به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "metropolis" در نشریات گروه "هنر و معماری"

  • حمیدرضا عسگری، زهره داوود پور *، وحید بیگدلی راد، بهاره مجربی کرمانی

    بازتعریف و بازبینی تاب آوری فضاهای کاربری بهداشتی و درمانی رویکردی نوین برای کاهش آسیب پذیری و افزایش انعطاف پذیری شهرها در مواجهه با تنش ها و حوادث انسانی و غیرانسانی است. این رویکرد هدف دارد شهرها بتوانند در مواقع بحران به سرعت به شرایط جدید پاسخ داده و با کمترین آسیب به فعالیت خود ادامه دهند. به دلیل اهمیت ویژه فضاهای بهداشتی و درمانی در شرایط پاندمی، لازم است تدابیر و الگوهای اختصاصی برای افزایش تاب آوری این فضاها تدوین شود. در این مطالعه، برای شناسایی روابط و تعیین اولویت معیارها، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره AHP و ANP با رویکرد فازی استفاده شده است. فضاهای کاربری درمانی منتخب تهران به دقت تحلیل و ارزیابی شوند.همچنین روش گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و اساس هدف نظری  کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی و نیز روش تجزیه وتحلیل اطلاعات مورداستفاده قرارگرفته است.

    کلید واژگان: تاب آوری, فضاهای کاربری درمانی, کلان شهر, بیماری پاندامیک
    Hamidreza Asgari, Zohreh Davoudpour*, Vahid Bigdeli Rad, Bahareh Mojarabi

    Redefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces is a new concept whose main approach is less vulnerability and more flexibility for cities against human and inhuman stresses and events in a way that re-evaluates a city in such a way that it is prepared in times of crisis. In this research, multi-criteria decision making models and ANP and AHP models with fuzzy approach have been used to identify the relationships and determine the priorities of the current research criteria. To analyze the data obtained from the Excel analysis and coding software.Redefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces is a new concept whose main approach is less vulnerability and more flexibility for cities against human and inhuman stresses and events in a way that re-evaluates a city in such a way that it is prepared in times of crisis. In this research, multi-criteria decision making models and ANP and AHP models with fuzzy approach have been used to identify the relationships and determine the priorities of the current research criteria. To analyze the data obtained from the Excel analysis and coding softwareRedefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces is a new concept whose main approach is less vulnerability and more flexibility for cities against human and inhuman stresses and events in a way that re-evaluates a city in such a way that it is prepared in times of crisis. In this research, multi-criteria decision making models and ANP and AHP models with fuzzy approach have been used to identify the relationships and determine the priorities of the current research criteria. To analyze the data obtained from the Excel analysis and coding softwareRedefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces is a new concept whose main approach is less vulnerability and more flexibility for cities against human and inhuman stresses and events in a way that re-evaluates a city in such a way that it is prepared in times of crisis. In this research, multi-criteria decision making models and ANP and AHP models with fuzzy approach have been used to identify the relationships and determine the priorities of the current research criteria. To analyze the data obtained from the Excel analysis and coding softwareRedefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces is a new concept whose main approach is less vulnerability and more flexibility for cities against human and inhuman stresses and events in a way that re-evaluates a city in such a way that it is prepared in times of crisis. In this research, multi-criteria decision making models and ANP and AHP models with fuzzy approach have been used to identify the relationships and determine the priorities of the current research criteria. To analyze the data obtained from the Excel analysis and coding softwareRedefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces Redefining and re-evaluating the resilience of health and medical use spaces is a new concept whose main approach is less vulnerability

    Keywords: Resiliency, Therapeutic Use Spaces, Metropolis, Panamic Disease
  • تحلیلی بر مولفه های شراکت عمومی - خصوصی در در پروژه های محرک توسعه شهری مورد مطالعه: کلانشهر تهران
    حسین مایلی*، علی شمس الدینی

    ارائ خدمات شری کاراتر و باکیفیتتر و توس ررو ای توس شری و مچنین ررو ای زیرساختی، ضمن اینک از ریشفرضا و زیرساختای مم و حیاتی توس رایدار در اباد اقتصادی بشمار میرود، بلک از الزامات مدیریت مطلوب شری است. در این میان مدلای شراکت عمومی - خصو ی با روش ای مختلف بستری مناس را جت تامین مطلوب و بین خدمات و زیرس اختای عمومی شروندان با استفاد از رتانسیلا و ظرفیتای بخش خصو ی فرام میس ازد. بر این اس ا دت تحقی تحلیلی بر مولف ای شراکت عمومی - خصو ی در در ررو ای محرک توس شری تران است. روش تحقی با دت تحلیل مولف ای شراکت عمومی - خصصی در ررو ای محرک توس شری ک از نظر دت کاربردی، از نظر مایت و روش شناسی تو یفی می باشد. گردآوری داد ای مورد نیاز ب ورت اسنادی و میدانی بود است. در روش اسنادی چارچوب نظری شراکت عمومی - خصو ی و ررو ای محرک توس شری با مطالات کتابخانای شر داد شد. مچنین جام آماری شامل 150نفر اساتید و کارشناسان خر متخصر در دانشگاه ها و سازمان ای استان تهران که با استفاد از روش نمون گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران 100نمون انتخاب شد ک شامل نخگان و کارشناسان مدیریت شری ستند. یافت ا نشان میدد ک بیشترین میانگین مربوط ب مولف ساختاری است ک میانگین برای این مولف برابر با 76/43 و مچنین کمترین مقدار میانگین مربوط ب مولف سیاست گذاری برابر با 64/48 است. نتایج نشان می دد ک مدل اندازه گیری  متغیر های مشاد شده از برازش خوبی برخوردار ستند و به این منی است ک متغیر ای آشکار به خوبی میتوانند متغیرای رنان را اندازه گیری کنند.

    کلید واژگان: شراکت عمومی و خصوصی, کلانشهر, توسعه یافتگی, تهران
    An Analysis of Factors Affecting the Implementation of Public-Private Partnership Model in the Development of Metropolitan Areas, Case Study: Tehran Metropolis
    Hossein Mayeli *, Ali Shamsoddini

    Limited budget resources and economic capacities of metropolitan area management to provide resources for major cultural, technical and economic projects of metropolitan area management have made every effort to take advantage of the active participation of the private sector and create a competitive environment for their activities and decentralization in general. From decision-making to exploitation management, these efforts have been crystallized in various ways such as public-private partnerships and have accelerated the process of economic, social and infrastructural development. This research is descriptive-analytical in terms of method and nature and is in the category of applied research in terms of research purpose. In this research, library and survey methods have been used. Mean analysis, structural equations and regression tests were used to analyze the variables. The statistical population of this research is 100 managers of organizations and the private sector in Tehran Municipality. In this research, a simple random sampling method has been used to select the present samples. The results show that among the 4 variables whose effect on the ppp variable has been studied, the monitoring variable has the lowest value of statistics and because they are less than the standard statistic value of 1.96, so the effect of this last variable is significant. It does not. But the other variables are significant and have the highest statistical value.

    Keywords: Keywords, Public, Private Participation, Metropolis, Development, Tehran
  • رسول وظیفه شناس، ابراهیم تقوی*، علی آذر

    رشد شهرنشینی و جهانی شدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقاء جایگاه رقابت پذیری را میان شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. با توجه به اینکه جهانی شدن بستری برای تحلیل رقابت پذیری شهری فراهم کرده است، نادیده گرفتن آن تحلیل های بعدی در خصوص رقابت پذیری شهرها را ناقص می کند؛ از این رو در این پژوهش یک چشم انداز توسعه پایدار که ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، کالبدی رقابت پذیری شهری را در بر می گیرد، در نظر گرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسه ای شاخص توسعه پایدار شهری چهار کلانشهر(تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز) می باشد، برای سنجش پایداری با رویکرد رقابت پذیری از 33 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه پایه اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد و با یکدیگر مقایسه گردید سپس با استفاده از مدل AHP هریک از مولفه ها وزن دهی شدند و با بکارگیری از مدل ویکور چهار کلانشهر از لحاظ توسعه پایدار رتبه بندی گردیده اند و در پایان از نرم افزار میک مک برای استخراج ماتریس تاثیر گذارشاخص ها بر یکدیگر با روش مستقیم و غیرمستقیم پیشران موثر و کلیدی از جمله: نرخ رشد جمعیت در آینده، بعد خانوار، میزان مهاجران وارد شده، میزان جوانی جمعیت، تراکم جمعیتی، افزایش نرخ فعالیت، افزایش درصد باسوادی در میان مردان و زنان، کاهش نرخ بیکاری وکاهش نرخ بیکاری در میان افراد تحصیل کرده و همچنین کاهش درصد مهاجران خارج شده به عنوان عامل و پیشران های موثر بر توسعه پایدار انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد کلانشهر مشهد با شاخص 0.00 در رتبه 1 و کلانشهر تبریز با شاخص 0.989در رتبه4و کلانشهر اصفهان و شیراز با شاخص 133/0و 989/0 به ترتیب در رتبه 3 و 4 قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, رقابت پذیری, کلان شهر, ویکور, میک مک
    Rasoul Vazifeshenas, Ebrahm Taghavi *, Ali Azar

    The growth of urbanization and the globalization of the network of cities has made economic competition for promoting competitiveness between cities, to become inevitable. When urban competitiveness is identified mainly with economic components, it leads to a limited understanding of urban competitiveness, which has negative consequences for policy-making because the rapid development of the urban economy is accompanied by increasing social and environmental problems in cities. In addition, given that globalization has provided a platform for the analysis of urban competitiveness, ignoring it will incomplete subsequent analyzes of urban competitiveness. Therefore, in this study, a sustainable development perspective that includes the economic, social and physical dimensions of urban competitiveness is considered. The purpose of this study is to compare the sustainable urban development indexes of four metropolises (Tabriz, Mashhad, Isfahan and Shiraz). Thirty-three different economic, social and physical indicators have been used to measure sustainability with the competitiveness approach. At first, the indicators were entered into the GIS and compared with each other in a basic information method. Then, using AHP model, each component was weighted and using Vikor model, four metropolises were ranked in terms of sustainable development. And at the end, MicMac software is used to extract the matrix of effective indicators on each other by direct and indirect methods of effective and key drivers such as: population growth rate in future, family dimension, number of immigrants, youth population, population density, the Increasing activity rate, the increasing literacy rate among men and women, the reducing unemployment rate and reducing unemployment rate among educated people, as well as the reducing percentage of emigrants were selected as factors and drivers for sustainable development. Findings show that Mashhad metropolis with an index of 0.00 in the first rank and Tabriz metropolis with an index of 0.989 in the fourth rank and Isfahan and Shiraz metropolis with an index of 0.133 and 0.989 are in the third and fourth ranks, respectively.

    Keywords: Sustainable development, Competitiveness, Metropolis, VIKOR, micmac
  • Esmaeil Omidali, Zohreh Fanni *, Nasser Shafieisabet

    The purpose of this research is to determine the role and function of Iranian metropolises in regional development. The template paradigm in this research is based on critical theory. The method of gathering the data and information needed for the research was done through documentary studies, questionnaires and interviews, and the necessary analyzes were done through the method of meta-study and consensus of opinion. The results of the research show that among the economic functions, the way of income distribution, and among the social functions, human aspects, workforce and youth of the population, and among the environmental functions, climatic conditions have the greatest impact on regional development. The results of the research, including the analysis of the theories in favor and against the metropolises and the views of other different experts in relation to the regional development process, axes, intellectual foundation, topic and approaches of regional development, should be based on The intermediate point of view and the use of the relative benefits of all points of view based on interaction and intellectual discourse and taking into account spatial, spatial dimensions and territorial justice for all territorial areas (including metropolises, small and medium cities and villages) should be done together. Also, in the suggestions section, the type of approach, program, planning, program coverage, program scope, program preparation process, program implementation process, program level, and the role of the planner in the regional development of Iran were presented.

    Keywords: The role, function of metropolis, Regional Development, favorable, opposing theories, metropolis, Iran
  • فرزانه مدنی، مجتبی رفیعیان، افسون مهدوی، فاطمه محمد نیای قرایی

    توسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توام بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافت‌های با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض جدی با مباحث پایداری و ابعاد سه گانه آن است. در تقابل با این چالش‌ها، شهرسازی معنویت‌مبنا و لزوم شناسایی شاخص‌های آن در برنامه ریزی شهری معاصر در جهت تعادل بخشی، ضروری به نظر می‌رسد. روند افزایشی پژوهش‌ها در این زمینه از سوی مراکز علمی معتبر بیانگر لزوم هرچه بیشتر کاربست این مفهوم در مقیاس برنامه ریزی شهری معاصر است. این پژوهش با هدف ارایه خوانشی مکانی از شاخص‌های تولید فضای شهری معنویت مبنا در برنامه ریزی شهری معاصر در راستای تعدیل چرخه فعلی، با هدف تدوین اجزا و مولفه‌های مکانی موثر در تولید فضای شهری معنویت مبناست. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعه‌ای و از نوع کیفی است که با روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعهآماری شامل خبرگان و مطلعین کلیدی (21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافته‌های تحقیق، شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی شامل چیدمان فضا، نقش انگیزی، نمادگرایی، پایداری، عدالت، امنیت، ساختار مدیریتی و معاصرسازی دانش نظری است. دستاورد این پژوهش، جای-گذاری مفهومی تعادل بخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی مولفه‌های مکانی موثر در تولید فضای معنویت مبنا، باعث ارتقای کیفی مداخلات؛خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه خواهد شد.

    کلید واژگان: تولید فضای شهری, شهرسازی معنویت مبنا, روش داده مبنا, کلان شهر و نمونه موردی مشهد
    farzaneh madani, mojtaba Rafieian, afsoon mahdavi, Fatemeh Mohammadniai Gharaei

    Urban development and the process of space production have always been accompanied by serious conflicts. This has led to the production and reproduction of profit spaces based on the logic of capital accumulation. One of the manifestations of this confrontation can be seen in the interventions made in contexts of special identity, such as Mashhad, which is in serious conflict with the issues of sustainability and its three dimensions. Against these challenges, spiritual-led urbanism and the need to identification its indicators in contemporary urban planning in order to balance the current vicious cycle seem necessary. The increasing trend of researches in this field by reputable scientific centers shows the need to apply this concept more and more in the scale of contemporary urban planning. This research aims to provide a spatial reading of the indicators of the production of spiritual-led urban space in contemporary urban planning in line with the adjustment of the current cycle, with the aim of compiling effective spatial components in this process. In terms of the goal, this research is among developmental and qualitative research that was conducted with the grounded theory method. The statistical community includes experts and key informants (21 individual interviews and 2 group interviews) who were selected as the sample size using the purposeful sampling method. The findings of the research are the identification of 23 indicators in the form of 8 main dimensions, including space syntax, role-playing, symbolism, sustainability, and justice, security, and management structure and Contemporizationof theoretical knowledge. The achievement of this research is placing a balancing concept in the cycle of space production, which will reduce the ambiguities and shortcomings of the urban planning system, especially in cities with the support of spiritual identity, by structuring effective spatial components in the production of spiritual-led space.

    Keywords: production of urban space, spiritual-led urbanism, grounded-theory method, metropolis, Mashhad case study
  • مهوش خادم الفقرائی*
    سینما به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای خلق روایت، به وفور از فضای شهر به عنوان بستر داستان گویی خود استفاده می کند؛ چراکه سینما به ذات نیازمند فضا است و تنها از طریق ظرفیت فضا است که می تواند داستان خود را بازگو کند. با تکیه بر همین اصل، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به دو سوال محوری است. اول آن که به طور کلی شهرهای بازنمایی شده در سینمای ایران از نظر مخاطبان آن دارای چه ویژگی هایی است و دوم مخاطبان سینمای ایران فضای شهری بازنمایی شده از اصفهان را با چه ویژگی هایی توصیف می کنند. جهت پاسخ به این پرسش ها از روش کیفی و تکنیک مصاحبه استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که شهر بازنمایی شده در سینما دارای ویژگی هایی چون «فضایی متلاطم در ازدحام و آلودگی؛ فضایی با فانتزی های رمانتیک؛ فضایی گسترده شده در سطح و ارتفاع؛ فضایی با امکان قرارهای مخفی؛ فضای عریا نکننده اختلافات طبقاتی؛ فضایی مملو از خشونت و ناامنی» است؛ اما در رابطه با بازنمایی شهر اصفهان به ویژگی هایی همچون آرامش بخش، کند، تاریخی، بی هیاهو، با کالبد قدیمی و محصور اشاره شد که با واقعیت اصفهان در تضاد است.
    کلید واژگان: سینما, تصویر ذهنی, کلا نشهر, بازنمایی, فضای شهری
    Mahvash Khademolfogharae *
    Cinema, as one of the most important tools for creating narrative, abundantly uses the city space as a platform for its storytelling; because cinema inherently needs space, and it is only through the capacity of space that it can tell its story. Based on this principle, this study seeks to answer two central questions. First, in general, what are the characteristics of cities which represented in Iranian movies in terms of its audience, and second, what are the characteristics of the urban space in Isfahan which represented in Iranian movies. In order to answer these questions, qualitative method and interview technique were used. By conducting 12 interviews and achieving theoretical saturation, data coding was done and findings were analyzed. The findings indicated that the city represented in the cinema has characteristics such as “a turbulent, crowded and polluted space, A space with romantic fantasies; Expanded space in surface and height; A space with the possibility of secret appointments; The revealer space of class conflict; “ a space full of violence and insecurity But in relation to the representation of the city of Isfahan, features such as soothing, slow, historical, calm, with an old andenclosed body were mentioned, and is far from the existing reality.
    Keywords: Cinema, mental image, metropolis, Representation, Urban Space
  • محمدعلی خلیجی*

    فعالیت های اجتماعی در جامعه با بهره گیری از مدیریت صحیح و کارا نتیجه بخش می باشند. در این میان کلانشهرها به عنوان یکی از نمودهای زندگی و فعالیت های اجتماعی بدون وجود مدیریت شهری مطلوب دچار بی نظمی و ناهنجاری می گردند. مدیریت مناطق کلانشهری دارای پیچیدگی های بسیاری بوده و می بایست ترتیبات سازمانی و حکومتی یکپارچه ای را در خود داشته باشد. مهمترین چالش این مناطق رشد فزاینده مرزها و تقسیمات سیاسی است که به دنبال این امر با تفرقات سیاسی روبرو خواهیم بود. بر این اساس هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی مدیریت مناطق کلانشهری تهران می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل شهرداری، استانداری، سازمان راه و شهرسازی، در شهر تهران می باشد. به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است که این تعداد 50 نفر نمونه تعیین گردید و ابزار مورد استفاده با بهره گیری از پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. شناسایی ابعاد مدیریت کلانشهر تهران با احصای 22 متغیر در قالب مولفه های حکمروایی مشارکتی انجام گردید. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری بین مولفه های مورد مطالعه وجود دارد. آسیب شناسی به اعتبار متغیرها نشان می دهد متغیرهای انعطاف پذیری نهادی، ساختار نهادی، آگاهی شهروندان از زمان اجرای برنامه ها، شفافیت قوانین و انسجام قانونی یکی از حلقه های مفقوده مهم و اثرگذار در عدم موفقیت و عدم نهادینه شدن مدیریت کلانشهری در تهران را نشان می دهد.

    کلید واژگان: مدیریت شهری, کلانشهر, حکمروایی مشارکتی, معادلات ساختاری, تهران
    Mohammadali Khaliji *

    Social activities in the community are fruitful due to the use of proper and efficient management. Meanwhile, metropolises, as one of the manifestations of life and social activities, suffer from disorder and anomaly without proper urban management. The management of metropolitan areas has many complexities and must have integrated organizational and governmental arrangements. The most important challenge in these areas is the growing borders and political divisions, which will lead to political divisions. Accordingly, the purpose of this study is the pathology of management in metropolitan areas of Tehran. This applied research is descriptive and analytical. The statistical population of this research includes municipality, governorate, road and urban development organization in Tehran. To determine the sample size, Morgan sample size determination table was used. 50 samples were determined and the data was collected using questionnaire and interview. The dimensions of Tehran metropolitan management were identified by counting 22 variables in the form of components of participatory governance. The results indicate that there is a significant relationship between the studied components at 95% confidence level. Pathology shows the validity of the variables. The variables of institutional flexibility, institutional structure, citizens' awareness of the implementation of programs, transparency of laws and legal coherence show one of the important and effective missing links in the failure of the institutionalization of metropolitan management in Tehran.

    Keywords: urban management, metropolis, participatory governance, Structural Equations
  • خدیجه کریمی، پرستو دارویی *

    حیات هر شهری خصوصا کلانشهرها به فضاهای پیرامونی خود وابسته است و در این میان زمین های کشاورزی و روستاها از عوامل مهم در گسترش و توسعه شهری محسوب می شوند. روستاها و زمین های کشاورزی در نتیجه گسترش شهرها تهدید می شوند. در این ارتباط، روستاها همراه با زمین های کشاورزی و باغ های اطراف شهر ارومیه نیز از این تغییرات بر کنار نمانده و با گسترش شهر تغییر کاربری داده اند. این پژوهش بر آن است تا تغییرات کالبدی- فضایی روستاهای واقع در حریم شهر ارومیه را در اثر گسترش شهر ارومیه بررسی نماید. این پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق طرح جامع و تفصیلی شهر، تحلیل نقشه ها و تصاویر ماهواره ای و استفاده از اسناد، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مرتبط جمع آوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که همراه با گسترش شهر ارومیه، روستاهای حریم آن با واقع شدن در گوشه ای از شهر و البته خارج از محدوده تعیین شده شهری و ارزان بودن زمین به مقصد اصلی مهاجران تبدیل شده و کشاورزان با بالا رفتن قیمت زمین، دست از زراعت برداشته و با تغییر کاربری اراضی زراعی به شغل های غیر کشاورزی رو آورده اند. در نتیجه جمعیت این روستاها در مقایسه با سایر روستاها و نوع رابطه با زمین تغییراتی داشته است و این روند هم چنان ادامه دارد.

    کلید واژگان: تغییرات کالبدی- فضایی, کلانشهر, جمعیت روستایی, تغییر کاربری زمین, ارومیه
    Khadijeh Karimi, Parastoo Darouei

    The life of any city, especially the metropolises, depends on its surroundings and in the meantime, agricultural lands and villages are important factors in the development of urban. villages and agricultural lands are threatened as a result of urban sprawl. In this regard the villages along with agricultural lands and gardens around the city of Urmia have not been removed from these changes and have changed their use with the expansion of the city. This study aims to investigate the physical-spatial changes of villages located in the city of Urmia due to the development of the Urmia city. In this study, the type of applied research and its study method is descriptive-analytical. The required data and information have been collected through a comprehensive and detailed plan of the city, analysis of maps and satellite images, as well as through documents, books related to the subject and related organizations. The results show that the villages located in the city of Urmia, being located in a corner of the city, but outside the city limits and the cheap land has become the main destination for migrants and farmers. They have closed agriculture and turned to non-agricultural occupations by changing the land use. As a result, the population of these villages has changed extensively compared to other villages, and this trend continues.

    Keywords: Physical-Spatial Changes, Metropolis, Rural Population, Land Use Change, Urmia
  • یاسر رحمانیانی، غلامحسین معماریان *، اصغر محمدمرادی

    بین عوامل موثر بر کیفیت مسکن و اندازه (مساحت) آن ارتباطی مستقیم وجود دارد. در سال‌های اخیر، واحد‌های آپارتمانی کوچک مقیاس در محدوده‌ی مساحتی کمتر (35 تا 52.5 مترمربع) از آنچه قبلا کوچک در نظر گرفته می‌شد (70 تا 75 مترمربع)، به دلیل آهنگ رشد بیشتر خانوارهای کم‌جمعیت، افزایش قیمت مسکن، افزایش نرخ مهاجرت به کلانشهرها و تغییرات سبک زندگی نسل جدید در حال گسترش هستند. این گسترش بدون پشتوانه علمی در کیفیتی پایین و بیشتر به دلیل تقاضای بالا ناشی از عوامل فوق صورت گرفته است. بر این اساس، هدف پژوهش استخراج و ارزیابی عوامل اثرگذار و اثرپذیر بر فرایند بهبود کیفیت مسکن کوچک مقیاس در داخل کشور است. در این راستا، ابتدا متغیرها از طریق ادبیات موضوع جمع‌آوری و سپس با تحلیل محتوا و مصاحبه‌ با 10 خبره‌ی حوزه مسکن با روش دلفی، تعدیل (حذف یک شاخص) و تدقیق گردیدند. در مرحله بعد، از طریق رویکرد ساختاری-تفسیری (ISM) با نرم‌افزار میک‌مک (MICMAC 6.1.2) بر پایه مقایسات زوجی در یک ماتریس (14*14)، متغیرها با نظرات متخصصین امتیازدهی شدند. پژوهش از نظر هدف بنیادی-کاربردی و گردآوری داده‌ها از نوع پیمایشی است. طبق نتایج پژوهش، 4 شاخص در حوزه متغیرهای تاثیرگذار، 7 شاخص در حوزه متغیرهای دووجهی، 2 شاخص در حوزه متغیرهای وابسته و در نهایت 1 شاخص نیز در حوزه متغیرهای مستقل قرار می‌گیرند. همچنین، شاخص‌های "معماری داخلی" و "سطح دانش عمومی و تخصصی" با نمره 30 بیشترین میزان اثرگذاری را در ارتقا کیفیت مسکن کوچک مقیاس دارند. در نهایت با توجه به تحلیل‌ها، راهکارهایی مطرح شده است.

    کلید واژگان: کیفیت, مسکن کوچک مقیاس, کلانشهر, تحلیل میک مک, ساختاری-تفسیری
    Yaser Rahmaniani, Asghar Mohammadmoradi A. M

    There is a direct relationship between the factors affecting the quality of housing and its size . Recently, small-scale apartment units in a smaller area than previously considered small, due to the rapid growth rate of small households, rising housing prices, increasing rates of migration to metropolitan areas and lifestyle changes of the new generation are expanding. This expansion has taken place without scientific support in low quality and mostly due to high demand due to the above factors. Accordingly, the purpose of this study is to extract and evaluate the effective and influential factors on the process of improving the quality of small-scale housing in the country. In this regard, first the variables were collected through the literature and then by content analysis and interviews with 10 experts in the field of housing by Delphi method, adjusted and verified. In the next step, through the structural-interpretive approach (ISM) with Micmac software based on pairwise comparisons in a matrix , the variables were scored with the opinions of experts. The research is of survey type in terms of basic-applied purpose and data collection. According to the results, 4 indicators in the field of influential variables, 7 indicators in the field of two-dimensional variables, 2 indicators in the field of dependent variables and finally 1 index in the field of independent variables. Also, the indicators of "interior architecture" and "level of general and specialized knowledge" with a score of 30 have the greatest impact on improving the quality of small-scale housing.

    Keywords: Quality, Small-scale housing, Metropolis, Micro-analysis, Structural-interpretive
  • یعقوب آذرگشت، حمید جلالیان*، غلامرضا جانباز قبادی، نازنین تبریزی

    The metropolis of Tehran, as the capital of Iran, faces nu - merous physical, spatial and functional challenges. The purpose of this study is to provide criteria and indicators of the optimal model of spatial management for the metropo- lis of Tehran with a sustainable development approach. The research method, qualitative method and the main tool of data collection and analysis, Delphi Technique have been selected. The statistical population of the study is the me- tropolis of Tehran and the statistical analysis unit including officials, executives and managers of relevant national, pro- vincial and local executive bodies; Academic experts and experts in the subject area of this research and consulting engineering companies. The sample population was 30 ex- perts in the relevant fields. In addition to Delphi stages anal- ysis, a set of qualitative and quantitative analysis methods including Content Analysis, rational and logical reasoning and one-sample T-test have been used. The results show that the sustainable development of Tehran metropolis depends on the desired model of spatial management of the metropo- lis. The components (criteria) of such a model are: integrity, participation, flexibility, responsibility, accountability, stra- tegic, forward-looking and sustainable. Also, the favorable situation of spatial management of Tehran metropolis should monitor the realization of various dimensions of sustainable urban development and meet the different environmental, socio-cultural, institutional, economic and physical-spatial .needs of the metropolitan area

    Keywords: Localization, Spatial Management Indicators, Metropolis, Sustainable Development, Tehran
  • محمد قاسمی*، اسدالله نجفی

    شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسان ها و شکل دهنده اصلی بنیان های جغرافیایی یک ناحیه بوده که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. گسترش شتابان تکنولوژی طی دهه های اخیر، شیوه سکونت و فعالیت را در شهرها و روستاها دگرگون ساخته است؛ این گسترش از یک سو باعث شهرگریزی و ازسوی دیگر باعث افزایش رغبت به خانه های دوم و استراحت در مکان هایی به دور از شهرها شده است. این موضوع به ویژه برای روستاهای هم جوار کلان شهرها، خصوصا تهران و شهرهای بزرگ جدی است؛ بنابراین هر سکونتگاه روستایی که در حاشیه و پیرامون این مراکز شهری استقرار یافته باشد در معرض توجه و تاثیر قرار گرفته است که این امر در روستاها اثرات مختلفی را بر جای گذاشته است حال اینکه روستاییان چه ادارکی از این تحولات و تغییرات دارند و چگونه اثرات آن را درک می نمایند موضوعی است که بایستی مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی و اقتصادی حاصل از گسترش و رشد کلان شهر تهران در روستای مهرآباد از دیدگاه خود روستاییان است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی و روش کمی و کیفی است،‏ جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوار روستای مهرآباد (612 خانوار) بوده که با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محقق با استفاده از فرمول کوکران، 230 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته است و در ادامه پرسش نامه ها به صورت تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS پرسش نامه ها تحلیل گردید، نتایج بیانگر آن بود که در بعد اجتماعی مهم ترین اثر رشد کلان شهرها و پدیده شهرگرایی، تغییر نگرش روستاییان نسبت به زندگی روستایی و فعالیت اقتصادی است و در بعد اقتصادی عدم تعادل در اشتغال و کاهش درآمد و پس انداز روستاییان که درنتیجه مغفول ماندن کشاورزی و دامداری رخ داده است مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از گسترش رشد کلان شهری در روستای مهرآباد است.

    کلید واژگان: روستا, کلان شهر, جامعه محلی, روستای مهرآباد, روستاهای پیراشهری
    Mohammad Ghasemi Siani*, Assadollah Najafi

    Cities and villages are the main centers of human societies. They shape the geographical foundations of an area that have special relationships with each other based on socio-economic and spatial characteristics. The rapid spread of technology in recent decades has transformed the way of living and working in cities and villages. On the one hand, this expansion has caused anti-urbanism and on the other hand, it has increased the desire for second homes and rest in places far from cities. This is especially the case for neighboring villages in metropolitan areas, especially Tehran and other large cities. Therefore, every rural settlement located on the outskirts and around these urban centers has been exposed to attention and impact, which affected the villages in different ways. The question is that how villagers see these developments and how they feel the impacts of such changes. The purpose of this article is to study the social and economic effects of the expansion and growth of the metropolis of Tehran in the village of Mehrabad from the perspective of the residents themselves. The research method is based on documentary and field studies and quantitative and qualitative methods. The statistical population of this research is the householders of Mehrabad village (612 households), form which, due to financial and time constraints, the researcher selected 230 householders using the Cochran formula. The next step was to randomly distribute a questionnaire among the householders and to analyze the answers using SPSS software. The results showed that, in the social aspect, the most important effect of metropolitan growth and urbanization in Mehrabad village was the change of the attitude of villagers towards rural life and economic activity, and in the economic aspect, it was the imbalance in employment and the decrease in income and savings of the villagers, which has occurred as a result of neglecting agriculture and animal husbandry.

    Keywords: village, metropolis, local community, Mehrabad village, suburban villages
  • O. N. Sadeghifam *, N. Estekanchi, S. N. Ghaffari Saei

    The restrictions available in metropolis extend the construction of residential complexes and reduce the percentage of private court in contemporary architecture. In addition to supplying the light of interior places and natural ventilation, residential open space is considered an opportunity to have more relationship with nature and a place for social interactions. Upward to the limitation of internal space in residential units and its relation to exterior space, traversing up and recognizing the current land of open spaces will result in designing the residential open spaces more consciously in the hereafter. In countries such as Iran, which have started and proceeded to build residential complexes using western models, the open spaces of residential complexes don’t create enough belonging feeling in residents. In this research, we try to analyze the key components of the quality of open residential spaces in relation to design in the urban spatial organization approach.

    Keywords: metropolis, Residential open space, social interactions, spatial organization
  • نیلوفر شکرابی، بهروز محمودی بختیاری*، احمد الستی

    شهرهای جدید و امروزی، آکنده از  قطعات تصاویر، کالاها و کلمات چاپی پرشماری شده اند که معنای شهر را تغییر می دهند و آن را هم به کالا و تصویر مبدل می کنند. در واقع شهروند شهر مدرن، پرسه زنی است که با سفر در فضای فیلمیک شهر، دچار وقفه ای در وجود خود می شود؛ وقفه ای که به وسیله مونتاژی از این قطعات پر می شود و باعث تغییر هویت و تبدیل او به شیئ  و کالا می شود. در این مقاله تحلیلی- توصیفی، سعی بر آن است تا در چارچوب دیدگاه های والتر بنیامین و ژاک لاکان، به تحقیق در نظریات فلسفی و روانکاوانه فیلم و تبلیغات پرداخته شود و به چگونگی تغییر هویت شهروندان در دنیای مدرن  بررسی شود. نتایج حاکی از آن است که شهروند به مثابه یک پرسه زن، با حرکت در میان این گذرگاه ها و در تقابل با انبوه تصاویر تبلیغاتی که دائم در گوشه و کنار شهر او را احاطه می کنند، در جایگاه یک کارگردان هنری شروع به ساخت یک مونتاژی از تصاویر تبلیغاتی می کند. از این پیوست، فیلمی ذهنی حاصل می شود که تماشاگر را سرشار از احساس و حرکت می کند. این فیلم، با فضای فراواقعی و هوس انگیزش، حس میل مخاطب را برای به چنگ آوردن کالاها و ابژه های درون آن به شدت برمی انگیزد.

    کلید واژگان: تبلیغات محیطی, کلان شهر, پرسه زن, تغییر هویت, فضای فیلمیک
    Niloofar Shekaraby, Behrooz Mahmoodi Bakhtiari *, Ahmad Alasti

    Nowadays, outdoor advertising media (including billboards, digital screens, and posters) in metropolitan areas are pushing man’s innately adventurous eyes toward new levels of unhinged insatiability, while creating a flow of seemingly encrypted visual messages in the process that have all but transformed the spectators’ perception of values and meanings. Advertising media in metropolises may be regarded as animated images scattered around big cities in bits and pieces, forming a sequence of images that rapidly, and indeed incessantly, cut through and affect citizens. In much the same way as the sequences of a film – where each frame is lit, projected in the eyes of spectators for a split second, and then fade away, leaving a lasting impression that is almost impossible to define or even to explain – advertisement media may be said to cut through time and space; they hurl the images at their audience in unrelenting fashion and put citizens under their hypnotic spell, alienating them from themselves and causing them to forget their true identity. One may use the example of a film theater where the spectators are locked inside and have no way but to follow what is happening on the screen; the images infiltrate the mind of the viewers, render their bodies motionless, permeate their existence, and become the object of their whole thinking process. Thus, it follows that advertisement media in metropolitan areas create a cryptic, multi-layer atmosphere all over the city, injecting in it a torrent of vague shapes, images of alluring human bodies and faces, meticulously chosen words, and various products to transform the very meaning of the city and turn the city itself into yet another product or image. Traveling under the watchful, powerful gazes directed at them by the figures on display in advertising billboards, is an experience that turns the minds and bodies of citizens into objects replete with motion and emotion, somewhat recreating their identities from scratch. Here, a paradoxical feeling of the simultaneous absence and presence of a given advertised product is created within the spectator: an unreal, virtual presence which is also an absence, and which transmits a sense of inaccessibility and exceeding ideality that effortlessly provokes the desire and ‘symptom’ of the spectator and compels them to long for the product and end up buying it. In truth, the citizen of a modern city may be described as a ‘flâneur’ who aimlessly saunters around the filmic atmosphere of the city – which is overflowed with advertising billboards and screens promoting products and consumerism – and finds within himself a gap, or a lapse, which he has been led to believe can only be mended by a montage of the countless sequences of images he has encountered and absorbed across the city. The said gap develops into a bizarre paradox that manifests in the form of a trauma in the psyche of the human being whose identity has been metamorphosed, lost its meaning, and become merely another in a long line of inconsequential product ready for consumption.

    Keywords: Advertising Media, Metropolis, Flâneur, Change of Identity, Filmic Atmosphere
  • غلامرضا کاظمیان *، میرعلی سیدنقوی، داود حسین پور، سید علی بیگدلی
    مدیریت راهبردی کلانشهرهای مذهبی به واسطه ویژگی های خاصی که دارند، متفاوت است؛ در این کلانشهرها شاهد شرایط خاصی هستیم که عرصه مدیریت راهبردی کلانشهری را با مسائلی مواجه می سازد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی و با مصاحبه عمیق و مباحثه گروهی، به طراحی الگوی مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم می پردازد. مصاحبه های صورت گرفته با 17 تن از نخبگان عرصه مدیریت شهری و مباحثه گروهی با 10 نفر از ایشان، با استفاده از روش تحلیل مضمون، این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. نتایج مصاحبه ها و بحث گروهی بیانگر این است، این کلانشهر مذهبی دارای محیط و زمینه نهادی مدیریتی متکثر و متفاوت با دیگر کلانشهرها است و کنشگران و عوامل اصلی عرصه مدیریت راهبردی این شهر متنوع و گسترده هستند لذا توجه همه جانبه و کامل به محیط و زمینه و همچنین کنشگران مورد پیشنهاد است؛ دو فضای تعاملی و تقابلی میان کنشگران و عوامل عرصه مدیریت راهبردی کلانشهر مذکور به چشم می خورد که همکاری و همرایی بین کنشگران و هماهنگی بین عوامل ضروری می نماید. ضمنا توجه به مسایل رویه ای و همچنین مسائل ارتباطی فرآیند مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم از دیگر یافته های این پژوهش می باشد.
    کلید واژگان: مدیریت راهبردی, مدیریت شهری, شهرمذهبی, کلانشهر, قم
    GholamReza Kazemiyan *, MirAli Seyednaghaviyan, Dawod Hosseinpoor, seyedAli Bidgooli
    Strategic management of the religious metropolises due to owning specific features, a special condition is seen in these metropolises which causes the metropolis strategic management area to encounter some issues. This dissertation designs the strategic management model of Qom religious metropolis using qualitative research method and in-depth interviewing and group discussion. Carried out interviews with 17 experts of the urban management area and group discussion with 10 experts have scrutinized this issue using thematic analysis methods. The results obtained from the interviews and group discussions reflect that this religious metropolis has a managerial institutional ground and environment which is multiple and different from other metropolises. The activists and the main factors of strategic management area in this city are vast and various. Thus, comprehensive and complete attention to the environment and the ground and also activists is recommended. Two interactive and cooperative spaces between the activists and the main factors of the strategic management area of an aforementioned metropolis are being observed that cooperation and accompaniment between activists and coordination between factors seem indispensible. Moreover, paying attention to the procedural issues and also communication issues of the strategic management process for Qom religious metropolis is one of other findings of the research.
    Keywords: Strategic Management, Urban Management, Religious City, Metropolis, Qom
  • زهره عبدی دانشپور، مسعود تارانتاش *
    گسترش کلان شهرها (یا بزرگ شهرها) به سوی محیط های پیرامونی در دو وضعیت اصلی و انواع وضعیت های میانی این دو وضعیت اصلی روی می دهد. وضعیت نخست گسترش برنامه ریزی نشده و رهاشدگی و وضعیت دوم، وضعیتی مهار و هدایت شده است. انواع نامعلومی هایی که در مسیر و در فرآیند آشکارسازی و تحلیل دگرگونی ساختار فضایی و کاربرد زمین در منطقه کلان شهری تهران وجود دارد؛ نشان از نبود استقرار و یا ناکارآمدی سازوکار برنامه ریزی در این منطقه کلان شهری دارد. بر پایه آشکارسازی و تحلیل دگرگونی ساختار فضایی و کاربرد زمین در منطقه کلان شهری تهران می توان به تولید پیشنهادهایی درخور شرایط موجود، به منظور استقرار سازوکاری برای پایش، بازبینی، و فرابینی این دگرگونی ها پرداخت و نتایج آن را همچون سیستم های پشتیبان تصمیم گیری دربرنامه ریزی و مدیریت چنین منطقه هایی به کار برد. در این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی برای آشکارسازی دگرگونی ساختار فضایی و کاربرد زمین، بعنوان هدف اصلی مقاله، با استفاده از روش های اندازه گیری اندازه محیط ساخته شده در برابر فضای باز، که با تحلیل محتوای پژوهش های مرتبط و با توجه به قیود داده های در دسترس انتخاب شده است، دگرگونی از دهه 1350 تا 1390 اندازه گیری گردیده. تحلیل نتایج دگرگونی، و تحلیل الگوواره های اصلی و فرعی گسترش منطقه کلان شهری تهران نشان می دهد گرایش چگونگی گسترش این منطقه کلان شهری به گسترش برنامه ریزی نشده است.
    کلید واژگان: کلان شهر, منطقه کلان شهری (منطقه بزرگ شهری), گسترش برنامه ریزی نشده, آشکارسازی دگرگونی کاربرد زمین, روش های تشخیص و پیش تشخیص, منطقه کلان شهری (منطقه بزرگ شهری) تهران
    Zohreh A. Daneshpour, Masoud Tarantash *
    Problem under study: Metropolitan growth toward their peripheral environments and shaping the metropolitan regions occur in two major situations and various states amidst. One major form is unplanned and uncontrolled with unintended consequences. In the second situation, metropolitan growth is planned and directed towards pre-set goals, with an indication of the existence of a current and effective planning system. Ideal type of mentioned situations can be rarely found in more and less developed countries of the world, while most metropolitan areas experience their growth in situations that are in-between these two major situation. Absence of effective mechanism for survey, review, and monitoring of land-use transformation is one the characteristics of unplanned metropolitan growth. Lack of complete and integrated information system, and constraints on revealing and analysing spatial structure and land-use transformation, implies the absence or ineffectiveness of planning mechanism in the metropolitan region of Tehran, which is the geographical-administrative space under study in this article.
    Purpose
    The purpose of this article is to make an attempt to revealing land-use transformation in the metropolitan regions and by reviewing and analysing relevant methods, to select an appropriate method for analysing the metropolitan region of Tehran. Reviewing and analysing the metropolitan region of Tehran in this article is restricted to planning and policy-making spheres. Based on the analysis for revealing land-use transformation in the metropolitan region of Tehran, some suggestions emerged to initiate suitable mechanism to survey, review, and monitor such transformations. A suggested mechanism could be used as a decision support system in the planning and management of metropolitan regions.
    Methodology
    A descriptive-analytical approach, as an overall method that has been applied in this article, has conceived and adopted a three staged process of diagnosis and prognosis
    Methods
    First stage deals with the theoretical foundations and the technical aspects of the subject under study so that to find the appropriate guiding principles for the analysis bound for revealing land-use transformation in metropolitan regions. Second stage is concerned with formulating guiding principles that emerged in the first stage, and was with due consideration to the constraints related to access to the required information and the existence of accessible databases in order to find an appropriate method for the intended analysis of the metropolitan region of Tehran. Third stage is allocated to the application of the method that emerged in the second stage, in order to reveal land-use transformation along with analysing specifications of unplanned growth in the metropolitan region of Tehran.
    Achievement: Devising and applying an approach for analysing and revealing land-use transformation, due to the unplanned growth of Tehran towards its peripheral natural environment, is the main outcome and achievement of this article. Also, an emphasis has been put upon designing and establishing a planning and policy-making mechanism in the metropolitan regions, especially in the metropolitan region of Tehran, which would enable reducing, solving, or preventing the formation of problems related to the invasion of the natural environment by the metropolitan growth.
    Keywords: Metropolis, Metropolitan region, Unplanned growth, Revealing land, use transformation, Diagnosis, prognosis methods, The metropolitan region of Tehran
  • علیرضا عندلیب، محمد مسعود، سوگند یوسفی آذرابرغانی
    عدم توجه به فرسودگی شهری منجر به توسعه برون زا و تهی شدن شهر می شود. شهر تهی، محل اسکان مهاجرین تازه وارد، فقر، محرومیت و آسیب های اجتماعی می شود. بررسی تجارب کشورهای جهان حاکی از آن است که کلان شهرها با اتخاذ تدابیر مناسب شرایط درونی کشور خویش و استفاده از فرصت ها و نقاط قوت خود فضاهای سرزنده و مناسب ایجاد کرده و از این طریق بر توسعه نابخردانه و ناآگاهانه شهر مسلط شده اند. توسعه نااندیشیده شهر تهران در جهت احداث شهرهای اقماری، شهرک ها و شهرهای جدید و سکونت گاه های خودرو منجر به بی توجهی به بافت های مرکزی شهر شده است، از طرفی جریان مهاجرت های روستایی و حاشیه شهری با قدرت خرید پایین به سوی محلات مرکزی بر بسط و گسترش فرسودگی افزوده که در این راستا اتخاذ سیاست مناسب توسعه شهری که توامان هم از درون و هم در حاشیه معضلات ناشی از نابسامانی های توسعه شهری را بر طرف کند لازم به نظر می رسد. در این راستا پژوهش حاضر سعی در رسیدن به اهداف خود در قالب شناخت توسعه فضایی (کالبدی، اجتماعی فرهنگی) در سطح کلان شهر تهران و تاثیر جریان توسعه بر محله هفت چنار و شناخت روند شکل گیری بافت های فرسوده در این محله و شناخت تاثیر جریان مهاجرت ها در شکل گیری و گسترش فرسودگی در آن محله دارد. فرض بر آن بوده که روند توسعه شهر تهران در ادوار گذشته منجر به ایجاد و گسترش بافت های فرسوده در سطح شهر است و از طرفی جریان های توسعه کلان شهر تهران بر محله هایی که در حاشیه مانده اند (مانند محله هفت چنار) تاثیراتی منجر به فرسودگی داشته است. فرض دیگر اینکه جریان های مهاجرت گروه های کم درآمد و روستایی و حاشیه نشین به محله هفت چنار منجر به گسترش و دوام فرسودگی در این محله شده است. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی با استفاده از روش ماتریس سوات swot، تعیین نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید در خصوص توسعه کلان شهر و تاثیر آن بر گسترش بافت های فرسوده در سطح شهر تهران و روش تجزیه و تحلیل جریان ها و استفاده از داده های آماری (در مواقع لزوم) است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که انقلاب اسلامی عامل مهمی در ایجاد و تغییر و تحولات در محله هفت چنار بوده است. طی سال های اولیه انقلاب، توسعه مناطق حاشیه ای و گسترش ساخت و سازهای غیر رسمی پیرامون شهر تهران به اوج رسید. گسترش تهران از برون منجر به بی توجهی به محلات مرکزی از جمله هفت چنار شد و این موضوع محله را به سمت فرسودگی سوق داد. این موضوع منجر به اسکان سیل مهاجران تازه وارد حاشیه شهری و روستایی در محلات فرسوده مرکزی کلان شهر تهران و از آن جمله محله هفت چنار شد. تداوم و بسط فرسودگی این محله از دو مشکل اساسی منتج می شود: از طرفی مشکلات پایین بودن نرخ درآمد خانوارها که موجب پایین آمدن توان پرداخت هزینه های خدمات شهری، عدم مشارکت ساکنین در بهسازی محیط زندگی و افزایش مشکلات اقتصادی خانوارها شده است و از طرف دیگر وجود بافت مسکونی فشرده و فرسوده است به گونه ای که این محله یکی از آسیب پذیر ترین محلات منطقه 10 در برابر زلزله است. پایین بودن توان اقتصادی ساکنان محله مانع از نوسازی واحدهای مسکونی و یا مقاوم سازی واحدهای مسکونی می شود.
    کلید واژگان: کلان شهر, توسعه, بافت فرسوده, محله هفت چنار, جریان
    Alireza Andalib, Mohammad Masoud, Sogand Yousefi Azarabarghani
    Lack of attention to urban deterioration leads the city to move toward immethodical out-spread and leaves the inner part of the city empty. Inside- empty city becomes the habitat for newly arrived immigrant settlers، poverty، deprivation and social damages. Global experiences shows that metropolises of the world have been successful in creating vibrant and suitable spaces by taking strategies which can be adopted based on their national conditions as well as benefiting from their opportunities and strengths to be dominant over inadvertent development. Imponderable development in Tehran for the purpose of creating towns، suburbs and new self-created settlements has marginalized the central city textures. On the other hand rural and marginal urban flows of immigrants from the low-income levels of the society to the central neighborhoods have eventually increased the urban deterioration. In this regard، taking appropriate urban development strategies which will internally and marginally root out the problems of urban development is essential. The SWOT technique is utilized in this research is to identify strengths، weaknesses، opportunities and threats of metropolitan developments and to discuss its effect on deteriorated textures of Tehran city in addition to using statistic data (by request) for analysis of the flows. Research process of this essay is as followed; firstly the characteristics and problems of metropolitan development is studied and scrutinized to find out the roots of existing problems and build a hypothesis based on understanding of the issue. Moreover، field investigations and evidences through interviews and questionnaires on citizens and responders across district 10 are conducted to answer the considered questions and evaluate suppositions and solutions offered for the exiting problems. Results of this research indicate the fact that Islamic revolution has played the major role in changing Haft Chenar neighborhood since the development of marginal areas and expansion of informal construction in Tehran reached a peak during the early years of the Islamic revolution. Tehran out- spread development has caused inadvertency of city central neighborhoods including Haft Chenar and this process has pushed the neighborhood to deterioration. It has provided habitation for huge number of immigrant and rural settlers in the city suburbia deteriorated regions as well as Haft Chenar neighborhood. Continuation and expansion of neighborhood deterioration is the result of two fundamental problems: First، problems of low-income households causes lower rate of paying for urban utilities، lack of public participation in improving the environment and an increase in the hardship of household economics. Another problem is that this neighborhood is one of the most dense and deteriorated areas in district 10 vulnerable to earthquake. Low economic strength prevents residents to renovate or retrofit their residential dwellings. Therefore، this assumption is proved to be correct so that the unarranged Tehran development has led to the neglect of the city''s tissues and the development of peripheral settlements from one hand and the flow of immigrants، the poor and low-income families to these urban areas on the other.
    Keywords: Metropolis, Development, Deteriorated textures, Haft, Chenar Neighborhood, Flow
  • ایرج اسدی، اسفندیار زبردست
    تا پیش از آغاز قرن بیستم استفاده از دو مفهوم شهر و روستا و در معدودی موارد،کلان شهر می توانست برای تشریح اشکال توسعه فضایی و سکونتی موجود آن زمان کافی باشد.اما توسعه و گسترش شهر نشینی قرن بیستمی موجب شکل گیری پدیده های فضایی کلانی در گستره سرزمینی شد که پیشتر وجود نداشتند. از ابتدای قرن بیستم تاکنون تلاش های زیادی در زمینه مفهوم سازی های مرتبط با این پدیده های نوظهور شکل گرفته اند که در برخی مواقع در اثر تعدد و کثرت این مفاهیم نوعی اغتشاش در تعاریف و یافتن مصادیق آنها بین مخاطبان این مفاهیم به وجود می آید.مقاله حاضر بعد از بررسی دوازده مفهوم پر استفاده مرتبط با منطقه شهر بنیاد آنها را در سه دسته مفاهیم الف)مفاهیم ناظر بر ابر شهر مرکزی ساخته شده، ب) مفاهیم ناظر بر یک شهر منطقه منسجم و ج) مفاهیم ناظر بر چند شهر منطقه مستقل همجوار دسته بندی می کند که بر حسب معیار پیوستگی کالبدی و شدت همبستگی عملکردی و نیز مقیاس فضایی از همدیگر متمایز می شوند. در این مقاله تلاش شده است تا علاوه بر ارائه مشخصه های تمایز بخش مفاهیم مختلف مناطق شهر-بنیاد، نوعی تبارشناسی از مفاهیم نیز ارائه گردد تا از این ره، درک جامع تری از موضوع به دست آید.
    کلید واژگان: گونه شناسی, منظومه شهری, شهر منطقه, منطقه کلان شهری, مجموعه شهری
    Iradj Asadie, Esfandiar Zebardast
    Before the beginning of the twentieth century, two concepts of "City" and "Village" (rural areas) and in a few cases, "Metropolis" would have to describe sufficiently residential forms and spatial development of national territories. But the development of urbanization in the twentieth century in both micro and macro scale caused formation of new phenomena in the spatial organization of the land. Responding to the formation of new spatial phenomena, scholars in spatial science start to conceptualize what were emerging. Reflects of spatial changes in micro scale can be traced in the construction of new concepts like New towns, Satellite cities, Suburbia and more recently Edge cities, Exurbia and Exopolise, Technoburbs and Technopoles that all were emerging in rural-urban fringe of great and pioneer cities. The second category of conceptualization (macro scale) were reflected in creating concepts such as Metropolis, Conurbation, Metropolitan area, City - region, Megalopolis, Mega city, Mega city-region, Functional urban region, Urban agglomeration, Metropolitan region, Polycentric urban region … all conceptualize macro scale spatial phenomena. These types of great regional substance were resulted from, a) initial expansion of the city or metropolis, b) joining together independent neighboring urban areas and, c) existence of functional interaction between physically separate urban and rural areas. In fact, macro scale phenomena were result of expansion, joining together and functional interaction of micro scale phenomena explained above. Definition of macro scale spatial concepts and also providing a kind of typology of these phenomena are the main theme of present paper. The necessity of this typology is nested in the existence of confusion in finding correspondence of real world macro scale phenomena with equivalent accepted concepts among different kind of users. One of the major misconceptions in Iran is seen in finding equivalent concepts for "Majmoo-e-ye shahri" which is considered in our official documents as equivalent of "Conurbation" while it is not. The most important note here is that the effects of these misunderstanding will not be limited to the theoretical field but it will appear in practice. Because, it is evident that finding proper strategy and management systems for a Conurbation will be different from a proper one to a Metropolitan region that is the best concept for naming Majmoo-e-ye shahri in Iran. This paper attempt to reviews prevalent macro scale concepts in literature of urban and regional studies. Twelve concepts were listed at the end of a wide exploratory study. It should be reminded that some of these concepts, their definitions and application in the literature also have some degree of confusion. It seems that there is not a clear distinction between some concepts. Regardless, our typology ended in categorization of all reviewed macro scale concepts into three class: a) the concepts focused on a great built city, b) concepts focused on a typical and coherent city -region and, c) the concepts focused on several independent city regions which are adjacent but physically separated. All concepts in these three categories are distinct according to criteria such as physical cohesion and continuity, intensity of functional interaction and their spatial scale.
    Keywords: metropolis, typology, city, region, metropolitan region, conurbation
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال