عباس اقبالی
-
فن کنایه به مثابه شگردی ادبی محل اختلاف علمای بلاغت بوده و همواره به ارزش هنری - ادبی آن توجه کرده اند. پیامدهای اختلاف نظر متفکران اسلامی پیرامون فن بلاغت تا حدی است که فخر رازی (ف: 606 ه) با رویکردی عقل گرایانه، تعاریف پیچیده و چندگانه، آراء ذوق محور عبدالقاهر جرجانی (ف:471 ه) را در مبحث کنایه ضعیف می داند. در پرتو اهمیت مسئله که اختلاف در روش تحقیق متفکران بلاغی است، مقاله حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش استقرائی با تکیه بر مبحث دلالت عقلی، علاوه بر کشف روش فکری رازی به همسنجی و نقد اشکالات وی بر جرجانی بپردازد. از نتایج تحقیق آن است که ریشه اختلاف رازی با شیخ در چند امر کلی همچون شیوه تفکر منطقی، روش های استدلال متفاوت و تناقض گویی دیدگاه های فلسفی و ادبی رازی در بحث دلالت ها است. رازی در متون فلسفی خود، پذیرای دلالت التزامی نیست؛ ولی در کتاب "نهایه الإیجاز فی درایه الإعجاز" پذیرای این نوع دلالت است و دچار نوعی تناقض گویی می شود؛ بنابراین در گنجانیدن کنایه در چارچوب نظری خود موفق نبود. وی در اشکال بر شیخ، متاثر از اندیشه فلسفی خود است و با ذکاوت خاصی این امر را پنهان می دارد.
کلید واژگان: عبدالقاهر جرجانی, فخر رازی, دلالت عقلی, کنایه, نقدAs a literary technique, irony has been a point of disagreement among rhetoric scholars and they have always paid attention to its literary-artistic value. The consequences of the disagreement among Islamic thinkers about the art of rhetoric have been to such extent that Fakhr Razi (606 AH) using a rationalistic approach and complex and multiplex definitions, considers the taste-oriented opinions of Abdul Qahir al-Jurjani (471 AH) weak in the subject of irony. In the light of the importance of the issue, that is the disagreement in the research method of rhetorical thinkers, the present article tries to compare and criticize Razi's critics on Jurjani as well as discovering his thinking method through a qualitative approach and inductive method, relying on intellectual implication. With the investigations carried out, the results indicated that the root of Razi's disagreement with Sheikh can be seen in several general issues, e.g. the way of logical thinking, the difference in the reasoning style, and the contradictions of Razi's philosophical and literary views in the discussion of implications. In his philosophical texts, Razi does not seem to accept the implication of obligation; but in the book Nahaye al-Ijaz fi Derayat al-ejaz acknowledges this specific implication and actually represents a kind of contradiction in his opinions, so he has not been successful in including irony in his theoretical framework. In criticizing Sheikh, he is influenced by his own philosophical thought while hiding the fact cleverly.
Keywords: Abdul Qahir Al-Jurjani, Fakhr Razi, Intellectual Implication, Irony, Criticism -
بافت را می توان مطمئن ترین و مهم ترین ابزار مفسر برای ورود به تحلیل متون به ویژه سوره های قرآن دانست. تعابیری چون: زمینه، بافت، بافت موقعیتی و بافتار و اصطلاحاتی چون مقام، شان نزول و اسباب نزول در سنت تفسیر قرآن مواردی هستند که در ذیل معنایی سیاق یا بافت قرار می گیرند. «جرجانی» (471ق) از جمله افرادی است که بیش از هزار سال پیش، نظریاتی در عرصه بافت شناسی متن ارائه داد؛ که دانشمندان غربی متاخر از او بدان دست یافتند و در زبان شناسی همان نظریات را به مثابه نظریه علمی جدید ارائه دادند. این مقاله می کوشد تا با شیوه توصیفی - تحلیلی به معرفی برخی از نظریات جرجانی در باره مقوله بافت بپردازد و با تطبیق آن با سوره مبارکه کهف به راستی آزمایی نظریات وی بپردازد. از رهآورده های این پژوهش آن است که در سوره کهف به کارگیری الفاظ و ارتباطات معنایی آن با سایر اجزاء جمله، ترکیب-های نحوی و دلالی، تقدیم و تاخیر و همچنین حذف از جمله موارد بافت ساز این سوره اند، بافت هایی که با موقعیت های اجتماعی و رخدادهای تاریخی و ویژگی های روحی و روانی شخصیتهای سوره کهف همسو هستند و با اهداف اصلی این سوره یعنی طرح گفتمان توحید و معاد همردیف شده اند. همچنین «اقتضای حال و مقام » -که در نظریه بافت شناسی معاصر به بافت موقعیت متن اشتهار دارد- با مقوله وصل و فصل مورد نظر جرجانی همسان است.کلید واژگان: بافت, جرجانی, کهف, ترکیبهای نحوی و معنایی, موقعیتThe context can be considered as the most reliable and important tool of the commentator to enter the analysis of texts, especially the surahs of the Qur'an. Expressions such as: context, situational context, and terms such as position in the tradition of Qur'anic interpretation and the dignity of revelation, or the cause of revelation, are items that fall under the meaning of context. Jorjani is one of the people who presented theories in the field of text histology more than a thousand years ago;, achieved, and by purposefully presenting the same issues, reintroduced it into linguistics in the form of scientific theory. This article tries to introduce some of the textural components to Jorjani in a descriptive-analytical manner and reflects his histological approach to the text by comparing it with Surah Al-Kahf. The use of words and its semantic connections with other sentence components and syntactic and semantic text-making combinations are among the textual cases that have been presented in Surah Al-Kahf in line with the main purpose of this surah, which is to express the discourse of monotheism and resurrection. "The necessity of the present and the position" - which in contemporary histological theory is known as the context of the position of the text - can be equivalent to the discussion of deletion, presentation and connection that Jorjani has dealt with, and we can boldly say that these cases are objective manifestations. The context of the situation is considered by Jorjani.Keywords: Texture, Jorjani, Cave, Syntactic, Semantic Combinations, Position
-
در زبان شناختی و معناشناسی الفاظ یک متن، واکاوی مجموعه ای از الفاظ هم معنا در آن متن حائز اهمیت است که در یک «حقل دلالی» (حوزه معنایی) قرار دارند. این رویکرد زبان شناختی، در شناسایی بهتر یک متن هدفمند مانند قرآن مجید، به مثابه عالی ترین نمونه متن بلاغی و گران سنگ ترین متن ادبی کارآمد است؛ زیرا قرآن از بسامد الفاظی برخوردار است که ازنظر معنایی همگرا و با یکدیگر مرتبط اند و در یک حوزه معنا قرار می گیرند. بی تردید با شیوه ها و رویکردهای مختلف ازجمله معناشناسی می توان به برخی از جنبه های دلالی این الفاظ و بلاغت قرآن پی برد؛ براساس این، در جستار پیش رو با روش تحلیلی - توصیفی، الفاظ مشمول حوزه معنی (حقل دلالی) استخراج شدند و روابط معنایی میان آنها بررسی، تبیین و معلوم شده است؛ واژگانی که باوجود اختلاف لفظی در حوزه معنایی وصف «قیامت» جای دارند و با نام این سوره و آیات آغازگر آن سازواری دارند. همچنین، الفاظ مختلفی که براساس رابطه تقابل (تضاد) در یک حوزه معنایی هستند، در توصیف واقعه قیامت اشتراک معنایی دارند و شمولیت الفاظ هم معنا، جامعیت توصیف صحنه های قیامت و بهشت را رقم زده است.
کلید واژگان: تحلیل دلالی, معنی شناسی, حوزه معنایی, سوره واقعهIn the linguistics and semantics of the words of a text, it is important to analyze a set of words with the same meaning that are in a "semantic field" of that text. This linguistic approach, in better identification of a purposeful text such as the Holy Quran, is effective as the best example of rhetorical text and the most expensive literary text; Because the Qur'an has a frequency of words that are semantically convergent and related to each other and are in the same field of meaning. Undoubtedly, with different methods and approaches, including semantics, it is possible to understand some of the symbolic aspects of these words and the rhetoric of the Qur'an. Based on this, in the following research, with analytical-descriptive method, the words included in the field of meaning (mediational field) of extraction and the semantic relations between them have been examined and explained, and it has been found that: words that despite the difference in words in the field of meaning, describe the resurrection, are compatible with the name of this surah and its opening verses. Also, different words that are based on the relation of opposition (contradiction) in the same field of meaning, have a common meaning in describing the event of Qiyamah.
Keywords: Dilali Analysis, Semantics, Semantic Domain, Surah Al-Waki’Ah -
اضطراب اثرپذیری نظریه ایست درباره اثرپذیری شاعران که نخستین بار هارولد بلوم آن را پیش کشیده است؛ دیدگاهی برپایه بینامتنیت که بر دو اصطلاح «پیشین» و «پسین» بنا شده و از پیوند ستیزه جویانه میان شاعر معاصر با گذشته و ترس از اثرپذیری وی سخن می گوید. شاعر پسین برای اینکه اثرپذیری اش را پنهان و خود را شاعری نوآور بشناساند، فرم و درون مایه سخن را دگرگون می کند. نگرانی یا ترس اثرپذیری، در بسیاری از سروده ها و گزارش هایی که وضعیت سرایندگان سده های سوم و چهارم هجری را در ادبیات عربی آینگی می کند، پدیده ای آشکاراست. در جستار پیش رو با روشی مقایسه ای-تحلیلی، نخست تلاش می شود با نگاه به سروده های شعری، گزارش های تاریخی-ادبی و دیدگاه های سخن سنجان آن روزگار، به ذهنیت سرایندگان دست یافته، نگرانی یا دلواپسی آن ها نسبت به موضوع هایی چون تقلید و نوآوری آشکار شود، سپس با نگاه به نظریه بلوم، بررسی شود که ابوالطیب متنبی از چه شیوه هایی برای دیگرگون نشان دادن سخن خود از گذشتگان، بهره برده است. پژوهش پیش رو نشان می دهد که برخودبالیدن های این سرایندگان و کوچک پنداشتن پیشینیان و هم روزگارانشان، بیش از آنکه از سر رقابت و ستیزه جویی شخصی باشد، ریشه در انگیزه های روانی و نگرانی های ذهنی آن ها دارد و شیوه های سخن سنجی آن روزگار نیز بر این فشار روانی افزوده است؛ از این رو انجام چنین پژوهشی بایسته می نماید. برخودبالیدن زیاد سرایندگان به توان هنری خود و کوچک پنداشتن دیگران، نشان دهنده دلشوره یا نگرانی آن ها از موضوع اثرپذیری است. متنبی با بهره گیری از شگردهایی چون ایجاز، غلو یا اغراق در تصویرسازی، برعکس نمودن مفاهیم تکراری، بهره گیری از استعاره های دور و تشبیه های پنهان یا ضمنی به جای نمونه های نخ نماشده توانسته است فرم ها و مایه های تکراری را تازه و خود را شاعری نوآور بشناساند.
کلید واژگان: سرقت شعری, اضطراب اثرپذیری, متنبی, هارولد بلوم"The Anxiety of Influence" is a theory proposed by Harold Bloom that discusses the effectiveness of poets. It is based on intertextuality and focuses on the relationship between contemporary poets and the past, as well as their fear of their own effectiveness. The theory suggests that poets modify their speech in order to conceal their effectiveness and present themselves as creative individuals. This concern or fear of effectiveness is evident in many poems and reports from the third and fourth centuries of Arabic literature. This essay takes a comparative-analytical approach to examine the mindset of these composers by analyzing their poetic compositions, historical-literary reports, and the opinions of orators from that time period. It aims to explore their worries and concerns regarding topics such as innovation and imitation. Additionally, using Bloom's theory as a guide, it examines the strategies employed by Abou Al-Tayeb Motanabbi to present his historical statements in a new light. The research demonstrates that these composers' confrontations with the limited opinions of their predecessors and contemporaries are rooted in psychological impulses and mental worries, rather than personal competition or militancy. Furthermore, the rhetorical approaches used during that time period added to the psychological pressure they experienced. Therefore, further research is necessary. The composers mock others while boasting about their artistic talent, which reveals their anxiety and worry about efficacy. They employ techniques such as brevity, exaggerated imagery, reversing repetitive concepts, using distant metaphors, and implicit or explicit analogies instead of weak examples to make repetitive forms and objects feel fresh and establish themselves as innovative poets.
Keywords: Poetic Plagiarism, Anxiety of Influence, Motanabbi, Harold Bloom -
در تحلیل یک متن ادبی، اجزای مهم آن و نحوه کارکرد آن اجزا در متن قابل کشف است. در مقاله حاضر که حاصل بخشی از تحقیق گسترده ای درباره سوره احزاب می باشد، این سوره به عنوان یک متن مستقل و تام بر اساس قواعد تحلیل متن ادبی مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع محوری سوره احزاب که با توجه به قواعد تحلیل متن، تعیین شده است، اطاعت از خدا و رسول است و لذا لفظ کلیدی سوره نیز اطاعت است و الفاظ نظیر اطاعت همچون تبعیت، تسلیم و قنوت نیز در صدد القای پیامهایی مرتبط با اطاعت هستند. غرض این سوره اصلاح سبک زندگی مومنین در سایه اطاعت از خدا، رسول و مطهرین از رجس است از این رو در ضمن تناسب کاملی که میان آیات وجود دارد، افراد مطاع و مورد تایید الله معرفی شده اند. در این تحقیق بر اساس واژه کلیدی اطاعت، سیاق های سوره احزاب مورد تحلیل قرار گرفته که علاوه بر اثبات انسجام سوره، حاصل و نتیجه اطاعت از مطاع های ایمانی و غیر ایمانی نیز به دست آمده است. پژوهش های انجام شده در سوره احزاب تاکنون با چنین شیوه ای به تحلیل این سوره نپرداخته اند و از این جهت، نوآوری برای این پژوهش محسوب می شود
کلید واژگان: تحلیل متن, سوره احزاب, موضوع محوری, اطاعت, انسجام موضوعیThe suitability of the stories of the Qur'an with the culture of the time of the revelation of the Qur'an is one of the things that can be achieved through the analysis of critical discourse. In the present research, based on the model of Padam, and with the descriptive-analytical method of discourse as an example of two Quranic short stories (the crime worship of the time of Abraham, he considers the hundred-year dream of Uzir and compares it with the critical discourse of idolatry culture and the denial of resurrection at the time of revelation of the Qur'an are studied. Among the achievements of this research is that the subject of these stories are the same deviant issues of the age of revelation about oneness,polytheism and resurrection, which shows the similarity in adopting the way of the polytheists in imitating the way of the fathers. and the ancestors in believing in earthly and heavenly gods and denying the resurrection and not believing in God’s power to restore the dead in different periods of history. The purpose of telling these stories is to prove the similarity of people's beliefs in the issue of monotheism and resurrection and to convince the audience with a simple statement. Also, to present a visual image of the resurrection Ma'adum lies in the expression of the hundred-year-old dream of Uzir, to answer the naysayers of the ResurrectionAlso, the teaching of emigration in emergency situations to the Prophet and his followers is in telling the story of the Companions of the Cave.
Keywords: Text Analysis, Surah Al-Ahzab, central topic, Obedience, thematic coherence -
تعتبر اللسانیات من الدراسات المهمه اللغویه من ناحیه بیان معنی النص الخطابی المراد دراسته؛ ومن الطرق المهمه فی هذه الدراسات طریقه بدام، وهی بشکل عام، تشبه طریقه فرکلاف فی شمولها علی ثلاث مراحل مهمه، وهی: الوصف والتفسیر والتبیین. فی ثنایا هذه المراحل، یدرس الباحث النص الخطابی دراسه معنویه تحلیلیه عمیقه من ناحیتین: من حیث المعنی الظاهری او (السطحی) اولا، ومن حیث المعنی الباطنی او (العمیق) ثانیا. فی هذا المقال، حاولنا دراسه ثلاث قصص قرآنیه قصیره، وهی: 1 عباده الاجرام السماویه زمن إبراهیم (j)؛ 2 موت عزیر مده میه عام؛ 3 تحطیم إبراهیم للاصنام. بعد دراسه معنی الخطاب فی هذه القصص القرآنیه دراسه معنویه تحلیلیه، قارناه بمعنی الخطاب الجاهلی مقارنه نقدیه معتمدین علی الاسلوب الوصفی التحلیلی وعلی اساس طریقه بدام. من النتایج التی حصلنا علیها من هذه الدراسه ان موضوعات القصص القرآنیه تشبه موضوعات الشرک وعباده الاصنام التی کانت موجوده فی الجاهلیه وتشبه الموضوعات الاخری ایضا، وهی موضوعات البعث والمعاد. موضوعات هذه القصص الثلاث بیان وعرض لعادات مشرکی الجاهلیه فی تقلید آبایهم واجدادهم باعتقادهم بالآلهه الارضیه والسماویه وإنکارهم للتوحید والبعث والمعاد. هدف القرآن الکریم من بیان هذه القصص الثلاث إثبات الشبه فی اعتقاد الإنسان بمساله التوحید والمعاد وإقناع المخاطب او المتلقی ببیان واضح مصحوب ببیان تصویری منظور فی جواب منکری المعاد والرد علیهم، وذلک فی بعث الحیاه فی المیت وإعادتها إلیه بعد مرور میه عام علی موته، اما بالنسبه إلی قصه تحطیم إبراهیم (j) للاصنام، ففیها معنی خفی یشیر إلی تحطیم الاصنام الجاهلیه بعد فتح مکه.
کلید واژگان: الخطاب, النقد, المجتمع الجاهلی, اسلوب بدام, عباده الاصنام, إنکار المعادWith the emergence of discourse analysis in the linguistic arena, critical discourse analysis entered linguistics as a modern method to study cultural and social changes. One of the critical discourse analysis methods is the Practical Discourse Analysis Method (PDAM). This method investigates the hidden and apparent layers of the text by analyzing the four layers of surface-surface, depth-surface, surface-deep, and deep-deep. The surface-surface layer is the uppermost layer of the text which has the external manifestation and consists of expressions, sentences, and terms. The deep-surface layer determines the reason behind the selection of a term, a special kind of combination and grammatical structure by the writer for the reader. The surface-deep layer is the uppermost layer of the depth of the text and is similar to interpretation. In the last layer (i.e. deep-deep), text production is studied in cultural and social structures. The present descriptive-analytical study attempts to analyze three Quranic stories that criticize the ignorant society using the PDAM method. Literature is one of the branches of art that has a crucial role in humanities and gentle feelings. Although people are very different in race, color, body structure, and other qualities, instincts, feelings, and tendencies are similar in all of them. A story can easily stimulate various ranges of human feelings and convince the person by self-awareness to give up moral vices by producing a proper pattern.The language of a story is a language by which the writer can express his purpose simpler and more explicitly because it is understandable for all people. The story is the most consistent form of language that occupy the mind and heart with persuasive messages. Quranic stories relate all kinds of human habits and manners to the repetition of human reactions at any place and at any time. Manners of arrogant people, enemies, pagans, idolaters, and resurrection deniers are such behaviors. Although Quranic stories are for religious guidance and learning, serving religious purposes does not prevent blurting artistic properties in narrating a story because one of the artistic withers of the Holy Quran is story narration.In the divine speech, story scenes are pictured in a way that the reader feels watching the crucial role of the story, living with them, and perceiving their spiritual states such as fear, love, delight, sorrow, and irritation deeply. With these techniques, a person’s motivation will be duplicated in following the story, as if they closely watch them and touch their reasons for aberration.The selected Quranic topics are the common topics in the ignorant society that can be seen in other societies as well. The reader does not separate his fate from the history of the preceding people and is attracted to follow the story. The stories of the Holy Quran are appropriate cases of the conflict between right and wrong, guidance and misguidance, and good and evil. There have been examples of such conflicts in all times and places, while the result has ended in favor of the good people, and humiliation and defeat have been given to the bad people.The variety of the history of the preceding people from the miraculous speech of the divine word illustrates the diversity of the entrenchment of the deniers of God, the many excuses and the application of the same methods of humanity in confronting the monotheistic invitation, which in addition to the encouragement of the Prophet, inspired him by the experiences and reactions of the previous prophets in encountering different ethnic groups.One of the important results of examining the critical discourse on the iconoclasm story of Ibrahim (PBUH) is a kind of instruction to the Prophet Muhammad (PBUH); for the action he will take in the conquest of Mecca in not too distant future and crush the installed idols like Ibrahim. In fact, the narration of the story of the iconoclasm of Ibrahim is a kind of promise, hope, and comfort to the Prophet Muhammad (PBUH). A promise that the defeat of Mecca by Muslims is certain. The difference is that Ibrahim broke the idols in the temple, but Prophet Muhammad (PBUH) broke the idols that were constantly in front of everyone's eyes.One of the important results of the story of Uzir's hundred-year sleep and the part-by-part joining together of Uzir’s donkey is the expression of the quality of the true revival in the resurrection. The important point in the resurrection is the power that can collect the decayed bones and restore them to their original form. Disbelief in this power has been brought up many times under different titles by the people of the time of the Prophet (PBUH).The story of Ibrahim and his technique of worshiping heavenly bodies is like a mirror in which the past, present, and future of Muhammad's invitation can be seen through Ibrahim’s story. In the ignorance era, like the time of Prophet Ibrahim (PBUH), there were various goddesses, and the sun, moon, and stars were among the most common of these goddesses.Analyzing the stories related to the criticism of the ignorant society leads us to the conclusion that belief in different gods, doubts about resurrection, and imitation of ancestors existed in different eras of history. Analyzing the critical discourse of Quranic stories, in addition to instructing the application and benefit of discourse styles, indicates the appropriateness of the issues raised in the ignorant society with modern ignorance. Although in the discussion of theology and the affirmation of unity in creation the verses are based on the proof of order and nature, parables and stories are used more in the issues related to beliefs, societies, ethics, and the expression of traditions and common false habits.
Keywords: Discourse, Critique, Ignorant Society, Practical Discourse Analysis Method (PDAM), Idolatry -
رویکردهای گوناگون مفسران قرآن به پیدایش انواع تفسیرها از قبیل تفسیر ماثور، تفسیر عرفانی و تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی انجامید در تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی، مفسر بر مستندات ادبی و شواهدی از آیات قرآن تکیه دارد و تفسیر یک آیه به کمک آیات دیگر صورت می گیرد؛ در این جستار به واکاوی تفسیر الکشاف زمخشری که صبغه ادبی آن شهرت دارد،پرداخته می شود و از رهگذر توصیف و تحلیل، شیوه این مفسر بررسی می گردد، از رهاورد های این پژوهش آن است که زمخشری در تفسیر ادبی الکشاف به تبیین نکات زبانی نهفته در متن آیات می پردازد و گذشته از استناد به مبانی لغوی و قواعد صرفی و نحوی و بیانی به سراغ زبان عرف خاص قرآن می رود و نظر خویش را مستند می سازد؛ در نیل یه این هدف به همانند آوری مصادیق مشابه در آیات دیگر قرآن اهتمام می ورزد و به این ترتیب از تفسیر ادبی قرآن به قرآن پرده برمی دارد.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر ادبی قرآن به قرآن, زمخشری, کشاف, عرف زبانیThe various approaches of Qur'anic interpretations have led to the emergence of various interpretations such as Ma'thoor interpretation, mystical interpretation, and the Qur'an-to-Qur'an, and literary interpretations. In the Qur'an-to-Qur'an, and literary interpretations, the exegete relies on the evidence from the Qur'anic verses and the interpretation of one verse is carried out with the aid of the other. In this research, by analyzing the interpretation of Al-Kashaf Zamakhshari, whose literary character is famous, the researcher examines the method of this commentator through description and analysis. One of the results of this research is that Zamakhshari in the literary interpretation of Al-Kashaf explains the linguistic points hidden in the text of the verses and in addition to citing lexical bases and morphological and syntactic rules and expressions, he mentions the specific customary language of the Qur'an and comments to document his opinion. In order to achieve this goal, Zamakhshari tries to make similar examples in other verses of the Qur'an and thus reveals the literary interpretation of the Qur'an by the Qur'an.
Keywords: Quran, literary interpretation of the Qur'an-to-Qur'an, Zamakhshari, Kashaf, linguistic custom -
در پژوهش های مربوط به متون دینی، رویکرد معنی شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در میان مکاتب زبان شناسی، مکتب لندن به مقوله معنا اهتمام بسیار دارد و بر علل تحول معنی براساس بافت موقعیتی و آشکارسازی زوایای پنهان متن نظر دارد. این پژوهش می کوشد با شیوه توصیفی تحلیلی به معرفی نظرات فرث (بنیانگذار مکتب لندن) در باره ایتلاف بافت با گفتمان متن در جهت رسیدن به معنی بپردازد و با تطبیق آن با سوره مبارکه یوسف رویکرد بافت شناسی آن را در جهت رسیدن به معنا بازتاب دهد. در این پژوهش تلاش شده است با تحلیل ارتباطات معنایی در ترکیب های متن، یعنی سویه های آوایی، صرفی، نحوی و دیگر نشانه های دلالی در بافت درون زبانی متن سوره یوسف، نقش اصلی موقعیت، به عنوان بافت برون زبانی در فرایند شکل گیری معنا براساس حال گوینده و مخاطبان و گفتگوهای کنشگران اصلی و فرعی این سوره در محیط اجتماعی به دست آید. از همین گذر، بافت موقعیت، تعیین کننده گفتمان معنایی مناسب در متن سوره یوسف محسوب می شود.
کلید واژگان: بافت شناسی, فرث, گفتمان, سوره یوسفIn the research related to religious texts, the semantic approach is of special importance. Among the schools of linguistics, the London school pays great attention to the category of meaning and considers the causes of meaning change based on the situational context and revealing the hidden angles of the text. This research tries to introduce Firth's (the founder of the London School) opinions about the combination of texture with the discourse of the text to reach the meaning with a descriptive-analytical method, and by matching it with Surah Yusuf, it reflects its histological approach to reach the meaning. Among the results of this research is that by using semantic connections in text combinations, i.e., phonetic, morphological strains, and other signifiers that are visible in the intra-linguistic context of the text of Surah Yusuf, it is possible to determine the role of the situation as an extra-linguistic context in the process of meaning formation based on the situation of the speaker and audience and the conversations of the main and secondary actors of this surah in the social environment. From this passage, it should be said that the social environment and situational context determine the appropriate semantic discourse in the text of this surah.
Keywords: texture, Firth, Discourse, Surah Yusuf -
تمثل هذه الدراسه مفهوم الاستعاره النحویه علی عینیه من قصص الاطفال، وینتمی هذا المفهوم إلی النحو الوظیفی النظامی. کما یهدف تعریف الاستعاره النحویه بما یمتاز بقدرته علی إیصال المعنی. إن هذا المقال عبر استخدام المنهج الوصفی- التحلیلی، یسعی إلی دراسه تطبیقیه من توظیف الاستعاره النحویه فی نمازج من قصص المستخدمه فی کتب المرحله الإبتداییه (الکتاب الفارسی للصف الثالث الإبتدایی ایران وتاب قراءتی للصف الثالث الإبتدایی عراق). من النتایج التی وصلت الدراسه إلیها: ان فی القصص المدروسه یکثر استخدام التحویل الإسمی، فتحتجب هویه الفاعل ومسولیته وتصیر الدلاله من حیث الزمن والمشارکین مخفیا تماما ویلجا الکاتب إلی الحیادی. فیستخدم هذه الإستراتجیه انسجاما للنص فیودی إلی خلق نص فنی.
کلید واژگان: الإستعاره النحویه, التحویل الإسمی علم اللغه, کتاب فارسی, کتب المرحله الإبتدائیهGrammatical metaphor is marked as one of the outstanding issues in the systematic grammar function. Creating a new semantic system with the usage of new functions is claimed as one of the most attractive facilities that the language may provide. In addition to creating attractive expressions, it expands the semantic values of the text. With that in mind, these types of figures of speech and their analyses lead to a better identification of the text in textual studies. Considering the fact that such grammatical metaphors are exquisitely used in the Persian book for third grade of elementary School, this article explores this figure of speech by describing and analyzing it in the stories of Persian books and the Iraqi book for third grade of elementary school. The research expresses the concept of grammatical metaphor on the sample of children’s story. One of the major consequences of using grammatical metaphor of nominalization type is the coherence and magnification of the text. More precisely, nominalization hides the identity of the text doer and provokes the readers` thinking.
Keywords: Grammatical, nominalization, linguistic, Persian book for third grade of elementary school, Iraqi book for third grade of elementary school -
در زبان شناسی نقش گرا معنای بافتی متون، محصول پیوند متن و موقعیتی است که در آن تولید می شود. مهم ترین کارکرد این نوع از نگاه در قرآن کریم آشکارسازی زوایای پنهان معنا در آن است. ضرورت این نوع از نگاه در بیان و اثبات این فرضیه است که بافت موقعیت مطرح شده در نظام نقش گرا، به واسطه تعیین دقیق معنا به عنوان یک قرینه اساسی در فهم، می تواند به طور مستقیم بر معنای آیات قرآن کریم اثر داشته باشد. برای مثال موقعیت تسلیم و امید به خداوند در سوره کهف، آشکارکننده ابعاد مختلف تسلیم از جنبه فردی، اجتماعی و اعتقادی است. در این پژوهش سعی شده است با در پیش گرفتن روش توصیفی - تحلیلی با بررسی آیاتی از سوره کهف که تسلیم و امید به خداوند را مطرح کرده اند به تبیین ارتباط گفتمان موقعیت این مقوله ها با متن و ارتباط لایه های سه گانه بافت موقعیتی(گستره، منش و شیوه سخن) با لایه های معنایی زبان (فرانقش اندیشگانی و بینافردی و متنی) پرداخته شود. از جمله رهیافت های حاصل شده آن است که آغازگر های مرکب (متنی- ساختاری) در موقعیت تسلیم بیشترین بسامد را دارا هستند که نشان از ارتباط حروف ربط با موقعیت دارد. تکرار در بافت موقعیتی تسلیم و امید به چندین شکل نمود می یابد همچنین استعمال «رب» با ضمیر متصل «نا» و «ی» در هر سه رویداد یعنی (داستان جوانمردان، واقعه تحدی و داستان صاحبان باغ) مشاهده نمود. عنصر معنایی این ترکیب اضافی همان امید به رحمت خداوند است که بافت موقعیت در شکل دادن آن نقش اساسی ایفا می کند.کلید واژگان: سوره کهف, نقش گرایی, هلیدی, موقعیت, تسلیم و امیدIn role-oriented linguistics, the textual meaning of the texts is the product of the connection between the text and the situation in which it is produced. The essential function of this type of view in the Holy Quran is to reveal the hidden angles of meaning in it. This type of view is necessary to prove the hypothesis that the context of the situation presented in the role-oriented system, through the precise determination of the meaning as a basic assumption in understanding, can directly affect the purpose of the verses of the Holy Quran. For example, the position of submission and hope in God in Surah Al-Kahf reveals the different aspects of recommendation from the individual, social and religious aspects. In this research, by taking the descriptive-analytical method by examining the verses of Surah Al-Kahf that mention request and hope in God, it has been tried to explain the relationship between the discourse, the position of these categories and the text, and the relationship between the three layers of the text. A situation (scope, nature, and style of speech) should be processed with the semantic layers of language (ideological, interpersonal, and textual). Among the obtained approaches is that. Compound starters (textual-structural) have the highest frequency in the subjunctive position, which shows the connection of conjunctions with the situation. Repetition in the situational context of submission and hope is manifested in several forms. Also, he observed the use of "rab" with the pronoun "na" and "y" in all three events, i.e. (the story of young men, the event of a challenge, and the story of the owners of the garden). The semantic element of this additional combination is the hope for God's mercy, in which the context of the situation plays an essential role in shaping.Keywords: Surah Al-Kahf, role-oriented, situation, submission, hope
-
نشانه های کلامی یا سویه هایی که عهده دار بیان مفهوم هستند؛ به ویژه کلماتی که مترادفند و به ظاهر بر مفهومی متشابه دلالت دارند، از موضوعات مورد توجه متن پژوهان آیات قرآنی است، در این باره بررسی واژگانی از شبکه معنایی علم، فقه، نبا، تنبه، انس، ذوق، بصیرت، درایت که در معنای دانش و آگاهی به کار رفته اند پژوهشی معناشناسانه می طلبد. در این نوشتار از رهگذر توصیف و تحلیل واژگان شبکه معنایی «علم» ، «نبا» «انس» و «ادری» محور بحث قرار گرفته و با پژوهشی تطبیقی و مقایسه موارد کاربست این واژه ها که معنای آگاهی را می رسانند، ظرافت کاربرد این کلمات و زمینه های کاربست آن ها بیان شده است . از جمله دستاورد این پژوهش آن است که در کلمات به ظاهر مترادف، سویه کلامی انباء مانند انبا، نبا، نبی در اخبار از امور غیبی و شایان توجه به کار رفته است و کاربست کلمات مشتق از «درایت» از قبیل» ادری، تدری، در مواردی است که به امور معنوی و حقایقی اشاره دارد که با نگاهی اجمالی یا توجهی سطحی به واقعیت آن پی برده نمی شود. از این رو توصیف یا آگاهی از حقایقی مانند «حاقه»، «عقبه» و «لیله القدر» با تعبیر «ادریک» بیان شده اند.و مخاطب را به درنگ و تدبر فرا می خوانند.
کلید واژگان: علم, ادری, نبا, غیبVerbal signs or strains that are responsible for expressing the concept; especially the words that are synonymous and apparently imply a similar concept, are among the subjects considered by the text-researchers of the Qur’anic verses. In this regard, examining some words from the semantic network of science, jurisprudence, news, awareness, taste, insight and tact, which are used in the meaning of knowledge, require a semantic research. In this article, the description and analysis of some words from a semantic network of "ʿAllama", "Nabaʿ", "Anas" and "Adrī", are discussed. And the elegant use of these words and their fields of application have been explained with a comparative research and comparison of the cases of using these words that convey the meaning of awareness. One of the achievements of this research is that in seemingly synonymous words, the verbal stems of Anbāʼ, such as Anbaʿa, Nabbiʼ, Nabī, are used in news about occult important matters. And using words derived from "Dirāyat" such as "Adrī and Tadrī are in cases where it refers to spiritual matters and truths that cannot be realized with a glance or superficial attention. Therefore, the description or knowledge of facts such as "Ḥāqqah", "ʿAqabah" and "Laylat al-Qadr" are expressed with the expression "Adrīka" and they call the audience to thinking.
Keywords: Qur’Anic Words, ʿallama, Adrīka, Nabaʿ, Nabī, Unseen -
نقد رتوریک یک جریان انتقادی است که از دوران باستان در یونان شکل گرفت، این نقد در یک نگاه وسیع به دو دوره سنتی و مدرن تقسیم می شود؛ در دوره سنتی تنها یک روش نقد است که بر اساس ارکان پنجگانه خطابه ارسطو یعنی ابداع، ترتیب، سبک، حافظه و بیان شکل گرفته است و در دوره جدید و در قرن بیستم، از یک روش انتقادی به یک جریان انتقادی با چشم اندازهای گسترده، تبدیل شده است؛ نقد ایدیولوژیک به عنوان یکی از معروف ترین این چشم انداز ها، با بررسی عناصر آشکار و پنهان ایدیولوژیک در یک اثر به تبیین کارکردهای ارتباطی آن می پردازد و از ایدیولوژی هژمونیک آن پرده بر می دارد، یکی از مهم ترین ژانر ها، در ترسیم باور های ایدیولوژیک سرود ملی است؛ سرود ملی به عنوان آواز وطن پرستانه ای است که در باورپذیری و وحدت یک ملت نقش مهمی ایفا می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد نقد ایدیولوژیکی از منظر «سونیا فوس»، به نقد و بررسی رتوریکی سرود ملی کشور سوریه، به عنوان کشوری با جایگاه استراتژیک و تاریخ تمدن غنی، بپردازد و از رهگذر کاوش در آرتیفکت های آشکار و پنهان زبانی، واژگان و موسیقی، عوامل تاثیر ایدیولوژیکی را در این سروده بررسی کند. چنین استنباط می شود که در سرود ملی این کشور، طبقات معنایی میهن، استقلال و آزادی، وحدت و اتحاد، دین و آیین و فداکاری، پر کاربردترین مفاهیم ایدیولوژیکی اند که با تلفیقی بر آمده از موسیقی، بسامد واژه ها، مخاطب را به اقناع ایدیولوژیکی رسانده اند.کلید واژگان: نقد رتوریک, نقد ایدئولوژیک, سرود ملی سوریه, مفاهیم آرمانRhetorical criticism is a critical movement developed in ancient Greece. This criticism is broadly divided into two periods, traditional and modern. In the traditional period it is only a method of criticism based on the five canons of Aristotle's rhetoric of invention, arrangement, style, memory, and delivery, and is now called the New Aristotelian criticism, but in the new era and in the twentieth century and the advent of new theorists it has evolved from a critical approach to a critical movement with many perspectives, of which the New Aristotelian criticism is only one of them. Ideological criticism, as one of the most famous of these perspectives, examines the overt and covert ideological elements in a work to explain its communicative functions and reveals its hegemonic ideology. One of the most important genres in depicting Ideological beliefs is national anthem. The national anthem, as a patriotic song that supports the culture and represents the identity of a nation, plays an important role in the credibility and unity of a nation. Accordingly, the present study aims to do a rhetorical criticism of the national anthem of Syria as a country with a strategic position and a varied and rich civilization history with a descriptive-analytical approach from Sonja. Foss’ viewpoint so as to investigate ideological influence factors in this anthem through overt and covert linguistic artifacts, vocabulary, and music.Keywords: Rhetorical Criticism, Ideological Criticism, National Anthem Syria country, Ideal Concepts
-
در زبان شناختی متن یک داستان، که شخصیت های متفاوت حضور دارند، بر اساس نظریه چند صدایی باختین ، سخنان متفاوت برخاسته از باورهای گونه گون، حاکمیت چند صدایی و آزادی بیان را می رساند. رویکردی که ابزار بیان واقعیت و مایه برجسته گشتن متن است. برای مثال در داستان های قرآن، نقل عبارت سخن شخصیت هایی که باورهای گوناگون و گاهی حق ستیزانه دارند نشانه حاکمیت «چند صدایی» و رویکرد قرآن به آزادی بیان است. در این مقاله به سراغ سوره یوسف (7,) که حاوی «احسن القصص» (یوسف/3)و آکنده از سخنان متفاوت است رفته و با روش توصیفی تحلیلی، و تبیین واژگان کلیدی این داستان به واکاوی پدیده چندصدایی در این داستان پرداخته و نشان داده شده است که در گفتگومندی این داستان؛ تعبیراتی همانند «یا ابت» و «معاذ الله» در سخنان یوسف (ع) و «یا بنی» و «سول» و «اجتبی»؛ در اظهارات یعقوب و پاره گفت های تاکیدی برادران یوسف، تعبیر«اکرمی» و «مثوی» در گفتار عزیز مصر و عبارت «هیت لک» زلیخا، برخاسته از باورها و جهان بینی های متفاوت است ودنقل عین این گفتار ها آن هم بدون کم و کاست، یکی از جنبه های اعجاز بیانی قرآن در نشان دادن حاکمیت چند صدایی در این داستان است و رویکرد قرآن به آزادی بیان را می رساند.
کلید واژگان: اعجاز بیانی, یوسف, چند صدایی, آزادی بیانIn the linguistics of the text of a story, in which different characters are present, according to Bakhtin's theory of polyphony, it conveys different words arising from different beliefs, the rule of polyphony and freedom of expression. An approach that is a tool for expressing reality and highlighting texts. For example, in Qur'anic stories, quoting the words of characters who have different and sometimes anti-right beliefs is a sign of the rule of "polyphony" and the Qur'an's approach to freedom of expression. In this article, he has gone to Surah Yusuf (7), which contains "Ahsan Al-Qasas" (Yusuf / 3) and is full of different words, and with a descriptive-analytical method, and explaining the key words of this story, he has analyzed the polyphonic phenomenon in this story. And it is shown that in the dialogue of this story; Expressions such as Ya Abate" and " Ma'aza Allah" in the words of Yusuf (AS) and "Ya Bonay" and "Sawwal" and "ejtaba" in the; Yaqub's remarks and some of Yusuf's brothers' emphatic sayings, the interpretation of "Akrami" and "Masva" in the beloved speech of Egypt and the phrase "Hita Lak" of Zuleykha arise from different beliefs and worldviews and the quotation of these same words is the same. Without exception, one of the aspects of the Qur'an's expressive miracle is in showing the rule of polyphony in this story, and it conveys the Qur'an's approach to freedom of expression.
Keywords: Expressive Miracle, Yousef, Polyphony, Freedom of Expression -
الکتابه مهاره لغویه متقدمه والمرحله الاخیره من المهارات الاربعه فی الکفاءه اللغویه وفی هذه المرحله یتوقع ان یستخدم المتعلم المفردات والتراکیب والجمل فی اسلوب صحیح ومتقن لیعبر عن افکاره وینقلها إلی الآخرین بلغه سلیمه ویقوم بإنتاج نص تراعی فیه مقومات النص وبما ان الاتساق هو احد المقومات النصیه، فتناول هذا البحث الاتساق فی الکتابات العلمیه للناطقین باللغه العربیه ومتعلمیها الإیرانیین بدراسته اداء المجموعتین فی استعمال ادوات الاتساق فی کتاباتهم دراسه تقابلیه، مستخدما نظریه "الاتساق" ل"مایکل هالیدی" و"رقیه حسن". ودراستنا هذه قامت علی عنصری الإحصاء والتحلیل. تم اختیار عینات عشواییه من 30 رساله ماجستیر من طلاب الادب العربی من الناطقین بالعربیه ومتعلمی العربیه الإیرانیین. فقمنا برصد عناصر الاتساق فی العینتین وإحصایها بصوره دقیقه وتحلیل المعطیات، وتقویم مدی نصیه تعابیرهم الکتابیه وفق نظریه الاتساق. وقد توصلت الدراسه إلی ان کل المتغیرات السبعه عشر فی رسایل الناطقین بالعربیه اکثر تواترا من رسایل الطلاب الإیرانیین. فبالتالی، من حیث العدد، کانت التواترات فی کتابه المجموعه الاولی اکثر من المجموعه الثانیه. کما اظهرت نتایج اختبار T ان معدل الاستخدام لادوات الاتساق فی کتابه الطلاب الناطقین بالعربیه یکون اکثر من معدل ذلک فی کتابه المجموعه الاخری وهناک فارق ملحوظ و إیجابیه فتره الثقه منحت الکتابات العلمیه للناطقین بالعربیه تواتر عناصر الاتساق وکثرتها، لذلک تم تاکید فرضیه البحث بمعنی ان کتابه المجموعه الاولی اکثر تماسکا من کتابات المجموعه الثانیه وهذا التکرار الاکثر فی رسایل الناطقین بالعربیه یجعلها نسیجا ملتحما مترابطا؛ لان توفر عناصر الاتساق یساعد علی انسجام النص وترابط اجزاءه بعضها مع بعض بینما فی بعض رسایل الطلاب الإیرانیین وجدنا ان انعدام الاتساق واخطایهم الکتابیه خاصه فی استعمال الروابط جعلت کتابتهم مشتتا مما سببت إعاقه فهم المتلقی.
کلید واژگان: علم اللغه النصی, الاتساق, الکتابه العلمیه, طلاب اللغه العربیه وآدابها من الناطقین بالفارسیه, طلاب اللغه العربیه وآدابها من ناطقیها الاصلیینWriting is the most advanced part of four language learning skills and it is a difficult and complicated process. In this process, a language learner is expected to produce a text which has suitable characteristics and components of a text and since one of the text indices is coherence, the present study performs a comparative analysis of grammatical coherence in scientific writings of Arabic speakers and Iranian MA students of Arabic literature according to functional linguistic model developed by Michael Halliday and Ruqaiya Hasan. The study was based on data collecting and statistical analysis. The samples were consisted of 30 MA theses in Arabic literature by Iranian students and Arabic speaker students. Grammatical coherence elements (reference, deletion, substitution, connection) were collected from the samples and measured their frequency. The data analysis was performed by statistical methods of t-test and Friedman test. According to the results of the tests, the MA theses of two groups were compared and the quality and frequency of the elements of text coherence were studied in the writings of two groups. The conclusion is that the frequency of all the 17 indices of grammatical coherence in MA theses of Arabic speaker students was more than Iranian students of Arabic literature. Based on the results of T-test, the difference of the coherence elements in two groups was significant and accordingly the theory of the study was proved, that is MA theses of Arabic speaker students have more coherence, cohesion, and integration than MA theses of Arabic learners. Meanwhile, some grammatical and writing errors, and carelessness in sentences and using conjunctions in the writings of the second group make the texts incoherent.
Keywords: text linguistic, coherence, scientific writing, Iranian studentsof Arabic literature, Arabic students of Arabic literature -
متن گرانسنگ قرآن کریم، مشحون از لطافت های خردمندانه و تصاویر هنری یا انگاره های زیبایی است که بر جذابیت و تاثیر آیات آن افزوده است؛ چه صحنه پردازی های زنده و پویای آن به گونه ایست که پدیده های معنوی و نامحسوس، در تصاویر هنری دیداری و شنیداری، به صورت تابلوهای زیبا و گویا، مشهود و ملموس می گردند. این شیوه با استمداد از آرایه های بدیعی همچون تشبیه و عناصری از قبیل تجسیم، تخییل، حرکت ادامه یافته است. در این جستار و در راستای زبان شناختی قرآن کریم، با نگاهی به تعریف «انگاره یا تصویر هنری» در ادب عربی، برخی از آیات قرآن که با بهره گیری از این هنر به تبیین ارزش ها و ضد ارزش های اخلاقی پرداخته تحلیل شده است؛ در زبان قرآن، تصویر های هنری قرآن نمونه ای از لطافت های خردگرایانه آن است، این شیوه به گونه ایست که موضوعات معنوی و مفاهیم انتزاعی را مجسم ساخته و به صورت تابلوهایی دیداری مشهود و محسوس می سازد. تصویر گری های فنی یا انگاره های قرآن محدود به ارزش های اخلاقی یا هنجارها مانند خشیت، عفت، تواضع نمی شود، بلکه در تبین ضدارزش هایی مانند: کفر، قساوت و خست نیز به کار رفته و این قبیل امور معنوی را محسوس و ملموس می سازد . در انگاره های قرآن عنصر تجسیم و انگاره های مجسم بسیار پر بسامد تر از تصویرهای تخییلی است. و اکثر تصویرها دیداری است. تصویرهای هنری قرآن احساسات و عواطف فطری آدمی را هدف گرفته اند تا بدین وسیله مخاطب را به تامل در رفتار خویش سوق دهند.کلید واژگان: انگاره, تصویر هنری, تجسیم, قرآن, ایمان, انفاقThe precious text of the Holy Quran is full of wise subtleties and artistic images or beautiful ideas that increase the aesthetics and effect of its verses; Its vivid and dynamic plot is such that spiritual and intangible phenomena, in visual and audio art images, become visible and tangible in the form of beautiful and expressive paintings. This method has continued using novel arrays such as similes and elements such as visualization, imagination, movement. In this article, in line with the linguistics of the Holy Quran and by looking at the definition of "artistic idea or image" in Arabic literature, some verses of the Quran that use this art to explain the values and anti-moral values have been analyzed; In the language of the Qur'an, the artistic images of the Qur'an are an example of its rational subtleties, in a way that embodies spiritual subjects and abstract concepts and makes them visible and tangible in the form of visual paintings. Technical illustrations or ideas of the Qur'an are not limited to moral values or norms such as modesty, chastity, humility, but are also used to explain anti-values such as infidelity, cruelty and miserliness and make such spiritual matters tangible. In Quranic ideas, the element of embodiment and embodied ideas are much more frequent than imaginary images and most images are visual. The artistic images of the Qur'an target the innate feelings and emotions of man in order to lead the audience to reflect on their behavior.Keywords: Idea, Artistic Image, Embodiment, Quran, faith, Charity
-
تفاوت نگاه اندیشمندان مسلمان در حوزه دانش بلاغت سبب شد تا نظریه پردازان با رویکردهای مختلف خود به تعریف مقوله های بلاغت بپردازند. تا جایی که بلاغت دانان از یک مقوله بلاغی تعریفی متفاوت ارایه داده اند. زمینه ها و پیامدهای بعضی از این رویکردها در بلاغت عربی با جدایی بلاغت از ذوق ادبی و اتخاد رویکرد عقل گرایانه انکار ناپذیر است. در پرتو اهمیت مساله که اختلاف در شیوه تحقیق دانشمندان حوزه بلاغت است، مقاله حاضر می کوشد به روش توصیفی - تحلیلی به مقایسه و نقد دیدگاه عبدالقاهر جرجانی (471 ه) و فخر رازی (606 ه) با تکیه بر رویکرد کلامی - فلسفی رازی در مبحث تقدیم و تاخیر با تاکید بر باب سلب عموم و عموم سلب بپردازد. نتایج بررسی حاکی از این است که دو بلاغت دان در تعریف عموم سلب هم عقیده و در سلب عموم تعریف یکسانی ارایه نداده اند؛ به گونه ای در نگاه کلی می توان گفت که پیامد رویکرد کلامی - فلسفی رازی در ضعیف بودن استنباط او از کلام جرجانی نمایان است و علت آن، تناقض گویی هایی است که وی در تعریف دلالت التزامی دارد و اینکه در نفی عموم ملزم به پذیرش ذوق می شود که شالوده اصلی مبانی نظری جرجانی است، این روش او باعث شد از سلب عموم تعریف های چندگانه و متناقضی داشته باشد. از سویی دیگر، آیاتی در قرآن وجود دارند که با نظر جرجانی در نفی شمول سازگاری ندارند.
کلید واژگان: عبدالقاهر جرجانی, فخر رازی, تقدیم, تاخیر نفی شمول, شمول نفیEfforts to understand the miracles of the Qur'an have long been of interest to Muslim scholars and have played an important role in spreading the knowledge of rhetoric. The actual beginning of this knowledge dates back to the middle of the third century AH. The difference in the views of Muslim thinkers in the field of rhetoric has led theorists to define the categories of rhetoric with their different approaches. The context and consequences of some of these approaches in Arabic rhetoric are undeniable by separating rhetoric from literary taste and adopting a rationalist approach. . In the light of the importance of the issue, the present article tries to compare and critique the views of Abdul Qahir Jorjani (471 AH) and Fakhr Razi (606 AH) on the subject of descriptive-analytical method and relying on theological-philosophical approach to presenting and criticizing the subject Emphasizing negation of inclusion and inclusion of negation. The results of the study indicate that the two rhetoricians did not offer the same opinion in the definition of public denial and the same definition in inclusion of negation; In general, it can be said that Fakhr Razi's inference from Jorjani's statement is distorted, and the reason is the contradictions that he requires in defining of Mandatory signification, and on the other hand, there are Quranic verses that They do not agree with Jorjani's view in negation of inclusion.
Keywords: Abdul Qahir Jorjani, Fakhr Razi, dedication, delay negation of inclusion, inclusion of negation -
سبک شناسی دانش یا روشی است که دستمایه بسیاری از تحلیل گران نصوص ادبی و پژوهشگرانی است که به بررسی جنبه زبانی قرآن پرداخته اند؛ چه در میان متون ادبی، قران کریم دارای سبکی مشخص و شایان توجه متن پژوهان است. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی به سبک شناسی سوره قلم پرداخته و معلوم گشته است که این سوره در سطح فکری، نفی اتهام از پیامبر (ص)، تحسین اخلاق نیکوی آن حضرت و نقد ناهنجاری های اخلاقی معاندان را می رساند. با مثال زدن به سرگذشت قومی دیگر، تداوم سنت الهی در حق کافران و تکذیب کنندگان و معاندان پیامبر گوشزد می شود.. در سه سطح آوایی، نحوی و واژگانی، سبک به کاربسته با شیوه زبان قرآن در بیان سنت های الهی و توجه دادن به عاقبت کارها و کیفر گناهان و هدایت انسان ها هماهنگ است. در سطح نحوی کاربرد فعل مضارع تداوم دشمنی با پیامبر اکرم(ص) را می رساند. در سطح ادبی تناسب بلاغی درون برخی از آیات و بین آیات این سوره نشانگر رابطه سببی یا علی مفاهیم آیات است. همچنین تکرار خطاب های پرسشی برای تاکید و سوق دادن مخاطبان به تدبر در عاقبت امور می باشد.کلید واژگان: سوره قلم, سبک شناسی, فواصل, تکرارStylistics is the knowledge or method used by many literary text analysts and scholars who have studied the linguistic aspect of the Qur'an; Among literary texts, the Holy Qur'an has a clear and noteworthy style of textualists. In this research, the stylistics of Surah Qalam has been studied with a descriptive-analytical method and it has been found that this Surah, at the intellectual level, denies the accusation of the Prophet (PBUH), praises his good morals, and criticizes the moral anomalies of the opponents. By citing the example of another ethnic group, the continuity of the divine tradition is warned against the infidels, deniers, and opponents of the Prophet. In the end, the deeds and punishment of sins and the guidance of human beings are in harmony. At the syntactic level, the use of the verb means the continuation of enmity with the Holy Prophet (PBUH). At the literary level, the rhetorical proportion within some of the verses and between the verses of this surah indicates the causal relationship between the meanings of the verses. It is also the repetition of question addresses to emphasize and lead the audience to think about the end of things.Keywords: Surat al-Qalam, stylistic, Al-Fasalam, repetition
-
تعویض یا جایگزینی، یکی از سنتهای رایج زبان عربی در آیات قرآن مجید پربسامد است و در مواردی از قبیل جایگزینی فعل امر با مصدر در «فضرب الرقاب»، مصدر با اسم فاعل در «لیس لوقعتها کاذبه» و مفعول مطلق با صفت در «وعد الله حقا» نمود دارد. این نوع جایگزینی که به عدول و تعویض نحوی تعبیر میشود، در دلالت معنایی، مفاهیمی فراتر از معنای ظاهری الفاظ را میرساند؛ ازاینرو در تفسیر آیات قرآن توجه ویژه مفسران را برانگیخته و عمدهترین کاربست تفسیری آن، در شرح اعجاز بیانی قرآن کریم متبلور است. این جستار، به استناد منابع تفسیری و با روش توصیفی استنتاجی، به شناسایی نمونههایی از این تعویضها در آیات برآمده است. ازجمله نتایج این پژوهش آن است که در قرآن کریم انواع جایگزینیها به کار رفته است و مفسران؛ بهویژه فخرالدین رازی در مفاتیح الغیب به دلالت معنایی این جایگزینیها پرداخته و نشان دادهاند که این تعویضها گاهی در ایجاد فواصل هماهنگ و خلق موسیقای متناسب با مفهوم آیات کارآمدند و اغلب دارای سایه معناهایی از قبیل مبالغه، تشویق، تعظیم و تعلیل به وصف جایگزین میباشند.
کلید واژگان: تفسیر ادبی, جایگزینی, دلالت معنایی, سایه معناReplacement or substitution is one of the common traditions of Arabic language in the verses of the Holy Quran. In the 4th verse of chapter Muhammad "فضرب الرقاب", an imperative verb is replaced by an infinitive, likewise in the 2nd verse of chapter Waqia «لیس لوقعتها کاذبه», an infinitive is substituted with active participial, and in 124th verse of chapter al-Nisa «وعد الله حقا», object is replaced with adjective. This type of substitution, which is interpreted as a syntactic change, conveys in semantic connotation, concepts beyond the apparent meaning of words; Therefore, in interpreting the verses of the Qurchr('39')an, it has attracted special attention of the commentators. Its main interpretive use is orchestrated in the description of the expressive miracle of the Holy Qurchr('39')an. This paper, based on interpretive sources and descriptive-inferential method, has identified examples of these substitutions in the verses. One of the findings of this research is that various alternatives have been used in the Holy Quran and the commentators; In particular, Fakhreddin Razi in Mafatih al-Ghayb have dealt with the semantic significance of these replacements and has shown that these substitutions are sometimes effective in creating harmonious intervals and creating music appropriate to the meaning of the verses. The use of this literary element has often led to new shadow meanings such as exaggeration, encouragement, bowing and etc.
Keywords: Literary interpretation, substitution, semantic signification, shadow meaning -
در آیات قرآن، گذشته از تعبیراتی که ظاهر الفاظ آن ها بیان مقصود را می رساند، پاره ای تعبیرات، بر مفهومی فراتر از این الفاظ دلالت دارند، مفاهیمی که با عنوان سایه های معنا معادل ظلال المعنی یاد می شوند و نشانه هایی از قبیل جایگزینی برخی از واژگان، تقدیم و تاخیر، واژگان متضاد، پژوهشگر قرآنی را به تدبر در آن ها و تبیین این مفاهیم سوق می دهد؛ از این رو در روش تفسیری مفسران، استناد به این نوع از بیان ها و تفسیر آیات شریفه قرآن پربسامد است. در این جستار با رویکرد به تفسیر فخر رازی و با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی، روش مفسر در کشف سایه های معنای برخی از آیات و تعابیر واکاوی شده و مستندات وی تبویب شده است. از جمله نتایج این پژوهش آن است که فخر رازی به استناد نشانه های غیر لفظی، مانند جایگزینی واژگانی یا نحوی، تقدیم و تاخیر، سایه معنای نهفته در برخی از آیات را بیان کرده است. هم چنین استناد به پدیده جایگزینی در روش کشف سایه معنای تعبیرات، پربسامدتر است.
کلید واژگان: روش شناسی, تفسیر, فخر رازی, مفاتیح الغیب, جایگزینی, سایه معنیIn the verses of the Qur'an, in addition to the expressions whose appearance transfers the meaning of the words, some others imply impressions beyond these words referred to as shadows of meaning – Dhilalolma'ni. There are also signs such as the substitution of some vocabularies, advancement and deferral, antonym words that direct the Qur'anic researchers to reflect on them and to explain these concepts; therefore, the Qur'an exegetes frequently use this exegetical method citing this type of expressions in interpreting the noble verses of the Qur'an. Using Fakhr Rāzi's exegetical approach and a descriptive-analytical research method in discovering the exegete's meaning shadows, some verses and expressions are analyzed and their related evidences and documentations are dichotomized. Among the research findings, it is proven that Fakhr Rāzi, based on the non-verbal signs such as lexical or syntactic substitution, and advancement and deferral, has stated the implied shadow meaning in some verses. Similarly, the substitution method is used more frequently in the method of discovering expressions shadows of meaning.
Keywords: Methodology, exegesis, Fakhr Rāzi, Mafatihol Ghayb, substitution, meaning shadow -
سوره تکاثر، از سوره های مکی است که به شیوه و سبک محتوایی بسیاری از سور دیگر مکی به نقد یک پاره فرهنگ جامعه عصر جاهلی می پردازد و مخاطبان را به مسیله معاد توجه می دهد. واکاوی نشانه های این سوره، به ویژه نشانه شناسی لایه ای آن، گذشته از تبیین معنای نخست و ظاهری آیات، پیام های نهفته در ورای کلمات و نشانه هایش را معلوم می دارد. ازاین رو، از رهگذر توصیف و تحلیل و به استناد منابع تفسیری و مراجع ادبی به واکاوی نشانه های این سوره برآمده ایم. این پژوهش نشان می دهد که در این سوره در محور افقی، گزینش واژه های «الهیکم، زرتم» یک رفتار سنتی بیهوده در دوره جاهلی را یادآور می شود. همچنین زیارت قبور به قصد تفاخر و تکاثر (افزون طلبی) را رویکردی متعصبانه در قبیله گرایی و نوعی تقدیس نابخردانه در فرهنگ جاهلی می داند. در محور عمودی، آغازگرهایی مانند «کلا» (نشانه نفی پیوند محور) و «ثم» (ربط پیوند محور) سین و سوف تسویف، بر نکوهش و طرد آن رفتار بیهوده و لزوم توجه به دانشی است که در آینده ای نه چندان دور رخ خواهد داد.
کلید واژگان: قرآن, آغازگر, تقدیس, تکاثر, زیارتJournal of Quran and Religious Enlightenment, Volume:1 Issue: 2, Autumn and Winter 2021, PP 121 -130At-Takāthur is one of the Meccan Surahs, which criticizes a part of the culture of the pre-Islamic society in terms of style and content. Like other Meccan Surahs it absorbs the audience to pay attention to Resurrection. A semiotic exploration of the signs of this surah, particularly its layered semiotics, reveals the messages behind its words and signs. In order to explain the first and apparent meaning of the verses, we analyzed the signs of this surah based on interpretive and literary sources. Findings show that in this surah on the horizontal axis, the choice of the words “Alhākum at-Takāthur” is reminiscent of a vain traditional behavior in the pre-Islamic era. This surah also considers visiting the graves with the intention of pride (extravagance) a fanatical approach to tribalism and a kind of irrational sanctification in pre-Islamic culture. On an intentional axis, the beginning words such as “Kallā” (the negative sign of the nexus-oriented) and “Thumma” (the connection of the nexus-oriented), “s” and “sawfa” refer to the condemnation and rejection of such useless behavior. These words also refer to the necessity of attention to a knowledge which will be occurred very soon.
Keywords: Qur’An, Beginner, Sanctification, Takāthur, Visiting -
سوره فجر هشتاد و نهمین سوره قرآن و سورهای مکی است که افزون بر مضامین اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی، عبادی و غیره در سبک و قالبی متین، مخاطب را به سوی تفکر هدایت کرده و او را به سرنوشت انسان و نتیجه اعمال وی، متوجه میکند. در جستار حاضر با نگاه درونمتنی، براساس سبکشناسی و با روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی افقی متن این سوره در چهار سطح فکری، آوایی، زبانی و ادبی پرداخته شده است. از جمله مهمترین یافتههای پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد: سبک عبارات یعنی کوتاهی جملات، نظم آهنگ برآمده از سجع واژگان، جناس، تکرار واکهها، پرسش تنبیهی با سویه «الم تر...»، با رویکرد هشدار و اندرز گرفتن از سرگذشت پیشینیان و توجه دادن به حیات واقعی سازواری دارد. از نظر «آوا معنایی»، صوامت و صوایت سوره با مضامین نهفته در آیات و پیامهای این سوره همگون میباشند. سبک استفاده از آرایههایی مانند مراعات نظیر، طباق فاصلهها و نبرهای آیات، مایه انتقال رسای مفاهیم گشته است همچنین فرایندهای زبانی در سطوح زبانی و ادبی به زیبایی متن افزوده و در جذب و اقناع مخاطب اثرگذار گشته است.
کلید واژگان: سوره فجر, سبک شناسی, آوا معنایی, سطح زبانی, توازن نحوی -
زبان ابزار اصلی ارتباط انسان هاست. الفاظ یک زبان علامتی بیش نیستند و بر اساس روابطی که بین این علایم (دال) و معنی (مدلول) برقرار است، معنایی را می رسانند. مسلما در ایجاد این ارتباط آواها نقش اساسی دارند و نشانه هایی برای فهم بهتر مقصود گوینده هستند. به ادعای ابن جنی زبان شناس (متوفی 392ق) آوا دلالتی ذاتی بر معنی دارد، پدیده ای که به «نام آوایی» معروف است. قرآن کریم به منزله نمونه والای سخن در ابلاغ پیام خود از این ویژگی زبانی و آواهای القاگر که آهنگ آن ها معنای خاصی را در ذهن تداعی می کند، بهره گرفته است. هدف از این پژوهش، تحلیل ارتباط معنایی مشتقات برگرفته از آواهای «ح، ل، م» بر پایه نظریه ابن جنی و تبیین تناسب معنایی واژگانی آواها از رهگذر توصیفی تحلیلی است. از یافته های این پژوهش می توان به اعجاز معنوی آوا در تفهیم مخاطب همراه با اعجاز کمینه گویی آن در تجسیم مفاهیم انتزاعی با کم ترین صوت اشاره کرد؛ زیرا مشتقات با واج های یکسان، معانی مرتبطی دارند؛ مثلا تمام ترکیب های متفاوت «ح، ل، م» معنی حرارت پنهان، لطافت، بست و قوت را می رسانند.
کلید واژگان: قرآن کریم, معناشناسی آوایی, نام آوا (صدامعنا), اشتقاق, ابن جنیSounds is the main tool for embodying meaning and conveying mental concepts to the audience. According to Ibn Jani, Ava has an inherent meaning, which is consistent with the term phonology in contemporary linguistics. Accordingly, the role of inductive sounds, the rhythm of which has a special meaning in mind, is significant in the analysis of the meanings of the Holy Quran. He also claims a semantic connection between derivatives whose original number and type of sounds are the same but different in the order of the letters. Since phonetic signification has a clear scientific basis, there must naturally be a semantic commonality between words with common letters (with special connotations), just as the discovery of semantic connection between derivative derivatives is one of the introductory lexical topics for understanding verses. However, the high number of words of great derivation in the Qur'an also necessitates attention to this type of derivation. Therefore, the present article seeks to investigate and investigate the semantic relationship between the derivatives of "(ح، ل، م) " on a case-by-case basis with a descriptive-analytical method and through linguistic study of inductive sounds and discovering the fit between word and meaning. Examine its role in understanding the vocabulary of the divine word and answer the questions raised:1. Based on the phonetic process, what are the semantic implications of the phonetic arrangement in the Qur'an with the focus on the sounds "(ح، ل، م)"? 2. According to Ibn Jani's theory, what kind of semantic fit does the derivatives of the sounds "((ح، ل، م " have? 3. What is the function of explaining phonetic data in derivatives of "(ح، ل، م) "? Accordingly, the research hypotheses are:1. The arrangement of letters corresponds to its semantic functions and implies the meaning of these words. 2. There is a semantic and sometimes contradictory semantic connection between the roots that have a derivative similarity. 3. Some of the functions of research are to express the coordination of the results obtained from Ibn Jani's phonetics and theory, to analyze the semantic relationship of derivatives based on the principle of substitution. Also, while pointing to the value of sound in conveying the meaning and conveying the message, it reveals another aspect of the verbal, spiritual and economic miracle of the Qur'an. According to the Qur'anic evidences and citations of linguists, one of the tools of God to convey the meanings and concepts to the audience more effectively is to use phonetic art with the aim of contemplating verses and strengthening the verbal, spiritual and economic miracle of the Qur'an. The phonetic load of the letters is very close to the characteristics of the intended meaning and best conveys the meanings of the words. There is a coincidental and sometimes contradictory semantic connection between derivatives, because according to the phonetics of each sound, it is effective in embodying the meaning of a word. Also, based on derivation theory, it plays a role in receiving other meanings of derivatives with the same phonemes, just as the arrangements of "(ح، ل، م) " in the context of phonetic codes indicate common meanings: hidden heat, softness, closure and strength..
Keywords: the Holy Quran, phonetic semantics, naming sound, extracts, Ebne Jani -
تحلیل گفتمان به عنوان رویکردی نوین و میان رشته ای، کوشیده است به متن با دیدی فرای کلمه، جمله و متن بنگرد و بافت را نیز در شناخت فرایند معناسازی و معناشناسی تبیین نماید؛ با این هدف که ساختارهای قدرت، سلطه و نابرابری های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی حاصل از آن را از طریق بلاغت، نحو، کاربردشناسی زبان و بینامتنی از دریچه ای انتقادی مورد مداقه قرار دهد. نگارندگان در این جستار برآنند که نامه دهم نهج البلاغه به معاویه را که خطاب به معاویه است بر مبنای الگوی گفتمان انتقادی فرکلاف مورد بررسی قرار دهند. آنچه در این نامه رخ میدهد، تراوش همان انگیزه هایی است که اسلام و جاهلیت را از نخستین پیکار تا جنگ صفین درگیر خود نموده است. نگاه انتقادی نشان می دهد که این اختلافات ایدیولوژیک چگونه گاه در استعاره و جمله و دیگر بار در ضمیر و موسیقی رخ نموده است. باری، انگیزه علی بن ابی طالب (ع) در نامه دهم نهج البلاغه، به عنوان حاکم شرعی و مشروع جهان اسلام آن است که چگونگی سلطه و نابرابری در ساختار قبیله گرایی بنی امیه را درهم بشکند چرا که در چنین امتدادی مسلمانان در ورطه خواهند افتاد.
کلید واژگان: امام علی, نهج البلاغه, تحلیل گفتمان انتقادی, نورمن فرکلاف, استعارهCritical discourse analysis, as a modern interdisciplinary approach, attempts to read the text beyond words, sentences, and the text itself. It deems the context necessary to understand the semantics of a text from a critical point of view. Its aim is to clarify the structures of power, domination, and political, social, and cultural inequalities. These structures are criticized through rhetoric, syntax, pragmatics, and intertextuality. This paper adopts a descriptive-analytical method to examine the tenth letter of Nahj al-Balagha,which is addressed to Muawiyah, based on Norman Fairclough’s critical discourse pattern. This model, theorized in the book Language and Power, redefines asymmetrical social relations. It considers three layers for discourse analysis: description, interpretation, and explanation. In Fairclough’s opinion, the social action is shaped by the interaction of these layers. This essay, on the layer of description, studies the text from a formalistic point of view. On the layer of interpretation, it deals with the interaction of text and its context, and explores the elements of power and ideology. It is noteworthy that these elements are reflected in the use of pronouns. The pronoun I, for instance, indicates professional and social responsibility while the pronoun you indicates the differences between Imam Ali’s personality and that of his counterparts, namely the Umayyads. The letter mentions the same motives that troubled the Islamic society from the first battle to the Battle of Siffin. Critical discourse analysis reveals the ideological differences between Imam Ali and the Umayyads reflected in its use of elements such as metaphors and pronouns. Furthermore, the article tries to demonstrate that in this letter, the purpose of Imam Ali as the religious and legitimate ruler of the Islamic world was to disrupt the domination and inequality in the structure of tribalism of the Umayyad Caliphate, for otherwise Muslims would face grave difficulties.
Keywords: Imam Ali, Nahj al-Balagha, critical discourse analysis, Norman Fairclough, Metaphor -
در خوانش متن های نظام مند ادبی و از جمله نهج البلاغه، خواننده با سویه هایی از قبیل سویه وزنی، آوایی و بلاغی روبه روست؛ نشانه هایی که با خوانش سایه معنایی، نشانه ها، سازواری ها، هماهنگی ها و ارتباطات پیدا و پنهان عناصر متن معلوم و مدلول های پیدا و ناپیدای این نشانه ها مشخص می شود. در این جستار بر اساس اصول نشانه شناسی و روش توصیفی تحلیلی، و با خوانش سایه معنایی، نامه چهل وپنجم نهج البلاغه(نامه امام به عثمان بن حنیف) بررسی و تحلیل شده است.دستاورد این تحقیق معلوم ساخته که در بافت و ساختار این نامه، حضور چشمگیر عناصر آوایی واژگان نقش بسزایی در برانگیختن و القای معنا به مخاطب ایفا کرده است. همچنین سایه معنی تکرار واکه هایی مانند «آ» و «ای» که سبب پیدایش نوعی هارمونی شده، بازتاب دهنده احساس درونی امام در برابر رفتار کارگزار حکومت است. بسامد فعل ماضی که از قطعیت گزاره ها و هشدارهای جدی امام حکایت دارد. با همراهی فعل مضارع توجه دادن به پیوند زمان و اندرز گرفتن از گذشته برای آینده را می رساند. سایه معنای کاربست تکنیک تزاحم تشبیه و استعاره، تناسبات تصویری که به پیوندهای درونی متن انجامیده از تاکید امیر مومنانR بر انگیزش حس تامل مخاطب در رفتارها و رویدادها و اقناع وی است.کلید واژگان: نهج البلاغه, عثمان بن حنیف, دلالت آوا, خوانش سایه معنا, تکرارHadith Studies, Volume:11 Issue: 22, 2020, PP 361 -386In reading systematic literary texts, including Nahj al-Balaghah, the reader is confronted with aspects such as metric, phonetic and rhetoric aspects; Symbols that are identified by reading the semantic shadow, signs, mechanisms, coordination, and the visible and hidden relationship of the elements of the text and the visible and invisible meanings of these signs. In this article, based on the principles of semiotics and descriptive-analytical method, and by reading the semantic shadow, the forty-fifth letter of Nahj al-Balaghah (Imam's letter to Uthmān ibn Hunaif) has been studied and analyzed.The results of this research show that in the context and structure of this letter, abundance of phonetic elements of words has played a significant role in motivating and inducing meaning to the audience. Also, the repetition of vowels such as "ā" and "ī", which have caused a kind of harmony, reflecting the Imam's inner feeling towards the behavior of the government agent. The frequency of the past verb, which indicates the certainty of the Imam's serious statements and warnings, with the present verb, it conveys attention to the connection between time and advice from the past to the future.The semantic shadow of using the technique of antagonism of metaphor, the visual proportions that made the internal links of the text, is due to Amir al-Mu'minīn's emphasis on motivating the audience to thinking on his behaviors and events and persuade him.Keywords: Nahj al-balaghah, Uthmān ibn Hunaif, Phone Implication, Reading the Semantic Shadow, Repetition
-
حدیث غدیر از بارزترین رهنمود های پیامبر اکرم6 در امر پیشوایی جامعه بعد از رحلت آن حضرت است، در ساختار متن این حدیث که از نمونه های سخنان بلیغ ایشان به شمار می رود کاربست واژگان و سبک سخن نشانگر تعمد آن حضرت در کاربست نوعی سخن است که واکاوی این سبک، پیام های نهفته در لایه های پنهان متن را کشف می کند
این جستار برآن است تا بر اساس مبانی نظری سبک شناسی و از رهگذر شیوه توصیفی تحلیلی به واکاوی سبک شناسی این خطبه در سطوح واژگانی و نحوی و آوایی برآید. از جمله رهاوردهای این پژوهش آن است که سطح زبانی حدیث غدیر؛ نوع واژگان، تکرار واک و واکه، آواهای برآمده از آن ها، سجع، جناس و مراعات نظیر سطح موسیقایی کلام را بالا برده و مایه جذابیت و اقناع گشته است.. بسامد تکرار علاوه بر ایجاد ضرب آهنگ متناسب، نشانه تاکید پیامبر اکرم6 بر اهمیت مضامین نهفته در تعبیرات تکراری؛ یعنی ابلاغ ولایت امیر مومنان علی بن ابی طالب7 و اقناع مخاطب است و هم چنین بررسی سطح واژگانی و نحوی نیز جایگاهی خاص را در اقناع سازی و جذب مخاطب بر عهده دارد.کلید واژگان: پیامبر (ص), امام علی (ع), حدیث غدیر, سبک شناسی, سطوح آوایی و واژگانی و نحویAbstract Ghadir Hadith is one of the most famous strategic discourses of the Prophet (pbuh) for leading the society after his death and is considered to be the most important documentary on the rise of Shi'ism. And the stylist's way of expressing it may reflect his reflection on the application of a kind of discovery that reveals this style of hidden layers of text This essay seeks to address this sermon at the lexical, phonetic, and syntactic levels, based on the theoretical foundations of stylistics and through descriptive-analytic analysis. Among the findings of this study is that Ghadir hadith in terms of linguistic level, repetition of wake and vowel, increased the rhyme, punishment and attendance such as the level of music of the word and made it attractive and persuasive. Creating a pleasant song is a linguistic sign of the Prophet's emphasis on the importance of the themes contained in duplicate interpretations, including the proclamation of the Imam Ali (PBUH) by the use of persuasive linguistic tools.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.