به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۲۱۳۷ عنوان مطلب
|
  • مسعود زمانی مقدم *، ایرج حق ندری

    ابعاد فرهنگی سیاست به همراه دیگر منابعی که کنشگران سیاسی به طور گسترده به آن وابسته اند (از جمله پول، ارتباطات عمومی، دسترسی به رسانه ها یا دسترسی به بروکراسی دولتی) عمل می کنند. آن هایی که به منابع رسانه ای دسترسی بیشتری دارند قادر به انجام کنش های موثرتری هستند که توجه سیاسی و اجتماعی را جلب می کند. بنابراین، ابعاد فرهنگی سیاست دریچه ای برای آن هایی که از مرکز قدرت فاصله دارند فراهم می کند. این افراد و گروه ها می توانند مهارت های فرهنگی را توسعه دهند و از این مهارت ها در محیط فرهنگی بهره بگیرند. امروزه ابعاد فرهنگی سیاست بیش از پیش اهمیت یافته اند، پیشرفت های رسانه ای تمایز بین فضای عمومی و خصوصی را از بین برده است. چرخش زندگی خصوصی کنشگران سیاسی به مسایل شخصیتی، تاثیر بسیاری بر اقبال سیاسی شان داشته است. در نتیجه، کنشگران سیاسی ماهرانه رویدادهای سیاسی را به گونه ای نمایشی سازمان می دهند تا اقتدار مشروعشان را افزایش دهند. از این لحاظ، سیاست مانند تیاتر است و سیاست به گونه ای فزاینده و به واسطه رشد اهمیت رسانه های جمعی، در حال تیاتری شدن است.

    کلید واژگان: فرهنگ, سیاست, رسانه, انتخابات, تبلیغات سیاسی
    Masoud Zamanimoghadam *, Iraj Hagh Nadri

    The cultural dimensions of politics operate alongside other sources on which political actors are heavily dependent (such as money, public relations, access to the media, or access to government bureaucracy). Those who have greater access to media resources are able to perform more effective actions that attract political and social attention. Thus, the cultural dimensions of politics provide a window into those who are far from the center of power. These individuals and groups can develop cultural skills and apply them in the cultural environment. Today, the cultural dimensions of politics have become increasingly important, and media developments have eroded the distinction between public and private space. Turning political activists' private lives into personal issues has had a profound effect on their political fortunes. As a result, political actors skillfully organize political events in a dramatic way to increase their legitimate authority. In this respect, politics is like theater, and politics is increasingly theatrical, as the importance of the mass media grows.

  • رسول افضلی، افشین متقی
    ایران و ترکیه به عنوان قدرت های منطقه ای در همجواری یکدیگر و در حوزه حساس ترین مناطق جهان از جمله خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز واقع شده اند. این دو کشور دارای نظام معنایی و علایق خاص خود هستند و سلسله منافع مشترک و برخی تضادها نیز دارند. عوامل گوناگونی بر روابط این دو کشور تاثیر می گذارد که سبب ایجاد نوساناتی در روابط دوجانبه آنها، به ویژه پس از انقلاب اسلامی، می شود. این سلسله عوامل در رفتار کنشگران سیاسی ایرانی و ترک به نحوی خاص نمود پیدا می کند که نیازمند به تحلیل و ریشه یابی ژئوپلیتیکی این رفتارها می باشد. از این رو در مقاله حاضر برآنیم تا به بررسی رفتار ژئوپلیتیکی این کنشگران سیاسی و تاثیر آن بر قوام یابی نوسانات موجود در تعاملات دو کشور از منظر برساخت گرایی بپردازیم. در این راستا، ما درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی هستیم که چگونه می توان به تحلیل ژئوپلیتیکی رفتار کنشگران سیاسی ایرانی و ترک بعد از انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر برساختگی این نوسانات با رویکردی برساخت گرایانه پرداخت؟ لازم است ذکر شود این مقاله با شیوه ای هرمنوتیکی اثباتی نگاشته شده است.
    کلید واژگان: برساخت گرایی, تضاد ایدئولوژیکی, نیاز ژئوپلیتیکی, روابط دوجانبه, ایران وترکیه
    Rasul Afzali, Afshin Motaqi
    As two regional powers, Iran and Turkey are located in one of the most sensitive regions of the world including the Middle East, Central Asia and Caucasia. They have their own meaning systems and interests which have some commonalities and contradictions. There are many factors which influence the relationships between the two countries, causing vacillation in their bilateral ties, particularly after the victory of the Islamic Revolution. These factors are manifested in the behavior of the political actors in both the countries, which require geopolitical analysis. The present paper is an attempt to study the geopolitical behavior of these political actors and their impacts on the bilateral interactions from the viewpoint of superstructrualism.
  • علی ساعی*، مرضیه ابوذری لطف

    موضوع این مقاله مطالعه تطبیقی دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران از 1906 تا 1913م است. مسئله پژوهش این است که دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران در مرحله دوم، گذار دموکراتیک، پرابلماتیک شده و در هر دو کشور تلاش های ناظر بر تغییرات دموکراتیک در دوره مورد مطالعه به ظهور اقتدارگرایی جدید منجر شده است. با ارایه شواهد تجربی استدلال شده است که ایران، بازگشت به اقتدارگرایی را در 1908م و ترکیه عثمانی در 1913م تجربه کرده است. مدل نظری پژوهش برمبنای رویکرد عاملیت محور، فرموله شده است. ساختار منطقی این مدل دلالت بر آن دارد که دموکراتیزاسیون نتیجه نوع و کیفیت ترکیب سه شرط علی، عاملیت کنشگران سیاسی و کنشگران نظامی و کنشگران خارجی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی تاریخی انجام شده است. شواهد تجربی این پژوهش دلالت بر آن دارد که بازگشت به اقتدارگرایی در ترکیه و ایران تحت شرایط ترکیب شروط علی استراتژی سرکوب گرایانه میان کنشگران سیاسی و مداخله خشونت آمیز نظامیان در فرایندهای سیاسی و نیز مداخله سیاسی نظامی کنشگران خارجی در سیاست داخلی رخ داده است.

    کلید واژگان: دموکراتیزاسیون, گذار دموکراتیک, بازگشت به اقتدارگرایی, کنشگران سیاسی, کنشگران نظامی و کنشگران خارجی
    Ali Saei*, Marzieh Abouzari

    This study compares democratization in Iran and Turkey during the periods from 1906 to 1913.  We show that Iranian and Ottoman society experienced the wave of democratization in 1906 and 1908 respectively. We argue that although Iran and Turkey established some fundamental requirements of democratic system such as parliamentary election, Majlis and constitutional law, after a very short time, the countries returned to authoritarianism. Our argument is that the dynamics of the authoritarianism revolve around strategic interactions between the military actors and political elites in the regime and the foreign powers. The strategic choices made by these groups determined the main process of the authoritarianism. This study uses comparative historical analysis. Methodologically,the comparative historical analysis focuses on both historically interpretive and causally analytic.The findings indicate  that the return to authoritarianism in Iran  and Tukey is a result of the combination of three causal conditions,  the suppressive strategy of political actors such as  the dissolution of parliament or the dissolution of opposition parties and the military intervention in politics (military coup or martial law or military suppression: kill or arrest) and  the political-military intervention of  foreign actors in domestic politics such as support for the authoritarian regime or the dissolution of parliament or the suppression of internal actors:kill or arrest.

    Keywords: democratization, democratic transition, return to authoritarianism, political actors, military actors, foreign actors
  • بهروز رئیسی
    عناصر هویتی و فرهنگی در جهان معاصر، از مولفه های اصلی شکل دهنده به مناسبات کنشگران سیاست بین الملل است. نقش این عوامل در مواردی حتی عوامل مادی و منفعت نگر را در روابط بین اللمل تحت تاثیر خود قرار داده و آنها را کمرنگ می سازد. ایران و تاجیکستان به عنوان دو ملت پیوسته به هم که منشاء هویتی واحدی دارند نمونه بارزی از تاثیر غالب عوامل هویتی و فرهنگی در مناسبات میان کنشگران سیاسی هستند.مبنا قراردادن نظریه های فرااثبات گرای روابط بین الملل بویژه سازه انگاری در خصوص مناسبات ایران و تاجیکستان به خوبی تاییدکننده مفروضات اساسی این نظریه ها خواهد بود. عوامل و متغیرهای هویتی و فرهنگی بخش غالب روابط ایران و تاجیکستان را شکل داده و بر عوامل مادی فائق آمده اند. بویژه که از منظر نظریه های فرااثبات گرا روابط بین الملل، منافع کشورها صرفا ناظر بر منافع مادی و ابزاری نبوده و در تعاریف نوین، منافع هویتی و هستی شناختی بعضا اولویت و ارزش بیشتری برای کنشگران سیاسی یافته است. البته در خصوص میزان غلبه این نگرش در مناسبات ایران و تاجیکستان در دوره های مختلف نوسان هایی نیز مشاهده می شود.
    کلید واژگان: هویت, سازه انگاری, فرهنگ, روابط فرهنگی, ایران, تاجیکستان, حوزه تمدنی
  • مرضیه ابوذری، علی ساعی*

    موضوع این مقاله مطالعه تطبیقی دموکراتیزاسیون در ایران و ترکیه، مطالعه موردی جنبش مشروطه خواهی در 1906 و 1908 است. مدعای این پژوهش آن است که اگر چه ایران و ترکیه عثمانی، دارای رژیم اقتدارگرای سلطنتی و سلطانی بودند، با این حال به ترتیب در 1906 و 1908  دموکراتیزاسیون را تجربه کردند. از طریق شواهد تجربی استدلال شده است که مرحله اول دموکراتیزاسیون، شکست رژیم اقتدارگرا، در هر دو کشور تحقق یافته است. مدل نظری پژوهش بر رویکرد ترکیب گرایانه استوار است که در آن منابع ساختاری و عاملیتی حضور همرمان دارند.  شواهد تاریخی سازگار با این مدعای نظری ما است که دموکراتیزاسیون نتیجه ترکیب عطفی چندگانه سه شرط علی، توسعه آموزشی و عاملیت کنشگران سیاسی و عاملیت کنشگران اجتماعی است. با فرض توسعه آموزشی، اگر الگوی رابطه میان کنشگران سیاسی و اجتماعی مبتنی بر خلق جنبش مشروطه خواهی، ایتلاف یا مذاکره یا سازش یا تشکیل انجمن های مدنی باشد، موج دموکراتیزاسیون رخ می دهد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی تاریخی انجام شده است.

    کلید واژگان: دموکراتیزاسیون, شکست رژیم اقتدارگرا, مدرنیزاسیون, توسعه آموزشی, کنشگران سیاسی, کنشگران اجتماعی
    Marzieh Abouzari, Ali Saeii *

    This study compares democratization in Iran and Turkey. We show that Iranian and Ottoman society experienced the wave of democratization in 1906 and 1908 respectively. Our argument is that democratization is the result of the combination of three causal conditions, educational development and the agency of political actors and the agency of social actors. Theoretically, educational development only can potentially facilitate the process of democratization, but this is dependent on how political elites respond to it. The strategic choices made by the élites determine the main process of democratization. This study uses comparative historical analysis. Methodologically, the comparative historical analysis focuses on both historically interpretive and causally analytic.The findings indicate that the educational development as a structural resource in combination with the strategic choeces of political and social actors such as negotiation or coalition or the creation of a social movement has led to democratization.

    Keywords: Democratization, Regime Breakdown, Modernization, Educational development, Political, Social Actors
  • احمد بازماندگان خمیری*

     ایالت فارس در طی اعصار تاریخی خود، تاثیر بسزایی در ساختار سیاسی و دیوان سالاری ایران داشته است و گاهی دیگر ایالات ایران نیز از آن تاثیر می پذیرفتند. در دوره نادرشاه افشار این ایالت شاهد دگرگونی و تغییراتی در ساختار دیوان سالاری خود بود. این دگرگونی روند و رویکرد جدیدی را در این ساختار به وجود آورد. پرسش های اصلی این هستند که چرا نادرشاه این تغییرات را به وجود آورد؟ چه مناصبی در این دوره از اهمیت برخوردار بودند و کارکرد آنها چه بود؟ چرا این تغییرات نتوانستند به فارس ثبات ببخشند؟ روش به کار رفته در این مقاله، تحلیلی- توصیفی بر مبنای تحقیقات کتابخانه ای و اسنادی است و تلاش شده تا از اسناد و فرمان های کمتر شناخته شده استفاده شود. این بررسی نشان داد که هدف نادرشاه همچون دیگر کنشگران سیاسی، اعمال قدرت به بهترین وجه ممکن بر جامعه و نیروهای موجود در آن بود. او کوشید تا با احیاء و اصلاح مناصب اداری، نفوذ سیاسی و اقتصادی دولتش در فارس را بیشتر کند. به دلیل وجود رقابت های منطقه ای و حضور پرنفوذ کنشگران سیاسی محلی، بسیاری از این اصلاحات ناکام ماند.

    کلید واژگان: فارس, نادرشاه, دیوان سالاری, کلانتر, صاحب اختیار, شاهبندر
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *

    Throughout history, Fars province has always had a dramatic impact on Iran’s political and diplomatic structure, and when it has gone through a change, other Iranian states have been affected by it. During the reign of Nader Shah, the state saw a change in the structure of its bureaucracy which later affected other states. The main questions are why Nadir Shah brought about these changes, what positions were important during this period and what their function was, and why these changes did not make Fars stable. To answer these questions the article adopts an analytical method based on less well-known documents. It argues that Nader Shah’s goal, like other political actors, was exercising power in the best manner possible on the community. He tried to increase the political and economic influence of his government in Fars by restoring and reforming his office. Many of these reforms failed because of regional competition and the presence of influential local political activists.

    Keywords: Fars, Nader Shah, Bureaucratic system, Shahbandar
  • بهاره بنی طالبی دهکردی*، حامد سمرقندی

    سیستم اطلاعات حسابداری بستری است که پایه و اساس حسابداری در آن شکل می گیرد و مدیران و کلیه استفاده کنندگان بر اساس محصول آن، اقدام به تصمیم گیری می نمایند. ایفای چنین نقشی، ضرورت شناسایی دقیق کنشگران نقش آفرین در این سیستم به منظور برنامه ریزی اساسی و اصولی در مسیر توسعه و بهره وری نظام مالی و اقتصادی کشور را در پی دارد. از این رو اگر بتوان قبل از شروع فعالیت های سیستم اطلاعات حسابداری،کنشگران موثر بر آن را به صورت دقیق پیش بینی و شناسایی کرد، می توان تحولی اساسی در عرصه مدیریت سیستم اطلاعات حسابداری.خلق کرد. هدف این پژوهش، پیش بینی اولویت بندی کنشگران غیر انسانی موثر بر سیستم اطلاعات حسابداری در ایران از دیدگاه تیوری شبکه کنشگران با استفاده از چهار الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVC)، جنگل تصادفی (RF)٬ Boosting و K-nearest neighbor (k-NN) است. یافته های پژوهش نشان میدهد نقش آفرین ترین کنشگران اصلی در سیستم اطلاعات حسابداری، به ترتیب کنشگران سازمانی و پس از آن کنشگران فنی، کنشگران اقتصادی، کنشگران فناوری و کنشگران سیاسی-اجتماعی هستند که دارای بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی در سیستم اطلاعات حسابداری می باشند. همچنین مدل RF ، بهترین مدل در پیش بینی موثرترین ویژگی های کنشگران غیر انسانی در سیستم اطلاعات حسابداری شناخته شده است.

    کلید واژگان: کنشگران غیر انسانی, سیستم اطلاعات حسابداری, تئوری شبکه های کنشگر, بهینه سازی
    Bahareh Banitalebi Dehkordi *, Hamed Samarghandi

    An accounting information system is a platform in which the basis of accounting is formed and managers and all users make decisions based on its product. Playing such a role necessitates the accurate identification of the actors playing a role in this system in order to plan in a principled and principled way in the development and productivity of the country's financial and economic system. Therefore, if it is possible to accurately predict and identify the actors affecting the accounting information system before the start of activities, a fundamental change in the field of management of the accounting information system can be created. The purpose of this study was to predict the prioritization of non-human actors affecting the accounting information system in Iran from the perspective of the network of actors using four algorithms: support vector machine (SVC), random forest (RF) ٬ Boosting and K-nearest neighbor (k- NN) is. Findings show that the most important actors in the accounting information system are organizational actors, followed by technical actors, economic actors, technology actors, and socio-political actors who have the most predictive power in the accounting information system. The RF model is also known as the best model for predicting the most effective characteristics of non-human actors in the accounting information system.

    Keywords: non-human actors, Accounting Information System, Actor-Network Theory, Optimization
  • حسین هژیریان*، فضل الله براقی
    بررسی تاریخ روابط ایران و آمریکا نشان می دهد که این روابط از اواسط حکومت قاجار تا دوره مورد بررسی این پژوهش دو مرحله داشته است؛ در مرحله نخست، علی رغم تمایل کنشگران سیاسی ایران برای حضور فعال آمریکا در عرصه سیاسی ایران، دولت های آمریکا تحت تاثیر دکترین مونرو از مداخله در امور داخلی ایران خودداری می کردند. در این دوره، فعالیت آمریکا در ایران غالبا در حوزه های مذهبی، اجتماعی و اقتصادی به چشم می خورد. این رویکرد همراه با برخی رویدادهای دیگر، تصویر ذهنی مثبتی از آمریکا در کنشگران سیاسی ایران پدید آورد و موضع گیری آمریکا در برابر شوروی در قضیه آذربایجان، امیدواری را بیشتر کرد. با آغاز جنبش ملی شدن نفت، تداوم این تصویر ذهنی موجب شد تا بسیاری از نخبگان ایرانی انتظار داشته باشند آمریکا در اختلاف ایران و انگلستان جانب ایران را بگیرد، زیرا تحولات سیاست بین الملل موجب تغییر سیاست خارجی آمریکا و تلاش برای به دست آوردن جایگاه بریتانیا و حفظ منافع جهان سرمایه داری شده بود. کودتای 28 مرداد 1332 نشان داد که خط مشی سیاسی کشورها برآمد هنجارها و قواعدی است که در محیط های مختلف تغییر می کنند. لذا این پژوهش بر آن است که بر اساس نظریه سازه انگاری، تحولات سیاست خارجی آمریکا و بازتاب آن در ایران را از دهه 1320ش. تا کودتای 28 مرداد 1332 با موشکافی بیشتر بررسی نموده و نشان دهد که چگونه تصویر ذهنی کنشگران ایرانی نسبت به سیاست خارجی آمریکا و عدم درک صحیح تحولات سیاست خارجی این کشور در تصمیم گیری های دولت و شکست نهایی آن موثر واقع شد.
    کلید واژگان: ایران, آمریکا, روابط, سیاست خارجی, تحولات, نظریه سازه انگاری
  • محمدحسین پناهی، فریبا شایگان
    اعتماد سیاسی به رابطه مردم و دولت می پردازد. تحقیقات صورت گرفته حکایت از روند نزولی اعتماد سیاسی در ایران از اول انقلاب تاکنون دارد. از جمله عوامل مؤثر بر اعتماد سیاسی که در تئوری های جامعه شناسان کلاسیک و معاصر و نظریه پردازان سرمایه اجتماعی بر آن تاکیدشده، دین است. این عامل در کشورایران که حکومت دینی برقرار است و دخالت دین در سیاست واضح و آشکاراست، بیشتر قابل بررسی است. گیدنز، تاثیر دین براعتماد سیاسی را از ویژگی های جوامع سنتی می داند و تعهدات دینی مسوولین در جوامع سنتی، عملکرد نقاط تماس، اعتماد بنیادی و تلاش دولت برای تامین رفاه اجتماعی اقتصادی مردم را از دیگر عوامل تاثیرگذار بر اعتماد سیاسی ذکر می کند. برای بررسی اعتماد سیاسی در سه حوزه اعتماد به نظام سیاسی، نهادهای سیاسی و کنشگران سیاسی به روش پیمایشی از 630 نفر از افراد 20 سال به بالای تهرانی که به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده بودند، اطلاعات جمع آوری گردید. نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد به نظام سیاسی بیشتر از اعتماد به نهادها و کنشگران سیاسی است. میزان دینداری پاسخ گویان و نیز اعتماد بنیادی آنان، رضایت از عملکرد نقاط تماس، برداشت از میزان تعهدات مذهبی مسوولان و نیز تلاش دولت برای تامین رفاه اجتماعی اقتصادی مردم بر اعتماد سیاسی تاثیر دارد. بیشترین تاثیر متعلق به برداشت پاسخ گویان از تلاش دولت برای تامین رفاه مردم است.
    کلید واژگان: اعتماد سیاسی, دینداری, اعتماد بنیادی, دولت رفاه, نقاط تماس
  • عباس قدیمی قیداری*، حسن رستمی

    انقلاب مشروطیت به رغم مطالعات گسترده، در برخی موضوعات از جمله نقش برخی کنشگران سیاسی و عناصر متنفذ محلی دور از کانون های مشروطیت، به بررسی بیشتری نیاز دارد. در این راستا دو شخصیت سیاسی زنجانی، میرزا ابوالمکارم و ابوطالب موسوی از جمله کنشگران دوره مشروطه به شمار می روند که تاکنون به جز اشاره های کوتاه منابع عمومی، کارنامه شان مورد بررسی قرار نگرفته است. برادران زنجانی با فراز و فرود در مواضع و چرخش های سیاسی، در مقابل دو جریان مشروطه خواهی و ضد مشروطه نقشی شایسته بررسی ایفا کردند. در این پژوهش با بهره گیری از منابع اصیل، روزنامه ها و اسناد جدید و با استفاده از روش توصیفی-تبیینی به بررسی کارنامه و مواضع سیاسی این دو شخصیت زنجانی عصر مشروطه پرداخته شده است. مدعای نگارندگان پژوهش این است که مشروطه خواهی میرزا ابوالمکارم متاثر از ملاحظات و رقابت های طبقاتی با خاندان ها و علمای نوظهور زنجان بود. مواضع ضد مشروطه میرزا ابوطالب نیز به سبب نزدیکی به دربار، رقابت با علمایی چون بهبهانی و مشروعه خواهی حاصل شد. این مواضع به تثبیت موقعیت میرزا ابوالمکارم در زنجان و قتل میرزا ابوطالب در تهران انجامید.

    کلید واژگان: میرزاابوالمکارم, میرزاابوطالب, مشروطیت, زنجان, انجمن ولایتی, رقابت های سیاسی
    Abbas Ghadimi Gheydari*, Hasan Rostami

    Despite extensive studies on Constitutional Revolution, there are some issues that need to be examined further in this subject, including the role of some political activists and influential local elements far from the centers of constitutionalism. In this regard, two Zanjani politicians, namely Mirza Abolmakarem and Aboutaleb Mousavi, were among the political activists of the constitutional period, whose roles and influence has not been examined so far, except for some brief references in public resources. The Zanjani brothers played a valuable role in the confrontation between the two currents of constitutionalism and anti-constitutionalism by rising and falling in political positions and turns. Using original sources, newspapers and new documents, this study uses a descriptive-explanatory method to examine the biographies and political positions of these two Zanjani personalities of the constitutional era. This research claims that Mirza Abolmakarem's constitutionalism was influenced by class considerations and rivalries with emerging families and scholars in Zanjan. Mirza Abutaleb's anti- constitutional stances were also formed due to closeness to the court, competition with scholars such as Behbahani, and Legitimacy movement. These positions led to the consolidation of Mirza Abolmakarem's position in Zanjan and the assassination of Mirza Aboutaleb in Tehran.

    Keywords: Mirza Abulmakarem, Mirza Abutaleb, Constitutionalism, Zanjan, provincial association, political competitions
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال