جرایم علیه امنیت: چالش حقوق حاکمیت و حقوق شهروندی
جرایم علیه امنیت را می توان یکی از مهم ترین عرصه های چالش و تقابل میان «حقوق حاکمیت» و «حقوق شهروندی» قلمداد کرد. به دلیل اهمیت فراوان جرایم علیه امنیت و تبعات و نتایج مهلک و زیان باری که این گونه جرایم برای نظم و امنیت عمومی، استقلال و حاکمیت ملی به دنبال دارند، از قدیم الایام و در تمامی نظام های حقوقی دنیا از اهمیت و حساسیت به سزایی برخوردار بوده اند و مقررات خاص و متفاوتی نسبت به آن ها اعمال شده است.
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
دولت ها درزمینه واکنش نسبت به این جرایم، گرایش نسبی به سمت تضمین حقوق حاکمیت دارند و در این زمینه بعضا از اصول کلی و تثبیت شده حقوق جزا عدول می کنند.
در همین راستا عدالت کیفری در حوزه جرایم علیه امنیت، غالبا با وضع مقررات خاصی، امکان مداخله فراگیر و زودهنگام کنشگران خود، ازجمله «پلیس»، به عنوان نخستین کنشگر در فرایند رسیدگی کیفری را در همان مراحل مقدماتی جرم فراهم آورده و در عرصه چالش میان حقوق حاکمیت و حقوق شهروندی، معمولا در جهت تضمین نسبی حقوق حاکمیت گام برمی دارد.