به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "physical factors" در نشریات گروه "هنر و معماری"

  • بهاره رحیمیان، الهام سرکرده ای، اسلام کرمی*

    با نظر به جایگاه سالمندی در فرهنگ دینی و با توجه به تاثیر معماری فضای زندگی سالمندان بر سلامت روحی و جسمی، در پژوهش حاضر تاثیر ویژگیهای کالبدی- فضایی در کیفیت سالمندپذیری فضا(فضای مطلوب سالمندان) مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل کالبدی و مولفه های سالمندپذیری در قالب دو پرسشنامه طراحی گردیده است. نمره روایی پرسشنامه سالمندپذیری 841/0 و پرسشنامه عوامل کالبدی 501/0است. جامعه آماری سالمندان بالای 65 سال منطقه 3 شهر شاهرود و ساکنین خانه سالمندان ثامن الائمه شاهرود هستند. تحلیل 120پرسشنامه با نرم افزار spss صورت گرفته است. آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن متغیرها و آزمون های همبستگی پیرسون، Tمستقل،Tوابسته، Fلوین، تحلیل واریانس یک راهه، تعقیبی توکی و رگرسیون اجراگردیده است. ارتباط معنادار بین عوامل کالبدی- فضایی و میزان سالمندپذیری تایید شد اما واریانس تبیین شده در دامنه مطلوب قرار ندارد که به دلیل محدودیت های ذهنی و وضعیت جسمی ساکنین این مرکز قابل پیش بینی بود. نتیجه رگرسیون چنین نشان می دهد که مولفه امید به زندگی و سپس عدم تنهایی،کرامت، حس خانه و خودکارآمدی، بیشترین تاثیر را از کیفیت فضایی می گیرند، بنابراین با تامین ویژگی های کالبدی مورد سنجش می توان حس امید به زندگی را در بین سالمندان افزایش ارتقا داد. همچنین بر اساس نتیجه رگرسیون، منظر مناسب، دسترسی و عوامل عملکردی بیشترین ارتباط و تاثیر را برایجاد فضای مناسب برای اقامت سالمندان دارند. ارتباط معناداری نیز بین میزان مولفه های سالمندپذیری و محل اقامت سالمندان در سه دسته؛ خانه شخصی ویلایی، آپارتمانی و خانه سالمندان وجود دارد و خانه شخصی ویلایی نسبت به آپارتمان و خانه سالمندان، فضای مناسب تری برای سکونت سالمندان ارزیابی شده است.

    کلید واژگان: سالمندان, خانه سالمندان, عوامل کالبدی, سالمندپذیری, فضای اقامت
    Bahareh Rahimian, Elham Sarkardehi, Islam Karami*
    Objective

    Aging is associated with physical and mental limitations. Due to the increasing population of the elderly, it is necessary to pay attention to the needs and problems of them. As for the impact of Spatial model on human behavior, the quality of living environment of the elderly affects their mental and physical health. In this study, physical elements that affect the aging of the elderly living environment.  have been considered.Physical factors are divided into two categories: Functional-activity and Physical-perceptual. Aging factors are also divided into three categories: Vitality, Self-esteem and Self-reliance. The elderly of district 3 and nursing home of Shahroud City have been investigated as case study.

    Methods

    330questionnaires obtained with Cochran's formula were answered by the statistical population. In this research, descriptive statistical methods including mean and standard deviation and frequency of demographic variables have been used. Also, in order to examine the hypothesis of the study, inferential tests of Pearson correlation coefficient, one-way analysis of variance, multiple linear regression have been used based on independent and dependent variables. The data derived from the questionnaires is analyzed based on numerical method and has been implemented using SPSS software.

    Results

    Pearson correlation coefficient test shows a positive and significant relationship between two variables with a coefficient of 0.79 and a significance level of 0.001.Levin F test is confirmed to evaluate the assumption of equality of variances with F = 0.56 and significance level of 0.45. Life expectancy with the Beta 0.35 has the greatest impact on the physical quality of space.

    Conclusion

    There is a noticeable relationship between the physical factors of living environment and space aging. . Based on the results obtained from multiple linear regression, the component of life expectancy and then the sense of loneliness has the most relationship with the physical type of space and the component of faith has the least relationship with the type of place of residence. Also, Shahroud Nursing Home has the characteristics of a suitable environment for the elderly.

    Keywords: Elderly, Physical Factors, Living Environment, Pearson Correlation
  • فاطمه کریمی، اسلام کرمی*، ابوالفضل دهقان منگابادی

    فضای شهری باید امنیت گروه های مختلف کاربری را تامین کند. ترس از جرم رفتار و حوادث در محیط شهری تاثیراتی بر زنان و گروه های آسیب پذیر اجتماعی و اقتصادی دارد. ناامنی زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنان را در جامعه محدود و علاوه بر آسیب روانی فرد، خانواده ها و در نهایت کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد با نظر به نقش فعال پارک ها در توسعه حیات مدنی و همچنین ارتقاء کیفیت فراغت و تاثیر آن در ارتقاء کیفیت سکونت، این پژوهش به بررسی احساس امنیت زنان در سه بوستان شقایق، 15 خرداد و خانواده شهر ورامین می پردازد. کاهش حضور فعال زنان در پارک های شهر ورامین، علیرغم تلاش مدیریت شهری ورامین در تامین امکانات و تسهیلات و خدمات، مساله پژوهش حاضر است. نخست، مدل نظری پژوهش، با استفاده از مولفه های کالبدی و روانشناسی موثر براحساس امنیت زنان در فضاهای عمومی منتج از نظریات مرتبط با امنیت اجتماعی و فضای شهری تدوین و مولفه های به دست آمده به دو بخش عوامل کالبدی و عوامل غیرکالبدی تقسیم شدند. در گام بعدی، به روش پیمایشی، پرسشنامه ها توسط 400 نفر از زنان ساکن شهر ورامین پاسخ داده شدند و با تحلیل رگرسیون سهم هر یک از متغیرهای ویژگی های کالبدی محیط در پیش بینی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین فضای شهری و احساس امنیت زنان است. در مقام مقایسه، ویژگی های کالبدی فضای عمومی شهری در احساس امنیت زنان بسیار تاثیرگذارند و این نقش بیش از ویژگی های غیرکالبدی آن است.

    کلید واژگان: احساس امنیت زنان, فضای عمومی, عوامل کالبدی, پارک, ورامین
    Farideh Karimi, Islam Karami *, Abolfazl Dehghanmongabadi

    Urban public spaces shape society, and society shapes urban public spaces. A suitable urban space should provide the security of different user groups to a great extent. In fact, nowadays, the success rate of an urban space can be checked by measuring the people present in the space, especially the female users, and the variety of characteristics of the people who work in these spaces with a sense of security and comfort. Security is not only a concept. It is complex, vague and variable, but it is expressed as one of the basic human needs, and other needs depend on the satisfaction of a need such as security. One of the important factors that cause women to be marginalized is the functioning of urban spaces that limit women's mobility and make them face fear and insecurity. What doubles this necessity for women is that the lack of women's sense of security is actually a threat to the value of the role of mother, wife, and sometimes head of the family, and immunity from any harm and aggression that threatens women and women's privacy physically and mentally, is subsequently transferred to the next generations. Urban space must provide security for different user groups. Fear of criminal behavior and incidents in the urban environment has effects on women and vulnerable social and economic groups.

    Keywords: Women's Sense Of Security, Public Space, Physical Factors, Park, Varamin
  • Sasan Moradi, Gohar Shahraki Moghadam *

    There is a large number of traditional houses in the historical texture of Shiraz City that have during their history managed to meet the living needs of regional people from climatic and environmental perspective. The main problem of the present study was to investigate the physical characteristics of Qajar period houses in Shiraz City, Iran, from an environmental perspective and their effects on the thermal behaviors of these houses. The study’s methodology was descriptive-analytical and data were collected from library and documentary methods and field surveys. 88 traditional houses from Shiraz’s historical texture of the Qajar era were identified, with 48 houses, meeting the information required, selected for investigation and typology. Findings indicated that houses are mainly inclined to the southwest, which further reinforces the effect of the Qiblah that other factors in determining the angles of the houses’ orientation. Houses with four-front construction courtyards (around 38%) are assigned the highest frequency. most courtyards cover areas of 50 to 250 m. wide and extended courtyards are not common in Shiraz’s traditional houses. Around 52% of the houses have courtyards of length-to-height ratios of 2:2.5, with the most frequent width-to-height proportions (a total of around 71%) pertaining to 1.5, 2 and 2.5 ratios. Garden areas mainly cover areas of 5-30 m2. Meanwhile, pools and fountains account for the highest areas of 5-30 m2. Large areas assigned to pools and fountains not only provide humidity and reduce air dryness but also reduce the ambient temperature through evaporative cooling.

    Keywords: Physical Factors, Thermal Behavior, Shiraz Traditional Houses, Qajar Period, Central Courtyard
  • فروغ میرزاعلی پور، راضیه لبیب زاده*، بابک مطیعی

    امروزه طراحی محیط های آموزشی به عنوان عرصه رشد و تکامل نوجوانان به عنوان نسل آینده، فراتر از ساحت کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که نوجوانان در طول دوران تحصیل خود به آن معنا بخشیده و به آن دلبسته می شوند. مکان از جنبه های مادی و غیر مادی، نوعی احساس را در کاربران خود القا می کند که می تواند نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد نماید و این دلبستگی منجر به ایجاد روابط اجتماعی بین افراد و محافظت از مکان می شود. برای افزایش حس دلبستگی به مکان نظریه های متعددی از جمله نظریه سیمون مطرح شده است. هدف از این پژوهش شناسایی مولفه های تاثیرگذار نظریه سیمون (Being of place - Becoming of place) و ارتباط آن ها با حس دل بستگی به مکان در مدارس می باشد. در جهت تحقق اهداف، ابتدا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی و بامطالعه منابع کتابخانه ای نظریه سیمون بررسی و مولفه های موثر به صورت چارچوب نظری تدوین گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عامل تاییدی به اولویت بندی و ارتباط مولفه ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل 7404 نفر از دانش آموزان دختر پایه هفتم متوسطه اول مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه که تعداد نمونه 365 نفر از فرمول کوکران بدست آمد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مولف ساخت انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد در این پژوهش از میان متغیرهای درون زای مدل نظریه سیمون شامل تقویت مکانی، مکان آفرینی، تحقق مکانی، رهایی مکانی، هویت مکانی و تعامل مکانی، مولفه های تاثیرگذار بر حس دلبستگی در مدارس دخترانه عبارتند از تقویت مکانی، مکان آفرینی و تحقق مکانی. همچنین نتایج نشان داد که تحقق مکانی نقش واسطه ای در ارتباط با  تقویت مکانی و مکان آفرینی دارد لذا می توان با ارتقای متغیر تقویت مکانی، تحقق مکانی را افزایش داد و از این طریق به ارتقای حس دلبستگی به مکان به کمک متغیر مکان آفرینی رسید.

    کلید واژگان: فضای آموزشی, دانش آموزان دوره متوسطه اول, دل بستگی به مکان, نظریه سیمون, عوامل کالبدی, عوامل انسانی
    Furugh Mirza Alipour, Razieh Labibzadeh *, Babak Motiei
    Background and Objectives

    A place is any environmental setting where individual or group actions, experiences, intentions, and meanings come together spatially. The physical and social interactions that shape a place and define its character and values can be understood through theories of place attachment. Educational environments, being key spaces for adolescent growth and development, are among the most important of these places. As these environments play a significant role in the lives of adolescents, who form emotional connections to them during their education, their design is especially important. Place attachment influences individuals’ behaviors, often driving them toward collective action aimed at improving the well-being of the community rather than personal gain, aligning with the spirit of community activism. Both tangible and intangible elements of a place evoke emotions in its users, fostering place attachment, strengthening social bonds, and encouraging protection of the space. Several theories on place attachment have been proposed, including Seamon’s place attachment theory. This research seeks to identify the components influencing place attachment in schools, specifically through the lens of Seamon’s attachment theory. The study aims to explore how Seamon’s “processes of place attachment (2012, 2014, 2015, 2018)” can enhance our understanding of place attachment in educational settings and inform school management practices.

    Methods

    This research is a descriptive-analytical study. In order to achieve the research goals, the research began with an in-depth examination of Seamon’s place attachment theory through surveys and bibliographic review. Accordingly, key components influencing place attachment were identified and presented as a theoretical framework. These components were then prioritized and their relationships analyzed using confirmatory analysis. The statistical population comprised 7,404 7th-grade female students attending public schools in Municipal District 2 of Urmia during the 2022-2023 academic year, with a sample size of 365 determined by the Cochran formula. All students had been in these schools for at least three years. Simple random sampling was used to select the participants, and data was collected through a researcher-developed questionnaire.

    Findings

    Results indicated that, among the endogenous variables of Seamon’s attachment theory—such as place interaction, place identity, place release, place realization, place creation, and place intensification—the factors most influencing students’ place attachment were place intensification, place realization, and place creation. These three components accounted for 5% of the changes in place attachment. Place intensification and place creation explained 18% of the variance in place realization, and place intensification explained 3% of the variance in place creation. Additionally, the indirect effect of place creation on place attachment was positive and significant at the 0.01 level, with a value of 0.06, mediated through the physical characteristics of the place. Therefore, the body of place plays a mediating role in the relationship between place intensification and place attachment. This effect is introduced through place realization; therefore, place realization played a mediating role between place intensification and place creation. The total effect of place intensification on the sense of place attachment is 0.15 positive and significant at the 0.01 level.

    Conclusion

    This study provided deeper insights into place-based community groups and their motivations to either preserve or promote changes in place development and management. Each place requires a tailored approach to place management in order to effectively mobilize resources and partnerships. According to Seamon’s theory, place attachment is influenced by six main factors, divided into two categories: “Becoming of Place,” which includes place realization, place creation, and place intensification, and “Being of Place,” which includes place interaction, place identity, and place release. In this study, the effective factors in schools were identified, with place realization serving as a mediator between place intensification and place creation. Enhancing place intensification was found to boost place realization, which in turn enhanced place creation, ultimately improving place attachment. The indirect effect of place intensification on place realization was positive, with a value of 0.07, and significant at the 0.01 level.

    Keywords: Educational Space, Secondary School, Place Attachment, Seamon’S Theory, Physical Factors, Human Factors
  • زهرا لاهوتی، سیده مرضیه طبائیان*، سمر حقیقی بروجنی

    مسئله:

     انسان در یک رابطه دو سویه با محیط اطرافش، از یکسو بر محیط تاثیر گذاشته و از سوی دیگر از آن تاثیر می پذیرد. کیفیت محیط کالبدی بر سلامت روان افراد تاثیر گزارده و موجب کاهش یا افزایش میزان افسردگی و استرس یا سرزندگی و نشاط و... افراد می شود.

    هدف

    پژوهش حاضر بر آن است تا اثربخشی عوامل کالبدی فضای باز مجتمع های مسکونی بر سلامت روان سالمندان تبیین و ارزیابی گردد.

    روش

    پژوهش حاضر به روش کمی انجام گرفته و بر اساس هدف از دسته مطالعات توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی است.

    نتایج

    یافته ها حاکی از آن است که بین مولفه های کالبدی: مطلوبیت مکان، تناسب با توانایی های شناختی- ادراکی، نفوذپذیری و هندسه و مکان یابی با سلامت روان سالمندان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و کلیه مولفه های شناسایی شده در این پژوهش بر نشاط، سرزندگی و سلامت روان سالمندان موثر هستند گرچه میزان تاثیر در بین مجتمع های مختلف تحت بررسی متفاوت می باشد.

    کلید واژگان: عوامل کالبدی, فضای باز مجتمع های مسکونی, سلامت روان سالمندان, ارتقاء کیفیت محیط
    Zahra Lahuti, Sayedeh Marzieh Tabaeian*, Samar Haghighi Boroojeni

    Problem:

     In a two-way relationship with the surrounding environment, human affects the environment on the one hand and is also under the influence of the environment on the other hand. The quality of the physical environment affects the mental health of individuals, and decreases or increases depression, stress, liveliness, vitality, and other states of individuals.

    Objective

    This study aims to explain and evaluate the effectiveness of physical factors of open space of residential complexes on the mental health of elderlies.

    Method

    The method of this study is quantitative, and is among descriptive-analytical studies with correlation type in terms of objective.

    Results

    Findings indicate a direct and significant relationship between physical components: place desirability, appropriateness with cognitive-perceptual abilities, permeability, geometry, location, and mental health of elderlies. Moreover, all components identified in this study could affect the liveliness, vitality, and mental health of elderlies although the effect levels are different between various studied buildings.

    Keywords: Physical Factors, Open Space Of Residential Complexes. Mental Health Of Elderlies, Promotion Of Environment Quality
  • سحر فهیمی حمیدآباد، توحید حاتمی خانقاهی*، وحید وزیری

    پیش بینی های علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سال های پیش رو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تاکید می کند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود می کند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها (به ویژه در فضاهای عمومی) کمبود مطالعات مشهود است. هدف تحقیق ارزیابی عوامل محیطی موثر بر بهزیستی اجتماعی سالمندان در کالبد فضاهای عمومی شهری در نمونه موردی تحقیق بود. این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی است که در بوستان مصلی و پیاده راه شیخ صفی در شهر اردبیل طی دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعداد 47 عامل کالبدی درپنج شاخص دسته بندی گردید و 50 نفر از متخصصان معماری عوامل کالبدی موثر بر بهزیستی اجتماعی را در دو نمونه موردی تحقیق مقایسه نمودند. در مرحله دوم 74 نفر از سالمندان حاضر به پرسشنامه استاندارد بهزیستی اجتماعی Keyes دارای پنج شاخص پاسخ دادند. در نهایت داده های به دست آمده در نرم افزار26  SPSS آنالیز گردید. در مرحله نخست آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون برای مقایسه عوامل کالبدی بین دو نمونه موردی انجام شد. عوامل کالبدی در پیاده راه شیخ صفی نسبت به بوستان مصلی دارای وضعیت مطلوب تری است و در مرحله دوم آزمون کاکران_ منتل_ هانزل برای به دست آوردن میزان اثر پذیری بهزیستی اجتماعی سالمندان از عوامل کالبدی در نمونه های موردی انجام گردید. طبق نتایج، سالمندان در پیاده راه شیخ صفی از بهزیستی اجتماعی بهتری برخوردارند. یافته ها نشان داد، کیفیت عوامل کالبدی و بهبود این عوامل در فضای باز منجر به تاثیر مثبت در بهزیستی اجتماعی سالمندان می گردد.

    کلید واژگان: عوامل کالبدی, بهزیستی اجتماعی, سالمندان, فضای باز عمومی شهری, شهر اردبیل
    Sahar Fahimi Hamidabad, Tohid Hatami Khanghahi *, Vahid Vaziri
    Introduction

    Scientific projections predict a significant increase in the elderly population in the coming years, emphasizing the need to address their diverse needs and social interactions. This demographic shift necessitates urban spaces that evolve to support the well-being and productivity of the elderly. The economic and social implications of an aging population underscore the importance of attending to the social needs of the elderly, as neglect limits their social participation and diminishes their overall quality of life. Research indicates that maintaining an active lifestyle and regular social interactions can significantly contribute to preventing dementia. While existing studies often focus on the physical needs of the elderly in public spaces, insufficient attention has been given to their social needs, particularly in urban settings. This study aims to assess the impact of environmental and physical factors on the social well-being of the elderly in urban public spaces, using Mosalla Park and Sheikh Safi Sidewalk in Ardabil City as a case study.

    Theoretical Framework:

    The concept of active aging, initially centered on maintaining health and productivity through physical activity, has evolved to emphasize personal decisions, independence, and increased quality of life for the elderly. "Active aging" involves participation in social, economic, and civic life to maintain well-being, emphasizing opportunities for meaningful activities that facilitate independence. The World Health Organization highlights the crucial role of urban public spaces and social factors, in addition to genetics and personal characteristics, in determining the health and well-being of individuals. Elderly-friendly cities are those where the distribution of public facilities aligns most closely with the preferences and limitations of the elderly.

    Methodology

    This descriptive-analytical study employed both library research and surveys to collect necessary information. The research was conducted in two stages at Mosalla Park and Sheikh Safi Sidewalk in Ardabil, Iran. Physical factors were classified, and a researcher-made questionnaire was utilized to gather expert opinions on the impact of these factors on social well-being. Subsequently, elderly participants answered the Keyes standard social well-being questionnaire. Data from both stages were analyzed using SPSS 26 software.

    Results and Discussion

    Comparison of physical factors between the two case samples, assessed through the Wilcoxon non-parametric test, revealed that Sheikh Safi Sidewalk exhibited more favorable conditions than Mosalla Park. The Cochran–Mantel–Haenszel test demonstrated a positive correlation between physical factors and social well-being in the elderly, with Sheikh Safi Sidewalk participants reporting better social well-being. Notably, "Footpaths with a slope of less than 5%" emerged as the most influential factor affecting the social well-being of the elderly.

    Conclusion

    The study emphasizes the need for planners and designers to reconsider physical criteria, particularly those related to the architecture and design of urban spaces, to enhance the social well-being of the elderly. Collaboration between social health advocates, urban designers, and architects is crucial to formulate policies and strategies that address the needs of the elderly, promoting their active involvement in social life and reducing the medical costs associated with chronic diseases.

    Keywords: Physical factors, Social well-being of the elderly, Public open spaces, Ardabil City
  • پریا شفیع پوریوردشاهی، مصطفی کیانی*، سارا حمزه لو، منوچهر معظمی

    انسان ها در برخورد با محیط متنوع و غنی، اطلاعات محدودی را در ذهن خود ثبت می کنند و این اطلاعات، تصویر ذهنی جامع هر چند نادرست از محیط را شکل می دهد. از طرفی، زندگی در ساختمان های بلند مسکونی در ایران همواره با نارضایتی هایی همراه است که تصویر ذهنی روشن در ذهن ساکنان می تواند این نارضایتی ها را کاهش دهد. عواملی کالبدی و عوامل روان شناختی می توانند در شکل گیری تصویر ذهنی در افراد نقش موثری داشته باشند. این پژوهش بر آن است که عوامل کالبدی را که باعث ایجاد تصویر ذهنی روشن در ذهن ساکنان ساختمان های بلند می شوند، شناسایی کند. لذا تبیین عوامل کالبدی تاثیرگذار بر تصویر ذهنی ساکنان ساختمان های بلند مسکونی سوال تحقیق است. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از نظر رویکرد، کمی است. روش گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای (نظری) و مطالعات میدانی و پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه ی با سوالات بسته و نیمه باز است. در تبیین و تحلیل پژوهش، از مدل اچنر و ریچی استفاده و سوالات پرسشنامه بر اساس دو بعد از این مدل، کارکردی-کلی و کارکردی-جریی و نظرات متخصصان تنظیم شده است. پرسشنامه ی طراحی شده، در اختیار تمامی مهندسان معمار که در شهر ارومیه شرکت مشاور فعال دارند و اساتید متخصص کشور در زمینه ی تصویرذهنی و معماری قرار گرفت تا علاوه بر پاسخ دهی، درصورت وجود عامل مهم دیگر، آن را اضافه کنند. سپس پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی در اختیار ساکنان ساختمان های بلند شهر ارومیه قرار داده شد و پاسخ های آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  نتایج پژوهش در بعد کارکردی-کلی نشان داد که به ترتیب عوامل ویژگی های فرم(شکل، رنگ، بافت و اندازه) و ایمنی فنی و دید و منظر در شکل گیری تصویر ذهنی ساکنان ساختمان های بلند مسکونی موثر هستند. همچنین نتایج پژوهش در بعد کارکردی-جزیی (که تمامی عوامل بر فضاهای پارکینگ، راهروهای دسترسی، راه پله و آسانسور، پشت بام، ورودی، لابی، فضاهای مکث و استراحت، حیاط و فضای داخلی واحد مسکونی سنجیده شد) به ترتیب عوامل ایمنی فنی، خوانایی، نور و روشنایی و دید و منظر را در شکل گیری تصویر ذهنی ساکنان ساختمان های بلند مسکونی، تاثیرگذارتر بیان می کند.

    کلید واژگان: عوامل کالبدی, تصویر ذهنی, معماری, مدل اچنر و ریچی, ساکنان ساختمان بلند
    Parya Shafipour Yourdshahi, Mostafa Kiani*, Sara Hamzehloo, Manoochehr Moazzemi

    When dealing with a diverse and rich environment, humans record limited information in their minds, and this information forms a comprehensive, albeit inaccurate, mental image of the environment. On the other hand, living in high-rise residential buildings in Iran is always associated with dissatisfactions that a clear mental image in the minds of the residents can reduce these dissatisfactions. Physical factors and psychological factors can play an effective role in the formation of mental image in people. This research aims to identify the physical factors that create a clear mental image in the minds of the residents of high-rise buildings. Therefore, the explanation of the physical factors affecting the mental image of residents of high-rise residential buildings is a research question. The current research is fundamental in terms of its purpose and quantitative in terms of its approach. The research data collection method is a combination of library studies (theoretical) and field studies and a survey based on a questionnaire with closed and semi-open questions. In explaining and analyzing the research, the Echner and Ritchie model is used and the questions of the questionnaire are set based on two dimensions of this model, functional-general and functional-current and experts' opinions. The designed questionnaire was given to all the architects who have an active consulting company in Urmia city and expert professors of the country in the field of mental imagery and architecture, so that in addition to answering, if there is another important factor, they can add it. Then, the questionnaire was given to the residents of high-rise buildings in Urmia city by random sampling method and their answers were analyzed. The results of the research in the functional-general dimension showed that the factors of form characteristics (shape, color, texture and size) and technical safety and view are effective in forming the mental image of residents of high-rise residential buildings. Also, the results of the research in the functional-partial dimension (where all the factors were measured on the parking, access corridors, stairs and elevators, roof, entrance, lobby, pause and rest spaces, yard and interior space of the residential unit) in the order of the factors Technical safety, legibility, light and illumination, visibility and scenery are more effective in forming the mental image of residents of high-rise residential buildings.

    Keywords: Physical Factors, Mental Image, Architecture, Echner, Ritchie Model, Residents Of Tall Buildings
  • Atieh Dezfouli, Kamal Rahbari Manesh *, MohammadMehdi Kheirikhah, Jamaloddin Soheili

    Given the interdisciplinary processes of designing a natural habitat for the crew in an extraterrestrial space such as Mars, the creation of a livable space habitat, which is compatible with technological requirements, goals of scientific missions, and human factors, is a major challenge to space architects and engineers.Therefore, the present review study sought to detect and investigate the effective components of physical and environmental structures of the habitat design on Mars. According to the results, the human factor is considered the first important component in designs, and the main goal of all efforts is ultimately human travel and habitation in space. Besides, environmental components such as pressure, temperature, gravity, atmosphere, cosmic radiation, ice water, and seasonal and daily changes make humans comply with the most important technical issues in designing these habitats. Their types of structure and materials are important physical components that affect the space architecture of habitats on this red planet. According to the research findings, the use of materials from the surface of Mars or wind structures, the utilization of regoliths from the surface of Mars, or the chemical synthesis of carbon nanotubes, and also their construction in suitable places such as the crater of Hellas Planitia and lava tube caves are suggestions for the construction of a permanent habitat on Mars inspired by the proposed examples. Furthermore, combining existing options with new conditions such as installing wind structures in the protected space of caves can be a new approach to design and can be considered an intelligent option.

    Keywords: Space architecture, Mars, Environmental factors, Physical factors, Extraterrestrial habitats
  • محمدرضا اکبریان، فاطمه فلاح*
    خلاقیت و نوآوری برای موفقیت در کسب وکار نقش بسزایی ایفا می کند زیرا می تواند موجب شکل گیری ایده های جدید شود. کارخانه های نوآوری با هدف ایجاد بستری مناسب برای خلق ایده ها در کسب وکار به وجود آمده اند. پژوهش حاضر در پی شناخت عوامل کالبدی موثر بر افزایش خلاقیت در محیط های اداری است. همچنین پرسشی مطرح می شود که این عوامل چگونه در طراحی فضای داخلی موثر هستند. داده ها با مطالعه کتب و مقالات گردآوری شده است. روش تحقیق توصیفی  تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عواملی همچون جزییات بصری، منظر و مصالح طبیعی، ترکیب رنگی، مبلمان و شکل و وسعت فضا بر میزان خلاقیت تاثیرگذار هستند. با در نظر گرفتن پیچیدگی در جزییات بصری، رعایت عوامل زیبایی شناسانه و جانمایی کارهای هنری در فضای داخلی، استفاده از سبزینگی و ادغام محیط طبیعی با فضای درونی، استفاده از مواد و مصالح طبیعی، استفاده از رنگ های ملایم می توان میزان خلاقیت را ارتقا داد. برای توضیح چگونگی این عوامل می توان گفت که جزییات بصری به لحاظ زیبایی و تحریک حواس افراد که با استفاده از منظر طبیعی و مصالح طبیعی ایجاد می شوند بر میزان خلاقیت تاثیرگذار می باشند. علاوه بر آن منظر طبیعی سبب ایجاد حس کنجکاوی و انگیزه برای خیال پردازی می شود. ترکیب رنگی می تواند موجب آرامش باشد. طراحی مبلمان به صورت مدولار و انعطاف پذیر علاوه بر احساس رضایت، مالکیت، تعلق و حس همکاری هم به وجود می آورد. شکل و وسعت فضا باعث همکاری می شود. خلاقیت افراد با توجه به شکل گیری احساساتی که گفته شد ارتقاء می یابد.
    کلید واژگان: کارخانه نوآوری, خلاقیت, عوامل کالبدی, محیط های اداری
    Mohammad Reza Akbarian, Fateme Fallah *
    Creativity and innovation play a significant role in business success because they can lead to the formation of new ideas. Innovation factories have created a suitable platform for creating ideas in business. The current research seeks to identify physical factors that increase creativity in office environments. Also, a question arises of how these factors are effective in interior design. The data has been collected by reading books and articles. The research method is descriptive-analytical. The results show that factors such as visual details, landscape and natural materials, color schemes, furniture, and the shape and size of the space affect the level of creativity. The level of creativity can be improved by considering the complexity of visual details, observing aesthetic factors and placing artworks in the interior space, using greenery and integrating the natural environment with the interior space, using natural materials, and using low saturation colors.
     Today, with the advancement of knowledge and technology and the wide flow of information, developing countries are trying to provide the platforms to move towards new economic systems so that they can achieve economic and technological growth. To achieve this goal, we should pay attention to issues such as innovation and creativity. For this reason, there is a demand for research in the fields of creativity and intellectual abilities.
     The method is analytical-qualitative and case-based. Library methods and field studies are used to collect information. To explain the issue, Iranian and foreign examples, such as Azadi Innovation Factory in Tehran, Shiraz Innovation Factory, Brunner, IBC, and Station F were selected as samples and the theoretical foundations of the research will be examined by their analysis.
     Visual details are designed according to aesthetic factors and based on the brand identity of active startups. The ceiling, floor, and walls are designed with visual and artistic details, which is the most important thing in the IBC factory. Natural materials such as wood were used in parts of architectural elements such as floors, walls, or furniture, but this was not considered in the Shiraz factory. Natural light and vegetation are among the elements that have improved the natural landscape in the interior, and a different atmosphere has been created in the IBC factory using natural elements, such as water and light. Different color schemes are used in the samples, which include warm and cold colors. Various furniture of different sizes and colors have been used and they provide the possibility of sitting in different positions. In the case examples, more natural scenery and fewer visual details have been taken into consideration than other factors.
    Keywords: innovation factory, creativity, Physical Factors, office environments
  • بهاره صفری شیخ علی کلایه، زهره ترابی*
    میادین شهری یکی از مهم ترین جنبه های حضور در فضاهای شهری که باعث ایجاد سرزندگی و افزایش آن در میان شهروندان می شود. امروزه عوامل متعددی سبب شده است تا میدان ها کارایی خود را به عنوان فضای شهری پذیرای دیدار از دست دهند و به فضایی هندسی جهت عبور وسایل نقلیه تبدیل شوند. میدان بهارستان، یکی از کهن ترین میدان های شهری در دوره معاصر در تهران است. بررسی مسیله سرزندگی و چگونگی حقوق شهروندی در میدان بهارستان مسیله ایست که این پژوهش دنبال می کند. در این تحقیق از روش پیمایشی، میدانی، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده آنچه یک مکان را به فضای پذیرای دیدار تبدیل می کند صرفا بعد کالبدی آن نیست بلکه با در نظر گرفتن معیارهای حقوق شهروندی به واسطه ایجاد سرزندگی بعد اجتماعی این مکان است که سبب شکل گیری فضای شهری مردم گرا می شود. بدین سان می توان بار دیگر مردم را با سنین گوناگون گردهم آورد و روابط چهره به چهره را ایجاد کرد و تعاملات اجتماعی را افزایش داد. به طور کلی، هیچ کیفیت مطلوب شهری و ازجمله ایجاد حس تعلق و سرزندگی در میادین شهری نمی تواند محصول یک پیشامد یا اتفاق باشد. سرزندگی یک فضا برگرفته از زنجیره ای از مجموعه فعالیت ها، اقدامات منطقی، هماهنگ و برنامه محور می باشد.اهداف پژوهش:استخراج عوامل تاثیرگذار بر حس سرزندگی میادین شهری.بررسی عوامل کالبدی در سرزندگی شهروندان در میدان بهارستان.سوالات پژوهش:عوامل کالبدی چه تاثیری در افزایش حس سرزندگی شهروندان در میادین شهری دارد؟شرایط و وضعیت سرزندگی در میدان بهارستان براساس عوامل کالبدی چگونه است؟
    کلید واژگان: میدان بهارستان, حقوق شهروندی, سرزندگی, عوامل کالبدی
    Bahareh Safari Sheikh Ali Kalayeh, Zohreh Torabi *
    Abstract One of the most important aspects of being in urban spaces, which creates vitality and increases it among citizens, is spaces such as urban squares. Today, several factors have caused the squares to lose their efficiency as an urban space to visit and become a geometric space for vehicles to pass. In this research, survey, field, interview and questionnaire methods have been used. According to the results, what turns a place into a welcoming space is not only its physical dimension, but also the social dimension of this place by creating vitality by considering the criteria of civil rights, which leads to the formation of a populist urban space. In this way, people of all ages can be reunited, creating face-to-face relationships and increasing social interactions. In general, no desirable urban quality, including the creation of a sense of belonging and vitality in urban squares, can be the product of an event. The vitality of a space is derived from a chain of activities, logical, coordinated and program-oriented actions.
    Keywords: Square, citizenship rights, Vitality, Physical factors
  • سیده مریم مجتبوی*، فاطمه قاسمی

    پژوهش پیش رو با هدف شناسایی مولفه های معماری داخلی موثر در رضایت مندی مراجعان به منظور استفاده در زمینه طراحی و ساخت کتابخانه های کارآمد و پویا انجام شده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت، کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. در گام اول، با مرور مبانی نظری ازطریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مولفه ها و شاخص های موثر در طراحی معماری داخلی کتابخانه های عمومی استخراج و درنهایت به مدل مفهومی منتج شده است. در گام دوم، کتابخانه مدیا، به منزله نمونه ای موفق، براساس مدل مفهومی تحلیل و نتایج در قالب جدول ارائه شده است. یافته ها بیانگر آن است که عوامل کالبدی موثر در افزایش رضایتمندی کاربران در فضای کتابخانه های عمومی شامل رنگ، نور، طبیعت، عناصر و تجهیزات، نوع و چیدمان مبلمان، دما و تهویه مناسب، مصالح و بافت و دسترسی است و در نمونه بررسی شده، به ترتیب اولویت، به شاخص های رنگ، نور، مصالح و بافت، دسترسی، چیدمان مبلمان و ارتباط با طبیعت توجه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کتابخانه مدیا، درحکم فضایی اجتماعی، انعطاف پذیر و زیبا، ظرفیت هایی از لحاظ بصری دارد و کالبد بی نظیرش به علت توجه به ویژگی های فیزیکی معماری داخلی همچون نور، رنگ و ارتباط با طبیعت مشهور است. کتابخانه مدیا، با داشتن امکاناتی همچون فضای مطالعه باز و متعدد و فضای بازی کودکان، راه را برای حضور بانوان و همه شهروندان هموارتر ساخته و با افزایش رضایتمندی در مخاطبان به مکانی حضورپذیر تبدیل شده است.

    کلید واژگان: کتابخانه, معماری داخلی, رضایت مندی کاربران, عوامل کالبدی, کتابخانه مدیای فرانسه
    Seyedeh Maryam Mojtabavi *, Fatemeh Ghasemi

    The current research was conducted to identify the internal architecture components effective in clients’ satisfaction to be used in designing and building efficient and dynamic libraries. This research is qualitative in nature and practical in terms of purpose. In the first step, by reviewing the theoretical foundations through library and documentation studies, the effective components, and indicators in the design of the internal architecture of public libraries have been extracted and resulted in the presentation of a conceptual model. In the second step, the media library as a successful example was analyzed based on the conceptual model, and the results were presented in the table format. The findings show that the physical factors affecting the increase of users’ satisfaction in public libraries include color, light, nature, elements and equipment, type and arrangement of furniture, proper temperature and ventilation, materials and texture, and access, and in the studied sample, in the order of priority, indicators of color, light, materials and texture, accessibility, furniture arrangement and connection with nature have been considered. The present research results show that the media library has the potential as a social, flexible, visually beautiful space. Its unique body is famous due to its attention to the physical characteristics of interior architecture, such as light, color, connection with nature, etc. By considering open and numerous reading spaces and children's play spaces, the Media Library has paved the way for the presence of women and all citizens. By improving audience satisfaction, it has become a more attended place.

    Keywords: Library, Interior Architecture, User Satisfaction, Physical Factors, France Media Library
  • محمدصادق طاهر طلوع دل، مرضیه آزاد ارمکی، محمد دیناروند*

    «احساس معنوی محیط» تجربه ای ویژه حاصل از حضور در فضاهای قدسی است. درزمینه ی ارتباط بین معماری و مفاهیم معنوی، تحقیق های بسیاری صورت گرفته است اما کمتر به بررسی تجربیات معنوی در مواجهه با آثار معماری پرداخته اند. روانشناسی رفتارگرا به واسطه تمرکز بر روی عکس العمل مخاطبان، به عنوان پاسخ و فضاهای معماری به عنوان محرک، بستر مناسبی برای بررسی احساس معنوی محیط است. در این مقاله از طریق مرور ادبیات، ویژگی های این احساس شناسایی و سپس از طریق تحلیل عاملی، عوامل فضایی موثر، دسته بندی می شوند. پس از تهیه پرسشنامه و سنجش روایی از «نسبت روایی لاوشه» و «شاخص روایی محتوایی» برای تعیین پایایی از روش آلفای کرومباخ استفاده شد. برای تعین حجم نمونه، از طریق روش آسان یا در دسترس تعداد 320 نفر از زایران حرم مطهر امام رضا (ع) در سال 1397 انتخاب شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل موثر بر احساس معنوی محیط، در پنج دسته به شرح عوامل عملکردی «مقیاس و تناسب ابعادی، رعایت شان و عملکرد، فضای سکون، فضای مکث، حیاط های وسیع، امکانات رفاهی جانبی و هم جواری فضاهای فرهنگی» و عوامل کالبدی «عظمت مقبره، شکوه داخلی مقبره، تدریج افقی اهمیت، سیر از ساده به پیچیده در محور عمودی و افقی، شاخص بودن المان مقبره» و عوامل ایده ای «ساماندهی ورودی، انتظام سلسله مراتبی فضا، منع شمایل نگاری، انطباق محور حرکتی بر محور معنایی، ابهام در تسلسل فضا، شاخص بودن نورپردازی و موقعیت عناصر نورانی» و عوامل یکپارچگی شامل «تشابه نسبی فضاهای پشت سرهم، کل گرایی، همگرایی فرم و تزیینات» و عوامل فناوری، «مسقف بودن موقت حیاط، سامانه های نورپردازی شگفت انگیز و شرایط زیست محیطی» شناسایی و دسته بندی شده اند.

    کلید واژگان: احساس معنوی محیط, روانشناسی رفتارگرا, معماری حرم مطهر رضوی, عوامل کالبدی
    Mohammad Sadegh Taher Tolou Del, Marzieh Azad Armaki, Mohammad Dinarvand*

    "Spiritual Sense of Place" is a special experience which results from being in sacred spaces. Many researches have been done on the relationship between "Architecture" and "Spiritual Concepts"; but only few have put spiritual experiences of being in architectural spaces as their concern. Behavioral psychology is a good platform for examining spiritual feeling of the environment by focusing on the reaction of audience as response and architectural spaces as stimulus. This article has studied the characteristics of "Spiritual Feeling of the Place" in literature review afterwards its effective architectural factors has been classified via factor analysis. The reliability of the questionnaire has been measured by Cronbach's alpha method. In order to determine the sample size, through easy or accessible method, 320 pilgrims of the holy shrine of Razavi were selected in year 2019. Findings show factors affecting the spiritual feeling of the place include five categories which are Functional factors(Scale and dimensional proportions, Respect for dignity and performance, Quiet place with no attraction, Temporary standing space, Large courtyards, Ancillary facilities and proximity of Cultural Spaces), Physical factors(The grandeur of the tomb, the inner glory of the tomb, the gradual horizontal change of importance, the gradual change from simple to complex in the vertical and horizontal direction, the monumentalizing of the tomb element), Factors of the idea(Entrance Arrangements, hierarchical arrangement of space, iconography, alignment,  movement in the direction of meaning, ambiguity in the sequence of space, the specificity of lighting and the position of light elements), Integrating factors(relative similarity of consecutive spaces, Unity of form, convergence of forms and decorations) and Technological factors(temporary roofing of the courtyard, amazing lighting systems and regulation of environmental comfort conditions) which have been identified and categorized.

    Keywords: Spiritual sense of place, Behaviorist Psychology, Architecture of the Holy Shrine of Razavi, Physical Factors
  • سید یوسف احمدی، محمود قلعه نویی*، بهادر زمانی

     دل بستگی به مکان، پیوند عاطفی است که میان شخص و محیط فیزیکی پیرامون او برقرار می شود. با وجود گذشت بیش از چهل سال از مطالعات انجام شده در زمینه دل بستگی، هنوز علت و نحوه شکل گیری این ارتباط و عوامل فیزیکی موثر بر آن مشخص نیست. خصوصیات و ویژگی های مکان در دو بعد اجتماعی و فیزیکی، بر شکل گیری این فرآیند تاثیرگذار هستند. خصوصیات اجتماعی، بر تداوم و تقویت ارتباط احساسی میان بومیان با مکان و خصوصیات فیزیکی، بر جذب و پیدایش اولیه فرآیند تعامل میان تازه واردان و مکان، موثر هستند. این تحقیق با مرور ادبیات و متون حوزه روان شناسی محیط، جغرافیای انسانی، جامعه شناسی و مکان با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و بهره گیری از راهبردهای پژوهش چند موردی همگام با شناسایی عوامل فیزیکی پیش بینی کننده، با استفاده از پیمایش و نظرسنجی در قالب سه پرسش نامه مجزا با استناد بر فرآیندی گونه شناسانه، به شناسایی فضاهای عمومی شهری اصفهان با بیشترین تعداد بازدیدکننده تازه وارد به منظور بررسی عوامل فیزیکی موثر بر جذب و حضور مجدد تازه واردان پرداخته است. نتایج این نظرسنجی حاکی از آن هستند که تازه واردان به واسطه عوامل فیزیکی با بعد معماری به فضای شهری عمومی جذب شده؛ لیکن عوامل فیزیکی بعد شهری، منجر به حضور مجدد آنها در طول زمان و شکل گیری سطوح اولیه دل بستگی بر اساس مدل ارایه شده می شوند. مدل تبیین یافته بر اساس نتایج این تحقیق، سه سطح پیش دل بستگی، دل بستگی در حال شکل گیری و دل بستگی را در طول زمان و بر اساس حضور مجدد تازه وارد و مدت زمان ارتباط او با مکان معرفی می کند. تازه واردان به واسطه عوامل فیزیکی معماری همچون؛ رنگ، بافت، نمای ساختمان ها، مقیاس و نور شب، به فضاهای شهری اصفهان جذب شده و به واسطه عناصر فیزیکی شهری شامل؛ کف سازی، مبلمان، کاربری های موجود، ابعاد فضا، پاکیزگی و دسترسی، به حضور مجدد در فضا ترغیب می شوند. حضور مجدد تازه وارد در طول زمان، به شکل گیری سطح سوم که ایجاد ارتباط احساسی میان شخص و فضای شهری است، خواهد انجامید.

    کلید واژگان: فضای شهری, عوامل فیزیکی, دل بستگی به مکان, تازه واردان, اصفهان
    Mahmoud Ghalehnoee*, Bahador Zamani

    Place attachment is the emotional connection that develops between a person and thephysical environment around them. After more than forty years of research in the field ofplace attachment, the cause and effect as well as the physical factors that affect it have notbeen determined. The features and specifications of a place in both physical and socialdimensions have an influence on the development of this process. Social characteristicsaffect the continuity and strengthening of the emotional connection between the inhabitantsand the place, whereas physical characteristics affect the initial absorption and emergenceof the process of interaction between newcomers and the place. This study reviewspublications in the fields of environmental psychology, human geography, sociology andplace while identifying predictive physical factors, using surveys and questionnaires, thatis three questionnaires, and identifying Isfahan’s urban public spaces with the largestnumber of newcomers, in order to examine the physical factors affecting the attractionand reappearance of the newcomer. The results of this survey show that newcomers areattracted to a place by physical factors with an architectural dimension. However, thephysical factors with an urban dimension lead to their reappearance over time and theformation of the initial levels of attachment based on the proposed model. Based on theresults of this study the model indicates three levels of emerging attachment, attachmentover time, and complete attachment that are introduced considering the factors of timeand newcomer’s reappearance. Newcomers are attracted to the urban spaces of Isfahandue to physical factors with an architectural dimension such as color, texture, buildingfacades, scale and night light, while they are encouraged to return to the place by itsphysical attributes with urban dimensions such as flooring, furnishings, available uses,space dimensions, cleanliness and accessibility. The presence of newcomers during time,will result in the third level formation which is the emotional connection between betweenpeople and the urban space.

    Keywords: Urban space, Physical factors, Place attachment, Newcomers, Isfahan
  • منیژه اکبرشاهی، جمال الدین سهیلی*

    انسان ها نیازهایی دارند. امنیت یکی از نیازهای مهم بشر است که نقش مهمی در سعادت و سلامت روحی او و جامعه دارد و مسکن جزو نیازهای اساسی انسان، بعد از خوراک و پوشاک است. چنان که در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای فیزیولوژیک قرار گرفته است؛ اما این نیاز به دلیل رشد فزاینده تقاضای مسکن در اثر افزایش جمعیت و شهرنشینی دهه های معاصر در ایران که باعث شده است حجم ساخت وساز مسکن به بیشینه خودش برسد و همچنین نگاه یک سویه به آن ها، تبدیل به مشکلی جدی گردیده است؛ زیرا با این اوصاف، الگوی تولید مسکن تغییر یافته و این امر سبب کاهش کیفیت مسکن شده است. بنابراین، از امنیت آن ها کاسته شده است و ظرفیت جرم خیزی در فضاهای مسکونی و ترس از وقوع جرم در ساکنین این مناطق افزایش یافته است. توجه نکردن برنامه ریزان و طراحان مجتمع های مسکونی به معیارهای کالبدی محیطی در جهت نیازهای انسانی می تواند مشکلات اساسی برای ساکنین به دنبال داشته باشد. در واقع، یکی از این مشکلات، وجودنداشتن امنیت اجتماعی در مجتمع های امروزی است. در طراحی محیطی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در بحث ارتقای امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرایم است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی هم بستگی میان چند متغیر امنیت اجتماعی و استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. جامعه آماری ساکنین مجتمع مسکونی چهارصددستگاه قزوین است. حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه شده است و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. سنجش و بررسی پایایی پرسش نامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ انجام شده است و عدد به دست آمده 8/0 است. در نهایت، بر اساس آزمون فریدمن، به رتبه بندی هریک از شاخص های مطرح شده پرداخته شد که مشخص گردید شاخص کیفیت عملکردی، اولویت اول دارد و پس از آن، به ترتیب هریک از شاخص های نظارت طبیعی، کیفیت کالبدی، تقویت حریم، خوانایی و قلمروگرایی در ارتقای امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی تاثیرگذارند.

    کلید واژگان: امنیت, پیشگیری از جرم, عوامل کالبدی, مسکن, رویکرد CPTED
    Manizheh Akbarshahi, Jamaleddin Soheili*

    Security is one of the most important human needs playing an important role in the happiness and mental health of people and society; and housing is one of the basic human needs, succeeding food and clothing. As in Maslow's hierarchy of needs, security is of secondary importance after physiological needs. However, this need has become a severe problem due to the increasing growth of housing demand as a result of the population growth and urbanization in recent decades in Iran, which has caused housing construction to reach its maximum level. Furthermore, a one-sided view has induced serious problems; because this attitude has changed the pattern of housing production that has reduced the quality of housing. Thus, their security has been reduced and the potential to commit crimes in residential areas and the fear of crime among residents has increased. Overlooking the physical and environmental criteria in terms of human needs by planners and designers of residential complexes can lead to major problems for residents. In fact, one of the problems is the lack of social security in today's complexes. In environmental design, the CPTED approach is one of the most effective approaches in promoting social security and crime prevention. The study aims to evaluate the correlation between several social security variables and the use of SPSS. The statistical population is the residents of the Qazvin 400-unit residential complex. The sample size was calculated using Cochran's formula and the multi-stage cluster sampling method was used. The reliability of the questionnaire was assessed by Cronbach's alpha and the obtained number is 0.8. Finally, based on the Friedman test, each of the proposed indicators was ranked. The performance quality indicator has the priority, and then the indicators of natural monitoring, physical quality, strengthening privacy, readability and territoriality respectively are effective in improving social security in residential complexes.

    Keywords: security, crime prevention, physical factors, housing, CPTED approachroach
  • ریحانه حوصله دار صابر، حسین صفری*، فرزانه اسدی، بهمن اکبری گوابری

    در هر نظام آموزشی، عوامل مختلفی در تعامل با هم قرار می گیرند تا فرآیند یاددهی و یادگیری برای فراگیران حاصل گردد. در این بین، ویژگی های کالبدی مدارس از جمله مباحث بسیار مهم در ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری است. توجه به این مولفه ها در طراحی نه تنها در راستای ارتقاء کیفی محیط می تواند مفید باشد؛ بلکه به سبب مقیاس ذهنی کودک می تواند بر تصویر ذهنی او از محیط تاثیر گذاشته و از این گذر بر شکل گیری مفاهیم رفتاری مانند خوانایی و حس تعلق به محیط موثر واقع گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مولفه های کالبدی موثر بر تصویر ذهنی کودکان از محیط های آموزشی می باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ماهیت: توصیفی-تحلیلی، استراتژی: پیمایش، شیوه پژوهش: کیفی و کمی به صورت ترکیبی می باشد. روش کسب و استخراج تصاویر ذهنی کودکان در این مطالعه، «نقشه های کروکی وار» و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 است. همچنین برای رتبه بندی عوامل اکتشافی نیز از روش تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS  نسخه 22 استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع دوم دبستان های دخترانه و پسرانه شهر رشت می باشند که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج  گام اول پژوهش مشخص کرد که از میان فضاهای کالبدی مدارس به ترتیب، بیشترین فراوانی در ترسیم عناصر کالبدی مدرسه به ترتیب از ان کلاس ها (32%)، حیاط و زمین بازی (28%)، و راهرو مدارس (18%) است و کمترین اشاره نیز به آبخوری مدرسه (8%) شده است. در واقع به نظر می رسد که فضاهای کالبدی که دانش آموزان به طور روزانه در مدرسه با آنها درگیر هستند، در تصاویر ذهنی آنها از مدرسه نمایان است. در گام دوم پژوهش، 4 عامل «هندسه و چیدمان فضا»، «فضاهای باز و نیمه باز»، «فضاهای ارتباطی» و «نشانه ها»، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تصاویر ذهنی کودکان شناسایی شدند که از میان این عوامل، «هندسه و چیدمان فضا»، بیشترین تاثیر را بر نقشه های ذهنی کودکان در نمونه های مورد مطالعه داشته است. تاثیر « فضاهای باز و نیمه باز»، نیز تاثیر به وضوح در نقاشی و تصاویر ذهنی کودکان مشهود بود. عامل « فضاهای ارتباطی»، عامل مهم دیگری بود که بعضا در تصاویر ذهنی کودکان از محیط آموزشی شان به چشم می خورد. در خصوص عامل چهارم، «نشانه ها» ورودی مدرسه جزء پرتکرار ترین نشانه ها در نقاشی کودکان بود همچنین بوفه های مدارس در اکثر نقاشی ها به چشم می خورد، تخته سیاه عنصر غالب تصاویر کودکان از کلاس و پله های مدارس در مدارس دارای طبقات، جزء عناصر پرتکرار نقاشی کودکان به حساب می آمد.

    کلید واژگان: کودک, محیط آموزشی, تصویر ذهنی, شهر رشت
    Reyhaneh Hosele Sabrdar, Hosein Safari*, Farzaneh Asadi, Bahman Akbari Gavabari
    Introduction

    In each educational system, different factors are placed in interaction to achieve learners' teaching and learning process. Introduction physical characteristics of schools are essential topics in improving the quality of education and learning. Considering these components in design not only to improve the quality of the environment can be helpful, but because of the mental scale of the child, it can affect the mental image of the environment, and it can influence the formation of behavioral concepts such as legibility and attachment to the environment. This study aims to identify and investigate the physical factors affecting children's mental image of educational environments.

    Methodology

    Methodology of this study is applied in terms of practical purpose, nature: descriptive-analytical, strategy: survey, research method qualitative and quantitative as mixed. The method of extracting the mental images of children in this study is a "Sketch map" and analysis using the MAXQDA version of version 2020. Also, to rank the exploratory factors, the factor analysis method and SPSS version 22 are used. The study's statistical population is secondary schools in the Rasht city of Rasht, 120 of which were selected from the available sampling.

    Results

    The results of the first step of the study showed that, through the physical spaces of schools, there is an incredible number in drawing up the physical elements of the school, classes (32 %), yard and field (28 %), and the minimum reference to the school water (8 %).

    Conclusion

    The physical spaces where students are constantly engaged in school are visible in their mental image of the school. In the second step of the study, four factors, "geometry and space syntax", " open and semi-open spaces "," connecting spaces, "and" signs, "were identified as contributing factors to children's mental images. Among these factors, "geometry and space syntax" had the greatest effect on children's mental images in the studied samples. The effect of "open and semi-open spaces" was evident in children's painting and mental images. "connecting spaces" was another important factor that was sometimes seen in children's mental pictures of their educational environment. Regarding the fourth factor, the "signs" of the school were the most frequent in the painting of children and the shops of schools in most of the paintings. However, the dominant element of children's pictures of the class board and the school steps in schools were only the collection elements of children's painting.

    Keywords: physical factors, mental, educational environments
  • الهام بختیاری منش*، محیا بختیاری منش
    حضور، حرکت و توقف اختیاری مردم در فضاهای شهری، از مهم ترین شاخص های سرزندگی این فضاهاست. بر این اساس، خیابان نوبهار، از جمله سرزنده ترین خیابان های شهر کرمانشاه است. به نظر می رسد حضور مردم در این مکان متاثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بوده و کالبد فعلی خیابان در این میان نقش کمرنگی داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است که از طریق ارزیابی خیابان بر مبنای خواست کاربران و رجوع به آراء آن ها، زمینه را برای استفاده از ظرفیت این عامل در سرزنده تر شدن این پاتوق شهری فراهم نماید. ارزیابی نقاط قوت و ضعف کالبد خیابان با توجه به معیارهای لازم برای ایجاد و تقویت سرزندگی فضا و تعدیل و اولویت بندی آن با نظر کاربران به منظور ارتقاء کیفیت های محیطی منطبق با خواست کاربران این خیابان از اهداف پژوهش است. راهبرد پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، ترکیبی از منابع مکتوب و پیمایش میدانی است؛ در بخش اول، کالبد خیابان نوبهار به محک معیارهای سرزندگی حاصل از منابع مکتوب ارزیابی شده و نتایج این ارزیابی با رجوع به آراء کاربران بر اساس مصاحبه عمیق و پرسشنامه آزموده می شوند. در این راستا سوالاتی در هفت محور از 38 کاربر تصادفی پرسیده شده است. فراوانی ذکر یا تایید معیارها، ملاک آزمودن فرضیه و اولویت بندی ضعف ها و قوت های کالبدی خیابان از دید کاربران است. مهم ترین قوت کالبدی خیابان نوبهار، هندسه آن در مقیاس کلان و ضعف هایش به طور عمده در مقیاس میانی و خرد رخ می دهد. کاربران مهم ترین قوت های کالبدی را بهره گیری از درختان، لبه های نفوذپذیر و نرم و عرض مناسب و قابل نظارت عنوان کرده اند. همچنین ضعف های کالبدی را به قابل تشخیص نبودن اجزا درونی آن، کمبود یا نبود بازشو در طبقات بالاتر و عدم هماهنگی در شکل نماها نسبت داده اند. در نتیجه بهبود کیفیت این مکان بر مبنای نظر کاربران در گرو توجه به مقیاس میانی و خرد محقق می شود.
    کلید واژگان: فضاهای شهری, عوامل کالبدی, سرزندگی, پیادهمداری, خیابان نوبهار کرمانشاه
    Elham Bakhtiarimanesh *, Mahya Bakhtiary Manesh
    People’s presence, moving, and voluntary stops in urban spaces are some of the most important indicators of the vitality of these environments. According to these indicators, Nobahar Street is one of the most vital streets in the city of Kermanshah. However, it seems that people’s presence in this environment, more than anything, is due to economic, social, and cultural factors, and the current architecture of the street has little importance in the matter. Therefore, the current study attempted to prepare the background for using the capacity of this factor to make this important urban hangout more vital by evaluating the architectural strengths and weaknesses of Nobahar Street based on the users’ demands and opinions. The current study aimed to evaluate the Nobahar Street’s physical strengths and weaknesses according to the required factors to create and strengthen the vitality of environment and to prioritize and balance this evaluation based on the users’ opinions in order to provide the context to improve the environmental qualities according to the users’ demands of this street. The study’s approach was descriptive-analytical and the data collection method was a combination of written sources and field survey; in the first part, the architecture of Nobahar Street was evaluated using the vitality factors extracted from written sources. The results of this evaluation were examined according to the users’ opinions using the in-depth interview and a questionnaire. For this, questions in 7 different areas were asked of 38 randomly chosen users. The repetition or verification of factors was the criterion for testing the hypothesis and prioritizing the physical strengths and weaknesses of the street according to the users’ opinions. The results showed that the most important architectural strength of Nobahar Street was due to its geometry on macro-scale, whereas its weaknesses generally were in medium and micro scales. The users of this street considered the use of trees, soft and penetrable edges, and eventually its proper and observable width to be its most important architectural strengths while they recognized the architectural weaknesses to be associated with its unrecognizable inner parts, lack of awning windows above the ground floor, and eventually non-uniformity among the facades. Thus, according to users’ opinion, improving the quality of architectural factors can be realized by considering medium and micro scales.
    Keywords: Urban Spaces, Physical factors, Vitality, Walkability, Nobahar Street of Kermanshah
  • پریا خندان، حسین رضایی*

    در شرایط جامعه امروز به ویژه ضعف کیفی فضاهای عمومی، توجه به رابطه انسان- محیط در قالب دانش روانشناسی محیطی و تحقق مراتب بالای حس مکان به واسطه فرآیند طراحی معماری از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. از آنجایی که چگونگی ادراک محیطی و ایجاد حس مکان در هر فرهنگ، متفاوت از دیگری است طراحی در هر محیط مستلزم شناخت فرهنگ حاکم خواهد بود. بنابراین سوال اصلی تحقیق حاضر این است که عوامل فرهنگی- اجتماعی چه تاثیری در فرآیند ادراک و شناخت مولفه های کالبدی حس مکان در فضاهای عمومی داشته و چگونه می توان تاثیر آن ها را در قالب یک مدل تبیینی، بررسی نمود؟ لذا هدف پژوهش، بررسی چگونگی تحقق حس مکان در فضاهای عمومی با توجه به متغیر تعدیل کننده فرهنگ و تطابق عوامل کالبدی این فضاها با ابعاد ادراکی- شناختی ذهن و ارایه نتیجه به صورت یک مدل بوده که در قالب یک مطالعه موردی، اعتبارسنجی می شود. این تحقیق از حیث هدف، از نوع توسعه ای- کاربردی می باشد که در مرحله اول با روش توصیفی- تحلیلی پیش رفته و با کنکاش در نظریه های محققان پیشین به یک مدل تبیینی می انجامد. در مرحله بعد با راهبردی پیمایشی و سنجش نظر افراد در باب نمونه های موردی به صورت آماری تکمیل می شود. نتایج پژوهش، چگونگی شکل گیری فرآیند حس مکان و تحقق مراتب بالای آن از لحظه حضور فرد در مکان را با تاکید بر تاثیر جریان های فرهنگی- اجتماعی به شکل یک نمودار منعکس می کند که در آن، تاثیر خاص بر نحوه ادراک کالبد متناسب با ویژگی های شخصیتی مختلف مخاطبان باعث ایجاد سطوح مختلفی از حس مکان در فضاهای عمومی می شود. بنابراین با در نظر گرفتن تاثیر مولفه فرهنگ، می توان به درجات متفاوت رجحان عوامل کالبدی نزد کاربران محیطی هر منطقه خاص دست یافت و با لحاظ تمهیدات حاصل از تحلیل آن ها در فضاهای عمومی که اهمیت آن ها در اجتماعات انسانی غیرقابل انکار است می توان در راستای محقق نمودن مراتب بالایی از حس مکان، افزایش کیفیت زندگی و جبران بحران هویت جوامع امروزی اقدام نمود.

    کلید واژگان: حس مکان, ادراک محیطی, ابعاد ادراکی- شناختی, عوامل کالبدی, عوامل فرهنگی- اجتماعی
    Parya Khandan, Hossein Rezaei *

    Paying attention to the human-environment relationship in environmental psychology and realizing the higher levels of sense of place through the architectural design process enjoy significant importance in the current society, especially due to the poor quality of the public spaces. Since the environmental perception and creating the sense of place are different in each culture, designing in each environment requires understanding the dominate culture. Therefore, the main question of the research is: How do the socio-cultural factors affect the perception and recognition process of the sense of place physical components in public spaces? Also, how can their effects be studied in an explanatory model? Therefore, the current study aims to investigate the realization of the sense of place in public spaces, considering the culture as a moderator variable and adapting the physical factors of these spaces with the perceptual-cognitive aspects of the mind and present the result as a model. Afterward, this model would be validated in case studies. The current research is applied-developmental one in terms of purpose. In the first phase, the research is conducted using the analytical-descriptive method and results in an explanatory model by investigating the previous researchers’ theories. In the next stage, the current study is completed statistically using the field approach and surveying the opinions of the users in the case studies. The research results reflect how the sense of place process is formed and how its higher levels are realized from the moment an individual is in the place with an emphasis on the impact of the socio-cultural mainstreams in an explanatory model. In which, the specific impact on perceiving the physique appropriate to the various personal features of the users results in creating different levels of sense of place in public spaces. Therefore, considering the effect of the cultural component, it is possible to achieve different degrees of physical factors preferences in users of each specific region. Then, by considering the cultural factors, users' preference of physical factors of the place in any region, can be reached. Also, with concerning the analysis result, and applying them in public spaces, it is possible to achieve a high level of sense of place, increase the quality of life and compensate for the identity crisis of today's societies.

    Keywords: Sense of Place, Environmental Perception, Perceptual-Cognitive Dimensions, Physical factors, socio-cultural factors
  • عاطفه سریری، خسرو افضلیان*، مهدی شیبانی، هاد ی سروری
    بیان مسئله

    مسیر اد راک انسان د ر محیط همواره از طریق ارتباط حواس پنج گانه با عوامل کالبد ی فضای معماری بود ه است. فرایند ادراک که به وسیله دریافت اطلاعات محیط از طریق حواس آد می و سپس تحلیل آن د ر ذهن اتفاق می افتد ، پس از شناخت منجر به ایجاد حس در انسان می شود . مهم ترین احساس بین انسان و مکان به اصطلاح حس مکان نامیده می شود . به دلیل اهمیت افراطی به مسایل عینی و عملکرد ی د ر دوره مدرن، د ر دهه 60 میلاد ی توجه نظریه پردازان موضوع حس مکان، بیشتر به عوامل انسانی و معنایی معطوف شد و موضوعات کالبد ی سازنده حس مکان که سهل و ممتنع به نظر می رسید ، کمتر به صورت مستقیم مورد بحث قرار گرفت. لذا جایگاه عوامل کالبدی به واسطه گریزناپذیربودن امر کالبد د ر معماری، اگرچه در نگاه اول واضح می نماید ، اما با درنظرگرفتن روند اد راک به عنوان حلقه اتصال انسان به محیط، نیازمند نگاه تازه ای به موضوع است.

    هدف پژوهش

    تبیین جایگاه عوامل کالبد ی د ر روند اد راک انسان از حس مکان است. به د لیل رویکرد کالبد ی د ر این پژوهش، از نظریات پد ید ارشناسان استفاد ه شد ه و پس از د سته بند ی مفاهیم، عوامل کالبد ی د ر سه حوزه عملکردی، معنایی و زیبا شناسانه جای گرفته اند .

    روش تحقیق

    در مرحله اول د ر قالب مطالعات اسناد ی و کتابخانه ای، سپس مطالعات مید انی د ر محیط به صورت مشاهده اکتشافی و د ر نهایت با روش مصاحبه با نمونه گیری هدفمند انجام گرفت.

    نتیجه گیری

    نمونه مورد ی یکی از پیاد ه راه های شهر مشهد است. پس از تحلیل و جمع بند ی با تحلیل فرایند اد راک، این نتیجه به د ست آمد که عوامل کالبد ی از طریق اد راکات اولیه بیشترین تاثیر را بر حس رضایت مند ی از مکان د اشته و اد راکات ثانویه که به مرور زمان حاصل می شوند ، بیشترین اثر را بر حس تعلق به مکان می گذارند . روش تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای کیفی و تماتیک و کد گذاری باز و محوری، با استفاد ه از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیود ا (maxqda) نسخه دوازده صورت گرفته است.

    کلید واژگان: عوامل کالبد ی, حس مکان, پد ید ارشناسی, اد راک, رضایت مند ی از مکان
    Atefeh Sariri, Khosrow Afzalian *, Mahdi Sheybani, Hadi Sarvari
    Problem statement

    The path of human perception in the environment has always been through the connection of the human five senses with the physical factors in an architectural space. The process of perception by receiving environmental information through the human senses and then analyzing it in the mind that occurs after cognition leads to the creation of a sense in man. The most important feeling between man and place is called the sense of place. Due to the issue of the sense of place in the ‘60s and the importance of objective and functional issues in the modern era, the attention of theorists turned more to the human and semantic factors. Moreover, the physical themes that make up a sense of place and seem to be easy to avoid were less directly discussed. The position of physical factors, due to the inevitability of the physical elements in architecture, is clear, but given the process of perception as the link between man and the environment, a new perspective can be taken.

    Research objective

    The research aims to explain the position of physical factors in the process of human perception of the sense of place.

    Research method

    Due to the physical approach in this study, the phenomenologists’ theories were used. Besides, after classifying the concepts, the physical factors were placed in three functional, semantic, and aesthetic fields. In the first stage, the data were collected by the form of documentary and library studies and then field studies in the environment as exploratory observation and finally through interviews with targeted sampling.

    Conclusion

    The case study is one of the sidewalks of Mashhad, Iran; after analyzing and summarizing the analysis of the perception process, it was concluded that physical factors through initial perceptions have the greatest impact on feelings about the place on the sense of satisfaction and secondary perceptions that are achieved over time affect the sense of place. The method of analyzing the interviews is in the form of qualitative and thematic content analysis and open and central coding using the Maxqda software analysis (Version 12).

    Keywords: Physical factors, Sense of Place, Phenomenology, Perception, Place Satisfaction
  • محمدصادق طاهر طلوع دل، جمال الدین مهدی نژاد، سیده اشرف سادات*

    تبلور حس مکان نیز بر ارزش ها، نگرش ها و به ‌ویژه رفتار فردی و اجتماعی افراد در هر مکان موثر است. بنابراین پرداختن به این موضوع در مجتمع های مسکونی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش شناسایی درصد تاثیر مولفه‌های حس مکان به عنوان عامل ارتقای کیفیت محیط زندگی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و گردآوری اطلاعات به شیوه استنادی-کتابخانه ای به همراه پیمایش میدانی است. قلمرو پژوهش مجموعه نظریات مطرح در رابطه با حس مکان از سال 2016 1997- میلادی است. روش آماری در کسب داده ها نیز براساس تحلیل محتوا و با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند بوده است. روش تحلیل داده ها نیز از نوع کیفی- کمی است. یافته های پژوهش نشان می دهد، حس مکان عامل ارتقای کیفیت محیط زندگی در تامین رضایتمندی ساکنین مجتمع های مسکونی موثر است. بر اساس نظرات متخصصین پیشین، حس مکان؛ به کمک عواملی همچون، عناصر کالبدی، رفتاری و معنایی مختص هر مکان حاصل می شود و بر این اساس برای رسیدن به حس مکان، مولفه ادراکی- معنایی (ذهنی) 37/5%، مولفه رفتاری (ذهنی-عینی) 32/5% و مولفه کالبدی (عینی) 30/0% اهمیت دارند. ولی طبق پیمایش میدانی و مصاحبه با متخصصین و پژوهشگران حاضر، مولفه‌های عینی به میزان 38/8%، مولفه‌های ذهنی 34/6% و مولفه های رفتاری 26/6% در ایجاد حس مکان موثرند. بنا به نتایج کسب‌ شده از نظرات پژوهشگران پیشین و حاضر، مشخص شد که هر سه عامل عینی، ذهنی و رفتاری به‌ طور همطراز و حدودا یک سوم مقولات تشکیل دهنده عوامل حس مکان در ارتقاء کیفیت محیط زندگی و تحقق رضایتمندی سکونتی را در بر می گیرند.

    کلید واژگان: حس مکان, کیفیت زندگی, عوامل معنایی, عوامل رفتاری, عوامل کالبدی
    M. TaherTolo Del, seyedeh ashraf sadat*

    The sense of place crystallization also influences values, attitudes, and in particular the individual and social behavior of individuals in each location. The purpose of this research is to identify the effective components in creating a sense of opportunity to promote and enhance the quality of the living environment. Research method this research is a content analysis and data gathering in a citation-library method with field survey. The scope of this research is a set of theories about sense of place from 1997 to 2016. The research methodology was a qualitative-quantitative analysis of the findings. Research findings show that sense of place is effective in improving the quality of residential environment in satisfying residents of residential complexes. . According to past experts, sense of place is achieved through factors such as the body, the behavior and meaning of each place. Based on the opinions of the earlier experts, to reach the sense of place, mental factors 37.5%, and behavioral factors 32.5% and physical factors 30.0% are effective in quality of life. According to the results of the experts, the importance of the physical factors is 38.8% and the mental factors 34.6% and the behavioral factors are 26.6%. According to the findings of previous researchers and current researchers, it was found that all three objective, subjective and behavioral factors are equal and about one-third of the effective categories that constitute sense factors and promote quality of life environment and realization of residential satisfaction.

    Keywords: Sense of place, Living Quality, Mental Factors, Behavioral Factors, Physical factors
  • محیا صادقی پور رودسری*، پریسا علیمحمدی، منوچهر معظمی

    در دهه های گذشته چیستی شهر وامدار مجموعه عوامل سرزمینی، ارتباطات هم پیوند و چندلایه میان عوامل سازنده خود بوده است. درحالی که اکنون بخش مهمی از این چیستی به برخورداری یا عدم برخورداری از نشانه ها، کارکردها و کالبدها تقلیل پیدا کرده است. یکی از نتایج این تغییرات، شکل گیری روزافزون مراکز کارکردگرایانه مانند مراکز خرید است. مراکزی که به عنوان بستری برای رویدادهای مصرف گرایانه معرفی می شوند. شواهد حاکی از آن است که دگرگونی فرهنگی در کارکرد مراکز خرید به وجود آمده است که منجر به پیدایش گونه های جدیدی از مصرف فرهنگی و درنتیجه تغییرات کالبدی در این مراکز شده است. لذا مقاله حاضر، بر اساس نگرش به دست آمده از پیشینه پژوهش های مرتبط با انتخاب سه مرکز خرید به مقایسه شاخص های مورد توجه در آن ها می پردازد. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری داده های نظری به صورت اسنادی-کتابخانه ای و داده های میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه انجام گرفته است. بدین صورت که پس از مطالعه ادبیات نظری بحث مصرف فرهنگی، 21 معیار جهت سنجش موردهای مطالعاتی استخراج و در قالب 10 عامل کالبدی موردبررسی قرار گرفت. همچنین اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش نمونه ها با استفاده از روش مشاهده هدفمند به همراه تکمیل 300 پرسشنامه توسط مراجعه کنندگان به دست آمد و با استفاده از تکنیک داده کاوی در محیط نرم افزار IBM Spss Modeler مورد پردازش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که فرضیه مطرح شده درخصوص تاثیر عوامل کالبدی بر الگوهای مصرف، در بسیاری موارد می تواند فرآیند تغییرات را توضیح دهد، همچنین به نظر می رسد که مراکز خرید، بخشی از فرهنگ موقتی افرادی است که اوقات خود را در آنجا سپری می کنند و فضاها و مکان های موجود در آن ها، نه تنها بخش هایی از مصرف بوده، بلکه خود نیز مصرف می شوند

    کلید واژگان: عوامل کالبدی, الگوهای مصرف فرهنگی, مراکز خرید, شهر تهران
    Mahya Sadeghipour Roudsari *, Parisa Alimohammadi, Manoochehr Moazzami

    In recent decades, the nature of cities has been indebted to a set of territorial factors and integrated and multi-layered connections between their constructive factors. However, now a significant part of this nature has been reduced to the presence or absence of signs, functions, and bodies. One of the results of these changes is the increasing formation of functionalist centers such as shopping centers; centers that are introduced as a platform for consumerist events. Evidence suggests that a cultural change has occurred in the function of shopping centers that has led to the emergence of new kinds of cultural consumption and thus, physical changes in these centers. Therefore, by selecting three shopping centers, the present study, based on the attitude obtained from the literature of the related studies, compares the considered indicators in them. This study is applied descriptive-analytical research, in which theoretical data are collected using library research method, and the field data are collected by observation and using questionnaires. After studying the theoretical literature on cultural consumption, 21 criteria are extracted to examine case studies in terms of 10 physical factors. Also, the information required to investigate the samples is obtained by using purposeful observation and completing 300 questionnaires by the clients, and then, processed using data mining technique in IBM SPSS Modeler software. The study results suggest that the proposed hypothesis on the impact of physical factors on consumption patterns in many cases can explain the process of changes. Also, it seems that shopping centers are part of the temporary culture of people who spend their time there; and the spaces in them are not only parts of consumption, but also are consumed themselves

    Keywords: Physical factors, Cultural Consumption Patterns, Shopping Centers, Tehran
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال