جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "روش کیفی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
مهمترین ملاک خانواده سالم، همسرگزینی مناسب و رضایت زوج از ازدواج است.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی پارادایمی همسرگزینی و رضایتمندی در زوجین رضایتمند شهر تهران انجام شد.
روشروش پژوهش حاضر کیفی و از نوع مطالعات پارادایمی گراندد تیوری بود. جامعه آماری شامل زوجینی بود که در فاصله سال های 1399-1397 برای دریافت مشاوره پیش از ازدواج به مراکز مشاوره ازدواج شهر تهران مراجعه کرده بودند، که از این میان به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق کدگذاری طبق مدل اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شد.
یافته هادر نهایت کلیه الگوهای پارادایمی در قالب مولفه های اصلی و فرعی و مفاهیم عملیاتی بدست آمد. مقوله مرکزی شامل: دو مولفه انتخاب خردمندانه و سالم و چشم انداز گذار به ازدواج پایدار؛ شرایط علی: عوامل کلان اثرگذار و استقلال و تمایز یافتگی زوجین و ارتباط با خانواده اصلی؛ شرایط زمینه ای: شباهت های خانوادگی و شباهت های فرهنگی؛ شرایط مداخله گر: مولفه های نظام های باوری و شناختی زوجین و کنش رفتاری زوجین در فرآیند انتخاب همسر؛ راهبردها: راهبردهای مراقبت از ازدواج و راهبردهای ارتباطی؛ پیامدها: پیامدهای روانشناختی و اجتماعی برای زوجین و پیامدها برای فرزندان بود.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که در فرهنگ ایرانی عوامل چندگانه ای از سطح انتخاب همسر تا کنش رفتاری و شناختی زوجین و همچنین راهبردهای مراقبت از ازدواج، همسرگزینی رضایتمند را تحت تاثیر قرار می دهند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و زوج درمانگران مداخلات خود را بر این اساس تدوین نمایند.
کلید واژگان: همسرگزینی, زوجین رضایتمند, الگوی پارادایمی, روش کیفی, گراندد تئوریIntroductionThe most important criterion for a healthy family is choosing a suitable spouse and the couple's satisfaction with marriage.
AimThe aim of this study was to investigate the paradigmatic model of choosing a spouse and satisfaction in satisfied couples in Tehran.
MethodThe method of the current research was qualitative and of the type of grounded theory paradigm studies. The statistical population of the research includes couples who have gone to marriage counseling centers for pre-marriage counseling centers in Tehran between 2017-2019, and among them, 15 people were selected through targeted sampling. The obtained information was also analyzed through coding according to the model of Strauss and Corbin.
ResultsFinally, all the included paradigm patterns were obtained in the form of main components and sub-components and operational concepts. The central category included two components: wise and healthy choice and perspective transition to a stable marriage; causal conditions: macro-influencing factors and independence and differentiation of couples and relationship with the main family; background conditions: family similarities and cultural similarities; intervening conditions: components of belief and cognitive systems of couples and behavioural action of couples in the process of choosing a spouse; the strategies: marriage care strategies and communication strategies; the consequences: psychological and social consequences for couples and consequences for children.
ConclusionIt can be concluded that in Iranian culture, several factors at different levels of choosing a spouse, behavioral and cognitive features of couples as well as marriage care strategies affect selection of a satisfactory spouse, Therefore, it is suggested that counselors and couple therapists to formulate their interventions based on this.
Keywords: Choosing a spouse, Satisfied couples, Paradigmatic model, Qualitative method, Grounded theory -
پیشینه و اهداف
بحران کووید 19 در جهان، موجی از استرس، اختلالات روانشناختی و مشکلات جسمانی را به وجود آورده است اما برخی افراد علی رغم این مشکلات، رشد پس از ضربه را تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر تبیین راهبردهای مقابله مذهبی رشد بر اساس تجربیات بیماران مبتلا به کووید-19 است
روش کارطرح پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شد. 25 شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها مطابق با فرآیند گام به گام تحلیل مضمون بروان و کلارک و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد.
یافته هاتحلیل داده ها منجر به 386 کد اولیه، 18 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده شد. راهبردهای مقابله مذهبی بیماران رشد یافته از کرونا عبارت بود از: «تامل معنوی»، «چارچوب دهی مثبت مذهبی»، «نیایش»، «خیراندیشی مذهبی»، «توسل»، «توکل»، «امیدواری مذهبی»، «الگوگیری مذهبی»، «پذیرش مذهبی»، «آمادگی برای مرگ»، و « حمایت طلبی مذهبی».
نتیجه گیریراهبردهای مقابله مثبت مذهبی کمک شایان توجهی به رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به کووید-19 می کند. از یافته های پژوهش حاضر می توان در جهت طراحی مقیاس های سنجش راهبردهای مقابله ی مذهبی، طراحی و اثربخشی برنامه های مداخله ای به منظور کمک به بیماران کووید-19 در جهت مقابله با استرس بیماری و تسهیل رشد پس از ضربه استفاده کرد.
کلید واژگان: رشد پس از ضربه, سبک های مقابله مذهبی, کووید-19, روش کیفیBackground and ObjectivesThe COVID-19 crisis has caused a wave of stress, psychological disorders and physical problems in the world, but some people experience post-traumatic growth despite these problems. The aim of this study was to explain the religious coping strategies of growth based on the experiences of patients with COVID-19.
MethodsA qualitative research design was conducted using content analysis method. Twenty-five participants were selected using purposive sampling and interviewed using semi-structured and in-depth interviews. Purposeful sampling was used to achieve data saturation. Data were analyzed according to the step-by-step process of Brown and Clark content analysis using MAXQDA software.
ResultsData analysis resulted in 386 primary codes, 18 basic themes, 11 organizing themes. Religious coping strategies of post-traumatic growth in patients with COVID-19 were: “Spiritual reflection”, “Positive religious framing”, “Prayer”, “Religious benevolence”, “Invocation”, “Trusting”, “Religious hope”, “Religious modeling”, “Religious acceptance”, “Preparation for Death”, and “Seeking Religious support”.
ConclusionPositive religious coping strategies significantly contribute to post-traumatic growth in patients with COVID-19. The findings of the present study can be used to design scales for measuring religious coping strategies, design and effectiveness of intervention programs to help COVID-19 patients to cope with disease stress and facilitate post-traumatic growth.
Keywords: Post traumatic growth, Religious, Coping strategies, COVID-19, Qualitative study -
زمینه و هدف
آ کووید- 19 به عنوان عامل استرس زا موجب اختلالات روانشناختی و مشکلات جسمانی متعددی در سراسر جهان شده است، اما برخی افراد علی رغم این مشکلات، رشد پس از ضربه را تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین سبک های مقابله ای رشد پس از ضربه بر اساس تجربیات بیماران مبتلا به کووید 19 است.
مواد و روش هاطرح پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شد. 25 شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق مورد مصاحبه قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها مطابق با فرآیند گام به گام تحلیل مضمون بروان و کلارک و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد.
یافته هاتحلیل داده ها منجر به 96 کد اولیه، 31 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده شد. مهمترین سبک های مقابله ای بیماران رشد یافته از کرونا عبارت بود از: «سبک ژرف اندیشانه»، «سبک نیاشی»، «سبک متوکلانه»، «سبک امیدوارانه»، «سبک الگوگیرانه»، «سبک نرمال سازی»، «سبک پذیرشی»، «سبک مساله مدار»، «سبک معنادهی»، «سبک تعویق آگاهانه»، «سبک برون ریزی هیجانی»، «سبک شوخ طبعانه»، و «سبک حمایت طلبانه». سرانجام، روایی و پایایی سبک های شناسایی شده با استفاده از روش لینکلن و گابا در ضمن چهار شاخص اعتمادپذیری، تاییدپذیری، اتکاپذیری و انتقال پذیری تایید شد.
نتیجه گیریافراد رشد یافته از شبکه وسیعی از سبک های مقابله ای برای مقابله با استرس بیماری کووید-19 استفاده می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به طراحی مقیاس سنجش، مداخلات آموزشی و درمانی سبک های مقابله ای تسهیل کننده رشد پس از ضربه در بیماران کووید-19،کمک قابل توجهی کند.
کلید واژگان: رشد پس از ضربه, سبک های مقابله ای, کووید-19, روش کیفیAim and BackgroundCovid-19 as a stressor causes several psychological disorders and physical problems around the world, but some people experience post-traumatic growth despite these problems. The aim of this study was to explain post-traumatic growth coping styles based on the experiences of patients with Covid-19.
Methods and MaterialsQualitative research design was done by thematic analysis method. Twenty-five participants were selected using purposive sampling and interviewed using semi-structured and in-depth interviews. Purposeful sampling was used to achieve data saturation. Data were analyzed according to the step-by-step process of Brown and Clark content analysis using MAXQDA software.
FindingsData analysis resulted in 96 primary codes, 31 basic themes, and 13 organizing themes. The most important coping styles of patients growing from Corona were: deep thinking style, prayer style, trusting style, hopeful style, modeling style, normalization style, acceptance style, Problem solving style, Meaningful style, Conscious procrastination style, Emotional outburst style, Humorous style, and Supportive style. Finally, the validity and reliability of the identified styles were confirmed using Lincoln and Gaba methods along with four indicators of credibility, conformability, dependability and transformability.
Conclusionsgrown individuals have a wide range of coping styles that they use to cope with the stress of Covid-19 disease. The results of this study can significantly help to design the scale of assessment, educational and therapeutic interventions of coping styles that facilitate post-traumatic growth in Covid-19 patients.
Keywords: Post-traumatic Growth, Coping Styles, Covid-19, Qualitative Method -
هدف
روند رو به رشد تعداد خانواده های فرزندپذیر در کشور و ایجاد بستر گفتمانی مناسب در خصوص پذیرش فرزند توسط زوجین نابارور، اهمیت آماده سازی خانواده های فرزندپذیر را بیش ازپیش روشن ساخته است. هدف پژوهش حاضر ارایه برنامه آمادگی مبتنی بر چالش های زیست شده توسط والدین فرزندپذیر بود.
روشپژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسی و از طریق نمونه گیری هدفمند و در دسترس صورت گرفت. با استفاده از مصاحبه عمیق، داده ها جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد.
یافتهتحلیل حاصل از داده های مصاحبه در خصوص چالش ها، در سه محور پیش از فرزندپذیری، حین فرزندپذیری و پس از فرزندپذیری ارایه شدند و در نهایت نیز برنامه آمادگی مستخرج از چالش ها در پنج فرایند ارزیابی، آگاهی بخشی، تصمیم گیری، ایفای نقش و مدیریت نقش ارایه شد.
نتیجه گیری:
نتایج حاصله ضمن افزایش بینش نسبت به چالش های زیست شده توسط خانواده های فرزند پذیر و شناسایی محورهای مرتبط با آمادگی جهت پذیرش فرزندخوانده، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز تدوین برنامه های آموزشی و درمانی باهدف تسهیل و بهبود امر فرزندخواندگی شود.
کلید واژگان: فرزندپذیری, برنامه آمادگی, روش کیفی, پدیدارشناسیaimthe growing trend in the number of adoptive families in the country and establishment of appropriate discourse on the adoption of the child by infertile couple has made the importance of preparing the adoptive families more than ever.
The purpose of this study was to Presentation of preparation program based on the challenges posed by adoptive parents.methodologythe present study is based on the methodology of the qualitative type and the phenomenological method and through objective and accessible sampling. the present research community was formed by couples who had adopted the child in an institutional way. using a deep interview, the data were collected, and used Colaizzi method in order to analyze the data.
findingthe results of interview data on challenges were presented in three category:pre-adoption, during the adoption and post- adoption and finally the extracted preparation program from challenges Presented in five processes:assessment, awareness making, decision making and role management.
ConclusionThe results of in addition to increasing insight into lived challenges by adoptive families and identifying the relevant Themes related to preparation for adoption, can provide the basis for further research as well as developing educational and therapeutic programs with the aim of facilitating and improving the process of adoption.
Keywords: adoption, preparation program, qualitative method, phenomenology -
مقدمهیکی از مهم ترین مسائل مرتبط با جوانان، شناخت ابعاد مختلف سبک زندگی آنان است. از آن جایی که دانشجویان پرستاری به عنوان ارائه دهندگان خدمات مراقبتی، نقش کلیدی در ارتقاء سلامت جامعه دارند، این مطالعه، با هدف تبیین ابعاد مختلف سبک زندگی آنان انتخاب شد.روشمطالعه حاضر در حیطه پژوهش کیفی از روش تحلیل محتوا با رویکرد جهت دار در سال 1394 انجام شد. جامعه آماری این مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند 14 نفر (6 نفر زن و8 نفر مرد ) کارشناس پرستاری بودند، که با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند و تا رسیدن به تکرار در داده ها یا اشباع داده ها، ادامه یافت. از چهار معیار مقبولیت، همسانی، تعیین و انتقال پذیری برای ارزیابی روایی، دقت و پایایی داده های کیفی استفاده شد. کلیه مصاحبه ها پس از ضبط و رونویسی و چندین بار مرور، کدگذاری شد. و با تحلیل چارچوبی داده ها در قالب مقوله های اصلی، طبقه بندی شدند.یافته هاطی تحلیل داده ها، 9 طبقه اصلی شامل ابعاد نه گانه سبک زندگی دانشجویی ( ابعاد معنوی، تحصیلی، سلامت، اجتماعی، روانی، مجازی، اخلاقی، حرفه ای و اقتصادی) و 25 طبقه فرعی استخراج شد.نتیجه گیریسبک زندگی دانشجویی از ماهیتی پیچیده و ابعاد متنوعی برخوردار است و برای حفظ جامع نگری، باید به تمام ابعاد اهمیت داده شود. دانشجویان در ابعاد مختلف سبک زندگی دانشجویی، به مشکلات قابل توجهی اشاره نمودند که نیازمند لزوم توجه بیشتر مسئولین در سطوح دانشگاهی و ملی می باشد.کلید واژگان: روش کیفی, دانشجوی پرستاری, زندگی دانشجویی, سبک زندگیIntroductionOne of the most important issues related to the youth is recognizing the different aspects of their lifestyle. Since nursing students, as care providers, play a key role in improving the health of their community, this study aimed to explain different aspects of their lifestyle.MethodThis qualitative research was conducted using content analysis through directional approach in 2015. Through purposive sampling, 14 graduates of the bachelor of nursing (6 women and 8 men) were selected as the study participants. The subjects were studied using in-depth and semi structured interviews and interviews continued until data replication or data saturation. The 4 criteria of acceptability, consistency, determination, and transferability were used to assess the validity, accuracy, and reliability of qualitative data. All interviews were recorded, transcribed, and reviewed several times, and then, coded and classified into the main categories through framework analysis of the data.ResultsThrough data analysis, 9 main categories that reflect the lifestyle of the students (spiritual, educational, health, social, psychological, virtual, ethical, professional, and economic dimensions) and 25 subcategories were extracted.ConclusionThe student lifestyle has a complex nature and various dimensions, and to maintain a comprehensive approach all aspects must be taken into consideration. Students pointed to significant problems in various aspects of their lifestyle that require more attention by national and university authorities.Keywords: Qualitative method, Nursing student, Student life, Lifestyle
-
مقدمهمعنویت نقش اساسی در داشتن خانواده سالم ایفا میکند، از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل معنوی موثر بر سلامت خانواده نظامی مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش هامطالعه حاضر در حیطه پژوهش کیفی بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی در بازه زمانی سال 1393-1394 انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه خانواده های نظامی شهر تهران بود. بدین منظور 18 شرکتکننده به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق در طول یک دوره 12 ماهه مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها جمع آوری، ثبت و سپس کدگذاری انجام شد و در قالب مقوله های اصلی، مقوله بندی شدند.یافته هانتایج حاصل از تحلیل مصاحبه شرکت کنندگان و کدگذاری مصاحبه ها به شناسایی 246 کد اولیه، 10 زیر مقوله و 2 مقوله اصلی شامل باورهای دینی و رفتارهای دینی منجر شد.بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد که در سلامت خانواده عوامل معنوی مختلفی همچون تشابه در جهان بینی، توکل داشتن، توسل جویی، خیرخواهی، صبر، گذشت و انجام واجبات دینی نقش دارند. این عوامل در سلامت خانواده نقش بسیار مهمی ایفا میکنند، بنابراین لزوم توجه بیشتر به عوامل معنوی در پرداختن به خانواده های نظامی اهمیت اساسی دارد.
کلید واژگان: سلامت, خانواده نظامی, روش کیفی, معنویتIntroductionSpirituality has a fundamental role in creation a healthy family, this study aimed to identifying effective spiritual factors in healthy of military families.Materials And MethodsThe present research is a qualitative research, in which phenomenological method was used. Statistical population of the study included all military families of Tehran. For this purpose, 18 participants were selected by purposive sampling method and were studied via deep interviews during a 12 month period. Data were collected, registered and encoded in main categories.ResultsAnalyzing the interview by codified data were resulted in identifying 246 primary codes, 10 sub category, and 2 main category including religion beliefs and religion manners.Discussion andConclusionResults shown that spiritual factors effects on healthy family including symmetry to worldview, reliance, recourse, benevolence, patience, forgiveness, and perform to necessitous. These factors have fundamental role in healthy of military families, Therefore in dealing with of military families it is necessary to pay more attention to spiritual factors.Keywords: Healthy, Military Family, Quantitative method, Spirituality -
خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهای اجتماعی در ایران است که نقش مهمی در تولید مثل، جامعه پذیرکردن و درونی کردن ارزش های بنیادین در فرزندان به عهده دارد. مساله ناباروری در میان زوجها، که 25 درصد از زوج های ایرانی تجربه اولیه آن را دارند، می تواند بنیاد این نهاد اجتماعی را متزلزل نماید. فن آوری های پیشرفته و مراکز درمان ناباروری با هدف درمان ناباروری و بازگرداندن کیفیت زندگی به خانواده ابداع و یا وارد شدند. اما بر اساس نتایج این تحقیق، طی کردن مسیر درمان و تجربه ناباروری به دلیل وجود برخی مسایل فرهنگی و اجتماعی، نظیر داغ خوردن فرد نابارور از سوی جامعه و اعمال فشارهای مختلف مالی، شغلی، فردی و جمعی به خصوص برای زنان دشوار است. هدف این تحقیق بررسی دقیق و عمیق این دشواری ها با استفاده از روش نظریه-میدانی(Gerounded Theory) بود که در این راه با 21 زن نابارور مصاحبه عمیق صورت گرفته است.
کلید واژگان: ناباروری, فشار, داغ, هویت, روش کیفیObjective (s): Nearly all women consider child as the main part of the marriage in Iran. Women define child as "taste of the life" and a communication tool which binds them to other women. In fact, a woman's personality and identity is not completed unless she has child. This study aimed to explore the experience of infertile woman in Iran.MethodsGrounded theory was the method that guided this research. Twenty-one infertile women were selected using theoretical sampling. Data were collected through semi structured in-depth interviews at Royan Institute, Tehran, Iran.ResultsThe core category we observed was "pressure on infertile women". Stigmatization was the main source of pressure, regardless of financial problems. When this pressure internalized in patients and coincides with social expectations of woman, they felt that they failed leading to ignores other dimensions of their life. Nevertheless, every infertile woman identified that they imagine of having child in their mind.ConclusionWhen all social spaces are full of pressure and anxiety for infertile women, isolation is a natural consequence. Our study showed that most pressure was from fertile women to infertile women.Keywords: Infertility, pressure, stigma, identity, qualitative research (Grounded theory) -
مقدمهنظر به اینکه مطالعات اندکی با توجه به زمینهی فرهنگی با موضوع تجربه معنوی زنان از ابتلا به بیماری تالاسمی به ویژه در حوزه مداخلات حرفه ای صورت گرفته است، مطالعه حاضر با هدف شناخت و توصیف تجربه معنوی زنان از ابتلا به بیماری تالاسمی انجام شد.روشدر این مطالعه که با رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شد، بیست ویک نفر از زنان مبتلابه تالاسمی با استفاده از نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. تکنیک گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری و تحلیل کیفی داده ها با استفاده از تحلیل مضمونی انجام گرفت.نتایجتجربه معنوی زنان از ابتلا به بیماری تالاسمی در قالب سه مضمون اصلی «باورهای معنوی» و «تجربه های درونی» و «اقدامات خیرخواهانه» و چهار زیر مضمون «ارتباط درونی با خدا»، «تجربه اوج»، «تجربه رنج» و «خدمت به همنوعان» طبقه بندی شد که در درون مایه تجربه معنوی جای گرفت.بحث و نتیجه گیرینتایج حاصل از این پژوهش نشان از اهمیت تجربه معنوی زنان از ابتلا به بیماری تالاسمی دارد. معنویت، زنان مبتلا به تالاسمی را قادر میسازد کارکرد فردی، روانی و اجتماعی خود را بهبود بخشند. از این رو شایسته است مددکاران اجتماعی در ارائه مداخلات حرفه ای و مراقبت های همه جانبه از این بیماران به تجربه های معنوی این افراد توجه خاص داشته باشند.
کلید واژگان: تجربه معنوی, تالاسمی, روش کیفی, تحلیل مضمونIntroductionSince there is no much research on spiritual experiences of women with Thalassemia especially in professional interventions, this research was done to recognize and describe women’s spiritual experiences about Thalassemia.MethodologyIn this qualitative and phenomenological research, 21 women with Thalassemia were selected through a targeted sampling for interview. Data were gathered through a semi-structural interview and data qualitative analysis was done through thematic analysis.ResultsSpiritual experiences of women with Thalassemia were classified into three main subjects, i.e. “beliefs”, “internal experiences”, “helpful works” and four sub-subjects such as “internal relation with God”, “experience of spirituality pinnacle”, “suffering experience”, and “fellowmen serving”.ConclusionsThe results of this research explicit the importance of spiritual experiences of women with Thalassemia. Spirituality improves personal, mental and social hope in women with Thalassemia. In result, it is better for social workers to pay more attention to the spiritual experiences of these patients during their professional interventions and comprehensive cares.Keywords: Spiritual Experience, Thalassemia, Qualitative Method, Thematic Analysis -
مقدمهمطالعات جهانی نشان می دهند که زنان بیشتر از مردان در معرض فقر و متعاقب آن بیشتر در خطر آسیبهای اجتماعی وکاهش سطح سلامتی میباشند. به ویژه دختران نوجوان و زنان جوان به دلیل دسترسی کمتر به آموزش، حمایت، سرمایه اقتصادی و مهارتهای لازم برای ارتقای وضعیت اقتصادی خود آسیب پذیرترند. در این مقاله استراتژی های توانمندسازی دختران و زنان جوان که در آفریقا و آمریکای لاتین انجام شده، مرور و مقایسه شدهاند.
منابع: در این مطالعه مروری، مقالات و گزارش های ارائه شده درسایت بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، موسسه(AGALI)، مرکز بانک جهانی فقر و گروه جنسیتی آمریکا و منطقه کارائیب و استراتژی های بکار گرفته شده در بیست و سه پروژه توانمندسازی در بیست و چهار کشور، مرور، تحلیل، دسته بندی و مقایسه شدند.روشاین مطالعه با شیوه مرور نظاممند منابع، هفت استراتژی توانمندسازی شامل استراتژی های ارائه خدمات مالی، اشتغال و مهارت های زندگی و حمایت اجتماعی در آفریقا و استراتژی های مدل برابری جنسیتی، توانمندسازی زنان در حوزه کشاورزی، افزایش کسب درآمد زنان، فعالسازی بازارکار زنان در آمریکای جنوبی و دریای کارائیب استخراج شد.بحث و نتیجه گیریبکار گرفتن استراتژی های متنوع با توجه مقتضیات و عوامل فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی متفاوت، احتمال موفقیت برنامه های توانمندسازی را افزایش میدهد.
کلید واژگان: تجربه معنوی, تالاسمی, روش کیفی, تحلیل مضمونIntroductionInternational studies show that women are at risk of poverty, social disadvantage and reduction of their health more than men. In particular teenage girls and young women due to less access to education, advocacy, economic capital and skills to improve their economic status are more vulnerable. In this paper, reviewed and compared strategies for empowering girls and young women in Africa and Latin America.Source: This study done with systematic review articles method. The World Bank, the International Monetary Fund Institute reports, The Adolescent Girls’ Advocacy and Leadership Initiative (AGALI) and world bank- poverty- inequality and gender group America and the Caribbean Region was assayed. 23 projects of empowerment strategies used in 24 countries and reviewed, analyzed, classified and compared.MethodsSeven strategies were extracted. These strategies includes: financial services, employment and life skills and social protection in Africa and gender equality strategies, women empowerment in agriculture, increase of women income and activation of women labour in Latin America and the Caribbean were extracted.ConclusionsUsing of different strategies according to the needs and cultural factors, social and geographic items Recommended.Keywords: Economic Empowerment, Young Women, Young Girls -
تحقیق و پژوهش از مهم ترین محورهای توسعه هر کشور است. پژوهش مقوله ارزشمندی برای تمام حوزه ها خصوصا بخش سلامت است. مطالعات بالینی بخش عمده ای از مطالعات بخش سلامت را به خود اختصاص می دهد. بر همین مبنا و با هدف توسعه پژوهش های بالینی واحدهای توسعه تحقیقات بالینی از سال 1381در بیمارستان های آموزشی راه اندازی شده اند. هدف از این پژوهش شناسایی مسایل و مشکلات فراروی این واحدها و راه کارهای بهبود آن مسایل از دید صاحب نظران حوزه سلامت است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است که در سطح کشور به صورت مقطعی (نیمه دوم سال 1391) انجام شده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش مصاحبه استاندارد باسوالات باز و روش بحث گروهی متمرکز از صاحب نظران مرتبط با موضوع که بر مبنای سابقه فعالیت آنان، میزان فعالیت واحد توسعه تحقیقات و میزان همکاری آنان با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. به منظور تحلیل داده ها در این مطالعه از روش تجزیه و تحلیل موضوعی استفاده گردید، که بر آن اساس 4 عامل اصلی در رابطه با واحدهای توسعه تحقیقات بالینی آشکار شد: 1. ضرورت تشکیل واحدهای توسعه تحقیقات بالینی 2. محدودیت های این واحدها 3. ساختار، جایگاه سازمانی و نحوه تامین مالی 4. حمایت ها و عوامل مورد نیاز برای ارتقای خدمات. نتایج نشان داد در صورت درک ضرورت تشکیل واحدهای توسعه تحقیقات بالینی از سوی مسئولان امر و بیمارستان ها، رفع محدودیت های بالفعل و بالقوه موجود، اصلاح ساختار این واحدها، ارتقای تعاملات بین بخشی و فرابخشی، تامین مناسب منابع مالی و منابع انسانی مورد نیاز این واحدها نقش مهمی در بهبود عملکرد واحدهای توسعه تحقیقات بالینی در سطح کشور خواهد داشت.
کلید واژگان: واحدهای توسعه تحقیقات بالینی, بیمارستان های آموزشی, روش کیفی, بحث کارشناسی متمرکزObjective (s): to evaluate research development units in teaching hospitals.MethodsThis was a qualitative study that was conducted at national level in Iran. We used standardize open–ended interviews and focus group discussions for data collection. Experts were selected according to their experiences; activities and cooperation levels with ministry of health and research development units.ResultsIn all four main themes emerged from analysis: i) necessity of establishing clinical research development units in teaching hospitals, ii) units’ limitations, iii) organizational structure and financing, iv) strategies for improving these units.ConclusionThe findings indicated areas that need improvements including providing appropriate resources for these units.Keywords: clinical research development units, educational hospital, qualitative method, focused group discussion -
فصلنامه سالمند، پیاپی 30 (پاییز 1392)، صص 17 -24هدفبا توجه به سیر افزایشی جمعیت سالمندان در ایران پیش بینی می شود در طی سی سال آینده یک رشد قابل توجه در تعداد سالمندانی که به طور مستقل نیازمند کار با وسایل الکترونیکی مانند خودپردازهای بانک را دارند وجود داشته باشد، این در حالی است که هنوز مطالعات کافی به منظور مناسب سازی این وسایل با توجه به توانا یی های جسمی و ذهنی و روانی سالمندان انجام نشده است.روش بررسیمقاله حاضر بخشی از یک مطالعه کیفی به روش کاوش فرهنگی است که به کشف نیازها و موانع و تسهیل کننده-ها در کار با خودپردازها پرداخته است. داده های این مطالعه از طریق مشاهده و مصاحبه و جمع آوری اسناد و مدارک از شرکت کنندگان بدست آمد. مطالعه کیفی حاضر در دو مرحله، که در مرحله اول با 30 نفر سالمند بصورت مصاحبه و در مرحله بعد با استفاده از طراحی بسته ای برای استخراج نیازها و مشکلاتی در ارتباط با خودپردازها به روش نمونه گیری هدفمند با 10 سالمند در شهر تهران انجام گرفته است، که 6 نفر از شرکت کنندگان زن و 4 نفر مرد بودند ومصاحبه ها تا مرحله اشباع داداه ها ادامه یافت و داده ها با روش آنالیز محتوا کدگزاری و دسته بندی تحلیل شده است.یافته هاشش فاکتور مورد نیاز و اصلی برای طراحی خودپردازها متناسب با سالمندان ایرانی از داده ها استخراج گردید که شامل خوشایندی، ناخوشایندی، خواسته ها و آرزوها، مشکلات و موانع، امور بانکی و اتفاقات ناگوار بود که پس از دسته بندی این فاکتور ها موانع و تسهیل کننده ها برای سالمندان از این فاکتورها استخراج گردید. یافته ها نشان داد موانع سالمندان در استفاده از خودپردازها بسیار بیشتر از تسهیل کننده ها در شرایط حاضر هستند.نتیجه گیریبا توجه به موانع سالمندان ایرانی در استفاده از خودپردازها، پیشنهاد می شود این دستگاه ها در زمینه مناسب سازی های محیط قرار گیری خودپرداز، چگونگی جهت نسب و محل قرار گیری، ظاهر خود پرداز و بخصوص در زمینه نرم افزارهای آن مناسب سازی های لازم متناسب با توان سالمندان صورت گیرد. در نهایت پیشنهاد می شود که مطالعات آینده در گروه های مختلف سالمندان بخصوص سالمندان دارای معلولیت و کم سواد انجام شود.
کلید واژگان: سالمند, دستگاه خودپرداز, روش کیفی, کاوش فرهنگیThe objective of the research was to investigate the use of ATMs (automatic teller machines) by older people in Iran and better understand why some older people prefer not to use ATMs and what problems، Barriers and facilitators face the aging users. This article is part of a qualitative study with cultural Probes Methodology. The cultural probes method is an experimental research method used for the purpose of information gathering for design inspiration and It is a creative method for doing research through design – looking for ways to open new spaces for design. In this method gather information with a package containing an assortment of tasks – which could be cards، cameras، booklets، etc. This study collected data through observation، interview and documentation that obtain from this method. Qualitative study was conducted in two stages. In the first phase interviewed with 30 elderly people in Tehran. In the second Phase according to cultural probes method we designed a package to extract the needs and problems associated with ATM. purposive sample of 10 elderly people in Tehran، 6 participants were female and 4 males. Interviews continued until data saturation، data Were coded and categorized by content analysis method. Six key factors required for the design of ATM data were extracted according to the Iranian people، that pleasant، unpleasant، wants and desires، problems and obstacles، banking and mishaps. that the classification of barriers and facilitating factors these factors were extracted for the elderly. The results showed a much higher barriers to Elderly people using ATMs in facilitating conditions are present.Keywords: elderly people, ATMs, qualitative research, cultural probes -
نشریه طب جانباز، پیاپی 19 (بهار 1392)، صص 12 -19هدفپژوهش حاضر، به منظور بررسی پیامدهای روانی- اجتماعی بمباران شیمیایی بر آسیب دیدگان آن در شهر سردشت به روش کیفی انجام گرفته است.روشپژوهش حاضر یک تحقیق کیفی(از نوع تفسیری) می باشد و جامعه آماری آن کلیه آسیب دیدگان بمباران شیمایی سردشت بودند. نمونه شامل 15 مرد و 15 زن بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی پیامدهای روانی – اجتماعی بمباران شیمیایی بر آسیب دیدگان از افراد نمونه مصاحبه نیمه ساختاریافته گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مقوله بندی و دسته بندی داده ها استفاده شد.یافته هانتایج نشان می دهد که شکایت هایی شامل؛ عدم احساس امنیت، وابستگی عاطفی، عصبانیت، اختلالات شخصیتی، پرخاشگری در روابط اجتماعی، کاهش تعاملات اجتماعی و نارضایتی شغلی در طیف وسیعی از آسیب دیدگان مشاهده می شود.نتیجه گیریبمباران شیمیایی باعث بوجود آمدن پیامدهای منفی روانی – اجتماعی به طور گسترده در آسیب دیدگان آن شده است و این افراد نیازمند مداخلات حمایتی از سوی مردم و نهادهای مردمی هستند.
کلید واژگان: پیامدهای روانی, اجتماعی, بمباران شیمیایی, آسیب دیدگان, روش کیفیPurposeAim of the present research is study of psychic and social consequences of chemical bombarding on the victims of Sardasht City by qualitative method.Method15 men and 15 women of Sardasht City victims were selected as available sampling; and they were interviewed in semi-structured manner. Method of qualitative research is interpretive. Results of the interviews were divided into several categories.ResultsResults show that psychic and social consequences of chemical bombarding on the victims include complaints such as social complaints، psychic complaints، exhaustion problems، economical complaints، characteristic complaints، anger، no safety sensation، emotional interdependent، decrease of social interaction exist in victims.ConclusionResults of the research demonstrate social and psychological problems have higher role in psychic- social consequences of chemical bombarding in ratio with other psychic- social consequences. Finally، we involved in limitations and providing several recommendationsKeywords: psychic, social consequences, chemical bombarding, victims, qualitative method -
زمینه و هدفبه طور متوسط حدود 15-10% از زوجین در ایران مبتلا به مشکل ناباروری می باشند. در دو دهه اخیر موفقیت های قابل توجهی در زمینه فن آوری های نوین کمک باروری حاصل شده است و زوجین نابارور نیز با محدودیت قانونی برای استفاده از این فن آوری ها روبرو نمی باشد. با این حال، همه زوجین نابارور از روش های جدید استفاده نمی کنند و تصمیم گیری در مورد آن متاثر از درک آنها و نیز انتظارات و نگرش جامعه نسبت به استفاده از این فن آوری ها است. از اینرو، ارایه شناخت عمیق تری از درک و نگرش زوجین نابارور می تواند جنبه های اجتماعی فرهنگی تصمیم گیری زوجین نابارور در استفاده از این فن آوری های مدرن را روشن سازد.روش بررسیهدف از مطالعه حاضر بررسی دیدگاه زنان نابارور در تهران پیرامون اهدای تخمک و جنین در درمان ناباروری بود. داده های مورد نیاز برای مطالعه حاضر با استفاده از روش های کیفی و بکارگیری مصاحبه عمیق با 30 زن نابارور در تهران جمع آوری گردید. نیمی از پاسخگویان را زنانی تشکیل دادند که به مرکز درمانی ابن سینا مراجعه نموده بودند و نیمی دیگر نیز به صورت تصادفی از پنج مرکز بهداشت تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انتخاب شدند. داده های مورد مطالعه طی مدت سه ماه در تابستان 1384 جمع آوری گردیدند.نتایجنتایج این مطالعه بیانگر تفاوت دیدگاه زنان مراجعه کننده به مرکز درمانی ابن سینا با سایر پاسخگویان در مراکز بهداشتی منطقه شهید بهشتی بود. تمام پاسخگویان در مرکز درمانی ابن سینا با اهدای تخمک آشنایی داشتند و آن را یک اقدام پزشکی و روش درمانی مانند سایر روش ها می دانستند. همچنین اعتقادات مذهبی آنها بر انتخاب و پذیرش این شیوه درمان تاثیری نداشت؛ در حالیکه سایر پاسخگویان در زمینه اهدای تخمک و جنین و نظر علمای مذهبی در این مورد اطلاعات ناچیزی داشته، اکثر آنها آنرا حرام و یا خلاف شرع می دانستند. در مجموع، تمامی زنان نابارور از افشا شدن روش درمانی آنها و اینکه دیگران فرزند آنها را به عنوان فرزند بیولوژیکی نپذیرند، ترس و نگرانی داشتند.نتیجه گیریارایه اطلاعات صحیح در زمینه روش های درمانی، قوانین و احکام شرعی مرتبط با آن، ضمن افزایش آگاهی های عمومی، بر تغییر نگرش های کلیشه ای افراد در مورد ناباروری و تصمیم گیری زوجین نابارور به استفاده از اهدای گامت و جنین در درمان ناباروری، موثر است.
کلید واژگان: ناباروری, اهداء گامت, اهداء جنین, مراکز بهداشتی, روش کیفی, مصاحبه عمیق -
مقاله حاضر با هدف شناخت کاربرد پژوهش کیفی در علوم اجتماعی تدوین شده است. این مقاله مطالعه ای با روش اسنادی است. پژوهش کیفی دارای روش های انعطاف پذیریست که امروزه بیش از پیش مورد استفاده قرار می گیرد، یافته ها در تحقیقات کیفی ذاتا کمی نیستد و می توان آنها را به داده های کمی نیز تبدیل کرد یافته ها در پژوهش کیفی کلمات، عبارات و اصطلاحاتی هستند که از رفتارها و گفتارهای افراد استنتاج می شوند. پژوهش های کیفی در روش بسیار متفاوت از پژوهش های کمی عمل می کنند، ...
کلید واژگان: پژوهش کیفی, علوم اجتماعی, روش کیفی, روش کمی -
هدفاین پژوهش به منظور بررسی چگونگی آموزش بلوغ در دختران نوجوان انجام شده است.روشدر این پژوهش که یک پژوهش کیفی است، 10 دختر نوجوان که علائم بلوغ در آنها ظاهر شده، دست کم سه بار عادت ماهیانه شده اند، با پدر و مادر خود زندگی و در حال حاضر در یکی از مدارس راهنمایی دخترانه شهر تهران تحصیل می کنند، 10 مادر (مادران همین دختران) و 10 مربی بهداشت مدارس راهنمایی دخترانه که دست کم 12 سال سابقه کار در زمینه بهداشت دختران نوجوان داشته اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبه غیرساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها روش تحلیل مقایسه پیوسته به کار برده شده است.یافته هاوجود شرم و خجالت در دختران نوجوان، مادران و مربیان بهداشت در فرایند آموزش بلوغ، کوتاهی مادران و مربیان بهداشتی در آمادگی و آموزش بلوغ به دختران، نبود برنامه آموزش بلوغ، آگاهی اندک و درک و شناخت ناکافی دختران، مادران و مربیان از پدیده بلوغ به عنوان متغیرهای مهم شناخته شد.نتیجهدر این پژوهش، وجود شرم در دختران نوجوان، مادران و مربیان بهداشت و نیز ناآگاهی مادران و مربیان بهداشت از تغییرات بدنی و روانی دوران بلوغ و نبود برنامه مناسب آموزش بلوغ مطرح شد که برای تعمیم یافته ها نیاز به بررسی های جامع تری وجود دارد.
کلید واژگان: آموزش بلوغ, دختران نوجوان, دانش آموزان, نظریه زمینه ای, روش کیفی, تهرانThe basic essences in the puberty education of adolescent girls were studied in this re- search. Using a qualitative method, this project evaluated 10 girls along with their mothers and 10 middle school health instructors with at least 12 years of work experience in the adolescence health care field. The girls had to meet the conditions of having experienced the minimum of three menstrual- tion periods, living with their parents, and attending one of Tehran’s middle school.To collect data, semi structured interviews were conducted and to analyze the findings, constant comparative analysis was used. The significant variables were identified as shame and embarrassment by the adolescent girls as well as their mothers and the instructors regarding the process of puberty education, negli- gence on the part of the mothers and instructors in the girls’ preparation and puberty education, lack of puberty education, and little awareness and insufficient understanding and knowledge of the girls, their mothers, and the instructors about the course of puberty. This study showed the presence of shame and embarrassment in adolescent girls, their mo- thers, and the health care instructors along with lack of suitable educational program and awareness on the part of the mothers and instructors about the physical and psychological changes of puberty period. A more comprehensive evaluation is required for further generalization of the results.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.