خدابخش اسداللهی
-
اسطوره به رغم کهنگی اش، پدیده ای زنده و حاضر و ناظر بر رفتار و اندیشه های انسان است. با وجود آن که تمام شاعران، از اسطوره در شعر خود استفاده می کنند، فقط برخی از آنان و ازجمله شفیعی کدکنی، از بینش اساطیری برخوردارند. او نه تنها با اسطوره های ایران، اسلام، عرفان و جهان آشناست؛ بلکه از تاثیر آن بر عمق بخشیدن به شعر هم آگاهی کافی دارد. در این مقاله برخی از اسطوره های «هزاره دوم آهوی کوهی» از آن روی که به انسان هویت می بخشند، معرفی شده است. شفیعی، با پذیرش ضمنی اسطوره هایی که سبب شکل گیری هویت ایرانی- اسلامی است، بر هویت ایرانی، که از ابزارهای خودیابی و ایستادن در برابر تمدن غرب است، تاکید بیشتری دارد. داده های این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از روش کیفی توصیف شده است. هدف نویسندگان بازنمایی طرز اسطوره پردازی شفیعی برای هویت بخشی به انسان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شفیعی با بهره گیری از بینش اساطیری و نیز با شناخت عمیقی که از اسطوره ها، دارد به مخاطب برای رهایی از بی هویتی، کمک، شایانی می کند.
کلید واژگان: اسطوره, هویت, دین, ملیت, شفیعی کدکنیMyth, despite its antiquity, is a living and present phenomenon that observes human behavior and thoughts. Although all poets use myths in their poetry, only some of them, including Shafii Kodkani, have a mythological insight. He is not only familiar with the myths of Iran, Islam, mysticism and the world; Rather, he is also aware of its effectiveness in deepening the poem. In this article, some of the myths of the (2nd millennium mountain deer) have been introduced, as they give identity to humans. Shafi'i with the implicit acceptance of myths that are the cause of the formation of Iranian-Islamic identity. It has more emphasis on Iranian identity, which is a means of self-discovery and standing against Western civilization. The data of this research has been collected using the library method and described using the qualitative method. The purpose of the authors is to represent Shafi'i's way of mythologizing to give identity to humans. The results of the research show that Shafii helps the audience to get rid of identitylessness by using his mythological insight and his great knowledge of myths.
Keywords: Myth, Identity, Religion, Nationality, Shafi'i Kodkani -
عشق رکن اصلی مباحث عرفانی و ادبی است. این مبحث مهم در اشعار فارسی ازجمله اشعار نیر تبریزی و عمان سامانی نیز وارد شده است و این دو شاعر، واقعه کربلا را با چاشنی عشق به تصویر کشیده اند. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده است، مبحث عشق و مولفه های اساسی آن را در گنجینه الاسرار عمان سامانی و دیوان نیر تبریزی می کاود و به ارتباط عارفانه و عاشقانه حسین (ع) با معشوق ازل و نیز جانفشانی و ایثار یاران امام در راه حسین (ع) را به عنوان پیر و مراد خود می پردازد. چگونگی پیدایش عشق، برتری عشق بر عقل، اتحاد عشق، عاشق و معشوق، خاصیت های می محبت، طلب رضای محبوب ازجمله مشخصه هایی هستند که هر دو شاعر حسینی با دیدگاه ها و روایت ها و تاویل های خود گاهی به صورت مستقل و گاهی در داخل روایت های واقعه کربلا و از زبان اشخاص به آن ها پرداخته اند. نتیجه آن که حسین (ع) در ارتباط با محبوب ازل، در حکم عاشق راستین حق و خانواده و یاران امام نیز در ارتباط با ایشان بهترین عاشقان و مریدان وی هستند و محبوب ازل را به واسطه او می شناسند.
کلید واژگان: گنجینه الاسرار عمان سامانی, آتشکده نیر تبریزی, عشق, عرفانIntroductionNayyers mystical view and epic expression regarding the great incident of Karbala, as well as the sad narrative of AhleBeyt (a.s.) have made her brilliant verses among Ashurai works. Her Ashura poems, which have drawn passages from epics, ideals, mysticism and Ashura's elegies with artistic expression, have a great influence. In the words of Oman Samani, there are subtle points of love and mysticism and epic in an artistic and warm way, the expression of mystical mysteries and subtleties of the Karbala incident, secrets of the manifestation of love and beauty, the worship of the lover and the passions of the beloved, the way of being and the state of ecstasy, passion , parting from and reaching the beloved is planned. She has organized the events of Ashura with a mystical approach and an allegorical and mystical language in the famous masnavi of Ganjina al-Asrar. In her poem, she only looks at the incident of Karbala from an epistemological point of view, and she uses the elaborate method in expressing its secrets.
Research methodThe research method in this research is descriptive-analytical and library-style. The area and society under study is Ganjinatol Asrar Omman Samani and Atashkad Nayyer Tabrizi. Mystics consider man to be the secret of creation and the end and fruit of existence. In their view, a perfect human being is a mirror of the manifestation and manifestation of God's names and attributes, by knowing them one can achieve a deeper knowledge of God. And she asked God from the mirror of her existence and innocent hearts. On this basis, it is necessary for a human lover to arise and drink the wine of divine love to guarantee the continuity of life. God sees his cup of love full, calls out once again and calls the best lovers. Therefore, the cup of love, which was previously in the shaky hands of man, was drunk by the most perfect and intoxicated lovers of the children of Adam.
ConclusionOmman deals with topics such as reason and love, love and its attributes, the discussion of the true lover and its attractions, as well as the connection and chastity of the lover and her desire, etc. In Nayyer’s poems, especially in the Masnavi, Atashkade is depicted. Omman Samani and Nayyer Tabrizi should be considered as full-fledged poets who quench their long-lasting thirst with the beauty of God's values and express their spiritual observations artistically in silence and intuition with their continuous journey through knowledge. In their poems, both mystic poets report the movement of the caravan of love on the mystical path and show the bloody scenes of sacrifice and honest love and flight to the "place of annihilation" which is the ultimate journey of the seeker of God, moment by moment. Both have an epic and mystical view to the Ashura event and The mystic concentration in Ommans Ganjinato Alasrar is more than Nayyers Atashkade.
Keywords: Oman Samani's Treasure Of Secrets, Nayyer Tabrizi Fire Temple, Love, Mystical Elements -
زمینه و هدف
کمال و سعادت آدمی، همواره به عنوان هدف نهایی در متون عرفانی اسلامی مطرح بوده است؛ منطق الطیر عطار یکی از آثار برجسته عرفانی، در قالب سفری تمثیلی، الگوی رفتاری مشخصی را جهت دستیابی انسان به سعادت ارائه میکند؛ از سویی دیگر، روانشناسی مثبتگرا، با تاکید بر پرورش فضایل اخلاقی چون تواضع، مهرورزی، خویشتنداری، در پی ایجاد رضایت پایدار در زندگی است؛ هدف از انجام این پژوهش تطبیق شاخصه های روان شناسی مثبتگرا در منطق الطیر عطار بر پایه الگوی مارتین سلیگمن است تا وجوه تفکر مثبت را نزد ذهن و زبان عرفانی عطار به اثبات رساند.
روش مطالعهپژوهش حاضر، به شیوه تحلیلی و توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای، انجام میشود؛ جامعه آماری منطق الطیر عطار و نمونه آماری ابیات مربوط به قصه تمثیلی پرندگان و سیمرغ است.
یافته هاپژوهش حاضر نشان میدهد هر شش خوشه خرد، شجاعت، اعتدال، فعالیتهای اجتماعی، انسانیت و تعالی در نظریه سلیگمن، مصادیق مشخصی در منطق الطیر عطار دارد؛ سفر در منطق الطیر به مثابه فرآیندی است که در پی خویشتن پذیری و خودآگاهی، سبب پرورش تفکر مثبت میشود؛ کنش گروهی پرندگان، تفکر انتقادی هدهد و آزادی عمل، از نمودهای تفکر اجتماعی مثبت در منطق الطیر هستند؛ همچنین پیوند سی مرغ با سیمرغ نمودی از مفهوم تعالی در این منظومه است که قرابت معناداری با هدف غایی در نظریه مثبتگرای سلیگمن دارد.
نتیجه گیرینتیجه این پژوهش نشان میدهد پیش از آنکه نظریه پردازان غربی در سده اخیر به اهمیت فضایل اخلاقی، معنویت و ایمان در پرورش روان آدمی بپردازند، عرفان اسلامی در قرون گذشته، به صورت جامع و کامل در قالب آثاری چون منطق الطیر، به این مقوله پرداخته است؛ بنابراین، نظریه تفکر مثبت، پیشینه ای ایرانی- اسلامی دارد؛ منطق الطیر عطار در لایه های روانی متن، دربرگیرنده بن مایه های برجسته ای از تفکر مثبت بوده و با تاکید بر توانمندیهای بالقوه آدمی، هنجار مطلوب جهت تعالی نوع انسان را ارائه میکند.
کلید واژگان: منطق الطیر, فرید الدین عطار نیشابوری, مارتین سلیگمن, تفکر مثبتJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 98, 2024, PP 47 -66BACKGROUND AND OBJECTIVESHuman perfection and happiness have always been mentioned as the ultimate goal in Islamic mystical texts; Al-Tayir Attar"s logic, one of the outstanding works of mysticism, in the form of an allegorical journey, presents a specific pattern of behavior for man to achieve happiness; On the other hand, positive psychology, by emphasizing the cultivation of moral virtues such as humility, kindness, self-control, seeks to create lasting satisfaction in life; The purpose of this research is to apply the characteristics of positivist psychology in Attar"s logic based on Martin Seligman"s model in order to prove the aspects of positive thinking in Attar"s mind and mystical language.
METHODOLOGYThe current research is done in an analytical and descriptive way and based on library sources, the statistical community is al-Tayr Attar region and the statistical sample of verses related to the allegorical story of birds and Simorgh.
FINDINGSThe current research shows that all six clusters of wisdom, courage, moderation, social activities, love and excellence in Seligman"s theory have specific examples in the logic of Altair Attar; Traveling in Altair region is like a process that seeks self-acceptance and self-awareness; It causes positive thinking; Group action of birds, critical thinking and freedom of action are manifestations of positive social thinking in al-Tayr region; Also, the connection of thirty chickens with Simorgh is a manifestation of the concept of excellence in this system, which has a significant affinity with the ultimate goal in Seligman"s positivist theory.
CONCLUSIONThe result of this research shows that before the Western theorists in the last century addressed the importance of moral virtues, spirituality and faith in the development of the human psyche, Islamic mysticism in the past centuries comprehensively and completely addressed this category in the form of works such as Logical Al-Tayr. Is; Therefore, the theory of positive thinking has an Iranian-Islamic background; In the psychological layers of the text, al-Tir Attar"s logic includes prominent elements of positive thinking and by emphasizing the potential capabilities of man, it provides the ideal norm for the advancement of human kind.
Keywords: Al-Tir Logic, Fariduddin Attar Neishabouri, Martin Seligman, Positive Thinking -
نشریه مطالعات زبان فارسی، پیاپی 15 (پاییز 1402)، صص 113 -152
امروزه، ادبیات و شعر تعریفی جامع تر از بیان صرف ادبی با معانی و ابزارهای آکادمیک دارد. ادبیات، اجتماع همه توانایی های علمی زبان در حوزه ساختار و غنا است. خلاقیت هنری شاعر و استخدام ترکیب ها و مضامین عالی منجر به تولید یک اثر ادبی و هنری می شود که بازخورد لذت بخش آن را در هیجان و انبساط مخاطب می توان یافت؛ فرم و ترکیب های هنری که به عنوان «هنرسازه» مطرح می شود. هنرسازه (prime) یا (Artistic device) یک نگرش فرا آرایه ای به ابزارهای زیبایی شناختی زبان در شعر فارسی است. همان که فرمالیست ها آن را هنر بیگانه سازی زبان از ذهن مخاطب می دانند و بر آن تاکیددارند. اساس هنرسازه ها، موسیقی، آرایه های ادبی و دیگر ترکیبات در سایه است که موجب برجسته سازی واژگان، تصاویر و مضامین جمال شناسانه می شود. حسن این اتفاق در آن است که شاعر بداهتا به این هنر نایل آید و نوعی جوشش درونی در آن حاکم باشد. در این مقاله به مباحثی نو در انواع هنرسازه های آوایی، بلاغی، تصویری و سماعی پرداخته شده است و با ارائه شاهد مثال از ابیات مولوی، سعدی و حافظ از جمله درک مزه از تکرار واک، سرنگونی شکلی انسان از تصویر واژه و القای معانی از کلمات و الفاظ نامفهومی چون «قوقو بققو بق بققو» اثبات شده است که هنرسازه خود ابزاری فراتر از آرایه های صرف در حوزه ی زبان و معناست و بقا و اعتلای آثار شعری را باید در چنین مباحثی جست.
کلید واژگان: هنرسازه, صورت و معنا, نگرش فرمالیستی, آرایه ها و ابزارهای زبانی, شعر کلاسیکToday, literature and poetry have a more comprehensive definition than mere literary expression with academic meanings and tools. Literature is the collection of all the scientific abilities of the language in the field of structure and richness. The artistic creativity of the poet and the employment of excellent compositions and themes lead to the production of a literary and artistic work, which can be found in the excitement and expansion of the audience.
The aim of this research is to reach the communication network of all the factors related to the language and the appearance of the word, which not only carries the meaning, but also creates a different meaning and concept from the apparent meaning that results from the phonetic, lexical or visual mechanism.
A network that is referred to as "artwork". Artistic device (prime) is a meta-array approach to the aesthetic tools of language in poetry, which formalists consider to be the art of alienating language from the mind of the audience.IntroductionThe foundation of art is original elements, themes, hidden images and the music of words, which leads to poetic discovery in the form of meaning. Vocabulary highlights and defamiliarizations that remove the dust of habit from words and combinations and create a lasting artistic-literary work. Ghazals of Iraqi style, especially Diwan Shams, Saadi and Hafez, are precious works which by formalistic analysis and examination, convincing and solid evidences are found in them.
Statement of the problem and research questionsUsually, aesthetic issues in poetry are measured with literary arrays, but the formalist theory has opened a new way in literary criticism, which instead of separating word and meaning, emphasizes the union of the two in the form of shape. In this regard, the following questions are answered:
How can the works of art in Molavi's, Saadi's and Hafez's ghazals be interpreted?
What do the topics of "dominant aspect", "surprising", "defamiliarization" and "foregrounding" have to do with the art-making component?Research MethodologyBy studying a library of reliable sources and extracting comprehensive evidence from relevant poems based on formalistic criticism, the author has analyzed poetic examples and considered the prominent role of words and phrases in the association of meaning.
DiscussIn this research, the prominent role of language in terms of words and combinations, systematic images and the music of words has been investigated by presenting various art forms and norm deviations and the involvement of rhetorical sciences.
ConclusionLiterary and artistic creations depend on the highlighting of words, combinations and aesthetic themes with the organized confusion of ordinary speech, which elevates poetry to the level of "artwork". In this regard, the poet is not satisfied with mere arrays, he paints with words and plays music. With phonetic, rhetorical, visual and auditory works of art, it avoids habit, defamiliarizes and breaks norms. His arrays are no longer trivial and repetitive. By composing multifaceted verses, he makes a new innovation. For example, Molvi reaches his dominant form in music by using sounds, nationalities, repetition, self-made lines and incomprehensible words along with Etanin and Afa'il and Orad Khanghahi.
With his simple and noble language, Saadi weaves all kinds of arrays together in the form of a spider's web in the sonnet, and Hafez uses all the elements and tools of poetry in terms of language, meaning and music to be able to use arrays.Keywords: Art creation, form, meaning, formalist attitude, linguistic arrays, tools, classical poetry -
زمینه و هدف
گردانه ی اساطیر در کشورهای دنیا چنین معرفی شده که در آن ها مادر را به عنوان عنصری خالق، بازتاب داده اند. در اسطوره های متقدم به وضوح پدیدار است که قدرت های بالاتر از آن زنان است؛ اما با ایفای نقش بیشتر در جامعه از سوی مردان، در مقایسه با زنان، گردانه ی اساطیری نیز به آهستگی تغییر گردش داده و به سمت عنصر مذکر چرخیده که این عامل در اشعار شاعران دوران باستان نیز پدیدار شده است؛ اما گذشته از دوران کهن، در شعر شاعران ادوار بعدی نیز می توان چنین موردی را مشاهده کرد. شاعر مورد پژوهش در این مقاله، ناصرخسرو است.
روش پژوهش:
در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به سنجش اشعار ناصرخسرو پرداختیم و با اساطیر ایران، یونان، مصر و هند که در این اسطوره ها قدرت از مونث به مذکر رسیده است، تطبیق دادیم تا به بررسی ریشه شناختی این ابیات در بین اساطیر سایر کشورها نیز بپردازیم.
یافته هابا استفاده از پژوهشی که انجام شد، شواهدی از بین اشعار ناصرخسرو -که حاکی از بازتاب اسطوره ای بس کهن در اساطیر دنیاست- استخراج شد. این ابیات معلوم می دارد که در دیوان ناصرخسرو به عنوان یکی از معدود شاعران ادبیات فارسی، باوری بسیار قدیمی که در بین تمدن های فراموش شده وجود داشته، بازتاب پیداکرده است.
نتایجبا انجام این پژوهش، آشکار شد که ناصرخسرو سخنانی را در دیوان اشعار خود مطرح کرده است که از دیدگاه اسطوره شناسی، این ابیات حاکی از اساطیری است که به عنوان اولین مظاهر اسطوره سازی در دنیای انسان ها و اولین ریشه های دین داری در بین تمدن های دنیا مطرح شده است.
کلید واژگان: شعر ناصرخسرو, مادرسالاری, اساطیرBackground and AimThe mythological circle in the countries of the world has been introduced in such a way that it reflects the mother as a creative element. In the earlier myths, it is clear that the powers are higher than women, but with the role of men in society, compared to women, the mythological circle has slowly changed and turned to the male element, which is a factor in the poems of poets. Ancient times have also emerged. But beyond the ancient times, the same can be seen in the poetry of poets of later periods. The poet studied in this article is Naser Khosrow.
Research MethodIn this article, using descriptive-analytical method, Nasser Khosrow's poems are evaluated and compared with the myths of Iran, Greece, Egypt and India, in which the power of the female is masculine, in order to study the etymology of these verses in It should be discussed among the myths of other countries and it should be revealed how such beliefs are manifested among the myths of the other four countries.
FindingsUsing the research that was done, evidence was extracted from the poems of Naser Khosrow, which indicates the reflection of very ancient myths in world mythology. These verses show that in the divan of Naser Khosrow, as one of the few poets of Persian literature, a very old belief that existed among the forgotten civilizations is reflected,
ResultsBy conducting this research, it was revealed that Naser Khosrow has made speeches in his poetry collection that from the mythological point of view,
Keywords: Naser Khosrow Poetry, Motherhood, Myths -
ایرج میرزا، متولد 1253 ه. ش، یکی از مهم ترین شاعران موفق دوره مشروطه در طنزپردازی است و به او لقب «سعدی نو» را داده اند. از مهم ترین دلایل موفقیت طنزهای او، به کارگیری طیف وسیعی از شگردها و سازوکارهای خلق طنز در ساختار اشعار اوست. اشعار ایرج میرزا بیشتر برگرفته از واقعیات اجتماعی است که در آن ها با دیدگاهی انتقادی و تند به بازتاب مسایل اجتماعی می پردازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی، شگردهای طنزپردازی را در اشعار این شاعر، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. حاصل مطالعات نشان می دهد که ایرج میرزا برای بیان طنز خود و تاثیرگذاری بیشتر آن بر مخاطب از شگردها و شیوه های مختلفی استفاده می کند و رمز موفقیت طنزهای او در بهره گیری از همین شگردهاست؛ از مهم ترین این شگردها می توان به کوچک سازی، تشبیه به حیوانات، نفرین و دشنام، خراب کردن سمبل ها، انتقاد از خویش، مناظره، تابوشکنی دینی، کنایه و ردیف های طنزآمیز اشاره کرد. حاصل سخن اینکه، شگردهای طنز مورداستفاده ایرج میرزا در ارایه مفاهیم موردنظر تاثیر بسزایی دارند.کلید واژگان: طنز, شگردهای طنزپردازی, اشعار, ایرج میرزاIraj Mirza, born in 1253 is one of the most successful satirical poets of the constitutional period, and he was given the title of "Saadi No". One of the most important reasons for the success of his satires is the use of a wide range of methods and mechanisms for creating humor in the structure of his poems. Iraj Mirza's poems are mostly taken from social realities, in which he reflects on social issues with a critical and sharp point of view. The current research aims to study and analyze the methods of satire in this poet's poems by using the library study method and in a descriptive-analytical way. The results of the studies show that Iraj Mirza uses various methods and methods to express his humor and make it more effective on the audience, and the secret of the success of his humor lies in the use of these methods. Among the most important of these tricks, we can mention miniaturization, likening to animals, cursing, destroying symbols, criticizing oneself, debating, breaking religious taboos, irony and humorous lines. As a result, the humor techniques used by Iraj Mirza have a significant effect in presenting the intended concepts.Keywords: humor, satirical techniques, poems, Iraj Mirza
-
بشاکردی(بشکردی)نام گویش رایج در منطقه جنوب استان کرمان و شرق هرمزگان است که شهرستان های رودبار جنوب، عنبرآباد، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، فاریاب، میناب، سندرک، هشت بندی، بشاکرد و مارز را در بر می گیرد. گویش بشاکردی، یکی از گویش های گروه زبان ها و گویش های ایرانی جنوب غربی است. اگرچه از نظر رده شناسی، گویش بشاکردی و زبان فارسی هم گروه هستند، درک متقابل بین گویشوران آن ها امکان پذیر نیست. موضوع این مقاله، بررسی دستگاه آوایی و صرف فعل در گویش بشاکردی است و هدف از آن، شناخت ویژگی های آوایی و صرفی آن است. ویژگی این گویش از نظر نظام آوایی، کاربرد مصوت های مرکب ie وue و صامت های لبی شده xw وgw است. نگارندگان کوشیده اند با بیان ویژگی های مهم این گویش، به ویژه در مقایسه با فارسی معیار، توصیف کوتاه و دقیقی از آن ارایه دهند و وجوه اشتراک و افتراق دستگاه فعل در این گویش را با فارسی معیار بررسی نمایند. براساس یافته های این تحقیق، بارزترین ویژگی این گویش، از نظر دستوری، کاربرد ساخت ارگاتیو در صرف ماضی افعال متعدی است.
کلید واژگان: فعل, گویش, هرمزگان, کرمان, بشاکردیBashakardi is a common dialect in the southern of Kerman province and eastern Hormozgan which includes the towns: South Rudbar, Anbarabad, Kahnouj, Manojan, Qaleganj, Fareyab, Minab, Senderk, Hashtbandi, Bashakard and Marz. Beshkardi dialect is one of the vernaculars belonging to the group of southwestern Iranian languages and dialects. Although in terms of taxonomy, Bashkardian dialect and Persian language are in the same group, but, mutual understanding between their speakers is not possible. The subject of this article is the investigation of the verb structure in "Bashkardi dialect", and its purpose is to know its phonetic and morphological features. The author tried to give a short but accurate description of this dialect by expressing the important features of it, especially compared to standard Persian, and representing the similarities and differences of the verb system in this dialect with standard Farsi. Based on the findings of this research, the most obvious characteristic of this dialect, in terms of grammar, is the use of ergative construction in the past tense of transitive verbs.
Keywords: Dialect, verb, Kerman, Hormozgan, Bashakardi -
بررسی متون ادبی بر پایه نظریه های زبان شناختی با توجه به پایه علمی و تجربی آن ها در خوانش ، کشف معانی و بازنمایی نتیجه بخش و دقیق است. بر این اساس بررسی روابط معنایی یکی از مولفه های اصلی معنی شناسی در نمایاندن شگردهای زبانی و معنایی، پایه نظری پژوهش حاضر در بررسی دیوان حافظ به عنوان پیکره مورد تحقیق درنظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که روش توصیفی-تحلیلی (Descriptive analysis) مورد استفاده قرار گرفته است، هدف، تبیین و تحلیل چگونگی روابط معنایی واژگان، میزان بسامد و تاثیر آن ها بر انسجام متن و گردش حول هسته موضوعی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اشعار او با توجه به بسامد بالای انواع روابط معنایی و عنصر تکرار در سطح واژگانی، عبارت و جمله، برای آموزش زبان به زبان آموزان فارسی کاربرد دارد و این قابلیت در آن دیده می شود. هم چنین وجود روابط معنایی واژگان در محور عمودی هر غزل نشان دهنده انسجام متنی در غزل های بررسی شده است. برطبق تحلیل انواع روابط معنایی که از دیگر ویژگی های این پژوهش است، بسامد مولفه چندمعنایی که با توجه به شمول آن بر صنایع ادبی، به نظر می-رسید کاربرد بیشتری داشته باشد، کمتر از حد انتظار است.
کلید واژگان: حافظ, معنی شناسی, روابط معنایی, هم معنایی, چندمعنایی, تقابلZabanshenakht, Volume:14 Issue: 1, 2024, PP 29 -56discovering meanings and representation is fruitful and accurate. Accordingly, the study of semantic relations is one of the main components of semantics in showing linguistic and semantic techniques, the theoretical basis of the present study in the study of Hafez's Divan has been considered as the body under study. In the present study, which uses a descriptive-analytical method, the aim was to explain and analyze how the semantic relations of words, their frequency and their effect on the coherence of the text and the circulation around the core. The result of this research shows that his poems are used to teach language to Persian language learners due to the high frequency of various semantic relations and the element of repetition at the lexical, phrase and sentence level, and this feature is seen in it. Also, the existence of semantic relations of words in the vertical axis of each sonnet indicates the textual coherence in the studied sonnets. According to the analysis of various semantic relationships, which is another feature of this study, the frequency of the polysemous component, which due to its inclusion in the literary industry, seemed to be more applicable, is lower than expected.
Keywords: Hafiz, Semantics, Semantic relationships, All Meanings, multiple meanings, contrast -
مکتب سوریالیسم یکی از بزرگ ترین مکاتب ادبی جهان در قرن بیستم، با اصالت بخشی به رویا و خیال سعی در بازآفرینی واقعیت دارد؛ پژوهش حاضر، فرضیه بهره گیری فروغ فرخزاد از مولفه های مکتب سوریالیسم در شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را بررسی می کند و به دنبال پاسخ به این سوال است که ترکیب های وصفی در شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، چه تناسب و ارتباطی با سورریالیسم دارد. بدین منظور، نخست با استفاده از روش تحلیل محتوا، ترکیبات وصفی به کار رفته در این شعر، استخراج و بر اساس مولفه های مکتب سوریالیسم رده بندی شد. سپس با ارایه تفسیر سورریالیستی، مشخص شد زبان شعر فروغ متاثر از شاخصه های سورریالیسم : 1- امور غیر واقعی2-عشق، 3-نقطه آرمانی 4- طنز سیاه5-مرگ اندیشی 6- بی اعتباری ابعاد بوده است. همچنین تحلیل فراوانی هر یک از مولفه های مذکور توسط نرم افزار تحلیل آماری، مشخص کرد بیش از 90 درصد تصاویر شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، پایه سورریالیستی دارد. در این میان، مرگ اندیشی بیش ترین فراوانی و پرداخت به عشق و برهم ریختن ابعاد واقعی، کم ترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند.
کلید واژگان: ترکیبات وصفی, فروغ فرخ زاد, سوررئالیسمThe school of surrealism, one of the greatest literary schools in the world in the 20th century, tries to recreate reality by giving originality to dreams and imagination; The present study examines the hypothesis of Forough Farrokhzad's use of the elements of the surrealism school in the poem "Let's believe in the beginning of the cold season" and seeks to answer the question that the descriptive compositions in the poem "Let's believe in the beginning of the cold season" are compatible and related to surrealism. has it,For this purpose, first, using the content analysis method, the descriptive compounds used in this poem were extracted and classified based on the components of the school of surrealism. Then, by presenting a surrealist interpretation, it became clear that the language of Forough's poetry was affected by the characteristics of surrealism: 1- unreal things, 2- love, 3- idealistic point, 4- black humor, 5- death thoughts, 6- invalidity of dimensions. Also, the analysis of the frequency of each of the mentioned components by the statistical analysis software revealed that more than 90% of the images in the poem "Let's believe in the beginning of the cold season" have a surrealistic basis. In the meantime, thinking about death has the most frequency and paying attention to love and disrupting the real dimensions have the least frequency.
Keywords: descriptive compounds, Forough Farrokhzad, surrealism -
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های زنان در رمان آتش بدون دود با تاکید بر نظریات روان شناسی انسان گرا بود. جامعه پژوهش حاضر؛ تمام متن رمان آتش بدون دود می باشد. نمونه پژوهش ویژگی های شخصیت زن در رمان بود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بود و از دو الگوی کنش کامل راجرز و معنادرمانی فرانکل، جهت بررسی روان شناختی شخصیت زن در رمان آتش بدون دود استفاده شد.داده های پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که زنان در رمان آتش بدون دود، در قالب شخصیت های مختلفی چون همسر، مادر، پزشک، استاد دانشگاه و نویسنده ایفای نقش می کنند و تاثیر به سزایی در فرهنگ سازی جامعه در عهد پهلوی داشته اند. میل به آزادی و مبارزه با فرهنگ مبتذل از ویژگی های بارز شخصیتی زنان دراین رمان است که در مسایلی چون سوادآموزی، حق انتخاب در ازدواج، برابری و مساوات با مردان نمودار گشته است. فرهنگ حاکم بر زندگی زنان در رمان آتش بدون دود، در بستری از رنج، شکل گرفته است. ویژگی های شخصیتی چون انگیزه پیشرفت و غلبه بر محدویت های اجتماعی، عشق و تعالی از نمودهای برجسته فرهنگ مقاومت در زندگی زنان رنج کشیده این رمان است. نتیجه آن که زنان در رمان آتش بدون دود، در شکل گیری شخصیت و سرنوشت خود، خانواده و جامعه، تاثیرگذار بوده و از پایه های مهم تحولات فرهنگی مطرح در این رمان هستند.کلید واژگان: رمان آتش بدون دود, شخصیت زنان, روان شناسی انسان گراThe aim of the current research was to examine the women characteristics in the “Fire without Smoke” novel with emphasis on the humanistic psychology theories. The statistical universe encased all the “Fire without Smoke” novel text. The sample of the research enfolded the women characteristics in the mentioned novel. the research method was analytical-descriptive. And the two models of Frankel's logo-therapy and Rogers' fully functioning were utilized to psychologically examine the women characteristics in the “Fire Without Smoke” novel. The data were gathered via library method. The findings of the research showed that women played roles, in the form of different characters such as wife, mother, doctor, university professor, and writer in the novel “Fire Without Smoke”, and they had a significant impact on the culture of society during the Pahlavi era. The will to freedom and challenging the banal dominating culture were the distinct women characteristics in the novel that were manifested in cases such as literacy teaching- learning, the right to choose in marriage, equality and equality with men had appeared. The culture that governed the lives of women in the “Fire Without Smoke” novel had been formed in a bed of suffering. The personality traits such as the achievement motive and to overcome social limitations, love and excellence were the prominent manifestations of the resistance culture in the lives of the suffering women of this novel. It could be concluded that the women in the “Fire Without Smoke” novel were influential in the formation of their character and destiny, family and society, and they were one of the important foundations of the cultural developments mentioned in this novel.Keywords: Fire without Smoke, Women characteristics, Humanistic psychology
-
ژرار ژنت از محققان برجسته عرصه بینامتنیت، هر متن را با متون پیش از خود مرتبط دانسته و در نظریه بیش متنیت، رابطه هر بیش متن را با پیش متن خود مطرح کرده است. از آنجا که در طول ادوار عرفانی، بحث عارفان هم مشرب با دیدگاه های مشابه قابل توجه بوده است و ساختار تذکره های عرفانی همچون صفوه الصفا و اسرارالتوحید نیز بر مبنای کرامات، اندیشه ها و گفتار عارفان خاصی تدوین شده است؛ این پژوهش با هدف روشنگری زوایای عرفانی قرن هشتم، برآن است که کرامات و آرا و اندیشه های شیخ صفی الدین اردبیلی را با دیدگاه ها و کرامات عارفانی هم چون ابوسعید ابوالخیر از منظر نظریه ژنت بسنجد. چنان که این پژوهش جهت گیری بینامتنی صفوه الصفا را در استقبال از اندیشه های ابوسعید ابوالخیر هویدا می کند؛ تشابه مضامین صفوهالصفا با اسرارالتوحید از حیث کراماتی همچون طی الارض، فراست، مسایل مربوط به مرگ، نجات مردم و همانند آن ها و همچنین مفاهیم اخلاقی و تربیتی متصوفه، نظیر تربیت نفس، رفع حجاب و مسایل دیگر، رابطه بینامتنی بین این دو اثر را تاییدمی کند.
کلید واژگان: صفوهالصفا, اسرارالتوحید, ابوسعید ابوالخیر, شیخ صفی الدین اردبیلی, بینامتنیت, ژنتGerard Genette, one of the prominent scholars, relates the intertextuality of each text with its predecessors and in the theory of over-texture, the relation between any texts has been raised with its prefaced text. During the mystical period the discussion of mystics has been remarkable with similar views and the structure of mystical tokens such as Safvat-al-Safa and the Asrar-al-Tawhid based on certain thoughts and speeches of mysticism. This study aims at enlightening the mystical aspects of the eighth century it is argued that the Qaramate and the ideas of Sheikh Safi according to the viewpoint and Qaramate of Abu Sa'id Abu- al-Khair in terms of the theory of genes. As a result of this research, intertextual orientation of Safvat al-Safa is welcomed in the wake of Abu Sa'id Abu- al-Khair thoughts in Asrar-al-Tawhid. The similarity of the themes of Safvat al-Safa with the wisdom of Qaramati like Tey-al-arz, Farasat, Death issues, people̕ s rescues and the like and the moral and educational concepts such as Self-education, Covering, and other issues of the intertextual relationship between these two works is confirmed.
Keywords: Safvat al-Safa, Asrar-al-Tawhid, Abu Sa'id Abu- al-Khair, Sheikh Safi al-din Ardabili, intertextual, Genette -
پژوهش حاضر، رمان هفت جلدی آتش بدون دود از نادر ابراهیمی را بر اساس دو نظریه مهم در روانشناسی انسان گرا (مزلو ، فرانکل) مورد تحلیل قرار داده است؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تطبیق نظام فکری انسان گرایی با رمان آتش بدون دود است، بدین منظور، نخست محتوای رمان بر اساس هرم نیازهای اولیه مزلو، طبقه بندی و مشخص شد ابراهیمی در جلد نخست بیشترین تمرکز را بر نیازهای زیستی داشته است حال آنکه در جلد های بعدی، نیاز به امنیت عزت نفس و خودشکوفایی بیشترین فراوانی را دارند، سپس در بخش دوم پژوهش، انواع معناجویی و پذیرش رنج در رمان آتش بدون دود مبتنی با نظریه لوگوتراپی ویکتور فرانکل مورد تحلیل روان شناختی قرار گرفته است، نتیجه آن که می توان رمان آتش بدون دود را به عنوان اثری منطبق با مولفه های روانشناسی انسان گرا معرفی کرد، هم چنین پژوهش حاضر ثابت می کند نظریه انسان گرایی در روان شناسی می تواند ابزار فکری لازم جهت خلق متون اجتماعی- سیاسی را در اختیار بگذارد.
کلید واژگان: آتش بدون دود, روان شناسی انسان گرا, مزلو, فرانکلIntroduction"Fire Without Smoke" is a political-social novel by Nader Ebrahimi. This novel, in seven volumes and more than two thousand pages, corresponds to the social events of the years of writing the book. (Ebrahimi, 2013: 3). The psychological analysis of the novel provides the literary critic with the tools needed to discover the intellectual and psychological aspects governing the layers of the text and makes it possible to analyze the behavioral actions in the novel; As "the best interpretations about leadingliterary works have a psychological aspect" (Shamisa, 2006: 251).In this research, humanistic theories (Maslow, Frankel) have been used for the psychological criticism of the "Fire without Smoke Novel". Humanism is a psychological approach that emphasizes the free will and conscious mind of man (Maddy, 1996: 95) and is a reaction to the school of psychoanalysis that considered man to be affected by unconscious complexes. Humanists believed that man has the right to freedom and self-awareness and rejected the unquestionable influence of environmental factors on the formation of human personality. (Bruno, 1991: 158).The purpose of this research is to determine the degree of adaptation of humanistic psychology components in the creation of the novel "Fire Without Smoke" and seeks to answer these questions:- To what extent does this novel correspond to the perspective of humanistic psychology? What is the frequency of the components of humanistic psychology in the discourse in the novel? What is the relationship between the social-political themes in the novel Fire without Smoke and the intellectual system of humanism?
Research methodThis research is based on qualitative analysis and library studies. According to this method, the discourse in the seven volumes of the novel "Fire without Smoke" has been extracted and classified based on psychological components and then analyzed.
Discuss:
Paying for the basic living needs, especially water and bread (Ebrahimi, 2009: 1/201) corresponds to the first layer of Maslow's pyramid. Continuous wars - which threaten human life and mental security in the novel (Ebrahimi, 2009: 3/418) - are related to the security layer in Maslow's pyramid. Love in the third layer of Maslow's pyramid is the most frequent theme in the fire without smoke (Ebrahimi, 2009: 5/104). According to Maslow's fourth layer, the main characters in the novel have a lot of self-esteemand respect (Ebrahimi, 2008: 22/2). In the final chapters, extensive cases of self-actualization can be seen as the upper layer of Maslow's pyramid (Ebrahimi, 2009: 7/10).The novel Fire without Smoke is full of sufferings that are mostly imposed on the characters of the novel due to two reasons (ethnic and tribal differences and the oppression of the central government) As if life in this novel happens in suffering. The psychological examination of the suffering in this novel based on Frankl's point of view shows that the heroes of the novel persevere against the sufferings of life by relying on love and hope (Ebrahimi, 2009: 5/298).
ConclusionAfter analyzing the novel based on Maslow's pyramid, it was concluded that the first volume focuses most on biological needs, and the second volume, in accordance with the second layer of pyramid, deals with safety needs, and the following volumes focus most on love, actions and emotions. They are social and self-actualization, and from this point of view, the hierarchy of human needs in the novel Fire Without Smoke shows a perfect match with Maslow's division of basic needs.Another result of this research is that, according to Viktor Frankl's theory of logotherapy, acceptance of suffering is one of the most frequent themes in all seven volumes of the novel "Fire Without Smoke", which plays an effective role in developing the character of the heroes of the novel and causes unity, strength and love.As a result, 1. The components of humanism can provide the basis for the creation of political-social texts; 2. Human freedom and power in creating victory is one of the main and common characteristics between humanist psychology and the "fire without smoke novel".
-
متناقضنمایی، یکی از شگردهای زبانی است که باعث آشناییزدایی در کلام و برجستگی آن میشود. این ترفند ادبی، از موضوعاتی است که در شعر معاصر فارسی، به ویژه شعر اخوان ثالث کمتر به آن پرداخته شده است. در مقاله حاضر سعی بر آن است تا با روش تحلیل محتوا، عوامل ظهور پارادوکس و گونه های آن در شعر اخوان ثالث مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان میدهد که تصاویر و تعابیر پارادوکسی در شعر اخوان غیر از ارزش ادبی، با تفکرات وی پیوندی عمیق و تنگاتنگ دارد. او بسیاری از مسایل سیاسی و اجتماعی و... را که بیان آنها به صورت صریح ممکن نیست، با کمک زبان و تصاویر پارادوکسی ممکن و آشکار میسازد. وی برای انتقال معانی مورد نظر خویش از هر دو نوع پارادوکس ترکیبی و تعبیری بهره جسته است. این در حالیست که پارادوکسهای تعبیری جایگاه ویژهای (بسامد بالایی) را در شعر وی به خوداختصاص دادهاند.
کلید واژگان: شعر معاصر فارسی, مهدی اخوان ثالث, پارادوکس, مسایل سیاسی اجتماعی, مسایل عاشقانهParadoxically, is one of the tricks of language that makes Defamiliarization and prominence in the word. This literary trick is one of the issues that in contemporary Persian poetry especially in poetry of Akhavan has been studied less. Therefore, in this paper, Using content analysis, the factors of emergence of paradox and its species is studied in Akhavan's P oetry. Research findings show that paradoxy Pictures and interpretations in poetry, other than literary value, link with his thoughts closely. Akhavan, with the help of paradoxy language and images reveals Many political and social issues, etc, That may not state explicitly. He use both of paradox- interpretation and combination- to convey his desired meanings. However, the Interpretative paradox Have a special status (high frequency) in his poetry. Keywords: contemporary Persian poetry, Mehdi Akhavan Sales, paradox, political and social issues, romantic issues
Keywords: contemporary Persian poetry, Mehdi Akhavan Sales, paradox, political, social issues, romantic issues -
حمید سبزواری، سراینده سرودها و ترانه ها و اشعار میهنی و حماسی و انقلابی، در انواع قالب های شعری طبع آزمایی کرده و آثاری ارزشمند از خود به یادگار گذاشته است. آشنایی شاعر با مسایل اجتماعی و انقلابی و سیاسی کشور و، همچنین، روحیه استکبارستیزی و حق طلبی و مردمی او سبب ممتازشدن جایگاه ویژه اشعار پایداری و مذهبی اش شده است. سبزواری به رباعی نیز، که از قالب های مورد توجه شاعران است، عنایت داشته. در دیوان اشعار او، 152 رباعی موجود است که از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موسیقی رباعیات سبزواری، با استفاده از روش تحقیق تحلیلی بسامدی، و نشان دادن آن است که موسیقی تا چه میزان بر نظم آهنگ شعر او تاثیر گذاشته و اینکه چگونه، با بهره بردن از ظرفیت ردیف و قافیه و ترفندهای بدیعی، معنی شعر خود را به خواننده القا کرده است. بررسی رباعیات شاعر نشان می دهد که او با کاربرد ردیف های فعلی و یک جزیی و ساده و همچنین قافیه های اسمی و بهره گرفتن از آرایه های تکرار، واج آرایی، جناس، ازدواج، تضاد، تلمیحات (بینامتنیت قرآنی و روایی) و... به آهنگین بودن و زیبایی اشعار خود افزوده است.
کلید واژگان: حمید سبزواری, رباعی, قافیه, ردیف, موسیقی کناری, موسیقی درونی -
اثر ادبی در زمان و مکانی به رشته تحریر درمی آید که در ارتباط مستقیم با آثار قبلی است؛ درنتیجه هیچ نوشته ای از متون پیش از خود بی تاثیر نیست. در این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیرپذیری فردوس المرشدیه از تاریخ طبری و تفسیر خواجه عبدالله انصاری، به روش توصیفی تطبیقی، شیوه های تاثیرپذیری بین این آثار بررسی می شود. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که شیخ ابواسحاق کازرونی تا چه اندازه از منابع کهن و تفسیرهای عرفانی وام گرفته و به چه نسبت مطالب و مضامین جدیدی بر متن ها و اندیشه های قبلی افزوده است. مطالعه فردوس المرشدیه نشان می دهد که تاریخ طبری و تفسیر خواجه عبدالله انصاری از منابع مطالعاتی شیخ ابواسحاق کازرونی و مریدان او بوده است. بررسی تطبیقی فردوس المرشدیه با تاریخ طبری گواه تاثیرپذیری مستقیم بدون ارجاع این اثر عرفانی در مبحث آفرینش و خلافت آدم (ع) از مباحث طبری است. همچنین تفسیرهای عرفانی شیخ بر آیات نیز از وجود تاثیرپذیری غیرمستقیم در مضامین آن با تفسیر خواجه عبدالله انصاری حکایت دارد؛ نیز سخنان و دیدگاه عارفان دیگر هم در ادامه شیوه تفسیری این کتاب به پیروی از خواجه عبدالله انصاری است؛ این تاثیرپذیری مستقیم در سطح عبارات و واژگان، در بیشتر اوقات به صورت نقل قول بدون ارجاع در متن شواهدی دارد.
کلید واژگان: فردوس المرشدیه, شیخ ابواسحاق کازرونی, تفسیر خواجه عبدالله انصاری, تاریخ طبریLiterary worksarewritten in a time and place that aredirectly related to previous works; therefore, thewritings of the texts before themarenot ineffective. In this study, with the aim of investigating the influence of Ferdows al-Murshediyeh from Tabari’s history and KhajehAbdollah Ansari’sinterpretation, a descriptive-comparative methodwasused. The results of this study showedthe extent to which Sheikh Abu IshaqKazerouni borrowed from ancient sources and mystical interpretations and added to the previous texts and thoughts in relation to the new materials and themes.Ferdows al-Murshediyeh's study showed that Tabari’s history and exegesis of KhajehAbdollah Ansari were among the study sources of Sheikh Abu IshaqKazerouni and his disciples. Ferdows al-Murshediyeh's comparative study of Tabari’s history is evidence of a direct influence without referring to this mystical work in the field of creation and caliphate of Adam (AS) adopted from Tabari’s discussions. Also, the Sheikh’s mystical exegesis on the verses indicated the existence of an indirect influence of KhajehAbdollah Ansari’sinterpretation on its themes. In addition, the other mystics’views werein continuation of the exegetical method of this book based on KhajehAbdollah Ansari, which hada direct influence on the levels of phrases and vocabulary in most cases as quotations without a reference in the text.
Keywords: Ferdows al-Murshediyeh, Sheikh Abu IshaqKazerouni, Exegesis of KhajehAbdollah Ansari, History of Tabari -
وجود عناصر و مفاهیم عرفانی - تمثیلی در آثار نظم و نثر قرن پنجم تا نهم به وضوح خود را نشان می دهد. خردگرایی عنصر اصلی این تالیفات است که مولف پیوسته عقل و عشق را در مقابل هم قرار می دهد. در رساله ی «مونس العشاق» سهروردی، عشق فرزند عقل است و عقل اولین آفریده خداوند است؛ و عقل با عشق است که معنا می یابد. مضمون و سبک شبیه به این داستان تمثیلی در منظومه ی غنایی «حسن و دل» فتاحی نیشابوری نیز مشهود است. علاوه بر آن، ترکیبات و واژگان رساله سهروردی نیز بر آن راه یافته است. هدف ما در این جستار بررسی سبکی رساله ی مونس العشاق سهروردی و منظومه حسن و دل فتاحی نیشابوری از رهگذر بینامتنیت با نظریه ی ژرار ژنت است تا میزان تاثیر پذیری سبکی فتاحی نیشابوری را از سهروردی و به کارگیری واژگان ابداعی و سبک بلاغی سهروردی در منظومه ی خود را به دست آوریم. پژوهش حاضر به صورت تحلیلی- توصیفی با روش کتابخانه ای انجام گرفته است. در نتیجه به این امر اشاره شده است که فتاحی به لحاظ اندیشه و سبک عارفانه ی قرن نهم کوشیده است از واژگانی که بار معنایی عرفانی را القا می کند به کار ببندد. با توجه به بررسی واژگانی و ترکیبات منظومه ی «حسن و دل» تاثیر ژرف سبک بلاغی مونس العشاق سهروردی را در آن مشاهده می-کنیم. از منظر بینامتنیت نیز فتاحی در گونه های صریح، غیر صریح و ضمنی از سهروردی پیروی کرده است.
کلید واژگان: حسن و دل, مونس العشاق, سبک شناسی, بینامتنیت, ژرار ژنتThe existence of mystical-allegorical elements and concepts in the works of poetry and prose of the fifth to ninth centuries clearly shows itself. Rationalism is the main element of these writings that the author constantly confronts reason and love. In Suhrawardi's "Mones –Al- Oshshagh" treatise, love is the child of reason and reason is the first creation of God; And the intellect finds meaning through love. The theme and style similar to this allegorical story is also evident in the lyrical poem "Hosn -O- Del" by Fattahi Neyshabouri. In addition, the composition and vocabulary of Suhrawardi's treatise have also found their way into it. Our aim in this article is to study the stylistics of Mones –Al- Oshshagh Suhrawardi's treatise and the system of Hosn -O- Del Fattahi Neyshabouri through intertextuality with Gerard Genett's theory to the extent of the influence of Neyshabouri Fattahi's style on Suhrawardi and the use of innovative and rhetorical words. Get Suhrawardi in our system. The present research has been done analytically-descriptively using the library method. As a result, it has been pointed out that Fattahi, in terms of the mystical thought and style of the ninth century, has tried to use words that convey the burden of mystical meaning. Considering the lexical and compositional study of the poem "Hosn -O- Del" we see the profound influence of Suhrawardi's rhetorical style. From the perspective of intertextuality, Fattahi has followed Suhrawardi in explicit, implicit and implicit forms.
Keywords: Hosn -O- Del, Mones –Al- Oshshagh, Stylistics, Intertextuality, Gerard Genette -
اکبر اکسیر مبدع جریان شعر فرانو است، جریانی نشات گرفته از شعر سپید شاملویی که در ادامه جریان های شعر معاصر و در بطن آن با رویکردی جدید تکوین یافته است. این جریان شعری با تاثیرپذیری از شعر دهه هفتاد و پس از تحولات گوناگون، با درون مایه و محتوای طنزگونه از سال 1382 به عرصه ادبیات فارسی معرفی شد. کاربرد کلمات گزینش شده، مثل ها و اصطلاحات عامیانه، استفاده از عناصر ادبیات اقلیمی، ریتم و بازی با کلمات، عنصر غافلگیری و طنز شاخص آن با مفاهیم جدید، از مولفه هایی است که اکسیر در تکامل شعر خود به آن ها نظر داشته و این مولفه ها در آثار او، به عنوان چهارچوب های این جریان شعری مطرح شده است. در این مقاله درصدد تحلیل زبان ادبی در اشعار اکبر اکسیر هستیم. زبان در سبک شعری اکسیر جایگاه خاصی دارد و بستر اصلی و کاربردی در مطالعه آنست. این که جایگاه زبان و سبک ادبی در فرم شعر چگونه است؟ آیا زبان در فرم اثر می گذارد؟ و تعامل زبان با دیگر عناصر فرمیک یعنی صور خیال و موسیقی شعر چگونه است؟ از پرسش هایی است که در این پژوهش به آن پرداخته ایم و نتیجه حاصله مشخص می کند که زبان در شعر اکسیر هم به ساختار شعر اهمیت می دهد و هم به محتوا، آن جا که بار طنز بیشتر است، فرم بر محتوا می چربد و آن جا که هدف انتقال معناست، این محتواست که فرم و زبان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. روش پژوهش، کتابخانه ایی و مطالعه مستقیم و جامعه آماری ما، اشعار اکبر اکسیر است.کلید واژگان: اکبر اکسیر, فرم, شعر, زبان خودکار, زبان ادبیAkbar Exir is the pioneer of metamodern poetry, a movement that originated from Shamlou’s free verse , which has evolved in the continuation of the movements of contemporary poetry with a new approach. This poetic movement was influenced by the poetry of the seventies and after various developments in that period, with a humorous theme and content, it was introduced to the field of Persian literature in 2003. The use of selected words, proverbs and slang terms, the use of elements of climatic literature, rhythm and word play, the element of surprise and its humor with new concepts, are some of the components that Exir has in mind in the development of his poetic style. The features in his works and those of metamodern poets have been proposed as the frameworks of this poetic trend. In this article, we are trying to analyse the formal style and literary language in Akbar Exir’s poems. Language has a special place in the style of Exir’s poetry and is the main and practical context in its study. What is the place of language and literary style in the form of poetry? Does language affect form? And what is the interaction of language with other formal elements, namely imagination and music of poetry? These are among questions that we have addressed in this research and the obtained result shows that language in Exir’s poetry pays attention to both the structure of the poem and the content. Where the purpose is to convey meaning, it is content that overshadows form and language. The method of this research is library and direct study and our statistical community is Akbar Exir’s poems.Keywords: Akbar Exir, poetry, Form, Automatic Language, literary language
-
امور معنوی، مقدس و دینی از اموری هستند، که همواره بشر برای فهم آن ها ناچار از به کارگیری استعاره است. این خاصیت ذهن بشر است که نمی تواند امور مفهومی و انتزاعی را بدون کمک گرفتن از امور مصداقی و فیزیکی بشناسد. امروزه علوم شناختی از جمله زبان شناختی شناختی، بسیاری از استعاره های به کاررفته زبان انسان را تحلیل کرده و نشان داده است که انسان چگونه پاره از امور هستی را درک می کند. هدف این پژوهش بررسی استعاره انسان مدارانه در مورد خداوند است، تا با رویکرد شناختی نشان دهد چگونه خدا در ذهن دو تن از شاعران زبان فارسی، یعنی سنایی و عطار، مفهوم سازی شده است. برای این منظور از دیوان این دو شاعر، تمام ابیاتی که در آن ها اعمال و صفات انسانی برای خدا قیدشده، استخراج گردیده و با نگاشت هرکدام در مقاله ذکرشده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، در ذهن این دو شاعر به طور مشترک خدا: پادشاه، معشوق، صنعتگر، میزبان، ساقی و جنگجو است و علاوه بر این در ذهن سنایی خدا: آرایشگر، بنا، نانوا، نویسنده، راهنما؛ و در ذهن عطار هم خدا: صیاد، شعبده باز، آیینه بند، فرمانده، بافنده و نقاش است. در این پژوهش چهره، میان/ کمر، زلف، لب، مردمک چشم، دهان و... از اعضایی هستند که همراه با شواهدی برای اثبات استعاره بدن مندی از آن ها استفاده شده است.
کلید واژگان: استعاره مفهومی, انسان انگاری, بدن مندی, خدا, سنایی, عطارSpiritual, sacred, and religious matters are things that human beings always have to use metaphors to understand. It is the property of the human mind that it cannot recognize conceptual and abstract matters without the help of instances of physics. Today, the cognitive sciences, including cognitive linguistics, have analyzed many of the metaphors used in human language and have shown how human beings understand the affairs of existence. The purpose of this study is to examine the human -based metaphor of God, in order to show with a cognitive approach how God has been conceptualized in the minds of two poets of the Persian language, namely Sanaei and Attar. For this purpose, in the books of these two poets, all the verses have been extracted in which human deeds and attributes have been mentioned to God and each of them has been mentioned in the article. The results of this study show that in the minds of these two poets, God is common: the king, the beloved, the craftsman, the host, the butler and the warrior, and in addition, in the Sanaei mind, God is: hairdresser, builder, baker, writer, leader; and in Attar's mind, God is the hunter, the juggler, the mirror worker, the commander, the weaver, and the painter. In this study, the face, waist, hair, lips, pupils, mouth, etc. are the organs that have been used along with evidence to prove the personification metaphor.
Keywords: conceptual metaphor, anthropomorphism, personification, god, Sanaei, Attar -
ادبیات تعلیمی، یکی از مهمترین انواع ادبی در ادبیات ملل مختلف و به ویژه ایران است. استاد مسلط تعلیم و تربیت در ادبیات فارسی، سعدی است که ارزش آثار او بر هیچکس پوشیده نیست؛ از اینرو، این پژوهش بر آن است تا با بهرهگیری از روش مطالعه کتابخانهای و به صورت تحلیلی- توصیفی، حکایت «جدال سعدی با مدعی» را بر اساس شاخصهای صوری و محتوایی ادبیات تعلیمی مورد بررسی قرار دهد. حاصل مطالعات بیانگر این است که ویژگیهایی چون تمثیل، بسامد بالای جملات استفهامی، بسامد بالای جملات امری و نهیی، هنجارگریزی نحوی و جابجایی ارکان جمله، نمایشی کردن موضوع، استدلال و تفسیر سخن، لغات، ترکیبات و تعبیرات ادبیات تعلیمی، تصویر ساده و رسا، استفاده از هنرسازههای ادبی در راستای تعلیم، تاکیدی بودن نقش تشبیه، سادگی و رسایی زبان و بیان، مخاطب و خوانندهمحوری و صریح بودن از مهمترین خصوصیات صوری و اشاره به آیات قرآنی، احادیث و روایات، دیدگاه تقدیرگرایانه، عقلگرایی و خردورزی، رویکرد یکسونگرانه (رویکرد مذکرمحور)، ذکر آموزههای اخلاقی به شیوه پند و اندرز، آموزنده و تهذیبکننده بودن، واقعگرایی و دوری از خیالبافی، از جمله ویژگیهای محتوایی حکایت سعدی هستند. حاصل سخن آنکه، حکایت «جدال سعدی با مدعی»، یکی از بهترین حکایات تعلیمی در حیطه ادبیات تعلیمی است.
کلید واژگان: ادبیات تعلیمی, صورت, محتوا, حکایت «جدال سعدی با مدعی», سعدیEducational literature is one of the most important types of literature in the literature of different nations, especially in Iran. The master teacher of education and training in Persian literature is Saadi, whose value is not hidden from anyone; Therefore, this research aims to analyze the story of "Saadi's dispute with the moddai" based on the formal and content indicators of educational literature by using the library study method and in an analytical-descriptive way.The results of the studies show that features such as parables, high frequency of interrogative sentences, high frequency of imperative and prohibitive sentences, syntactic avoidance and shifting of sentence elements, dramatization of the topic, argumentation and interpretation of speech, words, combinations and interpretations of educational literature, simple and expressive image , the use of literary works of art in the direction of education, emphasis on the role of simile, simplicity and expressiveness of language and expression, audience and reader-centeredness, and being explicit are the most important formal characteristics and referring to Quranic verses, hadiths and traditions, predestination perspective, Rationalism and wisdom, monotonous approach (masculine approach), mention of moral teachings in the form of advice and admonition, being instructive and edifying, realism and avoiding fantasy are among the content features of Saadi's story. As a result of Anke's words, the story "Saadi's fight with the moddai" is one of the best educational stories in the field of educational literature
Keywords: Didactic literature, form, content, anecdote Saadi's fight with the moddai, Saadi -
حادثه عظیم عاشورا مملو از پایمردی ها و حماسه هایی است که امام حسین (ع) و اصحاب بزرگوار آن حضرت، قهرمان آن بودند؛ لذا این بعد (حماسه) از ابعاد آن حادثه جاوید، بیشتر از سایر ابعاد جلوه کرده و از برجستگی ویژه ای برخوردار است. هدف از مقاله حاضر، تطبیق زمینه های حماسی- آیینی اشعار عاشورایی در آثار الهامی کرمانشاهی و عباسقلی یحیوی اردبیلی -دو شاعر شیعی پارسی گوی و ترکی سرای- است. فرضیه پژوهش این است که اشعار عاشورایی الهامی و یحیوی، متضمن افکار بلند حماسی، دینی و تعلیمی است که با روایت های خاص آن دو و با زبانی هنری و ادبی به زیور شعر آراسته شده است و به انعکاس ارزش های آیینی (دینی) و حماسی عاشورا از قبیل پایمردی، ایثار، نثار، مقاومت، مبارزه و ایستادگی در برابر بیدادگری های اشخاص و حکومت های ظالم، ستایش آزادگی و آزادی خواهی، سازشناپذیری در برابر ظلم، دعوت به مبارزه و پایداری در برابر بیدادگران و جهاد، شهادت و اندیشههای انقلابی تشیع در گستره ادب فارسی و ترکی پرداخته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که دو شاعر عاشورایی در بسیاری از مسایل حماسی از قبیل وصف جزییات نبرد، مردانگی های امام حسین (ع) و یاران ایشان و ناجوانمردی های سپاه دشمن، ذکر خرق عادت و غیره دیدگاه مشترکی داشتند؛ الهامی از شاهنامه بیشتر از یحیوی استفاده کرده است و با انتخاب وزن و سبک شاهنامه، بر میزان تاثیر اشعار حماسی خود افزوده است؛ یحیوی نیز با انتخاب «مادر» به عنوان دعاکننده برای قهرمان خود جهت پیروزی بر دشمن، بر روح غنایی اشعار حماسی خود افزوده است.کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, شعر عاشورایی, حماسه های مذهبی, الهامی, یحیویThe great event of Ashura is full of persistence and epics in which Imam Hussein (A.S.) and his noble companions were the heroes, so this aspect (epic) of that eternal event is more prominent than other dimensions and it has a special significance. In the present article, using a comparative approach, the epic, ritualistic backgrounds of Ashura are explained in the works of Elhami Kermanshahi and Abbas Gholi Yahyavi Ardabili and the reflection of ritual (religious) and epic values of Ashura such as: steadfastness, self-sacrifice, resistance, struggle and resistance against tyranny of oppressive individuals and governments, praise of freedom and libertarianism, incompatibility against oppression, invitation to defense and perseverance against tyrants and Jihad and martyrdom, and Shiite revolutionary ideas were studied in the field of Persian and Turkish literature with thought-provoking and instructive examples. Finally, the article concludes by examining the poetic purposes and its value and literary consequences.Keywords: Comparative, Ashura Poetry, religious epic, Elhami, Yahyavi
-
هدف این مقاله، بررسی خوش طبعی های اکسیر با شاعران بزرگ کلاسیک و معاصر زبان فارسی است که در طنزسروده های وی جریان دارد. برای این منظور، شاعرانه های طنزآمیز مجموعه اشعار اکبر اکسیر که با مهم ترین نظریه های طنز از قبیل «برتری»، «مغایرت» و «روان کاوی» مطابقت دارند، به روش توصیفی تحلیلی بررسی و تحلیل شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که او با خلق موفق لطیفه و به کارگیری شگردهای طنز، با ابزارهایی مانند جناس ها، ایهام ها و واژه های ناسازگار و متناقض، تشبیه و اغراق شدید، اندیشه های انتقادی و برخی دیدگاه های سازنده و اجتماعی خود را ارایه می دهد.کلید واژگان: طنز, لطیفه گویی, اکبر اکسیر, شعر امروزThe purpose of this article is to examine Elixir's humor with the great classical and contemporary poets of the Persian language, which flows in his satires. For this purpose, the satirical poetics of the collection of Akbar Aksir's poems, which correspond to the most important theories of humor such as "superiority", "contradiction" and "psychoanalysis", have been investigated and analyzed in a descriptive-analytical way. The result of the research showed that he successfully created Irony and used humorous techniques, with tools such as puns, allusions and inconsistent and contradictory words, similes and extreme exaggeration, presents his critical thoughts and some constructive and social viewsKeywords: humor, irony, Akbar Elixir, today's poetry
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود. جامعه پژوهش شامل کلیه قصه های کهن ایرانی است. نمونه پژوهش قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، بر اساس سلسله مراتب نیازهای هرم مزلو در زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد و قصه های کهن ایرانی و مضامین مرتبط با نیازهای زنان که مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود بررسی شدند. سپس اطلاعات جمع آوری شده مورد تطبیق و تحلیل روان شناختی قرار گرفت و درنهایت الگویی مشخص از نیازهای زنان ترسیم شد. نتایج نشان داد که: وجود شخصیت های مختلف از جمله شخصیت زنان و کنش های رفتاری مختلف، زمینه تحلیل روان شناختی این متون را فراهم آورده است. بر این اساس، نیازهای روان شناختی زنان در قصه های کهن از جمله قصه های کلیله و دمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، مطابق با انگیزش و میزان احساس رضایت درونی آن ها از زندگی، بر اساس هرم نیازهای اولیه (نیاز زیستی، نیاز ایمنی، نیاز عشق و وابستگی، نیاز احترام به خود و دیگران و نیاز خود شکوفایی) آبراهام مزلو طبقه بندی شده است. نیازهای زیستی که در قاعده هرم مزلو قرار دارد، در برخی از قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه و سندبادنامه منعکس شده است. نیاز زنان به «عشق، وابستگی و ایمنی» در طبقات بعدی هرم مورد توجه بوده است؛ هم چنین در قصه های کلیله ودمنه، سمک عیار و مرزبان نامه، نمودهایی از خودشکوفایی مشاهده شد؛ به عبارتی نیازهای زنان در قصه های کهن، قابلیت طبقه بندی بر مبنای هرم نیاز آبراهام مزلو را دارد. طبق نظر مزلو تامین نیازهای هر طبقه زمینه ظهور نیازهای طبقات بالاتر را فراهم می آورد. بر این اساس جهت خودشکوفایی و خلاقیت در زنان می بایست نخست نیازهای زیستی و ایمنی برآورده شود.کلید واژگان: سلسله مراتب نیازها, قصه های کهن, هرم آبراهام مزلوThe aim of the current research was to investigate the hierarchy of women's needs in ancient Iranian stories based on Abraham Maslow's pyramid. The research universe included all ancient Iranian stories. The sample of the research embraced the stories of Kalileh and Demeneh, Marzbannameh, Bakhtiyarnameh, Sindbadnameh and Samak Ayar, based on Maslow's hierarchy of needs in women. The research method was descriptive and analytical. Library method was used to collect data and old Iranian stories and themes related to women's needs based on Abraham Maslow's pyramid were reviewed. Then the collected data was compared and psychologically analyzed, then finally a specific pattern of women's needs was drawn. The results showed that: the existence of different characters, including women's characters and different behaviors, provided the basis for the psychological analysis of the texts. Regarding to this, the psychological needs of women in ancient stories, including the stories of Kalila and Demaneh, Marzbannameh, Bakhtiyarnameh, Sindbadnameh and Samak Ayar, according to their motivation and the level of their inner satisfaction with life was categorized based on the Maslow's pyramid of basic needs (biological needs, need for safety, need for love and affiliation, need for self-esteem and need for self-actualization). Biological needs, which are at the base of Maslow's pyramid were reflected in some of the stories of Kalila and Demeneh, Marzbannameh and Sinbadnameh. Women's need for love, affiliation to others and safety" had been considered in the next levels of the pyramid. Also, in the stories of Kalila and Demeneh, Marzban Nameh and Samak Ayar, there were rflections of self-actualization. In other words, the needs of women in old stories can be categorized based on Abraham Maslow's pyramid of needs. According to Maslow, meeting the needs of each category provides the basis for the emergence of the needs of higher categories. Based on this, in order to flourish and be creative in women, the biological and safety needs must be met first.Keywords: Hierarchy of needs, Old stories, Abraham Maslow's pyramid
-
با توجه به اینکه کتابهای قانون ما برگرفته و متاثر از فقه و زبان عربی است، اصطلاحات فقهی به عربی در قانون رایج شده است؛ اما این نفوذ به اندازهای است که کلمههای فارسی را نیز تحت تاثیر قرار داده تا جاییکه قواعد عربی را برای کلمههای فارسی نیز به کار بردهاند. اهمیتی که قانون مدنی در تامین امنیت و سلامت جامعه برعهده دارد، توجه به متن و اصول نگارش فارسی و به کارگیری واژگان فارسی را ضروری می سازد؛ زیرا آنچه به یک متن اعتبار و انسجام میبخشد، شیوه نگارش و پختگی نثر آن است. بنابراین در پژوهش حاضر با روش توصیفی و کیفی، مبتنی بر مطالعه کتابخانهای، همچنین نظرهای دانشجویان، دانش آموختگان، استادان رشته حقوق و زبان و ادبیات فارسی، به نقد و بررسی قانون مدنی پرداخته شده است. هدف پژوهش، کاربردی و توجه به اصلاح زبانی منابع حقوقی و قانون از سوی دستاندرکاران در این حوزه با یاری جستن از صاحبنظران زبان و ادب فارسی و همچنین پیراستن آن از واژگان عربی است. نتیجه اینکه در بعضی از مادهها قرار گرفتن واژههای عربی در کنار هم باعث پیچیدگی متن قانون شده است. از این رو پیشنهاد میشود تا جایی که امکان دارد، در نگارش متون حقوقی به ویژه قانونها از الفاظ و اصطلاحهای رایج در زبان فارسی استفاده گردد.
کلید واژگان: حقوق, قانون مدنی, فرهنگستان زبان فارسی, عربیDue to the fact that the books of our law are taken from and influenced by jurisprudence and the Arabic language, for this reason, jurisprudential terms in Arabic have become common in the law, but this influence is such that it also covers Persian words. They have influenced to the extent that they have applied Arabic rules to Persian words as well. The importance of civil law in ensuring the safety and health of society, it seems necessary to pay attention to the text and principles of Persian writing and the use of Persian words; Because what gives a text credibility and coherence is the way it is written and the maturity of its prose. Therefore, in the present study, with a descriptive and qualitative method based on library study; Also, the opinions of students, graduates, professors of law, Persian language and literature have been reviewed and civil law has been reviewed. Purpose of the research; Practicality and attention to the linguistic correction of legal and legal sources by those involved in this field with the help of experts in Persian language and literature as well as dressing it up from Arabic words. The result is that in some articles, the juxtaposition of Arabic words has created a verbal conjugation Therefore, it is suggested to use common words and expressions in Persian language as much as possible in writing legal texts, especially laws.
Keywords: :Civil Law, Academy of Persian Language, Arabic, Verbal Conjugation -
حادثه عظیم عاشورا مملو است از پایمردی ها و حماسه هایی که امام حسین ع و اصحاب بزرگوار آن حضرت، قهرمان آن بودند لذا این بعد(حماسه) از ابعاد آن حادثه جاوید، بیشتر از سایر ابعاد جلوه کرده و از برجستگی ویژهای برخوردار است. در مقاله حاضر با یک نگرش تطبیقی، زمینههای حماسی، آیینی عاشورایی در آثار الهامی کرمانشاهی و عباسقلی یحیوی اردبیلی تبیین میشود و انعکاس ارزشهای آیینی (دینی)و حماسی عاشورا از قبیل: پایمردی،ایثار،نثار مقاومت و مبارزه،ایستادگی در برابر بیدادگری های اشخاص و حکومت های ظالم ،ستایش آزادگی و آزادیخواهی،سازش ناپذیری در برابر ظلم،دعوت به مبارزه و پایداری در برابر بیدادگران وجهاد و شهادت و اندیشه های انقلابی تشیع در گستره ی ادب فارسی و ترکی با ارایه نمونه های تامل برانگیز و آموزنده پی گرفته می شود و سرانجام، مقاله با بررسی اغراض شعری و پیامدهای ارزشی و ادبی آن پایان می پذیرد.
کلید واژگان: شعر عاشورایی, بررسی تطبیقی, حماسه های مذهبی, الهامی, یحیویThe Ashura episode is replete with various kinds of steadfastness as practised and led by Imam al-Husayn and his companions, hence the epic aspect of the whole event has been shown much more than its other aspects. The present paper attempts to provide a comparison of the Ashura-oriented poems of Elahi Kermanshahi and Abbasqoli Yahyavi Ardabili. They portray various religio-ritual and epic values highlighted therein. Such values pertain to steadfastness, sacrifice, resistance, challenges, and fighting oppression. Composed in Persian and Turkish, they embody educative values and standards, too.
Keywords: Ashura-oriented poems, religious epics, Elhami, Yahyavi -
سلمان هراتی، از جمله شاعران متعهد و صاحب سبک است. بهره گیری از تصاویر بلاغی در شعر او دارای دو خصیصه اقلیمی و توجه به مفاهیم قرآنی است. این رویکرد، علاوه بر نوعی نوآوری ادبی، بیانگر اصول اخلاقی و قرآن مداری سلمان است. هراتی، در تصویرآفرینی هنری، از مفاهیم قرآنی صرفا به عنوان ابزار بهره نگرفته است؛ بلکه از آن، در جهت تقدس بخشیدن به شعر استفاده کرده است. به بیانی دیگر، اغلب اشعار سلمان، در حوزه پایداری و دفاع مقدس است و با بهره گیری از مفاهیم قرآنی در تصویرآفرینی، علاوه بر ایجاد التذاذ ادبی، به آن ها تقدس بخشیده است و دراین بین، تشبیه مهم ترین عنصر سازنده اشعار قرآنی سلمان است که در اختیار غنای عاطفه قرارگرفته است. در پژوهش حاضر به تبیین چگونگی تاثیر بلاغی قرآن کریم در اشعار سلمان هراتی پرداخته شده است.
کلید واژگان: قرآن کریم, سلمان هراتی, تصویر آفرینی, تصاویر بلاغیSalman Herati is one of the committed and stylish poets. The use of rhetorical images in his poetry has two climatic characteristics and attention to Quranic concepts. This approach, in addition to a kind of literary innovation, expresses Salman's moral and Quranic principles. Herati, in creating artistic images, did not use Quranic concepts only as a tool; rather, he used them to sanctify poetry. In other words, most of Salman's poems are in the field of stability and sacred defense, and by using Quranic concepts in image creation, in addition to creating literary satire, he has given them sanctity. In the meantime, simile is the most important element of Salman's Quranic poems, which is provided by the wealth of affection. In the present research, the explanation of the rhetorical influence of the Holy Quran in the poems of Salman Herati has been discussed
Keywords: Holy Quran, Salman Herati, image creation, rhetorical images
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.