محمد حیدری گوجانی
-
هدفهدف اصلی این تحقیق شناسایی مولفه ها و ابعاد حکمرانی خوب در سازمان های دولتی ایران با تاکید بر مسائل اخلاقی است.روش تحقیق: با استفاده از ابزار فراترکیب با روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو به ارزیابی و تحلیل نظام مند 317 مورد از یافته های پژوهش های گذشته پرداخته شده است و بعد از انجام مراحل پایش به 50 مقاله مربوط کاهش یافت. در انتها نیز به روش پرسشنامه نظر 11 نفر از خبرگان و مدیران جمع آوری گردید و با استفاده از روش آنتروپی شانون بر اساس رویکرد تحلیل محتوا به تعیین ضریب اثر عوامل شناسایی شده، پرداخته شد.یافته هاطبق این پژوهش تعداد پنج بعد اصلی شامل، پایبندی به قانون، عملکرد دولت، مشارکت ، رهبری و چشم انداز گردید که بعد پایبندی به قانون شامل مولفه های (کنترل فساد، شفافیت، ثبات سیاسی، کیفیت قوانین و عدالت) می باشد و بعد عملکرد دولت از مولفه های (پاسخگویی، اثربخشی و کارایی، برنامه ریزی) و بعد مشارکت از مولفه ی (مشارکت مردم در تصمیم گیری) و بعد رهبری از مولفه های (توانمند سازی و توسعه خلاقانه، وظایف رهبری و مسئولیت پذیری) و بعد چشم انداز از مولفه (تعیین رویکرد و آرمان های سیاسی و اقتصادی) تشکیل شده است. نتایج نشان داد مولفه شفافیت بیشترین تاثیر را بین مولفه های تحقیق داراست.بحث و نتیجه گیریحکمرانی خوب باید در وهله اول قوانین بسیار عادلانه و مترقی تصویب نماید و تمام دستگاه و سازمانهای کشور از قانون تبعیت کرده د.کلید واژگان: حکمرانی خوب, شفافیت, پاسخگویی, کیفیت قوانین, رهبریPurposeThe main goal of this research is to provide a model of good governance in Iran's government organizations with an emphasis on ethical issues.ResearchmethodUsing the metacombination tool with the seven-step method of Sandelowski and Barso, the systematic evaluation and analysis of 317 cases of the findings of past researches has been done and after the monitoring steps, it was reduced to 50 related articles. At the end, the opinions of 11 experts and managers were collected using the questionnaire method, and using the Shannon entropy method based on the content analysis approach, the effect coefficient of the identified factors was determined.FindingsAccording to this research, five main dimensions include: adherence to the law, government performance, participation, leadership, and vision, and the dimension of adherence to the law includes (corruption control, transparency, political stability, quality of laws, and justice). And then the performance of the government from the components (accountability, effectiveness and efficiency, planning) and then the participation from the component (people's participation in decision-making) and then the leadership from the components (empowerment and creative development, leadership duties and responsibility) and The vision dimension consists of the component (determining the political and economic approach and ideals). The results showed that the transparency component has the most impact among the research components.Discussion andconclusionFirst of all, good governance must pass very fair and progressive laws and all the institutions and organizations of the country must comply with theKeywords: Good governance, Transparency, accountability, quality of laws, Leadership
-
هدف این پژوهش تعیین تاثیر رفتار اشتراک دانش با رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی جهت گیری یادگیری شخصی (مورد مطالعه: اداره امور مالیاتی) بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان اداره امور مالیاتی استان چهارمحال و بختیاری(326 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 51 گویه و به ازاء هر گویه 5 نفر) جمعا 255 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اشتراک دانش بهلول و همکاران(1392)، پرسشنامه جهت گیری یادگیری شخصی درخشان سامانی(1400) و پرسشنامه رفتارهای کاری نوآورانه جانسن(2000) بودند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اشتراک دانش 0.81 پرسشنامه جهت گیری 0.81 و پرسشنامه رفتارهای کاری نوآورانه 0.79 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که اشتراک دانش بر رفتار کاری نوآورانه تاثیر داشته است. همچنین تاثیر اشتراک دانش بر جهت گیری یادگیری شخصی نیز معنادار بوده و تاثیر جهت گیری یادگیری شخصی بر رفتار کاری نوآورانه نیز تایید شده است. همچنین نقش میانجی جهت گیری یادگیری شخصی در تاثیر اشتراک دانش بر رفتار کاری نوآورانه تایید شده است.
کلید واژگان: اشتراک دانش, جهت گیری یادگیری شخصی, رفتار کاری نوآورانهThe purpose of this research is to determine the effect of knowledge sharing behavior on innovative functional behaviors with the mediating role of personal learning orientation. The case study is the Tax Affairs Department. The aim of the research is applied and its method is descriptive-correlation; it in terms of data collection is a field research. The statistical population of the research is all the employees of the Chaharmahal and Bakhtiari tax affairs department (326 people), among them, according to the research variables (three main variables with 51 items and 5 people for each item), that is, a total of 255 people are determined as the sample and are selected in a stratified random manner. Research tools are Bohlul et al.'s knowledge sharing questionnaire (2013), Derakhshan Samani's personal learning orientation questionnaire (2021) and Jansen's innovative functional behaviors questionnaire (2000). The validity of the questionnaires is confirmed by experts and their reliability coefficient is estimated using Cronbach's alpha formula for knowledge sharing questionnaire 0.81, orientation questionnaire 0.81 and innovative functional behaviors questionnaire 0.79. Structural equations model and partial least squares approach are used to investigate the research hypotheses. The results obtained will show that the knowledge sharing has an effect on innovative functional behavior, and the effect of knowledge sharing on personal learning orientation will significant too, and the effect of personal learning orientation on innovative functional behavior will also been confirmed. Also, the mediating role of personal learning orientation in the effect of knowledge sharing on innovative functional behavior will been confirmed
Keywords: Knowledge Sharing, Personal Learning Orientation, Innovative Functional Behavior -
هدف این پژوهش تعیین تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان مجتمع پتروشیمی پردیس عسلویه (2100 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 14 مولفه) به ازاء هر متغیر و مولفه های آن(19 نفر) یعنی جمعا 270 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی مدیریت استعداد اوهلی(2007)، پرسشنامه مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام(1980) بودند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی، با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت استعداد0.926، پرسشنامه مدیریت دانش 0.967 و پرسشنامه انگیزش شغلی 0.716 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزیی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که مدیریت استعداد بر مدیریت دانش تاثیر داشته است. همچنین مدیریت استعداد بر انگیزش شغلی نیز تاثیر داشته و تاثیر انگیزش شغلی بر مدیریت دانش نیز معنادار بوده است. نقش میانجی انگیزش شغلی نیز تایید می گردد یعنی انگیزش شغلی تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش را تسهیل می نماید.
کلید واژگان: مدیریت استعداد, انگیزش شغلی, مدیریت دانش -
هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد سازمان های دولتی در راستای تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در استانداری چهارمحال و بختیاری می باشد . شاخص ها و متغیر های تحقیق به کمک تحلیل آماری تاثیر گذاری آنها بررسی و پس از تایید در مرحله ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین در این مسیر سعی خواهد شد، تا با شناسایی و اثبات روابط موثر فی ما بین شاخص های تاثیرگذار، کارایی بخش های تابع و فعال در استانداری چهارمحال و بختیاری را از منظر سه بعد کلان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی-اجتماعی رصد و تحلیل نمایید. اطلاعات مورد استفاده در این مقاله مربوط به یک دوره چهار ساله از سال 97 الی 1400 خواهد بود. ورودی های مورد بررسی شامل منابع تخصیص یافته به سه بخش فوق الذکر بوده و خروجی ها در چهار بخش در نظر گرفته خواهند شد. در این گروه بندی و بررسی میزان تاثیر گذاری، ملاک اصلی تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار در استانداری خواهد بود. تکنیک مورد استفاده برای محاسبه ی کارایی تحلیل پوششی داده ها یا DEA می باشد که با استفاده از مدل های کاراترین واحد انجام خواهد پذیرفت و سپس واحدهای کارا و ناکارا تعیین شده و با استفاده از روش اندرسون-پترسون به رتبه بندی واحدهای کارا پرداخته می شود.
کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, سازمان های دولتی, توسعه پایدار, ارزیابی عملکردThe main goal of the current research is to evaluate and analyze the factors affecting the performance of government organizations in the direction of realizing sustainable development policies and measures by using the data coverage analysis method in Chaharmahal and Bakhtiari governorates. Research indicators and variables are checked with the help of statistical analysis of their impact and after confirmation, they are used in the performance evaluation stage. Also, in this direction, an attempt will be made to identify and prove the effective relationships between the influential indicators, to monitor and analyze the efficiency of subordinate and active departments in Chaharmahal and Bakhtiari governorates from the perspective of three macroeconomic, political and socio-cultural dimensions. The information used in this article will be related to a four-year period from 2018 to 2021. The reviewed inputs include the resources allocated to the aforementioned three sections and the outputs will be considered in four sections. In this grouping and evaluation of the impact, the main criteria will be the realization of sustainable development policies and measures in the governorate. The technique used to calculate the efficiency of data envelopment analysis or DEA is that it will be done using the most efficient unit models and then the efficient and inefficient units are determined and the efficient units are ranked using the Anderson-Peterson method.
Keywords: data coverage analysis, governmentorganizations, sustainable development, performanceevaluation -
پیاده سازی حکمرانی الکترونیک در حوزه آموزش کمک می کند تا موسسه های آموزشی و دانشگاه ها بتوانند با استانداردهای مدیریتی به روز و کارآمد در سطح جهانی، برای مقابله با چالش های ناشی از جهانی شدن و رقابت بین المللی و علمی و پیشرفت فناوری آمادگی داشته و بهره وری و اثربخشی لازم و کافی را داشته باشند. هدف اصلی حکمرانی الکترونیک در حوزه آموزش، ارتقاء سطح کیفی آموزش است. در پژوهش حاضر به بررسی شاخص های بلوغ حکمرانی الکترونیک در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد پرداخته شد. پژوهش حاضر نوعی مطالعه کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان ستادی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی هستند. جهت بررسی فرضیه از روش آماری تحلیل واریانس استفاده شده است. روش نمونه گیری تصادفی و ابزار پژوهش، پرسش نامه بوده است. برای استفاده از تحلیل واریانس دو پیش فرض نرمال بودن داده ها و یک نواختی واریانس ها بررسی شد. برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگوروف- اسمیرنوف و برای بررسی هم سانی واریانس ها از آزمون لوین در مورد هر مقیاس و خرده مقیاس استفاده شده است. نتایج نشان داد میانگین و انحراف معیار بلوغ حکمرانی الکترونیک در حوزه کارکنان 111 و 69/21، در حوزه امور اداری 93/108 و 33/22 و در حوزه فناوری 50/111 و 29/23 است. هم چنین مقدار P در جدول کولموگوروف- اسمیرنوف بزرگ تر از 05/0 بود، بنابراین فرض نرمال بودن داده ها تایید شد. طبق آزمون لوین در سه حوزه کارکنان، امور اداری و فناوری در بلوغ حکمرانی الکترونیک تفاوت معنادار وجود ندارد.کلید واژگان: حکمرانی الکترونیک, بلوغ حکمرانی, دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد, تحلیل واریانسThe implementation of electronic governance in the field of education helps educational institutions and universities to be prepared and productive with up-to-date and efficient management standards at the global level to face the challenges of globalization and international and scientific competition and technological advancement. and have the necessary and sufficient effectiveness. The main goal of e-governance in the field of education is to improve the quality of education. In the present research, we investigated the maturity indicators of e-governance in Shahrekord University of Medical Sciences. The current research is a type of applied study. The statistical population of this research is the staff of the medical department of the University of Medical Sciences. In order to check the hypothesis, the statistical method of analysis of variance has been used. To use the analysis of variance, we checked the two assumptions of normality of data and uniformity of variances. The Kolmogorov-Smirnov test was used to check the normality of the data, and the Levin test was used to check the homogeneity of variances for each scale and subscale. The results showed that the mean and standard deviation of e-governance maturity in the field of employees is 111 and 21.69, in the field of administrative affairs it is 108.93 and 22.33, and in the field of technology it is 111.50 and 23.29. Also, the value of P in the Kolmogorov-Smirnov table was greater than 0.05, so the assumption of normality of the data was confirmed. According to Levin's test, there is no significant difference in the maturity of e-governance in the three areas of employees, administrative and technological affairs.Keywords: Electronic governance, maturity of governance, Shahrekord University of Medical Sciences
-
شرکت ها به منظور رشد و بهبود عملکرد صندوق سهام، به سرمایه گذاری در نیروی انسانی می پردازند و معتقدند نیروی انسانی مجرب و ماهر می تواند در رشد عملکرد صندوق سهام و بازدهی آن نقش موثری داشته باشد؛ البته بیماری کووید 19 نیز ممکن است این اثرگذاری را تغییر دهد . جهت تحلیل فرضیه های پژوهش، جامعه آماری را از بین سال های 1395 الی 1400 و به مدت 6 سال انتخاب نموده و شامل شرکت های بورسی بوده اند که نمونه آماری با روش حذفی و به تعداد 123 شرکت انتخاب شد. روش پژوهش مورد استفاده نیز، روش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های پژوهش از نوع تاریخی با مراجعه به صورت ها و گزارشات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران جمع آوری و طبقه بندی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش داده های پانل دیتا استفاده شد؛ و در بخش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون های مختلف مربوطه انجام گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Eviews نسخه 9 صورت گرفت. باتوجه به تحلیل مدل رگرسیونی، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین کارایی سرمایه انسانی و عملکرد صندوق های سهام در طی کووید 19 در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد به طوری که در این پژوهش براساس آماره t میزان تاثیرپذیری هر دو فرضیه ویژه (تابع ارزش افزوده سرمایه انسانی و دارایی سرمایه انسانی) مشخص شد و با توجه به بیماری کووید 19 نیز می توان گفت رابطه بین کارایی انسانی و عملکرد صندوق سهام کاهش می یابد.
کلید واژگان: کارایی سرمایه انسانی, عملکرد صندوق سهام, بیماری کووید 19Companies invest in human resources in order to grow and improve the performance of the stock fund, and they believe that experienced and skilled personnel can play an effective role in the growth of the performance of the stock fund and its efficiency. Of course, the Covid-19 disease may also change this effect. In order to analyze the research hypotheses, the statistical population was selected from 2016 to 2021 and for 6 years, and included listed companies, and the statistical sample was selected using the elimination method, with the number of 123 companies. The research method used is a descriptiveanalytical method, and historical research data was collected and classified by referring to financial statements and reports of companies listed on the Tehran Stock Exchange. The panel data method was used to analyze the statistical data; And in the analysis section, descriptive and inferential statistics and various related tests were performed and data analysis was done using Eviews version 9 software. According to the analysis of the regression model, the findings of the research show that there is a positive and significant relationship between the efficiency of human capital and the performance of stock funds during covid-19 in companies listed on the Tehran Stock Exchange, so that in this research, based on the tstatistic, the degree of influence Both special hypotheses (valueadded function of human capital and human capital assets) were determined, and due to the Covid-19 disease, it can be said that the relationship between human efficiency and stock fund performance decreases.
Keywords: efficiency of human capital, stock fund performance, Covid 19 disease -
در این پژوهش به بررسی رابطه بین ساختار سازمانی بر فرهنگ کارآفرینی سازمان در شرکت گاز در استان چهار محال و بختیاری پرداخته است . جامعه مورد پژوهش را تمامی کارکنان شرکت گاز استان چهارمحال و بختیاری که تعدادشان 270 نفر بوده ، تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 160 نفر با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ساختار فرهنگ کارآفرینی و ساختار سازمانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 16 در دوبخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در تحلیل توصیفی داده ها از جدول توزیع فراوانی داده ها، شاخصهای مرکزی و پراکندگی و در تحلیل استنباطی داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده گردید. نتایج نشان می دهد بین ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی کارافرینی رابطه معناداری مشاهده شده است. و بین مولفه های ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) با کارآفرینی سازمانی رابطه ی معکوس وجود دارد. یعنی هر چه رسمیت، قانون و مقررات و پیچیدگی در سطح و تمرکز سازمانی بالاتر باشد، کارآفرینی سازمانی کمتر می شود .
کلید واژگان: ساختار سازمانی, فرهنگ کارآفرینی, شرکت گازIn this research, the relationship between the organizational structure and the entrepreneurial culture of the organization in the gas company in Chahar Mahal and Bakhtiari province has been examined The research population consisted of all the employees of Chaharmahal and Bakhtiari Gas Company, who numbered 270 people, and 160 people were selected by random sampling using the Karjesi-Morgan table. In order to collect data, a questionnaire on the structure of entrepreneurial culture and organizational structure was used. SPSS version 16 software was used to analyze the data in two sections of descriptive and inferential statistics. In the descriptive analysis of the data, the data frequency distribution table, the central and dispersion indices, and in the inferential analysis of the data, Pearson correlation and simple regression were used The results show that a significant relationship has been observed between organizational structure and entrepreneurial organizational culture. And there is an inverse relationship between the components of organizational structure (formality, complexity and concentration) and organizational entrepreneurship. That is, the higher the formality, law and regulations and complexity in the organizational level and concentration, the less organizational entrepreneurship.
Keywords: organizational structure, entrepreneurial culture, gas company -
هدف از انجام تحقیق شناسایی شرایط علی ایجادکننده سقف شیشه ای، شرایط مداخله گر و زمینه ای موثر بر ایجاد و اعمال سقف شیشه ای، استراتژی های اعمال سقف شیشه ای و پیامدهای حاصل از پدیده سقف شیشه ای شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران در قالب مدل پارادایمی و سپس ارایه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری، بر مبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل می باشد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد فلینت و همکاران (2002) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 5 گروه شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، استراتژیها و پیامدها طبقه بندی شدند. پس از تدوین مدل، بخش کمی تحقیق، بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی محتوایی و سازه استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که هژمونی ارزش های مرد سالارانه با ضریب تاثیر (263/0)، سیاست های سازمانی مردانه با ضریب تاثیر (186/0)، مدیریت و سازمانهای مردسالار با ضریب تاثیر (181/0)، پذیرش و تسلیم با ضریب تاثیر (180/0)، فشار انتظارات ناشی از نقش با ضریب تاثیر (171/0)، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر عوامل علی و خانواده با ضریب تاثیر (841/0) بیشترین تاثیر را بر عوامل زمینه ای داشته و نقش تعدیل گر شخصیت افراد در ورود به لابی گری های سازمانی با ضریب تاثیر 921/0 به عنوان اثرگذارترین عامل بر شرایط مداخله گر می باشد. ضمن اینکه موجه سازی با ضریب تاثیر (917/0) به عنوان موثرترین استراتژی در اعمال پدیده شیشه ای بوده و مهمترین پیامد سقف شیشه ای نیز پیامدهای سازمانی با ضریب تاثیر (946/0) مطرح گردید.کلید واژگان: سقف شیشه ای, رویکرد آمیخته, شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایرانThe purpose of this study was to identify the causal conditions of glass roofs, intervening conditions and contexts affecting the creation and application of glass roofs, strategies for applying and the consequences of the glass roof phenomenon of the National Iranian Petroleum Products Distribution Company in a paradigm model and then presenting its conceptual model. Structural, external, descriptive and interpretive validity were used to evaluate the validity of qualitative data and Flint (2002) approach was used to evaluate the reliability. The results of qualitative research were classified into 5 groups: causal conditions, contextual conditions, intervening conditions, strategies and consequences. After compiling the model, the quantitative part of the research was reviewed and content validity and structure validity were used to evaluate the validity. Findings showed that hegemony of patriarchal values with impact factor (0.263), male organizational policies with impact factor (0.186), management and patriarchal organizations with impact factor (0.181), acceptance and submission with impact factor ( 0.80), the pressure of expectations due to the role with the impact factor (0.171), respectively, has the greatest impact on causal factors and family with the impact factor (0.841) has the greatest impact on underlying factors and the moderating role of personality Entering organizational lobbying with an impact factor of 0.921 is the most influential factor the interventionist conditions. In addition, justification with an impact factor (0.917) was the most effective strategy in applying the glass phenomenon and the most important consequence of the glass ceiling was organizational consequences with an impact factor (0.946).Keywords: Glass ceiling, Mixed approach, National Iranian Oil Products Distribution Company
-
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل توانمندسازهای انعطاف پذیری منابع انسانی در بانک صادرات ایران است . انعطاف پذیری منابع انسانی بر روی استعدادهای چندگانه افراد به وسیله تغییر در تخصص، رفتار و یادگیری آنان تاکیددارد . این تحقیق از نوع تحقیقات ترکیبی)آمیخته(است که در دو فاز کیفی و کمی انجام پذیرفته است. در بخش کیفی از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شده و در بخش کمی از رویکرد روایی سنجی استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق خبرگان سیستم بانکی و خبرگان مدیریت و کارکنان بانک صادرات ایران می باشند . برای برازش مدل از معادلات ساختاری , تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید که با استفاده از نرم افزار LISREL , Amos و SPSS صورت گرفته است . یافته های تحقیق نشان داد که ترتیب رتبه بندی 6 بعد شناسایی شده توانمندسازهای انعطاف پذیری کارکنان عبارتند از : آموزش و توسعه , ساختار سازمانی , نگرش مدیریتی , نگهداشت کارکنان و جو سازمانی میباشد . نتایج شاخص های برازش مدل کلی ساختاری پژوهش ، مورد تایید بوده است .
کلید واژگان: توانمندسازها, انعطاف پذیری منابع انسانی, پدیدارشناسی, معادلات ساختاری, تحلیل عاملی تاییدیThe purpose of this study is to present a model of human resource flexibility enablers in Bank Saderat Iran .Human resource flexibility emphasizes the multiple talents of individuals through changes in their expertise, behavior, and learning .This research is a mixed research that has been done in two phases, qualitative and quantitative . In the qualitative part, the phenomenological approach was used and in the quantitative part, the validation approach was used. The statistical population of the study is banking system experts and management experts and employees of Bank Saderat Iran. Structural equations, confirmatory factor analysis were used to fit the model using LISREL, Amos and SPSS software .Findings showed that the ranking order of the 6 identified dimensions of employee flexibility enablers are: training and development, organizational structure, managerial attitude, employee retention and organizational climate. The results of fitting indices of the general structural model of the research have been confirmed.
Keywords: Enhancements, Human Resource Flexibility, phenomenology, Structural Equations, confirmatory factor analysis -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش کارکنان بر توانمند سازی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی و مدیریت مسیر شغلی در بانک صادرات ایران است . این تحقیق از نوع تحقیقات ترکیبی)آمیخته(است که در دو فاز کیفی و کمی انجام پذیرفته است. در بخش کیفی از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شده و در بخش کمی از رویکرد روایی سنجی استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق خبرگان و کارکنان بانک صادرات ایران می باشند . برای برازش مدل از معادلات ساختاری , تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید که با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS صورت گرفته است . یافته های تحقیق نشان داد که با مقایسه مقادیر شاخص ها با مقادیر استاندارد می توان نتیجه گیری کرد که شاخص های برازش مدل ساختاری از مقادیر قابل قبولی برخوردار هستند و مدل مورد تایید می باشد . برای تعیین تاثیر روابط غیر مستقیم از بوت استراپت استفاده گردید ، که نشان داد فرهنگ سازمانی و مدیریت مسیر شغلی در رابطه بین آموزش و توانمند سازی کارکنان نقش میانجی دارند .امروزه در سازمان های یادگیرنده و پیشرو، توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک فرایند الزامی و مستمر، دنبال میشود. با توجه به تفاوت و تنوع تعاریف و تعابیر موجود در ادبیات حوزه توانمندسازی منابع انسانی، برخورداری از الگویی معتبر و اجرایی، ازجمله نیازهای اساسی سازمان های هزاره سوم به شمار میرود. مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است.
کلید واژگان: آموزش, توانمند سازی, فرهنگ سازمانی, مدیریت مسیر شغلی, معادلات ساختاریThe purpose of this study is to investigate the effect of staff training on employee empowerment with the mediating role of organizational culture and career path management in Bank Saderat Iran. This research is a mixed research that has been done in two phases, qualitative and quantitative. In the qualitative part, the phenomenological approach was used and in the quantitative part, the validation approach was used. To fit the model from structural equations, confirmatory factor analysis was used using Amos and SPSS software.The research findings showed that by comparing the values of the indices with the standard values, it can be concluded that the fit indices The structural model has acceptable values and the model is approved.Bootstrap was used to determine the effect of indirect relationships, which showed that organizational culture and career path management play a mediating role in the relationship between training and employee empowerment. Learning and leading organizations, human resource empowerment is pursued as a mandatory and continuous process, given the differences and diversity of definitions and interpretations in the literature in the field of human resource empowerment, having a valid and practical model, including basic needs It is considered the mana of the third millennium. The most important and vital asset of any organization is the human resources of that organization. The quality and capability of human resources is the most important factor in the survival and life of the organization. Capable human resources create a capable organization.
Keywords: education, empowerment, organizational culture, career path management, structural equations -
انعطاف نیروی انسانی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عاملهای موفقیت سازمانها و شرکتهای امروزی میباشد. نیروی کار منعطف مهمترین عامل در واکنش به تغییرات محیط بیرونی میباشد. هدف پژوهش حاضر توانمندسازهای انعطافپذیری کارکنان با رویکرد آموزش و پدیدارشناختی بود. مطالعه حال حاضر کیفی, با رویکرد پدیدارشناسی میباشد که از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با حضور 24 نفر از خبرگان بانک صادرات صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش هفت مرحلهای کلایزی استفاده گردید . نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مصاحبهها شش بعد کلی و اساسی ساختار سازمانی, جو سازمانی, آموزش و توسعه, جذب و بکار گیری کارکنان, نگهداشت کارکنان, نگرش مدیریت) را برای توانمندسازهای انعطافپذیری منابع انسانی با استفاده از نظرات استاد راهنما و مشاور و خبرگان مدیریت شناسایی کرد. نیروی انسانی مهمترین منبع سازمان است. در صورتی که منابع انسانی انعطافپذیر باشد، نقش پررنگ و موثری در عملکرد سازمان ایفا می-کند. در این راستا مدیران سازمان نقش تعیین کنندهای دارند. داشتن نگرش مناسب نسبت به افزایش انعطاف-پذیری منابع انسانی می تواند منجر به افزایش توانایی های کارکنان گردد. در مدیریت استراتژیک منابع انسانی از مرتبط ساختن مدیریت منابع انسانی با هدف های کوتاه مدت و بلند مدت استراتژیک برای بهبود عملکرد سازمان و ایجاد فرهنگ سازمانی که بتوان انعطاف پذیری و خلاقیت را تقویت کرد. , ایجاد هماهنگی و تناسب میان استراتژی منابع انسانی با استراتژی کلی سازمان ، موضوعی است که به عنوان یکی از مهمترین مولفه های تاثیر گذار در بهبود عملکرد و بهره وری سازمان ها ، مطرح شده است.
کلید واژگان: الگو, توانمند ساز, انعطاف پذیری, کارکنان بانک صادرات, روش کلایزی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.