related to health. In order to evaluate the tolerance of rice genotypes to cadmium, 40 rice genotypes under hydroponic conditions were used for seedling tolerance and absorption of cadmium in different levels of stress (control, 100, 200 and 300 μm cadmium) and in a split plot experiment in a completely randomized design template was examined. The results showed a significant difference between genotypes. In terms of cadmium adsorption, genotypes of Mirtarom, Sangtarom, F12L49-3، 229R and KOSHIHIKARI had the lowest cadmium adsorption. Principal components analysis based on the traits evaluated for cadmium show 70.160, 70.357, 72.641 and 66.305 percent of the changes by the first and second components, respectively, at the control levels of 100, 200 and 300 micromolar of cadmium. Cluster analysis based on the studied traits at control, 100, 200 and 300 micromolar of cadmium classified the genotypes in two, five, three and two clusters, respectively. In sum, genotypes of Sangtarom, Mirtarom, F12L49-3, 229R and KOSHIHIKARI as genotypes tolerant to cadmium and genotypes of M30, ARIAS HALUS and Kinan Dang Patong as genotypes classified as Noncompliant were determined according to biplot analysis and cluster analysis. The generations obtained from crossing between tolerant and susceptible cultivars could be used as segregating population in genetic and molecular studies.

    Keywords: Biplot, Cadmium, Cluster analysis, Principal components, Rice
  • سعید یاراحمدی*، قربانعلی نعمت زاده، حسین صبوری، حمید نجفی زرینی

    هدف از این مطالعه ارزیابی شاخص های تحمل به خشکی و پی بردن به روابط بین آنها و به کارگیری آنها در برنامه های غربال گری گندم بود. به منظور غربالگری صحیح ژنوتیپ ها از تجزیه به مولفه های اصلی و بای پلات و قرار دادن ژنوتیپ ها در بای پلات براساس امتیاز فاکتورها استفاده شد. ژنوتیپ های انتخابی می بایست در شرایط تنش و همچنین در شرایط رطوبتی مطلوب، عملکرد بالا و پایداری داشته باشند. آزمایشی با استفاده از طرح آلفا لاتیس با دو تکرار در شرایط دیم و آبیاری تکمیلی با استفاده از 132 ژنوتیپ گندم نان در مزرعه پژوهشی ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد کاووس در سال زراعی 95-1394 اجرا گردید. بر اساس عملکرد در شرایط بدون تنش (YP) و تنش (YS) شاخص های تحمل خشکی از قبیل شاخص حساسیت به تنش (SSI)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص تحمل (TOL)، شاخص میانگین تولید (MP)، شاخص میانگین هارمونیک (HM)، شاخص عملکرد (YI)، شاخص حساسیت به خشکی (SDI)، شاخص خشکی نسبی (RDI)، شاخص درصد حساسیت به تنش (SSPI)، شاخص مقاومت به خشکی (DRI) و شاخص پایداری عملکرد (YSI) محاسبه شدند. شاخص های تحمل STI، GMP، HM،  MPو YI همبستگی مثبت و بسیار بزرگی با عملکرد در شرایط نرمال و همچنین با عملکرد در شرایط تنش داشتند. بنابراین ژنوتیپ های با مقادیر عددی بزرگ برای این شاخص ها، عملکرد بالایی در شرایط تنش و عدم تنش داشتند. شاخص های TOL، SSPI، DSI و SSI ژنوتیپ های با عملکرد بالا در شرایط نرمال ولی حساس به تنش (گروه Bفرناندز) را شناسایی کردند. هم چنین شاخص های YSIو RDI ژنوتیپ های با عملکردی بالاتر از میانگین ژنوتیپ ها در شرایط تنش و عملکردی پایین تر از میانگین ژنوتیپ ها در شرایط مطلوب (گروه Cفرناندز) را از سایر ژنوتیپ ها به خوبی تفکیک کردند.

    کلید واژگان: بای پلات, تنش خشکی, گندم, مولفه های اصلی
    Saeid Yarahmadi*, Ghorbanali Nematzade, Hossein Sabouri, Hamid Najafi Zarini

    The purpose of this study was to evaluate the indices of drought tolerance and find out the relationships between them and their application in wheat screening programs. In order to proper screening of genotypes, the principal component analysis and biplot were analyzed and genotypes were placed in biplot based on factor scores. An experiment was conducted using alpha lattice design with two replications in rainfed and irrigated conditions using 132 bread wheat genotypes in the Gonbad-e-Kavos Agricultural Research Station in 2015-2016. Based on yield in no stress (YP) and stress (YS) conditions, drought tolerance indices such as stress susceptibility index (SSI), stress tolerance index (STI), tolerance index (TOL), mean production index (MP), Harmonic Index (HM), Yield Index (YI), Sensitivity Drought Index (SDI), Relative Drought Index (RDI), Stress Susceptibility percentage Index (SSPI), Drought Resistance Index (DRI) and yield Stability Index (YSI) Were calculated. Tolerance indices such as STI, GMP, HM, MP and YI had a positive and significant correlation with yield in normal conditions as well as with yield in stress conditions. Therefore, genotypes with large numerical values for these indices had high yield under stress and no stress conditions. TOL, SSPI, DSI and SSI Indices identified genotypes with high yield under normal conditions but sensitive to stress conditions (Group B Fernandez). Also, YSI and RDI indices differentiated genotypes with high yield under stress conditions and low yield under favorable conditions (Group C Fernandez) from other genotypes.

    Keywords: Biplot, Drought Stress, Principal Component Analysis, Wheat
  • عبدالمجید خورشید، علی اکبر اسدی*

    برای رتبه بندی و گروه بندی فول سیب ها و هیبریدهای مختلف حاصل از برنامه های اصلاحی چغندرقند در دو شرایط خشکی و نرمال، آزمایش های جداگانه ای در سال زراعی 1396 در ایستگاه تحقیقات مهندس مطهری کرج انجام شد. بر این اساس 17 فول سیب و 28 هیبرید مختلف به همراه شاهدهای مقاوم و حساس به تنش های محیطی ازنظر صفات عملکردی، کیفی و فیزیولوژیکی مختلف در آزمایش های جداگانه در دو شرایط خشکی و نرمال موردبررسی قرار گرفتند. نتایج رتبه بندی نشان داد که فول سیب های 1، 2، 4 و شاهدهای 18، 22 و 25 در شرایط خشکی و فول سیب 16 و شاهدهای 18 و 22 در شرایط نرمال نسبت به بقیه فول سیب ها برتر هستند. تجزیه خوشه ای فول سیب ها و هیبریدهای موردمطالعه و ارقام شاهد را در 2 گروه قرار داد. گروه بندی فول سیب ها در دو محیط تا حدود زیادی مشابه بود. ولی در هیبریدها تطابق بالایی بین گروه بندی دو محیط مشاهده نشد. بر اساس تجزیه به مولفه های اصلی در شرایط تنش فول سیب های 3، 4، 5، 9 و 14 و در شرایط نرمال فول سیب های 10، 18، 16، 1، 2، 6 و 8 ازنظر صفات عملکردی بهتر بودند. در هیبریدها، در شرایط تنش هیبریدهای 7، 10، 20، 5 و 11 تا حدودی ازنظر صفات عملکردی ریشه و قند بهتر بودند. در مقابل در شرایط نرمال، هیبریدهای 2، 17، 6، 25، 7، 9، 21، 27، 4، 13، 19 و شاهد 30  تا حدودی ازنظر صفات عملکردی ضعیف تر ولی ازنظر صفات سطح برگ و محتوای نسبی آب برگ برتر بودند.

    کلید واژگان: تنش خشکی, تجزیه خوشه ای, مولفه های اصلی, چغندر قند
    Abdolmajid Khorshid, AliAkbar Asadi*

    Seperated experiments were carried out at Motahari Research Station of Karaj, in order to ranking and grouping the different fullsibs and hybrids obtained from sugar beet breeding programs under drought stress and normal conditions. Accordingly, 17 and 28 different fullsib and hybrids respectively, along with resistant and sensitive cultivars, were examined for different yield, qualitative and physiological traits in separate experiments in dry and normal conditions. The results of the ranking showed that fullsibs 1, 2, 4 and control cultivars 18, 22 and 25 in drought conditions and and fullsib 16 and control cultivars 18 and 22 were superior in normal conditions compared to the rest of the full sibs. Each population of Fullsibs and hybrids was divided into two distinct groups. Fullsibs grouping were very similar in two conditions. But in hybrids, there was no significant association between the grouping of normal and stressed conditions. Based on principal component analysis, under stress conditions, fullsibs 3, 4, 5, 9, and 14, and under normal conditions, fullsibs 10, 18, 16, 1, 2, 6 and 8 were better in terms of yield traits. In hybrids, under stress conditions, hybrids 7, 10, 20, 5 and 11 were somewhat better in terms of root and sugar yield. In contrast, in normal conditions, hybrids 2, 17, 6, 25, 7, 9, 21, 27, 4, 13, 19 and control 30 were somewhat weaker in terms of yield traits, but for leaf area and relative water content traits, were superior.

    Keywords: Drought Stress, Cluster Analysis, Principal Component, Sugar Beet
  • ولی الله رسولی*، حسن محمودزاده
    سابقه و هدف

    با توجه به فرم پذیری بسیار بالای انگور، روش های بسیار متنوع از هدایت و تربیت آن در دنیا اجرا شده است. این روش ها بسته به رقم، نوع استفاده، شرایط کلیمایی منطقه و مسایل مکانیزاسیون و اقتصادی در هر منطقه متفاوت می باشد. مطالعات نشان داده اند که عملکرد کمی و کیفی ارقام انگور تحت تاثیر نوع سامانه تربیتی قرار می گیرند. هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر سامانه های تاکداری بر عملکرد کمی و کیفی انگور رقم بیدانه قرمز بود.

    مواد و روش ها

    هشت روش تربیت تاک شامل روش سنتی خزنده، پاچراغی، جنوا، کوردون کوتاه، گیوت، کوردون بلند، کوردون متوسط و سیستم وای (Y) مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و 6 بوته در هر کرت به مدت 5 سال در ایستگاه تحقیقات انگور تاکستان انجام شد. صفات کمی و کیفی محصول مانند عملکرد میوه، عملکرد کشمش، اندازه دور خوشه، قطر خوشه، طول خوشه، طول و عرض حبه ، pH عصاره میوه، مواد جامد قابل حل (TSS)، اسیدیته عصاره میوه و زمان رسیدن میوه اندازه گیری شد. از تکنیک تجزیه و تحلیل گرافیکی به منظور تعیین بهترین سامانه استفاده شد.

    یافته ها

    عملکرد میوه، ابعاد حبه، TSS، TA، TSS/TA، عملکرد کشمش و مدت زمان رسیدن نسبت به سایر صفات، به طور معنی داری تحت تاثیر نوع سامانه تربیتی قرار داشتند (P<0.05). بیشترین عملکرد میوه (kg/plant 8/19) و عملکرد کشمش (kg/plant 9/6) در روش تربیت کوردون بلند بدست آمد. بالاترین میانگین طول و عرض حبه در سامانه کوردون بلند بود. سامانه کوردون کوتاه با میانگین 6/24 درجه بریکس، بالاترین میزان مواد جامد محلول و حداقل میزان آن در سامانه سنتی خزنده با میانگین 9/21 درجه بریکس مشاهده شد. میزان اسیدیته کل آب میوه سامانه کوردون بلند بالاترین و حداقل آن مربوط به سامانه سنتی خزنده بود. بیشترین نسبت قند به اسید در سامانه سنتی خزنده بود. از نظر مدت زمان رسیدن میوه، سامانه Y و کوردون کوتاه زودرس ترین و سامانه سنتی دیررس ترین بودند. نزدیک ترین سامانه به نقطه بهینه در همه صفات مورد بررسی روش تربیتی کوردون بلند بود.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عملکرد میوه، کشمش، ابعاد حبه، TSS و TA آب میوه و مدت زمان رسیدن محصول تحت تآثیر نوع سامانه تربیتی تاک قرار می گیرند. بر این اساس سامانه تربیتی مناسب تا حدود زیادی می تواند عملکرد و کیفیت میوه انگور را تحت تاثیر خود قرار دهد. بر مبنی نتایج این بررسی ، سامانه کوردون بلند، برای انگور رقم بیدانه قرمز در منطقه تاکستان، مناسب ترین نوع محسوب می شود. که این سامانه مناسب در منطقه تاکستان برای انگور رقم بیدانه قرمز، سامانه کوردون بلند بود.

    کلید واژگان: کوردون, مولفه های اصلی, سامانه بهینه, انگور
    Valiollah Rasoli *, Hassan Mahmoudzadeh
    Background and objectives

    There are various grapevine-training methods in the world because of the high formability of grapevine. These methods are vary depending on the variety, type of use, climatic conditions of the area, mechanization, and economic issues in each region. Some studies have shown that the type of training system affects the quantitative and qualitative yield of grape varieties. The aim of present study was to determine the effect of training systems on the quantitative and qualitative yield of grapevine cv. Red Sultana.

    Materials and methods

    Eight grapevine training systems including High Cordon, Medium Cordon, Low Cordon, Geneva, Guyot, Traditional, Head, and Wye (Y) were considered. The research was carried out in a randomized complete block design with three replications and six plants per plot for five years at Takestan grape research station. Quantitative and qualitative traits of the fruit, such as yield, raisin yield, cluster around, cluster diameter, cluster length, berry length and berry width, pH of the fruit extract, total soluble solids (TSS) and titrable acidity of fruit extract (TA) were recorded. Graphical analysis technic was used to determine the best training system.

    Results

    Yield, berry diameters, TA, TSS, raisin yield, and ripening were significantly more affected by the type of training system than other traits (P<0.05). The highest fruit yield (19.8 kg/plant) and raisin yield (6.9 kg/plant) were obtained in high Cordon training method. The highest average length and width of the berry was in the high Cordon system. The highest (24.6 degrees of Brix) and lowest (21.9 degrees of Brix) of TSS were recorded in low Cordon and traditional systems, respectively. The total acidity of the fruit juice was the highest in the high Cordon system and lowest in the traditional systems. The highest rate of sugar/acid was in the traditional system. Y and low Cordon systems were the earliest and traditional system was the longest of the fruit ripening point of view. High Cordon training system was the closest system to the optimum point of all studied traits.

    Conclusion

    The results of this study showed that the type of grapevine training system affected the fruit and raisin yield, the berry diameter, the TSS and TA of the fruit juice and the ripening. Therefore, by choosing the appropriate grapevine training system, it can manage the yield and quality of the fruit, which high Cordon system was the best system for grapevine cv. Red Sultana training in the Takestan region.

    Keywords: Cordon, principle components, ideal system, grape
  • پیام پزشک پور، سهیلا افکار*

    عدس به خاطر توانایی اش در تثبیت نیتروژن، نگهداری رطوبت خاک و محدود کردن فرسایش خاک می تواند به افزایش حاصلخیزی خاک کمک کند. به منظور مقایسه و طبقه بندی 14 ژنوتیپ عدس، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار  با بررسی 21 صفت، در طول سال زراعی 91-90 انجام شد. تجزیه واریانس تنوع قابل توجهی در میان ژنوتیپ های مورد مطالعه نشان داد و تفاوت معنی داری برای عملکرد بذر، عملکرد بیولوژیکی، وزن صد دانه، تعداد غلاف دو بذر و بهره وری از بارش بدست آمد. همچنین مقایسه میانگین نشان داد که ژنوتیپ10G بهترین ژنوتیپ برای عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، تعداد غلاف دو بذر و بهره وری از بارش بوده، بنابراین برای کشت توسط کشاورز قابل توصیه است. در نتیجه تجزیه مولفه های اصلی، 5 مولفه اول 83% تغییرات را بیان می کنند که مولفه اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب 41%، 14%، 12%، 8% و 6% کل تغییرات را توجیه کردند. تجزیه کلاستر بر اساس صفات مطالعه شده با استفاده از فاصله اقلیدسی و روش وارد، ژنوتیپ ها را در سه گروه قرار داد و بیشترین فاصله بین گروه 1 و 3 بود. بنابراین ژنوتیپ هایی از گروه هایی که از نظر ژنتیکی از هم دور هستند می توانند به عنوان والدین در برنامه دورگ گیری برای بدست آوردن ژنوتیپ های مطلوب استفاده شوند. می توان نتیجه گیری کرد که تنوع ژنتیکی قابل توجهی بین ژنوتیپ های عدس مورد مطالعه وجود دارد که می تواند برای غربال کردن ژنوتیپ ها و والدین مناسب جهت برنامه های اصلاحی عدس بکار برده شوند.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, گروه بندی, مولفه های اصلی, صفات زراعی, عدس
    Payam Pezeshkpour, Soheila Afkar*

    Lentil (Lens culinaris), with its ability for nitrogen fixation, maintaining soil moisture and limiting soil erosion helps in increasing soil fertility. In order to compare and classify of 14 lentil genotypes, an experiment was carried out in the randomized complete block design with three replications during the cropping year of 2011-2012. Analysis of variance indicated remarkable diversities among genotypes under study and significant differences were obtained for seed yield, biological yield, 100-grain weight, number of the pod with couple seed and rain efficiency. Mean comparisons also showed the genotype G10 was the best genotypes for seed yield, biological yield, the pod with couple seed and rain efficiency, so this genotype is advisable for culture by farmers. As the per principal component analysis, first five principal components expressed 83% of total variation in which PC I, PC II, PC III, PC IV & PC V accounted for 41%, 14%, 12%, 8% and 6% of total variation, respectively. Cluster analysis, based on the traits studied, using Euclidean distance following Ward’s method with Euclidean distance divided the genotypes into three groups and the maximum distance was between cluster I and III. Thus the genetically diverged genotypes of the clusters could be used as the parent in hybridization program to get desirable genotypes. It can be concluded that there is remarkable genetic variability among studied lentil genotypes, which could be utilized in the screening of desirable parents and genotypes for lentil breeding programs.

    Keywords: Agronomic Traits, Clustering, Genetic Diversity, Lentil, Principle Component
  • اکبر شعبانی، علیرضا زبرجدی *، علی مصطفایی، محسن سعیدی، سید سعید پورداد
    با توجه به سطح زیر کشت دیم نخود، خشکی ازجمله عواملی است که به طورجدی تولید و کیفیت نخود را تحت تاثیر قرار می دهد؛ بنابراین رسیدن به ژنوتیپ های متحمل خشکی موردتوجه محققین است. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و تحمل به خشکی لاین های پیشرفته نخود، تعداد 64 ژنوتیپ نخود در قالب طرح لاتیس ساده با دو تکرار در شرایط تنش و عدم تنش رطوبتی در معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود کرمانشاه درسال زراعی 93-1392 مورد آزمایش قرار گرفتند. شاخص های تحمل تنش (STI)، شاخص میانگین بهره وری (MP)، میانگین هندسی بهره وری (GMP)، حساسیت به تنش (SSI)، میانگین هارمونیک (HAM)، شاخص عملکرد (YI) و شاخص تحمل تنش تغییریافته (K1، K2) بر اساس عملکرد دانه در هر دو شرایط محاسبه گردید. همچنین از روش امتیازدهی تحمل تنش (STS) به منظور گزینش ژنوتیپ ها بر مبنای کلیه شاخص ها استفاده شد. مطالعه همبستگی ساده بین عملکرد در شرایط تنش، عدم تنش و شاخص های مقاومت نشان داد که عملکرد در دو شرایط با شاخص های تحمل تنش، میانگین هندسی بهره وری، میانگین هارمونیک، شاخص عملکرد و تحمل تنش تغییریافته همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. بنابراین این شاخص ها برای شناسایی ژنوتیپ های با عملکرد بالا مناسب می باشند که از بین آن ها STI به عنوان مناسب ترین شاخص جهت ترسیم نمودار سه بعدی در نظر گرفته شد. روش ترسیمی سه بعدی و بای پلات باعث گروه بندی ژنوتیپ های متحمل و غیر متحمل گردید به طوری که ژنوتیپ های FLIP 08-42C، عادل، آزاد و FLIP 08-35C با قرار گرفتن در مجاورت بردارهای مربوط به شاخص های مهم مقاومت (STI، MP، GMP) و قرار گرفتن در گروه A از پتانسیل تولید بالا و حساسیت پائین به خشکی برخوردار بودند. همچنین با توجه به نتایج روش امتیازدهی تحمل تنش (STS) ژنوتیپ ‏های فوق نسبت به سایر ژنوتیپ ها دارای تحمل بیشتری به تنش خشکی بودند. در تجزیه به مولفه های اصلی، دو مولفه اصلی اول 98.437 درصد از کل واریانس را توجیه نمودند. درنهایت با توجه به وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپ های موردبررسی ازنظر تحمل به تنش خشکی، می توان از آن ها در برنامه های اصلاحی استفاده نمود.
    کلید واژگان: تنش رطوبتی, روش امتیازدهی تحمل تنش (STS), مولفه های اصلی, نخود
    Akbar Shabani, Alireza Zebarjadi *, Ali Mostafaei, Mohsen Saeidi, S. Saeed Poordad
    IntroductionChickpea (Cicer arietinum L.) is an annual grain legume or “pulse crop” that is 2th legume after soybean in the world and was cultivated in 60 country. Legume, spatially chickpea is the most important tolerant crop in arid and semi-arid country in western of Asia such as Iran. Chickpea can growth in poor soil and undesirable environment conditions. Drought is an important factors that influencing chickpea production and quality. As area of cultivation is in dryland conditions thus aim of researches is reach to tolerant genotypes. The objective of current study was to evaluate the genetic variation and drought resistance advanced genotypes in chickpea
    Materials and methodsFor investigation of genetic variation and drought resistance, 64 advanced genotypes were evaluated in a simple latis (LD) with two replications under normal and drought stress conditions in deputy of Dryland Agricultural Research Institute of Kermanshah during 2013-2014 cropping season. Plant spacing was as plots with four rows in 4 m in length, 30 cm apart. The seed were sowed in row with 10 cm distance and the seeding rate was 33 seeds per m2 for all plots. At maturity stage after separation of border effects from each plot, grain yield was measured. Statistical analysis was performed using SAS, SPSS and STATISTICA packages. some drought resistance indices such as mean productivity (MP), geometric mean productivity (GMP), harmonic mean (HAM), stress tolerance index (STI), stress susceptibility index (SSI), yield index (YI), K1 and K2 were measured based on yield in both conditions. Also we used stress tolerance score (STS) method for selection genotypes according to all indices.
    Results and discussionStudy on correlation between Yp, Ys and drought resistance indices showed that Yp and Ys had positive and significant correlated with MP, GMP, STI, YI, HAM, K1 and K2 thus these indices were the most suitable drought tolerance criteria for screening of chickpea genotypes and STI was used for 3D graph. According to drawing of 3D graph and bi-plot, the genotypes were placed into tolerant and non-tolerant groups, as genotypes FLIP 08-42C, Azad, Adel and FLIP 08-35C were placed near to MP, GMP and STI vectors and A group in area with high yield potential and low sensitive to drought. Also according to results of stress tolerance score (STS) method, above genotypes were selected as tolerant genotypes. For more understanding and visualizing the relationships between calculated indices and genotypes performance, principal component analysis (PCA) was performed. Result of this analysis showed that the first two components explained more than 98% of the total variance.
    ConclusionsFinally, this high variation between studied genotypes could use in breeding program for reached to drought tolerant genotypes.
    Keywords: Chickpea, Drought stress, Principle component, STS
  • صنم صفایی چایی کار *، بابک ربیعی، مهدی رحیمی
    تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی در گیاهان زراعی است که بر حسب زمان، مدت و شدت تنش می تواند عملکرد دانه را با تاثیر بر هر یک از اجزای آن کاهش دهد. این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل ژنتیکی تحمل به خشکی روی عملکرد دانه (شلتوک) در ژنوتیپ های برنج انجام شد. آزمایش به صورت دو طرح مجزا در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال 1385 انجام شد. آبیاری مزرعه آزمایشی در هر دو محیط تنش و بدون تنش، تا ابتدای دوره پنجه دهی ژنوتیپ ها به طور یکسان و به صورت غرقابی انجام شد. سپس در آزمایش در شرایط خشکی، آبیاری به طور کامل قطع گردید، در حالی که در آزمایش در شرایط بدون تنش، آبیاری به طور کامل تا انتهای دوره رسیدگی انجام شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین شاخص های مختلف تحمل و حساسیت به خشکی بر اساس عملکرد دانه، ارقام Araguiua، Diwani، دم سفید، دم سرخ و حسن سرایی آتشگاه را به عنوان ژنوتیپ های حساس به خشکی معرفی نمودند این ارقام دارای بیشترین حساسیت به خشکی بودند و کمترین عملکرد شلتوک (به ترتیب 68/1، 48/1، 82/1، 96/1 و 14/2 تن در هکتار) را تولید نمودند. همچنین، ارقام نعمت، سپیدرود، IR64، بجار و IR50 بیشترین تحمل را به تنش خشکی نشان دادند و دارای بالاترین عملکرد شلتوک (به ترتیب 07/7، 59/4، 04/4، 03/4 و 38/4 تن در هکتار) بودند. این ارقام برای کشت در سال های خشک و شرایط کم آب و نیز به عنوان والدین تلاقی برای افزایش تحمل به خشکی ارقام والدین تجاری برنج توصیه می شوند. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی در شرایط تنش خشکی دو مولفه اصلی را شناسایی نمود که بیش از 98 درصد از واریانس شاخص ها را توجیه نمودند. ترسیم بای پلات بر اساس دو مولفه اصلی نشان داد که مولفه اول (پتانسیل عملکرد و تحمل به خشکی) همبستگی مثبت و بالایی را با شاخص های YS، YP، MP، GMP، HM و STI دارد. دومین مولفه (پاسخ به خشکی) همبستگی مثبت با شاخص های DRI و RDI داشت. تجزیه خوشه ایداده ها بر مبنای تمامی صفات مطالعه شده به روش حداقل واریانس وارد ژنوتیپ ها را در 4 گروه طبقه بندی نمود. برآورد میانگین گروه ها و تفاوت آنها از میانگین کل ژنوتیپ ها نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه ها از نظر کلیه صفات فیزیولوژیک و مرفولوژیک اندازه گیری شده وجود دارد.
    کلید واژگان: بای پلات, برنج, تجزیه خوشه ای, شاخص های خشکی, مولفه های اصلی
    Sanam Safaei Chaeikar Dr *, Babak Rabiei Dr, Mehdi Rahimi Dr
    Drought stress is one of the most important abiotic stresses in crops that can reduce yield and yield components in terms of time, duration and severity of the stress. Current research was carried out in order to evaluate drought stress tolerance in rice genotypes. Experiment done in two separate schemes using randomized complete blocks design with three replications in Research Field, Faculty of Agricultural Sciences, Guilan University in 2006. Irrigation was conducted equally as flooding until the beginning of tillering stage of genotypes in both stressed and non-stressed conditions, then irrigation was completely cut off in stressed condition, while it was full until the end of maturity in non-stressed condition. Results of mean comparison of different tolerance and susceptible indices based on paddy yield introduced Araguiua, Diwani, Domsefid, Dom sorkh and Hasan Saraei Atashgah as susceptible genotypes which these genotypes were the highest sensitivity to drought and produced the lowest paddy yield (1.68, 1.48, 1.82, 1.96, 2.14 ton/ha respectively). Also genotypes such as Nemat, Sepidrood, IR64, Bejar and IR50 showed the highest tolerance to drought stress and have the highest paddy yield (7.07, 4.59, 4.04, 4.03 and 4.38 ton/ha respectively), so that these genotypes are recommended for planting in dried conditions, as well as, cross parents for increasing drought tolerance of commercial variety. Results of principle components analysis identified two main components in drought conditions that were explained more than 98% of the variance of indices. Drawing by- plot based on two main components showed that the first component had high and positive correlation with YS, YP, MP, GMP, HM and STI, so it named as yield potential and drought tolerance. The second component had positive correlation with RDI and DRI indices and is called as drought response. Cluster analysis based on all studied traits using Ward method attributed genotypes into four groups. The estimation of groups mean and their differences from genotypes total mean showed that there were significant differences between groups for physiological and morphological traits.
    Keywords: By plot, Cluster analysis, Drought indices, Principle components, Rice
  • جلال هاشم زاده، حسن منیری فر*
    عدس یکی از مهم ترین دانه های خوراکی مورد مصرف بشر است که در بسیاری از نقاط جهان از جمله در ایران کشت و کار می گردد. اطلاع از میزان تنوع موجود در بین ارقام بومی عدس، برای اجرای هر نوع برنامه اصلاحی بسیار مهم است. به منظور بررسی تنوع صفات زراعی و مورفولوژیکی در برخی از توده های بومی عدس شمال غرب ایران آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. مواد گیاهی شامل 13 توده جمع آوری شده از مناطق مختلف استان های آذربایجان شرقی و اردبیل و دو لاین اصلاح شده بود. بین توده های مورد مطالعه از نظر صفات عملکرد دانه، تعداد دانه، تعداد غلاف، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه های یک تایی در غلاف، عملکرد دانه های دوتایی در غلاف، تعداد شاخه های ثانویه، تعداد دانه های پر یک تایی در غلاف، تعداد دانه های پر دوتایی در غلاف، تعداد دانه های نارس یک تایی در غلاف، تعداد دانه های نارس دو تایی در غلاف و عملکرد در هکتار در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی دار وجود داشت و همچنین از نظر صفات ارتفاع بوته و تعداد شاخه های اولیه اختلاف در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. اختلاف معنی دار بین اکثر صفات مورد مطالعه، حاکی از وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین توده ها از لحاظ این صفات می باشد که می تواند به عنوان یک پتانسیل ارزشمند در برنامه های اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد. تجزیه به مولفه های اصلی براساس صفات مورد ارزیابی نشان داد که حدود 6/85 درصد از تغییرات کل، توسط 4 مولفه اصلی اول توجیه می شود. با گروه بندی توده های مورد مطالعه عدس بر مبنای روش وارد و با استفاده از توان دوم فاصله اقلیدسی و بر اساس میانگین کلیه صفات، سه خوشه حاصل گردید. توده های احمد آباد و قیه قشلاق که در یک گروه مجزا قرار گرقتند، از لحاظ کلیه صفات مرتبط با عملکرد دانه از سایر توده ها و حتی لاین های اصلاح شده برتر بودند و به عنوان بهترین توده ها معرفی می شوند.
    کلید واژگان: تنوع, خوشه بندی, عدس, مولفه های اصلی
    Jalal Hashemzadeh, Hassan Monirifar*
    Lentil is one of the most important pulse crops. It is cultivated in many parts of the world as well as in Iran. A comprehensive understanding of variation between lentil landraces is very important for breeding programs. To evaluate genetic variation of 13 landraces collected from different northwest areas of Iran, an experiment was conducted including two improved varieties using a randomized complete block design with three replications. Analysis of variance revealed significant variations among cultivars for seed yield, seed and pod number, biological yield, yield of single and couple seed in pod, number of initial branches, number of heavy-single and couple seeds in pod, number of single and couple immature seeds in pod and yield in hectare (P≤0.01). Differences among cultivars were significant for plant height and number of initial branches (P≤0.05). Results showed large variations among cultivars implying that there is potential efficiency of selection among landraces. Principal Component Analysis (PCA) was performed for quantitative traits and determined 85.6% of the total variation using first four components. The cultivars were grouped into three clusters based on Euclidean distance following Ward’s method. The Ahmad-Abad and the Ghaia-Gheshlagh landraces were grouped in one distinct cluster and were determined as the best of cultivars even better than the improved varieties. Therefore, they can be introduced as superior cultivars.
    Keywords: Clusters analysis, Lentil, Principle component, Variation
  • مهشید فخرایی لاهیجی، رمضانعلی تبار، محمد سرسیفی، اسدالله فتحی، غلامرضا عبادوز، مریم حاج حسنی، علی فرهادی، غلامرضا خاکیزاد، ضرغام عزیزی، بصیر صمدی، مجیدرضا کیانی، عباس میر آخورلی، ناصر فرومدی، جواد مظفری، رامین رافضی
    هدف ازاین پژوهش ارزیابی تنوع ژنتیکی و گروه بندی ژنوتیپ های توت براساس صفات کمی و کیفی و تعیین فاصله ژنتیکی بین آن ها بود. طرح مورد استفاده، آشیان های بوده وارزیابی درختان توت از استان های مختلف ایران طبق دستور العمل IPGRI انجام شد. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات نشان داد که ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر کلیه صفات مورد مطالعه با یکدیگر دارای تفاوت معنی دار بودند. صفات شامل: شکل حاشیه برگ، طول دمبرگ، قطر شانون و قطر گل که نشان دهنده ضرایب تغییرات، دارای تنوع بالاتری بین ژنوتیپ های مورد بررسی بودند. نتایج تجزیه ضرایب همبستگی ساده بین صفات اندازه گیری شده نشان دهنده وجود همبستگی مثبت و معنی دار بین طول مدت برداشت در زمان رسیدن میوه 0/82+=r ، شکل گل آذین با زمان رسیدن میوه 0/71+=r(در سطح 1 درصد)، بین شکل گل آذین با طول مدت برداشت 0/60+=r، بریکس بازمان رسیدن میوه 0/54+=r، بریکس با شکل میوه 0/28+=r، وزن تر میوه با زمان رسیدن میوه 0/81+=r، وزن تر میوه با طول مدت برداشت 0/68+=r همبستگی مثبت معنی دار در سطح 5 درصد محاسبه شد که نشان دهنده این مطلب است میوه های توت که تقریبا همزمان نمی رسند و در مدت زمان طولانی بر خلاف سایر میوه ها که با هم می رسند قابل برداشت هستند، با استفاده از تجزیه کلاستر به روش «وارد» نمونه ها بر اساس خصوصیات مورفو لوژیکی در فاصله 15، ژنوتیپ های استان ها در سه گروه اصلی قرار گرفتند. به منظور تعیین مهم ترین صفات مورفولوژیک در ایجاد تمایز بین جمعیت از تجزیه به مولفه های اصلی (PCA) استفاده گردید. سه مولفه اول 0/65 درصد از کل تنوع موجود را به خود اختصاص دادند. به طورکلی از نتایج این تحقیق می توان وجود تنوع به ویژه درون جمعیتی در صفات مورفولوژیک را استنتاج نمود.
    کلید واژگان: توت, تجزیه کلاستر, مولفه های اصلی, همبستگی
    M. Fakhraei, R. Tabar, M. Sarsaiefi, A. Fattie, Gh Abadozi, M. Hajhasani, A. Farhadi, Gh Khakizad, Z. Azizi, B. Samadi, M. Kiani, A. Mirakhorlee, N. Foromadi, J. Mzaffari, R. Rafezi
    Background And Objectives
    Mulberry (Morus spp.) is a tree of the family of Moraceae. There are 24 species of Morus and one subspecies, with 100 known varieties. The various methods used in classification of Morus were mainly based on the conventional systematic studies and agronomic characters. Despite the widespread genetic diversity in Iranian mulberry tree, so far, the identification of these trees has not been selection, introduction and cultivation. In order to identify mulberry trees during 1387-1392, they were collected from different provinces (Tehran, Mazandaran, Kurdistan, Markazi, Khuzestan, Fars, West Azarbaijan, Isfahan, Hamedan, Khorasan, South Khorasan, Semnan, Ardabil, Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad, East Azerbaijan) according to the IPGRI (International Institute for genetic reserves). The aim of this study was evaluation of genetic diversity and mulberry clustering genotypes, on the basis and quantitative characteristics and to determine the genetic distance between them.
    Material and
    Methods
    Mulberry trees are widely distributed in Iran. After reviewing the population of mulberry according to descriptor of IGPRI throughout the country, 118 specimens of mulberry from genotypes were selected and they were evaluated for their morphological characteristics. Some of these characters are quantitative and some others were measured and recorded based on coding UPOV. After collecting the data, descriptive statistics were extracted and analyzed. With the assumption of variance analysis distinguished genotypes into treatment and regions within each area as replication, design used nested. Mean comparison of quantitative traits LSD.
    Results
    The result of ANOVA showed average comparison of genotypes investigated difference was significant for all studied characteristics: the leaf margin, petiole length, flower diameter, which represent the coefficients of variation that were higher diversity among genotypes investigated. Therefore, there is the possibility of selecting genotypes for different values of an attribute. The characteristics that have high coefficients of variation are more diverse than the character coefficient with low variations.
    Discussions
    Analysis of simple correlation coefficients showed a significant positive correlation during the harvest time of fruit ripening r=0.82, the shape of inflorescence at the time of fruit ripening r=0.71, shape of inflorescence at the time of fruit ripening r=0.71 at 1% level. Brix with the shape by time of fruit ripening r=0.60 Brix of fruit shape r=0.28 fresh weight at the time of ripening r=0.81, significant positive correlations were calculated at 5% level. The results of mulberries ripen over an extended period of time unlike many other fruits. Using cluster analysis to the “Ward” based on morphological characterization at a distance of 15; genotypes were divided in three main groups. In order to determine the most important morphological characters to differentiate among the population of principal component analysis was used (PCA).The first components to 0.65 percent of total respectively. Overall, the results showed that great morphological variation among the plants population.
    Keywords: Cluster analysis of genetic diversity, Correlation, PCA, Mulberry
  • علیرضا زبرجدی، عسگر سرتیپ، عبدالله نجفی، عباس رضایی زاد
    به منظور بررسی عملکرد پانزده ژنوتیپ کلزا در شرایط تنش خشکی و ارزیابی ژنوتیپ ها با استفاده از شاخص های مقاومت به خشکی، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در شرایط آبی و دیم در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. شاخص های حساسیت به تنش، تحمل، میانگین هارمونیک، میانگین هندسی تولید، متوسط تولید، تحمل تنش، عملکرد و پایداری عملکرد بر اساس عملکرد دانه در هر دو شرایط محاسبه شدند. تجزیه مرکب عملکرد دانه نشان داد که محیط به طور معنی داری بر روی عملکرد تاثیر گذاشته به طوری که میانگین عملکرد در محیط دیم کمتر از محیط آبی بود. بین ژنوتیپ های موردبررسی اختلاف معنی داری ازنظر شاخص ها و عملکرد در هر دو شرایط وجود داشت. بررسی همبستگی شاخص ها نشان داد که شاخص های میانگین بهره وری، میانگین بهره وری هندسی و تحمل تنش با عملکرد در هر دو شرایط، همبستگی بالایی داشته و بر اساس نمودار سه بعدی این شاخص ها، ژنوتیپ های HW113، L146 و L201 مناسب ترین ژنوتیپ ها برای هر دو شرایط در نظر گرفته شدند. با توجه به نمودار بای پلات حاصل از دو مولفه اصلی اول و دوم نیز، ژنوتیپ های HW113، L146 و L201 نسبت به سایر ژنوتیپ ها دارای تحمل بیشتری به تنش خشکی بوده و ژنوتیپ های L72 و OPERA حساس ترین ژنوتیپ ها به شرایط تنش خشکی شناخته شدند.
    کلید واژگان: تنش کم آبی, کلزا, عملکرد دانه, مولفه های اصلی
    A. Zebarjadi, A. Sartip, A. Najaphy, A. Rezaeizad
    To evaluate the grain yield of fifteen rapeseed genotypes under drought stress using drought resistance indices, an experiment as a randomized complete block design with three replications was performed under irrigated and dryland farming conditions at the research farm of campus of Agriculture and Natural Resources of Razi University of Kermanshah over 2012-2013 cropping season. The sensitivity stress index, tolerance, harmonic mean, geometric mean of the average production, stress tolerance, yield and yield stability were calculated based on grain yield under two conditions. Combine analysis of variance showed that the environment significantly affected grain yield so that the average yield under irrigated environment was more than dryland farming. There was a significant difference between genotypes for grain yield and drought resistance indices under both conditions. Considering correlations of indices showed that MP, GMP and STI had significant correlation with grain yield in both conditions, and based on three-dimensional chart of these indices, genotypes HW113, L146 and L201 were superior genotypes for both conditions. According to the bi-plot of two first principal components, the genotypes HW113, L146 and L201 were the most tolerant to drought stress, and genotypes L72 and OPERA were the most susceptible genotypes to drought stress environment.
    Keywords: Drought stress, Grain yield, PCA, Rapeseed
  • معصومه کنفی لسکوکلایه، حمید دهقانی، جان دوراک
    تنش شوری از مهم ترین تنش های غیر زنده است که همه ساله کشت گیاهان زراعی را در مناطق وسیعی از کشور تحت تاثیر قرار می دهد. از آنجا که عملکرد محصولات در اثر سمیت نمک ها کاهش می یابد، از این رو تولید و معرفی ارقام پر محصول و متحمل به شوری در تلفیق با سایر روش های مبارزه با شوری آب و خاک می تواند تاثیر این پدیده را به حداقل برساند. در تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی ارقام گندم نان (Triticum aestivum L.) برای تحمل به شوری، 41 رقم گندم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط بدون تنش و تنش شوری مورد بررسی قرار گرفتند. ارزیابی ارقام برای تحمل به شوری با استفاده از هشت شاخص تحمل و حساسیت به تنش انجام شد. ارقام از نظر عملکرد دانه دارای اختلاف معنی داری با یکدیگر بودند. تحلیل همبستگی بین شاخص ها و میانگین عملکرد در دو شرایط محیطی نشان داد که مناسب ترین شاخص ها برای گزینش ارقام مورد بررسی، چهار شاخص میانگین هندسی بهره وری (GMP)، میانگین بهره وری (MP) میانگین هارمونیک (HM) و شاخص تحمل به تنش (STI) بودند. تجزیه به مولفه های اصلی بر مبنای شاخص های تحمل و حساسیت به تنش، 15/97 درصد از تغییرات کل ارقام را توجیه کرد. تجزیه خوشه ایبر اساس این شاخص ها نیز ارقام مورد بررسی را در چهار خوشه گروه بندی کرد. در مجموع، بر طبق نمودار پراکنش سه بعدی، تحلیل بای پلات و تجزیه خوشه ای، ارقام شاهد، شیراز و ارگ به عنوان ارقام متحمل به شوری تعیین شدند تا در برنامه های اصلاحی آتی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: بای پلات, تجزیه خوشه ای, عملکرد دانه, مولفه های اصلی
    Masoumeh Kanafi Laskoukelayeh, Hamid Dehghani, Jan Dvorak
    Salinity is a major abiotic stress in crop production and occurs in many regions of Iran. Since yield are reduced by the toxicity of salts، therefore، production and introduction of high yielding and tolerant varieties can be useful and effective on losing the impact of this phenomena in accordance with other ways to combat soil and water salinity. This experiment was conducted to identify the Iranian bread wheat varieties (Triticum aestivum L.) suitability for planting in saline areas. Forty one varieties were assessed in a randomized complete block design with three replications. To evaluate varieties for salt tolerance، eight indices of stress tolerance and sensitivity were used. The varieties for grain yield showed significant difference from each other. The correlation coefficients indicated that STI (stress tolerance index)، MP (mean productivity)، GMP (genomic mean productivity) and HM (Harmonic mean) were the best criteria for selection of high yielding varieties under stress and non-stress conditions. Principal components analysis showed that two PCs explained 97. 15% total variance. Cluster analysis based on tolerance and sensitivity indices built four distinct groups. In addition، according to results of the three dimensions scheme، biplot analysis and cluster analysis، Shiraz and Arg varieties were determined as the most tolerant varieties to salinity stress which can be used in the future breeding programs.
    Keywords: Biplot, Cluster analysis, Grain yield, Principal components
  • مهدی رمضانی*، سید محمدرضا احتشامی، مظفر شریفی، محمدرضا چایی چی
    به منظور بررسی تاثیر تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی جهت مقاوم سازی رقم ذرت هیبرید 540 به تنش خشکی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار طی سال های 1391 و 1392 در مرکز آموزش شهید ناصری کرج اجرا شد. جهت اعمال تنش رطوبتی از سیستم لاین سورس با 4 سطح آبیاری (بدون تنش، تنش ملایم، تنش متوسط، تنش شدید) استفاده شد. عامل کود نیز در 5 سطح شامل 100 درصد کود شیمیایی سوپرفسفات تریپل و بدون کود زیستی، 75 درصد کود شیمیایی توصیه شده همراه با کود زیستی،50 درصد کود شیمیایی توصیه شده همراه با کود زیستی، 25 درصد کود شیمیایی توصیه شده همراه با کود زیستی و کود زیستی بدون کود شیمیایی بود. نتایج آزمایش حاکی از آن بود که شاخص های تحمل به تنش (STI)، میانگین تولید (MP)، میانگین هندسی تولید (GMP) و میانگین هارمونیک (Harm) در هر دو شرایط تنش و بدون تنش و طی هر دو سال همبستگی بالایی با عملکرد داشتند. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی نیز نشان داد که دو مولفه اصلی نزدیک به 100 درصد از تغییرات عملکرد را در هر دو سال اجرای آزمایش توجیه می-کنند. به طور کلی با توجه به شاخص های تحمل به تنش مشخص شد که استفاده از تیمار 75 درصد کود شیمیایی همراه با کود زیستی علاوه بر افزایش عملکرد، می تواند باعث مقاوم سازی رقم مورد آزمایش به شرایط تنش خشکی شود.
    کلید واژگان: شاخص های تحمل, عملکرد, کود زیستی, لاین سورس, مولفه های اصلی
    Mehdi Ramezani*, Seyed Mohammad Reza Ehteshami, Mozafar Sharifi, Mohammad Reza Chaichi
    To investigate integrated effect of biofertilizer and chemical fertilizer to tolerance forage corn (Single Cross Hybrid 540) under drought stress, an experiment was conducted as line source based on completely randomized block design with three replications in Agricultural Education Center of Shahid Naseri, Karaj, during 2012 - 2013. The implementation of line source was applied four levels of irrigation (not stress, mild stress, moderate stress, severe stress). Phosphorus factor was used in five levels including the application of 100% triple super phosphate fertilizer without biofertilizer, 75% recommended chemical fertilizer + biofertilizer, 50% recommended chemical fertilizer + biofertilizer, 25% recommended chemical fertilizer + biofertilizer, biofertilizer without chemical fertilizer. Results of experiment showed that GMP, MP, Harm and STI had positive and significant correlations with grain yield in both stress and non stress conditions in two years. The results of principal components analysis showed that two principal components approximately explained 100% of the total variance of yield in the both first and second years. Totally, results of stress tolerance indices in this research showed that application of the 75% recommended chemical fertilizer together with biofertilizer not only increased yield but also resistance of experimented variety to drought stress.
    Keywords: Biofertilizer, Line source, Principal components, Tolerance indicators, Yield
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال