به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « نوروپاتی محیطی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • علی محمدپور، سمانه نجفی، جواد باذلی، مهناز پریمو*
    زمینه و هدف

    نوروپاتی دیابتی در 50% افراد مبتلا به دیابت دیده می شود و به بیماریی اطلاق می شود که تمام اعصاب از قبیل اعصاب محیطی، خودمختار و نخاعی را درگیر می کند. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گرما درمانی موضعی بر علایم بالینی نوروپاتی محیطی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفته است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی است که با شرکت 52 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو دارای نوروپاتی محیطی مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام گرفته است. نمونه ها با روش تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. برای گروه مداخله گرما درمانی با هات پک دمای 40 درجه سانتی گراد روزی دو بار به مدت 20 دقیقه و برای یک هفته انجام یافت و در گروه کنترل سایر مراقبت های معمول مشابه گروه مداخله بوده است. جمع آوری داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و بیماری و پرسشنامه NSS از طریق مصاحبه انجام یافت. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 23 و با سطح معناداری کم تر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین نمرات علایم نوروپاتی در گروه مداخله قبل و بعد به ترتیب 90/1±46/5 و 55/1±12/4 و کنترل قبل و بعد 53/1±88/4 و 52/1±08/5 بود که قبل از مداخله بین دو گروه تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد (23/0=p)، اما بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار دیده شد (03/0=p). همچنین مقایسه اختلاف میانگین نمره دو گروه بعد از مداخله، تفاوت معناداری را نشان داد (001/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که گرما درمانی موضعی می تواند باعث بهبود علایم نوروپاتی دیابتی شود. از آن جا که این تکنیک به آسانی قابل آموزش و کم هزینه است، می توان از این روش در جهت کاهش هزینه های درمان و عوارض دارویی و همچنین ارتقای خودمراقبتی بیمار بهره برد.

    کلید واژگان: گرما درمانی موضعی, نوروپاتی محیطی, دیابت ملیتوس نوع دو}
    Ali Mohammadpour, Samane Najafi, Javad Bazeli, Mahnaz Parimoo*
    Background & Aim

    Diabetic neuropathy is found in 50% of people with diabetes and refers to a group of diseases that affect all nerves such as peripheral, autonomic and spinal nerves. This study aimed to investigate the effect of topical heat therapy on clinical symptoms of peripheral neuropathy in patients with type 2 diabetes.

    Methods & Materials:

     The present study was a randomized controlled clinical trial conducted on 52 patients with type 2 diabetes with peripheral neuropathy referred to the clinic of Allameh Behlool Gonabadi Hospital in 2018. The participants were randomly divided into two groups of intervention and placebo. The intervention group received heat therapy using a hot pack at 40 ° C twice a day for 20 minutes for a week. The control group received all routine care similar to the intervention group. A demographic information form and NSS questionnaire were used to collect the data through interview. Data were analyzed using the SPSS software version 23 at a significance level of less than 0.05.

    Results

    The mean scores of neuropathy symptoms before and after the intervention were 5.46±1.90 and 4.12±1.55 respectively for the intervention group, and 4.88±1.53 and 5.08±1.52 for the control group that no significant difference was observed between the both groups before the intervention (P=0.23), but there was a statistically significant difference after the intervention (P=0.03). Also, the comparison of the mean scores of two groups after the intervention showed a significant difference (P<0.001).

    Conclusion

    The findings showed that topical heat therapy can improve the clinical symptoms of peripheral neuropathy. Since this technique is easy to learn and inexpensive, it can be used to reduce treatment costs and drug side effects, as well as to improve patient self-care.

    Keywords: local heat therapy, peripheral neuropathy, diabetes mellitus type 2}
  • فرهاد غلامی*، داوود بمانی، عین الله نادری، نازنین رضایی
    زمینه

    نوروپاتی محیطی از عوارض شایع دیابت است که منجر به علایم بالینی و تضعیف کیفیت زندگی بیماران می شود. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی بر علایم بالینی و شاخص های کیفیت خواب، کیفیت زندگی و خستگی در بیماران مبتلا به نورپاتی محیطی دیابت نوع 2 بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی 30 بیمار مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابت نوع 2 بصورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی سه جلسه در هفته برنامه تمرین مقاومتی شامل 11 حرکت با 80-50 درصد یک تکرار بیشینه، 3-1 ست برای هر حرکت به مدت 12 هفته انجام دادند. قبل و بعد از دوره مداخله علایم بالینی نوروپاتی (امتیاز نوروپاتی دیابتی میشیگان) شاخص های کیفیت زندگی (پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سوالی)، کیفیت خواب (پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ) و خستگی (پرسشنامه استاندارد سنجش خستگی) ارزیابی شده و نمونه های خون جمع آوری شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند.

    یافته

    نتایج حاکی از بهبود معنی دار علایم بالینی نوروپاتی محیطی (MDNS) در گروه تجربی در مقایسه به گروه کنترل بود (05/0>P). همچنین، سطح گلوکز ناشتا و هموگلوبین A1C بعد از مداخله کاهش معناداری را نشان داد (05/0>P). علاوه براین، کیفیت زندگی، کیفیت خواب و شاخص خستگی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری بهبود پیدا کرد (05/0>P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مطالعه به نظر می رسدتمرینات مقاومتی مداخله مناسبی برای مقابله با علایم مرتبط با نوروپاتی محیطی دیابت و بهبود کیفیت زندگی در این بیماران است.

    کلید واژگان: نوروپاتی محیطی, تمرین قدرتی, کیفیت زندگی, کیفیت خواب, خستگی}
    Farhad Gholami *, Davood Bemani, Aynollah Naderi, Nazanin Rezaei
    Background

    Peripheral neuropathy is a common complication of diabetes leading to clinical symptoms and diminished quality of life. The aim of the present study was to investigate the effect of resistance training on clinical symptoms and quality of life in type-2 diabetic men with peripheral neuropathy.

    Materials and methods

    In this clinical trial 30 diabetic patients with peripheral neuropathy randomized to the experimental or placebo groups. The experimental group underwent a resistance training program over with the frequency of 3 sessions per week, at the intensity of 50-80% one repetition maximum, 1-3 sets for each exercise over 12 weeks. Before and after the experimental period clinical symptoms of neuropathy (Michigan Diabetic Neuropathy Score), quality of life (SF-36), quality of sleep (Pittsburgh Sleep Quality Index) and fatigue (Multidimensional Fatigue Inventory) were assessed and blood samples were collected. Data were analyzed using paired and independent t-test at significance level of 0.05.

    Results

    MDNS improved significantly in the experimental group compared to the control group (p < 0.05). Moreover, fasting glucose and HbA1c significantly decreased following exercise intervention (p < 0.05). In addition, quality of life, quality of sleep and fatigue index improved in the experimental group (p < 0.05).

    Conclusion

    Based on the results of the present study, resistance training seems to be a proper intervention to improve clinical symptoms of diabetic peripheral neuropathy and quality of life in this population.

    Keywords: Peripheral neuropathy. Strength training, Quality of Life, Quality of sleep, fatigue}
  • مریم اعلا، محمد رضا مهاجری تهرانی، قباد رمضانی، محمد رضا امینی، مریم ابویی راد، مهناز سنجری*
    مقدمه

    یکی از مشکلات رایج بیماران دیابتی، نوروپاتی محیطی است. و افزایش خطر ایجاد زخم پا و آمپوتاسیون از عوارض نوروپاتی دیابتی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی مقایسه میزان بهبودی زخم پای دیابتی در درجات مختلف نوروپاتی است.

    روش ها

    این مطالعه از نوع گذشته نگر است که در یک بازه ی زمانی دو ساله از فروردین 1395 تا اسفند 1396 به صورت مقطعی با توجه به اطلاعات مندرج در پرونده بیماران مبتلا به دیابت دارای زخم پای نوروپاتیک مراجعه کننده به کلینیک شماره ی یک دیابت و بیماری های متابولیک پژوهشگاه علوم غدد دانشگاه علوم پزشکی تهران به بررسی شاخص های بهبودی زخم شامل مساحت، عمق و مدت زمان التیام پرداخته است. بر این اساس تغییر مساحت و عمق زخم بیماران طی مراجعات آنها در ماه های نخست، سوم و ششم ارزیابی و گزارش شد. داده های حاصل از مطالعه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 مورد تحلیل آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج حاصل از بررسی پرونده بیماران مبتلا به زخم نوروپاتیک گویای آن بود جنس مذکر در مقطع سنی 56 تا 65 سال بیشترین فراوانی را داشتند. به علاوه غالب این بیماران مبتلا به دیابت نوع دو (79%) بودند. میزان بهبودی زخم که شاخص اندازه گیری آن مساحت و عمق زخم در سه دوره ی زمانی بوده در درجات مختلف نوروپاتی با همدیگر تفاوت داشت؛ در سطح خفیف نوروپاتی میزان مساحت و عمق زخم سریع تر کاهش یافته ولی در نوروپاتی شدید، مدت زمان بهبودی زخم  در دو شاخص مساحت و عمق زخم، طولانی تر بود. با افزایش مدت ابتلا به دیابت به همان نسبت بهبودی نیز زمان بر شده و نیز با بالا رفتن سن میزان بهبودی زخم نیز کاهش پیدا کرده است (001/0P-value =).

    نتیجه گیری

    شواهد نشان می دهد که شناسایی زودرس نوروپاتی می تواند باعث کاهش بروز زخم پای دیابتی و قطع عضو شود. با توجه به اینکه میزان بهبودی سایز و نیز عمق زخم در افراد دیابتی مبتلا به نوروپاتی شدید به کندی صورت می گیرد ضرروری است تا با انجام مداخلات مراقبتی و آموزشی پیشگیری مدار، از آسیب پا جلوگیری نمود.

    کلید واژگان: زخم پای دیابتی, نوروپاتی محیطی, بهبودی زخم}
    Maryam Aalaa, Mohammad Reza Mohajeri, Tehrani, Ghobad Ramezani, Mohammad Reza Amini, Maryam Aboeerad, Mahnaz Sanjari*
    Background

    Peripheral neuropathy is one of the most common problems in diabetic patients. The increased risk of Diabetic Foot Ulceration (DFU) and amputation would be a complication of diabetic neuropathy. The aim of this study was to compare the DFU healing in different severity classification of neuropathy.

    Methods

    This is a retrospective study that was conducted over a two-year period from April 2016 to March 2018 according to the information of patients records with Diabetes Mellitus (DM) referred to clinic of diabetes and metabolic disorders of Endocrinology and Metabolism Research Institute of Tehran University of Medical Sciences. Wound healing criteria including area, depth and healing duration were studied. Accordingly, changes in the area and depth of wounds were evaluated and reported during the first, third and sixth months after baseline. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics using SPSS software version 16.

    Results

    The results of the study of patients with neuropathic ulcer showed that males and age group of 56 to 65 years had the highest frequencies. In addition, most of these patients suffered from type 2 DM (79%). The rate of wound healing, which was measured by area and depth of wound in three time periods, differed in different severity classification of neuropathy; at mild level of neuropathy the area and depth of wound decreased faster but in severe neuropathy, duration of wound healing in both mentioned criteria has increased. Regarding to the increase in the duration of DM, the healing time increased too. However the rate of wound healing decreased with increased age (p-value = 0.001).

    Conclusion

    Evidence suggests that early identification of neuropathy can reduce the incidence of DFU and amputation. Due to the slow healing of the size and depth of the wound in diabetic patients with severe neuropathy, it is necessary to prevent DFU by conducting preventive care and educational interventions.

    Keywords: Diabetic Foot Ulcer, Peripheral Neuropathy, Wound Healing}
  • سعید نیکوخصلت، جواد وکیلی، مهدی عالی زاده*
    زمینه

    فاکتور رشد عصبی (NGF) مهم ترین عضو خانواده نروتروفین هاست که وجود آن برای رشد و حفظ فنوتیپ نورون ها و یکپارچگی عملکردی نورون های کولینرژیک ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح سرمی NGF در بیماران دیابتی مبتلا به نوروپاتی محیطی بود.

    روش کار

     پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. بدین منظور آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه هوازی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی شامل سه جلسه تمرین در هفته با شدت 70 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25 تا 45 دقیقه و تمرین مقاومتی شامل دو ست از عضلات اصلی بالاتنه و تنه و سه ست از عضلات اصلی پایین تنه با 8 تا 12 تکرار، سه جلسه در هفته بود. تمرین ترکیبی نیز شامل هر دو تمرینات هوازی و مقاومتی می باشد که سه جلسه در هفته انجام شد. قبل و بعد از دوره ی سه ماهه پژوهش از آزمودنی ها خونگیری بعمل آمد. برای مقایسه نتایج پس آزمون همراه با کنترل نتایج پیش آزمون به عنوان کوواریانس، از آزمون آماری آنکووا استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد 12 هفته تمرین در هر سه گروه باعث افزایش معنی دار سطوح سرمی NGF شد. این در حالی بود که در گروه هوازی بیشترین افزایش مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

     با توجه به یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرین ورزشی منظم باعث افزایش سطوح سرمی NGF شده و احتمالا این امر از بروز نوروپاتی محیطی جلوگیری کند و یا در صورت بروز، باعث بهبود آن شود.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, مقاومتی, ترکیبی, فاکتور رشد عصبی, دیابت, نوروپاتی محیطی}
    Saeed Nikookheslat, Javad Vakili, Mehdi Aalizadeh*
    Background

    Nerve Growth Factor (NGF) is the most important member of the neurotrophin family that it is essential in the growth and preservation of neuronal phenotype and functional integrity of cholinergic neurons. Purpose of this study was to evaluate the effect of 12 weeks aerobic, resistance and combined training on serum levels of NGF in diabetic patients with peripheral neuropathy.

    Methods

    In this semi-experimental study cases were randomly selected and divided to four groups: aerobic, resistance, combined and control. Aerobic training includes three sessions per week with intensity 70-75% maximum heart rate for 25 to 45 minutes and resistance training, consists of two sets of upper body muscles and trunk muscles, three sets of lower body muscles with 8 to 12 repetitions, three sessions a week. Combined training includes both aerobic and resistance training, which was performed three sessions per week. In the combined training, aerobic training and then resistance training were performed three sessions per week. Before and after the three-month period of the research, subjects were blood sampled.

    Results

    The 12 weeks of training in all three groups significantly increased serum levels of NGF (P<0.05). Meanwhile, the highest increase was observed in aerobic group.

    Conclusion

    The regular training increases the levels of NGF and prevents the development of peripheral neuropathy.

    Keywords: Aerobic, Resistance, Combined Training, Nerve Growth Factor, Diabetes, Peripheral Neuropathy}
  • سعید دباغ نیکو خصلت، وحید ساری صراف، یعقوب سالک زمانی، مسعود عبدالله پور آلنی *
    زمینه
    دیابت یکی از شایع ترین اختلالات متابولیکی است که شیوع آن در جهان به سرعت در حال گسترش است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی و ترکیبی بر هدایت عصبی مردان دیابتی نوع دو مبتلا به نوروپاتی محیطی بود.
    روش کار
    بیست و دو مرد دیابتی نوع دو به طور مساوی به دو گروه هوازی (11) و ترکیبی (11) تقسیم شدند. تمرین هوازی با شدت 70 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25 تا 45 دقیقه و تمرین ترکیبی شامل تمرینات هوازی و مقاومتی، سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته بود. قبل و بعد از مداخله، اندازه گیری های هدایت عصبی و خونگیری صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های T وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در هر دو گروه افزایش معنی داری در سرعت هدایت عصب سورال، پرونئال و تیبیال و همچنین افزایش معنی داری در آمپلی تود پتانسیل عمل عصب سورال و پرونئال مشاهده گردید ، با این حال آمپلی تود پتانسیل عمل عصب تیبیال فقط در گروه ترکیبی افزایش معنی داری داشت . علاوه بر این، بین دو گروه در دامنه تغییرات آمپلی تود پتانسیل عمل عصب پرونئال و تیبیال تفاوت معنی داری وجود داشت .
    نتیجه گیری
    هر دو تمرین هوازی و ترکیبی روش های موثری در کنترل دیابت نوع دو محسوب می شوند، ولی به نظر می رسد سرعت هدایت عصبی و آمپلی تود پتانسیل عمل عصب در تمرین ترکیبی نسبت به تمرین هوازی بهبود بیشتری را نشان می دهد.
    کلید واژگان: تمرین هوازی و ترکیبی, دیابت نوع دو, سرعت هدایت عصبی, نوروپاتی محیطی}
    Saeid Dabbagh Nikookheslat, Vahid SariSarraf, Yaghoob Salekzamani, Masoud Abdollahpour Alni *
    Background
    Diabetes is one of the most common metabolic disorders that are rapidly expanding worldwide . The aim of this study was to investigate the effect of 12 weeks aerobic and combined training on neural conduction in type 2 diabetes men with peripheral neuropathy.
    Methods
    twenty-two male with type 2 diabetes were randomly divided into two groups of aerobic (11) and combined (11). Intensity of aerobic exercise was 70 to 75 percent of maximum heart rate for 25 to 45 minutes and combined training consists of both aerobic and resistance training, three times a week for 12 weeks. Before and after intervention, nerve conduction measurements and blood samples were done. The collected data were analyzed using independent-T test and paired samples-T test.
    Results
    In both groups sural, peroneal and tibial nerve conduction velocity (NCV), and sural and peroneal nerve action potential amplitude significantly increased (P<0.05), However tibial motor nerve action potential amplitude was significantly increased only in combined group (P<0.05). In addition, there was significantly differences between two groups in variation range of peroneal and tibial motor nerve action potential amplitude (P<0.05).
    Conclusion
    Both aerobic and combined training in control of diabetes are effectiveness, but it seems NCV and nerve action potential amplitude improves in combined training more than aerobic training.
    Keywords: Aerobic_combined trainings_Type 2 diabetes_Nerve conduction velocity_Peripheral neuropathy}
  • ندا بدری، محمدرضا حامدی نیا، علیرضا حسینی کاخک*، رویا عسکری، رقیه عزیزی
    زمینه و هدف
    نوروپاتی محیطی، از شناخته شده‫ترین عوارض عروق کوچک در دیابت است که به دلیل اختلال در عملکرد حس عمقی سیستم حسی- پیکری منجر به کاهش تعادل، قدرت و استقامت عضلانی می گردد. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر دو نوع برنامه تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی زنان دیابتی نوع دو مبتلا به نوروپاتی محیطی بود.
    روش کار
    در این پژوهش نیمه تجربی، تعداد 33 زن مبتلا به نوروپاتی دیابتی به سه گروه (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، 3 جلسه در هفته تمرینات ترکیبی هوازی- مقاومتی را با حجم و شدت های مشخص اجرا کردند. برنامه تمرینی گروه 1: تمرین مقاومتی شامل 4 تا 5 حرکت با 2 تا 3 ست 12-10 تکراری و تمرین هوازی اینتروال شامل 70- 55 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 30 تا 45 دقیقه؛ گروه 2: تمرینات مشابه گروه اول با این تفاوت که تمرین مقاومتی 8 تا 10 حرکت انجام شد و تمرین هوازی به مدت 15 تا 22 دقیقه بود. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. از تمامی آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، آزمون‫های عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی انجام و یک نمونه خون گرفته شد. داده ها با روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با سطح معنی داری 0/05≥p تحلیل شدند .
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تعادل پس از 12 هفته تمرین در گروه تجربی دو در مقایسه با گروه تجربی یک و کنترل، بهبود معنی‫داری داشت (0/05>p). همچنین قدرت بیشینه، استقامت عضلانی اندام تحتانی و حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه های تجربی یک و دو نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی داری یافت (0/05>p). اما در شاخص خونی (قندخون ناشتا، HbA1C، انسولین، مقاومت به انسولین)، شاخص توده بدنی، وزن، دور کمر و درصد چربی بدن بین گروه ها تفاوت معنی‫داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    تمرینات ترکیبی (هوازی- مقاومتی) با دو حجم متفاوت می تواند موجب بهبود عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی در بیماران نوروپاتی دیابتی گردد. اما تمرینات ترکیبی با غالب مقاومتی، تاثیر بیشتری را نشان می دهد. لذا به بیماران نوروپاتی دیابتی توصیه می گردد در صورت نداشتن محدودیت به منظور کنترل پیشرفت بیماری و بهبود شاخص های عملکردی از برنامه های ترکیبی با غالب مقاومتی استفاده نمایند.
    کلید واژگان: تمرین ترکیبی, عملکرد جسمانی, ترکیب بدنی, دیابت نوع 2, نوروپاتی محیطی}
    N Badri, MR Hamedinia, AR Hosseini Kakhk*, R Askari, R Azizi
    Background & objectives
    Peripheral diabetic neuropathy is one of the most commonly diagnosed microvascular complications of diabetes, which due to impairment in the deep sensory performance, decreases in balance and strength and muscular endurance. The purpose of this study was to investigate the effect of two types of combined training on physical performance and body composition in type 2 diabetic women with peripheral neuropathy.
    Methods
    In this quasi-experimental study, 33 women with diabetic neuropathy were divided into three groups (two experimental groups and one control). Training groups performed combined aerobic-resistance exercises for 12 weeks, 3 times a week with specific volume and intensity. The program of training group 1 was resistance training with 2-3 sets, 10-12 repetitions for each exercise in 4-5 station and aerobic interval with 70- 55% maximum heart rate for 30 to 45 minutes. For group 2, the exercises were similar to the first group, with this difference that the resistance training was performed for 8 to 10 station and the aerobic training for 15 to 22 minutes. The control group did not participate in any training program. Before and after interventions, physical function, body composition and blood samples were measured in all subjects. The data were analyzed via repeated measurements of ANOVA and Bonferroni post hoc test with a significant level of p<0.05.
    Results
    The results showed the significant improvement in balance after 12 weeks of training in experimental group 2 compared to 1 and control groups (p<0.05). Also, the maximum power, muscular endurance of the lower limbs and maximum oxygen consumption in experimental groups 1 and 2 were significantly higher than control group (p<0.05). However, there was no significant difference between the blood parameters (fasting blood glucose, HbA1C, insulin, insulin resistance), body mass index, weight, waist circumference and body fat percentage (p<0.05).
    Conclusion
    Combined training with two different volumes can improve physical function and body composition in diabetic neuropathic patients. However, the combined training with the dominant resistance showed more impact. Therefore, in order to improve the performance indicators, it is recommended for diabetic neuropathy patients, to use combined programs with dominant resistance training, if they have no limitation.
    Keywords: Combined Exercise_Physical Function_Body Composition_Type 2 Diabetes_Peripheral Neuropathy}
  • سعید دباغ نیکوخصلت، وحید ساری صراف، یعقوب سالک زمانی، مسعود عبدالله پور آلنی *، سعید فتح الهی
    پیش زمینه و هدف
    با وجود پیشرفت روش های درمانی و کلینیکی جدید، بیماری دیابت نوع دو به طور گسترده ای در جهان رو به افزایش می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر هدایت عصبی مردان دیابتی نوع دو مبتلا به نوروپاتی محیطی بود.
    مواد و روش کار
    بیست و دو مرد دیابتی نوع دو به طور مساوی به دو گروه مقاومتی (سن 0/6±4/58 سال، وزن 0/8±7/84 کیلوگرم و سابقه دیابت 2/7±7/13 سال) و کنترل (سن 1/8±2/56 سال، وزن 0/15±5/87 کیلوگرم و سابقه دیابت 7/5±5/14 سال) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل دوست از عضلات اصلی بالاتنه و تنه و سه ست از عضلات اصلی پایین تنه با 8 تا 12 تکرار، سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته بود. قبل و بعد از مداخله، اندازه گیری های هدایت عصبی و خونگیری صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک برای بررسی نرمال بودن و تی وابسته و مستقل برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین سرعت هدایت عصب پرونئال و تیبیال و آمپلی تود پتانسیل عمل عصب سورال و تیبیال در گروه مقاومتی به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P<)، همچنین سرعت هدایت عصب سورال در گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0P<). علاوه بر این، دامنه تغییرات سرعت هدایت عصب سورال و تیبیال و آمپلی تود پتانسیل عمل عصب سورال و تیبیال در دو گروه تفاوت معنی داری داشت (05/0P<).
    بحث و نتیجه گیری
    تمرین مقاومتی علاوه بر بهبود آمپلی تود پتانسیل عمل عصب، باعث بهبود سرعت هدایت عصبی نیز می شود که نهایتا نشان دهنده موثر واقع شدن تمرین مقاومتی بر پارامترهای الکترونوروگرافی اندام تحتانی در کوتاه مدت است.
    کلید واژگان: تمرین مقاومتی, هدایت عصبی, دیابت نوع دو, نوروپاتی محیطی}
    Dr Saeid Dabagh Nikookheslat, Dr Vahid Sarisarraf, Dr Yagoub Salekzamani, Mr Masoud Abdollahpour Alni *, Mr Saeid Fathollahi
    Background and Aims
    Despite the development of new therapeutic and clinical mmethods, type 2 diabetes is widely increasing in the world. The aim of this study was to investigate the effect of 12 weeks resistance training on neural conduction in men with type 2 diabetes with peripheral neuropathy.
    Materials and Methods
    This study was conducted on twenty­-two male with type 2 diabetes who were randomly divided into two groups of resistance (age 58.4±6.0 years, weight 84.7±8.0 kg and diabetes history 13.7±7.2 years) and control (age 56.2±8.1 years, weight 87.5±15.0 kg and diabetes history 14.5±5.7 years) group. Resistance training consisted of two sets of main muscles in the upper body and trunk and three sets of main muscles in the lower body with 8 to 12 repetitions, three times a week for 12 weeks. Before and after intervention nerve conduction measurements and blood samples were done. The data were analyzed using Shapiro-Wilk test for normality data, and dependent and independent T test to evaluate within and between group changes.
    Results
    The mean peroneal and tibial nerve conduction velocity (NCV) and sural and tibial action potential amplitude in the resistance training group significantly increased (P
    Conclusion
    Resistance training not only improves nerve action potential amplitude, but also improves NCV which ultimately reflects the effectiveness of resistance training on lower limbs Electroneurographic parameters in short term.
    Keywords: Resistance training_neural conduction_Type 2 diabetes_Peripheral neuropathy}
  • لاله آبادی مرند، محمودرضا آذغانی، زهرا صلاح زاده *، ماندانا رضایی، علی اعتراف اسکویی
    مقدمه
    دیابت نوع 2 بیماری مزمنی است که اگر به خوبی کنترل نشود، عوارض مختلفی از قبیل اختلالات عضلانی اسکلتی و نوروپاتی محیطی را به دنبال خواهد داشت. نتایج مطالعات کینماتیک عضلات بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داده که این افراد استقامت عضلات پایین تری نسبت به افراد سالم دارند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان استقامت ایزومتریک عضلات اکستانسور و ابداکتور مفصل ران در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 در دو گروه مبتلا به نوروپاتی محیطی و بدون ابتلا به نوروپاتی محیطی و مقایسه آن با افراد غیر دیابتی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، 15 فرد غیردیابتی و 27 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 (15 نفر بدون ابتلا به نوروپاتی محیطی و 12 نفر با ابتلا به نوروپاتی محیطی) شرکت کردند. استقامت ایزومتریک اکستانسور و ابداکتور عضلات مفصل ران طی 15 ثانیه با دستگاه ایزوکنتیک بایودکس ثبت و شیب نمودار توان محاسبه شد.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری در مقایسه ی حداکثر شیب نمودار کاهش توان در عضلات اکستانسور و ابداکتور مفصل ران مشاهده نشد. (در شیب نمودار اکستانسورها 45/0p=) (در شیب نمودار ابداکتورها 63/0p=).
    نتیجه گیری
    پارامترهای مربوط به استقامت ایزومتریک عضلات اکستانسور و ابداکتور مفصل ران در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 با و بدون ابتلا به نوروپاتی محیطی، تفاوت معنی داری با افراد غیر دیابتی نداشت. در نتیجه، احتمالا سایر قابلیت های انقباضی عضلات در بیماران دیابتی باید مورد توجه قرار گیرد و آزمون های استقامت ایزومتریک در فاز غیرهوازی به تنهایی نمی تواند استقامت عضلانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را مورد سنجش قرار دهد.
    کلید واژگان: دیابت نوع 2, ران, عضلات, استقامت, نوروپاتی محیطی}
    Lale Abadi, Dr Mahmood Reza Azghani, Dr Zahra Salahzadeh*, Dr Mandana Reazei, Dr Ali Eteraf Oskoue
    Introduction
    Type II diabetes is a chronic disease, which if not controlled properly, can have complications, such musculoskeletal complications. Kinematics studies of muscle endurance of patients with type II diabetes demonstrate lower muscle endurance in these individuals. The aim of this study was to evaluate the isometric endurance of hip extensor and abductor muscles in people with type II diabetes in two groups, i.e with and without the risk of peripheral neuropathy in comparison with healthy people.
    Method and Materials: Fifteen healthy subjects and 27 patients (in three groups) with type II diabetes (15 patients without peripheral neuropathy and 12 patients with peripheral neuropathy) participated in this study. Isometric endurance of the hip extensor and abductor muscles was recorded using the Biodex isokinetic machine and slope of the power diagram was calculated.
    Results
    Results showed no significant differences for the diagram slope between the three groups in terms of hip extensor and abductor muscle endurance. (Extensor diagram slope, P=0.45) (Abductor diagram slope, P=0.63).
    Conclusion
    Endurance related parameters of hip extensor and abductor muscles in patients with type II diabetes, with or without peripheral neuropathy, are not significantly different from those of healthy subjects. Hence, the isometric endurance test perse cannot describe muscle endurance in type II diabetic patients.
    Keywords: Type II diabetes, Hip, Muscle, Endurance, Peripheral neuropathy}
  • شبنم حسینی، گلاله اصغری، مجتبی فلاح، معصومه یارجانلی *، سارا حسینی طاهری
    سابقه و هدف
    مطالعات محدودی به بررسی ارتباط کمبود ویتامین D با نوروپاتی دیابتی پرداخته اند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ویتامین D بر درمان نشانه های ناشی از نوروپاتی محیطی دیابتی طراحی شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مداخله ای نیمه تجربی، 30 نفر از بیماران دیابتی بالای 35 سال مبتلا به نوروپاتی محیطی که سطح سرمی ویتامین D آنها کمتر از ng/ml30 بود به صورت متوالی انتخاب شدند. برای تعیین شدت نشانه های نوروپاتی دیابتی (اطلاعات غیر مستند) از پرسش نامه NSS (Neuropathy Symptom Score) و درخصوص علایم نوروپاتی (اطلاعات مستند) از پرسش نامه NDS (Neuropathy Disability Score) استفاده شد. بیماران به مدت10 هفته تحت درمان با هفته ای 50000 واحد ویتامین D خوراکی قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 60/1 سال بود و 33 % مرد بودند. 83/3 درصد افراد کمبود سطح ویتامین D (کمتر از mng/mL20) و 7/16 درصد آنان سطح ناکافی ویتامین D سرمی (ng/mL20 تا30) داشتند. میانگین سطح سرمی ویتامین D در ابتدای مطالعه ng/mL 86/5 ± 37/14 بود. برای نمرات NSS، از بین افراد مورد مطالعه نمرات 70 درصد آنان قبل و بعد از تجویز ویتامین D و همچنین میانگین نمرات آنها قبل و بعد از مداخله کاهش معنی داری نشان داد (به ترتیب 02/0P= و 05/0P<). در حالی که تغییرات معنی داری در نمرات NDS قبل و بعد از تجویز ویتامین D رخ نداد (748/0p=).
    نتیجه گیری
    تجویز ویتامین D به مدت 3 ماه در بیماران دیابتی سبب بهبود نشانه های ناشی از نوروپاتی دیابتی با توجه به پرسش نامه NSS گردید، درحالی که در معاینات بیماران با توجه به پرسشنامه NDS تغییری مشاهده نشد.
    کلید واژگان: ویتامین D, نوروپاتی محیطی, دیابت, مداخله, NSS, NDS}
    Shabnam Hosseini, Golaleh Asghari, Mojtaba Fallah, Massomeh Yarjanli*, Sara Hasibi Taheri
    Background
    Few studies have investigated the relationship between vitamin D deficiency and diabetic neuropathy. Present study aimed to investigate the effect of vitamin D in the treatment of diabetic peripheral neuropathy.
    Materials And Methods
    In this semi-experimental trial, 30 diabetic subjects aged over 35 years with peripheral neuropathy with serum levels of vitamin D less than 30ng/ml, were sequentially selected. The NSS questionnaire (Neuropathy Symptom Score) used to determine the severity of the symptoms of diabetic neuropathy (subjective data) and NDS questionnaire (Neuropathy Disability Score) used for symptoms of neuropathy (objective information). Participants were treated by 50,000 IU/week of oral vitamin D for 10 weeks.
    Results
    30 patients with mean age of 60.1 years, including 10 (33%) men, were studied. 83.3% had serum vitamin D deficiency (under 20ng/mL) and 16.7% had serum vitamin D insufficiency (20-30ng/mL). Mean (± standard deviation) serum vitamin D levels was 14.37±5.86 ng/mL. Seventy percent of participants showed a significant decrease in NSS scores (p=0.02), as well as declining in mean of their scores (p
    Conclusion
    Prescription of vitamin D for 3 months improved the symptoms of diabetic neuropathy in diabetic patients regarding NSS; however, NDS showed no changes in the examinations of participants.
    Keywords: Vitamin D, Peripheral neuropathy, Diabetes}
  • محمد جعفرپیشه، ابراهیم صادقی دمنه، نیلوفر فرشته نژاد
    مقدمه
    یکی از روش های کاهش فشار بر سطح کف پا جهت جلوگیری از زخم ناشی از دیابت، استفاده از کفی طبی است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثرات استفاده از ساپورت قوس عرضی پا (پد متاتارسال) بر فشارهای وارد بر ناحیه پنجه پا بود.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی متقاطع تصادفی، 18 داوطلب (5 زن و 13 مرد) دچار نوروپاتی محیطی ناشی از دیابت شرکت کردند. فشار وارد آمده بر کف پای افراد در حین راه رفتن، با استفاده از یک صفحه ثبت فشار در سه حالت تصادفی پای برهنه، دارونما و پد متاتارسال اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    پد متاتارس در مقایسه با پای برهنه و دارونما، باعث کاهش معنی دار میانگین فشار وارد آمده بر پنجه در فاز استانس راه رفتن شد (001/0 > P). همچنین، پد متاتارس در مقایسه با پای برهنه و دارونما، میزان انتگرال نیرو- زمان را در ناحیه پنجه به طور معنی داری کاهش داد (001/0 > P). اختلاف معنی داری در اندازه انتگرال فشار- زمان کل سطح کف پا بین حالات مختلف مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    پد متاتارس می تواند از طریق انتقال فشار به نواحی دیگر (میدفوت)، میزان فشار وارد آمده بر پنجه را کاهش دهد. به نظر می رسد که استفاده از برجستگی پد متاتارسال بتواند در پیشگیری از زخم پنجه پای افراد مبتلا به دیابت موثر باشد.
    کلید واژگان: پای دیابتی, نوروپاتی محیطی, فشار کف پایی, پد متاتارس}
    Mohammad Jafarpisheh, Ebrahim Sadeghi, Demneh, Niloufar Fereshtenejad
    Introduction
    Foot insoles are widely used to reduce excessive pressure exerted on the plantar surface of the foot and prevent diabetic foot ulceration. The objective of this study was to investigate the effects of the metatarsal pad on pressure on the forefoot area.
    Materials And Methods
    This randomized crossover clinical trial was conducted on 18 volunteers (5 women and 13 men) with diabetic peripheral neuropathy. Plantar pressure was recorded while participants walked over a plantar pressure platform in three random conditions of barefoot, with a placebo intervention, and with a metatarsal pad. The processed variables were statistically analyzed using repeated measure one-way ANOVA.
    Results
    The metatarsal pad caused a significant reduction in mean pressure on the forefoot compared to the barefoot and placebo conditions (P
    Conclusion
    The metatarsal pad transfers the forefoot load to the midfoot area, thereby, reducing the pressure exerted on the forefoot. This finding implies that using a metatarsal pad can be an effective intervention to prevent diabetic foot ulceration.
    Keywords: Diabetic foot, Peripheral neuropathy, Plantar pressure, Metatarsal pad}
  • اکرم هدایتی *، امیر رشیدلمیر، اکبر هاشمی جواهری، محمدرضا احصایی
    مقدمه
    نوروپاتی محیطی دیابتی به علت درگیری اعصاب محیطی باعث کاهش قدرت عضلانی و کاهش تعادل در اندام تحتانی می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر تعادل و قدرت عضلانی اندام تحتانی در زنان دیابتی دارای نوروپاتی محیطی می باشد.
    روش بررسی
    جامعه آماری این مطالعه تجربی را 700 بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت ایران شهر مشهد تشکیل دادند. از بین آنها 20 بیمار دیابتی زن مبتلا به نوروپاتی انتخاب شدند و به صورت غیرتصادفی و با اختیار خود در دو گروه تجربی(10نفر) و کنترل(10نفر) قرار گرفتند. تعادل ایستا و پویا به وسیله دستگاه تعادلی بایودکس و قدرت عضلات چهارسر و دوقلو به وسیله دستگاه داینامومتر قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. برنامه ورزشی مقاومتی به صورت سه جلسه در هفته، هر جلسه یک ساعت و به مدت دو ماه و با شدت 30–50٪1RM (جلسات اول 10 تکرار و سپس افزایش تا 15 تکرار) انجام شد. گروه کنترل بدون فعالیت ورزشی بودند.تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار16 SPSS و آزمون t مستقل و وابسته در سطح معنی داری(05/ 0&ge p) انجام شد.
    نتایج
    نتیجه تست تعادل ایستا و پویا و در قدرت عضلات چهار سر و دوقلو در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری را نشان داد. در حالی که تنها قدرت عضلات دوقلو در گروه کنترل تغییر معنی داری را نشان داد(05/0&gep) در دیگر متغیر ها تفاوت معنی دار مشاهده نشد(05/0
    نتیجه گیری
    انجام هشت هفته برنامه ورزشی مقاومتی در زنان دیابتی دارای نوروپاتی محیطی باعث افزایش قدرت عضلانی و تعادل می شود.
    کلید واژگان: دیابت, نوروپاتی محیطی, تمرینات مقاومتی, تعادل, قدرت عضلانی}
    A. Hedayati *, A. Rashidlamir, A. Hashemi Javaheri, Mr Ehsaei
    Introduction
    Diabetic peripheral neuropathy, due to involvement of the peripheral nerves, causes muscle weakness and loss of balance in the lower extremities. Therefore, this study aimed to evaluate the effect of resistance exercise on balance and muscle strength of lower extremities in women with diabetes who suffered from peripheral neuropathy.
    Methods
    The study population consisted of 700 diabetic patients, referring to diabetes clinic in Mashhad, Iran, out of which 20 neuropathic diabetic patients were selected and nonrandomly divided into one treatment group(n=10) and one control (n = 10) group. Static and dynamic balance were measured by the Biodex Balance and strength of the quadriceps muscles and twins were measured by the dynamometer before and after the intervention. Resistance exercise were performed three times a week for two months which, each session lasted an hour with intensity of 30 - 50% 1RM (first meeting was held with 10 repetitions and then, it was increased to 15 repetitions). SPSS statistical analysis software was applied using t-test in order to statiscally analyze the study data and the significance level was set at p &le0/05.
    Results
    Static and dynamic balance as well as quadriceps muscle strength increased significantly in the experimental group. While the twin muscles in the control group showed a significant change (0/05&gep), no significant difference was observed in the other variables (0/05
    Conclusion
    The study findings revealed that eight weeks of resistance exercise in diabetic women (suffering from peripheral neuropathy) increases muscle strength and balance.
    Keywords: Balance, Diabetes, Muscle strength, Peripheral neuropathy, Resistance training}
  • پرستو بهاروند، حبیب معظمی گودرزی، محمد معرف زاده
    مقدمه
    نوروپاتی دیابتی مهمترین عارضه دیابت می باشد که باعث ناتوانی در بیماران می شود. شواهد حاکی از آن می باشد که شناسایی زودرس نوروپاتی می تواند باعث کاهش زخم پای دیابتی و قطع عضو شود. این مطالعه با هدف بررسی شیوع نوروپاتی محیطی در بیماران دیابتی طراحی گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه بر اهمیت غربالگری در شناسایی زود هنگام نوروپاتی در بیماران دیابتی تاکید دارد. پرسشنامه میشیگان با توجه به سادگی، قابلیت اجرا و کم هزینه بودن آن، برای شناسایی افراد در معرض خطر نوروپاتی مناسب به نظر می رسد.
    یافته ها
    شیوع نوروپاتی دیابتی در بیماران بررسی شده 28 درصد بود. بین طول مدت بیماری و نوروپاتی ارتباط مستقیم مشاهده گردید که به لحاظ آماری معنادار بود (02/0= P) در حالی که بین نوروپاتی و سایر متغیرها ارتباط معناداری مشاهده نگردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت توصیفی مقطعی در سال 1394 طراحی شد و نمونه ها به صورت تصادفی از بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز دیابت خرم آباد انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل اطلاعات دموگرافیک، آنتروپومتریک و پرسشنامه میشیگان بود که از دو قسمت مصاحبه (علایم نوروپاتی) و معاینه تشکیل شده است. برای آنالیز داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده گردید.
    کلید واژگان: دیابت, نوروپاتی محیطی, پرسشنامه میشیگان}
    Parastoo Baharvand, Habib Moazami Ghoodarzi, Mohammad Moarefzade
    Background
    Neuropathy is an important complication and contributes to the morbidity of diabetes mellitus. Evidence indicates early detection of neuropathy results in fewer foot ulcers and amputations. The purpose of this study was to evaluate the prevalence of peripheral neuropathy in diabetic patients. Methods and Materials: This cross-sectional study was conducted on diabetics selected randomly from those who referred to diabetes center of Khorramabad in 2015. The data collecting sheet included demographic information, body mass index and Michigan questionnaire which consisted of two parts. The first part assessed neuropathic symptoms and the second part encluded a brief physical examination. The descriptive and analytic statistics were used for data analysis.
    Results
    The prevalence of diabetic neuropathy in patients was 28 percent. duration of disease was signifcantly associated with DPN ((P value <0.05).We observed no association between neuropathy and other variabls.
    Conclusion
    The results of this study emphasize the importance of screening for early detection of neuropathy in diabetic patients. Michigan questionnaire would appear to be an appropriate, cheap applicability and easy to use tool for identifying patients at risk of having neuropathy.
    Keywords: Diabetes, Peripheral neuropathy, Michigan questionnaire}
  • رضوان غفارزادگان، اعظم ملک حسینی*، مریم سعیدی، علی جدیدی، علیرضا رضایی آشتیانی
    مقدمه
    نوروپاتی محیطی یکی از علل شایع ناتوانی در بیماران دیابتی است. درد به عنوان یک علامت اصلی در نوروپاتی است که در بیش از 30% بیماران دیابتی رخ می دهد. ارتعاش درمانی کل بدن یکی از روش های غیردارویی کنترل درد در نوروپاتی محیطی است. بنابراین پژوهش حاضر در نظر دارد تاثیر ارتعاش درمانی اندام تحتانی را بر درد ناشی از نوروپاتی دیابتی بررسی نماید.
    مواد وروش ها
    این پژوهش، یک مطالعه مداخله ای قبل و بعد می باشد که بر روی 36 بیمار مبتلا به نوروپاتی دیاتبی، که دارای معیارهای ورود بودند، انجام گرفته است. بیماران با نمونه گیری ساده در مطالعه وارد شدند. در ابتدای مطالعه، ویژگی های دموگرافیک و شدت درد، به کمک پژوهشگر اندازه گیری و ثبت شد. سپس در قسمتی از اندام که دارای نوروپاتی بود به مدت دو هفته ارتعاش درمانی انجام گرفت. این عمل 2 نوبت در روز و در هر نوبت به مدت 10 دقیقه انجام شد. در نهایت پس از دو هفته از انجام مداخله، شدت درد بیماران مجددا با مقیاس دیداری سنجیده شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان در پژوهش 11.61 ± 52.38 سال بود. اکثر شرکت کنندگان مونث (26 نفر معادل 72 %) بودند. میانگین و انحراف معیار نمره درد بیماران قبل از ارتعاش درمانی 1.37 ± 5.21 بود و 3 دوره بعد از ارتعاش درمانی 1.41 ± 4.30 بود. به عبارت دیگر شدت درد پس از ارتعاش درمانی کاهش یافت، که اختلاف آن با استفاده از آزمون تی زوجی معنی دار بود (001/0 =P).
    نتیجه گیری
    ارتعاش درمانی اندام تحتانی می تواند درد نوروپاتی دیابتی را کاهش دهد، بنابراین از آن می توان به عنوان روشی برای تسکین درد بیماران دیابتی استفاده کرد.
    کلید واژگان: نوروپاتی محیطی, طب مکمل, ارتعاش درمانی}
    Rezvan Ghafarzadegan, Azam Malekhosseini *, Maryam Saeedi, Ali Jadidi, Alireza Rezaee Ashtiani
    Introduction
    Environmental neuropathy is a major cause of disability in diabetic patients. Pain is a major symptom in neuropathy which appears in more than 30% of diabetic patients. The whole body vibration therapy is one of the non-pharmacological methods in pain control in environmental neuropathy. The present study has been conducted with the aim to investigate the effects of lower limb vibration therapy on controlling the pain of diabetic neuropathy.
    Methods
    The present study is a pre/post interventional research which has been conducted on 36 patients suffering from diabetic neuropathy. The subjects have been introduced into the study with simple sampling. At the beginning of the study، demographic traits and pain severity have been measured and registered by the researcher. Vibration therapy has been done on neuropathic limbs for two weeks. This task has been performed two times a day، each lasting for 10 minutes. Ultimately; after a two-week intervention، the patients’ pain severity has been measured again by visual scale.
    Results
    The mean and standard deviation of the participants’ age was 52. 38±11. 61 years. The majority of the participants were female (26 subjects; 72%). The mean and standard deviation of the patients’ pain before the vibration therapy was 5. 21±1. 37 and after three periods of vibration therapy was reduced to 4. 30±1. 41. In other words، pain severity has been reduced after vibration therapy which had a meaningful difference (p=0. 001) using paired T-test.
    Conclusion
    Lower limb vibration therapy can reduce the diabetic neuropathic pain، thus can be utilized as a method of diabetic pain relief.
    Keywords: Environmental Neuropathy, Complementary Medicine, Vibration Therapy}
  • سعید خسروی، شیلا حقیقت، ایمان شایگان نیا
    مقدمه
    دیابت شایع ترین بیماری غدد درون ریز و شایع ترین علت پلی نوروپاتی محیطی است. معاینه ی بالینی و الکترونوروگرافی ارزش بسیاری در تشخیص زودرس و جلوگیری از عوارض ناتوان کننده ی نوروپاتی دارند. هدف از این مطالعه بررسی یافته های الکترونوروگرافی در بیماران دیابتی بود.
    روش ها
    مطالعه ی توصیفی- تحلیلی حاضر بر روی 103 بیمار دیابتی که جهت انجام تست های الکترونوروگرافی به یک کلینیک خصوصی مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. همه ی بیماران تحت معاینه ی نورولوژیک و الکترونوروگرافی سه عصب حرکتی مدیان، پرونئال عمقی و تیبیال و سه عصب حسی مدیان، پرونئال سطحی و سورال قرارگرفتند. در هر عصب سرعت هدایت عصب، تاخیر انتهایی و ارتفاع موج اندازه گیری شد. رفلکس H در هر دو پا در عضله ی سولئوس اندازه گیری شد.
    یافته ها
    30 نفر از افراد تحت مطالعه مبتلا به دیابت نوع I و 73 نفر مبتلا به نوع II بودند. 82 نفر مبتلا به نوروپاتی محیطی بودند. با افزایش مدت زمان بیماری، میزان بروز نوروپاتی نیز افزایش داشت. بیشترین شکایت بیماران احساس خواب رفتگی و گزگز شدن اندام ها (72 درصد) و بیشترین یافته ی بالینی کاهش رفلکس مچ پا (94 درصد) و حساس ترین پارامتر تشخیصی غیرطبیعی بودن رفلکس H (در 6/92 درصد) بود. به طور کلی پارامتر ارتفاع نسبت به تاخیر انتهایی حساسیت بیشتری داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه، تست های الکترونوروگرافی به خصوص پارامترهای سرعت هدایت عصبی شاخص های با ارزشی در تشخیص نوروپاتی دیابتی هستند.
    کلید واژگان: دیابت, نوروپاتی محیطی, الکترونوروگرافی}
    Saeid Khosrawi, Shila Haghighat, Eiman Shayegannia
    Background
    Diabetes mellitus is the most prevalent endocrine disease and the most common cause of peripheral neuropathy which is one of the important late complications of diabetes. Careful neurologic examination and electrodiagnosis are essential and valuable in early diagnosis of neuropathy and prevention of its sequence. The aim of this study was to assessment the electroneurographic findings in diabetic patients.
    Methods
    In this study 103 random selected diabetic patients who referred for electroneurographic studies were evaluated. Neurologic and electroneurographic examination were done in all patients. Three motor nerves (M-median, deep peroneal and tibial) and three sensory nerves (S-median, sural and superficial peroneal) were evaluated and in each nerve its conduction velocity, distal latency and amplitude and also bilateral H-reflex from soleus muscle were measured.
    Finding
    Among 103 studied subjects, 30 patients (29.1%) had type I and 73 (70.9%) had type II diabetes mellitus. Overall incidence of diabetic neuropathy was 79.6%. There is direct correlation between duration of diabetes and prevalence of diabetic neuropathy. The most common complaint was numbness and tingling of distal part in 72% (P < 0.0001).The most common physical finding was abnormal ankle jerk in 94% (P < 0.001). The most sensitive finding in electroneurographic examination was absent or prolonged H-reflex in 92.5% (P < 0.0001). Overall, the parameter of amplitude was more sensitive than distal latency.
    Conclusion
    Nerve conduction parameters especially H-reflex study and amplitude of sensory responses are valuable in early diagnosis of diabetic neuropathy. There is good correlation between clinical and electroneurographic findings, thus thorough clinical examination is highly recommended, to prevent unnecessary work ups and help preventing untoward complications.
  • فرین بابایی بالدرلو، مینو ایلخانی پور، رضا حیدری، صمد زارع، ایرج برنورسی
    مقدمه
    دیابت قندی اغلب با درد نوروپاتیک مزمن همراه است. مطالعه ها نشان داده اند که استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پیدایش بسیاری از تغییرات نورولوژیک و رفتاری در بیماری دیابت ایفا می کند. بنابراین بررسی تاثیر آنتی اکسیدان ها در تسکین درد نوروپاتیک دیابتی حایز اهمیت است. در این مطالعه اثر ضد دردی ملاتونین در موش های صحرایی دیابتی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 32 راس موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده ی وزنی 20±200 گرم استفاده شد. حیوانات به چهار گروه هشت تایی: شاهد، ملاتونین، دیابتی و دیابتی تیمارشونده با ملاتونین تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استرپتوزوتوسین (STZ) انجام شد. ملاتونین 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی، 21 روز بعد از القای دیابت و به مدت دو هفته تزریق شد. در پایان دوره ی تیمار، رفتار دی فازیک درد در حیوانات، به کمک آزمون فرمالین 5/0% و بر مبنای دو پاسخ خودبه خودی flinching و licking طی 60 دقیقه ارزیابی شد. در این پژوهش، شاخص پراکسیداسیون لیپیدها و فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در عقده های ریشه ی خلفی L4-S3 نخاع نیز اندازه گیری شد.
    یافته ها
    تزریق فرمالین به پنجه ی پای موش های دیابتی منجر به افزایش تعداد دفعه های flinch در واحد زمان در هر دو مرحله ی حاد و مزمن درد در مقایسه با موش های شاهد شد. تیمار موش های دیابتی با ملاتونین این شاخص را تا حد موش های غیردیابتی کاهش داد. مدت زمان کل licking ناشی از درد فرمالین در هر دو مرحله ی حاد و مزمن درد در موش های دیابتی به طور معنی دار بیشتر از موش های شاهد بود (05/0p<). تزریق ملاتونین به موش های دیابتی، این مدت زمان را در هر دو فاز آزمون فرمالین به طور معنی دار (05/0p<) در مقایسه با گروه دیابتی کاهش داد. اختلاف معنی داری در شاخص های مذکور بین گروه ملاتونین و شاهد وجود نداشت. آزمایش هموژنای عقده های خلفی نشان دهنده ی افزایش سطح پراکسیداسیون لیپیدها و کاهش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در موش های دیابتی در مقایسه با گروه شاهد بود. تجویز ملاتونین به موش های دیابتی، میزان این شاخص ها را تعدیل نمود.
    نتیجه گیری
    این یافته ها بیانگر مداخله استرس اکسیداتیو در بروز درد در بیماری دیابت است و ملاتونین به عنوان یک آنتی اکسیدان، قادر به کاهش درد در هر دو مرحله ی حاد و مزمن در حیوانات مبتلا به دیابت است.
    کلید واژگان: دیابت, ملاتونین, درد, نوروپاتی محیطی, استرس اکسیداتیو}
    F. Babaei, Balderlou, M. Illkhanipour, R. Heidari, S. Zare, I. Bernousi
    Introduction
    Diabetes mellitus is often accompanied by chronic neuropathic pain. Studies indicate that oxidative stress has an important role in the appearance of neurological and behavioral changes in diabetes. Necessitating researching therefore the antioxidants effects in alleviation of diabetic neuropathic pain.
    Materials And Methods
    In this study, 32 male Wistar rats weighing 200±20 g were used, and were divided into four groups: Control(C), melatonin(M), diabetic(D) and melatonin-treated diabetic(MD). Experimental diabetes was induced by intraperitoneal injection of 50 mg/kg streptozotocin (STZ). Melatonin was injected (10 mg/kg/day, i.p.) for 2 weeks, after 21 days of diabetes induction. At the end of administration period, nociceptive biphasic behavior in rats was assessed using the 0.5% formalin test, and then observed for up to 60 min, according to spontaneous flinching and licking responses. In this study, lipid peroxidation levels, glutathione-peroxidase and catalase activities were measured in spinal L4-S3 dorsal root ganglia. Experimental data were then statistically analyzed.
    Results
    Formalin-evoked flinching increased in both acute and chronic phases of pain in diabetic rats as compared to non-diabetic ones, whereas administration of melatonin reduced flinching frequency in both phases in MD rats. Total time of licking in diabetic rats was significantly (p<0.05) more than the control rats in both acute and chronic phases of pain melatonins injection significantly reduced this time in both phases of pain in the MD as compared D group, whereas was no significant difference between M and C rats in the indices mentioned. Assessment of dorsal root ganglia homogenates indicated an increase in Lipid peroxidation levels and a decrease in GSH-Px and CAT activities in the D group as compared to the controls (C). While melatonin administration ameliorated these in diabetic rats.
    Conclusion
    Results suggest that oxidative stress contributes to appearance of pain in diabetes and melatonin, as an antioxidant, is effective in reducing the acute and chronic pain in diabetic rats.
    Keywords: Diabetes, Melatonin, Pain, Peripheral neuropathy, Oxidative stress}
  • محمد رهبر، سید کاظم شکوری، محمد شیمیا، حبیب رضامندی
    زمینه و اهداف
    افتراق بالینی مابین پلی رادیکولوپاتی کمری- خاجی و فرم آکسونال نوروپاتی محیطی ژنرالیزه، اغلب دشوار می باشد. در این موارد پزشک با تکیه بر وجود دنرواسیون در عضلات پاراسپینال و طبیعی بودن مطالعات هدایت عصبی(Nerve Conduction Study، NCS) تشخیص رادیکولوپاتی را مطرح می نماید. این معیارها اغلب کافی نمی باشند، مثلا در بیماران پیر، که درآنها دامنه موج پتانسیل های عمل اعصاب حسی ممکن است بصورت یک روند وابسته به سن کاهش یافته باشد.حال اگر ماهیت تغییرات هدایت اعصاب حرکتی در رادیکولوپاتی های کمری- خاجی و نوروپاتی معلوم گردد،در اینصورت احتمالا بتوانیم معیار الکترودیاگنوستیک مفیدی برای افتراق رادیکولوپاتی از نوروپاتی داشته باشیم.
    روش بررسی
    افرادی در این مطالعه وارد شدند که معیارهای بالینی و الکتروفیزیولویک رادیکولواتی L5/S1 ویا پلی نوروپاتی آکسونال را داشتند. گروه نوروپاتی آکسونوپاتی دیستال شامل 19 مرد و17 زن، وگروه رادیکولوپاتی کمری-خاجی شامل 28 مرد و22 زن بودند. برای کاهش عوامل مداخله کننده مربوط به سن، بیماران مسن تر از 60 سال از مطالعه کنار ذاشته شدند. تمام بیماران پس از انتخاب تحت مطالعه اندامهای تحتانی قرار گرفته ودر هر فرد موارد زیر اندازه گیری و ثبت گردید. دامنه موج پتانسیلهای عمل عضلهء مورد مطالعه، تاخیر دیستال هر پتانسیل عمل و سرعت هدایت عصبی، حداقل، حداکثر و میانگین تاخیر موج F و نیز حداکثر - حداقل دامنه تاخیر موج F در اعصاب تی بیال و پرونئال عمقی هر دو پا در تمام افراد اندازه گیری و ثبت گردید.
    یافته ها
    . حداقل - حداکثر و میانگین تاخیر موج F برای اعصاب تی بیال وپرونئال عمقی به وضوح در گروه دچار نوروپاتی از گروه دچار رادیکولوپاتی کمری-خاجی طولانی تر بود (001/0P <). میانگین دامنه موجهای (Compound Muscle Action Potential، CMAP برای اعصاب تی بیال وپرونئال عمقی در گروه دچار نوروپاتی کمتر از گروه مقابل بود (001/0 (P <، ونیز میانگین ثبات موج F نیز در گروه نوروپاتی پایین تر بود(001/0 (P <. ولی میانگین دامنه تاخیر موج F برای هر دو عصب در گروه دچار رادیکولوپاتی بصورت معنی داری طولانی تر بود (001/0(P <، که این طولانی بودن بخصوص در مورد عصب پرونئال عمقی واضح تربود(004/0 (P =.
    نتیجه گیری
    بدیهی است که در افراد جوان که در آنها کاهش واضح دامنه موج پتانسیلهای عمل اعصاب حسی(Sensory Nerve Action Potential، SNAP)، بصورت قابل اعتمادی قابل تفسیر می باشد، تاکید و تکیه زیاد بر مطالعات هدایت حرکتی، غیرضروری است. همچنین وقتی دنرواسیون در عضلات پروگزیمال عصب گیری شده از ریشه های L5/S1 یافت می شود، رادیکولوپاتی بسیار محتمل تر از نوروپاتی است. گاها وقتی بیماری با کرختی و گزگز در پاها مراجعه کرده و مطالعات هدایت اعصاب حسی یا الکترومیوگرافی غیرقابل تفسیر باشد، در این موارد بررسی اختلالات هدایت حرکتی بخصوص بررسی معیارهای مختلف موج F شامل: حداقل تاخیر، ثبات ومخصوصا دامنه تاخیر می تواند مفید باشد.
    کلید واژگان: رادیکولوپاتی کمری, خاجی, نوروپاتی محیطی, موج F}
  • شهرام جلیل زاده، امیر بهرامی، بینا افتخار سادات، زکریا پزشکی، یعقوب سالک زمانی، مجید مبصری
    زمینه و اهداف
    نوروپانی محیطی و اختلالات اکترودیاگنوستیک در کم کاری تیرویید به خوبی نشان داده شده است. اما در مورد اثر کم کاری تحت بالینی تیرویید بر روی عملکرد اعصاب محیطی توافق وجود ندارد. این مطالعه برای بررسی اثر کم کاری تحت بالینی تیرویید بر روی عملکرد اعصاب محیطی و بررسی تغییرات الکترودیاگنوستیک آن انجام گرفت.
    روش بررسی
    28 (56 اندام) بیمار کم کاری تحت بالینی تیرویید شامل 25 زن و 3 مرد با سن متوسط 46.07±6.87 و 30 (60 اندام) فرد نرمال شامل 27 زن و 3 مرد با سن متوسط 45±8.68، که قبلا سابقه بیماری تیروئیدی نداشتند و از لحاظ سن و جنس همسان سازی شده بودند انتخاب گردیدند. هیچ کدام از بیماران و گروه کنترل سابقه دیابت، بیماری های عصبی عضلانی، حاملگی، داروها و بیماری هایی که بر روی اعصاب محیطی اثرگذار باشند، نداشتند. برای تمام بیماران و گروه کنترل مطالعات الکترودیاگنوستیک به صورت سرعت هدایت عصب موتور، زمان تاخیری موج عصب حرکتی، ارتفاع موج عصب حرکت، از اعصاب مدین، اولنار، تی بیال و پرونتال عمقی به صورت دو طرفه و minimal-F response از اعصاب تی بیال، مدین و اولنار به طور دو طرفه و پارامترهای اعصاب حسی شامل سرعت هدایت عصب حسی، ارتفاع موج عصب حسی و زمان تاخیری موج عصب حسی از اعصاب مدین، اولنار و سورال به صورت دو طرفه به روش های استاندارد انجام گرفت.
    یافته ها
    مقادیر متوسط سرعت هدایت عصب حسی، ارتفاع موج عصب حسی و زمان تاخیری موج عصب حسی بدست آمده از اعصاب حسی مدین، اولنار، سورال و مقادیر متوسط سرعت هدایت عصب موتور، زمان تاخیری عصب حرکتی، ارتفاع موج عصب حرکتی از اعصاب حرکتی مدین، اولنار،تی بیال، پرونتال عمقی و مقادیر متوسط minimal-F response از اعصاب تی بیال، مدین و اولنار در گروه کنترل با گروه بیماران به روش تی مستقل مقایسه گردید و با P<0.05 هیچ اختلالی بین دو گروه مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که در زمان تشخیص کم کاری تحت بالینی تیرویید اختلالی در عملکرد محیطی دیده نمی شود.
    کلید واژگان: کم کاری تحت بالینی تیروئید, نوروپاتی محیطی, الکترو دیاگنوزیس}
  • حمدالله کرمی فر، محمدحسن مودب، زهره کرمی زاده، غلامحسین امیرحکیمی
    Background: Foot ulceration and lower limb amputation are still common complications of Diabetes mellitus (DM). Diabetic foot problems account for more hospitalization days than any other diabetic problem. The main etiologic factors are diabetic neuropathy and peripheral vascular disease. An easy، simple to use and low cost method for screening of diabetic peripheral neuropathy will be very useful. Methods: From May 2003 to May 2004، all diabetic patients (type 1) referred to endocrine clinic of Namazi Hospital were evaluated for diabetic peripheral neuropathy (DPN)، using the bedside scoring procedure. A score of 3-5 indicated mild، 6-8 moderate، and 9- 10 severe DPN. The perception of vibration، temperature، pinprick and ankle reflex was examined. Tuning fork (128 Hz)، neuropen، cold and warm water and reflex hammer were used for evaluation. Findings: In this study we evaluated 80 patients (34 male and 46 female) with type 1 DM، with the age range of 6-31 years (Mean±SD 18.16±5.22 yr). The overall prevalence of DPN was 13.75%: mild in 7.5%، moderate in 5% and severe in 1.25% of the patients. The most common physical finding was the absence of ankle reflex. Patients were divided into 2 groups based on the presence of DPN. The prevalence of DPN was significantly associated with age، duration of DM and BMI (P< 0.05). There was no significant correlation with sex، HbAlc، puberty، parental consanguinity and family history of DM. Conclusions: Bedside scoring procedure is a simple، low cost and easy method for screening of DPN in patients with type 1 DM in outpatient clinic. Examination of ankle reflex is very important. It is concluded that the diabetic patients need better follow-up and more education.
    کلید واژگان: دیابت, نوروپاتی محیطی, دیاپازون, رفلکس آشیل, نوروپن}
  • محمد مهدی اعتمادی، مرتضی سعیدی، سعیدرضا شهامی، محمد خواجه دلویی، پیام ساسان نژاد
    مقدمه
    تظاهر عمده عفونت با ویروس HTLV1، پاراپارزی اسپاستیک با ماهیت پیشرونده است که به عنوان میلوپاتی وابسته به (HAM)HTLV1 یا پاراپارزی اسپاستیک تروپیکال (TSP) شناخته می شود. این مطالعه با هدف بررسی بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 را از لحاظ ابتلا همزمان به نوروپاتی، تظاهرات بالینی و نوروفیزیولوژی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 84-1382 در مراجعین به درمانگاه اعصاب و درمانگاه تخصصی بیماران HTLV1 بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 73 بیمار مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1، جهت بررسی ابتلای احتمالی همزمان به نوروپاتی هم از لحاظ بالینی و هم نوروفیزیولوژی مورد مطالعه قرار گرفتند. از بیماران بررسی اعصاب مدیان و اولنار اندامهای فوقانی و اعصاب پرونئال و تیبیال و سورال تحت الکترودیاگنوستیک (NCV) انجام شد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی و بررسی بالینی و نوروفیزیولوژی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    %65.8 بیماران از نظر بالینی مظنون به نوروپاتی بودند. بعد از انجام تست های الکترودیاگنوستیک، مشاهده شد که در %54.8 بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 به طور همزمان درگیری اعصاب محیطی هم وجود دارد. 15 بیمار (%20.54) مونونوروپاتی، 5 بیمار (%6.8) مونونوروپاتی مولتیپلکس، 17 بیمار (%23.3) پلی نوروپاتی حسی حرکتی، 2 بیمار (%2.7) پلی نوروپاتی حرکتی و 2 بیمار دیگر (%2.7) پلی نوروپاتی حسی داشتند.
    نتیجه گیری
    تغییرات الکتروفیزیولوژیک در اعصاب محیطی در بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 شایع است. به علاوه، این تغییرات می تواند حتی در بیماری که علایم بالینی نشانگر این نوع بیماری را ندارد نیز دیده شوند. لذا بررسی هدایت عصبی باید یک تست روتین برای بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 باشد.
    کلید واژگان: نروفیزیولوژی HTLV1, میلوپاتی وابسته به HTLV1, نوروپاتی محیطی}
  • حبیب الله نعمتی کریموی، اشرف نظری، اسحاق جلالی
    زمینه و هدف
    سندرم کانال کارپ یکی از نوروپاتی های محیطی شایع است که به علت تحت فشار قرار گرفتن عصب مدین در ناحیه مچ دست ایجاد می شود. بارزترین علائم آن بی حسی، مورمور شدن و ضعف دست هابه ویژه در قسمت های دیستال می باشد. این بیماری یکی از شایع ترین نوروپاتی های محیطی در زنان شاغل و خانه دار است که بر حسب نوع اشتغال ملزم به استفاده مستمرازحرکات انگشتان ومچ دست ها می باشند.آزادسازی عصب مدین به روش جراحی میتواند موجب بهبودی آن شود. سندرم کانال کارپ یکی از شایع ترین تشخیص های فرابالینی مطالعات الکترودیاگنوستیک در بیماران ارجاعی به مراکز بالینی می باشد.
    روش ها
    یک صد نفر از زنان شاغل وخانه دار به طور تصادفی که به عنوان بیمار سرپائی از طریق پزشکان مختلف جهت بررسی سندرم کانال کارپ ارجاع شده بودند و تعداد یک صد نفر از دختران دانشجوی علوم پایه پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی را که از لحاظ ابتلاء و یا استعداد ابتلاء به سندرم کانال کارپ به عنوان گروه شاهد، مورد آزمایش میوگرافی و نوروگرافی قرارگرفتند.
    یافته ها
    تنها در سه مورد از دانشجویان دختر در برابر 29 نفر از زنان شاغل وخانه دار تست نوروگرافی موید ابتلاءبه سندرم کانال کارپ بود. درزنان دارای سندرم کانال کارپ سرعت سیرعصب به طورمعنی داری کاهش و زمان تاخیر دیستال عصب افزایش یافته بود(p<0.001).رابطه معنی داری بین میزان فعالیت مچ دست و شیوع این سندرم مشاهده شد(p<0.001).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل نشان می دهندکه میزان شیوع سندرم کانال کارپ در خانم ها با افزایش فعالیت مچ دست افزایش می یابد.
    کلید واژگان: نوروپاتی محیطی, سندرم کانال کارپ, سرعت سیر عصب, زنان خانه دار}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال