حمید انصاری
-
عمده دلیل اصولیان برای حجیت امارات، بنای عقلا است. این دلیل به ضمیمه امضای شارع، دلیل قاطعی بر حجیت امارات محسوب می شود اما این مقاله می کوشد به روش تحلیلی نقش تحسین و تقبیح عقلی نسبت به امارات عقلایی را ریشه یابی کند و با شناسایی مولفه های امارات عقلایی، نظریه حجیت ذاتی امارات عقلایی را، در مقابل دیدگاه حجیت امضایی امارات، مستدل نماید. ملاک حسن و قبحی که این پژوهش بر آن تکیه می کند، ملاک مصلحت و مفسده است. نتیجه پژوهش این است که امارات عقلایی مبتنی بر بایسته های حیات و مصالح عامه که نظام جامعه متوقف بر آن ها است شکل می گیرند و سیره عمومی بر عمل به آن ها مستقر می شود. مصالح عامه و بایسته های حیات جمعی، حد وسطی است که امارات عقلایی را بنائات مبتنی بر تحسین و تقبیح عقلی می شناساند و درنتیجه به حکم عقل، حجیت می یابند؛ حجیت به حکم عقل حجیت ذاتی است، بر خلاف نظام معمول حجیت که در آن، حجیت ذاتی از آن قطع است و سایر امارات حجیت عرضی دارند. نظریه حجیت ذاتی امارات عقلایی، سازه جدیدی از نظام حجیت اصولی به دست می دهد.
کلید واژگان: حجیت ذاتی, امارات, بنای عقلا, امضای شارع, حسن و قبحThe bases of intellectuals are the main reason that is introduced by Uṣūlī scholars for the validity of the imārāt (indications). This reason, along with the approval of the shāriʻ (lawmaker), is considered decisive proof of the validity of the indications. But, contrary to the theory of the validity of approved indications, can it be said that the validity of the indications is not made by shāriʻ and could not be, as it is not accepted and it is not possible to reject it at all by shāriʻ. Rather, do rational indications have inherent validity? Using the analytical method, this study tries to derive the role of rational taḥsīn (admiration) and taqbīḥ (condemnation) in relation to the rational indications and to substantiate the theory of the inherent validity of the rational indications by identifying its components. The theory that this study relies on as the criterion of ḥusn (good) and qubḥ (evil) is the criterion of expediency and corruption. This study comes to the conclusion that rational indications are formed based on the needs of life and public interests, which the society system depends on, and the public attitude is based on acting on them. Public interests and the needs of social life are the middle ground that recognizes rational indications as structures based on rational admiration and condemnation. As a result, they are valid by virtue of intellect. This ḥujjīyat (validity) is inherent according to virtue of intellect. Unlike the usual system of validity, in which the inherent validity is removed from it, and other indications have ʻaraḍī (accidental) validity, the theory of the inherent validity of rational indications provides a new structure of the uṣūlī validity system.
Keywords: Inherent Validity, indications, Bases of Intellectuals, Approval of the Lawmaker, good, evil -
نهاد مرجعیت تقلید شیعه و تثبیت آن در پاسخ به نیاز به زعامت سیاسی-اجتماعی و رهبری دینی در جامعه شیعی شکل گرفت. مطالعه سیر تکوین این نهاد چه در بعد نظری و چه در بعد اقتصادی و تاریخی آن، واقعیت این پاسخ را نشان می دهد. بر اساس این واقعیت تاریخی، مرجع تقلید در جایگاه زعیم جامعه شیعه و بیت او در جایگاه مرکز تصمیم سازی و احتمالا تصمیم گیری اوست. این موضوع اهمیت بررسی و شناخت بیوت مراجع را چه به لحاظ ساختار و چه از نظر افراد آن نشان می دهد. در این مقاله، تلاش شده است با بهره گیری از نوشته ها و خاطرات افراد مشهور نزدیک به بیوت مراجع، نقش و تاثیر آن ها در گرایش و عملکرد سه تن از مراجع تقلید معاصر، عبدالکریم حایری یزدی، سید حسین بروجردی و سید محسن حکیم، بازنمایی شود. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اگرچه استقلال فکری و عملی مراجع را نمی توان منکر شد، اما نقش و تاثیر پر رنگ بیوت آنان در بسیاری از عملکردها و سوگیری های آنان قابل توجه است.کلید واژگان: نهاد مرجعیت, مرجع تقلید, زعامت سیاسی, بیت مرجع, عبدالکریم حائری یزدی, سید حسین بروجردی, سید محسن حکیمThe formation and establishment of Shi’a legal authority (Marja’iyat-e-taqlid)) as an institution has been a response to Shi’a community’s need for socio-political leadership and religious authority. Examining the process of the formation of this institution either theoretically, or economically and historically yields the true answer. Based on this historical reality, Marja is the head of Shia community and his bayt has got the counselling or probably decision-making role. Hence it is the importance of investigation into Maraji’s buyût, both its structure and individuals. This paper via studying the writings and memoir of famous people with close connections to the buyût of the contemporary Maraji, tries to represent their role and influence on some of the Maraji’s performances- such as Abdul-karim Ha’iri Yazdi, Seyyed Hossein Burujirdi, and Seyyed Mohsen Hakim. Our findings show that despite Maraji’s intellectual and practical independence, their buyût have got a defining role in many of their decisions.Keywords: Marja’iyat institution, political authority, Marja’s bayt, Abdulkarim Ha’iri Yazdi, Seyyed Hossein Burûjirdi, Seyyed Mohsen Hakim
-
شناسایی نظریه عدم امکان ردع بنائات مبتنی بر عقلانیت در سایه بررسی دیدگاه های محقق اصفهانی و شهید صدر
مشهور اصولیان، حجیت بنای عقلا را به عدم ردع شارع منوط دانسته اند. مطالعه دیدگاه های محقق اصفهانی و محمدباقر صدر درباره بنای عقلا نشان می دهد درعین حال که هر دو مانند دیگر اصولیان حجیت بنای عقلا را به عدم ردع وابسته دانسته اند، لیکن مقتضی حجیت بنای عقلا را مبتنی بودن بر عقلانیت معرفی کرده اند. آیا می توان با تحلیل مبتنی بودن بر عقلانیت، به نظریه عدم امکان ردع از بنایات مبتنی بر عقلانیت رسید؟ این جستار می کوشد با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، مفهوم عقلانیت بنایات عقلا را بازنمایی کند و با تکیه بر آن، نظریه عدم امکان ردع از بنایات مبتنی بر عقلانیت را مستدل سازد. شناسایی نظریه عدم امکان ردع از سیره های مبتنی بر عقلانیت به هدف دستیابی به حجیت سیره های متاخر از عصر معصومان (ع) صورت می گیرد، افزون بر اینکه سازواری حقوق اسلامی با عقلانیت زمانه را تسهیل می کند. نتیجه جستار پیش رو این است که بایسته های حیات و مصالح نظامیه، شاخص تعیین کننده عقلانیت سیره است و هر بنایی که مبتنی بر بایسته های حیات و مصالح نظامیه باشد غیرقابل ردع است.
کلید واژگان: بنای عقلا, حجیت ذاتی, ملاک حسن و قبحThe famous ʾUṣūlīs have considered the validity of Banā-yi ʿUqalā (The common performance of the wise) to be subject to the non-repeal of the Sharīʿah. The study of Muḥaqiq Isfahānī and Muḥammad Bāqir Șadr’s views about Banā-yi ʿUqalā shows that both of them, like other ʾUṣūlīs, considered the validity of Banā-yi ʿUqalā to depend on non-repeal; But they have introduced the validity of Banā-yi ʿUqalā as being based on rationality. Is it possible to arrive at the theory of the impossibility of deterring Banāt which are based on rationality by analyzing that they are based on rationality? This essay tries to represent the concept of rationality of Banāʾāt-i ʿUqalā by using a descriptive-analytical method. Based on this framework, the study proves the theory of the impossibility of deterring rationality-based Banāʾāt.The identification of the theory of the impossibility of deterrence from the rationality-based Sīrahs is done with the aim of achieving the validity of the Sīrahs after the era of the Innocents (pbuh), in addition to facilitating the compatibility of Islamic law with the rationality of the time. The research contends that the necessities of life and expediencies of the governing system are the determining factors of the rationality of Sīrah and any Banā which is based on the necessities of life and expediencies of the governing system is irrevocable.
Keywords: Banā-yi ʿUqalā, intrinsic validity, criterion of Ḥusn, Qubḥ -
هدف این تحقیق پیش بینی نیازهای جمعیت سالمند ایران در مناطق و گروه های مختلف جمعیتی تا سال 1420 و نقش آن در توسعه اجتماعی است . روش تحقیق ترکیبی از دو روش کمی (تحلیل ثانوی) و اسنادی بوده، در "بخش کمی پیش بینی روند سالمندی جمعیت با استفاده از نتایج سرشماری سالهای 95-1365 از طریق روش ترکیبی و با استفاده از جدول ضرایب بقاء سازمان ملل و برآوردهای انجام شده توسط مرکز آمار ایران و روشهای جمعیت شناختی" محاسبه شده و برای "برآورد نیازهای مختلف جمعیت سالمندان از اسناد و مدارک معتبر آماری و سپس از روشهای محاسباتی جمعیتی" استفاده شد. براساس نظریه های مطرح شده، توسعه اقتصادی و همچنین وارداتی بودن تجهیزات پزشکی در کشورهای در حال توسعه، موجب کاهش میزان مرگ و میر و باروری و افزایش امید زندگی و تغییرات اساسی در ساختار سنی جمعیت گردید و این امر در بدو تولد در مراحل اولیه گذار جمعیتی منجر به افزایش جمعیت و در مراحل پایانی باعث افزایش جمعیت سالخورده میگردد. در حوزه نیازهای سالمندان نیز نظریات مطرح شده مورد بررسی قرار گرفت که درآمد، بیمه درمانی، آموزش، حامی اجتماعی و مسکن به عنوان مهمترین نیازهای سالمندان در مناطق و گروه مختلف جمعیتی تا سال 1420 مورد پیش بینی قرار گرفتهاند و از آن جهت که هدف اصلی توسعه اجتماعی ارتقاء سطح زندگی افراد و کیفیت زندگی مردم است، شناسایی نیازهای سالمندان تاثیر بسزایی در توسعه اجتماعی خواهد داشت.
کلید واژگان: سالمندی, رشد تعداد سالمندان, نیازهای سالمندان, توسعه اجتماعیThe purpose of this study is to predict the needs of the elderly population of Iran in differentregions and population groups until 1420 and its role in social development. The research method is acombination of two methods quantitative (secondary analysis) and documentary. "Calculated by theStatistics Center of Iran and demographic methods" and "statistically valid documents and thendemographic calculation methods" were used to "estimate the different needs of the elderlypopulation." According to the theories, economic development as well as the import of medicalequipment in developing countries, reduced mortality and fertility and increased life expectancy andfundamental changes in the age structure of the population, and this at birth in the early stages.Demographic transition leads to population growth and in the final stages increases the elderlypopulation. In the field of needs of the elderly, the theories were examined that income, healthinsurance, education, social support and housing are predicted as the most important needs of theelderly in different regions and population groups until 1420, and because the goal The main thing insocial development is to improve people's living standards and quality of life, identifying the needs ofthe elderly will have a significant impact on social development.
Keywords: Aging, growth in the number of elderly, needs of the elderly, Social Development -
فراتحلیل مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در 4 دهه اخیر
هدف از این تحقیق، فراتحلیل مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در 4 دهه اخیر است. مطالعه حاضر با هدف ترکیب کمی و کیفی نتایج پژوهش های انجام شده در مشارکت سیاسی اجتماعی اجرا شده است تا از ترکیب این نتایج، عوامل موثر بر مشارکت سیاسی و اجتماعی مشخص گردد و شدت تاثیر هر یک از آنها بر این متغیرها، از طریق ضریب شدت تاثیر محاسبه گردد وموثرترین عوامل بر مشارکت مشخص گردد. بنابراین، این مطالعه، با استفاده از روش تحقیق اسنادی، با فیش برداری از، مطالعه چاپ شده در این زمینه، اجرا شده است. یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای اثربخشی سیاسی، احساس نابرابری حقوقی، آگاهی سیاسی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، اعتماد به نفس، سن، رسانه های جمعی، باورهای کلیشه ای، اشتغال زنان، وضعیت تاهل، احساس نابرای جنسیتی، جامعه پذیری، باورهای سنتی و سطح سواد به ترتیب به عنوان موانع اثربخش تر در مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان به شمار می روند. در نتیجه این موانع منجر به حضور کمرنگ زنان در موارد محدود شده است و باید با از میان برداشتن این موانع و تغییر در باورهای غلط جاافتاده و تربیت و جامعه پذیری صحیح زنان و دختران از سنین پایین، آنها را برای برعهده گرفتن مناصب بالای سیاسی و اجتماعی آماده کرد.
کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, مشارکت سیاسی, زنان, فراتحلیلA meta-analysis of women's political and social participation in the last 4 decadesThe purpose of this study is to meta-analyze the political and social participation of women in the last 4 decades. The aim of this study was to quantitatively and qualitatively combine the results of research conducted in socio-political participation to determine the factors affecting political and social participation and the intensity of the impact of each of them on these variables through the intensity coefficient. The impact should be calculated and the most effective factors on participation should be identified. Therefore, this study has been carried out using the documentary research method, by taking notes from the published study in this field. Findings indicated that the variables of political effectiveness, feeling of legal inequality, political awareness, social and economic status, self-confidence, age, mass media, stereotypes, women's employment, marital status, feeling of gender inequality, sociability, Traditional beliefs and literacy levels are considered as more effective barriers to women's social and political participation, respectively. As a result, these barriers have led to the low presence of women in limited cases, and by removing these barriers and changing misconceptions and the proper education and socialization of women and girls from an early age, they must be promoted to high political positions and Socially prepared.
Keywords: Social Participation, political participation, Women, meta-analysis -
قوانین خاص داوری ورزشی در سطح ملی و بین المللی دارای ارزش و اعتبار بوده و مزایای آنها برای ورزش کاملا اثبات شده است. این قوانین پایه و اساس حل اختلافات ورزشی می باشند که در دادگاه های ملی و دادگاه حکمیت ورزشی بر آن اساس حکم صادر می شود. گرچه این قوانین ممکن است از هم متفاوت باشند ولی اکثرا از یک شاخه روییده و جوانه داده اند. برنامه جدید و سیاست گذاری های ورزشی نو باید در مورد ماهیت قوانین داوری و عملکرد داوری حساس باشند. واضح است که دامنه اختیارات داور در ارزیابی یک راه حل در سیستم جدید داوری باید با دقت اعمال شود. قوانین داوری خاص ماهیتی تاسیسی دارند و همواره سیاست گذاران در ورزش را، بر آن داشته اند تا سیاست های خود را بر پایه همین قواعد داوری بگذارند تا حل اختلافات ورزشی آسان تر صورت پذیرد. از این رو است که سیاست های وضعی در این زمینه همواره ماهیتی صلح مدارانه داشته و بر حل اختلاف به صورت مسالمت آمیز تاکید دارند. لذا در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای به بررسی قوانین خاص داوری و تاثیر آن بر سیاست گذاری های ورزشی خواهیم پرداخت. در این راستا فرایند داوری و به طور خاص قوانین داوری، باید برای حمایت و در واقع جهت تسهیل عملکرد مطلوب داوری مستقل طراحی شده و سیاست های وضعی بر اساس این قوانین نیز باید به روزتر و با ماهیت ورزشی همراستا باشند.کلید واژگان: قوانین خاص داوری, سیاست گذاری, حل اختلاف, داوری مستقلSpecial sports refereeing laws have value and validity at the national and international levels, and their benefits for sports have been fully proven. These laws are the basis for resolving sports disputes, which are ruled in national courts and sports arbitration courts. Although these rules may be different, they often grow from the same branch. New programs and new sports policies must be sensitive to the nature of refereeing rules and refereeing performance. It is clear that the scope of the arbitrator's authority in evaluating a solution in the new arbitration system must be carefully exercised. Special refereeing rules are of an established nature and have always led policymakers in sport to base their policies on the same refereeing rules to make it easier to resolve sports disputes.That is why situational policies in this area have always been peaceful in nature and emphasize the peaceful settlement of disputes. Therefore, in this article, we will examine the specific rules of refereeing and its impact on sports policies with a descriptive-analytical method and with library tools. In this regard, the refereeing process, and in particular the refereeing rules, should be designed to support and in fact to facilitate the optimal performance of independent refereeing, and the situational policies based on these rules should be more up-to-date and in line with the nature of sports.Keywords: Specific rules of arbitration, Policy making, Dispute Resolution, independent arbitration
-
زمینه
طبق آمار های سازمان ملل متحدد ، کشور ایران یکی از سریعترین کشورهای جهان در زمینه رشد سالمندی جمعیت است و در سال 2050 جزو پیرترین کشورها خواهد بود و به همین دلیل سازمان بهداشت جهانی، افزایش جمعیت سالمندی در کشورمان را به عنوان سونامی خاموش در ایران نام برده است و توجه مسیولان را به ضرورت برنامه ریزی برای برخورداری از زندگی سالم برای سالمندان جلب کرده است.
هدفهدف این تحقیق آینده نگری روند سالمندی جمعیت ایران در مناطق و گروه های مختلف جمعیت تا سال 1420 است. روش تحقیق : روش تحقیق ترکیبی از روش اسنادی و روش های پیش بینی جمعیت بوده، در "بخش کمی، جمعیت سالمندان در گروه ها و مناطق مختلف، با استفاده از نتایج سرشماری سال های 95-1365 از طریق روش ترکیبی و کاربرد جداول ضرایب بقاء سازمان ملل و برآوردهای انجام شده توسط مرکز آمار ایران" مورد پیش بینی قرار گرفت.
یافته هایافته های بخش کمی و محاسبات به روش ترکیبی نشان داد که تعداد سالمندان با 151 درصد افزایش، در سال 1420، به 18 میلیون نفر خواهد رسید که از افزایش 26 درصدی جمعیت کل کشور تا 101 میلیون نفر بیشتر خواهد بود .
نتیجه گیریبا افزایش توسعه یافتگی کشور، سالمندی جمعیت در نتیجه کاهش باروری و افزایش امید زندگی درحال وقوع است و برای آنکه بتوان، آینده ای بهتر برای سالمندی جمعیت ایران ترسیم نمود بایستی تغییرات بنیادی در سیستم نظام آموزشی، بازسازی اقتصادی، حمایت مالی از سالمندان صورت پذیرد.
کلید واژگان: سالمندی, آینده نگری روند سالمندی, رشد تعداد سالمندان, زنانه شدن سالمندی -
بررسی نظرات پیرامون ملاکات تحسین و تقبیح عقلی، دو ملاک عمده به دست می دهد: یکی مصلحت یا مفسده عمومی و دیگری عدل یا ظلم. از طرف دیگر، بنایات عقلایی متاثر از تحسین و تقبیح عقلی شکل می گیرند. با توجه به دو دیدگاه عمده پیرامون ملاک تحسین و تقبیح، سوال این است که تاثیر هر یک از آن دو ملاک بر شکل گیری بنایات عقلایی چیست؟ آیا اصولیان به تاثیر پذیری شکل گیری بنایات عقلایی از هر دو ملاک توجه کرده اند؟ آیا نمونه هایی از بنایات عقلایی متاثر از هر یک از دو ملاک یافت می شود؟ تتبع در کلمات اصولیان نشان می دهد که به نقش تحسین و تقبیح عقلی در شکل گیری بنایات عقلایی توجه داشته اند و از قضا، بر اساس توجه به همین نقش، نظریه عدم امکان ردع طرق عقلاییه مطرح شده است. با این حال، بیشتر توجه اصولیان معطوف به نقش ملاک مصلحت و مفسده عمومی در بنایات عقلایی است. اما بنایات عقلایی بسیاری متاثر از تحسین و تقبیح عقلی به ملاک عدل و ظلم قابل شناسایی است. برخی قواعد حقوق جزا و عرف های حقوق بشر بین الملل در همین طیف قرار می گیرند.
کلید واژگان: تحسین و تقبیح, بنای عقلا, مصلحت عمومی, عرف بین المللیThe analysis of the standpoints about the criteria of rational approbation and disapprobation gives two major criteria which are "general prudence or depravity" and "justice or oppression". Furthermore, the conducts of the wise are formed based on rational approbation and disapprobation. Considering the two major standpoints about the criterion of approbation and disapprobation, the question at hand is: what is the impact of each criterion on the formation of the conducts of the wise? Have Osuli scholars noticed the impressibility of the formation of the conducts of the wise from both of the criteria? Is there any sample of the conducts of the wise impressible from each of the criteria? Research in the sayings of Osuli scholars shows that they have paid attention to the role of rational approbation and disapprobation in the formation of the conducts of the wise and because of this attention, the theory of "the impossibility of the rejection of the conducts of the wise" is proposed. Nevertheless, most of Osuli scholars' attention is directed towards the role of the general prudence or depravity in the formation of the conducts of the wise. But there are many examples of the conducts of the wise that are impressible from rational approbation and disapprobation that is based on justice and oppression. Some of the rules of the penal codes and international human rights customs fall into this category.
Keywords: approbation, disapprobation, conducts of the wise, general prudence, international custom -
با رویکرد بین رشته ی، سهم عامل راهبردی "راهبری گروه های مرجع را در برساخت کیفیت زندگی در قلمرو پژوهشی مناطق 10 و 17 شهرداری شهر تهران در سال 1399 "، سنجش کردیم. با بهره مندی از رویکرد نظری تلفیقی و روش ترکیبی هم زمان؛ با روش کمی، 315 خانوار را به شیوه های نمونه گیری خوشه فضایی و G power از جامعه ی آمار ی پژوهش، انتخاب، پیمایش و با روش های کیفی (مصاحبه، مشاهده و فوکوس گروپ) بررسی های پویشی را انجام دادیم تا واریانس کیفیت زندگی ساکنان مناطق مزبور را توصیف و نقش گروه های مرجع را در برساخت آن تبیین نماییم. یافته ها نشان می دهد، اولویت ساکنان محله ی هاشمی (منطقه 10) در انتخاب گروه های مرجع، اجتماعی و مذهبی و محله یافت آباد (منطقه 17) اقتصادی و مدنی است. میانگین کیفیت زندگی این دو محله به دلیل تفاوت گروه های مرجع شان، تفاوت معنی داری دارند. از طرفی ساکنان محله های پژوهشی که براساس متغیرهای زمینه ی، زیستی و ارتباطی شان، گروه مرجع خویش را انتخاب کردند، ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی شان را براساس معیارها و قضاوت های گروه های مرجع شان در سطح کنشی تعریف و برساخت می کنند. از طرف دیگر گروه های مرجع به عنوان یک خرده نظام در تعامل با نظام مدیریت شهری در برنامه ریزی های رفاهی در سطح ساختاری در برساخت کیفیت زندگی محله ها تاثیر می گذارند.کلید واژگان: آسیب های اجتماعی, برساخت, برنامه ریزی رفاه اجتماعی, فضای شهری, کیفیت زندگی, گروه مرجعthe interdisciplinary approach, we assessed the role of the strategic factor in "leading reference groups in construction quality of life in the research area of districts 10 and 17 of tehran Municipality in 2020. using the Integrative theoretical approach and a simultaneous mixed method with the quantitative method 315 households with spatial cluster sampling method and then by G power sampling, selected and surveyed the statistical population research implementation qualitative methods interview, observation and focus group do dynamics research to describe and explain that how does the variance of the quality of life of the residents these neighborhoods and what is the role of reference groups in its construction.the research findings show that the priority of the residents of Hashemi neighborhood (region 10) choosing the reference groups, social and religious groups and Yaftabad neighborhood (region 17) economic and civil. average quality life these two neighborhoods is significantly different due to the difference between their reference groups. the residents research neighborhoods who chose reference group based contextual, biological communication variables, define and construct the mental and objective dimensions of their quality of life based patterns, criteria and judgments of their reference groups at the action level. The title of a sub-system in interaction with the urban management system in welfare planning at the structural level affect the quality of life of neighborhoods.Keywords: Social damage, Construction, social welfare planning, Urban Space, Quality of life, Reference Groups
-
نشریه امنیت ملی، پیاپی 41 (پاییز 1400)، صص 339 -370استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی مجازی و گرایش کلیه اعضای خانواده به این قبیل شبکه ها و همچنین کاهش روابط رو در رو و میان فردی و کاهش تعاملات اعضای خانواده با همدیگر به عنوان یک آسیب جدی در جامعه مطرح است؛ بنابراین در این تحقیق تاثیر استفاده از شبکه های مجازی و استفاده مکرر و بیش از حد از آن بر تعاملات در خانواده مورد بحث و بررسی است. این تحقیق از نوع تلفیقی بوده و بخش کمی از نوع توصیفی- تبیینی و از روش تحقیق پیمایشی و در بخش کیفی نیز از روش مصاحبه استفاده شده است. کلیه ساکنین متاهل (بالای 18 سال) شهر رودبار به عنوان جامعه آماری تحقیق مدنظر می باشند. در این تحقیق از فرمول کوکران به منظور تعیین حجم نمونه به شرح زیر استفاده می گردد و با توجه به تعداد جامعه آماری (21000 نفر)، حجم نمونه برابر 383 است که به لحاظ اطمینان از تکمیل کلیه پرسشنامه ها تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته و فرم مصاحبه گردآوری و تجزیه وتحلیل گردیده است. میزان تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر تعاملات اعضای خانواده برابر 3/28% است که باید مورد توجه جدی خانواده ها برای بهبود روابط خانوادگی و کاهش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی قرار گیرد. براساس نتایج به دست آمده رابطه معنی داری بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و تعاملات اعضای خانواده وجود دارد و درنتیجه رگرسیون چند متغیره انجام شده مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها 532/0 است که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق (تعاملات اعضای خانواده) همبستگی نسبتا قوی وجود دارد؛ اما مقدار ضریب تعدیل شده (R2) که برابر با 283/0 است که نشان می دهد 3/28 درصد از کل تغییرات تعاملات اعضای خانواده وابسته به متغیر مستقل تحقیق (استفاده از فضای مجازی) است.کلید واژگان: شبکه های اجتماعی مجازی, تعاملات اعضای خانواده, تعاملات فرهنگی, تعاملات اجتماعیNational Security, Volume:11 Issue: 41, 2022, PP 339 -370Excessive use of virtual social networks and the tendency of all family members to such networks, as well as the reduction of face-to-face and interpersonal relationships and the reduction of family members' interactions with each other are considered as a serious harm in society. Therefore, in this study, the effect of using virtual networks and frequent and excessive use of it on family interactions is discussed.This research is of integrated type and a small part is of descriptive-explanatory type and survey research method and in the qualitative part of the interview method is used. All married residents (over 18 years old) of Rudbar city are considered as the statistical population of the study. In this research, Cochran's formula is used to determine the sample size as follows and according to the statistical population (21,000 people), the sample size is 383, which in order to ensure the completion of all questionnaires, 385 people as a sample. selected. Information was collected by a researcher-made questionnaire and the interview form was collected and analyzed.The effect of using virtual social networks on family members' interactions is 28.3%. Which should be given serious attention by families to improve family relationships and reduce the use of virtual social networks.Based on the results, there is a significant relationship between the use of virtual social networks and family members' interactions. As a result of multivariate regression, the correlation coefficient (R) between the variables is 0.532, which indicates that there is a set of independent variables. And there is a relatively strong correlation between the research dependent variable (family member interactions). But the value of the adjusted coefficient (R2) which is equal to 0.283 which shows that 28.3% of the total changes in family members' interactions depend on the independent research variable (use of cyberspace).Keywords: Virtual Social Networks, Family Interactions, Cultural Interactions, Social Interactions
-
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی میزان استفاده از فضای مجازی بر اساس متغیرهای تعاملات اجتماعی و فرهنگی اعضای خانواده بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان ساکن در محلات منتخب شهر رشت در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 378 نفر بود که از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که رابطه ای معنا دار میان میزان استفاده از فضای مجازی و تعاملات اعضای خانواده وجود دارد و مقدار ضریب همبستگی(R) میان متغیرها 0/532 است که نشان می دهد میان متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک تحقیق (تعاملات اعضای خانواده) همبستگی نسبتا قوی وجود دارد. اما مقدار ضریب تعدیل شده(R2) که برابر با 0/283 است، نشان می دهد که 28/3 درصد از کل تغییرات تعاملات اعضای خانواده وابسته به متغیر مستقل تحقیق یعنی، استفاده از فضای مجازی است.
کلید واژگان: خانواده, تعامل اجتماعی, فضای مجازیThe purpose of this study was to predict the use of cyberspace based on the social and cultural interactions of family members. This study had a descriptive-correlational design. The statistical population of the study was comprised of 21,000 married citizens living in Rasht in 2019. The research sample consisted of 378 individuals who were selected through Cochran's formula and random cluster sampling method. The instrument included a researcher-made questionnaire. Descriptive and inferential statistical methods including Pearson correlation, multiple regression and path analysis were used to analyze the data. The results showed that there was a significant relationship between the use of cyberspace and family members' interactions. The value of correlation coefficient (R) between variables was 0.532 which shows a relatively strong association between the set of independent variables and the dependent variable (family members’ interactions). Nevertheless, the value of the adjusted coefficient (R2), which is equal to 0.283, shows that 28.3% of the total changes in family members' interactions depend on the independent variable, i.e., the use of cyberspace.
Keywords: family, social interaction, cyberspace -
پژوهش حاضر با هدف سنجش تطبیقی چرایی و چگونگی نقش گروه های مرجع در سطوح ساختی و کنشی در برساخت کیفیت زندگی شهری و با بهره مندی از رویکرد نظری تلفیقی جامعه شناختی و روش ترکیبی هم زمان؛ از جامعه آماری مناطق 10 و 17 شهرداری شهر تهران، به شیوه های نمونه گیری خوشه ی فضایی و G power، تعداد 315 خانوار را انتخاب و پیمایش نموده تا واریانس کیفیت زندگی ساکنان مناطق مزبور را توصیف و نقش مستقیم و غیرمستقیم گروه های مرجع را در برساخت کیفیت زندگی شهری آنان تطبیق و تبیین نماید. یافته های کیفی گونه های خاصی از گروه های مرجع را طبقه بندی نمود و تفاوت های کالبدی بسیار متمایز کننده ی را در فضای شهری نشان داد و یافته های کمی پژوهش هم نشان می دهد، اولویت ساکنان محله ی هاشمی (منطقه 10)، در انتخاب گروه های مرجع، به طور عمده سنتی و مذهبی و محله یافت آباد (منطقه 17)، اقتصادی و مدنی است. میانگین کیفیت زندگی این دو محله به دلیل تفاوت گروه های مرجع شان، تفاوت معنی داری دارند. از طرفی ساکنان محله های پژوهشی که براساس متغیرهای زمینه ی، زیستی و ارتباطی شان، گروه مرجع خویش را انتخاب کردند، ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی شان را براساس الگوها، معیارها و قضاوت های گروه های مرجع شان برساخت می کنند (سطح کنشی) و از طرف دیگر گروه های مرجع از طریق فضای شهری و کالبدی محله ها، نقش موثری در برساخت کیفیت زندگی شهری دارند (سطح ساختی).کلید واژگان: برساخت, فضای شهری, کیفیت زندگی, گروه مرجعThe aim of the present study is to make a comparative assessment of why and how the role of reference groups at the structural and action levels in the construction quality of urban life and using the combined theoretical approach of sociology and the simultaneous combined method From the statistical population of districts 10 and 17 of Tehran Municipality, by sampling methods of spatial cluster and G power, 315 households were selected and surveyed to describe the variance of quality of life of the residents of these areas and the direct and indirect role of reference groups in the construction quality of urban life. Qualitative findings categorize specific species of reference groups and show very distinct physical differences in urban space, and also quantitative research findings show:the priority of residents of Hashemi neighborhood (region 10) in selecting reference groups, mainly traditional and religious and Yaftabad neighborhood (District 17) is economic and civil. The average quality of life of these two neighborhoods is significantly different due to the difference between their reference groups, on the other hand, the residents of research neighborhoods who chose their reference group based on their contextual, biological and communication variables, construct mental and objective dimensions of their quality of life based on the patterns, criteria and judgments of their reference groups (action level) and on the other hand, reference groups through urban and physical space of neighborhoods have an effective role in the construction quality of urban life (construction level).Keywords: Construction, Urban Space, quality of life, Reference group
-
مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی، ذهن بسیاری از صاحب نظران را به خود معطوف نموده است. مهاجرت جوانان، یکی از مسایل عمده ای است که بر آهنگ توسعه در ایران تاثیر منفی می گذارد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر گرایش جوانان تهرانی به مهاجرت خارج از کشور و همچنین بررسی سایر عوامل تاثیر گذار بر این پدیده است. روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان 18 تا 35 سال شهر تهران بود که نمونه گیری به روش تصادفی ساده صورت پذیرفت و 1217 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی (با ضریب اثر 188/0-) بیشترین تاثیر را بر روی میزان گرایش به مهاجرت جوانان دارد؛ به این معنا که هر چه قدر سرمایه اجتماعی کمتر باشد، گرایش به مهاجرت زیاد می شود. هر یک از متغیرهای میزان تحصیلات، سن و درآمد نیز به ترتیب با ضریب اثر 151/0، 186/0- و 100/0 به طور مستقیم در گرایش به مهاجرت جوانان تاثیر داشتند. متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل و وضع فعالیت نیز به ترتیب با ضریب اثر 115/0، 133/0 و 102/0 در گرایش به مهاجرت جوانان موثر بودند. نتایج تحلیل نشان داد کاهش سرمایه اجتماعی باعث افزایش گرایش جوانان به مهاجرت می گردد و می توان با افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش اعتماد اجتماعی از طریق عملکرد مناسب و بر طرف کردن مسایل ساختاری- نظیر بیکاری، مفاسد مالی و اقتصادی و...- تمایل به مهاجرت خارج از کشور را کاهش داد.
کلید واژگان: مهاجرت, سرمایه اجتماعی, مهاجرت بین المللی, توسعه و جوانانMigration as a social phenomenon has occupied the minds of many experts. It’s one of the main factors that has had a negative effect on development in Iran. The research is to investigate the relationship between social capital and juveniles’ tendency to migration. Also, other effective variables on tendency to migration have been studied. This research is a survey. The statistical population is young people between 18 to 35 ages in Tehran. The sample size is 1217 persons that have been chosen by simple random sampling. The findings showed that amongst variables that have been studied, The important variable is social capital with coefficient of determination- 0.188. Those people who have possessed low social capital have had high tendency to migration. Also, coefficient of determination for other variables including education, age and income has been 0.151, -0.186 and 0.100. So, these variables have had a direct effect on juveniles’ tendency to migration. Coefficient of determination has been 0.115 for gender, 0.133 for marital status and 0.102 for employment. We have tried to explore how underdevelopment and disregard to human capitals in our country has led to juveniles’ tendency to migration and how the migration, in turn, intensifies over-underdevelopment of Iran. Also, the role of western utopianism in juveniles’ mind and its impact on tendency to migration to west countries has been historically explained.
Keywords: Migration, Utopianism, Social Capital, Progress, Youth -
سازمان های مردم نهاد نظام پنهان ارتقای سلامت جامعه به شمار می روند. این سازمان های داوطلب، مستقل از دولت و در عین غیرانتفاعی بودن در خدمت مردم هستند؛ به همین دلیل صدای مردم نامیده می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با رفتار دموکراتیک اعضای سازمان های مردم نهاد در خانواده در استان ایلام انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی بود و جامعه آماری آن را اعضای متاهل سازمان های مردم نهاد استان ایلام با جمعیت 5250 نفر تشکیل می دادند. بر اساس فرمول کوکران 381 نفر از اعضای سازمان ها به عنوان نمونه تعیین شد و با توجه به مشخصات جامعه، روش نمونه گیری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. به منظور تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب حاصل برای تمامی بخش های پرسشنامه بالای 80% محاسبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین متغیرهای تحقیق؛ یعنی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جنسیت، وضعیت شغلی، مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد، سن، خاستگاه (محل سکونت) و رفتار دموکراتیک در خانواده است و تنها بین متغیر تحصیلات و رفتار دموکراتیک، به جهت داشتن بار معنایی منفی بعضی از گویه ها، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: سازمان های مردم نهاد, رفتار دموکراتیک, اعتماد, مشارکتIlam Culture, Volume:21 Issue: 66, 2020, PP 205 -232Non-governmental organizations are the hidden system of the advancement of the health of the society. These organizations are not dependent to the government and in spite of being nonprofit they are at the service of people. Because of this, they are known as the voice of people. The purpose of this study was to investigate the relationship between membership in NGOs and democratic family behavior in Ilam province. The theoretical framework for the research is based on Talcott Parsons' 'Agile Model' theory, which combines Parsons' functional assignments with Habermas' theory of action and social capital perspectives (empowerment and networks) as theoretical, combinatorial (complementary) support) were used to explain the underlying variables of gender, education, job status, membership duration, age and origin (residence). The main research method is survey (using Likert spectrum closed questionnaire). The statistical population of this study was married members of NGOs with a population of 5250. According to Cochran's formula, 381 members of the organization were selected as sample and answered the questions by random interview. Multi-stage cluster random sampling method was selected based on community characteristics. Confirmatory factor analysis was used to the test Cronbach’s alpha coefficient was used to determine the reliability. The coefficient was calculated above 80%. To test the hypotheses and to analyze the data in quantitative method using SPSS software, inferential statistics and Spearman, Kruskal Wallis, Chi-square and Friedman correlation coefficients were used. The findings indicate a positive and significant relationship between research variables namely, social trust, social participation, gender, occupational status, membership duration, age, origin (residence) and democratic behavior in the family, and only between education variables and democratic behavior to have a negative meaning of some items (Women cannot be judged, abusive, physically involved, etc.) There is a significant negative relationship. The results of this study confirm the relationship between the effects of the variables on democratic behavior with respect to the theoretical perspectives presented in this study.
Keywords: : NGOs, Democratic behavior, Social Capital, Trust, Participation -
منع تبعیض در برخورداری از حقوق، بر اساس جنس، نژاد، رنگ، طبقه اجتماعی، محل تولد، عقیده، مذهب و ثروت، یک اصل بین المللی شناخته شده است. در اسلام احکامی وجود دارد که ظاهرا تبعیض آمیز می نماید. اندیشمندان اسلامی بسته به اینکه به کدام نحله فکری اعم از سنت گرا، سنت گرای متمایل به نواندیش، یا نواندیش گرایش داشته باشند، در خصوص منع تبعیض از نظر اسلام آرای متفاوتی دارند. گروهی معتقدند احکامی همچون حقوق اقلیت های مذهبی یا حقوق زنان تبعیض آمیز نیست و به استناد تفاوت های تکوینی و تشریعی سعی در عادلانه جلوه دادن این احکام دارند، درحالی که عده ای دیگر با درنظر گرفتن شرایط زمان و مکان معتقدند برخی از احکام در جامعه امروزی تبعیض آمیز است و برای حل تعارض میان دین داری و تبعیض آمیز نبودن احکام، اجتهاد پویا را پیشنهاد می دهند. ضرورت اجرای احکام اسلامی از یک سو و قبح ذاتی تبعیض از سوی دیگر، این سوال را به وجود می آورد که چگونه می توان این احکام تبعیض آمیز را هم چنان اجرا کرد. در این مقاله با نگاه توصیفی ابتدا به تبیین منع تبعیض در نظام بین الملل حقوق بشر و اندیشه های اسلامی پرداخته می شود، سپس با توجه به مهم ترین مشخصه های اندیشه های اسلامی، آرای اندیشمندان مختلف اسلامی در باب منع تبعیض مطرح می گردد.کلید واژگان: اجتهاد پویا, اندیشمندان اسلامی, منع تبعیضThe prohibition of discrimination in the enjoyment of rights based on sex, race, color, social class, place of birth, belief, religion, and wealth is recognized as an international principle. In Islam, there are seemingly discriminatory rules. Islamic scholars have different ideas about non-discrimination depending on their ideology whether traditionalist or neo-traditionalist or liberal. Some believe that rules such as the rights of religious minorities or women are not discriminatory and try to show them fairly based on developmental and legislative differences. While some believe that the rules are discriminatory based on time and place conditions in today's society. And they suggest dynamic ijtihad to resolve the conflict between religiosity and non-discrimination. The necessity of executing Islamic rules on the one hand and the inherent ugliness of discrimination on the other hand raises a question of how can execute these discriminatory rules. In this article, firstly the prohibition of discrimination is investigated in the international system of human rights and Islamic thought. Then, according to the most important characteristics of Islamic thought, the opinions of different Islamic thinkers on the prohibition of discrimination are discussed.Keywords: Non-discrimination, scholars, Dynamic Ijtihad, Islamic
-
مشارکت مشروط به برابری و منوط به آزادی انسان هاست. مشارکت زنان در فرایند توسعه، نیز حق آنهاست زیرا روند توسعه و تصمیم گیری ها باید با نقش ها و نیازهای زنان نیز هماهنگ باشد زیرا امروزه میزان و نحوه مشارکت اقشار مختلف به ویژه زنان، تعیین کننده جایگاه جوامع از نظر توسعه یافتگی است. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی پژوهشهای انجام شده در زمینه مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان پس از انقلاب اسلامی و شناسایی خلاءهای بنیادی و راهبردی است. بنابراین سوالاتی که مطرح می گردد این است که گستره، حوزه و خلاء های پژوهش های انجام شده در حیطه مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان چیست؟ روش پژوهش فراتحلیل است که با دسته بندی پژوهش ها به نام نویسنده، عنوان، روش پژوهش، فرضیه ها و نتایج به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای اثربخشی سیاسی، احساس نابرابری حقوقی، آگاهی سیاسی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، اعتماد به نفس، سن، رسانه های جمعی، باورهای کلیشه ای، اشتغال زنان، وضعیت تاهل، احساس نابرای جنسیتی، جامعه پذیری، باورهای سنتی و سطح سواد به ترتیب به عنوان موانع اثربخش تر در مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان به شمار می روند. در نتیجه این موانع منجر به حضور کمرنگ زنان در موارد محدود شده است و باید با از میان برداشتن این موانع و تغییر در باورهای غلط جاافتاده و تربیت و جامعه پذیری صحیح زنان و دختران از سنین پایین، آنها را برای برعهده گرفتن مناصب بالای سیاسی و اجتماعی آماده کرد.کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, مشارکت سیاسی, زنان, فراتحلیلParticipation is conditional on equality and subject to human freedom. Women's participation in the development process is also their right because the development process and decision-making must be in line with the roles and needs of women, because today the extent and manner of participation of different groups, especially women, determines the position of societies in terms of development. Therefore, the purpose of this study is to review the research conducted in the field of social and political participation of women after the Islamic Revolution and to identify fundamental and strategic gaps. So the question that arises is what is the scope, scope and gaps of research in the field of women's political and social participation? The research method is meta-analysis, which has been analyzed by categorizing the researches by author name, title, research method, hypotheses and results. Findings indicated that the variables of political effectiveness, feeling of legal inequality, political awareness, social and economic status, self-confidence, age, mass media, stereotypes, women's employment, marital status, feeling of gender inequality, sociability, Traditional beliefs and literacy levels are considered as more effective barriers to women's social and political participation, respectively. As a result, these barriers have led to the low presence of women in limited cases, and by removing these barriers and changing misconceptions and educating and socializing women and girls from an early age, they must be promoted to high political positions and Socially prepared.Keywords: Social participation, political participation, Women, Meta-analysis
-
ترس از مدرسه یک مقوله اجتماعی است که به شکلی گسترده از سوی جامعه شناسان مورد مطالعه قرار گرفته است. مدرسه هراسی می تواند به اختلالات یادگیری برای دانش آموزان و مشکلات و آسیبهای جدی برای خانواده ها، مدرسه و جامعه بینجامد. مقاله حاضر با هدف شناخت، بررسی و تحلیل عوامل اجتماعی موثر بر مدرسه هراسی در کودکان در سه زمینه عوامل مرتبط با ویژگی های فردی، عوامل خانوادگی با رویکرد انتظارات اولیا از فرزندان و عوامل انسانی و فیزیکی مدرسه به این موضوع پرداخته است. روش پژوهش پیمایشی است و پژوهش با به کارگیری پرسشنامه (با مقدار آلفای کرونباخ 0/85 که نشان از قابل اعتماد بودن آن دارد) و با جامعه آماری 545 نفر از والدین دانش آموزان دوره سه سال اول ابتدایی که با فرمول کوکران حاصل شده به صورت میدانی انجام گرفته است. این پژوهش در پی یافتن سهم عوامل اجتماعی مدرسه هراسی در میان دانش آموزان تهرانی پایه های اول تا سوم ابتدایی بوده که طبق نتایج حاصله سه عامل فشار خانواده در امر تحصیل فرزند، نظر اولیای مدرسه نسبت به دانش آموز و تجربه کودک در زمینه محیط مدرسه از عوامل موثر بر مدرسه هراسی دانش آموزان است، به طوری که 20/2 درصد از متغیرهای مدرسه هراسی دانش آموزان دوره اول تا سوم دبستان به عوامل پیش گفته بستگی داشته است. بیشترین تاثیر 18 درصد مربوط به عامل فشار خانواده در امر تحصیل فرزندان، 1/3 درصد رفتار اولیای مدرسه نسبت به دانش آموز و 0/9 درصد مربوط به تجربه کودک در محیط مدرسه است.
کلید واژگان: والدین, دانش آموزان, مدرسه هراسی, خانواده, ویژگیهای فردی, عوامل انسانی و فیزیکی مدرسهThe present study was carried out to identify and analyze the social factors affecting school phobia in children in three domains of personal characteristics, parental expectations for children's educational attainment, and human and physical factors related to schools. The research method was survey and the statistical population of the study was comprised of 545 parents of Tehrani elementary school students in grades one to three. The instrument included a questionnaire with Cronbach's alpha of 0.85 which showed the internal consistency of the measure. Based on the results, three factors, i.e., parental expectations for children's educational attainment, school personnel’s perception of students, and children’s experience of school environment are among the important factors associated with school phobia. More specifically, 20.2% of variance in school phobia variable is explained by the aforementioned factors. The most significant factors contributing to school phobia are parental expectations for children's educational attainment (18%), school personnel’s perception of students (1.3%), and children’s experience of school environment (0.9%), respectively.
Keywords: parents, students, school phobia, family, personal characteristics, human, physical factors related to schools -
با توجه به اینکه رفتار شهروندی سازمانی می تواند به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات اجتماعی و مدیریتی همواره مورد توجه قرار گرفته و در محافل مختلف مورد بررسی قرار گیرد، این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران انجام پذیرفته است. این تحقیق از نوع کمی بوده و به روش پیمایشی انجام پذیرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و روش کتابخانه ای گردآوری گردیده است. جامعه مورد بررسی شامل کلیه کارکنان و کارشناسان و کارشناسان مسئول، مدیران میانی و مدیران عالی بوده که در سازمان جهاد دانشگاهی تهران مشغول به کار بودند که تمامی کارکنان به تعداد 260 نفر از کارمندان و مدیران میانی و ارشد جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران به صورت تمام شمار به عنوان جامعه آماری انتخاب گردید. در نتیجه نهایی تحقیق می توان گفت در اولویت اول نبود عدالت سازمانی، در اولویت دوم عدم وجود شاخص های رفاهی مناسب و عدم برخورداری از آرامش روحی و روانی، نبود اضافه کاری مناسب، عدم اعطای وام های قرض الحسنه و کم بهره و شرایط نامناسب فیزیکی سازمان، و در اولویت سوم عدم وجود شاخص های مدیریتی مناسب، از جمله عوامل زمینه ساز شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی می باشند.
کلید واژگان: رفتار شهروندی سازمانی, عوامل زمینه ساز, شاخص های عدالت سازمانی, شاخص های رفاهی, شاخص های مدیریتیConsidering the fact that organizational citizenship behavior can be regarded as one of the most fundamental social and managerial issues, and as it has been studied in different circles as well as the significance of underlying factors of its formation, this research tries to study those underlying factors in the of the Academic Center for Education, Culture and Research (ACECR) of the University of Tehran. This research is quantitative and conducted in a survey method. The required data was collected using a researcher-oriented questionnaire and library method. The study population consisted of all employees and experts and senior experts, middle managers and executives who worked at ACECR. All ACECR’s staff are 260 employees including middle and high-ranking managers and senior experts were selected as the statistical community. As the final results reveal, based on the factors leading to the organizational citizenship behavior, it can be said that in the first priority, there was a lack of organizational justice. The second priority is the lack of suitable welfare and mental calmness, want of overtime allowance, low-interest loans as well as poor conditions of the workplace. The third priority focuses on lack of suitable management indicators.
Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Constituent Factors, Organizational Justice Indicators, Welfare Indicators, Management Indicators -
هدف از این مقاله، بررسی تاثیر آرمان گرایی توسعه ای جوانان تهرانی بر گرایش آن ها به مهاجرت است. چارچوب نظری اصلی تحقیق، نظریه مکتب وابستگی و نظریه والرشتاین است. این تحقیق با روش پیمایشی و با روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین جوانان 18 تا 30 ساله تهرانی انجام گردید؛ بدین صورت که ابتدا مناطق بر اساس شاخص های توسعه یافتگی به چهار خوشه تقسیم شده و سپس با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با حجم جمعیت جوان برای هر طبقه محاسبه گردیده و بار دیگر داخل هر یک از طبقات به صورت جداگانه نسبت به حجم هر کدام از مناطق 22گانه، نمونه ها توزیع شده است. مجموع کل نمونه های انتخاب شده، 1217 نفر می باشد و با پرسش نامه محقق ساخته به تحقیق از آنها درباره موضوع مطروحه پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد آرمان گرایی توسعه ای با ضریب مسیر 441/0 از میان متغیرهای تعریف شده به عنوان قویترین متغیر بر گرایش به مهاجرت در بین جوانان تاثیر داشت. در مرتبه بعدی گرایش مذهبی افراد است که خود متاثر از متغیرهای دیگر بوده، ولی خودش به طور مستقیم اثر قابل توجهی بر گرایش به مهاجرت جوانان داشته است. بنابراین متغیر گرایش مذهبی با ضریب اثر(195/0) دومین متغیر بوده که اثر مستقیم در میزان گرایش به مهاجرت جوانان داشته است؛ به این معنا که با بالا رفتن گرایش مذهبی افراد میزان گرایش آنها به مهاجرت رو به پایین آمده است. در مرتبه بعدی متغیر سرمایه اجتماعی با ضریب اثر(188/0) بیشترین تاثیر مستقیم را بر روی میزان گرایش به مهاجرت جوانان دارد؛ به این معنا هر چه قدر سرمایه اجتماعی کمتر باشد، گرایش به مهاجرت نیز زیاد می شود. هر یک از متغیرهای میزان تحصیلات، سن و درآمد به ترتیب با ضریب اثر 151/0و 186/0و 100/ به طور مستقیم در گرایش به مهاجرت جوانان تاثیر گذاشتند. متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل و وضع فعالیت نیز به ترتیب با ضریب اثر، 115/0و 133/0و 102/0 به طور مستقیم در گرایش به مهاجرت جوانان موثر بودند.کلید واژگان: آرمان گرایی توسعه ای, تمایل به مهاجرت, دینداری, سرمایه اجتماعی و جوانانThe research is to investigate the relationship between juveniles’ developmental utopianism and their tendency to migration. The sample was 1217 respondents among young people in Tehran between 18 to 30 ages. The findings showed that amongst variables that have been studied, developmental utopianism has strongest impact on juveniles’ tendency to migration. Its coefficient of determination has been 0/441. The second important variable is religiosity with coefficient of determination 0/195. It has remarkable impact on tendency to migration, although it has been affected by other variables. Based on data, in line with increase in religiosity, the juveniles’ tendency to migration has been decreased. The next important variable is social capital with coefficient of determination 0/188. Those people who have possessed low social capital have had high tendency to migration. Also, coefficient of determination for other variables including education, age and income has been 0/151, 0/186 and 0/100. These coefficients have been 0/115 for gender, 0/133 for marital status and 0/102 for employment.Keywords: Developmental Utopianism, Tendency to Migration, Religiosity, Social Capital, Youth
-
مقدمهافزایش چشمگیر زنان سرپرست خانوار و مسائل و مشکلات مرتبط با تعاملات اجتماعی و امرارمعاش، یکی از تحولات نهاد خانواده و جامعه کنونی ایران محسوب می شود. تحقیق حاضر با تمرکز بر ترکیب و مقایسه نتایج و یافته های مجزای تحقیق های انجام شده، اولویت ها و نیازهای زندگی زنان سرپرست خانوار را موردمطالعه قرار داده است.روشاین تحقیق با روش های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، مرور نظام مند و فراتحلیل کمی انجام شده است. مطالعه اسنادی و کتابخانه ای برای بررسی متون و نظریه ها و مرور نظام مند و فراتحلیل کمی برای بررسی و شناخت ماهیت تحقیق های پیشین بکار رفته است. مقاله های علمی-تحقیقی و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی منتشرشده در بازه زمانی 1380 تا 1395 با موضوع زنان سرپرست خانوار، جامعه آماری را تشکیل داده اند.یافته هایافته های حاصل از این تحقیق در پنج مقوله اصلی مربوط به سال انجام تحقیق ها، بیان مسئله، چارچوب نظری، روش شناسی استفاده شده در هر تحقیق و نهایتا یافته های کلیدی حاصل از تحقیق های مرور شده دسته بندی شدند. از یافته های کلیدی، سه یافته با عناوین تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی، توانمندسازی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استخراج گردید.بحثاتخاذ دیدگاه جامعه شناختی و داشتن رویکرد اجتماعی به مسائل زنان سرپرست خانوار و افزایش حمایت اجتماعی از این گروه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عمدتا مسئله اصلی زنان سرپرست خانوار را نداشتن شغل و درآمد کافی می دانند، هرچند این متغیر یکی از عوامل مهم است، اما برخورداری از حمایت اجتماعی بر توانمند نمودن زنان سرپرست خانوار مهم تر است، زنانی که توانمند باشند امکان دستیابی به شغل و درآمد مناسب را نیز خواهند داشت. از سوی دیگر مشارکت اجتماعی، احساس تعلق به جامعه، نداشتن مشکلات عاطفی و روانی از مواردی است که با برخورداری از حمایت اجتماعی حاصل می گردد. کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار متاثر از برخورداری ایشان از حمایت اجتماعی است. می توان حمایت اجتماعی را متغیری دانست که دارای تاثیرات چندگانه بر مشکلات زنان سرپرست خانوار است.کلید واژگان: اولویت ها و نیازهای زندگی, زنان سرپرست خانوار, فراتحلیل, مرور نظام مندIntroductionThe dramatic increase in female-headed households and issues related to social interaction and livelihoods is one of the transformations of the current Iranian family and community.
According to the Census Bureau of Iran, the proportion of female-headed households to total households per year is 12.7%. The average growth rate of male-headed households over the three-year period was three percent, while that of female-headed households was four percent] (1335 - 1396). The present study focuses on combining and comparing the results and findings of separate research studies, examining the priorities and needs of that women heading the households.MethodThis study was conducted using three methods of documentary and library study, systematic review, and quantitative meta-analysis. A systematic review was used to study research studies on the topic of female-headed households and to understand the nature of the previous research in this area. Then the researchers came up with possible to hypotheses and applied quantitative methods and meta-analysis method to conduct research analysis and test the hypotheses. Systematic review was performed using qualitative data analysis software and quantitative meta-analysis was also performed using a specific software. In this study, the research studies conducted including the term “female-headed households”from 1380 to 1395, were selected and analyzed. in particular, scientific research papers or postgraduate theses at universities were analyzed.. In terms of scope, the present study was conducted nationally, and the subject area of this research wew sociological issues related to women-headed households. In the current study, most of the documentation was done without sampling, and only university-based screening, the scientific degree, and the topic of “issues of women-headed households in Iran” were examined.FindingsFrom the expression of various problems, four cases were studied: social and cultural issues of women- headed households, economic and occupational issues of Women-Headed Households, and empowering women-head Households. In terms of the effectiveness of measures, They were more important and repotted more than other cases. Among the theories stated, the ‘feminization of poverty‘ ‘empowerment theory’ , and the theory of ‘social support’ theory were the most popular theories employed in the research studies, in other words, these were the most prominent areas. Due to the dominance of the quantitative research paradigm, the survey method was the template method in the research and then the qualitative methods and the secondary analysis were used. Findings indicate that about five percent of household surveys of women are conducted with quantitative approaches using a survey method. That expresses the dominance of quantitative space over research. Three key findings can also be drawn from the research.
Social support has a positive effect on social health as well as women’s empowerment. Social support has a positive effect on the quality of life of female-headed households. In summary, the findings of this research are used in five main categories related to the year of research, problem expression, theoretical framework, and methodology. Finally, in each study the key findings from the reviewed studies were categorized. From the key findings, three findings were identified as positive impact of social support on social health, empowerment, and quality of life of female-headed households.DiscussionIt is important to adopt a sociological perspective and to have a social approach to the issues of female-headed households and to increase social support for this group. Mainly the main problem of women heading the households is insufficient job and income, although this variable is one of the important factors. But having social support is more important than empowering female-headed households. Women who are empowered will also be able to have more job opprtunities and have decent incomes. Social participation, on the other hand, the sense of belonging to the community, and the lack of emotional and psychological problems, are some of the issues that result from having social support. The quality of life of female-headed households is affected by their social support. Social support can be seen as a variable that has multiple effects on the problems of female-headed households. Increased social support will enhance the social health of individuals in the community. The more the supportive resources people receive, the greater their social capital and the sense of belonging and acceptance within society are likely to be. And that means that people’s crisp paths are closed, and they can be merged. Such people have the opportunity to participate in various social and economic relationships, thereby enabling the community to flourish and, in other words, empower individuals and improve their quality of life. With increasing social support, women-headed households experience stronger family relationships and regain their independence and self-esteem. In such a case, they will have more peace of mind and time to learn different skills that will enable them to get better jobs. The five stages of welfare, access, awareness, participation, and control should be achieved. Of course, support is purely social, that is, organizations can play a role in this area. But this support must come from the community. It is important that women who are the heads of households should not be regarded as ordinary members of society and not interconnected in social, economic, family-related, and other spheres. This needs to be developed and adopted as a cultured so that other people in the community first learn that women who are the head of a household in a society need social support because of social anomalies. In addition to informal social support for individuals in the community, special formal attention should be paid to the social dimension that requires the government and social policy makers to provide specific social assistance and anticipate the provisions of the annual budget requirements and the Five Plans Act. In the years of economic, social, and cultural development of the country, close attention should be paid to this issue.Keywords: female-headed household, priorities, needs of life, systematic review, meta-analysis -
با توجه به افزایش روز افزون زنان سرپرست خانوار و نقش تعیین کننده آنان در تامین معیشت خانواده، تاثیر حمایت های اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار طی چند سال گذشته سنجیده شد و سطح آگاهی، نگرش و رفتار آنان نسبت به خدمات حمایتی مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق امنیت در وجه عینی، به روش های مقابله و شیوه زندگی فرد و به میزان خطرات و ریسک های واقعا موجود و محتمل در جامعه اشاره دارد که به صورت نسبت هایی مشخص نشان داده می شود. اما امنیت در وجه ذهنی شاخصی احساسی است و به میزان خشنودی و رضایت فرد از شرایط امنیتی حاکم بر جامعه و برداشت فرد از این شرایط بستگی دارد.تمرکز اصلی این تحقیق بر ترکیب و مقایسه نتایج و یافته های مجزای تحقیق های انجام شده و شناسایی اولویت ها و نیازهای زندگی زنان سرپرست خانوار با تاکید بر احساس امنیت اجتماعی می باشد.
روش تحقیقاین تحقیق با روش های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای ، مرور نظام مند و فراتحلیل کمی انجام شده است. مطالعه اسنادی و کتابخانه ای برای بررسی متون و نظریه ها و مرور نظام مند و فراتحلیل کمی برای بررسی و شناخت ماهیت تحقیق های پیشین به کار رفته است. ضمنا تاثیر خدمات حمایتی بر احساس امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار نیز در قالب پرسشنامه خودساخته مدل kap rate با تمرکز روی سه سطح آگاهی(knowledge) ، نگرش (attitude) و رفتار (practice) اندازه گیری شده است.جامعه آماری و نمونه: مقالات علمی-تحقیقی و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی منتشر شده در مدت زمانی 1380 تا 1395 با موضوع زنان سرپرست خانوار، جامعه آماری را تشکیل می دهند.
یافته هایافته های حاصل از این تحقیق در پنج مقوله اصلی مربوط به سال انجام تحقیق ها، پرابلماتیک(مسئله ساز) ، چهارچوب نظری، روش شناسی استفاده شده در هر تحقیق و نهایتا یافته های کلیدی حاصل از تحقیق های مرور شده دسته بندی شدند. از یافته های کلیدی، سه یافته با عناوین تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر (سلامت اجتماعی ، توانمندسازی و کیفیت زندگی) زنان سرپرست خانوار استخراج گردید. ضمنا بین ابعاد مختلف احساس امنیت اجتماعی و حمایتهای رسمی در هر سه سطح آگاهی، نگرش و رفتار رابطه معنادار وجود داشته است.
بحثاتخاذ دیدگاه جامعه شناختی و داشتن رویکرد اجتماعی به مسائل زنان سرپرست خانوار و افزایش حمایت اجتماعی از این گروه نقش به سزایی در ارتقاء احساس امنیت اجتماعی آنان دارد.
کلید واژگان: زنان سرپرست خانوار, اولویت ها و نیازهای زندگی, مرور نظام مند, فراتحلیل, احساس امنیت اجتماعیIntroductionGiven the increasing number of female headed households and their decisiverole in providing family livelihood, the impact of social protection on social safety feelingswas measured by the family head and their level of knowledge, attitude and behavior towardsupport services were examined.In this research, objectivity security refers to the individual’s lifestyle and to the degree ofactual and potential risks and risks in the community, which are shown in specifc proportions.But mental security is an emotional indicator and depends on the degree of satisfaction andsatisfaction of the person with the security conditions governing the community and theindividual’s perception of these circumstances.The main focus of this research is on combining and comparing the results and fndingsof research conducted and identifying the priorities and needs of the lives of female headedhouseholds with an emphasis on the sense of social security.
MethodThis research has been conducted with documentary and library study methods,systematic review and quantitative meta-analysis. A study of documents and libraries for thereview of texts and theories and a systematic review and quantitative meta-analysis have beenused to examine the nature of previous research.Research articles and postgraduate thesespublished in the period 1380 to 1395 with the topic of women heads of household formthe statistical community.Meanwhile, the effect of supportive services on the social safety ofwomen headed by households was also measured in a self-made Kapital scale questionnaire,focusing on three levels of knowledge, attitude, and behavior.
ResultsThe fndings of this research were categorized into fve main categories relatedto the years of research, the questionnaire, the theoretical framework, the methodologyused in each research, and fnally the key fndings from the reviewed research.From the keyfndings, three positive fndings from social support (social health, empowerment and qualityof life) were extracted from the female head of household.Meanwhile, there was a signifcantrelationship between the various dimensions of social security and formal protection in allthree levels of knowledge, attitude and behavior.Discuss:. Adopting a sociological perspective and having a social approach toissues of female head of household and increasing social support from this grouphas a signifcant role in promoting their social security feeling
Keywords: Female Head of Household, priorities, needs of life, Systematic review, meta-analysis, Sense of Social Security -
کبرای کلی قانون سرقفلی به صورتی که در عرف رایج است را می توان در تبصره 2 ماده 6 قانون روابط موجر و مستاجر 1376 یافت که بیان می دارد: «در صورتی که موجر به طریق صحیح شرعی سرقفلی را به مستاجر منتقل نماید، هنگام تخلیه، مستاجر حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را دارد». قانونگذار دو طریق را به عنوان مصادیق «طریق صحیح شرعی» مذکور در این کبرای کلی پیشنهاد می کند. سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا این دوطریق، قابلیت ایجاد حقی با خصوصیات ملحوظ در آن کبرای کلی را دارا است تا بتواند در تطبیق با آن، سرقفلی عرفی را تصحیح کند یا خیر؟ با تحلیل مبانی فقهی دو طریق مذکور، روشن می شود که هیچ یک نمی تواند موجد حقی با قابلیت نقل و قابلیت مطالبه به نرخ روز توامان باشد. بنابراین، طرق مذکور در قانون 1376 صلاحیت تصحیح معاملات سرقفلی رایج در عرف را دارا نبوده و با آن کبرای کلی در تناقض است.کلید واژگان: طریق صحیح شرعی, واگذاری, انتقال, سرقفلی, موجر, مستاجرThe general rule of Key Money or Goodwill, as is common among people in Iran, could be found in Note 2 of Article 6 of the Landlord-Tenant Relations Law passed in 1997, which states: "If the landlord transfers the key money to the tenant with a correct legal form, at the time of eviction, the tenant receives the right to legally demand key money on fair day rates." The legislator proposes two methods as examples of the "correct legal form". The question that arises here is that: By these two methods, is it possible to create a right with particular characteristics required in that general rule, so as to be able to jurisprudentially correct the common key money deals in accordance with the law, or not? By analyzing the jurisprudential foundations of these two methods, it becomes clear that no one can create a right to be transferable and legally demandable to the rate of the day. Therefore, the two methods mentioned in the Law of 1997 aren't competent to jurisprudentially correct the common key money deals, and are inconsistent with that general rule.Keywords: key money, goodwill, transfer, transaction, lease, landlord
-
جامعه برای برقراری و شکل گیری خود، به ناچار به نظمی، از سویی طبیعی و از سویی قراردادی روی می آورد که از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری نشات می گیرد، و برای در کنار هم زیستن، چاره ای جز اطاعت از این نظم نیست. به همین سبب، مردم همنوایی با هنجارهای اجتماعی را پیشه می کنند و به همان میزان، تخطی از قواعد اجتماعی در درون تمام جوامع مشکل ساز و مشکل آفرین است. تعرض طرفین قرارداد اجتماعی به حقوق یکدیگر، موجب اخلال در روابط آن ها می شود و موانعی را برای ایجاد نظم و امنیت اجتماعی ایجاد می کند. به همین منظور، تحقیق حاضر، برای سنجش میزان تعهد شهروندان به نظم اجتماعی، به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر آن می پردازد. محققین برای سنجش تعهد به نظم اجتماعی، از سه شاخص اصلی: التزام به قانون، التزام افراد به رعایت حقوق شهروندی و اعتماد به دیگران استفاده کرده اند، زیرا اعتقاد بر این است برایند این سه مولفه، متغیر وابسته ما را می سازد. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایش بوده، که تعداد 384 نفر از جمعیت 64-18 ساله شهر تهران را با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد کاوش قرار داده است. پایایی سوالات تحقیق از طریق آلفای کرونباخ با مقدار متوسط 828/0 مورد تایید قرار گرفته است. نتایج پژوهش رابطه بین میزان تعهد به نظم اجتماعی را با میزان باورهای دینی، باورهای اخلاقی، احساس نا امنی، مشارکت اجتماعی، احساس بی عدالتی، جنسیت، تحصیلات و سن پاسخگویان را تایید می کند و این رابطه با وضعیت تاهل مورد تایید قرار نگرفت.کلید واژگان: نظم, تعهد به نظم اجتماعی, الزام به قانون, حقوق شهروندی, اعتماد اجتماعی, عوامل اجتماعی? فرهنگیSociety to establish itself inevitably comes up to natural and contract order, which derives from acculturation and socialization, and to stay together, the only thing to do, is to obey this order. For this reason, people are in harmony with social norms, and the same amount, violation of social rules within all societies are Problematic and troublesome. The contravention of the social contract to the rights of each other, disturbs their relationships, and creates barriers to social order and security. For this purpose, this research to measure citizens' commitment to social order, investigates the social and cultural factors affecting it. Researches to measure the commitment to social order, have used three main indicators:obligations to the law, obligation of individuals to observe citizenship rights and trusting others. Because it is believed, these three components make our dependent variable. The research method of this research was survey, which number 384 people aged 18-64 years old in Tehran, using the Cochran formula, selected as the sample society, and with a questionnaire tool,has explored. Reliability of research questions was confirmed through Cronbach's alpha with a mean value of 0. 882. The results of the research confirms, the relation between the amount of commitment to social order with religious beliefs, moral beliefs, feeling insecure, social participation, feeling injustice,sex, education and age of the respondents. . And this relationship with the marital status was not approved.Keywords: Order, commitment to social order, Supreme court to the law, citizenship rights, social trust, socio-cultural factors
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.