به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۵۱۵۹ عنوان مطلب
|
  • سید نقی موسوی

    مطالعه، پایش و ارزیابی ایده‎های تازه ضروری است و «فقه تربیتی» با هویتی میان‎‎رشته‎ای و به عنوان شاخه‎ای از علم فقه و قلمروی جدید در «تربیت‎پژوهی» مراحل رشد و تکامل خود را طی می‎کند و لازم است مورد نقد و نظر قرار گیرد. نوشتار حاضر تلاش کرده تا مجموعه اشکالات و نقدهای وارد بر فقه تربیتی را گردآوری، صورت‎بندی و ارزیابی نماید. برای این منظور مجموعه اشکالات (روبنایی) ناظر به فقه تربیتی در سه محور کلان طبقه‎بندی شد که عبارت‎اند از: 1. بی‎فایده بودن «فقه تربیتی»؛ 2. آسیب‎زا بودن «فقه تربیتی»؛ 3. عدم اولویت «فقه تربیتی». در ادامه، مولف تلاش کرده تا ابتدا تقریرهای گوناگونی در هر محور ارائه نموده و سپس به ارزیابی و پاسخ به آنها بپردازد. در پایان نیز از منظر «آسیب‎شناسی» و «آینده‎شناسی» نکاتی ارائه شده است.

    کلید واژگان: تربیت اسلامی, فلسفه فقه تربیتی, تجویزات تربیتی, اجتهاد تربیتی
    Sayyid Naqi Musavi *

    It is essential to study, investigate and evaluate new ideas and disciplines. Educational jurisprudence is a branch of jurisprudence and a new field in educational research that is developing and expanding. It has an interdisciplinary identity that must be looked at and critically assessed. The present study has endeavored to identify, collect, formulate and then evaluate the criticisms regarding educational jurisprudence. Thus, the criticisms concerning educational jurisprudence have been sorted out under three categories: 1-the uselessness of educational jurisprudence; 2- the demerits of educational jurisprudence; 3- non-priority of educational jurisprudence. The author goes on to present the different narratives on each category and then assess and answer them. In the end, some points have been presented from pathological and futurological perspectives.

    Keywords: Islamic education (tarbiyah), philosophy of educational jurisprudence, educational prescription, educational ijtihad
  • سید نقی موسوی*
    فقه تربیتی به عنوان بابی جدید در فقه و قلمرو نو در مطالعات تربیتی در حال شکل گرفتن است. همانطور که رشد و نمو «قواعد فقهی» در فقه مهم و لازم بوده، تکوین و رشد شاخه «قواعد فقه تربیتی» نیز از اهمیت برخوردار است. نوشتار حاضر «دعوت به خیر» را در قامت یک «قاعده فقه تربیتی» تبیین نموده و با روش شناسی فقهی و اجتهادی در سه بخش از مدرک قاعده، مفاد قاعده و تطبیقات و دلالت های تربیتی این قاعده بحث کرده است. بنابر نتایج این پژوهش، دعوت به خیر بر مکلفان مستحب عینی و نیز بر عده ای از واجدین شرایط، واجب کفایی است. همچنین دعوت به خیر به مثابه یک روش تربیتی، دارای عناصر، شرایط و اصول حاکم است. برخی از شرایط مانند: علم داعی، مبتلابه و مفید بودن مدعو الیه و عقل و امکان فهم و پذیرش مدعو و... . برخی از اصول مانند: استحباب اتقان دعوت، تقدم دعوت عملی بر دعوت لسانی، تقدم دعوت نرم بر سخت و... .
    کلید واژگان: دعوت, هدایت, فقه التربیه, قواعد فقهی تربیت, اصول تربیتی
    Seyed Naghi Mousavi *
    Educational jurisprudence is taking shape as a new chapter in jurisprudence and as a new realm in educational studies. Just as the development of "rules of jurisprudence" is important in jurisprudence, so is the development of the branch of "rules of educational jurisprudence". The present article explains "invitation to good" in the form of a "maxim of educational jurisprudence". Using a jurisprudential and ijtihad methodology, the article discusses this maxim of Islamic jurisprudence in three parts: evidence of the rule, purport of the rule and educational implications of this rule. The findings of this study suggest that the invitation to good is objectively recommended on the duty-bound, and it is a collective obligation on some others who meet the requirements and are qualified.  Also, inviting to good as an educational method has elements, as well as conditions and principles that govern the maxim. These conditions include the inviter's knowledge, the practicality and usefulness of the thing to which invitation is made, and sanity, the possibility of understanding and acceptance of the invitee etc. and also some principles such as the desirability of well-prepared invitation, the priority of practical invitation over verbal invitation, the priority of soft invitation over hard invitation and so forth.
    Keywords: invitation, guidance, educational jurisprudence, jurisprudential rules of education, Principles of education
  • علی نقی فقیهی*
    از آنجا که رشد و تعالی عواطف فطری، اساس روح زندگی انسان ها و به ویژه آرامش بخش زندگی زناشویی زوجین است، تحقیق در وظایف عاطفی آنان، از منظر فقه تربیتی ضروری است؛ زیرا فقه -تربیتی عهده دار وظایف جوارحی و جوانحی مکلفان در حیطه های تربیتی است و وظایف عاطفی تربیتی زوجین از جمله آنها است. مسیله این پژوهش، تبیین وظایف عاطفی زوجین نسبت به هم، از منظر فقه تربیتی است که با روش استنباطی و اجتهادی از آیات و روایات، استنباط شده است. از یافته های تحقیق: 1. از منظر فقها تمام وظایف شرعی اعم از جوانحی و جوارحی هدفمند و هماهنگ با فطرت بوده و در حیطه دانش فقه قرار دارند. 2. فقها، افعال جوانحی و جوارحی عاطفی را در گستره وظایف مکلفان مطرح کرده اند.3. محتوای آیات و متون روایی، در زمینه وظایف عاطفی زوجین بسیار متنوع است؛ از جمله بر پیوند انجام این وظایف با درجات ایمان، محبت اهل بیت(ع)، معیار بهترین انسان مومن از امت اسلامی، رویه خلقی انبیا و اولیای الهی، عامل بهشت رفتن، وظیفه مندی تامین نیازهای خود با آنها، حق همسر دانستن و بر تاثیر این وظایف بر تسخیر دل همسر و پایداری روانی شخصیتی وی، تاکید شده است. مصادیق رفتارهای نیکو مانند حفظ کرامت همسر، همکاری در تمام امور دنیوی و اخروی با وی، هدیه دادن، برآوردن نیازهای وی، آراستگی برای همدیگر، نشستن در کنار یکدیگر، سر یک سفره باهم غذا خوردن در جهت برقراری رابطه عاطفی زوجین تبیین شده است. از رفتارهای بد از جمله سخت گیری، آزار دادن، دست درازی، خیانت، ستمگری، تهمت، ناسزاگویی، خوابیدن در خانه دیگری غیر از خانه همسر و انجام کارهای زشت دیگر که ضد وظایف عاطفی است، پرهیز داده شده اند.کلیدواژه ها: وظایف عاطفی، وظایف جوانحی، وظایف جوارحی، معاشرت معروف، فقه تربیتی.از آنجا که رشد و تعالی عواطف فطری، اساس روح زندگی انسان ها و به ویژه آرامش بخش زندگی زناشویی زوجین است، تحقیق در وظایف عاطفی آنان، از منظر فقه تربیتی ضروری است؛ زیرا فقه -تربیتی عهده دار وظایف جوارحی و جوانحی مکلفان در حیطه های تربیتی است و وظایف عاطفی تربیتی زوجین از جمله آنها است. مسیله این پژوهش، تبیین وظایف عاطفی زوجین نسبت به هم، از منظر فقه تربیتی است که با روش استنباطی و اجتهادی از آیات و روایات، استنباط شده است. از یافته های تحقیق: 1. از منظر فقها تمام وظایف شرعی اعم از جوانحی و جوارحی هدفمند و هماهنگ با فطرت بوده و در حیطه دانش فقه قرار دارند. 2. فقها، افعال جوانحی و جوارحی عاطفی را در گستره وظایف مکلفان مطرح کرده اند.3. محتوای آیات و متون روایی، در زمینه وظایف عاطفی زوجین بسیار متنوع است؛ از جمله بر پیوند انجام این وظایف با درجات ایمان، محبت اهل بیت(ع)، معیار بهترین انسان مومن از امت اسلامی، رویه خلقی انبیا و اولیای الهی، عامل بهشت رفتن، وظیفه مندی تامین نیازهای خود با آنها، حق همسر دانستن و بر تاثیر این وظایف بر تسخیر دل همسر و پایداری روانی شخصیتی وی، تاکید شده است. مصادیق رفتارهای نیکو مانند حفظ کرامت همسر، همکاری در تمام امور دنیوی و اخروی با وی، هدیه دادن، برآوردن نیازهای وی، آراستگی برای همدیگر، نشستن در کنار یکدیگر، سر یک سفره باهم غذا خوردن در جهت برقراری رابطه عاطفی زوجین تبیین شده است. از رفتارهای بد از جمله سخت گیری، آزار دادن، دست درازی، خیانت، ستمگری، تهمت، ناسزاگویی، خوابیدن در خانه دیگری غیر از خانه همسر و انجام کارهای زشت دیگر که ضد وظایف عاطفی است، پرهیز داده شده اند.
    کلید واژگان: وظایف عاطفی, وظایف جوانحی, وظایف جوارحی, معاشرت معروف, فقه تربیتی
    Ali Naghi Faghihi *
    Since the growth and exaltation of innate emotions is the basis of the soul of human life and especially the comforting of married life of couples, researching their emotional duties is necessary from the point of view of educational jurisprudence; Because the jurisprudence of education is responsible for the internal and external duties in the fields of education, and the emotional duties of education of couples are among them. the problem of this research is to explain the emotional duties of couples towards each other from the point of view of educational jurisprudence, which has been inferred from the verses and hadiths with the method of inference and ijtihad. From the findings of the research: 1. From the point of view of jurists, all Shariah duties, including internal(janehi) and external (javaarhi), are purposeful and in harmony with Innate and are within the scope of jurisprudence. 2. The jurists have proposed the works of intranl(javanehi) and external(Javarehi) emotional in the scope of the obligations of the obligees. 3. The content of verses and narrative texts is very diverse in the field of emotional duties of couples; Among other things, on the connection of fulfilling these duties with the degrees of faith, the love of the Ahl al-Bayt (AS), the standard of the best believing man from the Islamic Ummah, the behavior of the prophets and divine saints, the cause of going to heaven, the obligation to provide for one's needs with them, the right to be a wife and The effect of these duties on conquering the wife's heart and psychological stability of her personality has been emphasized Examples of good behaviors such as maintaining the dignity of the wife, cooperating with her in all worldly and hereafter matters, giving gifts, meeting her needs, grooming each other, sitting next to each other, eating together at the same table in order to establish the emotional relationship of the couple have been explained .Bad behaviors such as harshness, harassment, lying, betrayal, oppression, slander, cursing, sleeping in another house other than the wife's house and doing other ugly things that are against emotional duties have been avoided.
    Keywords: Emotional duties, internal duties, external duties, famous association, educational jurisprudence
  • سید نقی موسوی تیله بنی
    به برکت فناوری های اطلاعات و ارتباطات، امکان گفت وگوی ادیان، فرهنگ ها و ملیت ها بیشتر فراهم شده و توافقات بین المللی و اجماعات جهانی بر مسائل گوناگون؛ به ویژه مسائل تربیتی، رشد فزاینده ای یافته است. نوشتار حاضر بر اساس روش استنادی و تحلیلی در صدد است تا مواجهه فقه تربیتی را در این وضیعت بررسی نماید و به شکل ویژه، میزان حجیت شرعی سیره عقلای مستحدث در تعلیم و تربیت و نیز توافقات و بناهای تربیتی عقلای عصر حاضر را واکاوی نماید. برای این منظور در ابتدا، دیدگاه های موجود در اصول فقه شیعه صورت بندی شد و در ادامه با برگزیدن یک نظریه، به تبیین روی آورد فقه تربیتی در وضعیت جهانی شدن و مواجهه با بناهای تربیتی عقلای عصر حاضر و توافقات و کنوانسیون های بین المللی مربوط به کودکان و نیز مسائل تعلیم و تربیت، پرداخته است و «روش شناسی فقه تربیتی» در این زمینه را تبیین نموده است.
    کلید واژگان: سیره عقلا, حجیت شرعی, بنای تربیتی عقلا, امضای شارع, روش شناسی فقه تربیتی
  • سید نقی موسوی*
    ایده «فقه تربیتی» به مثابه شاخه ای از تربیت اسلامی، چندی است که در محافل علمی مطرح می شود. رویکرد فقهی به تربیت بر آن است تا احکام رفتارهای آموزشی و پرورشی مربیان و متربیان را از ادله قرآنی، روایی و عقلی استنباط نماید و نظامی از تجویزات تربیتی را مبتنی بر فقه اسلامی سامان دهد. پژوهش حاضر درصدد است چرایی و ضرورت تاسیس فقه تربیتی را به آزمون بگذارد و از منظر فلسفه تربیت و نیز فلسفه فقه، این ایده را مورد مداقه قرار دهد. به همین منظور، نه استدلال با تنوع فراوان (اعم از استدلال برون دینی و درون دینی و اعم از استدلال از سنخ فلسفه تربیت و فلسفه فقه و نیز اعم از استدلال قیاسی - برهان انی و برهان لمی - و یا تمثیلی و نیز اعم از استدلال برای امکان عقلی فقه تربیتی و یا امکان وقوعی آن) ارائه شده و میزان دلالت این استدلال ها سنجیده شده است.
    کلید واژگان: فقه تربیتی, تربیت اسلامی, فلسفه فقه تربیتی, فلسفه تعلیم و تربیت
  • سید نقی موسوی
    «فقه تربیتی» و احکام تربیتی استنباط شده در آن، می تواند موضوع تحلیل های فلسفی و فرافقهی قرار گیرد. نوشتار حاضر درصدد است تا دلالت یابی پسینی از فتاوا و احکام فقه تربیتی را بررسی نماید و استلزامات، اقتضاها و دلالت های آشکار و نهان این احکام را با روش تحقیق نظری و فلسفی، گونه شناسی کند. نوشتار حاضر، سه گونه دلالت شناسی از گزاره های فقه تربیتی را شناسایی و تبیین نموده است که عبارت اند از: دلالت شناسی در قلمرو ملاکات احکام، دلالت شناسی در قلمرو امتثال تکالیف تربیتی و رویکردشناسی. نوشتار پیش رو تلاش می کند با تبیین و تشریح این سه و ذکر مثال هایی برای آن، به اعتبارسنجی منطقی و فلسفی این دلالت ها و نیز سنجش وجه اسلامیت و شرعیت این دلالت ها اقدام نماید.
    کلید واژگان: فلسفه فقه تربیتی, تربیت اسلامی, دلالت التزامی, دلالت عقلی
  • علی نقی فقیهی*
    فقه تربیتی، عهده دار وظایف جوارحی و جوانحی مکلفان در حیطه های تربیتی است. از وظایف تربیتی جوانحی، وظایف نگرشی است. مسئله این پژوهش، تبیین وظایف نگرشی تربیتی زوجین نسبت به هم، از منظر فقه است که با روش توصیف و تفسیر تربیتی از آیات و روایات، استنباط شده است. نتایج تحقیق عبارت اند از: الف) فقها، به جامعیت احکام دین و گستره فقه اذعان دارند؛ ب) فطرت مبنای وظایف شرعی است؛ ج) فطرت مشترک زوجین، مبنای وظایف تربیتی است؛ د) اسلام به مسیولیت ها و تعاملات زوجین نگاه تربیتی دارد؛ ه) در فقه تربیتی برای هر سه دسته، وظایف نگرشی، عاطفی و عملکردی، تعیین تکلیف می شود.مهم ترین وظایف نگرشی تربیتی همسران نسبت به یکدیگر عبارت اند از: 1. نگرش انسانی به هم، 2. مثبت نگری و حسن ظن، 3. نگرش نعمتی کرامتی، 4. نگرش آرامشی، انسی و مصونیتی به همسر، 5. نگرش همیاری زوجین به هم در زندگی دنیا و آخرت، 6. نگرش معنوی به روابط جنسی زن و شوهر.
    کلید واژگان: فقه تربیتی, وظایف نگرشی, و زوجین
    Ali Naghi Faghihi *
    Educational jurisprudence is responsible for the duties and responsibilities of the obliges in the fields of education. Among the youth training tasks are attitude tasks.The issue of this research is to explain the duties of couples' educational attitude towards each other from the perspective of jurisprudence, which has been inferred by the method of educational description and interpretation of verses and hadiths.The results of the research are: A- The common nature of couples is the basis of educational duties. B- Islam has an educational view on the responsibilities and interactions of couples. C- In educational jurisprudence, duties are assigned to all three categories of attitudinal, emotional and functional duties.D- The most important duties of the educational attitude of spouses towards each other are: - Human attitude towards each other - Positive attitude and good suspicion - Blessed attitude towards dignity - A relaxed, humane and immune attitude towards the spouse - A cooperative attitude towards each other in this life and the hereafter - A spiritual attitude towards the sexual relations between husband and wife.
    Keywords: couples, duties, upbringing, attitude, jurisprudence
  • عیسی بهرامی، عباسعلی حیدری *، محمود قیوم زاده

    این مطالعه با هدف بررسی مبانی و احکام فقه تربیتی اسلامی در حیطه تعلیم و تعلم انجام گرفته است. روش پژوهش کیفی – اسنادی بوده جامعه آماری را منابع انتشار یافته در حوزه فقه تربیتی در اسلام تشکیل داده است. روش جمع آوری داده‌ها کتابخانه‌ای و ابزار آن فیش کتابخانه بوده است . به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش توصیفی – تحلیلی پیروی شده است. در این مطالعه تعداد سه فرضیه وجود داشته است که مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فقه تربیتی در پیوند با علوم تربیتی زمینه‌ی کاربرد علم نافع را فراهم می‌آورد زیرا این پیوند علاوه بر تعیین ثواب و عقاب آموخته‌ها آثار و برکات آن را در دنیا و عقبی رقم می‌زند. تعلیم و تعلم بدون توجه به احکام فقهی آن از غنای لازم برخوردار نمی‌باشد. افعال آدمی زمانی از بار معنایی برخوردار می‌شود که در تطبیق باارزش‌های الهی و فقهی سازگاری بیشتری داشته باشد. فقه تربیتی و احکام تعلیم و تعلم ازآن‌جهت که از منابع مشترک برخوردارند، لازم و ملزوم یکدیگرند. منابع آن ها را قرآن کریم، روایات و سیره‌ی نبوی تشکیل می دهد. تقید به احکام تعلیم و تعلم اثربخشی فرایند تعلیم و تربیت در ابعاد فردی و اجتماعی را تضمین می‌نماید.

    کلید واژگان: فقه تربیتی, احکام فقهی, تعلیم و تعلم, مبانی فقهی
  • جواد ابراهیمی، سید نقی موسوی، جواد مهدوی یگانه*

    «کرامت» انسان در عصر حاضر به خصوص، در اعلامیه حقوق بشر، مورد توجه قرار گرفته است؛ اما «کرامت ذاتی و اکتسابی» انسان، از دیرباز در ادیان آسمانی مطرح بوده است. «کرامت» می تواند یکی از مبانی انسان شناختی تربیت باشد و «إکرام»، بعنوان یک اصل بر تمام اقدامات تربیتی حاکم گردد. «فقه تربیتی» به مثابه دانشی نو در تربیت پژوهی، درحال رشد است و صورت بندی قواعد در آن اهمیت مضاعف دارد. مساله نوشتار حاضر، امکان سنجی ملاحظه «إکرام» به عنوان یک «قاعده» در فقه تربیتی است که با روش اجتهادی برای اثبات مفاد این قاعده، مستندات قاعده را می کاود. نتایج تحقیق نشان می دهد، «إکرام» به لحاظ مفهومی «به هر اقدامی اشاره دارد که شخص نسبت به دیگری انجام می دهد تا شرافت او حفظ شود یا هر اقدامی است که شرافت فرد را حفظ می کند». بر اساس دلیل قرآنی آیه هفتادم سوره اسراء، «اصل قاعده اکرام»، قابل اثبات است و بر اساس ادله عقلی و نقلی، نظیر دلالت روایت «اکرموا اولادکم» و دلالت بسیاری از روایات منقول درباره «سیره و گفتار معصومین»، إکرام کودکان «مستحب» است و حکم رعایت کرامت متربیان در تربیت، «مستحب» است. معتبرترین دلیل بر این امر، آیه هفتاد سوره اسراء، و تضافر روایاتی است که در خصوص «تکریم کودکان» وارد شده است. این تحقیق نشان داده که إکرام در جایجای تربیت مصداق دارد و در مباحث مختلف فقه تربیتی قابل تطبیق است و استحباب إکرام، به شایستگی می تواند در قامت یک قاعده فقهی، در قلمروی فقه تربیتی بکار رود.

    کلید واژگان: کرامت, فقه تربیتی, تربیت اسلامی, حقوق کودک, توهین, تحقیر
    Javad Ebrahimi, Seyed Naghi Mousavi, Javad Mahdavi Yegakeh *

    "Human dignity" has been particularly emphasized in the Universal Declaration of Human Rights in the present era, but "intrinsic and acquired dignity" has been a topic of discussion in divine religions since ancient times. "Dignity" can be one of the foundations of human education, and "respect" can be established as a principle governing all educational activities. "Educational Jurisprudence" is a growing field of educational research, and formulating rules in this field is of great importance. The present study explores the possibility of considering "respect" as a "principle" in educational jurisprudence, and through an interpretive method, it provides evidence to support the content of this principle. The research results indicate that "respect" conceptually refers to "any action that a person takes to preserve their dignity or any action that preserves the dignity of the individual." Based on the Quranic evidence of the seventieth verse of Surah Al-Isra, the "principle of respect" is provable, and based on rational and traditional evidence, such as the indication of the narration "Honor your children" and the indication of many narrations about the "behavior and speech of the infallibles," respecting children is "recommended" and the ruling of observing the dignity of students in education is "recommended." The most credible evidence for this is the seventieth verse of Surah Al-Isra, and the convergence of narrations regarding "honoring children." This research has shown that respect is applicable in various aspects of education and can be applied in various discussions of educational jurisprudence, and the recommendation of respect can appropriately be used as a jurisprudential principle in the realm of educational jurisprudence.

    Keywords: Dignity, Educational Jurisprudence, Islamic Education, Children's Rights, Insult, Disrespect
  • سید نقی موسوی*
    مطالعات معلمی و بومی‏سازی و اسلامی‏سازی آن ضرورت دارد و از سویی فقه تربیتی به مثابه رویکردی جدید در تربیت‏پژوهی در حال تولید و رشد است. نوشتار حاضر درصدد است بر یکی از شاخه‏های فقه تربیتی تمرکز نماید و از ظرفیت و پیشینه فقه اسلامی برای طراحی و تاسیس فقه معلمی سخن بگوید. بنابراین نوشتار حاضر با هدف پیشینه‏پژوهی و با روش توصیفی و تحلیلی درصدد برآمد تا به این سوال بپردازد که در تراث فقهی به چه موضوعاتی از معلمی پرداخته شده است. پس از بررسی‏ها این نتیجه حاصل شد که موضوعاتی چون حکم تعلیم علوم، حکم اجاره بر تعلیم، ضمان معلم و حکم برخی روش های تدریس در فقه مطرح می شده است و کمیت و کیفیت این موضوعات در حاشیه ابوابی چون اجاره، جعاله، صلح، وقف، زکات و غیره توسعه نیافته و لازم است ضمن گونه‏شناسی و طراحی «نظام مسایل معلمی»، در ایجاد و توسعه «فقه معلمی» کوشید.
    کلید واژگان: فقه تربیتی, تربیت معلم, مسائل معلمی, تعلیم, ضمان, ولایت
    Seyednaghi Mousavi *
    Teachership studies and its localization and Islamization are necessary, and on the other hand, pedagogical jurisprudence as a new approach in education research is constantly being produced and developed. The present article tries to focus on one of the branches of pedagogical jurisprudence and discuss the capacity and background of Islamic jurisprudence for the design and establishment of teachership jurisprudence. The present article relying on descriptive and analytical method aims to address the question as to what issues of teachership have been discussed in the jurisprudential tradition and legacy left by early Muslim scholars. After the investigations, it was concluded that topics such as the rule regarding teaching sciences, the Islamic law about hiring someone for teaching, the teacher's liability, and the rules concerning certain teaching methods have been raised in jurisprudence. However, these topics have not been expanded quantitatively and qualitatively when they have been touched upon in chapters, such as rent, Juʿāla, compromise, endowment, zakāt, etc. and it is necessary to try to create and develop "teachership jurisprudence" in addition to identifying the type of issues and designing a system to deal with those issues.
    Keywords: educational jurisprudence, teacher training, teacher issues, Education, liability, educational guardianship
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال