لیلا عدل پرور
-
طاهره صفارزاده یکی از شاعران صاحب سبک شعر نوی فارسی بالاخص از حیث توجه به تصاویر شعری و فرم و شکل ظاهری آن است. واکاوی شعر او نشان می دهد که علاوه بر تاکید وی بر حضور اندیشه و معنا در شعر، شکل ظاهری و تصاویر هنری هم در سخنان او مورد توجه قرار گرفته است؛ به طوری که در ساختار شعری خود، بیش از همه عناصر شعری، به مسئله شکل و تصاویر شعری اهمیت می دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. درواقع، آنچه به شعر او، بیش از هر عنصر دیگر وجه شعری می بخشد بیان معانی و مفاهیم ذهنی در قالب تصاویر عینی است. او برای تحقق این هدف از دو نوع تصویر و یا بهتر است بگوییم از سه نوع تصویر کمک می گیرد. نوع اول تصاویر جزئی هستند که در قالب بیان های هنری از قیبل استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه و... متبلور می شوند و نوع دوم آن است که از پیوستن همین اجزای تصاویر جزئی، به صورت کلی که همان بیان هنری شعری است، متجلی می شوند؛ سرانجام تصویر و شکل ظاهری یا همان فرم شعر است که در بسیاری از مواقع به کمک تصاویر درونی شعر می آید و با تشکیل و تداعی تصویری عینی در سیمای بیرونی شعر، انتقال معنی و مفهوم شعری را قوی تر می گرداند و شاید این امر، یکی از مختصات سبک ساز شعر صفارزاده است که ادبیات او را شایان توجه کرده است.اهداف پژوهش:بررسی تصاویر هنری شعر طاهره صفارزاده.بررسی و تحلیل ابعاد تصاویر هنری شعر طاهره صفارزاده.سوالات پژوهش:تصاویر هنری شعر طاهره صفارزاده چگونه است؟ابعاد تصاویر هنری شعر طاهره صفارزاده چگونه است؟کلید واژگان: تصویر هنری, صفارزاده, محتوا
-
یکی از رویکردهای تحلیل متون ادبی، نشانه شناسی است. متون ادب فارسی از جنبه های مختلف نشانه شناسی مثل زیبایی شناسی، روابط بینامتنی، فرم و نشانه های بومی _ محلی، قابلیت بررسی دارند. شعرا و نویسندگان از محیط پیرامون خود تاثیر می پذیرند و نشانه های این اثرپذیری در آثار ایشان انعکاس می یابد. هوشنگ جعفری از شعرای آذری زبان «زنجان» است که با توصیف عناصر اقلیمی، تاثیر این عناصر را در ذهن و زبان خود با نشانه های بومی _ محلی بازتاب داده است. به خاطر گستردگی دامنه نشانه شناسی، هدف این تحقیق، تحلیل نشانه های خالق اثر، نشانه های طبیعت و محیط بومی و نشانه های اجتماعی و فرهنگی، در اشعار ترکی هوشنگ جعفری است. فرض بر این است که این شاعر، مایه های محتوایی اشعار خود را از صبغه بومی _ محلی کسب کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اشعار هوشنگ جعفری ، گنجینه ای از عناصر اقلیمی در قالب طبیعت بومی، باورها، اعتقادات، آداب و سنن، ضرب المثل ها و کنایات است. در این مقاله به روش توصیفی _ تحلیلی، به واکاوی نشانه های بومی _ محلی در اشعار وی پرداخته شده است.کلید واژگان: هوشنگ جعفری, نشانه های بومی- محلی, محیط زندگی, طبیعت, نشانه های اجتماعی و فرهنگیOne of the approaches for analyzing literary texts is semiotics. Persian literary texts can be investigated from different aspects of semiotics such as; aesthetics, intertextual relations, indigenous-local forms and signs. Poets and authors are influenced by their environment and the signs of this vulnerability are reflected in the works. Houshang Jafari is one of the Azeri poets in Zanjan city, describing the local elements. The effect of these features in the mind and language reflected with indigenous-local signs. Due to the wide range of semiotics, our goal in this research is to analyse the signs of the author of the work, signs of nature and indigenous environmental and social and cultural signs in Turkish poetry of Houshang Jafari. It is assumed that the poet has gained the content of his poems from native-local character.The results of the research indicate that poems of Houshang Jafari are: a treasure of local elements in the form of native manners, nature, beliefs, customs and traditions, proverbs and irony. In this article, a descriptive-analytical method is used to analyse the indigenous-local signs.Keywords: Hooshang Jafari, local-indigenous signs, living environments, nature, socio-cultural signs
-
تابوها، به معنای ممنوعیت تقدس یافته، نخستین قوانین بشری هستند که بعدها ریشه منعیات اخلاقی و مذهبی شدند. یکی از بسترهای بازشناسی و واکاوی تابوها متون داستانی است. ادبیات داستانی مبتنی بر عوامل متعددی از جمله تجربیات فردی، ذهنیات شخصی و واقعیات اجتماعی است و تابوهای یک اجتماع نیز برخاسته و موثر بر این عوامل است. منیرو روانی پور از نویسندگان معاصری است که با پرداختن به فرهنگ و آداب و رسوم جامعه پیرامون خود، به عنوان یک زن ، به تابوهای رایج یک زن در جامعه ایرانی اشاره کرده است. در این مقاله ابتدا تابو، توضیح و تبیین شده، سپس مصادیق عینی آن در متون داستانی بررسی و نشان داده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که تابوی زن به شاخص های متعدد؛ زنا، ازدواج مجدد، نازایی، بکارت، طلاق، ازدواج سنتی، تقسیم می شود که از این میان، نازایی از جمله تابوهای گسترده در جامعه ایرانی از دیدگاه روانی پور است.
کلید واژگان: تابو, روانی پور, ادبیات داستانی, جامعه ایرانیTaboos, meant as the sacred bans, are the primary human laws which later became the roots for ethical and religious bans. Fictional texts are one of the contexts of recognition and investigation of the taboos. Fictional literature is based on the various factors including personal experiences and subjectivity and social realities and the taboos of a society are rooted and being affected by these factors. Moniro Ravanipour is one of the contemporary writers that has referred to common taboos in Iranian society as a woman by studying her society culture, customs and traditions. In this article, at first, taboo has been explained and then its objective examples in the fictional texts have been studied and mentioned. The results showed that the taboo of woman is divided into various indicators including adultery, remarriage, virginity, divorce and traditional marriage that infertility is one of the broad taboos of Iranian society in Ravanipour point of view.
Keywords: taboo, Ravanipour, fictional literature, Iranian society -
زمینه و هدف
درویشیان از نویسندگان متعهد است که در اکثر داستانهایش وضعیت نابسامان حاصل از فقر را در جامعه مورد توجه قرار داده است. او جامعه ای معیوب، خرافاتی و ناتوان را بتصویر کشیده است که کودکان و نوجوانان در آن حقوقشان نادیده گرفته شده است. در این پژوهش سطح فکری نویسنده، در داستانهای «از این ولایت»، «آبشوران»، «فصل نان»، «همراه آهنگهای بابام» و «سالهای ابری» در ارتباط با جایگاه کودکان و نوجوانان بررسی شده است.
روش مطالعهروش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است و جامعه آماری تحقیق با دقت مطالعه و سطح فکری نویسنده از آنها استخراج شده و سپس فیشها بر مبنای مولفههای تحقیق دستهبندی گشته است و مقاله بصورت تحلیلی توصیفی بر مبنای نمونههای بدستآمده نوشته شده است.
یافته هافقر موضوع اصلی داستانهای درویشیان است و درویشیان با جهانبینی یک نویسنده ملتزم به جامعه سرمایه داری که با فاصله طبقاتی موجب محرومیت قشر فقیر کودک و نوجوان شده، انتقاد کرده است. فقر علاوه بر کمبود اقتصادی باعث بحرانهای عاطفی و ناهنجاریهاست که از این منظر، باعث رشد کودکان کار، اعتقادات خرافی و جاهلانه، خشونت خانواده ها علیه کودکان، بیماری و مرگ کودکان، ازدواج کودکان در سنین پایین، فقر و بزهکاری کودکان در داستانها در سطح فکری نویسنده دیده میشود، تنها مورد مثبت توجه مادر خانواده به سوادآموزی کودکان است.
نتیجه گیریکودکان و نوجوانان جایگاه مهمی در آثار او دارند، و دغدغه اصلی نویسنده در سطح فکری داستانها، پرداختن به مشکلات این قشر است. درویشیان با زبانی ساده، جملات کوتاه خبری و توصیفات عاطفی و ادبی مشکلات آنها را بازگو کرده است. در داستانهای انتخاب شده، درویشیان زندگی طبقات پایین جامعه را توصیف کرده است که یا شخصیت نوجوان راوی داستان است و یا راوی دانای کل است و کودکان و نوجوانان شخصیتهای اصلی را دارند و نویسنده به آنها توجه ویژه داشته و داستان را پیرموان مشکلات آنها نوشته است.
کلید واژگان: سطح فکری, علی اشرف درویشیان, کودکان و نوجوانان, فقرJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:14 Issue: 63, 2021, PP 103 -118BACKGROUND AND OBJECTIVESDervishes are committed writers who in most of their stories have considered the poor situation caused by poverty in society. He portrays a flawed, superstitious, and powerless society in which children and adolescents have their rights ignored. In this research, the author's intellectual level has been examined in the stories of "from this province", "waterfalls", "bread season", "with my father's songs" and "cloudy years" in relation to the position of children and adolescents.
METHODOLOGYThe research method in this research is library and the statistical population of the research is carefully studied and the author's intellectual level is extracted from them and then the sheets are classified based on the research components and the article is written analyticallydescriptively based on the obtained samples.
FINDINGSPoverty is the main subject of Dervish stories and Dervishes have criticized the worldview of a writer committed to capitalist society who has deprived the poor of children and adolescents with class distance. Poverty, in addition to economic scarcity, causes emotional crises and anomalies, which in this sense, cause the growth of working children, superstitions and ignorance, domestic violence against children, illness and death of children, child marriage at an early age, poverty and child delinquency in stories in The intellectual level of the author can be seen, the only positive thing is that the mother of the family pays attention to the children's literacy.
CONCLUSIONChildren and adolescents have an important place in his works, and the main concern of the author at the intellectual level of stories is to address the problems of this group. In simple language, Darwishians have narrated their problems in short news sentences and emotional and literary descriptions. In selected stories, dervishes describe the life of the lower classes of society, which is either the adolescent character narrator or the omniscient narrator, and children and adolescents have the main characters, and the author pays special attention to them and writes the story following their problems.
Keywords: intellectual level, Ali Ashraf Darvishian, children, adolescents, poverty -
نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، یکی از نظریات مطرح در بررسی متون ادبی، به ویژه ادبیات داستانی، در شناسایی تغییرات و تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه است. فرکلاف از اندیشمندانی است که با هدف نقد جامعه سرمایه داری در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، بر روی آثار ادبی تحقیق کرد و با تاکید بر وضعیت رابطه قدرت و ایدیولوژی، به بررسی متون در سه سطح: توصیف، تفسیر و تبیین پرداخت. در این مقاله داستان «بچه های قالیباف خانه» هوشنگ مرادی کرمانی براساس گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. مرادی کرمانی در این داستان بر مبنای رابطه قدرت ایدیولوژی و گفتمان مورد نظر فرکلاف، وضعیت اسفناک استثمار انسانی کودکان و سلطه فرادستان بر فرودستان را روایت کرده است. در سطح توصیف با تکرار نام شخصیت ها، واژگان خاص، شمول معنایی واژگان، آمیخته کردن زبان بومی و عامیانه و ادبی و زبان طنز با هم در بافتی نمادین، ایدیولوژی خود را بازگو کرده است. در سطح تفسیر، با ایجاد پیش فرض در موقعیت مشابه و بافت بینامتنی و طنز موقعیت، گفتمان طیف های مختلف قابل تفسیر است. در سطح تبیین، مهم ترین مساله پدیده کودک آزاری، تضییع حقوق کودکان است که در کنار آن بحران های عاطفی، تقابل فقر و سرمایه داری، امید و ناامیدی، مبارزه و تسلیم، دینداری و بی دینی، فضای داستان را در طنزی تلخ و اندوه بار قرار داده است.کلید واژگان: بچه های قالیباف خانه, مرادی کرمانی, گفتمان انتقادی, نورمن فرکلاف, کودکانNorman Fairclough’s Critical Discourse Theory is considered as one of the key theories regarding literary texts, especially in fiction literature and it plays an important role in identifying social and cultural changes of the society. Fairclough is one of the scholars who studied literary works with an approach to criticize capitalism in society in terms of critical discourse with a view on relations between power and ideology and intended to study this matter in three stages of: description, interpretation and clarification. This study has investigated the story of ‘The Children of Carpet-Weaving House’ by Houshang Moradi Kermani based on Norman Fairclough’s Critical Discourse Theory with a descriptive-analytical methodology. Moradi Kermani has narrated awful condition of exploited working children and the hegemony of suppressers over the suppressed based on relations between power and ideology. To do so, he has recounted his ideology in a symbolic background through repeating characters’ names, using specific vocabulary, meaning coverage of words, combining native, informal and literary language as well as language of satire in the stage of description. The stage of interpretation is done via various spectrums of discourses by creating assumptions in similar situations and inter-textual and situational satire. At the stage of clarification, the most prominent issue is the issue of child abuse and ignoring children’s rights. Moreover, emotional crisis, interaction of poverty and capitalism, hope and hopelessness, battle and surrender, religion and atheism, has put the story in a bitter and sorrowful atmosphere.Keywords: The Children of Carpet-Weaving House, Moradi Kermani, critical discourse, Norman Fairclough, children
-
زمینه و هدف
مثنوی «ناز و نیاز» سروده عبدالرزاق بیگ دنبلی، متخلص به «مفتون» مورخ، شاعر، ادیب، مفسر و مترجم دوره بازگشت ادبی است. وی این منظومه را بقصد نظیرهگویی، با تاثیر از خسرو و شیرین نظامی گنجوی سروده است و مختصات سبک عراقی در آن قابل رویت میباشد. در پژوهش حاضر این منظومه در سه سطح زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسی قرار گرفته است. سوال اصلی پژوهش این است که مهمترین ویژگیهای سبکی عبدالرزاق، در مثنوی ناز و نیاز کدامند؟
روش مطالعهروش گردآوری اطلاعات در این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای بوده و تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است.
یافتههادنبلی متناسب با سبک منظومه سرایی در ادبیات فارسی، مثنوی ناز و نیاز را سروده و یکی از شاعران خوشقریحه دوره بازگشت است که در پیروی از سبکهای شعری پیشین موفق بوده است.
نتیجهگیریشاعر در سطح زبانی، از وزن هزج مسدس مقصور و با بسامد بالا از قوافی و ردیفهای تکواژه ای اسمی و فعلی استفاده کرده است. در سطح لغوی و نحوی کاربرد و استعمال پیشاوندها، پساوندها و لغات کهن، واژگان عربی، اصطلاحات مختلف در شعرش دیده میشود. در سطح ادبی متناسب مضمون عاشقانه و تعلیمی، کاربرد انواع صورخیال تشبیه، استعاره و بدیع معنوی تلمیح و اغراق فراوانی سبکی دارد. در سطح فکری در کنار مضمون عاشقانه که موضوع اصلی آن است، به مضامین تعلیمی و مذهبی و ساقینامه توجه کرده است؛ همچنین در اندیشههای او باور به اعتقادات عامیانه و جبرگرایی نیز وجود دارد.
کلید واژگان: منظومه ناز و نیاز, عبدالرزاق بیگ دنبلی, تحلیل سبک شناسیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:14 Issue: 60, 2021, PP 183 -202BACKGROUND AND OBJECTIVESMasnavi "Naz va Niyaz" composed by Abdolrazaq Beg Danbali, nicknamed "Fascinated" is a historian, poet, writer, commentator and translator of the literary return period. He composed this poem for the purpose of imitation, with the influence of Khosrow and Shirin Nezami Ganjavi, and the characteristics of the Iraqi style can be seen in it. In the present study, this system has been analyzed stylistically at three levels: linguistic, literary and intellectual. The main question of the research is what are the most important features of Abdul Razzaq's style in Masnavi Naz and Niaz?
METHODOLOGYThe method of data collection in this article is based on library studies and research has been done in a descriptive-analytical manner.
FINDINGSDanbali, in accordance with the style of poetry in Persian literature, composed the Masnavi Naz and Niaz and is one of the most eloquent poets of the return period who has succeeded in following the previous poetic styles.
CONCLUSIONAt the linguistic level, the poet has used the weight of the culprit and high-frequency rhymes and rows of nouns and nouns. At the lexical and syntactic level, the use of prefixes, suffixes and ancient words, Arabic words, various terms can be seen in his poetry. At the literary level, in proportion to the romantic and didactic theme, the use of all kinds of metaphors, metaphors and spiritual novelties has a lot of style and exaggeration. At the intellectual level, in addition to the romantic theme, which is its main subject, he has paid attention to the educational and religious themes and the letter; There is also a belief in popular belief and determinism in his thoughts.
Keywords: Masnavi Naz, Niyaz, Abdul Razzaq Big Denbli, Stylistic Analysis -
موسیقی از ارکان مهم شعر است که باعث دلنشینی کلام میشود. موسیقی در شعر، جنبههای متفاوتی مانند موسیقی درونی، بیرونی وکناری دارد. یکی از عوامل زیبایی در شعر به ویژه قالبهای کلاسیک استفاده بجا از موسیقی کناری است که حاصل تکرار واژگان شعری در پایان هر بیت، به ویژه قافیه و ردیف است. شاعران با رعایت تناسب و پیوند میان موسیقی شعر و عناصر دیگر تلاش میکنند به هدف خود که بیان مفاهیم شعری است نزدیک شوند. در این مقاله که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است، موسیقی کناری در اشعار شیخ بهایی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج تحقیق بیانگر این است که در رباعیات شیخ بهایی انواع قافیه اسمی، فعلی، ضمیر وجود دارد که بسامد قافیه اسمی بیشتر از سایر انواع قافیه است و در 38 رباعی مردف، بسامد ردیف فعلی بیشتر است. اغلب ردیفها به صورت ساده و یک جزیی است و ردیف دو جزیی و سه جزیی به ندرت به کار رفته است.
کلید واژگان: شیخ بهایی, موسیقی کناری, قافیه اسمی, ردیف فعلیMusic is one of the most important pillars of poetry that makes it enjoyable. Music in poetry has different aspects such as inner music, exterior, and side. One of the aesthetic elements of the poem, especially the classical formats, is the use of side-by-side music that results from the repetition of poetic vocabulary at the end of each beat, especially rhyme and row. The poets try to come closer to their goal of expressing the poetic meanings, with respect to the connection between the music of the poem and other elements. In this descriptive and analytical study, the side music in Sheikh Baha'i poetry is examined. The results indicate that in the quatrains of Sheikh Baha'i there are pronouns of the nominal rhyme, the present verb which has a higher frequency of nominal rhyme than the other types of rhyme, and in the other quatrains the present tense has a higher frequency. Most rows are simple and one-part, and two-part and three-part rows are rarely used.
Keywords: Sheikh Baha'i, Side Music, Native Rhyme, Current Row -
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 46 (بهار 1400)، صص 106 -135معرفی و انتشار متون برجسته ادب فارسی، موجب رونق و غنای پیشینه علمی، ادبی و تاریخی کشور می شود. بسیاری از نسخ در کتابخانه های داخل و خارج کشور باقی است که به منظور شناسایی ضرورت دارد تصحیح، معرفی و مورد ارزیابی قرار گیرند. از حسنعلی خان امیرنظام گروسی دو اثر ارزنده ادبی به صورت مکتوب به نام های منشآت و پند نامه یحیویه به جای مانده است که تا به حال معرفی و مورد تحلیل و بررسی واقع نشده است. منشآت گروسی؛ اثری در نامه نگاری و مکاتیب دیوانی فارسی است که در قرن سیزدهم به سبک قایم مقام فراهانی به نثری ساده و بینابین نگاشته شده است و از نظر انعکاس اوضاع تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دیوانی و... حایز اهمیت می باشد، لذا بازنگری و معرفی و شناسایی این اثر در باز آفرینی گذشته فرهنگی ایران، می تواند موثر باشد. در این مقاله سعی بر این است ضمن معرفی امیر نظام گروسی و نقش وی در ترقی و اصلاح جامعه و توجه به علوم ادبی و ادبیان، نسخه های اساس و کمکی منشات وی، نیز معرفی شده و به بیان مهم ترین ویژگی های این اثر، پرداخته شود.کلید واژگان: منشآت, امیرنظام, معرفی نسخه خطی, مهم ترین ویژگی های سبکی, ویژگی های ادبیIntroduction and publication of prominent Persian literature, It enriches the scientific, literary and historical background of the country. many copies remain in libraries inside and outside the country Which need to be corrected, introduced and evaluated to identify. From Hassan Ali Khan Amir-Nezam Grossi, there are two literary works in written form, titled "Yahviyah" Which has not yet been introduced and analyzed. Grosso Letters is a work of Persian writing and correspondence Which in the thirteenth century has been written as a simple and middle-class poet in the style of Qa'im Magame Farahani. and it is important in terms of reflecting the historical, cultural, political, economic, social, and civil matters. therefore, the review, introduction and identification of this work can be effective in recreating the cultural past of Iran. In this article, while introducing the emperor of Grossi's system and his role in the promotion and reform of society, and the emphasis on literary and literary sciences, he has also introduced the essential and auxiliary versions of his writing, and outlines the most important features of this work.Keywords: Letters, Amir Nezam, introduction of the linear version, the most important features of style, literary characteristics
-
داستان های اقلیمی غالبا بازتاب دهنده ویژگی ها و عناصر مشترکی چون زبان، فرهنگ، باورها، آداب و رسوم یک منطقه جغرافیایی اند. دهه های پنجاه و شصت، دوران رونق ادبیات اقلیمی و ظهور نویسندگان متعددی است که نوشته هایشان رنگ و بویی محلی دارد و بر ادبیات مناطق روستایی متکی است. رمان«اهل غرق» اثر منیرو روانی پور را می توان در زمره آثار ادبیات اقلیمی روستایی دانست. نویسنده داستان به دلیل آشنایی عمیق با فرهنگ ساکنان سواحل دریایی خلیج فارس و بهره گیری از عناصر بومی و محلی سرزمینن های جنوب به روایت داستان می پردازد. در این پژوهش کوشش شده است تا با روش تحلیلی- توصیفی، شاخص های ادبیات اقلیمی رمان«اهل غرق»؛ از جمله موقعیت جغرافیایی، زبان و لهجه، پوشاک، آداب و رسوم، باورها، اعتقادات و سرودهای محلی بررسی شود. نتایج حاصل شده، علاوه بر اینکه از تسلط عمیق نویسنده بر جنبه های بومی این منطقه حکایت می کند؛ لایه های پنهان روحیات و خلقیات و اعتقادات مردم جنوب را که در مقاومت، دلاوری و استعمارستیزی، خلاصه می شود از دیدگاه یک روایتگر عیان می سازد.
کلید واژگان: ادبیات اقلیمی, اقلیم روستایی جنوب, اهل غرق, منیرو روانی پورSituational stories often reflect common features and elements such as the language, culture, beliefs, and customs of a geographical zone. The 50s and 60s are the period of the flourishing of Situational literature and the emergence of numerous writers whose writings have a local flavor and rely on the literature of rural areas. The novel "Ahl-e Gharq" by Moniro Ravanipour can be considered among the works of rural situational literature. The author narrates the story due to his deep acquaintance with the culture of the inhabitants of the Persian Gulf coasts and using the native and local elements of the southern lands. In this research, the analytical-descriptive method of the situational literature indicators of the novel is used in "Ahl-eGharq". Like, the geographical location, language and dialect, clothing, customs, beliefs, views and local songs are examined. The results, in addition to showing the author's deep mastery of the indigenous aspects of this region; It reveals the hidden layers of the spirits, natures and beliefs of the people of the South, summed up in resistance, bravery and anti-colonialism, from the narrator’s viewpoint.
Keywords: situational Literature, Southern Rural situation, Ahl-e Gharq, Moniro Ravanipour -
حضور کشورهای بیگانه در برخی از کشورهای شبه قاره هند و ایرانی موجب موضع گیری قشرهای مختلف مردم، مقابل رفتار ظالمانه آنان شد. شاعران ملتزم و متعهد نیز در اشعارشان با سلاح قلم به مبارزه علیه استعمارگران برخاستند. در این میان نقش شاعران آزاداندیشی چون اقبال لاهوری و فرخی یزدی چشم گیر بود، هر دو شاعر با تحولات سیاسی و اجتماعی در کشور خود مواجه بودند و در اشعارشان برای بیداری مردم از خواب غفلت فریاد اعتراض برآوردند. آن ها با استعانت از عواطف و احساسات ملی مردم، مبارزه ای سخت با استعمار را آغاز کرده، با سرودن اشعار انتقادی، تنفر خود را از دخالت و حضور بیگانگان نشان دادند. در این مقاله سعی بر این است با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی اشعار ضد استعماری اقبال لاهوری و فرخی یزدی پرداخته شود و دیدگاه های مشترک آن ها درباره استعمار گران بیان شود. دریافته های پژوهش بیانگر این است که هر دو شاعر از مضامین یکسانی برای بیان اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر خود استفاده کرده اند.کلید واژگان: اقبال لاهوری, فرخی یزدی, استعمار ستیزی, بازیابی هویت ملی2645-3819, Volume:4 Issue: 6, 2020, PP 115 -128The presence of foreign countries in some countries of the Indo-Iranian continent made different strata of people take a stand against their oppressive behavior. Committed poets also fought against the colonialists in their poems with the weapon of the pen. Meanwhile, the role of free-thinking poets such as Iqbal Lahori and Farrokhi Yazdi was remarkable. Both poets faced political and social changes in their country and protested in their poems to wake people up. Using people’s national emotions and feelings, they began a fierce struggle against colonialism and, by composing poems of protest, they showed their hatred of foreign interference and presence. In this article, using a descriptive-analytical approach, an attempt is made to comparatively study the anti-colonial poems of Iqbal Lahori and Farrokhi Yazdi and to express their common views about colonialists. The findings of the research indicate that both poets have used similar themes to express the political and social situation of their time.Keywords: Iqbal Lahori, Farrokhi Yazdi, anti-colonialism, National Identity Restoration, Independence, Self-Sufficiency
-
در پژوهش حاضر، با هدف شناخت و معرفی منظومه پیر و جوان میرزا نصیر اصفهانی، برجستگی های زیبایی شناسی آن براساس نظریه نقش های زبانی یاکوبسن تحلیل شده است. یاکوبسن در به کارگیری نظریه ارتباط در ادبیات، قایل به شش مولفه ارتباطی:1 پیام (نقش ادبی) 2 فرستنده پیام (نویسنده یا شاعر) 3 گیرنده پیام (مخاطب) 4 رمز (قواعد و هنجار زبان) 5 زمینه تماس (موقعیت اجتماعی و فرهنگی) 6 مجرای ارتباطی تماس (کلمات یا اصوات) است. منظومه پیر و جوان در قرن 12 هجری در دوره زندیه نوشته شده و موضوع آن گفتگوی پیر و جوانی در موضوع غم و عشق است، بررسی آن با نظریه یاکوبسن نشان می دهد، محور اصلی فرآیند ارتباط با توجه به مناظره ای بودن منظومه از نوع ارتباط گوینده محور و فرستندمدار است، از میان نقش های ششگانه، نقش ادبی زبان به دلیل دارا بودن انواع صورخیال به ویژه در بخش اول منظومه (بهاریه) از نقش های اصلی است که به صورت رمزگان (نقش فرازبانی و نقش ادبی) در دیگر نقش های زبانی تاثیر گذاشته است و باعث زیبایی شناسی شده است به گونه ای که باید گفت منظومه در هر نقش با یک آرایه ادبی همراه است که همین امر باعث تشخص و برجستگی آن شده است.
کلید واژگان: میرزا نصیر اصفهانی, پیر و جوان, یاکوبسن, نقش های زبانی, زیبایی شناسیIn the present study, with the aim of identifying and introducing the pyr-v -jvan , Mirza Nasir Isfahani, the linguistic and rhetorical features of this work have been analyzed based on Jacobson''s linguistic theory. Jakobson has used six aspects of communication theory in literature: 1. message (literary role) 2. Message sender (writer or poet) 3. recipients (contacts) 4. codes (rules and norms of language) 5. contact fields (social and cultural status) 6. contact ducts (words or sounds). pyr-v -jvan poetry was written in the 12th century AH in the Zandieh era, and the subject of this conversation is old and young in the subject of sadness and love. A review of this work is illustrated by the Jakobson theory, The result shows: At the heart of the process of communication among the six roles is the literary role of language because of the variety of texts, especially in the first part of the poem. t has influenced other linguistic roles and has led to aesthetics
Keywords: Mirza Nassir Esfahani, pyr-v –jvan, Jacobson, aesthetics -
کنایه یکی از عناصر صور خیال برای زیبایی آفرینی کلام است که شاعران به منظور کشف معانی نهفته در سخن از آن بهره می گیرند. «دانش مشهدی» گونه های مختلف تصویر پردازی را برای القای معانی به کار گرفته است. گاه هدف شاعر فقط پوشیده سخن گفتن بوده وگاهی کنایه را به همراه آرایه های دیگر ادبی مثل تلمیح، تشبیه، تجرید، تداعی و... به کار برده است. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انواع کنایه در دیوان دانش مشهدی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش بیانگر این است که هر سه قسم کنایه از جهت دستوری، شامل: کنایه های فعلی، صفت و موصوف در دیوان دانش مشهدی کاربرد داشته و بسامد کنایه فعلی بیشتر از سایر کنایه ها می باشد. از نظر وضوح و خفا کنایه ایماء به خاطر آسانی فهم بیشتر از سایر اقسام کنایه ها، مورد توجه شاعر بوده است و اغلب کنایه ها مورد استفاده شاعر از نوع کنایه قریب می باشد که به راحتی مخاطب معنی آن را در می یابد.
کلید واژگان: کنایه, دانش مشهدی, دیوان, کنایه از صفت, ایماءIrony is one of the elements of imagery for the beauty of speech that poets use to discover the meanings of speech. Danesh Mashhadi has used different types of imagery to induce meanings. Sometimes the poet's purpose is only to cover the speech, and sometimes he uses irony along with other literary arrays such as implication, simile, abstraction, association, and so on. In this article, the descriptive-analytical methods of all kinds of irony and its aesthetic application in Danesh Mashhadi court are examined and analyzed. The findings of the study indicate that all three types of irony in grammatical terms, including: current irony, adjective and adjective are used in the Danesh Mashhadi court and the frequency of current irony is higher than other types of irony. In terms of clarity and secrecy, Imaa's irony has been considered by the poet due to its ease of understanding more than other types of allusions. Most of the allusions used by the poet are of the ironic type, which is easily understood by the audience.
Keywords: metaphor, Danesh Mashhady, Poems, metaphor From the adjective, Hint -
بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی دانشی است که با آن زیبایی های سخن آشکار می شود. رفیق اصفهانی از شاعرانی است که صنایع معنوی بدیعی مورد توجه وی بوده و برای زیبایی آفرینی و آراستن کلام خود در حد اعتدال از آرایه های بدیع معنوی در شعر خود بهره برده است. نگارنده در پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی - تحلیلی از دیدگاه زیبایی شناسی به تعیین و بررسی آرایه های بدیع معنوی در دیوان رفیق اصفهانی، می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که آرایه های بدیعی مهم به کار رفته در دیوان وی کدامند؟ با بررسی اشعار رفیق اصفهانی در می یابیم که آرایه های بدیع معنوی نقش بسزایی در ایجاد تصویر ها و زیبایی کلام وی داشته است. وی برای بیان افکار و اندیشه های خود علاوه بر صور خیال از سایر صنایع بدیعی مانند: ایهام، التفات، تجاهل العارف، تجرید، تفریق، جمع و تقسیم، تنسیق الصفات، تلمیح، طباق، لف و نشر، مبالغه، مراعات النظیر و... برای آراستن کلام خویش، بهره برده است.
کلید واژگان: رفیق اصفهانی, بدیع معنوی, دیوان اشعار, صور خیالFrom the aesthetic point of view, it is the knowledge by which the beauties of speech are revealed. Rafiq Esfahani is one of the poets whose interest in the Rhetorics spiritual industries has been used in the poetry to exert modest beauty in his poetry. In this descriptive-analytical method, the author of this study is to determine and study the Rhetorics spiritual arrays in the court of Rafiq Esfahani. The main question of the study is what are the important Rhetorics arrays used in his court?By studying the poetry of Rafiq Esfahani, we find that Rhetorics spiritual arrays have played a significant role in creating the images and beauty of his words. To express his thoughts and thoughts In addition to the imagination, he has used other exquisite industries such as: Equivoque, Apostrophe, Rhetorical Question, Verse , subtraction, Zeugma and Merismus , Conglobatio, Allusion , Allusion,Epanados, Amplification, Congeries and ...
Keywords: Rafiq Esfahani, Spiritual Rhetorics, Poems, Imagery techniques -
بررسی و کارکرد نمادپردازی در شعر فرخزاد و رویکرد او به نماد مساله پژوهش حاضر است. نماد یکی از روش های هنجارگریزی و آشنایی زدایی در شعر است. شاعر با این شیوه معنا و مفهومی را که برای خواننده تکراری است بیگانه می کند بنابراین موجب گسترش معنای متن و تاویل پذیری آن می شود. پیچیدگی و عدم صراحت در بیان نماد آن را به یکی از هنری ترین صور خیال تبدیل کرده است. شاعران و نویسندگان به خوبی از این ویژگی نماد برای بیان عقاید و اندیشه های اجتماعی و سیاسی خود بهره برده اند. فروغ فرخزاد از شاعران معاصری است که برای بیان افکار خود از نماد و اساطیر نمادین بهره گرفته است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته چنین نتیجه می دهد که وی در آفرینش اشعار خود از نماد برای عمق بخشی، ابهام و چند معنایی کردن شعرش یاری گرفته است. نمادهای او در برگیرنده ی مضامین اجتماعی است و انتقادهای جامعه شناسانه دارد.
کلید واژگان: فرخزاد, شعر, نماد, نمادهای طبیعی, نمادهای شخصیThis research investigates the function of symbolism in Farrokhzad poetry and her approach to the symbol. Symbol is one of the methods of deviation and de-familiarization in poetry. In this way, the poet alienates the meaning that is repeated to the reader. Thus it causes extending the meaning of the text and its explicability. The complexity and lack of clarity in expressing the symbol has made it one of the most artistic imagery. Poets and writers have used this feature of the symbol to express their social and political ideas. Frough Farrokhzad is a contemporary poet who has used symbols and symbolic myths to express her ideas. The present research, which has been conducted through an analytical-descriptive method, suggests that she has employed symbols in the creation of her poems for deepening, ambiguity and semanticization of her poetry. Her symbols include social themes and sociological criticisms.
Keywords: Farrokhzad, poem, symbol, natural symbols, personal symbols -
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 41 (زمستان 1398)، صص 158 -183ابوالفضل بیهقی دبیر سرشناس عصر غزنوی کتابی بر جای گذاشته است که پس از گذشت قرن های متوالی از وجوه مختلف شایسته پژوهش و بازنگری است. وی ضمن بیان نکات تاریخ نویسی در تحلیل جزییات و توصیف صفات حالات روانی شخصیت ها، خواننده را شگفت زده می کند، از این رو این اثر برای یافتن مصداق های عینی تیپ های شخصیتی در روان شناسی بسیار مناسب است. در این مقاله صفات شخصیت های تاریخ بیهقی براساس مدل پنج عامل شخصیتی رابرت مک کری و پل کوستا مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کتاب تاریخ بیهقی است که پس از بررسی صفات شخصیت های اصلی کتاب؛ نمونه هایی برای هر کدام از پنج تیپ شخصیتی: روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی، خوشایندی و وظیفه شناسی ارایه شده است. هر چند که این تطبیق نسبی است و بعضی از شخصیت ها، مجموعه ای از ویژگی های چند تیپ شخصیتی را به خود اختصاص می دهد و اعمال و رفتار و اندیشه های آن ها تحت تاثیر از شرایط محیطی تغییر می کند، اما براساس نمودار ارایه شده، تیپ غالب شخصیتی افراد، مشخص شده است.کلید واژگان: تاریخ بیهقی, تیپ شخصیتی, روانشناسی شخصیت, رابرت مک کری, پل کوستاBeyhaqi Abolfazl, the famous secretary of Ghaznavi period, has left a book that is worthy of study and review after successive centuries. He in addition to expression of historical points, amazes readers in analyzing of details and describing of psychological states. So, to find concrete examples of the types of personality in psychology in this book is very convenient. In this paper, characterics of figures of Beyhaqi,s history, based on the Five factor models of Robert McCrae and Paul Costa, is studied. The statistical population of this search is Bayhaqi,s history. After reviewing the characterics of figures in this papers, is presented examples for each of the five personality types, neurosis, extraversion, openness, agreeableness and conscientiousness. Although, this comparing is proportional and some figures have the charactericsties several personality types all together and their traits in various environmental conditions, but, finally, the dominant personality type of figures has been specified.Keywords: history Beyhaqi, personality, Personality Psychology, Robert McCrea, Paul Costa
-
ولادیمیر پراپ، فولکلور شناس روسی، برای تجزیه و تحلیل قصه های پریان، الگویی را پیشنهاد کرده و معتقد است می توان این الگو را در مورد سایر قصه های عامیانه نیز به کار برد. منظومه همای و همایون از جمله داستان های عاشقانه است. در این مقاله سعی شد تا نمودار خویشکاری های پراپ و روش ریخت شناسانه وی در داستان همای و همایون اجرا شود تا مشخص گردد نظریه پراپ تا چه اندازه با آن انطباق دارد. برای این منظور ابتدا مقدمه ای درباره تحلیل ساختاری متن و روش پراپ مطرح شده است. سپس کارکردهای پیشنهادی پراپ از قصه همای و همایون استخراج شده و همسانگردی پراپ با ذکر مثال هایی توضیح داده شد. یافته های این پژوهش گویای تطابق داستان همای و همایون با کارکردهای ریخت شناسانه پراپ است و توالی کارکردهای مورد نظر پراپ با اندکی تغییر در این داستان دیده می شود.کلید واژگان: ولادیمیر پراپ, خویشکاری, همای و همایون, همسانگردی
-
تحلیل ساختاری پراپ روش عملی و دقیقی است که می توان آن را بر روی قصه های ادب فارسی، به خصوص منظومه های غنایی و حکایات عرفانی و تعلیمی نیز اعمال کرد. هدف از این تحقیق آن است که همای و همایون خواجوی کرمانی و سلامان و ابسال جامی طبق الگوی پیشنهادی پراپ و براساس نقد ساختار گرایانه وی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این منظور ابتدا مقدمه ای درباره تعریف و تبیین ریخت شناسی، روایت شناسی، روش مطالعاتی پراپ، و معرفی خواجوی کرمانی و قصه همای و همایون و معرفی جامی و قصه سلامان و ابسال مطرح شده است. برای مقایسه ساختاری این دو داستان از نظر کارکردها، صحنه آغازین، راه های ترکیب حکایات، بسط داستان، شخصیت ها و صفات شخصیت ها جداولی تنظیم گردید تا تفاوت ها و شباهت های ساختاری این دو اثر براساس جدول ها، تحلیل و بررسی شود. یافته های این پژوهش گویای تطابق داستان همای و همایون و سلامان و ابسال با کارکردهای ریخت شناسانه پراپ است. مقایسه ساختاری داستان همای و همایون با سلامان و ابسال بیانگر این است که هر دو اثر از نظر خویشکاری ها، شخصیت ها، و صفات اشخاص قصه، ساختار حکایات، نوع بسط و صحنه آغازین ساختاری مشابه دارند.کلید واژگان: پراپ, همای و همایون, سلامان و ابسال, مقایسه ساختاری, حرکت و بسط داستان
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.