به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمانه نجفی

  • علی محمدپور، سارا کاظمی، فاطمه صفری، علیرضا محمدزاده، سمانه نجفی *
    زمینه و هدف

     مدرسین دانشگاهی یکی از گروه های اصلی پژوهشگران هستند و دانشجویان نیز در این راه نوپا محسوب می شوند. بنابراین بررسی دیدگاه و رعایت اخلاق در پژوهش توسط آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بدین ترتیب این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در ارتباط با موانع و تسهیل کننده های رعایت اخلاق در پژوهش در سال 1399 انجام شد.

    روش

     در این مطالعه توصیفی مقطعی، 66 عضو هیات علمی با روش سرشماری و 144 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گناباد به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه کدهای اخلاقی و موانع و تسهیل کننده های اخلاق در پژوهش ساخته شده توسط خسروان و همکاران بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و به کمک آمار توصیفی و تحلیلی تحلیل شد. برای بررسی تبعیت داده ها از توزیع نرمال از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. در تحلیل داده ها از آزمون کای اسکوئر استفاده شد. سطح معنی داری کمتر از 05/0 لحاظ شد.

    ملاحظات اخلاقی: 

    در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

    یافته ها

     66 نفر (5/31 درصد) شرکت کنندگان عضو هیات علمی و 144 نفر (5/68 درصد) دانشجو بودند. مهم ترین موانع رعایت اخلاق در تحقیق از دیدگاه دانشجویان (84 درصد)، در مرحله انتخاب موضوع مربوط به «آگاهی ناکافی پژوهشگر در مورد اخلاق در پژوهش» و از دیدگاه اعضای هیات علمی (50 درصد)، در مرحله بازنگری مدارک موجود مربوط به «نداشتن مهارت در بازنگری مدارک موجود اعم از مهارت جستجو» بود. مهم ترین تسهیل کننده رعایت اخلاق در پژوهش از دیدگاه اعضای هیات علمی (2/68 درصد)، «تاکید بیشتر به موضوع اخلاق در پژوهش در زمان ارائه درس روش تحقیق» و از دیدگاه دانشجویان (5/37 درصد)، «برگزاری کارگاه های آموزشی اخلاق حرفه ای و پژوهشی» بود. نتایج در مورد موافق بودن با رعایت کدهای اخلاق در پژوهش از دیدگاه دانشجویان و مدرسین در سه مرحله انتخاب موضوع تحقیق و بیان مساله، بازنگری مدارک موجود و تجزیه و تحلیل، گزارش و انتشار نتایج اختلاف آماری معنی داری (به ترتیب 001/0>P، 007/0= P و 01/0=P) را نشان داد.

    نتیجه گیری

     علیرغم وضعیت خوب رعایت اصول اخلاقی و عملکرد مناسب کمیته اخلاق در پژوهش، هنوز هم موانعی بر سر راه رعایت بهتر موازین اخلاقی در پژوهش وجود دارد. برگزاری کارگاه های آموزشی ادواری، پایش دقیق طرح های پژوهشی و فراهم کردن زیرساخت های لازم، ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: اخلاق, پژوهش, موانع و تسهیل کننده ها, دانشجویان, اعضای هیات علمی
    Ali Mohammadpour, Sara Kazemi, Fateme Safari, Alireza Mohammadzadeh, Samane Najafi *
    Background and Aim

     Considering that university professors are one of the main groups of researchers and as students tend to be novices in this regard, it is of particular importance to examine their perspective and compliance with ethics in research. Therefore, this study was conducted with the aim of investigating the perspectives of the students and the faculty members of Gonabad University of Medical Sciences towards the inhibitors and the facilitators of ethical compliance in research in 2019.

    Methods

     In this cross-sectional descriptive study, 66 faculty members and 144 students of Gonabad University of Medical Sciences were selected through census and stratified random sampling, respectively. The research tools included a demographic information form as well as the questionnaire of ethical codes and inhibitors and facilitators of ethical compliance in research. The data were analyzed through SPSS version 18, using descriptive and analytical statistics. The Kolmogorov-Smirnov test was used to investigate the compliance of the data with the normal distribution. The chi-square test was used in data analysis, with a P-value<0/05.

    Ethical Considerations: 

    In all the stages of writing the present research, while respecting the originality of the texts, honesty and trustworthiness has been observed.

    Results

     Sixty-six participants (31.5%) were faculty members and 144 of them (68.5%) were students.  The most important inhibitor of ethical compliance in research from the students' point of view (84%), in the stage of choosing the topic, was the researcher’s insufficient awareness of ethics in research. From the faculty members' point of view (50%), the most important inhibitor of ethical compliance in research in the stage of reviewing the existing documents was the lack of skill in reviewing the existing documents including search skills. The most important facilitator of ethical compliance in research was placing more emphasis on the issue of ethics in research while presenting the course of research methods, from the faculty members' point of view (68%) and holding educational workshops on professional and research ethics, from students' point of view (37.5%). The results regarding the agreement to use ethical codes in research from the perspectives of the students and the professors in the three stages of choosing the research topic and stating the problem, reviewing the available documents and analyzing and reporting and publishing the results of statistical differences, showed the significance levels of P<0.001, P=0.007 and P=0.01, respectively.

    Conclusion

     Despite the good state of ethical compliance and the appropriate performance of the ethics committee in research, there are still obstacles on the way to reaching better ethical compliance. The need to hold periodic training workshops, monitor research projects closely and provide the necessary infrastructure is felt.

    Keywords: Ethics, Research, Inhibitors, Facilitators, Students, Faculty Members
  • رضا حسین گندمکار*، سمانه نجفی
    حجاب از فروع دین است موثر در اجتماع و مورد توجه خاص و عنایت علما دین و جامعه دینی و از مسلمات و ضرورت های اسلام است و آیات و روایات زیادی به وضوح بر آن دلالت دارند. همچنین، مقررات حقوق موضوعه هم ضمانت اجراهای خاصی برای تخطی از حجاب در نظر گرفته است. سوال اصلی این پژوهش این است که از منظر معرفتی و تربیتی در نظام اسلامی، مبنا و ضرورت حجاب و ضمانت اجرای حقوقی تخلف از آن چیست؟ در پاسخ، با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیدیم که هدف اساسی دین، تربیت و رشد انسان و قیام به قسط و سیر او به سوی خداوند است. حجاب از لوازم و مقدمات رشد آدمی به شمار می آید و با این دید، وسعت و حدود آن و لزوم رعایت آن از سوی زن و مرد نیز مشخص می شود. هدف دین و حکومت دینی ایجاد زمینه رشد انسان وصول به سعادت اخروی و لازمه این هدف پاک سازی جامعه از هرگونه آلودگی مزاحم و مانع رشد انسان است. شارع مقدس در کنار بسترسازی محیط سالم و سازنده و تزکیه و تعلیم انسان ها با بینات و کتاب و میزان با هر نوع فساد و انحراف برخورد می نماید و در نظام حقوقی ضمانت اجراهای مدنی و کیفری برای تخطی از آن وضع شده است. حجاب ویژه زن و مرد و برای تعدیل و کنترل عواطف و تمایلات و ایجاد مصونیت و حضور فعال زن و مرد در جامعه بوده و موجب حذف بسیاری از گناهان و مفاسد و زمینه وصول قرب الهی است. در جهان بینی غرب بر مبنای اومانیسم و فردگرایی و اصل لذت گرایی و اصالت جسم انسان به ویژه زن در حد یک ابزار تنزل می یابد و با مظاهر پوشش که منافی این اصل باشد، مبارزه می شود.
    کلید واژگان: حجاب, حدود حجاب, ضرورت حجاب, زیربنای حجاب, ضمانت اجرای حجاب
    Rezahosin Gandomkar *, Samaneh Najafi
    Hijab is one of the branches of religion, it is effective in society and it is the subject of special attention and care of religious scholars and religious community, and it is one of the certainties and necessities of Islam, and many verses and Hadiths clearly indicate it. The provisions of the satutue law also provide special sanction for violating Hijab. The main question of this research is that from an epistemological and educational perspective in the Islamic system, what is the basis and necessity of Hijab and the legal sanction of its violation? In response, with the descriptive and analytical method, we came to the conclusion that the fundamental goal of religion is to educate and develop man, and to rise to righteousness and his path towards God. Hijab is considered one of the necessities and prerequisites for human growth, and from this perspective, its scope and limits, and the necessity of observing it by both men and women, are also determined. Purpose of religion and the religious government is to create a basis for human development and to achieve happiness in the hereafter and the prerequisite of this purpose is to clean the society from any pollution that disturbs and hinders human growth. In addition to creating a healthy and constructive environment and cultivating and educating people, with evidence, Quran, and standards, Holy lawyer deals with any kind of corruption and deviation, and in the legal system has enacted civil and criminal sanctions for violatating it. Hijab is special for men and women to moderate and control their emotions and passions and to create immunity and for the active presence of men and women in the society, and it causes the removal of many sins and corruptions and is the basis for attaining divine nearness. In the Western worldview based on humanism, individualism, the principle of hedonism and the originality of the human body, especially women's, is reduced to the level of a tool and manifestations of clothing that contradict this principle are fought against.
    Keywords: Hijab, Scope Of Hijab, Necessity Of Hijab, Foundation Of Hijab, Sanction Of Of Hijab
  • سمانه نجفی، علی دلشاد نوغابی، فاطمه رجب زاده، مجید دانشفر*
    مقدمه

    شادی، نشاط و نگرش مثبت نسبت به رویدادهای اتفاق افتاده در زندگی، نقش برجسته ای در رضایت زناشویی دارد و می تواند نقش مهمی در ایجاد احساس امنیت و خوش بینی زوجین ایفا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش شادکامی بر رضایت زناشویی دانشجویان بود.

    روش ها

    این مطالعه نیمه تجربی بر روی 64 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی گناباد در ایران انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفی بلوک های جایگشتی چهارتایی، به دو گروه آزمون و شاهد تخصیص یافتند. مداخله آموزش شادکامی طی شش جلسه دو ساعته و هفته ای یک بار توسط یک روان پرستار فقط در گروه آزمون اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از فرم اطلاعات دموگرافیک و مقیاس رضایت زناشویی Enrich (EMS یا Enrich Marital Satisfaction) قبل و پس از مداخله در دو گروه استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های 2c، Independent t و Paired t در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0 > P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    مقایسه میانگین رضایت زناشویی بین دو گروه قبل از انجام مداخله، اختلاف معنی داری را نشان نداد (630/0 = P)، اما میانگین رضایت زناشویی پس از انجام مداخله اختلاف معنی داری داشت (001/0 > P). مقایسه میانگین رضایت زناشویی قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون، اختلاف معنی داری را نشان داد (001/0 > P)، اما این میزان در گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت (520/0 = P).

    نتیجه گیری

    آموزش شادکامی بر رضایت زناشویی دانشجویان متاهل تاثیرگذار است. با برگزاری کارگاه های آموزشی با محتوای آموزش شادکامی، می توان گام مهمی در راستای کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زوجین دانشجو برداشت.

    کلید واژگان: شادکامی, رضایت زناشویی, دانشجویان
    Samaneh Najafi, Ali Delshad-Noghabi, Fatemeh Rajabzadeh, Majid Daneshfar*
    Background

    Happiness, cheerfulness, and a positive attitude toward life events play a prominent role in marital satisfaction can significantly contribute to creating a sense of security and optimism for couples. The purpose of this paper is to examine the impact of happiness training on students' marital satisfaction.

    Methods

    This quasi-experimental study was conducted on 64 students at Gonabad University of Medical Sciences in Iran. Participants were selected using a systematic sampling method and were randomly assigned to intervention and control groups using permuted blocks of size 4. The happiness training intervention consisted of six 2-hour sessions, conducted once a week by a psychiatric nurse exclusive for the intervention group. A demographic form and the Enrich Scale were used before and after the intervention in both groups. The data were analyzed using SPSS software, including descriptive statistics and analytical statistical tests such as chi-square and paired t-tests. The significance level was determined to be less than 0.05.

    Findings

    The comparison of mean marital satisfaction between the two groups did not show a significant difference before the intervention (P = 0.630). However, the mean marital satisfaction after the intervention had a statistically significant difference (P < 0.001). Comparing the mean marital satisfaction before and after the intervention in the intervention group revealed a significant difference (P < 0.001), but this difference was not significant in the control group (P = 0.520).

    Conclusion

    The results indicate that happiness training has a practical impact on the marital satisfaction of married students. An important step to reduce marital conflicts and increase couple's satisfaction is to hold workshops focused on happiness training.

    Keywords: Happiness, Marital satisfaction, Students
  • علی محمدپور، سمانه نجفی، جواد باذلی، مهناز پریمو*
    زمینه و هدف

    نوروپاتی دیابتی در 50% افراد مبتلا به دیابت دیده می شود و به بیماریی اطلاق می شود که تمام اعصاب از قبیل اعصاب محیطی، خودمختار و نخاعی را درگیر می کند. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گرما درمانی موضعی بر علایم بالینی نوروپاتی محیطی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفته است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی است که با شرکت 52 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو دارای نوروپاتی محیطی مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان علامه بهلول گنابادی در سال 1397 انجام گرفته است. نمونه ها با روش تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. برای گروه مداخله گرما درمانی با هات پک دمای 40 درجه سانتی گراد روزی دو بار به مدت 20 دقیقه و برای یک هفته انجام یافت و در گروه کنترل سایر مراقبت های معمول مشابه گروه مداخله بوده است. جمع آوری داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و بیماری و پرسشنامه NSS از طریق مصاحبه انجام یافت. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 23 و با سطح معناداری کم تر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین نمرات علایم نوروپاتی در گروه مداخله قبل و بعد به ترتیب 90/1±46/5 و 55/1±12/4 و کنترل قبل و بعد 53/1±88/4 و 52/1±08/5 بود که قبل از مداخله بین دو گروه تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد (23/0=p)، اما بعد از مداخله تفاوت آماری معنادار دیده شد (03/0=p). همچنین مقایسه اختلاف میانگین نمره دو گروه بعد از مداخله، تفاوت معناداری را نشان داد (001/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که گرما درمانی موضعی می تواند باعث بهبود علایم نوروپاتی دیابتی شود. از آن جا که این تکنیک به آسانی قابل آموزش و کم هزینه است، می توان از این روش در جهت کاهش هزینه های درمان و عوارض دارویی و همچنین ارتقای خودمراقبتی بیمار بهره برد.

    کلید واژگان: گرما درمانی موضعی, نوروپاتی محیطی, دیابت ملیتوس نوع دو
    Ali Mohammadpour, Samane Najafi, Javad Bazeli, Mahnaz Parimoo*
    Background & Aim

    Diabetic neuropathy is found in 50% of people with diabetes and refers to a group of diseases that affect all nerves such as peripheral, autonomic and spinal nerves. This study aimed to investigate the effect of topical heat therapy on clinical symptoms of peripheral neuropathy in patients with type 2 diabetes.

    Methods & Materials:

     The present study was a randomized controlled clinical trial conducted on 52 patients with type 2 diabetes with peripheral neuropathy referred to the clinic of Allameh Behlool Gonabadi Hospital in 2018. The participants were randomly divided into two groups of intervention and placebo. The intervention group received heat therapy using a hot pack at 40 ° C twice a day for 20 minutes for a week. The control group received all routine care similar to the intervention group. A demographic information form and NSS questionnaire were used to collect the data through interview. Data were analyzed using the SPSS software version 23 at a significance level of less than 0.05.

    Results

    The mean scores of neuropathy symptoms before and after the intervention were 5.46±1.90 and 4.12±1.55 respectively for the intervention group, and 4.88±1.53 and 5.08±1.52 for the control group that no significant difference was observed between the both groups before the intervention (P=0.23), but there was a statistically significant difference after the intervention (P=0.03). Also, the comparison of the mean scores of two groups after the intervention showed a significant difference (P<0.001).

    Conclusion

    The findings showed that topical heat therapy can improve the clinical symptoms of peripheral neuropathy. Since this technique is easy to learn and inexpensive, it can be used to reduce treatment costs and drug side effects, as well as to improve patient self-care.

    Keywords: local heat therapy, peripheral neuropathy, diabetes mellitus type 2
  • فاطمه غلامیان، مریم مرادی، سعیده خدابنده، محسن علی اکبری، حمیدرضا ابراهیمی سنو، سمانه نجفی*
    مقدمه

    سندرم پیش از قاعدگی با تاثیرگذاری بر ابعاد مختلف زندگی زنان، نیازمند کنترل است. با توجه به عدم شناخت علت دقیق این سندرم، درمان های متعددی برای آن پیشنهاد شده است. یکی از روش های درمانی، استفاده از رایحه درمانی است، لذا مطالعه حاضر با هدف تاثیر رایحه درمانی با اسانس شمعدانی بر سندرم پیش از قاعدگی در دانشجویان انجام شد.

    روش کار:

     این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1399 بر روی 80 دانشجوی مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی دانشگاه علوم پزشکی گناباد انجام شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای گروه مداخله (5 روز قبل از قاعدگی) از اسانس شمعدانی و در گروه کنترل از دارونما (روغن بادام شیرین بدون بو) استفاده شد. بعد از دو سیکل قاعدگی متوالی، پرسشنامه پس آزمون تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های کای دو، من ویتنی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    بین میانگین نمرات ابعاد و نمره کل پرسشنامه سندرم پیش از قاعدگی در دو گروه مداخله و کنترل قبل از اجرای رایحه درمانی اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0>p)، در حالی که بعد از انجام رایحه درمانی، بین میانگین نمرات ابعاد و نمره کل بین دو گروه تفاوت معنا داری مشاهده شد؛ به طوری که شدت علایم سندرم پیش از قاعدگی در گروه رایحه درمانی کاهش معنی داری یافت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    رایحه درمانی با اسانس شمعدانی در کاهش علایم سندرم پیش از قاعدگی موثر بوده و استفاده از آن به عنوان درمان مکمل، ارزان، غیرتهاجمی و با عوارض کم در بالین توصیه می گردد.

    کلید واژگان: اسانس شمعدانی, رایحه درمانی, سندرم پیش از قاعدگی
    Fatemeh Gholamian, Maryam Moradi, Saeedeh Khodabande, Mohsen Aliakbari, Hamidreza Ebrahimi Senoo, Samane Najafi *
    Introduction

     Premenstrual syndrome, by affecting different aspects of women's lives, needs to be controlled. Due to the lack of knowledge of the exact cause of this syndrome, several treatments have been proposed for it. One of the treatment methods is the use of aromatherapy, The present study was performed with aim to determine the effect of aromatherapy with geranium essential oil on premenstrual syndrome in students.

    Methods

    This clinical trial study was conducted in 2020 on 80 students with premenstrual syndrome in Gonabad University of Medical Sciences. The subjects were randomly divided into intervention and control groups. For the intervention group (5 days before menstruation), geranium essential oil and in the control group, a placebo (odorless sweet almond oil) was used. After two consecutive menstrual cycles, the post-test questionnaire was completed. Data were analyzed by SPSS statistical software (version 22) and chi-square, Mann-Whitney and Wilcoxon tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    There was no significant difference between the mean scores of the dimensions and the total score of the premenstrual syndrome questionnaire in the two intervention and control groups before the implementation of aromatherapy (p>0.05), while after the implementation of aromatherapy, there was a significant difference between the mean scores of the dimensions and the total score between the two groups, so that the intensity of the symptoms of premenstrual syndrome significantly decreased in the aromatherapy group (p<0.05).

    Conclusion

    Aromatherapy with geranium essential oil is effective in reducing the symptoms of premenstrual syndrome and its use is recommended as a complementary, cheap, non-invasive treatment with few side effects.

    Keywords: Aromatherapy, geranium essential oil, Premenstrual Syndrome
  • میترا محمدی*، سپیده انصاری، زینب اصغری، سمانه نجفی، زهره میرزایی نیکو، الهه خیامی
    زمینه و هدف

    سبزیجات از جمله مواد غذایی با ارزشی محسوب می شوند. با این وجود ممکن است علاوه بر عناصر ضروری، حاوی مواد سمی با بیش از غلظت مجاز باشند که باعث ایجاد نگرانی های زیادی از نظر کیفیت و امنیت این محصولات و سلامت انسان شده است. لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر آلاینده های جوی دی اکسید کربن،بنزین و باران اسیدی بر مقاومت گیاهان ریحان و جعفری انجام شد.مواد و

    روش

    این پژوهش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و 54 تیمار اجرا شد. در این مطالعه CO2 با سه غلظت 0، 1000 و ppm 1800 ، بنزین با سه شرایط بدون افزودن بنزین، با بنزین معمولی و با افزودن بنزین سوپر و محلول اسیدی در دو سطح pH 4 و 6 مورد بررسی قرار گرفتند. لازم به ذکر است که آب مقطر با 7= pH به عنوان تیمار شاهد انتخاب گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که غلظت ppm 1000 دی اکسید کربن موجب 63/178% افزایش عملکرد گیاه شده در حالیکه تغلیظ آن تا 1800 ppm، منجر به نابودی گیاه در طی دو روز گردید. همچنین مشخص شد که بنزین سوپر به دلیل بالا بودن عدد اکتان و مکمل های موجود در آن نسبت به بنزین معمولی اثر آلایندگی کمتری (به میزان 7/5%) بر گیاه دارد. علاوه بر این تفاوت معنی داری بین غلظتهای مختلف محلول اسیدی بر مقاومت گیاه مشاهده نشد. در این آزمایش، گیاه جعفری مقاومت بیشتری نسبت به ریحان در مقابل آلاینده ها از خود نشان داد.

    نتیجه گیری

    دی اکسید کربن نسبت به سایر آلاینده های مورد مطالعه و همچنین نقش کلیدی آن در پدیده گرمایش جهانی، نیازمند اعمال مدیریت موثر به منظور ارتقای بهداشتی جامعه و کنترل منابع تولید کننده این گاز در اتمسفر می باشیم.

    کلید واژگان: امنیت غذایی, سبزیجات, آلودگی محیط زیست, آلاینده هوا
    Mitra Mohammadi *, Sepideh Ansari, Zeinab Asghari, Samaneh Najafi, Zohreh Mirzaei Niko, Elahe Khayyami
    Background and purpose

    Vegetables are among the valuable foods. However, in addition to essential elements, they may contain toxins in excess of permissible concentrations, which has raised many concerns about the quality and safety of these products and human health. Therefore, the present study was conducted to investigate the effect of atmospheric pollutants of carbon dioxide, gasoline and acid rain on the resistance of basil and parsley.

    Materials and Methods

    This factorial study was performed based on a completely randomized design with 3 replications and 54 treatments . In this study, CO2 with three concentrations of 0, 1000 and, 1800 ppm, gasoline with three conditions without adding gasoline, with ordinary gasoline and with the addition of super gasoline, and acidic solution at two levels of pH 4 and 6 were studied. It should be noted that distilled water with pH = 7 was selected as a control treatment.

    Results

    The results showed that the concentration of 1000 ppm carbon dioxide increased plant yield by 178.63%, while its concentration up to 1800 ppm, led to the destruction of the plant in two days. It was also found that super gasoline due to the high-octane number and supplements in it has a less polluting effect (5.7%) on the plant than regular gasoline. In addition, no significant difference was observed between different concentrations of acidic solution on plant resistance. In this experiment, parsley showed more resistance to contaminants than basil.

    Conclusion

    carbon dioxide than other pollutants and also its key role in global warming, we need effective management to promote public health and control the production sources of this gas in the atmosphere.

    Keywords: Food security, Vegetables, Environmental Pollution, Air pollution
  • عرفان پورشهری، نجمه ابراهیمی، سمانه نجفی*
    مقدمه

    شیوع گسترده کروناویروس-2019 سلامت عمومی جهان را به چالش کشیده است. با توجه به تاثیرات احتمالی قرنطینه بر روابط افراد در خانواده و اهمیت دوره نوجوانی، مطالعه با هدف بررسی رابطه والد-فرزندی نوجوانان در قرنطینه کووید-19 انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه توصیفی، برروی 201 نفر از نوجوانان خراسان بزرگ، در سال 1399 انجام گرفت. شرکت کنندگان با توجه به معیارهای ورود به مطالعه، به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه ارزیابی رابطه والد-فرزندی (PCRS) استفاده شد؛ که با توجه به شرایط موجود از روش مجازی (ثبت در ربات پرس لاین)، جهت تکمیل آنها انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 ،میانگین و انحراف معیار و استنباطی (ضریب همبستگی، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه) استفاده شد.

    یافته ها

    بیشتر واحدهای پژوهش دختر (2/68 (%بودند. میانگین سنی آزمودنیها، 968/1 ± 58/15 سال، میانگین سنی پدر و مادر آزمودنیها به ترتیب 09/7 ± 60/46 و 26/6 ± 99/41 سال بود. نتایج نشان داد که نمرات مادر-فرزندی نسبت به گذشته افزایش یافته است؛ در حالی که نمرات پدر-فرزندی تغییری نداشته است. همچنین دو زیرمقیاس احساساتمثبت و ارتباطات در رابطه مادر- فرزندی نسبت به گذشته بیشتر گزارش شد؛ نتایج تی مستقل نشان داد که این دو زیرمقیاس با جنسیت رابطه مستقیم و معنی داری .(P < 0/05) دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش نشان داد که رابطه والد-فرزندی در دوران شیوع کووید-19 در اکثر حیطه ها تغییری نداشته است.؛ با این حال آموزشهای موثر و کافی جهت بهبود رابطه والد-فرزندی بویژه در دوران قرنطینه، به دلیل محدود شدن ارتباطات اجتماعی و نقش چشمگیر محدودیتها در تکامل روانشناختی نوجوانی، بسیار ضروری به نظر میرسد.

    کلید واژگان: رابطه والد-فرزندی, نوجوان, قرنطینه, کووید19
    Erfan Pourshahri, Najmeh Ebrahimi, Samane Najafi*
    Introduction

    The widespread outbreak of coronavirus-2019 has challenged the general health of the world. Considering the possible effects of quarantine on family relationships and the importance of adolescence, this study was conducted to investigate the parent-child relationship of adolescents in quarantine caused by COVID-19 in 2020.

    Methods

    This cross-sectional study was performed on 201 adolescents Greater Khorasan in 2020. Participants were randomly selected according to the inclusion criteria. Demographic information form and parent-child relationship assessment questionnaire (PCRS) were used to collect data; According to the existing conditions and changing the items of the questionnaire, the virtual method (registration in the porslinerobot) was used to complete it. Data were analyzed using SPSS software version 23, Mean & SD and statistical tests of Pearson correlation coefficient and one-way analysis of variance.

    Results

    Most of the research units were female (68.2%). The mean ±SD age of the subjects was 15.58±.1.968. The mean ±SD of Father and mother’s was097.7±.60.46 and 269.6±.99.41. The results showed that mother-child scores have increased compared to the past; While the father-son scores have not changed. Also, the two subscales of "positive emotions" and "communication" of the mother-child relationship were reported more than in the past; The results of independent t-test showed that these two subscales have a direct and significant relationship with gender (P < 0.05).

    Conclusions

    The results showed that in most areas, the parent-child relationship during the Covid outbreak was not different; However, effective and sufficient education to improve the parent-child relationship, especially during the quarantine period, is very necessary due to the limitation of social communication and the significant role of limitations in the psychological development of adolescence.

    Keywords: Parent-Child RelationshipAdolescentQuarantineCOVID-19
  • الهام صابری نوغابی، سمانه نجفی، نجمه ابراهیمی، حسین شبان، علی غفاری، محمد مهدی عباسی، رضا نوری*
    مقدمه

    با توجه به افزایش جمعیت سالمندان و شیوع اختلالات روان در این گروه، انجام مداخلات جهت ارتقاء سطح سلامت روان آن ها حایز اهمیت می باشد. روحیه نیز یکی از ابعاد سلامت روان است که بر همه ابعاد سلامتی انسان تاثیر می گذارد. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر امید درمانی بر روحیه سالمندان شهر گناباد انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه تجربی درسال 1394 در شهر گناباد انجام شد. جامعه آماری تمام سالمندان تحت پوشش مراکز سلامت جامعه بودند. 50 سالمند که معیار های ورود به مطالعه را داشتند به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب و بصورت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و سنجش روحیه فیلادلفیا بود. قبل از مداخله پرسشنامه ها تکمیل شد و سپس برای گروه آزمایش روان درمانی مبتنی بر نظریه امید اشنایدر طی 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار انجام شد. مجددا بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله پرسشنامه تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آنالیز واریانس، کای اسکویر و تی مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه 16 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد میانگین نمره روحیه یک ماه بعد از مداخله در گروه آزمایش و کنترل به ترتیب برابر با 73/1 ± 00/14 و 02/3 ± 33/7 بود. در گروه آزمایش میزان نمرات ابعاد روحیه، بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است (05/0>P).

    نتیجه گیری

     با توجه به اینکه در این مطالعه امید درمانی در افزایش روحیه سالمندان تاثیر مثبت داشت، پیشنهاد می شود از این روش برای مراقبت بهتر از سالمندان و در جهت افزایش روحیه آن ها در جامعه، بیمارستان و خانه سالمندان استفاده شود.

    کلید واژگان: امید درمانی, روحیه, سالمندان
    Elha Saberinoghabi, Samane Najafi, Najmeh Ebrahimi, Hosein Shaban, Ali Ghaffari, Mohammadmahdi Abbasi, Reza Noori*
    Introduction

    According to increase in the elderly population and the prevalence of mental disorders in this group, it is important to perform interventions to improve their mental health. Morale is also one of the dimensions of mental health that affects all aspects of human health. This study was conducted to determine the effect of hope therapy on the morale of the elderly.

    Method

    This experimental study was conducted in 2015 in Gonabad city. The statistical population of all elderly people was covered by community health centers. Fifty elderly people who met the inclusion criteria were systematically randomly selected and equally divided into experimental and control groups. The research instruments included demographic questionnaires and Philadelphia morale. Questionnaires were completed before the intervention and then for the intervention group, psychotherapy based on Schneiderchr('39')s theory was performed in 8 sessions of 90 minutes and once a week. The questionnaire was completed again immediately and one month after the intervention. Data were analyzed by analysis of variance, chi-square and independent t-test using SPSS 16 software.

    Results

    The results showed that the mean morale score one month after the intervention in the experimental and control groups was respectively 14.00 ± 1.73 and 7.33 ± 3.02. In the experimental group, the score of morale dimension scores, immediately and one month after the intervention, increased significantly compared to the control group (P <0.05).

    Conclusions

    Considering that in this study, hope therapy had a positive effect on increasing the morale of the elderly, it is suggested that this method be used to better care for the elderly and to increase their morale in the community, hospital and nursing home.

    Keywords: Hope therapy, Morale, Elderly
  • سمانه نجفی، هادی ابراهیمیان، حامد خسروجردی، سعید بایگی، نجمه ابراهیمی*
    مقدمه

    تفکر انتقادی منجر به ایجاد انگیزه جهت یادگیری، کسب مهارت های حل مساله، تصمیم گیری و خلاقیت می گردد. این مطالعه با هدف مقایسه تفکر انتقادی و سبک های یادگیری دانشجویان محقق و غیرمحقق
    دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1396 انجام شد.

    روش ها

    دراین مطالعه ی تحلیلی- مقطعی، جامعه آماری تمام دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد و مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 بودند. روش نمونه گیری برای دانشجویان غیرمحقق به روش طبقه ای و برای دانشجویان محقق به روش سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه سبک یادگیری وارک بود. داده ها در پایان با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 با آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و با لحاظ سطح معناداری کمتر از 05/0 تحلیل شد.

    نتایج

    نتایج این مطالعه نشان داد مقایسه میانگین تفکر انتقادی در دو گروه دانشجویان محقق و غیرمحقق  تفاوت آماری معناداری داشت (05/0<p). همچنین مقایسه میانگین سبک های یادگیری در دو گروه (05/0<p) به جز در سبک دیداری در سایر انواع سبک ها رابطه آماری معناداری مشاهده شد (05/0P>). [m1] 

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد دانشجویان محقق در مقایسه با دانشجویان غیرمحقق از تفکر انتقادی بالاتری برخوردارند و سبک های یادگیری فعال تری داشتند شاید بتوان گرایش به فعالیت های پژوهشی را عاملی برای این مهم دانست. توجه بیشتر مسیولین آموزشی و پژوهشی به تشویق دانشجویان به فعالیت های پژوهشی و فراهم کردن زمینه برای این امر می تواند به توسعه تفکر انتقادی و استفاده موثر از سبک های یادگیری کمک کند.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, سبک یادگیری, دانشجوی محقق, دانشجوی غیرمحقق
    Samane Najafi, Hadi Ebrahimian, Hamed Khosrojerdi, Saeed Baigi, Najmeh Ebrahimi*
    Introduction

    Critical thinking leads to motivation for learning, problem-solving skills, decision making and creativity. This study aims to Comparison of critical thinking and learning styles of researcher and non-researcher students of Gonabad University of Medical Sciences in 2017.

    Methods

    In This analytical-cross sectional study, The statistical population were all students of Gonabad University of Medical Sciences is studying in the first semester of the academic year 2016-2017. Sampling in this research were for non-researcher students was stratified and for researcher students by census method. The data collection tool was California Critical Thinking Questionnaire and VARKchr('39')s Learning Style Questionnaire. Data were analyzed by SPSS software version 21 using independent t-test, one way ANOVA, Pearson correlation coefficient and significance level less than 0.05.

    Results

    The results of this study showed that there was a statistically significant difference between the mean of critical thinking in both researcher and non-researcher students (P <0.05). Also, there was a significant relationship between the mean of learning styles in the two groups (P <0.05) except for the visual style (P >0.05).

    Conclusion

    This study showed that researcher students had higher critical thinking than non- researcher students, Also, learning styles were more active in the group of researcher students and perhaps the tendency to research activities was a factor in this. The attention of educational and research officials to encouraging students to research activities and providing ground for this, can greatly help to improving critical thinking and improving learning styles.

    Keywords: critical thinking, learning style, researcher student, non-researcher student
  • سمانه نجفی، محمدرضا منصوریان، شهلا خسروان، نعمت جعفری قلعه جوقی، سیما جعفری آنی، فاطمه خلیلی*
    زمینه و هدف

    آموزش تغذیه صحیح یکی از مهم ترین اولویت ها در همه دوران های زندگی به خصوص در سنین کودکی است. روش آموزش نیز یکی از ارکان مهم در موثر بودن آموزش تلقی می شود. لذا این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر روش های ایفای نقش و سخن رانی بر آگاهی کودکان دبستانی در زمینه تغذیه سالم انجام یافته است.

    روش بررسی

    این مطالعه نیمه تجربی در مورد 60 دانش آموز ابتدایی دوره دوم شهر گناباد در سال 1396 انجام یافته است. شرکت کنندگان به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به دو گروه ایفای نقش و سخن رانی تخصیص یافتند. آگاهی دانش آموزان قبل، بلافاصله و یک ماه بعد از آموزش به وسیله پرسشنامه محقق ساخته سنجیده شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی، تحلیل شد. 05/0≤p معنادار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

     میانگین نمره آگاهی در گروه ایفای نقش قبل، بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله به ترتیب 55/2±77/10، 15/55±1/14 و 10/1±50/14 و در گروه سخنرانی به ترتیب 85/1±07/11، 43/1±72/13 و 84/2±47/11 (دامنه نمرات قابل کسب 16-0) بود. بین میانگین آگاهی قبل، بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله در دو گروه تفاوت آماری معناداری وجود داشت (001/0<p) و افزایش آگاهی در روش ایفای نقش بیش تر از سخنرانی بود.

    نتیجه گیری

     با توجه به تاثیر بیش تر شیوه ایفای نقش نسبت به سخن رانی در آموزش تغذیه سالم در کودکان سن مدرسه، پیشنهاد می شود در برنامه آموزش تغذیه در مدارس از روش های جذاب، پویا و موثرتری همچون ایفای نقش، متناسب با اهداف رفتاری آموزشی استفاده شود تا علاوه بر افزایش بازده آموزشی، موجب ماندگاری بیش تر اثرات آموزش و یادگیری پایدارتر دانش آموزان گردد.

    کلید واژگان: ایفای نقش, سخن رانی, آگاهی, کودک, دانش آموز, تغذیه کودک
    Samane Najafi, MohammadReza Mansoorian, Shahla Khosravan, Nemat Jafari Ghaleh Joughi, Sima Jafari Ani, Fatemeh Khalili*
    Background & Aim

    The healthy nutrition education is one of the most important priorities in all life periods, especially in childhood. The teaching method is also considered one of the important factors for the effectiveness of education. Therefore, the aim of this study was to compare the effect of lecture and role-playing methods on awareness of healthy nutrition in school-age children.

    Methods & Materials

    This quasi-experimental study was conducted on 60 primary school students in Gonabad city in 2017. Participants were selected by multistage random sampling and allocated into two groups of role-playing and lecture. Studentschr('39') awareness was measured by a self-structured questionnaire before, immediately and one month after education. Data were analyzed using the SPSS software version 16 by descriptive and inferential statistics. A P-value less than 0.05 was considered significant.

    Results

    The mean score of awareness for the role-playing group before, immediately and one month after the intervention respectively was 10.77±2.55, 14.1±55.15 and 14.50±1.10 and for the lecture group respectively was 11.07±1.85, 13.72±1.43 and 11.47±2.84 (the score range: 0-16). There was a significant difference in the mean score of awareness before, immediately and one month after the intervention between the two groups (P<0.001), and in the role-playing group, the increase in awareness score was more than in the lecture group.

    Conclusion

    Considering the greater effect of role-playing method than lecture on healthy nutrition education in school-age children, it is suggested that more attractive, dynamic and effective methods such as role-playing, in accordance with educational behavioral goals, be used in school nutrition education programs. In addition to enhancing educational efficiency, this will make the effects of education and learning more sustainable for students.

    Keywords: role playing, lecture, awareness, child, student, child nutrition
  • سمانه نجفی، الیاس کوکبی، فاطمه خلیلی*
    مقدمه

    عفونت بیمارستانی، یکی از معضلات بیمارستان های جهان تلقی می گردد. بدین لحاظ پژوهش حاضر به منظور بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد در رابطه با عفونت بیمارستانی انجام گرفت.

    روش ها

    این بررسی مقطعی بر روی 243 دانشجوی بالینی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1397 انجام گرفت. شرکت کنندگان به روش طبقه ای و تصادفی و با لحاظ معیارهای ورود انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه سنجش دانش، نگرش و عملکرد عفونت های بیمارستانی گردآوری و توسط آمار توصیفی و تحلیلی شامل آزمون های تی مستقل، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل گردیدند.

    نتایج

    در این مطالعه میانگین نمره آگاهی در دانشجویان 36/4±94/14 و در حد متوسط، میانگین نمره نگرش 04/6±07/63 و میانگین نمره عملکرد 78/35±93/255 و در حد مطلوب بود. مقایسه میانگین نگرش و عملکرد برحسب مقطع تحصیلی (001/0=, P 01/0=P) و آگاهی، نگرش و عملکرد برحسب رشته تحصیلی (01/0=, P 002/0=, P02/0=P) تفاوت معناداری داشت. بیشترین میزان نگرش و عملکرد مربوط به مقطع تحصیلی دکترا بود. بیشترین آگاهی در دانشجویان رشته پزشکی و بیشترین نگرش و عملکرد مربوط به دانشجویان رشته اتاق عمل بود.

    بحث و نتیجه گیری

    با وجود آگاهی متوسط، اکثر دانشجویان نگرش و عملکرد مطلوبی در رابطه با عفونت های بیمارستانی داشتند. با توجه به نقش عمده دانشجویان در پیشگیری از عفونت های بیمارستانی، آموزش در قالب کارگاه ها، تقویت نگرش مثبت، انگیزه و اصلاح مهارت آن ها ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین توجه بیشتر مسیولین و به ویژه اساتید در طراحی اقدامات لازم در جهت تقویت دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان ضروری است.

    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, دانشجویان, عفونت بیمارستانی
    Samane Najafi, Elias Kokabi, Fatemeh Khalili*
    Background

    Nosocomial infection is considered as one of the most common problems in hospitals all over the world. The purpose of this study was to determine the knowledge, attitude, and practice of students at Gonabad University of Medical Sciences regarding nosocomial infection. 

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 243 clinical students in Gonabad University of Medical Sciences in 2018. Participants were selected by stratified random method considering the inclusion criteria. Data were collected through a knowledge, attitude, and practice questionnaire about nosocomial infections and analyzed by descriptive and analytic statistics such as t-test, ANOVA, and Pearson correlation coefficient using SPSS version 16.

    Results

    In this study, the mean score of knowledge in the students was 14.94±4.36, at the moderate level, the mean score of attitude was 63.07±6.04, and the mean score of practice was 255.93±35.78, at the desirable level. Significant differences was observed between the means of attitude and practice in terms of educational degree (P=0.001, P=0.01) and knowledge, attitude, and practice in terms of field of study (P=0.01, P=0.002, P=0.02). The highest level of attitude and practice was related to the PhD degree. The highest level of knowledge belonged to medical students and the highest attitude and practice was related to operating room students. 

    Conclusion

    Despite moderate knowledge, most students had a desirable attitude and practice regarding nosocomial infections. Considering the major role of students in preventing nosocomial infections, holding workshops, strengthening their positive attitude and motivation, and improving their skills are necessary. Therefore, more attention from authorities, especially teachers is essential in designing the necessary steps to strengthen the students' knowledge, attitude, and practice.

    Keywords: Knowledge, Attitude, Practice, Students, Nosocomial Infection
  • سمانه نجفی، مریم عشقی زاده، مهدیه گنجی رودی، بهاره صالحی اصل، نجمه ابراهیمی*
    مقدمه

    لکنت زبان در کودکان می تواند سلامت روان آنان را تحت تاثیر قرار دهد و تاثیر نامطلوب بر کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی کودک داشته باشد. این مطالعه با هدف مقایسه اضطراب، افسردگی و عزت نفس کودکان سالم و مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی شهرستان های گناباد و مشهد در سال 1396 انجام شد.

    روش

    این مطالعه مورد-شاهدی بر روی 270 دانش آموز در سال 1396 انجام شد و افراد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه های استاندارد عزت نفس پپ، اضطراب اسپنس و خودارزیابی افسردگی کودکان جمع آوری شد.

    یافته ها

    با توجه به نتایج پژوهش، میانگین نمره عزت نفس و ابعاد آن تفاوت آماری معنی داری را نشان می دهند (0/001>P). گرچه بین دو گروه از نظر نمره کل اضطراب تفاوت آماری معناداری نبود اما میانگین خرده مقیاس های اجتماعی، وسواس فکری و عملی و هراس فضای باز واحدهای پژوهش تفاوت آماری معنی داری را نشان می دهند (0/05>P). بین دو گروه از نظر شدت و نمره افسردگی تفاوت آماری معناداری وجود دارد (0/05>P).

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان مبتلا به لکنت زبان از اضطراب و عزت نفس پایین تر و افسردگی بیشتری نسبت به کودکان سالم برخوردارند. بنابراین اتخاذ تدابیر لازم به منظور پیشگیری از مشکلات روانشناختی و درمان به موقع این کودکان حایز اهمیت می باشد.

    کلید واژگان: کودک, لکنت زبان, اضطراب, افسردگی, عزت نفس
    Samaneh Najafi, Maryam Eshghizadeh, Mahdieh Ganji Roudi, Bahareh Salehi Asl, Najmeh Ebrahimi*
    Introduction

    stuttering in children can affect their mental health and cause undesirable effects on quality of life and the educational performance of the child. The aim of this study was to compare the anxiety, depression and self-esteem in healthy children and children with stuttering referred to the speech therapy clinics of Mashhad and Gonabad cities in 2017.

    Method

    This case-control study was conducted on 270 students  in 2017 and selected by simple random sampling method. The data were collected using demographic information form, standard PAP self-esteem questionnaire, Spence anxiety and self-assessment of depression in children.

    Results

    According to the results, the mean scores of self-esteem and its dimensions are statistically significant (P <0.001). Although there was no significant difference between the two groups in terms of total anxiety score, the mean of social subscales, obsessive-compulsive disorder, and functional fear and open-mindedness scores showed significant differences (P <0.05). There was a significant difference between the two groups in severity and depression scores (P <0.05).

    Conclusion

    The results of the research show that children with stuttering have anxiety and lower self-esteem and depression more than healthy children. Therefore, it is important to take the necessary measures to evaluate mental health, preventing psychological problems and timely treatment of these children.

    Keywords: Child, stuttering, anxiety, depression, self-esteem
  • سمانه نجفی، موسی سجادی، امیررضا نصیرزاده، حسین جدی*
    اهداف

    اضطراب قبل از عمل جراحی می تواند سبب افزایش درد پس از عمل، افزایش نیاز به مسکن و افزایش زمان اقامت بیمار در بیمارستان شود؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رایحه درمانی استنشاقی با گل سرخ بر شدت اضطراب قبل از عمل جراحی شکم انجام شد.

    مواد و روش ها

     این کارآزمایی بالینی روی 90 بیمار تحت جراحی شکمی در بیمارستان 15 خرداد بیدخت در سال 1396 انجام شد. بیماران به روش تصادفی بلوک های جایگشتی به دو گروه مداخله و پلاسبو (هر گروه 45 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد اشپیل برگر بود که بلافاصله قبل و پس از مداخله در دو گروه تکمیل شد. در پایان داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 16، با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های تی مستقل، زوجی و کای اسکویر در سطح معنی داری کمتر از 05/0 تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران در گروه مداخله و پلاسبو به ترتیب 35/31±13/37 و 65/51±15/44 بود. بیشترین نوع عمل در هردو گروه هرنیاینگوینال بود. قبل از مداخله تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر شدت اضطراب وجود نداشت (05/0P) و از نظر شدت اضطراب پنهان معنی دار نشد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    رایحه درمانی با گل سرخ در کاهش شدت اضطراب آشکار بیماران قبل از عمل جراحی موثر است و استفاده از آن به عنوان درمان مکمل، ارزان و غیرتهاجمی در بالین توصیه می شود.</p).

    کلید واژگان: گل سرخ, رایحه درمانی استنشاقی, اضطراب, عمل جراحی
    Samane Najafi, Moosa Sajjadi, Amirreza Nasirzadeh, Hossein Jeddi*
    Aims

     Preoperative anxiety could increase postoperative pain, the need for analgesics, and the patient's hospital stay. Therefore, this study aimed to evaluate the effect of aromatherapy with rose on preoperative anxiety before abdominal operation.

    Methods & Materials

     This clinical trial was performed on 90 patients undergoing abdominal operation at 15Khordad Hospital, in 2017. The study patients were assigned to the intervention and control groups by permuted block randomization method (n=45/group). The study instrument was the Spielberger State-Trait Anxiety Inventory (STAI). The STAI was completed before and after conducting the intervention in both study groups. The obtained data were analyzed by SPSS using descriptive statistics, Student’s t-test, Paired Samples t-test, and Chi-squared test at a significance level of P<0.05.

    Findings

     The mean±SD age of the investigated patients in the intervention and control groups were 37.13±31.35 and 44.15±51.65 years, respectively. Most frequent operation type was inguinal hernia in both study groups. Before the intervention, there was no significant difference between the two groups in terms of anxiety (P>0.05); however, after the intervention, there was a significant difference between the study groups in terms of apparent and total anxiety (P<0.05). Furthermore, there was no significant difference between the study groups, in terms of latent anxiety (P>0.05). 

    Conclusion

     Aromatherapy with rose is effective in decreasing the apparent anxiety of patients before surgery. Thus, it is recommended to be used as a complementary, inexpensive, and non-invasive treatment at healthcare centers.

    Keywords: Rose, Aromatherapy, Anxiety, Operation
  • سمانه نجفی، نجمه ابراهیمی، نجمه سادات حاجی وثوق، علیرضا نمایی قاسم نیا*، میثم محسنی، مجتبی خوشدست کاخکی
    مقدمه
    دوره نوجوانی یکی از بحرانی ترین مراحل زندگی آدمی است. ورود به این دوره اغلب افراد را با مشکلاتی از جمله کاهش عزت نفس مواجه می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در عزت نفس نوجوانان شهر گناباد در سال 1395 انجام شد.
    روش
    این پژوهش مقطعی بر روی 202 نفر از  نوجوانان شاغل به تحصیل در دبیرستان در سال 1395 انجام گرفت. نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب و داده ها از طریق پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ، ویژگی های شخصیتی نئو و سبک های دلبستگی کولینز و رید جمع آوری شد. سپس با آزمون های رگرسیون خطی، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و آنالیز واریانس تحلیل گردید. P-Value در سطح کمتر از 0/05 معنی دار لحاظ شد.
    یافته ها
    بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با عزت نفس رابطه ای مثبت و معنادار و بین سبک های دلبستگی اضطرابی با عزت نفس ارتباطی منفی و معنادار وجود دارد. علاوه بر این بین حیطه های برون گرایی، توافق و وظیفه شناسی با عزت نفس ارتباطی مثبت و معنادار و بین حیطه روان رنجوری با عزت نفس ارتباطی منفی و معنادار وجود دارد.
    نتیجه گیری
    توصیه می شود از طریق مداخلاتی نظیر آموزش والدین و افراد دخیل در نظام آموزشی با محوریت چگونگی تربیت فرزندان و دانش آموزانی با سبک های دلبستگی ایمن و ویژگی های شخصیتی پیش بینی کننده ی مثبت عزت نفس  از شکل گیری برخی مشکلات این دوران جلوگیری شود.
    کلید واژگان: دلبستگی, شخصیت, عزت نفس, نوجوانی
    Samane Najafi, Najmeh Ebrahimi, Najme Sadat Hajivosough, Alireza Namaeiqasemnia*, Meysam Mohseni, Mojtaba Khoshdastkakhki
    Introduction
    Adolescence is one of the most sensitive and most critical stages of human life. An entry in this period, most people are faced with numerous problems including low self-esteem stems. This study aimed to determine the role of attachment styles and personality characteristics in adolescents' self-esteem in Gonabad in 2017.
    Method
    This study is analytical and cross-sectional and correlational study that on 202 adolescents studying in high school of Gonabad in 2017 was conducted. The samples were selected by random cluster sampling data through Rosenberg Self- Esteem, Collins and Reid attachment styles and NEO Personality questionnaires were collected. Then, with linear regression, Pearson correlation coefficient, t-test and ANOVA tests were analyzed. P-Value at the less level than 0/05 was considered significant.
    Results
    Between secure and insecure attachment styles with self-esteem in a positive and significant relationship and between anxious attachment styles with self-esteem negative significant relationship there is. In addition to, between the scope of extraversion, agreeableness and conscientiousness with self-esteem there is a positive and significant relationship and between self-esteem with neuroticism scope there is negative and significant relationship.
    Conclusion
    Regarding the results, hence should be using psychologists, counselors and other effective professionals, to the education of parents and those involved in the educational system with a focus on "how to train children and students with secure attachment styles and personality characteristics positive predictor self-esteem" was taken to prevent the formation of some problems this time.
    Keywords: Attachment, Personality, Self-esteem, Adolescence
  • سمانه نجفی، معصومه امیری دلویی، فائزه چوبدار، سمیه صحرانورد، فاطمه خلیلی*
    مقدمه
    شاخص توده بدنی مادر و میزان افزایش وزن دوران بارداری نقش مهمی در نتیجه بارداری دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط شاخص توده بدنی مادر قبل از بارداری با شاخص های انتروپومتریک و بروز ایکتر در نوزادان شهر گناباد در سال 1396 انجام شد.
    روش
    این مطالعه مقطعی بر روی 327 زن مراجعه کننده به مراکز سلامت جامعه شهر گناباد در سال 1396 به روش سرشماری صورت گرفت. شاخص های آنتروپومتریک و شاخص توده بدنی مادر قبل از بارداری بر اساس اطلاعات موجود در پرونده های مراکز بهداشتی شهری گردآوری شد. داده ها با SPSS نسخه 16 و آمار توصیفی و رگرسیون خطی تحلیل شد. سطح معناداری کمتر از 0/05 لحاظ شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بین وزن و دورسر نوزاد با BMI اولیه مادر ارتباط آماری معنادار وجود داشت (0/009P=)، اما بین قد نوزاد و سطح بیلی روبین نوزادان مبتلا به ایکتر و BMI اولیه مادر ارتباط آماری معناداری یافت نشد (0/05P).
    نتیجه گیری
    با توجه به ارتباط شاخص توده بدنی اولیه مادر با شاخص های انتروپومتریک نوزادان، لازم است ضمن ارزیابی دقیق شاخص توده بدنی اولیه مادران، در مراقبت های پیش از بارداری آموزش و مشاوره تغذیه ای لازم به مادر ارائه گردد. لذا اصلاح رفتارهای بهداشتی و تنظیم وزن در وقوع زایمان سالم و بی خطر و جلوگیری از بروز عوارض نقش مهمی ایفا می کند.
    کلید واژگان: شاخص توده بدنی, بارداری, رشد, نوزاد, ایکتر
    Samane Najafi, Masoumeh Amiridelui, Faezeh Choobdar, Somayeh Sahranavard, Fatemeh Khalili*
    Introduction
    Maternal BMI and weight gain during pregnancy plays an important role in the outcome of pregnancy. This study aimed to determine the relationship between mother's BMI before the pregnancy with anthropometric indicators and jaundice in neonates of Gonabad city in 2017.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 327 women referring to community health centers of Gonabad city in 2017 by census method. Anthropometric indicators and maternal BMI were collected based on the information in urban health centers records. Data were analyzed by SPSS version 16 and descriptive statistics and linear regression. The significance level was less than 0.05.
    Results
    The results showed that there was a significant relationship between mother’s primary BMI with weight and head circumference at birth However (P=0/009), there was no significant relationship between height at birth and the bilirubin level in neonates with jaundice and mother's primary BMI (P>0/05).
    Conclusion
    According to the relationship between mother's primary BMI with anthropometric indicators in neonates, it is necessary to provide nutritional education and counseling for mother in prenatal care while accurate evaluation mother's primary BMI. Therefore, the correction of health behaviors and weight adjustment plays an important role in the occurrence of healthy and unsafe childbirth and the prevention of complications.
    Keywords: Body mass index, pregnancy, growth, newborn, jaundice
  • سمانه نجفی، آرزو داوری نیا مطلق قوچان، جواد اکبری، علیرضا مرادی، سید محمد رسول رضوانی، نجمه ابراهیمی*
    مقدمه
    معنویت یکی از منابع قدرتمند ایجاد امید و نشاط است. سلامت معنوی در دانشجویان عامل ایجاد امید، انگیزش و پیشرفت تحصیلی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط سلامت معنوی با امید به آینده شغلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1396 می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی که بر روی 288 نفر از دانشجویان علوم پزشکی گناباد انجام گردید. داده ها براساس پرسشنامه پژوهشگرساخته امید به آینده شغلی و پرسشنامه سلامت معنوی پالوتزین و الیسون جمع آوری گردید. درپایان داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده آمار تحلیلی (رگرسیون خطی، ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه) تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سلامت معنوی 83/15±36/90 و امید به آینده شغلی 48/10±05/76 بود. یافته های این پژوهش نشان داد که بین سلامت معنوی و امید به آینده شغلی رابطه آماری معنی داری بصورت مثبت و مستقیم وجود دارد (001/0>P). بین دو بعد سلامت معنوی (سلامت معنوی وجودی و سلامت معنوی مذهبی) با امید به آینده شغلی ارتباط آماری معناداری یافت شد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    یافته ها اهمیت پرداختن به موضوع سلامت معنوی در بین دانشجویان را مورد تاکید قرار می دهد. باتوجه به این که سلامت معنوی باعث افزایش امید به آینده شغلی دانشجویان می گردد، پیشنهاد می شود دست اندرکاران و مسئولان ذی ربط توجه ویژه ای به مقوله سلامت معنوی دانشجویان و راهکارهای ارتقای آن داشته باشند.
    کلید واژگان: سلامت معنوی, امید, شغل, دانشجو
    Samane Najafi, Arezoo Davarinia Motlagh Ghoochan, Javad Akbari, Alireza Moradi, Seyyedmohammadrasol Rezvani, Najmeh Ebrahimi*
    Introduction
    Identifying the factors associated with the job prospect of their promotion can be an effective step on the academic motivation and progress of the students. Since spiritual health is an important aspect of health that strengthens the mental function and adaptability of the individual and promotes general health, this study aimed to investigate the relationship between spiritual health and the job prospect of the students of Gonabad University of Medical Sciences in 2017.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 288 students of Gonabad University of Medical Sciences. Data were collected based on a researcher-made questionnaire on job prospect hope and standard spiritual health instrument. Finally, data were analyzed by SPSS software version 16 using descriptive statistics (mean, standard deviation, frequency and percent) and analytical statistics (Linear Regression, Pearson correlation coefficient, t independent and one way ANOVA). Results were considered significant at a level less than 0.05.
    Results
    The mean and standard deviation of spiritual health was 90.36 ± 15.83 and the hope of job prospect was 76.05 ± 10.48. The findings of this study showed that there was a statistically significant positive correlation between spiritual health and hope for job prospect (P < 0.001). There was a significant relationship between the two dimensions of spiritual well-being (spiritual well-being and spiritual religious wellbeing) with the hope of a career future (P < 0.001).
    Conclusions
    Findings emphasize the importance of addressing the issue of spiritual health among students. As spiritual health increases the hope of the job prospect of students, itis suggested that administrators should pay special attention to the students' spiritual health and the solutions to improve it.
    Keywords: Spiritual Health, Hope, Job, Student
  • رقیه رحمانی بیلندی، سمانه نجفی*، الهه بنفشه، زهرا عبدالعظیمی، مرضیه طوافی، محمدرضا رحمانی بیلندی
    مقدمه
    بارداری با تنیدگی های روحی روانی همراه است که سبب ایجاد اضطراب در مادران باردار می شود. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش آرام سازی با استفاده از سرویس پیام کوتاه بر اضطراب زنان باردار انجام شد.
    روش
    این مطالعه نیمه تجربی بر روی 120 خانم باردار تحت پوشش مراکز سلامت جامعه شهر گناباد در سال 1397 انجام شد. مادران به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 60 نفر) قرار گرفتند. در گروه مداخله پیام های آموزشی شامل ارسال تکنیک های آرام سازی عضلانی و پیگیری آن، اطلاعات صحیح در مورد تغذیه بارداری، شکایت های شایع در بارداری، سلامت جنینی و علائم شروع زایمان بود. پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر قبل و یک ماه بعد از مداخله توسط مادران به شیوه خودارزیابی تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده آزمون های آماری تی زوجی، تی مستقل و کای اسکوئر در سطح معنی داری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    قبل از مداخله، میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان در دو گروه، تفاوت آماری معناداری نداشت، اما پس از مداخله، اضطراب آشکار و پنهان مادران در گروه مداخله کمتر از گروه کنترل و این تفاوت در دو گروه معنی دار بود (05/0P<).  نتایج در بخش مقایسه درون گروهی حاکی از تفاوت آماری معناداری در هر دو گروه است. بدین صورت که تفاوت آماری معنادار در گروه آزمون با کاهش نمرات و در گروه کنترل با افزایش نمرات همراه است.
    نتیجه گیری
    ارسال پیام کوتاه به عنوان اقدامی قابل اجرا و موثر، می تواند نمره اضطراب زنان باردار را کاهش دهد. بنابراین اجرای این مداخله در کنار مراقبت های معمول دوران بارداری پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: آرام سازی, اضطراب, بارداری
    Roghaieh Rahmanibilondi, Samane Najafi*, Elaheh Banafsheh, Zahra Abdolazimi, Marzieh Tavafi, Mohammadreza Rahmanibilondi
    Introduction
    Pregnancy is associated with many physical and psychological changes that cause anxiety in the mother. Therefore, this study was investigated to determine the effect of sending short messages on pregnant women's anxiety.
    Method
    This quasi-experimental study was conducted on 120 pregnant women covered by community health centers in Gonabad city in 2018. Mothers were selected by convenience sampling and were randomly assigned to two intervention and control groups (60 subjects each group). The Spielberger anxiety inventory questionnaire completed before and after and one month later the intervention by the mothers in an autoregressive manner. Data were analyzed by SPSS software version 16 using paired t-test, independent t-test and Chi-square tests at a significance level less than 0.05.
    Results
    Before intervention, there was no significant difference between the mean of anxiety scores in the two groups, but after the intervention, the apparent and hidden anxiety of the mothers was significantly different in the two groups )P <0.05(.
    Conclusion
    Sending SMS to provide care during pregnancy as an effective measure can reduce the anxiety score of pregnant women. Therefore, the intervention is recommended along with the usual care during pregnancy.
    Keywords: Relaxation, anxiety, pregnancy
  • مژگان محمدپور، علی محمدپور، حسین عجم زیبد، سمانه نجفی
    سابقه و هدف

    کمبود عضو اهدایی از محدودیت های اساسی پیوند اعضا می باشد. ارتقای اهدای عضو نیازمند افزایش آگاهی و ایجاد نگرش مثبت از طریق آموزش با شیوه های خاص می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش همتامحور و آموزش پرسنل بهداشتی درمانی برآگاهی، نگرش و عملکرد فرهنگیان مرتبط با اهدای عضو انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار بر روی 120 نفر از فرهنگیان که بطور تصادفی در سه گروه 40 نفره همتامحور، پرسنل- بهداشتی درمانی و کنترل تخصیص یافتند، انجام شد. دو گروه مداخله تحت جلسات آموزشی قرار گرفتند. اطلاعات قبل و بعد از مداخله از طریق پرسشنامه سه گروه در سه حیطه آگاهی، نگرش و عملکرد جمع آوری شده و مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    اغلب فرهنگیان (33/58 %) مونث بودند. 66/61 % دارای مدرک کارشناسی و 83/60 % در مقطع ابتدایی تدریس می کردند. میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد افراد نسبت به اهدای عضو در دو گروه مداخله قبل (در گروه همتامحور به ترتیب 12/2±52/11، 24/10±05/92 و 42/1±87/1 و در گروه پرسنل بهداشتی-درمانی به ترتیب 00/3±30/11، 92/10±73/90 و29/1±38/1) و بعد از مداخله(در گروه همتامحور به ترتیب 13/1±47/15، 70/5±78/98 و 50/0±53/3 و در گروه پرسنل بهداشتی-درمانی به ترتیب 49/1±13/15، 52/5±95/96 و 81/0±05/3)، تفاوت معنی داری داشت (05/0>p)، میانگین نمره نگرش و عملکرد فرهنگیان در گروه همتامحور بطور معنی داری بیشتر از دیگر گروه ها بود (05/0P<).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که آموزش همتامحور روشی موثرتر در کنار آموزشی پرسنل بهداشتی- درمانی، جهت ارتقا و نهادینه کردن اهدای عضو می باشد.

    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, اهدای عضو, فرهنگیان, آموزش همتامحور
    M Mohammadpour, A Mohammadpour, H Ajam zibad, S Najafi
    BACKGROUND AND OBJECTIVE

    Lack of donation is one of the major limitations of organ transplantation. Promoting organ donation requires increased awareness and creation of a positive attitude through training in specific ways. The purpose of this study was to compare the effect of peer-led education and education by healthcare personnel on awareness, attitude and performance of lettered people in regard with organ donation.

    METHODS

    This case-control clinical trial was performed on 120 lettered people who were randomly assigned to three groups of 40, including peer-led, healthcare personnel and control groups. The two intervention groups underwent training sessions. Before and after the intervention, the data were collected and compared using questionnaires in three groups in three areas of awareness, attitude and performance.

    FINDINGS

    Most of the lettered people (58.33%) were female. 61.66% had a bachelor's degree and 60.83% were teachers at elementary school. There was a significant difference in the mean scores of awareness, attitude and performance toward organ donation in the two intervention groups before the intervention (in peer-led group were 11.52 ± 2.12, 92.05 ± 10.24, and 1.87 ± 1.42 and in healthcare group were 11.30 ± 3.00, 90.73 ± 10.92, and 1.38 ± 1.29, respectively) and after the intervention (in peer-led group were 15.47 ± 1.13, 98.78 ± 5.70, and 3.53 ± 0.50 and in healthcare group were 15.13 ± 1.49, 96.95 ± 5.52, and 3.05 ± 0.81, respectively) ( P < 0.05). The mean score of attitude and performance of the lettered people in the peer-led group was significantly higher than the other groups (P < 0.05). 

    CONCLUSION

    The results of the study showed that peer-led education is a more effective method than education by healthcare personnel to promote and institutionalize organ donation.
     

    Keywords: Awareness, Attitude, Performance, Organ Donation, Lettered People, Peer-Led Education
  • سمانه نجفی، آرزو داوری نیا مطلق قوچان، حسین شبان، رضا زروندی*
     
    مقدمه
    امروزه کشورها بر اساس توانایی در تولید و کاربرد دانش طبقه بندی می شوند. در دنیای پیشرفت دانش و اطلاعات امروز، برای پیشرفت رشته هایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مراقبت از بیمار نقش دارند مانند سایر رشته های دانشگاهی به پژوهش نیاز است و گسترش دانش حرفه ای؛ برای پیشرفت مداوم در مراقبت از بیماران ضروری است.
    هدف
    هدف این مطالعه مقایسه دیدگاه های دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در رابطه با موانع و تسهیل کننده های فعالیت های پژوهشی دانشجویی در سال 1395 می باشد.
    روش
    این مطالعه مقطعی با شرکت 70 نفر از اعضای هیئت علمی و 253 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1395 انجام شد. داده ها از طریق فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه پژوهشگر ساخته فعالیت های پژوهشی دانشجویی به روش تصادفی طبقه ای برای دانشجویان و روش سرشماری برای اعضای هیئت علمی جمع آوری شد. روایی صوری و محتوای ابزارها توسط 10 تن از اعضای هیات علمی خبره تایید شد. برای بررسی پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که ضریب بدست آمده برابر با 98/0 بود. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری همچون تی مستقل، ANOVA و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از آزمون ها در سطح کمتر از 05/0 معنی دار لحاظ گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که بیشتر موانع فعالیت های پژوهشی دانشجویی مربوط به موانع آموزشی با فراوانی نسبی 4/90 درصد می باشد. طبق نتایج آزمون تی مستقل، مقایسه دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان در حوزه های اقتصادی و سازمانی مربوط به فعالیت های پژوهشی دانشجویی به ترتیب با 009/0P= و 001/0P< تفاوت آماری معناداری داشت.
    نتیجه گیری
    باتوجه به اینکه تاثیرگذارترین مانع در ترغیب دانشجویان به پژوهش، موانع آموزشی می باشد، لذا این مهم، توجه مدیران و برنامه ریزان آموزشی را در جهت ارتقای فعالیت های پژوهشی و پیشبرد اهداف مدنظر می طلبد.
    کلید واژگان: پژوهش, دانشجو, هیات علمی
    Samane Najafi, Arezoo Davarinia, Hosein Shaban, Reza Zarvandi *
     
    Introduction
    Today, countries are classified according to their ability to produce and apply knowledge. In today's world of advanced knowledge and information, research is needed to develop disciplines that directly or indirectly engage in patient care, as in other academic disciplines, and the development of professional knowledge is essential for the continuous advancement of patient care.
    Method
    This cross-sectional study on 70 faculty members and 253 students in Gonabad University of Medical Sciences in 2017. Data were collected through demographic form and the researcher-made questionnaire of research activities among student by stratified randomized sampling for students and census method for faculty members. The face and content validity of the Instruments were confirmed by 10 expert faculty members. Cronbach's alpha coefficient was used to evaluate the reliability of which was obtained coefficient equal to 0.98. Data analyzed using descriptive statistics and statistical tests such as t-test, ANOVA and Chi-Square using SPSS software version 20. The results of the tests were considered to be less than 0.05.
    Results
    Findings showed that most barriers of student research activities related to educational barriers with relative frequency of 90.4%. According to the results of independent t-test, comparing the viewpoint of faculty members and students in the economic and organizational areas related to student research activities had a significant difference with P= 0.009 and P <0.001 respectively.
    Conclusion
    Considering that the most influential factor in encouraging students to research is the educational barriers, it is important that the attention of managers and educational planners should be promoted in order to improve research activities and advance the goals.
    Keywords: Research activities, barriers, facilitators, student, faculty member
  • حبیب شارعی نیا، مهدی جهانی، جواد راحتی، عبدالله سکوتی، بتول محمدیان، سمانه نجفی*
    زمینه و هدف
    ارزشیابی دانشجویان از اساتید یکی از بهترین شیوه های ارزشیابی است زیرا دانشجویان به طور مستقیم توسط استاد آموزش می بینند. ارزشیابی دانشجو از استاد متاثر از عوامل مختلفی است. لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین ارتباط انسجام اجتماعی و تحصیلی دانشجویان با ارزشیابی اساتید دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1395 انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 307 دانشجوی مقطع کارشناسی پیوسته در دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1395 به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها از طریق فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه های روا و پایا شده انسجام موسسه ای و کیفیت عملکرد اساتید جمع آوری شد. سپس داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS نسخه 20 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری تی م ستقل، ANOVA، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج در سطح کمتر از 05/0 معنی دار لحاظ گردید.
    یافته ها
    در بین ابعاد انسجام اجتماعی بیشترین نمره (59/4±08/29) مربوط به تعاملات گروه همسالان و در بین ابعاد انسجام تحصیلی بیشترین نمره (32/4±34/26) مربوط به پیشرفت تحصیلی و فکری بود. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره ی کلی انسجام اجتماعی و تحصیلی با نمره ی کلی ارزشیابی کیفیت عملکرد اساتید ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد (به ترتیب 04/0=P و 001/0P<، 11/0=r و 53/0=r). طبق نتایج آزمون رگرسیون خطی، به ازای افزایش هر نمره از انسجام اجتماعی، نمره ی ارزشیابی اساتید 11/0 افزایش و برای انسجام تحصیلی، نمره ی ارزشیابی اساتید 53/0 افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    تعاملات و تجارب تحصیلی و اجتماعی دانشجویان با همکلاسی ها و سایر کارکنان دانشگاهی می تواند با ارزشیابی دانشجو از استاد مرتبط بوده و رضایت آنان از کیفیت عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گناباد را تحت الشعاع قرار دهد.
    کلید واژگان: انسجام اجتماعی, انسجام تحصیلی, ارزشیابی استاد
    Habib Shareinia, Mahdi Jahani, Javad Rahati, Abdollah Sokouti, Batool Mohammadian, Samane Najafi *
    Background & Objectives
    Teacher evaluation by students is one of the best assessment methods, since students are directly educated by professors. Several factors are involved in the evaluation of teacher performance. Therefore, this study aimed to determine the relationship between Social and Academic Integration of Students with Student Evaluation of Teacher Performance in Gonabad University of Medical Sciences, Gonabad, Iran in 2016.
    Materials and Methods
    This cross-sectional research was conducted on 307 BSc students in Gonabad University of Medical Sciences selected via stratified random sampling. Data were collected using demographic characteristics questionnaire and reliable and valid scales of institutional coherence and quality of teachers' performance. Data analysis was performed in SPSS version 20 using descriptive statistics, independent t-test, ANOVA, Pearson’s correlation coefficient and linear regression at the significance level of below 0.05.
    Results
    Among the dimensions of social integration, the highest score was related to peer group interaction (29.08±4.59). Regarding the dimensions of academic integration, the highest score was related to academic and thinking progress (26.34±4.32). According to the Pearson’s correlation coefficient, a direct and significant relationship was found between the total score of social and academic integration with the total score of student evaluation of teacher performance (r=0.53 and r=0.11, P<0.001 and P<0.04, respectively). Moreover, results of linear regression test demonstrated that there was 0.11 and 0.53 increase in the teacher evaluation score per each increase in the scores of social and academic integrations, respectively.
    Conclusion
    According to the results of the study, there might be an association between academic and social interactions and experiences of students with classmates and other academic staff with student evaluation of teacher performance, reflecting their satisfaction with the performance quality of faculty members in Gonabad University of Medical Sciences
    Keywords: Social integration, academic integration, teachers' evaluation
  • حبیب شارعی نیا، سید حسین ناظمی، الهه خدادادی، محبوبه گنجی رودی، نرگس قالیبافان، سمانه نجفی *
    زمینه و هدف
    رفتارهای نامحترمانه در محیط های کاری یک تهدید جدی به شمار رفته و منجر به ایجاد شرم و به خطرانداختن سلامت پرستاران و بیماران می گردند. این رفتارها جو سازمانی را نیز به خطر می اندازند و در صورتی که به آن ها توجه نشود، عواقب ناخوشایندی خواهند داشت. هدف از این مطالعه بررسی رفتارهای نامحترمانه در محیط های درمانی از دیدگاه پرستاران بیمارستان های شهر گناباد می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی با شرکت 182 نفر از پرستاران بیمارستان های شهر گناباد در سال 1395 انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد رفتارهای نامحترمانه پرستاری به روش سرشماری از بین پرستاران بخش های اورژانس، جراحی، داخلی، زنان، اطفال، دیالیز، چشم و ENT، ICU، CCU و NICU جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 20 و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری تی مستقل، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون های آماری در سطح کم تر از 0/05 معنی دار لحاظ گردید.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که نمره کل رفتارهای نامحترمانه از دیدگاه پرستاران 2/30 از 5 نمره لیکرت می باشد. بیشترین رفتار نامحترمانه در پرستاران در ارتباط و تعامل با پزشکان (0/91±2/84) و کم ترین آن در تعامل پرستاران با سوپروایزر (0/83±1/97) مشاهده شد.
    ملاحظات اخلاقی
    پس از توضیح اهداف مطالعه و محرمانه ماندن اطلاعات، رضایت نامه کتبی آگاهانه از شرکت کنندگان اخذ گردید.
    نتیجه گیری
    رفتارهای نامحترمانه در میان پرستاران بر کیفیت خدمات ارائه شده توسط پرستاران تاثیر دارد و می تواند منجر به فشارهای شغلی و عدم رضایت شغلی شود، لذا توجه به عواملی که منجر به رفتارهای نامحترمانه در محیط کار پرستاران شود، ضروری است.
    کلید واژگان: رفتارهای نامحترمانه, محیط های درمانی, پرستار
    Habib Shareinia, Seyed Hossein Nazemi, Elaheh Khodadadi, Mahboobeh Gangi, NargesGhalibafan, Samane Najafi *
    Background and Aim
    Uncivil behavior in the workplace threats are leading to embarrassing and compromising the health of nurses and patients are the behaviors of organizational climate also threaten and, if it is not considered unpleasant consequences will be. The aim of this study was to evaluate uncivil behavior in therapeutic environments from nurses' Perspective in hospitals in Gonabad city.
    Materials and Methods
    This cross-sectional study on 182 Nurses in hospitals of Gonabad city in 2017. Data were collected through demographic questionnaire and standard Nursing Uncivility Scale (NIS) by census sampling from nurses in emergency, surgery, internal medicine, obstetrics and gynecology, pediatrics, hemodialysis, Ophthalmology and ENT, ICU, CCU, NICU Wards. Data analyzed using descriptive statistics and statistical tests ANOVA, t-test and Pearson correlation was performed using SPSS 20. The results of the statistical tests were considered to be less than 0.05.
    Findings
    The findings of this study showed that total score of uncivil behaviors from nurse's perspective is 2.30 of 5 score in Likert. Most uncivil behavior in nurses interacts with physicians (84.2±0.91) and the lowest in nurses interacting with supervisors (1.97±0.83) was observed.
    Ethical Considerations:
    After explaining the objectives of the research and confidentiality of the information, the informed written consent was obtained from participants.
    Conclusion
    Uncivility behaviors among nurses can affect the quality of services provided by them. Therefore, considering factors that lead to uncivility in nursing workplace is necessary.
    Keywords: Uncivil Behaviors, Therapeutic Environments, Nurse
  • علی محمدپور، سمانه نجفی*، جهانشیر توکلی زاده، فاطمه محمدزاده
    زمینه و هدف
    در دوران بارداری، مادران تغییرات بسیاری از نظر روانی تجربه می کنند. درک از خود به عنوان یکی از عوامل موثر بر حالات روانی، در مراقبت های فعلی بارداری کم تر مورد توجه واقع می شود. مطالعه حاضر نیز جهت بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر این مدل بر درک از خود شخصی در زنان نخست باردار اجراگردیده است.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی در عرصه شاهددار تصادفی، نمونه پژوهش شامل 83 زن نخست باردار بوده که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با روش بلوک های جایگشتی در دو گروه آزمون (42 نفر) و کنترل (41 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمون مداخله آموزشی- حمایتی شامل جلسات آموزشی و مشاوه روانشناسی مبتنی بر مدل را دریافت و طی 4 هفته پیگیری شدند. داده ها با استفاده از ابزار روا و پایا شده بررسی سطح سازگاری در بعد درک از خود شخصی، جمع آوری و به کمک نرم افزار SPSS، آمار توصیفی و آزمون های آمار تحلیلی تحلیل شد. 05/0P< معنادار لحاظ شد.
    یافته ها
    نمرات سازگاری در بعد درک از خود شخصی در دو گروه قبل از مداخله به ترتیب 56/7±26/38 و 21/8±73/40 بوده و مقایسه آن ها تفاوت آماری معناداری نداشت؛ اما پس از مداخله، نمرات در دو گروه به ترتیب 46/4±69/30 و 40/8±29/41 بود که مقایسه آن ها به طور معناداری تفاوت داشت.
    نتیجه گیری
    استفاده از برنامه طراحی شده مبتنی بر مدل «روی»، به عنوان یک مداخله اثربخش و کم هزینه، قادر است سازگاری زنان نخست باردار را در بعد درک از خود شخصی افزایش دهد. بنابراین، به کارگیری این الگو در این دوران، پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: مدل سازگاری روی, درک از خود شخصی, زنان, نخست باردار
    Ali Mohammadpour, Samaneh Najafi*, Jahanshir Tavakkolizadeh, Fatemeh Mohammadzadeh
    Background
    In pregnancy period, mothers experience many changes psychologically. Self-concept as one of the factors affecting the mental states, in present cares of pregnancy becomes less than attention. Present study was implemented in order to the effect of intervention this model on personal self-concept in primi gravida women.
    Materials And Methods
    In this randomized controlled field trial, Research Sample consisted of 83 primi gravida women that were selected by simple random sampling and were assigned in groups of intervention (42 persons) and control (41persons) through block permutation method. Intervention group received the educational supportive intervention consisted of training sessions and psychological counseling planned based on model over 4 weeks. For assessing the level of adaptation in personal self-concept mode, a valid and reliable questionnaire was used. Data was analyzed by means of SPSS software and using descriptive statistics and tests of analytic statistics were analyzed. P
    Results
    Adaptation scores in personal self-mode in both groups before intervention respectively were 38.26±7.56 and 40.73±8.21 and their comparison had not significant statistically difference while after intervention scores in two groups respectively were 30.69±4.46 and 41.29±8.40 that their comparison showed a significant difference.
    Conclusion
    Using of designed program based on "Roy" model, as an effective and low cost intervention, can increase prim -gravida women's adaptation in self- concept mode. Therefore the implementation of this pattern besides in this period is recommended.
    Keywords: Roy adaptation model, Personal self, concept, Women, Primi gravida
  • علی محمدپور، سمانه نجفی*، شهلا خسروان، محمدرضا منصوریان
    زمینه و هدف
    شناسایی و اطلاع از عوامل مرتبط با کیفیت آموزش بالینی، اولین گام علمی جهت هر گونه اقدام محسوب می شود. پژوهش حاضر نیز به منظور تعیین عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان و مدرسین بالینی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی گناباد و راهکارهای بهبود آن طراحی و اجرا انجام گردیده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، 44 مدرس بالینی دانشکده پرستاری و مامایی و 92 دانشجوی سال آخر با استفاده از سرشماری، مورد بررسی شدند قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و سوالاتی در پنج حوزه بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS نسخه 21 و آزمون های آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار و فراوانی نسبی) و تحلیلی(آزمون های مقایسه میانگین) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.(0/05>P)معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    طبق نتایج حاصل از پژوهش، موثرترین حوزه در کیفیت آموزش بالینی، حوزه «محیط بالینی» با فراوانی 72/8% گزارش شده است. بین جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی دانشجو با حوزه مرتبط با مدرس، رابطه آماری معناداری(به ترتیب P=0/04، P=0/004 and P=0/000) مشاهده شد. همچنین در مقایسه دو گروه در حوزه های برنامه ریزی آموزشی و محیط بالینی رابطه آماری معنادار(به ترتیب با P=0/004 and P=0/002) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، تاثیرگذارترین حوزه، محیط بالینی است. بنابراین این مهم توجه مدیران و برنامه ریزان آموزشی را در جهت ارتقاء کیفیت آموزش بالینی و پیشبرد اهداف مد نظر می طلبد.
    کلید واژگان: آموزش بالینی, دانشجو, مدرس بالینی, راهکارهای بهبود
    Ali Mohammadpour, Samane Najafi *, Shahla Khosravan, Mohammadreza Mansourian
    Background And Aims
    Identification and awareness of related factors to of clinical education´s quality is the first scientific step for any action. Also the present research to determining of effective factors on the quality of clinical education from students and clinical instructors´s perspective of Gonabad nursing and midwifery faculty and its improvement solutions has been designed and implemented.
    Methods
    In this cross-sectional and analytical study, 44 instructors of nursing and midwifery faculty and 92 final year students by using of census, were studied. The research instrument consisted of two sections: demographic information and questions in the five domains. Data using statistical software SPSS version 21 and descriptive statistics´s tests (mean, standard deviation and relative frequency) and analytical (mean comparison tests) were analyzed. P<0/05 was considered significant.
    Results
    According to the results of the study in the most effective field in quality of clinical education, "clinical setting" with a frequency 8/72% have been reported. Between students's gender, field and course with related to instructor´s field, a significant relationship (respectively P=0/04, P=0/004 and P=0/000) was observed. Also in comparison of the two groups in the domains of educational planning and clinical setting, there was statistically significant relationship (respectively P=0/004 and P=0/002).
    Conclusion
    According to the results, the most effective field, is clinical setting. So this importance, educational managers and planners´s attention in order to quality of clinical education´s promotion and advancing of considered goals demands.
    Keywords: Clinical education, student, clinical instructor, improvement solutions
  • مریم عشقی زاده، مهدی بصیری مقدم، کوکب بلوچی بیدختی، الهه بنفشه، سمانه نجفی، آرزو کیانی
    زمینه و هدف
    . لکنت زبان یک اختلال تعاملی است. نحوه ارتباط والدین با کودکان قوی ترین عامل موثر بر الگوهای تعاملی خانواده محسوب می شود. از آنجایی که پیشرفت هر کودکی در فراگیری زبان، از ترکیب پیچیده تاثیرات زیستی محیطی حاصل می شود لذا تصمیم بر آن گرفته شد تا پژوهشی با هدف مقایسه سبک فرزندپروری مادران کودکان با لکنت زبان و مادران با کودکان بدون لکنت در شهرهای گناباد و تربت حیدریه در سال 91 انجام گردد.
    روش تحقیق: مطالعه حاضر از نوع مورد شاهدی است. از طریق نمونه گیری در دسترس از میان کودکان مدارس ابتدایی گناباد و تمامی کودکان مراجعه کننده به مراکز گفتار درمانی گناباد و تربت حیدریه 60 کودک مبتلا به لکنت زبان به عنوان گروه مورد و 120 کودک بدون لکنت با استفاده از نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند با این شرط که از نظر محل سکونت، جنس و سن، با گروه مورد همسان باشند. فرم گردآوری اطلاعات و پرسشنامه سبک فرزند پروری بامریند توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های کای اسکوئر،T مستقل، کروس کالوالیس ومن ویتنی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین نمرات سبک فرزندپروری مقتدرانه، سهل گیر و مستبدانه در گروه مورد به ترتیب 8/3+3/41 و 8/3+9/25 و 2/7+2/29 و در گروه شاهد2/4+5/42 و1/4+4/26 و 6/5+7/25 بود. اختلاف معنی داری در میانگین نمرات سبک مستبدانه دو گروه وجود داشت (02/0>p). در سبک مقتدرانه و سهل گیر تفاوتی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    میانگین نمره سبک فرزندپروری مادران کودکان با لکنت زبان بیشتر از مادران با کودکان بدون لکنت بود. بنابراین درنظرگرفتن سبک فرزندپروری وتاثیر آن در درمان لکنت زبان و بررسی سایر عوامل مرتبط توصیه می گردد.
    کلید واژگان: لکنت زبان, سبک فرزندپروری, کودکان
    Maryam Eshghizadeh, Mehdi Basirimoghadam, Tahereh Baloochi Beydokhti, Elahe Banafshe, Samaneh Najafi, Arezo Kiyani
    Author (s):
    Background And Aim
    Stuttering is a interactional disorder. How to parental relationship with the child is strongest effective factor on family interaction patterns. Parenting styles including standards and regulation that are established by parents for their children. Child progression in learning of language is derived from a complex combination of environmental and biological affects. This study aims to determine the comparison parenting style in mothers of stuttering child and mothers of nonstuttering children in Gonabad and Turbat Heydarieh in 2012.
    Materials And Methods
    This study is a case –control design. Through convenience sampling، children who stuttering from elementary school in Gonabad and all children who were refer to Speech therapy of Gonabad and Turbat Heydarieh were selected. 60 children were in the case group and by using random sampling، 120 children without stuttering were selected as control group. Groups were matched to location، age and sex. Demographic information and Baumrind parenting style questionnaires were completed by mothers. Data analyzed by using SPSS statistical software and chi-square، T-independent، and Kruskal wallis، Mann-Whitney and linear Regression tests.
    Results
    The mean Scores of authoritative، permissive and authoritarian styles of mothers is case group were 41. 3+3. 8، 25. 9 + 3. 8 and 29. 2+7. 2. The mean scores for the same categories of parenting style in control group were 42. 5+4. 2، 26. 4+4. 1 and 25. 7+5. 6. The mean score of authoritarian styles in two groups were significant (p= 0. 02).
    Conclusion
    The mean Scores of authoritarian parenting style in mothers of stuttering child was more. So considering parenting style and its effects in treating stuttering and other relevant factors are recommended.
    Keywords: parenting styles, stuttering, children
سامانه نویسندگان
  • سمانه نجفی
    سمانه نجفی
    (1393) کارشناسی ارشد آموزش پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی گناباد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال