به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جواد نیستانی

  • سهیلا غنیان، جواد نیستانی*، حمیدرضا شعیری، عیسی متقی زاده

    یتمیز شکل وبنیه شواهد القبور فی العصر الإسلامی بتنوع کبیر متاثرا بالعوامل المناخیه والتاریخیه والثقافیه. تنقسم شواهد القبور إلی ثلاث مجموعات رئیسیه: وهی مرتفعه وافقیه ومختلطه. تعتبر شواهد القبور الصندوقیه ایضا من انواع شواهد القبور الافقیه، والتی تکون لها انواع مختلفه. وعدم وجود تصنیف دقیق لهذا النوع من شواهد القبور ادی إلی حدوث تشتت فی تسمیه الاعمال بین الباحثین. حاولنا فی هذا المقال ان نجری مقارنه، بین شکل ومحتوی شواهد القبور الصندوقیه وبین شواهد القبور الخشبیه، ذلک من خلال استخدام المنهج النظری لدراسات التاریخ الثقافی ومنهج البحث المقارن الذی یعد احد الاسالیب الشائعه فی دراسه الاعمال الثقافیه. ووضعنا هذا الافتراض نصب اعیننا ان شواهد القبور الصدریه متاثره جدا بالصنادیق الخشبیه من حیث الشکل والمضمون. وبالإضافه إلی ذلک، توصلنا من خلال دراسه الرسوم، إلی العناصر المشترکه والمختلفه فی شکل وبنیه محتوی صنادیق القبور الخشبیه، ما مکننا من تقدیم تصنیف تفصیلی لشواهد القبور فتهدف هذه الدراسه  إلی تحدید الجوانب المشترکه والمختلفه لبنیه الشکل والمحتوی فی الاعمال المذکوره وتفسیرها ایضا، مما یمکن ان یفتح الابواب امام العدید من الابحاث فی هذا المجال.

    کلید واژگان: شواهد القبور الصندوقیه, شواهد القبور الخشبیه, شواهد القبور الافقیه, دراسه مقارنه
    Soheila Ghanian, Javad Neystani*, Hamidreza Shairi, Issa Mottaghizadeh

    The structure of the form and content of the gravestones of the Islamic era are significantly influenced by climatic, historical and cultural factors. The gravestones are divided into three main groups, raised, horizontal and combined. Box-shaped tombstones are also one of the species of horizontal gravestones that have different types. The lack of typology and accurate classification of this type of tombstone has caused turbulence in naming works among researchers. In addition, by studying the style of the common and different elements in the structure of the shape and content of the wooden cenotaphs, a precise typology of the tombstones can be presented. Identifying and explaining the common and different aspects of the structure of the form and content in the works mentioned and describing them can be a source for many studies in this field and reduce conflicting ideas among researchers.

    Keywords: Box-Shaped Tombstone, Wooden Cenotaphs, Horizontal Tombstone, Comparative Studies
  • میثم شهسواری*، سید مهدی موسوی کوهپر، علیرضا هژبری نوبری، جواد نیستانی

    روحانیان زرتشتی یکی از مهم ترین نهادها و طبقات دوران ساسانی بودند که تقریبا برای خود حق مداخله در تمامی شئون زندگانی مردم را از پایین ترین سطوح تا عالی ترین سطوح این جامعه قائل بودند. باوجوداین به درستی شناخته نشده اند و مجهولات بسیاری درباره آنها وجود دارد. درمقاله پیش رو که اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و روش پژوهش آن توصیفی-تحلیلی است، در دو بخش در جهت روشن ساختن گوشه هایی از وضعیت این طبقه مهم به پژوهش پرداخته شده است. در بخش نخست این باور به چالش کشیده شده است که رییس طبقه موبدان زرتشتی حق عزل شاهان را دارا بوده و در مسئله تعیین شاه تایید نهایی با او بود و در بخش دوم با نگاهی به چگونگی ارتباط میان روحانیان زرتشتی و مبلغان روبه افزایش مسیحی نشان داده شده که عملا دین زرتشتی که دین رسمی شاهنشاهی هم بود بازیچه دست سیاست و سیاستمداران دوران ساسانی بوده است و روحانیان و به ویژه رییس و بزرگ آنها گاه برخلاف مصالح مذهبی برای حفظ منافع طبقه ممتاز جامعه، که خود هم جزوی از آن بود، از دغدغه های مذهبی و دینی صرف نظر می کرد.

    کلید واژگان: نظام سیاسی دوران ساسانی, طبقه روحانیت زرتشتی, رییس طبقه روحانیت زرتشتی, بزرگان, انجمن های بزرگان
    Meysam Shahsavari *, Seyyed Mehdi Mosavi Kohpar, Alireza Hejebri Nobari, Javad Neyestani

    The Zoroastrian clergy class was one of the most important institutions and classes of the Sasanian era, with clerics being considered themselves the right to intervene in all aspects of people’s lives, from the lowest  to the highest levels of the society. Despite this, they are not well-known enough in the pages of history and we don’t know much about them. This article is based on library documents and the research method applied in the course of study is descriptive-analytical. The paper is in two parts in order to clarify the situation of some of the important existing classes. The first part challenges the belief that the head of the Zoroastrian clergy had the right to depose kings or for that matter had the final authority in approving the credential of the new heir to the throne. The second part, looking at the relationship between Zoroastrian clergies and the growing number of Christian missionaries, shows that the Zoroastrian religion - which was also the official religion of the empire - were toys in the hamds of politicians in the Sasanian era. Meanwhile, the clerics and especially their head sometimes gave up on religious  concerns in order to protect the interests of the privileged class of the society, of which he was a part.

    Keywords: The Political System Of The Sassanin, Zoroastrian Clergy Class, Head Of The Zoroastrian Clergy Class, Elders, Associations Of Elders
  • نیر حاجی طاهر، سعید امیرحاجلو*، جواد نیستانی

    تبعیت از شرایط اقلیمی و جغرافیایی در طراحی معماری به سازگاری انسان در محیط یاری می رساند و معماری مسکونی همواره تابع ویژگی های جغرافیایی بوده است. در خانه های تاریخی نیز تدابیری برای طراحی معماری هم ساز با اقلیم و جغرافیا اندیشیده شده است. در شهرستان آشتیان بناهای مسکونی ارزشمندی از عهد قاجاریه برجای مانده که سهم ناچیزی در پژوهش های باستان شناختی داشته اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر اقلیم و جغرافیا بر خانه های قاجاری آشتیان و تبیین راهکارهای مقابله با اثرات سوء و بهره مندی از تاثیرات سودمند آب وهوایی و جغرافیایی است. پژوهش بر پایه این پرسش ها به انجام رسیده که، اقلیم و متغیرهای جغرافیایی چه تاثیری بر مکان گزینی و چیدمان خانه های قاجاری در فضای شهری آشتیان داشته است؟ نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه های قاجاری آشتیان از چه عوامل اقلیمی و جغرافیایی تاثیر پذیرفته است؟ فرضیه ها این است که، توپوگرافی ناحیه آشتیان، مسیل ها و نوع خاک در مکان گزینی خانه ها نقش داشته و نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه ها از عوامل اقلیمی، مانند: باد، زاویه و میزان تابش نور خورشید تاثیر پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و اسنادی است و ضمن بهره گیری از نرم افزارهای ArcGIS, Google Earth, WRPLOT, AutoCAD و SPSS، پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. برپایه نتایج، معماران با درنظر گرفتن زاویه تابش خورشید، باد، دما و رطوبت، دست به ساخت بناها زده اند. آن ها، به نوع و رنگ مصالح، اندازه بازشوها و حیاط، اندازه و جهت قرارگیری اتاق ها توجه داشته اند و معماری هم ساز با اقلیم را ایجاد کرده اند؛ هم چنین برپایه مدل های نرم افزار طراحی گلباد WRPLOT، باد غالب منطقه در جهت های شرقی-غربی و غربی-شرقی شناسایی و تاثیر آن بر معماری تایید شد. نتایج آزمون های هم بستگی کرامر و فی در SPSS نیز بیانگر هم بستگی «نوع زمین با طبقه اجتماعی ساکنان خانه ها»، «نوع زمین و خاک با وجود آب انبار» و «بیشینه سرعت باد با تعداد طبقات» است.

    کلید واژگان: بناهای قاجار, معماری هم ساز با اقلیم, عوامل جغرافیایی, معماری مسکونی, آشتیان
    Nayyer Hajitaher, Saeed Amirhajloo*, Javad Neyestani

    Residential architecture as a living space for family members has been influenced by climatic and geographical conditions. Accordingly, some methods for designing climate-responsive architecture can be seen in historic houses of Iran, such as Ashtian. Therefore, this research aims to identify the influence of climate and geography on Qajarid residential architecture in Ashtian and to elucidate the strategies and measures employed by architects to mitigate negative effects and increase beneficial climatic and geographical influences. Questions are: What is the effect of climate and geographical features on the location and spatial distribution of Qajarid houses in the Ashtian? How did climatic and geographical factors affect the plan, form, and architectural features of Qajarid houses in Ashtian? Two hypotheses are: the topography of Ashtian, watercourses, and soil type have played a role in locating houses. Furthermore, the plan, form, and architectural features of the houses were influenced by climatic factors such as wind, angle and amount of sunlight, and temperature. ArcGIS, Google Earth, WRPLOT design software, AutoCAD, and SPSS software were used for data analysis. Based on the results, the architects were started the construction of the building by considering climatic factors such as sunlight angle, prevailing wind, temperature, and humidity. They have paid attention to the type and color of materials, size of windows and doors and courtyards, and size and location of rooms. Also, based on the models obtained from WRPLOT software, the dominant wind of the region in two directions east-west and west-east was identified and its effect on architecture was explained. The results of the analysis in SPSS also show the correlation between “type of land and social class of people”, “type of land and soil with reservoirs”, and “maximum wind speed and the number of floors”.

    Keywords: Qajar Monuments, Climate-Responsive Architecture, Residential Architecture, Ashtian
  • زینب اکبری، جواد نیستانی*، علیرضا هژبری نوبری، محمدرضا نصیری

    ساخت انواع گنبدها در دوران اسلامی، به ویژه در دوره های تیموری و صفوی به نهایت کمال رسید. گنبدهای شلجمی شکل، از نمونه های قابل تامل در فرهنگ معماری آسیای مرکزی و ایران است که در اوایل قرن 9ه‍.ق./ 15م. و هم زمان با دوره تیموری رواج یافت. در این شکل جدید، در محل پیوستن پوسته بیرونی گنبد به ساقه، بیرون زدگی مختصری ایجاد شده که سبب تغییر در شکل ظاهری و جزییات سازه ای شده است. پرسش مطرح این است که، دلایل ایجاد این تغییرات در نمای ظاهری و نیز عناصر سازه ای دخیل بین دو پوسته، پس از شکل گیری اولیه این گنبدها در آسیای مرکزی و سپس سیر تکامل آن ها در ایران چگونه است؟ پژوهش حاضر با هدف دست یابی به جنبه های پنهان در سیر تحول گنبدهای شلجمی شکل و با تکیه بر مستندات تاریخی و باستان شناسی و پاسخ به چرایی و علل تحولات ایجاد شده در آن ها طی 4 قرن در حوزه ایران فرهنگی به نگارش درآمده است. افزون بر این، بازنمایی اندیشه ها و باورهای حامیان و معماران پدیدآورنده این گنبدها با مطالعه تحولات انجام گرفته در این آثار موردتوجه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و مطالعه گنبدهای منتخب نیز مبتنی بر فعالیت های میدانی، تحقیق در منابع و اسناد کتابخانه ای است. فرآیند تغییر شکل ظاهری گنبدها، شامل حذف خیاره بیرونی، تعدیل در ارتفاع ساقه و ایجاد انحنای بیشتر در محل پیوستن پوسته بیرونی به گریو است. این پژوهش، در پیوند با تغییرات سازه ای ایجاد شده برای بهبود مقاومت و استحکام گنبدها، از ساخت باریکه طاق ها برروی پوسته درونی و انتقال وزن دیوارهای خشخاشی به قسمت های زیرین و پایه های گنبدخانه، تغییر در تعداد و تناسبات خشخاشی ها برای جلوگیری از خرابی گنبد، به ویژه در بخش آوگون به هنگام زلزله و نیز شکل و ترتیب قرارگیری کلاف های چوبی برای افزایش انعطاف پذیری آن در برابر تکان های لرزشی، سخن گفته است.

    کلید واژگان: گنبد شلجمی, آوگون, باریکه طاق, خشخاشی, کلاف های چوبی, دوره تیموری- صفوی, معماری آسیای مرکزی, معماری ایران
    Zeinab Akbari, Javad Neyestani*, Alireza Hejebri Nobari, MohammadReza Nasiri

    Bulbous domes are among discontinuous double-shell domes and were built in Iran in the early nineth century A.H. Previous domes were shaped pointed and there was no bulge coming out beyond their base diameters. But in the Timurid period, dome profile was changed so that it began a return below the base of the arch, producing thereby a slight bulge. The main question is that what are the reasons for the changes in the appearance and structural elements between two shells after the initial formation of these domes in Central Asia and then their evolution in Iran. This research is written with the aim of finding the hidden aspects in the development of bulbous domes based on both historical documents, and architectural remains, and also examines the reasons of the changes created in these kinds of domes during four centuries in the context of cultural Iran. This study has a descriptive-analytical approach for exploring case studies, which are selected based on primary and secondary sources and also field research. The appearance changes of bulbous domes include removing flutes from the outer shell, adjusting the height of the drum and creating more bulge at the place where the outer shell joins the drum. In this article, the structural changes to improve the strength of the domes, the change in the number and proportions of the stiffeners to prevent the damage of the dome, as well as the shape and arrangement of the wooden struts to increase domes flexibility against seismic shocks, have been examined.

    Keywords: Bulbous dome, narrow ribs, stiffeners, wooden struts, Timurid-Safavid architecture
  • فاطمه قلی زاده*، حسن کریمیان، جواد نیستانی
    مهاجرت سادات علوی به ایالات تبرستان و دیلمستان بر اثر فشار خلفای عباسی و سپس قیام یحیی بن عبدالله در دیلم سبب گسترش تشیع زیدی در این مناطق شد. علویان زیدی مذهب با استفاده از انزوای جغرافیایی ولایات مزبور از سرزمین های خلافت اسلامی و جلب حمایت اسپهبدان و مردم محلی موفق به تشکیل اولین حکومت شیعی شدند. حسن بن زید به عنوان سردمدار این حکومت جدید پس از پیروزی در آمل استقرار یافت. آمل، ساری، جرجان به ضمیمه گیلان و دیلم، جزو مناطقی بود که حدود 20 سال از طرف علویان اداره شد. حکومت علویان، نخستین حکومتی بود که در شرق خلافت اسلامی به دور از تایید خلفای عباسی تشکیل شد. حسن بن زید مذهب شیعه زیدی را به عنوان مذهب رسمی حکومت خود اعلام کرد و بدین گونه قلمرو علویان در تبرستان به مرکزی تبدیل شد که مدعی خلافت عباسیان بود. یکی از ابزاری که علویان برای مشروع نشان دادن حکومت خود از آن استفاده می کردند سکه ها بودند. از آنجایی که مسکوکات فلزی از قابل استنادترین شواهد باستان شناسی هستند، در پژوهش حاضر تلاش گشته تا با بهره گیری از آنها به این پرسش پاسخ گفته شود که مضامین مورد استفاده علویان بر روی سکه ها چه تفاوتی با شعایر منقور بر سکه های استاندارد عباسیان داشته و ضرب آیات و احادیث جدید با چه هدفی صورت گرفته است؟ نتیجه مطالعات بر روی سکه ها در کنار منابع تاریخی روشن ساخت که علویان تبرستان عامدانه و با هدف اثبات مشروعیت سیاسی و مذهبی خویش، سکه هایی متضمن آیاتی از قرآن کریم که در باب جایگاه اهل بیت و جهاد در مقابل دستگاه خلافت عباسیان قابلیت تفسیر داشتند، ضرب می کردند. بدین ترتیب، علیرغم آنکه سکه های علویان طرحی مشابه مسکوکات عباسیان دارند، لیکن از نظر مضامین کاملا متمایز و با هدف انتقال مفاهیمی چون حمایت از اهل بیت پیامبر، تبلیغ تشیع و مقابله با دستگاه خلافت عباسیان ضرب می گشتند.
    کلید واژگان: علویان, تشیع زیدی, سکه, شعائر اسلامی, جنبش های دینی
    Fatemeh Gholizadeh *, Hasan Karimian, Javad Neyestani
    The migration of Alid’s Sadat to Tabaristan and Daylam that was the result of pressure of the Abbasid caliphs, along with the subsequent uprising of Yahya bin Abdullah in Daylam led to the spread of Zaydi Shia in northern Iran. Taking advantage of the geographical isolation of these provinces and their distance from the central states, Alids succeeded in forming the first Shi’ite state of the Islamic caliphate without the permission of the Abbasids by attracting the support of the Ispahbads and local people. Hassan ibn Zayd became the leader of this new government, i.e. the Alids of Tabaristan, after the victory in Amol. Amol, Sari and Gorgan, along with the Daylam, were among the areas ruled by the Alids for about 20 years. Hassan ibn Zayd declared the Zaydi Shiite as the official religion of his government. One of the tools used by the Alids to legitimize their rule was their coins. Since coins are amongst the most authentic and significant archaeological evidences, this study has attempted to answer the question of how the Alid themes used on the coins differed from those used on the standard coins of the Abbasids and how the new verses were multiplied? The studying of the coins and historical sources indicates that the Alid of the Tabaristan with the aim of proving their political and religious legitimacy, deliberately minted coins containing verses of the Holy Quran, which were capable of interpreting the position of the Ahl al-Bayt and Jihad against the Abbasid caliphate. Thus, despite the fact that the Alid coins were quite similar in design to the Abbasid coinages, they were quite distinct as they conveyed such concepts as the support of the Prophet's Ahl al-Bayt, Shiite propaganda, and the opposition to the Abbasid caliphate.
    Keywords: Alids, Zaydi Shia, coin, Islamic Themes, Religious movements
  • رضا نظری ارشد*، حسن کریمیان، محمدحسن طالبیان، جواد نیستانی

    با وجود اهمیت، جایگاه و نقش والای شهر همدان در تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در عصر قاجار، مطالعات هدفمندی که سازمان فضایی و ساختار اجتماعی این شهر را در آن دوره مشخص کند به انجام نرسیده و پرسش های فراوانی درخصوص چگونگی تحولات بافت تاریخی آن بی پاسخ باقی مانده است. پژوهش حاضر در پی آن است که با اتکاء به منابع مکتوب، آثار معماری و شواهد باستان شناسانه به پرسش هایی درخصوص تحول و توسعه ساختار فضایی شهر همدان در عهد قاجار پاسخ گوید. در نیل به این هدف، تلاش شده ضمن بهره برداری از کلیه منابع مکتوب مرتبط با این شهر در دوره مذکور تحولات بافت شهری و ویژگی های ساختاری فضاهای آن مشخص و عوامل اثرگذار بر رشد و توسعه شهر در این دوران مشخص شود. دستاورد این پژوهش، روشن ساخت که همدان به واسطه پیشینه کهن، موقعیت خاص جغرافیایی، بهره مندی از قابلیت های زیست محیطی مناسب ازقبیل منابع آب فراوان و نیز به دلیل قرارگیری در مسیر راه های مهم تجاری-زیارتی در دوره قاجار، ازجمله شهرهایی بوده که اهمیت و جایگاه اجتماعی و اقتصادی شایسته ای کسب کرده و جمعیت بالنسبه زیادی را در خود جای داده و توجه گروه های مختلف اجتماعی، به ویژه بازرگانان را به خود جلب کرده است؛ بدین ترتیب شرایط مناسبی جهت احداث و پیدایی آثار و یادمان های متعدد معماری با کارکردهای مختلف (تاسیسات دفاعی، محله های مسکونی، میادین و میدانچه ها، بازار و کاروان سراها، مساجد، مدارس، حمام ها، کلیساها و...) به وجود آمده و فضای شهری، به ویژه به جوانب جنوب و جنوب شرق توسعه و گسترش چشمگیر یافته است.

    کلید واژگان: شهرهای عصر قاجار, بافت تاریخی همدان, ساختار فضایی, منابع مکتوب
    Reza Nazari Arshad*, Hasan Karimian, Mohamadhasan Talebian, Javad Neyestani

    Despite the importance, position and high role of the city of Hamadan in the political, economic, social and cultural developments of Iran during the Qajar era, targeted studies that determine the spatial organization and social structure of this city during that period have not been carried out, and there are many questions regarding the nature of the changes in the context. Its history remains unanswered. The current research seeks to answer questions about the transformation and development of the spatial structure of Hamedan city during the Qajar era by relying on written sources, architectural works and archaeological evidence. In order to achieve this goal, while using all the written sources related to this city in the mentioned period, the changes of the urban context and the structural characteristics of its spaces were determined and the factors affecting the growth and development of the city were determined during this period. The result of the research made it clear that due to its ancient background, special geographical location, benefiting from suitable environmental capabilities such as abundant water resources, and also due to its location on the path of important trade-pilgrimage routes in the Qajar period, Hamedan was one of the cities with social and economic importance and status. It has gained merit and accommodates a relatively large population and has attracted the attention of various social groups, especially merchants. Thus, suitable conditions have been created for the construction and discovery of numerous architectural works and monuments with different functions (defense facilities, residential neighborhoods, squares and plazas, markets and caravanserais, mosques, schools, baths, churches, etc.) and the urban space, especially in aspects The south and southeast have developed and expanded significantly.

    Keywords: Iranian Cities, Qajar Era Cities, Historical Context of Hamadan, Spatial Structure, Written Sources
  • میثم شهسواری*، سید مهدی موسوی کوهپر، جواد نیستانی

    تاکنون درباره روحانیان، سلسله مراتب، نقش و جایگاه آن ها در دوران ساسانی پژوهش های بسیاری صورت گرفته و از رهگذر این پژوهش ها اطلاعات معتنابه اگرنه زیادی در دست است. عمده این آگاهی ها از شواهد متنی اعم از کتیبه ها و کتاب های دینی و غیردینی به دست آمده است. تنها شواهد باستان شناختی مربوط به این قشر مهم از جامعه این دوره مهرها، اثر مهرها و نیز نقش برجسته های کرتیر هستند. نقش های کرتیر به دلیل غلبه وجه فردی آن ها کمک چندانی به درک ما از نقش و جایگاه این طبقه در دوران ساسانی نمی کنند، اما گروه دوم یعنی مهرها و اثر مهرهای کشف شده متعلق به دوره ساسانی منبعی دست اول برای مطالعه این قشر مهم و تاثیرگذار به شمار می روند. با این که بسیاری از این مهرها به ویژه مهرهای کشف شده در تخت سلیمان از سوی پژوهشگران به عنوان مهرهای مغان معرفی و پذیرفته شده اند اما تنها بخش اندکی از آن ها بر اساس کتیبه به این قشر تعلق دارند. به این معنی که تنها بخش اندکی از آن ها مشخصا عبارت مغ یا موبد روی آن ها نوشته شده است. در پژوهش حاضر نیز همین مهرها مورد مطالعه قرار گرفته اند و در واقع از میان تمام مهرهای منتسب به مغان گزیده شده اند. نقوش روی این مهرها بسیار متنوع اند و تقریبا شامل تمام نقش مایه های روی مهرهای دوره ساسانی اعم از انسانی، حیوانی، گیاهی، نمادین و مونوگرام می شوند. این پژوهش با رویکرد آیکونوگرافی، تنها به نقوش حیوانی ترسیم شده بر این مهرها پرداخته است. به این منظور پس از گردآوری نقوش مورد نظر از گزارش های متعدد که عموما به صورت کاتالوگ و در معرفی مهرها هستند و ارایه توصیف مختصری به تحلیل آن ها بر اساس متون زرتشتی پرداخته شد. این مقاله به این نتیجه کلی رسیده است که در مهرنگاری، نقوش انحصاری و ویژه مغان وجود ندارد و این قشر پیرو همان سلیقه و ذایقه و زیبایی شناسی عمومی بوده اند.

    کلید واژگان: مغان, مهرهای دوره ساسانی, دوره ساسانی, آیکونوگرافی, باستان شناسی
    Meysa Shahsavari *, Seyed Mehdi Mosavi Kohpar, Javad Neyestani

    So far, many researches have been done about clergy, their hierarchy, role and position in the Sassanid era and there is considerable information about them. Most of this awareness comes from textual evidence, including religious and non-religious books. The only archaeological evidence related to this important stratum of the society of this period is the seals, the seals impression and also the reliefs of Kartir. The reliefs of Kartir, due to their predominance of individuality, do not help us much in understanding the role and position of this class in the Sassanid period, but the second group, the seals and, seals impression discovered belonging to the Sassanid period, is a first-hand source for studying this important and influential group. Although many of these seals, in particular the seals that were discovered on the Takht-e Soleyman, were introduced by scholars as Magi seals, only a small part of them are based on inscriptions into this stratum. This means that only a small part of them clearly have the phrase magician or priest. In the present study, this seals have been studied and in fact, they have been selected from all the seals attributed to Magies. The motifs on these seals are very diverse and include almost all the motifs on the seals of the Sassanid period, including human, animal, plant, symbolic and monogram. In this study, with the iconographic approach, only animal motifs depicted on Magi's inscriptions are inscribed. For this purpose, after collecting the desired designs from various reports - which are generally in the form of catalogs and introducing seals - and providing a brief description, they were analyzed based on Zoroastrian texts. This article has reached the general conclusion that there are no exclusive and special motifs of Moghan in painting, and this group has followed the same taste and general aesthetics

    Keywords: Magies, Glyptic of Sasanian period, Sasanian period, Iconography, Archaeology
  • مهدی تاتاری، جواد نیستانی*

    بیان مسئله:

    کتیبه های کوفی در معماری اسلامی از شاهکارهای جهان اسلام و ایران به شمار می آیند. اگرچه برخی از کاروانسراهای خراسان رضوی از نظر تزیینات و معماری جزو بناهای فاخر محسوب می شوند، اما قدمت بعضی از این بناها چندان مورد واکاوی قرار نگرفته اند. کتیبه های بناها معمولا یکی از شاخص ترین عناصر معماری است که از زوایای مختلف یک محقق را رهنمون می شود. بنابراین لازم دانسته شد کتیبه های مورد مطالعه از جمله از نظر نگارش، اهداف و انواع خطوط مورد بررسی قرار گیرد و تاثیر آن ها بر هویت بناهای مورد مطالعه مشخص شود.

    هدف پژوهش: 

    در این مقاله سعی شده است کتیبه ها به صورت مقایسه تطبیقی بررسی و کتیبه های خوانده نشده را قرایت و خوانش نادرست برخی از کتیبه ها را اصلاح نماییم. بر همین اساس نگارندگان با رویکردی انتقادی نسبت به قرایت کتیبه ها و با بهره گیری از متون و اسناد باقی مانده تلاش کردند تا در بازآفرینی کتیبه های رباط ماهی و تعیین قدمت برخی از بناها پیشنهاداتی ارایه دهند.

    روش پژوهش: 

    پژوهش حاضر با روش های پیمایشی و تاریخی تدوین شد؛ ابتدا آثار کتیبه ها با بررسی های پیمایشی داده ها ثبت و ضبط شد. سپس در رویکرد تاریخی با کار کتابخانه ای، بررسی منابع دست اول، اسناد و مدارک عکاسان گذشته و سپس با تحلیل و طبقه بندی داده ها تلاش شد وقایع گذشته، به طور دقیق شناسایی تا هویت تاریخی، سیاسی، اقتصادی این بناها روشن تر شوند.

    نتیجه گیری: 

    در این جستار روشن شد ساختار نگارشی کتیبه های کوفی براساس خطوط کوفی اولیه بوده و از شیوه و تنوع متعددی برخوردار هستند. همچنین هنرمندان کتیبه ها در بیان پیام های خود از عنصر تزیین بهره گرفته اند. قرارگیری این کتیبه ها در فضاهای تعیین شده سنخیت و هماهنگی زیادی با بناهای خود دارند و از اهداف نگارش، بهره گیری مذهبی از آنهاست. در نهایت با قرایت صحیح و بازخوانی برخی از کتیبه ها، برای تاریخ گذاری کاروانسراهای زیارت، ماهی و شرف پیشنهاداتی ارایه شد.

    کلید واژگان: کتیبه کوفی, کاروانسرا, تزیینات, معماری اسلامی, خراسان رضوی
    Mehdi Tatari, Javad Neyestani *

    Problem statement:

     Kufic inscriptions of Islamic architecture are considered the ancient era masterpieces of Iran and the Islamic world. Some of the Caravanseries in Razavi Khorasan province are counted among superb monuments in terms of decorations and architecture. However, the antiquity of some of them has not yet been well analyzed. Monumental inscriptions are often the most outstanding architectural elements that can direct the researchers through their endeavors from various viewpoints. Therefore, we deemed it critical to review the inscriptions under the study in terms of the scripts, objectives, various calligraphy types, etc., and determine their impacts on the identity of the monuments of interest.

    Research objective

    This study tries to comparatively review the inscriptions, scan the obscure ones, and correct the erroneous scanning of some others. In this spirit, the authors focused their efforts on presenting advice on the recreation of the inscriptions found at Robat (a small fortification built along a frontier) Mahi excavation site. They determined some of the monuments’ ages through a critical approach toward inscriptions scanning by employing the surviving texts and shreds of evidence.

    Research method

    The present study was conducted through survey and archeological research methods. First, the inscriptions were recorded using the survey investigations. Then it was attempted to accurately identify the events of the past to further clarify the historical, political, and economic identities of the monuments under investigation through library research, verification of the firsthand resources, evidence gathered by the past photographers, and then through data analysis and classification, following the historical approach.

    Conclusion

    This study revealed that the writing structure of the Kufic inscriptions was based on the early Kufic scripts with diverse writing styles and that the artists have employed the decoration factor in conveying their message. The placement of the inscriptions in the predetermined spaces is in abundant congruity and harmony with their associated monuments. A reason for inscribing the scripts has been to serve religious purposes. Some advice was then made for age determination of Caravanseries of Ziarat, Mahi, and Sharaf sites after scanning and reading some of the inscriptions.

    Keywords: Kufic inscription, Caravanserai, Decorations, Islamic architecture, Razavi Khorasan Province
  • محمد مدهوشیان نژاد*، شهریار شکرپور، رضا افهمی، جواد نیستانی

    حکومت محلی مرعشیان (مرعشیه) که شیعه‌مذهب بودند از سال 760 الی 906 هجری قمری در خطه تبرستان (مازندران کنونی) حکمرانی کردند. در این دوره ساخت بقاع آرامگاهی سادات، امامزادگان و بزرگان مرعشی رونق می گیرد که اغلب آن‌ها دارای مصنوعات چوبی نظیر صندوق قبر چوبی به جای ضریح های فلزی امروزی بوده اند. در حال حاضر تعداد کثیری از این آثار به دلایل مختلفی از بین رفته و یا مورد سرقت قرارگرفته است، که ضرورت پرداختن به آن‌ها را دوچندان می نمایاند. این صندوق ها اغلب دارای تزیینات به همراه کتیبه هستند. به نظر نحوه تزیین و نقوش به کار گرفته‌شده بر روی آن‌ها به‌تناوب متفاوت از یکدیگر هستند. بر این مبنا پرسش اصلی تحقیق بدین گونه قابل‌طرح است که، چه سیر تحولی درزمینه تزیینات، ساخت و کتیبه نگاری بر روی صندوق قبور چوبی قرن 9 هجری قمری در مازندران مشاهده می شود؟ در این راستا هدف اصلی، بررسی روند تغییر و تحولات در ساخت صندوق قبور چوبی قرن 9 هجری قمری مازندران با تکیه‌بر مولفه‌هایی نظیر: تکنیک های تزیین، نوع قاب‌بندی، ترکیب بندی ها، نقوش و کتیبه ها است. بر مبنای دسترسی و تاریخ دار بودن صندوق قبر، تعداد 15 نمونه از شهرهای مختلف استان به عنوان جامعه آماری تحقیق، مدنظر است. نتیجتا، به نظر می رسد رواج مذهب تشیع توسط مرعشیان و پاسداشت آن‌ها از چهره های مذهبی و سیاسی در قالب ساخت برج مقبره را می توان از اصلی ترین دلایل تعدد صندوق قبرهای چوبی باشد. مجموعا در تمامی موارد بررسی‌شده از قبیل: ابعاد و فرم کلی، قاب بندی ها، ترکیب و نوع ترسیم نقوش گیاهی و هندسی، ساختار کتیبه ها همچنین مواردی تکنیکالی همچون روسازی، بافت زمینه و نقاشی روی چوب، شاهد یک سیر رو به رشد و صعودی هستیم به‌نوعی که در نمونه های متاخر آثار در تمامی موارد نجاران به بلوغ و کمال قابل‌توجهی در ساخت و تزیین صندوق قبور چوبی دست یافتند.

    کلید واژگان: صندوق قبر چوبی, مرعشیان, کنده کاری چوب, کتیبه های چوبی
    Mohamad Madhoushian *, Shahriyar Shokrpor, Reza Afhami, Javad Neyestani

    The Marashian government (Marashieh) had a Shia religion, they ruled from 760 to 906 AH in the Tabaristan region (now it is Mazandaran). During this period, the construction of mausoleums, shrines and elders of the Marashi government flourished. Unlike modern metal tombs most of them have wooden artifacts same as are in cenotaph mausoleum. These cenotaph mausoleums often have decorations with inscriptions. Fortunately, a number of them have been preserved due to the beliefs of Mazandaran region inhabitants, in accordance with the Shia religion. There is a need to say, that the Shiite religious rules of visiting tombs have caused the wooden artifacts preservation inside these buildings. Of course, another reason for the multiplicity of wooden cenotaph mausoleum is the abundance of wood as a raw material. Cenotaph mausoleums are often decorated with techniques such as gherh chini, wood carving with geometric and plant motifs, as well as inscriptions on them, the name of the builder, the date of construction and the financial patron. It seems that the use of these decorations on the Cenotaph mausoleum has been different, so that there are no similar technical and decorative examples. It seems that artists have imitated or imitated each other over the years by seeing each otherchr('39')s work, and in some of them, by adding individual creativity, has led to the emergence of new forms and decorative elements. Currently, many of these works have been destroyed or stolen for various reasons, which further highlights the need to address them. Based on this, the main question of the research can be posed in such a way that the 9th century AH wooden Cenotaph mausoleum in Mazandaran have undergone a transformation in the field of decorations and inscriptions. In this regard, the main goal is to study the process of change and developments in the construction of the 9th century AH wooden tomb in Mazandaran by relying on components such as: decorating techniques, framing type, composition, motifs and inscriptions. Based on the accessibility and historicity of the grave fund, 15 samples from different cities of the province are considered as the statistical population of the research. After explaining how the Marashian government emerged and describing the mausoleum construction motifs, and consequently the fund of wooden cenotaph mausoleum, each of the specimens is examined and all their characteristics are mentioned at the end of the table. As a result, it seems that the spread of the Shiite religion by the Marashians and the protection of religious and political figures in the form of the construction of the mausoleum tower can be one of the main reasons for the multiplicity of wooden cenotaph mausoleums. Collectively, in all cases studied, such as: general dimensions and form, framing, composition and type of drawing of plant and geometric patterns, structure of inscriptions, as well as technical items such as the shape of the engraving procedure, background texture and painting on wood we suppose that in the later examples of the works, in all cases, the carpenters achieved considerable maturity and perfection in the construction and decoration of the wooden Cenotaph mausoleum.

    Keywords: Wooden Grave Box, Marashian, Wood Carving, Wooden Inscriptions
  • نورالدین مهدی قائم پناه، علیرضا هژبری نوبری*، سید مهدی موسوی کوهپر، جواد نیستانی

    شناخت ما از فیودالیسم دوره ساسانی به عنوان نظامی سیاسی-اجتماعی که مبتنی بر زمین داران نسبتا بزرگ است، غالبا بر اساس مطالب موجود در نوشته های مورخین سده های نخست اسلامی ایجادشده و اطلاعات باستان شناسی در این زمینه بسیار کم رنگ است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا باهدف شناخت ساختار سیاسی-اجتماعی دشت درگز در دوره ساسانی و درک جایگاه محوطه باستانی بندیان در این نظام، از خلال نتایج و داده های به‌دست‌آمده از مطالعات باستان شناختی در دشت درگز، شواهدی از فیودالیسم ساسانی در منطقه شمال شرقی ایران را ارایه دهد. شیوه مورد استفاده در این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و از نظر روش میدانی و نحوه گردآوری داده ها نیز اسنادی و کتابخانه ای است. بر این اساس، برای دستیابی به هدف پژوهش، به تحلیل آثار به‌دست‌آمده از محوطه بندیان و مقایسه این محوطه با برخی از دیگر استقرارهای ساسانی در دشت درگز پرداخته شده است. با استناد به نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته، این پژوهش سه محوطه ساسانی دیگر در دشت درگز را به عنوان محوطه های هم رتبه با بندیان و محل استقرار فیودال های درجه دو دوره ساسانی (دهقانان) معرفی می نماید که دارای ویژگی های مشابهی هستند. اهم این ویژگی ها عبارت‌اند از: شواهد اداری محدود و نه چندان باکیفیت، عدم وجود استحکامات دفاعی، بالاتر بودن کیفیت و کمیت پراکنش مواد فرهنگی در سطح این محوطه ها و همچنین فرم و موقعیت فضایی این تپه ها به صورت مجموعه ای از آثار معماری یکپارچه و فشرده که به طور مستقل از بافت های تاریخی هم دوره و پیرامونی شان در میان هسته های کشاورزی منطقه قرارگرفته اند.

    کلید واژگان: بندیان, فئودالیسم, دهقانان, دوره ساسانی, دشت درگز
    Norodin Mehdi Ghaempanah, Alireza Hozhabri Nobari*, Seyed Mahdi Mousavi Kohpar, Javad Neyestani

    Our understanding of Sassanid feudalism, as a socio-political system which is based on relatively large landowners, have often been based on the writings of historians of the first centuries of Islam, and the archaeological data in this field have been very limited. This paper with purpose of recognition of socio-political system at Dargaz plain in the Sassanid era and understanding of the role of Bandian site in this system, attempts to provide some evidence about the Sassanid feudalism in the northeastern areas via the data obtained from archaeological field studies in the Dargaz plain. This paper is basic in terms of purpose, its methodology is based on field studies, and data collection method is documentary and literature-based. So to reach the purpose of this study, Bandian site and artifacts obtained from its excavations were analyzed and compared with some other Sassanid sites in the Dargaz plain. Accordingly, due to few and not so high-quality administrative evidence, lack of fortifications, higher quality and quantity of distribution of cultural materials in these sites, and the form and spatial location of these sites as a collection of integrated and compact architectural works that have been located among the agricultural nuclei independently from their surrounding historical contexts, this article presents three other Sassanid sites in Dargaz plain as parity sites to Bandian and the settlements of the second-class feudal lords of the Sassanid period (=Dehqān). 

    Keywords: Bandian, Feudalism, Dehqān, Sasanian Period, Dargaz Plain
  • Javad Neyestani *, Farshad rahimian

    The architecture under Mui’zzi and Khilji dynasties of the Delhi Sultanate was heavily influenced by the architecture of greater Khorasan. After investigating the appearance of arch and dome in the architecture of Mui'zzids and Khiljis and its possible connection with the political and social developments in the region, authors aim to find out what relation the Turkish sultans considered between Islam and their monumental architecture and why did they prefer Khorasani styles of building to native ones. The Muslim rulers’ behavior depended on two factors. The Persian cultural background and the mental confrontation with subaltern Indians. The first sultans of Delhi, despite nomadic Central Asian origin, had an opportunity to grow up among upper class members of Khorasani society. Collaborating of Persian-born statesmen also influenced their worldview. Therefore, popularity of Khorasani style in the Islamic architecture of India is just part of a bigger picture, which is the Persian culture determined in the Muslim society. On the other hand, avoidance and distrust of ancient religious Indian culture among Muslim ruling elite, was serious obstacle for any constructive cultural dialogue between two sides and making native Indians participated in high level decision-makings. As a result, the Sultanate was always looked for skilled people outside its borders, especially Persian and of the consequences were weak influence of rich native styles in the Islamic architecture in this period. In the present study, the cultural-historical approach is applied by collecting data through library researches and descriptive-analytical methods.

    Keywords: Delhi, Islamic architecture of India, Mui’zzids, Khiljis, Ghurids
  • زینب اکبری، جواد نیستانی*، محمدرضا نصیری

    گنبدهای شلجمی شکل ازجمله گنبدهای دوپوسته گسسته به شمار می روند که از اواسط قرن نهم هجری قمری/ پانزدهم میلادی و هم زمان با دوره تیموری در ایران رواج می یابند. در این شکل از گنبدها، پوسته خارجی در زیر قاعده قوس از خط مستقیم منحرف می شود و بدین وسیله تولید شکم دادگی مختصری می کند که در اصطلاح معماری به آن، آوگون گفته می شود. گنبد شلجمی به عنوان بخشی از فرهنگ معماری ایرانی محسوب می شود و معماران این سرزمین این سازه پیچیده را به گونه ای شایسته تا به دوران معاصر مورداستفاده قرار داده اند. درنتیجه به نظر می رسد که این شکل از گنبد، نیازمند یک ارزیابی دقیق پیرامون طراحی، مکانیسم انتقال نیرو و ویژگی های عناصر سازه ای آن باشد. در این مقاله هدف اصلی، نشان دادن نقش آوگون به عنوان عنصری معمارانه در گنبدهای شلجمی شکل است که پیش ازاین، تنها کارکردی زیبایی شناسانه برای آن متصور بوده اند. در پژوهش حاضر، گنبد شلجمی شکل مسجد شاه مشهد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. این گنبد در نرم افزار Abaqus شبیه سازی گردید و سپس واکنش آن در برابر بارهای استاتیکی (بار وزن) و دینامیکی (بار زلزله) مورد آزمایش قرار گرفت. به منظور نشان دادن نقش آوگون، مقایسه ای میان این گنبد و گنبدی با تمام ویژگی های معمارانه مشابه، اما بدون آوگون، انجام گرفت. تحلیل موردنظر نشان داد که آوگون، تنها عنصری زیبایی شناسانه نبوده و رواج این شکل از گنبد دلیل سازه ای نیز داشته است. به این صورت که آوگون، از میزان فشاری که نیروی وزن به پایه های گنبدخانه وارد می کند می کاهد.

    کلید واژگان: گنبد شلجمی, آوگون, مسجد شاه, بار وزن, بار زلزله
    Zeinab Akbari, Javad Neyestani *, Mohammadreza Nasiri

    Bulbous domes are among discontinuous double-shell domes and has been developed in Iran since the middle of the 9th century AH/ the 15th century AD, concurrent with Timurid period. In this shape of domes, the dome profile was changed so that it began a return below the base of the arch, producing thereby a slight bulge that. The terminology for bulge in Iranian architecture is Avgun. Bulbous dome is considered as a part of Iranian architectural culture and the architects of this land have used this complex structure in a way that has been developing ever since its formation. It seems that this shape of dome requires a precise assessment in terms of design, mechanism of power transmission, and features of structural elements. The main purpose of this paper is to show the role of Avgun as an architectural structure in the bulbous domes, which supposed to have just an aesthetic function. In this study, the bulbous dome of Shah Mosque was simulated using Abaqus software. Then, its responses to the static and dynamic loads were tested. In order to show the Avgun role, this dome was compared with another dome, without Avgun, that possessed all similar architectural characteristics. The analysis revealed that Avgun is not just an aesthetic feature and that its prevalence had a structural reason too; So that Avgun reduces the amount of the dome's weight pressure on the dome chamber bases.

    Keywords: : bulbous dome, Avgun, Shah mosque, weight load, seismic load
  • جواد نیستانی، حمید قاسمی قاسموند *، مبینا مظفری

    با ظهور اسلام و تصرف ایران به دست اعراب در سده های نخستین اسلامی گرچه حکومت سیاسی ساسانیان دچار فروپاشی شد، اما فرهنگ و هنر این دوران که دارای بنیان استواری بود هرگز از بین نرفت. بلکه شالوده هنری قرار گرفت که در دوره اسلامی ایران به هنر اسلامی- ایرانی معرف است. دوران آل بویه به عنوان اولین حکومت ایرانی بعد از اسلام که هدف آن احیای فرهنگ و هنر ایران باستان بود بعد از تصرف اصفهان در سال 328 هجری رسما تاسیس شد. در این دوره هنر و معماری تحت تاثیر هنر ایران پیش از اسلام قرار داشت و برای تزیینات بناهای خود از تزیینات معماری این دوران بهره برده اند. در این مقاله سعی بر آن است تا تزیینات معماری آل بویه در اصفهان را مورد بررسی قرار داده و میزان تاثیرپذیری آن ها را از گچ بری های دوره ساسانی موردبررسی قرار دهیم. که درنتیجه آن مشخص شد که عمده تزیینات معماری این دوران در اصفهان الهام گرفته از تزیینات گچبری دوران ساسانی است و می توان یکی از علل آن را همان اندیشه احیای فرهنگ ایران در بین حاکمان این دوره دانست. همچنین از دیگر عوامل مهم در تزیینات این دوره نقوش هندسی و گیاهی هستند که به دلیل منع بکار بگیری تصویرسازی در بناها از آن ها بیشتر استفاده شده است.

    کلید واژگان: آل بویه, گچبری ساسانی, اصفهان, تزئینات
  • Mohsen Saadati, Javad Neyestani*, Alireza Hejebri Nobari

    Defensive fortifications in different regions of Iran have been an effective factor in the survival ‎of residential centers and commercial routes. An investigation on defensive structures will ‎provide useful information on this kind of architecture. The study of remains of castles in the ‎Rey region has provided an important context for archaeological research. In the present ‎study, the Seljuk fortifications (Rashkān fortress, Gabri and Kāsni Castles) are introduced and ‎recognized as inner city castles. It aims at identifying and studying the Seljuk fortifications of ‎Rey, identifying the function of inner city fortifications, and comparing them with other samples ‎in neighboring regions in terms of characteristics. The data were gathered through field and ‎documentary studies while an analytical-historical method was applied in the course of the ‎research. Important questions intended to be addressed were: 1. what has been the role of ‎Seljuk fortifications of Rey in security provision of the region? 2. In which categories can the ‎Seljuk fortifications of Rey be classified in terms of structural characteristics and architectural ‎classification? Among the Seljuk fortifications of Rey, Kohandez (e.g. Rashkān Fortress) had ‎functioned as the political headquarters, and in other inner city castles, larger circular towers ‎have been usually located in four angles and interspersed with subsidiary towers. These types of ‎defensive architecture indicate the progress in the urban construction and security provision. ‎

    Keywords: Castles, Rey, Seljuk, Rashkān Fortress, Gabri Castle, Kāsni Castle
  • یونس یوسف وند، جواد نیستانی*
    مسیرهای تاریخی ولایت «طرهان/طرحان» در جنوب غرب استان لرستان، از راه های برون منطقه ایپرتردد و مهم بود. از مهم ترین این مسیرها، محور ارتباطی کرمانشاه به خوزستان در دوره ساسانی و سده های آغازین اسلامی است که آثار معماری ارزشمندی در آن ساخته شده است.اهداف پژوهش حاضر، مطالعه قابلیت های ارتباطی منطقه طرهان و بررسی تاثیر جغرافیا، اقلیم و آب و هوای منطقه در چگونگی انتخاب مسیرها و تحلیل سازمان فضایی بناهای مرتبط با آن است. رویکرد تحقیق تاریخی-تحلیلی است و گردآوری یافته ها با مطالعه میدانی و جست وجو در منابع کتابخانه ای انجام شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت جغرافیایی و اقلیمی منطقه سبب شکل گیریدو مسیر بهاره و پاییزه در منطقه شده بود. این راه ارتباطی علاوه بر برقراری ارتباط خوزستان با مناطق شمال و شمال غرب ایران از طریق طرهان، نقش زیادی در برقراری امنیت ناحیه و پایداری استقرار های آن نیز داشته است. از دیگر نتایج این پژوهش، شناسایی بخش زیادی از جاده های سنگ فرش در مناطق کوهستانی، تعدادی قلعه -که به منظور حفاظت از راه ها و کاروان ها ساخته شده بودند-، ایستگاه های بین راهی با کارکرد خدماتی-رفاهی، آب انبار، کاروان سرا/ منزلگاه و همچنین کتیبه هایی از دوره اسلامی است که برای اولین بار در این پژوهش شناسایی و معرفی شده اند.
    کلید واژگان: طرهان, راه های ارتباطی, شواهد باستان شناختی, مسیرهای بهاره
    Younos Yousofvand, Javad Neistani *
    The historical roads of Tārhān district in the southwest of Lorestan province are the important and high-traffic inter-regional roads. One of its most important roads is the road between Susiana and Kermanshah that has been very significant in the Sassanid era and early Islamic centuries. Many architectural works such as bridges, caravansary, and castell and cobblestone roads have been remains in this district from Sassanid and early Islamic centuries which have not been studied carefully yet. The goal of this research is the study of the communication capabilities of Tārhān district through the identification of the archaeological evidence of this road and buildings alongside it. The research approach is Historical-analytical, and data are collected by field and library method. To achieve these goals, this road was surveyed from Saimare city to Holeilan valley. This survey was identified a large part of the paved roads in mountainous areas, bridges, caravansary, some castles to protect roads and caravans, buildings with service-welfare functions, reservoir, two urban settlements, and an inscription from the Islamic era. The research results show that geography and climate of the region have caused to establish two paths in this region; spring route and autumn route. Each of them was used in one part of the year. In addition to connecting Khuzestan to the north and northwest of Iran, this road has caused the safety and flourishing of its settlements.
    Keywords: Tarhān, Communication routes, Archaeological evidence, spring-route
  • سولماز رئوف، جواد نیستانی*، سیدمهدی موسوی کوهپر

    مناطق شرقی گیلان از جمله اولین مناطقی است که مذهب شیعه در آن رواج پیدا کرد. در تعدادی از بقعه های این مناطق، نقاشی دیواری بر روی گچ شامل شرح مصایب وارده بر امام حسین (ع) و اهل بیت او در روز عاشورا، معراج پیامبر همراه با براق در حال اهدای انگشتری به شیر (حق جانشینی به حضرت علی (ع))، حضرت علی (ع) در حال نبرد با اژدها، امام رضا (ع) به عنوان ضامن آهو، امام کاظم (ع) در زندان هارون و...موجود است. تاریخ های موجود در برخی از این آثار، حاکی از تعلق آنها به دوره قاجار است. اما به نظر می رسد پیدایش دیوارنگاره های بقاع مربوط به دوره صفوی و همزمان با اشاعه ی مذهب شیعه اثناعشری باشد.در پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش ها هستیم: دیوارنگاره های موجود در بقاع در راستای برآورده کردن کدام نیازهای جامعه شکل گرفته است؟ پراکنش بقاع دارای نقاشی در مناطق مختلف گیلان به چه صورت است؟ هدف از این تحقیق مشخص کردن جنبه های مختلف عقاید شیعه بر روی نقوش دیواری بقعه ها است.

    کلید واژگان: بقعه, گیلان, نقاشی دیواری, شیعه
    Solmaz Raof, Javad Neyestani*, SeyedMehdi Mousavi

    The eastern regions of Gilan are among the first areas where Shi'a religion was prevalent. In a number of religious monuments (boghe) of these areas, a painting on the plaster is available includes a description of the suffering of Imam Hussein (as) and his companions on Ashura day, the Mi'raj of Prophet with Donating a ring to a lion (the right of succession to Imam Ali (as)), Ali (as) is fighting the dragon, Imam Reza (AS) as the guarantor deer, Imam Kazim (AS) in the Harun Prison and....The dates available in some of these works indicate their belonging to the Qajar period. But it seems that the Appearance of the boghe wall paintings is related to the Safavid period and simultaneously with the spread of Shiite religion.In the present research, we seek to answer these questions: boghe wall paintings have been created to meet the needs of the community? What is the dispersion of boghe in different regions of Guilan? The purpose of this research is to identify the various aspects of Shi'a beliefs on the boghe wall paintings.

    Keywords: boghe, Guilan, wall painting, Shiite
  • داوود پاک باز، جواد نیستانی*، حسن کریمیان

    یکی از شهر هایی که جغرافیدانان و مورخان سده های اولیه و میانه ی اسلامی از آن یاد کرده اند و به توصیف آن پرداخته اند، شهر زیز است. زیز از شهر های کوره ی ارجان بود که در بخش شمال شرقی آن واقع شده بود. بر اساس متون تاریخی این شهر بر مسیر ارتباطی ارجان به اصفهان واقع شده بود و منبر و جامع داشت. هدف پژوهشی که نتایج آن در نوشتار حاضر ارائه گردید، تعیین موقعیت جغرافیایی و شناسایی محل دقیق شهر زیز است. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی انجام یافت، تلاش بر آن بود  تا با تحلیل مقایسه ای نتایج مطالعات میدانی و  داده های اسنادی (منابع مکتوب) به این پرسش پاسخ گفته شود که کدام محوطه یا محوطه های باستانی بقایای شهر  زیز را در خود جای داده است؟ نتایج به دست آمده از داده های میدانی و بررسی های باستان شناسی و واکاوی متون تاریخی، موقعیت جغرافیایی شهر زیز را در شهرستان کنونی بویراحمد، در ناحیه زیز با محوطه ی «زیز نسه» مطابقت می دهند.

    کلید واژگان: کوره ی ارجان, شهر زیز, بررسی های باستان شناسی, متون تاریخی, مکان یابی
    Daivid Pakbaz, Javad Neyestani *, Hasan Karimian

    Ziz is one of the important cities that Geographers and Historians have described it in the early centuries and Mid-Islamic period. Ziz was a city of the Arrajan Khore, which is located in the north-east of it. According to historical sources, it was located on the route of Arrajan to Esfahan and this city has pulpit and main (jamea) Mosque. This research is aimed to specify the exact geographical location of Ziz city. The authors of this paper applied descriptive–analytical approach and analysis of field study and documented data (literary sources) attempts to answers regarding question about ancient sites or site including the remains of ziz city? The results of field study and archaeological surveys and analysis of historical texts show that the geographical location of Ziz city is more likely the modern Boyerahmad city located in the Ziz area on the "Ziz Nesah" site.

    Keywords: Arrajan Khore, the Ziz City, Archaeological Surveys, Historical Texts, Early Centuries, Mid-Islamic Period
  • جواد نیستانی*، محسن سعادتی

    شهر باستانی ری نمادی از زندگی اجتماعی و فرهنگی ایران تا پیش از ورود مغولان به شمار می رود. شکوفایی اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی این شهر در دوران اسلامی سبب شد که در برخی منابع تاریخی از آن با نام های عروس شهرها، ام البلاد، و شیخ البلاد نام ببرند. کتاب ری: از زمان پیدایش تا حمله مغولان؛ ازمنظر مطالعات باستان شناسی و تاریخ نگارانه جدیدترین مطالعات باستان شناسی و تاریخ شهرنشینی ری باستان است. این کتاب به قلم روکو رانته و همکاری قدیر افروند را انتشارات بریل هلند در سال 2014 منتشر کرد. کتاب یادشده از ترکیب داده های باستان شناسی حاصل دو فصل کاوش و حفاری باستان شناسی طی سال های 2006 و 2007 در دژ رشکان ری و متون تاریخی اطلاعات ارزش مندی درخصوص باستان شناسی، تاریخ، و شهرسازی ری در دوران باستان در اختیار خواننده قرار می دهد، ولی همانند هر اثر علمی دیگری شامل کاستی هایی است که در مقاله پیش رو بدان ها پرداخته می شود.

    کلید واژگان: ری, روکو رانته, باستان شناسی, تاریخ نگارانه, شهرنشینی
  • سولماز رئوف، جواد نیستانی*، سید مهدی موسوی

    تعزیه، نمایشی برای بزرگداشت رشادت امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا و از مهم ترین آیین های مذهبی و کامل ترین گونه نمایش سنتی و مردمی ایران است. تعزیه از نظر لغوی به معنی اظهار همدردی، سوگواری و تسلیت است. شکل رسمی این سوگواری، برای نخستین بار در زمان آل بویه صورت گرفت و در حد فاصل زمانی قرن 11_13 ش عمومیت بیشتری یافت.  در استان گیلان، بقعه هایی است که بر دیوار بسیاری از آنها نقاشی هایی بر روی گچ با موضوع شرح مصائب وارده بر امام حسین (ع) و اصحاب ایشان در روز عاشورا و نیز نقوش دیگری چون فرشتگان، معراج پیامبر همراه براق و... باقی است. تمامی این نقوش با مضامینی که در تعزیه ها مطرح است مشترکند. علاوه بر این تعدادی از مضامین با آنچه در متون تاریخی آمده منطبق نیستند و تنها وجه اشتراک آنها با متون مربوط به تعزیه است. پرسش پژوهش حاضر بدین قرار است: بازتاب مراسم تعزیه در نقاشی های بقعه های منطقه چگونه است؟ عوامل اجتماعی حاکم بر دوره قاجار چه تاثیری در به وجود آمدن این نقوش داشته است؟ هدف از این تحقیق روشن ساختن میزان نمادهای تعزیه در نقاشی های بقعه های گیلان و شرایط اجتماعی حاکم در دوره قاجار است. رویکرد نظری این پژوهش، شمایل نگاری و شمایل شناسی بر اساس دیدگاه پانوفسکی است. با استفاده از این رویکرد، به تفسیر تصاویر موجود بر بقعه های گیلان و ارتباط آنها با یکدیگر می پردازیم. روش تحقیق بر مبنای گردآوری اطلاعات به صورت میدانی (مشاهده بقعه ها) و اسنادی (منابع کتابخانه ای) است.

    کلید واژگان: تعزیه, بقاع, نقاشی دیواری, عاشورا, گیلان, پانوفسکی
  • یونس یوسف وند، جواد نیستانی*، سید مهدی موسوی کوهپر

    نام «آذیوجان»، از شهرهای کم شناخته سده های نخست دوران اسلامی در غرب ایران، در گزارش های جغرافی نویسان اسلامی و سکه های این شهر از سده 4ق آمده است. حدود جغرافیایی این شهر ناحیه ای در ایالت «ماسبذان» در غرب ایران بوده و علی رغم مطالعات و تحقیقات باستان شناسی در محدوده ایالت ماسبذان، شهر آذیوجان و موقعیت مکانی آن ناشناخته باقی مانده است. هدف این نوشتار، بررسی و شناخت محدوده جغرافیایی شهر آذیوجان بر اساس آگاهی های موجود در منابع نوشتاری دست اول و انطباق آن با شواهد باستان شناسی، به منظور دستیابی به موقعیت مکانی این شهر در جغرافیای امروزی منطقه است. رویکرد پژوهش، «جغرافیای تاریخی» است و یافته ها با مطالعات میدانی و اسنادی سنجیده شده است. بنا بر نتایج، شهر آذیوجان در شهرستان امروزی «ایوان» در شمال استان ایلام در امتداد رود «کنگیر» قرار داشته است. از مقایسه آگاهی های باستان شناسی با آگاهی های متون تاریخی، محوطه «جوی زر» در ساحل رودخانه کنگیر برای موقعیت مکانی آن پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: ایوان, جوی زر, جغرافیای تاریخی آذیوجان, شواهد باستان شناسی
    Yuones Yuosefvand, Javad Neyestani *, Seyyed Mahdi Mousavi Kohpar

    Azyvjān« is one of the less known cities of early Islamic era in western Iran. We are familiar with it through the reports of the early and middle Islamic centurie's geographers and also coins of this city belong to the fourth century AH. This city has been geographically in the »Masbazan« province in the west of Iran. Despite the studies and archaeological research carried out in this area, so far the city of Azyvjān and its location has been remained unknown in the present-day geography of the region. The purpose of this paper is investigating the geographical scope of the city of Azyvjān based on the knowledge of the historical resources and adaptation this data to archaeological evidence in order to achieve an understanding of the location of this city in the present-day geography of the region. The research approach is "historical" and the findings are gathered with documentary and field studies. The results show that the area which we should look for the city of Azyvjān is in the modern city of »Evān« in the north province of Elam and along the »Kangir « river. By comparing archaeological data with descriptions of historical texts about the city of Azyvjān and its location, the "Joey Zar" on the shores of Kangir River proposed for its location.

    Keywords: Evan, Azyvjān, Joey Zar, Historical Geography of Azivjan, archaeological evidence
  • حسین کوهستانی اندرزی*، جواد نیستانی
    شناخت از توس دوران اسلامی به ویژه از قرن چهارم تا هشتم ه.ق مطلوب است اما این اطلاعات در مورد توس دوره ساسانی و اوایل اسلام بخصوص در مورد تاثیرات ساختار سیاسی- اجتماعی بر مکانیت و مکان گزینی شهر بسیار مبهم و تاریک است دراین پژوهش به منظور بررسی روندعوامل موثر در سکونت این شهر مهم دوران ساسانی و اوایل اسلام سعی شده است متون تاریخی معتبر ، بررسهای محوطه های ساسانی دشت توس و همچنین بررسی نظریات محققان معاصر مورد تاکید قرار گیرد با بررسی این منابع و مواد مطالعاتی میتوان نتیجه گیری کرد توس دوره ساسانی همانند توس دوره اسلامی از یک تمرکز شهری واحد برخوردار نیست وبه همین خاطر مورخین و محققین نتوانسته اند تعریفی جامع از شکل و محدوده شهری توس در دوران مختلف ارائه نمایند از سویی ساختار معماری شهر با در نظر گرفتن حکومت کنارنگیان و حملات مداوم اقوام مهاجم شرقی تحت تاثیر معماری نظامی و تدافعی بود و به همین علت سوای سکونتگاه های عموم افراد استحکامات دفاعی ساخته میشد که نمونه آنها دردشت توس صید آباد و شهر خراب است با ورود مسلمانان به ایران، کنارنگیان با مسلمانان صلح و در نتیجه بسیاری از این قلعه ها در آغاز دوران اسلامی به حیات خود ادامه می دهد تا این که در قرن سوم وچهارم با شکل گیری تابران، محلهای استقرار کنارنگیان در دوره ساسانی متروک و شهرهای نوغان و تابران رونق می گیرد.
    کلید واژگان: توس, کنارنگیان, ساسانی, اوایل اسلام, تابران
    Hossien Kohestani Andarzi *, Javad Neyestani
    g but this information is very obscure about the Sassanid and Islamic early era, especially the effects of the socio-political structure on the city's location. In this research, in order to investigate the process of effective factors in the residence of this important city of Sassanid and early Islam, these concepts have been considered: authoritative historical texts including literary, political and social, Sassanid districts' surveys, and also review and analyze the views of contemporary scholars. In sum, and by examining these sources and materials,. In the late Sassanid period, the architecture of the city was strongly influenced by the military and defensive architecture, taking into account the rule of the climbers and the indirect attacks of the eastern invading tribesmen. Therefore, besides the settlements of the people, there were fortresses, seyed Abad and the city are ruined. With the arrival of Muslims in Iran, the Konarangiaan with peace Muslims, as a result of many of these castles and landscapes, continue to exist at the beginning of the Islamic era, so that in the third and fourth centuries, with the formation and operation of the city of Tabaran, the settlements The Konarangiaan in the Sassanid era are abandoned forever and the cities of Noghan and Tabaran are thriving
    Keywords: : Toos, Konarangiaan, Sassanid, Early Islam, Tabaran
  • مهلا تختی، رضا افهمی*، جواد نیستانی

    فرش دستباف در طول تاریخ به واسطه داشتن ظرفیت های گوناگون هنری، اقتصادی و مفهومی جلوه های ویژه ای در کنار ابعاد کاربردی و مصرفی خود یافته است. در تاریخ نگاری ها و سفرنامه ها همواره از فرش های گران قیمت و نفیس به نشانه شکوه و عظمت کاخ ها یاد شده است. این امر نشان میدهد فرش ها به مرور کارکردی فراتر از ارزش مصرفی خود یافته اند. این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است که بررسی ها در آن برپایه مطالعات کتابخانه ای و بررسی تصویری نقاشی های باقی مانده از سده های میانه تا قرن 18 میلادی/12 قمری و همچنین لیست اموال برخی از پادشاهان- به منظور بررسی شکل مصرف و زمینه های بروز انواع مصرف آن- می باشد. از آنجا که بررسی اسناد تاریخی تمامی کشور های اروپایی میسر نبود، به عمده ترین نمونه ها به صورت پراکنده در کشورهای مختلف و پر اهمیت به لحاظ اقتصادی، تجاری و هنری خواهیم پرداخت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در پی رواج مصرف منسوجات و اهمیت آن ها در تزیینات و با رواج فرهنگ مصرف نمایشی از قرون میانه به بعد در اروپا و در میان طبقات بالای جامعه و سپس در میان طبقات متوسط جامعه، نوعی ارزش نمادین و غیر کارکردی برای فرش دستباف به وجود آمد. یافته ها نشان می دهد در سده های میانه و همچنین دوران رواج سرمایه داری در اروپا، فرش عنصر و نمادی از ثروت و مظهر تفاخر و عنصری هویت بخش برای صاحبان آن بوده است. به طوری که فرش به عنوان عنصری مهم در تزیینات کاخ ها، مساجد، کلیساها و نقاشی ها به کار گرفته شد و "کاربرد مصرفی" آن به عنوان کف پوش، جای خود را به "کاربرد نمادین" داده است.

    Mahla Takhti, Dr. Reza Afhami, Dr.Javad Neyestani

    The hand-woven carpet because of the capacity of having the artistic, economic and conceptual aspects during the history, has found different functions besides its own consumable function. In Travelogues and historiographies was mentioned about the very splendor and luxury carpets that describing the glorious palaces. It indicates carpets gradually obtained a value more than consuming value. This research was conducted using the descriptive and analytical approach, based on library and documents data, with visual investigation on paintings from 15th to 18th centuries to finding the shape of the usage of carpets. Because that was not possible to investigate all European countries, it was emphasized on most important samples in terms of economy, commercial and artistic status. It seems by the spread of conspicuous consumption among high class people and afterwards among middle class families, arose a kind of symbolic value for hand- woven carpets. The research shows in capitalism and consumerism societies, carpets were a symbol of wealth and self-glorification for their owners. As during the 16 century and afterwards, their the consumable value as the floor covering,

    Keywords: hand- woven carpet, conspicuous consumption, Functional value, symbolic value
  • سید محمد سید یزدی*، سید رسول موسوی حاجی، جواد نیستانی، سید مهدی موسوی کوهپر، فاطمه جان احمدی
    ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیه ای بود که پایگاه های نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعه های آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعه ها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهره گیری از اختلافات داخلی میان سلجوقیان، توانستند دژ گردکوه و چندین قلعه دیگر را در ایالت قومس به دست آورند و به تدریج قومس را به قلمرو خود منضم کنند. این پژوهش با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، با روش تحلیلی استنتاجی و نیز تکیه بر نتایج بررسی میدانی باستان شناختی قلعه های اسماعیلیه قومس، به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است: دلایل اهمیت قومس برای اسماعیلیان و نقش آن در اقتداربخشی به دولت اسماعیلیه نزاری ایران چه بوده است؟ حاصل پژوهش نشان داد که این ایالت از دو جنبه برای نزاریان مهم بوده است: نخست، قرار گرفتن آن در میان دو مرکز استراتژیک آنها یعنی رودبار الموت و قهستان و عملکرد آن به عنوان پل ارتباطی میان این دو ناحیه؛ دو دیگر، گذر شاهراه تجاری و مواصلاتی خراسان از این ناحیه. این ویژگی ها از طرفی سبب یکپارچگی قلمرو اسماعیلیان شد و از طرف دیگر تسلط بر قلعه های این ناحیه، به ویژه گردکوه، تسلط بر شاهراه خراسان و شاخه های آن را به دنبال داشت و مجموع این موقعیت ها به وضوح بر قدرت سیاسی و اقتصادی نزاریان افزود
    کلید واژگان: اسماعیلیه, قومس, گردکوه, رودبار الموت, قهستان
    Seyyed Mohammad Seyyed Yazdi*, Seyyed Rasoul Mousavi Haji, Javad Neyestani, Seyyed Mehdi Mousavi Kouhpar, Fatemeh John Ahmadi
    After the time of Rudbar-e Alamut and Quhestan, the state of Qumes was the third district in which Nazari bases were extensively built. The Ismailis’ strategy in dominating a region was to capture the castles of that area and use those castles as a base to occupy the entire area. In line with this strategy, Nazaris led by Hasan-e Sabbah in 489 AH through the internal disputes between the Seljuqs, were able to win the castle of Gerdkouh and several other castles in the province of Qumes; they then gradually annexed the Qumes to their territory. Through collection of data from historical sources, utilization of an inferential analytical method, and reliance on the results of archaeological explorations of Ismaili’s castles of Qumes, this article presents the search for answers to the following questions: what are the reasons for the importance of Qumes to the Ismailis, and what is the role of Qumes in legitimizing the Nazari Ismailis’ presence in Iran? The results of this study indicated that Qumes was important for the Nazaris in two key ways: first, its location between the two strategic centers, Rudbar-e Alamut and Quhestan; and its functioning as a bridge between the two regions; secondly, the location of the Khorasan commercial highway leading out from this region. On one hand, these features were responsible for greater integration of the Ismailis’ realm, and on the other hand, the domination of the castles of this area, especially Gerdkouh, led to dominance of the Khorasan highway and its branches. All of these factors clearly contributed to the Nazaris’ political and economic power.
    Keywords: Ismaili, Qumes, GerdKouh, Rudbar-e Alamut, Quhestan
  • سید مهدی موسوی کوهپر*، سرور خراشادی، جواد نیستانی، سید رسول موسوی حاجی
    دو ویژگی بنیادین هنر یادمانی ساسانی، یعنی سنت واقع گرایی و سنت مقامی به بهترین شکل در نگارکندهای صخره ای این دوره نمود یافته اند؛ به گونه ای که در کنار هم یک نظام نشانه ای رمزآلود را پدید آورده اند. معناکاوی این نظام نشانه ای با توسل به «رویکرد نشانه شناختی: بافت گرایی و پیوستار متنی (تصویرشناسی مقایسه ای)» میسر خواهد شد. آنچه بن مایه این جستار شد، خطای دید ناشی از اجرای پرسپکتیو در نگارکند صخره ای بهرام دوم در نقش رستم فارس است. این مساله که امر را در شخصیت شناسی برخی پیکره ها بر محققان مشتبه ساخته است، بسی پرسش برانگیز است. چرا هنرمند عصر ساسانی در مواقعی عامدانه به اجرای پرسپکتیوی بی ضرورت دست زده است؟ نتیجه مطالعات حاکی از آن است که ترفندهای هنری چون پرسپکتیو نیز نقش یک عنصر نشانه ای نمادین را در این آثار ایفا نموده اند؛ چنان که این ترفند در نگارکند بهرام دوم در نقش رستم فارس به دور از هر گونه ژرفانمایی، تنها با مفهومی سیاسی مبنی بر حق ولیعهدی همراه است. پرسپکتیو عینیت یافته در نگارکند صخره ای شاپور اول در نقش رجب فارس نیز در عین ژرفانمایی، نشانه ای مبنی بر اولویت در حق ولیعهدی است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع پژوهش های تاریخی است که با رویکرد نشانه شناختی به تحلیل مساله پرداخته است.
    کلید واژگان: ساسانی, نگارکندهای صخره ای, پرسپکتیو, حق ولیعهدی, حق تباری
    Seyed Mehdi Mousavi Kohpar *
    Two fundamental features of the Sasanian monumental art, i.e. the realism and positional tradition, have been represented in rock reliefs of that time in the best manner, so that they have created a semiotic cryptic system together. Concept mining of this semiotic system will be achieved by appealing to a context-oriented approach and benefiting from the contextual continuum (comparative picturology). What underlay this research was the optical illusion resulted from implementing the perspective in the rock relief of Bahram II in Naqsh-i Rustam, Fars. This issue, which has misled the researchers in characterology of some figures, is highly controversial. Why the Sasanian artist has sometimes intentionally implemented an unnecessary perspective? Results of the studies indicate that artistic tricks such as perspective have also played the role of a sign in these artworks; as this trick in Bahram II rock relief in Nadsh-i Rustam, without any perspective, is merely accompanied by a political implication based upon the right of crown prince. The objectified perspective in the rock relief of Shapur I in Naqsh-i Rajab, Fars province, is also the evidence indicating the priority in the right of crown prince position.
    Keywords: Sasanian, Rock Reliefs, Perspective, Right of Crown Prince Position, Descent Right
  • حسن یوسفی، جواد نیستانی*، علیرضا هژبر نوبری، سید مهدی موسوی کوهپر
    تجلی مقابر برجی شکل مدور بر روی مزارات شخصیت‏های مذهبی سیاسی در سده های 8 و 9 هجری بر شکل‏گیری شیوه‏ی خاص معماری یادمان‏های آرامگاهی در حوزه کشورهای فعلی دوسوی شمالی و جنوبی رودخانه ارس تا آناتولی شرقی دلالت دارد. دراین شیوه‏ی معماری ،که باید از آن تحت عنوان سبک آذری درنواحی آران –آذربایجان یاد کرد، در چیدمان بدنه‏ی بیرونی مقابر و تزیین هنری سطوح بناهای آرامگاهی بطور نسبتا یکسان از کلوک و آجرهای ساده و لعابدار فیروزه ای و لاجوردی استفاده شده است. شناسایی 6 مقبره برجی شکل در قفقاز جنوبی، آذربایجان و آناتولی شرقی و تاثیر آن در سایر بناهای مذهبی از جمله یافته های این تحقیق است. مهم‏ترین عوامل ایجاد و توسعه سبک هنری یادمان‏های تدفینی اران و آذربایجان در محیط جغرافیایی یکسان و مرکزیت سیاسی، انگیزه های مذهبی و اجتماعی، هویت متجانس فرهنگی و قومی دسته بندی می شود. سبک خاص هنری موردبحث بر تعالی معرفت‏شناسی و شخصیت‏های موثر مذهبی و سیاسی این نواحی در بنیاد و توسعه چنین سبک و کاربرد یکسان آن برای افراد سیاسی و مذهبی نواحی شمال غربی دریای مازندران دلالت دارد. بنابر تحقیق حاضر ممتاز ترین یادمان‏های آرامگاهی مدور در مقبره‏ی جد شهریاران صفوی در اردبیل به تجلی رسیده است.این مقاله بارویکرد تاریخ فرهنگی وبا استفاده از روش تحلیلی توصیفی وابزار گردآوری اطلاعات ازطریق مطالعات میدانی وکتابخانه ای انجام گرفته است. هدف مقاله نیز بازشناخت و بررسی ویژگی های هنری و فنی و گاهنگاری مقابر مدور نواحی اران و آذربایجان و مطالعه عوامل تاثیر گذار جغرافیایی ، سیاسی، محیط فرهنگی ، اجتماعی و هویت متجانس قومی در ایجاد یادمان‏های همسان در سده های موردنظر تا توقف ساخت آنها مقارن با ظهور صفویان است. پرسش‏های اصلی تحقیق این است که چه عواملی در ایجاد و گسترش مقابر مدور برجی شکل همسان در سده های 8 و9 هجری در حوزه سرزمین‏های شمال غربی دریای مازندران نقش داشته است؟ شخصیت‏های مدفون در این مقابر بیشتر مذهبی هستند یا سیاسی؟ کدام مقبره دراین حوزه از نظر هنری، ممتاز محسوب می شود؟
    کلید واژگان: نواحی غربی حاشیه دریای مازندران, یادمان های تدفینی, مقابر برجی مدور, سده های هشت و نه هجری, یادمان های آرامگاهی
    Hassan Yosefi, Javad Neyestani *, Alireza Hezhbar Nobari, Seyed Mehdi Mosavi Koohpar
    Manifestation of circular tower monuments of religious political persons in 8th and 9th Hejra can be seen in the formation of a particular style of memorial monuments within the boundaries of current countries of North and South of Aran river to Eastern Anatolia. This style of architecture is under the title of Azeri style around Aran – Azarbaijan. In this kind of style in setting the outer part of the monument and their artistic decoration of the surface, azure and turquois simple glazed bricks have been used. Recognition of Six monument tower-shaped in the South of Caucasus, Azerbaijan and Eastern Anatolia and its effects on other religious structures are the findings of this article. The most important factors in developing artistic style of funerary monuments of Aron and Azerbaijan in the same geographical area and political centrality are classified due to social and ethnic identity, cultural and tribal identity congruent. The style in question implies epistemological excellence and influential political religious people of the area in foundation and development of such a style and its similar application for political religious people of the Northern West of the Mazandaran Sea. In regard to this research, outstanding circular memorial monuments are manifested in the cemeteries of the ancestors of the Safavid kings in Ardebil. This article employs a historical cultural approach using descriptive-analytical method through filed study and library research. The aim of this article is to identify and asses the technical and artistic features of the circular monuments of the Aran and Azarbayejan area. The study of the influential factors such as geography, politics, cultural and social environment and homogeneous ethnic identity in creation of identical monuments are taken into account throughout the intended centuries up to the time they were no longer made coincides with the rise of the Safavids. The main question of this article is what factors were involved in the creation and development of identical circular tower monuments in the 8th and 9th Hejra in the area of the North West territories of Mazandaran Sea. Are the buried ones mainly religious or political figures? Which monuments of the area, in terms of art, can be considered outstanding?
    Keywords: Western part of Mazandaran Sea, memorial monuments, towers of circular monuments, 8th, 9th Hejra
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر جواد نیستانی
    دکتر جواد نیستانی
    استاد گروه باستان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال