به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

علیرضا رزاقی

  • علیرضا رزاقی*، اصحاب حبیب زاده، سلمان دانشی
    زمینه و هدف
    راهبرد های بهداشت عمومی می تواند در پیشگیری از تروما، که یکی از علل مهم مرگ و ناتوانی در بسیاری از جوامع هست، اعمال شود. هدف این مطالعه، مروری بر پیشگیری از مصدومیت ها با رویکرد بهداشت عمومی در تروما سیستم برای پیشگیری از آسیب های حوادث ترافیکی است.
    روش
    مطالعه حاضر، یک مطالعه مروری تشریحی[1] است که با جست وجوی کلمات کلیدی؛ تروما سیستم[2] ، بهداشت عمومی[3] ، پیشگیری[4]، تروما[5] در پایگاه های داده ای پابمد[6]، اسکوپوس[7] و ایران مدکس[8] بر روی مقالات مرتبط انجام پذیرفت.
    یافته ها
    مراکز تروما بر اساس سطح ارائه خدمات مراقبت تروما به 4 سطح تقسیم می شوند که در آن ارائه خدمات از سطوح ساده تا پیشرفته تعریف می شود. پیشرفته ترین سطح مراکز تروما، سطح 4 است که امکانات ارائه خدمات مراقبتی ترومای پیشرفته حمایت از زندگی[9] وجود دارد. از ملزومات ایجاد تروما سیستم منسجم، ایجاد سیستم ثبت اطلاعات تروما در کشور است. تاکنون یک سیستم منسجم برای ثبت اطلاعات تروما در کشور ایجاد نشده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت حوادث و به ویژه حوادث ترافیک جاده ای در ایران و بار بالای آن در کشور و نیز با توجه به اهمیت سیستم تروما به عنوان یک شبکه واکنش به آسیب از پیش برنامه ریزی شده، جامع و هماهنگ، به نظر می رسد نیاز است تا در سیاست گذاری های مرتبط نسبت به راه اندازی منسجم تروما سیستم در سطح ملی، استانی و محلی است اقدامات لازم صورت گیرد که این امر منجر به کاهش در میزان مرگ و ناتوانی می گردد.  [1]- Narrative Review[2]- Trauma System[3]- Public Health[4]- Prevention[5]- Trauma[6]- Pubmed[7]- Scopus[8]- Iran Medex[9]- Advanced Trauma Life Support
    کلید واژگان: آسیب, تروما, حوادث جاده ای, بهداشت عمومی, پیشگیری, تروما سیستم
    Alireza Razzaghi *, Ashab Habibzadeh, Salman Daneshi
    Background and
    Purpose
    Trauma caused by injuries, especially road traffic accidents, is one of the important causes of death and disability in many countries. Public health strategies can also be applied to trauma prevention. The aim of this study is to review the prevention of injuries with a public health approach in the trauma system.
    Method
    The current study is a Narrative Review study that was carried out by searching the related keywords including Trauma System, Public Health, and Prevention of Trauma in PubMed, Scopus and Iran Medex databases and related articles were obtained.
    Findings
    Trauma centers are divided into 4 levels based on the level of providing trauma care services, where defined from simple to advanced levels. The most advanced level of trauma centers is level 4, where there are facilities to provide Advanced Trauma Life Support Services (ATLS). One of the requirements for creating a comprehensive and effective trauma system is developing a trauma registry system. Although, in Iran the trauma registry system started in 2007 at one of the hospitals in Tehran, however, there has not been established a comprehensive trauma registry system.
    Results
    Road traffic accidents are one of the main concerning issues in Iran. Also, considering the high burden of road traffic injuries in the country, it seems that there is a need to pay more attention in policies to establishing the national, provincial and local levels of trauma centers that will lead to a reduction in the rate of deaths and related disabilities.
    Keywords: Injury, Trauma, Road Traffic Accident, Public Health, Prevention, Trauma System
  • علی جعفری خونیق، مرتضی حقیقی، علیرضا رزاقی، شهرام حبیب زاده، سید تقی حیدری، رسول انتظارمهدی، علیرضا انصاری مقدم، حمید شریفی، مصطفی فرحبخش، مهدی رضایی، مینا گلستانی، احسان سربازی، ناصر نصیری، همایون صادقی بازرگانی*
    مقدمه و اهداف

    استفاده از ماسک نقش موثری در پیشگیری و کنترل اپیدمی های ویروسی با انتقال اصلی هوابرد دارد. مطالعه حاضر با هدف طراحی و ساخت ابزار سنجش نگرش و رفتار افراد برای استفاده از ماسک در اپیدمی های ویروسی با سرایت بالا انجام شده است.

    روش کار

    در این مطالعه روان سنجی، بعد از ایجاد پرسشنامه اولیه، ابتدا روایی صوری و سپس روایی محتوای پرسشنامه توسط 17 متخصص و سه فرد آگاه مورد بررسی قرار گرفت. برای پایایی پرسشنامه، ثبات درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون باز آزمون با روش ضریب همبستگی درون طبقه ای (ICC) محاسبه گردید. برای روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه اصلی با چرخش واریماکس استفاده شد.

    یافته ها

    بعد از بررسی مطالعات پیشین پرسشنامه اولیه 27 سوالی تهیه شد. در روایی صوری دو سوال حذف شد. با محاسبه نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا به ترتیب سه و یک سوال حذف شدند. میانگین شاخص روایی محتوا برای پرسشنامه برابر 0/95 بدست آمد. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات نگرش 0/76 و برای سوالات رفتار 0/66 و مقدار ICC برابر 0/873 به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل شناسایی گردید که در مجموع 63/98 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند.

    نتیجه گیری

    این پرسشنامه جهت ارزیابی نگرش و رفتار استفاده از ماسک در اپیدمی های ویروسی با سرایت پذیری بالا، دارای پایایی و روایی مناسب در زبان فارسی است که می تواند به عنوان یک ابزار معتبر در ایران و سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, کووید-19, روان سنجی, روایی, پایایی, ماسک
    Ali Jafari-Khounigh, Morteza Haghighi, Alireza Razzaghi, Shahram Habibzadeh, Seyed Taghi Heydari, Rasoul Entezarmahdi, Alireza Ansari Moghaddam, Hamid Sharifi, Mostafa Farahbakhsh, Mahdi Rezaei, Mina Golestani, Ehsan Sarbazi, Naser Nasiri, Homayoun Sadeghi-Bazargani*
    Background and Objectives

    Masks play a crucial role in preventing and controlling viral epidemics transmitted predominantly through the air. This study aimed to develop and validate a tool to measure people’s attitudes and behaviors related to mask usage during highly contagious viral epidemics.

    Methods

    In this psychometric study, the initial questionnaire was developed and face validity and content validity were assessed by 17 experts and three lay experts. Reliability was evaluated through internal consistency using Cronbach’s alpha and test-retest reliability using the Intraclass Correlation Coefficient (ICC). Construct validity was measured using exploratory factor analysis (EFA) with the principal component extraction method and Varimax rotation.

    Results

    Based on a review of previous studies, an initial 27-item questionnaire was crafted. During the face validity stage, two items were excluded. Through calculating the Content Validity Ratio (CVR) and the Content Validity Index (CVI), three and one items respectively removed. The average scale level content validity index (S-CVI/Ave) was 0.95. Cronbach's alpha coefficient was found to be 0.76 for attitude and 0.66 for practice sections; the ICC was equal to 0.873. EFA revealed two factors explaining 63.98% of the total variance.

    Conclusion

    This questionnaire demonstrated sound reliability and validity in Persian, providing an effective means to assess attitude and behavior related to mask usage during highly contagious viral epidemics. It stands as a valuable tool for use in Iran and other countries.

    Keywords: Epidemiology, COVID-19, Psychometric, Validity, Reliability, Mask
  • علیرضا شفیعی کندجانی، رامین رضاپور، حکیمه خوشبوی، علیرضا رزاقی، محمد سعادتی*، میربهادر یزدانی
    زمینه

    رفتارهای پر خطر رانندگی خطر آسیب و مرگ ناشی از تصادف را افزایش می دهد. رفتارهای متفاوتی در مطالعات به عنوان رفتار پر خطر رانندگی معرفی شده اند و تعاریف متمایزی از آن وجود دارد. هدف این پژوهش مروری، تعیین رفتارهای پرخطر رانندگی بر اساس متون منتشر شده توسط محققان است.

    روش کار

      براساس چارچوب آرکسی و اومالی (Arkesy and OMalley)، یک مطالعه مرور گسترده (scoping review) انجام گرفت. جستجوی متون با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی PubMed ،Embase ،Scopus و Web of Science انجام شد. مجلات مرتبط به صورت دستی جستجو و به رفرنس مقالات وارد شده به مطالعه نیز مراجعه شد. مقالات به طور مستقل توسط دو نفر از محققان غربالگری شدند. داده ها به صورت نظام مند با استفاده از یک جدول استخراج از پیش تعیین شده، از مقالات استخراج شدند.

    یافته ها

    با جستجوی متون 3761 مقاله یافت شد و با غربالگری، 45 مقاله وارد مطالعه شدند. اکثر مطالعات وارد شده، از کشور امریکا (13 مطالعه) بودند و بعد از آن ایران (5 مطالعه)، استرالیا (4 مطالعه) و چین (4 مطالعه) قرار داشتند. رانندگی با سرعت غیر مجاز (در 70 درصد مطالعات)، رانندگی در حالت مستی (52 درصد)، رانندگی تهاجمی (44 درصد)، تعقیب خودرو دیگر (41 درصد) و نبستن کمربند ایمنی (37 درصد) شایع ترین رفتارهای پرخطر رانندگی گزارش شده در مطالعات بودند.

    نتیجه گیری

      نتایج این مطالعه موجب شناسایی رفتارهای پرخطر رانندگی رایج در کشورهای مختلف شد. تعریف مفهوم و شناسایی رفتارهای پر خطر رانندگی به صورت یکسان می تواند راهکاری برای طراحی و اجرای مداخلات اثر بخش جهت پیشگیری از بروز این رفتارها باشد.

    پیامدهای عملی:

     نتایج این مطالعه می تواند سیاست گذاران را جهت تدوین سیاست ها و برنامه های پیشگیری و کاهش آسیب این رفتارها در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی راهنمایی کند.

    کلید واژگان: رانندگی پرخطر, رفتار, سرعت غیرمجاز, تصادف, ایمنی ترافیک جاده ای
    AliReza Shafiee-Kandjani, Ramin Rezapour, Hakimeh Khoshbooy, AliReza Razzaghi, Mohammad Saadati*, MirBahador Yazdani
    Background

     Risky driving behaviors increase the risk of injury and death due to crash. Vast strata of behaviors are considered as risky behavior in the literature. The aim of this scoping review was to extract and determine various behaviors tagged as risky driving behavior.

    Methods

     Based on Arkesy and OMalley framework, a scoping review study was conducted. Literature search was done through PubMed, Embase, Scopus and Web of Science databases. Snowballing of references and hand search of related journals were also used. Time limitation for search was defined from 1st January 2000 to 30th December 2019. Screening process was done independently by two researchers. Data was systematically extracted from the included articles using a predetermined extraction table.

    Results

    Literature review resulted in 3761 articles. After the screening process, 45 articles were included in the study. Majority of included articles were from United States (n=13), followed by Iran (n=5), Australia (n=4) and China (n=4). Speeding (reported in 70% of included studies), drunk driving (52%), aggressive driving (44%), tailgating (41%) and not-using seat belt (37%) were the most frequent behaviors tagged as risky driving behaviors in the included studies.

    Conclusion

     Regarding the discrepancies in understanding, definition, and categories of risky driving behaviors, it is of great importance to develop a unified standard definition and categorize risky behaviors which would facilitate global movements to reduce risky driving behaviors through effective interventions.

    Practical Implications:

     The results will guide the policymakers to clearly develop suitable policies in national, regional or local levels to prevent and reduce the negative results of risky driving behaviours.

    Keywords: Risky Driving, Behaviour, Speeding, Accident, Road Traffic Safety
  • کاووس شهسواری نیا، هومن ظفردوست، علیرضا رزاقی، حسن سلیمانپور، رباب مهدی پور، محمد سعادتی، هانیه صالحی پورمهر *
    زمینه

    گزارش‌هایی مبنی بر بروز سندرم گیلن‌باره به دنبال واکسیناسیون کووید-19 وجود داشته و لزوم توجه به اطمینان از ایمن بودن واکسیناسیون کووید-19 را می‌طلبد. لذا هدف از انجام این مرور نظام‌مند، بررسی ارتباط بین واکسیناسیون کووید-19 و بروز سندرم گیلن‌باره (GBS) در صورت وجود و تعیین نوع واکسن است.

    روش کار

    در تیرماه 1400 پایگاه‌های داده‌ مدلاین (از طریق PubMed)، اسکوپوس، کوکران و ISI جست و جو گردید تا مقالات منتشر شده و نشده در این باره مشخص شوند. در طرح اجزای چهارگانه سوال بالینی مطرح‌شده (PICO)، جمعیت (Population) مورد بررسی «تمام افرادی که تحت واکسیناسیون کووید-19 قرار گرفته‌اند» تعیین شد، مداخله (Intervention) «دریافت انواع واکسن‌های کووید-19» و نتیجه‌ بالینی مورد نظر (Outcome)، «بروز سندرم گیلن‌باره به دنبال دریافت واکسن» در نظر گرفته‌شد. در این مرور نظام‌مند، مقالات توصیفی از نوع گزارش مورد یا موارد وارد مطالعه گردید. ابزار موسسه‌ Joanna Briggs جهت ارزیابی نقادانه‌ مقالات وارد شده به مطالعه به کار گرفته‌شد.

    یافته‌ها

    در مجموع 12 گزارش یا سری مورد شامل 21 بیمار وارد مطالعه شد. بیش از نیمی از بیماران مرد بودند و میانگین سنی بیماران مرد کمتر از زنان بود. از نظر نوع واکسن، رایج‌ترین نوع واکسن تزریقی Oxford/AstraZeneca بود و همه موارد به جز یک بیمار تنها یک دوز از واکسن را دریافت کرده بودند. با توجه به فاصله زمانی بین دریافت واکسن و شروع علایم GBS، کمترین میانگین فاصله زمانی مربوط به واکسن بی‌نام مبتنی بر وکتور و بیشترین مربوط به Oxford/AstraZeneca بود.

    نتیجه‌گیری

    در این مرور نظام‌مند مطالعات گزارش مورد، وجود رابطه‌ای علیتی بین تجویز واکسن کووید-19 و بروز سندرم گیلن‌باره تایید یا رد نمی‌گردد. کشف چنان ارتباطی مستلزم مطالعات مورد شاهدی گسترده‌ای است.

    پیامدهای‌عملی

    بیشترین موارد بروز سندرم گیلن‌باره به دنبال تزریق واکسن تولید مشترک آکسفورد/آسترازنکا بوده‌است و اکثریت بیماران تنها یک دوز واکسن دریافت کرده‌بودند. ضعف پیش‌رونده‌ دوطرفه‌ اندام تحتانی، پارستزی و بی‌حسی اندام‌ها، درد منتشر بدن و کمر درد شایع‌ترین علایم گیلن باره در بیماران بودند.

    کلید واژگان: سندرم گیلن باره, واکسن کووید-19, مطالعه مروری نظام مند
    Kavous Shahsavarinia, Hooman Zafardoust, Alireza Razzaghi, Hassan Soleimanpour, Robab Mehdipour, Mohammad Saadati, Hanieh Salehi-Pourmehr *
    Background

    This systematic review evaluated the studies conducted on Guillain-Barré syndrome (GBS) due to COVID-19 vaccination to clarify any possible connections and the type of vaccines causing GBS.

    Methods

    A comprehensive search was performed on July 2021 through MEDLINE (via PubMed), Scopus, Cochrane, and Web of Science databases to detect published and unpublished papers. Our PICO was all COVID-19 vaccinated individuals as the population, COVID-19 vaccines as the intervention, and patients experiencing GBS following COVID-19 vaccination as the outcome. Critical appraisal instruments from the Joanna Briggs Institute case series or case report were used to evaluate the quality of included studies.

    Results

    In the present systematic review, 12 case reports and case series including 21 patients were assessed. More than half of the patients were male, and the mean age of male patients was lower than females. In terms of vaccine type, the most common kind of vaccine injected was Oxford/AstraZeneca, and all the cases except one patient had received only one dose of the vaccine. Regarding the interval between receiving the vaccine and the onset of GBS symptoms, the mean duration was 14 days. The lowest mean time interval between receiving the vaccine and the onset of symptoms of GBS was related to the unnamed vector-based COVID-19 vaccine, and the highest was associated with Oxford/AstraZeneca.

    Conclusion

    Through this systematic review of case reports, we neither attempt to establish nor rule out a causal link between the COVID-19 vaccine and GBS, because such a link requires extensive case-control studies. However, we must highlight any events that may occur following the injection of existing vaccines. Practical Implications. The most common symptoms seen in patients experiencing GBS after vaccination included progressive bilateral lower limb weakness, paresthesia, numbness of limbs, generalized body aches, and back pain.

    Keywords: Guillain-Barré Syndrome, COVID-19 Vaccine, Systematic Review
  • زهرا نقیبی فر، حمید سوری، سودابه اسکندری، علیرضا رزاقی، سهیلا خداکریم*
    مقدمه و اهداف

    کیفیت زندگی یک شاخص با ارزش برای اندازه گیری وضعیت سلامت افراد محسوب می شود. این مطالعه با هدف تعیین عوامل پیشگویی کننده برکیفیت زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد که با مدل تحلیل مسیر اجرا شد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی روی شرکت کنندگان در مطالعه کوهورت سلامت کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1397 انجام شد. برای  جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه های استاندارد کیفیت زندگی، سلامت عمومی، فعالیت فیزیکی و فرسودگی شغلی استفاده شد. از نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    در مجموع 770 نفر برای مطالعه انتخاب شدند که از این تعداد 345 نفر(8/44 درصد) مرد بود. میانگین سنی و انحراف معیار شرکت کنندگان 4/8 ± 6/42 بود. تحلیل مسیر کیفیت زندگی شرکت کنندگان با مدل مناسب نشان داد شد (RMSEA= 0/014، CFI=0/999 , NFI = 0/991 , TLI = 0/994 , CMIN/DF = 1/146). علاوه بر این، سلامت عمومی (560/0) و فعالیت بدنی (078/0) با کیفیت زندگی ارتباط مستقیم و فرسودگی شغلی (178/0-) و سن (082/0-) ارتباط معکوس داشتند.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه، می توان نتیجه گرفت عواملی هم چون سلامت عمومی، فعالیت بدنی و فرسودگی شغلی روی کیفیت زندگی شرکت کنندگان تاثیر دارند و توجه به عوامل موثر بر کیفیت زندگی امری ضروری است.

    کلید واژگان: تحلیل مسیر, کیفیت زندگی, فرسودگی شغلی, فعالیت بدنی, سلامت عمومی, کارکنان دانشگاه علوم پزشکی
    Z Naghibifar, H Soori, S Eskandari, A Razzaghi, S Khodajarim*
    Background and Objectives

    Quality of life is a valuable indicator for measuring peoplechr('39')s health. The purpose of this study was to determine the predictors of quality of life in the staff of Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran using the path analysis model. 

    Methods

    This cross-sectional study was performed on subjects participating in the Health Cohort Study of Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran in 2018. A demographic information form and standard quality of life, general health, physical activity and burnout scales were used for data collection. The SPSS version 24 and Amos version 24 were used for data analysis. 

    Results

    A total of 770 individuals were selected for the study, of whom 345 (44.8%) were male. The mean age ± standard deviation of the participants was 42.6±8.4. Analysis of the quality of life pathway of the participants showed an appropriate model (RMSEA= 0.014, CFI=0.999, NFI = 0.991, TLI = 0.994, CMIN/DF = 1.146). In addition, general health (0.560) and physical activity (0.078) had a direct correlation and occupational burnout (-0.178) and age (-0.082) had an inverse correlation with quality of life. 

    Conclusion

    The results of this study suggest that factors such as general health, physical activity, and burnout have an impact on the participants. Therefore, it is necessary to consider the factors affecting the quality of life.

    Keywords: Path analysis, Quality of life, Burnout, Physical activity, General health, Staff of university of medical sciences
  • شاهرخ یوسف زاده، علیرضا رزاقی*
    زمینه و هدف
    حوادث ترافیکی و مرگ و میر ناشی از آن، یک مشکل مهم بهداشت و سلامت در کشور ایران است. وضعیت اقتصادی اجتماعی از فاکتورهای مهم مرتبط با وضعیت سلامت محسوب می شود. هدف این مطالعه  بررسی ارتباط فاکتورهای اجتماعی- اقتصادی  با پیامد مرگ و شدت مصدومیت ناشی از حوادث ترافیکی در بین بیماران ترومایی بیمارستان پورسینای شهر رشت سال 1394 است.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی-تحلیلی است. برای بدست آوردن فاکتورهای اصلی اجتماعی اقتصادی از روش تحلیل مولفه های اصلی استفاده شد. ارتباط این فاکتورها با پیامد مرگ و شدت تروما بیماران با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه تعداد 300 نفر از مصدومان حوادث ترافیکی مورد بررسی قرار گرفتند. از لحاظ جنسی 234 نفر مرد (78%) و 66 نفر زن (22%) بود. میانگین سنی مصدومان 25/34 سال (07/19) بود. مقیاس ISS بالای 15 به عنوان آسیب دیدگی شدید در نظر گرفته شد که تعداد 245 نفر از بیماران (7/81%) دارای نمره ISS کمتر و مساوی 15 بودند. برخی از فاکتور های اقتصادی اجتماعی با پیامد مرگ و شدت مصدومیت دارای ارتباط بودند. مقادیر نسبت شانس برای این فاکتورها به ترتیب 45/0 (فاصله اطمینان 95%: 836/0- 242/0) و 65/0 (فاصله اطمینان 95% : 95/0- 45/0) بدست آمد.
    نتیجه گیری
      نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل اقتصادی اجتماعی با مرگ و میر و میزان مصدومیت های ناشی از حوادث ترافیکی ارتباط دارد.
    کلید واژگان: حوادث ترافیک جاده ای, وضعیت اقتصادی اجتماعی, آسیب, مرگ و میر
    Shahrokh Yousefzadeh, Alireza Razzaghi*
    Background and aims
     Road traffic crashes and its deaths and injuries are one of the main public health problems in all over the world especially in Low and Middle Income Countries (LMICs). Road traffic crashes resulting in deaths, physical and psychological problems, and economic costs which have damages on families and communities. The number of road traffic deaths was exceeded from 1.3 million in 2016. Most of the road traffic injuries are belong to low and middle-income countries of the world. Road traffic injury is the eight leading causes of deaths for all ages, while it is largely neglected. 
    There are several effective factors in road traffic crashes. The socio-economic status is known as important factors related to health status, although its influence is not fully understood on different aspects of health. People who live in low socioeconomic status suffer from the disease and injuries two times more than others. The results of the studies show that fatal and non-fatal injuries have an inverse relationship with socio-economic status. The socio-economic status is known as important factors related to health status. People who live in low socioeconomic status suffer from the disease and injuries two times more than others. The results of the studies show that fatal and non-fatal injuries have an inverse relationship with SES. However, there is a lack of enough information about the effects of socioeconomic status on road traffic crashes and its related outcomes. 
    The incidence rate of road traffic injuries and its related deaths have a relationship with socio-economic status. In the international level, these incidences vary between the High-income countries and Low and Middle-income countries. Moreover, the incidences of road traffic injuries and deaths vary between the different socio-economic groups in each country.
    The socio-economic status is known as the main predictor factor in different aspects of health. The importance of socio-economic status will increase in regarding this point which the outcomes of road traffic crashes are sometimes irreversible. However, the effect of socioeconomic status on the many aspects of health is not fully understood. Identifying the socio-economic status factors related to the outcomes of road traffic crashes can provide a good opportunity for policy makers and managers to use preventive interventions in high-risk groups.
    Methods
     This study used an analytical cross-sectional design. The studied sample was people who injured because of road traffic crashes and referred to Pour-Sina hospital in the city of Rasht. Rasht is the central city of Guilan province. Guilan province is located in the north of Iran and the rate of road traffic crashes is high in this province. The collection of data has been done by two researchers. The data collection questioner trained in order to meet the quality assurance and prevention the information bias. The using questionnaires consisted of two parts. The first part was a checklist to collecting the demographic information including the; age, gender, a marital status which obtained from hospital records. Moreover, collecting the crash information such as; the location of the injury, the type of injury, the severity of injury (based on Injury Severity Score), the clinical outcome of the patient which were extracted from hospital records. The second part of the instrument was related to socio-economic issues. For this purpose, the standardized questionnaire was used which the validity and reliability of that were confirmed in the previous study. In the cases that the injured people had died or were unable to interview due to the severity of the injuries, the interview was conducted with one of the close relatives (father, mother, brother or sister) and after obtaining informed consent.
    In order to determine the socio-economic status factors (that are a combination of variables), the principal components analysis was used. Principal component analysis simplifies the data and reduces the number of variables. To extracted the factor/factors from the variables, the Varimax rotation method was used. The Varimax rotation is used if factors are assumed to be uncorrelated which is known as orthogonal rotation. In this study, the Eigenvalue greater than 1 was chosen. After determining the factor, the variables that were present in each factor were identified.
    To obtain the main socio-economic status factors the method of principal component analysis was used. To assess the interest of the implementation of the principal component analysis on a data, Bartlett’s sphericity test and the KMO index were used. The main SES factors were determined and in order to assess the relationship between these factors and death and severity of injuries related to road traffic crashes, the logistic regression with the Backward-LR method was used. The analysis was adjusted on the variable of age and sex of patients. For the severity of the injury, the ISS scale was grouped (ISS> 15, ISS = <15) and it is considered as the dependent variable in the Logistic Regression model. The ISS scale above 15 is considered to be a severe injury All analyses were performed using the SPSS software version 20. The significance level of the tests in this study was considered 0.05.
    Results
     In this study, 300 traumatic patients were recruited. From all, 234 patients (78%) were male. The mean age of injured patients was 34.25 years old (19.07). The ISS scale was grouped (ISS> 15, ISS = <15). the ISS scale above 15 is considered to be a severe injury. The severe injury (ISS > 15) was observed among 245 (81.7%) patients. 
    Bartlett’s sphericity test and the KMO index showed that there is a good correlation between the studied variables and the using of principal component analysis is feasible. The p-value for the Bartlett test is significant and the KMO index is more than 0.5. Some socio-economic status factors had a relationship with the outcomes of death and the severity of the injury of patients. There were three factors which affect the outcome of road traffic crashes. The first factor includes the following variables; household cost, the education level of an injured person, and the education level of the mother. The second factor includes the variables of; job, owning the mobile and motorcyclist. The third factor includes the variables of; income and fathers job. The results of logistic regression analysis showed that factor 3 (family income and father's job) had a significant relationship with the outcome of traumatic death. For this factor, the odds ratios of 0.45 (CI 95%; 0.042- 0.83) for deaths and 0.65 (CI 95%; 0.45- 0.90) for the severity of injuries was obtained. The highest SES had the lowest deaths and injuries. 
    There was a relationship between economic factors and the severity of the trauma, the economic-social third factor including variables; family income and father's occupation were identified as an effective factor in the severity of trauma. The odds ratio for the third factor (household income and father's occupation) was 0.68 (95% confidence interval: 0.452-0.908).
    Conclusion
     The results of this study showed that social economic factors affect both the deaths and the severity of injuries. The results of this study showed that the third factor (family income and father's job) had a significant relationship with traumatic death. In other words, the mortality rate of road traffic crashes is high among families with a low level of socio-economic status. Considering the high rates of deaths and severe injuries caused by traffic accidents in Iran compared to other countries, it is necessary economic and social factors will be considered as effective factors on deaths and injuries in road traffic policy-making and planning.
    Keywords: Road Traffic Crashes, Socio Economic Status, Injury, Mortality
  • حمید سوری، ترانه یوسفی نژادی*، علیرضا رزاقی
    سابقه و هدف

    سوانح ترافیکی و پیامد ترافیک ناهنجار نه تنها شامل مرگ و مصدومیت در جامعه می شود بلکه موجب گسیختگی روابط اجتماعی، برهم خوردن سلامت روان و پایین آمدن کیفیت زندگی مردم این جوامع می شود. رفتارهای خشونت آمیز در رانندگی علاوه بر آسیب جسمانی و مرگ، بر سلامت اجتماعی و روانی شهروندان نیز تاثیر می گذارد. این تحقیق باهدف شناسایی رفتارهای خشونت آمیز رانندگان وسایل نقلیه موتوری و اندازه گیری و توزیع این رفتارها در تهران انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه پژوهشگر ساخته با روایی و پایایی بالا در بازه زمانی شهریور تا آذر 1397 انجام شد. پرسشنامه دارای دو بخش اطلاعات دموگرافیک رانندگان و 20 سوال اختصاصی در مورد رفتارهای خشونت آمیز بود. سوالات اختصاصی در مقیاس 5 درجه ای لیکرت از کاملا مخالفم=1 تا کاملا موافقم = 5 طراحی شد. برای محاسبه روایی محتوایی از ضریب نسبت اعتبار محتوا استفاده شد که برای هر سوالات بالای 7/0 و برای کلیه سوالات 72/0 بود. با استفاده ازنظر 10 متخصص شاخص روایی محتوا نیز 8/0 محاسبه شد. برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب کرونباخ 7/0 بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آمار توصیفی و تحلیل آماری ناپارمتریک (من ویتنی و کروسکال) انجام شد.

    یافته ها

    رفتار عصبی شدن از گیر افتادن در ترافیک یا گیر افتادن پشت راننده ای که آهسته رانندگی می کند، بیشترین توزیع را در بین رانندگان داشت (2/11). کمترین میانگین نیز مربوط به عبور از چراغ قرمز و زبان یا شکلک درآوردن برای سایر رانندگان بود. بررسی ارتباط متغیرهای دموگرافیک با میزان خشونت در رانندگان نیز نشان داد، بین نوع وسیله نقلیه و میانگین خشونت(p=0.001) و بین میانگین خشونت در دو گروه از رانندگان که سابقه درگیری و نزاع داشتند و گروهی که نداشتند، ارتباط معنادار دیده شد (p=0.018).

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه رفتار خشونت آمیز در رانندگی می تواند عواقب منفی زیادی در جامعه داشته باشد، بهتر است برای افرادی که سابقه نزاع و درگیر شدن با افراد دیگر رادارند و صبر و تحمل کمتری در ترافیک دارند، آموزش و فرهنگ سازی در جهت اصلاح رفتار رانندگی، کنترل پرخاشگری رانندگی و احترام به قانون به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: خشونت, رانندگی, رفتار, تهران
    Hamid Soori, Taraneh Yousefinezhadi*, Alireza Razaghi
    Background and Objectives

    Traffic accidents outcomes not only involve death and injury in the community, but also lead to a collapse in social relationships, disturbing mental health, and lowering the quality of life of people in these communities. Violent behaviors in driving in addition to physical harm and death also affect the social and mental health of citizens. This research was conducted to identify violent behavior of motor vehicle drivers and to measure and distribute these behaviors in Tehran.
    Methods and Materiales: This research was carried out using a researcher-made questionnaire with high validity and reliability in the period of September-December 2018. The questionnaire consisted of two sections of demographic information of drivers and 20 specific questions about violent behaviors. Exclusive questions on the 5-point Likert scale were completely disagreeable = 1 to totally agree = 5. Content validity coefficient was used to calculate content validity, which was 0.7 for any questions and 0.72 for all questions. Using the 10 experts, content validity index was also 0.8. Cronbach's alpha coefficient was used for reliability. Cronbach's coefficient was 0.7. Data were analyzed using SPSS software version 22 and descriptive statistics and non-parametric statistical analysis (Mann-Whitney and Kruskal).

    Result

    Being nervous from getting stuck in traffic or getting stuck behind a slow-driving driver has the highest distribution among drivers (11.2). The lowest mean was the passing of red lights and tongues or smears for other drivers. Investigating the relationship between demographic variables and the degree of violence in drivers also showed a significant relationship between vehicle type and mean of violence (p = 0.001) and between mean of violence in two groups of drivers who had a history of conflict and the group which did not have (p = 0.018).

    Conclusion

    Considering that violent behavior in driving can have many negative consequences in the society, educations should be applied for people who have a history of conflict and engagement with other people and have less patience in traffic; in order to improve driving behavior, aggression control and respecting the law.

    Keywords: Violence, Driving, Behavior, Tehran
  • حمید سوری، محسن حیدری، علیرضا رزاقی*
    هدف
    این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین میزان بروز حوادث ترافیکی در موتورسیکلت سواران با سطح توسعه یافتگی استان های کشورانجام شده است..
    روش کار
    مطالعه حاضر بوم شناختی است که بر روی حوادث رخ داده در بین موتورسواران در سال 1393 انجام گرفته است. داده های  مورد استفاده بر اساس داده های موجود در بانک اطلاعات سوانح ترافیکی پلیس است. برای تطبیق نتایج برحسب جمعیت استان ها از نتایج آمار سرشماری سال 1390 جمعیت مردان در هر استان استفاده شد. برای سنجش توسعه اقتصادی از شاخص تولید ناخالص داخلی ( GDP) برای هر استان استفاده شد. در این مطالعه آزمون های آماری همبستگی پیرسون استفاده شد.
    یافته ها
    درمجموع 90724 مورد تصادف در بین موتورسیکلت سواران در سال 1393 رخ داد. بر اساس گروه های سنی، بیشترین میزان حادثه در گروه سنی 18 تا 30 سال با 46944 مورد ( 7/51%) بود. میزان بروز کشور برابر 34/239 در یک صد هزار نفر جمعیت مردان بود. بیشترین و کمترین میزان بروز به ترتیب مربوط به استان های تهران و اردبیل با 84/1129 و  37/77 در یک صد هزار نفر جمعیت مردان مشاهده شد. میزان بروز حوادث ترافیکی در موتورسواران به ازای یک صد هزار نفر جمعیت مردان با شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) استان ها و شاخص توسعه انسانی (HDI  ) رابطه مستقیم و از لحاظ آماری معنادار بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    با افزایش سطح توسعه یافتگی استان های کشور میزان بروز حوادث ترافیکی مرتبط با موتورسیکلت افزایش می یابد. جهت کاهش میزان بروز سوانح ترافیکی تلفات ناشی از آن، می بایست برنامه های پیشگیری و کنترل جامع تری را در بخش های مرتبط راه و بهبود مراقبت های پزشکی آسیب دیدگان موردتوجه قرار داد.
    کلید واژگان: موتورسواران, تصادفات ترافیکی, توسعه اقتصادی, بروز
    H Soori, M Heidari, A Razzaghi*
    Background and Objectives
    Evidences show an increase in the occurrence of road crashes and causalities in early stages of economic growth. This study aimed to evaluate the correlation between the incidence of motorcyclists’ crashes and the level of development of the provinces of Iran in the year of 2015.  
    Methods
    This was an ecological study of the motorcyclists’ crashes in all provinces of Iran. Motorcyclists’ injuries were obtained from the database of traffic police and the report of population census in 2011 was used. Given that more than 99% of motorcycle-related crashes occurred in male motorcyclists, the population of males was used to adjust the results. The Pearson correlation coefficient was also applied.  
    Results
    Totally, 90,724 crashes occurred among motorcyclists. The highest rate was in the age group of 18 to 30 years with 46,944 crashes (51.7%). As for sex, men had 90363 crashes (99.6%). Among different provinces, Tehran and Ardabil had the highest and lowest incidence with 1129.84 and 77.37 per 100 thousand male populations, respectively. Significant correlations were found between the incidence of motorcycle crashes and Gross Domestic Product (GDP) (P value: 0.601) and Human Development Index (HDI) (P value 0.497), respectively (P<0.05).  
    Conclusion
    Increased the incidence of motorcycle crashes is associated with the level of provincial economic development. In order to prevent the injuries and reducing its incidence, attention should be paid to the safety of roads and vehicles.
    Keywords: Motorcycles, Traffic crash, Economic development, Incidence
  • سلمان دانشی، احمد نقیب زاده تهامی، علیرضا رزاقی، مهناز شیخ شعاعی، عصمت رضا بیگی داورانی*
    مقدمه
    بیماری سل یکی از مهم ترین بیماری های عفونی است که باعث مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعدد می گردد. شناخت اپیدمیولوژی سل و شاخص های مرتبط با آن یکی از راهکارهای مهم جهت پیشگیری از بروز بیماری و تسریع در روند دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به وسیله چک لیستی که توسط محقق ساخته شده بود، از داده های ثبت شده نظام مراقبت بیماری سل، طی سال های 1390 تا 1394، استخراج و سپس با استفاده از آمارهای توصیفی، توزیع فراوانی و آزمون کای مربع توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تعداد کل موارد مورد بررسی 674 نفر بود که از این مقدار 87% ریوی و بقیه خارج ریوی بودند. بروز بیماری طی سال های مورد مطالعه روند کاهشی داشت. میزان بروز سل مقاوم به درمان حدود 10 در هزار نفر جمعیت بود و حدود 4% بیماران طی بازه زمانی مورد بررسی، سابقه عود بیماری را داشتند و احتمال عود و مقاومت در سل ریوی نسبت به خارج ریوی بیشتر و اختلاف آن معنی دار بود (001/0P=). حدود 4 % بیماران سابقه درمان قبلی سل را داشتند و حدود 5/2% موارد HIV مثبت بودند. بحث و نتیجه گیری: شاخص های بیماری سل در شهرستان کرمان و مقایسه آن با شاخص های تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی در حد مطلوب بود؛ اما به دلیل نزدیکی به مرزهای شرقی، نیاز به حساسیت بیشتر و نظام مراقبت قوی تری دارد.
    کلید واژگان: بیماری سل, بروز, اپیدمیولوژی, کرمان
    Salman Daneshi, Ahmad Naghibzadeh, Tahami, Ali Reza Razaghi, Mahnaz Sheikhshoaei, Esmat Rezabeigi Davarani *
    Background
    Tuberculosis is one of the most important infectious diseases causing numerous social and economic problems. Understanding the epidemiology of tuberculosis and its related indices is one of the most important strategies for the prevention of this disease and accelerating the process of achieving sustainable development goals.
    Methods
    In this cross-sectional and descriptive-analytic study, data were collected by a researcher-made check list and using the recorded data in the Tuberculosis surveillance system during 2011 to 2015. Data analysis was done through SPSS20 and using descriptive statistics, frequency distribution and Chi-square test.
    Results
    A total number of 674 cases were studied of which, 87% were pulmonary and the rest were extra-pulmonary. The disease showed a decreasing trend during the years of study. The incidence rate of drug-resistant tuberculosis was about 10 per ten thousand. Approximately, 4% of patients had recurrent disease during the years of study. In pulmonary tuberculosis, the risk of recurrence and resistance was significantly higher compared to extra-pulmonary tuberculosis (P= 0.001). From all patients, about 4% had previous treatment for TB and 2.5% were HIV-positive.
    Conclusion
    Indicators of tuberculosis in the city of Kerman in comparison with the indicators set by the World Health Organization were acceptable; however, due to the geographical location of Kerman that its closeness to eastern borders a stronger surveillance system is required.
    Keywords: Tuberculosis, Incidence, Epidemiology, Kerman
  • پریوش شیری، حمید سوری *، علیرضا رزاقی
     
    مقدمه و اهداف
    خطای انسانی از مهم ترین علت های مرتبط با مرگ و مصدومیت ناشی از سوانح ترافیکی است که سهم کمی آن کمتر مطالعه شده است. هدف این مطالعه محاسبه یک ساله سهم منتسب جمعیتی (Population Attributable Fraction) این سبب ها در تهران بزرگ است.
    روش کار
    در این مطالعه از اطلاعات ثبت شده 124518 نفر در فرم کام 114 مرکز اطلاعات و ارتباطات راهنمایی و رانندگی کشور (فاوا) ، در سال 1393 استفاده شده است. برای برآورد اندازه ی اثر تخلفات رانندگان دچار سانحه در خیابان و بزرگراه از نسبت بروز خطر تعدیل یافته (Adjusted relative risk) توسط مدل رگرسیون استفاده شد. برآورد سهم منتسب جمعیتی و اندازه اثر بر اساس نسبت بروز خطر (RR) و با استفاده از روش برازی یا فرمول میتینن سهم منتسب جمعیت محاسبه شد.
    یافته ها
    سهم منتسب جمعیتی حرکت با دنده عقب در خیابان ها 98/1درصد و عدم رعایت فاصله طولی 93/1درصد بود. این رفتارها به ترتیب 22 و 23 درصد خطر جرح ناشی از سوانح ترافیکی را افزایش می دهد. در بزرگراه ها بیشترین سهم منتسب جمعیتی، به حرکت با دنده عقب 96/1 درصد، تغییر مسیر ناگهانی 90/1 درصد و تجاوز از سرعت مقرر 87/1 درصد مربوط بود. تجاوز از سرعت مقرر 23 درصد خطر جرح ناشی از سوانح ترافیکی را افزایش می دهد.
    نتیجه گیری
    نظارت بر تخلفات رانندگان و کنترل دقیق آن ها در خیابان ها می تواند تا 10 درصد از تصادفات جرحی پیشگیری نماید. همچنین در بزرگراه ها، به کارگیری راهکارهایی برای ممانعت از تخلفات رانندگی موردبررسی در این مطالعه، می توان تا حدود 15 درصد از تصادفات منجر جرح را پیشگیری نمود.
    کلید واژگان: سهم منتسب جمعیتی, سوانح ترافیکی, رانندگی, تهران
    P Shiri, H Soori*, A Razzaghi
     
    Background and Objectives
    Human errors are the most important factors for RTIs, which have been addressed in few quantitative studies. The objective of this study was to calculate the annual population attributable fraction (PAF) of the most important human risk factor for RTIs in the streets and highways of the Great Tehran.

    Methods
    In this study, the data of 124518 individuals registered in the COM114 form of the Police Information and Communication Technology (ICT- FAVA) data system of the country were employed in 2014. A regression model was applied to estimate the magnitude of the impact of traffic violations of drivers with RTIs using the adjusted relative risk ratio. To estimate the PAF, the prevalence and effect size were calculated based on the risk ratio (RR) using the baseline method or the Miettinen formula.

    Results
    The PAF of driving in reverse gear and failure to observe safe distance was 1.98% and 1.93%, respectively. Driving in the reverse gear and failure to observe the safe distance increased RTIs by 22% and 23%, respectively. On the highways of the Great Tehran, the largest proportion of PAF was related to driving in reverse gear (1.96%), sudden movement of the car (1.90%), speeding (1.87%). Speeding increased the risk of RTIs by 23%.

    Conclusion
    Monitoring traffic violations can decrease road crashes by 10% in the streets. Moreover, on highways, use of strategies to prevent traffic violations can decrease RTIs by up to 15%.
    Keywords: Population attributable fraction (PAF), Road traffic injuries, Driving, Tehran
  • علیرضا رزاقی، لیلا افشار
    در طول چند دهه اخیر مطالعه روی بیماران دچار تروما (خشونت، تصادفات جاده ای، بلایای طبیعی، حمله های تروریستی و مشابه آن) افزایش یافته است. در برخی از مطالعات تروما، به منظور جمع آوری اطلاعات، از بیماران شرکت کننده در مطالعه درباره حادثه رخ داده سوال می شود که این مساله ممکن است به دلیل یادآوری خاطرات تلخ حادثه و یا احساس خجالت و شرم از روایت برخی از آسیب ها، سبب ایجاد ناراحتی، نگرانی و اضطراب برای بیمارانی که از لحاظ روانی شکننده بوده و تحمل اضطراب را ندارند، گردد (2-1). ایجاد نگرانی و اضطراب در بیماران در طول تحقیق، با وضعیت آسیب آنان نیز ارتباط دارد. بیماران آسیب دیده بستری در بیمارستان که سن بالا یا آسیب دیدگی شدید دارند، در فرآیند مطالعه احساس نگرانی بیشتری را در مقایسه با سایرین تجربه می کنند (3). با این حال، بررسی ها نشان می دهد که فقط تعداد اندکی از بیماران دچار تروما، نگرانی های خود در رابطه با موضوعات تحقیق یا متدولوژی را گزارش می دهند (4). از سوی دیگر همه بیماران دچار تروما نمی توانند قبل از ورود به مطالعه و در مرحله اخذ رضایت آگاهانه، پیش بینی درستی از میزان ناراحتی که ممکن است در اثر مشارکت در پژوهش تجربه نمایند، داشته باشند و به تبع آن تصمیم درستی اتخاذ کنند. عدم توانایی در پیش بینی درست و کامل شرایط تحقیق در این بیماران، می تواند چالشی را در رابطه با رضایت آگاهانه در پی داشته باشد (5). روش جمع آوری داده ها در مطالعات غیر تجربی تروما متفاوت است. روش های مورد استفاده می تواند مصاحبه فردی، بحث گروهی متمرکز، پرسشنامه خوداظهاری، پرسشنامه اینترنتی و مشابه آن باشد. در بیشتر مطالعات تروما، محققان از پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده می کنند. در مطالعات مختلف تاثیر انواع روش جمع آوری داده بر ایجاد احساس ناراحتی در افراد شرکت کننده در مطالعه متفاوت است. برخی از بیماران شرکت کننده در مطالعات تروما وقتی درباره حادثه رخ داده صحبت می کنند، احساسات شدیدی را تجربه می کنند (7-6). در مصاحبه علاوه بر این که فرد مصاحبه شونده اطلاعات بیشتری را در مقایسه با روش پرسشنامه ای ارائه می دهد، ممکن است شرایطی ایجاد شود که فرد مصاحبه شونده از بیان حادثه بیشتر خجالت بکشد که این مساله جزء خطرات بالقوه در روش مصاحبه است که می بایست از سوی محققان و کمیته اخلاق مورد توجه قرار گیرد. در مقابل مطالعاتی وجود دارند که نشان می دهد استفاده از روش پرسشنامه الکترونیک در تحقیق، احساس ناراحتی بیشتری را در مقایسه با روش های پرسشنامه کاغذی یا مصاحبه چهره به چهره در افراد شرکت کننده ایجاد می کند (7).
    تجربه احساسات در بیماران، با منافع ادراک شده توسط هر یک از آنان برای شرکت در تحقیق مرتبط است. نتایج نشان داده است که در برخی مطالعات، افراد در روش مصاحبه احساس سودمندی بیشتری در مقایسه با روش پرسشنامه دارند، لذا تجربه احساس نگرانی در این گروه افراد به مراتب کم تر است. برای مثال، والدینی که کودک آنان دچار آسیب های اجتماعی شده است، این حس را دارند که بیان تجربیات از سوی آنان سبب ارتقای آگاهی جامعه درباره مسائلی می گردد که سایر اعضای جامعه را نیز تهدید می کند، لذا بیان این تجربیات می تواند برای جامعه مفید باشد (2، 8).
    در مجموع، توجه به مساله نگرانی و ناراحتی بیماران تروما در طول فرآیند تحقیق و روش جمع آوری داده ها، می تواند از دو جنبه قابل توجه باشد: 1 تردید کمیته های اخلاق پژوهش در تایید این نوع از مطالعه ها؛ 2 تاثیرگذاری ناراحتی های به وجودآمده در بیماران بر اعتبار مطالعه (6، 9).
    با توجه به عدم برقراری شرایط یکسان برای همه افراد در انواع مختلف مطالعات، نمی توان یک رویکرد واحد را برای شرایط متفاوت در نظر گرفت. همچنین با در نظرگرفتن اصول سه گانه محافظت از آزمودنی انسانی در مطالعات علوم پزشکی، احترام به استقلال فردی، خیررسانی و عدالت، پیشنهاد می شود قبل از شروع به جمع آوری داده ها و در مرحله اخذ رضایت آگاهانه، نسبت به انتخاب روش جمع آوری داده ها برای هر یک از افراد شرکت کننده، بررسی های لازم انجام گیرد. این مساله به ویژه در تحقیقات با موضوعات حساس پژوهشی در حیطه تروما می تواند افرادی را که در معرض خطر بیشتری از بروز احساسات منفی در طول مطالعه هستند را شناسایی نماید و مناسب ترین روش برای این گروه از افراد، از سوی محقق در نظر گرفته شود، به طوری که کم ترین خطر را برای افراد شرکت کننده به دنبال داشته باشد. بسته به شرایط تحقیق، نوع تصمیم گیری روند مطالعه می تواند متفاوت باشد، ولی می توان انتظار داشت با استفاده از روش های مختلف جمع آوری داده های مورد نیاز بر اساس شرایط روحی و روانی هر یک از شرکت کنندگان در مطالعه، ضمن کنترل و کاهش احتمال بروز خطاهای تصادفی و سیستماتیک، پایبندی به اصول اخلاق در پژوهش با به حداقل رساندن میزان زیان ها و به حداکثررساندن میزان منافع تحقق یابد.
    Alireza Razzaghi, Leila Afshar
    Over the past few decades, there is an increasing in studies on traumatic patients (violence, road accidents, natural disasters, terrorist attacks). In some trauma studies collecting the data from patients, especially mentally weak patients, may lead to remembering memories of bitter experience which can cause a feelings of discomfort, upset, anxiety, embarrassment and shame in narrowing the injury (1-2).
    Concerns and anxiety in patients during the study are related to their condition of injury. Injured patients with higher age or severe injury experience more worry during the study period than others (3). However, the findings of studies show that only a few trauma patients report their concerns and discomforts about research topics or methodology (4). On the other hand, only some patients are able to predict properly the inconvenience conditions of participating in the study. Consequently, this situation at the informed consent phase leads to a not informed decision. Therefore, inability to predict the research condition, accurately and completely, can lead to some challenge in informed consent process (5). There are different data collection methods such as; interviewing, focus group discussion, internet questionnaire, self-declaration questionnaire which can be used in non-experimental trauma studies. Nevertheless, using the questionnaire or interviewing methods are most used by the researcher in trauma studies. The discomforts effects of data collection methods which patients may experience vary in different studies. Some patients experience extreme emotions when they talk about the injury (6-7). In an interview, more information is provided by interviewees rather than the questionnaire method and these conditions may lead to having more experience embarrassment in patients. This is one of the potential risks in interviewing method and it is necessary to be considered by research ethics committee and researchers. Meanwhile, some studies show that the use of electronic questionnaire has greater discomfort effect on patients compared to paper-based questionnaires or face-to-face interviews (7).
    The Experience of emotions in patients is related to perceived helpfulness among them. The results of some studies have shown that patients in interview method feel more usefulness compared to the questionnaire method, so the experience of feeling anxiety in this group is far less. For example, in case of child abuse, parents feel that their experiences will be useful for the community and raise awareness of families about related issues (2, 8).
    In addition, addressing to the issues of trauma patient's including; discomfort and anxiety during the study and the data collection can have considerable significance in two aspects: 1- uncertainty of research ethics committees in approving this type of studies; 2- the effect of the patient's discomfort on the validity of the study (6, 9).
    While there are no uniform conditions for all participants in different types of studies, the same approach cannot be considered in different situations. Considering the principles of protecting human subjects in research ethical protocols including; respecting the participant’s autonomy, beneficence and non-maleficence and justice, it is necessary to investigate suitable data collection method for each participant in informed consent process. In this circumstance, researchers can identify those who may be at risk of negative emotions during the study period and minimize the risk to them by using the most appropriate method of data collection. Based on the research conditions, the type of data collection method can vary. Nevertheless, it can be expected that using the appropriate data collection method according to mental health and psychological condition of each participant lead to more adherence to research ethics principals and best risk benefit ratio balance. Moreover, this strategy needs to consider the random and systematic errors and adopt effective methods to control them.
  • علیرضا رزاقی، عاصمه پور رجبی، سلمان دانشی
    سابقه و هدف
    عابران پیاده سالمند از آسیب پذیرترین گروه های کاربران جاده ای هستند. مسائل و مشکلات عابران پیاده سالمند به دلیل شرایط جسمی، روانی و اجتماعی آنان متفاوت از سایر گروه های سنی است. بنابراین ضرورت دارد تا توجه بیشتری از سوی محققان و مسئولین به عابران پیاده سالمند صورت گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی مسائل و مشکلات مرتبط با عابران پیاده سالمند روش تحقیق کیفی است
    روش بررسی
    در پژوهش کیفی حاضر، عابران پیاده سالمند زن و مرد (سن مساوی و بالای 60 سال) شرکت داشتند. به دلیل مسائل فرهنگی و برای جلب اعتماد بیشتر مشارکت کنندگان از مصاحبه کننده زن و مرد بر اساس جنسیت مصاحبه شوندگان استفاده شد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختاریافته بود و پس از جمع آوری مصاحبه ها، به روش تحلیل محتوا تحلیل گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه، مشارکت کنندگان 3 موضوع اصلی را از مسائل و مشکلات سالمندان عابر پیاده عنوان نمودند. تم های اصلی استخراج شده در این مطالعه به شرح ذیل است؛ مسائل و مشکلات مرتبط با محیط (چراغ راهنما، پل عابر پیاده و خیابان)، احترام اجتماعی و سلامت جسمانی.
    نتیجه گیری
    بر پایه یافته های این مطالعه، به دلیل شرایط خاص جسمانی و اجتماعی سالمندان نیاز هست تا طراحی فضاهای شهری و توزیع امکانات ایمنی ترافیکی متناسب با نیازهای آنان صورت گیرد. احداث تجهیزات ایمنی از قبیل پل عابر مکانیزه و رفع مشکلات مربوط به خیابان ها و پیاده روها از مسائل محیطی است که می تواند بر ایمنی عابران پیاده سالمند تاثیر مثبت داشته باشد. آموزش و ارتقای فرهنگ احترام به سالمندان در برخوردهای اجتماعی و کمک و یاری آنان، از مسائل دیگری است که می تواند برافزایش ایمنی آنان در عبور از خیابان اثرگذار باشد.
    کلید واژگان: سالمندی, حوادث ترافیکی, عابر پیاده, مطالعه کیفی
    Razzaghi A., Pourrajabi A., Daneshi S
    Background And Aim
    Elderly pedestrians are one of the vulnerable road users in road traffic injureis. Elderly pedestrians are different from other road users because of special problems such as weakness of physical ability and specific, social and mental psychosocial conditions. Therefore, special attention should be taken in to account. There are need to pay more attention to this group of road users. The present study aimed to explore the obstacles relating to the elderly pedestrians using a qualitative study approach.
    Materials And Methods
    This is a qualitative study that was conducted on male and female elderly pedestrians age equal or more than 60 years old participated to obtain depth understanding about obstacles of road safety among elderly pedestrians. Considering the cultural background and convenience of the participants in order to have comfort interviews, interviews were conducted by male and female interviewee based on participant gender. Semi-structured interviews were conducted and then analyzed employing content analysis as an interpretation method after data collection.
    Results
    Analysis of the interview data yielded three main themes, emerged in interpreting the interviews including the problems related to associated with the environment (e.g., such as; traffic lights, pedestrians bridges, and streets), social respect to elderly people, and physical health.
    Conclusion
    According to findings of our study, special physical and social conditions of the elderly citizens as vulnerable road users should be considered and there is need to pay more attention to urban designs and distribution of safer traffic facilities considering elderly people as a vulnerable road users. Construction of traffic safety equipment in cities (such as using escalators instead of bridges and correction of defects in streets and roads tailored to the needs of the elderly) old people can could positively affect the safety of elderly pedestrians. Furthermore, promoting the culture of respecting the elderly and helping them in streets could largely improve their safety as vulnerable pedestrians can improve pedestrian safety of elderly road users.
    Keywords: Pedestrians, Elderly, Traffic Accidents, Qualitative Study
  • سید مهدی ضیا ضیابری، پیمان اسدی، ملک مسعود انصار، علیرضا رزاقی، وحید منصف*
    مقدمه
    آنومالی آرکوئت فورامن یک واریاسیون آناتومیکی در مهره اول گردنی می باشد که محلی را برای عبور شریان ورتبرال ایجاد می کند. با توجه به نقشی که این پل استخوانی در پیشرفت میگرن و تاثیر آن در بروز انواع دردهای مربوط به نواحی سر، شانه و گردن و همچنین اهمیتی که در زمان تعبیه پیچ در توده جانبی اطلس دارد، پژوهش حاضر به بررسی میزان شیوع این آنومالی در مراجعه کنندگان به بخش اورژانس بیمارستان پورسینا رشت پرداخته است.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی آینده نگر می باشد که بر روی بیماران بالای 18 سال که در سال 1394 به بخش اورژانس بیمارستان پورسینا رشت مراجعه کرده بودند و به هر دلیلی برای آنها گرافی لترال گردن درخواست شده بود به روش در دسترس صورت پذیرفت. داده های بیماران از طریق بررسی پرونده بالینی، پرسش بصورت تلفنی و یا با استفاده از چک لیستی که از پیش طراحی شده بود جمع آوری و ثبت گردیدند. با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و آزمون های آماری کای دو و تی تست مستقل داده ها مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. مقدار p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در مجموع 1146 بیمار با میانگین سنی 88/15±95/37 سال مورد مطالعه قرار گرفتند (2/69 درصد مرد). میانگین سنی مردان 26/15±05/36 سال و زنان 44/16±21/14 سال بود (001/0>p ). میزان شیوع کلی آرکوئت فورامن، 6/9 درصد (110 بیمار) با فاصله اطمینان 30/11- 89/7 بدست آمد (5/74 درصد مرد). این آنومالی در مردان شیوعی معادل 34/10 درصد و در زنان 93/7 درصد داشت (05/0

    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج مطالعه حاضر شیوع آنومالی آرکوئت فورامن با کمک گرافی لترال گردن در استان گیلان 6/9 درصد بدست آمد. این میزان شیوع در مردان 34/10 و در زنان 93/7 درصد بود. با توجه به این میزان شیوع، وجود این آنومالی باید به عنوان یک گزینه در بیماران با شکایت درد در نواحی سر، شانه و گردن مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: مهره اطلس, اپیدمیولوژی, رادیوگرافی, مهره های گردنی
    Seyyed Mahdi Zia Ziabari, Payman Asadi, Malek Masoud Ansar, Alireza Razzaghi, Vahid Monsef Kasmaei*
    Introduction
    Arcuate foramen anomaly is an anatomic variation in the first thoracic vertebrae that forms a space for passing of vertebral artery. Considering the role of this bony bridge in migraine development and its effect on prevalence of various types of pain in head, shoulder, and neck areas, as well as its importance in screw placement on the lateral mass of atlas, the present study evaluated the prevalence of this anomaly among those presented to the emergency department (ED) of Poursina Hospital, Rasht, Iran.
    Methods
    The present study is a cross-sectional one, carried out on patients over 18 years of age that visited ED of Poursina Hospital, Rasht, Iran, in 2015 and underwent lateral neck radiography using census method. Data of the patients were gathered using their medical profile or by asking them on the phone, and recorded in a pre-designed checklist. Data were analyzed with the aid of SPSS version 24 and chi-square and independent t-test statistical tests. P-values less than 0.05 were considered as significant.
    Results
    1146 patients with the mean age of 37.95 ± 15.88 years were studied (69.2% male). Mean age was 36.05 ± 15.26 years among men and 14.21 ± 16.44 years among women (p 0.05).
    Conclusion
    Based on the results of the present study, the prevalence of arcuate foramen anomaly was estimated to be 9.6% in Guilan province using lateral neck radiography. Its prevalence rate was 10.34% in men and 7.93% in women. Considering this prevalence rate, presence of this anomaly should be considered as a possibility in patients with complaints of head, shoulder, and neck pain.
    Keywords: Cervical Atlas, Epidemiology, Radiography, Cervical Vertebrae
  • انوش دهنادی مقدم، شاهرخ یوسف زاده چابک، سیامک ریماز، علیرضا رزاقی، پرهام ولیانی*
    زمینه و هدف
    هدف از این مطالعه مقایسه سطح هوشیاری بیماران ترومای مغزی شدید که مدت زمان طولانی در اغما بسر می برند با زمان انجام تراکئوستومی بود.
    روش بررسی
    71 بیمار ترومای سر که معیار گلاسکو در هنگام پذیرش پایین تر یا مساوی 8 داشتند وارد مطالعه شدند. کلیه بیماران تراکئوستومی از راه پوست داشتند که در دو گروه تراکئوستومی زودرس (هفته اول) و تراکئوستومی دیررس (پس از هفته اول) جای گرفتند. وضعیت هوشیاری بیماران بر حسب معیار سطح هوشیاری گلاسکو ((GCS در بدو ورود و شش نقطه زمانی به فاصله سه روز اندازه گیری شد. داده ها برای آنالیز وارد نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 شد.
    یافته ها
    مقایسه سطح هوشیاری در دو گروه بیماران مورد مطالعه نشان داد که متوسط سطح هوشیاری بیماران در روزهای شش، نه، دوازده و پانزده بعد از تراکئوستومی در گروه تراکئوستومی زودهنگام بیشتر از گروه تراکئوستومی دیرهنگام بود. با اینحال، اختلاف مشاهده شده در هیچ یک از فواصل زمانی اندازه گیری از لحاظ آماری معنادار نبود (05.0P>). مقایسه میانگین سطح هوشیاری بیماران در داخل هر گروه نشان داد که سطح هوشیاری بیماران در هر گروه با گذشت زمان به صورت معناداری افزایش می یابد (p<0.05).
    نتیجه گیری
    اگرچه اختلاف آماری معناداری در سطح هوشیاری بیماران در دو گروه تراکئوستومی زودرس و تاخیری وجود ندارد ولی مقدار عددی سطح هوشیاری در گروه ترکئوستومی زودرس بالاتر از گروه تراکئوستومی دیرهنگام می باشد که اندازه این اختلاف از لحاظ کلینیکی دارای اهمیت می باشد.
    کلید واژگان: آسیب های مغزی, تراکئوستومی, هوشیاری
    Dr Anoush Dehnadi, Moghadam, Dr Shahrokh Yousefzadeh, Chabok, Dr Siamak Rimaz, Alireza Razzaghi, Dr Parham Valiani
    Background
    The purpose of this study was to compare the consciousness level based on time of tracheotomy in patients with traumatic brain injury (TBI).
    Methods
    71 TBI patients that had Glasgow Coma Scale (GCS) lower or equal to 8 on admission were studied. All patients had received percutaneous dilational tracheostomy (PDT). They were placed in two groups of early (the first week) or late (after the first week) tracheostomy. Consciousness level of patients was measured according to GCS on admission and six times until 15th day. The data for analysis were entered into SPSS software version 16.
    Results
    Comparing the level of consciousness in both groups showed that the average level of consciousness of patients on days 6th , 9th , 12th and 15th after tracheotomy was higher in early than in late tracheostomy group. The observed differences in measuring times were not statistically significant (p>0.05). The level of consciousness of patients in each group significantly increased over time (p
    Conclusions
    Although no statistically significant difference was observed in the level of consciousness between early and late tracheostomy groups, the level of consciousness in early tracheostomy was higher than that of late tracheotomy patients. This can be considered clinically significant in caring the patients.
    Keywords: Brain Injury, Tracheostomy, Consciousnes
  • سلمان دانشی، عصمت رضا بیگی داورانی، علیرضا رزاقی، مسعود زینلی *، سجاد عارفی
    سابقه و هدف
    عقرب گزیدگی یکی از معضلات مهم بهداشتی است که به عنوان بالاترین عامل تلفات ناشی از گزش جانوران سمی در دنیا گزارش شده است. شهرستان کرمان یکی از مناطقی است که موارد زیادی از عقرب گزیدگی درآن اتفاق می افتد. هدف این مطالعه، توصیف اطلاعات اپیدمیولوژیک و دموگرافیک افراد عقرب گزیده شده در این شهرستان است.
    مواد و روش ها
    مطالعه ی حاضر، مطالعه ای از نوع توصیفی مقطعی است که از کلیه ی موارد عقرب گزیدگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرمان طی سال های 1391 تا 1393 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مورد نیاز از طریق چک لیست از پرونده های بیماران استخراج گردید. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون مجذور کای (chi-square test) استفاده شد. سطح معنی داری در آزمون ها، 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تعداد کل موارد عقرب گزیدگی 324 نفر بود که 45% آنها مرد و 55% آنها زن بودند، یک مورد منجر به مرگ شده بود، 60% در مناطق شهری و 40% در مناطق روستایی بودند، 80% آنها کمتر از 5/1 ساعت، 16% آنها بین 5/1 تا 3 ساعت و 4% آنها بالاتر از 3 ساعت برای درمان مراجعه کرده بودند؛ بیشترین موارد گزش در تیرماه اتفاق افتاده بود.
    نتیجه گیری
    آموزش پرسنل بهداشتی و تخصیص منابع و امکانات از سویی و همچنین ارتقای آگاهی عموم مردم توسط آموزش دهندگان بخش سلامت، نقش به سزایی در پیشگیری از عقرب گزیدگی دارد.
    کلید واژگان: عقرب گزیدگی, اپیدمیولوژی, شهرستان کرمان
    Salman Daneshi, Smat Rezabeigi, Alireza Razzaghi, Masoud Zeinali *, Sajad Arefi
    Background And Aim
    Existing research was conducted in year 1392 regarding the prevalence of ADHD and BPD. Their known complication and some reports based on effectiveness of group emotion regulation training based on process model of gross on use of reappraisal and suppression strategies in externalizing disorders.
    Materials And Methods
    Existing research was conducted in clinical trial and in the context of pre-post-test semi-experimental design with control group. 40 female students with age ranged 15-17 were assigned in 4 groups by multistage random sampling, by the help of standard tools such as SNAP-IV scale and borderline personality inventory (BPI) and then according to screening and diagnostic interviews were conducted by a clinical psychologist and psychiatrist.
    Results
    Data analysis using ANCOVA and follow-up tests show that after emotion regulation group training based on gross model, the mean score of suppression and reappraisal in ADHD experimental group to BPD experimental group increased and decreased significantly (pž
    Conclusion
    It seems group emotion regulation training based on gross model is effective on use of reappraisal and suppression in ADHD and BPD adolescent girls.
    Keywords: Process model of gross, Emotion regulation, Reappraisal, Suppression, BPD, ADHD
  • علیرضا رزاقی، نرگس خانجانی، سلمان دانشی*
    مقدمه
    سموم ارگانو فسفره از جمله سموم شیمیایی خطرناک برای سلامت انسان محسوب می شوند. با توجه به استفاده روز افزون از این سموم به عنوان ترکیبات شیمیایی در انواع محصولات از قبیل حشره کش ها و سموم کشاورزی و نیز دسترسی راحت به این ترکیبات، انجام یک مطالعه مروری بر روی مطالعاتی که در این زمینه در ایران صورت گرفته اند، لازم به نظر می رسید.
    روش ها
    در این مطالعه مرور سیستماتیک منابع اطلاعات از جمله Iranmedex، Google Scholar ، SID ، PubMed با عبارت های مرتبط با سموم ارگانوفسفره به دو زبان انگلیسی و فارسی تا خرداد 1394 جستجو شدند. فقط مطالعاتی که مسمومیت با این ترکیبات را در انسان و در ایران اندازه گیری کرده بودند، وارد مطالعه شدند.
    نتا یج: در مجموع 19 مقاله یافت شد که از میان آن ها 10 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. بر اساس نتایج مطالعات مرور شده، مسمومیت با ترکیبات ارگانو فسفره در کارگران مشاغل مرتبط به دلیل مواجهه شغلی، در کودکان به دلیل مواجهه سهوی و در برخی از گزارش ها جهت اقدام به خودکشی اتفاق افتاده است.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد درصد بالایی از مسمومیت ها و گاهی تلفات ناشی از ترکیبات ارگانو فسفره ناشی از عدم آگاهی مصرف کنندگان و مواجهه یافتگان با عوارض این ترکیبات باشد. لذا جهت پیشگیری از بروز بسیاری از این مسمومیت ها، آموزش به خانواده ها و افراد با مشاغل مرتبط بسیار ضروری است.
    کلید واژگان: ارگانوفسفره, مسمومیت, انسان, مرور سیستماتیک
    Alireza Razzaghi, Narges Khanjani, Salman Daneshi*
    Background
    Organophosphate toxins are among chemical toxins that are dangerous for human health. Due to the increasing use of organophosphate compounds in a variety of products such as insecticides and pesticides, as well as easy access to these compounds, a systematic review on the related studies taken place in Iran seemed to be necessary.
    Methods
    In this review, databases including Iranmedex, Medline, PubMed, Google Scholar and SID were searched for phrases related to organophosphates in both English and Farsi languages and up to April 2013. Only studies which had measured human contamination to these compounds in Iran were included.
    Results
    Totally, 19 articles were found of which 10 articles met the inclusion criteria. According to these studies, organophosphate poisoning mainly happened due to occupational exposure in workers, inadvertently in children, and for suicide purposes in some reports.
    Conclusion
    It seems that a high percentage of poisonings and deaths from these substances is due to lack of consumer awareness awareness about these chemicals and their complications. Therefore, in order to prevent poisoning it is necessary to educate families and related workers.
    Keywords: Organophosphate, Toxicity, Human, Systematic Review
  • علیرضا رزاقی*، علیرضا صالحی، خدیجه حیدری، فرزانه ذوالعلی
    سابقه و هدف
    عابران پیاده، جزء آسیب پذیرترین گروه ها در حوادث ترافیکی هستند. یکی از مباحث مهم در ایمنی عابران، استفاده از پل های هوایی عابر پیاده در سطح شهر است. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل موثر در استفاده و یا عدم استفاده از پل های عابر به روش تحقیق کیفی است.
    روش بررسی
    در پژوهش کیفی حاضر، دو گروه از عابران شرکت داشتند؛ گروه اول عابرانی بودند که از پل عابر برای گذر از خیابان استفاده کرده بودند و گروه دوم عابرانی بودند که از پل عابر استفاده نکرده بودند. تعداد 32 نفر از عابران پیاده شهر کرمان، برای بیان تجربیات خود در استفاده یا عدم استفاده از پل عابر، در این مطالعه مشارکت داشتند. کلیه مصاحبه ها به روش نیمه ساختاریافته بوده که به روش تحلیل درونمایه تحلیل گردید.
    یافته ها
    در بین عابرانی که از پل عابر استفاده کرده بودند 3 موضوع اصلی؛ درک خطر، فشار اجتماعی و وجود حصار کنار خیابان به عنوان دلایل استفاده از پل بیان گردید. همچنین در بین عابرانی که از پل عابر استفاده نکرده بودند 2 موضوع اصلی؛ مشکلات مربوط به پل های عابر و عوامل موثر فردی به عنوان دلایل عدم استفاده از پل در این گروه از عابران مطرح شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه بر پایه تجربیات عابران پیاده در موانع و عوامل تسهیل کننده استفاده از پل، می توان بیان داشت که به کارگیری و اجرای برخی از برنامه ها از قبیل: ارائه برنامه های آموزشی، فرهنگ سازی و اشاعه رفتارهای ایمن ترافیکی در بین عابران پیاده، به کارگیری پل های مکانیزه به جای پل های معمولی و نصب حصار در کنار خیابان جهت ایجاد مانع برای جلوگیری از ورود عابران به خیابان در مناطق پرخطر، می تواند بر میزان استفاده عابران از پل های عابر تاثیر مثبت داشته باشد.
    کلید واژگان: عابران پیاده, رفتار, پل عابر, مطالعه کیفی
    Razzaghi Ar*, Salehi Ar, Heidari Kh, Zolala F
    Background And Objective
    Traffic accidents involving pedestrians have become a major concern all over the world, particularly in developing countries. Pedestrian’s bridges are one the most important safety vehicle which provides the safety crossing for pedestrians. The aim of this study is the identification of factors which affect in use or non-use of escalator or bridges.
    Materials And Methods
    The qualitative approach was used in this study to obtain depth understanding of pedestrian reasons in using or non-using of escalator or bridges for safety crossing. In order to having relaxing interview, the male and female interviewees were used.
    Results
    Three main themes emerged in interviewing with pedestrians who use bridges for crossing: the risk perception of pedestrians, social pressure and existence of fence in street which make it difficult to passing. Also, among those who had crossed the street without using the bridges, responses were categorized in tow themes: first, factors related to escalators and bridges such as: being off escalators and failure of bridges and the other one; factors related to individuals, such as: hurrying steps.
    Conclusion
    Exploring the pedestrians experiences about the barriers and facilitator in using and non-using of pedestrians bridges, show that implementing some programs such as; training programs, improvement the culture of safety behavior among pedestrians in crossing the street and installing the fence along the streets can have a positive influence on using of pedestrians bridges in crossing the street.
    Keywords: Pedestrian, Behavior, Bridges, Qualitative study
  • علی اصغر میرسعید قاضی، علیرضا رزاقی*، جواد بخشی، ماه طلعت نفر آبادی، پروانه ارباب، مسعود کیمیاگر

    میزان کلسیم ادرار 24 ساعته در 21 زن و 32 مرد سالم بررسی شد. آزمایش در 20 مورد یک بار، در 30 مورد دو بار و در سه مورد سه بار در روزهای متوالی - تکرار شد. میزان کراتینین ادرار 24 ساعته و کلسیم مصرفی نیز بررسی شد که نتایج زیر به دست آمد: میزان کلسیم ادرار در زنان در 24 ساعت به طور متوسط 126 میلیگرم بود و بین 225-45 نوسان نشان میداد ؛ و در مردان به طور متوسط 171 میلیگرم بود که بین 65-246 نوسان داشت، متوسط کلسیم مصرف شده در 24 ساعت در زنان 650 و در مردان 834 میلیگرم بود، متوسط دفع کلسیم ادرار طی 24 ساعت در دو نوبت فقط در یکی از زنان بیش از 200 میلیگرم بود و در هیچ یک از مردان بیش از 250 میلیگرم نبود. این مطالعه نشان می دهد که میزان مصرف و دفع ادراری کلسیم در افراد سالم جامعه، احتمالا" به علت مشکلات تغذیه ای، کاهش مصرف لبنیات و پروتئین و کاهش در بافت اشعه خورشید به سبب نوع پوشش، بسیار پایین تر از کشورهای غربی است و در مواردی که کلسیم ادرار در دو آزمون متناوب در زنان بیش از 200 و در مردان افزون بر 250 میلیگرم در 24 ساعت باشد، بهتر است که غیر طبیعی تلقی شود. تعیین میزان دفع کلسیم از راه ادرار یکی از شاخصهای مهم بهداشتی - درمانی جامعه بوده، از آنجا که این میزان در جوامع مختلف - با توجه به رژیمها و عادتهای غذایی بویژه میزان مصرف لبنیات و همچنین میزان بهره گیری از تابش اشعه خورشید که می تواند متغیر باشد، نگارندگان را بر آن داشت که با انتخاب 53 فرد 20-45 ساله میزان کلسیم ادرار 24 ساعته را در افراد سالم ایرانی بررسی کنند. تعیین این میزان می تواند جهت شناخت و درمان بیماریهای متابولیک استخوان و مبتلایان به سنگهای کلیوی کشورمان راهگشای مناسبی باشد. گفتنی است که بیماریهای متابولیک استخوان و سنگ کلیه در مملکت ما به وفور وجود دارد و از نظر تظاهرات بالینی با نمونه های مشاهده شده در کشورهای غربی بسیار متفاوت می باشد از تفاوتهای عمده تظاهرات پاراکلینیکی بیماریهایی نظیر پرکاری اولیه پاراتیرویید در کشور ما - در مقایسه با کشورهای غربی - افزایش جزیی کلسیم خون و کلسیم دفع شده از راه ادرار میباشد به طوری که در بسیاری از موارد میزان دفع کلسیم ادرار در این افراد و همچنین افرادی که به علت بیماری هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک دارای سابقه سنگ سازی مکرر در کلیه ها هستند، با توجه به هنجارهای کشورهای غربی، طبیعی محسوب می شود. به زعم مجریان این پروژه، این کاهش ناشی از تفاوت میزان طبیعی دفع کلسیم ادرار در کشور ما، در قیاس با سایر کشورهای غربی می باشد. لذا به کارگیری نتایج بررسیهای انجام شده در این کشورها و تعمیم آن به بیماران ایرانی می تواند به خطای فاحش در تشخیص و درمان این بیماریها منجر شود. بنا به دلایل یاد شده، تعیین این میزان که تاکنون در افراد سالم جامعه ما مشخص نشده است، می تواند جهت شناخت و درمان بیماریهایی نظیر هیپرکلسپوری ایدیوپاتیک، هیپرپاراتیروییدیسم اولیه، کمکاری پاراتیرویید در حال درمان راهگشای مناسبی باشد. این بیماریها در ص ورت عدم تشخیص و درمان صحیح و به موقع با عوارض فراوان، امکان دارد هزینه های سنگین درمان را تحمیل کند و گاه مرگ و میر به همراه داشته باشد.

    AliAsghar MirSaed Ghazi, AliReza Razzaghi*, Javad Bakhshi, Mah Talat Nafarabadi, Parvaneh Arbab, Masoud Kimiagar

    SUMMARY:

    A 24 hour urinary calcium was measured in 21 healthy women and 32 healthy men. There were 20 evaluated once, 30 twice, and in 3 cases, urine collections were repeated 3 times. Oral calcium intake and urinary creatinine over 24 hours were also measured. The mean urine calcium in women was 126 mg/24 h and the range was 45-225, in men the values were 171 and 65-246.Oral daily calcium intake was 655 and 834 in women and men, respectively. The mean of 2 urine calcium determinations exceeded 200 mg/24 h in only one woman and more than 250 in none of the men. Our conclusion is that: 24 hour calcium intake and excretion in healthy individuals are lower than those values in Western countries, probably due to dietary deficiencies of meat and dairy products and decreased exposure to sun. We also concluded that in two different urine collection, women who excrerte more than 200 mg and men who excrerte more than 250 mg calcium are probably hypercalciuric subjects.

سامانه نویسندگان
  • علیرضا رزاقی
    رزاقی، علیرضا
    استادیار اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات مصدومیت های جاده ای، دانشگاه علوم پزشکی تبریز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال