به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

آتوسا امین زاده

  • پریسا زودآشنا، لاله هویدا*، آتوسا امین زاده
    زمینه و هدف

    لیکن پلان دهان و ضایعات لیکنوییدی دهان، 2 ضایعه کاملا مشابه از دید بالینی و پاتولوژی، اما با درمان و پی شآگهیمتفاو تاند. بنابراین تشخیص این 2 از یکدیگر همواره مورد توجه بوده است. در مطالعات پیشین به نقش ویروس HPV در لیکن پلاندهانی اشاره شده است، اما تاکنون این ویروس در ضایعات لیکنوییدی دهان بررسی نشده است. بنابراین در تحقیق حاضر سعی شد تاباتوج هبه اهمیت افتراق این 2 ضایعه دهانی، حضور ویروس HPV16 در ضایعات لیکنوییدی دهان در مقایسه با لیکن پلان دهانی موردبررسی و بحث قرار گیرد.

    روش بررسی:

    در این مطالعه توصیف یمقطعی، 21 نمونه بلوک پارافینی از ضایعات لیکن پلان و 15 نمونه بلوک پارافینی از ضایعاتلیکنویید دهانی، از بایگانی گروه آسی بشناسی دانشکده دندا نپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان) خوراسگان(در سال 1396جم عآوری شد. ب همنظور تایید DNA استخرا جشده از بلو کهای پارافینی بیان ژن بتاگلوبین با استفاده از واکنش زنجیر های پلیمراز انجامشد، همچنین نمون ه ها با روش واکنش زنجیر های پلیمراز ا زلحاظ حضور ژنوم HPV16 مورد ارزیابی قرار گرفتند. داد ه ها با استفاده ازآزمو نهای مجذور کای، دقیق فیشر و تی مستقل تجزی هوتحلیل شدند.

    یافته ها

    در 2 گروه مور دبررسی فراوانی حضور ویروس HPV16 ب هترتیب در صفر از 21 نمونه)صفر درصد(و 1 از 15 نمونه) 7/ 6 درصد(ازضایعات لیک ن پلان و لیکنوییدی دهان دیده شد. آزمون آماری فیشر این اختلاف را معن ادار نشان نداد) 05 / .)P> 0

    نتیجه گیری

    باتوج هبه یافت ه های این مطالعه، هیچ ارتباط معناداری بین عفونت ویرس HPV16 با 2 ضایعه لیکن پلان و لیکنوییدی دهانمشاهده نشد. انجام مطالعات بیشتر با نمون ه های بیشتر توصیه م یشود.

    کلید واژگان: ویروس پاپیلومای انسانی, لیکن پلان دهانی, ضایعات لیکنوئید, واکنش زنجیر های پلیمراز
    Parisa Zoodashena, Laleh Hoveida *, Atoosa Aminzadeh
    Background and Objectives

    Oral lichen planus (OLP) and oral lichenoid lesion (OLL) have similar clinical andhistopathological features but are with different etiology and treatment. Therefore, their differentiatingis of interest. The role of human papillomavirus (HPV) in OLP development has been reported in previousstudies, but its role in development of OLLs has not been investigated. Therefore, the present study aimsto investigate the presence of HPV16 in OLL and OLP.

    Subjects and Methods

    This retrospective study was performed on 21 paraffin blocks of OLP and 15paraffin blocks of OLL collected from the archive section of the Department of Pathology, Faculty ofDentistry, Islamic Azad University, Khorasgan branch in Isfahan, Iran in 2017. For the confirmation of DNAextraction from formalin-fixed paraffin-embedded tissue blocks, β-globin gene expression was examinedusing The samples were tested for the presence of HPV16 genome by PCR. Data were analyzed using chisquare,Fisher’s exact test, and independent t-test.

    Results

    The prevalence of HPV16 was 0% in the OLP group and 6.7% (1 out of 15) in the OLL group.Fisher’s exact test did not show a significant difference between the two groups (P>0.05).

    Conclusion

    There is no significant association between HPV16 infection and having OLL and OLP. Furtherstudies with more samples are recommended.

    Keywords: human papillomavirus, Oral lichen planus, Oral lichenoid lesion, PCR
  • امیر دهقان زاده، آتوسا امین زاده *، محمدجواد خدارحمی، محمدحسین شفازند
    مقدمه

    استخوان فکین می‌تواند در معرض انواع بیماری‌های ژنتیکی، متابولیک، التهابی تومورال و کیستیک قرار گیرد. آگاهی از فراوانی، خصوصیات بالینی، دموگرافیک این ضایعات می‌تواند در تشخیص صحیح این ضایعات و درمان مناسب آن‌ها مفید باشد. مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین خصوصیات بالینی و دموگرافیک ضایعات فکین در یک دوره‌ی هفت ساله در اصفهان انجام شد.

    مواد و روش‌ها

    این مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی گذشته‌نگر بر روی 370 پرونده‌ی موجود در آرشیو بخش پاتولوژی دانشکده‌ی دندان‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان طی سال‌های 97-1390 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، بالینی و تشخیص هیستوپاتولوژی ضایعات از پرونده استخراج و در چک‌لیست ثبت گردید. سپس داده‌ها به صورت توصیفی بیان و با آزمون آماری ANOVA و  Chi- Squareتجزیه و تحلیل شد (0/05 = α).

     یافته‌ها

    فراوانی نسبی ضایعات داخل استخوانی 28/6 درصد  (106 مورد) 41/5 درصد در زنان و 58/4 درصد در مردان به دست آمد (0/05 > p value). میانگین سنی 35/96 در آقایان و 33/70 در خانم‌ها بود (0/05 < p value). تورم به عنوان تنها نشانه‌ی بالینی گزارش شده (در 15 درصد موارد) بود. ضایعات بیشتر در فک پایین (0/05 > p value) و در سمت راست دیده شد. از 106 پرونده مورد بررسی به طور کلی 73 مورد کیست ادونتوژنیک، 19 مورد، ضایعات التهابی و فیبرواسیوس، 9 مورد، تومور ادونتوژنیک، 2 مورد تومور خوش‌خیم غیر ادونتوژنیک و 3 مورد کیست غیرادونتوژنیک بود. کیست پری‌اپیکال و کیست دانتی‌ژور، شایع‌ترین بودند.

     بحث و نتیجه‌گیری

    نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد، ضایعات داخل استخوانی، بیشتر در آقایان و در سمت راست فک پایین دیده شد .تفاوت توزیع این ضایعات با مطالعات مشابه بیانگر تفاوت جغرافیایی در بروز ضایعات بود که نیاز به تحقیق و بررسی بیشتر دارد.

    کلید واژگان: فک, تومور ادونتوژنیک, کیست ادنتوژنیک
    Amir Dehghanzadeh, Atousa Aminzadeh*, Mohammad Javad Khodarahmi, Mohammad Hossein Shafazand
    Introduction

    Jawbones can be affected by many lesions such as genetic, metabolic, inflammatory, cysts, and tumors. For proper diagnosis and treatment, t is necessary for dentists to be aware of the most prevalent lesions, demographic and clinical features, and their distribution patterns in every population. The present study aimed to evaluate the distribution pattern of jaw bone lesions in 7 years in Isfahan, Iran.

    Materials and Methods

    This retrospective analytic descriptive study was performed on 370 reports available from the department of oral pathology at Isfahan Azad university. demographic data, clinical features, and histopathology diagnosis were gathered and analyzed statistically by ANOVA and Chi-square (α = 0.05).

    Results

    Intraosseous lesions consisted 28.6% of all lesions.41.5% in females and 58.4% in males (p < 0.05. (Mean age of male patients was 35.96 and 33.70 for females (p value > 0.05). Lesions were mostly in the right lower jaw (p value < 0.05). The swelling was the only clinical feature reported in only 15% of 106 intraosseous lesions, 73 cases were odontogenic cysts,19 inflammatory,9 odontogenic tumors,2 benign non-odontogenic tumors, and 3 non-odontogenic cysts. The periapical and dentigerous cyst was the most prevalent lesions reported.

    Conclusion

    Results of the present study showed jaw bone lesions mostly occurred in the right lower jaw in male patients. it is understood that the distribution of intraosseous lesions of the oral cavity is related to genetic, environmental, and geographic factors. Further studies are required.

    Keywords: Jaw, Odontogenic Tumor, Odontogenic Cyst
  • مسعود احمدی، آتوسا امین زاده*، شیرین زهرا فرهاد، زهره نوروزی
    مقدمه

    آگاهی از پاتوژنز پریودنتیت مزمن، می‌تواند در پیشگیری و درمان این بیماری کمک‌کننده باشد. در خصوص نقش ماست‌سل‌ در پریودنتیت، مطالعات متعدد با نتایج ضد و نقیض وجود دارد. لذا در این مطالعه سعی شد تا تراکم ماست‌سل در پریودنتیت مزمن با لثه‌ی سالم مورد مقایسه قرار گیرد.

    مواد و روش‌ها

    این مطالعه‌ی مورد- شاهدی از نوع مقطعی، بر روی 36 نمونه‌ی لثه (14 مورد پریودنتیت مزمن و 22 مورد لثه‌ی سالم بالینی از بین مراجعه‌کنندگان به یک مرکز درمانی تخصصی در سال 1392) انجام شد. از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین و ایوزین و نیز تولوییدن بلو برای تشخیص ماست‌سل‌ها استفاده شد. تعداد کلی ماست‌سل‌ها (سالم و دگرانوله) در پنج میدان میکروسکوپی متوالی با قدرت بالا و درشت‌نمایی 400، مورد شمارش قرار‌ گرفتند. تمامی داده‌ها با استفاده از آزمون Independent t-test با سطح معنی‌داری 0/05 > p value تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته‌ها

    بر اساس آزمون Independent t-test، میانگین تعداد ماست‌سل‌های دگرانوله در گروه مبتلا به پریودنتیت مزمن، 17/78 و در گروه با لثه‌ی سالم برابر با 29/72 بوده و اختلاف آماری معنی‌دار ندارند (0/071 = p value). میانگین تعداد ماست‌سل‌ها در گروه مبتلا به پریودنتیت، 20/57 و در گروه شاهد، 36/54 و از نظر آماری معنی‌دار می‌باشد (0/042 = p value). نسبت ماست‌سل‌های دگرانوله شده به کل ماست‌سل‌ها در گروه مبتلا، برابر با 0/857 و در گروه شاهد، برابر با 0/866 و از نظر آماری معنی‌دار نمی‌باشد (0/891 = p value).

    نتیجه‌گیری

    طبق بررسی‌های انجام شده، اینگونه می‌توان بیان کرد که تعداد ماست‌سل‌های دگرانوله و نیز نسبت ماست‌سل‌های دگرانوله به کل ماست‌سل‌ها در گروه شاهد و بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن مارجینال، تفاوت معنی‌داری نداشتند، ولی تعداد کل ماست‌سل‌ها به طور معنی‌داری در گروه سالم بیشتر بود.

    کلید واژگان: ماست سل, پریودنتیت مزمن, ژنژیویت, تلوییدن بلو
    Masoud Ahmadi, Atousa Aminzadeh Gohari*, Shirin Zahra Farhad, Zohreh Norouzi
    Introduction

    Comprehending the pathogenesis of chronic periodontitis is helpful in the prevention of this disease. Since there are conflicting results regarding the role of mast cells in periodontitis, the aim of this study was to compare mast cell counts and morphology in periodontitis with clinically healthy gingiva.Materials &

    Methods

    This cross sectional case-control study was performed on 36 gingival samples (obtained from 14 patients with chronic periodontitis and 22 cases with clinically healthy gingiva among those referred to a specialized medical center in 2013. Toluidine blue and hematoxylin -eosin staining was used to identify mast cells. The total number of mast cells (intact and degranulated) was counted under the light microscope in 5 consecutive high power fields (10×40) with no overlap. Data were recorded and analyzed statistically by SPSS 22 and Independent T-test. All of the data with a statistical significance (p value < 0.05) were analyzed.

    Results

    According to Independent t-test, mean number of degranulated mast cells in periodontitis group was 17.78 and in healthy gingiva group was 29.72 which was not statistically significant(p value = 0.071). Mean number of mast cells in periodontitis group was 20.57 and in healthy gingiva was 36.54 and was statistically significant (p value = 0.042). Mast cell degranulation proportion in periodontitis group was 0.857 and in healthy gingiva group was 0.866, not statistically significant (p value = 0.891).

    Conclusion

    According to results of present study it can be concluded that total number of mast cells and proportion of degranulated mast cell to the total number showed no significant relationship but the total number of mast cell was significantly increased in healthy group.

    Keywords: Mast cells, Chronic periodontitis, Gingivitis, Toluidine blue
  • فرشاد شاه ولی، آتوسا امین زاده*، سید محمد رضوی
    مقدمه

     قارچ کاندیدا آلبیکانس، به عنوان عامل اتیولوژیک احتمالی در بروز لوکوپلاکیا و سرطان سلول سنگفرشی مخاط دهان معرفی می‌شود. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه‌ی حضور کاندیدا آلبیکانس در نمونه‌های با تشخیص هیستوپاتولوژی سرطان سلول سنگفرشی و دیسپلازی با مخاط سالم دهان از نظر حضور کاندیدا بود.

    مواد و روش‌ها: 

    این مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی گذشته‌نگر، در سال 1392 بر روی 30 نمونه (10 نمونه در هر گروه) با تشخیص هیستوپاتولوژی سرطان سلول سنگفرشی دهان، دیسپلازی اپی‌تلیوم و مخاط سالم انجام و جهت شناسایی کاندیدا از رنگ‌آمیزی اختصاصی PAS و میکروسکوپ نوری با درشت‌نمایی 400 استفاده شد. یافته‌های مطالعه توسط آزمون Fisher exact test مورد تجزیه و تحلیل آماری در سطح معنی‌داری 0/05 قرار گرفتند.

    یافته‌ها: 

    در گروه با تشخیص سرطان سلول سنگفرشی، در 90 درصد موارد، حضور کاندیدا مثبت شد. در دو گروه دیسپلازی اپی‌تلیال و اپی‌تلیوم ساده به ترتیب در 50 و 60 درصد نمونه‌ها رنگ‌آمیزی مثبت کاندیدا مشاهده گردید. اختلاف آماری معنی‌دار در میزان حضور قارچ در بین گروه سرطان سلول سنگفرشی با دو گروه دیگر مشاهده شد (0/05 p value <). در حالی‌که این اختلاف بین گروه با دیسپلازی اپی‌تلیوم و اپی‌تلیوم سالم دیده نشد (0/05 p value >).

    نتیجه‌گیری: 

    با توجه به یافته‌های مطالعه‌ی حاضر و نتایج مطالعات قبلی، می‌توان گفت که احتمالا قارچ کاندیدا نه به عنوان عامل اتیولوژیک بلکه به عنوان عاملی پیش‌برنده به سمت بدخیمی‌های اپی‌تلیالی، نقش ایفا می‌کند، اگرچه مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه می‌شود.

    کلید واژگان: کاندیدا, کارسینوم سلول سنگفرشی, دهان
    Farshad Shahvali, Atousa Aminzadeh*, ayed Mohammad Razavi
    Introduction

    Candida Albicans, has been suggested as a possible etiologic factor in the development of leukoplakia and oral squamous cell carcinoma. The aim of this study was to evaluate and compare the presence of Candida Albicans in samples with histopathological diagnosis of squamous cell carcinoma and dysplasia with healthy oral mucosa.

     Materials & Methods:

    This retrospective descriptive-analytical study was carried out on 30 samples in three groups (10 samples per group) with histopathological diagnosis of squamous cell carcinoma, epithelial dysplasia, and healthy mucosa. To identify Candida, used special PAS staining and a 400X optical microscope. The results of study analyzed with Fisher exact testwith the 0.05 level of significance.

    Results

    In the group diagnose with squamous cell carcinoma, Candida Albicans was present in 90% of the samples. In the other two groups with epithelial dysplasia and normal epithelium, positive PAS staining of candida was observed in 50% and 60 % samples respectively. A significant statistical difference between the group of squamous cell carcinoma and the other two groups was observed in terms of amount of Candida Albicans present in the samples. (p value < 0.05), however there was no such significant between the group with epithelial dysplasia samples and the one with normal epithelium samples (p value > 0.05).

    Conclusion

    According to the results of present study and the results of previous studies, it can be concluded that Candida Albicansprobably plays a role not as an etiological factor but as a factor leading to epithelial malignancies. We recommend more studies to be carried out on this topic.

    Keywords: Candida Albicans, Carcinoma, Squamous cell, Mouth
  • فرهاد نورایی، سید محمد رضوی، آتوسا امین زاده *
    مقدمه
    کراتوسیست ادنتوژنیک تومور KCOT (Keratocystic odontogenic tumor) یا ادنتوژنیک کراتوسیست OKC (Odontogenic keratocyst)، نوع مشخصی از سیست های ادنتوژنیک تکاملی است که به علت ویژگی های هیستوپاتولوژیک و مشی بالینی خاص، باید مورد توجه قرار گیرند. سایتوکراتین 19 (CK19) در مخاط نرمال غیر کراتنیزه دیده می شود و با التهاب، بیان آن افزایش می یابد. به تازگی استفاده از این تومور مارکر جهت شناسایی کیست ها و تومورهای ادنتوژنیک پیشنهاد شده است، لذا با توجه به اهمیت OKC، هدف از این مطالعه، بررسی بیان این تومور مارکر در سلول های اپت لیالی کراتوسیست التهابی و غیر التهابی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی مورد- شاهدی از نوع گذشته نگر بر روی 25 عدد بلوک پارافینی ادنتوژنیک کراتوسیست التهابی و غیر التهابی موجود در بایگانی بخش پاتولوژی دانشکده ی دندان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان و علوم پزشکی اصفهان انجام شد. پس از انتخاب نمونه ها، مقاطع به ضخامت 3-5 میکرومتر از کلیه ی بلوک های پارافینی تهیه و به روش ایمنوهیستوشیمیایی با استفاده از نشانگر (CK19) رنگ آمیزی شدند. رنگ پذیری سیتوپلاسمی سلول های اپی تلیالی کیست، با میکروسکوپ نوری با درشت نمایی 10 و 40 در سه لایه ی بازال، سوپرابازال و سطحی بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری من ویتنی با نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 20 تجزیه و تحلیل شدند (α = 0/05).
    یافته ها
    در مطالعه ی حاضر، در 100 درصد ادنتوژنیک کراتوسیت های التهابی و 84 درصد ادنتوژنیک کراتوسیت های غیر التهابی، بیان CK19 دیده شد. در ادنتوژنیک کراتوسیست های التهابی، بیان این تومور مارکر در لایه ی بازال، میانی و سوپرابازال دیده شد، در حالی که در ادنتوژنیک کراتوسیست های غیر التهابی، تنها در یک مورد بیان CK19 در لایه ی میانی دیده شد (0/001 >(p value .
    نتیجه گیری
    طبق یافته های پژوهش حاضر، CK19 در OKCهای التهابی و یا غیر التهابی بیان شده است. اما شدت رنگ آمیزی در گروه های مورد مطالعه، متفاوت بود. بر خلاف ضایعات مربوط به اپی تلیوم مخاط دهان، در اپی تلیوم ادنتوژنیک در حالت کراتینیزه نیز بیان CK19 دیده شد. همچنین ضایعات التهابی مخاط دهان با افزایش بیان CK19 دیده شد.
    کلید واژگان: ایمنوهیستوشیمی, کیست ادنتوژنیک, التهاب, کراتین 19
    Farhad Noraei, Sayed Mohhamad Razavi, Atousa Aminzadeh *
    Introduction
    Odontogenic keratocyst (OKC) or keratocystic odontogenic tumor (KCOT) is a developmental odontogenic cyst which requires special attention due to its unique clinical and histopathological features. CK19 is expressed in non-keratinized normal epithelium and its expression increases during inflammation. Recently the use of this tumor marker has been suggested for identification of odontogenic cysts and tumors. Thus the aim of the present study was to evaluate the expression of CK19 in inflammatory and non-inflammatory keratocyst epithelial cells.
    Materials and Methods
    This retrospective cross-sectional study was performed immunohistochemically on 25 inflamed and non-inflamed OKC paraffin blocks retrieved from the Archives of the Oral Pathology Laboratories of Isfahan Azad University and Isfahan University of Medical Sciences Medical Faculties. After selecting the samples, sections measuring 3‒5 µm in thickness were prepared. The intensity of cytoplasmic stainability was studied immunohistochemically in three different layers of cyst epithelium: basal, suprabasal and superficial under a light microscope at ×10 and ×40. Data were analyzed with Mann-Whitney test using SPSS 20 (α = 0.05).
    Results
    Expression of CK19 was seen in 100% of inflammatory OKCs and 84% of non-inflammatory OKCs. In inflamed OKCs expression of CK19 was seen in all the three layers of epithelium; however, in non-inflamed OKCs expression of CK19 was seen in the middle layer in only one sample (p value < 0.001).
    Conclusion
    According to the results of the present study, CK19 was expressed in both inflammatory and non-inflammatory OKCs; however, the intensity of staining was different between the groups. In contrast to oral mucosal lesions CK19 was expressed in keratinized odontogenic epithelium. In odontogenic keratocyst, expression of CK19 was seen in response to inflammation as seen in oral lesions.
    Keywords: Immunohistochemistry, Odontogenic cyst, Inflammation, Keratin-19
  • شیرین امینی، آتوسا امین زاده، المیرا گنجی، ارد تقوا
    مقدمه
    استفاده از بخیه، یک روش معمول در جراحی ها به منظور ثابت نگه داشتن فلپ های جراحی، جهت بهبود یکپارچگی بافتی در طی فاز ترمیم می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه ی هیستولوژیک پاسخ بافت لثه به نخ ویکریل و ابریشم در طی فاز اولیه ی ترمیم بافتی در جراحی های افزایش طول تاج بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه ی حاضر، از نوع کلینیکی دو سویه کور (Paired design) بود که در 24 ناحیه از دندان های مولر و پرمولر در 12 بیمار با محدوده ی سنی 40-20 سال که نیازمند به افزایش طول تاج کلینیکی و فاقد هرگونه مشکل سیستمیک و یا التهاب لثه بودند، انجام شد. 7 روز قبل از جراحی افزایش طول تاج، به صورت اتفاقی، نخ بخیه ی ویکریل و ابریشم در نواحی مزیال یا دیستال دندان مورد نظر قرار داده شد. تمام نخ های بخیه ی مورد استفاده در این پژوهش، از نظر ابعادی مشابه بودند (4-0). پس از 7 روز، بافت های حاوی نخ های بخیه، طی جراحی افزایش طول تاج، جهت بررسی های هیستولوژیک، استخراج شد. سپس درجه ی التهاب و ارتشاح سلول های التهابی در نمونه های بافتی از طریق آزمون ویلکاکسون ارزیابی شد (0/05 = α).
    یافته ها
    مطالعه ی حاضر نشان داد که نخ بخیه ی ویکریل، ارتشاح سلول های التهابی کمتری در بافت های لثه ای نسبت به نخ بخیه ی ابریشم دارد (0/001 = p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان کمتر ارتشاح سلول های التهابی در مجاورت نخ بخیه ی ویکریل، به نظر می رسد که در جراحی هایی مانند جراحی های دهان، نخ بخیه ی ویکریل می تواند جایگزین مناسبی برای نخ بخیه ابریشم باشد.
    کلید واژگان: افزایش طول تاج, التهاب, بخیه, پلی گالاکتین 910, سیلک
    Shirin Amini, Atousa Aminzadeh, Elmira Ganji, Orod Taghva
     
    Introduction
    Suturing is a common procedure during surgeries to fix surgical flaps to improve tissue integration during healing phase. The aim of this study was to make a histological comparison of gingival tissue reaction in the vicinity of silk and vicryl suture materials during the initial healing phase in crown lengthening surgeries.
    Materials & Methods
    The present double-blind, randomized clinical trial had a paired design method. This study was performed on 24 sites in 12 patients with an age range of 20-40 years, needing crown lengthening surgery of maxillary premolars and molars. The subjects had no systemic problems or gingival inflammation at the surgical sites. The sutures were placed in the surgical sites 7 days before the crown lengthening procedure. Vicryl and silk sutures were placed on the mesial or distal gingival papilla of each tooth randomly. All the suture materials used in this study were identical in term of physical dimensions (4-0). After 7 days, during crown lengthening surgery, gingival tissues along with suture materials were harvested for histological examination. Then the severity of inflammation and infiltration of inflammatory cells were evaluated in tissue specimens using Wilcoxon test (α = 0.05).
    Results
    The study indicated that vicryl suture material resulted in less infiltration of the inflammatory cells in the gingival tissues compared to silk sutures (p value = 0.001).
    Conclusion
    Considering the lower infiltration of inflammatory cells in the vicinity of vicryl suture material, it seems in procedures such as oral surgeries, vicryl suture could be an appropriate alternative for silk material
    Keywords: Crown lengthening, Inflammation, Polygalactin 910, Silk, Suture
  • آتوسا امین زاده، سید محمد رضوی، ریحانه بطلانی
    مقدمه
    رت ریج ها، گسترش های اپی تلیالی هستند که به بافت همبند زیرین در پوست و غشاهای مخاطی توسعه پیدا می کنند. امروزه با توجه به مهندسی تولید بافت، نحوه ی تشکیل و تنوع شکل آنها در بافت ها و ضایعات مختلف جلدی مورد توجه قرار گرفته است. لذا مطالعه ی حاضر جهت بررسی شکل رت ریج ها در ضایعات دهانی به منظور عاملی در جهت کمک به تشخیص ضایعات و بررسی ارتباط شکل رت ریج با التهاب به منظور درک بهتر از نحوه ی تشکیل رت ریج ها انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع گذشته نگر بود و شکل رت ریج ها با میکروسکوپ نوری با درشت نمایی 100 × به دو صورت صاف یا هایپرپلاستیک بر روی 154 عدد لام در سه گروه ضایعات اپی تلیالی، مزانشیمی و پوستی- مخاطی بررسی شد. التهاب در ناحیه ی تماس بین اپی تلیوم و بافت همبند در پنج فیلد متوالی با بزرگ نمایی 400 بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون آماری 2χ، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند (α = 0/05).
    یافته ها
    در 87، 80 و 58 درصد از ضایعات، به ترتیب رت ریج هایپرپلاستیک دیده شد. شکل رت ریج، بین ضایعات پوستی- مخاطی با دو گروه دیگر اختلاف معنی داری داشت (p value < 0/001)، در حالی که بین دو گروه مزانشیمی و اپی تلیالی شکل رت ریج یکسان بود (p value > 0/05). در ضایعات واکنشی مزانشیمی، رت ریج هایپرپلاستیک بیشتر از سایر ضایعات مزانشیمی دیده شد، گرچه بین التهاب در شدت های مختلف، با هاپیرپلاستیک یا صاف بودن شکل رت ریج ارتباط آماری معنی داری دیده نشد (p value < 0/05).
    نتیجه گیری
    مطالعه ی حاضر نشان داد، رت ریج های ضایعات دهانی بیشتر به صورت هایپرپلاستیک دیده می شود، که با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، التهاب، دلیل هایپرپلاستیک بودن رت ریج ها نمی تواند باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه می شود.
    کلید واژگان: مخاط دهان, التهاب, بافت شناسی, اپی تلیوم
    Atousa Aminzadeh, Sayed Mohammad Razavi, Reyhaneh Botlani
    Introduction
    Rete ridges are epithelial extensions toward the underlying connective tissue in skin and mucous membranes. Given the advances in tissue engineering in recent years, rete ridges have become the center of attention. Therefore, the aim of the present study was to evaluate the shape of rete ridges (RR) in different oral mucosal lesions for possible histological differential diagnosis and their possible relation with inflammation for better understanding of their histogenesis.
    Materials and Methods
    This retrospective, descriptive, analytical study was performed on 154 oral lesions classified as epithelial (E), connective tissue (Ct) and mucocutaneous (Mc) lesions. RRs were evaluated under a light microscope at ×100 as flat or hyperplastic. Inflammation at epithelium‒connective tissue interface was evaluated in 5 consecutive high-power fields (×400). Data were analyzed with chi-squared test (α = 0.05).
    Results
    In 87%, 80% and 58% of Ct, E and Mc lesions, hyperplastic RRs were seen, respectively (p value
    Conclusion
    The results of the present study showed that rete ridges in oral mucosal lesions were hyperplastic predominantly, indicating that inflammation is not the reason for the hyperplastic nature of rete ridges. Further studies are recommended.
    Keywords: Epithelium, Histomorphology, Inflammation, Oral mucosa
  • آرش متقی، آتوسا امین زاده، کیوان شیرنشان، آذر محمدی ده چشمه، امیرهوشنگ هاشمی
    مقدمه
    امروزه تلاش برای شناسایی ضایعات پیش بدخیم، دو چندان شده است. یکی از این روش ها، سیتولوژی با برس می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه ی تغییرات قابل مشاهده در نمونه های سیتولوژی بیماران در معرض دود سیگار با رنگ آمیزی پاپانیکولا با نمونه های بیماران سالم بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، در دو گروه 23 تایی (مورد و شاهد)، نمونه ی براش سیتولوژی توسط مسواک استریل شده از گونه و حاشیه ی طرفی زبان بیماران در معرض دود سیگار، با ثبت مدت زمان مجاورت با دود سیگار (چند ساعت در روز) تهیه شد. نمونه ها که قبلا توسط اسپری مخصوص ثابت شده بودند، در آزمایشگاه به روش پاپانیکولا رنگ آمیزی شدند. سپس نمونه ها جهت مشاهده ی فراوانی سلول های گرانولر، سلول دو هسته ای، هستک واضح، کروماتین خشن، واکوئول هسته ای، سلول اپوپتوتیک، پلئومورفیسم هسته و پلئومورفیسم سیتوپلاسم ارزیابی شدند و نتایج ثبت گردید. داده ها توسط آزمون 2χ و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد (α = 0/05).
    یافته ها
    تتعداد موارد مشاهده شده در مخاط گونه و حاشیه ی طرفی زبان در معیارهای میکرونوکلئوس، هسته ی واضح، پلی مرفیسم، التهاب و افزایش کراتین بین گروه در معرض دود سیگار (p value = 0/31) و افراد سالم گروه شاهد (p value = 0/26) تفاوت معنی داری نداشت. در میانگین سال های مصرف سیگار، در دو گروه افراد در معرض دود سیگار با سلول دو هسته ای و بدون سلول دو هسته ای، تفاوت معنی داری وجود داشت (p value = 0/004).
    نتیجه گیری
    با افزایش سال های مجاورت اشخاص سالم با افراد سیگاری، ممکن است خطر ایجاد تغییرات سایتولوژیک در مخاط دهان افراد بالاتر رود، هر چند سیگار، تغییری به عنوان عامل خطر بالقوه برای وقوع تغییرات موکوزال در افراد در معرض آن نداشت.
    کلید واژگان: سلول شناسی, مخاط گونه, سیگار کشیدن
    Arash Mottaghi, Atousa Aminzadeh, Keivan Shirneshan, Azar Mohammadi Dehcheshmeh, Amir Houshang Hashemi
    Introduction
    Recently efforts have increased to diagnose premalignant lesions. One of these techniques is brush cytology. The aim of this study was to compare changes in the cytology samples taken from passive smokers and nonsmoking healthy patients using staining Papanicolaou technique.
    Materials and Methods
    In this descriptive/analytical cross-sectional study, in two groups with 23 subjects (case and control), brush cytology samples were taken from the buccal mucosa and lateral border of the tongue from passive smokers with records of the duration of exposure to cigarette smoke (hours/day), using a sterilized brush. Then samples which were already fixed by a specific spray were stained with Papanicolaou technique in the laboratory. Then the samples were evaluated for the frequency of granular cells, binuclear cells, clear nucleolus, rough chromatin, nuclear vacuoles, apoptotic cells, and nuclear and cytoplasmic polymorphism. Data were analyzed with chi-squared test and t-test (α = 0.05).
    Results
    There were no meaningful differences in the buccal mucosa and lateral border of the tongue between the passive smokers (p value = 0.31) and healthy control nonsmokers (p value = 0.26) in the frequency of micronucleus, clear nucleus, polymorphism, inflammation, and keratin overproduction. The mean years of cigarette consumption in the two groups of passive smokers with and without binuclear cells were significantly different (p value = 0.004).
    Conclusion
    The risk of cytologic changes might increase in passive smokers with an increase in exposure to cigarette smoke. However, cigarette was not a potential risk for mucosal changes in passive smokers.
    Keywords: Buccal mucosa, Cytology, Smoking
  • آتوسا امین زاده، سید محمد رضوی، نصرالله بشردوست، محمد جواد صراف، آنیا امین زاده
    مقدمه
    تظاهرات دهانی اختلالات غدد درون ریز، ممکن است یافته هایی را به نفع تشخیص زودرس و درمان مناسب این اختلالات فراهم سازد. از طرفی، بسیاری از این بیماران، نیاز به مراقبت های خاص در مطب دندان پزشکی دارند، لذا آگاهی بالای دندان پزشک از این تظاهرات دهانی هم جهت تشخیص احتمالی و هم انجام اقدامات مناسب در خصوص این اختلالات لازم می باشد. تاکنون مطالعه ای در زمینه ی میزان آگاهی دندان پزشکان از علائم دهانی اختلالات غدد درون ریز انجام نشده است. مطالعه ی حاضر، برای بررسی میزان آگاهی دندان پزشکان عمومی شهر اصفهان از علائم دهانی اختلالات برخی از غدد درون ریز انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، بر روی 94 دندان پزشک عمومی شهر اصفهان در سال 1394- 1395 با استفاده از پرسش نامه ی خودساخته با ضریب آلفای کرونباخ 2، با حداکثر نمره ی 20 انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 و آزمون های آماری توصیفی، تحلیلی و t مستقل آنالیز گردید (a = 0/05).
    یافته ها
    میانگین نمره ی کلی آگاهی افراد مورد مطالعه (3/23 ± 11/138) به دست آمد که با حداکثر نمره ی در نظر گرفته شده، اختلاف آماری معنی داری نشان داد (p value < 0/05). بیشترین آگاهی مربوط به غده ی پانکراس و کمترین آن مربوط به هیپوفیز بود (p value < 0/05).
    نتیجه گیری
    میزان آگاهی دندان پزشکان مورد مطالعه از تظاهرات دهانی اختلالات غدد درون ریز، به طور معنی داری کمتر از حد قابل انتظار بود. به نظر می رسد نیاز است تا در خلال برنامه های آموزش تحصیلی و برنامه های مدون آموزشی پس از فراغت از تحصیل، به تظاهرات دهانی اختلالات غدد درون ریز پرداخته شود.
    کلید واژگان: غدد درون ریز, تظاهرات دهانی, دندان پزشکان, آگاهی
    Atousa Aminzadeh, Seyed Mohammad Razavi, Nasrollah Bashardoust, Mohammad Javad Sarraf, Ania Aminzadeh
    Introduction
    Oral manifestations of endocrine disorders may lead to early diagnosis and proper treatment of these disorders. In addition, many of these patients need special care in dental office; therefore, it is mandatory for dentists to be familiar with oral manifestations of these disorders regarding diagnosis and observing the special care they require. To date no study has been performed on the knowledge of dentists about oral manifestations of endocrine disorders. The aim of this study was to evaluate the knowledge of dentists in Esfahan about oral manifestations of endocrine disorders.
    Materials and Methods
    This descriptive‒analytical study was performed on 94 general dental practitioners in Esfahan in 2015‒2016. A 20-score self-made questioner with a Cronbach's alpha value of 2 was used. Data were analyzed with t-test using SPSS (α = 0.05).
    Results
    The mean knowledge score of the subjects was 11.138 ± 3.23, which was significantly less than the maximum score (p value
    Conclusion
    The knowledge of dentists about the oral manifestations of endocrine disorders was significantly less than what was expected. It seems it is necessary to include oral manifestations of endocrine disorders in the syllabus of dental schools and in continuous dental education programs.
    Keywords: Dentists, Endocrine glands, Knowledge, Oral manifestations
  • آتوسا امین زاده، سید محمد رضوی، علی ثابتی صنعت
    مقدمه
    لیکن پلان OLP (Oral lichen planus)، یک بیماری نسبتا شایع و مزمن پوستی با زمینه ی ایمونولوژیک است که غالبا مخاط دهان را گرفتار می کند. واکنش لیکنوییدی OLR (Oral lichenoid reaction) نیز ضایعات مخاطی هستند که از نظر بالینی و بافت شناسی به OLP (Oral lichenoid reactions) شباهت داشته و در واکنش به مصرف برخی از داروها یا مواد سنتتیک در دهان بروز می کنند. احتمال بروز تغییرات دیسپلاستیک در هر دوی این ضایعات مطرح شده است. از طرفی کارسینوم سلول سنگفرشی دهان SCC (Squamous cell carcinoma) نیز یکی از بدخیمی های شایع دهان محسوب می شود. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات بیان نشانگر سایتوکراتین 19 (CK19) در OLP ،OLR ، OSCC (Oral squamous cell carcinoma) و مخاط طبیعی دهان از نظر شدت رنگ پذیری و نیز الگوی رنگ پذیری و مقایسه ی آنها با یکدیگر می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی گذشته نگر، بر روی 70 نمونه به دست آمده از بلوک های پارافینی شامل 20 نمونه ی OLP، 20 نمونه ی OLR، 20 نمونه ی OSCC و 10 نمونه ی مخاط طبیعی دهان انجام شد. شدت و الگوی بیان نشانگر سایتوکراتین 19 توسط تکنیک رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی با روش Envision مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. کلیه ی نتایج توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 20 و آزمون های آماری رگرسیون دو طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    به نظر می رسد بین بیان نشانگر سایتوکراتین 19 در نواحی سوپرابازال و نوع ضایعه ارتباط وجود داشته باشد و این ارتباط معنی دار می باشد (p value < 0/001) . به علاوه در خصوص الگوی رنگ پذیری، در بیماران OSCC و OLR بیشتر الگوی پیوسته (Continious) و در بیماران OLP بیشتر الگوی ناپیوسته (Interrupted) مشاهده شد. در مخاط نرمال نیز این توزیع متعادل بود.
    نتیجه گیری
    افزایش بیان سایتوکراتین 19، بطور چشمگیری با منطقه ی بیان (بازال و سوپرابازال) و نوع ضایعه همسو می باشد. همچنین الگوی بیان سایتوکراتین 19 در OLR و OSCCشباهت زیادی دارد. بنابراین شاید بتوان از این نشانگر پروتئینی به عنوان وجه تمایز و ابزار تشخیصی لیکن پلان و ضایعات لیکنوییدی و نیز احتمال تغییرات بدخیمی در ضایعات لیکنوییدی استفاده نمود.
    کلید واژگان: لیکن پلان, واکنش های لیکنویید دهانی, کارسینوم سلول سنگفرشی دهان, سایتوکراتین
    Atousa Aminzadeh, Seyed Mohammad Razavi, Ali Sabeti Sanat
    Introduction
    OLP is a relatively common chronic inflammatory skin disease with an immunologic background that often affects the oral mucosa. OLR is a mucosal lesion, clinically and histologically similar to OLP, and can occur in the oral cavity in response to some drugs or synthetic materials. The risk of dysplastic changes have been considered in both lesions. On the other hand, OSCC is one of the most common malignancies of the oral cavity. The aim of this study was to evaluate and compare expression of cytokeratin-19 (CK19) in OLP, OLR, OSCC and normal oral mucosa in terms of their staining intensity and patterns.
    Materials and Methods
    This descriptive-retrospective analysis was performed on 70 samples obtained from paraffin blocks of 20 cases of OLP, 20 cases of OLR, 20 cases of OSCC and 10 samples of normal oral mucosa. CK19 expression pattern and intensity of immunohistochemical staining were evaluated using Envision method. Data were analyzed with SPSS 20 using two-tailed regression test.
    Results
    There seemed to be a significant relationship between suprabasal expression of CK19 and type of lesion (p value
    Conclusion
    Increased expression of CK19 was dramatically consistent with region (basal and suprabasal) and type of lesion. In addition, the pattern of expression of CK19 in OLR and OSCC was very similar. Therefore, perhaps this protein marker might be used as both a diagnostic tool to distinguish lichen planus from lichenoid lesions and as a detector in possible malignant transformation of lichenoid lesions.
    Keywords: Cytokeratin, Lichen planus, Oral lichenoid reactions, Oral squamous cell carcinoma
  • آتوسا امین زاده، شیرین زهرا فرهاد، حمیدرضا پایور، آنیا امین زاده
    مقدمه
    دیابت و پریودنتیت مزمن، دو بیماری نسبتا شایع در جوامع امروزی هستند و از آن جایی که افزایش شیوع و شدت پریودنتیت در بیماران مبتلا به دیابت دیده می شود، بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی رابطه ی سطح سرمی HbA1C با وضعیت پریودنتال می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، میزان هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) 55 نمونه ی خون در دو گروه با و بدون پریودنتیت مزمن در بیماران 35-45 ساله که از سایر جهات کاملا مشابه یکدیگر بودند، مورد بررسی قرار گرفت. 30 بیمار مبتلا به پریودنتیت مزمن متوسط با عمق پاکت بین 2 تا 4 میلی متر و 25 بیمار با لثه ی سالم برای انجام پژوهش در نظر گرفته شدند. سطح هموگلوبین گلیکوزیله با استفاده از دستگاه آی کروما اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری t-test مورد مقایسه و تجزیه تحلیل قرار گرفت (05/0 = α).
    یافته ها
    سطح HbA1C در افراد مبتلا به پریودنتیت، به طور معنی داری بالاتر از افراد گروه سالم بود (021/0 = p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر، احتمالا در پاسخ به شرایط التهابی موجود حین پریودنتیت مزمن، اختلال در متابولیسم گلوکز مشاهده می شود که ممکن است در درازمدت به ابتلای به دیابت نوع دو منجر گردد. لذا درمان قاطعانه ی پریودنتیت مزمن و رعایت بهداشت دهان و دندان توصیه می شود.
    کلید واژگان: پریودنتیت مزمن, دیابت, هموگلوبین گلیکوزیله
    Atousa Aminzadeh, Shirin Zahra Farhad, Hamidreza Payvar, Ania Aminzadeh
    Introduction
    Diabetes mellitus and chronic periodontitis are common worldwide disorders and since periodontal diseases are more common and more severe in diabetic patients, the aim of present study was to investigate the relationship between HbA1C serum levels and chronic periodontitis.
    Materials and Methods
    In this case‒control, descriptive/analytical study, the HbA1C levels were evaluated in 55 subjects, 35‒45 years of age, in two groups with and without periodontitis, who were healthy otherwise. Thirty subjects had chronic periodontitis (PPD > 2 mm) and 25 subjects had healthy gingiva. HbA1C levels were determined by means of Ichroma equipment. Data were analyzed with independent t-test using SPSS 18 (α = 0.05).
    Results
    Independent t-test showed significantly higher serum levels of HBA1C in patients with periodontitis compared to healthy subjects (p value = 0.021).
    Conclusion
    Based on the results of the present study, inflammation in chronic periodontitis disturbs the metabolism of glucose, possibly resulting in periodontitis in the long term. Therefore, a definitive diagnosis and treatment of chronic periodontitis along with proper oral health is emphasized.
    Keywords: Chronic periodontitis, Diabetes mellitus, Glycosylated hemoglobin
  • طهمورث محمود پور متشکر*، احسان رفیعی، شیرین زهرا فرهاد، آتوسا امین زاده
    سابقه و هدف
    درمان تعدیل میزبان(HMT) روشی نوین است که به عنوان درمان جانبی بیماری های پریودنتال به کار می رود. از طرفی قرص شیرین بیان حاوی عصاره ای است که می تواند اثرات ضد التهابی داشته باشد و از طرفی دیگر به دلیل تمایل بیشتر بیماران به مصرف داروی گیاهی، لازم دانستیم تا به مقایسه اثر قرص شیرین بیان با داکسی سایکلین بر روی پریودنتیت مزمن بپردازیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کار آزمایی بالینی مداخله ای،45 بیمار مبتلا به پریودنتیت مزمن خفیف تا متوسط انتخاب شدند. برای بیماران شاخص پلاک، عمق پاکت(PD)، از دست رفتن چسبندگی(CAL)و خونریزی حین پروب زدن(BOP) ثبت شد. سپس جرمگیری و تسطیح سطح ریشه انجام گرفت و بیماران به 3 گروه مساوی تقسیم شدند: روزانه، به گروه اول یک عدد کپسول داکسی سایکلین20 میلی گرم، به گروه دوم یک عدد قرص شیرین بیان490 میلی گرم و به گروه سوم یک عدد کپسول دارونما داده شد و پس ازشش هفته، مجددا متغیر های فوق برای بیماران ثبت گردید. با استفاده از آزمون های مجذور کای،Tزوجی، آنالیز ANOVA یک طرفه تجزیه و تحلیل اطلاعات انجام شد.
    یافته ها
    میانگین PD، CAL وBOP پس از درمان در هر سه گروه به طور معنی داری کاهش یافته بود.(0/05>P) اختلاف میانگینPD، CAL وBOP بین دو گروه داکسی سایکلین و شیرین بیان معنادار نبود. به ترتیب (P =0.54، 0.74 and 0.64).
    نتیجه گیری
    شیرین بیان همانند داکسی سایکلین شاخص های کلینیکی پریودنتال را در پریودنتیت مزمن کاهش می دهد.
    کلید واژگان: پریودنتیت مزمن, داکسی سایکلین, شیرین بیان
    Dr T. Mahmudpourmoteshakker *, Dr E. Rafiee, Dr Shz Farhad, Dr A. Aminzadeh
    Background And Aim
    Host modulatory therapy (HMT) is a new method that has been used as adjunctive therapy for periodontal diseases. Licorice tablet contains an extract with anti-inflammatory effects. Considering that most patients prefer to take herbal medications. we found it necessary to compare the effects of licorice tablet and doxycycline on chronic periodontitis.
    Materials And Methods
    In this interventional clinical trial study, 45 patients with mild to moderate chronic periodontitis were selected. Plaque Index (PI), Pocket Depth (PD), Clinical Attachment Loss (CAL) and Bleeding on Probing (BOP) were recorded for all periodontal patients. Then scaling and root planning was done and patients were divided into three groups.In the first group, a 20mg doxycycline capsule was given to each patient daily, the second group was given a 490mg licorice tablet per day and the third group was given a placebo capsule per day. After 6 weeks, all the above-mentioned parameters were recorded again for all patients. Chi-square, paired sample T and one-way ANOVA tests were used for data analysis.
    Results
    The mean of PD, CAL and BOP after treatment reduced significantly within the three groups (P <0.05). The mean difference of PD, CAL and BOP between the two groups of doxycycline and licorice was not significant (P =0.54, 0.74 and 0.64, respectively).
    Conclusion
    licorice decreases clinical periodontal indices of similar to doxycycline in chronic periodontitis.
    Keywords: Chronic periodontitis, Doxycycline, Licorice
  • احمد متقی، آتوسا امین زاده
    مقدمه
    ژانت سل گرانولومای محیطی یا اپولیس سلول های ژانت از ضایعات واکنشی به نسبت شایع بافت همبند مخاط دهان است که در واکنش به تحریکات موضعی و تروما ایجاد می شود. این ضایعه بیشتر در زنان و در دهه های چهار تا شش گزارش شده است. درمان گرانولومای محیطی با سلول ژانت شامل جراحی و گاهی با خارج کردن یک یا چند دندان درگیر با ضایعه و کورتاژ حفره دندان است، چرا که عود این ضایعه تا حدودی شایع است. این ضایعه شبه تومورال ممکن است در کودکان به دنبال تحلیل ریشه دندان شیری بروز کرده و می تواند در این گروه سنی رفتار مهاجم تری از خود نشان بدهد.
    شرح مورد: در این مقاله ضایعه تا حدودی شایع اما در گروه سنی و جنسی غیر شایع برای بروز گزارش می شود. در یک پسر ده ساله سالم، برجستگی بدون علامت بافت نرم مخاط دهان بدون شواهدی از درگیری استخوان به روش جراحی به طور کامل برداشته شده و در بررسی میکروسکوپی تشخیص ژانت سل گرانولومای محیطی قطعی شد. در طی شش ماه پی گیری محل جراحی بدون عارضه ترمیم یافت.
    نتیجه گیری
    با وجود آن که ژانت سل گرانولومای محیطی در جنس مونث و سنین میان سالی و بیشتر، شیوع دارد، ممکن است در کودکان نیز همراه با جابه جایی دندان درگیر، ایجاد اشکال در رویش دندان دایمی، تخریب استخوان و لقی دندان ها مشاهده شود. بنابراین هدف از این گزارش، توجه بر احتمال بروز این قبیل ضایعات در سنین پایین، جهت تشخیص و درمان زود هنگام می باشد
    کلید واژگان: ژانت سل گرانولوما, مخاط دهان, کودک
    Ahmad Motaghi, Atusa Aminzadeh
    Introduction
    Peripheral giant cell granuloma or giant cell epulis is a relatively common reactive lesion of the oral mucosa in response to local irritation and trauma. It is mostly seen in women during the 4th to 6th decades of life. Since recurrence is relatively common surgery with extraction of the involved tooth or teeth and curettage of the alveolar bony socket is the preferable treatment. In children this lesion can occur after deciduous tooth root resorption and might have a more aggressive clinical course in this age group. Case report: Reported here is occurrence of a relatively common lesion in an uncommon age and sex group. A soft tissue lump in an asymptomatic, otherwise healthy, 10-year-old boy with no evidence of bone destruction was surgically excised and submitted for microscopic evaluation. Microscopically a diagnosis of peripheral giant cell granuloma was established. At 6-month follow-up the site of surgery had healed completely with no post-surgical complications. Discussion and
    Conclusion
    Although peripheral giant cell granuloma is more common during the 4th to 6th decades of life, this lesion might occur in children, with alveolar bone resorption, abnormal patterns of eruption of permanent teeth and loose and displaced teeth. Therefore, the aim of this report was to draw attention to the possibility of the occurrence of these lesions at a young age to pave the way for early diagnosis and treatment.
    Keywords: Child, Giant cell granuloma, Oral mucosa
  • آتوسا امین زاده، احمد متقی، ابراهیم محمدی
    مقدمه
    شیوع بدخیمی ها بین جوامع و در یک جامعه بر اساس محل و زمان متفاوت می باشد. انجام مطالعات اپیدمیولوژیک می تواند در آشنایی با گروه های در معرض خطر کمک کننده باشد. هدف از این پژوهش، بررسی فراوانی بدخیمی های دهان و نسوج اطراف با در نظر گرفتن سن و جنس بیماران، نوع و محل بدخیمی در یک مرکز درمانی شهر اصفهان در یک دوره پنج ساله بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه گذشته نگر توصیفی، اطلاعات مربوط به 236 مورد بدخیمی های دهان و بافت های اطراف، بین سال های 1389-1384 بررسی و اطلاعات مربوط به سن، جنس و محل ابتلا ثبت شد. بدخیمی ها از نظر بافت منشا در گروه های اپی تلیالی، بزاقی، خونی، بافت نرم و سخت قرار گرفتند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 به صورت توصیفی بیان شد.
    یافته ها
    بدخیمی های حفره دهان 8/1 درصد کل بدخیمی ها را در طی پنج سال مورد نظر تشکیل داد. میانگین سنی مبتلایان به بدخیمی های دهان در این تحقیق 54 سال (5/56 سالگی در مردان و 52 سالگی در زنان) به دست آمد. نسبت ابتلا مرد به زن 2/2 برابر بود. فراوان ترین گروه بدخیمی ها مربوط به ضایعات اپی تلیالی با 72 درصد موارد ابتلا بود پس از آن 15 درصد بزاقی، 5/5 درصد خونی، 9/2 درصد بافت نرم و 9/2 درصد ضایعات استخوانی قرار داشتند. 20 درصد بدخیمی ها به حنجره و بعد از آن به زبان (17 درصد) مربوط بود. شایع ترین بدخیمی سرطان سلول سنگفرشی بود که 90 درصد ضایعات اپی تلیالی را تشکیل می داد.
    نتیجه گیری
    سرطان سلول سنگفرشی فراوان ترین نوع بدخیمی بود. فراوانی در مردان 5/56 ساله، و در حنجره و زبان بیشتر مشاهده شد.
    کلید واژگان: بدخیمی های دهان, بدخیمی های سر و گردن, اپیدمیولوژی
    Atusa Aminzadeh, Ahmad Motaghi, Ebrahim Mohammadi
    Introduction
    Prevalence of malignancies is different in different communities and different at different times and locations in a community. Epidemiological studies can help recognize high-risk groups. The aim of this study was to evaluate the frequency of oral and paraoral malignancies based on patient age and gender and the area involved and the type of malignancy in one cancer referral center in Isfahan in a 5-year period from 2005 to 2010.
    Materials And Methods
    In this retrospective descriptive/analytical study، data of 236 oral and paraoral malignancies was collected in a 5-year period from 2005 to 2010، along with data on age، gender and the area involved. The malignancies were divided into epithelial، salivary، hematologic، soft tissue and hard tissue groups based on their origin. Data was analyzed descriptively using SPSS.
    Results
    Oral cavity malignancies comprised 1. 8% of all the malignancies of the period in question. Mean age of patients with oral cavity malignancies was 54 years (56. 5 years in men and 52 in women). Male-to-female affliction ratio was 2. 2. The majority of the lesions were epithelial in origin (72%)، followed by salivary (15%)، hematologic (5. 5%)، soft tissue (2. 9%) and osseous lesions (2. 9%). A total of 20% of lesions had occurred in the larynx، with 17% in the tongue. The most common malignancy was squamous cell carcinoma (SCC) with a prevalence rate of 90% of epithelial lesions.
    Conclusion
    SCC was the most common malignancy، with the highest prevalence rate in 56. 6-year-old males in the larynx and tongue.
    Keywords: Epidemiology, Head, neck neoplasms, Oral neoplasms
  • پرویز دیهیمی، آتوسا امین زاده
    مقدمه
    کیست پری اپیکال ((Radicular شایع ترین کیست حفره دهان با شیوع 75-50 درصد است. به دلیل پاتوژنز التهابی، این کیست در همه سنین ممکن است ایجاد شود ولی در سری دندانی شیری به ندرت دیده می شود. برخی از پژوهش ها حاکی از احتمال تفاوت پاتوژنز تشکیل کیست در دو سری دندانی شیری و دایمی با یکدیگر است؛ اگر چه پوسیدگی و عفونت پالپ در هر دو مورد مهم ترین علت تلقی می گردد. در صورت کشیدن یا ریزش دندان مسبب، کیست در محل خود باقی می ماند و از آن پس کیست باقی مانده (Residual) نامیده می شود.
    گزارش مورد: بیمار دختر خانم 12 ساله ای بود که به دلیل تورم بدون درد خلف فک پایین مراجعه کرده بود. با توجه به یافته های حین عمل و بررسی هیستوپاتولوژی، تشخیص کیست رادیکولار مربوط به دندان مولر دوم شیری داده شد. دندان مذکور ترمیم وسیع آمالگام داشت و پیشتر برای آن درمان پالپ انجام گرفته بود. کیست به طور کامل خارج شد.
    نتیجه گیری
    شیوع کیست رادیکولار در دندان های شیری زیاد نیست لیکن به دلایلی، پس از درمان ریشه احتمال تشکیل این کیست افزایش می یابد که ممکن است به دلیل عدم دسترسی به انتهای کانال و باقی ماندن عفونت در این ناحیه و یا تحریک نسوج پری اپیکال ناشی از مواد مصرف شده در پرکردن کانال باشد. در صورتی که مکانیسم تشکیل کیست رادیکولار در دندان های شیری و دایمی یکسان باشد، شیوع کمتر آن در دندان های شیری قابل بررسی است.
    کلید واژگان: دندان شیری, درمان پالپ, کیست پری اپیکال, کیست باقی مانده
    P. Deyhimi, A. Aminzadeh
    Introduction
    Radicular and Residual cysts are by far the most common cystic lesions in the jaws which consist 50-75% of all oral cystic lesions. Radicular cysts have been considered rare in the primary dentition. It has been suggested that pathogenesis of radicular cysts in primary and permanent dentition could be different; although caries and pulp infection still are the most important of all. After extracting or shedding of the causative tooth, the cyst remains in jaws and from now on is considered a residual cyst.Case Report: A 12 year old female patient came to our clinic because of a painless swelling in the lower back region of her left jaw. According to surgical and microscopic findings, the lesion was diagnosed a radicular cyst associated with her 2nd deciduous molar which has had a pulp treatment. The cyst was enucleated.
    Conclusion
    Although radicular cysts in deciduous dentition is considered to be rare, but it has been seen in primary molars treated endodontically which could be due to remaining of infection in inaccessible parts of root apex or periapical irritation with formocresol containing materials used in root canal filling. Assuming that the pathogenesis of radicular cysts is identical in primary and permanent dentition, the low frequency in the former is yet to be clarified.
  • پریچهر غلیانی، عاطفه توانگر، آتوسا امین زاده
    مقدمه
    هیستیوسیتوزیز سلول لانگرهانس(LCH)، شامل مجموعه بیماری هایی است که ناشی از تکثیر سلول های شبیه هیستیوسیت می باشند و شامل بیماری های گرانولوم ائوزنوفیلیک، هندشولرکریستین و لترر سیو می باشد. شیوع بیماری 5/0 در هر 000/100 نفر در سال در کودکان با سن کمتر از 15 سال می باشد.
    گزارش بیمار مبتلا: شیرخوار پسر 57 روزه ای با ضایعات پاپولووزیکولر پوستی و توده های برجسته مخاط دهان بدون درگیری استخوان و احشاء به بخش بیماری های دهان دانشکده دندان پزشکی اصفهان ارجاع داده شد. تمام روش های تشخیصی تا تشخیص نهایی هیستیوسیتوزیز سلول لانگرهانس و درمان آن گزارش شده است.
    نتیجه گیری
    ضایعات دهانی ممکن است اولین تظاهر بیماری هیستیوسیتوزیز سلول لانگرهانس باشد و دندان پزشک باید به این موضوع آگاه باشد. براساس پژوهش های مختلف، این بیماری ممکن است اساس ژنتیکی داشته باشد.
    کلید واژگان: هیستیوسیتوزیز سلول لانگرهانس, ضایعات پاپولووزیکولر, مخاط دهان
    P. Ghalyani, A. Tavangar, A. Aminzadeh
    Introduction
    Histiocytosis of lagerhans cell is a spectrum of disorders characterized by proliferation of Histiocyte like cells and includes following: Eosinophilic granuloma, Hand - Schuller Christian disease and Letterer- Siwe disease. The incidence is 0/5 in 100/000 person per year in individuals younger than 15 year of age.Case Report: The patient was a 57 day old male infant that was referred with papulovesicular cutaneous and exophitic oral lesions without bone and visceral involvement. Diagnostic procedures until final diagnosis of Langerhance cell Histiocytosis and treatment of this case have been reported.
    Conclusion
    oral lesions could be the first manifestation of disease and dentists should be aware of that. According to different investigations, the disease may have a genetic basis.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال