به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ابوالفضل داودی رکن آبادی

  • محدثه وحیدی مهر، ابوالفضل داودی رکن آبادی*، مهسا خویی، علی اکبر جهان گرد

    بیان مسئله: 

    در دنیای جدید، «دیجیتال» به چیزی فراتر از ابزارهایی بی طرف تبدیل شده است. عصر دیجیتال، مفهوم «معرفت شناسی دیجیتال» را وارد زندگی انسان ها کرده است. این معرفت شناسی آن گونه که مک لوهان «منطق موزاییکی» و کارکرد رسانه به مثابه یک «رابط» در تقابل بین کهکشان های فرهنگی را شرح می دهد، رویکردی از جنس «عدسی» دارد. انسان معاصر، به کلیت هستی از طریق این عدسی می نگرد و آن را درک می کند. سوالات اساسی که مطرح می شود بدین شرح است:آیا دیجیتال صرفا شامل ابزارها و مفاهیم خنثی است یا نگاه انسان و درک انسان از زندگی را نیز تحت تاثیر قرار داده است؟ آیا تاثیرات «معرفت شناسی دیجیتال»، بر زمان حال و آینده اعمال می شود یا گذشته و تاریخ را نیز تحت تاثیر قرار می دهد؟ و «نشان»ها در عصر دیجیتال، چگونه زیست انسان ها را متاثر ساخته اند؟

    هدف پژوهش:

     این پژوهش در پی آن است با دیجیتال به عنوان «چیزی برای اندیشیدن» مواجه شود و به توصیف معرفت شناسی دیجیتال بپردازد. 

    روش پژوهش: 

    روش این پژوهش بر مبنای تبارشناسی است. موضوع بررسی شده در تبارشناسی، سیر تاریخ نیست و مطالعه منفرد سوژه های تاریخی را مدنظر ندارد. تبارشناسی رخدادها و پراکندگی را بررسی می کند که حاصل منازعات و تعامل نیروها است.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر، دیجیتال چیزی خنثی نیست، بلکه فراتر از ابزارهای بی طرف رفتار کرده و معرفت شناسی دیجیتال را وارد زندگی انسان ها کرده است؛ این معرفت شناسی، نگاه انسان به مفاهیم گذشته و حال را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین زندگی انسان در عصر دیجیتال، چنان تحت تاثیر نشان ها قرار گرفته است که این نشان ها کارکردی از جنس معرفت شناسی یافته اند.

    کلید واژگان: معرفت شناسی دیجیتال, باستان شناسی رسانه, گنجه کنجکاوی, نشان, مارشال مک لوهان
    Mohadeseh Vahidimehr, Abolfazl Davodiroknabadi *, Mahsa Khoie, Aliakbar Jahangard

    Problem statement:

     In the contemporary world, the term “digital” surpasses mere neutrality, it has evolved beyond a mere collection of tools. The digital age introduces the concept of “digital epistemology” into people’s lives. Digital epistemology, influenced by McLuhan’s “mosaic logic”, adopts a lens-like approach, viewing the interplay between cultural galaxies through digital interfaces. Contemporary individuals now comprehend existence through this multifaceted lens. This research raises fundamental questions:Does digital merely encompass neutral tools and concepts, or does it actively shape our perception and understanding of life? Do the effects of digital epistemology extend beyond the present and future, impacting our interpretation of the past and historical events? How have “Emblems” influenced people’s lives in this digital age?

    Research objective

    To explore these inquiries, this article delves into the subject of digital contemplation, shedding light on digital epistemology.

    Research method

    This research method draws from genealogy—an approach that examines events and their dispersion resulting from conflicting forces. Unlike linear historical studies, genealogy provides a broader perspective. 

    Conclusion

    In conclusion, the findings reveal that digital transcends neutrality; it introduces digital epistemology into an individual’s daily experiences. This epistemological framework shapes understanding of both past and present concepts. Furthermore, the pervasive influence of emblems in the digital age imbues them with an epistemological function.

    Keywords: Digital Epistemology, Media Archeology, Cabinet Of Curiosity, Emblem, Marshall Mcluhan
  • الهام عسگری ابیانه، محمدرضا شریف زاده *، ابوالفضل داودی رکن آبادی، مصطفی مختاباد امرائی

    مرلوپونتی همچون دیگر فیلسوفان اگزیستانسیالیست بر این باور است که هر انسانی دارای وضعیت، موقعیت و زیسته خاصی در جهان است که این زیسته محصول بودن- در- جهان است و از طرف دیگر انسان از منظر او با بدن آگاهی موقعیت خاص و بودن - در- جهان را تجربه می کند. و بدن موجب می شود که انسان زیسته خویش و هستی خود را بیابد. در این مقاله تلاش بر این است که نگرش مرلوپونتی را درباره دو مفهوم پیشین در آثار و نگرش امپرسیونیست ها و به عنوان نمونه آثار کلود مونه مورد ارزیابی قرار دهیم. آثار مونه بیانگر تجربه بدن آگاهانه مرلوپونتی است که بر اساس زیسته و بودن - در - جهان خاص به تصویرگری موقعیتی می پردازند که آن را ادراک می کند. در واقع این بودن _ در _ جهان به تعبیر مرلوپونتی همان نحوه زیستی است که امپرسیونیست ها آن را برای تصویرگری استفاده می کنند و به سبک نقاشی آنان تبدیل شده است. سوال اصلی مقاله این است که با توجه به اینکه مرلوپونتی معتقد است، ارتباط انسان با عالم خارج مبتنی بر ادراک حسی است و از طرف دیگر هنر به ویژه نقاشی تجلی ادراک حسی است آیا نگرش امپرسیونیست ها و از جمله کلود مونه نیز در ترسیم عالم خارج همچون نگرش مرلوپونتی است یا خیر؟ زیرا کلود مونه نیز در آثار نقاشی خود با بکارگیری نور به نوعی ادراک حسی و بصری خاص از عالم خارج می رسد و این امر مونه را همسو با تفکر مرلوپونتی می سازد.

    کلید واژگان: ادراک حسی, بدن آگاهی, مرلوپونتی, امپرسیونیسم, کلود مونه
    Elham Asgari Abyaneh, Mohammad Reza Sharifzadeh *, Abolfazl Davodi Roknabadi, Mostafa Mokhtabad Amrai

    Merleau-Ponty, like other existentialist philosophers, believes that every human being has a special situation, position and existence in the world, that this existence is a product of being-in-the-world, and on the other hand, man, from his point of view, is a special situation and being-in-the-world. - Experiences the world. And the body makes the living man find himself and his existence. In this article, an attempt is made to evaluate Merleau-Ponty's attitude about the two previous concepts in the works and the attitude of the Impressionists and the works of Claude Monet as an example. Monet's works express Merleau-Ponty's conscious body experience, which portrays the situation he perceives based on living and being-in-the-world. In fact, this being in the world, in Merleau-Ponty's interpretation, is the same way of life that the impressionists use for illustration, and it has become their painting style. The main question of the article is that considering that Merleau-Ponty believes that human connection with the outside world is based on sensory perception, and on the other hand, art, especially painting, is a manifestation of sensory perception, is the attitude of the Impressionists, including Claude Monet, also in drawing the outside world? Is it like Merleau-Ponty's attitude or not? Because Claude Monet also achieves a special kind of sensory and visual perception of the outside world by using light in his paintings, and this makes Monet aligned with Merleau-Ponty's thinking.

    Keywords: Perception, Conscious-Body, Merleau-Ponty, Impressionism, Claude Monet
  • ناهید پاکزاد، محمدرضا شریف زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، مهسا خویی

    درکتب تاریخی، تبرستان یکی از سه منطقه عمده تولیدات بافته های نفیس ایران به شمار می رود و هنر بافندگی آن تا امروز در ارتفاعات این منطقه ادامه دارد. ولی اطلاعات کمی درباره نقوش بافته های تبری وجود دارد. از آنجا که وضعیت جغرافیایی تبرستان و دوربودن از حکومت های مرکزی، سبب حفظ ویژگی های فرهنگی این منطقه، در دوران تاریخی بوده است، از این رو شناسایی نقوش بافته های تبرستان می تواند بستری برای شناخت عناصر تصویری و هویت فرهنگی منطقه باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقوش سنتی دستبافت های محدوده تبرستان است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه توصیفی-تحلیلی داده ها را مورد مطالعه قرار داده است. اطلاعات نقوش به صورت میدانی و با نمونه برداری از اصل دستبافت های سنتی حوزه های بافندگی در مناطق تاریخی تبرستان بدست آمد و برای تحلیل از منابع اسنادی استفاده گردید. یافته های پژوهش، 150 نقش با ارزش بافته های سنتی تبرستان را نشان می دهند که به لحاظ اشکال و مضمون قابل تقسیم به نقوش گیاهی، جانوری، نقوش هندسی و انتزاعی هستند و بن مایه های زیادی از نقوش باستانی مانند: اشکال ترنج مانند، گلهای چهارپر، پرندگان متقابل، درخت متقارن و نقش سواستیکا، در این نقوش دیده می شوند. با توجه به وجود نقوش کهن در بافته های تبری و مقایسه آنها با نقوش صنایع هنری قرون اولیه اسلامی در تبرستان، به نظر می رسد این نقوش قبل از اسلام و در دوره ساسانیان در بافته های تبرستان بکار میرفته اند و کاربرد آنها تا امروز دردستبافتهای سنتی ارتفاعات البرز در تبرستان استمرار داشته است.

    کلید واژگان: تبرستان, بافته های تبری, نقوش سنتی, نقوش دستبافت
    Nahid Pakzad, Mohammadreza Sharifzadeh *, Abolfazl Davodi Rokanabadi, Mahsa Khoie

    In the historical books, Tabarstan was considered one of the three main areas of Iran's exquisite carpet production, and the art of weaving continues in the highlands of this region. But there is little information about the famous hand-woven patterns of Tabri. The geographical location of Tabarestan and its distance from the central government have preserved the cultural characteristics of this region in different historical eras, therefore, identifying the woven motifs of Tabarestan can be a platform for knowing the visual elements and cultural identity of the region. The aim of the current research is to identify the traditional motifs of the native handwovens of Tabaristan region. This research is of a qualitative type and has studied the data in a descriptive-analytical way. Pattern information was obtained by sampling traditional handwoven fabrics in the historical areas of Tabarestan. Documentary sources were used for analysis. The research findings show 150 valuable roles. These motifs can be divided into vegetable, animal, geometric and abstract motifs in terms of shapes and themes. Many traces of ancient motifs can be seen among these motifs. Such as: bergamot-like shapes, four-feathered flowers, mutual birds, symmetrical tree and swastika pattern. The presence of ancient motifs in Tabari handwovens and their comparison with the motifs of early Islamic art crafts in Tabaristan shows that these motifs were used in Tabarestan textiles before Islam and during the Sassanid period. Their use has continued until today in the handwoven fabrics of the Alborz highlands in Tabarestan.

    Keywords: Tabaristan, Tabari Handwovens, Native Motifs, Handwovens Motifs
  • زهرا تقدس نژاد، ابوالفضل داودی رکن آبادی*، محمدرضا شریف زاده

    پارچه بافی در عصر صفوی به عنوان یکی از مشاغل مهم نقش بسزایی در اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی جامعه ایران داشت. به دلیل حمایت دربار و حکام از آن، این پیشه با رشد و پیشرفت چشمگیری رو به رو شد. گسترش کارگاه های پارچه بافی حکومتی و گرد آوردن هنرمندان در این کارگاه ها سبب گردید تا منسوجات ارزنده ای از این دوره به یادگار بماند. این منسوجات اغلب برای تامین لباس درباریان، پرده های فاخر و روپوش مقابر سلطنتی به کار می رفت. منسوجاتی که به نظر می رسد امروزه دانش بافت آن ها مغفول مانده و پس از عصر صفوی به دست فراموشی سپرده شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش بر شناسایی روش بافت یک نمونه پارچه های دوره صفوی که در موزه متروپولیتن نگهداری می شود، معطوف گشته است. تا شیوه بافت این پارچه را مورد تحلیل فنی دقیق و موشکافانه نماید. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. برای نیل به این مقصود به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.یافته های این پژوهش نشان می دهندکه در این پارچه برای اجرای نقش پارچه شاهزاده و اسیر لزوما در شیوه بافت از نوع اطلسی دارایی استفاده شده است و شیوه اجرای نقش نیز به صورت قطاری (راپرت 1/2 عرضی چرخان) است.

    کلید واژگان: عصر صفوی, پارچه بافی, شاهزاده و اسیر, اطلسی-دارایی
    Zahra Taghadosnejad, Abolfazl Davodiroknabadi *, Mohammadreza Sharifzadeh

    As one of the important occupations, cloth weaving played a significant role in the economy, culture and social conditions of Iranian society in the Safavid era. Due to the support of the court and rulers, this profession experienced significant growth and development. The expansion of textile workshops and the gathering of artists in these workshops caused valuable textiles to be remembered from this period. These textiles were often used to supply the clothes of courtiers, luxurious curtains, and royal tombs. Textiles that seem to be neglected today and forgotten after the Safavid era. Based on this, the aim of this research is to identify the weaving method of a sample of Safavid period fabrics kept in the Metropolitan Museum. To make the weaving method of this fabric a technical analysis. The collection of information in this research was in the library and field. To achieve this goal, it has been done using a descriptive-analytical method.The findings of this research show that in the Prince and Asir fabric, for the implementation of the pattern, the atlas-finish type of weave is necessarily used, and the method of pattern implementation is in the form of a train. (Rupport 1/2 Rotating Adjective).

    Keywords: Safavid, Fabric Weaving, Prince, Captive, Atlasi - Daraeii
  • مونا کشکی، شهناز نایب زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، کریم حمدی
    در دنیای مدرن جهت باقی ماندن در محیط رقابتی، استفاده از ابزارهای بازاریابی دیجیتال در صنایع مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است. از آنجایی که صنعت نساجی و پوشاک یکی از صنایع اولویت دار کشور محسوب می شود و استارت آپ های موجود در این صنعت با مشکلاتی در زمینه رقابت مواجه بوده اند، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بومی سازی مولفه های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های صنعت مد و پوشاک ایران صورت گرفته است. روش این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت اکتشافی است. استراتژی پژوهش در مرحله اول تحلیل محتوای کیفی و در مرحله دوم، روش پدیدارشناسی می باشد. بدین منظور ابتدا مستندات علمی مرتبط با موضوع به روش هدفمند انتخاب و مولفه های بازاریابی دیجیتال شناسایی شدند و با استفاده از نرم افزارNVIVO تحلیل گردیدند؛ سپس نتایج حاصل از طریق مصاحبه با 12 تن از خبرگان صنعت مد و پوشاک بومی سازی شدند. نتایج پژوهش نشان داد به منظور اجرای صحیح یازاریابی دیجیتال در استارت آپ های صنعت مد و پوشاک ایران و کسب موفقیت، عوامل سازمانی، نوآوری -مزیت رقابتی، عوامل کسب و کار - سودآوری و همچنین 12 مولفه استخراجی از اهمیت بالایی بر خوردار می باشند.
    کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال, ابزارهای بازاریابی دیجیتال, صنعت نساجی و پوشاک, تحلیل کیفی, استارت آپ
    Mona Koshki, Shahnaz Nayebzadeh *, Abolfazl Davodirokabadi, Karim Hamdi
    In the modern world, to remain competitive, the use of digital marketing tools in various industries is of high importance. Since the Textile and clothing industry is considered one of the priority industries of the country and the startups in this industry have encountered competition challenges, the current research aims to identify and localize digital marketing components in Iranian fashion and clothing industry startups. The method of this research is applied-developmental in terms of its purpose and exploratory in nature. The research strategy consists of qualitative content analysis in the first stage and phenomenological qualitative method in the second stage. For this purpose, scientific documents related to the topic were selected purposefully and the digital marketing components were identified and analyzed using NVIVO software. Then, the results obtained were localized through interviews with 12 Iranian fashion and clothing industry. The research results showed that in order to properly implement digital marketing in Iranian fashion and clothing industry startups and achieve their success, organizational factors, innovation-competitive advantage, business-profitability factors and also 12 extracted components are of high importance.
    Keywords: Digital marketing, Digital Marketing Tools, Textile, Clothing Industry, Qualitative analysis, Startup
  • رهام امیرپور امرائی*، محمدرضا شریف زاده، ابوالفضل داودی رکن آبادی، پژمان دادخواه

    همواره یکی از نکته های مهمی که در رویکردهای هنری امروزه کاربرد بسیار یافته است، نقد زیست محیطی می باشد که پژوهشگران در این حیطه کوشیده اند تا از ظواهر طبیعت و هنر در تاریخ به جست وجوی اشتراکاتی خصوصا با نمودهای بیرونی بپردازند که برای بازسازی ها علمی و جدی با هم میسر می باشند؛ به طور مثال، در این راستا اگر در شعری کهن از یک شاعر فرضا درباره یکی از استان های ایران شعری بیان شده که آنجا پوشش گیاهی خاصی داشته و امروزه این پوشش گیاهی کم شده است، با این روش بیرون پی ابتدا میتوان مقدارش را در زمان معاصر؛ تطبیق نزدیک داد و سپس به این مسئله پی برد که اگر این مهم (به فرض درخت کاج) اکنون در آنجا کم شده است؛ دلیل وقوع سیل زیاد این استان می باشد یا بلعکس چرا در فلان منطقه طبع شاعری کم شده است؟ ولی از آنجایی که انسان (به ویژه شرقی) امیال و حالاتی انفسی/درونی دارد نگارنده در این تحقیق به رویکردی تازه تر دست یافت تا ببینیم از بررسی این بازسازی محیطی که حال به در درون هر فرد با ساختاری مجزا مربوط است، تئوری نو چگونه داده هایی در بر خواهد داشت؛ همچنین از بخش های نسبتا فرعی در این مقاله، با این رویکردها: شناخت شناسی جدید با واکاوی اشعاری از بصیری شیرازی است که نشان می دهد، ادبیات مهرپرستی در دوران معاصر به چه جلوه هایی سوق یافته و اصطلاحا چه تناسبی با درونیات بشر دارد. شیوه پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و با دید کیفی-کاربردی تحاصل و گردآوری منابع نیز از روش کتابخانه ای و میدانی است، هدف این تحقیق آن است که با چنین بررسی و پژوهشی، جو هنرهای زیبا، فارغ از شعار؛ جنبه کاربردی تری به خود گیرند.

    کلید واژگان: اسطوره, روح هنر, نقد پست زیست محیطی, نو بر واژه گرایی, وحیدنامه.
    Roham Amirpour Amraee*, Mohamadreza Sharif Zadeh, Abolfazl Davoudi Roknabadi, Pezhman Dadkhah

    Statement of question:

     One crucial aspect of contemporary art analysis lies in the widespread adoption of environmental criticism. This approach consistently seeks to identify historical connections between the appearances of nature and art, contributing to their mutual enhancement. For instance, consider a poem by the poet Basir al-Din Shirazi that describes a province in Iran with a once distinctive vegetation cover, now diminished. Through this method, we can ascertain the contemporary adaptations and discern that the reduction of a particular element (such as a pine tree) may be linked to the increased occurrence of floods in the region. However, this study aims to delve deeper, fostering a more profound understanding of our ecological impact.

    Purpose

    Beyond environmental correlations, this research endeavors to introduce a new creative dimension to the realm of art. It explores a specific sub-part, employing an alternative approach to the literature and mystical conduct of Zahabiyeh. Research

    method

    This study employs a descriptive-analytical method, combining qualitative and practical information gathered from both library and field resources.

    Conclusion

    Finally, our research reveals that, despite a human-centered epistemological focus, our understanding of mythology and its symbolism is integral. This comprehension serves as the key to connecting and applying previously acquired knowledge, contributing to a more concrete understanding.

    Keywords: Myth, Post-Environmental Criticism, Post-Wordism, Soul Of Art, Vahid Nameh
  • سمانه خان جانی خباز رشتی، ابوالفضل داودی رکن آبادی*، سالار ظهوری، شهناز نایب زاده، حسین اردلانی
    جایگاه یابی برندهای فعال در صنایع مرتبط با هنر به واسطه نقش موثر آن در خلق تصویری متمایز از رقبا در ذهن مخاطبی که در دنیای امروز با بحران انتخاب مواجه است، دارای اهمیت به سزایی است. علی رغم تحقیقات متعدد در مورد جایگاه یابی، نیاز به تحقیقی جامع، که بتواند مولفه های جایگاه یابی را به درستی به تصویر کشیده و راهنمای عملی مناسبی برای هنرمندان ارائه دهد، خصوصا باتوجه به اهمیت برندسازی در ترویج هنر اسلامی احساس می گردد. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مولفه های جایگاه یابی برند در هنر است. پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری بوده که با جهت گیری اکتشافی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به جمع آوری دادها با استفاده از مرور سیستماتیک مقالات معتبر علمی پرداخته و کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها سنگ بنای جایگاه یابی را بر 32 شاخص در قالب 9 مقوله کلی و سه بعد منابع و دارایی ها، قابلیت ها و منافع جایگاه یابی استوار می سازد که مسیر فعالان عرصه هنر برای شناساندن محصول/خدمت خود و یا برند شخصی هنرمند و کسب جایگاهی متمایز در ذهن مخاطبان در رقابت با سایر رقبا را خصوصا در حوزه ترویج هنر اسلامی روشن می سازد.اهداف پژوهش:شناسایی مولفه های جایگاه یابی برند در هنر.دسته بندی مولفه های جایگاه یابی برند در هنر.سوالات پژوهش:مولفه های جایگاه یابی برند در هنر کدامند؟مولفه های جایگاه یابی برند در هنر چه دسته بندی هایی دارد؟
    کلید واژگان: جایگاه یابی برند, هنر, هنر اسلامی, تحلیل محتوا, مرور نظام مند
    Samane Khanjani Khabaz Rashti, Abolfazl Davodiroknabadi *, Salar Zohoori, Shahnaz Nayebzadeh, Hosein Ardalani
  • محمدرضا ساختمان گر، محمدرضا شریف زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، محمد عارف

    در سایه توجه شاهان صفوی مکاتب هنری مختلفی در نقاشی ایرانی شکل گرفت؛ نخستین مکتب نگارگری این دوران در تبریز با پیش زمینه ای که از هرات داشت، منجر به خلق نسخ مصور زیادی از جمله شاهنامه شاه طهماسب شد. شهر استرآباد نیز در پرتو امنیت و توجه حکومت شاه عباس رو به بالندگی و آبادی نهاد و گرچه هرگز نتوانست به موقعیت برجسته مکاتب هنری شهرهای مهم آن روزگار دست یابد، اما ارباب هنر توجه کرده است و صاحب سبک و مکتب نقاشی خاص خود شد. در مکتب استرآباد آثار قابل توجهی از نگارگری شناسایی شده که بیشترین آنها در موزه های بریتانیا، موزه توپقاپوسرای ترکیه، موزه هند و البته 15 نگاره از یک نسخه شاهنامه نیز در موزه ملک تهران یافت شده که تاکنون شناسایی و پژوهش نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی نگاره های فوق، علاوه بر شناسایی و معرفی عناصر محیطی در نگاره های مکتب استرآباد، نمونه هایی چند از آن با نگاره های مکتب تبریز صفوی سنجیده و نمادشناسی تطبیقی شده است. این پژوهش پیش رو با روش کیفی و نمونه گیری انتخابی و به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه عوامل محیطی در شکل گیری مکتب استرآباد نقش داشته است؟ نمونه های انتخابی شامل پنج نگاره از 15 نگاره موجود در موزه ملک تهران است که با نگاره های هم موضوع با شاهنامه طهماسبی بررسی و تطبیق شدند. نتایج حاکی از آن است که مکتب استرآباد ضمن وفاداری به تجربه ها و سنت های تباری پیش از خود رشد کرده و در کنار تفاوت های منحصربه فرد با دیگر مکاتب هنری دوران، گرایش های فکری صفوی را در نشان دادن شکوه، قدرت، عظمت و برخورداری از موهبت های طبیعی نشان می دهد. عناصر محیطی عمده ای در مکتب استرآباد است که آن را از مکتب تبریز صفوی متمایز کرده و دارای شاخصه های متمایز خاص خود است.

    کلید واژگان: مکتب استرآباد, شاهنامه استرآباد, شاهنامه طهماسبی, مکتب تبریز صفوی, موزه ملک تهران
    MohammadReza Sakhtemangar, MohammadReza Sharifzadeh *, Abolfazl Davodi Roknabadi, Mohammad Aref

    In the shadow of the attention of the Safavid kings, various art schools were formed in Iranian painting; The first painting school of this era in Tabriz, with its background from Herat, led to the creation of many illustrated manuscripts, including the Shahnameh of Shah Tahmasab. In the light of the security and attention of the government of Shah Abbas, the city of Estrabad became prosperous and prosperous, and although it could never achieve the prominent position of the art schools of the important cities of that time, it was noticed by the masters of art and became the owner of its style and school of painting. In the Estrabad school, significant works of painting have been identified, most of which are in the British Museum, Topqaposara Museum of Turkey, and Indian Museum, and of course 15 paintings from a copy of the Shahnameh were also found in the Malek Museum of Tehran, which have not been identified and researched so far. The current research aims to identify and investigate the above paintings, in addition to identifying and introducing environmental elements in the paintings of the Estrabad school, some examples of them are evaluated and compared symbolically with the paintings of the Safavid Tabriz school. The present research employed a qualitative method. Selective sampling was employed to choose the samples and data were analyzed descriptively and analytically. The question that current research seeks to identify environmental factors that contributed to the formation of Estrabad school. The selected samples, including five of the 15 paintings in the Malek Museum of Tehran, were examined and compared with the paintings of the same subject as Tahmasbi’s Shahnameh. The results indicate that the Estrabad school has grown though it has been faithful to the experiences and traditions of its predecessors, and besides its unique differences with other art schools of the era, it shows the Safavid intellectual trends in showing glory, power, greatness, and natural gifts. Major environmental elements in the Estrabad school distinguish it from the Safavid Tabriz school and have its distinct environmental characteristics.

    Keywords: Estrabad School, Estrabadi Shahnameh, Tahmasbi Shahnameh, Tabriz Safavi School, Malek Museum of Tehran
  • نوشین صفی یاری، ابوالفضل داودی رکن آبادی*، علی نظری، محمدرضا شریف زاده
    یکی از مشهورترین نقوش پارچه در جوامع اسلامی، نقوش پارچه های دوران آل بویه است که ریشه در اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی دارند. ورود اسلام و دگرگونی های فرهنگی و هنری زمینه ساز این تغییرات بود. هنر دوران آل بویه را می توان یکی از متعالی ترین دوره های هنر اسلامی- ایرانی لحاظ کرد. پژوهش حاضر پیوندی است میان نقوش هنر پارچه بافی عرضه شده در دوران آل بویه و جوامع اسلامی که نشان از اصول حاکم بر شکل گیری این هنر است. در این راستا ، به این پرسش ها پرداخته شد که نقوش به کاررفته در دوران آل بویه به چه صورت تصویر شده اند؟رنگ بندی و ترکیب این نقوش در دوران آل بویه و جوامع معاصر اسلامی چگونه است؟ روش پژوهش انتخابی ، تفسیری - تحلیلی با رویکردی تاریخی است و با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مطالعات میدانی به طور مستقیم جمع آوری شده است. نتایج حاکی از آن است که در دوره آل بویه نقوش پارچه ها در دسته خط ، نقش مایه های انسان ،حیوان و گیاه تقسیم می شوند، استفاده از خط کوفی، نسخ و خطوط روان تر، تزیینات بیشتر در نقوش، تقارن ، توجه به فضای مثبت و منفی، نقوش نمادین و اسلیمی به صورت متنوعی بافته می شده است. پارچه ها دارای کیفیت بالا، استفاده از رنگ های طبیعی ، بافت نرم و لطیف که باعث می شود این نقوش به صورت دستی بسیار آسان بافته شود،رابطه مستقیمی با کاربری آن ها دارد.
    کلید واژگان: پارچه بافی, آل بویه, جوامع اسلامی, نقوش حیوانی
    Nooshin Safiyari, Abolfazl Davodi Roknabadi *, Ali Nazari, Mohammadreza Sharifzadeh
    One of the most famous fabric motifs in Islamic societies is the fabric motifs of the Al-Buyeh era, which are rooted in religious beliefs. The arrival of Islam and cultural and artistic transformations were the foundation of these changes. The art of Al-Boyeh period can be considered as one of the most sublime periods of Islamic-Iranian art. The current research is a link between the motifs of textile art offered during Al-Boyeh era and Islamic societies, which shows the principles governing the formation of this art. In this regard, the following questions were addressed: How were the motifs used in the era of Al-Buyeh depicted?The research method is selective, interpretative-analytical with a historical approach and it is collected directly with library studies, documents and field studies. The results indicate that in the period of Al-Boyeh, fabric motifs are divided into lines, motifs of humans, animals and plants, the use of Kufic script, more smooth lines, more decorations in motifs, symmetry, attention to positive and negative space, symbolic motifs. And slimy is woven in a variety of ways. The fabrics have high quality, use of natural colors, soft and delicate texture that makes these motifs very easy to weave by hand, has a direct relationship with their use.
    Keywords: Cloth weaving, Al Boyeh, Islamic communities, animal motifs
  • ناهید پاکزاد، محمدرضا شریف زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، مهسا خویی

    منطقه تبرستان قدیم به عنوان یک واحد جغرافیایی تاریخی و فرهنگی، از مراکز بافندگی و حوزه تولید قالی طبری بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که با رویکرد مطالعات تاریخی، وضعیت بافته های منطقه تبرستان و ابعاد آن را تبیین نماید. منابع مکتوب تاریخی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاوی اطلاعات و مستندات ارزشمندی برای شناسایی بخش های مغفول بافته های پرآوازه تبرستان هستند. این مقاله برپایه منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی، مستندات موجود در زمینه بافته های تبرستان در اسناد و تالیفات تاریخی و نیز گزارشات سیاحان خارجی را جمع آوری و مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیشینه طولانی در صنعت تولید ابریشم و صدور آن، صنعت بافندگی و فرش طبری وجود دارد و به پیش از ورود اسلام به حوزه تبرستان، بر می گردد، صنایع بافت تبرستان به دلیل تولید فراوان ابریشم و کیفیت بافته ها در جایگاهی قابل رقابت با مراکز مهم بافندگی در قرون اولیه هجری بوده است. بافته های طبرستان به عنوان سرمایه و کالا، علاوه بر به کارگیری در تعاملات سیاسی، نقش مهمی در اقتصاد تبرستان ایفا می کرده اند. کثرت تولیدات انواع الیاف، منسوجات و بافته های طبری نشان دهنده وجود کارگاه های متعدد، رونق نظام تولید، فروش و صدور آن در منطقه تبرستان است و صنعت بافندگی به عنوان مهمترین صنعت تولیدی تبرستان، عامل رشد اقتصادی متکی بر تجارت و بازرگانی بوده است.

    کلید واژگان: تبرستان, منسوجات طبری, دستبافته های سنتی, متون کهن
    Nahid Pakzad, MohammadReza Sharifzadeh *, Abolfazl Davoudi Roknabadi, Mahsa Khoie

    As a historical and cultural geographical unit, the old Tabaristan region was one of the centers of weaving and production of Tabari carpets, which has received less attention. Written historical sources directly or indirectly contain valuable information and documents to identify the neglected parts of the famous weavings of Tabaristan. The purpose of this research is to explain the condition of Tabari weavings and its dimensions by collecting and examining the information available in historical sources. Based on library sources and with descriptive and analytical methods, this article has collected and analyzed the available documents in the field of Tabaristan weavings in historical compilations and reports of foreign tourists. The findings of the research show that there is a long history in the silk production industry and its export, the weaving industry and Tabari carpet, and it goes back to before the arrival of Islam in the area of Tabaristan, the textile industries of Tabaristan are in a competitive position with the important weaving centers in It was the early centuries of Hijri and Tabari weavings, in addition to being used in political interactions, have played an important role in the economy of Tabaristan. The multitude of productions of all kinds of fibers, textiles and weavings of Tabari shows the existence of numerous weaving and dyeing workhouse throughout the region of Tabaristan and probably the reason for economic growth based on trade and commerce.

    Keywords: Tabaristan, Tabari textiles, traditional handwovens, ancient texts
  • رهام امیرپور امرائی*، محمدرضا شریف زاده، ابوالفضل داودی رکن آبادی، پژمان دادخواه، سمانه غدیری

    بیان مسیله : اسطوره رومانیایی زالموکسیس یکی از اسرارآمیز ترین اساطیر ملل که چندان واکاوی خاصی بر ریشه شناسی نام وی در ادبیات الهی/هنری نشده (ولو نه از ضعف منبع که شاید عمدی هم باشد) با این مثل که دغدغه برای هنرمند اکسیژن است! اساس کارمان گردید، ولی در هر حال ما با تکنیک تحلیل لایه ای علتها (ابداع سهیل عنایت الله)، متون میرچا الیاده و تجاربی شخصی کوشیده تا این اسم به تجلی دیگری که میباست، برسد که نتیجه به این نام گره خورد، مهر/میترا. هدف همچنین سعی داشته در قسمت فرعی تر به اشتراکات فرهنگی 2 کشور ایران-رومانی نیز توجه کافی شود اما با دیدی تشویقی، نه تبلیغی محض. روش تحقیق : و روش کار کیفی و کاربردی، توصیفی-تحلیلیست و منابعمان هم از شیوه کتابخانه ای و جوانبی میدانی (تجربی) گردآوری شده. جمع بندی : پیشنه مستقیمی نداشتیم؛ اشاره میشود ولی ضمن چند بعدی بودنمان فرجام که به تفکیک و اشتراکات فرهنگها به زبان روح هنر میپردازد لیکن این نکته را نیز برای اولین بار در تاریخ جهان معرفی داشته که تا کنون اشاره نشده است : مسیر حرکت ارتش مهری/میتراییسم از ایران به جهان؛ برای فتوحاتی مهم و مبهم، امید که مفید واقع گردد.

    کلید واژگان: میرچا الیاده, اسطوره, زالموکسیس, تحلیل لایه ای علتها, روح هنر
    Roham Amirpour Amraee *, Mohamadreza Sharifzadeh, Abolfazl Davoudi Roknabadi, Pezhman Dadkhah, Samaneh Ghadiri

    Problem Statement: 

    The Roman myth of Zalmoxis is one of the most enigmatic myths in the world, with little specific research on its origins in divine/historical literature. This riddle became the focus of our work, and with Soheil Enayatollah's layered causality analysis, we have delved into the texts of Mircea Eliade and personal experiences. We aimed to unveil a different manifestation for this name that should have had another outcome: Mithra/Mithraism.

    Objective

     We also explored the cultural interactions between Iran and Romania from an encouraging rather than promotional perspective.

    Research Method

     The research methodology employed is qualitative and applied, descriptive-analytical, and data collection is both library-based and field-based experimental. 

    Conclusion

     We had no direct precedent for this; however, due to the multi-dimensional nature of our work, it addresses the separation and cultural interactions with the language of the soul of art. We introduced the notion that the path of the Mithraic army from Iran to the world has become crucial and ambiguous for the first time in world history.

    Keywords: Mircea Eliade, myth, Zalmoxis, layered analysis of causes, soul of art
  • محمدحسین ریاحی، شهناز نایب زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی
    مقدمه

    اهمیت تبلیغات به عنوان ابزار اصلاح و تغییر نگرش و رفتار مردم در کنار هزینه های گزاف تبلیغ، موضوع اثربخشی تبلیغات خصوصا در حوزه سلامت توجه مدیران و تصمیم گیرندگان کشورها و نیز محققین را به خود جلب کرده است؛ لذا هدف این پژوهش شناسایی و نگاشت شناختی متغیرهای موثر بر اثربخشی تبلیغات سازمان های فعال در نظام بهداشت و درمان به منظور تدوین سناریوهای مناسب در این زمینه است.

    روش پژوهش: 

    پژوهش آمیخته از نوع متوالی کیفی - کمی حاضر در گام اول به شناسایی متغیرهای موثر بر اثربخشی تبلیغات با تحلیل محتوای مقالات منتشر شده در سطح ملی و بین المللی در حوزه سلامت پرداخته و در گام دوم از طریق پرسشنامه مربوط به نگاشت شناختی فازی که در بین 18 نفر از خبرگان توزیع شد، روابط بین یازده متغیر حاصل از گام اول را بررسی و به تدوین سناریو با کمک نرم افزارهای Fcmapper و Pajek پرداخته است.

    یافته ها

    تحلیل داده ها یازده متغیر پرتکرار در مقالات منتخب که بر اثربخشی تبلیغ در حوزه سلامت اثرگذار هستند را به همراه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آنها و سناریوهایی برای تحقق اهداف نظام بهداشت و درمان در زمینه تبلیغ حاصل ساخت.

    نتیجه گیری

    اثربخشی تبلیغ حدی است که یک تبلیغ به یک اثر مطلوب ختم می شود، باتوجه به رقم بالای سرمایه گذاری دولت ها بر روی تبلیغات حوزه سلامت و نیز اهمیت غیر قابل انکار سلامتی، پژوهش حاضر مدیران و تصمیم گیرندگان سازمان های فعال در نظام بهداشت و درمان را به افزایش آگاهی مخاطبان از طریق تبلیغات سودمندی که اطلاعات مناسب در بردارنده ویژگی های محصولات و خدمات مرتبط با سلامتی دعوت می کند؛ تبلیغاتی اثربخش که ارزشمندی برندهای این حوزه را در کنار نفوذ اجتماعی متخخصان امر بهداشت و درمان بکار می گیرند تا از ریسک ذهنی مخاطبان هدف کاسته و مسیر تحقق اهداف کلان کشورها در زمینه پیشگیری، درمان و ارتقای آگاهی مردم در زمینه سلامت را هموار سازند.

    کلید واژگان: اثربخشی تبلیغات, نظام سلامت, تحلیل محتوا, نگاشت شناختی
    Mohammad Hosein Riahi, Shahnaz Nayebzadeh *, Abolfazl Davodi Roknabadi
    Introduction

      The importance of advertising as a tool to change people's attitude and behavior, along with the high costs of advertising, the issue of the advertising effectiveness, especially in the field of health, has attracted the attention of many country’s managers and decision makers as well as researchers; Therefore, the purpose of this research is to identify and cognitively map the variables affecting the advertising effectiveness of organizations active in the healthcare system in order to develop suitable scenarios in this field.

    Methods

    The present qualitative-quantitative mixed research in the first step identified variables affecting the advertising effectiveness by analyzing the content of articles published at the national and international level in the field of health and in the second step through a questionnaire related to fuzzy cognitive mapping of relationships between eleven variables obtained from the first step has been analyzed and the scenario has been compiled by Fcmapper and Pajek software.

    Results

    Data analysis resulted in eleven frequent variables in the selected articles that have an effect on the advertising effectiveness in the field of health, along with their impact and scenarios for achieving the goals of the health and treatment system in the field of advertising.

    Conclusion

    The effectiveness of advertising is the extent to which an advertisement ends in a desirable effect, considering the high amount of government investment on health advertisements and also the undeniable importance of health, the present research invite the managers and decision makers of organizations active in the health and treatment system to increase the awareness of the audience through useful advertising that invites appropriate information on the features of health-related products and services; Effective advertisements that use the brand value in this area along with the social influence of healthcare specialists to reduce the mental risk of the target audience and pave the way to the realization of the goals of the countries in the field of prevention, treatment and promotion of people's awareness in the field of health.

    Keywords: Advertising effectiveness, health system, Content analysis, cognitive mapping
  • محمدحسین ریاحی، شهناز نایب زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی

    یکی از مهم ترین اهداف شرکت ها از صرف هزینه های گزاف تبلیغ، ترغیب بازار هدف به خرید است و نظر به تفاوت در یافته های پژوهش های مربوط به تاثیر تبلیغ بر قصد خرید، هدف تحقیق حاضر مرور نظام مند مطالعه ها و فراتحلیل تحقیق های انجام شده در این زمینه است. پژوهش کاربردی توسعه ای حاضر از باب روش، تحقیقی همبستگی محسوب می شود که در گام نخست و در بخش مرور نظام مند مطالعه ها که یک نوع مطالعه ثانویه است، مقاله ها و پژوهش های معتبر علمی در بازه زمانی 1380 تا 1396 و 2000 تا 2018 که به زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده مورد ارزیابی قرار گرفت؛ سپس درگام دوم، با استفاده از نرم افزار CMA ویرایش 2 فراتحلیل مطالعه ها انجام می شود. با در نظر گرفتن معیارهای علمی جهت غربال کردن مقاله ها در پایان گام نخست، مطالعه عمیق 12 مقاله، با بیشترین تناسب با اهداف تحقیق، نشان داد تاثیر تبلیغ بر قصد خرید، با ضریب تاثیر 563/0 در محدوده اطمینان و بزرگ ارزیابی شده و با توجه به اندازه اثر ترکیبی مدل اثرات تصادفی رابطه بین تبلیغ و قصد خرید از منظر ویژگی های مطالعه های انجام شده در جوامع آماری مختلف، متفاوت است. این مطالعه، با تاکید بر یکی از پر ابهام ترین مفاهیم از منظر تخصیص دهندگان بودجه بازاریابی شرکت ها، چراغ راهی برای تصمیم درست در زمینه تبلیغ و توجه به مهم ترین عوامل موثر در اثربخشی تبلیغات در رسانه های عمومی است.

    کلید واژگان: مرور نظام مند, فراتحلیل, تبلیغ, قصد خرید
    Mohammadhosein Riahi, Shahnaz Nayebzadeh *, Abolfazl Davodi Roknabadi

    Since one of the most important goals of companies is to spend exorbitant costs to advertise the purchase intent, and especially given the differences in research findings on the impact of advertising on the purchase intent, the purpose of this study is a systematic review of studies and a meta-analysis of the research conducted in this field. This work is a correlational study according to method and applied development research in terms of purpose, which is done in two steps: a systematic review of studies and meta-analysis using CMA software version 2. Taking into account the scientific criteria for screening the articles at the end of the first step, the study of 12 articles with the greatest relevance to the research objectives showed the effect of advertising on purchase intent with an impact factor of 0.563 in the confidence and large range and according to the size. The combined effect of the random effects model of the relationship between the advertising and purchase intent is different from the perspective of the characteristics of the studies conducted in different statistical communities. This study, by emphasizing one of the most ambiguous concepts from the perspective of many decision-makers on makers of companies' marketing budgets, has been able to be a beacon for the right decision in the field of advertising and attention to the most important factors affecting the effectiveness of advertising in public media.

    Keywords: Systematic review, Meta-analysis, advertising, purchase intent
  • شبنم نعمتی آردی، حسین اردلانی*، ابوالفضل داودی رکن آبادی

    نظریه شبیه سازی واقعیت بودریار در تبلیغات تلویزیونی، شبیه سازی از نوع سوم است. از واقعیت، فقط علایم و نشانه ها باقی مانده و تصویر در حال پنهان کردن عدم وجود واقعیت در آنهاست. این پژوهش، درصدد است با مروری بر فلسفه بودریار و خوانش مفهوم وانموده، به این سوال، پاسخ دهد که مفهوم وانموده در آگهی های تلویزیون ایران چه نقشی دارد؟ تبلیغات باید بتواند برای ساخت وانموده، حداکثر توانایی شبیه سازی را با کاربرد نشانه ها و علایم واقعیت در تصاویر ایجاد کند و یک حادواقعیت بسازد که خط مابین خیال و واقعیت را مخدوش و مبهم کند. براساس آنچه بودریار از تصاویر وانمودگی بیان می کند، تیزرها و آگهی های بازرگانی تلویزیون، یکی از واقعیت های ساختگی و تصاویری در حال وانمود کردن به واقعیت است. در اصل با این روش، فقدان واقعیت را در تصاویر پنهان می کنند. هدف تحقیق، مشخص کردن ساختار یک وانموده قدرتمند در آگهی ها و تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون ایران است. روش تحقیق از منظر هدف، کاربردی و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از اسنادی، کتابخانه ای منابع معتبر اینترنتی، توصیف، تبیین، مشاهده و بازبینی آگهی های بازرگانی تلویزیون ایران است. روش تحلیل یافته ها نیز توصیفی- تحلیلی است. در ابتدا، مفهوم وانموده بودریار، توصیف می شود و با توجه به مولفه های استراتژیک و مهمی که بودریار در تبلیغات بیان می کند، مواردی از تبلیغات تلویزیون ایران به صورت تصادفی انتخاب و تحلیل می شوند.

    کلید واژگان: وانموده, رسانه, تبلیغات تلویزیونی, بودریار
    Shabnam Nemati Ardi, Hossein Ardalani *, Abolfazl Davoudi Roknabadi

    Baudrillard's theory of simulation of reality in television commercials is a simulation of the third type. From reality, only signs and symptoms are left, and the image hides the absence of reality in them. This research tries to answer the question of what role the concept of pretense plays in Iranian television advertisements by reviewing Baudrillard's philosophy and reading the concept of pretense. Advertising should be able to create the maximum simulation ability by using the signs and symbols of reality in the images to create the pretense and an extreme reality where the line between fantasy and reality becomes distorted and blurred. Based on what Baudrillard says about pretending images, TV teasers and commercials are one of the false facts, which are pretending to be real. In fact, with this method, they hide the lack of reality in the resulting images. The purpose of the research is to determine the structure of a powerful pretense in advertisements and promotional teasers of Iranian TV. The research method will be practical in terms of the goal, and the method of collecting information is a combination of documents, library, reliable internet sources, description, explanation, observation, and review of the commercial advertisements of Iranian TV. The method of analyzing the findings is descriptive-analytical. At first, Baudrillard's concept of pretense, and according to the strategic and important components that Baudrillard expresses in advertisements, examples of Iranian television advertisements are randomly selected and analyzed.

    Keywords: Pretense, Media, television advertising, baudrillard
  • محمدحسین ریاحی، شهناز نایب زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی
    تجربه کشورهای مختلف در سراسر دنیا در دوران پاندمی ویروس کرونا بر اهمیت تبلیغات به عنوان ابزار اصلاح و تغییر نگرش و رفتار مردم صحه گذاشت. بر همین اساس و به لحاظ هزینه های گزاف تبلیغ، موضوع اثربخشی تبلیغات مخصوصا در حوزه سلامت توجه مدیران و تصمیم گیرندگان کشورها و نیز محققین را به خود جلب کرده است. لذا، هدف این پژوهش بررسی پژوهش های بین المللی منتشر شده در زمینه اثربخشی تبلیغات در حوزه سلامت در راستای کسب بینشی جامع و راهگشا است. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر با رویکرد علم سنجی و با استفاده از روش تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه ای به بررسی 438 مقاله که در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس در فاصله زمانی سال 1970 تا سال 2022 نمایه شده اند می پردازد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ووس وویور نشان می دهد سال 2021 بهار تحقیقات انجام شده در مورد اثربخشی تبلیغات در حوزه سلامت و آمریکا مهد این پژوهش ها می باشد. گستردگی کلمات کلیدی منتخب محققان در مقالات خود که به معنی جامعیت پژوهش در این حوزه می باشد و نیز همکاری علمی کشورهای مختلف سراسر دنیا و استقبال مجلات تراز اول رشته های علوم پزشکی در کنار مجلات برتر بازرگانی نشان دهنده دغدغه مشترک محققان در حوزه ای میان رشته ای و زایش خوشه های جدید علمی است. کسب بینش جامع در زمینه پژوهش های علمی به عنوان چراغ راه محققین آتی علی الخصوص در زمینه سلامت عمل کرده و صرف هزینه های تبلیغاتی که سهم قابل ملاحظه ای در بودجه سلامتی کشورها دارند را در کنار هزینه های تحقیقاتی به اثربخشی بیشتر نزدیک می کند.
    کلید واژگان: اثربخشی تبلیغات, سلامت, علم سنجی, مصورسازی
    Mohammadhosein Riahi, Shahnaz Nayebzadeh *, Abolfazl Davodi Roknabadi
    The experience of different countries around the world during the coronavirus pandemic confirmed the importance of advertising as a tool to change people's attitude and behavior. On this basis and in terms of the exorbitant costs of advertising, the issue of the effectiveness of advertising, especially in the field of health, has attracted the attention of managers and decision makers of countries as well as researchers. Therefore, the purpose of this research is to examine published international research on the effectiveness of advertising in the field of health in order to gain comprehensive insight. The present descriptive-analytical research with a scientometrics approach and using the method of synonym analysis and network analysis examines 438 articles indexed on the Web of Science database between 1970 and 2022. Data analysis using Vos Viewer software shows that the spring of 2021 is the cradle of research conducted on the effectiveness of advertising in the field of health and America. The wide range of keywords chosen by researchers in their articles, which means the comprehensiveness of research in this field, as well as the scientific cooperation of different countries around the world and the reception of first-rate journals in medical sciences, along with top business journals, show the common concern of researchers in an interdisciplinary field and the birth of clusters. It is new science. Acquiring a comprehensive insight in the field of scientific research acts as a beacon for future researchers, especially in the field of health, and spends advertising costs that have a significant contribution to the health budget of countries, along with research costs, brings it closer to effectiveness.
    Keywords: Effectiveness of Advertising, Health, Science, Illustration
  • رهام امیرپور امرائی *، محمدرضا شریف زاده، ابوالفضل داودی رکن آبادی، پژمان دادخواه

    یکی از پرتکرارترین کلماتی که ایرانیان همیشه سعی در تعمیم دادنش به بسیاری مباحث داشته و دارند، کلمه شیر است. چیزی که در بحث جناس در ادبیات به نمودهای بسیاری راه یافته، ولی در تلخ ترین اتصالات هم مجدد وی دارای جایگاهی ارزشمند است؛ حتی کسی که صحنه شکار کردن یک شیر را می بیند، در برابرش یا سکوت کرده یا از ابهتش می گوید؛ در حالی که اگر امر کشتار توسط حیوان یا موجود دیگری صورت می گرفت، سریع وی را محکوم می کردیم. پس این بود که با رویکردی تیپولوژیک سعی بر آن داشتیم تا حدی علت این نوع تکرر و ارزش گیری را در عالم هنر با علم مشخص تر سازیم. هدف در این پژوهش، علاوه بر آن چه ذکر شد، با نگاهی آینده نگر به جایگاه شیر در اعتبار فرهنگ ایرانی (به ویژه) این مضمون را که اصل خلاقیت کار ما است، همیشه رک بیانه داریم، اما پیشینه کار را بسی مدیون صدرالدین طاهری و آرتور پوپ هستیم. همچنین در این پژوهش، از منابع کتابخانه ای و تجارب میدانی بهره برده و جنبه عملکرد کیفی ما بر رکنی توصیفی-تحلیلی استوار است. باشد که در پایان قطره ای از فرهنگ از دست رفته را با سمبول هایی که باقی مانده مصون داشته و در تعالی با دیدی نو شاید با اتکا بر نشانه و کهن الگوهایمان بتوانیم در مبحث هنر درمانی حتی بابی جد به نام نشانه درمانی ایرانی داشته و پایدار بماند، امید که مفید واقع گردد.

    کلید واژگان: شیر, نماد, اسطوره, تیپولوژی, صنایع دستی, روح هنر
    Roham Amirpour Amraee *, Mohamadreza Sharifzadeh, Abolfazl Davoudi Roknabadi, Pejman Dadkhah

    The word ‘lion’ is a word that Iranians have always tried to generalize to many topics. While puns in literature have been discussed in many ways, they still hold a valuable place in his most bitter connections. Even the person who sees the scene of hunting a lion, either remains silent before it or talks about its majesty; Whereas if the killing was done by an animal or another creature, we would quickly condemn him. Thus, with a typological approach, we attempted to clarify the reason for this kind of repetition and evaluation in the world of art and science. The purpose of this research, in addition to what was mentioned, with a forward-looking view of the place of the lion in the validity of Iranian culture (in particular), we always express this theme, which is the essence of creativity of our work, but the background of the work owes a lot to Sadruddin Taheri and Arthur We are Pope. The use of library resources and field experiences was utilized in this research, and our qualitative performance is based on a descriptive-analytical element. May, a drop of the lost culture, be preserved with the remaining symbols, and in the excellence with a new vision, maybe by relying on our symbols and archetypes, we can even have an ancestor called Iranian symbol therapy in the subject of art therapy and it will remain stable, hope. To be beneficial.

    Keywords: lion, symbol, myth, typology, handicrafts, soul of art
  • محمدرضا شریف زاده، حامد هوشیاری*، ابوالفضل داودی رکن آبادی
    این پژوهش با مطالعه الگو روایتگری موجود در نمایشنامه هایی که در قالب تیاتر مستند اجرا شده اند به منظور پاسخ دادن به یک پرسش شکل گرفته است که عبارت است از «الگوهای روایت تا چه اندازه به پیشبرد نمایشنامه مستند سهم دارد؟» پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی و ارایه تعریفی روشن و جامع از تیاتر مستند با هدف معرفی و گشودن فصل جدیدی در حوزه ی تیاتر مستند شکل گرفته است. نتیجه ی حاصل از این پژوهش در حوزه ی کیفی به مسایلی همچون الگوهای روایتگری و راوی و انواع آن در روایت شناسی متون مستند تا چه اندازه به پیشبرد آن سهم دارد معطوف است که می توان به فقدان جریان تیاتر مستند و گیشه گرایی اشاره داشت که جریان الگوی تیاتر مستند از سال 1390 به بعد جدی تر شده است و با کارهای مستند بیشتری نسبت به دهه های گذشته در صحنه های تیاتر کشور روبه رو هستیم اگرچه میزان این آثار همچنان به حدی نیست که این جریان را ضعیف به حساب نیاریم. در این باره می توان گفت عدم پرداخت الگوی روایتگری تیاتر مستند در ایران به صورت آکادمیک در دانشگاه های کشور است، ازاین رو دانشجویان و دانشگاهیان نیز در این حوزه ضعیف و کم کار هستند و درک و شناخت از الگو روایتگری تیاتر مستند بین کارگردانان و اهالی تیاتر بسیار کم است و این امر باعث می شود که آن ها به سراغ کار در این حوزه نروند. تماشاچیان تیاتر غالبا داستان پسند هستند و به دلیل کم رنگ بودن الگوی روایتگری قصه در تیاتر مستند به تیاتر مرسوم، این گونه تیاتری با مخاطب کمتری با خود به همراه دارد و می توان گفت در ایران با فقدان جریان الگوی روایت مواجه هستیم و الگوهای روایت به پیشبرد نمایشنامه ی مستند سهم بسزایی دارد.
    کلید واژگان: روایت, تئاتر مستند, نمایشنامه ی مستند ایران
    Mohamadreza Sharifzadeh, Hamed Houshyari *, Abolfazl Davodiroknabadi
    This research was formed by studying the narration pattern in the plays that were performed in the form of documentary theater in order to answer a question which is "To what extent do the narration patterns contribute to the advancement of the documentary play?" The current research was conducted with a descriptive-analytical method while examining and presenting a clear and comprehensive definition of documentary theater with the aim of introducing and opening a new chapter in the field of documentary theater. The result of this research in the qualitative field is focused on issues such as narrative patterns and narrators and their types in the narratology of documentary texts to what extent they contribute to its advancement. It has become more serious since 1390 and we are facing more documentary works than in the past decades in the country's theater scenes, although the amount of these works is still not so much that we do not consider this trend weak. In this regard, it can be said that the non-payment of the narrative model of documentary theater in Iran is academic in the country's universities, therefore, students and academics are also weak and underemployed in this field, and the understanding and recognition of the model of documentary theater narration among directors and theater people is very low, and this It makes them not go to work in this field. Theater audiences are often story-loving, and due to the fact that the storytelling pattern in documentary theater is less than that of conventional theater, this type of theater has a smaller audience and it can be said that in Iran we are facing a lack of narrative pattern flow, and narrative patterns are the driving force behind documentary drama. It has a significant contribution.
    Keywords: narrative, Documentary Theater, Iranian documentary drama
  • مونا کشکی، شهناز نایب زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، کریم حمدی
    تحقیق حاضر با هدف تحلیل پارادایم فکری و ترسیم نگاشت علمی تحقیقات بین المللی در حوزه ابزارهای بازاریابی دیجیتال در صنعت مد و پوشاک انجام شد. این مطالعه با پیروی از پارادایم تفسیری و روش مرور نظام مند مبتنی بر عبارات جست وجوی تعریف شده، در پایگاه اطلاعاتی Web of Science بر روی 1150 مقاله انجام شده است. در راستای تحقق هدف پژوهش و تحلیل تولیدات علمی در زمینه بازاریابی دیجیتال، محقق اقدام به مطالعه نظام مند کلیه مقالات پژوهشی منتشر شده در فاصله زمانی سال های 2002 تا 2022 نموده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار VOS viewer ورژن 6.1 انجام شده است. برای تحلیل داده ها، تحقیقات انتخاب شده پس از غربال گری در سه مرحله وارد فرآیند تحلیل شدند و از منظر سال انجام تحقیق، هم تالیفی نویسندگان و کاربرد واژگان کلیدی مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج مشاهده گردید که بیشترین تحقیقات در این حوزه در سال 2021 انجام شده است. همچنین نویسندگان دارای بیشترین پژوهش در سال های اخیر شناسایی و معرفی شدند و مشخص شد تعداد مقالات کدام نویسندگان در حوزه بازاریابی دیجیتال بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد مهم ترین واژگان کلیدی شامل انتقال دیجیتال، دیجیتالی شدن، شبکه های اجتماعی، بازاریابی دیجیتال و هوش مصنوعی می باشد. بر این اساس می توان این عوامل را مهم ترین عوامل مربوط به ابزارهای بازاریابی دیجیتال دانست و شبکه های اجتماعی و هوش مصنوعی مهم ترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال عنوان نمود. محققین برای افزایش بازدید مقالات می توانند این ابزارها را در تحقیق خود بررسی نمایند. همچنین برای صنعت مد و پوشاک نیز این ابزارها را می توان موثرترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال عنوان نمود.
    کلید واژگان: بازاریابی دیجیتال, ابزارهای بازاریابی, پارادایم فکری, مد و پوشاک, شبکه های اجتماعی
    Mona Koshki, Shahnaz Nayebzadeh *, Abolfazl Davodirokabadi, Karim Hamadi
    The aim of this study was to analyze the intellectual paradigm and draw a scientific map of international research in the field of digital marketing tools in the fashion and clothing industry. This study has been performed on 1150 articles in the Web of Science database following the interpretive paradigm and systematic review method based on defined search terms. In order to conduct research and achieve the desired goals, researchers have systematically studied all published research articles on digital marketing tools between 2002 and 2022 and analyzed the data using VOS viewer software version. 6.1 Done. To analyze the data, by searching for articles in the selected research database, they were entered into the analysis process in three stages after screening, and from the perspective of the year of research, co-authorship and keyword usage were examined. Based on the results, it was observed that most research in this field has been done in 2022. Also, the authors with the most research in recent years were identified and introduced, and it was determined which authors’ number of articles in the field of digital marketing is higher. The results also showed that the most important keywords include digital transfer, digitalization, social networks, digital marketing and artificial intelligence. Based on this, these factors can be considered as the most important factors related to digital marketing tools. Based on this, it can be concluded that social networks and artificial intelligence are the most important tools of digital marketing and researchers can study these tools in their research to increase article traffic. Also, for the fashion and clothing industry, these tools can be considered as the most effective digital marketing tools.
    Keywords: Digital Marketing, Marketing Tools, Intellectual Paradigm, Fashion, Clothing, Social Networks
  • آزاده چاکری، ابوالفضل داودی رکن آبادی*، محمدرضا شریف زاده

    در جامعه ایران دوره قاجار گرایش به باورهای خرافی و انواع اشیاء اعتقادی ازجمله طلسم ها و تعاویذ، بسیار گسترده و عمومی بوده است. مستندات تاریخی گواه بر این است که زنان جامعه ایرانی گرایش بیشتر و پررنگ تری نسبت به مردان در بهره گیری از طلسم و توسل به انواع افسون ها داشته اند. این نگرش دارای زمینه ها، ریشه ها و در ادامه پیامدهایی بوده است که پژوهش حاضر به دنبال آن است با بررسی ریشه ها و پیامدها، به چگونگی شکل گیری این نگرش بپردازد و ضمن بررسی شرایط اجتماعی و زندگی زنان در عصر قاجار، فعالیت های  ایشان را به ویژه در حوزه  تولید و استفاده طلسمات مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش در نظر دارد با بررسی ریشه های فرهنگی و اعتقادی، علل گرایش به طلسمات و اوج گیری آن ها در عصر قاجار را مورد مطالعه قرار دهد. همچنین با تحلیل عوامل اجتماعی و سیاسی این دوران، به تشریح نقش کلیدی زنان در شکل گیری و توسعه هرچه بیشتر طلسمات در دوران قاجار بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرایش به خرافات، ازجمله بهره گیری از طلسمات، پدیده ای رایج در جامعه سنتی بوده است و تمامی افراد جامعه بنابه شرایط اجتماعی و فرهنگی، به میزانی از آن بهره می گرفتند. اما مستندات تاریخی نشان از تمایز جنسیتی و گرایش بیشتر زنان به این باورها در عصر قاجار دارد. 

    اهداف پژوهش:

    شناسایی ریشه های فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی موثر در رواج طلسمات در عصر قاجار.

    تشریح نقش کلیدی زنان در گرایش به طلسمات در عصر قاجار.

    سوالات پژوهش:

    عوامل فرهنگی و اعتقادی موثر در گرایش زنان قاجاری به علوم غریبه کدام اند؟

    اوج گیری علوم غریبه و بهره گیری از طلسمات چه پیامدهایی در شرایط اجتماعی و سیاسی ایران عصر قاجار داشته است؟

    کلید واژگان: دوره قاجار, زنان, طلسم, باورهای خرافی, شرایط اجتماعی
    Azadeh Chakeri, Abolfazl Davodi Roknabadi *, Mohammadreza Sharifzadeh
  • خوانشی در هنر اسلامی با محوریت نمادپردازی (نقوش سفال میبد)
    شیوا زارع*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، محمدمهدی کریم نژاد، محمود دهقان هراتی
    سفالگری از جمله هنرهای دوره اسلامی است.سفالگری با آغاز دوران اسلامی و هنر اسلامی در ایران، به علت دارا بودن روح سادگی، وحدت در نقش، رنگ و انطباق کامل با سبک زندگی، اعتقاد و فرهنگ هنر اسلامی به آن توجه ویژه ای شد. در راستای شناخت عمیق تر نقوش و مفاهیم آن ها در این هنر والا، سفالگری منطقه میبد واقع در پنجاه کیلومتری استان یزد که از مناطق معتبر و قطب سفالگری ایران است و از لحاظ فرهنگی و تاریخی دارای قدمت و از نظر اقتصادی در معیشت مردم این دیار بسیار موثر است، به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب و می طلبد در پی پاسخ به این پرسش که، معنا و مفاهیم نمادین نقوش سفال میبد بر مبنای زبان نمادین هنر دوره اسلامی چیست؟ و هدف پژوهش که، شناخت شاخصه های فرم و رنگ نقوش سفال میبد بر پایه نمادپردازی هنرهای اسلامی است، تا با دقت بیشتر نقوش به کار رفته در سفال این منطقه و همچنین مفاهیم نمادین نقوش آن مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی به دست آمده و داده ها به شیوه توصیفی، تحلیل محتوا کیفی گردیده است. نتایج حاصل نشان می دهند که سفال ها بستری مناسب برای نقش کردن باورها و اندیشه های انسانی بوده و نقوش و رنگ هایی که در سفال میبد به کاررفته، همگی نمادین و انتزاعی برگرفته از اعتقادات دینی و مذهبی، شرایط اجتماعی، فرهنگی و زندگی روزمره مردم این منطقه است و دارای مفاهیم قوی نمادپردازی منطبق و هم سو با فرهنگ و ویژگی هنر اسلامی که، زبان رمز، خلوص و وحدت است، می باشند.
    کلید واژگان: هنراسلامی, نمادپردازی, سفال میبد, نقوش
    A reading on the symbolism of Meybod pottery patterns based on Islamic art
    Shiva Zare *, Aboalfazl Davodiroknabadi, Mohammadmehdi Karimnejad, Mahmood Dehghan Harati
    Pottery is one of the arts of the Islamic period. Pottery with the beginning of the Islamic era and Islamic art in Iran, due to having the spirit of simplicity, unity in role, color and full adaptation to the lifestyle, beliefs and culture of Islamic art paid special attention to it.In order to know more deeply thepatterns and their meanings in this sublime art, pottery of Meybod region, which is one of the most prestigious regions and the center of pottery in Iran, is culturally and historically ancient and economically very effective in the livelihood of its peopleIs selected as a sample of studies and seeks to answer the question that, what is the meaning and symbolic meanings of pottery motifs based on the symbolic language of Islamic art?The purpose of this research is to know the characteristics of form and color of Meybod pottery motifs based on the symbolism of Islamic arts,in order to pay more attention to the motifs used in the pottery of this regionand also the symbolic meanings of its motifs.The results show that pottery is a suitable platform for embossing human beliefs and ideas and the patterns and colors used in pottery are all symbolic and abstract derived from religious beliefs, social,cultural conditions and daily life of the people of this region and have Strong concepts of symbolism are in line with the culture and characteristics of Islamic art, which is the language of symbolism, purity and unity.Accordance with culture.And are characteristic of Islamic art.
    Keywords: Islamic art, symbolism, Pottery, designs
  • راضیه جیران زاده، سالار ظهوری، ابوالفضل داودی رکن آبادی، علی اکبر جهانگرد

    از قفقاز تا اقیانوس هند و اراضی جیحون تا مدیترانه همه زیر سلطه مغولان دوره ایلخانی بوده است. اسلام آوری نوادگان چنگیزخان و تغییر آیین ایشان از شمنیزم به اسلام سبب شد تا یکپارچگی حکومتی و مذهبی را در کرانه های تحت تسلط خود ایجاد کنند. هنر به عنوان عاملی موثر بر تجلی اندیشه اسلامی و عنصری فرهنگی در این دوره مورد توجه واقع شده بود. جنگ، مهاجرت و مذهب از عوامل مهم در فرایند فرهنگ پذیری است که در دوره ایلخانان با هر سه مورد مواجه هستیم. حمله مغولان به ایران، مذهب اسلام و همچنین مهاجرت هنرمندان به دربار ایلخانان سبب شد تا مضامین فرهنگی ایرانی با عناصر اسلامی و اندیشه هنری چین تجمیع شده و به مثابه عنصری از فرهنگ پذیری نمایان شود. که مسیله پژوهش حاضر است. چرا که نتایج حاصل از انطباق ماهیت، ساختار و ویژگی شناختی بصری الگوهای درون منسوجات سبب تعامل فرهنگی و انعکاس بصری کلام خدا و ارتباطش به عنوان عنصری زنده و پویا مشترکاتی را به همراه دارد که در اثر فرهنگ پذیری نمایان شده است. بررسی تمام عوامل فوق الذکر پاسخی است به این پرسش که چگونه هنرپارچه در دوره ایلخانی به عنوان یک پدیده در جهان متاورس می تواند عنصری از فرهنگ پذیری قلمداد شود؟ پژوهش حاضر از روش گردآوری داده‌ها بر پایه مطالعات(اسنادی- کتابخانه ای) شکل گرفته است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.

    کلید واژگان: دوره ایلخانی, فرهنگ پذیری, مضامین منسوجات, هنرپارچه, متاورس

    From the Caucasus to the Indian Ocean and the lands of Jihun to the Mediterranean, all were under the rule of the Mongols during the Ilkhanid period. The Islamization of the descendants of Genghis Khan and the change of their religion from shamanism to Islam caused them to establish governmental and religious unity in the banks under their control. Art was considered as an effective factor in the manifestation of Islamic thought and a cultural element in this period. War, immigration, and religion are important factors in the acculturation process, and we are faced with all three cases during the Ilkhanate period. The invasion of the Mongols to Iran, the religion of Islam, and also the migration of artists to the court of Ilkhans caused Iranian cultural themes to be combined with Islamic elements and Chinese artistic thought and to appear as an element of acculturation. which is the problem of the present research. Because the results of adapting the nature, structure and visual cognitive characteristics of the patterns in the textiles cause cultural interaction and visual reflection of the word of God and its connection as a living and dynamic element, brings commonalities that are visible as a result of acculturation. Examining all the above-mentioned factors is an answer to the question of how art fabric in the Ilkhanid period as a phenomenon in the metaverse world can be considered an element of acculturation? The current research is based on the method of data collection based on (documentary-library) studies and is used with a descriptive-analytical approach.

    Keywords: Ilkhanid period, acculturation, textile themes, fabric, metaverse
  • غزاله سابقی، حسین اردلانی، محمدرضا شریف زاده، ابوالفضل داودی رکن آبادی

    طراحی حروف در ایران و دیگر کشور های جهان یکی از شاخه های مهم در عرصه ارتباط تصویری می باشد. در واقع شکل گیری فرم بصری در قالب انتقال پیام در این عرصه قابل توجه می باشد. امروزه در طراحی حروف و طراحی لوگو تصویری نیز فرم پذیری درستی از جانب طراحان مشاهده نمی شود که ریشه در آموخته های دانشجویان در دانشگاه ها و یا مراکز آموزشی دارد. شناخت بصری ویژگی های خط کوفی بنایی می تواند به طراحی حروف اصولی، کمک بسزایی کند اما به علت عدم مطالعه و شناخت مدرسین محترم امروزه این شیوه نگارشی یه شکل ناصحیحی در جامعه در حال آموزش می باشد. در مقاله پیش رو نقد و آسیب شناسی چنین نگرشی مورد بررسی قرار گرفته است تا به کمک این وضعیت برآید. در این پژوهش سعی شده، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی خط کوفی و انواع آن به ویژه خط کوفی بنایی که محوراصلی این تحقیق می باشد به لحاظ ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش صحیح خط کوفی بنایی به علت تناسبات هندسی آن در دنیای امروز می تواند به کمک طراحی حروف در حوزه گرافیک رفته و با توجه به تنوع کاربرد های خط بنایی و ظرفیت پذیری فرمالیستی آن به حفظ اصول اولیه در طراحی آثار گرافیکی کمک کند. هر طراح باید توجه داشته باشد که شناخت ویژگی های بصری حروف فارسی و درک توانمندی آن در هنر خوشنویسی و استفاده از آن به عنوان اصول اولیه بر هر طراح گرافیک از واجبات است.

    کلید واژگان: خط کوفی بنایی, طراحی حروف, گرافیک, فرمالیست

    Letter design in Iran and other countries of the world is one of the important branches in the field of visual communication. In fact, the formation of visual form in the form of message transmission is significant in this field. Today, in the design of letters and image logo design, the correct formability is not observed on the part of the designers, which is rooted in the learning of students in universities or educational centers. The visual recognition of the features of the Kufi script can greatly help in the design of basic letters, but due to the lack of study and knowledge of respected teachers, today this writing style is being taught as an incorrect form in the society. In the upcoming article, the critique and pathology of such an attitude has been examined to help this situation. In this research, an attempt has been made to analyze the Kufi script and its types, especially the structural Kufi script which is the main focus of this research. The results of this research showed that the correct teaching of Kufi calligraphy due to its geometrical proportions in today's world can help the design of letters in the field of graphics, and due to the variety of applications of calligraphy and its formalistic capacity, it can help to maintain the basic principles in the design of works. Graphics help. Every designer should note that knowing the visual features of Persian letters and understanding its capabilities in the art of calligraphy and using it as basic principles is a must for every graphic designer.

    Keywords: Kufic calligraphy, letter design, graphics, formalist
  • مرجان پرورش محسنی، شهناز نایب زاده*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، کریم حمدی

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل پیشرانهای موثر بر آینده ی برندسازی دیجیتال در صنعت فرش ایران در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفته و بر اساس هدف، روش تحقیقی توسعه ای و از نظر ماهیت، روش آینده پژوهی را دنبال می کند، در این پژوهش اکتشافی تحلیلی در ابتدا پیشرانهایی در زمینه برندسازی دیجیتال به روش اسنادکاوی و مطالعات کتابخانه ای، از بین مقالات علمی منتشر شده در این حوزه شناسایی شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار NVIVO به صورت کدهای باز، محوری و گزینشی استخراج و دسته بندی شدند؛ سپس با استفاده از روش کمی تحلیل اثرات متقابل، پرسشنامه های مقایسات زوجی بین 12 نفر از خبرگان صنعت فرش ایران توزیع گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MicMac با ترسیم مدل ساختاری تفسیری برندسازی دیجیتال در صنعت فرش ایران و نیز نمودار نفوذ قدرت-وابستگی منجر به مدلی لایه ای در حوزه پیشرانهای موثر بر آینده ی برندسازی دیجیتال در صنعت فرش ایران گردید؛ که بر این اساس می توان گفت پیشرانهایی از قبیل شکل نوین سرمایه فرهنگی متمرکز بر فناوری های دیجیتال و یا تغییر رفتار مصرف کننده ناشی از پیشرفت تکنولوژی می توانند به حرکت سرمایه ی دیجیتال به سوی سرمایه اجتماعی در قالب پلتفرم های آنلاین منتهی شده و بهره مندی از استراتژی های خلاقانه و حمایت از رویدادها، مشارکت با اینفلوینسرها و سازندگان، و ساخت محتوای بومی را در برندسازی دیجیتال صنعت فرش تحت تاثیر قرار دهند.

    کلید واژگان: برندسازی دیجیتال, فرش, تحلیل پیشرانها, مدلسازی ساختاری تفسیری, تحلیل محتوا
    Marjan Parvaresh Mohseny, Shahnaz Nayebzadeh *, Abolfazl Davodiroknabadi, Karim Hamdi

    the current research aims to identify and analyze the drivers affecting the future of digital branding in the carpet industry. Iran is divided into two parts, qualitative and quantitative, and based on the goal, it follows a developmental research method and in terms of its nature, it follows the future research method. , were identified from among the scientific articles published in this field and were extracted and categorized using the qualitative content analysis method and NVIVO software in the form of open, central and selective codes; Then, using the quantitative method of mutual effects analysis, questionnaires of paired comparisons were distributed among 12 Iranian carpet industry experts, and data analysis was done using MicMac software by drawing an interpretive structural model of digital branding in Iran's carpet industry, as well as a power influence diagram. - Dependency led to a layered model in the field of drivers affecting the future of digital branding in Iran's carpet industry; Based on this, it can be said that drivers such as the new form of cultural capital focused on digital technologies or the change in consumer behavior due to the advancement of technology can lead to the movement of digital capital towards social capital in the form of online platforms and benefit from Creative strategies and event sponsorships, partnerships with influencers and creators, and native content creation impact the digital branding of the carpet industry

    Keywords: digital branding, Carpet, drivers&rsquo, analysis, Interpretive structural modeling, content analysis
  • تهمینه جاودسخن*، ابوالفضل داودی رکن آبادی، زهرا عرب

    پارادایم، در مفروضات فلسفی و مفهومی به منظور شناخت دقیق از مواضع تحقیق کاربرد دارد، که مجموعه ای از جهان بینی و باورهای محقق را تعریف می کند و نیز با معانی همچون الگو و چارچوب فکری فرهنگی همسان است. پارادایم در تحقیق همانند ستون منطقی است که چارچوب پژوهش را در بر دارد و حامی ابعاد فکری و طراحی تحقیق پژوهشگر تا انتهای مسیر است، اهمیت پارادایم در تحقیق به غایتی است که در بر گیرنده تمام مراحل پژوهش از ابتدا با طرح عنوان و سپس با طرح تحقیقاتی شروع شده و تا انتهای مسیر تحقیق، پژوهشگر را همراهی می کند. به طوری که اگر پژوهشی پارادایم و طرح و الگوی تحقیقاتی ضعیف یا ناکارآمدی داشته باشد به گسست حلقه های زنجیروار عناصر تحقیق منجر می شود. این پژوهش ارکان اصلی پارادایم را در چهار بعد معرفت شناسی، هستی شناسی، روش شناسی و اصل شناسی مورد تحلیل قرار خواهد داد، این در حالی است که پژوهش های مشابه از سه بعد ارکان پارادایم استفاده می کنند و بعد اصل شناسی را مورد بررسی قرار نمی دهند، همچنین در زیر مجموعه ی مواضع اصلی به انواع پارادایم که عبارتند از: اثبات گرا، پسا اثبات گرا، انتقادی، تفسیری، فمنیسم، پست مدرن، تیوری آشوب، پراگماتیسم نیز پرداخته خواهد شد. این جستار در تلاش است ضمن معرفی پارادایم های موجود در انواع تحقیقات کیفی و کمی، واژه ی پارادایم را در حوزه ی هنر نیز تعمیم دهد، همچنین پارادایم هایی که در حوزه ی هنر بیشترین کاربرد و دارای بهترین نتیجه است را تبیین کند. فرضیه اصلی این تحقیق بر آن است که پارادایم های فلسفی کاربردی ترین الگو برای تحقیقات در حوزه ی هنر است. این تحقیق پژوهشی است کیفی که کار تحقیقاتی در آن کاربردی- نظری است و روش تحقیق آن تحلیل تماتیک است، همچنین جمع آوری داده ها به روش اسنادی انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، تولد پارادایمی نوین در باب هنر و همچنین معرفی مسیری کوتاه و کاربردی در انواع تحقیقات است .

    کلید واژگان: اصل شناسی, تحلیل تماتیک, روش شناسی, معرفت شناسی, هستی شناسی, هنر
    TAHMINEH JAVEDSOKHAN *, Abolfazl Davodiroknabadi, زهرا Arab

    The paradigm is used in philosophical and conceptual assumptions to accurately identify research positions, which defines a set of researcher's worldviews and beliefs and is consistent with meanings such as cultural thought pattern and framework. The importance of the paradigm in research is like a logical pillar that contains the research framework and supports the intellectual dimensions and design of the researcher's research to the end of the road. This research will analyze the main pillars of the paradigm in four dimensions: epistemology, ontology, methodology and originality, while similar studies use the three dimensions of the paradigm pillars. they do, , While similar studies use the three dimensions of the pillars of the paradigm, also in the subset of the main positions to the types of paradigms, which are: positivism, post-positivism, critical, interpretive. , Feminism, Post modern Chaos Theory, Pragmatism. This paper tries to introduce the paradigms in various qualitative and quantitative researches, to generalize the term paradigm in the field of art, and also to explain the paradigms that are most used in the field of art and have the best results. This research is a qualitative research in which the research work is applied-theoretical and its research method is thematic analysis.This paper tries to generalize the word paradigm about art as well. Art is an integral element of human existence that steps on the path of exaltation of human existence. It is a reflection in the imagination of the artist that leads to the creation of beauty with the power of knowledge. Art is a report and translation of the artist's soul and an invitation to happiness. In fact, it is pleasure and salvation that is objectified and is a kind of intuition of God in the emergence of beauty, so the paradigm used in art in addition to conventional paradigms in other qualitative research And a little, it must also dominate the artistic, psychological and metaphysical aspects. Also, data collection has been done by documentary method. The results of this research are the birth of a new paradigm about art and also the introduction of a short and practical model in various researches.

    Keywords: thematic analysis, Theology, Methodology, Epistemology, Ontology, Art
  • ریحانه تقی یاری، حسین اردلانی*، ابوالفضل داودی رکن آبادی
    بیان مسیله

    شهرت اصلی بودریار، به دلیل بیان نظریات مهمی مانند وانموده و ابرواقعیت است. او جهان پسامدرن را جهان وانموده می داند که مرز واقعیت و بازنمایی، در آن از بین رفته است. او در تطبیق تصویر و واقعیت، چهار مرحله را باز می شمارد که طی آن، تصویر، از مرحله انعکاس واقعیت، به مرحله مستور کردن واقعیت، سپس به مرحله مستور کردن غیاب واقعیت و در نهایت در مرحله چهارم، به مرحله ای می رسد که هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد و به تولید وانموده می پردازد. در این پژوهش، سعی بر این است با مروری بر فلسفه بودریار و ذکر مراحل چهارگانه وانموده، به بازخوانی آن در عکاسی بپردازیم و از این مهم، برای تشریح شواهد تجربی، مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» آزاده اخلاقی انتخاب شده است تا به این پرسش پاسخ دهیم که عملکرد عکاسی استیجد چیست؟ و به چه طریقی در این نوع خاص از عکاسی، وانموده به تصویر کشیده می شود؟

    هدف

    خوانش وانموده در عکاسی استیجد و بصورت خاص در مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» آزاده اخلاقی هدف اصلی این پژوهش است.

    روش پژوهش

    این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری مطالب، بصورت اطلاعات کتابخانه ای است.

    یافته ها

    این پژوهش تشریح نظریه وانموده و بیان مراحل مختلف آن پرداخته و ضمن معرفی عکاسی استیجد، به این نتیجه می رسد که با توجه به تعریف وانموده و عملکرد آن از منظر بودریار، می توان چنین نتیجه گرفت که تمرکز اصلی مجموعه عکس های «به روایت یک شاهد عینی»، بر وانموده هاست و عکس های این مجموعه، همانند آنچه بودریار در تعریف وانموده می گوید، در تقابل با شبیه سازی قرار گرفته و خود دارای قدرت تولید واقعیت شده و واقعیتی را که در گذشته رخ داده، آشکارا به چالش کشیده است.

    کلید واژگان: ژان بودریار, آزاده اخلاقی, وانمودگی, عکاسی استیجد
    Reyhaneh Taghiyari, Hosein Ardalani *, Abolfazl Davoodi Rokanabadi

    Problem Definition: 

    Baudrillard's prominent popularity is due to the presence of essential theories such as Simulacrum and Hyperreality. He considers the post-modern world a simulacrum world in which the boundary between reality and representation has disappeared. In matching image and reality, he recounts four stages during which the image goes from the stage of reflecting reality to the stage of concealing reality, then to the stage of concealing the absence of reality. Finally, in the fourth stage, it reaches a stage that has nothing to do with reality and produces Simulacrum. This research explores Baudrillard's philosophy, mentions the four stages of Simulacrum, and reviews it in photography. For this reason, to explain the empirical evidence, Azadeh Akhlaghi's photo series entitled "By an eyewitness" has been chosen to answer the following questions: "What is the function of staged photography? How is Simulacrum depicted in this particular type of photography?"

    Objective

     This research's primary goal is to review Simulacrum in staged photography, specifically in the photo series entitled "By an eyewitness".

    Research Method

     This research is descriptive-analytical, and the data collection method is library-based.

    Results

     This research describes the simulacrum theory and explains its different stages. While introducing staged photography, it concludes that according to the definition of Simulacrum and its function from Baudrillard's point of view, the main focus of the photo series entitled "By an eyewitness", is based on Simulacrum. The photos of this collection, like what Baudrillard mentions in the definition of Simulacrum, are opposed to simulation and have the power to produce reality; thus, they have obviously challenged the reality that happened in the past.

    Keywords: Jean Baudrillard, Azadeh Akhlaghi, Simulacrum, Staged Photography
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال