به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "برائت" در نشریات گروه "پزشکی"

  • اقبال علی میرزایی*
    زمینه

    از آنجا که قواعد و شرایط مسیولیت کیفری و مدنی پزشک در حقوق کنونی ایران در قانون واحد، یعنی قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 جمع شده است، در برخی نوشته‏ها میان قواعد مزبور آمیخته است. با وجود این، احکام مزبور مستقل از یکدیگرند و ملازمه‏ای بین آنها وجود ندارد. از این رو، ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر مورد توجه قرار دارد. این تحقیق به ‏ویژه با تاکید بر ماهیت مشترک نهاد دیه این واقعیت را تایید می کند که بیشتر احکام دیه از قواعد مسیولیت مدنی پیروی می‏کند.

    روش کار

    پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوی و با گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه‏ای و مراجعه به قوانین و مقالات حقوقی تدوین شده است.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاکی از آن است که قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 هماهنگ با اصول حقوقی و مبانی فقهی در مقام تفکیک مرزهای دو نوع مسیولیت مدنی و کیفری پزشک در قبال بیماران برآمده است و تفکیک ماهیت و آثار اذن بیمار از شرط برایت پزشک و توجه به تفاوت مفهوم تقصیر در حقوق کیفری و مدنی از جمله نقاط قوت قانون است.

    نتیجه گیری

    با نقد و تحلیل اندیشه‏های حقوقی درباره مسیولیت قانونی پزشکان، به نظر‏می‏آید، پاره‏ای قواعد مسیولیت مدنی پزشکان با احکام مجازات‏ها آمیخته شده است. به‏علاوه، مقررات قانون در مواردی با نقص و ابهام روبه‏رو است: اعمال مجازات حبس در فرض فوت بیمار بر اثر قصور پزشکی در صورتی که سوء نیت پزشک و یا ارتکاب خطای جزایی محرز نباشد، قابل ایراد است. از این رو، اطلاق ماده 616 قانون تعزیرات مصوب 1375 منصرف از موارد تقصیر مدنی است و در این موارد تنها ضمان دیه ثابت می‏شود. به‏علاوه، نقص و ابهام مربوط به تعیین اعمال پزشکی نامشروع با تصویب قوانین خاص قابل رفع است.

    کلید واژگان: پزشک, مجازات, خسارت, رضایت, برائت, تقصیر
    Eghbal Ali Mirzaei*
    Background

    Since the rules and conditions of the criminal and civil responsibility of the doctor in the current laws of Iran are collected in a unified law, i.e. the Islamic Penal Code approved in 2012, in some writings, the aforementioned rules are mixed. Despite this, the said rulings are independent of each other and there is no connection between them. Therefore, the necessity and importance of the present research is evident. This research, especially emphasizing the common nature of the institution of dowry, confirms the fact that most of the rulings of dowry follow the rules of civil liability.

    Methods

    The present research was compiled with the qualitative research method and content analysis and by collecting information from library sources and referring to laws and legal articles.

    Results

    The results of the research indicate that the Islamic Penal Code approved in 2013 is in harmony with the legal principles and jurisprudence foundations in the position of separating the boundaries of two types of civil and criminal responsibility of the doctor towards the patients: separating the nature and effects of the patient’s consent from the condition of the doctor’s acquittal. And paying attention to the difference in the concept of fault in criminal and civil law is one of the strengths of the law.

    Conclusion

    By criticizing and analyzing the legal thoughts about the legal responsibility of doctors, it seems that some of the rules of the civil liability of doctors have been mixed with the punishments. In addition, the provisions of the law are flawed and ambiguous in some cases: it is objectionable to apply imprisonment in the case of the patient’s death due to medical malpractice, if the doctor’s malice or the commission of a criminal offense is not evident. Therefore, the application of Article 616 of the Penal Law approved in 2006 is excluded from cases of civil fault and in these cases only the guarantee of ransom is established. In addition, the defects and ambiguity related to the determination of illegitimate medical practices can be resolved by passing special laws.

    Keywords: Physician, Punishment, Damage, Satisfaction, Acquittal, Fault
  • زهرا عمادی، محمدباقر عامری نیا*، علی پورجواهری
    زمینه و هدف

    کشف سلول بنیادی و سپس کارایی استفاده از آن در درمان بیماران صعب العلاج، موجی از اقبال عمومی را نسبت به آن برانگیخته است. به موازات پژوهش های علمی درباره این پدیده شگفت و گفتمان علمی پیرامون آن در میان جامعه پزشکی، جامعه حقوقی نیز به آن واکنش نشان داده است. گروهی با نگاهی مسامحه آمیز و تمسک به اصل اباحه مطالعات پزشکی و نیز قراردادهای درمان از طریق این سلول ها را فاقد ایراد و اشکال اساسی دانسته، بلکه امری مطلوب می دانند، اما برخی دیگر با نگاه حقوقی عمیق تر قراردادهای درمان از طریق سلول های مزبور را با چالش های رو به رو می بینند. ریسک بالای درمان مورد بحث که موجب غرری شدن قرارداد مربوط به آن می گردد، احتمال آسیب جسمی غیر قابل جبران که آن را ضرری می سازد، شبهات مرتبط با تحقق رضایت در بیماران، ایرادات حقوقی مساله اخذ برائت از بیمار و جنبه های مجهول عمل درمانی مورد بحث، از جمله امور چالش برانگیز آن می باشد، هرچند با تمسک به اصولی همچون ضرورت رفع رنج ببماران، مطلوبیت جلب منفعت محتمل، عقلایی بودن این قراردادها به لحاظ جنبه های غالب و مفید آن، در نهایت می تواند چالش های یادشده را برطرف نماید. عمده مطالعات صورت گرفته پیرامون سلول های بنیادی، پژوهش های پزشکی است. هدف پژوهش حاضر، آشنایی با اموری است که از نظر حقوقی می تواند قراردادهای درمان مرتبط با آن را به چالش بکشاند، همچنانکه نگاهی هرچند کوتاه نیز به میزان ارزش این چالش ها دارد.

    روش

    این مقاله که با روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی نگارش یافته، درصدد است تا ضمن معرفی کوتاه سلول های بنیادی و چگونگی استفاده از آن ها در درمان، اهم چالش های حقوقی فراروی آن را شناسایی و بررسی نماید.

    ملاحظات اخلاقی:

     نویسندگان در این پژوهش خود را متعهد به رعایت اصول اخلاقی مرتبط با تحقیقات علمی دانسته و در همین راستا بر توجه به اصالت متون استنادی، رعایت حقوق مولفین، امانتداری و صداقت در نقل مطالب نهایت دقت را معمول داشته اند.

    یافته ها

    قراردادهای درمان به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر در میان توده های مردم مقبولیت یافته است. این امر ضرورت نگاه حقوقی را به آن موجب گردیده، لذا کم و بیش به آن توجه شده است. به نظر می رسد قراردادهای مورد بحث مصون از چالش حقوقی نیست، لیکن نگاه دقیق تر در نهایت آن را قابل دفاع حقوقی می نماید.

    نتیجه گیری

    قراردادهای درمان به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر در میان توده های مردم مقبولیت یافته است. این امر ضرورت نگاه حقوقی را به آن موجب گردیده، لذا کم و بیش به آن توجه شده است. به نظر می رسد قراردادهای مورد بحث مصون از چالش حقوقی نیست، لیکن نگاه دقیق تر در نهایت آن را قابل دفاع حقوقی می نماید. قراردادهای درمان اعم از رابطه قراردادی بیمار یا شخص دهنده سلول، چه با موسسه درمانی یا پژوهشی و چه با دیگر عوامل و واسطه ها، از نقطه نظر مبانی حقوقی سنتی دارای چالش های از قبیل ریسک پذیری، غرر، جهل معاملی، ابهام در صحت رضای قراردادی، مساله برائت از مسولیت رو به رو می باشد. نگاه نسبی به مفاهیم ریسک و غرر، جهل و... از جمله راهکارهایی برای رهایی از این چالش ها می باشد.

    کلید واژگان: سلول بنیادی, قرارد درمان, چالش حقوقی, رضایت, برائت
    Zahra Emadi, MohammadBaqer Amerinia*, Ali Pourjavari
    Background and Aim

    The discovery of stem cell and then the efficiency of its use in the treatment of incurable patients has caused a wave of public favor towards it. Parallel to the scientific research about this amazing phenomenon and the scientific discourse about it among the medical community, the legal community has also reacted to it. They consider the cells to be free of defects and fundamental problems and rather a desirable thing, but some others, with a deeper legal perspective, see the treatment contracts through said cells as facing challenges. The high risk of the treatment in question, which causes the related contract to be invalidated, the possibility of irreparable physical damage, which makes it a loss. Doubts related to the realization of consent in patients, legal problems of obtaining acquittal from the patient and the unknown aspects of the discussed treatment are among its challenging issues. In terms of its dominant and useful aspects, these contracts can finally solve the mentioned challenges. Most of the studies conducted on stem cells are medical research. The aim of the current research is to get to know the issues that can legally challenge the treatment contracts related to it. As well as having a brief look at the value of these challenges.

    Methods

    This article employs a descriptive-analytical approach, relying on library research, to identify and analyze the primary legal challenges associated with stem cell research. Additionally, it provides a brief introduction to stem cells and their applications in treatment.

    Ethical Considerations: 

    In this research, the authors have considered themselves committed to complying with the ethical principles related to scientific research and in this regard, they have been extremely careful to pay attention to the originality of cited texts, respect the rights of authors, trustworthiness and honesty in quoting materials.

    Results

    Treatment contracts have become an essential requirement for the general population, highlighting the need to examine them from a legal perspective. Consequently, varying degrees of attention have been devoted to this area. While these contracts may not be completely immune to legal challenges, a thorough examination reveals their potential legal validity and defensibility.

    Conclusion

    Treatment contracts have been accepted as an inevitable necessity among the masses of people. This has made it necessary to look at it from a legal point of view and therefore more or less attention has been paid to it. It seems that the contracts in question are not immune from legal challenges, but a closer look finally makes them legally defensible. Treatment contracts, including the contractual relationship of the patient or the cell donor with the treatment or research institute or with other agents and intermediaries, from the point of view of traditional legal foundations, have challenges such as risk-taking, greed, transactional ignorance; ambiguity in the validity of contractual consent, the issue of acquittal from responsibility is faced. A relative look at the concepts of risk, ignorance, etc. is one of the ways to get rid of these challenges.

    Keywords: Stem Cell, Treatment Contract, Legal Challenge, Consent, Acquittal
  • زهرا یوسف وند*، احسان حمزه لوئی مقدم
    مقدمه

    امروزه میزان نارضایتی و شکایت بیماران رو به افزایش نهاده است. که یکی از علل اصلی آن  عدم آگاهی صاحبان دندانپزشکی از مسایل حقوقی و مقررات حاکم بر حرفه ی دندانپزشکی و مسیولیت آنها در قبال بیماران می باشد. اطلاع از وضعیت و فراوانی این شکایات می تواند راهنمایی در کاهش میزان شکایات باشد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی شکایات دندانپزشکی واصله به سازمان پزشکی قانونی و نظام پزشکی شهرستان خرم آباد در سال های 1391 تا 1395 بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه ی توصیفی به صورت مقطعی، پرونده شکایات مربوط به درمان های دندانپزشکی واصله به سازمان پزشکی قانونی و  نظام پزشکی شهرستان خرم آباد در سال های 95-1391 مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای متعددی از بیمار و دندانپزشک و همچنین نوع قصور مورد ثبت قرار گرفته و تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS22 انجام شد.

    یافته ها

    در این مطالعه از مجموع 73 پرونده شکایت، 65 پرونده مورد بررسی قرار گرفتند. به طوری که میانگین سنی بیماران 65/10±49/33 سال، بیشترین افراد شاکی زنان (3/59 %)، بیشترین رده سنی 45-30سال (5/41 %)، دارای تحصیلات دانشگاهی (2/26 %) یا دیپلم (6/24 %) و ساکن شهر (8/%70) بودند. همچنین بیشترین فاصله بین زمان درمان تا زمان ثبت شکایت کمتر از یکسال (1/72 %) بوده است. در این پرونده ها بیشتر متشاکیان مردان (5/87 %)، با سطح تحصیلات دندانپزشک عمومی (7/54 %) و رای های نهایی قصور (1/49 %) بودند. 32 % از قصورات از نوع صرفا بی مبالاتی و در حیطه درمان بیشتر شکایت های مربوط به جراحی به تنهایی (8/33 %) است.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این مطالعه بیشتر شاکیان خانم، و بیشتر متشاکیان آقا بودند. از طرفی بیشتر متشاکیان دندانپزشک عمومی بوده و تعداد زیادی از شکایات مربوط به حیطه ی جراحی بود. لذا برای کاهش وقوع این قبیل خطاها و محدود کردن پیامدهای آنها، پیگیری و ارتقا دانش دندانپزشکان عمومی خصوصا در حیطه درمان های جراحی احساس می شود. همچنین ارتقا سطح آموزش و ارایه آموزش های کاربردی برای دانشجویان دندانپزشکی به عنوان راهکار زیر بنایی در افزایش کیفیت و ماندگاری درمان ها و کاهش وقوع این قبیل خطاها و محدود کردن پیامدهای آنها، لازم است مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: قصور, بی مبالاتی, عدم تبحر, محکومیت, برائت
    Zahra Yusufvand*, Ehsan Hamzelouei Moghadam
    Background

    Dental malpractice claims have increased in recent years. Investigating the reasons for dental malpractice can help dentists overcome this issue by providing high-quality service and promoting patient safety. This study aims to investigate the prevalence of malpractice in dentistry in Khorramabad, Iran and its possible reasons.

    Materials and Methods

    In this descriptive cross-sectional study, we examined all closed cases of dental malpractice registered by the forensic medicine organization and the medical system in Khorramabad, Iran during 2012-2016, and evaluated contributing factors including demographic factors and type of malpractice. Data analysis was performed in SPSS v.22 software.

    Results

    Out of 73 complaint cases, 65 were evaluated in this study. The mean age of patients was 33.49±10.65. Most of complainants were female (59.3%) aged  30-45 years (41.5%), with a university degree (26.2%), residing in urban areas (70.8%). The maximum interval between the time of treatment and the time of complaint registration was less than one year (72.1%). The majority of complaints were against male dentists (87.5%) with general dentistry education (54.7%). The most frequent final verdict was the malpractice of dentist (49.1%). The majority of malpractices were from negligence type (32%), and most of the complaints were related to performing surgery alone (33.8%).

    Conclusion

    Most of the dentists with malpractice in Khorramabad city are male general dentists, mostly in the field of surgery. Most of complainants are females. To reduce the incidence of dental malpractice and limit their consequences, it is necessary to develop control strategies and promote the education and training of dental practitioners.

    Keywords: Failure, Insecurity, lack of skill, Conviction, Exonerate
  • یعقوب علیزاده، محمد مسعودی نیا، ایلناز علی نژاد*

    زمینه و هدف:

     رضایت آگاهانه بیمار به درمان، هرچند شرط لازم برای اقدام پزشکی است، لکن شرط کافی برای معاف بودن از مسیولیت پزشکی نمی باشد و در این خصوص اخذ برایت از بیمار ضروری است و این به نوعی داخل در شرط عدم مسیولیت توسط پزشک قابل تفسیر می باشد، لذا اگر طبیب برایت کتبی از بیمار نگرفته باشد و عمل او موجب ورود خسارت به بیمار اعم از نقص یا تلف شود، از نظر مدنی و کیفری مسیول خواهد بود.

    روش :

    این تحقیق از نوع نظری بوده، روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می‏باشد و روش جمع‏آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‏ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.

    ملاحظات اخلاقی: 

    در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

    یافته ها

    بر اساس قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در صورتی که پزشک قبل از معالجه، از بیمار برایت گرفته باشد و مرتکب تقصیری هم نشود، ضامن نخواهد بود، البته رضایت تحصیل شده باید دارای شرایط قانونی باشد تا بتوان به آن استناد نمود و به عنوان یک قانون کلی می توان گفت درمان بیمار بدون رضایت او به جز در موارد اورژانسی، عملی مسیولیت آور است، چراکه حق هر انسانی است که نسبت به جسم و جان خود دارای اختیار قانونی بوده و مورد حمایت قانون نیز باشد.

    نتیجه گیری

    احترام به خودمختاری افراد یکی از اصول اساسی اخلاق عمومی بوده و در اخلاق پزشکی نیز به عنوان یک اصل پذیرفته شده است، این حق هم در اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت عنوان «حق برخورداری از امنیت شخصی» بیان شده و هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 22 بر مصونیت جسم و جان از تعرض اشاره گردیده است و قانون مجازات اسلامی 1392 نیز در مواد 495 تا 497 به این موضوع و مسیولیت پزشک اشاره نموده است.

    کلید واژگان: شرط عدم مسئولیت, پزشک, رضایت, بیمار, برائت, معالجه
    Yaghoub Alizadeh, Mohammad Masoudinia, Ilnaz Ali Nejad*
    Background and Aim

    Informed consent to treatment, although the requirement is for medical procedures, but not a sufficient condition for the exemption of medical liability and it is necessary to obtain exemptions from and its kind in the condition of responsibility is interpreted by doctors, therefore, if the patient has not written a physician innocence and his actions caused damage to the patient, whether the defect or lost, will be in charge of civil and criminal.

    Method

    This research is of theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of data collection is library and has been done by referring to documents, books and articles.

    Ethical Considerations:

     In order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed.

    Results

    According to the Penal Code approved in 1392 to treat a patient if the doctor was acquitted and the depreciation cannot be guaranteed. Of course, academic satisfaction must have the legal status to be referred to the and as a general rule it can be said patient treatment without his consent, except in cases of emergency the practical responsibility is binding, why is the right of every human being that has jurisdiction over your body and soul and is protected by law.

    Conclusion

    One of the basic principles of respect for individual autonomy in medical ethics and public morality, and as a principle is accepted, it's right in the Universal Declaration of Human Rights as "the right to security of person" expressed and the constitution of the Islamic Republic of attack mentioned in Article 22 of the immunity of body and soul is and 495 to 497 of the Penal Code of 1392 also referred to the issue of physician responsibility.

    Keywords: Condition of Responsibility, Physician Satisfaction, Patient, Innocence, Treatment
  • مظاهر خواجوند، مجتبی لطفی خاچک*، داود سلطانیان
    زمینه و هدف

    مسیولیت مدنی پزشک همواره یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در حوزه مسیولیت مدنی بوده است. در این مقاله تلاش شده به این مهم پرداخته شود که مسیولیت مدنی پزشک ناشی از شرایط اضطرار به چه صورت است.

    روش

    مقاله مورد اشاره توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است.

    ملاحظات اخلاقی:

     در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، اصالت متون و امانتداری رعایت شده است.

    یافته ها

    مسیولیت مدنی پزشک در شرایط اضطرار تابع نظریه تقصیر می باشد، بدین معنی که اگر با رعایت نکات علمی به بیمار زیان وارد نماید مسیولیت ندارد و چنانچه زیان وارده با رعایت اصول پزشکی روی دهد، مسیولیت مدنی پزشک ساقط می شود. در موارد فوری و اضطراری اخذ رضایت و برایت از بیمار لازم نیست و اگر پزشک در موارد اضطرار از بیمار یا ولی او رضایت نگیرد، ضامن نیست.

    نتیجه گیری

    قانونگذار برایت را از جمله شروط لازم برای مبری ساختن پزشک از مسیولیت لازم دانسته است، اما در مواقعی چون اضطرار این اصل کلی نادیده گرفته می شود. اگر وضعیت بیمار طوری باشد که فوریت در معالجه را ایجاب نماید، در حالی که وی قادر به اعلام رضایت نباشد و وقت کافی هم وجود نداشته باشد، پزشک در شرایط اضطرار قرار گرفته و لذا فاقد مسیولیت است و این امر از نظر فقها، نه اضطرار، بلکه تابع حکم قاعده احسان است.

    کلید واژگان: مسئولیت مدنی, اضطرار, پزشک, تقصیر, رضایت, برائت
    Mazaher Khajvand, Mojtaba Lotfi Khachek*, Davood Soltanian
    Background and Aim

    Doctor civil liability one of the most important and controversial issues in the field of civil liability has always been. This article to address the important issue of how a doctor's civil liability arises from an emergency tries.

    Method

    This article is Analytical descriptive and uses the library method.

    Ethical Considerations:

     In this article, originality of texts, honesty and trusteeship has been complied with.

    Results

    Doctor civil liability in emergency situations is subject to fault theory. This means that if he harms the patient by observing scientific points, he is not responsible and if the damage occurs in accordance with medical principles, the doctor's civil liability will be revoked. In urgent and urgent cases, it is not necessary to obtain the patient's consent and innocence and if the doctor in case of emergency does not obtain the consent of the patient or his guardian, he is not a guarantor.

    Conclusion

    The legislator has considered innocence as one of the necessary conditions to absolve a doctor of responsibility, but in cases such as urgency, this general principle is ignored. If the patient's condition is such that it requires urgent treatment, while he is unable to give consent and there is not enough time, the doctor is in a state of emergency. Therefore, according to the jurists, this is not urgency, but a function of the rule of the rule of benevolence and it has no responsibility.

    Keywords: Civil Liability, Emergency, Doctor, Fault, Satisfaction, Innocence
  • مجتبی ملک افضلی اردکانی*، فرزانه کرمی
    زمینه و هدف

     قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 ضمن پذیرش ضمان طبیب در معالجه هایی که حتی با اذن بیمار دارد یکی از راه های عدم ضمان را تحصیل برایت قبلی معرفی کرده است. این قانون ابراء طبیب را در فرضی که بیمار، مکلف و قادر به ابراء طبیب باشد، حق خود بیمار و در صورتی که غیرمکلف (صغیر یا مجنون) یا مکلف اما به عللی مثل بیهوشی غیرقادر به ابراء طبیب باشد، حق «ولی شرعی» او می داند. میزان مقبولیت این دیدگاه در بین فقها، سایر اقول احتمالی و نقاط ضعف و قوت این قول نسبت به آن اقوال و در نهایت، بیان قول راجح مساله این تحقیق است. فرضیه نویسندگان، مخالفت اکثر فقهیان با قول مندرج در قانون و در مقابل، قوت مبانی استدلالی قایلان به استحقاق «ولی دم» بیمار برای برایت از ضمان ناشی از مرگ بیمار است؛ چه مکلف باشد چه غیرمکلف.

    مواد و روش‌ها:

     پژوهش پیش رو با روش تحلیلی و توصیفی و تتبع در اقوال فقهای امامیه از متقدمین تا متاخرین، در مقام اثبات این فرضیه بوده است.

    یافته‌ها: 

    وقتی حیات بیمار مطرح می شود، اکثریت فقها حق ابراء طبیب را متعلق به خود انسان و -وقتی که غیرمکلف است- ولی شرعی او ندانسته و آن را در صلاحیت انحصاری «ولی دم بیمار» می دانند. در مقابل این اکثریت، اقلیتی هم هستند که ابراء ذمه طبیب را حق خود مریض می دانند. فقهایی که خود بیمار را واجد حق ابراء می دانند، اگر او مکلف نباشد، طبعا اعمال این حق را برای «ولی شرعی» وی به رسمیت می شناسند. تعداد اندکی از فقها نیز با اذعان به حق هر دوی بیمار و ولی دم، احتیاط پیشه کرده و طبیب را به استبراء از هر دو توصیه می کنند.

    ملاحظات اخلاقی:

     این پژوهش ضمن حفظ و دقت در اصالت متون، بر اصول اخلاقی، صداقت و امانت داری نگاشته شده است.

    نتیجه‌گیری: 

    اقدام قانون‌گذار در اعطاء حق ابراء طبیب به خود بیمار یا -وقتی غیرمکلف یا غیرقادر به ابراء است- به ولی شرعی او برای برایت از ضمان ناشی از مرگ وی بر خلاف نظر اکثریت فقهای امامیه است و دلایل قابل قبولی نیز بر ضعفش وجود دارد. لذا لازم است با اصلاح ماده 495 قانون مجازات اسلامی و تبصره 2 آن حق ابراء طبیب در موارد پیش گفته به «ولی دم بیمار» یعنی همان مطالبه کننده دیه داده شود.

    کلید واژگان: ابراء طبیب, برائت, بیمار, ولی دم, ولی شرعی
    Mojtaba Malekafzali Ardakani *, Farzaneh Karami
    Background and Aim

     The Islamic  Punishment law of 1392, while accepting the doctor's guarantee in treatments that even with the patient's permission, has introduced one of the ways of not guaranteeing the acquisition of previous innocence.the doctor's discharge according law  is count if the patient is obliged and able to discharge the doctor, Its the patient's right, and if he is not obliged (minor or insane) or obliged but for reasons such as anesthesia is unable to discharge the doctor, It’s the Right of "Patients Wali".the issue of this research  is about the range of acceptance of this view among jurists, other possible statements and the strengths and weaknesses of this statement compared to those statements and finally, the expression of the preferred statement.The authors' hypothesis is that most jurists oppose the promise contained in the law and, on the contrary, strengthen the argumentative foundations of those who beliguareve in the right of the "patient's wali" to be acquitted of the guarantee resulting from the patient's death; Whether obligated or not.

    Materials and Methods

     The Current article, with its analytical and descriptive method and following the sayings of Imami jurists from the earliest to the latest, has been in a position to prove this hypothesisand has come to the conclusion that the Islamic Punishment Law, should be amended in such a way that the physician is acquitted. Pre-said to be done by the "Patients wali".

    Results

     When the patient's life is discussed, the majority of jurists do consider the right to discharge  a doctor to belong to man himself and - when he is not obligated - his religious Wali and consider it in the exclusive competence of "avenger of blood" In contrast to this majority, there are minorities who consider it their right to discharge the doctor. The jurists who consider the the right of discharge of doctor to patient himself, if he is not obliged, naturally recognize the application of this right for his "religious Wali". A small number of jurists, recognizing this right for both the patient and the guardian, They are cautious about this issue and recommend the physician to absolve himself from both.

    Ethical considerations: 

    This research has been written on the principles of ethics, honesty and trustworthiness while maintaining and accuracy in the originality of the texts.

    Conclusion

    The legislator's action in granting the right to discharge a doctor to the patient or - when he is not obliged or unable to discharge - to his religious Wali to acquit the guarantee resulting from his death is against the opinion of the majority of Imami jurists and acceptable reasons There is a weakness. Therefore, it is necessary to amend Article 495 of the Islamic punishment law and Note 2 thereof to give the right to discharge a doctor in the aforementioned cases to the "patients blood avenger", it means the same claimant.

    Keywords: Doctor's Discharge, Discharge, Patient, Avenger of Blood, Religious Wali
  • زهرا کتابی، محمد جعفری هرندی*

    در مباحث مربوط به اصول عملیه و در حیطه ارتباط با احکام تکلیفی، مباحث بسیاری از سوی اصولیان مطرح گردیده، اما احکام وضعی و حقوقی کم‌تر مورد بحث واقع شده است. باید اشاره نمود که در جامعه فعلی به پاره‌ای از موارد برخورد می‌شود که چالش‌برانگیزند، مانند این‌که در موضوعی اصول عملیه جاری شده و به نحوی حکمی صادر گردیده که مرتبط با حقوق اشخاص می‌باشد. در واقع اجرای حکمی توسط مکلف، قانونگذار یا مشروعیت اجتماعی بر اساس اصول عملیه صورت گرفته و پس از صدور حکم، کشف می‌گردد که مقتضای اصل برخلاف واقع بوده است، لذا می‌باید دید که پاسخ این مساله چگونه است. این موضوع به انضمام مسوولیت پزشکان در وادی اصول عملیه و قلمرو حقوقی دال بر آن، به دلیل اهمیت ذاتی مستتر در قضیه اصول عملیه، در پژوهش کنونی به شیوه تحلیلی توصیفی مورد کنکاش عمیق قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که طبابت از دیرباز به عنوان شغلی حیاتی قلمداد می‌شود و این پزشکان نیز به منزله افراد برخوردار از پایگاه اجتماعی، همواره مورد اعتماد عمومی بوده‌‌اند. همچنین اهمیت جایگاه و حیاتی‌بودن فعالیت پزشکان بر دامنه مسوولیت آن‌‌ها افزوده است. علم حقوق نیز بر اساس همین اهمیت، در مقام تنظیم رابطه پزشک و بیمار کوشیده تا فرآیند درمان به بهترین شکل صورت پذیرد، با این وصف که تعهدات و حقوق هر یک از طرفین رابطه را مشخص نموده تا از یکسو چتر حمایت، فعالیت‌‌های حیات بخش پزشکی را تحت شمول قرار داده و از سوی دیگر مانع هر نوع سوءاستفاده و یا تضییع حق احتمالی بیمار و پزشک گردد، لذا مادامی که علیه پزشک مستندات محکمه‌پسند ارایه‌نشده در ارتباط با ورود اضرار به بیمار، قانون، برایت را برای پزشک احصا نموده است تا مسوول جبران خسران نبوده، لذا رویه اصول عملیه نیز گویای همین موضوع است.

    کلید واژگان: مسوولیت پزشکی, اصول عملیه, فقه و حقوق, برائت, خسران
    Zahra Ketabi, Mohammad Jafari Harandi *

    In the issues related to practical principles and in the field of communication with obligatory rulings, many issues have been raised by fundamentalists, but status and legal rulings have been less discussed. It should be noted that in the current society, some issues are encountered that are challenging.It is as if the principles of practice have been applied to a matter and a ruling has been issued in a way that is related to the rights of individuals. In fact, the execution of a sentence by the obligor, the legislator or social legitimacy is based on practical principles, and after issuing the sentence, it is discovered that the requirement of the principle was contrary to the fact, and therefore we must see what the answer is. This issue, in addition to the responsibility of physicians in the valley of practical principles and the legal realm that indicates it, due to the inherent importance hidden in the case of practical principles, has been deeply explored in the current research in an analytical-descriptive manner. The results of the study indicate that medicine has long been considered a vital profession and these physicians, as people with social status, have always been trusted by the public. Also, the importance of the position and vitality of physicianschr('39') activities has increased the scope of their responsibilities. Based on this importance, jurisprudence, in regulating the physician-patient relationship, has tried to make the treatment process the best it can be, although the obligations and rights of each party to the relationship have been determined in order to provide supportive, vital activities. Include medicine and on the other hand prevent any kind of abuse or abuse of the patient and doctorchr('39')s possible rights. Therefore, as long as no court documents are presented against the physician in connection with the infliction of damages on the patient, the law has counted the acquittal of the physician so that he is not responsible for compensating the losses, and therefore the procedure of practical principles speaks for itself.

    Keywords: Medical Responsibility, Practical Principles, Jurisprudence, Law, Innocence, Losses, More
  • ابراهیم صادقی، فاطمه گلستان، محمد رحمانیان، عبدالعلی سپیدکار، مهدی فروغیان، نوید کلانی، لهراسب طاهری*
    مقدمه

    رعایت کردن فرایند استاندارد اخذ رضایت آگاهانه از بیماران ،در زمینه فعالیت های درمانی می تواند نقش مهمی در کاهش شکایت از پزشکان و سایر کادر درمانی و در نتیجه کاهش مداخلات حقوقی و قضایی را داشته باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی سطح آگاهی متخصصین بالینی شهرستان جهرم از رضایت و برائت در بیماران (1397) می باشد.

    روش کار

    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی - مقطعی است. 25 نفر از متخصصین بالینی در سال 97 در این تحقیق همکاری کردند. ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه استاندارد رضایت و برائت بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفت.

    یافته ها

     میانگین میزان آگاهی افراد 2.44±11.12 بود. همچنین کم ترین میزان آگاهی برابر 6 و بیشترین میزان آگاهی برابر 16 بود. میزان آگاهی 4 نفر (16درصد) در حد غیر قابل قبول، 19 نفر (76 درصد) در حد متوسط و تنها 2 نفر (8 درصد) در حد قابل قبول بود. همچنین  اکثریت قاطع متخصصین (91.7 درصد) دارای بیمه مسئولیت بوده و از حیث خطر پذیری، 39.1 درصد اظهار کرده بودند که خطرپذیر هستند در حالی که 56.5 درصد اعلام کردند که تا حدی خطر پذیر می باشند و تنها 4.3 درصد بیان کرده بودند که خطرپذیری ندارند.

    نتیجه گیری

     نتایج این پژوهش مشتمل بر آن بود که 76 درصد افراد شرکت کننده در این تحقیق از آگاهی متوسط برخوردار هستند. آشنایی نداشتن به امر رضایت و برائت می تواند مشکلاتی را برای جامعه پزشکی ایجاد نماید و سلامت جامعه را به خطر بیندازد. در چنین اوضاعی پس لازم است که آموزه های قانونی به صورت برنامه های بازآموزی و کارگاه های آموزشی مدون جهت افزایش اطلاعات متخصصین بالینی انجام گیرد.

    کلید واژگان: متخصصین بالینی, رضایت, برائت
    Ebrahim Sadeghi, Mohammad Rahmanian, Abdolali Sepidkar, Mahdi Foroughian, Navid Kalani, Lohraseb Taheri*
    Introduction

    Adherence to the standard process of obtaining informed consent from patients in the field of therapeutic activities can play an important role in reducing the complaints of physicians and other therapists and consequently reducing legal and judicial interventions. The purpose of this study was to evaluate the level of knowledge of Jahrom clinicians about patient satisfaction and acquittal (2018).
    Methods and Materials:This is a descriptive cross-sectional study. Twenty-five clinicians participated in the study in 2018. Data gathering tool was standard satisfaction and acquittal questionnaire. Data were analyzed using descriptive and inferential statistical tests.

    Results

    The mean level of knowledge was 11.12 2± 2.44. Also, the lowest level of knowledge was 6 and the highest was 16. The level of knowledge in 4 people (16%) was unacceptable, 19 (76%) moderate and only 2 (8%) were unacceptable. The overwhelming majority of specialists (91.7%) had liability insurance and 39.1% stated that they were risk-takers and 56.5% stated that they were somewhat risk-takers and only 4.3% stated that they were not.

    Conclusion

    The results of this study showed that 76% of participants in this study had moderate knowledge. Lack of familiarity with consent can lead to problems for the medical community and endanger the health of the community. Therefore, legal training should be provided through retraining programs and workshops designed to enhance the information of clinical professionals.

    Keywords: Clinicians, Satisfaction, Acquittal
  • سیدعبدالرحیم حسینی، محمد جعفر صادق پور *، نقی آقازاده
    فقی هان امامیه از آغاز تا کنون در کتب خویش به مسئولیت پزشکان توجه داشته اند. ایشان صور مختلفی در خصوص این مساله مطرح کرده و در بیشتر موارد حکم به ثبوت ضمان نموده اند. اما در خصوص حالتی که پزشکی ماهر، مباشرتا به معالجه بیماری می پردازد و بدون اینکه مرتکب تقصیری شود، تلف یا نقص عضو حاصل می آید، بر یک رای نیستند. برخی در صورت ماذون بودن پزشک از سوی بیمار یا ولی او به عدم تحقق ضمان فتوا داده اند و بسیاری نیز معتقد به ضمانت پزشک چه در صورت اخذ اذن و چه درصورت عدم اخذ آن میباشند. بدیهی است که این دو دیدگاه، در گستره ی دانش فقه مفهوم می یابند، اما به نظر میرسد که در حوزه اخلاق بحث های پیرامون آن همچنان ضروری است. در بررسی این اختلافات و برای صحت قضاوت در خصوص آنها، بایستی لزوما به سیر کلی سامان یافتن این دو نظریه در طول تاریخ فقه شیعه عنایت داشت. از همین رهگذر و با تکیه بر سیر تطوری فقه امامیه در قبال مسئولیت پزشک، این نتیجه حاصل می آید که قانونگذار در ماده ی 495 قانون مجازات اسلامی مصوب 92، با تاثیرپذیری از هر دو دیدگاه فوق الذکر، در صدد برآمده تا علاوه بر گزینش نظریه ی غیرمشهور عدم تحقق ضمان، با دیدگاه مشهور نیز همراه گردد که موجب شده موضعی بینابین در این زمینه اختیار نماید و بدینوسیله زمینه ی ابتلای ماده مذکور به ابهام و تهافت را فراهم آورد.
    کلید واژگان: پزشک, ضمانت, فقها, اذن, برائت, تقصیر
    Seyed Abdarahim Hosseini, Mohammad J. Sadeghpour *, Naghi Aghazadeh
    Since the beginning of the Imamia school of thought, Imamia scholars paid a great attention to issue of physicians’ responsibility. With a long-lasting debate on this issue, in most cases they have confirmed physician’s responsibility in medical error. However, in terms of a skilled medical doctor who treats the patient with no medical error but harm occurs, there is no consensus. Some scholars have said that if the physician had the patient’s (or family) consent for the treatment, then the physician is not guilty. In the contrary, some scholars believe that the physician still should bear the responsibility.This paper aims to examine the Islamic Pinal Code (no. 495) by relying on changing trajectory Imamia jurisprudence in exchange for claimed physicians’ responsibility. The legislators in Article 495 of the Islamic Penal Code (Act. 92), seems to take into account both mentioned perspectives and try to choose a middle way. However, in practice, this has caused confusion.
    Keywords: Physician's responsibility, Islamic Jurisprudence, Imamia Fiqh
  • بهزاد جودکی، کیوان غنی*، محمد امرایی
    اقدامات درمانی که به وسیله کادر درمانی صورت می گیرد، در واقع نوعی تصرف در نفس دیگری است که جواز مشروعیت این نحو از مداخله متوقف بر شرایطی است که قانون گذار در مواد مختلف قانونی از جمله 158، 495 ق.م.ا آن ها را بیان نموده است. باتوجه به سابقه فقهی و قانونی این مواد، رضایت بیمار منحصرا در مشروعیت «فعل پزشک» یعنی «معالجه» موثر بوده و به صدمات اتفاقی حاصل از درمان مربوط نمی گردد و در همین راستا برای سلب مسولیت از پزشک برائت گرفته می شود. در بین فقهای امامیه درخصوص اخذ رضایت بیمار جزء در موارد ضروری، همگی معتقد به اخذ رضایت از بیمار یا ولی وی برای معالجه هستند، اما در باب اخذ برائت موضوع اختلافی بوده و مشهور فقها قائل به اخذ برائت از بیمار برای سلب مسئولیت پزشک در قبال ایراد صدمات وارده به بیمار در نتیجه طبابت می باشند. این درحالی است که قانون مجازات اسلامی 1392 نه تنها متذکر اقسام مختلف رضایت (صریح، ضمنی، آگاهانه) و ضمانت اجرای عدم اخذ هرکدام از آن ها نشده، بلکه با تغییر مبانی، اخذ برائت از بیمار را امری بیهوده و منوط به عدم تقصیر پزشک دانسته است. در این مقاله ضمن بررسی اقسام مختلف رضایت، برائت و ضمانت اجرای عدم اخذ آن ها، بار اثبات دعوی، زمان اخذ رضایت و برائت و... از منظر فقهی و حقوقی بحث می گردد.
    کلید واژگان: پزشک, بیمار, رضایت, برائت, ضمان
    Behzadjoudaki, Keyvan Ghani*, Mohammad Amraei
    Medical measures performed by the medical staff, are in fact a kind of intervention, subject to legal provisions mentioned in various laws (e.g. Articles 158 and 495 of the Iranian Civil Law). Given the legal andjurisprudential backgraound of these articles, patient’s consent relates only to legitimacy of the “physician’s deed” (i.e.treatment) and not to its consequences (either incidental or intentional), and that is the reason for having the patient to sign a disclaimer (to relieve the physician from legal liabilities). All shia’a Faqihs (jurisprudence experts) believe in the necessity of obtaining patient’s consent, except in cases of emergency, for initiating treatment, while there is disagreement regarding the issue of disclaimer, and a majority of Faqihs recommend obtaining disclaimer from the patient in case treatment-induced harms occur. However, the Islamic Penal Code of 2013, does not mention various kinds of consent (i.e.explicit, implicit, informed) and sanctions of not obtaining it, and considers it, by altering the bases, a vain deed, since it depends on non-guiltiness of the physician. The present article discusses various kinds of consent, disclaimer and sanctions of not obtaining it, load of proof, timing of obtaining consent, from legal as well as jurisprudential viewpoints.
    Keywords: Patient, Physician, Consent, Disclaimer, Responsibility
  • نرگس یوسفی راد*

    یکی از مسائل مطرح در حقوق پزشکی تاثیر رضایت و برائت بر مسوولیت پزشک است و این که آیا اثر رضایت آگاهانه با شرط برائت در مسوولیت پزشک یکسان بوده و اذن آگاهانه بیمار به تنهایی در صورت عدم تقصیر پزشک و رعایت تمامی موازین فنی و علمی پزشکی موجب رفع مسوولیت مدنی و کیفری پزشک می گردد، آن چنانکه تاثیر برائت، رعایت احتیاط و عدم قصور پزشک است یا رافع مسوولیت نخواهد بود. در این مقاله ضمن طرح، بررسی و نقد دیدگاه موافقان و مخالفان فقها و حقوقدانان در کفایت رضایت آگاهانه از برائت بر مسوولیت پزشک، به شرط برائت از ضمان، برای تعدیل مسوولیت پزشک و به منظور جا به جایی بار اثبات دلیل از پزشک به بیمار پرداخته شده است. برخلاف نظر مشهور فقها که قوانین سابق مبتنی بر نظر ایشان بود و مسوولیت محض یا بدون تقصیر پزشک در مواد 319، 320 و 321 قانون مجازات اسلامی سابق مشهود بود، لکن در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 این نقیصه برطرف گردیده و در ماده 495 مسوولیت پزشک مقید بر تقصیر گردیده است. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی می باشد، بعد از تعریف مفاهیم و شناخت مبانی، احکام و آثار آن با مراجعه به منابع فقهی با «روش نقلی همراه با توصیف و تحلیل منضبط» و با مراجعه به منابع حقوقی با «روش عقلانی توصیفی» توضیح داده می شود. در نهایت مطابق دیدگاه مطرح رضایت آگاهانه بیمار به درمان دارای کارکرد یکسان با شرط برائت از ضمان بوده است و منوط به ماهیت و حدود و ثغور اذن بیمار است که گاه اذن در اتلاف است (نظر غیر مشهور فقها) و گاه اذن مقید یا مشروط به سلامت است (نظر مشهور فقها).

    کلید واژگان: رضایت آگاهانه, اذن, برائت, مسوولیت پزشک
    Narges Yoosefirad*

    One of the most important issues in medical law and acquit the effect of satisfaction on the physician's responsibility and whether the effect of informed consent requirement was acquitted on a charge of the same doctor¡ Leave alone if you do not blame the doctor and the patient is informed and comply with all technical and scientific standards of medical doctors will eliminate civil and criminal liability As the effect of the presumption of innocence, the right precautions and medical malpractice or liability shall be. In this paper, we plan to investigate the pros and cons and criticism of jurists and lawyers are sufficiently informed consent of acquittal on the charge of doctor, provided exemptions from liability, responsibility of the physician to adjust to shift the burden of proof because the doctor's patients ¡Unlike the famous jurists that the former law was based on his opinion And strict liability without fault of the doctor in Articles 319, 320 and 321 of the Penal Code of the former was evident; But this problem has been resolved in the Penal Code Act 1392 and Article 495 of the fault has been responsible physician bound¡ This study is a descriptive - analytical definitions and understanding of the principles, rules and referring to the jurisprudence of the "traditional method with disciplined analysis" rights "rational method of descriptive language" explained. Finally, informed consent in accordance with the views expressed by the condition of the patient has a similar function has been acquitted of liability and depends on the nature and limits of the patient's permission, which permission to waste time (in terms of nonfamous jurists) and sometimes restricted or conditional permission to health (famous jurists).

    Keywords: Informed Consent, Permission, Innocence, Physician Responsibility
  • هادی رستمی *، جابر قره داغی
    یکی از شرایطی که قانونگذار جمهوری اسلامی ایران به تبعیت از نظر مشهور در فقه امامیه برای رفع مسوولیت از هر نوع عمل جراحی یا طبی مشروع لازم دانسته، اخذ برائت قبل از معالجه از بیمار یا ولی اوست. بر اساس ماده 495 قانون مجازات اسلامی 1392 «هرگاه پزشک در معالجاتی که انجام می دهد موجب تلف یا صدمه بدنی گردد، ضامن دیه است مگر آنکه عمل او مطابق مقررات پزشکی و موازین فنی باشد یا این که قبل از معالجه برائت گرفته باشد...» با وجود تاکید بر لزوم اخذ برائت در قسمت دوم ماده مزبور، تبصره 1 آن مقرر می دارد: «در صورت عدم قصور یا تقصیر پزشک در علم و عمل برای وی ضمان وجود ندارد، هرچند برائت اخذ نکرده باشد.» بدین سان، نوعی ناسازگاری و ناهماهنگی بین متن ماده و تبصره آن دیده می شود و تکلیف مشخص نیست. نوشتار حاضر بر آن است تا با ارائه تفسیری جهت رفع این مشکل، بر اخذ برائت از بیماران یا اولیاء آنان پیش از هرگونه اقدام درمانی یا طبی تاکید نماید.
    کلید واژگان: برائت, رضایت, عملیات پزشکی, تقصیر, مسوولیت کیفری, دیه
    Dr Hadi Rostami *, Dr Jaber Gharehdaghi
    Taking exemption from the patient or his guardian is a precondition that Iranian Legislator see as necessary for excluding responsibility from the physician in any legal medical operation, following to popular view in Islamic law (fig’h). According to article 495 from the Islamic Penal Law: “The physician is responsible for blood-money if he causes death or physical injury in his treatments, unless he observes the medical standards or takes exemption before the operation”. Despite emphasizing on necessity of taking exemption in the second part, the first note of article 495 states: “The physician hasn’t responsibility in case of lacking fault & negligence in the theory & practice, although he doesn’t take exemption”. So there is a kind of incompatibility between the article and its note. This essay is to present a solution for this problem by focusing on taking exemption from the patient or his guardian before any operation or treatment.
    Keywords: Exemption, Consent, Medical Operation, Fault, Criminal Responsibility, Blood, Money
  • مسعود قادی پاشا*، آسیه سنجری پور، مریم تیموری
    زمینه و هدف

    امروزه علی رغم تلاش های پزشکان میزان شکایت بیماران رو به افزایش می باشد. یکی از مهمترین تنش های شغلی در حرف پزشکی شکایت بیمار است. مساله نارضایتی، شکایت و دادخواهی بیماران از پزشکان معالج به علت تخلفات و خطا های تشخیصی درمانی از مسائل مهم جامعه می باشد. این مطالعه به منظور ارزیابی سطح اگاهی جراحان و متخصصین بیهوشی شهر کرمان را از برائت و رضایت انجام شده است.

    روش بررسی

    در این مطالعه مقطعی که در سال 1389 صورت گرفت، آگاهی120 نفر از جراحان و متخصصین بیهوشی شهر کرمان از رضایت و برائت مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود ساخته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 17 spss و آزمون های مجذور کای و تی استفاده گردید.

    یافته ها

    در این مطالعه 83% شرکت کنندگان متخصص جراحی و 7/16% متخصص بیهوشی بودند. 4/73% افراد آگاهی خوب و 8/10% سطح آگاهی غیرقابل قبول داشته اند. نمره آگاهی متخصصین بیهوشی 2±9/14 به طور معنی داری بیشتر از متخصصین جراحی 8/3±9/12 بود (024/0p=). براساس جنس و سابقه کار تفاوتی در نمره آگاهی پزشکان ملاحظه نشد.

    نتیجه گیری

    مشخص گردید میزان آگاهی خوب افراد مورد مطالعه مطلوب نبوده است و عدم آشنایی به امر رضایت و برائت می تواند مشکلاتی را برای جامعه پزشکی ایجاد نماید و سلامت جامعه را به خطر بیندازد؛ فلذا لازم است آموزه های قانونی به صورت برنامه های بازآموزی و کارگاه های آموزشی مدون جهت افزایش اطلاعات کادر درمان انجام گیرد.

    کلید واژگان: رضایت بیمار, مسوولیت پزشک, خطای پزشکی, برائت
    Masoud Ghadipasha *, Nozar Nakhaei, Asieh Sanjaripor, Seyadmehdi Marashi, Maryam Teimoori
    Background

    Patients claims are one of the most important working stresses in medical profession. Dissatisfaction and claims of patients from medial doctors are one of the important problems in the society. Here we propose to evaluate the level of knowledge of surgeons and anesthesiologists about clearance and satisfaction in Kerman.

    Methods

    This cross-sectional study, was conducted in 2010, 120Investigation of knowledge level of surgeons and anesthesiologists on clearance and satisfaction In Kermanstudied by census method collecting data from self-made questionnaire and data analysis software SPSS17 square K and T test were used.

    Results

    In this study, 83.3% were professional surgeons and 16.7% were anesthesiologists73/4% had good awareness from the total number but 10/8% had unacceptable awareness. The knowledge score of anesthesiologists 14.9±2 was higher than general surgeons 12.9±8.3 (p=0.024). The knowledge score on the basis of sex and years of experience was not different.

    Conclusion

    It got clear that the good knowledge of people who have been studied was not acceptable and lack ofknowledge in consent and clearance can make problems for the medical society and endanger the health of the society. So it is necessary to have legal trainings to increase treatment group information with educational workshops and retraining programs.

    Keywords: Patient consent, Responsibility of physician, Medical error, clearance
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال