جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تمرینات ورزشی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
سالمندی فرآیندی اجتناب ناپذیر است که با تغییرات ساختاری و عملکردی متعددی در سیستم عصبی عضلانی همراه است. این تغییرات شامل کاهش توده عضلانی و قدرت، معروف به سارکوپنیا، می باشد که کیفیت زندگی سالمندان را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه به بررسی این تغییرات و نقش فعالیت های ورزشی مختلف مثل استقامتی، هوازی، مقاومتی و... بر سارکوپنیا در افراد مسن می پردازد.
روش کاربا استفاده از کلید واژه های فارسی "سارکوپنیا، سالمندی عضله اسکلتی، ورزش" و کلید واژه های انگلیسی " Sarcopenia, Skeletal Muscle Aging, Sports" و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی PubMed، SID، نورمگز، مگیران و... در بازه زمانی 2019 تا 2024 انجام شد و مقالات مرتبط انتخاب و تحلیل شدند.
یافته هانتایج بررسی ها نشان داد که انواع مختلف تمرینات ورزشی می توانند تاثیر مثبتی بر پیشگیری و بهبود سارکوپنیا داشته باشند در بین انواع تمرینات، تمرینات مقاومتی بیشترین تاثیر را بر سلامت فرد و کاهش عوارض ناشی از سارکوپنیا داشتند.
نتیجه گیریتمرینات ورزشی مثل هوازی، مقاوتی، و... تاثیرات مثبتی بر سلامت عضله اسکلتی سالمندان دارد. این ورزش ها می توانند به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری و درمان بیماری سارکوپنیا در سالمندان مورد استفاده قرار گیرند. توصیه می شود سالمندان تحت نظر متخصصین، برنامه های ورزشی منظم را دنبال کنند تا از مزایای آن بهره مند شوند.
کلید واژگان: سالمندی, سارکوپنیا, تمرینات ورزشی, عضله اسکلتیIntroductionAging is an inevitable process accompanied by numerous structural and functional changes in the neuromuscular system. These changes include a decrease in muscle mass and strength, known as sarcopenia, which affects the quality of life in the elderly.
MethodsIn this study, by searching for keywords related to sarcopenia and aging in Persian and English databases such as Normags, Magiran, PubMed, etc. Relevant articles were selected and analyzed.
ResultsThe review results indicated that various types of exercise could have a positive impact on the prevention and improvement of sarcopenia. Among the types of exercises, resistance training had the greatest effect on individual health and reducing the complications of sarcopenia.
ConclusionPhysical activity should be emphasized as part of the lifestyle of the elderly. Timely diagnosis and treatment of sarcopenia can significantly improve the quality of life of the elderly.
Keywords: Aging, Sarcopenia, Exercise, Skeletal Muscle -
تاثیر ورزش طی رژیم غذایی کتوژنیک بر هپتوکاین ها و پروفایل لیپیدی خون در مردان دارای اضافه وزن یا چاقمقدمه و اهداف
هپتوکاین های کبدی از عوامل تاثیرگذار در بیماری های مرتبط با چاقی هستند. ورزش و تغذیه دو مداخله اساسی در کنترل چاقی است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی 6 هفته تمرین هوازی و مقاومتی طی رژیم غذایی کتوژنیک بر فاکتور رشد فیبروبلاست21 و سلنوپروتئین P و پروفایل لیپیدی خون در مردان دارای اضافه وزن یا چاق بود.
مواد و روش هااین پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. 36 دانشجوی مرد غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق که شاخص توده بدنی بالای 25 کیلوگرم بر متر مربع داشتند به طور داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در 3 گروه تمرین هوازی طی رژیم کتوژنیک (12 نفر)، تمرین مقاومتی طی رژیم کتوژنیک (12 نفر) و رژیم کتوژنیک به تنهایی (12 نفر) تقسیم شدند. تمرینات ورزشی هوازی، شامل دویدن با شدت متوسط به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. تمرین مقاومتی شامل تمرینات قدرتی دایره ای به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. رژیم کتوژنیک شامل محدودیت کربوهیدرات دریافتی کمتر یا مساوی 10 درصد کل انرژی دریافتی روزانه بود. نمونه خونی ناشتا در پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. میزان سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست21 و سلنوپروتئین P به روش الایزا و پروفایل لیپیدی خون، شامل کلسترول تام، لیپوپروتئین پر چگال و لیپوپروتئین کم چگال به روش سنجش آنزیمی اندازه گیری شدند. برای تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس ترکیبی دو راهه استفاده شد. برای مقایسه تفاوت بین گروهی از آزمون های تعقیبی بونفرونی و برای تفاوت درون گروهی از آزمون تی زوجی استفاده شد.
یافته هاطبق نتایج تعامل زمان در گروه تفاوت معنی داری بین گروه ها در میزان فاکتور رشد فیبروبلاست21 یافت نشد (0/05˃P)، اما زمان تفاوت معنی دار نشان داد (0/001=P). هر سه گروه نسبت به حالت پیش آزمون افزایش معنی داری در میزان فاکتور رشد فیبروبلاست21 داشتند (0/05≥P). میزان سرمی سلنوپروتئین P تفاوت معنی داری در بین گروه ها و نسبت به پیش آزمون نشان نداد (0/05˃P). تعامل زمان در گروه، تفاوت معنی داری بین گروه ها در پروفایل لیپیدی نشان نداد (0/05˃P). با این حال نتایج درون گروهی کاهش معنی دار لیپوپروتئین کم چگال و کلسترول تام و در حالی که افزایش معنی دار لیپوپروتئین پر چگال را در هر 3 گروه نشان داد (0/05≥P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به نظر می رسد هر 2 نوع تمرینات هوازی و مقاومتی طی رژیم کتوژنیک می تواند به عنوان مداخله مفید باعث افزایش فاکتور رشد فیبروبلاست21 و بهبود پروفایل لیپیدی در افراد دارای اضافه وزن و چاق نسبت به پیش آزمون شود، اما تفاوتی بین 2 نوع تمرین ورزشی مشاهد نشد. همچنین هر 2 تمرین هوازی و مقاومتی طی رژیم کتوژنیک نسبت به رژیم کتوژنیک به تنهایی، در فاکتورهای هپتوکاینی اندازه گیری شده و پروفایل لیپیدی برتری نداشت.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, رژیم کتوژنیک, هپتوکاین ها, پروفایل لیپیدی خون, چاقیBackground and AimsLiver heptokines are important factors in obesity-related diseases. Both exercise and diet are essential interventions for obesity control. This study aims to compare the effectiveness of six weeks of aerobic and resistance exercises and ketogenic diet on fibroblast growth factor 21 (FGF21) selenoprotein P. levels and blood lipid profile in overweight or obese men.
MethodsThis is a quasi-experimental study with a pretest-posttest design. Participants were 36 overweight or obese male college students with a body mass index above 25 kg/m2 , who were selected using a convenience sampling method, and were randomly divided into three groups including aerobic exercise + ketogenic diet (n=12), resistance exercise + ketogenic diet (n=12), and ketogenic diet (n=12). Aerobic exercise consisted of moderate-intensity running for six weeks at three sessions per week. Resistance training consisted of circuit training for six weeks at three sessions per week. The ketogenic diet included the restriction of carbohydrate intake to ≤10% of total daily energy intake. Fasting blood samples were collected in pre-test and post-test phases. Serum levels of FGF21 and selenoprotein P. were measured by the ELISA method, and blood lipid profile including total cholesterol, HDL, and LDL were measured by enzyme assay method. Two-way mixed analysis of variance (ANOVA) was used for statistical analysis. Bonferroni post hoc test was used for between-group comparison and paired t-test was used for within-group comparison.
ResultsThe interaction effect of time and group was no significant for FGF21 (P˃0.05), but the main effect of time was significant (P=0.001). All three groups showed a significant increase in FGF21 in the posttest phase compared to the pretest phase (P≤0.05). The selenoprotein P. serum level was not significantly different between groups or between two evaluation times (P˃0.05). The interaction effect of time and group was not significant for lipid profile (P˃0.05). The within-group comparison indicated a significant decrease in LDL and total cholesterol and an increase in HDL in all groups (P≤0.05).
ConclusionIt seems that both aerobic and resistance exercises during a ketogenic diet can increase FGF21 and improve lipid profile in overweight or obese men. There is no significant difference between the two methods. They have no superiority over the ketogenic diet alone in affecting heptokines and lipid profile.
Keywords: Exercise, Ketogenic Diet, Heptokines, Blood Lipid Profile, Obesity -
اهداف
دیابت نوع 2 بیماری مزمنی است، که امید به زندگی در مبتلایان به آن بخاطر برخی مشکلات پایین می آید. اختلال عملکرد میتوکندری یک ویژگی برجسته در دیابت نوع 2 است. MOTS-C یک پپتید مشتق از میتوکندری با فعالیت تقلیدی ورزشی است که اثرات مفیدی بر متابولیسم و ظرفیت ورزش دارد . هدف از این مقاله، مروری بر عملکرد پپتید MOTS-c و مکانیسم عمل تمرینات ورزشی بر بهبود بیماری دیابت نوع 2 می باشد.
مواد و روش هااین مطالعه مروری، با جستجو در مقاله های موجود در پایگاه های اطلاعاتی، ,Scapus ,Google scholar ,Pubmed و فارسی شامل ، Magiraو با کلید واژه های MOTS-c، دیابت نوع 2، تمرینات ورزشی مربوط به سال های 1991 تا 2022 انجام گردید. جستجو به مقالات با زبان انگلیسی و فارسی که متن کامل آن ها موجود بود، محدود گردید. به طور کلی از بین 52 مقاله بدست آمده، 41 مقاله که متن کامل آن ها موجود بود، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هاتمرینات ورزشی سطح MOTS-c را افزایش داده و MOTS-C، AMPK را در عضلات اسکلتی فعال می کند و متابولیسم انرژی کل بدن را بهبود می بخشد.
نتیجه گیریتمرین ورزشی حساسیت به انسولین را بهبود می بخشد و خطر ابتلا به بیماری های همراه را کاهش می دهد.
کلید واژگان: دیابت نوع2, تمرینات ورزشی, میتوکندری, MOTS-cAimsType 2 diabetes is a chronic disease, which lowers the life expectancy of its sufferers due to some problems. Mitochondrial dysfunction is a prominent feature in type 2 diabetes. MOTS-C is a mitochondrial-derived peptide with sports-mimicking activity that has beneficial effects on metabolism and exercise capacity. The purpose of this article is to review the performance of MOTS-c peptide and the mechanism of action of exercise training on the improvement of type 2 diabetes.
Materials and methodsThis review study, by searching in the articles available in the databases, Scapus, Google scholar, Pubmed and Farsi including, Magira and with the keywords MOTS-c, type 2 diabetes, sports training related to the years 1991 to 2022 was done. The search was limited to articles in English and Farsi whose full text was available. In general, among the 52 articles obtained, 41 articles whose full text was available were examined.
Findings and conclusionsExercise training increases the MOTS-c level and MOTS-C activates AMPK in skeletal muscles and improves the energy metabolism. Conclusion Exercise training improves insulin sensitivity, reducing the risk of concomitant diseases.
Keywords: Exercise training, mitochondria, MOTS-c, type 2 diabetes -
اهداف
امروزه بیماری های قلبی-عروقی یکی از عوامل اصلی مرگ و میر افراد سالمند محسوب می شود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تمرینات مقاومتی و استقامتی بر عوامل پیش بینی کننده بروز بیماری های قلبی-عروقی و تصلب شرایین در موش های سالمند نر انجام شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع تحقیقات تجربی و بنیادی همراه با گروه کنترل است که در سال 1400 در آزمایشگاه علوم پایه دانشگاه شهرکرد انجام شد. 50 سر موش صحرایی نر سالمند نژاد ویستار با میانگین وزن 4/4±7/432 گرم و سن 2±23 ماه به صورت تصادفی، به پنج گروه؛ گروه کنترل، دو گروه تمرین مقاومتی (بالا رفتن از نردبان مخصوص) و دو گروه تمرین هوازی (دویدن بر روی تردمیل) تقسیم شدند و به مدت هشت هفته و هر هفته پنج جلسه، پروتکل های تمرینی را انجام دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آنالیز واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار SPSS 22 در سطح 05/0p≤ انجام شد.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد سطح HDL در هر چهار گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (05/0p≤). سطح LDL و نسبت LDL/HDL در هر چهار گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p≤). سطح TC فقط در گروه تمرینی هوازی با شدت بالا به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p≤). با وجود اینکه هر دو روش تمرینی منجر به تغییر در سطوح TG، VLDL، ApoA1، ApoB و نسبت ApoB/ApoA1 شدند، اما مقدار این تغییرات از نظر آماری معنی دار نشد (05/0p>). اختلاف بین دو روش تمرینی نیز از نظر آماری معنی دار نبود (05/0p>).
نتیجه گیریهر دو روش تمرینی باعث ایجاد تغییرات مثبت در فاکتورهای HDL، LDL و نسبت LDL/HDL شدند. انجام هر دو روش تمرینی به سالمندان و افراد در معرض خطر به ویژه نظامیان توصیه می شود؛ هر چند تمرینات استقامتی اثر بیشتر و خطرات کمتری به دنبال دارد.
کلید واژگان: سالمندی, بیماری های قلبی-عروقی, آترواسکلروز, تمرینات ورزشی, تمرین مقاومتی, تمرین استقاومتی, موشAIMSToday, cardiovascular diseases are one of the main causes of death. This study was conducted to compare the effect of resistance and endurance training on predictors of cardiovascular diseases and arteriosclerosis in aged male rats.
MATERIALS AND METHODSThe present study is an experimental and fundamental research with a control group conducted in 2021 in the basic science laboratory of Shahrekord University in Iran. Fifty elderly male Wistar rats with an average weight of 432.7±4.4 grams and an age of 23±2 months were randomly divided into five groups. The control group was divided into two resistance training groups (climbing a special ladder) and two continuous training groups (running on a treadmill), and they did the training protocols for eight weeks and five sessions every week. Data analysis was performed using a one-way analysis of variance and Bonferroni post hoc test with SPSS 22 software at p≤0.05 level.
FINDINGSThe results of the present study showed that the level of HDL increased significantly in all four training groups compared to the control group (p≤0.05). LDL level and LDL/HDL ratio decreased significantly in all four training groups compared to the control group (p≤0.05). The level of TC decreased significantly only in the high-intensity resistance training group (p≤0.05). Even though both training methods led to changes in the levels of TG, VLDL, ApoA1, ApoB, and ApoB/ ApoA1 ratio, these changes were not statistically significant (p>0.05). The difference between the two training methods was insignificant (p>0.05).
CONCLUSIONBoth training methods caused positive changes in HDL, LDL factors, and LDL/ HDL ratio. Performing both training methods is recommended for older adults and people at risk, especially the military, although endurance training has more effect and fewer risks.
Keywords: Aging, Cardiovascular Diseases, Atherosclerosis, Exercise, Resistance Training, Wistar Rats -
فصلنامه سالمند، پیاپی 71 (پاییز 1402)، صص 304 -325اهداف
توانایی گذر ایمن از پله عامل مهمی در استقلال و کیفیت زندگی سالمندان است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرینات ترکیبی بر عملکرد گذر از پله در سالمندان مرد از طریق بررسی پارامترهای مرکز فشار، تعادل، سرعت و میزان خودکارآمدی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه 30 مرد سالمند حداقل 60 ساله ساکن اصفهان در سال 1400، دارای استقلال عملکردی، سلامت ذهنی، توانایی انجام فعالیت های روزمره بدون استفاده از وسیله کمکی و بدون سابقه سقوط انتخاب شدند و به طور تصادفی و مساوی در 2 گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. طرح مطالعه در کمیته تخصصی اخلاق در پژوهش تایید شد و همه شرکت کنندگان فرم رضایت آگاهانه امضا کردند و حقوق آن ها در طول مطالعه محفوظ بود. تمرینات ترکیبی بر بهبود توانایی های ضروری برای گذر از پله شامل دامنه حرکتی، قدرت، توانی و تعادل متمرکز بود. گروه آزمایش تمرینات را به مدت 12 هفته انجام داد. پارامترهای مرکز فشار با استفاده از صفحه نیرو، زمان بالا رفتن و پایین آمدن از پله توسط سیستم تحلیل حرکت، عملکرد گذر از پله با آزمون زمان بالا و پایین رفتن از پله و میزان خودکارآمدی با مقیاس خودکارآمدی گذر از پله ارزیابی شد. اطلاعات با آزمون تحلیل واریانس ترکیبی در نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه وتحلیل شد (0/05≥P).
یافته هاتمرینات ترکیبی در کاهش پارامترهای مرکز فشار هنگام بالا رفتن و پایین آمدن از پله موثر بود (0/048≥P). زمان مرحله استقرار و زمان بالا رفتن و زمان پایین آمدن از پله پس از اجرای تمرینات کاهش یافت (0/034≥P). نتایج آزمون های زمان بالا و پایین رفتن از پله (0/002≥P) و خودکارآمدی گذر از پله (0/048≥P) بهبود عملکرد در گروه آزمایش نسبت به کنترل را نشان داد.
نتیجه گیرینتایج، تاثیرگذاری تمرینات ترکیبی در بهبود عملکرد گذر از پله در سالمندان را نشان داد. باتوجه به گستردگی موقعیت های گذر از پله در فعالیت های روزمره و پیچیدگی و خطر بالقوه آن برای سالمندان، به کارگیری ترکیبی از تمرینات کششی، مقاومتی، توانی و تعادلی برای بهبود عملگرد گذر از پله در سالمندان توصیه می شود.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, تعادل پاسچرال, گذر از پله, سالمند, سقوطObjectivesThe ability to safely walk up and down the stairs is an essential factor in older adults’ independence and quality of life. This study aims to investigate the effect of combined exercises on stair negotiation performance of older men.
Methods & MaterialsIn this randomized controlled clinical trial, 30 older men with at least 60 years of age living in Isfahan, Iran, in 2021 were selected who had functional independence, mental health, the ability to perform daily activities without using an assistive device, and without a history of falling. They assigned randomly to two parallel groups of intervention and control groups. Participants in the intervention group completed 12 weeks of combined exercise. The center of pressure (COP) parameters were measured by a force plate, and the time of stair ascending and descending was recorded by the Qualisys motion analysis system. The stair negotiation performance was evaluated by the timed up and down stairs (TUDS) test and the stair self-efficacy (SSE) scale. Data were analyzed by mixed ANOVA in SPSS software, version 24. The significance level was set at 0.05.
ResultsThe combined exercise program was effective in reducing the COP parameters during stairs ascending and descending (P<0.05). Stance time and time of ascending and descending decreased after the exercise (P≤0.034). The results of TUDS test (P≤0.002) and SSE scale (P≤0.048) showed improved performance in the intervention group compared to the control group.
ConclusionThe combined exercise program, by focusing on the factors such range of motion, strength, power, and balance, is effective in improving the stair negotiation performance of older men. Due to the prevalence of stair use in daily activities and its potential risk for older adults, this combined exercise program is recommended for older men.
Keywords: Exercise, Postural balance, Stair climbing, Older adults, Falling -
زمینه و هدف
پای پرانتزی یکی از ناهنجاری های اندام تحتانی می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر مروری بر تاثیر تمرینات ورزشی و ابزارهای حمایتی بر بیومکانیک حرکات انتقالی در افراد دارای پای پرانتزی بود.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع مقاله مروری می باشد. جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای سال 2010 تا ابتدای ماه مارس سال 2023 بود که در پایگاه های استنادیWOS ،SID ، Magiran،Scopus ، ISC، PubMed و Google Scholar صورت پذیرفت. 32 مقاله در ارتباط با تاثیر تمرینات ورزشی و ابزارهای حمایتی بر عارضه پای پرانتزی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
یافته هایافته های 4 مقاله مرتبط با تمرینات هوازی نشان دهنده افزایش اوج نیروهای عکس العمل زمین و نرخ بارگذاری بود. یافته های 6 مقاله نشان دهنده اثرات مثبت تمرینات مقاومتی-اصلاحی بر بهبود تعادل و زاویه Q بود. به علاوه، بررسی 2 مقاله نشان دهنده کاهش شدت ناهنجاری به دلیل استفاده مکرر از کفی طبی بود. هم چنین، تعداد 11 مقاله به اثرات مثبت ارتز، بریس و گوه پرداختند. در نهایت، تعداد 2 مقاله نشان دهنده افزایش زاویه Q و تعادل به واسطه استفاده از کنزیوتیپ بود. یکی از مقالات در حوزه تیپینگ نشان داد که استفاده از کنزیوتیپ می تواند قدرت عضلانی را کاهش دهد. 6 مقاله به نحوی به اثرات منفی پروتکل تمرینی و یا ابزارهای حمایتی اشاره کرده اند یا هیچ گونه اختلاف معنی داری گزارش نکرده اند.
نتیجه گیریبه نظر می رسد انجام تمرینات مقاومتی-اصلاحی به همراه استفاده مداوم از ابزارهای حمایتی در مقایسه با انجام تمرینات هوازی موثرتر باشد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, ابزارهای حمایتی, پای پرانتزی, کنزیوتیپBackground and ObjectivesGenu varum is one of the abnormalities of the lower limbs. The aim of the present study was to review the effect of exercise training and support tools on biomechanics of transitional movements in people with genu varum.
Materials and MethodsThe present study was a review article. The search for articles in Persian and Latin was from the beginning of 2010 to the beginning of March 2023, which was done in the citation databases of WOS, ISC, SID, Magiran, Scopus, PubMed, and Google Scholar. 32 articles related to the effect of exercise training and support tools on genu varum were analyzed.
ResultsFindings of four articles related to aerobic exercises showed an increase in peak reaction forces and loading rate. Findings of six articles showed the positive effects of resistance-corrective exercises due to the improvement of balance and Q angle. Results of two articles showed a reduction in the severity of the abnormality due to the frequent use of the medical floor. Eleven articles discussed the positive effects of orthosis, braces, and wedges. Two articles indicated the increase of Q angle and balance due to the use of kinesio taping. One article demonstrated that the use of kinesio taping can reduce muscle strength. Six articles mentioned the negative effects of the exercise protocol or support tools or have not reported any significant differences.
ConclusionIt appears that performing resistance-corrective exercises along with the continuous use of support tools is more effective compared to performing aerobic exercises.
Keywords: Exercises, Support devices, Genu varum, Kinesio taping -
سابقه و هدف
تمرینات ورزشی مختلف می تواند اثرات متفاوتی در کنترل و درمان بیماری دیابت داشته باشد، بر این اساس هدف از مطالعه مروری حاضر تحلیل مطالعات اخیر در ارتباط با اثر فعالیت های ورزشی مختلف بر شاخص های مرتبط با دیابت نوع 2 است.
مواد و روش هاجستجو در بانک های اطلاعاتی فارسی و لاتین PubMed، ScienceDirect،Google scholar، Magiran و SID با کلیدواژه های exercise training، resistance training،High- intensity interval training،diabetes، Insulin sensitivity و HbA1c، تمرین مقاومتی، تمرین تناوبی شدید، تمرین هوازی،تمرین ترکیبی، دیابت نوع 2 و حساسیت به انسولین برای بازیابی مقالات منتشر شده در بازه زمانی 2010 تا 2022 انجام شد.
نتایجدر مجموع از 140 مقاله در غربال اولیه، 35 مقاله مورد بررسی نهایی قرار گرفتند. تمرینات هوازی و به خصوص تمرینات با شدت بالا (HIIT) می تواند اثرات سریع تری در روند کنترل و کاهش قند خون بیماران داشته باشند، با این حال اثرات مثبت تمرینات مقاومتی برای بازده زمانی طولانی تری باقی می ماند.
نتیجه گیریاثرات سودمند انواع تمرینات ورزشی در کنترل شاخص های گلسیمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به اثبات رسیده است با این حال مطالعه حاضر نشان داد اثرات مفید تمرینات مقاومتی در مقایسه با تمرینات استقامتی می تواند برای زمان طولانی تری ماندگار باشد، لذا پیشنهاد می گردد متخصصین حوزه پزشکی و ورزشی در هنگام ارایه برنامه های تمرینی به بیماران دیابتی به اهمیت نوع و شکل تمرینات ورزشی اهتمام لازم را داشته باشند.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, دیابت نوع 2, مقاومت به انسولین, HbA1cFeyz, Volume:27 Issue: 3, 2023, PP 340 -354BackgroundDifferent sport exercises may have different effects on the control and treatment of diabetes. The aim of this review was to analyze the recent studies related to the effect of different sports activities on the indicators related to type 2 diabetes.
Materials and MethodsPersian and Latin databases of PubMed, ScienceDirect, Google Scholar, Magiran and SID were searched using the keywords, including exercise training, resistance training, high-intensity interval training, diabetes, insulin sensitivity, HbA1c, aerobic training and combined training to retrieve published papers during 2010-2022.
ResultsIn total, out of 140 papers in the initial screening, 35 papers were finally reviewed. Aerobic exercises and especially high-intensity interval training (HIIT) may have faster effects in the process of controlling and reducing blood sugar in patients, however, the positive effects of resistance exercises remain for a longer period.
ConclusionThe beneficial effects of various types of sport exercises in controlling the glycemic indices of patients with type 2 diabetes have been proven. However, the present study showed that the beneficial effects of resistance exercises compared to endurance exercises can last for a longer period. Thus, it is suggested that sport medicine experts should pay attention to the importance of the type and form of sport exercises when presenting exercise programs to patients.
Keywords: Exercise Trainings, Type 2 Diabetes, Insulin Resistance, HbA1c -
بیماری مزمن انسداد ریه و فعالیت ورزشی: با نگاه اجمالی به نقش سیستم ایمنی ذاتی در بیماری زایی و تاثیر تمرینات ورزشی بر آن ها(مطالعه روایی)زمینه و هدف
ایمنی ذاتی نقش مهمی را در بیماری مزمن انسداد ریه که به عنوان یک بیماری التهابی پیشرونده شناخته شده است، ایفا می کند. به دلیل گسترش این بیماری بیش از گذشته ضرورت پرداختن به فعالیت های ورزشی در بیماران مبتلا به انسداد مزمن ریه با توجه به اثرات ایمونولوژیک و فیزیولوژیک آن بر بهبود این بیماران مطرح شده است. در این مطالعه ضمن بررسی اثرات ایمنی ذاتی بر بیماری ذایی و تاثیر تمرینات ورزشی مختلف بر ایمنی ذاتی بیماران مبتلا به انسداد مزمن ریه، نسخه ورزشی مناسب برای انجام فعالیت ورزشی در دوران ابتلا به این بیماری ارایه شده است.
مواد و روش هادر این مطالعه مروری مقالات مرتطب از تمام پایگاه های اطلاعاتی شامل اسکوپوس، پابمد، گوگل اسکالر، سامانه همایش های معتبر علمی، مگیران و نورد مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در فرآیند جست و جو از کلید واژه های بیماری انسداد مزمن ریه، ایمنی ذاتی و بیماری مزمن انسداد ریه، تمرینات ورزشی و بیماری انسداد مزمن ریه استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی در نگارش مقاله، طبق دستورالعمل کمیته ملی اخلاق و آیین نامه COPE رعایت شده است.یافته هافعالیت های ورزشی مختلف از جمله تمرینات ترکیبی(هوازی، مقاومتی و تنفسی) با توجه با اثرات فیزیولوژیکی خود می توانند برای افزایش عملکرد ایمنی ذاتی در افراد مبتلا به بیماری مزمن انسداد ریه مفید باشند و به عنوان یک مکمل درمانی در کاهش و بهبود علایم بالینی و کاهش تنگی نفس و همچنین افزایش کیفیت زندگی در این بیماران مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیریبا توجه به گسترش بیماری انسداد مزمن ریه در جهان، پیشنهاد می شود از فعالیت های ورزشی با شدت و مدت مناسب برای کمک به بهبود بیماران استفاده شود.
کلید واژگان: بیماری مزمن انسداد ریه, ایمنی ذاتی, تمرینات ورزشی, تمرینات مقاومتی, تمرینات هوازی -
مقدمه
پای پرونیت، به عنوان یکی از ناهنجاری های رایج پا می تواند بیومکانیک اندام تحتانی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی چهارچوب علمی تحقیقات مرتبط با اعمال انواع پروتکل تمرینی بر عارضه پرونیشن پا بود و هم چنین انجام یک جمع بندی مطلوب و ارایه اطلاعات مناسب تری از تحقیقات پیشین می باشد.
در این مطالعه جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین در سال 2022-2019 پایگاه های استنادی WOS ، Magiran،Scopus ، PubMed، Springer و موتور جستجو Google Scholar صورت پذیرفت. تعداد 52 عنوان مقاله مرتبط بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و شرط اولیه ورود به مطالعه را داشتند. پس از بررسی مجدد مقالات تعداد 18 مقاله که با هدف بررسی اثرات پروتکل تمرینی بر مکانیک بدن طی حرکات انتقالی در افراد دارای عارضه پرونیت پا بود، انتخاب شد.نتیجه گیریبه نظر می رسد که انجام تمرینات ورزشی برای بهبود تعادل، تقویت عضلات چهارسرران، عدم تغییر زوایای مفاصل اندام تحتانی حین فعالیت موثر بوده است. لذا پیشنهاد می شود متخصصان علوم توانبخشی با بهره گیری از اصول و مبانی علم تمرین، فعالیت-های تقویتی را در روند بهبودی مبتلایان به پای پرونیت مدنظر قرار دهند.
کلید واژگان: پرونیشن پا, تمرینات ورزشی, الکترومایوگرافی, نیروهای عکس العمل زمینJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:31 Issue: 4, 2023, PP 6544 -6560IntroductionPronated foot, as one of the common foot abnormalities can affect the biomechanics of the lower extremity. The purpose of the present study was to investigate the scientific research related to the application of various exercise protocols on foot pronation complications, as well as to make favorable summary and provide more appropriate information from previous research. In this study, the search for articles in Persian and Latin languages in 2019-2022 was carried out on WOS, Magiran, PubMed, Springer databases, and Google Scholar. The number of 52 related articles was selected based on the inclusion and exclusion criteria. After another review on these papers, 18 articles that evaluated the effects of training protocols on body mechanics in individuals with pronated feet were selected.
ConclusionIt seems that performing exercise to improve balance, strengthening the quadriceps muscles, and not change the lower extremity joints angles during activity has been effective. Therefore, it is suggested that rehabilitation professionals consider reinforcement activities in the process of recovering pronated using the principles and science practice.
Keywords: Foot pronation, Sport training, Electromyography, Ground reaction force -
سابقه و هدف
اختلال در سیستم عصبی خودکار موجب عوارض قلبی-عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تمرینات ورزشی ترکیبی بر تغییرپذیری ضربان قلب 5 دقیقه (HRV-5min)، ظرفیت هوازی (VO2max) و شاخص گلایسمیک پسران مبتلا دیابت نوع 1 بود.
مواد و روش هادر تحقیق نیمه تجربی حاضر، 24 پسر نوجوان مبتلا به دیابت نوع 1 وابسته به انسولین و 12 پسر سالم هم سن با دامنه سنی 12 تا 18 سال انتخاب و به سه گروه سالم، دیابتی کنترل و دیابتی تمرین تقسیم شدند. گروه دیابتی تمرین، تمرینات ترکیبی را به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام دادند. متغیرهای خونی و متغیرهای قلبی 48 ساعت قبل و 72 ساعت پس از مداخله اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته هاپس از مداخله، افزایش معنی داری در متغیرهای VO2max، فرکانس بالا HRV (HF) و کاهش معناداری در متغیرهای ضربان قلب استراحت (HRrest)، نسبت فرکانس پایین به فرکانس بالا HRV (LF.HF) و شاخص گلایسمیک در گروه دیابتی تمرین مشاهده شد (0.05>P). همچنین، در بررسی بین گروهی اختلاف نتایج پیش آزمون با پس آزمون، تفاوت معنی داری در متغیرهای VO2max، HRrest، HF، LF.HF و شاخص های قندخون در گروه دیابتی تمرین با گروه های سالم و دیابتی کنترل مشاهده شد (0.05>P).
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد تمرینات ورزشی ترکیبی در کنار درمان وابسته به انسولین، به واسطه بهبود عملکرد شاخه پاراسمپاتیک دستگاه عصبی خودکار، به تقویت سیستم قلبی-عروقی (HRV) پسران مبتلا به دیابت نوع 1 کمک می کند.
کلید واژگان: تغییرپذیری ضربان قلب, تمرینات ورزشی, دیابت شیرین نوع 1, سلامت قلب و عروقBackground and ObjectiveDysfunction in the autonomic nervous system can cause cardiovascular complications in patients with type 1 diabetes (T1D). The present study aimed to investigate the effect of combined exercise training on heart rate variability (HRV-5min), aerobic capacity (VO2max), and glycemic index in boys with T1D.
Materials and MethodsIn this semi-experimental research, 24 adolescent boys with insulin-dependent T1D and 12 healthy boys of the same age with an age range of 12 to 18 years were selected and divided into three groups: healthy, control diabetic, and exercise diabetic. The exercise diabetic group performed combined exercises for 12 weeks, three sessions a week. Blood variables and cardiac variables were measured 48 h before and 72 h after the intervention. Dependent t-tests and one-way analysis of variance were used for statistical analysis.
ResultsAfter the intervention, a significant increase in VO2max variables, high frequency HRV (HF) and a significant decrease in Resting Heart Rate Variables (HRrest), the ratio of low frequency to high frequency HRV (LF.HF) and glycemic index were observed in the exercise diabetic group (P<0.05). In addition, in the inter-group analysis of the difference between the pre-test and post-test results, a significant difference was observed in VO2max, HRrest, HF, LF.HF, and blood glucose indices in the exercise diabetic group compared to the healthy and diabetic control groups (P<0.05).
ConclusionOur results showed that combined exercise training along with insulin-dependent treatment could help to strengthen the cardiovascular system (HRV) in boys with T1D by improving the function of the parasympathetic branch of the autonomic nervous system.
Keywords: Cardiovascular Health, Diabetes Mellitus Type 1, Exercise, Heart Rate Variability -
مقدمه و هدف
با توجه به شیوع بیماری آلزایمر که رایج ترین شکل زوال عقل است و عدم وجود درمان قطعی برای آن، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین هوازی به همراه مصرف عصاره زعفران بر بیان ژن های Bax، Bcl-2 و Caspase-3 در موش های نر آلزایمری بود.
روش کاردر مطالعه تجربی حاضر، 48 موش نر بالغ به صورت تصادفی به 6 گروه کنترل، آلزایمر، آلزایمر و ورزش هوازی، آلزایمر و ورزش هوازی و عصاره، آلزایمر و عصاره و همچنین گروه کنترل و ورزش هوازی تقسیم شدند. مدل آلزایمر با تزریق آمیلویید بتا 42-1 در هیپوکمپ ایجاد شد. تمرینات هوازی شامل 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 8 هفته انجام شد. تعیین میزان بیان ژن های موردنظر از روش Real Time PCR استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و از آزمون تعقیبی تام هن استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد بعد از 8 هفته تمرین هوازی بیان ژن Bax در گروه های مداخله نسبت به گروه آلزایمر کاهش معنی دار یافت (0/05>p). همچنین Caspase-3 در گروه آلزایمر و ورزش هوازی و گروه آلزایمر و ورزش هوازی و عصاره نسبت به گروه آلزایمر کاهش معنی دار داشتند (0/05>p). بیان ژن Bcl-2 در گروه آلزایمر و ورزش هوازی و گروه آلزایمر و ورزش هوازی و عصاره نسبت به گروه آلزایمر افزایش معنی داری را نشان دادند (0/05>p).
نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرین هوازی و مصرف عصاره زعفران موجب تغییر در بیان ژن های دخیل در آپوپتوز در موش صحرایی نر آلزایمری می گردد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, زعفران, Bcl-2, Caspase-3, آلزایمرIntroductionConsidering the prevalence of Alzheimer's disease, which is the most common form of dementia, and the lack of a definitive treatment for it, the purpose of this study is to investigate the effect of exercise training with the consumption of saffron extract on the expression of Bax, Bcl-2, and Caspase-3 genes in male rats with Alzheimer's disease.
Materials and MethodsIn this experimental study, 48 adult male rats were randomly divided into 6 groups: control, Alzheimer, Alzheimer and endurance training, Alzheimer and endurance training and extract, Alzheimer and extract, and the control and endurance training group. The Alzheimer's model was created by injecting amyloid beta 42-1 into the CA1 region of the hippocampus. Aerobic exercises, including 3 training sessions per week, were performed on alternate days for 8 weeks. The Real-Time PCR method was used to determine the expression level of the desired genes. Two-way analysis of variance and Tomhane's post hoc test were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that after 8 weeks of aerobic training, the Bax gene expression in the intervention groups significantly decreased compared to the Alzheimer's group (p<0.05). Also, Caspase-3 in Alzheimer and endurance training, and Alzheimer and endurance training and extract group had a significant decrease compared to Alzheimer's group (p<0.05). Bcl-2 gene expression in Alzheimer and endurance training, and Alzheimer and endurance training and extract showed a significant increase compared to Alzheimer's group (p<0.05).
ConclusionIt seems that aerobic exercise and consumption of saffron extract improve the factors involved in apoptosis in Alzheimer's male mice.
Keywords: Exercise, Saffron extract, Bcl-2, Caspase-3, Alzheimer -
مقدمه آسم یک بیماری التهابی مزمن است که با علایم تنفسی، انسداد متغیر راه هوایی، واکنش بیش از حد راه هوایی و التهاب راه هوایی مشخص می شود. در تحقیق حاضر به نقش تمرینات ورزشی و مکمل های آنتی اکسیدانی در بیماری آسم پرداخته شده است.روش کار با استفاده از چندین پایگاه اطلاعاتی مشتمل Google Scholar، Web of Science، Science Direct، Pupmed، Scopus و با استفاده از عناوین بیماری آسم و نام انواع آنها و اسامی مرتبط برای کلید واژه های بیماری آسم تا پایان سال 2021 جستجو صورت گرفت. نتیجه گیریبا تمرکز بر روی تاثیرات تمرینات ورزشی و نقش مکمل های آنتی اکسیدانی که در مطالعات مختلف مورد استفاده قرار گرفته است می توان گفت که بسیاری از مطالعات در مورد شرطی سازی ورزش در بیماران مبتلا به آسم شامل روش ها و معیارهای پیامد متفاوتی است، اکثریت قریب به اتفاق مطالعات ظرفیت ورزش های ایمن را برای افراد مبتلا به آسم نشان می دهد. چندین مکانیسم پاتوفیزیولوژیک پیشنهادی وجود دارد که مسیول اثرات کاهش فعالیت بر روی عملکرد ریه بیماران مبتلا به آسم است. علاوه بر دستورالعمل های معمول مدیریت، پزشکان باید به بیماران مبتلا به آسم فعالیت های ورزشی بخصوص هوازی منظم و تنفسی را برای مزایای سلامت عمومی و بهبود احتمالی علایم آسم توصیه کنند. همچنین ریه های بیماران مبتلا به آسم به دلیل تولید گونه های فعال اکسیژن و نیتروژن در معرض استرس اکسیداتیو قرار دارند. بنابراین این بیماران می توانند با اصلاح رژیم غذایی موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی شود.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, مکمل های آنتی اکسیدانی, بیماری آسمIntroductionAsthma is a chronic inflammatory disease characterized by respiratory symptoms, variable airway obstruction, airway hyperresponsiveness, and airway inflammation. In the current research, the role of exercise and antioxidant supplements in asthma has been discussed.
Materials and MethodsUsing several databases including Google Scholar, Web of Science, Science Direct, Pupmed, Scopus and using the titles of asthma and the names of their types and related names for the keywords of asthma until the end of 2021, a search was made.
ConclusionFocusing on the effects of exercise training and the role of antioxidant supplements that have been used in various studies, it can be said that many studies on exercise conditioning in patients with asthma include different methods and outcome measures, the vast majority Studies show the potential of safe exercise for people with asthma. There are several proposed pathophysiological mechanisms responsible for the effects of reduced activity on lung function in patients with asthma. In addition to the usual management guidelines, physicians should recommend exercise activities, especially regular aerobic and breathing exercises, to patients with asthma for general health benefits and possible improvement of asthma symptoms. Also, the lungs of asthmatic patients are exposed to oxidative stress due to the production of active oxygen and nitrogen species. Oxidative stress may also cause inactivation of antioxidant enzymes, resulting in increased apoptosis, loss of airway epithelial cells, and airway remodeling. For this reason, it is necessary to cover this deficiency in these patients.
Keywords: Exercise training, antioxidant supplements, Asthma -
زمینه و هدف
بیماری حرکت یک پاسخ طبیعی و موقت در برابر محرک های حرکتی ناآشناست که باعث کاهش عملکرد در وظایفی پیچیده و با نیاز به توجه مداوم، می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین منتخب ورزشی بر بیماری حرکت در خلبانان و خدمه پرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود.
روش ها:
در این مطالعه 20 دانشجوی رشته خلبانی دانشگاه نیرو هوایی شهید ستاری ارتش جمهوری اسلامی ایران با میانگین (سن 1/31±21/10 سال، قد 5/77±173/32 سانتی متر، وزن 8/23±70/27 کیلوگرم) به طور داوطلبانه پس از تکمیل پرسشنامه بیماری حرکت، بر اساس میانگین سن و نمرات آزمون صندلی بارانی، به دو گروه مساوی تمرین و کنترل (تعداد=10) تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت چهار هفته و هر هفته چهار جلسه، تمرینات ورزشی را اجرا کردند. پس آزمون بعد از گذشت 72 ساعت از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی در سطح معنی داری (0/05<p) تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها:
پس از چهار هفته مداخله ورزشی، نتایج درون گروهی افزایش معناداری را در متغیر میزان تحمل بیماری حرکت تنها در گروه تمرینی نشان داد (0/001=P). همچنین نتایج بین گروهی نشان دهنده تفاوت معنی دار بین دو گروه تمرین و کنترل در مقادیر پس آزمون بود (037/0 =P).
نتیجه گیری:
مطابق نتایج تحقیق حاضر، تمرینات ورزشی منتخب با تحریک سیستم بینایی-دهلیزی و وستیبولار، می تواند موجب افزایش معنا داری در تحمل بیماری حرکت در خلبانان شود. بنابراین بر اساس این یافته ها توصیه می گردد خلبانانی که حین پرواز دچار علایم بیماری حرکت می شوند با انجام مداخلات ورزشی پیشنهاد شده، به بهبود شرایط حاضر کمک کنند.
کلید واژگان: بیماری حرکت, خلبان, ورزش, تمرینات ورزشی, سیستم وستیبولارJournal of Military Medicine, Volume:24 Issue: 9, 2023, PP 1566 -1578Background and AimMotion sickness is a natural and temporary response to unfamiliar motor stimuli which reduces performance in complex tasks that require constant attention. The aim of this research was to study the effect of a special exercise training period on motion sickness in the pilots and flight crews of the Army of the Islamic Republic of Iran.
MethodsIn this study, 20 pilot students of Shahid Sattari Army Air Force of the Islamic Republic of Iran with an average (age of 21.10±1.31 years, weight of 70.27±8.23 kg, height of 173.32±5.77 cm) participated voluntarily. After completing the motion sickness questionnaire and based on the average age and scores of the rain seat test, they were divided into two equal training and control groups (n=10). The training group performed exercise training for four weeks (four sessions per week). The post-test was done after 72 hours from the last training session. The data were analyzed using SPSS version 24 software in two descriptive and inferential sections at a significant level (P<0.05).
ResultsAfter four weeks of exercise intervention, the intragroup results showed a significant increase in the motion sickness tolerance variable only in the training group (P=0.001). Also, the intergroup results showed a significant difference between both training and control groups in the post-test (P=0.037).
ConclusionAccording to the results, the special exercise training can cause a significant increase in motion sickness tolerance in pilots; by stimulating the visual-vestibular and vestibular systems. Therefore, based on these findings, it is recommended that the pilots who experience symptoms of motion sickness while flying, help to improve the current conditions by performing the suggested exercise interventions.
Keywords: Motion Sickness, Pilot, Exercise, Exercise Training, Vestibular System -
سابقه و هدف
بیماری پارکینسون یکی از شایع ترین اختلالات تحلیل برنده سیستم عصبی مرکزی است که باعث کندی حرکت، لرزش، بی ثباتی وضعیتی، کاهش تعادل و اختلال سیستم اعصاب خودکار می شود. هدف این پژوهش بررسی یک دوره تمرین منتخب تعادلی بر عملکرد فیزیولوژیکی، حرکتی و تعادلی بیماران پارکینسون بود.
مواد و روش ها:
در این مطالعه مداخله ای، 30 بیمار زن مبتلا به پارکینسون در مرحله 3-1 بیماری براساس مقیاس (H&Y)، مراجعه کننده به بیمارستان علی ابن ابیطالب زاهدان، به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب و در دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی علاوه بر درمان دارویی، به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه 60 دقیقه ای به فعالیت پرداختند. بیماران گروه کنترل فقط پیگیری شدند. مطالعه از نوع مداخله ی قبل و بعد بود. ارزیابی با استفاده از شاخص های تعادلی Berg (Berg balance scale)، دینامومتر دیجیتال پا وکمر و تست بلند شدن و رفتن زمان دار (Timed up and go یا TUG) در ابتداو انتهای دوره به عمل آمد. به منظور بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، جهت بررسی همگنی واریانس دو گروه از آزمون لون و برای اختلافات بین میانگین ها از آزمونt وابسته استفاده شد و با نرم افزار 22SPSS آنالیز شد.
یافته ها:
میانگین نمره Berg بیماران پس از مداخله 10/28±48/69 به طور معنی داری افزایش یافت (0/05>P). میانگین قدرت عضلات پا پس از مداخله 0/092±0/456 افزایش یافت (0/05>P). هم چنین میانگین TUG پس از مداخله 3/63±18/14 به طور معنی داری کاهش یافت (0/05>P).
استنتاجبه نظر می رسد انجام تمرینات تعادلی منجر به افزایش تعادل و قدرت عضلات پا وکاهش زمان برخاستن و راه رفتن در بیماران پارکینسونی می گردد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, عملکرد فیزیولوژیکی, حرکتی, تعادلی, بیماری پارکینسونBackground and purposeParkinson's disease (PD) is a neurodegenerative disorder of the central nervous system which leads to slowness of movement, tremor, postural instability, reduced balance, and autonomic nervous system disorders. The aim of this study was to investigate the effect of selected balance training on physiological, motor and balance performance in patients with PD.
Materials and methodsThis pre-post design interventional study was performed in 30 female patients at PD stages 1-3 based on Hoehn and Yahr scale who were willing to participate in our study. They were selected via purposive sampling in Zahedan Ali Ibn Abitaleb Hospital and divided into two groups (n= 15). The intervention group in addition to medications had balance training 3 sessions/week ×60 min for 8 weeks while patients in the control group were only followed up. Evaluation was performed at the beginning and end of the study using Berg Balance Scale (BBS), leg muscle strength, and the Timed Up and Go (TUG) test. In order to evaluate the normality of data distribution, homogeneity of variance between the two groups, and differences between means, we applied Kolmogorov-Smirnov test, Leven test, and dependent t-test, respectively using SPSS V22.
ResultsAfter the intervention, mean BBS score showed significant increase (48.69±10.28, P<0.05) and we observed significant improvement in the mean score for leg muscle strength (0.456±0.092, P<0.05). In this study, mean TUG was found to significantly decrease after the intervention (18.14±3.63, P<0.05).
ConclusionIt seems that balanced exercises lead to increased balance, leg muscle strength, and reduced TUG in patients with Parkinson's disease.
Keywords: exercise training, physiological function, motor, balance, Parkinson's disease -
سابقه و هدف
با توجه به خواص آنتی اکسیدانی فعالیت بدنی، هدف مطالعه ی حاضر بررسی تاثیر تمرینات ورزشی با شدت مختلف بر استرس اکسیداتیو و ظرفیت کل آنتیاکسیدانی در موشصحرایی تیمار شده با داروی سیسپلاتین بود.
مواد و روش ها:
در این مطالعه تجربی 24 سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر به طور تصادفی به 4 گروه (کنترل، کنترل سیس پلاتین، سیس پلاتین به همراه MICT و سیس پلاتین به همراه HIIT) تقسیم شدند. در گروههای سیس پلاتین 5/5 میلیگرم/کیلوگرم داروی سیس پلاتین در داخل صفاقی تزریق گردید. گروه های تمرینی نیز تمرینات را به مدت 10 هفته اجرا کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، سرم خون موش های صحرایی جهت بررسی متغیرهای مورد نظر جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معناداری 05/0≤ pبررسی شدند.
یافته ها:
در این پژوهش تزریق سیس پلاتین موجب افزایش معنادار مالوندیآلدیید (MDA) (0/019=P)، کاهش معنادار ظرفیت کلآنتیاکسیدانی (TAC) (0/014=P) و کاهش معنادار کاتالاز (CAT) (0/001=P) در گروه کنترل نسبت به کنترل سیس پلاتین شد. هم چنین مالوندیآلدیید (MDA) در گروه ها سیس پلاتین به همراه MICT (0/001=P) و گروه ها سیس پلاتین به همراه HIIT (0/001=P) نسبت به گروه کنترل سیس پلاتین کاهش معنادار مشاهده شد. علاوه بر این کلآنتیاکسیدانی (TAC) در گروه سیس پلاتین به همراه HIIT (0/66=P) نسبت به گروه کنترل سالم تفاوت معنادار مشاهده نشد. هم چنین کاتالاز (CAT) در گروه ها سیس پلاتین به همراه MICT (0/12=P) و گروه ها سیس پلاتین به همراه HIIT (0/177=P) نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد.
استنتاجبه نظر می رسد تمرین ورزشی با شدت مختلف می تواند بر کاهش شرایط استرس اکسیداتیو ناشی از داروی سیس پلاتین در موش های صحرایی موثر باشد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, سیس پلاتین, استرس اکسیداتیو, مالون دی آلدهیدBackground and purposeConsidering the antioxidant properties of physical activity, the aim of the present study was to investigate the effect of moderate-intensity continuous training (MICT) and high-intensity intermittent training (HIIT) on oxidative stress and total antioxidant capacity in rats treated with cisplatin.
Materials and methodsIn this experimental study, 24 male laboratory rats were randomly divided into four groups (control, control cisplatin, cisplatin + MICT, and cisplatin + HIIT). In cisplatin groups, 5.5mg/kg cisplatin was injected intraperitoneally. The training programs continued for 10 weeks. Twenty four hours after last training session, blood serum of rats was collected to examine the study variables. Data were analyzed using one-way analysis of variance.
ResultsIn this study, cisplatin caused significant increase in malondialdehyde (MDA) (P=0.019), significant decrease in total antioxidant capacity (TAC) (P=0.014), and significant decrease in catalase (CAT) (P=0.001) in the control group compared to the cisplatin control group. MDA showed significant reduction in cisplatin+ MICT group (P=0.001) and cisplatin + HIIT group (P=0.001) compared to the cisplatin control group. Findings showed no significant difference in TAC between cisplatin + HIIT group and healthy controls (P=0.66). CAT in cisplatin + MICT group (P=0.12) and in cisplatin + HIIT group (P=0.177) was not found to be significantly different with that of the control group.
ConclusionIt seems that exercise at different intensities can be effective in reducing oxidative stress caused by cisplatin in rats.
Keywords: exercise, cisplatin, oxidative stress, malondialdehyde -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و پنجم شماره 6 (پیاپی 186، بهمن و اسفند 1401)، صص 2405 -2429
مقدمه آسم یک بیماری التهابی مزمن است که با علایم تنفسی، انسداد متغیر راه هوایی، واکنش بیش از حد راه هوایی و التهاب راه هوایی مشخص میشود. برای بهبود این بیماری از تمرینات ورزشی و مکملهای آنتی اکسیدانی میتوان استفاده کرد. در تحقیق حاضر مروری به تاثیر تمرینات ورزشی و مکمل های آنتی اکسیدانی در بیماران مبتلا به آسم پرداخته شده است.روش کار با استفاده از چندین پایگاه اطلاعاتی مشتمل Google Scholar، Web of Science، Science Direct، Pupmed، Scopus و با استفاده از عناوین بیماری آسم و نام انواع آنها و اسامی مرتبط برای کلید واژههای بیماری آسم تا سال 2022 جستجو صورت گرفت. در ابتدا با محدود کردن جستجو، مطالعات غیر مرتبط و تکراری حذف، و پس از بررسی عناوین، چکیده ها و متون کامل غربالگری و مطالعات مناسب به تحقیق حاضر وارد شدند. نتیجه گیریبا تمرکز بر مطالعاتی که به نقش تاثیرات تمرینات ورزشی و مکملهای آنتی اکسیدانی در بیماران مبتلا به آسم پرداختند میتوان گفت که ورزش در این بیماران از طریق مکانیسم های پاتوفیزیولوژیکی توانسته است در کاهش اثرات مضر بیماری آسم ایفای نقش کنند. به طوری که تمرینات منظم هوازی و تنفسی در بهبود این بیماری توصیه شده است. همچنین بافت ریه بیماران مبتلا به آسم به دلیل تولید گونه های فعال اکسیژن و نیتروژن در معرض استرس اکسیداتیو قرار دارد. به همین دلیل با در نظر گرفتن کاهش آنزیمهای آنتی اکسیدانی افزایش آپوپتوز، ریزش سلولهای اپیتلیال راه هوایی و کاهش بازسازی راه هوایی را شاهد خواهیم بود. لذا مطالعات به نقش مثبت مصرف آنتی اکسیدان ها در بیماران مبتلا به آسم اشاره کرده اند.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, بیماران مبتلا به آسم, ویتامین ها, ملاتونین, سلنیم, گلوتاتیون, سیستئین, کوآنزیم Q10, چای سبزIntroductionAsthma is a chronic inflammatory disease characterized by respiratory symptoms, variable airway obstruction, airway hyperresponsiveness, and airway inflammation. In the present study, a review of the effect of exercise and antioxidant supplements in patients with asthma has been discussed.
Materials and MethodsUsing several databases including Google Scholar, Web of Science, Science Direct, PubMed, and Scopus, and using the titles of asthma and the names of their types and related names for the keywords of asthma until 2022, a search was made. At first, by limiting the search, irrelevant and repeated studies were removed, and after reviewing the titles, abstracts, and full texts, suitable studies were included in the current research.
ConclusionFocusing on studies that focused on the effects of exercise and antioxidant supplements in patients with asthma, it can be said that exercise in these patients through pathophysiological mechanisms has been able to play a role in reducing the harmful effects of asthma. So that regular aerobic and breathing exercises are recommended to improve this disease. Also, the lung tissue of asthmatic patients is exposed to oxidative stress due to the production of reactive oxygen and nitrogen species. For this reason, taking into account the reduction of antioxidant enzymes, we will see an increase in apoptosis, the loss of airway epithelial cells, and a decrease in airway regeneration. Therefore, studies have pointed to the positive role of antioxidants in patients with asthma.
Keywords: Exercises, Patients with asthma, Vitamins, Melatonin, Selenium, Glutathione, Cysteine, Coenzyme Q10, green tea -
مقدمه و اهداف:
تحرک نداشتن کافی در کم توانان ذهنی باعث اختلال در تعادل آن ها می شود؛ بنابراین هدف از مطالعه مروری حاضر بررسی اثر مداخلات حرکتی بر بهبود تعادل کم توانان ذهنی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه، مرور جامعی در رابطه با بررسی اثر مداخلات حرکتی بر بهبود تعادل کم توانان ذهنی با جست وجو در پایگاه های پاب مد، گوگل اسکالر و ساینس دایرکت با کلید واژه های Balance ، Equilibrium ،Balance in Intellectual Disability Balance in Mentally Retarded ، Intellectual Disabled و همچنین در پایگاه های فارسی مگاپیپر، ایرانداک، مگیران، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مدلیب و ایران مدکس از سال 2000 تا فوریه 2021 انجام شد. در این جست وجو از 2 زبان فارسی و انگلیسی استفاده شد. پس از گردآوری نتایج جست وجو، ابتدا عنوان و سپس خلاصه مقالات مطالعه شد. چناچه مقالات با معیار ورود و خروج هم خوانی داشت، از نتایج آن ها در مطالعه مروری حاضر استفاده و در غیر این صورت کنار گذاشته شد.
یافته هادر جست وجوی متون، مجموعا 110 مقاله یافت شد که پس از حذف موارد مشابه، از میان مقالاتی که ارتباط بسیار نزدیکی با موضوع مورد بررسی را داشتند، 44 مقاله (18 مقاله فارسی و 26 مقاله انگلیسی) برای مطالعه حاضر انتخاب شدند.
نتیجه گیریبا مرور مطالعات مشخص شد که انجام مداخلات حرکتی در بیشتر تحقیقات باعث بهبود تعادل کم توانان ذهنی می شود. البته باتوجه به محدودیت های موجود در مطالعات انجام شده نتیجه گیری مطالعه حاضر باید با احتیاط تفسیر شود. اگرچه این نتایج می تواند به مربیان، معلمین ورزش، فیزیوتراپیست ها و درمانگران در بهبود تعادل کم توانان ذهنی کمک کند، اما به مطالعات بیشتر و دقیق تر در این زمینه احتیاج است.
کلید واژگان: مداخلات حرکتی, کم توانان ذهنی, تمرینات ورزشی, تعادل ایستا, تعادل پویاBackground and AimsInadequate mobility in intellectual disability causes imbalance. Therefore, the purpose of this review was to investigate the effect of motor interventions on improving the balance of intellectual disability.
Methods :
In this study, a comprehensive review of the effect of motor interventions on improving the balance of the intellectual disability was done by searching the Google Scholar, PubMed, and ScienceDirect databases with the keywords balance, equilibrium, balance in intellectual disability, balance in mentally retarded, intellectual disabled, and also Persian databases of Google Scholar, Megapaper, IranDoc, Magiran, SID, MedLib and IranMedex from 2000 to February 2021. In this search, two languages, Persian and English, were used. After collecting the search results, first, the title and then the abstract of the articles were studied. If the articles complied with the inclusion and exclusion criteria, their results were used in the present review study and otherwise discarded.
Results:
In the search of texts, a total of 110 articles were found and after deleting similar cases, 44 articles (18 Persian articles and 26 English articles) were selected from the articles that were very closely related to the studied subject.
Conclusion :
A review of studies has shown that performing motor interventions in most studies improves the balance of intellectual disability. However, due to the limitations of the studies, the conclusions of the present study should be interpreted with caution. Although these results can help coaches, exercise teachers, physiotherapists, and therapists improve the balance of intellectual disability, more detailed studies are needed.
Keywords: motor interventions, Exercise, Intellectual disability, Static balance, dynamic Balance -
سابقه و هدف
فعالیت ورزشی می تواند تغییرات هماتولوژیک مختلفی ایجاد کرده و بر شاخص های خونی تاثیرگذار باشد؛ در این میان تمرینات یوگا یکی از کاربردی ترین تمرینات در این زمینه می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه تمرینات آسانا و پرانایاما بر شاخص های هماتولوژیک زنان کوهنورد انجام شد.
مواد و روشهااین تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و دو گروه تجربی انجام شد. به همین منظور 16 کوهنورد زن سالم با دامنه سنی 20 تا 45 سال به صورت تصادفی در دو گروه تمرینات پرانایاما و آسانا تقسیم شدند. دستورالعمل تمرینی شامل 8 هفته(3 جلسه در هفته) تمرینات آسانا و پرانایاما بود. در انتهای تمرینات، شاخصهای هماتولوژیک مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای حاصل با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس در سطح 05/0 < p تحلیل شدند.
یافتهها:
بین دو گروه تنها در شاخص تعداد گلبولهای قرمز (آسانا: 76/0±69/5، پرانایاما: 62/0 ± 86/4) تفاوت معنادار مشاهده شد به طوری که در گروه آسانا نسبت به پرانایاما افزایش داشت (015/0=p) در سایر شاخصها (MCH ، MCV ، MCHC) لوکوسیتها، میزان هموگلوبین و درصد هماتوکریت تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیریبین تمرینات آسانا و پرانایاما اختلاف چندانی در شاخصهای هماتولوژیک مشاهده نشد. احتمالا از آن جا که تمرینات آسانا خود با ریتم تنفس و دم و بازدم همراه است، در تاثیرگذاری بر مقادیر هماتولوژیک مشابه با پرانایاما بوده است. ولی از آن جا که شدت تمرین در گروه آسانا بیشتر از گروه پرانایاما بوده است در تعداد گلبولهای قرمز برتری نسبی، نسبت به تمرینات پرانایاما مشاهده شد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, هماتولوژی, یوگاBackground and ObjectivesExercise can cause various hematological changes and affect some blood parameters; among these, yoga exercises are one of the most practical exercises in this field. So the present study was conducted to compare Asana and Pranayama exercises on the hematological characteristics of women climbers.
Materials and MethodsThe present study was semi-experimental with pre-test and post-test design and 2 experimental groups. For this purpose, 16 healthy women climbers with an age range of 20 to 45 years were purposefully selected and randomly divided into two groups of Pranayama and Asana exercises. The Asana and Pranayama protocol were performed for 8 weeks (3 days a week). At the end, the hematologic parameters were measured. The collected data were analyzed using ANCOVA test at the significance level of p < 0.05.
ResultsThere was a significant difference between the two groups only in RBC (Asana: 5.69 ± 0.76, Pranayama:4.86 ± 0.62) while it was increased in Asana compared to Pranayama (p = 0.015). However, no statistically significant difference was observed in other indices (MCV, MCH, MCHC, leukocytes, hemoglobin and Percentage of hematocrit).
ConclusionsThere was little difference between the two training exercises of Asana and Pranayama in hematologic parameters. Maybe since the abdominal breathing is included in Asana exercise, it presented similarly to Pranayama in hematologic indices. However, Asana was superior in RBC number calculation.
Keywords: Exercise Training, Hematology, Yoga -
سابقه و هدف
این مطالعه مروری فرا تحلیل، با هدف بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر روی عملکرد اجرایی و شاخص های فیزیولوژیک در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: جهت شناسایی مطالعات انجام شده کلمات کلیدی مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی پاب مد، وب آو ساینس و اسکوپوس جستجو گردید و کلیه مطالعاتی که در این زمینه به چاپ رسیده بودند، استخراج شد. پس از غربالگری مقالات، 22 مطالعه که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، وارد فرا تحلیل شدند.یافته هابراساس یافته های این فرا تحلیل تمرینات مقاومتی تاثیر معناداری روی آزمون 6 دقیقه پیاده روی (0/028 =P ،32/04 - = Difference in means)، تعادلی برگ (0/018 = P 2/37 - = Difference in means)، قدرت پنجه دست (0/001 = P ، 2/05 - = Difference in means) و همچنین آزمون عملکردی سرعت راه رفتن در مبتلایان به سکته مغزی ایسکمیک دارد (0/101 = P ، 0/089 - = Difference in means). اما، تمرینات مقاومتی تاثیر معنی داری روی آزمون بلند شدن و راه رفتن در مبتلایان به سکته مغزی ایسکمیک ندارد (0/192 = P ، 2/27 - = Difference in means). از طرفی بر اساس یافته های حاصل از چند شاخص فیزیولوژیک مختلف در چند زیر گروه، متشکل از شاخص توده بدنی (BMI)، TC، HDL-C و LDL-C می توان نتیجه گرفت که تمرینات مقاومتی بر روی شاخص های فیزیولوژیک بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک تاثیر معنی داری ندارد (0/642 = P ، 0/02 - = Difference in means).
استنتاجتمرینات ورزشی مقاومتی، عملکرد بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک را بهبود می بخشد که این بهبود هم در بالا تنه و هم در پایین تنه رخ می دهد، اما تمرینات مقاومتی منجر به بهبود شاخص های فیزیولوژیک در بیماران سکته مغزی ایسکمیک نشد.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, عملکرد اجرایی, تمرین مقاومتی, شاخص های فیزیولوژیک, سکته مغزی ایسکمیکBackground and purposeThis meta-analysis review aimed to investigate the effect of resistance training on functional performance and physiological factors in patients with ischemic stroke.
Materials and methodsThe search was conducted in PubMed, Web of Science, and Scopus using related keywords. All articles were reviewed, but 22 studies that met the inclusion criteria were included after screening.
ResultsBased on findings, resistance training had a significant effect on the Six-minute Walk Test (difference in means= -32.04, P= 0.028), the Berg Balance Scale (difference in means= -2.37, P= 0.018), handgrip strength test (Difference in means= -2.05, P= 0.001), and Gait Speed (difference in means= -0.089, P= 0.101) in patients with ischemic stroke. However, resistance training did not significantly affect the Up and Go Test (difference in means= -2.27, P= 0.192) in these patients. On the other hand, according to several physiological indicators in different subgroups, including body mass index, TC, HDL-C, and LDL-C, resistance training did not have a significant effect (difference in means= 0.02, P= 0.642) in patients with ischemic stroke.
ConclusionResistance training improves the performance of patients with ischemic stroke. This improvement occurs in both the upper and lower body, but resistance training did not improve physiological parameters in ischemic stroke patients.
Keywords: exercise training, functional performance, resistance training, physiological factors, ischemic stroke -
زمینه و هدف
توانبخشی شناختی و کاربرد تمرینات ورزشی یکی از مسایلی است که میتواند به بهبود شاخصهای کارکردهای اجرایی کودکان نارساخوان کمک کند و زندگی فردی و اجتماعی آنها را ارتقا بخشد؛ ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تمرینات ورزشی (هوازی، ایروبیک و فیتنس) بر کارکردهای اجرایی برنامهریزی و حافظه کاری در کودکان نارساخوان صورت گرفت.
روشبررسی:
روش این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر و پسر مراجعهکننده به باشگاه درخت سپید و کلینیک روانشناسی ذهنآرا شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که 24 نفر داوطلب واجد شرایط با روش نمونهگیری دردسترس وارد مطالعه شدند. سپس بهصورت تصادفی دوازده نفر در گروه آزمایش و دوازده نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، 1384)، آزمون برج لندن (شالیس، 1982) و آزمون ان-بک (کرچنر، 1958) بود. مداخله تمرینات ورزشی ازجمله فیتنس، تناسباندام و هوازی بهمدت سه ماه، سه جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت برای شرکتکنندگان گروه آزمایش اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تی مقایسه میانگینهای دو گروه مستقل در نسخه 24 نرمافزار SPSS در سطح معناداری 0٫05 صورت گرفت.
یافتهها:
نتایج نشان داد، پس از حذف اثر پیشآزمون، بین گروه آزمایش و گروه گواه در پسآزمون، در میانگین نمرات متغیرهای کارکردهای اجرایی برنامهریزی (0٫002=p) و حافظه کاری (0٫038=p) تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری:
براساس یافتههای پژوهش نتیجه گرفته میشود، تمرینات ورزشی در کودکان نارساخوان قابلیت کاربرد دارد و بر بهبود کارکردهای اجرایی برنامهریزی و حافظه کاری آنها اثربخش است.
کلید واژگان: تمرینات ورزشی, کارکردهای اجرایی, برنامه ریزی, حافظه کاری, نارساخوانیBackground & ObjectivesDyslexia is the most common type of learning disability, with 80% of children with learning disabilities being dyslexic. Research has shown that people with learning disabilities have difficulty with executive functions that help a person pay attention to important aspects of the task and plan to complete it. One of the processes of executive functions is the ability to plan, which is the ability to achieve the goal systematically. Another process of executive functions is working memory, which is important for reasoning and guidance, decision–making, and behavior. Evidence has shown that exercise is a good way to treat many disorders and problems. Exercise can be combined with other therapies and has beneficial effects on executive functions such as planning, working memory, problem–solving, etc. Therefore, the present study aimed to determine the effectiveness of exercise (aerobics and fitness) on the executive functions of the problem–solving process, speed of action, planning and working memory in dyslexic children.
MethodsThis quasi–experimental study has a pretest–posttest design with a control group. The statistical population consisted of all students (girl and boy) living in Tehran City, Iran, during 2020. A total of 24 students were selected by the available sampling method and randomly assigned into experimental (n=12) and control groups (n=12). The inclusion criteria were as follows: not having a disability, having difficulty reading, lacking psychological and neurological problems, studying in normal schools in Tehran, not having acute and chronic physical diseases, not participating in other treatment programs at the same time, and not receiving individual counseling or drug therapy. The exclusion criteria were as follows: absence of more than two sessions and not being satisfied with the participation in the sessions. Research instruments included the Reading and Dyslexia Test (NEMA) (Kormi Nouri & Moradi, 2005), London Tower Test (Shallice, 1982), and N–Back Test (Kirchner, 1958). Exercise intervention included fitness and aerobics and was performed on the experimental group 3 sessions per week, 1 hour per session for 3 months. For data analysis, univariate covariance analysis and its assumptions and t test comparing the means of two independent groups were used in SPSS version 24 software at a significance level of 0.05.
ResultsThe results showed that after removing the effect of the pretest, significant differences were observed between the average scores of variables of executive functions of planning (p=0.002) and working memory (p=0.038) of the experimental and control groups in the posttest. The results showed that group effect explained 62% of the changes in the planning variable and 36% of the changes in the working memory.
ConclusionAccording to the findings, exercise intervention, including fitness and aerobics is effective in the planning and working memory of dyslexic children.
Keywords: Exercise, Executive functions, Planning, Working memory, Dyslexia
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.