به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

احمد بازماندگان خمیری

  • احمد بازماندگان خمیری*
    با آغاز قرن 19م، رویکرد سیاسی-نظامی بریتانیا نسبت به خلیج فارس دگرگون شد. آن دولت برای گسترش نفوذ در خلیج فارس، مناطقی را تحت سلطه درآورد. باسعیدو در جزیره قشم، ازجمله مراکزی بود که برای بیش از یک قرن در تصرف بریتانیا قرار داشت. در 1312ش، یک ناو ایرانی وارد باسعیدو شد و پرچم بریتانیا را پایین کشید. این واقعه بعدها زمینه ساز خروج بریتانیا از باسعیدو شد. پژوهش حاضر درصدد است با رویکردی توصیفی-تحلیلی و به روش اسنادی به این پرسش پاسخ دهد که باسعیدو چه جایگاهی در مناسبات ایران و انگلیس داشت و چه عواملی سبب خروج انگلیسی ها از آنجا شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، انگلیس در دوره قاجار از درگیری های ایران در شمال با روس ها سود جست و باسعیدو را اشغال کرد. در دوره پهلوی اول با پایین آوردن پرچم بریتانیا در باسعیدو توسط نیروی دریایی ایران، بحرانی در روابط دو کشور به وجود آمد که سبب چالش های دیگری در منطقه برای انگلستان شد. از یک سو، شیوخ متحد بریتانیا در توانایی و قدرت لازم آن دولت برای حفظ امنیتشان دچار تردید شدند و از سوی دیگر، نسبت به مسئولیت پذیری بریتانیا در خصوص افراد تحت حمایتش تردیدهای جدی بروز کرد. نمایندگان بریتانیا در خلیج فارس کوشیدند به شیوه های گوناگون این موضوع را حل و فصل کنند. اختلاف نظر بین سفارت بریتانیا در تهران و دولت هندبریتانیا سبب شد تا لندن نتواند سیاستی منسجم و یکپارچه در این خصوص اتخاذ کند و این موضوع یکی از عوامل خروج بریتانیا از باسعیدو شد.
    کلید واژگان: باسعیدو, بریتانیا, خلیج فارس, قشم, شیخ نشینهای جنوبی خلیج فارس
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *
    Britain drastically changed its political and military strategies on the Persian Gulf at the beginning of the 19th century. The country seized some new areas to enhance its influence in the Persian Gulf. Basaeidou in Qeshm Island was among the regions that the country occupied for more than a century. In 1933, an Iranian ship entered Basaeidou and lowered the flag of Britain. Later this incident prompted Britain to leave the region. Taking a descriptive-analytical approach and using documentary method, this study aimed to see the position of Basaeidou regarding the relations between Iran and Britain and what issues make Britain to leave there. The results showed that Britain took advantage of the conflicts between Iran and Soviet Union in the North of Iran during the Qajar era to occupy Basaeidou. Lowering the flag of England in Basaeidou by the Iranian Navy in the first Pahlavi period imposed a crisis in their relations. The issue created other challenges for Britain in the region. Moreover, the sheikhs advocating England doubted on the power of the country to guarantee their security. They also doubted the country’s responsibility to the people under its protection. England’s delegates in the Persian Gulf attempted to solve the problems in all possible ways. The controversy between British Embassy in Tehran and the Crown rule in India made it impossible for London unable to take a united and integrated policy about the issues. It, therefore, became one of the issues that made Britain withdraw from Basaeidou.
    Keywords: Baseidou, Britain, Persian Gulf, Qeshm, South Sheikhdom Of Persian Gulf
  • احمد بازماندگان خمیری*
    نام خلیج فارس از دیرباز همیشه با تجارت گره خورده و به عنوان یکی از آبراهه های مهم نقش حیاتی در تبادل کالا بین شرق و غرب ایفا نموده که در منابع دوران گذشته به آن اشاره شده است. در آستانه ی انقلاب مشروطه و با گسترش روزنامه ها، منابع مکتوب جدیدی به این حوزه پرداختند. روزنامه ی مظفری که یکی از مهم ترین روزنامه های جنوب ایران بود، تعدادی از مقالات خود را به این حوزه اختصاص داد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است که رویکرد این روزنامه به مقوله ی تجار و تجارت چه بود و می کوشد به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که از دید روزنامه مظفری تجارت ایران در خلیج فارس در این دوره رو به افول نهاد که یکی از عوامل اصلی آن دخالت ها و امتیازات بریتانیا بود که در عمل تجارت آزاد در منطقه را محدود کرد و جایی برای رقابت باقی نگذاشت. این روزنامه تجارت را تنها مبادله ی کالا نمی دانست، بلکه آن را فرآیند پیچیده ای تصور می کرد  که تبادل کالا بخشی از آن بود. آنچه در این میان مغفول مانده روند تولید کالا است که بخشی جدانشدنی از آن تلقی می گردد. بخشی که به باور روزنامه در امر تجارت خارجی ایران چندان به آن بها داده نشده است.
    کلید واژگان: روزنامه مظفری, تجارت, تجار, خلیج فارس
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *
    The name of the Persian Gulf has always been associated with trade and as one of the important waterways, it played a vital role in the exchange of goods between East and West, which was mentioned in the sources of the past. On the eve of the constitutional revolution and with the expansion of newspapers, new written sources addressed this field. Mozaffari newspaper which was one of the most important newspapers in the south of Iran, devoted important articles to this field. This article seeks to answer this question: what was the approach of this newspaper to the category of merchants and trade and tries to examine this issue in a descriptive-analytical method and with a critical approach. The findings showed that, according to Mozaffari newspaper, Iran's trade in the Persian Gulf declined during this period, and one of the main factors was British interference and concessions, which in practice limited free trade in the region and left no space for competition. This newspaper did not consider trade as only the exchange of goods, but considered it a complex process of which the exchange of goods was a part. The process of product production, which is considered an inseparable part of it is neglected in the meantime. A part that, according to the newspaper, has not been given much value in Iran's foreign trade.
    .
    Keywords: Mozaffari Newspaper, Business, Traders, Persian Gulf
  • بدرالسادات علیزاده مقدم، مرتضی نیک روش*، احمد بازماندگان خمیری، ساسان طهماسبی
    با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تاسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سوال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تاسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تاسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
    کلید واژگان: انجمن های زرتشتی, پارسیان هند, انجمن اکابر, انجمن ناصری, قاجاریه
    Badrosadat Alizademoghadam, Morteza Nikravesh *, Ahmad Bazmandegan Khamiri, Sasan Tahmasbi
    With the increasing communication between Indian Persians and Iranian Zoroastrians during the Naseri period, Indian Persians sent representatives and established associations among Iranian Zoroastrians, especially Yazd Zoroastrians, with the aim of improving their fellow believers’ status and religious and social affairs  in Iran. The formation of these associations in Yazd, along with the efforts of some Zoroastrian reformers, especially the Persians, caused significant changes in the conditions of the Zoroastrians in this area. This research, with a descriptive and analytical approach and based on library and documentary sources, seeks to answer the main question that what role did Zoroastrian associations in Yazd play in Zoroastrians’ cultural and social life during the Qajar period? The findings indicate that Indian Persians played a significant role in improving the condition of Yazd Zoroastrians during the Qajar era through the establishment of associations such as Akaber association and Naseri association. These associations with the help of the representatives sent by Indian Persians, played a significant role in Yazd Zoroastrians’ social and cultural life in t affaires such as canceling the jizya, establishing new schools, and removing injustices from the Zoroastrian minority.
    Keywords: Zoroastrian Societies, Indian Persians, Akaber Society, Naseri Society, Qajar .‎
  • محمد پاینده، مجتبی سلطانی احمدی*، احمد بازماندگان خمیری، عبدالله ساجدی
    حمله مغول به ایران پیامدهایی در عرصه سیاست و اجتماع داشت و یکی از آنها تغییر هویت مذهبی جامعه اهل سنت بود. با تثیبت حکومت ایلخانان در ایران، آنها وارد چالشی با دیگر همسایگان سنی مذهب خود شدند و یک گفتمان جدید در عرصه روابط خارجی با آنها پدید آوردند. پرسش اصلی این است که گفتمان جدید چه تاثیری بر هویت مذهبی جامعه اهل سنت در ایران بر جای نهاد. شکست مغولان از ممالیک مصر و از دست دادن سرزمین شام و سپس استقرار بازماندگان خلافت عباسی در قاهره، مصر را به مهم ترین رقیب منطقه ای ایلخانان مغول تبدیل کرد. این رقابت در بستر جغرافیایی سیاسی جدیدی شکل می گرفت که مغولان در ایجاد مرزبندی آن نقش برجسته ای داشتند. ایران نیز در مرکز این رقابت منطقه ای و تقریبا تنها در میان رقبای متحد خود قرار داشت. در این میان، روابط ایلخانان با ممالیک به دلیل حمایت آنها از بقایای خلافت عباسی از حساسیت بیشتری برخوردار بود و در مقایسه با سایر همسایگان مسلمان خود مانند الوس جوچی و الوس جغتای بیشتر تنش زا بود. این انزوای سیاسی ایلخانان در کنار نگاه متفاوت به مقوله خلافت عباسیان مستقر در قاهره نسبت به همان همسایگان، کار را برای ایلخانان در دوره نامسلمانی و حتی در دوره مسلمانی جهت کسب مشروعیت، بسیار دشوار نمود و راه را برای ورود فضای گفتمانی جدید مذهبی مبتنی بر عباسی زدایی و ایجاد هویتی متفاوت در میان اهل سنت ایران باز نمود.
    کلید واژگان: ایران, ایلخانان, روابط خارجی, هویت بخشی مذهبی
    Mohammad Payandeh, Mojtaba Soltani Ahmadi *, Ahmad Bazmandegan Khamiri, Abdollah Sajedi
    The Mongol attack on Iran had implications for politics and society, and one of them was the change in the religious identity of the Sunni community. With the establishment of Ilkhanate rule in Iran, they entered into a challenge with their other Sunni neighbors and created a new discourse in the field of foreign relations with them. The main question is how the new discourse affected the Sunni community's religious identity in Iran. The defeat of the Mongols from the Mamluks of Egypt, the loss of the land of Sham, and the establishment of the remnants of the Abbasid Caliphate in Cairo turned Egypt into the most important regional rival of the Mongol Ilkhanates. This competition was formed in a new geographical and political context in which the Mongols played a prominent role in establishing their borders. Iran was also at the center of this regional competition and almost alone among its allied rivals. Meanwhile, the Ilkhans' relations with the Mamluks were more sensitive due to their support for the remnants of the Abbasid caliphate. They were more tense compared to their other Muslim neighbors, such as Elus Jochi and Elus Joghtai. This political isolation of the Ilkhans, along with a different view of the Abbasid caliphate based in Cairo compared to the same neighbors, made it very difficult for the Ilkhans to gain legitimacy in the non-Muslim period and even in the Muslim period and paved the way for entering a new religious discourse based on De-Abbasidization and creation of a different identity among the Sunnis of Iran
    Keywords: Iran, Ilkhanate, Foreign Relations, Religious Identification
  • احمد بازماندگان خمیری*
    دریای پارس در طول تاریخ همواره یکی از مسیرهای ارتباطی مناطق اقتصادی شرق و غرب آسیا به حساب آمده است. این دریا با تسهیل انتقال کالا، حلقه اتصال تجارت این ناحیه بود و خود جزیی از این مناسبات قلمداد می شد که در حاشیه اقتصاد اقیانوس هند قرار داشت. با برآمدن ملوک هرموز، این نقش همچنان ادامه پیدا کرد، اما ماهیت روابط تغییر یافت و خود به منطقه اقتصادی مستقلی تبدیل شد؛ به طوری ‎که از اقیانوس هند استقلال یافت و به تعبیر والرشتاینی، از منطقه نیمه پیرامونی به مرکز تبدیل شد؛ چرا و چگونه این تغییر و تبدیل رخ داد؟ امرای هرموز چگونه این تغییر را ایجاد کردند؟ این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی، به این پرسش ها پاسخ می دهد و چگونگی این دگرگونی را بازمی نمایاند. پژوهش حاضر نشان داد امرای هرموز با درک درستی از مناسبات و اهمیت دریای پارس کوشیدند از ابزارهای دردسترس برای تشکیل یک حوزه مستقل استفاده کنند و تا حدودی در دستیابی به اهدافشان موفق بودند. برخلاف دیدگاه طرفداران والرشتاین، سیاست و تمرکز قدرت سیاسی، عامل اصلی شکل گیری جهان اقتصاد دریای پارس بود. این عامل خود را در دو شکل اتحادیه تجار و تسلط بر مسیرهای دریایی نشان داد.
    کلید واژگان: دریای پارس, هرموز, جهان اقتصادی, هند, تجارت
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *
    Throughout its history, the Pars Sea has been regarded as one of the communication routes between East and West Asian economic regions. By facilitating the transfer of goods, this sea served as the trade link between this region, and it was regarded a part of these connections, which were situated at the edge of the economy of the Indian Ocean. This role persisted with the rise of Hormuz, but the nature and structure of relationships changed. At this point, the Persian Sea itself became an independent economic region and acquired some independence from the Indian Ocean; according to Wallerstein, it shifted from a semi-peripheral to a central position. Currently, the Pars Tavantes Sea should establish a balanced and reciprocal relationship with other global sectors. Why and how did this transformation occur? How did the authorities of Hormuz effect this transformation? This article attempts to address these questions using a descriptive-analytical approach and a historical perspective in order to pave the way for this transformation. This research revealed that Hormuz rulers, with a correct comprehension of the ties and significance of the Persian Sea, attempted to use the available tools to establish an independent domain, with varying degrees of success. Traditional trade sea routes and trade hubs in the Persian Sea were among these instruments. This research also revealed that, contrary to the belief of Wallerstein's supporters, who in their studies of the economic worlds of other regions did not identify political concentration as one of their characteristics, politics and the concentration of political power were the most influential factors in the formation of the Persian Sea's economic world. By establishing political power and destroying other independent commercial centers, the kings of Hormuz were able to transform the Persian Sea into a separate economic realm.
    Keywords: Persian sea, Hormuz, economic world, India, trade
  • احمد بازماندگان خمیری*

    ایرانیان بعد از فروپاشی ساسانیان، مدت ها موفق به ایجاد نظم سیاسی نشدند. نخستین دولتی که آنها تاسیس کردند، در خارج از مرزهای ایران بود. این دولت گرایشی به ایرانی گری نداشت، اما تاکید منابع بر نژاد بنیان گذار آن، نشانگر اثرات پیشینه تاریخی او بر ساختار دولت تازه تاسیس است. مسیله اصلی مقاله آن است که چگونه عبدالرحمن بن رستم بسیار فراتر از مرزهای سیاسی- جغرافیایی ایران، با استفاده از آموزه های اسلامی توانست یک دولت موروثی تشکیل دهد؟ این پژوهش نشان می دهد که عبدالرحمن با استفاده از اندیشه های خوارج و به ویژه اباضی و تاکید آنها بر اصل فضیلت و تضاد عرب- بربر فضای سیاسی- اجتماعی، زمینه های لازم را برای تشکیل یک دولت جدید در شمال آفریقا فراهم کرد. شاید او در آغاز به اصول اباضیه پایبند بود، اما پس از انتخاب فرزندش عبدالوهاب به عنوان جانشین خود، راه دیگری را پیمود؛ هرچند به طور قطع نمی توان این کار او را متاثر از پیشینه خانوادگی اش دانست.

    کلید واژگان: عبدالرحمن بن رستم, اباضیه, مغرب, تاهرت, امامت, آل رستم
    Ahmad Bazmandegan Khamiri*

    After the fall of the Sassanids, the Iranians did not succeed in creating a political order for a long time. The first government they established was outside the borders of Iran. This government had no Iranism tendency, however, emphasis of some resources on the race of its founder shows the effects of his historical background on the structure of the newly established government. The main issue of this paper is that “How Abd al-Rahman ibn Rustam was able to establish a hereditary government far beyond the political-geographical boundaries of Iran using Islamic teachings?” This research shows that Abd al-Rahman paved the necessary way for foundation of a new government in North Africa using the ideas of the Kharijites and especially Ibadi movement and its emphasis on the principle of virtue and the Arab-Berber conflict in the political-social environment. Perhaps he adhered to the principles of Ibadism at first, however, by choosing his successor, i.e., his son named Abd al-Wahhab, he followed a different path. Although, it cannot be definitely considered that this was influenced by his historical background.

    Keywords: Abd al-Rahman ibn Rustam, Abadhi, Maghreb, Tiaret, Imamat, Al-e-Rustam
  • غلامرضا زعیمی*، محمدامیر شیخ نوری، مهری ادریسی آریمی، احمد بازماندگان خمیری
    جغرافیای تاریخی سرزمین های شمالی قلمرو ملوک هرموز حوزه مطالعاتی این مقاله است. دسترسی به دریا به خصوص قرار گرفتن در گلوگاه ورودی خلیج فارس، وجود خورهای متعدد که امکان پهلو گرفتن لنج های باری و صیادی را فراهم می کرد و نیز دسترسی به دیگر سرزمین های کرانه ای و پس کرانه ای حاصلخیز مانند جلگه میناب و دشت حاصلخیز رودان، وجود منابع آب شرب به خصوص رودخانه رودان و میناب و مهمتر از همه قرار گرفتن در مسیر خشکی و دریایی راه ادویه از مهم ترین مزیت های هرموز کهنه بود که زمینه استقرار، استقلال و بسط قدرت ملوک هرموز را فراهم می ساخت.  این مقاله قصد دارد به این پرسش اساسی  پاسخ دهد که: جغرافیای هرموز چه نقشی در شکل گیری و بسط قدرت فرمانروایان هرموز داشته است؟ یافت پاسخ این سوال با  روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تاریخی متکی بر جغرافیای تاریخی هرمز کهنه و جایگاه آن  در شکل گیری فرمانروایی ملوک هرموز در اواسط سده پنجم هجری قمری خواهد بود.
    کلید واژگان: خلیج فارس, ملوک هرموز, هرموز کهنه, جزیره هرموز, جغرافیای تاریخی
    Gholamreza Zaeimi *, Mohammadamir Shykhnouri, Mehri Edrisi Arimi, Ahmad Bazmandegan Khamiri
    The historical geography of the northern lands of the Kingdom of Hormuz is the study area of this article. Access to the sea, especially being located at the entrance to the Persian Gulf, the presence of numerous estuaries that allowed the berthing of cargo and fishing barges, as well as access to other fertile coastal and post-coastal lands such as the Minab plain and the fertile plain of Rodan, the presence of drinking water sources, especially the river. Rodan and Minab, and most importantly, being located on the land and sea route of the Edavieh route, were among the most important advantages of Old Hormuz, which provided the basis for the establishment, independence, and expansion of the power of Hormuz monarchs. This article aims to answer this basic question: What role did the geography of Hormuz play in the formation and expansion of the power of the rulers of Hormuz? The answer to this question will be found with a descriptive-analytical method and a historical approach based on the historical geography of old Hormuz and its place in the formation of the rule of the kings of Hormuz in the middle of the 5th century AH.
    Keywords: Persian Gulf, Hormuz kingdom, Old Hormoz, Hormoz Island, historical geography
  • فریبا صالحی، حسین هژبریان*، سید حسن قریشی کرین، احمد بازماندگان خمیری

    مسلمانان به قصد زیارت خانه خدا، از مسیرهای مختلفی خود را به عربستان می رساندند که از سه طرف توسط دریا احاطه شده است. در قرون اول تا سوم قمری بیشتر حاجیان از مسیرهای زمینی این مسافرت را انجام می دادند. از اواخر قرن سوم قمری عواملی چون ضعف خلفای عباسی، رقابت خلفای فاطمی و عباسی و همچنین حملات قرامطه و راهزنان به کاروان های حجاج، موجب ناامنی مسیرهای زمینی می شد و زایران را دچار مشکل می کرد. تقریبا همزمان با این تحولات، شهربندر جده شکوفایی روزافزونی را تجربه می کرد. نگارندگان تحقیق حاضر با روش تحلیل تاریخی، رابطه احتمالی این متغیرها را بررسی کرده اند. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که ناامنی راه های زمینی و همزمانی آن با رونق تجارت دریایی، موجب رونق گرفتن سفر دریایی به حج از مسیر سیراف و صحار به جده گردید که تحت تاثیرحضور ایرانیان و کاروان حاجیان، چند قرن شکوفایی اقتصادی و تجاری را تجربه کرد.

    کلید واژگان: سفر دریایی حج, جده, سیراف, صحار, قرامطه, خلفای عباسی, خلفای فاطمی
    Fariba Salehi, Hosein Hozhabrian*, Seyed Hassan Quorishi Koren, Ahmad Bazmandegan Khamiri

    In order to visit the Kaaba, Muslims reach Arabia from different routes, which is surrounded by the sea on three sides. In the first to third centuries A.H., most of the pilgrims made this journey by land. From the end of the 3rd century A.H., some factors such as the weakness of the Abbasid Caliphs, the rivalry between the Fatimid and Abbasid caliphs, the attacks of Qaramata and bandits on the pilgrim caravans, caused the insecurity of land routes and some problems for the pilgrims. Almost simultaneously with such changes, the Jeddah port was experiencing increasing prosperity. The present research examines the possible relationship of these variables using historical analysis method. The results of the research show that the insecurity of the land routes and its coincidence with the boom in maritime trade led to the prosperity of the marine pilgrimage from Siraf and Sohar to Jeddah, which was influenced by the presence of Iranians and pilgrims' caravans, and then experienced several centuries of economic and commercial prosperity.

    Keywords: Hajj marine pilgrimage, Jeddah, Siraf, Sohar, Qaramat, Abbasid caliphs, Fatimid Caliphs
  • احمد بازماندگان خمیری*

    خلیج فارس از دیرباز، به علت ویژگی مهاجرپذیری، سکونتگاه اقوام و گروه های بسیاری بوده است. در طول تاریخ، دریانوردی و تجارت باعث شده است بین جمعیت ساکن در آنجا نوعی تعامل و همکاری، فارغ از هرگونه گرایش و تعصب مذهبی، به وجود آید. یهودیان یکی از جوامعی هستند که در این منطقه، سابقه طولانی دارند. آنها باوجود تعداد اندکشان، در تاریخ پرفرازونشیب خلیج فارس و جزایر و بنادر آن نقش مهمی ایفا کرده اند. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و براساس اسناد کتابخانه ای می کوشد با بررسی تاریخ حضور یهودیان در خلیج فارس، حیات اجتماعی آنها را در دوره صفوی واکاوی کند؛ همچنین به این پرسش پاسخ دهد: در دوره صفوی چرا و چگونه از نقش و جایگاه حضور یهودیان در مناسبات اجتماعی اقتصادی بنادر و جزایر خلیج فارس کاسته شد؟ این پژوهش نشان می دهد سرآغاز افول موقعیت و جایگاه اجتماعی اقتصادی یهودیان در خلیج فارس به دوره حضور پرتغالی ها در منطقه برمی گردد. بعدها با تسلط صفویان بر کرانه های خلیج فارس، این امر تشدید شد و صفویان همان سیاست را در شکلی دیگر ادامه دادند. دولت صفوی با تاثیرپذری از سیاست های مذهبی داخلی و مناسبات تجارت خارجی همان سیاست را در پیش گرفت و زمینه را برای افول جامعه یهودیان در خلیج فارس فراهم کرد.

    کلید واژگان: یهود, حیات اجتماعی, خلیج فارس, بنادر, جزایر, صفویه
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *

    The Persian Gulf has long been home to many ethnic groups due to its migratory nature. For a long time, because of shipping and trade, there has been a kind of interaction and cooperation between the population living there, regardless of any religious affiliation or prejudice. One of the groups with a long history in the region is the Jews. Despite their small number, they have played an important role in the tumultuous history of the Persian Gulf and its islands and port. The present study tries to analyze the history of the presence of Jews in the Persian Gulf using a descriptive-analytical method based on library documents, and to answer the question of why and how from the middle of the Safavid period the role and position of the Jews in the socio-economic relations of the ports and islands of the Persian Gulf has diminished.The results of the study show that the beginning of the decline of the socio-economic status of Jews in the Persian Gulf dates back to the presence of the Portuguese in the region and the Safavid domination of the Persian Gulf coast intensified this. Influenced by domestic religious polities and international trade relations, the Safavid government continued the same policy and paved the way for the decline of the Jewish community in the Persian Gulf.

    Introduction

    Jews, as one of the religious minorities, have long played an active role in the social and economic life of Iran. This historical background continued in the Safavid era and during this period this group continued its social life in various fields. The shores of the Persian Gulf are one of the areas where Jews lived, traded, and worked. This study seeks to examine the impact of the policies of the Safavid government on the decline of their social and economic status as one of the oldest religious communities in the Persian Gulf. Obviously, due to the little information we have in this regard, not all funds and areas can be examined and evaluated. Therefore, we have to pay attention only to the areas and issues about which data are available.

    Materials and Methods

    The present study uses a descriptive-analytical method based on the main sources. The aim of this paper is to investigate the socio-economic life of Jews in the Persian Gulf in the Safavids period.

    Discussion of Results and Conclusions

    Jews are one of the oldest religious-ethnic minorities in the Iranian society. Their geographical dispersion indicates that a specific point cannot be considered as their main habitat. This group scattered throughout Iran from the west to the central regions and from the central regions to the south, including the main area of their geographical distribution. One of the areas with a large Jewish presence was the shores of the Persian Gulf. This presence was accompanied by socio-economic activities there. What provided a good ground for such activities was the social context and structure of the Persian Gulf. The Persian Gulf, as one of the major trade routes, has been the center of international trade and commerce throughout history. This characteristic created a special social context and structure, the main feature of which was religious tolerance and mutual respect for different religions and denominations. This feature was so deep and lasting that it also affected the political structure of the region. Naturally, various religious groups, including the Jews, benefited from this socio-political structure. They operated freely in the various commercial and economic spheres without the slightest fear and were able to settle or travel in different parts of the region with no restriction.
    With the arrival of the Portuguese, the socio-political climate of the region changed. They were staunch supporters of the Catholic Church and the Pope and did not give dignity to other religious groups. With their arrival, religious segregation in Hormuz, as the most important center of commercial and social, began exchange. They imposed more restrictions, especially on Jews, and even prevented new Jewish groups from entering the island. The defeat of the Portuguese and their expulsion from Hormuz strengthened the Safavids' presence on all the northern coasts and parts of the southern areas of the Persian Gulf. Despite the centennial presence of the Portuguese, the social fabric was so strong that indigenous and local communities could withstand external pressures and abuses and maintain and perpetuate their own archetype. Perhaps one of the main reasons for this failure is the alienation of the Portuguese themselves. This does not mean that their existence in this field has not been ineffective; rather, its effects have been few and far between.The Safavids at the beginning of their presence could not or did not want to change this structure. But later, under the influence of the court atmosphere, they pursued the same policy of restricting the Jews; a policy that was in stark contrast to the attitude of local bureaucrats and the social fabric and structure of the region. The growing weakness of the central government, which led to a reduction in court oversight of the rulers' performance, paved the way for further extortion. They put pressure on most groups and classes and found different ways to make a profit. Jews, meanwhile, were more likely to be abused.The change in the policy of the Safavid state not only affected the attitude of the bureaucrats towards Jews and other religious minorities but also affected the behavior of the indigenous community towards other religious groups in the long run. Despite the pessimistic view of the Safavid government and its supporters in the interior of Iran towards the Jews, we have no reports that the local communities on the shores of the Persian Gulf have taken a similar position. However, in the Qajar period, sources mention the negative view of the local community towards non-Islamic religious minorities although the actions of these minorities in changing this attitude should not be ignored. It can be assumed that the change in bureaucratic policies has also played an important role in this regard.

    Keywords: Jewish, social life, Persian Gulf, ports, Islands, Safavid
  • احمد بازماندگان خمیری

    موضوع بهداشت و رعایت آن یکی از مسایلی است که در طی تاریخ همیشه جامعه بشری را به خود مشغول داشته است. متاسفانه زیرساخت های اکثر شهرهای ایران به گونه ای بوده که در آنها کمتر به این مساله توجه می شده و این خود موجب تلفات انسانی بسیاری می گردیده است. این موضوع به ویژه در خصوص شهرهای مهاجرپذیری همچون بندرعباس حادتر و شدیدتر بوده است. در این مقاله سعی می گردد با شیوه توصیفی-تحلیلی با نگاهی به وضعیت عمومی شهر بندرعباس، مساله ی بهداشت این شهر در دوره قاجار، عوامل تاثیرگذار در وضعیت آن و نیز چگونگی تغییر و بهبود شرایط آن مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش نشان داد که طی این دوره بهداشت یکی از دغدغه های اصلی ساکنان بندرعباس بوده است و دولت مرکز برنامه یی برای بهبود آن نداشته است.

    کلید واژگان: بندرعباس, بهداشت و درمان, آب, حمام, شهرداری, آموزش, قاجار
    Ahmad Bazmandegan Khamiri

    The issue of health and its observance is one of the issues that have always occupied human society throughout history. Unfortunately the infrastructure of most cities in Iran has been such that less attention has been paid to this issue, and this has caused many human casualties. This issue has been especially acute in the case of immigrant cities such as Bandar Abbas. In this Article, a descriptive-analytical method tries to examine the general situation of Bandar Abbas, the health of this city in the Qajar period, the factors affecting its situation and how to change and improve its conditions. This study showed that during this period, health was one of the main concerns of the residents of Bandar Abbas and government did not have a plan to improve it..

    Keywords: Bandar Abbas, Healthcare, Water, Bathroom, Municipality, Education, Qajar
  • احمد بازماندگان خمیری*

     ایالت فارس در طی اعصار تاریخی خود، تاثیر بسزایی در ساختار سیاسی و دیوان سالاری ایران داشته است و گاهی دیگر ایالات ایران نیز از آن تاثیر می پذیرفتند. در دوره نادرشاه افشار این ایالت شاهد دگرگونی و تغییراتی در ساختار دیوان سالاری خود بود. این دگرگونی روند و رویکرد جدیدی را در این ساختار به وجود آورد. پرسش های اصلی این هستند که چرا نادرشاه این تغییرات را به وجود آورد؟ چه مناصبی در این دوره از اهمیت برخوردار بودند و کارکرد آنها چه بود؟ چرا این تغییرات نتوانستند به فارس ثبات ببخشند؟ روش به کار رفته در این مقاله، تحلیلی- توصیفی بر مبنای تحقیقات کتابخانه ای و اسنادی است و تلاش شده تا از اسناد و فرمان های کمتر شناخته شده استفاده شود. این بررسی نشان داد که هدف نادرشاه همچون دیگر کنشگران سیاسی، اعمال قدرت به بهترین وجه ممکن بر جامعه و نیروهای موجود در آن بود. او کوشید تا با احیاء و اصلاح مناصب اداری، نفوذ سیاسی و اقتصادی دولتش در فارس را بیشتر کند. به دلیل وجود رقابت های منطقه ای و حضور پرنفوذ کنشگران سیاسی محلی، بسیاری از این اصلاحات ناکام ماند.

    کلید واژگان: فارس, نادرشاه, دیوان سالاری, کلانتر, صاحب اختیار, شاهبندر
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *

    Throughout history, Fars province has always had a dramatic impact on Iran’s political and diplomatic structure, and when it has gone through a change, other Iranian states have been affected by it. During the reign of Nader Shah, the state saw a change in the structure of its bureaucracy which later affected other states. The main questions are why Nadir Shah brought about these changes, what positions were important during this period and what their function was, and why these changes did not make Fars stable. To answer these questions the article adopts an analytical method based on less well-known documents. It argues that Nader Shah’s goal, like other political actors, was exercising power in the best manner possible on the community. He tried to increase the political and economic influence of his government in Fars by restoring and reforming his office. Many of these reforms failed because of regional competition and the presence of influential local political activists.

    Keywords: Fars, Nader Shah, Bureaucratic system, Shahbandar
  • احمد بازماندگان خمیری*
    سرزمین فارس در طول تاریخ یکی مهم ترین بخش های سرزمین ایران بوده است. این منطقه در دوره نادرشاه یکی از مناطق حادثه خیز بود که به کرات در آن شورش هایی به وقوع پیوست که زمینه های متعددی موجب بروز و ظهور آنها بوده اند. این شورش ها سبب گردید تا نادر مجبور شود در آنجا دست به عملیات نظامی بزند و هراز چندگاهی تغییراتی در ساختار سیاسی آن ایجاد کند. از میان شورش های شیخ احمدمدنی، محمدخان بلوچ، محمدتقی خان، میرزاباقر کلانتر لار، غنی خان اهمیت بسیاری هستند. پرسش اصلی آن است که چرا این شورش ها رخ دادند؟ چه عواملی زمینه ساز بروز آنها بودند؟ پیامد آنها چه بود؟ این مقاله با بررسی اسناد و مدارک موجود و بازخوانی دوباره آنها به روش تحلیلی در صدد است تا نگاهی تازه به این مقوله بیندازد. این پژوهش حاکم جهرم و قلیچ خان سردار بندرعباس، سه شورش نخست حایز نشان داد که ورای عوامل ظاهری چون ظلم و تعدی کارگزاران مالی نادر و حضور نیروهای غیربومی، وجود عناصر قدرتمند شهری و زمینداران ثروتمند موجد و زمینه ساز اصلی این سه شورش بودند.
    کلید واژگان: فارس, نادرشاه, شیخ احمد مدنی, محمدخان بلوچ, محمدتقی خان
    Ahmad Bazmandegan Khamiri *
    Fars province has been one of the most important parts of Iran's land throughout history. In the Nader Shah’s period, this state was one of the most troublesome areas that occurred frequently in those insurrections. Several fields have caused them to emerge. The insurgency led to the occasional rushing of rare forces and, in some cases, changes in its political structure. Of these, three riots, Sheikh Ahmad Madani, Mohammad Khan Baluch and Mohammad Taqi Khan are of great importance. The main question is why the riots broke out? What causes them to occur? This article, by examining the existing documents and refreshing them again through descriptive analysis, seeks to take a fresh look at this issue. This study showed that, despite the apparent factors such as the injustice and aggressiveness of Nader Shah’s financial agents and the presence of non-native forces, the existence of powerful urban elements and rich landowners were the main causes of these three revolts.
    Keywords: Fars, Nader Shah, Sheikh Ahmad Madani, Mohammad Khan Baluch, Mohammad Taqi Khan
  • احمد بازماندگان خمیری*

    بوشهر یکی از مهم ترین کانون های تجاری ایران در خلیج فارس پیش از تحولات دوران جدید است که با افول بندر عباس رشد و جایگزین آن گردید. سیوال اساسی آن است که چرا و چگونه بندری بدون پیشینه تاریخی نه چندان روشن توانست به اصلی ترین مرکز تبادل تجاری ایران در خلیج فارس تبدیل گردد. پاسخ به این سیوال را  باید در دو دسته دلایل درونی (امنیت نسبی، تشویق تجارت توسط حاکم بوشهر و نزدیکی بوشهر به شیراز) و برونی (تلاش نادرشاه برای ایجاد بندری تجاری برای رقابت با بصره، افول و ناامنی در بندرعباس، رقابت شیراز با لارستان و نیازهای بازار ایران به کالاهای پارچه یی) جستجو نمود. این مقاله درصدد است براساس شیوه کتابخانه یی مساله زمینه های افول بندر عباس و رشد بوشهر  در دوره افشاریه را مورد بررسی قرار دهد.

    کلید واژگان: بندرعباس, بوشهر, خلیج فارس, شیخ ناصر, نادرشاه
    Ahmad Bazmandegan Khamiri*

    Bushehr is one of Iran’s most important trading centers in the Persian Gulf prior to the developments in the new era, replacing Bandar Abbas following its decline. The main question is why could a port with no clear historical legacy be converted into Iran’s major trading center in the Persian Gulf? The answer to this question lies in two sets of reasons: internal reasons (relative security, promotion of trade by Bushehr’s governor, and being close to Shiraz) and external reasons (attempts made by Nader to create a trading port which can compete with Basra, decline of Bandar Abbas, competition between Shiraz and Larestan, and Iran’s market demands for textile). The present paper aims to examine this issue by investigating the reasons for the decline of Bandar Abbas and the rise of Bushehr.

    Keywords: Busher, Persian Gulf, Bandar Abbas, Shaykh Naser, Nadershah
  • احمد بازماندگان خمیری*

    فارس در طول تاریخ خود به عنوان حلقه اتصال خلیج فارس با مناطق داخلی ایران در داد و ستدهای تجاری ایفای نقش کرده است. این نقش در دوره افشاریه به دلیل افول اقتصاد و تجارت در  ایران و تغییرات بنیادی در مناسبات تجارت جهانی از اهمیت دو چندانی برخوردار می گردد. مسیله اصلی این مقاله چرایی و چگونگی تجارت فارس با نقاط برون مرزی و مناطق پیرامونی اش و جایگاه و اهمیت فارس در این چارچوب جدید است. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی براساس منابع کتابخانه یی و استناد به اسناد و داده های تجاری موجود می باشد.
    این پژوهش نشان می دهد که گرچه فارس در این دوره کارکرد تاریخی اش را تداوم می بخشد، اما نشانه های آشکاری را از تغییر جهت تجاری صادرات-واردات به وجه غالب واردات می توان دید.

  • احمد بازماندگان خمیری

    بعد از مرگ نادر در ایران خوانین محلی سر برآوردند و درصدد برآمدند تا برای خود دولت تشکیل دهند. نصیرخان لاری یکی از این افراد بود که برای خود قلمروی مستقلی در جنوب ایران در منطقه لارستان فارس بوجود آورد. هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی و چگونگی برآمدن نصیر خان و سرانجام او است. پژوهش حاضر نشان می دهد که نصیرخان از خلاء حکومت مرکزی سود جست و با استفاده از موقعیت اقتصادی لار و رقابت مدعیان سلطنت در ایران، درصدد احیای حکومت لارستان بزرگ بود. هرچند در ابتدا او موفقیت هایی کسب کرد، اما حضور کریم خان و مخالفت خوانین محلی گرمسیر سبب گردید که او در دستیابی به اهدافش با مشکلاتی مواجه گردد. با این حال قدرت و حضور مستمر نصیرخان در عرصه سیاسی فارس یکی از دلشمغولی های کریم خان و رقبایش بود و سرانجام برای مقابله با وی نقشه ترور او را اجرا کردند.

    کلید واژگان: نصیرخان, لار, فارس, کریم خان, گرمسیر, بندر عباس
  • احمد بازماندگان خمیری

    با تشکیل دولت صفوی در ایران و ورود آن کشور به دایره مناسبات گسترده با قدرتهای بزرگ آن روزگار،بحث روابط خارجی و چگونگی آن به یکی از مسایل اصلی سیاست آن تبدیل گردید. این مقاله درصدد ارایه توصیفی از آداب و تشریفات دیپلماتیک در دربار صفوی می باشد و نیز پاسخ به این سیوال که در آن دربار تصمیمات مربوط به مسایل خارجی برچه اساسی اتخاذ می شد. این تحقیق نشان می دهد که هرچند بیشتر سفارتهای آن دوره بر جنبه های سیاسی- اقتصادی تاکید د اشتند؛اما دولت صفوی از آنها به عنوان وسیله یی برای نشان دادن شکوه و جلال خود استفاده می کرد.در خصوص تعیین خط مشی سیاست خارجی اگرچه به ظاهر شاه تصمیم گیرنده اصلی بود؛اما تصمیماتی که گرفته می شد براساس خرد جمعی بود که در مجلس مشورتی ریوس آن تعیین می گردید.

    کلید واژگان: صفویه, سفیر, سفارت, وقایع نویس
  • A. Bazmandegan Khamiri
    Iran-Oman relationship is of those issues to which less attention has been paid. Oman was a part of Iranian Kingdom long ago. Oman managed to separate from the kingdom during the Saffavid Dynasty. After Zand Dynasty the separation changed into a political-tradecompetition in the Persian Gulf.Renting Bandar Abbas Customs House was the most important issueduring Qajar Dynasty. Most Iranian and foreign writers have wronglygeneralized it as a political rent of southern regions. This article tries to study theRelationship between Iran and oman during Zand and Qajar Dynasties.
  • حاکمان بندر عباسی در دوره صفویه
    احمد بازماندگان خمیری
    در دوره صفویه با آغاز رشد بندر عباسی شاهد استقرار دیوان سالاری در آن هستیم. از آن جایی که در این دوره بندر عباسی مهمترین بندر ایران بود دولت صفویه سعی زیادی داشت تا اداره آن را به طور مستقیم زیر نظارت خود داشته باشد. ...
    کلید واژگان: تاریخ صفویه, حاکمان بندر عباسی, لار
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال