زهرا باقری
-
مقدمه
چندین مطالعه اثر مکمل پروتئین وی بر نشانگرهای آسیب عضلانی و ریکاوری ورزشکاران را بررسی کرده اند. با این وجود داده های تلفیقی از چندین مطالعه نشان از محدود بودن مزایای پروتئین وی بر ریکاوری در ورزشکاران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مکمل پروتئین وی بر ریکاوری پس از ورزش و فاکتورهای آسیب عضلانی در آزمودنی های سالم بود.
روش هابا انجام یک جستجوی سیستماتیک در مقالات منتشر شده تا نوامبر سال 2023، تاثیر مصرف مکمل پروتئین وی بر نشانگرهای آسیب عضلانی مثل کراتین کیناز (Creatine kinase) CK، لاکتات دهیدروژناز (Lactate dehydrogenase) LDH، میوگلوبین (Myoglobin) Mb و درد عضلانی در افراد سالم بررسی شد. تفاوت میانگین وزنی (Weighted mean difference) WMD، تفاوت میانگین استاندارد شده (Standardized mean difference) SMD با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد.
یافته هادر این فراتحلیل که شامل 32 مطالعه با 625 آزمودنی بود، مشخص شد که مصرف پروتئین وی منجر به کاهش معنی دار درد عضلانی در هیچ یک از زمان های بلافاصله، 24، 72 و 96 ساعت پس از ورزش نشد. همچنین، تاثیر معنی دار پروتئین وی بر CKدر 24 ساعت پس از ورزش نسبت به گروه شاهد مشاهده گردید. به علاوه، پروتئین وی، تاثیر معنی دار بر LDH در بازه ی بلافاصله پس از ورزش در افراد ورزشکار داشت، ولی پروتئین وی، تاثیری بر Mbدر افراد ورزشکار و غیرورزشکار در هیچ کدام از بازه های زمانی نداشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، مصرف مکمل پروتئین وی سبب کاهش CK و LDH پس از ورزش شد. با این حال، بررسی اثر مکمل پروتئین وی در کاهش درد عضلانی و ریکاوری پس از تمرین ورزشی نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
کلید واژگان: تمرین ورزشی, پروتئین وی, کراتین کیناز, لاکتات دهیدروژناز, میوگلوبینBackgroundSeveral studies have investigated the effect of whey protein supplementation on muscle damage markers and recovery of athletes. However, combined data from several studies show that the benefits of whey protein on recovery in athletes are limited. The purpose of this study was to investigate the effect of whey protein supplementation on post-exercise recovery and muscle damage factors in healthy subjects.
MethodsA systematic search of published articles until November 2023 was conducted to examine the effect of whey protein supplementation on markers of muscle damage such as creatine kinase (CK), lactate dehydrogenase (LDH), myoglobin (Mb), and muscle soreness in healthy individuals. Weighted mean difference (WMD) and standardized mean difference (SMD) were calculated using a random-effects model.
FindingsIn this meta-analysis comprising 32 studies with 625 participants, it was found that whey protein consumption led to a significant reduction in muscle soreness at immediate, 24,72, and 96 hours post-exercise. Additionally, a substantial impact of whey protein on CK at 24 hours post-exercise, compared to the control group, was observed. Moreover, whey protein significantly affected LDH immediately after exercise training in athletes. However, whey protein did not affect Mb in athletes and non-athletes at any time.
ConclusionBased on the results of this research, consumption of whey protein supplements decreased CK and LDH after exercise training. However, investigating the effect of whey protein supplementation in reducing muscle soreness and post-exercise recovery requires more studies.
Keywords: Exercise Training, Whey Protein, Creatine Kinase, Lactate Dehydrogenase, Myoglobin -
هدفسیستم مراقبت های بهداشتی نروژ مبتنی بر یک سیستم دولتی و نیمه متمرکز و با تامین مالیاتی، بر اساس برابری جغرافیایی و اجتماعی است و از سنت نوردیک نهادهای دولت رفاهی جامع پیروی می کند. این کشور توسعه یافته دارای سیستم مراقبت های طولانی مدت است و به سطح بالایی از استاندارد زندگی دست یافته است. هدف این پژوهش نشان دادن جایگاه مهم دولت رفاه نروژ در نظام سلامت این کشور پس از بحران کروناست.روشدر این پژوهش ضمن بهره گیری از داده های آماری و مدل نظری گونه شناسی نظام های رفاهی اسپینگ اندرسن از تکنیک سوآت و ردیابی فرایند و نرم افزار گرافیکی Smartdraw استفاده شده است.یافته هابا توجه به آمارها، تعداد مبتلایان به کرونا در حال کاهش است. شهروندان از نظام سلامت نروژ رضایت دارند و حمایت اجتماعی به عنوان یک حق شهروندی در این کشور محسوب می شود و سرمایه گذاری مناسب دولت و دسترسی مردم به پوشش های خدمات درمانی باعث شده است که نظام سلامت به سوی بهبودی برود.نتیجه گیریبا توجه به ویژگی های دولت رفاه نروژ نظیر تامین مالی نظام سلامت از طریق مالیات، حمایت و مراقبت از شهروندان در برابر مشکلات اجتماعی و درمانی و درنتیجه ایجاد برابری در خدمات اجتماعی به شهروندان، نظام سلامت این کشور در حال بهبود است.کلید واژگان: بیمه درمان, دولت رفاه, سنت نوردیک, مراقبت های بهداشتی, نظام سلامتObjectiveThe Norwegian health care system is based on a semi-centralized, tax-funded state system based on geographic and social equity, following the Nordic tradition of comprehensive welfare state institutions. This developed country has a long-term care system and has achieved a high level of living standards. The purpose of this research is to show the important position of the Norwegian welfare state in the health system of this country after the corona crisis.MethodIn this research, while using the statistical data and the theoretical model of the typology of welfare systems of Spining Andersen, SWAT technique and process tracking and smart draw graphic software have been used.FindingsAccording to the statistics, the number of corona patients is decreasing. Citizens are satisfied with the health system of Norway, and social support is considered as a right of citizenship in this country, and the government's proper investment and people's access to treatment services have led the health system to improve.ConclusionConsidering the characteristics of the Norwegian welfare state, such as financing the health system through taxes, supporting and caring for citizens against social and medical problems, and as a result, creating equality in social services for citizens, the health system of this country is improving.Keywords: Health Cares, Health System, Health Insurance, The Nordic Tradition, Welfare State
-
اثر مقادیر مختلف کنجاک (01/0 تا 03/0 درصد) و زانتان (01/0 تا 03/0 درصد) بر ویژگی های بافتی(سختی، حالت فنری) حسی (شامل رنگ، طعم، بافت، پذیرش کلی) و شیمیایی (pH ، اسیدیته و ماده خشک کل) پنیر لاکتیکی کم چرب تعیین شد. مقادیر مختلف کنجاک و زانتان اثر معنی داری بر مزه نمونه های پنیر لاکتیکی کم چرب نداشت اما تاثیرات متفاوتی بر امتیاز بافت پنیر لاکتیکی کم چرب داشت. بیشترین امتیاز بافت به تیمار دارای 02/0 درصد کنجاک و 01/0 درصد زانتان تعلق گرفت. افزایش مقادیر صمغ باعث کاهش امتیاز رنگ شد. بیشترین مقدار پذیرش کلی در تیمار دارای 02/0 درصد کنجاک و 01/0 درصد زانتان دیده شد که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت. نتایج نشان داد که مقادیر مختلف کنجاک و زانتان اثر معنی داری ویژگی های بافت دستگاهی داشته است. با افزایش مقدار صمغ کنجاک و زانتان مقدار سفتی پنیر کاهش یافت. با افزایش مقدار صمغ کنجاک و زانتان مقدار حالت فنری پنیر کاهش یافت. نتایج نشان داد که مقادیر مختلف کنجاک و زانتان اثر معنی داری بر اسیدیته و pH نمونه های پنیر لاکتیکی کم چرب نداشت. از سوی دیگر مقادیر مختلف کنجاک و زانتان اثرات معنی داری بر رطوبت و ماده خشک پنیر لاکتیکی کم چرب داشت. افزایش مقادیر صمغ باعث کاهش ماده خشک و افزایش رطوبت شد و بیشترین مقدار رطوبت در نمونه پنیر دارای 03/0 درصد کنجاک بعلاوه 03/0 درصد زانتان دیده شد.
کلید واژگان: پنیر لاکتیکی, کنجاک, داروییThe effect of different amounts of konjak (0.01 to 0.03%) and xanthan (0.01 to 0.03%) on textural (hardness, spring state), sensory (including color, taste, texture, overall acceptance) and chemical characteristics. (pH, acidity and total dry matter) of low-fat lactic cheese was determined. Different amounts of konjac and xanthan had no significant effect on the taste of low-fat lactic cheese samples, but had different effects on the texture score of low-fat lactic cheese. The highest tissue score was given to the treatment with 0.02% konjak and 0.01% xanthan. Increasing the amount of gum decreased the color score. The highest amount of total acceptance was seen in the treatment with 0.02% konjak and 0.01% xanthan, which had a significant difference with other treatments. The results showed that different amounts of konjac and xanthan had a significant effect on the properties of tissue. By increasing the amount of konjak and xanthan gum, the hardness of cheese decreased. By increasing the amount of konjak and xanthan gum, the springiness of cheese decreased. The results showed that different amounts of konjac and xanthan had no significant effect on the acidity and pH of low-fat lactic cheese samples.On the other hand, different amounts of konjac and xanthan had significant effects on moisture and dry matter of low-fat lactic cheese. Increasing the amount of gum caused a decrease in dry matter and an increase in moisture content, and the highest amount of moisture content was found in the cheese sample containing 0.03% konjak plus 0.03% xanthan.
Keywords: Lactic Cheese, Medicinal, Konjac -
هدف
مدل های تعالی سازمانی و منابع انسانی در سطح کشورهای جهان، به عنوان چارچوبی برای ارزیابی عملکرد و سنجش موفقیت سازمان ها در استقرار دستگاه های نوین مدیریتی و مدیریت کیفیت جامع، کاربردهای روزافزونی پیداکرده اند. ب
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که بین تعالی سازمانی و استراتژی منابع انسانی رابطه معنی داری وجود دارد و استراتژی منابع انسانی به عنوان یک راهبرد می تواند بر روی تعالی سازمانی تاثیر مثبتی داشته باشد. به طوری که سطح معنی داری ضریب همبستگی بین متغیرهای تعالی سازمانی و استراتژی منابع انسانی برابر با 0/0 بدست آمدکه کوچکتر از 05/0 است، لذا، فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود ارتباط معنی دار بین متغیرهای تعالی سازمانی و استراتژی منابع انسانی رد شده و فرضیه آلترناتیو مبنی بر وجود ارتباط معنی دار بین متغیرهای تعالی سازمانی و استراتژی منابع انسانی پذیرفته شد. در نهایت مقدار ضریب همبستگی بین متغیرهای تعالی سازمانی و استراتژی منابع انسانی برابر با 502/0 بدست آمده که نشان دهنده رابطه قابل قبولی بین این دو متغیر می باشد.
اصالت/ارزش افزوده علمی:
مدیران و کارشناسان منابع انسانی می توانند با توجه به نقش استراتژی منابع انسانی در دستیابی به تعالی سازمانی و شناسایی مولفه های اصلی تشکیل دهنده ارتباط تعالی سازمانی و استراتژی منابع انسانی، برنامه های استراتژیک منابع انسانی سازمان را اولویت بندی نموده و به طور اثربخش تری به کارگیرند.
کلید واژگان: استراتژی, مدیریت منابع انسانی, استراتژی منابع انسانی, تعالی سازمانیOrganizational excellence models and human resources in countries around the world, as a framework for evaluating the performance and measuring the success of organizations in the establishment of new management devices and total quality management, have found increasing applications. To investigate the role and position of human resources strategy in achieving organizational excellence, a descriptive correlation has been conducted between the managers and experts of the telecommunications contractor company, because so far no comprehensive research has been conducted in this regard. The main research question is whether the human resources strategy has an impact on the organization to achieve organizational excellence? The measurement tool was held 7 brainstorming sessions with specialists and professors in the field of human resource management and distributing questionnaires among managers and human resources specialists of the company under study. SPSS22 software was used to describe the variables and according to the nature of the variables, the relationship between dependent and independent variables of inferential statistics has been used. Due to the desire of researchers and the scientific community to know the relationships between dependent and independent variables, Pearson correlation coefficient and multivariate regression have been used as analysis tools to determine the relationship between organizational excellence and human resource strategy. Also to check the accuracy of the conceptual model of this research and its generalizability to the real world and the entire statistical community of companies that use such models; The analytical method of structural equations with Amos software has been used. The results showed that there is a significant relationship between organizational excellence and human resource strategy and human resource strategy as a strategy can have a positive effect on organizational excellence. So that the significant level of the correlation coefficient between organizational excellence and human resource strategy variables was equal to 0.0, which is less than 0.05, therefore, the null hypothesis that there is no significant relationship between organizational excellence variables and human resource strategy is rejected. And the alternative hypothesis that there is a significant relationship between organizational excellence variables and human resource strategy was accepted. Finally, the value of the correlation coefficient between the variables of organizational excellence and human resources strategy is equal to 0.502, which indicates an acceptable relationship between these two variables. Human resource managers and experts can prioritize the strategic human resource plans of the organization and effectively according to the role of human resource strategy in achieving organizational excellence and identifying the main components of organizational excellence relationship and human resource strategy. Use more.
Keywords: Strategy, Human Resource Management, Human Resourcestrategy, Organizational Excellence -
بیماری ورم پستان یک بیماری شناخته شده و پرهزینه گاوهای شیری است و باکتری مایکوپلاسما بویس یکی از مهم ترین عوامل ایجاد ورم پستان در گاوهای شیری میباشد. با توجه به اهمیت مایکوپلاسما در ایجاد ورم پستان، هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی مولکولی حضور مایکوپلاسما بویس در تانک شیر در گاوداری های شیری استان همدان بود. در مجموع 125 نمونه شیر از تانک های مخزن شیر از 31 گاوداری اطراف همدان جمع آوری شد. تست ورم پستان کالیفرنیا (CMT) و شمارش سلول های سوماتیک (SCC) بر روی نمونه های شیر انجام شد. سپس با استفاده از کیت استخراج، DNA کل از نمونه های شیر استخراج شد. آزمون PCR و به دنبال آن Nested PCR (nPCR) برای تشخیص اختصاصی مایکوپلاسما بوویس انجام شد. در مجموع بر اساس PCR اختصاصی جنس، 19 مورد از 125 نمونه شیر (2/15 درصد) به گونه های مختلف مایکوپلاسما آلوده بودند. در حالی که بر اساس نتایج nPCR، 11 مورد (8/8 درصد) به عنوان مایکوپلاسما بویس تشخیص داده شد. نتایج نشان داد که 26 مورد از 125 نمونه شیر (8/20 درصد) و 102 مورد از 125 نمونه شیر (6/81 درصد) به ترتیب دارای امتیاز بالای CMT و SCC بودند. تجزیه و تحلیل آماری، همبستگی مثبت بین CMT و SCC را نشان داد. در مطالعه حاضر، حضور مایکوپلاسما بویس در نمونه های شیر فله ای، حاکی از آن است که برای جلوگیری از انتقال مایکوپلاسما بویس بین گله های گاو شیری منطقه همدان، رعایت موارد بهداشتی بیش تر مورد نیاز است. با توجه به حضور باکتری مایکوپلاسما در تانک شیر، پیشنهاد می شود که آلودگی به این باکتری در گاوهای این منظقه بررسی شود.
کلید واژگان: ورم پستان, مایکوپلاسما, شیر تانک مخزن, گاو, همدانMastitis is a well-recognized and costly disease of dairy cattle. Mycoplasma bovis is one of the most important causal agents of mastitis in dairy cows. In respect to the importance of mastitis caused by Mycoplasma, the objective of the present study was to evaluate of presence of M. bovis in bulk milk of dairy cattle farms of Hamedan province, Iran. For this purpose, a total of 125 bovine bulk tank milk samples were collected from 31 dairy farms of Hamedan, Iran. After that, California Mastitis Test (CMT) and Somatic Cell Count (SCC) were done on the milk samples. Then using DNA extraction kit, the total DNA was extracted from each sample. The PCR followed by nested PCR (nPCR) was performed for specific detection of M. bovis. Based on PCR for genus detection, totally, 19 out of 125 (15.2%) bulk tank milk samples were contaminated with Mycoplasma spp. In addition, 11 samples (8.8 %) were contaminated by M. bovis based on nested PCR results. Moreover, the results showed that 26 of 125 bulk milk samples (20.8 %) and 102 of 125 bulk milk samples (81.6 %) have high rate score by CMT and SCC, respectively. Statistical analysis showed a positive correlation between CMT and SCC results. In the present study, the presence of M. bovis in the bulk tank milk samples suggests that more hygiene practices are required to avoid transmitting this pathogen among dairy cow herds of Hamadan region. According to the presence of Mycoplasma in bulk tanks of this region, the present study suggested that the frequency of Mycoplasma contamination in individual cows be determined.
Keywords: mastitis, Mycoplasma, Bulk tank milk, Cow, Hamedan -
نشریه مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر ایران، سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 79، تابستان 1402)، صص 77 -88
در پیاده سازی مبتنی بر شبکه روی تراشه، نگاشت را می توان گامی مهم در اجرای برنامه کاربردی دانست. وظایف یک کاربرد، اغلب در قالب یک گراف هسته نمایش داده می شود. هسته ها با استفاده از یک بستر ارتباطی و غالبا شبکه روی تراشه، بین خود پیوند برقرار می کنند و به این منظور، توسعه دهندگان الگوریتم های گوناگونی را پیشنهاد داده اند. در اغلب موارد به دلیل پیچیدگی از روش های جستجوی دقیق برای یافتن نگاشت استفاده می شود. با این حال این روش ها برای شبکه های با ابعاد کوچک مناسب هستند. با افزایش ابعاد شبکه، زمان جستجو نیز به طور نمایی افزایش می یابد. این مقاله از دیدگاه یک رویکرد فراابتکاری با استفاده از روش جستجوی هارمونی به تصمیم گیری زمانی برای اتصال هسته ها به روترها می پردازد. رویکرد ما نوعی بهبودیافته از الگوریتم جستجوی هارمونی را با تمرکز روی کاهش توان مصرفی و تاخیر به کار می گیرد. تحلیل پیچیدگی الگوریتم، آشکارکننده راه حل مناسب تر در مقایسه با الگوریتم های مشابه با توجه به الگوی ترافیکی برنامه کاربردی است. الگوریتم در مقایسه با روش های مشابه به 98/39% تاخیر کمتر و 11/61% صرفه جویی در توان مصرفی دست می یابد.
کلید واژگان: شبکه های روی تراشه, نگاشت, جستجوی هارمونی, فراابتکاریIn network-on-chip implementation, mapping can be considered as an important step in application implementation. The tasks of an application are often represented in the form of a core graph. The cores establish a link between themselves using a communication platform and often the network on the chip. For finding proper mapping for an application, developers have proposed various algorithms. In most cases, due to the complexity, exact search methods are used to find the mapping. However, these methods are suitable for networks with small dimensions. As the size of the network increases, the search time also increases exponentially. This article, from the perspective of a heuristic approach, uses the harmony search method to decide when to connect cores to routers. Our approach uses an improved version of the harmony search algorithm with a focus on reducing power consumption and delay. Algorithm complexity analysis reveals a more appropriate solution compared to similar algorithms with respect to application traffic pattern. Compared to similar methods, the algorithm achieves 39.98% less delay and 61.11% saving in power consumption.
Keywords: Networks on chip, mapping, harmony search, heuristic -
این مطالعه با هدف واکاوی تجارب زیسته مربیان زبان انگلیسی از تعاملات عناصر آموزشی در سه اجتماع یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسانه توصیفی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، 15 نفر از مربیان زبان انگلیسی فولادشهر که هر سه نوع آموزش را تجربه کرده بودند به روش هدفمند و بر اساس قایده اشباع نظرات گزینش و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته حضوری قرار گرفتند. مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت و روایی کدهای مستخرج از مصاحبه از طریق وارسی مشارکت کنندگان و نظر خبرگان تایید گردید. به منظور تایید صحت و اعتماد پذیری داده های پژوهش، از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، تجزیه وتحلیل توسط همکار، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل و بازنگری داده های کیفی بر اساس مدل کلایزی هفت مرحله ای و با استفاده از نرم افزارmax-qda 2020 انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که از 160 گزاره مفهومی اولیه، بیشترین مضامین تعامل به ترتیب مربوط به آموزش ترکیبی، حضوری و الکترونیکی است. در اجتماع یادگیری حضوری تعاملات یادگیرنده با یاددهنده، یادگیرنده و محتوای نوشتاری؛ در آموزش الکترونیکی تعامل یادگیرنده با یاددهنده و محتوا، یاددهنده-محتوا و در آموزش ترکیبی تعامل همه جانبه و دوری از نواقص سایر اجتماعات یادگیری، از مضامین ابراز شده بود. فقدان تعامل محتوا-محتوا در آموزش حضوری و کاهش تعامل یاد دهندگان با یکدیگر و یادگیرندگان با همکلاسی هایشان در آموزش الکترونیکی از دغدغه های مصاحبه شوندگان عنوان گردید.
کلید واژگان: تجربه زیسته, تعاملات عناصر آموزشی, یادگیری ترکیبی, یادگیری الکترونیکی, یادگیری حضوریIn recent years, significant and extensive changes have occurred in the field of education. The paradigm of teaching to learning is changing. In this paradigm shift, instead of emphasizing direct, static and single-media education, the center of gravity of educational processes has changed to dynamic, multimedia and non-simultaneous education, and its operational impact on the emergence and development of the species Different types of learning community such as e-learning and blended learning have been revealed. In fact, even before the global pandemic emergency, the use of digital technologies and electronic education was expanding. But with the beginning of the outbreak of Covid-19, the importance of the development and application of electronic and blended education became more evident and its universal and mandatory use became challenging for some developing countries. In fact, it may be possible to continue the education process without physical presence, but the idea of learning without interaction is absurd, and the complex and long-term process of learning with the aim of acquiring or improving information, skills, competences or behaviors requires extensive hidden and open communication between elements. It is educational. The most important of these elements from Anderson's point of view are teacher, learner and content, and their complex relationships in the context of education create six types of interaction: learner with learner, learner with learner, learner with content, learner with content, learner with learner and content with content.The creation of a global urgency to use electronic education has led many researches to this field, and the issue of interaction in this type of education has been investigated more than other learning communities; But considering the importance of educational interactions and its role in various learning environments, it is necessary to explore these interactions in traditional, electronic and blended education in comparison with each other, in order to have a more accurate understanding of the quality of each interaction in different types. To have a more reasonable and deliberate use of education, any of the traditional, electronic and blended learning environments in educational centers, schools and universities. This logic prompted the researcher to conduct a qualitative phenomenological research to analyze the life experience of English language teachers regarding the interactions of educational elements in three experienced traditional, combined and electronic education and to answer these questions: English language teachers' life experience of the interactions of elements How has education been in the traditional, electronic and blended learning community? What interactions happened in each of the communities and what are the concerns about the interaction of educational elements for English teachers? This qualitative research is applied in terms of purpose and was conducted with Klaizeri descriptive phenomenological analysis method.Experience in all three types of face-to-face, electronic and combined training was the basis for selecting participants in the research and conducting face-to-face semi-structured interviews. The process of gathering information continued until the repetition of propositions, concepts and theoretical saturation. The studied population consisted of all the English language instructors of Fouladshahr language schools in the academic year of 1401-1400, from which 15 people were selected by purposeful sampling. To ensure the content validity of the instrument, experts' opinions were used and to confirm the reliability, the intra-subject agreement method (0.82) was used. Data analysis was carried out based on the seven-step Klaizeri model and with the help of max-qda 2020 software. The lived experiences expressed in response to the research questions indicated that there were the most interactions of educational elements from the point of view of the instructors, respectively, in combined, traditional and electronic education. In such a way that the analysis of the life experiences of the educators in response to the first question about educational interactions in traditional education showed that the interaction of learner-learner, learner-learner and learner-written content formed the highest amount of interactions in traditional education respectively. But the lack of content-content interactions, the lack of teacher-learner interactions to share experiences, and the difficulty of teacher-content interaction to update information were emphasized by the participants in the research. Learner-learner, learner-content and learner-content interactions had the most themes in e-learning interactions, respectively. Among the interactions that were mentioned in electronic education, despite its lack in traditional education, was content-content interaction. In response to the third question of the research, the learner's interaction with classmates and with the content had the highest amount of interactions in combined education.In explaining the findings, it can be stated that along with the growth of some types of interaction in a learning environment, the need to evaluate other interaction options increases; because the maximum presence of all types of interaction reduces educational risks for learners and all learning elements. Based on the findings, blended learning community combines the merits of both face-to-face and electronic learning methods by providing educational content with easy access, supported by opportunities for live emotional interaction between learners and teachers. In fact, blended learning represents a fundamental change in the interactions of educational elements; because it does not limit these interactions between one or two elements and can optimize interactions in a way that was not possible in traditional and electronic education. Blended learning allows people to learn different materials by taking advantage of the required interaction with different visual, auditory, kinesthetic or a combination of all of them. The simultaneous use of different logical, interactive and individual learning styles by learners in order to understand the concepts makes it possible for every part of the education to be transmitted with the most appropriate media. Using social media to share and compare knowledge, encourage and demonstrate the effective use of newly learned skills, along with face-to-face training, significantly strengthens interaction and learning and fills the gaps in understanding concepts. Also, improving content-content and learner-content interactions in blended learning eliminates time limitations and increases the speed of learning while reducing transportation costs. By managing time, the learner engages mentally with the content at the right time, and this self-control helps the person interact with the content.Finally, it can be acknowledged that maybe it is not possible to completely return to face-to-face learning due to many reasons; Therefore, it is suggested that, in order to transition from the traditional educational system to the modern educational system, blended education should be given more attention, and by providing educational infrastructure, creating favorable changes in the attitudes and traditional roles of educational administrators and learners, providing equipment technology and the cultivation of specialized human resources, this learning community will be strengthened; In order to prevent postponement in education and by guaranteeing interpersonal interactions, the field of entry into all-electronic education for adults or job training will be provided.
Keywords: life experience, interactions of educational elements, blended learning, Electronic Learning, face-to-face learning -
هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه الگوی ساختاری رابطه بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی دانش آموزان با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در دختران دانش آموز بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان شهربابک و خوانسار که در سال تحصیلی 1401-02 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 350 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای خودتنظیمی انگیزشی، خلاقیت هیجانی و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد. چگونگی برازش مدل با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، نرم افزار 26.0 AMOS و برآورد بیشینه احتمال (ML) ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که ضریب مسیر کل بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی (P =0/001، β=0/360) و نیز ضریب مسیر بین انعطاف پذیری شناختی و خلاقیت هیجانی (P =0/001، β=0/388) نیز مثبت و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیر مستقیم بین خودتنظیمی انگیزشی و خلاقیت هیجانی (P =0/001 ، β=0/187) مثبت و معناداربود. این موضوع بیانگر آن است که خودتنظیمی انگیزشی و انعطاف پذیری شناختی در مجموع 24 درصد از واریانس خلاقیت هیجانی را در دختران دانش آموز تبیین می کنند.
کلید واژگان: خودتنظیمی انگیزشی, خلاقیت هیجانی, انعطاف پذیری شناختیThe purpose of this research was to provide a structural model of the relationship between motivational self-regulation and emotional creativity of students with the mediating role of cognitive flexibility in female students. The method of this research was descriptive correlation type using structural equation modeling. The statistical population of the research includes all female students of the second level of high school in Shahrbabak and Khansar cities who were studying in the academic year of 2001-02. The sample of the present study included 350 students who were selected by cluster random sampling.In order to collect data, motivational self-regulation tools, emotional creativity and cognitive flexibility questionnaire were used. How the model fit was evaluated using structural equation modeling method, AMOS 26.0 software and maximum likelihood estimation (ML). The research findings showed that the total path coefficient between motivational self-regulation and emotional creativity (P = 0.001, β = 0.360) and also the path coefficient between cognitive flexibility and emotional creativity (P = 0.001, β = 0.001) 388) was also positive and significant. Also, the indirect path coefficient between motivational self-regulation and emotional creativity (p = 0.001, β = 0.187) was positive and significant. This shows that motivational self-regulation and cognitive flexibility explain a total of 24% of the variance of emotional creativity in female students.
Keywords: Motivational self-regulation, Emotional Creativity, cognitive flexibility -
در این مطالعه، اثر فیلتر در تغییر نمایانی فریزهای تداخلی کوانتومی تک فوتون بررسی می شود. ابتدا در یک چیدمان آزمایشگاهی به کمک یک بلور غیرخطی و تحت تبدیل پایین پارامتری خودبه خودی، جفت فوتون های همبسته سیگنال و ایدلر تولید می شوند. تک فوتون سیگنال پس از عبور از یک تداخل سنج ماخ زندر به دلیل اصل تمایزناپذیری مسیرهای طی شده در بازوهای تداخل سنج، با خودش تداخل می کند. به منظور هم خط کردن المان های اپتیکی و کمینه کردن اختلاف مسیر اپتیکی در بازوها از تداخل سنجی با منابع لیزر قرمز ونور سفید پیش از تداخل سنجی تک فوتون استفاده شده است. با قرار دادن فیلترها با پهنای بسامدی مختلف در مسیر فوتون های سیگنال و ایدلر شاهد فریزهای تداخلی با نمایانی های متفاوت هستیم. طرح تداخلی با ثبت همزمانی بین فوتون های همبسته بدست می آید. نتایج نشان می دهد، پهنای نوار بسامدی فیلترها در تغییر طول همدوسی فوتون های تولیدی و در نتیجه نمایانی فریزهای تداخلی اثر قابل توجهی دارند.
کلید واژگان: تبدیل پایین پارامتری خودبه خودی, تداخل تک فوتون, تداخل سنج ماخ زندر, فوتون های همبسته, نمایانیThis study investigates the effect of the filter on the visibility of fringes in single-photon interference. A pair of photons by spontaneous parametric down-conversion is produced using a nonlinear crystal. One of them passes through a Mach-Zehnder interferometer due to the principle of indistinguishability of the paths, which interferes with itself. By changing the length of the paths of the Mach-Zehnder arms with the help of a stage, the interference happens in the coincidence pattern. In order to align the optical elements and minimize the optical path difference in the interferometer arms, interferometry with laser and white light has been used before single photon interferometry. By placing filters with different bandwidths in the signal and idler photons path, we see interference fringes with different visibility. An interference pattern is obtained by recording the coincidence between the correlated photons. The results show that the frequency bandwidth of filters affects the coherence length of generated photons and so the visibility of interference fringes.
Keywords: Spontaneous Parametric Down Conversion, Single Photon Interferometry, Mach-Zehnder interferometer, correlated photons, Visibility -
در این پژوهش، مکانیزم تغییر شکل پلاستیک و شکست ساختارهای ساندویچی با رویه های آلومینیومی و هسته ذرات لاستیک ضایعاتی تحت بارگذاری ضربه ای سرعت پایین مورد بررسی قرار گرفته است. از سیستم سامانه سقوط وزنه برای اعمال بار ضربه ای به نمونه در 7 سطح انرژی مختلف 3/34، 6/68، 9/102، 2/137، 6/154، 5/171، 8/205 ژول استفاده شد. برای دستیابی به سطوح انرژی مذکور، جرم ضربه زننده ثابت و برابر با 5/3 کیلوگرم در نظر گرفته شد و ارتفاع ضربه زننده از نمونه از 1 تا 5/6 متر تغییر کرد. 10 نمونه آزمایشی در دو نوع لایه بندی، با و بدون هسته ذرات لاستیکی در نظر گرفته شد. در این سری از آزمایش ها، 1 میلی متر ضخامت ثابت رویه آلومینیومی و 16 و 32 میلی متر برای هسته ذرات لاستیک ضایعاتی در نظر گرفته شد. نتایج تجربی ساختار ساندویچی با هسته 16 میلی متری، ناحیه کوچک تر تغییر شکل دایمی در حدود 37 و 18 درصد را به ترتیب برای ارتفاع سقوط 2 و 3 متر به علت فضای متخلخل کم تر میان دو رویه آلومینیومی نشان داد. همچنین، در قیاس با ساختار ساندویچی بدون هسته، استفاده از هسته ذرات لاستیک ضایعاتی با جرم کم در سطوح انرژی کم موجب افزایش 19 درصدی قطر سوراخ ورق جلویی شد.
کلید واژگان: بارگذاری ضربه ای, سامانه سقوط وزنه, مطالعه آزمایشگاهی, ورق های ساندویچی, ذرات لاستیک ضایعاتیIn this research, the plastic deformation and failure mechanism of sandwich structures with aluminum face-sheets and waste rubber particles core under low-velocity impact loading have been investigated. The drop hammer testing machine was used to apply the impact load to the sample at seven different energy levels 34.3, 68.6, 102.9, 137.2, 154.3, 171.5, and 205.8 J. To achieve the mentioned energy levels, the weight of the hammer was considered constant and equal to 3.5 kg and the standoff distance of the hammer was changed from 1 to 6.5 m. 10 test samples were considered in two types of layering with and without the core of rubber particles. In this series of experiments, the thickness of aluminum face-sheets was constant at 1 mm and two different thicknesses of 16 and 32 mm were considered for the core. Experimental results showed that, the sandwich panel with 16 mm had a 37 and 18 % smaller deformed area for fall heights of 2 and 3 meters, respectively, due to the less porous space between two aluminum face-sheets. Also, compared to the coreless sandwich structure, the use of a low-mass waste rubber particle cores at low energy levels increased the front sheet perforation diameter by 19 %.
Keywords: impact loading, Drop hammer testing machine, Experimental Study, Sandwich sheets, Waste rubber particle -
زمینه و اهداف
سلامت معنوی در سازگاری و آرامش انسان ها، علی الخصوص در دوره های خاص زندگی دارای اهمیت زیادی است. میانسالی به علت تغییرات فراوان بیولوژیکی، روانی واجتماعی با چالش های متعددی از جمله افسردگی و ناامیدی همراه است. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی و امید به زندگی در زنان میانسال قم انجام شده است.
مواد و روش هامطالعه مقطعی حاضر یک مطالعه توصیفی -تحلیلی بوده که بر روی 100 نفر از زنان میانسال مراجعه کننده به پایگاه های بهداشتی شهر قم انجام پذیرفت. نمونه ها به روش در دسترس انتخاب شدند. داده ها از سه پرسشنامه: سلامت معنوی پولتزین و الیسون، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه امید به زندگی توسط پرسشگر به روش مصاحبه از زنان میانسال مراجعه کننده به مراکز سلامت جامعه جمع آوری گردید و پس از ورود به نرم افزار spss نسخه 21 و با استفاده آز آموزن های آماری و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد، میانگین نمره کل سلامت معنوی 25/1 ± 43/73 ، افسردگی 91/0± 10/31 و امید به زندگی 34/0± 26/16 می باشد. همچنین بین سلامت معنوی و افسردگی و سلامت معنوی و امید به زندگی رابطه معناداری وجود دارد (p≤0/001). علاوه بر این بین سلامت معنوی وامید به زندگی با افسردگی رابطه معناداری وجود دارد (p≤0/001).
نتیجه گیریزنان میانسالی که از سلامت معنوی برخوردار بودند به تبع آن افسردگی کمتر و امید به زندگی بیشتر ی داشتند. لذا پیشنهاد می گردد به منظور حفظ سلامت روان و افزایش امید در زنان میانسال به اهمیت نقش سلامت معنوی توجه بیشتری شود.
کلید واژگان: سلامت معنوی, افسردگی, امید به زندگیBackground and ObjectivesSpiritual well-being is very important in adaptation and peace of mind, especially in certain periods of life. Middle age is associated with many biological, psychological, and social changes and problems such depression and hopelessness. This study aims to investigate the relationship between spiritual well-being, depression, and hope in middle-aged women in Qom, Iran.
MethodsThis is a descriptive-analytical study with cross-sectional design that was conducted on 100 middle-aged women referred to community health centers in Qom city, who were selected by a convenience sampling method. Data were collected by three questionnaires including Paloutzian and Ellison’s spiritual well-being scale (SWBS), Beck’ depression inventory (BDI), adult hope scale (AHS), which were completed through interview. Data were analyzed in SPSS version 21 software using regression analysis.
ResultsThe Mean±SD total scores of SWBS, BDI, and AHS were 73.43±1.25, 31.10±0.91, and 16.26±0.34, respectively. There was a significant relationship between spiritual well-being and depression and between spiritual health and hope (P≤0.001). Moreover, spiritual well-being and hope had a significant relationship with depression (P≤0.001).
ConclusionMiddle-aged women with high spiritual well-being have less depression and more hope. It is recommended to pay more attention to spiritual well-being of these women to maintain their mental health and increase their hope.
Keywords: Spirituality, Depression, Hope -
زنان به عنوان کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام همواره خواسته هایی را در زمینه موضوعات مرتبط با خود مطرح می کنند که برگرفته از گفتمان هایی است که دانسته یا ندانسته به آن پایبند هستند. از آنجا که یکی از نقش های زنان مادری است و با توجه به اهمیت این نقش در حفظ خانواده و جامعه، هدف این پژوهش گفتمان شناسی فرهنگی-اجتماعی زنان در اینستگرام و بررسی جایگاه خواسته های مادران بود. رویکرد این پژوهش اکتشافی و روش تحقیق کاربردی و کیفی بوده و برای انجام آن از روش تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف استفاده شد. جامعه آماری، کلیه صفحات واقعی کاربران زن ایرانی با بیش از 10000 دنبال کننده، با استفاده از روش نمونه گیری نااحتمالی و تکنیک هدفمند، از هزار صفحه، 56 صفحه دارای شرایط بودند. در نهایت یازده گفتمان محبوب زنان در اینستاگرام پیدا شد. در این گفتمان ها تنها یک گفتمان به این موضوع پرداخت. گفتمان های دیگر رویکردهای متفاوتی نسبت به مادران داشتند. گفتمان فمنیست رادیکال و گفتمان فمنیست لیبرال، نقش مادری را به طور کامل نپذیرفتند، گفتمان توانمندسازی زنان، گفتمان مطالبات فرهنگی و اجتماعی زنان، گفتمان ضدبلاگرهای تبلیغاتی و گفتمان مثبت نگری به بدن، نسبت به نقش مادری و مطالبات آن، بی تفاوت بودند و گفتمان حقوق زن، گفتمان خشونت علیه زنان، گفتمان فمنیست اسلامی و گفتمان نواندیشان دینی، صرفا به مسایل حقوقی مادری توجه داشتند. این وضع نشان از اهمیت پایین خواسته های فرهنگی و اجتماعی مادران دارد. به عبارت دیگر، اگرچه مادر نقش مهم و پررنگی در جامعه دارد اما به علل مختلف که نیازمند تحقیقی مجزا است، در مقایسه با سایر نقش های زنان از اهمیت کمتری برخوردار است.کلید واژگان: خواسته های مادر, حقوق مادر, گفتمان شناسی, اینستاگرامWomen, as users of the Instagram social network, always raise wants on topics related to them, which are derived from discourses that they adhere to knowingly or unknowingly. Since one of the roles of women is motherhood and considering the importance of this role in preserving the family and society, the purpose of this research was socio-cultural discourse analysis of women on Instagram and investigating the position of mothers' wishes. The approach of this research is exploratory and the research method is applied and qualitative, and Norman Fairclough's discourse analysis method was used to conduct it. The statistical population, all the real pages of Iranian female users with more than 10,000 followers, using the probability sampling method and targeted technique, out of a thousand pages, 56 pages had conditions. Finally, eleven popular discourses of women on Instagram were found. In these discourses, only one discourse addressed this issue. Other discourses had different approaches towards mothers. The radical feminist discourse and the liberal feminist discourse did not fully accept the role of mother. the discourse of women's empowerment, the discourse of women's cultural and social wants, the discourse of anti-advertising bloggers, and the discourse of body positivity, were indifferent to the role of motherhood and its wants. And the discourse of rights Women, The discourse of violence against women, the discourse of Islamic feminists, and the discourse of religious neo-thinkers, were only concerned with the legal issues of motherhood. This situation shows the low importance of cultural and social wants of mothers. In other words, although the mother has an important and prominent role in society, it is less important compared to other roles of women due to various reasons that require a separate research.Keywords: Mother's wishes, mother's rights, Discourse Analysis, Instagram
-
سابقه و هدف
اخلاق حرفه ای کتابداری مجموعه روش ها و منش هایی است که سبب افزایش رغبت مراجعه کنندگان به کتابخانه می شود. یکی از متغیرهای منتج از اخلاق حرفه ای، سازگاری اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سازگاری اجتماعی و اخلاق حرفه ای کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران صورت پذیرفت.
مواد و روش هاروش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران است که از بین آنان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول مورگان 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سازگاری اجتماعی و پرسش نامه اخلاق حرفه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد بین سازگاری اجتماعی و اخلاق حرفه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (Sig< 0.05). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد مولفه های سازگاری اجتماعی 47 درصد توانایی پیش بینی میزان اخلاق حرفه ای کتابداران را داشتند (Sig< 0.05). بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد جنسیت، سن و سطح تحصیلات تاثیری بر وضعیت سازگاری اجتماعی و اخلاق حرفه ای کتابداران نداشتند. همچنین در کتابخانه بیمارستانی، سازگاری اجتماعی و در کتابخانه دانشکده ای، اخلاق حرفه ای کتابداران از میانگین بالاتری برخوردار بود.
نتیجه گیریبا توجه به وضعیت مولفه های سازگاری اجتماعی و اخلاق حرفه ای، چگونگی استخدام کتابداران در کتابخانه های دانشگاهی به خصوص در دانشگاه های علوم پزشکی مسیله ای حایز اهمیت است و این امر ضرورت توجه جدی مسیولان امر را می طلبد.
کلید واژگان: سازگاری اجتماعی, اخلاق حرفه ای, کتابخانه های دانشگاهی, کتابخانه های بیمارستانیBackground and aimThe professional ethics of librarianship consist of methods and behaviors that increase client desire for a library. One of the variables that results from professional ethics is social adjustment. The aim of this study was to investigate the relationship between social adjustment and professional ethics of librarians working in the libraries of Tehran Universities of Medical Sciences.
Materials and methodsThis descriptive survey study was conducted based on correlation method. The statistical population of the study included all librarians working in the libraries of Tehran Universities of Medical Sciences, and 175 persons were selected as a sample using the available sampling method and based on Morgan's table. A social compatibility questionnaire and a professional ethics questionnaire were used to collect data. Data were analyzed using SPSS 22 through one-sample t-tests, independent t-test, ANOVA and regression analysis.
FindingsThe results showed that there was a positive and significant relationship between social adjustment and professional ethics (Sig<0.05). The results of the regression analysis indicated that 47% of the components of the social adjustment were able to predict the level of professional ethics of librarians (Sig<0.05). The study of demographic variables also represented that gender, age, and education level had no effect on librarians’ social adjustment and professional ethics. Social adjustment in the hospital library and professional ethics of librarians in the university library also had a higher average.
ConclusionConsidering the status of the components of social adjustment and professional ethics, the question of how librarians should be employed in university libraries, especially in universities of medical sciences, is an important issue that requires the serious attention of the authorities.
Keywords: Social adjustment, Professional ethics, University libraries, Hospital libraries -
سابقه و هدف
استفاده از گیاهان دارویی مراتع به جهت اثرات درمانگری و صنعتی آنها بسیار با اهمیت است. میزان کمی و کیفی مواد موثره موجود در گیاهان در هر منطقه تحت تاثیر عوامل محیطی و تنش های اکولوژیک در آن منطقه است. همچنین از مهمترین عواملی که در استخراج مواد موثره گیاهان مورد توجه قرار می گیرد، حلال است که انتخاب آن به قسمت های مختلف یک گیاه و نیز مواد متشکله آن بستگی دارد. اندام های گیاهی و سیستم های حلالی انتخاب شده می تواند روی کمیت و نوع ترکیبات جدا شده تاثیرگذار باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی موارد مذکور در خصوص گل ماهور تماشایی می باشد.
مواد و روشابتدا رویشگاه گل ماهور تماشایی در مرتع چهارباغ استان گلستان شناسایی شد و سپس در نقاط معرف رویشگاه نمونه برداری از اندام های گل و برگ این گونه از طبقات ارتفاعی 2100 - 2300 - 2500 - 2700 متری در سه تکرار جمع آوری گردید. در هر نقطه معرف با توجه به پراکنش، ابعاد و ضریب تغییرات تاج پوشش گونه گل ماهور، تعداد 30 پلات مستقر گردید. نمونه ها پس از پاکسازی در هوای آزاد، به مدت 24 ساعت در دمای 45 درجه سانتی گراد در آون قرار گرفتند و سرانجام در پاکت های کاغذی نگهداری و جهت ارزیابی برخی خصوصیات فیتوشیمیایی همچون میزان فنل کل، فلاونویید کل و فعالیت آنتی اکسیدانی به آزمایشگاه انتقال داده شدند و با حلال های اتانول و متانول و با دو روش عصاره گیری شامل خیساندن و استفاده از ریزموج فراصوت عصاره گیری شدند.
نتایجبنابر نتایج بیشترین میزان فنل کل (46/119 میلی گرم بر گرم وزن خشک) دراندام گل، ارتفاع 2100 متر، حلال اتانول و روش عصاره گیری با ریزموج - فراصوت، بیشترین میزان فلاونویید کل (07/31 میلی گرم بر گرم وزن خشک) در اندام برگ، ارتفاع 2100 متر، حلال متانول و روش عصاره گیری با ریزموج - فراصوت و بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی (49/81 درصد) در اندام گل، ارتفاع 2100 متری، حلال اتانول و عصاره گیری به روش خیساندن مشاهده شد. همچنین تجزیه واریانس میزان IC50 نمونه ها نشان داد که قدرت مهار کنندگی رادیکال های آزاد DPPH به تنهایی یا اثر متقابل، در P<0.01)) تفاوت معنی داری داشت. نتایج مقایسه میانگین سه عامل ارتفاع، اندام و حلال بر میزان IC50 نمونه ها نشان داد که گونه گیاهی مورد مطالعه در ارتفاع 2500 متری، در اندام گل و با نوع حلال متانول بیشترین میزان IC50 و به تبع آن کمترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی را دارا است.
نتیجه گیریبا توجه به پراکنش گل ماهور در مناطق کوهستانی، به نظر می رسد گرادیان ارتفاعی، نحوه استخراج و نوع اندام گیاهی تاثیر قابل توجهی در متابولیت های ثانویه مورد بررسی و خواص آنتی اکسیدانی این گیاه دارد؛ لذا به منظور تولید، بهره برداری، فراوری و استفاده از مواد موثره گیاه speciosum Verbascum در ترکیبات دارویی توجه به موارد مذکور توصیه می گردد.
کلید واژگان: گل ماهور تماشایی, فنل, فلاونوئید, آنتی اکسیدان, موسیلاژ, حلالJournal of Rangeland, Volume:16 Issue: 1, 2022, PP 108 -123Background and purposeThe use of rangeland medicinal plants and their active ingredients have recently been considered due to their therapeutic and industrial effects. The quantity and quality of active ingredients in plants are influenced by environmental factors and ecological stresses in each region. One of the most important factors in extracting the active ingredients of plants is solvent, the choice of which depends on the different parts of a plant and its constituents. Plant organs and solvent systems can affect the quantity and type of compounds extracted. The purpose of this study is to investigate these cases in Verbascum speciosum.
MethodsThe habitat of Verbascum speciosum in Chaharbagh rangelands was first identified, then flower and leaf samples of this species were collected from altitude classes of 2100 - 2300 - 2500 - 2700 meters in three replications. According to the distribution, dimensions and coefficient of variation of canopy cover, 30 plots were established. After purification in the open air, the samples were placed in an oven at 45 ° C for 24 hours. Finally, they were stored in paper bags and transferred to a laboratory to evaluate some phytochemical properties such as total phenol content, total flavonoids and antioxidant activity. Samples were then extracted with ethanol and methanol solvents by two extraction methods including soaking and using microwave ultrasound.
ResultsAccording to the results, the highest amount of total phenol (119.46 mg / g dry weight) in flower organs, height 2100 m, ethanol solvent, and microwave-ultrasonic extraction method, the highest amount of total flavonoids (31.07 mg / g dry weight) In leaf limb, height 2100 m, methanol solvent, and microwave-ultrasonic extraction method and the highest amount of antioxidant activity (81.49%) was observed in flower limb, 2100 m height, ethanol solvent and extraction method by soaking. Also, analysis of variance of IC50 of the samples showed that the inhibitory power of DPPH free radicals alone or interaction was significantly different at P <0.01). The results of comparing the mean of three factors of height, limb, and solvent on the IC50 level of the samples showed that the studied plant species at 2500 m altitude, in the flower limb, and with methanol solvent type has the highest IC50 and consequently the lowest antioxidant activity.
ConclusionConsidering the distribution of Verbascum speciosum in mountainous areas, it seems that the altitude gradient, extraction method and type of plant organs have a significant effect on the secondary metabolites, and antioxidant properties of this plant. Therefore, these factors must be considered to produce, exploit, process, and use the active ingredients of Verbascum speciosum in medicinal compounds.
Keywords: Verbascum thapsus, phenol, flavonoids, antioxidants, mucilage -
زمینه و هدف
تسهیم دانش در موسسات آموزشی برای فایق آمدن بر چالش های حاصل از جهانی شدن ضرورت دارد. از بین عوامل مختلفی که احتمال دخیل بودن آن ها در این فرآیند وجود دارد، منتورینگ روان شناختی، منتورینگ حرفه ای و تعارض نقش عواملی هستند که پژوهش حاضر قصد دارد نقش آن ها در تسهیم دانش بررسی نماید.
روشازنظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از منظر روش گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی تلقی می گردد. جامعه آماری این مطالعه 1648 نفر از کارکنان موسسات آموزشی شهرستان سراب است. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 313 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تسهیم دانش دیکسون، مقیاس استاندارد منتورینگ نویه و مقیاس استاندارد تعارض نقش ریزو، هاوس و لیرتزمن گردآوری شد. بعد از حذف داده های پرت، تعداد نمونه به 248 نفر رسید. تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گرفتن از آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافته ها:
یافته ها گویای برازش مدل مفهومی است. به علت پایین بودن قدر مطلق T_Value از مقدار مطلوب (96/1)، ضریب تاثیر تعارض نقش بر تسهیم دانش معنادار نبوده و فرضیه اول، رد گردید. تایید فرضیه دوم و سوم پژوهش مبنی بر تاثیر مستقیم و مثبت منتورینگ روان شناختی و منتورینگ حرفه ای بر تسهیم دانش در سطح اطمینان 95 درصد، از دیگر یافته های این پژوهش است.
نتیجه گیری:
منتورینگ روان شناختی و منتورینگ حرفه ای می تواند موجب ارتقای تسهیم دانش کارکنان آموزشی و غیر آموزشی شهرستان سراب شود؛ علاوه بر این تعارض نقش نمی تواند راهکار مناسبی برای بهبود تسهیم دانش در موسسات آموزشی این شهرستان تلقی گردد.
کلید واژگان: تعارض نقش, منتورینگ روان شناختی, منتورینگ حرفه ای, تسهیم دانش, موسسات آموزشیContext & ObjectiveKnowledge sharing in educational institutions is necessary to overcome the challenges of globalization. Among the various factors that may be involved in this process, psychological mentoring, professional mentoring and role conflict are the factors that the present study intends to investigate their role in knowledge sharing.
Metodology:
In terms of purpose, it is considered an applied research and in terms of data collection method, it is considered descriptive-correlation. The statistical population of this study is 1648 employees of educational institutions in Sarab city. According to Krejcie and Morgan table, the sample size was 313 people and was selected using stratified sampling method. Data were collected using Dixon Knowledge Sharing Questionnaire, Noe Standard Mentoring Scale and Rizzo, House and Lirtzman Role Conflict Scale. After deleting the outdated data, the number of samples reached 248 people. Data analysis was performed using Pearson correlation test and structural equation modeling.
FindingsFindings indicate the fit of the conceptual model. Due to the low absolute value of T_Value from the desired value (1.96), the coefficient of effect of role conflict on knowledge sharing was not significant and the first hypothesis was rejected. Confirmation of the second and third hypotheses of the research on the direct and positive effect of psychological mentoring and professional mentoring on knowledge sharing at 95% confidence level is another finding of this study.
ConclusionPsychological mentoring and professional mentoring can improve the knowledge sharing of educational and non-educational staff of Sarab city; In addition, role conflict can not be considered a good way to improve knowledge sharing in educational institutions in this city.
Keywords: Role Conflict, Psychosocial Mentoring, Career mentoring, Knowledge sharing, Educational Institutions -
زمینه
بحران ناشی از کرونا ویروس جدید موجب بروز چالش ها و مشکلاتی در اغلب سازمان ها شده و کارکنان که مهم ترین منبع سازمانی هستند را با مشکل مواجه کرده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های منابع انسانی در طی بحران کرونا ویروس جدید (کووید-19)، براساس پژوهش های پیشین انجام شده در این زمینه می باشد.
روش کاراین پژوهش یک مطالعه فراترکیب است. با استفاده از 4 کلیدواژه ی اصلی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، کرونا ویروس، کووید-19، به اکتشاف و بهره برداری در پایگاه هایProquest، SID و Web of Science و همچنین موتور جستجوی تخصصی Google Scholar و سایت مجلات Emerald در طی سال های 2019 تا 2021 پرداخته شد. تعداد منابعی که در ابتدا یافت شد 1029 عدد بود که 921 مقاله به علت عنوان رد شدند. کل چکیده های غربال شده 108 عدد می باشند که با بررسی های صورت گرفته 16 مقاله از لحاظ چکیده و 27 مقاله نیز از لحاظ محتوا رد گردیدند و در نهایت محتوای 65 مقاله باقی مانده، مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تعداد مضامین فراگیر 3، مضامین سازنده 3، مضامین پایه 11 و کدهای استخراج شده 117 می باشد.
یافته هایافته های این تحقیق نشان داد که فرصت ها و تهدیدات اجتماعی، بزرگ ترین چالش پیشروی منابع انسانی است. همچنین واحد منابع انسانی باید بر روی مسایلی همچون مجازی شدن کار و محیط کاری، میزان حمایت محیط خارجی از کارکنان سازمان، چگونگی تغییر ساختار مشاغل، چالش های بهداشتی و روانی و همچنین چالش اقتصادی و درون سازمانی تمرکز کند.
نتیجه گیریمدیران منابع انسانی در مقابله با کرونا ویروس، باید به مولفه هایی همچون مجازی شدن کار و محیط کاری، حمایت محیط خارجی از کارکنان سازمان، تغییر ساختار مشاغل، الزامات و چالش های بهداشتی و روانی، اجتماعی، اقتصادی، درون سازمانی توجه ویژه ای داشته باشند. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند با ایجاد نگاهی جدید به مسایل منابع انسانی، برای مدیران و پژوهشگران این رشته و سایر رشته های مرتبط مورد استفاده قرارگیرد.
کلید واژگان: منابع انسانی, نیروی کار, کرونا ویروس, کووید-19Depiction of Health, Volume:13 Issue: 1, 2022, PP 127 -144BackgroundThe crisis caused by the novel coronavirus in 2019 has caused challenges and problems in most organizations and created difficulties for employees who are the most important organizational resource. Accordingly, the purpose of this study was to identify the components of human resources (HR) during the new coronavirus (COVID-19) crisis, based on previous researches in this field.
MaterialThis is a Meta-Synthesis study. Using the 4 keywords of human resources, human resource management, coronavirus, COVID-19, the researchers explored literature databases of Proquest, The Scientific Information Database (SID), Web of Science, Emerald journals as well as Google Scholar, the specialized search engine, in 2019-2021. The number of sources initially found was 1,029, of which 921 articles were rejected because of the title. The total number of screened abstracts was 108, 16 of which we rejected on the basis of the abstracts and 27 of which we rejected in view of content, leaving us with 65 final articles to be reviewed. Three universal themes, three constructive themes, 11 basic themes and 117 codes were extracted.
ResultsBased on the findings of this study social opportunities and threats are the biggest challenges for human resources. The HR unit should also focus on issues such as virtualization of work and work environment, the degree of external environment support for the organization's employees, how to restructure jobs, health, and psychological challenges, as well as economic and internal challenges.
ConclusionIn dealing with the coronavirus, human resource managers should pay special attention to components such as virtualization of work and work environment, support of the external environment for employees of the organization, restructuring of jobs, health and psychological requirements and challenges, whether they be social, economic, or intra-organizational.
Keywords: Human Resources, Workforces, SARS-CoV-2, COVID-19 -
مریم گلی سهندی (Salvia sahendica Boiss. & Buhse) گونه ای انحصاری از خانواده نعناعیان است که در دامنه ارتفاعات سهند در استان آذربایجان شرقی رویش دارد. این گیاه دارای اثرات ضد میکروبی، آنتی اکسیدانتی و ضد تشنج می باشد. هدف از این آزمایش با هدف ارزیابی کمیت و کیفیت اسانس و تاثیر تیمارهای مختلف بر درصد و سرعت جوانه زنی گونه مریم گلی سهندی به دلیل پایین بودن درصد جوانه زنی بذور گیاه انجام گرفت. اندام هوایی این گیاه در مرحله تمام گل در تابستان سال 1391 از رویشگاه کسایی تبریز جمع آوری و اسانس آن به روش کلونجر بدست آمد و آنالیز اسانس با دستگاه GC/MS انجام شد و آزمایش آزمون بذر نیز بر پایه طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام شد. تیمارها شامل هورمون جیبرلین در سه سطح غلظت (100، 150 و 200 پی پی ام)، سه سطح زمان شستشو (12، 24 و 48 ساعت)، سرمادهی در سه سطح مدت زمان (24، 48 و 72 ساعت) و تیمار مغناطیس 50 و 130 میلی تسلا (به مدت 5، 10، 20، 25 و 30 دقیقه) و شاهد بوده است. مطابق نتایج بازده اسانس این گونه 8/0 درصد وزنی بدست آمد و وجود 23 ترکیب از جمله ترنس- متا- منتا-2و8 دین، اسپاتولنول، آلفا- پینن، 1 و 8 سینیول، بای سیکلوجرماکرن و بتا- پینن در اجزای اسانس این گیاه به اثبات رسید. نتایج آزمون بذر نیز نشان داد که بذور تحت تیمار 100 پی پی ام جیبرلین دارای بالاترین میزان درصد جوانه زنی (47 درصد) و بذور تحت تیمار مغناطیس 130 میلی تسلا به مدت 20 دقیقه بالاترین میزان سرعت جوانه زنی (83/5) را در این گونه دارویی نسبت به شاهد (16درصد) و (99/1 درصد) داشتند. نتایج حاکی از این است که بذر این گونه دارای خواب فیزیولوژیک بوده و با تیمارهای مختلف به طور معنی داری می توان درصد و سرعت جوانه زنی آن را افزایش داد.
کلید واژگان: اسانس, جیبرلین, خواب فیزیولوژیک, جوانه زنی, مریم گلی سهندی, میدان مغناطیسیSalvia sahendica Boiss. & Buhse. with antimicrobial, antioxidant and anticonvulsant properties is an endemic species of the lamiaceae family that grows in the Sahand highlands in East Azerbaijan province. The aim of the present study was to investigate the quantity and quality of essential oils and effect of different treatments on the percentage and germination rate of this species due to the low germination percentage of its seeds. The aerial parts of the plant were collected at flowering stage in the summer of 2012 from Kasai habitat in Tabriz Then, its essential oil was obtained by clevenger method and analized by GC/MS. Seed test was conducted based on a completely randomized design (CRD) with 4 replications. Treatments included gibberllin at three levels of concentration (100, 150 and 200 ppm for 24 h), three levels of wash time (12, 24 and 72 h), chilling at three levels of duration (for 24, 48 and 72 h) and magnetic treatment (50 and 130 mT for 5, 10, 20, 25 and 30 min) and control. Based on the results, the essential oil yield of this species was 0.8% by weight and the presence of 23 compounds including trans-meta-mentha-2,8-diene, spathulenol, α-Pinene, 1,8-cineol and β-pinene in the essential oil components of this plant was proved. Seed test result showed that seeds treated with 100 ppm gibberellin had the highest germination rate (47 %) and seeds treated with 130 mT for 20 min had the highest germination rate (5.83) compared to control (16) and (1/99) respectively. The results indicate that the seeds of this species have physiological dormancy and different treatments can significantly increase.
Keywords: Essential oil, germination, magnetic field, physiological dormancy, Salvia sahendica Boiss. & Buhse -
به دنبال همه گیری ویروس کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی در همه ی کشورها و با توجه به نیاز هر فرد به یادگیری و تحصیل در طول زندگی، معلمان و فراگیران ناگزیر به استفاده از فضای مجازی جهت تداوم امر آموزش و یادگیری شدند. بدون شک ، آموزش غیرحضوری ، به دلیل مغفول ماندن آماده سازی معلمان ، دانش آموختگان و والدین برای حضور در بستر فضای مجازی ، امر تعلیم و تربیت را با مشکلات بسیار زیادی مواجه ساخته است و تبعات بسیار آن بر معلمان و فراگیران ، لزوم برنامه ها و اقداماتی جهت جبران این ضربه تحصیلی از سوی آموزش وپرورش را می طلبد . هدف پژوهش حاضر بررسی چالش های پیش روی آموزش مجازی و ارائه راهکارهایی جهت بهبود کیفیت آن است که به روش مروری و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای با استفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع ، تهیه و تدوین شده است. یافته ها حاکی از آن است که هرکدام از عوامل نظام آموزشی، معلمان و والدین می توانند به نوبه ی خود و با یاری و مساعدت ، گامی جهت بهبود و توسعه ی کیفیت آموزش مجازی به عنوان جایگزینی مطمئن و قابل اتکا برای آموزش حضوری بردارند.
کلید واژگان: آموزش مجازی, کیفیت, چالش ها, راهکار, آموزش -
هدف
هدف از انجام این پژوهش توانبخشی کمک رسانی به معلولانی است که از ناحیه ستون فقرات گردنی دچار عارضه و آسیب شده اند و به علت آسیب دیدن نخاع قادر به حرکت نمی باشند. با توجه به محدودیت هایی که صندلی چرخدار های امروزی دارند، در این پژوهش مدلی برای افراد قطع نخاعی که قادر به استفاده از صندلی چرخدار های جوی استیک دار یا حرکت دادن صندلی چرخدار های معمولی با دست نیستند طراحی شده تا این محدودیت ها را برطرف کند و فرد معلول به لطف سیستم هوشمند و سنسورهای تعبیه شده بدون نیاز به شخص دیگری تنها با حرکت سر خود صندلی چرخدار را به حرکت در آورد.
روش بررسیبرای اینکه ماکتی شبیه یک صندلی چرخدار داشته باشیم، در این طرح یک تکیه گاه و نشیمنگاه از چوب ساخته شده که دارای طول 25، عرض23 و ارتفاع 26 سانتی متر است. دو چرخ 7 سانتی متری آلومنیومی در طرفین ماکت جهت حرکت و دو چرخ هرزگرد ساچمه ای جهت حفظ تعادل در عقب و جلو آن قرار گرفته است. حرکت رفت و برگشت ماکت به جلو و عقب و گردش به چپ و راست آن توسط چهار سنسور مادون قرمز فرستنده و چهار گیرنده متناظر که در محل های مناسب در اطراف ماکت نصب شده کنترل می شود. با استفاده از سنسورهای نصب شده روی ماکت حرکت سر فرد به هر یک از چهار جهت سبب عکس العمل یکی از سنسورهای گیرنده و حرکت صندلی چرخدار به سمت مورد انتظار می شود.
یافته هاتمامی مدارات الکترونیکی و قسمت های مکانیکی مورد نیاز جهت پردازش اطلاعات و اعمال فرمان های کنترلی به صندلی چرخدار توسط قطعات موجود در بازار ایران طراحی و پیاده سازی شده و با توجه به دستیابی به عملکرد مورد انتظار توسط نمونه طراحی شده بر اساس آزمایش های عملی انجام گرفته، این طرح قابلیت تبدیل به نمونه صنعتی را خواهد داشت.
نتیجه گیریاز نتایج این طرح می توان برای اضافه کردن قابلیت کنترل حرکت به صندلی های چرخدار معمولی و هوشمندسازی آن ها به روشی ساده و اقتصادی بهره برد.
کلید واژگان: صندلی چرخدار هوشمند, فلج چهاراندام, سنسورهای مادون قرمز, حرکات سر PurposeThe purpose of this study is to rehabilitate people with quadriplegia as a result of complete cervical spine injure (CCSI). Given the limitations of today's wheelchairs, a model for patients with CCSI who are unable to use joystick wheelchairs or move conventional wheelchairs manually is designed here to overcome these limitations. In this regard, a disabled person can move the wheelchair without the need for another person, just by moving his head.
MethodsIn order to have an initial model similar to a wheelchair, we made a wooden back support and seat that has a length of 25, a width of 23 and a height of 26 cm. There are two 7 cm aluminum wheels on either side of the replica for movement and two idler ball wheels to maintain balance at the rear and front. The movement of the prototype backward and forward and its left and right rotation are controlled by four infrared transmitter sensors and four corresponding receivers installed in appropriate places around the prototype. Using the sensors installed on the replica, the movement of the disabled’s head in any of the four directions causes one of the receiver sensors to react and the wheelchair to move in the expected direction.
ResultsAll electronic circuits and mechanical parts required for information processing and application of control commands to the wheelchair were designed and implemented by the parts available in the Iranian Market Achievement of the expected performance by the designed model based on practical tests is confirmed. Therefore, this design has the capability to become an industrial prototype.
ConclusionThe results of this project can be used to add intelligent movement control to conventional wheelchairs in an easy and economical manner.
Keywords: Smart wheelchairs, Quadriplegia, Infrared sensors, Head movements -
فصلنامه علوم خبری، پیاپی 37 (بهار 1400)، صص 81 -107
مطالبات حقوق زنان در عرصه های مختلف باعث می شود که فعالین این حوزه، گاهی خودآگاه یا ناخودآگاه به موضع گیری و در نهایت قطب بندی میان خودشان و دیگران بپردازند و هنگام صحبت، از ضمایر «ما» و «آن ها» استفاده می کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر به شناسایی قطب بندی های موجود در گفتمان فعالان حوزه مطالبات حقوق زنان ایرانی می پردازد. از آن جا که بیان مطالبات، در زمان انتخابات به اوج خود می رسد، بازه زمانی 4 ساله (1396-1399) که شامل دو دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی است، در خبرگزاری ها و سایت های خبری داخلی، انتخاب شد. این پژوهش از نوع اکتشافی است و به لحاظ روش شناسی، از نوع روش های کاربردی و کیفی می باشد که برای تحلیل داده ها از «روش تحلیل گفتمان انتقادی تیون ون دایک» استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فعالین این حوزه، برای بیان مطالبات، تکنیک «دوقطبی سازی» را در 5 محور «فضای عمومی»، «مجلس شورای اسلامی»، «دولت»، «احزاب سیاسی» و «شورای نگهبان» رقم می زنند. همچنین انطباق نتایج با اصل 21 قانون اساسی بیانگر آن است که بیشترین مطالبات حول بند 1 این اصل یعنی «ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او» می باشد.
کلید واژگان: حقوق زن, مطالبات حقوق زن, قطب بندی, خبرگزاری ها, اصل 21 قانون اساسیWomen's rights demands in various fields cause activists in this field, sometimes consciously or unconsciously, to take a stand and ultimately polarize themselves and others, and use the pronouns "us" and "them" when speaking. Accordingly, the present study identifies the polarizations in the discourse of activists in the field of Iranian women's rights demands. Since the expression of demands reaches its peak during the elections, a period of 4 years(2016-2017), which includes two rounds of presidential and parliamentary elections, was selected in domestic news agencies and news sites. This research is of exploratory type and in terms of methodology, it is of practical and qualitative methods that "Theon Wendike's critical discourse analysis method" was used to analyze the data. The results of the research showed that the activists in this field, in order to express their demands, use the "polarization" technique in 5 axes: "public space", "Islamic Consultative Assembly", "government", "political parties" and "Guardian Council". The conformity of the results with Article 21 of the Constitution also indicates that the greatest demands are around paragraph 1 of this principle, which is "creating favorable conditions for the development of a woman's personality and the restoration of her material and spiritual rights."
Keywords: women rights, WOMEN'S RIGHTS DEMAND, polarization, News Agencies, ARTICLE 21 OF THE CONSTITUTION -
هدف
هدف از پژوهش حاضر پیاده سازی و اجرای تحول در نظام اداری با استفاده از روش های مرسوم و ساخت یک مدل تحول استراتژیک برای دانشگاه ها می باشد؛ اما تاکنون تحقیق جامعی دراین باره صورت نگرفته است.
روش شناسی پژوهشروش تحقیق حاضر از نوع کیفی بوده و با بررسی برنامه استراتژیک سازمان و شناسایی شاخص های تاثیرگذار و همچنین رتبه بندی مولفه ها بر اساس روش تصمیم گیری چند معیارها تاپسیس، مدل تحول نهایی با استفاده از مدل ساختار تفسیری (ISM) تهیه گردیده است.
یافته هابامطالعه برنامه ریزی استراتژیک تدوین شده برای سازمان، مولفه های اصلی تعیین و با استفاده از فن ISM مولفه های اصلی سطح بندی و درنهایت مدل تحول در چهار سطح در نظر گرفته شد. درنهایت مشاهده شد که مدیریت دانش در سطح 1 قرارگرفته و بر سایر موانع تاثیرگذار است. همچنین محیط تغییر و رقبا و ارتباط موثر با صنعت، متاثر از سایر عوامل می باشند و به خودی خود تاثیری بر عوامل دیگر نمی گذارند.
اصالت/ارزش افزوده علمیبه شیوه های سنتی مدیریت و رهبری، در شرایط متحول و پویای امروزی، فاقد اثربخشی لازم می باشند. با توجه به آن که مدیران دانشگاه ها از عوامل اصلی تصمیم گیری محسوب می شوند؛ لذا، توجه به قابلیت های مدیریتی آنان به میزان چشمگیری بر موفقیت نظام آموزش عالی کشور تاثیرگذار است.
کلید واژگان: پیاده سازی و اجرای تحول, مدل ساختار تفسیری, کنترل تحولObjectiveThe purpose of this study is to implement and implement change in the administrative system using conventional methods and to build a strategic transformation model for universities, But so far no comprehensive research has been done on this.Research
MethodologyThe present research method is qualitative and by examining the strategic plan of the organization and identifying the effective indicators as well as ranking the components based on the TOPSIS multi-criteria decision-making method, the final transformation model has been prepared using the interpretive structure model (ISM). Is.
ResultsBy studying the strategic planning developed for the organization, the main components were determined, and using the ISM technique, the main components of leveling and finally the transformation model was considered at four levels. Finally, it was observed that knowledge management is at level 1 and affects other barriers. Also, the environment of change and competitors and effective communication with industry are influenced by other factors and do not in themselves affect other factors.Scientific
originality/value addedTraditional methods of management and leadership, in today's changing and dynamic conditions, lack the necessary effectiveness. Considering that university administrators are the main decision-makers; Therefore, paying attention to their managerial capabilities has a significant impact on the success of the country's higher education system.
Keywords: Implementation, implementation of transformation, interpretive structure model, Change Control -
یکی از رویکردهایی که به تازگی وارد حوزه مدیریت شده و به بهترین شکل می تواند باعث برانگیختن و هدایت نوآوری در حوزه مدیریت منابع انسانی شود؛ اینترنت اشیاء است. اینکه تمامی اشیاء بتوانند از طریق اینترنت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ مبنای کار این مفهوم است. از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های منابع انسانی در اینترنت اشیاء، براساس پژوهش های پیشین انجام شده در این زمینه و استخراج مولفه های مرتبط براساس روش فراترکیب می باشد. فراترکیب عصاره ای از تفسیرهای مطالعه های مشابه نیست؛ بلکه یکپارچه سازی تفسیر یافته های اصلی مطالعات منتخب به منظور ایجاد یافته های جامع و تفسیری است که حاکی از فهم عمیق پژوهشگر در این باب است. محققان با استفاده از 5 کلیدواژه اینترنت اشیاء، منابع انسانی، اینترنت اشیاء و منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی و سامانه اطلاعاتی منابع انسانی با اکتشاف و بهره برداری در پایگاه های،Emerald ،Proquest ، SID و Web of science و همچنین پایگاه تخصصی Google scholar و پایان نامه های دفاع شده دانشجویان در طی سال های اخیر را بررسی نموده اند. در فرایند ارزیابی، پژوهشگران از میان 921 مقاله و پایان نامه، در نهایت 20 مقاله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات باقی گذاشته اند. یافته های این تحقیق نشان داد که مولفه هایی مانند پایگاه داده ها (جمع آوری و انتقال اطلاعات)، ارتباط با انسان در سازمان، پایش منابع انسانی، مولفه ها و فرآیندهای منابع انسانی، سامانه اطلاعاتی منابع انسانی، الزامات قبل از استقرار و الزامات بعد از استقرار، باید به صورت هوشمندانه توسط مدیران منابع انسانی پایش و مورد بررسی قرار گیرند. همچنین بعد ارتباط با سامانه ها و فرآیندهای منابع انسانی لازم است بیش از دیگر ابعاد مورد توجه قرار گیرد و پس از آن پرداختن به ابعاد چالش ها و ویژگی های ناشی از تاثیرات استقرار اینترنت اشیاء، بر منابع انسانی مهم هستند. هرچه قدر مدیران منابع انسانی بتوانند مضامین پایه ارایه شده در تحقیق را مورد کنکاش بیشتری قرار دهند؛ نصب، استقرار و ارزیابی سامانه منابع انسانی مبتنی بر اینترنت اشیاء، آسان تر و با چالش های کمتری همراه خواهد بود.
کلید واژگان: منابع انسانی, سامانه اطلاعاتی منابع انسانی, اینترنت اشیاء, فراترکیبJournal of Innovations of Aplied Information and Communication Technology, Volume:1 Issue: 1, 2021, PP 75 -85One of the approaches that has recently entered the field of management and can best motivate and guide innovation in the field of human resource management is the Internet of Things. The basis of this concept is the assumption that all objects can communicate with each other via the Internet. Therefore, the purpose of this study is to identify the components of human resources in the Internet of Things, based on previous researches in this field and to extract the relevant components based on the meta-combination method. Hypertext is not an extract from the interpretations of similar studies; rather, it is the integration of the interpretation of the main findings of the selected studies to create comprehensive and interpretive findings that indicate the researcher's deep understanding in this regard. Using these 5 keywords: “IoT”, “human resources”, “IoT and human resources”, “human resource management”, and “human resource information system” to explore and exploit the Emerald, ProQuest, SID, and Web of Science databases, as well as Google, the researchers have reviewed scholar and student dissertations defended in recent years. In the evaluation process, the researchers selected 20 articles out of 921 articles and dissertations for data analysis. Findings of this study showed that components such as databases (data collection and transmission), human relations in the organization, human resource monitoring, human resource components and processes, human resource information system (HRIS), pre-deployment requirements, and post-deployment requirements must be intelligently monitored by human resource managers. Also, the relationship with human resource systems and processes needs to be considered more than other dimensions, and then it is important to address the dimensions of challenges and features resulting from the effects of the establishment of the Internet of Things on human resources. The more human resource managers can explore the basic themes presented in this research, the more easy and less challenging, the IoT-based human resource system would be installed, deployed, and evaluated.
Keywords: Human resources, Human Resource Information System, IoT, Meta-synthesis -
شبکه های عصبی مصنوعی مجموعه ای از معادلات غیرخطی هستند که توانایی برای خود سازگاری دارد تا ارتباطات غیرخطی پیچیده بین متغیرهای ورودی و خروجی را برقرار کنند. از مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی برای پیشگویی جهت تهیه پودر پنیر ریکوتا با کیفیت مطلوب استفاده شد. در این پژوهش، شبکه عصبی مصنوعی 4 کلاسه با مدل پرسپترون چندلایه برای پیش بینی داده های کف و پودر پنیر ریکوتا که به روش خشک کردن کف پوشی تهیه شدند، مورد استفاده قرار گرفت. این مدل سازی با روش شناسایی الگو و با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین انجام شد. شناسایی الگو، توانایی تشخیص ترتیب خصوصیات یا داده هایی است که اطلاعات مربوط به سیستم یا مجموعه داده ها را می دهد. مدل مورد استفاده برای این پژوهش دارای 10 نرون در لایه پنهان بود. 4 نسبت متفاوت شیر و آب پنیر (تیمارها) به عنوان ورودی و دانسیته کف، دانسیته پودر، هیگروسکوپی، فعالیت آبی، جذب آب و جذب روغن به عنوان خروجی های مدل در نظر گرفته شدند. در این مدل 70 درصد از داده ها برای آموزش، 15 درصد برای آزمایش و 15 درصد از داده ها برای اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. بهترین عملکرد اعتبارسنجی در دوره 20 رخ داد. نتایج نهایی نشان داد که مدل مورد استفاده با دقت 8/94 درصد توانست داده های مربوط به هر کلاس را به درستی پیش بینی نماید.
کلید واژگان: خشک کردن کف پوشی, ریکوتا, شبکه عصبی مصنوعی, شناسایی الگو, مدل سازیArtificial neural networks are a set of nonlinear equations that have the ability to adapt to establish complex nonlinear relationships between input and output variables. Artificial neural network modeling was used to predict the production of Ricotta cheese powder with the desired quality. In this study, a 4-class artificial neural network with a multilayer perceptron model was used to predict foam and Ricotta cheese powder data prepared by foam mat drying. This modeling was performed by pattern recognition method and using machine learning algorithm. Pattern recognition is the ability to recognize the order of properties or data that gives information about a system or data set. The model used for this study had 10 neurons in the hidden layer. 4 different ratios of milk and whey (treatments) were considered as input and foam density, powder density, hygroscopy, water activity, water absorption and oil absorption as model outputs. In this model, 70% of the data were used for training, 15% for testing and 15% of the data for validation. The best validation performance occurred in the 20th period. The final results showed that the model used was able to accurately predict the data related to each class with 94.8% accuracy.
Keywords: Artificial Neural Network, Foam Mat Drying, Modeling, Pattern Recognition, Ricotta -
استفاده از گیاهان دارویی مراتع و مواد فعال آنها به جهت اثرات درمانگری و صنعتی آنها بسیار با اهمیت می باشد. در این مطالعه به منظور بررسی اثر تیمار های ارتفاع، اندام، حلال و روش استخراج بر برخی از ویژگی های فیتوشیمیایی عصاره گل ماهور تماشایی (Verbascum speciosum schard.) در مراتع چهارباغ استان گلستان، نمونه های گل و برگ این گونه از طبقات ارتفاعی 2100 - 2300 - 2500 - 2700 متری در سه تکرار جمع آوری گردید و با حلال های اتانول و متانول و با دو روش عصاره گیری شامل خیساندن و استفاده از ریزموج فراصوت عصاره گیری شدند. بنابر نتایج بیشترین میزان فنل کل (46/119 میلی گرم بر گرم وزن خشک) در اندام گل، ارتفاع 2100 متر، حلال اتانول و روش عصاره گیری با ریزموج - فراصوت، بیشترین میزان فلاونویید کل (07/31 میلی گرم بر گرم وزن خشک) در اندام برگ، ارتفاع 2100 متر، حلال متانول و روش عصاره گیری با ریزموج - فراصوت و بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی (49/81 درصد) در اندام گل، ارتفاع 2100 متری، حلال اتانول و عصاره گیری به روش خیساندن مشاهده شد. همچنین تجزیه واریانس میزان IC50 نمونه ها نشان داد که قدرت مهارکنندگی رادیکال های آزاد DPPH به تنهایی یا اثر متقابل، در P<0.01)) تفاوت معنی داری داشت. نتایج مقایسه میانگین سه عامل ارتفاع، اندام و حلال بر میزان IC50 نمونه ها نشان داد که گونه گیاهی مورد مطالعه در ارتفاع 2500 متری، در اندام گل و با نوع حلال متانول بیشترین میزان IC50 و به تبع آن کمترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی را دارا است. با توجه به پراکنش گل ماهور در مناطق کوهستانی، به نظر می رسد گرادیان ارتفاعی، نحوه استخراج و نوع اندام گیاهی تاثیر قابل توجهی در متابولیت های ثانویه مورد بررسی و خواص آنتی اکسیدانی این گیاه دارد؛ لذا به منظور تولید، بهره برداری، فراوری و استفاده از مواد موثره گیاه speciosum Verbascum در ترکیبات دارویی توجه به موارد مذکور توصیه می گردد.
کلید واژگان: گل ماهور تماشایی, مراتع چهارباغ, فنل, فلاونویید, آنتی اکسیدان, حلالThe use of rangeland medicinal plants and their active ingredients has recently been considered due to their therapeutic and industrial effects. In order to investigate the effect of height, plant limb, solvent and extraction method on some phytochemical properties of Verbascum speciosum in Chaharbagh rangelands, Golestan province, flower and leaf samples of this species were collected from altitude classes of 2100 - 2300 - 2500 - 2700 meters in three replications. Samples oils were then extracted with ethanol and methanol solvents by two extraction methods including soaking and using microwave ultrasound. Results showed that the highest amount of total phenol (119.46 mg per g dry weight) is in flower limps, sampled at altitude of 2100 m, ethanol solvent and extraction method with microwave ultrasound. The highest amount of antioxidant activity was observed by free radical scavenging DPPH (81.49%) in flower organs, sampled at 2100 m above see level, ethanol solvent and extraction by soaking method. ANOVA of IC50 of the samples showed that the inhibitory power of DPPH free radicals at (P<0.01) was significantly different. The results of comparing the mean of the three factors of height changes, plant limb and solvent type on the IC50 level showed that the studied plant species at 2500 m altitude, in the flower limb with the methanol solvent type had the highest IC50 and consequently the lowest anti-oxidant activity. Considering the distribution of Verbascum speciosum in mountainous areas, it seems that the altitude gradient, extraction method and type of plant organs have a significant effect on the secondary metabolites and antioxidant properties of this plant.
Keywords: Verbascum speciosum, Chaharbagh rangelands, phenol, flavonoid, antioxidant, solvent -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و چهارم شماره 1 (پیاپی 175، فروردین و اردیبهشت 1400)، صص 2530 -2540
بیماری سل یکی از مهمترین عفونت های قابل انتقال در بخش های سیستم بهداشتی می باشد. اطلاع از وجود یا عدم وجود این بیماری در کارکنان بهداشتی که می تواند به صورت نهفته [Latent tuberculosis infection (LTBI)] در بدن فرد باقی بماند، به سیستم بهداشتی کمک می کند تا با شناسایی زود هنگام عفونت سل و استفاده به موقع از کموپروفیلاکسی از بروز بیماری جلوگیری نمایند. به همین دلیل تمامی دانشگاه های معتبر دنیا و اغلب مراکز بهداشتی و درمانی، برنامه هایی را برای جلوگیری از ابتلای این افراد به این بیماری پیش بینی کرده اند که در آن جوانب مختلف از جمله پیشگیری قبل و پس از تماس لحاظ شده است .در این برنامه ها، تست پوستی توبرکولین (TST) جهت بررسی وجود سل نهفته به عنوان روش استاندارد برای تشخیص می باشد. از آنجایی که عوامل مختلفی روی نتایج تست TST تاثیر میگذارند این تست نمی تواند جواب قطعی برای عفونت در فرد باشد. بنابراین، در تست دیگری به نام IGRA (Interferon γ Release Assay) و یا تست QFT (QuantiFERON-TB Gold In tube) که میزان اینترفرون گامای ترشح شده از لنفوسیت های تحریک شده با آنتی ژن های اختصاصی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس سنجیده می شود به صورت اختصاصی تر می توان سل نهفته را بررسی کرد. بنابراین در مطالعه مروری حاضر علاوه بر بررسی تست های در دسترس برای بررسی سل نهفته، نتایج مطالعات مختلف انجام شده در کشور به منظور ارزیابی میزان تشخیص سل نهفته در کارکنان بهداشتی در مراکز مختلف تشخیصی و درمانی، بررسی و مقایسه شده است.
کلید واژگان: سل نهفته, تست پوستی توبرکولین, QuantiFERON TB test, کارکنان بهداشتیTuberculosis is one of the most important communicable infections in the health system. Knowing the presence or absence of the disease in health workers who can remain latent [LTBI] helps the health system by early detection of TB infection and timely use Prevent chemoprophylaxis from occurring. For this reason, all prestigious universities in the world and most health care centers have developed programs to prevent these people from developing the disease, including various aspects of prevention including before and after contact. These programs are tuberculin skin test (TST) to check for the presence of occult tuberculosis as a standard method of diagnosis. Since various factors influence the results of the TST test, this test may not be the definitive answer for infection in the individual. Therefore, in another test called IGRA (Interferon γ Release Assay) or QFT test (QuantiFERON-TB Gold In tube), the level of interferon gamma secreted by lymphocytes stimulated with specific Mycobacterium tuberculosis antigens is measured. More specifically, latent TB can be examined. Therefore, in this review study, in addition to reviewing available tests for latent tuberculosis, the results of various studies conducted in the country to evaluate the latency of latent tuberculosis among health workers in different diagnostic and treatment centers are compared.
Keywords: Latent tuberculosis, tuberculin skin test, QuantiFERON TB test, health workers
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.