به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیدجلال صادقی شریف

  • محمدجواد شیخ، الهه پویا، محمد سیرانی*، سید جلال صادقی شریف
    هدف

    جریان های نقدی تاثیر قابل توجهی بر عوامل مختلف از جمله کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار دارد. در این رابطه بلادی و همکاران (2021) نشان می دهند که شرکت هایی که با ریسک جریان نقدی مواجه هستند، احتمالا سرمایه گذاری نیروی کار فعلی را برای کاهش هزینه های تامین مالی آینده افزایش می دهند. تاخیر در سرمایه گذاری نیروی کار، شرکت را در معرض خطرات اضافی مرتبط با جریان های نقدی نامشخص قرار می دهد و به طور بالقوه توانایی آن را برای تامین مالی پروژه های موجود کاهش می دهد (بویل و گاتری،  2003). با این حال، به دلیل فقدان تحقیقات کافی در خصوص این موضوع در ایران، این پژوهش به دنبال رفع این نیاز است. این پژوهش به بررسی نقش تعدیلگر هزینه های آموزش و هزینه های تحقیق و توسعه بر رابطه بین کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار و نوسانات جریان نقدی عملیاتی  شرکت هایی که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده، می پردازد. این پژوهش از لحاظ اهداف، کاربردی بوده و از نظر روش شناسی از نوع تحقیقات پس رویدادی است.

    روش

    جامعه آماری، شامل کلیه شرکت هایی است که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده است و برای انتخاب از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است در واقع 116 شرکت (580 سال-شرکت) به عنوان نمونه انتخاب و در دوره زمانی بین سال های 1396 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، به شیوه کتابخانه ای عمل شد و فرضیه های تحقیق با استفاده از الگوی داده های تابلویی و رگرسیون خطی چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند.

    یافته ها

    یکی از مهم ترین عوامل موثر در عدم تاثیر کنفرانس های خبری و اطلاعیه های شفاف سازی بر تصمیمات سرمایه گذاران، نقص در سیستم اطلاعاتی و کارایی ضعیف بازار بورس تهران است. علاوه بر این، عدم دانش تخصصی سرمایه گذاران نیز در این پدیده نقش دارد. سرمایه گذاران در بازار سهام تمایل دارند اطلاعات مربوط به قیمت، بازده و عملکرد سهام شرکت ها را بر اخبار منتشر شده توسط رسانه ها اولویت دهند. برای ترویج سرمایه گذاری در بازارهای سهام، کشورها باید اطلاعات بهتری را در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند. این امر می تواند با افزایش الزامات تعیین شده توسط سازمان های نظارت بر بازار سهام و ایجاد چارچوبی برای ارزیابی سیاست ها و رویه ها با حمایت دولت ها محقق شود. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد نظارتی و شرکت بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد اجرایی بازار سرمایه، قوانین و مقررات حاکم بر بازار را بررسی و بازنگری کنند.

    نتیجه گیری

    هر چه نوسانات جریان نقد عملیاتی بیشتر باشد، کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار افزایش می یابد. به عبارت دیگر شرکت هایی که با ریسک جریان نقدی مواجه هستند، احتمالا سرمایه گذاری نیروی کار فعلی را افزایش می دهند تا از هزینه های تامین مالی بالا در آینده جلوگیری کنند؛ زیرا نوسانات در جریان نقدی ریسک شرکت را افزایش می دهد و در نتیجه بر ریسک شرکت هایی با ناکارآمدی سرمایه گذاری نیروی کار تاثیر می گذارد. بنابراین نتایج این پژوهش با پژوهش حبیب و راناسنگه (2022) همسو می باشد. از طرفی دیگر فرضیه دوم پژوهش حاضر نشان داده شد که هزینه های آموزش کارکنان به عنوان تعدیل گر رابطه بین کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار و نوسانات جریان نقد عملیاتی را تحت تاثیر قرار می دهد. این بدان معناست که هر چه هزینه های آموزش کارکنان کمتر باشد، نوسانات جریان نقد عملیاتی با افزایش کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار بیشتر می شود. به عبارت بهتر، شرکتی که ریسک بالایی در جریان نقدی دارد، احتمال بیشتری دارد که با احتیاط بیشتری روی نیروی کار سرمایه گذاری کند. پس هزینه های ناشی از آموزش کارکنان را کاهش می دهد تا مدیریت را مجبور کند کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار را برای افزایش ارزش سهامداران و کاهش هزینه های تامین مالی آتی بهبود بخشد. بنابراین نتایج این پژوهش های بلادی و همکاران (2021) حبیب و راناسنگه (2022) همسو می باشد، چرا که آن ها معتقدند شرکت هایی که با ریسک جریان نقدی مواجه هستند، احتمالا سرمایه گذاری نیروی کار فعلی را افزایش می دهند تا از هزینه های تامین مالی بالا در آینده جلوگیری کنند، زیرا نوسانات در جریان نقدی ریسک شرکت را افزایش می دهد و در نتیجه بر ریسک شرکت هایی با ناکارآمدی سرمایه گذاری نیروی کار تاثیر می گذارد. این در حالی است که فرضیه سوم پژوهش حاضر نشان می دهد هزینه های تحقیق و توسعه به عنوان تعدیل گر رابطه بین کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار و نوسانات جریان نقد عملیاتی را تحت تاثیر قرار می دهد. این بدان معناست که هنگام مواجهه با ریسک جریان نقدی، مدیران شرکت ها سعی می کنند هزینه های تحقیق و توسعه را با سرمایه گذاری موثر روی نیروی کار برای افزایش ارزش شرکت به حداکثر برسانند، چرا که توانایی سرمایه گذاری های ناشی از هزینه های تحقیق و توسعه به شدت به جریان نقدی وابسته است و نسبت به نوسانات جریان نقدی کاملا حساس است.

    کلید واژگان: هزینه های آموزش, هزینه های تحقیق و توسعه, کارآیی سرمایه گذاری نیروی کار, نوسانات جریان نقد عملیاتی
    Mohammadjavad Sheikh, Elaheh Pouya, Mohammad Sayrani *, Seyyed Jalal Sadeghi Sharif
    Purpose

    Cash flows have a significant impact on various factors including labor investment efficiency. In this regard, Beladi et al. (2021) show that companies facing cash flow risk are likely to increase current labor investment to reduce future financing costs. Delays in labor investment expose the firm to additional risks associated with uncertain cash flows and potentially reduce its ability to finance existing projects (Boyle & Guthrie, 2003). However, due to the lack of sufficient research on this issue in Iran, this research seeks to address this need.

    Method

    The statistical population for this research includes all firms listed on the Tehran Stock Exchange from 2015 to 2022. Data necessary for this study was gathere from the information bank of the Tehran Stock Exchange and Securities Organization (Codal) and Rahvard Novin software. Excel software was utilized for data collection and organization, while SPSS and Eviews were used to test hypotheses and analyze findings. This research follows an event study design, with the t-test being the most commonly used statistical test for such studies. The study focuses on evaluating legal requirements in the capital market by examining transaction volumes, announcements for news conferences, clarification of stock price fluctuations, dispelling of rumors, and trading symbol suspensions This research examines the moderating role of education and research and development costs on the relationship between the efficiency of labor investment and the fluctuations of operating cash flow of companies that are admitted to the stock exchange. In terms of goals, this research is practical and in terms of methodology, it is a type of post-event research. The statistical population includes all the companies that have been admitted to the Tehran Stock Exchange and the systematic elimination method has been used for selection. 1396 to 1400 were investigated.To collect information, a library method was used and the research hypotheses were tested using the panel data model and multiple linear regression.

    Findings

    Research findings show that operating cash flow fluctuations have a significant effect on the efficiency of labor investment, and employee training costs have a significant effect on the relationship between labor investment efficiency and operating cash flow fluctuations, as well as research and development costs on the relationship between efficiency. Labor investment and operating cash flow fluctuations have a significant effect.

    Conclusion

    The greater the volatility of operating cash flow, the greater the efficiency of labor investment. In other words, companies facing cash flow risk are likely to increase current labor investment to avoid high financing costs in the future; because fluctuations in cash flow increase the company's risk and thus affect the risk of companies with inefficient labor investment. Therefore, the results of this research are in line with the research of Habib and Ranasinghe (2022). On the other hand, the second hypothesis of this research was shown that the costs of employee training as a moderator of the relationship between the efficiency of labor investment and the fluctuations of operating cash flow are affected. To give this means that the lower the costs of employee training, the greater the volatility of operating cash flow as the efficiency of labor investment increases. In other words, a company with high cash flow risk is more likely to invest more cautiously in its workforce. It then reduces the costs of employee training to force management to improve the efficiency of workforce investment to increase shareholder value and reduce future financing costs. Therefore, the results of these studies are consistent with Beladi et al. (2021) and Habib and Ranasinghe(2022), because they believe that companies facing cash flow risk are likely to increase current workforce investment to avoid high financing costs in the future. Avoid, because fluctuations in cash flow increase the company's risk and thus affect the risk of companies with inefficient labor investment. Meanwhile, the third hypothesis of the current research shows that research and development costs as a moderator affect the relationship between labor investment efficiency and operating cash flow fluctuations. This means that when faced with cash flow risk, company managers try to maximize R&D expenses by effectively investing in labor to increase the value of the firm, because the ability of investments from R&D expenses is highly dependent on cash flow. And is quite sensitive to cash flow fluctuations.

    Keywords: Education Expenses, R&D Expenses, Labor Investment Efficiency, Operating Cash Flow Volatility
  • محمدباقر محمدی نژاد پاشاکی، سید جلال صادقی شریف*، محمد اقبال نیا

    یکی از مباحث مهم علم مالی که ارتباط تنگاتنگی با مباحث انتخاب سبد دارایی، کارایی بازار و تخصیص دارایی دارد مسئله اثرات سرریز بین بازارها و دارایی ها است و این اثرات شامل سرریز بازده، نوسان و شوک است. امروزه هر تکانه یا نوسانی در یک بازار، بازارهای دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد. تشخیص صحیح اثرات سرریز وارده به بازارهای مالی جهت مدیریت و کنترل این اثرات بسیار حائز اهمیت است. هدف این پژوهش اندازه گیری و تحلیل اثرات سرریز بین بازارهای سهام، ارز، سکه طلا ، نفت و مسکن است. بدین منظور داده های روزانه مربوط به شاخص سهام، نرخ ارز(دلار)، سکه طلا ، نفت و مسکن طی دوره زمانی دوازده ساله شامل ابتدای سال 1388 الی پایان سال 1399 با استفاده از مدل VARMA-BEKK -AGARCH موردبررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد مدل، سرریز بازده از بازار ارز به بازار سهام و از بازار سهام به مسکن و سرریز شوک از بازارهای ارز، سکه طلا و نفت به بازار سهام و سرریز نوسان از بازارهای ارز و سکه طلا به بازار سهام و از بازار سهام به بازار مسکن را نشان می دهد. همچنین اثر اهرمی شوک ها فقط در مورد شوک های وارده از بازار سهام به بازار مسکن مشاهده گردید.

    کلید واژگان: بازار ارز, بازار سهام, بازار مسکن, اثرات سرریز, بازار نفت, بازار سکه طلا, مدل VARMA-BEKK-AGARCH
    Mohammadbagher Mohammadinejadpashaki, SayyedJalal Sadeghi Sharif *, Mohammad Eghbalnia

    One of the most important issues in financial knowledge which is related to portfolio selection, efficiency market and asset allocation is spillover effect between markets and this effect includes return, volatility and shock effect. These days every shock or volatility in one market effect on other markets. Correct identification of spillover effect is very important. This paper aims to measure and analysis spillover effect between stock, currency, gold-coin, oil and housing markets. For these purposes we collect daily data of stock, currency, gold-coin, oil and housing for the time period of 2009 to 2020.we used VARMA-BEKK-AGARCH model for estimation. Results show return spillover from currency to stock and from stock to housing and shock spillover from currency, gold-coin and oil to stock and also volatility spillover from currency and gold-coin to stock and from stock to housing. Besides result show leverage effect of shocks from stock to housing market.so we suggest in order to minimize investment risk we had better to evaluate the spillover effects in selecting markets(assets)for our portfolio.

    Keywords: spillover effects, stock market, Exchange rate, gold-coin market, oil market, housing market, VARMA-BEKK-AGARCH Model
  • محمدباقر محمدی نژاد پاشاکی*، سیدجلال صادقی شریف، محمد اقبال نیا
    هدف
    در دهه های اخیر، افزایش سرعت انتقال اطلاعات و درهم تنیدگی بازارها موجب افزایش هم گرایی و اثرگذاری بازارهای مالی بر یکدیگر شده است. امروزه پیدایش اثرهای سرریز در یک بازار، به اثرهای سرریز در سایر بازارها منجر خواهد شد. تشخیص صحیح اثرهای سرریز وارده به بازارهای مالی، جهت مدیریت و کنترل نوسان ها بسیار حایز اهمیت است. هدف این پژوهش، اندازه گیری و تحلیل اثرهای سرریز بین بازارهای سهام، ارز، طلا و کامودیتی است.
    روش
    بدین منظور، داده های روزانه مربوط به شاخص سهام، نرخ ارز (دلار)، قیمت طلا و فلزات اساسی، طی دوره زمانی 12 ساله، از ابتدای سال 1388 تا پایان سال 1399 با استفاده از مدل VARMA-BEKK-AGARCH بررسی و سنجیده شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از برآورد مدل سرریزی یک سویه بازده از نرخ های ارز، طلا و کامودیتی به سهام و سرریز یک سویه شوک از کامودیتی به سهام و سرریز یک سویه نوسان از سهام به نرخ ارز را نشان می دهد. همچنین نتایج نشان دهنده اثرهای اهرمی شوک ها به صورت دوسویه بین نرخ های ارز و طلا و به صورت یک سویه از سهام به نرخ ارز است.
    نتیجه گیری
    با توجه به ارتباط معکوس بین سهام و طلا، ایجاد پرتفوی متشکل از سهام و طلا، جهت کاهش اثرهای ریسک سرریز مفید است و به سرمایه گذاران جهت کاهش ریسک سرمایه گذاری کمک می کند. همچنین با توجه به تایید شوک های وارده از سهام به بازار ارز، مدیریت بازار سهام و جلوگیری از نوسان های شدید جهت کنترل بازار ارز توصیه می شود.
    کلید واژگان: اثرهای سرریز, کامودیتی, نرخ ارز, مدل VARMA-BEKK-AGARCH
    Mohammadbagher Mohammadinejad Pashaki *, Seyyedjalal Sadeghi Sharif, Mohammad Eghbalnia
    Objective
    In recent years, the increasing speed of information transfer and market connectedness has caused markets to converge and affect each other. The spillover effect occurs when the return or volatility of one market cause fluctuation in another market or other markets. Nowadays every shock or volatility from one market affects others. Properly identifying the effects of spillover on financial markets is crucial for managing and controlling fluctuations. This paper aims to measure and analyze the nexus and spillover effects among the stock market, currency market, gold market, and commodity market.
    Methods
    In this study, the researchers selected some variables like the stock market, currency market, gold market, and commodity market and for better analyses of these variables, they used daily returns of the stock index, currency (dollar), gold, and commodity for 12 years, starting from January 1, 2009, to December 31, 2020. Next, they applied the VARMA-BEKK-AGARCH Model to measure and estimate the spillover effects. The model is very strong and robust for measuring and examining the return and volatility spillovers between markets.
    Results
    Results achieved from the estimation model showed unidirectional return spillovers from the gold, dollar, and commodity to the stock index, unidirectional shock spillover from commodity to the stock index, and unidirectional volatility spillover from the stock index to currency. Also, the leverage effect of shock was proved as bidirectional between currency and gold and unidirectionally from stock to currency.
    Conclusion
    According to the obtained results and considering the inverse relationship between stocks and gold, creating a portfolio consisting of stocks and gold seems useful to reduce the effects of risk spillover and helps investors to reduce their investment risk. Regarding the confirmation of shocks from stocks to the foreign exchange market, to control the foreign exchange market, it is recommended to manage the stock market and prevent severe fluctuations. Depending on the established flexibility and interaction among markets, shock and volatility spillover may have three outcomes. First, when markets are flexible and with a good and coherent relationship, the hitting negative shocks transmit among them making no damage to the markets. Second, when markets are inflexible but the relationship among them is weak, the negative shocks would damage one but would have not any effects on other markets. Third, when markets are inflexible but the relationship among them is good and coherent, negative shocks hitting one market not only damages that market but also harm those connected to it. Therefore, to diminish and modify the effects of shock and volatility spillover on the markets, markets need to be improved and enhanced from the two established aspects of flexibility and relationship among them.
    Keywords: spillover effects, commodity, Exchange rate, VARMA-BEKK-AGARCH Model
  • محمدباقر محمدی نژاد پاشاکی، سید جلال صادقی شریف*، مهدی ذوالفقاری، محمد اقبال نیا
    در دهه های اخیر افزایش سرعت انتقال اطلاعات و درهم تنیدگی بازارها موجب افزایش هم گرایی و تاثیرگذاری بازارهای مالی بر یکدیگر شده است. امروزه هر تکانه یا نوسانی در یک بازار، بازارهای دیگر را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. این پژوهش به بررسی اثرات سرریزی از بازار جهانی کامودیتی به شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. دوره زمانی این پژوهش دوره زمانی دوازده ساله شامل سال های 1388 الی 1399 است. با استفاده از مدل VAR-BEKK-GARCH میزان ارتباط بین کامودیتی ها با شاخص کل بورس تهران و اثرات سرریز شامل نوسان، بازده و شوک از دو گروه کامودیتی ها ، شامل گروه فلزات گران بها (طلا، نقره، پالادیوم، پلاتین) و گروه فلزات اساسی (مس، آلومینیوم، روی، قلع و نیکل) به شاخص کل بورس تهران مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج در گروه فلزات گران بها نشان دهنده سرریزی بازده از طلا و سرریزی نوسان از فلز پالادیوم به شاخص کل است و برای گروه فلزات اساسی سرریزی بازده از فلزات مس، روی و قلع و سرریزی نوسان از فلز آلومینیوم به شاخص کل مشاهده شد. همچنین سرریزی شوک برای هیچ کدام از دو گروه فلزات گران بها و اساسی به شاخص کل مشاهده نشد.
    کلید واژگان: اثرات سرریزی, کامودیتی, شاخص کل بورس, مدل VAR-BEKK-GARCH
    Mohammadbagher Mohammadinejad Pashaki, Seyyed Jalal Sadeghi Sharif *, Mehdi Zolfaghari, Mohammad Eqbalnia
    In recent years increase in the speed of information transfer and market connectedness caused markets to convergence and affect each other. Today every shock or volatility from one market affect the other markets. This paper investigates nexus and spillover effect between commodity and Tehran stock index. Time periods of this paper is 12 years starting from the first of 1388 to the last of 1399. We used VAR-BEKK-GARCH Model to measure correlation and spillover effect from two groups of commodities: the first group includes precious metals (gold, silver, platinum and palladium) and second group includes base metals (copper, aluminum, zinc, tin and nickel) toward Tehran overall stock index. Results for the first group (precious metals) show spillover from gold to Tehran overall stock index and volatility spillover from palladium to Tehran overall index. for the second group (base metals) return spillover from copper, tin and zinc to overall index and volatility spillover from aluminum to overall index was revealed. shock spillover was not seen for any groups of precious metals and base metals to overall index.
    Keywords: Spillover Effects, commodity, overall stock index, VAR-BEKK-GARCH model
  • علی استادهاشمی*، سید جلال صادقی شریف، علی سوری

    هدف این مقاله بررسی تاثیر شوک‌های متغیرهای کلان اقتصادی بر ریسک سیستمی نظام بانکی در ایران است. برای این منظور یک مدل‌ خودرگرسیونی برداری ساختاری (SVAR) شامل درآمدهای نفتی، نااطمینانی نرخ ارز، درآمدهای مالیاتی، نقدینگی، نرخ بهره اسمی، نااطمینانی تورم و تولید ناخالص داخلی و سنجه تغییر در ارزش در معرض خطر شرطی (∆CoVaR) طراحی و با استفاده از داده‌های فصلی (1396-1370) برآورد و با استفاده از توابع ضربه آنی و بر اساس تجزیه چولسکی واکنش ریسک سیستمی نسبت شوک در هر یک از متغیرهای کلان اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می‌دهد که شوک مثبت قیمتی نفت، نااطمینانی تورم، نرخ ارز و نرخ سود بانکی تاثیر فزاینده بر ریسک سیستمی دارد. درحالی‌که رشد مثبت اقتصادی کاهش ریسک سیستمی را به همراه دارد. بر اساس یافته‌های تحقیق، سیاست‌گذار پولی می‌بایست با اتخاذ سیاست‌های قاعده‌مند پولی و ایجاد ثبات در نرخ ارز و تورم، احتمال وقوع ریسک سیستمی نظام بانکی را کاهش دهد.

    کلید واژگان: ریسک سیستمی نظام بانکی, متغیرهای کلان اقتصادی, ارزش در معرض خطر شرطی, رگرسیون کوانتایل, مدل خودرگرسیونی برداری
    ali ostadhashemi*, seyed jalal sharif, ali Souri

    In this study, we have used the total capital market index (TEDPIX) as an index of the real sector of the economy and the index of banks and credit financial institutions as an index that explains the developments of the banking system. Also, oil revenues, exchange rate uncertainty, tax revenues, liquidity, nominal interest rates, inflation uncertainty and GDP have been used as macroeconomic variables in the research period (1370-1396). To estimate the systemic risk of the banking system, the quarterly data of the banks' index is used and the value at risk of the return of the seasonal data of the index is estimated using an exponential GARCH model. In order to model the interaction of macroeconomic variables and systemic risk of the banking system, an unrestricted vector autoregression (VAR) model was estimated and then using instantaneous impact functions and based on Chulsky analysis, systemic risk response to other variables was investigated and analyzed. In order to identify the channels of impact of economic shocks on the systemic risk of the banking system, based on the structures of the Iranian economy, a structural vector autoregression (SVAR) model was specified and then the instantaneous impact functions were extracted and the effect of macro variable shocks on the systemic risk of the banking system was investigated. Also, the effect of systemic risk of the banking system on macroeconomic variables was investigated and analyzed using instantaneous impact functions. Finally, the interaction model of macroeconomic variables and systemic risk of the banking system was approved using the vector autoregressive model.

    Keywords: Systemic risk of banking system, macroeconomic variables, conditional risk value, quantitative regression, vector autoregression model
  • علی توکلی، سید جلال صادقی شریف*، محمد اصولیان
    هدف این پژوهش بررسی دو مورد بحث برانگیز درمورد پدیده مومنتوم در بازار بورس اوراق بهادار تهران است. این دو مورد شامل فرضیه ریسک و فرضیه فرو واکنشی می باشند. این تحقیق در دو بخش دنبال خواهد شد: بخش اول مومنتوم را با توجه به ریسک توصیف می کند و بخش دوم با فرضیه فروواکنشی به توصیف بازده مازاد در پورتفوهای مومنتومی می پردازد. فرضیات پژوهش با استفاده از داده های 100 شرکت مالی و غیر مالی از بازار بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سال های 1389 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که سود مومنتومی تعدیل شده از نظر ریسک به صورت آماری معنادار است. به علاوه، نتایج نشان می دهد مدل ریسک پنج عاملی قادر به توضیح اثر مومنتوم نیست. از سوی دیگر، نظریه فرو واکنشی قادر به توضیح مومنتوم است. به طور کلی، این یافته ها فرضیه بازار کارآمد را به نفع فرضیه فرو واکنشی سرمایه گذاران نسبت به اعلام سود رد می کند.
    کلید واژگان: فرضیه فروواکنشی, تکانه, مدل فاما و فرنچ پنج عاملی, ریسک
    Ali Tavakoli, Seyyed Jalal Sadeghi Sharif *, Mohammad Osoolian
    The purpose of this research is to investigate two controversial cases about the momentum in the Tehran Stock Exchange. These two cases include risk theory and under-reaction theory. This research will be followed in two parts. The first part tries to explain the momentum with respect to risk. The second part describes the excess return in momentum portfolios with the under-reaction hypothesis. The research hypotheses have been examined using the data of 58 non-financial companies from the Tehran Stock Exchange between 1389 and 1398. The results show that the risk-adjusted momentum profit is statistically significant. In addition, the results show that the five-factor risk model is not able to explain the momentum effect. However, the momentum effect can be explained by using the under-reaction hypothesis. The under-reaction is asymmetric for first six month after the earning announcement date. In general, the findings also rejects the efficient market hypothesis in favor of the under-reaction theory.
    Keywords: Under-reaction Hypothesis, Momentum, Fama, French Five Factor Model, Risk
  • محمد اصولیان*، سید جلال صادقی شریف، وحید شریفیانا

    هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر احساسات سرمایه گذار بر روند شکل گیری حباب در بازار سهام می باشد. برای این منظور داده های روزانه شاخص قیمت کل همچنین شاخص احساسات سرمایه گذار برای دوره زمانی 1398-1388 استفاده شده است. این پژوهش در پی یافتن رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و احتمال ایجاد حباب در بورس تهران است.در این پژوهش ابتدا به وسیله ی دیکی - فولر تعمیم یافته حباب را در بازار سهام شناسایی می کنیم، پس از آن شاخص احساسات سرمایه گذار را به وسیله شاخص احساسات بازار سرمایه (EMSI) محاسبه می کنیم، سپس به وسیله ی یک رگرسیون لجستیک رابطه ی معناداری بین احساسات سرمایه گذار و شکل گیری حباب را مورد بررسی قرار می دهیم. طبق یافته های این پژوهش و بر اساس آماره BSADF (سوپریمم عمومی دیکی فولر بازگشتی) وجود پنج حباب مالی مهم در تاریخ های مختلف در فرایند تولید داده های شاخص کل بورس تهران تایید می شود.طبق یافته های پژوهش، فرضیه تاثیرگذاری احساسات در بازار سرمایه بر شکل گیری حباب مالی رد می شود، همچنین باتوجه به نتایج رگرسیون لجستیک و پروبیت، ارزش احتمال متغیر EMSI (شاخص احساسات بازار سرمایه) در سطوح آماری مرسوم بی معنی می باشد. براین اساس در این پژوهش مشاهده شد که احساسات سرمایه گذاران هیچ گونه تاثیری بر روی شکل گیری حباب در بازار سرمایه ندارد.

    کلید واژگان: حباب, احساسات سرمایه گذار, رگرسیون لجستیک, انفجار حباب, دیکی - فولر تعمیم یافته
    Mohammad Osoolian *, Seyed Jalal Sadeghisharif, Vahid Sharifiana

    The main purpose of this study is to investigate the effects of investor sentiment on bubble formation in the stock market. This study aims to find a significant relationship between investors' sentiments and the creation and explosion of the bubble in the Tehran stock exchange. For this purpose, daily index data is used as well as investor sentiment index for the 2009 - 2019 period. By using Dicky – Fuller test, we identify bubbles in the Tehran stock market and calculate the indicator of investor sentiment. Afterwards, we study the relationship between investor sentiment and bubble formation by using Logistic regression. According to the research findings, the hypothesis of the influence of investor's feelings in the capital market on the formation of the financial bubble is rejected.Also according to the results of logistic regression and probit regression, The probability value of the variable EMSI (Equity Market Sentiment Index) at conventional statistical levels is meaningless. Further, the author observes that, Investor's sentiment have no effect on the formation of a bubble in the Stock market.

    Keywords: Bubble, Investor Sentiment, Logistic Regression, Bubble Burst, Augmented Dicky Fuller
  • محمد اصولیان، محمد حسن نژاد، سید جلال صادقی شریف، یاسر حمزه نژادی*
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تبیین ارتباط توانایی های شناختی و اعتماد به شهود با سوگیری های رفتاری و همچنین، تبیین ارتباط سوگیری های رفتاری با عملکرد سرمایه گذاران حرفه ای در بورس اوراق بهادار تهران اجرا شده است. در این پژوهش، پس از مقایسه دو معیار متفاوت از تصمیم گیری آنی یا شهودی، تاثیر آنها بر سوگیری های اتکا و تعدیل و سفسطه ارتباط بررسی شد و در نهایت، آزمونی برای تاثیر سوگیری های رفتاری بر عملکرد افراد انجام گرفت.

    روش

    نمونه بررسی، 311 سرمایه گذار حرفه ای در بازار سرمایه بود که اطلاعات آنها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، به تناسب از آزمون کای دو، من ویتنی، رگرسیون حداقل مربعات و رگرسیون پروبیت استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد به شهود بر سوگیری اتکا و تعدیل و سوگیری سفسطه ارتباط، تاثیر مثبت و معناداری دارد، در حالی که توانایی شناختی بر سوگیری سفسطه ارتباط، تاثیر منفی و معناداری می گذارد. افزون بر این، سوگیری سفسطه ارتباط بر بازدهی کسب شده تاثیر منفی و معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جنسیت، تاثیر منفی توانایی شناختی و تاثیر مثبت اعتماد به شهود بر سوگیری سفسطه ارتباط را تقویت می کند.

    نتیجه گیری

    اعتماد به شهود نسبت به توانایی های شناختی ارتباط بیشتری با سوگیری های رفتاری و عملکرد نشان می دهد و در مجموع، آموزنده تر است.

    کلید واژگان: تفکر شهودی, توانایی های شناختی, اعتماد به شهود, سوگیری اتکا و تعدیل, سوگیری سفسطه ارتباط
    Mohammad Osoolian, Mohammad Hasannejad, Seyed Jalal Sadeghi Sharif, Yaser Hamzenejadi *
    Objective

    This study aims to explain the relationship between cognitive abilities and faith in intuition with behavioral biases and also to explain the relationship between behavioral biases and performance of professional investors in the Tehran Stock Exchange. We compare two different measures of impulsive or intuitive behavior, examining their effect on anchoring bias and conjunction fallacy, and finally examining the effect of behavioral biases on investors' performance.

    Methods

    The sample consists of 311 professional investors in the capital market whose data were collected via questionnaires. Chi-squared test, Mann WhitneyU test, ordinary least squares, and probit regression were used to analyze the data.

    Results

    The results show that faith in intuition has a positive and significant effect on anchoring bias and conjunction fallacy. While cognitive ability has a negative and significant effect on the conjunction fallacy. The results also show that faith in intuition has a negative and significant effect on return. The results of regression analysis also show that gender reinforces the negative effect of cognitive ability and the positive effect of faith in intuition on the conjunction fallacy.

    Conclusion

    The results show that faith in intuition is more related to behavioral biases and performance than cognitive abilities, and is more informative overall.

    Keywords: Intuitive Thinking, Cognitive abilities, faith in intuition, anchoring bias, conjunction fallacy
  • محمدصادق زمان نژاد*، محمد اصولیان، سید جلال صادقی شریف
    مدیریت سود  عملی آگاهانه برای نشان دادن سود بیشتر یا سود کمتر از میزان واقعی است، به مورد اول، مدیریت سود رو به بالا و به مورد دوم، مدیریت سود رو به پایین گفته می شود. معمولا مدیریت سود رو به بالا برای نشان دادن سودهای پیش بینی شده از قبل در شرکت هایی که مالکیت و مدیریت جدا و مستقل از هم هستند، انجام می گیرد. اما مدیریت سود رو به پایین معمولا اهداف مالیات گریزی دارند. با کم نشان دادن سود واقعی مالیات نهایی مورد مطالبه دولت ها کمتر شده و از این طریق منافعی عاید مالکان می شود. در این پژوهش، به دنبال پاسخ به این پرسش بوده ایم که آیا این مدیریت سود می تواند نتایج منفی بر بهره وری سرمایه گذاری داشته باشد؟ سه فرضیه در این راستا پاسخ داده شد. نتایج نشان داد که در کل، مدیریت سود در میان شرکت های منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محدود است و بیشتر برای نشان دادن مدیریت سود رو به بالاست (بیش از 88 درصد). همچنین، مدیریت سود رو به بالا، تاثیر منفی بر بهره وری سرمایه گذاری بلند مدت این شرکت ها ندارد ولی با یکدیگر همبستگی غیرمستقیم و معنادار دارند. به این معنا که، در شرکت هایی که مدیریت سود رو به بالا دارند، بهره وری سرمایه گذاری بلندمدت کمتر است.
    کلید واژگان: مدیریت سود, بهره وری بلندمدت سرمایه گذاری, پایداری سود, اقلام تعهدی
    Mohammad Sadegh Zamannejad *, Mohammad Osoolian, Seyed Jalal Sadeghi Sharif
    Earnings management takes advantage of how accounting rules are applied and create financial statements that inflate earnings or revenue. In breaking down earnings management, companies use earnings management to smooth out fluctuations in earnings and present more consistent profits each month or year. A company's stock price often rises or falls after an earnings announcement, depending on whether the earnings meet or fall short of expectations. In this research, we study the effect of earnings management on the long-term investment productivities of selected companies in Tehran Stock Exchange. We also study these companies in two separated groups, companies with Decreasing Earnings Management and companies with Increasing Earnings Management.
    The results showed that the earnings management is not common among selected companies listed on the Tehran Stock Exchange. Most cases are increasing earnings management (over 88%). Increasing earnings management does not have a negative impact on the long-term investment productivity of these companies. But, increasing earnings management and investment productivity is inversely correlated. Also, decreasing earnings management has a negative impact on the long-term investment productivity of these companies.
    Keywords: Earnings Management, Long-term Investment Productivity, Tehran Stock Exchange
  • محمدحسین رنجبری وحید، سید جلال صادقی شریف*، رضا عیوض لو، محسن مهرارا

    مطابق نظریه مارکویتز، امکان پیش بینی بازار سرمایه در آینده وجود نداشته و سرمایه گذاران باید به منظور کنترل ریسک سرمایه گذاری، به تشکیل پرتفو بپردازند. در تحقیقات اخیر، توسعه های زیادی روی مدل اولیه پرتفوی مارکویتز از حیث مدلسازی و روش حل ایجاد کرده اند. از جمله اینکه از سنجه های ریسک طیفی همچون ریزش مورد انتظار و ارزش در معرض خطر برای سنجش ریسک استفاده می شود. همچنین، مدل های متنوع فازی، احتمالی و پابرجا برای در نظر گرفتن عدم قطعیت سنجش ریسک و بازدهی توسعه داده شده اند که خطای پیش بینی و ریسک رخداد بحران در خصوص پرتفو را کاهش می دهند. اما به جز تشکیل سبد بهینه سرمایه گذاری، نیاز است که مدل های پابرجا در خصوص مدیریت فعال سبد سرمایه گذاری نیز توسعه داده شود. در تحقیق حاضر، یک مدل تشکیل سبد پابرجا و یک مدل مدیریت فعال پابرجای سبد توسعه داده شده و به حل آن با استفاده از روش فراابتکاری کلونی زنبور عسل پرداخته شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، روش پیشنهادی هم در مرحله تشکیل سبد بهینه و هم در مرحله مدیریت آن، از روش های کلاسیک، عملکرد بهتری نشان داده است.

    کلید واژگان: برنامه ریزی پابرجا, سبد سرمایه گذاری, ارزش در معرض خطر شرطی, مدیریت فعال, عدم قطعیت
    Mohammad Hosein Ranjbari Vahid, Seyed Jalal Sadeghi Sharif *, Reza Eivazlu, Mohsen Mehrara

     Based on Markowitz theory of portfolio optimization, capital market is not predictable by any methods and the risk can only be diversified through portfolio formation and optimization. Recent works made huge developments in the basic model from modeling and risk measures perspectives. Spectral risk measures such as expected shortfall and value at risk are being used frequently as risk measures. In addition, researchers tend to consider uncertainty in risk and return evaluation via fuzzy, stochastic and robust modeling. However, a matter that has been neglected in many researches is portfolio management under uncertainty conditions. This paper propose a method for robust modeling of portfolio optimization and management using expected shortfall as risk measure and Bertsimas modeling as robust programming. The proposed model solved with artificial bee colony algorithm and results show a better performance of proposed model compared to classic methods in both the optimal portfolio formation and its management phase.

    Keywords: Robust Programming, Portfolio, CVAR, Active Management, Uncertainty
  • حسین ممبینی*، سید جلال صادقی شریف، محمدرضا شهریاری، ایرج نوروش
    یکی از اساسی ترین مسائل اقتصادی برای شرکت های هلدینگ، تخصیص سرمایه است. به طور معمول، سرمایه گذاران در انتخاب گزینه های سرمایه گذاری، به طور همزمان با ترجیحات و اهداف متضادی روبرو هستند. بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر بر مدیریت سرمایه گذاری در شرکت های هلدینگ هستیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه و برای تعیین روایی و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی (DV) با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری و با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از بین مدیران شرکت های هلدینگ در کشور، فرضیه های پژوهش را با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و رگرسیون مورد سنجش قرار دادند. یافته های پژوهش نشان داد عوامل درون زا (شامل توانمندی فنی، فرایندی و عملیاتی) و عوامل برون گرا (شامل ریسک و بازده و بازار) بر مدیریت و اثربخشی سرمایه گذاری در شرکت های هلدینگ تاثیرگذار است. از نتایج حاصل از این تحقیق در شرکت های هلدینگ برای تصمیم گیری در حوزه های مدیریتی استفاده شده است.
    کلید واژگان: سرمایه گذاری, شرکت های هلدینگ, مدلسازی معادلات ساختاری
    Hossein Mombeini *, Seyed Jalal Sadeghi Sharif, Mohammadreza Shahriari, Iraj Noravesh
    One of the most fundamental economic issues for holding companies is capital allocation. Typically, investors in selecting investment alternatives follow conflicting preferences and goals simultaneously. Therefore, in the present study, we are looking for to study the Factors Affecting on the Management of investment in holding companies. This study is an applied research from the purpose perspective and is descriptive based on its data collection method. To assess the validity of the questionnaire, the diagnostic validity (DV) using an average variance extracted (AVE) and to determine the reliability of the questionnaire Cronbach's alpha were used. In addition to completely browsing the literature and by selecting the statistical sample members from holding managers using of random sample method, researchers have evaluated the research hypotheses by using of structural equation modeling (SEM) and regression methods. Research findings indicate that Internal factors (including Technical, process and operation parameters) and External factors (including Risk & return and market parameters) have a significant impact on Management of investment in holding companies.
    Keywords: investment, Holding Companies, SEM
  • شهرام واحدی، فرهاد حنیفی*، میر فیض فلاح، سید جلال صادقی شریف
    بررسی و تحلیل سرایت پذیری تلاطم در میان بازارها، چند دهه ای است که به صورت بسیار کاربردی و به صورت تفصیلی مورد تاکید نظریه پردازان و پژوهشگران حوزه های مختلف قرار گرفته است. رابطه متقابل بین بازارهای مالی و بازارمسکن در اقتصاد کلان بر این ایده استوار است، که شوک های منفی به اقتصاد بخش مسکن ممکن است.رفتار بازار مسکن نیز بخاطر تاثیر قیمت مسکن بر پورتفو های وام‎های بانکی و دیگر موسسات مالی حائز اهمیت است. در بخش مسکن، انتظار بر آن است که یک سیاست مالی و پولی انبساطی، با افزایش حجم پول در سبد دارایی، باعث افزایش تقاضا برای مسکن شود. البته این امر به مسائل مختلفی بستگی دارد. بنابراین، لزوم تامل بیشتر در این بخش ضروری به نظر می رسد. لذا در این تحقیق با استفاده از الگوی تحلیل سری زمانی خود رگرسیون برداری (VAR) به بررسی رابطه متقابل بین بازارهای مالی و بازارمسکن پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بازار های مالی بخصوص بازارهای ارز و طلا رابطه معناداری با مسکن دارند.
    کلید واژگان: بازار مسکن, خود رگرسیونی برداری, بازارهای پولی, بازارهای مالی
    Shahram Vahedi, Farhad Hanifi *, Mirfeiz Fallah, Seyyedjalal Sadeghisharif
    The analysis of the turbulence among markets has been widely applied and in details the emphasis on theorists and researchers in different fields. The reciprocal relationship between financial markets and the macroeconomic markets is based on the idea, which has negative shocks to the economy of the housing sector. The behavior of the housing market is also important because of the impact of housing prices on bank loans and other financial institutions. In the housing sector, a monetary and monetary policy is expected to increase demand for housing by increasing the volume of money in the asset portfolio. Of course, this will depend on a variety of issues. Therefore, the need for further reflection seems necessary in this part. In this study, using the time series analysis of vector regression (VAR), the relationship between financial and financial markets has been investigated. The results of the study show that financial markets, especially foreign exchange markets and gold markets have a significant relationship with housing.
    Keywords: Housing market, Vector Self-Regression, Monetary Markets, Financial Markets
  • محمدحسین عبدالرحیمیان، تقی ترابی*، سیدجلال صادقی شریف، رویا دارابی

    برای دستیابی به اهداف، استراتژی تحقیق ترکیبی در این پژوهش به کار گرفته شده است. در بخش کیفی تحقیق، 16 مولفه تاثیرگذار بر رفتار سرمایه گذاران حقیقی (آشنا گرایی، توجه محدود، خود اسنادی، نقطه اتکا، فرا اعتمادی، سفسطه قمارباز، زیان گریزی، ریسک پذیری فزاینده، توجیه گرایی، خوش خیالی، پشیمان گریزی، افق زمانی، کانون کنترل، تحمل ابهام، مطمین- مضطرب، محافظه کار- بی پروا) که از روش تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق از خبرگان بازار سرمایه به دست آمد شناسایی شدند که مبنای تهیه پرسشنامه محقق ساخته قرار گرفتند. در بخش کمی نیز الگوی نهایی رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاران حقیقی استخراج گردید و مورد برازش قرار گرفت. در بازار سرمایه ایران مدل رفتار سرمایه گذاران حقیقی از عوامل فرهنگی آغاز می شود. به عبارتی زیربنایی ترین عامل در رفتار سرمایه گذاران عامل فرهنگ است. نظریه خلق که تورشهای عاطفی را مقدم بر تورشهای شناختی می داند مورد تایید قرار نگرفت. شخصیت با رفتار توده وار رابطه مثبت دارد به عبارت دیگر، بعد اضطراب در سهامداران، باعث افزایش میزان توده واری آن ها می شود.

    کلید واژگان: تصمیم گیری&quot, &quot, مالی رفتاری&quot, فرهنگ&quot, شخصیت&quot, رفتار توده وار
    mohammadhossein abdorrahimian, taqi torabi*, seyyedjalal sadeghisharif, roya darabi

    To achieve the goals, a hybrid research strategy has been used in this research. In qualitative research, 16 factors affecting the behavior of individual investors (availability, limited attention, self atribution, anchoring point, over confidence, gambler's fallacy, loss aversion, increasing risk appetite, justification, optimism, regret aversion , time horizon, control center, tolerance of ambiguity, confident- anxious, careful-impetuous) which was obtained through the method of analyzing the content of semi-structured interviews of capital market experts, which were based on the construction of a researcher-made questionnaire. In the quantitative section, the final model of decision-making behavior of the individual investors was extracted using structural equations and fitted out. In the capital market of Iran, the model of the behavior of individual investors begins with cultural factors. In other words, the underlying factor in the behavior of investors is the factor of culture. The theory that emotional biases are prior to cognitive biases is not confirmed in this research. Personality has a positive relationship with herding behavior. In other words, category of anxiety in stockholders, increases the volume of their herding behavior.

    Keywords: decision making, behavioral finance, culture, personality, herding behavior
  • سید جلال صادقی شریف، محمد طالبی، اکبر عالم تبریز، محمدرضا کاتوزیان*
    رهبر انقلاب اسلامی در سال 1392 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ نمودند. در این مقاله ثبات سیستم بانکی بدون ربا به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد در برابر شوک های اقتصادی وارده مورد سنجش قرار گرفت. ازآنجاکه سیاست های اقتصاد مقاومتی در راستای سیاست های اصل 44 قانون اساسی است، بانک های کشور به دو بخش خصوصی و دولتی تقسیم شد که با استفاده از مدل تحلیل بقاء و رگرسیون مخاطرات متناسب کاکس، آستانه تاب آوری اقتصادی بانکداری بدون ربا، مورد مقایسه قرار گرفت. در این مقاله متغیرهای کلان اقتصادی مرتبط با بانکداری اسلامی مورد استفاده قرارگرفت. نتایج نشان داد از میان متغیرهای کلان، دو متغیر نااطمینانی نرخ سود عقود مشارکتی و نرخ تورم بیشترین تاثیر را بر مقاومت اقتصادی شبکه بانکی دارد؛ همچنین نتایج نشان داد که مقاومت بانک های دولتی دو سال کمتر از بانک های خصوصی در برابر شوک های وارده است و از طرفی کل سیستم بانکی کشور آستانه بقایی برابر پنج سال دارد؛ همچنین ضریب مثبت نااطمینانی نرخ رشد GDP نشان می دهد که میان نظام بانکداری بدون ربا و بخش حقیقی اقتصاد رابطه ای معکوس برقرار است؛ لذا هنوز بانکداری بدون ربا در ایران به دلیل عدم توجه سیاست گذار و مقام ناظر به بخش تولید در اعطای تسهیلات بانکی، نتوانسته به مزیت اصلی خود یعنی ایجاد رابطه تنگاتنگ با بخش حقیقی اقتصاد نائل شود.
    کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, شوک های اقتصادی, تحلیل بقاء, رگرسیون مخاطرات متناسب کاکس
    Seyed Jalal Sadeghisharif, Mohammad Talebi, Akbar Alamtabriz, Mohammadreza Katouzian *
    According to the first clause of article 110 of Iranian constitution, the supreme leader of Iranian revelation imparted the resilience economic policies in 2014. These policies are complementing the policies of privatization or article 44 of constitution to achieve economic goals. The main goal of this instruction is creating stability in economy. Therefore, in this research we have measured stability of banking system as a main part of economy against macroeconomic shocks. While the resilience economic policies extend the article44, we have divided banks in to two part: public banks and private banks. Then we have used survival analysis and Cox proportional hazard models to measure resilience and bankruptcy threshold of Iranian banks. Results represent that uncertainties of inflation and interest rate have more effect of resilience of banking system. Also results show that the resilience of public banks are two years less than private banks and the resilience and survival time of Iranian banking system is about 5years. Also, the positive coefficient of uncertainty of the GDP growth rate shows that there is a reciprocal relationship between the usury free banking system and the real sector of the economy. Therefore, usury free banking in Iran, due to the lack of attention of the policymaker and the supervisor of the manufacturing sector in providing the banking facility, has failed to its main advantage is to establish a close relationship with the real sector of the economy.
    Keywords: Resilience Economy, Economic Shocks, Survival analysis, Cox Proportional Hazard Regression
  • رسول طهماسبی، علی اصغر انواری رستمی *، سید جلال صادقی شریف، عباس خورشیدی
    پیش بینی درماندگی مالی همواره موردتوجه سهامداران، اعتباردهندگان و مدیران واحدهای تجاری بوده است؛ ازاین رو بیش از نیم قرن است که اقتصاددانان، مراکز آموزشی و افراد حرفه ای در تلاش هستند تا مدل های بهینه ای برای پیش بینی درماندگی مالی ایجاد کنند؛ در این پژوهش سعی می شود از مدل های درخت تصمیم و مدل تحلیل ممیزی خطی برای پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها استفاده شود و نتایج این دو مدل با یکدیگر مورد مقایسه قرار گیرد. در این راستا علاوه بر نسبت های مالی مرسوم در پیش بینی درماندگی مالی، از شاخص های مبتنی بر ارزش و سرمایه فکری نیز استفاده شده است. به منظور نیل به اهداف بالا، سه فرضیه اصلی تدوین شد. هدف از طرح فرضیه های پژوهش، بررسی محتوای اطلاعاتی نسبت های مالی، شاخص های سرمایه فکری و شاخص های عملکردی در پیش بینی درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» با استفاده از مدل های درخت تصمیم وتحلیل ممیزی خطی می باشد . برای آزمون این فرضیه ها، نمونه ای از میان شرکت های پذیرفته شده در «بورس اوراق و بهادار تهران» طی سال های 1389 تا 1394 انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها از نتیجه مدل های تحلیل عاملی، درخت تصمیم و تحلیل ممیزی خطی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که پیش بینی درماندگی مالی با استفاده از مدل درخت تصمیم امکان پذیر است؛ همچنین مدل تحلیل ممیزی با تلفیقی از شاخص نسبت های مالی و شاخص عملکردی در پیش بینی درماندگی مالی موفق عمل کرده است. نتیجه مقایسه ای توانمندی دو مدل نشان می دهد که اگرچه دقت پیش بینی تحلیل ممیزی بر اساس معیارهای ارزیابی و سطح زیر منحنی راک (920/0) بیش از دقت پیش بینی درخت تصمیم (901/0) بوده است، اما اختلاف بر اساس آزمون t به لحاظ آماری معنادار نیست (207/0=p)؛ به عبارت دیگر نتایج حاصل از دو روش بسیار نزدیک به هم است.
    کلید واژگان: محتوای اطلاعاتی, سرمایه فکری, عملکرد مالی, درماندگی مالی, داده کاوی
    Rasoul Tahmasbi, Ali Asghar Anvary Rostamy *, Seyed Jalal Sadeghi Sharif, Abbas Khorshidi
    Financial distress prediction is always a concern for shareholders, creditors and business unit managers. Hence, various models proposed to predict financial distress. In this research, decision tree model and linear multiple discriminant analysis model have been used to predict financial distress of companies. In addition, the results of these two models are compared with each other. In this regard, it has been tried to use intellectual capital and value-based performance in addition to conventional financial ratios in predicting financial distress. To achieve the objectives, three hypotheses formulated. The purpose of the research hypotheses is to investigate the information content of intellectual capital and performance indicators and financial ratios in predicting financial distress in Tehran Stock Exchange companies using decision tree models, linear multiple discriminant analysis and the combined model derived from factor analysis - linear multiple discriminant analysis and the factor analysis is the decision tree. To test these hypotheses, a sample selected from Tehran Stock Exchange companies during the years 2010-2010. The results indicate that the prediction of financial distress is possible using a decision tree, but in the decision tree model, intellectual and functional capital indicators do not have information content to predict financial distress. The linear multiple discriminant analysis model has been successful in combining financial ratios and performance indicators in the prediction of financial distress. Comparison of the capabilities of the two models indicated that although the accuracy of predictive analysis of the linear multiple discriminant analysis based on the assessment criteria (competing table) and the level below the rock curve (0.920) was higher than the decision tree (0.901), but based on the t-test, This difference is not significant (p = 0.207). In other words, the results of the two methods are very close.
    Keywords: Information content, Intellectual capital, Financial performance, Financial distress, Data mining
  • رسول طهماسبی، علی اصغر انواری رستمی، عباس خورشیدی، سیدجلال صادقی شریف
    این پژوهش درصدد است تا با استفاده از مدلهای درخت تصمیم و رگرسیون لجستیک به پیش بینی درماندگی مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. برای این منظور 33 نسبت مالی در افق زمانی 5 ساله مورد بررسی قرار گرفته است، از سوی دیگر، جهت کاهش بعد داده ها و یافتن الگوی ارتباط درونی مجموعه متغیر ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده شده است و متغیر ها با توجه به میزان ارتباط شان با درماندگی مالی در 8 فاکتور طبقه بندی شده اند. در ادامه، نتایج مدل درخت تصمیم و مدل رگرسیون لجستیگ با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد هر دو مدل قابلیت پیش بینی درماندگی مالی را دارا می باشند، اما مدل در خت تصمیم از قدرت پیش بینی بالاتری نسبت به مدل رگرسیون لجستیک برخوردار است.
    کلید واژگان: ریسک درماندگی مالی, تحلیل عاملی, رگرسیون لجستیک, درخت تصمیم, بورس تهران
    Rasoul Tahmasebi, Ali Asghar Anvary Rostamy, Abbas Khorshidi, Seyyed Jalal Sadeghi Sharif
    This research predicts financial distress of companies listed on Tehran Stock Exchange using Factor Analysis, Decision Tree, and Logistic Regression models. For this purpose, 33 financial ratios have been investigated in the 5-year time horizon. In order to reduce the dimensions of the data and to find the internal relationship the variables, factor analysis model has been used. Then, the variables according to their relationships with financial distress are classified in eight factors. In the following, the results of the decision tree and the logistic regression models are compared with each other. The results show that both models have the ability to predict financial distress, but the decision tress model has a higher predictive power than the logistic regression model.
    Keywords: Financial distress risk, factor analysis, decision tree, logistic regression, Tehran Stock Exchange
  • سید جلال صادقی شریف، علی سوری، علی استادهاشمی*
    ​در این مقاله به منظور تبیین ریسک سیستمی نظام بانکی کشور یک مدل شبکه ای چندلایه سیستم بانکی طراحی می شود. در قالب این مدل نشان داده می شود که چگونه وابستگی ساختار ترازنامه ای بانک ها باعث سرایت بحران از بانکی به سایر بانک ها و درنهایت باعث بحران در کل اقتصاد می شود. فرض می شود که نظام بانکی پرتفویی متشکل از بانک ها می باشد که ساختار ترازنامه ای آنها وابسته به یکدیگر است. برای برآورد ریسک سیستمی نظام بانکی از داده های روزانه شاخص بانک ها در فاصله زمانی آذر 1387 تا فروردین ماه 1397 استفاده می شود و ارزش در معرض خطر بازدهی داده های روزانه شاخص با استفاده از یک مدل GARCH نمایی برآورد می گردد. بازدهی روزانه شاخص کل بازار بورس به عنوان نماینده اقتصاد واقعی در گرفته می شود رگرسیون کوانتال در دو سطح 50 و 1 درصد برآورد می گردد. در ادامه با استفاده از پارامترهای برآورد شده در رگرسیون کوانتایل و همچنین براساس سنجه CoVaR آدریان و برونرمایر (2016) ریسک سیستمی نظام بانکی برآورد می گردد. نتایج نشان می دهد که میانگین CoVaRΔ برآورد شده 0٫8587- می باشد که مطابق انتظار منفی و نشان دهنده ریسک سیستمی بالای نظام بانکی است.
    کلید واژگان: ریسک سیستمی نظام بانکی, وابستگی ترازنامه ای, کفایت سرمایه, ارزش در معرض خطر شرطی, رگرسیون کوانتایل
    Seyed jalal Sadeghi sharifi, Ali Ostadhashemi*
    ​In this paper, a multi-layered network model of the banking system is designed to explain the systemic risk of the banking system of Iran. This model shows how the dependence of the balance sheet structure of banks results in the crisis from one bank to another, and ultimately causes a crisis in the economy as a whole. It is assumed that the banking system is composed of banks with their balance sheet structure dependent on each other. To estimate the systemic risk of the banking system, the daily index data of banks indexes are used between December 2008 and April 2018 and the value at risk of returning daily index data is estimated using an exponential GARCH model. The daily returns of the stock market index are taken as representative of the real economy, Quantile regression is estimated at two levels of 50% and 1%. In the following, based on the estimated parameters in quantum regression and also on the basis of the CoVar Adrian and Brunnermeier (2016), the risk of the banking system is estimated. The results show that the average ΔCoVaR is estimated at -0.8587, which is consistent with negative expectations and represents a high systemic risk of the banking system.
  • افسانه دلشاد*، سیدجلال صادقی شریف
    هدف
    در کوته بینی مدیران، سودآوری بلند مدت شرکت از طریق کاهش فعالیت های تحقیق و توسعه، بازاریابی و فعالیت هایی که در سال های ابتدایی صرفا دارای هزینه بوده و در بلندمدت آثار آن مشخص می شود، فدای سودآوری کوتاه مدت و افزایش قیمت های جاری سهام خواهد شد. هدف این پژوهش بررسی واکنش بازار سرمایه به کوته بینی مدیران و تاثیر وجود سهامداران نهادی بر آن در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران است.
    روش
    170 شرکت با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک طی سال های 1386 تا 1395، از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران انتخاب شدند. در این پژوهش معیار سنجش واکنش بازار سرمایه بر اساس معیار بازده غیرعادی است.
    یافته ها
    در آزمون فرضیه اول، مقدار آماره F مدل برابر با 942/2، سطح معناداری مدل معادل 000/0 و ضریب تعیین آن 146/0 به دست آمد. از سویی، مقدار آماره t و سطح معناداری کوته بینی مدیران به ترتیب 165/0 و 869/0 بود. در آزمون فرضیه دوم، مقدار آماره F و سطح معناداری آن در شرکت های با سهامداران نهادی 652/2 و 000/0 و در شرکت های بدون سهامداران نهادی 181/3 و 000/0 به دست آمد. ضریب تعیین مدل در گروه نخست 085/0 و در گروه دوم برابر با 098/0 بود و در نهایت، مقدار آماره t و سطح معناداری کوته بینی مدیران در گروه نخست به ترتیب برابر با 331/1 و 183/0 و در گروه دوم 776/0 و 436/0 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد وجود یا عدم وجود سهامداران نهادی میان سهامداران، بر رابطه بین بازده غیرعادی و کوته بینی مدیران تاثیر معناداری ندارد و نمی تواند بر واکنش بازار سرمایه به کوته بینی مدیران نیز تاثیرگذار باشد. همچنین بازار سرمایه به کوته بینی مدیران واکنش معناداری نشان نداده و مطابق انتظار، کوته بینی بر بازدهی غیرعادی تاثیری معنادار و منفی ندارد.
    کلید واژگان: کوته بینی مدیران, بازدهی غیرعادی, سهامداران نهادی, واکنش بازار سرمایه, عملکرد مالی آتی
    Afsaneh Delshad *, Seyed Jalal Sadeqi Sharif
    Objective
    In manager myopia, long-term profitability of the firm through reducing the research and development activities, marketing and activities which are costly in the early years are determined, have been sacrificed in order to achieve the short-term profit and enhanced current-term stock price. The purpose of this study is to examine the reaction of Capital Market to managerial myopia and theimpacts of the existence of institutional investorson listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE).
    Methods
    Using systematic elimination method, 170 companies were selected from among the companies listed in TSE during 2007 to 2016. In this study, reaction of the capital market is measured based on abnormal return criteria.
    Results
    The results of the first hypothesis showed that the F-value is 2.942, its level of significance is set at 0.000 and the determination coefficient was measured 0.146; besides, T-value and level of significance for managerial myopia were reported 0.165 and 0.869 respectively. Based on the results of the second hypothesis, F-value, level of significance and the determination coefficient for the companies with organizational investors are reported 2.652, 0.000 and 0.085 respectively; and the F-value, level of significance and the determination coefficient for the companies with non-organizational investors are reported 3.181, 0.000 and 0.098. Finally, T-value and level of significance for managerial myopia were reported 1.331 and 0.183 for the first group and 0.776 and 0.436 for the second group, respectively.
    Conclusion
    The results indicated that the presence or absence of institutional investors among the stakeholders does not have any significant effect on the relationship between abnormal returns and manager’s myopia. In addition, there is no significant effect of capital market reaction on myopia managers. At last, as expected there is a negatively significant relationship between managers’ myopia and abnormal returns.
    Keywords: Managerial myopia, abnormal return, Institutional investors, Reaction of capital market, Future financial performance
  • سید جلال صادقی شریف *، محمد حسین آبادی
    تامین مالی شرکت ها از دو طریق حقوق صاحبان سهام و بدهی انجام می شود. تامین مالی از طریق بدهی به علت صرفه جویی مالیاتی و نرخ پایین تر آن در مقایسه با بازده مورد انتظار سهامداران، مطلوب تر است. بانک ها یکی از نهادهای اصلی تامین مالی از محل بدهی هستند و توسعه بانکداری در جهت تسهیل تامین مالی و کاهش هزینه سرمایه نقش مهمی ایفا می کند. برخی صاحب نظران معتقدند توسعه بانکداری نقش مهمی در تامین نقدینگی شرکت ها، تسهیم ریسک، تخصیص کارآمد منابع، گسترش فرصت های اقتصادی داشته و باعث افزایش بهره وری و کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام می شود. برخی دیگر، ادعا می کنند در اقتصادهایی که نظام بانکی آنها متاثر از مداخلات دولت است، شواهدی مبنی بر وجود رابطه مثبت بین توسعه بانکداری و هزینه حقوق صاحبان وجود دارد. در پژوهش حاضر، تاثیر توسعه بانکداری بر هزینه حقوق صاحبان سهام با لحاظ شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی (CPI) و متغیرهای بنیادی شرکت مانند نسبت بدهی به دارایی (LEV) ، بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) ، ارزش بازار به ارزش دفتری (MB) در قالب الگوی رگرسیونی تلفیقی و با انتخاب نمونه ای شامل 2155 شرکت طی سال های1380 تا 1394 از جامعه آماری شرکت های فعال در بورس و اوراق بهادار تهران با فرض وجود داده های مالی بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد توسعه بانکداری هزینه حقوق صاحبان سهام را کاهش می دهد و بیشترین تاثیر بر آن دارد. همچنین متغیرهایCPI ، ROE و MB رابطه مثبت وLEV رابطه منفی با هزینه حقوق صاحبان سهام داشته است. ضمنا به دلیل وجود هم خطی، اثر متقابل رشد شرکت و توسعه بانکداری بر هزینه حقوق صاحبان معنا دار نشد.
    کلید واژگان: توسعه بانکداری, تسهیلات بانکی, هزینه حقوق صاحبان سهام, حداقل مربعات تلفیقی
  • محمد اصولیان، سیدجلال صادقی شریف، محمد امین خلیلی*
    اقلام تعهدی بخش غیرنقدی سود را تشکیل می دهد. با خارج کردن اقلام تعهدی از سودآوری عملیاتی، به معیاری دست می یابیم که سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد است. حال با استفاده از این معیار، به پیش بینی بازدهی سهام می پردازیم. تحقیق حاضر در ادامه تحقیقات پیشین و در راستای مدل های قیمت گذاری دارایی ها انجام شده است.
    با بررسی نمونه ای از بورس اوراق بهادار تهران از سال 1385 تا 1394 که شامل 164 شرکت می شود، رابطه اقلام تعهدی، سودآوری عملیاتی و سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد با بازدهی سهام بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد، معیار بهتری برای توضیح بازدهی سهام است.
    همچنین با واردکردن این سه عامل به مدل قیمت گذاری سه عاملی فاما و فرنچ و بررسی توان توضیحی مدل از طریق آزمون های مختلف از جمله GRS، مشاهده شد که مدل ترکیبی سه عاملی فاما و فرنچ به علاوه عامل سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد، بالاترین توان توضیحی را نسبت به سایر مدل های آزمون شده دارد.
    کلید واژگان: اقلام تعهدی, بازده سهام, سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد, سودآوری عملیاتی, خلاف قاعده اقلام تعهدی
    Mohammad Osoolian, Seyed Jalal Sadeghi Sharif, Mohammadamin Khalili *
    Accruals are the non-cash component of earnings. Cash-based operating profitability is a measure that excludes accruals from the operating profitability. We used this measure to predict stock returns. With a sample of 164 stocks from the Tehran Stock Exchange (TSE) over the period of 2006 to 2015. We observed the relations between accruals, operatingprofitability and cash-based operating profitability in the cross section of stock returns and found that cash-based operating profitability is a better measure compared to accruals and operating profitability in predicting stock returns. We also performed portfolio sorts and priced accrual-size portfolios using Fama and French three-factor model augmented with accruals, operating profitability and cash-based operating profitability. It turned out that the three factor model which was augmented with cash-based operating profitability factor outperformed other augmented models for pricing portfolios sorted by accruals-size according to well-known performance measurement tests such as GRS.
    Keywords: Accrual anomaly, Accruals, Cash-based operating profitability, Operating profitability, Stock returns
  • خسرو مرادی شهدادی، علی اصغر انواری رستمی*، محمدحسین رنجبر، سید جلال صادقی شریف
    تغییرات سریع تکنولوژی، رقابت شدید بنگاه های اقتصادی، و جهانی شدن، پدیده درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها را یه موضوعی مهم در ادبیات مالی و سرمایه گذاری تبدیل نموده است و توجه فعالان حوزه مالی اعم از سرمایه گذاران، تسهیلات دهندگان، تامین کنندگان، شرکای تجاری و دولت ها را به خود جلب نموده است. با توجه به نقش سرمایه های فکری در سازمانها می توان انتظار داشت که شرکتهای برخوردار از سرمایه فکری غنی تر، راهبردهای هوشمنداته تری جهت اجتناب از ورشکستگی داشته باشند. هدف این پژوهش، بررسی نقش سرمایه فکری و اجزای آن بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، داده های 147 شرکت از شرکتهای تولیدی بورس اوراق بهادار تهران، که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند، طی دروه 1387 تا 1393 مورد مطالعه قرار گرفت. جهت اندازه گیری سرمایه فکری از مدل پالیک و برای سنجش احتمال ورشکستگی از تبدیل خروجی های مدل آلتمن به احتمال ورشکستگی استفاده گردید. همچنین برای آزمون فرضیه ها نیز از مدلهای رگرسیون چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که سرمایه فکری و اجزای آن تاثیر معکوس و معنا داری بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران دارند.
    کلید واژگان: سرمایه فکری, احتمال ورشکستگی, بورس اوراق بهادار تهران
    Khosro Moradi Shahdadi, Ali Asghar Anvary Rostamy *, Mohammad Hossein Ranjbar, Seyed Jalal Sadeghi Sharif
    The rapid technological changes, the intense competition of enterprises, and globalization have transformed the phenomenon of financial distress and corporate bankruptcy into a major issue in financial and investment literature. Bankruptcy attracted the attention of financial sector activists, including investors, lenders, suppliers, business partners, and governments. Considering the role of intellectual capital in organizations, one can expect that companies with a richer intellectual capital are more intelligent in avoiding bankruptcy. The purpose of this research is to investigate the role of intellectual capital and its components (including human capital, structural capital, and customer capital) on the firms’ probability of bankruptcy in Tehran Stock Exchange. For this purpose, the data of 147 firms from Tehran Stock Exchange that are selected by systematic elimination method were studied during the years 1387 to 1393. In order to measure the intellectual capital, the PULIC model and to assess the probability of bankruptcy, conversion of Zscore results (from Altman Model) to the probaility was used. Also, to test hypotheses, multivariate regression models with hybrid data have been used. The results of the hypothesis test show that intellectual capital and its components have reverse and significant effects on the firms’ probability of bankruptcy in Tehran Stock Exchange.
    Keywords: Intellectual capital, Probability of bankruptcy, Tehran Stock Exchange
  • سید جلال صادقی شریف، شهرام ایرانی جانیارلو
    مدیریت سرمایه در گردش یکی از مفاهیم مطرح در پارادایم مالی شرکتی است که کاربردهای متعددی در مالی شرکتی دارد، یکی از این کاربردها نقش مدیریت سرمایه در گردش در سودآوری شرکت ها است. در این پژوهش رابطه بین کارایی مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393-1389 مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در زمره مطالعه میدانی است و با استفاده از روش داده های پنل با مدل اثرات ثابت (FEM) و با روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS)، مشتمل بر 3120 مشاهده (شرکت/ فصل) انجام شده است. طبق نتایج این پژوهش، بین تمامی عناصر سرمایه در گردش با سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معکوس معناداری وجود دارد؛ بنابراین بر پایه این نتایج مدیریت سرمایه در گردش تاثیر معناداری بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد.
    کلید واژگان: سرمایه در گردش, مدیریت سرمایه در گردش, سودآوری, نقدینگی, گردش وجه نقد
    Seyyed Jalal Sadeghi Sharif, Shahram Irani
    Working capital management is one of the most important issues in financial management and corporate finance that focuses on current liabilities and current assets. The aim of this research is to investigate the relationship between working capital management and profitability of listed firms in Tehran stock exchange. The research in class of the field study and with the use of techniques of panel data Includes 3120 observations (company/season) is done. Therefore the seasonal information of 156 firms of listed firms in Tehran stock exchange during the period of 1389-1393 has been investigated. In this research¡ in order to not false regression, stationary test on the Research variables used and to specify the type of a hybrid model (Panel model vs pooled model) F limer-test used¡ and to specify the type of the Panel model (fixed effects vs random effects) The hausman test has been used.ultimately in this Research the Panel data with fixed effects model and by EGLS method has been used. Eviews software to test assumptions and The estimate of research models and analysis of the results of the research models is used Research findings indicates that between all of the elements of working capital with profitability of companies significant inverse relationship exists.
    Keywords: Working Capital, Working Capital Management, Profitability, Liquidity, Cash Conversion Cycle
  • سید جلال صادقی شریف، محمد اصولیان، امیرحسین افشاریان *
    وجود حباب باعث انحراف پس اندازها در تخصیص بهینه خود در بازارهای دارایی می شود. به همین دلیل در سطح کلان، انحراف پس اندازها، کارایی سرمایه گذاری و کل اقتصاد را دچار اخلال می کند. بسیاری از پژوهشگران در حوزه مالی- رفتاری، بررسی های زیادی در وجود این پدیده انجام داده اند. پژوهش های اخیر نشان داده است الگوهای سنتی ریشه واحد در شناسایی رفتارهای انفجاری به خصوص در بازه های طولانی دچار ضعف است. از الگوهای تعمیم یافته دیکی فولر راست دم(RADF) و الگو های قوی تر تعمیم یافته دیکی فولر (SUP ADF و GSADF) استفاده شده است. این الگو ها علاوه بر شناسایی قوی تر وجود رفتار های انفجاری در بازه های طولانی، دوره های حبابی در این بازه را نیز می تواند مشخص کند. ، بازه مدنظر برای آزمون از فروردین 1370 تا فروردین 1393 برای بازار سهام و مسکن است. نتیجه این پژوهش براساس آزمون های پیشرفته نشان می دهد بازار سهام و بازار مسکن در بازه مدنظر، رفتارهای حباب انفجاری داشته است؛ به گونه ای که برای بازار سهام، 24 و برای بازار مسکن، 12 دوره است.
    کلید واژگان: آزمون SUP ADF & GSADF, آزمون دیکیفولر, بازار کارا, حباب, حباب انفجاری, ریشه واحد, مالی, رفتاری
    Seed Jalal Sadeghi Sharif, Mohammad Osoolian, Amirhossein Afsharian *
    Bubbles in asset markets result in diversion of savings allocations. For this reason, in macro level, the diversion of the savings disrupts investment efficiency and whole economy. Many studies in the field of behavioral finance have been undertaken to investigate this phenomenon. Recent research has shown that traditional models of unit root in the detection of explosive behaviors, especially at long ranges, are weak. In this paper, the generalized models, right-tail Dickey Fuller (RADF), and more powerful models of generalized Dickey Fuller (SUP ADF and GSADF) are used. These models, in addition to their stronger identification of explosive behaviors at long intervals, can also specify the time period of the bubbles. In this paper, the time period from 1980 to 2003 for the stock market and real state was tested. The results of this research, which is based on the advanced tests, show that the stock market and the reals state market experienced explosive bubbles behaviors in the period examined; it was 24 periods for the stock market and 12 periods for the housing market.
    Keywords: Efficiency market, Behavioral finance, Dickey-Fuller test, Explosive bubble, SADF, GSADF test, Unit root
  • سید جلال صادقی شریف، سجاد فرازمند
    فعالان بورس برای تصمیم گیری در بازارهای مالی و کسب حداکثر بازدهی نیازمند ابزارهای پیشرفته و کاربردی هستند تا با دقت مناسب به پیش بینی بپردازند. در این راه ضروری است ارزیابی پیش بینی ها متناسب با حوزه ی مالی انجام شود. این مقاله برای دست یابی به این هدف قیمت سهام پنجاه شرکت بورس تهران را با استفاده از شبکه های عصبی فازی پیشخور مدل سازی کرده است. همچنین با استفاده از سیستم کنترلگر انفیس، مدل شبکه عصبی در هر تکرار کنترل می شود. برای انجام محاسبات از قیمت های روزانه سهام شرکت های بورسی از آذر 1384 تا آذر 1394 استفاده شده است. دقت پیش بینی ها نیز ابتدا بر مبنای چهار شاخص های معتبر آماری ارزیابی گردید. سپس با استفاده از روش نرخ برخورد، صحت پیش بینی ها ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد دقت پیش بینی شبکه های عصبی فازی بسیار بالاست؛ همچنین در برخی موارد با وجود اینکه پیش بینی مربوط به یک سهم دارای دقت بالاتری دارد، از صحت پایین تری برخوردار است؛ لذا برآورد صحت پیش بینی ها در ارزیابی پیش بینی ها سهمی تاثیرگذار دارد؛ از این رو پیشنهاد می شود در انجام و ارزیابی مدل های پیش بینی علاوه بر توجه به خطاهای آماری مرسوم از روش های کیفی ارزیابی صحت پیش بینی ها نظیر معیار نرخ برخورد استفاده شود.
    کلید واژگان: شبکه های عصبی مصنوعی, پیش بینی, بازده قیمت سهام, بورس تهران
    J. Sadeghi, S. Farazmand
    The stock market agents should increase their prediction accuracy to maximize their returns, and it needs some advanced tools. In this article stock price of 50 companies in the Tehran Stock Exchange have been modeled using feedforward artificial neural networks. In this way, the daily stock prices are used from December 1384 to December 1394. The predictions accuracy are evaluated with four statistical indicators. The results show that accuracy of ANN predictions is very high. In some cases, although the prediction accuracy is higher, the correctness is lower. Therefore, in the assessment of the prediction, evaluation of the correctness has a significant contribution
    Keywords: Neural Networks, Prediction, Stock Return, Tehran Stock Exchange
  • علی اصغر انواری رستمی، اسماعیل بالویی، سید جلال صادقی شریف، علی سعیدی
    زمینه و هدف
    یکی از مهمترین تصمیمات مالی، تصمیم در خصوص چگونگی تامین منابع مالی مورد نیاز به گونه ای است که با توجه به ریسک، هزینه سرمایه شرکت به حداقل رسیده و ارزش شرکت و ثروت سهامداران حداکثر گردد. هدف پژوهش بررسی رابطه میان ساختار سرمایه و سود آوری بانکهای ایرانی و تبیین نقش مکانیزمهای حاکمیت شرکتی، محدودیت مالی، اندازه و فشردگی سرمایه بر این رابطه است.
    روش شناسی: در این پژوهش، دو فرضیه علمی طراحی و نمونه آماری شامل کلیه بانک های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار برای یک دوره هفت ساله از 1394 - 1388 می باشد. اطلاعات از نرم افزار «ره آوردنوین» و دیتابیس شرکت «تدبیر پرداز» استخراج گردیده است. جهت آزمون فرضیه ها از روش داده های پانلی نامتوازن رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. همچنین از نرم افزار Eviews برای تحلیل توصیفی داده ها و آزمون فرضیات و استخراج مدل رگرسیون استفاده شده است.
    یافته ها
    یافته های حاصل از بررسی های آماری و معادلات رگرسیون چند متغیره حاکی از این است که رابطه مثبت و معنی داری بین ساختار سرمایه با سود آوری و نسبت سود به فروش بانکهای بورس تهران وجود دارد. یافته ها همچنین حکایت از آن دارد که متغیر های اندازه و فشردگی سرمایه بانک دارای تاثیر مثبت و معنی داری بر رابطه بین ساختار سرمایه با سود آوری و نسبت سود به فروش بانکهای بورس تهران می باشند.
    نتایج
    بر اساس یافته های این تحقیق و وجود رابطه مثبت و معنی داری بین ساختار سرمایه با سود آوری، نسبت سود به فروش، اندازه و فشردگی سرمایه بانکهای بورس تهران وجود دارد می توان نتیجه گرفت که هر چه اهرم مالی بانک افزایش باید، سودآوری بانک و همینطور نسبت سود به فروش بانک افزایش می یابد. همچنین هر چه اندازه بانک بزرگتر باشد تاثیر اهرم مالی بر سودآوری و نسبت سود به فروش بیشتر می باشد. همچنین فشردگی بیشتر سرمایه این رابطه را تشدید می نماید.
    کلید واژگان: ساختار سرمایه, سودآوری, حاکمیت شرکتی, محدودیت مالی, فشردگی مالی
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال