جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جانبازان شیمیایی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه و هدفکم تحرکی و کاهش توان جسمانی ناشی از عوارض جنگ منجر به تغییر ترکیب بدنی جانبازان شیمیایی و افزایش خطر بیماری های قلبی-عروقی می شود. هدف این مقاله بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی تناوبی با شدت متوسط بر شاخص های ترکیب بدنی جانبازان شیمیایی بود.روش هااین پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. نمونه آماری شامل 17 جانباز شیمیایی با درصد جانبازی 35-25 درصد بود که به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (7 نفر) قرار گرفتند. جانبازان شیمیایی به مدت هشت هفته در یک برنامه تمرین هوازی تناوبی با شدت 60-45 درصد ضربان قلب ذخیره شرکت کردند. شاخص های ترکیب بدنی توسط دستگاه ترکیب بدنی X Contact 356 ساخت کره جنوبی اندازه گیری شد. برای مقایسه میانگین های پیش آزمون و پس آزمون از آمار اندازه گیری های تکراری استفاده شد.یافته هاتمرینات هوازی تناوبی باعث تاثیر معنادار بر وزن بدن، نمایه توده بدن، نسبت محیط کمر به باسن، درصد چربی بدن، توده بدون چربی بدن، سطوح چربی احشایی بدن و ناحیه چربی احشایی شد. مداخله تمرینی تاثیر معناداری بر آب کل بدن، توده بدون چربی نرم بدن و مواد معدنی بدن نداشت (0/05<P).نتیجه گیریکاهش وزن، نمایه توده بدن، درصد چربی بدن و سطوح چربی احشایی متعاقب هشت هفته تمرین هوازی تناوبی منجربه تغییر مطلوب در ترکیب بدن و کاهش اضافه وزن و چاقی و احتمالا عوامل خطر بیماری های قلبی-عروقی وابسته به چاقی می شود.کلید واژگان: جانبازان شیمیایی, ترکیب بدن, تمرینات هوازی تناوبیJournal of Military Medicine, Volume:26 Issue: 3, 2024, PP 2355 -2364Background and AimSedentary lifestyle and physical fitness decline due to war-related complications lead to body composition changes in chemical warfare veterans and increase the risk of cardiovascular diseases. This study aimed to investigate the effect of eight weeks of interval aerobic training on body composition indices of chemical warfare veterans.MethodsThis was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design. The sample consisted of 17 chemical warfare veterans with 35-25% disability percentage who were randomly assigned to either an experimental (10 subjects) or a control group (7 subjects). The chemical warfare veterans participated in an interval aerobic training program at 60-45% heart rate reserve intensity for eight weeks. Body composition indices were measured using a Body Composition Analyzer model 356 made in South Korea. Repeated measures ANOVA was used to compare pre-test and post-test means.ResultsInterval aerobic training had a significant effect on body weight, body mass index, waist-to-hip ratio, body fat percentage, fat-free mass, visceral fat levels, and visceral fat area. The training intervention did not have a significant effect on total body water, soft lean mass, and body minerals (P<0.05).ConclusionThe reduction in body weight, body mass index, body fat percentage, and visceral fat levels following eight weeks of interval aerobic training leads to a favorable change in body composition and a decrease in overweight and obesity and potentially obesity-related cardiovascular disease risk factors.Keywords: Chemical Warfare Veterans, Body Composition, Interval Aerobic Training
-
بیماری انسداد مزمن ریوی (COPD) و آسم از اصلی ترین عوارض جانبی قرار گیری در معرض گاز خردل می باشند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات ترکیبی مقاومتی و هوازی در آب بر سطح اینترلوکین 6 (IL-6) سرم و برخی پارامترهای ریوی (FVC، FEV1 و FEV1/FVC) در جانبازان شیمیایی آلوده گاز خردل بود. بدین منظور 24 جانباز شیمیایی غیر فعال به طور تصادفی در دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار داده شدند. گروه تجربی، تمرینات مقاومتی 3 جلسه در هفته با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره و تمرینات هوازی در آب نیز 2 جلسه در هفته با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره، به مدت 10 هفته را اجرا کردند. نمونه خون و آزمون اسپیرومتری قبل و بعد از دوره تمرین گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون آماری تی وابسته و مستقل در سطح معناداری 05/0>p تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که سطح IL-6 سرم در گروه تجربی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود (020/0=P). همچنین سطح FVC، FEV1 و FEV1/FVC در گروه تجربی به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (مقادیر p به ترتیب 035/0، 021/0 و 003/0). بین میانگین سطح IL-6 با FVC (01/0=P)، FEV1 (001/0=P) و FEV1/FVC (008/0=P) ارتباط معکوس و معناداری مشاهد شد. احتمالا تمرینات ورزشی ترکیبی مقاومتی و هوازی در آب از طریق کاهش عامل التهابی IL-6 می تواند تاثیر مثبتی بر شاخص های تنفسی از جمله FVC، FEV1 وFEV1/FVC را در پی داشته باشد. بنابراین این تمرینات می تواند به عنوان یک درمان مکمل در بیماری های آسم ناشی از آلودگی به گاز خردل در جانبازان مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: تمرینات ترکیبی, اینترلوکین 6 (IL-6), جریان بازدمی اجباری دریک ثانیه اول (FEV1), تهویه ارادی اجباری (FVC), FEV1, FVC, جانبازان شیمیاییNafas Journal, Volume:7 Issue: 4, 2021, PP 60 -69Chronic obstructive pulmonary disease (COPD) and asthma are one of the main side effects of mustard gas exposure. So the propose of present study was survey the effect of combined training of resistance and aerobic training in water on serum level of interleukin 6 (IL-6) and some pulmonary parameters(FVC, FEV1 and FEV1/FVC) in Chemical veterans caused by mustard gas.For this propose, 24 inactive Chemical veterans were selected and randomly divided into experimental (n=12) and control group (n=12). Experimental group did resistance training (3 session per week with 70% heart rate reserve) and aerobic training in water (2 session per week with 70% heart rate reserve) for 10 weeks. Blood sample and spirometry test was done before and after training period. Data was analyses with paired and independent ttest at significant level of p<0.05.Data analyzing showed that IL-6 level in experimental group was significantly lower than control group (p=0.020). Also FVC, FEV1 and FEV1/FVC levels n experimental group were significantly higher than control group (p value respectively 0.035, 0.021 and 0.003). reverse and significant relationship were found between IL-6 with FVC (p=0.01), FEV1 (0.001) and FEV1/FVC (0.008).Probably combined training of resistance and aerobic training in water trough reducing inflammatory factor of IL-6 can have beneficial effect on pulmonary index such as FVC, FEV1 and FEV1/FVC levels. Thus this training can be used as complementary therapy in Chemical veterans caused by mustard gas
Keywords: Combined training, Interleukin 6 (IL-6), Forced expiratory volume in 1 (FEV1), Forced vital capacity (FVC), FEV1, FVC, Chemical veterans -
زمینه و هدف
بیش از صد هزار نفر از جانبازان ایران از آسیبهای شیمیایی ناشی از گاز خردل رنج میبرند. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت ترکیب بدن در جانبازان شیمیایی مبتلا به بیماری انسداد ریوی مزمن انجام شد.
روشهامطالعه حاضر از نوع پژوهش مقطعی است. 97 نفر از جانبازان شیمیایی شهر کرج که مبتلا به بیماری انسداد ریوی مزمن بودند، وارد مطالعه شدند. بر اساس پارامترهای اسپیرومتری، بیماران به دو گروه شدت بیماری کم و متوسط به بالا تقسیم شدند. پارامترهای موردنظر در ارزیابی ترکیب بدن با استفاده از تکنیک آنالیز امپدانس بیوالکتریکال مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته هامیانگین سن، قد، وزن جانبازان، به ترتیب 3/86±49/19 سال، 6/11±171/85 سانتی متر و 11/09±79/24 کیلوگرم بود. 65/6% از آنان دارای اضافه وزن و یا چاقی بودند. بر اساس شاخصهای اسپیرومتری، 55/7% (54نفر) از جانبازان دارای شدت بیماری کم و 44/3% (43نفر) از آنها دارای شدت بیماری متوسط به بالا بودند. بین جانبازان شیمیایی مبتلا به بیماری انسداد ریوی مزمن با شدت کم و شدت متوسط به بالا در شاخصهای توده بدون چربی کل بدن (0/031p=)، توده عضلانی کل بدن (0/026p=) و آب کل بدن (0/031p=) اختلاف معنیداری وجود دارد و هر سه شاخص در گروه جانبازان با شدت بیماری متوسط به بالا، میانگین بالاتری نسبت به جانبازان با شدت بیماری کم داشتهاند. اما در شاخص توده چربی بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/527p=).
نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، شدت بیماری در جانبازان شیمیایی مبتلا به بیماری انسداد ریوی مزمن بر شاخصهای ترکیب بدن توده بدون چربی و توده عضلانی یک اثر افزایشی داشته است.
کلید واژگان: بیماری انسداد ریوی مزمن, ترکیب بدن, جانبازان شیمیاییBackground and AimMore than 100,000 Iranian veterans suffer from chemical damage caused by mustard gas. The aim of this study was to determine the body composition status of chemical warfare veterans with chronic obstructive pulmonary disease (COPD).
MethodsThis is a cross-sectional study. 97 chemical warfare veterans with COPD in Karaj, Iran were included in the study. The Patients were divided into two groups low and medium to high disease severity according to spirometry parameters. The body composition parameters were evaluated using the Bioelectrical Impedance Analysis method.
ResultsMean age, height and weight of patients were 49.19±3.86, 171.85±6.11, 79.24±11.09, respectively. 65.6 % of them were overweight or obese. According to spirometry indexes, 55.7% (n=54) of veterans had low disease severity and 44.3% (n=43) had moderate to high disease severity. There was a significant difference between chemical veterans with low severity of COPD and moderate to high severity of COPD in body fat-free mass (p-value=0.031), body muscle mass (p-value=0.026) and body water (p-value=0.031) indices. All three indices in the group of veterans with moderate to high disease severity had a higher mean than the veterans with low disease severity. But no significant difference was observed in the fat mass index between these two groups (p-value=0.527).
ConclusionAccording to the findings of this study, the severity of the disease in chemical veterans with COPD had an increasing effect on fat-free mass and muscle mass body composition.
Keywords: Chronic Obstructive Pulmonary Disease, Body Composition, Chemical Veterans -
نشریه دانشور پزشکی، پیاپی 138 (دی 1397)، صص 29 -34مقدمه و هدفسلول های T تنظیمی (Treg) از زیرگروه های لنفوسیت ها هستند که با مکانیسم های وابسته به تماس سلولی و ترشح عوامل محلول باعث کنترل التهاب و برقراری هموستاز می شوند. با توجه به این که در افراد مواجهه یافته با سولفورموستارد عدم تعادل سلول های ایمنی و اختلال در هموستاز وجود دارد، در مطالعه حاضر درصد سلول های Treg با مارکرهای CD4, CD25, CD127, FOXP3 در خون محیطی افراد مواجهه یافته با سولفورموستارد در مقایسه با گروه کنترل و رابطه آن با عوارض ریوی درازمدت بررسی می گردد.
مواد و روش ها از 12 فرد مواجهه یافته با سولفورموستارد و 12 داوطلب سالم دعوت شد. بررسی های بالینی گروه مورد توسط پزشکان فوق تخصص ریه و اسپیرومتری، توسط اپراتور تست ریه انجام شد. پس از جداسازی سلول های تک هسته ای خون محیطی درصد سلول های Treg با روش فلوسایتومتری تعیین شد.
نتایجدرصد سلول های Treg در افراد مواجهه یافته با سولفورموستارد در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت. هیچ ارتباط معناداری نیز بین پارامترهای اسپیرومتری و درصد این سلول ها در افراد مواجهه یافته مشاهده نشد.
نتیجه گیریبا توجه به مطالعه حال حاضر می توان گفت در جانبازان شیمیایی با عوارض ریوی خفیف هیچ تفاوتی ازلحاظ درصد سلول های Treg با افراد سالم وجود ندارد و برای درک نقش این سلول ها در عوارض ریوی این بیماران مطالعات بیشتری لازم است.کلید واژگان: سولفور موستارد, اسپیرومتری, جانبازان شیمیایی, سلول هایTregBackground and ObjectiveRegulatory T cells (Treg) are the subgroups of lymphocytes that control inflammation response and regulates homeostasis by mechanisms of cellular contact and secretion of soluble agents. Here, we investigated percentage of Treg in peripheral blood of sulfur mustard-exposed patients with CD4, CD25, CD127, FOXP3 markers in comparison with healthy individuals and the correlation between these cells and long-term pulmonary complications.
Materials and MethodsIn this study, 12 sulfur mustard-exposed patients and 12 healthy volunteers were invited. Clinical inspections of both groups were done by pulmonary specialists as well as spirometric evaluation that was conducted by pulmonary function test operators. After isolation of peripheral blood mononuclear cells, the percentage of Treg cells was determined by flow cytometry.
ResultsPercentage of Treg cells was not significantly different in those exposed to sulfur mustard. Also, there was no significant correlation between spirometric parameters and percentage of these cells.
ConclusionAccording to the current study, there is no difference in the percentage of Treg cells between exposed patients with mild pulmonary complications and healthy volunteers and more studies are needed to understand the role of these cells in the pulmonary complications of these patients.Keywords: Regulatory T cells_Sulfur mustard_Spirometry_Chemical victims -
نشریه طب جانباز، پیاپی 39 (بهار 1397)، صص 85 -90اهدافبررسی ها نشان داده اند که ادراک خدا و امید به زندگی در سازگاری با بیماری های مزمن و پیامدهای آن دارای اهمیت هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان ادراک خدا و امید به زندگی در بین جانبازان قطع نخاع، شیمیایی و افراد عادی بود.
ابزار وروش هاطرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است که از تیر تا مهر 1395 در شهر ارومیه انجام شد. 30 جانباز قطع نخاع به صورت تمام شمارشی، 50 جانباز شیمیایی به صورت تصادفی ساده و 50 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون سنجش ادراک خدای گریلی و پرسش نامه امیدواری میلر (MHS) بود. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی با نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شدند.یافته هادر نمره کل ادراک خدا بین دو گروه جانبازان شیمیایی و افراد عادی (0.001=p)، در مولفه چالش بین دو گروه جانبازان شیمیایی با افراد عادی (0.003=p) و جانبازان قطع نخاعی با افراد عادی (0.011=p) و در میزان امید به زندگی بین دو گروه جانبازان شیمیایی و قطع نخاعی (0.007=p) تفاوت معنی دار وجود داشت.نتیجه گیریمیزان ادراک خدا و امیدواری به زندگی در بین جانبازان قطع نخاع، شیمیایی و افراد عادی متفاوت است.کلید واژگان: ادراک خدا, امیدواری, جانبازان قطع نخاع, جانبازان شیمیاییAims: Studies have shown that the perception of God and life expectancy are important in adapting to chronic diseases and their consequences. The purpose of this study was to compare the level of perception of God and life expectancy among the veterans with spinal cord injuries, chemical veterans, and ordinary people.
Instruments &MethodsThe present study was a causal-comparative study conducted in Urmia in 2016. 30 veterans with spinal cord injuries were selected by census method, 50 chemical veterans were randomly selected and 50 ordinary people were selected by cluster sampling. The research instruments were perception of God Scale and Miller's Hope Questionnaire (MHS). Data were analyzed by multivariate analysis of covariance analysis, multivariate analysis of variance analysis and Bonferroni post hoc test, using SPSS 22 software.ResultsIn the total score of perception of God, there was a significant difference between chemical veterans and ordinary people (p=0.001). In the challenge component, there was a significant difference between chemical veterans and ordinary people (p=0.003) and between veterans with spinal cord injuries and ordinary people (p=0/011). Also there was a significant difference in life expectancy between two groups of chemical veterans and veterans with spinal cord injuries (p=0.007).ConclusionThere is a difference between the level of perception of God and the life expectancy among the veterans with spinal cord injuries, chemical veterans, and ordinary people.Keywords: Perception of God, Life Expectancy, Spinal Cord Injuries, Veterans -
اهدافپژوهش حاضر با هدف مقایسه حمایت اجتماعی و استرس اجتماعی در بین جانبازان قطع نخاع و شیمیایی و افراد عادی شهر ارومیه صورت گرفت.روشروش پژوهش علی- مقایسهای می باشد. به همین منظور از جامعه مورد نظر نمونه ای به حجم 90 نفر(30 نفر جانباز قطع نخاع و 30 نفر جانباز شیمیایی و 30 نفر افراد عادی) انتخاب شدند. روش نمونه گیری برای جانبازان قطع نخاع تمام شمارشی، جانبازان شیمیایی به صورت تصادفی ساده و افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس بود. سپس پرسشنامه ی مقیاس حمایت اجتماعی و استرس اجتماعی دوک (1991) توسط آنها تکمیل شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد که حمایت اجتماعی در بین دو گروه جانبازان قطع نخاع و شیمیایی و جانبازان شیمیایی و افراد عادی تفاوت معنادار دارد(05/0>P). اما بین جانبازان قطع نخاع و افراد عادی تفاوت معنادار ندارد. همچنین نتایج نشان داد که بین دو گروه جانبازان قطع نخاعی با جانبازان شیمیایی و جانبازان قطع نخاعی با افراد عادی در خرده مقیاس حمایت غیرخانوادگی و در متغیر استرس اجتماعی تفاوت معنادار وجود ندارد ولی بین دو گروه جانبازان شیمیایی و افراد عادی در متغیر استرس اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0>P).نتیجه گیریدر نهایت نتیجه گرفته می شود که حمایت اجتماعی و استرس اجتماعی در بین جانبازان قطع نخاع و شیمیایی و افراد عادی متفاوت است.کلید واژگان: حمایت اجتماعی, استرس اجتماعی, جانبازان قطع نخاع, جانبازان شیمیاییAims: This study received support and social stress among spinal cord injuries and chemical and ordinary people in the city of Urmia.MethodsThe research method was causal-comparative, Data was analyzed by SPSS 22 software especially from the target population sample of 150 patients (30 men veterans with spinal cord injuries and 50 chemically injured veterans and 50 normal individuals) From July to October 2016 through the Medical Commission martyr Foundation and Veterans Affairs percent of spinal cord injury or chemical injury were received. Sampling for spinal cord injuries all count, chemical veterans randomly sampling method and ordinary people cluster sampling method were used. Social support and stress scale questionnaire Duke (1991) was completed by them and to analyze the data, multivariate analysis of variance was used.
Findings: The results showed that social support among two groups of spinal cord injuries and chemical veterans (P=0/03) and ordinary people and chemical veterans (P=0/03) was a meaningful difference. But chemical veterans and ordinary people there are significant differences in the variables of social stress (P=0/002). No significant difference between spinal cord injuries and ordinary people in social support. Also results showed that the two groups of spinal cord injuries with chemical veterans and spinal cord injuries with other people, there was no significant difference between them in social stress.ConclusionAs a result of stress and social support among ordinary people is different from spinal cord injuries and chemical.Keywords: social support, social stress, spinal cord injuries, chemical veterans -
نشریه طب جانباز، پیاپی 35 (بهار 1396)، صص 69 -74اهدافآسیب دیدگان جنگی پس از مواجهه با جنگ و سلاح های شیمیایی دچار واکنش های روحی و روانی شدیدی می شوند. یکی از این حس ها، حس نزدیک بودن به مرگ است که در نهایت منجر به اختلالاتی نظیر افسردگی مرگ و اضطراب مرگ می شود. هدف این پژوهش، مقایسه میزان اضطراب و افسردگی مرگ در جانبازان شیمیایی و غیرشیمیایی شهرستان سردشت بود.
ابزار وروش هادر این مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای در سال 1395، تعداد 100 نفر از جانبازان شیمیایی (50 نفر) و غیرشیمیایی (50 نفر) شهرستان سردشت به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس اضطراب مرگ و پرسش نامه افسردگی مرگ بود. داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و آزمون آماری T مستقل تجزیه و تحلیل شدند.یافته هامیانگین نمره اضطراب مرگ در جانبازان شیمیایی به صورت معنی داری بیشتر از جانبازان غیرشیمیایی بود (0.001=p). میانگین نمرات خرده مقیاس های ناامیدی مرگ، شکست مرگ و نمره کل افسردگی مرگ نیز در جانبازان شیمیایی به صورت معنی داری بیشتر از جانبازان غیرشیمیایی بود (0.001=p)، ولی میانگین نمرات خرده مقیاس های تنهایی و پذیرش مرگ بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (0.05p>).نتیجه گیریمیزان اضطراب و افسردگی مرگ در جانبازان شیمیایی شهرستان سردشت بیشتر از جانبازان غیرشیمیایی است.کلید واژگان: اضطراب مرگ, افسردگی مرگ, جانبازان شیمیایی, جانبازان غیرشیمیاییAims: Exposed to the war and chemical weapons, the veterans experience severe mental reactions. One of such experiences is the death coming feeling that finally leads to some disorders such as death depression and death anxiety. The aim of the study was to compare the death depression and anxiety in the chemically-injured and non-chemically-injured veterans in Sardasht Township.
Instrument &MethodsIn the comparative-causal descriptive study, 100 veterans including 50 chemically-injured and 50 non-chemically-injured veterans of Sardasht Township were studied in 2016. The subjects were selected via available sampling method. Data was collected by the death anxiety index and the death depression questionnaire. Data was analyzed by SPSS 16 software using MANOVA and independent T test.
Findings: The mean score of death anxiety in the chemically-injured veterans was significantly higher than the non-chemically-injured veterans (p=0.001). The mean scores of death hoplessness, death failure, and total depression score in the chemically-injured veterans were significantly higher then the non-chemically-injured veterans (p=0.001). Nevertheless, the mean scores of loneliness and death acceptance were not significantly different in the groups, respectively (p>0.05).ConclusionThe levels of death anxiety and death depression in the chemically-injured veterans of Sardasht Township were higher than the non-chemically-injured veterans.Keywords: death anxiety, death depression, chemical veterans, non-chemical veterans -
نشریه طب جانباز، پیاپی 31 (بهار 1395)، صص 89 -94اهدافعوارض جسمی به وجودآمده در جانبازان شیمیایی به صورت مزمن و پیش رونده به عنوان یک بیماری مزمن به طور مداوم کیفیت زندگی آسیب دیدگان را تحت تاثیر قرار می دهد. از طرفی، تحقیقات نشان داده اند که تمرین و فعالیت ورزشی می تواند در بهبود خلق وخو، بازپروری جسمی و آرامش روانی آنها موثر باشد و ناتوانی مرتبط با این شرایط را کاهش دهد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک برنامه مدون ورزشی بر کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی شدید ریوی استان مرکزی بود.
ابزار وروش هادر این مطالعه نیمه تجربی در سال 1393، 12 جانباز شیمیایی شدید ریوی استان مرکزی که معیار های ورود به مطالعه را داشتند، به صورت هدفدار انتخاب شدند. برای این افراد، برنامه مدون ورزشی شامل آموزش حرکات ورزشی ملایم و برنامه ریزی شده، توصیه های بهداشتی و برنامه ماساژ از طریق بسته های آموزشی چندرسانه ای و اجرای فعالیت های فوق در منزل به مدت 6 ماه انجام شد. قبل و بعد از برنامه تمرینی، کیفیت زندگی از طریق پرسش نامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت ارزیابی شد. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون T زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هامیانگین نمرات ابعاد مختلف کیفیت زندگی بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله تفاوت معنی داری داشت، به طوری که بعد از مداخله، میانگین نمرات کیفیت زندگی در ابعاد عملکرد جسمانی، محدودیت در نقش جسمانی، محدودیت در نقش احساسی، نشاط، بهداشت روانی، عملکرد اجتماعی، درد جسمانی و سلامت عمومی افزایش یافت (05/0p<).نتیجه گیریانجام برنامه مدون ورزشی باعث ارتقای ابعاد کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی شدید ریوی می شود.کلید واژگان: برنامه ورزشی, کیفیت زندگی, جانبازان شیمیاییAims: As a chronic disease, the physical side-effects in the chemically-injured veterans continually affect the quality of life of the veterans. Based on the studies, sport activities and exercises might enhance their mood, rehabilitate their physical conditions, and result in their mental relaxation. In addition, such activities might reduce the disabilities connected to such conditions. The aim of this study was to investigate the effects of a sport program on the quality of life of the veterans with severe chemical injuries in Markazi Province.
Instrument &MethodsIn this semi-experimental study, 12 veterans of Markazi Province, Iran, with severe chemical injuries were entered the study according to inclusion criteria in 2014. The subjects were selected purposefully. A sport exercise program was conducted in 6 months. The program included planned and moderate sport activities, health advices, and a massage program via multimedia educational packages. The activities were done at home. The quality of life was assessed before and after the exercise program using quality of life questionnaire connected to health. Data was analyzed by SPSS 16 software using paired T test.
Findings: There was a significant difference between the mean score of different aspects of quality of life after the intervention and the mean score before the intervention. And after the intervention, there were increases in the mean scores of the dimensions of quality of life including physical activities, limitations for the physical role, limitations for the emotional role, vitality, mental health, social functioning, physical pain, and general health (pConclusionA planned sport program enhances the dimensions of the quality of life of the veterans with severe chemical injuries.Keywords: Exercise, Quality of Life, Veterans Health -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و دوم شماره 1 (پیاپی 96، فروردین و اردیبهشت 1393)، صص 858 -870مقدمهرنج یک پدیده ذهنی است که تمامی ابعاد انسانی فرد، اعضای خانواده و تیم سلامت را تحت تاثیر قرار می دهد. کاهش رنج هر فردی یکی از اهداف اصلی تیم سلامت است. به نظر می رسد مزمن شدن فرایند بیماری و تعدد مشکلات جسمی، به همراه مشکلات روانی و اجتماعی و اقتصادی در مصدومین شیمیایی هر کدام به تنهایی می تواند یک منبع رنج در این گروه از بیماران باشد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب جانبازان شیمیایی جنگ ایران و عراق از ماهیت و ساختار منابع رنج انجام شد.روش بررسیمطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. 12 نظامی مصدوم شیمیایی به روش مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق بدون ساختار استفاده شد. متن مصاحبه ها با روش «پارسی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجیافته های حاصل از این مطالعه در مفاهیم محوری «رنج یک منبع ارزش»، «مشکلات جسمی به عنوان منبع رنج»، «جامعه به عنوان منبع رنج»، «مشکلات اقتصادی به عنوان منبع رنج»، «اختلال در آسایش اطرافیان به عنوان منبع رنج» بیان شدند.نتیجه گیریتجارب شرکت کنندگان نیاز به درک قربانیان توسط افراد تیم سلامت، مسئولین و افراد جامعه را منعکس می سازد. افزایش احترام اجتماعی، حمایت از کانون های خانوادگی و سایر حمایت های اجتماعی مثل برنامه های آموزشی جهت بهبود مراقبت از خود و فراهم کردن تسهیلات متناسب با نیازهای جانبازان ازگام های مفید برای کاهش رنج این قربانیان می باشد.
کلید واژگان: ماهیت رنج, مصدومین شیمیایی, فنومنولوژی, جانبازان شیمیایی, ساختار منابع رنجJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:22 Issue: 1, 2014, PP 858 -870IntroductionSuffering is a subjective phenomenon that affects all dimensions of an experiencing person, family members and health team. Relieving suffering of each individual is a principal goal of health team. It seems that chronic process of disease and numerous physical problems, along with psychological, social and economical problems in the chemical victims, each can by itself involves a source of suffering in this group of patients. The aim of this study was to clarify chemical victim's experiences of the Iran-Iraq war in terms of nature and structure of suffering sources.MethodsThis is a qualitative study with phenomenological method. Twelve military chemical victims were selected based on purposive sampling with the maximum variety. The study data were gathered through in-depth and non-structured interviews and, thus were analyzed by “Parse” method.ResultsThe findings of this study are summarized in these core concepts: “Suffering as a value resource”, “Physical problems as a source of suffering”, “society as a source of suffering”, “The economic problems as a source of suffering”, “Disturbance in family comfort as a source of suffering”.ConclusionsParticipant's experiences reflect that victims need to be understood by health team, officials and members of the society. Moreover, some steps can be taken to reduce the suffering including increasing social respect, supporting family clubs. Also providing other social supports such as educational programs to improve their caring of themselves and offering appropriate facilities proportionate with needs of victims can be mentioned.Keywords: Chemical Victims, Phenomenology, Suffering -
نشریه طب جانباز، پیاپی 22 (زمستان 1392)، صص 55 -63مقدمهدر طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بارها از گاز خردل (سولفور موستارد) به عنوان سلاح شیمیایی علیه ایرانیان استفاده گردید. با گذشت سال های طولانی از مواجهه با گاز خردل افراد مواجهه یافته هنوز از عوارض دیررس مواجهه شامل مشکلات چشمی، پوستی و ریوی رنج می برند. αSDF-1(Stromal-Derived Factor 1α) یا CXCL12، کموکاینی است که در مطالعات متعدد، نقش مهم آن در فرآیند رهاشدن سلول های پیش ساز و بنیادی از مغز استخوان به خون محیطی پس از ایجاد آسیب یا التهاب در بدن، مورد تایید قرار گرفته است.هدفهدف از این مطالعه ارزیابی میزان SDF-1α در نمونه های سرم جانبازان شیمیایی سال ها پس از مواجهه با گاز خردل می باشد.مواد و روش هامطالعه بر روی 174 نفر جانباز شیمیایی گاز خردل و 39 نفر از افراد غیرشیمیایی به عنوان گروه کنترل انجام گردید. ارزیابی بالینی توسط متخصصین انجام گردید، عملکرد ریه با استفاده از اسپیرومتری انجام و جانبازان شرکت کننده براساس طبقه بندی کمیسیون پزشکی بنیاد شهید و امور ایثارگران به سه گروه با آسیب ریوی خفیف، متوسط و شدید تقسیم گردیدند. میزان SDF-1α در سرم به روش ساندویچ الایزا اندازه گیری گردید.یافته هاسطح سرمی کموکاین SDF-1α در جانبازان شیمیایی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری یافته بود(046/0p=). میزان کموکاینSDF-1α در سرم افراد مواجهه یافته با آسیب شدید ریوی معنادار بود(054/0p=). این کاهش در دو گروه با آسیب ریوی خفیف و متوسط معنادار نبود.بحث و نتیجه گیریبا توجه به کاهش معنادار سطح سرمی کموکاین SDF-1α در افراد مواجهه یافته با سولفورموستارد نسبت به افراد گروه کنترل غیر مواجهه، همچنین با توجه به معنی دار بودن این کاهش در افراد دارای آسیب های ریوی شدید می توان نتیجه گرفت کاهش میزان این کموکاین می تواند یکی از عوامل موثر در عدم ترمیم ضایعات دراز مدت سولفور موستارد باشد.
کلید واژگان: کموکاین CXCL12 (SDF, 1), سولفور موستارد, جانبازان شیمیایی, مشکلات ریویBackground &PurposeSulfur Mustard (SM) has been widely used as a chemical warfare agent against Iranian in Iraq-Iran conflict. Many years after exposure، people who have been exposed to SM are still suffering from its late complications including ocular، coetaneous، respiratory and psychological disorders. SDF-1α (Stromal-Derived Factor-1α) or CXCL12 is a member of C-X-C chemokine family that its important role in recruitment of progenitor and stem cells from bone marrow to peripheral blood after injury and inflammation has been approved in many studies. The aim of this study was to determine the serum levels of SDF-1α in chemical victims who were exposed to mustard gas many years ago in comparison with an unexposed control group.Materials and Methods174 SM chemical victims and 39 unexposed participants as controls were studied. Clinical evaluation was down by specialists. Pulmonary function was carried out by spirometry and according to the classification of Medical Committee of Iranians foundation of martyr and veterans affairs classifications، chemical victims classified to three groups with mild، moderate and severe pulmonary complications. The serum levels of SDF-1α were measured by a sandwich ELISA technique.ResultsThe serum concentration of SDF-1α in SM exposed group was significantly reduced compared to the controls (p=0. 046). The serum SDF-1α levels in the exposed participants with severe pulmonary complications was significantly lower than in controls (p=0. 054). However this reduction was not significant in exposed group with mild and moderate lung injuries.ConclusionAccording to the significant reduction of the serum concentration of SDF-1α in the exposed participants comparing to the unexposed control group and its significant reduction in exposed participants with severe lung injury، it could be concluded that down-regulation of this chemokine could be one of the important factors in late clinical complications of sulfur mustard.Keywords: SDF, 1α(CXCL12), sulfur mustard(SM), chemical victims, respiratory complications -
زمینه و هدف
حملات شیمیایی در جنگ می تواند آسیب های کوتاه مدت و بلند مدت فردی، خانوادگی و اجتماعی بر جای گذارد و روابط اجتماعی آسیب دیدگان را نیز در مقایسه با مردم عادی محدود نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی رابطه حمایت اجتماعی با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در جانبازان شیمیایی استان ایلام در سال 92-1391 بود.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی کلیه جانبازان شیمیایی سطح متوسط و شدید تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات توسط پرسشنامه های استاندارد رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی (خانواده، دوستان، افراد مهم) جمع آوری گردید. ابزارها از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار بودند. معیار ورود درصد جانبازی با سطح متوسط و شدید و توان جسمانی کافی جهت پاسخگویی به سوالات و معیار خروج نیز عدم همکاری فرد و نداشتن سکونت دائم در استان ایلام بود. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش 20 و با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد.
نتایجاطلاعات 239 جانباز مورد بررسی نشان داد که کلیه آنها مرد و میانگین سنی آنها 8.87± 51.17 بود و بین تمامی زیر مقیاس های حمایت اجتماعی با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و زیر مقیاس های آن ارتباط معنادار وجود داشت (0.05p<) و از بین ابعاد حمایت اجتماعی، حمایت دوستان بالاترین همبستگی (0.391r=) و حمایت افراد مهم کمترین همبستگی (0.367r=) را با رفتارهای ارتقاء دهنده نشان داد. کل مدل های رگرسیونی بین زیر مقیاس های حمایت اجتماعی با ابعاد رفتار ارتقاء دهنده سلامت معنادار بودند.
بحث: بین حمایت اجتماعی بویژه حمایت دوستان با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت ارتباط وجود دارد لذا در طراحی برنامه های آموزشی توصیه می شود تا از دوستان به عنوان یک منبع حمایتی استفاده شود.کلید واژگان: رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت, حمایت اجتماعی, جانبازان شیمیایی, ایلامBackground &
PurposeChemical attacks in war can make short term and long term personal، family and social damages and limited social relationships of victims as compared to ordinary people. The aim of this study was to investigate the relationship between social support and health promoting behaviors in chemical veteran in Ilam province 2012-13. Methods & Materials: This cross-sectional study was performed in the entire moderate and severs chemical veterans، who they were covered by the Department of Veterans and Martyrs of Ilam province. Information was collected by using standard questionnaires for health-promoting behavior and Multidimensional scale of perceived social support (family، friends، and important people). The reliability and validity of these instruments was desirable. Inclusion criteria were percentage of disability with moderate and sever levels and enough physical strength to answer questions، and exclusion criteria were also lack of cooperation and have no permanent residence in Ilam province. After data collection، all data were analyzed by SPSS statistical soft ware and Pearson correlation coefficient and linear regression.
ResultsAll of 239 veterans indicated that all of them were men with mean and standard deviation age 51. 17± 8. 87 years and there is a significant relation between all subscales of social support and health-promotion behavior subscales (p<0. 05). Among the subscales of social support، friend support had the highest correlation with health-promoting behaviors (r= 0. 391)، and support from important people showed the lowest correlation (r= 0. 367). The all regression models of health promotion behavior and its subscales were significant.
ConclusionThere is a relation between perceived social support especially friend support and health-promotion behaviors، therefore suggest that the friend as a resource support was used in design of educational programs.
Keywords: Health promoting behaviors, Social support, Chemical veterans, Ilam -
مقدمهبسیاری از افراد مانند جانبازان شیمیایی در اثر قرارگیری در معرض گازهای شیمیایی ممکن است اختلالاتی در دستگاه تنفسی داشته باشند که فعالیت های روزمره آنها را دچار اختلال کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط رضایت شغلی با سلامت روانی درجانبازان شیمیایی استان گلستان بود.مواد و روش هابدین منظور تعداد 125 جانباز شیمیایی از بین جانبازان شیمیایی شاغل استان گلستان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دراین تحقیق از دو پرسشنامه، رضایت شغلی ویسوکی و کروم و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ برای ارزیابی جانبازان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کالموگراف-اسمیرنف جهت تشخیص طبیعی بودن داده ها، ازآمارتوصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)و آزمون تعقیبیLSD درسطح(0.05≥p) جهت تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هانتایج آزمون پیرسون نشان داد که بین رضایت شغلی با سلامت روانی در جانبازان شیمیایی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد(p-0.001و r-0.3). همچنین نتایج تحقیق در مورد تعیین اختلاف بین رضایت شغلی و سلامت روانی براساس سطح تحصیلات جانبازان شیمیایی نشان داد که فقط در رضایت شغلی براساس سطح تحصیلات تفاوت معنی-داری وجود دارد.نتیجه گیرینتایج تحقیق ارتباط مثبت و معناداری را بین رضایت شغلی با سلامت روانی در جانبازان شیمیایی نشان داد. لذا با توجه به این امر پیشنهاد می شود که به رضایت شغلی جانبازان شیمیایی توجه بیشتری شود تا از این طریق به بهبود سلامت روانی این قشر از جامعه کمک شود.
کلید واژگان: جانبازان شیمیایی, رضایت شغلی, سلامت روانیIntroductionmany peoples such as chemical veterans due to exposing in chemical gas may be having a dysfunction in their respiratory systems which disrupt daily activity. The purpose of this research was the relationship between job satisfaction and mental health in chemical veterans of Golestan province.Methodologyfor this purpose, 125 chemical veterans were selected from Golestan’s veterans as samples. In this study, two questionnaires were used to evaluate veterans: Wysocki & Kromm job satisfaction, Goldberg mental health questionnaire. These tests were used to analyze data: K-S test to determine normality of data, Descriptive Statistics, The Pearson’s correlation coefficient, ANOVA test and LSD Post hoc test at level (p ≥ 0.05).ResultsThe results of Pearson’s test showed that there is a positive significant relation between mental health in chemical veterans (p=0.001, r=0.3). Also, the result of the research about the difference between job satisfaction and mental health according to chemical veterans’ education degrees showed that there is a significant difference only in job satisfaction based on education degree.ConclusionThe results showed a positive significant relation between job satisfaction and mental health in chemical veterans. Therefore the study recommends that there should be more attention to chemical veterans’ job satisfaction, which will help to improve the mental health of these people.Keywords: chemical veterans, job satisfaction, mental health -
مقدمهبا گذشت دو دهه از جنگ تحمیلی هنوز عوارض حاصل از استفاده صدام از گازهای شیمیایی بر علیه ایران، به خصوص در ریه، چشم و پوست افراد مواجه شده با این گازها پا برجاست. با توجه به ازدحام جمعیت در موسم حج و آب و هوای گرم و خشک عربستان هدف از این مطالعه بررسی مشکلات مرتبط با سلامت جانبازان شیمیایی در موسم حج می باشد.روش هااین پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیل درونمایه ای به صورت تلفیقی از طریق مشاهده میدانی، بررسی گزارش ها و مصاحبه عمیق با مسئولان و پزشکان کاروان های جانبازان و کاروان های عادی استخراج گردید. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات با توجه به مشکلات جانبازان شیمیایی تحلیل گردید.یافته هایافته ها نشان می دهد به علت آسیب ریوی، اکثر این افراد به دنبال سرماخوردگی دچار عفونت های تنفسی شدید و در نهایت پنومونی می گردند. همچنین تشدید آسیب های پوستی، اختلالات ایمنی به علت ضعف در سیستم ایمنی و خستگی زودرس و کاهش اکسیژن گیری خون در ریه ها بالاخص در مکان های شلوغ و پر تراکم و امکان انتقال آلودگی تنفسی در اتاق های 4 و5 نفره از مهم ترین چالش های سلامت این گروه از عزیزان می باشد.نتیجه گیریبه دلیل اینکه بعضی از جانبازان خارج از کاروان ویژه جانبازان و در قالب کاروان های عادی به حج مشرف می شوند، لزوم توجه بیشتر مدیر و عوامل کاروان در مراعات حال این عزیزان و توجه بیشتر پزشک کاروان در ارتقای سلامت، معاینات قبل از سفر و تدارک ملزومات لازم برای حفظ سلامت آنان در موسم حج ضروری به نظر می رسد. همچنین تدوین پروتکل های درمانی و مراقبتی خاص این گروه در موسم حج پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: جانبازان شیمیایی, مشکلات تنفسی و پوستی و چشمی, گاز خردلBackgroundBy passing two decades of the imposed war, the side effects of using chemical weapons by Saddam regime against Iran has still remained especially in the lungs, eyes and skin of the survivors who were faced with these weapons. The purpose of this paper is to study the related problems of war disabled people affected by chemical weapons in the Hajj season regarding hot and dry weather and the huge crowd in Saudi Arabia.MethodsThis qualitative research with thematic analysis is done as a combination of field observation, depth interviews with officials and physicians of the caravans and ordinary ones. Data was collected and analyzed in regard to the problems of war disabled people affected by chemical weapons.ResultsThe results have shown that most of chemical survivors because of lung damage suffer from severe respiratory infections and finally pneumonia after cold. Also, the most important health challenges for this group are such as: the exacerbation of skin trauma, immune disorders because of immune system weakness, early fatigue, decrease of blood oxygen in the lungs especially in crowded places and the possibility transmission of respiratory infections in rooms with 4 and 5 persons.ConclusionBecause of sending some of the war disabled people affected by chemical weapons,out of specific caravan, it is necessary for the caravan managers and personnel to pay more attention to the health and examination of this group before trip and to provide the travel requirements for maintaining their health in the hajj season. Also, it is recommended to compile a care and treatment protocol for this group in Hajj season.Keywords: chemical weapons, respiratory infections, hajj -
زمینهگاز خردل یا سولفور موستارد (SM) یکی از مهم ترین عوامل الکیله کننده ای است که به طور گسترده در جنگ جهانی او ل و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مورد استفاده قرار گرفت.این عامل الکیله کننده دارای اثرات دراز مدت سمی بر روی پوست، چشم، دستگاه تنفسی، استخوان بافت مغزو سلول های مخاط دستگاه گوارش که سبب عوارض کوتاه مدت و دراز مدت بر روی سلامت انسان می باشد که بسیاری از آنها از لحاظ بالینی یا پاتولوژیکی قابل تشخیص نمی باشند. با توجه به این واقعیت که هیچ مطالعه ای بر روی نیاز های درمان های دندانپزشکی این بیماران، در ایران انجام نشده است، این مطالعه به منظور تعیین فراوانی نیاز های درمان های دندانپزشکی جانبازان شیمیائی مسموم شده با گاز خردل مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سم شناسی پزشکی بیمارستان امام رضا (علیه السلام)در بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شد.هدفهدف از این مطالعه تعیین شیوع نیازهای درمانی درجانبازان شیمیائی مسموم شده با گاز خردل ارجاعی به بخش بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال 1388 بود.مواد و روش کاراین مطالعه از نوع مقطعی بوده که به صورت توصیفی اجرا گردید و روش نمونه گیری به صورت آسان و در دسترس انجام شده و بیماران توسط مرکز تحقیقات سم شناسی پزشکی بیمارستان امام رضا(علیه السلام) و با هماهنگی بنیاد جانبازان ارجاع شدند. تمامی بیماران ارجاعی به دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال 1388 در شیفت صبح در زیر نور یونیت با استفاده از آینه دندانپزشکی انجام شده ونتیجه معاینات در فرم های پرسشنامه از قبل تهیه شده (فرم استاندارد WHO، 2007) ثبت گردید. در فرم پرسشنامه تهیه شده اطلاعات مربوط به مشخصات فردی بیمار و نیازهای درمانی و داروها و نیاز به پیگیری ثبت شد. در آخر کلیه اطلاعات بدست آمده در فرم ها گرد آوری گردید و طبق برنامه آماری spss مورد ارزیابی و آنالیز آماری قرار گرفت.یافته هااین مطالعه روی 40 نفر جانباز ارجاعی از مرکز تحقیقات سم شناسی پزشکی بیمارستان امام رضا (علیه السلام) با میانگین سنی50.7 (حداکثر سن 71 و حداقل 39سال)انجام پذیرفت. 75% افراد نیاز به درمان دندانپزشکی شامل، آموزش بهداشت 60%، درمان پروتز فیکس 40%، درمان ریشه 15%، کشیدن دندان 12.5%، ترمیم دندان ها 5.22% و پیگیری جهت تصحیح دنچر 5% بود. که در این میان نیاز به آموزش بهداشت دهان و پروتز پارسیل (ثابت یا متحرک) بیشترین نیاز بود.نتیجه گیریتعداد زیادی از مراجعه کنندگان نیازمند درمان های دندانپزشکی هستند که بعضی از افراد از نیاز به درمان خود بی خبر بودند و بعضی دیگر هم بعلل مختلف نسبت به درمان خود بی توجه می باشند که این مسئله لزوم تاکید بر معاینات دوره ای و درمان توسط متخصصین امور دندانپزشکی را ایجاب می نماید.
کلید واژگان: جانبازان شیمیایی, گاز خردل, درمان های دندانپزشکیBackgroundMustard gas or sulfur mustard (SM) is one of the most important alkylating chemical warfare agents that was widely used the world war I and in the Iran-Iraq war It acts as an alkylating agent with long-term toxic effects on skin, eyes, respiratory system, bone marrow tissues, and the mucosal cells of the gastrointestinal tract resulting in several early and long-term effects on human health, many of them cannot be defined clinically or pathologically. regarding the fact that no study has been performed on dental therapeutic needs of these patients in Iran, this study was conducted to determine the frequency of oral soft tissue lesions of toxic veterans referred to medical toxicology Center of Imam Reza hospital to oral medicine department, Mashhad Dental School of Mashhad University.PurposeThe aim of this study was to determine the dental conditions and therapeutic needs in sulfur mustard veterans which referred from Medical Toxicology Research Center (MTRC) to Mashhad Dental School in 2009. Methods &Material: This is a descriptive (cross-sectional) study. Following coordination and obtaining the informed consent, the veterans of Khorassan Razavi with delayed complications of sulfur mustard (SM) poisoning were referred from MTRC of Mashhad University of Medical Sciences to oral medicine clinic of Mashhad faculty of dentistry. The teeth of the patients were examined by an oral medicine specialist using dental mirror and other required tools. The information obtained by WHO Questionnaire. The collected data were as follow: Demography information, abnormalities of teeth and oral cavity and the dental therapeutic needs. The statistical analysis was performed bySPSS (version11.5Using appropriate statistical tests.ResultThis study was carried out on 40 male SM veterans with a mean age of 50.7 years (minimum 39 and maximum 71 years) the patients had oral soft tissue lesions and were edentulous.. Majority (75%) of patients need to be treated dentally, including oral hygiene instruction (60%), fixed prosthetic (40%), root canal therapy (12.5%), tooth extraction (12.5), restorative treatment)5.25%(and follow up for denture adjacent(5.0%).The most common therapeutic needs were OHI and partial or fixed prosthesis.ConclusionsMost patients needed oral hygiene instruction and treatment for the oral lesions. It is thus recommend considering routine oral dental examination and treatment at regular intervals for the patients with delayed complications of SM poisoning.Keywords: Sulfur mustard, Mustard gas, oral lesions, oral hygiene instruction, dental therapeutic needs -
زمینه و هدف
ذهن آگاهی و تنظیم هیجان نقش مهمی در متغیرهای مرتبط با سلامت روان در جانبازان شیمیایی ایفا می کنند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی آموزش های ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تنظیم هیجان بر عاطفه و خلق جانبازان شیمیایی می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه مداخله ای که با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد، 47 نفر از جانبازان شیمیایی مرد شهرستان سردشت که دارای نمره بالا در پرسش نامه سلامت عمومی بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در سه گروه آموزش ذهن آگاهی، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه سلامت روانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس افسردگی- شادکامی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که آموزش های ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تنظیم هیجان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر افزایش عاطفه مثبت و خلق و بر کاهش عاطفه منفی اثر بخش بوده اند(01/0>p).
نتیجه گیرینتایج پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر عاطفه و خلق جانبازان شیمیایی است. بنابراین توجه به اثربخشی ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر متغیرهای مرتبط با سلامت روان در جانبازان شیمیایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کلید واژگان: عاطفه, جانبازان شیمیایی, تنظیم هیجان, ذهن آگاهی, خلقBackgroundMindfulness and emotion regulation have important effects on the variables related to mental health in chemical weapons victims. The purpose of this study was to examine the effectiveness of mindfulness-based stress reduction and emotion regulation training on the affect and mood in chemical weapons victims.
Materials And MethodsThis interventional study was conducted with two experimental groups and a control group including 47 male chemical weapons victims with high scores on the General Health Questionnaire in Sardasht city, Iran, randomly selected and then assigned to mindfulness training, emotion regulation training, and control groups. Mindfulness-based stress reduction (MBSR) training was used with experimental group 1, emotion regulation (ER) training was implemented with experimental group 2, and the control group received no training. Data were gathered using the General Health Questionnaire, Positive and Negative Affect and Depression-Happiness scales. Analysis of variance with repeated measure was used for analyzing the data.
ResultsThe results indicated that mindfulness-based stress reduction and emotion regulation training significantly increased positive affect and mood and decreased negative affect in chemical weapons victims.
ConclusionThe results supported the effectiveness of mindfulness and emotion regulation training on affect and mood in chemical victims. Therefore, attention to the effectiveness of mindfulness and emotion regulation on variables related to mental health is important in chemical weapon victims.
-
مقدمهافزایش درصد چربی در بدن یکی از شایع ترین عوامل خطرزای بیماری های مهم و معضل مهم تغذیه ای، به عنوان یک عامل مستقل سبب افزایش خطر مرگ و میر می شود. شاخص توده بدن(([1] BMI، درصد چربی(([2] %PBF و نسبت دور کمر به محیط لگن(([3] WHR نیز ابزاری برای نشان دادن وضعیت وزن بالغین می باشد که بعنوان یک شاخص ساده ی میزان چربی بدن یا چاقی عمومی بکار می رود. امروزه کم تحرکی افراد جامعه باعث بسیاری از بیماری ها در آها شده است که در این بین جانبازان شیمیایی نیز به دلیل ترس از مشکلات تنفسی و نیز بیماری های همراه، فعالیت فیزیکی کمتری داشته که این مساله با افزایش احتمال چاقی همراه است.هدفبا توجه به شرایط ویژه جانبازان شیمیایی، این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص توده بدن ((BMI، درصد چربی (%PBF) و نسبت دور کمر به محیط لگن (WHR) جانبازان شیمیایی خراسان رضوی بود، تا وضعیت فعلی جسمانی این افراد مورد بررسی قرارگیرد.مواد و روش هامطالعه حاضر به صورت مقطعی-توصیفی انجام شد. بدین منظور، 88 نفر از جانبازان شیمیایی استان خراسان رضوی با میانگین سنی 28.8 ± 45.48 سال که جزء گروه جانبازان شیمیایی شدید محسوب می شدند، مورد مطالعه قرارگرفتند. کلیه اطلاعات مربوط به ترکیب بدن شامل وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به دور لگن، آزمودنی ها با استفاده از دستگاه آنالیز ترکیب بدن (Body composition) ارزیابی شد و خروجی اطلاعات که در فرم های خاص این دستگاه ارائه گردید، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین و انحراف معیار شاخص توده ب دن، درصد چربی و نسبت دور کمر به لگن در کل افراد مورد مطالعه به ترتیب 4.10 ± 25.5، 7.1 ± 28.2، 5.14 ± 0.922 علاوه براین شاخص توده بدن، درصد چربی و نسبت دور کمر به لگن به ترتیب در 9 نفر (10.2%)، 0 (0%)، 7 نفر (7.95%) در حد زیر نرمال، 29 نفر (32.9%)، 6 نفر (2.38%)، 35 نفر (39.77%) در حد نرمال و 50 نفر (56.8%)، 82 نفر (97.61%)، 46 نفر (52.27%) در حد بسیار چاق بودند.
بحث: این تحقیق نشان دهنده میزان چاقی زیاد در جانبازان شیمیایی بود که به لحاظ اهمیت این موضوع و عوارض اضافه وزن مفرط به نظر می رسد که تعدیل شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به دور لگن و درصد چربی بدن در این گروه خاص باید مورد توجه قرار گیرد که در این زمینه به اداره تربیت بدنی بنیاد شهید و ایثارگران در خصوص استفاده از برنامه ریزی های مدون و ویژه فعالیت های بدنی و ورزشی توصیه می شود.
کلید واژگان: جانبازان شیمیایی, شاخص توده بدن, درصد چربی, نسبت دور کمر به محیط لگنIntroductionIncreased fat in the body of one of the most common risk factors for major diseases and nutritional problems importantly, as an independent factor increasing the risk of mortality. Body mass index (BMI), percentage of body fat (% PBF) and waist to hip ratio (WHR) is also a tool for indicating weight status in adults as a simple indicator of body fat or obesity is used in public. Today, lack of exercise can cause many diseases in which people have been injured in the Chemical ventures the fear of respiratory problems and diseases associated with physical activity, less likely that this increase is associated with obesity.PurposeGiven the special circumstances of chemical ventures, this study aimed to evaluate body mass index (BMI), percent body fat(% PBF) and the waist to the waist to hip ratio WHR) Chemical ventures of Razav i Khorasan, and the current state of health of the afrd about be investigated. Methods & Materials: This cross sectional study - were descriptive. Therefore, the 88 Chemical ventures of Razav i Khorasan with an average age of 28.8 ± 45.48 years, a group of veterans who were considered severe, were studied. About the composition of body weight, fat percentage, body mass index and waist- hip ratio, the subjects were assessed using the body composition (Body composition) analysis and output data were presented in specific forms of this device, using spss software was analyzed.ResultsMean body mass index, fat percentage and waist to hip ratio in all subjects, respectively, 4.10 ± 25.5, 7.1 ± 28.2, 5.14 ± 0.922 Moreover, body mass index, fat percentage and waist to hip ratio Thus, in 9 cases (10.2%), 0 (0%), 7 (7.95%) below normal in 29 patients (32.9%), 6 (2.38%), 35 (39.77%) in normal and 50 (56.8%), 82 (97.61%), 46 (52.27%) were in the very obese.ConclusionThis study showed high rates of obesity in veterans of the importance of these complications seem to excessive weight gain the adjusted body mass index, waist- hip ratio and percent body fat in certain groups should be considered department of Physical Education in the Foundation of Martyrs and Veterans of the physical activity and sports programs and special programs is recommended. -
زمینه
جانبازان شیمیایی از مشکلات جسمانی در رنج هستند و آموزش های روانشناختی می تواند در کاهش این مشکلات موثر واقع شود. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهزیستی جسمانی و روانشناختی جانبازان شیمیایی بود.
روش هاروش پژوهش حاضر، آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. یک نمونه 47 نفری از جانبازان شیمیایی مرد شهرستان سردشت که دارای سلامت روان پایین بودند، به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه آموزش ذهن آگاهی، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل جایگزین شدند. دو گروه اول، آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان دریافت کردند و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه سلامت روان و مقیاس علایم جسمانی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته هاآموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود علایم جسمانی و سلامت روان اثربخش بودند. همچنین، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نمرات پیگیری علایم جسمانی، نمرات پس آزمون و پیگیری سلامت روان بیشتر بود (01/0P
کلید واژگان: ذهن آگاهی, تنظیم هیجان, بهزیستی جسمانی, بهزیستی روانشناختی, جانبازان شیمیاییBackgroundChemical weapon victims are suffering from physical difficulties and psychological trainings may help to decrease these problems. The purpose of this research was to examine the effectiveness of mindfulness and emotion regulation training on physical and psychological well-being in chemical weapon victims.
MethodsAn experimental, pre-post and follow-up study designed. Forty seven chemical weapon victims men with low mental health in Sardasht city (North-Western Iran) randomly selected and assigned into three groups: 1-Mindfulness training group 2- Emotion regulation training group and 3- Control group. The first two groups were received mindfulness-based stress eduction training and emotion regulation training respectively, while no training provided for control group. Data was collected using the General Health Questionnaire, and Physical Syndromes Scale. Analysis of variance with repeated measure was used for analyzing the data.
ResultsResults indicated that mindfulness and emotion regulation were significantly improved physical syndromes and mental health in chemical weapon victims. Also, the effectiveness of mindfulness in follow-up scores of physical syndromes and in post-test and follow-up scores of mental health was higher than the base line scores (P
-
در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بارها از سلاحهای شیمیایی بویژه سولفور موستارد در جبهه ها و شهر های مرزی استفاده گردید. مشکلات تاخیری در ریه، چشم و پوست که شایع ترین ارگان های در گیردر مصدومین شیمیایی است بیانگر فعالیت مکانیسم های ایمنی و التهاب می باشد. اینتر لوکین 19 عضو جدیدی از خانواده اینتر لوکین 10 می باشد که دراکثر مطالعات از ان به عنوان یک سایتوکین پیش التهابی ودر برخی از مطالعات به عنوان سایتوکین ضد التهابی نام میبرند. با توجه به اهمیت IL- 19 به عنوان یکی دیگر از سایتو کاینهای خانواده IL- 10 ما بر آن شدیم که میزان این ساتیوکاین را در نمونه های سرم جانبازان شیمیایی بررسی نماییم. مطالعه بر روی 144 نفر از این مصدومان با عوارض ریوی شدید، 57 نفر دارای عوارض ریوی خفیف و متوسط و 55 نفر از افراد غیر شیمیایی به عنوان گروه کنترل انجام گردید. سطح سرمی سایتوکاین در سرم با استفاده از کیت های R&D به روش ساندویچ الایزا اندازه گیری گردیدونهایتا سطح سرمی سایتوکاین ها با دستگاه خواننده الایزا اندازه گیری گردید.
بین سطح سرمی اینتر لوکین 19 و FEV1/FVC در گروه مواجهه یافته ارتباط معنی داری وجود دارد ((P-value=0.022. میانگین و میانه سطح سرمی اینتر لوکین 19 در گروه شاهد بالاتر از گروه مواجهه یافته ودر گروه مواجهه یافته خفیف – متوسط بالاتر از مواجهه یافته شدید می باشد ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. در گروه مواجهه یافته، میانگین و میانه سطح سرمی اینتر لوکین 19 با افزایش FVC، FEV1 افزایش و با افزایش FEV1/FVC کاهش می یابد اما از نظر اماری معنی دار نبود.
عدم تفاوت معنی دار در اینتر لوکین 19 سرمی بین گروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته، علیرغم اینکه سطح سرمی اینتر لوکین 19 به عنوان یک بیومارکر مواجهه با سولفور موستارد را تایید نمی کند، ولی افزایش این سایتوکین بعنوان یک عامل دست اندر کار در موضع التهاب و ایجاد مکانیسم های التهابی را رد نمی کند.
کلید واژگان: اینترلوکین 19, گاز خردل, جانبازان شیمیاییChemical warfare agents especially sulfur mustard has been widely used in Iraq-Iran conflict. Long-term complications of the respiratory system, eyes and skin that are most common involved organs in victims, proposed possible involvement of immune and inflammatory reactions. IL-19 is a novel member of IL-10 superfamily that has ascribed to be a pro-inflammatory cytokine in the most studies and anti-inflammatory in some studies. According to the importance of IL-19 as a member of IL-10 family, we decided to evaluate serum level of this cytokine in the sera of chemical victims. This case-control study was conducted on 144 severe lung injured sulfur mustard war victims, 57 mild to moderate lung injured sulfur mustard war victims and 55 unexposed participants as control group. The serum concentration of IL-19 was measured by a sandwich ELISA technique (R &D system Eliza kit) and read by ELISA reader instrument. The present study showed that although the serum level of IL-19 in the unexposed control group is more than the exposed group and also is increased in the mild to moderate exposed group compared to the severe exposed group, but these increases are not statistically significant. Median and mean of the serum IL-19 level in the exposed group increase with the increasing FEV1, FVC and decrease with the increasing FEV1/FVC but it was not statistically significant. There were significant correlation between serum level of IL-19 and FEV1/FVC in the exposed group (P=0.022). Although there is no significant difference in serum level of IL-19 between exposed and non exposed groups, but the role of this cytokine as an inflammatory factor in local inflammation and inflammatory processes is not completely rejected. -
هدفبسیاری از افراد مانند جانبازان شیمیایی دراثر قرارگیری در معرض گازهای شیمیایی ممکن است اختلالاتی در دستگاه تنفسی داشته باشند که فعالیت ورزشی و حتی روزمره آن ها را دچار اختلال می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات برخی از پارامترهای تنفسی جانبازان شیمیایی در وضعیت های مختلف بدنی (ایستادن، نشستن روی صندلی، طاقباز و درازکشیدن به پهلو) انجام شد.مواد و روش ها10 جانباز شیمیایی (سن 5 ± 42.7 سال، قد 5.4 ± 174.8 سانتی متر و وزن 6 ± 80.8 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت کردند. پارامترهای تنفسی شامل ظرفیت حیاتی با فشار (FVC)، حجم بازدمی با فشار در یک ثانیه (FEV1)، حجم جاری (TV)، اوج جریان بازدمی (PEF)، تهویه دقیقه ای (VE)، تواتر تنفسی (FB) و نسبت FEV1 به FVC در وضعیت های مختلف بدنی به وسیله دستگاه اسپیرومتری مورد اندازه گیری قرارگرفت. به منظور بررسی تفاوت میانگین هر یک از متغیرها بین وضعیت های مختلف، از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد که حجم های ریوی در وضعیت ایستادن نسبت به بقیه وضعیت ها تمایل به بالاتربودن دارند هرچند این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (0.05 ≤ p).نتیجه گیریتغییرات اندک مشاهده شده در پارامترهای تنفسی مصدومان شیمیائی در وضعیت های مختلف بدنی، می تواند از لحاظ بالینی مهم باشد و پیشنهاد می کند که بهترین وضعیت برای انجام فعالیت های بدنی و ورزشی در حالت ایستاده است و حتی المقدور از قرارگرفتن در دیگر وضعیت هایی که ممکن است عملکرد ریوی آن ها را کاهش دهد اجتناب کنند.
کلید واژگان: پارامترهای تنفسی, عملکرد تنفسی, وضعیت های مختلف بدنی, جانبازان شیمیاییInvestigation the changes of respiratory parameters in chemical veterans in different body positionsPurposeThe purpose of this investigation was to study the respiratory parameters in different body positions (standing, chair-sitting, supine and side-lying) in chemical veterans.Methodology10 chemical veterans (age 42.7±5 yrs; height 174.8±5.4 cm; weight 80.8±6 kg) participated in this study. Respiratory parameters such as Forced Vital Capacity (FVC), Forced Expiratory Volume in 1 second (FEV1), Tidal Volume (TV), Peak Expiratory Flow (PEF), Minute Ventilation (VE), Breathing Frequency (fb) and FEV1/FVC ratio were measured by spirometer in different body positions. ANOVA with repeated measure was used to show the mean difference in each parameter between body positions.ResultsThe results showed no significant difference in any respiratory parameters between different body positions.ConclusionsEducating chemical veterans and they putting in proper body position can have a positive effect on pulmonary function and also, putting in improper body positions lead to occur variety of musculoskeletal problems that can have more effect on pulmonary system in chemical veterans. -
مقدمهخستگی یکی از علائم تضعیف کننده در بیماران مبتلا به اختلالات مزمن تنفسی است و به صورت گسترده ای بسیاری از جنبه های زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. وجود اختلالات مزمن تنفسی در جانبازان شیمیایی زمینه ساز طراحی این مطالعه با هدف اندازه گیری خستگی در جانبازان شیمیایی مبتلا به اختلالات تنفسی ارتباط سنجی آن با تغییرات پارامترهای اسپیرومتری بود.روش کاردر این مطالعه توصیفی - مقطعی، تعداد 140 جانباز شیمیایی مراجعه کننده به درمانگاه متد بیمارستان بقیه الله عج و یک مطب فوق تخصصی بیماری های ریه بصورت مبتنی بر هدف انتخاب شدند. پس از اندازه گیری و ثبت پارامتر های اسپیرومتری با استفاده از نسخه ترجمه شده پرسشنامه چند بعدی خستگی (Multidimensional Fatigue Inventory-20=MFI-20) میزان خستگی اندازه گیری شد. بر اساس پارامتر های اسپیرومتری طبقه بندی جانبازان از نظر شدت بیماری تنفسی انجام و میزان خستگی در حیطه های مختلف با توجه به طبقات شدت بیماری مورد تجیه وتحلیل فرار گرفت.تجزیه و تحلیل داده های توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تی مستقل و آنالیزواریانس یک طرفه انجام شد.یافته هامیانگین شاخص های اسپیرومتری FEV1 برابر با 22 ± 56 و FEV1/FVC برابر با 10 ± 60 بود. نمره کل خستگی در جانبازان شیمیایی 4/15 ± 6/81 بود. بعد خستگی جسمی بیشترین میزان 8/2 ± 3/17 و بعد کاهش انگیزه کمترین میزان 5/4 ± 1/14 را به خود اختصاص دادند. بر اساس ازمون همبستگی پیرسون مابن میزان شاخص های اسپیرومتری و نمره هر یک از ابعاد پرسشنامه خستگی یک ارتباط معکوس و معنی دار (01/0 > P) وجود داشت.نتیجه گیریجانبازان شیمیایی پدیده خستگی را بیش از حد متوسط در زندگی روزمره خود تجربه می کنند و ارتباط مستقیم با شدت تغییرات پارامتر های اسپیرومتری ایشان دارد. در طراحی اقدامات مراقبتی درمانی و برنامه های حمایت اجتماعی ضروری است به پدیده خستگی در جانبازان توجه خاص نمود.
کلید واژگان: خستگی, جانبازان شیمیایی, اختلالات تنفسی, MFI, 20IntroductionFatigue as a usual symptom in respiratory chronic symptom can affect the some dimensions daily living aspects of patient. The aim of this study was fatigue measurement and correlation determination between fatigue and spirometery parameters in war chemical victims who suffer from respiratory disorders.MethodsAccording to a descriptive cross sectional design and purposeful sampling the number of 140 victims selected. After Spirometery parameters measurement, the fatigue was estimated by using of Persian version of Multidimensional Fatigue Inventory -20 (MFI-20). According to spirometery parameters severity, the sample was classified. The fatigue score in total and each dimensions analyzed for presence of correlation between fatigue and spirometery parameters values.ResultsThe average of physical fatigue dimension was 17.3±2.8. It was higher average score in comparison to other dimensions; meanwhile, the score of mental fatigue dimension (14.1±4.5) was the lower score of dimensions. Correlation coefficients between the MFI-20 dimensions and spirometry's parameters, there was a positive significant relation between dimensions of fatigue and spirometery parameters (p<.01).ConclusionThere is experience of fatigue more than medium level in daily living of chemical war victims, which has positive correlation with severity of respiratory disease status. In daily care and treatment program of them, it is necessary to have attention to fatigue state of chemical war victims
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.