به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رقیه رضایی

  • سهیلا رجایی، رقیه رضایی*، حسین پارسایی

    پزشکی و شناخت داروها از گذشته های دور، از دانش های رایج در ایران بوده است؛ بنابراین انعکاس واژگان و اصطلاحات این دانش در درخشان ترین آینه فرهنگی ایران یعنی ادبیات منظوم و منثور، جای شگفتی نیست و ادبا به ویژه شاعران، از این دانش در سروده ‎های خود بهره برده اند و از این دانش و اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن در آفرینش و خلق مضامین و صور خیال سود جسته‎اند تا آنجا که اشاره به دانش پزشکی به عنوان یکی از ویژگی های سبکی اشعار سده ششم به شمار آمده است. نظامی به عنوان شاعر برجسته این سبک، علاقه وافری به استفاده از اصطلاحات دانش پزشکی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل دانش پزشکی و کاربردهای هنری نظامی در بازتاب این دانش، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و ترسیم نمودار فراوانی، به تحقیق درباره اصطلاحات پزشکی در خمسه پرداخته است. نتایج نشان می دهد که نظامی در دانش پزشکی اطلاعات وسیعی داشته و از امراض و بیماری های عهد خود آگاه بوده است. وی با خواص انواع داروها و تاثیر آن ها بر درمان بیماران و نیز شیوه‎ درمان بیماری ها آشنا بوده است. نظامی در کاربرد اصطلاحات پزشکی هم به جنبه علمی و هم به جنبه ادبی توجه نموده است. وی با به کارگیری مبتکرانه و خلاقانه این دانش و آراستن آن با انواع صورخیال و آرایه های بدیعی، هنر خویش را به نمایش گذاشته است.

    کلید واژگان: دانش پزشکی, بیماری‎ها, داروها, آرایه‎های ادبی, نظامی گنجوی
    Soheila Rajaei, Roghayeh Rezaei *, Hossein Parsaeei

    Medicine and the knowledge of medicines have been common knowledge in Iran since the distant past. Therefore, the reflection of the words and terms of this knowledge in the brightest cultural mirror of Iran, i.e. verse and prose literature, is not surprising, and writers, especially poets, have benefited from this knowledge in their compositions and from this knowledge, terms and concepts related to it in their creation. and the creation of imaginary themes and figures have been beneficial to the extent that the reference to medical knowledge is considered as one of the stylistic features of the sixth century poems. As a prominent poet of this style, Nizami has shown great interest in using the terms of medical knowledge. The present research aims to investigate and analyze medical knowledge and military art applications in reflecting this knowledge, with descriptive analytical method and using library studies and drawing a frequency diagram, it has researched about medical terms in Khamse. The results show that Nizami had extensive medical knowledge and was aware of the diseases of his age. He is familiar with the properties of various medicines and their effect on the treatment of patients and the way of treating diseases. Nizami has paid attention to both scientific and literary aspects in the use of medical terms.By using this knowledge innovatively and creatively and decorating it with various pictures and novel arrays, he has displayed his art.

    Keywords: Medical Knowledge, Diseases, Drugs, Literary Arrays, Nizami Ganjavi
  • رقیه رضایی، رضا سلطانی *، مسعود شیرانی

    هرگاه در حقوق و تعهدات طرفین قرارداد، عدم تعادل ایجاد گردد، آن قرارداد ناعادلانه تلقی می شود. این نظریه در حقوق انگلیس تحت عنوان "غیرمنصفانه بودن یا ناعادلانه بودن" و در حقوق فرانسه با عنوان "عدم تعادل مهم" خوانده می شود، با این تفاوت که این موضوع در حقوق انگلیس مشمول قانون مصرف کننده بوده و در حقوق فرانسه در قانون قراردادها گنجانده شده است. عدم تعادل مهم که بحث مقاله حاضر است، معیاری قانونی است که از حقوق مصرف کننده فرانسه نشات گرفته و دادگاه ها از آن برای ارزیابی ناعادلانه بودن یک شرط قراردادی استفاده می کنند. اما بعدها شکل متفاوت و آزادتر عدم تعادل مهم به قانون تجارت و با اصلاح قانون قرارداد 2016 فرانسه، به حقوق قراردادها گسترش یافت. نو بودن این نظریه و عدم آگاهی طرفین قرارداد از آن، موجب ایجاد شرایط ناعادلانه قرارداد شود. پژوهش حاضر به بررسی ماهیت اصل عدم تعادل و آثار آن بر قراردادهای تجاری بین المللی می پردازد و در نهایت به این نتیجه می رسد که مباحث عدالت و انصاف که در نظام هاص حقوقی مختلف قدمت دیرین دارد، با عنوانی مدرن در حقوق قراردادهای فرانسه شکل جدیدی پیدا کرده است و محاکم فرانسه به طور جد این دکترین را پیگیری و به آن رسیدگی می کنند. این امر به نوعی احترام به طرف ضعیف قراردادهای تجاری بوده و از آنان حمایت می کند.

    کلید واژگان: عدم تعادل مهم, غیرمنصفانه بودن, حقوق فرانسه, قراردادهای تجاری
    Roghayeh Rezaei, Reza Soltani *, Masoud Shirani

    Whenever there is an imbalance in the rights and obligations of the contracting parties, the contract is considered unfair. This concept is referred to as "unfairness" in English law and as "significant imbalance" in French law, with the distinction that in English law, it falls under consumer protection law, whereas in French law, it is incorporated into contract law. The concept of significant imbalance, which is the focus of the present article, is a legal standard derived from French consumer law and is used by courts to evaluate whether a contractual term is unfair. However, over time, a more flexible form of significant imbalance was extended to commercial law and, with the reform of the 2016 French Contract Law, was included in contract law. The novelty of this concept and the contracting parties' lack of awareness about it may lead to the creation of unfair contractual conditions. This research examines the nature of the principle of imbalance and its impact on international commercial contracts. It concludes that the longstanding discussions on justice and fairness across various legal systems have taken on a modern form within French contract law. French courts seriously pursue and address this doctrine, which, in essence, respects and protects the weaker party in commercial contracts.

    Keywords: Significant Imbalance, Unfairness, French Law, Commercial Contracts
  • سهیلا رجایی، رقیه رضایی، حسین پارسایی
    زمینه و هدف

    استفاده از اصطلاحات علوم و دانشهای مختلف در ابداع مضامین و آفرینش صور خیال یکی از شیوه های شاعران در بیان آراء و تبیین اندیشه های ذهنی است. یکی از این علوم، پزشکی است که در ادبیات نمود خاصی پیدا کرده است و شاعران سبک آذربایجانی بویژه خاقانی اشعار فراوانی در ارتباط با این دانش سروده اند. وی به مناسبت از بیمارها، داروها و درمانها سخن گفته که بدون آگاهی از طب و اصطلاحات دانش پزشکی فهم سروده های وی دشوار و پیچیده میشود. هدف از انجام این پژوهش پی ‌بردن به میزان استفاده از کلمات و اصطلاحات این دانش و کاربردهای هنری آن در دیوان خاقانی شروانی و نیز آگاهی از اهداف شاعر از بکار بردن این دانش است.

    روش مطالعه

    جستار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به تحقیق درباره اصطلاحات پزشکی در دیوان خاقانی پرداخته و نمودار فراوانی نیز رسم شده است.

    یافته ها

    در دیوان خاقانی انواع اطلاعات پزشکی اعم از انواع بیماریها، داروها و درمانها، لوازم پزشکی، مشاغل و حتی باورهای مرتبط با آن سخن بمیان آمده است. خاقانی با استفاده از انواع آرایه های بیانی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و صنایع بدیعی، چه لفظی (تکرار، انواع جناس، جناس، تصدیر) و چه معنوی (ایهام، حسن تعلیل، تضاد، تشخیص، لف و نشر، مراعات نظیر (تناسب)، اسلوب معادله، پارادوکس و...)، تصاویر شعری خود را هنریتر ساخته است. همچنین خاقانی از بکار بردن این اصطلاحات اهداف گوناگونی را دنبال کرده است که انعکاس اطلاعات دانش پزشکی خود به مخاطب، توصیف معشوق، مدح، نکوهش دشمنان و مخالفان، نکوهش فلک، توصیف طبیعت و مرثیه فرزند مهمترین این اهداف بشمار می‌آید.

    نتیجه گیری

    خاقانی در دانش طب و پزشکی اطلاعات وسیعی داشته و از امراض و بیماریهای عهد خود آگاهی داشته است. او با خواص انواع داروها و تاثیر آنها در درمان بیماران و نیز شیوه‎ درمان بیماریها آشنا بوده است؛ بنابراین بدون آگاهی از آن درک و فهم اشعارش برای مخاطبانی که از این دانش بی‌اطلاعند دشوار و دیریاب خواهد شد. شاعر شروان با بکارگیری مبتکرانه و خلاقانه این دانش و آراستن آن با انواع صناعات بیانی و بدیعی، در توصیفات خود موفقیت بیشتری یافته و با این کار مهارت و استادی خود را به اثبات رسانده است.

    کلید واژگان: دانش پزشکی, داروها, بیماریها, خاقانی, دیوان اشعار, آرایه‎های بیانی, صنایع بدیعی
    Soheila Rajaei, Roghayyeh Rezaei
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Using the terms of different sciences and knowledge in inventing themes and creating imaginary is one of the methods of poets in expressing opinions and explaining mental ideas. One of these sciences is medicine, which has found a special place in literature, and Azerbaijani style poets, especially Khaghani, have written many poems related to this science. He has spoken on the occasion of patients, medicines and treatments that without knowledge of medicine and medical knowledge terms, it becomes difficult and complicated to understand his poems. The purpose of this study is to find out the poet"s use of words and terms of this knowledge and its artistic applications in the court of Khaghani Shervani and also to be aware of the poet"s goals in using this knowledge.

    METHODOLOGY

    The present study has been done by descriptive-analytical method and using library studies to research medical terms in Khaghani Divan and many diagrams have been drawn.

    FINDINGS

    In Khaghani Divan, various medical information including types of diseases, types of drugs and treatments, medical supplies, occupations and even beliefs related to it have been discussed. Khaghani using a variety of expressive arrays (similes, metaphors, allusions and metaphors) and rhetorical industries, both verbal (repetition, types of puns, puns, conjugations) and spiritual (ambiguity, good reasoning, contradiction, discernment, obscurity, observance) For example (appropriateness), question and answer, equation style, paradox, etc.), he has made his poetic images more artistic. Khaghani has also pursued various purposes in using these terms, the most important of which are the reflection of his medical knowledge to the audience, the description of the beloved, the praise of praise, the condemnation of enemies and opponents, the condemnation of the heavens, the description of nature and the lament of the child.

    CONCLUSION

    The results show that Khaghani had extensive knowledge in medicine and was aware of the diseases and illnesses of his time. He was familiar with the properties of various drugs and their effect on the treatment of patients as well as the treatment of diseases; Therefore, without knowing it, understanding his poems is difficult and difficult for the audience who are unaware of this knowledge. The poet Shervan has been more successful in his descriptions by using this knowledge creatively and adorning it with various expressive and original crafts, and by doing so, he has proved his skill and mastery.

    Keywords: medical knowledge, drugs, diseases, Khaghani, poetry collection, expression arrays, novel industries
  • محمدولی مردانی، رقیه رضایی *، حسام ضیایی

    صایب تبریزی به عنوان نماینده ی سبکی که به تازه گویی و طرز نو و ابتکار شهرت دارد، یکی از برجسته ترین شاعران غزل گوی ایران است که در میانه ی دو جریان اصلی سبک هندی قرار دارد: از اواخر قرن دهم، شعر فارسی به سوی یک دشواری معماگونه پیش می رود که غالب مضمون های شعری حاصل دستکاری های زبانی و هنجارگریزی هایی است که از رهگذر تلاش در کشف روابط تازه حاصل می شود. تلمیح یکی از برجسته ترین عناصر ذوق و خیال شعری به شمار می آید . صایب به کاربرد عنصر تلمیح در کنار سایر صور خیال و عناصر تصویر توجه ویژه ای داشته استدر سبک هندی کاربرد تلمیح، به اقتضای اسلوب ویژه آن در مقایسه با سایر فنون ادبی از بسامد بالایی برخوردار است. در این میان سودای مضمون تراشی و شکار مضمونهای باریک و حیرت-انگیز موجب می شود تا صایب به مراتب بیشتر از دیگران از تلمیح و اشارات استفاده کند. صایب اغلب تلمیح را در حکم ابزاری برای آفرینش مضمون های خود فارغ از هرگونه عمق و ایده و اندیشه والای انسانی، در قبال موضوعات گوناگون خصوصا نظام هستی شناسی به کار می برد.

    کلید واژگان: سبک هندی, صائب, تلمیح, مضمون پردازی
    mohammadvali mardani, roqayeh rezaei *, hesam ziaee

    Saeb tabrizi as a representative of a style that is known for it’s novelty,new style and innovation, is one of the most prominent lyrics poets in Iran,which is located between two main currents of the Indian style: from the end of the tenth century Persian poetry to an enigmatic difficulty.It turns out of the most poetic themes are the result of linguistic manipulation and aberrations that are achieved through trying to discover new relationship.Hint, like other literary industries, can play a prominent role in arousing emotions and the inductive and imaginative power of speech, provided that it enjoys strong artistic themes. In the Indian style, the use of allusion has a high frequency compared to other literary techniques due to its special style. In the meanwhile, the longing for themes and the hunting of narrow and astonishing themes cause Saeb to use allusions and gestures far more than others. Saeb often uses allusion as a tool to create his themes, regardless of any depth and high human ideas and thoughts, for various subjects, especially the ontological system.

    Keywords: Indian style, Saeb, allusion, thematic
  • سیده فاطمه یاوری، رقیه رضایی*، حسام ضیایی
    داستان ها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه، نقش بسزایی در بازتولید هویت و جایگاه جنسیتی ایفا می کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری، به بازنمایی جایگاه زنان در جامعه بر مبنای دارا بودن انواع سرمایه کمک شایانی می کند. پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و رویکردی مقایسه ای و نیز، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی داستان های «سمنوپزان» و «گنج» از جلال آل احمد با داستان های «سرگذشت کوچه» و «شهری چون بهشت» از سیمین دانشور پرداخته و  انواع سرمایه فرهنگی زنان را در این داستان ها طبق رویکرد انواع سرمایه پی یر بوردیو تحلیل و تفسیر کرده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که سرمایه های فرهنگی شخصیت های زن در داستان های آل احمد و دانشور چگونه بازتاب داده شده اند؟ یافته های این تحقیق، با اشاره به سرمایه فرهنگی ناچیز زنان، بازنماینده فضای مردسالار جامعه ایرانی است و نشان می دهد که زنان در این داستان ها، از روی جهالت و فقدان سرمایه فرهنگی، در هر مسیری قدم برمی دارند تا از مردان (حتی مردان نابکار و مبتذل) دور نشوند و در همان جایگاه محقر خود باقی بمانند. این زنان به همان اندک سرمایه فرهنگی خود قانع هستند و هیچ علامتی از خودشکوفایی در آنها دیده نمی شود.
    کلید واژگان: جلال آل احمد, سیمین دانشور, پی یر بوردیو, سرمایه فرهنگی, زن
    Seyyedehfatemeh Yavari, Roghayyeh Rezaei *, Hesam Ziaee
    Stories, by reflecting the norms and values ​​of society, play an important role in reproducing gender identity and status. Criticism of literary texts from such a perspective helps to represent the position of women in society based on having different types of capital. The present study, with reference to library sources and a comparative approach as well as descriptive-analytical method, examines the stories of "Samanoopazan" and "Ganj" by Jalal Al-Ahmad with the stories of "Sargozasht-e-Koocheh" and "Shahri chon Behesht" by Simin Daneshvar Paid And has analyzed and interpreted the types of women's cultural capital in these stories according to the approach of Pierre Bourdieu's types of capital to answer the question of how the cultural assets of female characters are reflected in the stories of Al-Ahmad and Daneshvar? The findings of this study, referring to the meager cultural capital of women, represent the patriarchal atmosphere of Iranian society and show that women in these stories, out of ignorance and lack of cultural capital, step in any direction than men (even wicked and vulgar men). Do not move away and stay in the same humble position. These women are satisfied with their meager cultural capital and show no signs of self-fulfillment.
    Keywords: Jalal Al-Ahmad, Simin Daneshvar, Pierre Bourdieu, Cultural capital, woman
  • اصغر سلیمانی، رقیه رضایی *، ناهید اکبری
    زمینه و هدف

    روایت‌شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت میپردازد و میکوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقی و درک انسانها از دین، شیوه‌هایی برای رازونیاز با معبود فراهم شده است. شاعران بعنوان دارندگان روحهای لطیف و حساس، در لابلای اشعار خود مناجاتهایی نغز و دلنشین گنجانده‌اند که از لطیفترین فرازهای آثارشان است. دیدگاه روایت‌شناختی نیایش باعث آشنا شدن با جلوه‌های هنری این نوع ادبی میشود‌ و بر ارتباطات ممکن میان نیایشها و متن روایی، بویژه «نظم و ترتیب، تداوم و بسامد، وجه و آوا» میپردازد. جستار حاضر به بررسی جایگاه روایت‌شناسی نیایش‌ در اشعار شاعران (سنایی، نظامی و عطار) پرداخته است.

    روش مطالعه

    این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایتهای نیایش این شاعران براساس مباحث «نظم، تداوم، بسامد، وجه و آوا» در چهارچوب نظریه روایت‌شناسی است. در آغاز این مباحث مبانی نظری تحقیق، تبیین میشوند، سپس نمونه‌های فراوانی از اشعار نیایشی بررسی و ارزیابی میگردند.

    یافته‌ ها:

     شاعران قرن ششم یا همان سبک عراقی، دارندگان روح و احساسات لطیف و حساس شعر فارسی هستند، آنچه در اشعار این شاعران میدرخشد‌، استفاده از نیایش و مناجات بعنوان گریزگاه احساسی است. نیایش و مناجات، جدا از بیان کردن احساسات، میتواند ابزاری برای گریز از احساسات، بیان تعلیق، نظم و ترتیب، تداوم، بسامد، وجه یا آوا باشد.

    نتیجه‌گیری: 

    استفاده از نیایش و مناجات در اشعار این شاعران گاهی در مفهومی غیر از معنای اصلی خود بکار رفته است؛ اشعار نیایشی این شاعران از طریق سفر به زمان گذشته و آوردن آن به زمان حال، علاوه بر زیبایی‌آفرینی و تاثیرگذاری، آدمی را به نامیرایی و تسلط بر زمان، امیدوار میکنند و با تطبیق بین زمان نیایش و حجم نیایش، با ضرب‌آهنگ و شتابی نسبتا بالا، موجب رسایی و تاثیر نیایش در ذهن روایت‌نیوشان میشوند. همچنین رابطه بین دفعات تکرار یک حادثه در داستان و دفعات روایت شده در اشعار این سه شاعر، بیشتر بصورت بسامد مفرد بیان میشوند. فاصله‌گیری سطوح داستان،گزارش و حضور اندک راوی در اشعار نیایشی این شاعران، گاهی سبب شده است که جزییات و اطلاعات نسبتا بیشتری ارایه شوند.

    کلید واژگان: روایت شناختی, نیایش, سنایی, نظامی, عطار
    A. Soleimani, R. Rezaei*, N. Akbari
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Narrative studies from the perspective of structuralisms studies the nature, form and role of narrative and tries to show the ability and understanding of the narrative text. In all heavenly religions, according to human perception of religion, there are ways to reconcile with the deity. Poets, as possessors of gentle and sensitive souls, have included in their poems sweet and pleasant prayers, which is one of the most delicate phrases of their works. The narrative-cognitive perspective of prayer acquaints itself with the artistic manifestations of this type of literature, and deals with possible connections between prayers and the narrative text, especially "order, continuity and frequency, aspect and sound". The present article examines the place of the narratology of prayer in the poems of poets (Sanai, Nezami and Attar).

    METHODOLOGY

    This research is a descriptive-analytical method and examines a number of narrations of the prayers of these poets based on the topics of "order, continuity, frequency, aspect and sound" in the framework of narratological theory. At the beginning of these discussions, the theoretical foundations of the research are explained, then many examples of prayer poems are reviewed and evaluated.

    FINDINGS

    The poets of the sixth century, or the Iraqi style, have the delicate and sensitive spirit and emotions of Persian poetry. What shines in the poems of these poets is the use of prayer and supplication as an emotional escape Prayers and supplications, apart from expressing emotions, can be a means of escaping emotions, expressing suspension, order, continuity, frequency, aspect or sound.

    CONCLUSION

    The use of prayers and supplications in the poems of these poets is sometimes used in a concept other than its original meaning; The prayer poems of these poets, by traveling to the past and bringing it to the present, in addition to being beautiful and influential, give people hope for immortality and mastery of time, and by adapting the time of prayer and the volume of prayer, with relatively high rhythm and acceleration. Cause the reach and effect of prayer in the minds of their narrators. Also, the relationship between the number of repetitions of an incident in the story and the number of times narrated in the poems of these three poets is mostly expressed as a single frequency. The distancing of the levels of the story, the report and the small presence of the narrator in the prayer poems of these poets, have sometimes caused relatively more details and information to be provided.

    Keywords: Cognitive Narrative, Prayer, Sanai, Nezami, Attar
  • محمدولی مردانی، رقیه رضایی*، حسام ضیایی
    هستی از مبدا واحدی سرچشمه گرفته است و وجودی واحد منشا همه هستی به شمار می رود. از آنجا که وجود واحد خود را در مجالی و تعینات آشکار کرده است، عارف «کل نگر» با نظاره این کثرت ها به سرچشمه هستی که همان منشا واحد است، نایل می شود و با چشم دل در همه زوایای هستی، آن مبدا کل را مشاهده می کند. آیا این اندیشه که با ابن عربی خود را آشکار کرده است، در سبک هندی نیز مشاهده می شود؟ آیا این تفکر از صایب که یکی از ارکان سبک هندی است، دلربایی کرده است؟ داده های این تحقیق نشان می دهد که صایب به عنوان یکی از ارکان سبک هندی، وحدت وجود و سیر در مجالی و مظاهر را در دیوان خود مورد توجه قرار داده است و آن را راهی برای شناخت حقیقی و معرفت نظری معرفی می کند. این پژوهش به روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است و شیوه گردآوری داده های آن از میان اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که صایب مانند عارفان وحدت وجودی، عالم کثرت را نماد و نمودی از یک حقیقت واحد دانسته و در پی کشف آن مبدا واحد بوده است.
    کلید واژگان: ادبیات عرفانی, صائب, وحدت وجود, مجالی, شهود
    Mohammadvali Mardani, Roghayeh Rezaee *, Hesam Ziyaee
    Existence originates from a first source that is the origin of the universe. This first source (the Unity) manifests himself in all phenomena and a holistic mystic, by observing these manifold of phenomena, reaches the source of the existence or the Unity. With the eyes of the heart, he/she sees the First Principle in all corners of the universe. Is this view, which was formed by Ibn Arabi, also visible in Sabk-e Hindi (Indian style)? Was Saib Tabrizi, as one of the pillars of the Indian style, fascinated by this view? The data of the research show that Saib Tabrizi has considered the unity of being in his Divan and has introduced it as a way to the true gnosis and theoretical knowledge. The present research has been done by analytical-descriptive method and its data is collected from library sources. The results of the study show that Saib Tabrizi, like the mystics who believe in the unity of being, considers the world of plurality as a symbol and manifestation of a single truth and seeks to discover this first source (the Unity).
    Keywords: Mystical literature, Saib Tabrizi, The Unity of Being, Manifestations, Intuition
  • رمضان سورتیجی، حسین منصوریان سرخگریه*، رقیه رضایی
    شهرت و عظمت واقعه عاشورا ابعاد وسیع و بی نظیری داشت و به همین سبب از دیدگاه ذوقی و شهودی عرفان به دور نماند. پژوهشگران، از بین همه ادوار گوناگون تاریخی، به دوره قاجار ازنظر عرفان و تصوف در شعر آیینی تشیع (شعر عاشورا) کمتر توجه داشته اند. در این دوران تاریخی با ورود مظاهر مدرنیته به ایران، در همه ابعاد و جوانب سیاسی، اقتصادی و... با تغییرهای بسیاری روبه رو هستیم؛ اما در جامعه ای که تاروپود وجود آن را باورهای دینی تشکیل می داد، پذیرش فرهنگ و تمدن مدرن غرب با ویژگی های دنیاگرایانه آن به آسانی ممکن نبود؛ ازاین رو شعر عاشورایی با رویکرد عرفان مدارانه به مبارزه همه جانبه با مظاهر مدرنیته در جهان معاصر پرداخت. بازتاب این تقابل را به خوبی می توان در گنجینه الاسرار عمان سامانی دید. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است و به این پرسش پاسخ می دهد: تقابل سنت و مظاهر مدرنیته غربی در دوران قاجار و در شعر عرفانی عاشورایی این دوره چگونه نمود یافته است؟ نتایج بیانگر آن است که در این اشعار، وحدت گرایی، عشق، توجه به روح جمعی در قیام امام حسین (ع) و مظهر انسان کامل، در تقابل با مظاهر مدرنیته غربی قرار دارد.
    کلید واژگان: عرفان, عاشورا, مدرنیته, تقابل, عمان سامانی
    Ramezan Soortiji, Hossein Mansoorian Sarkhgarieh *, Roghaye Rezaei
    The fame and greatness of the Ashura event, with its wide and unique dimensions, caused it not to be far from the taste and intuition of mysticism. Among all different historical periods, the Qajar period has received less attention from scholars of mysticism and Sufism in Shiite ritual poetry (Ashura poetry). In this historical period, with the arrival of the manifestations of modernity in Iran, we face many changes in all dimensions and aspects of politics, economics, etc. but it was not easy to accept modern Western culture and civilization with its secularist characteristics in a society whose foundation was based on religious beliefs. Hence, Ashura poetry struggled with the manifestations of modernity in the contemporary world with a mystical approach. The reflection of this opposition can be well seen in Ganjinat Al-Asrar of Amman Samani. The present study has been done using a descriptive-analytical approach based on library data. It answers the question of how the confrontation between the tradition and the manifestations of Western modernity in the Qajar period and in the Ashura mystical poetry of this period has emerged. The results of the study indicate that in these poems, unity, love, and attention to the collective spirit in the uprising of Imam Hussein (AS) as the manifestation of the perfect man are in opposition to the manifestations of Western modernity.
    Keywords: mysticism, Ashura, modernity, Opposition, Amman Samani
  • عباس هدایتی، رقیه رضایی *، رضا فرصتی جویباری

    لحن یکی از عناصر داستان و نوع بیان واژه ‎‎ها و جمله ‎‎هاست که به فضاسازی داستان کمک میکند و در ذهن مخاطب تاثیر گذاشته، حتی سبب شناخت و تعیین نوع ادبی یک اثر میشود. این عنصر داستانی با زبان اثر نیز در ارتباط است. همین امر نگارندگان این پژوهش را بر آن داشته تا به بررسی و تبیین لحن داستانهای غنایی شاهنامه بپردازند و به این پرسشها پاسخ دهند که انواع لحن داستانهای غنایی شاهنامه چیست و مهمترین عوامل زبانی موثر در تعیین لحن این داستانها کدامند؟ این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است و پس از بررسی و تحلیل عنصر لحن در داستان غنایی شاهنامه این نتایج بدست آمده است که لحن داستانهای غنایی شاهنامه حماسی-غنایی است و عناصر زبانی مانند فرایند های واجی، هجاها و تکیه‎ ها، واژگان و ترکیبات و صور خیال نیز بر لحن این داستانها تاثیر بسزایی دارد.

    کلید واژگان: لحن, لحن حماسی- غنایی, عناصر زبانی, داستانهای غنایی, شاهنامه
    Abas Hedayati, Roghayeh Rezaei *, Reza Forsati Joybari

    The tone of one of the elements of the story and the type of expression of words and sentences that help to create the atmosphere of the story and affect the mind of the audience, even cause the recognition and determination of the literary type of a work. This story element is also related to the language of the work. The authors of this study have decided to study and explain the tone of lyrical stories of Shahnameh and answer these questions, what are the types of tone of lyrical stories of Shahnameh and what are the most important linguistic factors influencing the tone of these stories? This research has been done in a descriptive-analytical way and using library studies. After examining and analyzing the tone element in the lyrical story of Shahnameh, it has been concluded that the tone of lyrical stories of Shahnameh is epic-lyrical and linguistic elements such as phonological processes, syllables. And reliance, vocabulary, combinations, and imagery also have a big impact on the tone of these stories.

    Keywords: tone, epic-lyrical tone, Linguistic elements, lyricalstories, Shahnameh
  • سیده فاطمه یاوری، رقیه رضایی*

    شناخت زمینه های فکری صاحبان آثار هنری، به خصوص ادبیات داستانی، از طریق مطالعه در چگونگی بازتاب عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... در آثار آنها امکان پذیر است. بررسی و تحلیل آثار نویسندگانی چون: جلال آل احمد، صادق هدایت و غلامحسین ساعدی، ضمن اینکه شگردهای هنری آنها را در داستان نویسی آشکار میکند، میتواند به کشف گوشه ای از سطوح فکری آنها، به عنوان نویسندگان دهه های سی و چهل نیز منجر شود. در این پژوهش سعی بر آن است تا با برگزیدن داستانهایی از نویسندگان مدنظر، به واکاوی سطوح فکری آنها (در زمینه جهل و خرافه گرایی)  بپردازیم تا بتوانیم به پاسخ این پرسش برسیم که این نویسندگان، جهل و خرافه گرایی را در چه زاویه ای و با چه نگاهی در داستانهای خود منعکس کرده اند؟ نتایج، حاکی از آن است که این داستان نویسان به عنوان نویسندگان برجسته دهه های سی و چهل، در داستانهایشان، سنت و مدرنیته، پیشرفت و عقب ماندگی و جهل و آگاهی افراد جوامع را در تقابل با یکدیگر، به سبک واقع گرایی به نمایش میگذارند، تا با نفوذ به درونیات افراد، انسانهایی را به تصویر بکشند که به علت جهل و بیسوادی و تمایل به تقلید کورکورانه از فرهنگ گذشتگان، مغلوب افکار و اتفاقاتی میشوند که ذهن و فکر آنها گنجایش و ظرفیت درکشان را ندارد.

    کلید واژگان: جهل, خرافه, سطح فکری, جلال آل احمد, صادق هدایت, غلامحسین ساعدی, دهه های سی و چهل
    Seyyedeh Fatemeh Yavari*, Roghayyeh Rezayi

    Understanding the artistic backgrounds of the artists, especially fiction, are possible through their study of how to reflect cultural, social, political & economic factors in their work. the surveys the works of Jalal al Ahmad, Sadegh Hedayat & Gholam hosein Sa'edi in addition to their artistic techniques reveals them in fiction, can lead to a number of levels of thought as authors of decades of 30 & 40. In this research, we try to find the level of their thinking in the field of ignorance & superstition by selecting the stories of each writer, so we can answer the question that these writers reflected ignorance superstition with their angles & glances at their dusts. The results are that they are the authors of the decades of 30 & 40 , show tradition and modernity, progress and backwardness and ignorance and consciousness of individuals in opposition to each other in the style of realism , to penetrate the peoples back , showing people who overwhelmed with thoughts & events that their thinks don’t have the capacity to learn them, because of ignorance & interest in imitating them blindly.

    Keywords: ignorance, superstition, the level of thought, Jalal al Ahmad, Sadegh Hedayat, Gholamhosein Saedi, decades of thirty & fourties
  • نسیم اکبربالایی*، ناهید اکبری، رقیه رضایی
    در میان رویکردهای گوناگون نقد و بررسی آثار ادبی که از ابتدای قرن بیستم شکل گرفت، نقد روانکاوانه آثار هنری و تحلیل متون ادبی از منظر روانشناختی از ویژگی خاصی برخوردار است. رمان شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری داستان نویس معاصر ایرانی روایت پریشان حالی و مشکلات روحی شخصیت اصلی داستان یعنی شازده احتجاب است. گلشیری در پرداخت شخصیت اصلی این رمان حالات روحی او چون ترس، حقارت، عزلت طلبی و انزوا و مهرطلبی را با شگردهای تازه ای چون خود- واگویه های روانی و مرور خاطرات اجدادی خاندان قجری اش با شیوه جریان سیال ذهن به خوبی نشان داده است. در این پژوهش نظریه کارن هورنای به عنوان چهارچوب نظری تحقیق انتخاب شده است؛ زیرا دیدگاه این روانشناس با جامعه آماری پژوهش موردنظر یعنی شازده احتجاب از جهت نحوه شخصیت پردازی بسیار تناسب دارد. هورنای یکی از پیروان فروید در زمینه روانکاوی اجتماعی است. در این پژوهش که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته؛ شخصیت شازده احتجاب مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این شخصیت روان پریش برای درمان احساس حقارت خود که بخش عظیمی از آن مربوط به دوران کودکی و خاطرات تلخ ظلم های اجدادی او در حق دیگران و تاثیرپذیری شازده احتجاب از این نوع وقایع است، به شیوه های دفاعی چون مهرطلبی و انزواطلبی روی آورده است. او برای رهایی از این احساسات به مرور خاطرات گذشته متوسل می شود، زمان در ذهن متوهم شازده احتجاب بسیار پریشان و درهم است و این بی زمانی مخاطب را با آشفتگی روایت نیز مواجه می سازد.
    کلید واژگان: نوفرویدیسم, کارن هورنای, هوشنگ گلشیری, شازده احتجاب, شخصیت
    Nasim Akbarbalaei *, Nahid Akbari, Nahid Rezaei
    Among the various approaches to the critique of literary works formed since the beginning of the twentieth century, the psychoanalytic critique of works of art and the analysis of literary texts has a distinctive psychological character. The novel The Prince of Intercession by Houshang Golshiri is a contemporary Iranian storyteller with distressed narrative and psychological problems. In paying attention to the main character of this novel, Golshiri has shown his mental states such as fear, inferiority, self-esteem and isolation and affection with new techniques such as self-expression and mental ancestry of his Qajri dynasty. In this research, Karen Horney's theory is chosen as the theoretical framework of research because this psychologist's view is very much in line with the statistical population of the research, namely, the sixteen candidates in terms of characterization. Hornay is a follower of Freud in the field of social psychoanalysis. In this research, which is done by content analysis method, the character of sixteen searchers is investigated. The results of the study suggest that this psychotic personality treats his inferiority, much of it related to his childhood and the bitter memories of his ancestral cruelties to others and the influence of the prince on such events, in defensive ways such as selfishness and isolation. It's over. He resorted to the memories of the past to get rid of these emotions, the time in the mind of the sixteen-year-old confidante was too distracting, and this also rendered the audience speechless with the confusion of narrative
    Keywords: nephroidism, Karen Horney, Houshang Golshiri, prince of choice, personality
  • رقیه رضایی *، محمدرضا ستوده نیا
    ابوسعید ابان ابن تغلب از افرادسرشناس جامعه شیعی در روزگار خویش بوده که خدمات ارزنده ای به ساحت قرآن کریم داشته است، عنوان نیمی از تالیفات وی بیانگیر این است که علوم قرانی بخش عمده ای از دغدغه های او راتشکیل می داده است. ایشان ارتباط ویژه با اهل بیت داشته و محضر سه امام بزرگوار را درک کرده است وبه تصریح دانشمندان فریقین در زمره سرآمد قاریان و برخوردار از قرائتی مستقل ومشهور نزد قاریان بوده است. روش پژوهش حاضر تحلیلی، توصیفی است و در پی یافتن پاسخ این پرسش که چرا شخصیت بی نظیری مانند ابن مجاهد ،که در قرن چهارم دست به امر انحصارقرائات زد و از بین تمام قرائت های مشهور فقط هفت قرائت را به عنوان مشهور وبقیه را به عنوان شاذ معرفی کرد، قرائت ابان ابن تغلب توسط ایشان انتخاب نشد، و جزء قرائت مشهور قرار نگرفت، با توجه به منابع موجود و بررسی های انجام گرفته، می توان بیا ن کرد که شاید قرائت ایشان به صورت کامل در قرن چهارم موجود نبوده است، و به همین دلیل جزء قرائات مشهور قرار نگرفته است.
    کلید واژگان: ابان ابن تغلب, ابن مجاهد, قرائت, قرائات شاذ و مشهور
    Roqaiye Rezaei *, Mohamadreza SotodehNiya
    Abu Saʿīd Abān ibn Taghlib was one of the most distinguished members of the Shīʿah community in his time, and provided valuable contributions to the [sciences of the] Holy Qurʾān. The titles of half of his works demonstrates that the Qurʾānic sciences were a major part of his interests. He had a special connection with the Ahl al-Bayt and witnessed the presence of three great Imams. According to the scholars of both schools of thought, he was considered among the foremost Qurʾān reciters and even had his own independent recitation that was well known among the [other] reciters. The methodology of this research is descriptive-analytical, and it seeks to find out why a unique character such as Ibn Mujāhid, who in the fourth century restricted the recitations and limited them, among all the famous readings, chose only seven recitations which he termed as well-known while all the others were deemed as uncommon. Furthermore, why is it that he did not select Abān ibn Taghlib’s recitation to be among the well-known recitations? According to available sources and the studies that have been carried out, it may be argued that his recitation may not have been fully available in the fourth century, and for this reason, it was not included among the well-known recitations.
    Keywords: Ab?n Ibn Taghlib, Ibn Muj?hid, recitation, uncommon, common recitations
  • حمیرا مشیرزاده، رقیه رضایی
    در دنیای امروز، زنان نقش بسیار پررنگی در جامعه دارند. حضور زنانی که متفاوت از جامعه رفتار می کنند نیز غیرقابل انکار است. این مطالعه تلاشی است برای درک نحوه تاثیرگذاری توسعه ارتباطات ناشی از اینترنت بر متفاوت شدن این زنان که با استفاده از مبانی نظری جامعه پذیری جنسیتی و جهانی شدن انجام شده است. مصاحبه ی عمیق با تقریبا بیست زن در ایران و ترکیه که به عنوان زنان «متفاوت» تلقی می شوند، منجر به دستیابی به اطلاعات دست اولی از تجربه های زیسته ی آنان شد و با استفاده از تحلیل کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد به روش استراوس و کوربین، نقش اینترنت در زندگی متفاوت این زنان مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله ی نخست یا مرحله ی جامعه پذیری جنسیتی اولیه، این زنان تفاوت بارزی نسبت به الگوی جنسیتی متداول جامعه ی خود تجربه نکرده اند. در مرحله ی دوم، نخستین نشانه های تفاوت با مواجهه ی آنان با زیست-جهان "بیرون از اندرونی" که متفاوت از زیست-جهان متداول جامعه ی آنان است، شکل گرفته است. مرحله ی سوم با "تخطی" از الگوهای مسلط جامعه پذیری جنسیتی مشخص می شود. در این مرحله زنان مورد بررسی سعی می کنند که به طور آگاهانه علیه سنت رفتار کنند- عملی که شبیه مفهوم سازی میشل فوکو از "مقاومت یا تخطی" است. در این جا اینترنت به عنوان یکی از ابزارهای پرنفوذ، نه تنها مواجهه ی زنان با زیست -جهان بیرون از اندرونی را تسهیل می کند، بلکه منجر به روابط و سازوکارهایی می شود که به گفته ی خود آنان در مخالفت با هنجارهای سنتی هستند.
    کلید واژگان: چامعه پذیری جنسیتی, اینترنت, سبک زندگی, هویت
    Homeira Moshirzadeh, Homeira Moshirzadeh
    Women play increasing roles in different societies and the fact that some of them follow norms different from those dominant in their society is undeniable. This article investigates the impact of the Internet on becoming "different" on the basis of a conceptual framework inspired by gender socialization theory, globalization, public/private spheres, and Foucaudian concept of resistance. Deep interviews with twenty Iranian and Turkish women regarded as "different" provide information on their lived experience. On the basis of a quantitative analysis and grounded theory as formulated by Strauss and Corbin, the findings show that the primary socialization of these women has not been different form the mainstream society. In their secondary socialization, the first signs of difference have emerged when they faced the public life. The third phase is when they began to resist against and divert from dominant patterns of conduct. It is at this stage that they consciously act against traditions and violate standard norms. The Internet has been found to be an influential means through which they face the outside life more easily and become more courageous in their opposition against traditional norms.
    Keywords: gendered socialization, the Internet, life style, identity
  • فتحیه فتاحی زاده، رقیه رضایی، فریده امینی
    واژگان در قرآن کریم تنها و جدای از یکدیگر به کار نرفته اند و معنای محسوس و ملموس خود را دقیقا از مجموع دستگاه ارتباطی که با هم دارند به دست می آورند. مطالعه حاضر در پی آن است که با بهره گیری از رویکرد معناشناسی زبانی به مفهوم «تکفیر» بپردازد. در گام اول ضمن بررسی معنای لغوی، اصطلاحی و مشتقات این مفهوم، به مفاهیم هم نشین و جانشین آن نیز پرداخته می شود تا در سایه آن به مولفه های معنایی «تکفیر» دست یافته شود و در گام دوم حوزه های معنایی «تکفیر» بررسی خواهد شد.
    برآیند بررسی مفاهیم هم نشین و جانشین «تکفیر» حاکی از آن است که میان مفهوم «غفران» و «تکفیر» رابطه معنایی برقرار است. براین اساس «غفران» می تواند جانشین «تکفیر» در نظر گرفته شود. از میان مولفه های مشترک «تکفیر» و «غفران» می توان به ایمان، عمل صالح، توبه، تقوا، جهاد و هجرت اشاره کرد. همچنین علاوه بر مفهوم غفران، مفاهیم اصلاح، اذهاب، عفو و محو نیز با مفهوم «تکفیر» در یک حوزه معنایی قرار دارند.
    کلید واژگان: قرآن کریم, معناشناسی تکفیر, غفران, روابط هم نشینی و جانشینی
    Fathiyah Fattahizadeh *, Roqayeh Rezaee, Farideh Amini
    The Quranic words cannot be dissociated from one another, and their precise meaning is properly understood from the elaborate system of the relations among them. Using a semantic- linguistic approach, the present study seeks to explain the term "Takfir". First, while studying the literal and idiomatic meanings of "Takfir"and its derivations, it deals with the concepts of association and substitution related to this word in order to reach a conclusion about the constituents of the meaning components of "Takfir", and then, it examines the shades of meaning of "Takfir". The outcome of studying the concepts that associate with and substitute for "Takfir" suggests that there is a significant relationship between the two concepts of Ghofran (forgiveness) and "Takfir". Therefore, Ghofran can be considered as a substitute for "Takfir". Faith, righteous deeds, repentance, piety, jihad and emigration can be among the constituents of each of Takfir and Ghofran. Also, in addition to the concept of Ghofran, the concepts of reform, removing, giving pardon and effacing fall in the same semantic domain of “Takfir”.
    Keywords: the holy Quran, semantics analysis of Takfir, Ghofran, association, substitution
  • فرشته معتمد، رقیه رضایی، زهرا قاسم نژاد
    واژه تسامح از واژگان امیدبخش در دین اسلام است. خداوند این روحیه امیدبخشی را به کرات در آیات قرآن بیان نموده تا بستری مناسب جهت رهایی از ظلمت و رسیدن به نقطه امن و هدایت انسان ها فراهم شود و تمهیدی جهت ایصال افراد به کمال باشد. این واژه در آیات قرآن استعمال نشده است، بلکه الفاظی مرتبط به این معنا بیان شده است. هدف این جستار، شناسایی واژگان مرتبط و قریب به مفهوم تسامح در قرآن کریم است تا فضایی مناسب جهت شناخت این واژه فراهم گردد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد واژگانی چون توبه، مغفرت، عفو، صفح و کظم غیظ ارتباط معنایی با مفهوم تسامح و تساهل دارند. این گونه کاربرد، نشان دهنده آن است که خداوند کاربرد عملی این واژه را به بندگان نشان داده است تا بندگان به گونه ملموس این مفهوم را درک کرده و روحیه تساهل را در خودشان پرورش دهند.
    کلید واژگان: قرآن, تسامح, توبه, عفو, مغفرت, صفح
    Fereshteh Mu'tamed, Langroudi, Roqayyeh Rezayi, Zahra Qasem, Nezhad
    The term “Tolerance” is among vocabularies of “hopefulness” in Islamic texts. God, The Exalted, expresses this spirit of hope in Qur’anic verses repeatedly in order to provide a suitable circumstance for men to escape from darkness and then reach the safe point and guidance, paving the ground for taking people to the “Perfection”. This term has not been used in the Qur’anic verses, but the words related to this meaning are expressed there. The purpose of this research is to identify the related vocabularies and notions to Tolerance in the Holy Qur’an in order to have sound recognition of the term. The results show that words such as “repentance”, “forgiveness”, “blessing”, ṣafḥ, and “drowning anger” have a meaningful relationship with the concept of Tolerance (tasāmuḥ and tasāḥul). These applications prove God has shown the practical usage of this term to the servants so that they perceive this concept in a tangible way and cultivate the spirit of Tolerance in themselves.
    Keywords: The Qur’an, Tas?mu? (Tolerance), Tawbah (Repentance), ‘Afw, Maghfirat (Forgiveness), ?af?
  • پرویز شریفی درآمدی، رقیه رضایی
    یکی از شاخص های بهداشت روانی میزان رضایت از زندگی بوده که بر کیفیت زندگی افراد تاثیر می گذارد. ازآنجاکه افراد با ناتوانی، ویژگی ها و توانایی های متفاوتی با افراد عادی دارند، ممکن است رضایت از زندگی آن ها تحت تاثیر نوع و میزان ناتوانی شان قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف مقایسهٔ طرحواره های ناکارآمد اولیه با میزان رضایت از زندگی در زنان بینا و نابینا انجام شد.
    روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعهٔ آماری را 4 1 نفر از زنان عادی و 4 0 نفر از زنان نابینا و کم بینا تشکیل دادند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار به کاررفته در این پژوهش، فرم کوتاه پرسشنامهٔ طرحواره های ناسازگار اولیهٔ یانگ 2 0 0 5 و پرسشنامهٔ رضایت از زندگی داینر و همکاران 1 9 8 5 بود. داده ها با استفاده از آزمون تی گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد.
    یافته های پژوهش نشان داد بین طرحواره های ناکارآمد اولیه و میزان رضایت از زندگی در میان زنان بینا و نابینا تفاوت معناداری وجود ندارد و تنها در مولفهٔ طرحوارهٔ ناکارآمد رهاشدگی بین دو گروه تفاوت معناداری به دست آمد (0 ٫ 0 4 4 =p).
    کلید واژگان: طرحواره های ناکارآمد اولیه, رضایت از زندگی, زنان بینا, زنان نابینا
    Parviz Sharifi Daramadi, Roghayeh Rezai
    Objective
    The aim of this study was to determine the differences between early maladaptive schemas in visually impaired and seeing women. One of the indicators of mental health is life satisfactions that affect people’s quality of life. People with disabilities have different may be influenced by the type and level of their disability.
    Methods
    The study was causal comparative. The sample, recruited through convenience sampling, consisted of 41 seeing women and 40 visually impaired women who volunteered to participate in the research. The research instruments were the Young Early Maladaptive Schemas Questionnaire (YEMSQ) (2005) and Diener Life Satisfaction (1985). Independent samples t-test and multivariate analysis of variance (MANOVA) were used to test the research hypotheses.
    Results
    The results showed that there is no significant difference the in early maladaptive schemas in visually impaired and seeing women with respect to life satisfaction except for the abandonment scheme (P
    Conclusion
    It can be stated that the early maladaptive schemas have been less inefficient among visually impaired women.
    Keywords: Early Maladaptive Schema, Life Satisfaction, Normal Women, Blind Women
  • رقیه رضایی، حمیدرضا علیزاده *، مهدی آزادوار، خدیجه سالاری
    قارچ Sclerotinia sclerotiorum از عوامل بیمارگر مهم گیاهان مختلف از جمله خیار می باشد. استفاده از عوامل بیوکنترل مانند باکتری های جنس باسیلوس یکی از راه کارهای امید بخش در مبارزه با این بیماری است. در این پژوهش 63 جدایه باسیلوس از فرا ریشه ی خیار جداسازی، خالص سازی و بر مبنای خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شناسایی شدند. بررسی اثر آنتاگونیستی جدایه ها به روش کشت متقابل نشان داد که جدایه های Ba29b، Ba14،Ba17 و Ba24 به ترتیب اثر بازدارندگی موثری علیه این بیمارگر داشتند و ترکیبات فرار جدایه های Ba21، Ba29c، Ba10b، Ba17، Ba29b،Ba9c و Ba12a به طور معنی داری از رشد پرگنه قارچ نسبت به شاهد ممانعت کردند. در آزمون گلخانه ای، جدایه هایBa17 ،Ba21، Ba10b، Ba29c و Ba14 میزان شاخص بیماری ناشی از قارچ S. sclerotiorum را به طور معنی داری نسبت به شاهد کاهش دادند. تولید سورفکتین و آنزیم پروتئاز به عنوان سازوکارهای بازدارندگی از بیمارگر مورد بررسی قرارگرفتند. جدایه های Ba29c، Ba10b، Ba17، Ba29b، و Ba24 قادر به تولید آنزیم پروتئاز و جدایه هایBa29c ،Ba10b وBa21 قادر به تولید سورفکتین بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط مستقیم بین ایجاد هاله ی بازدارنده، تولید سورفکتین، تولید ترکیبات فرار و تولید آنزیم پروتئاز با خواص بیوکنترلی علیه این بیمارگر وجود دارد. شناسایی مولکولی جدایه های موثر در کنترل بیماری بر پایه ژن 16S rDNA نشان داد که این جدایه ها به گونه های Bacillus cereus، B. subtilis، B. licheniformis و B. endophyticus و جنس Lysinibacillus spp. متعلق هستند.
    کلید واژگان: آنزیم پروتئاز, ترکیبات فرار, کنترل بیولوژیک, شناسایی مولکولی
    Roghayeh Rezaei, Hamidreza Alizadeh*, Mehdi Azadvar, Khadijah Salari
    Sclerotinia sclerotiorum is an important plant pathogenic fungi. Biocontrol agents such as Bacillus spp are promising to manage the disease caused by this fungi. In this study, we isolated 63 strains of Bacillus spp from cucumber rhizosphere based on morphological, physiological and biochemical characteristic. The antagonistic activity of isolates were assessed using dual culture method and the producing of volatile metabolites against pathogen. The isolates Ba17¡ Ba24¡ Ba14 and Ba29b showed the most inhibitory effects against the pathogen in dual culture method. Volatile metabolites of isolates Ba21, Ba29c, Ba10b, Ba17, Ba29b, Ba9c and Ba12a, reduced mycelial growth of the pathogen 87.14, 84.85, 83.42, 82.42, 79.14, 79.14 and 77.71%, respectively and had a significant difference with control. In greenhouse trails, isolates Ba17 ¡Ba21¡ Ba10b¡ Ba29c and Ba14 decreased the disease index of Sclerotinia stem rot, significantly. The isolates of Ba29c, Ba10b, Ba17, Ba29b, Ba24 were able to produce protease. The Isolates of Ba29c, Ba10b and Ba21 were able to produce surfactin. Molecular identification of isolates with antagonistic activity against this pathogen by partial sequencing of 16S rDNA gen which amplificated with specific primers fD1 and rD1 was performed. The isolates had homology with Bacillus cereus, B. licheniformis, B. endophyticus and Lysinibacillus sp.
    Keywords: biological control, Molecular Methods, Protease Enzyme, Volatile compounds
  • وقتی علم زیر پوستمان برود / گفت و گو با دکتر هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
    رقیه رضایی
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال