محمود رفیعیان کوپایی
-
مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، سال چهل و سوم شماره 6 (پیاپی 156، بهمن و اسفند 1400)، صص 515 -524زمینه
صرع یکی از شایع ترین اختلال نورولوژیک پس از سکته مغزی است. باتوجه به عوارض جانبی و پاسخدهی ضعیف داروهای ضدتشنج معمول، توجه محققان به سوی یافتن داروهای جدید معطوف شده است. کارواکرول یک ترکیب فنلی با اثرات نوروپروتکتیو، ضدالتهابی، آنتی اکسیدانی و ضدتشنج است. هدف مطالعه، بررسی اثرات ضدتشنجی کارواکرول در تشنج القاء شده با پنتیلن تترازول (PTZ) در موش سوری نر و بررسی نقش گیرنده ((N-Methyl-D-Aspartic Acid (NMDA) بود.
روش کاردر مطالعه تجربی حاضر 90 موش سوری به صورت تصادفی به 9 گروه 10 تایی تقسیم شدند. داروها به صورت داخل صفاقی و 30 دقیقه قبل از تزریق PTZ تزریق شدند. سپس زمان شروع تشنج، ظرفیت آنتی اکسیدانی (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) سرم و مغز و بیان ژن گیرنده NMDA در هیپوکامپ بررسی شد.
یافته هازمان تاخیر شروع تشنج در موش های دریافت کننده کارواکرول 20 و 40 میلی گرم بر کیلوگرم، به طور معنی داری بیشتر از گروه PTZ بود (0/05>P). تیمار موش های دریافت کننده PTZ توسط کارواکرول در دوزهای 20 و 40 میلی گرم بر کیلوگرم سبب افزایش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم و مغز و در دوزهای 5، 10، 20 و 40 میلی گرم بر کیلوگرم سبب کاهش معنی دار مالون دی آلدهید سرم و مغز در مقایسه با گروه PTZ شد (0/05>P). بیان زیرواحدهای NR2A و NR2B گیرنده های NMDA هیپوکامپ در موش های دریافت کننده کارواکرول به طور معنی داری کمتر از گروه دریافت کننده PTZ بود (0/05>P).
نتیجه گیریکارواکرول اثرات ضدتشنجی دارد که احتمالا از طریق مهار استرس اکسیداتیو و کاهش بیان زیر واحدهای گیرنده های NMDA اعمال می شود.
کلید واژگان: پنتیلن تترازول, کارواکرول, تشنج, NMDABackgroundEpilepsy is one of the most common neurological disorders after stroke. Due to the side effects and poor response of conventional anticonvulsant drugs, researchers have turned their attention to find new drugs. Carvacrol is a phenolic compound with neuroprotective, anti-inflammatory, antioxidant and anticonvulsant effects. The aim of the study was to investigate the anticonvulsant effects of carvacrol in PTZ-induced seizures in male mice and to investigate the role of N-Methyl-D-Aspartic Acid (NMDA) receptor.
MethodsIn the present experimental study, 90 mice were randomly divided into 9 groups (n=10). Drugs were injected intraperitoneally 30 minutes before PTZ injection. Then, seizure onset time, serum and brain antioxidant capacity (TAC) and malondialdehyde (MDA) and NMDA receptor gene expression in the hippocampus were examined.
ResultsSeizure onset time in the group received carvacrol (20 and 40 mg/kg) was significantly longer than the PTZ group (P<0.05). Treatment with carvacrol (20 and 40 mg/kg) significantly increased serum and brain antioxidant capacity and reduced serum and brain MDA in compared to the PTZ group (at doses of 5, 10, 20 and 40 mg/kg). The expression of NR2A and NR2B subunits of hippocampal NMDA receptors in carvacrol-received mice was significantly lower than the PTZ group (P<0.05).
ConclusionCarvacrol has anticonvulsant effects, possibly by inhibiting oxidative stress and reducing the expression of subunits of NMDA receptors.
Keywords: Pentylenetetrazole, Carvacrol, Seizure, NMDA -
زعفران یکی از مهمترین گیاهان چندساله است که از نظر دارویی و ادویهای در جهان همواره جالب توجه بوده است. کلاله خشک (زعفران) Crocus sativus معمولا به عنوان طعم دهنده ، رنگ خوراکی و دارویی مورد استفاده قرار می گیرد و شامل چندین بتا کاروتن از جمله رنگدانه زرد Crocin ، ماده ای با طعم تلخ Picrocrocin و عطر خوب Safranal است که نه تنها دارای اثرکاهنده قند خون است بلکه همچنین خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی دارد. در پژوهش حاضر، اثر پلیاتیلنگلایکول بر محتوای برخی متابولیتهای ثانویه و ویژگیهای مورفوفیزیولوژیکی زعفران بررسی شد و نتایج نشان دادند بیشترین و کمترین میزان پرولین، محتوای نسبی آب، پراکسیدهیدروژن و رنگیزههای کلروفیل a، b و کل بهترتیب در تیمار 12 درصد پلیاتیلنگلایکول و تیمار شاهد حاصل میشود؛ همچنین اعمال پلیاتیلنگلایکول سبب افزایش متابولیتهای ثانویه گیاه زعفران در مقایسه با تیمار شاهد شد. بیشترین میزان کروسین (04/29 درصد)، پیکروکروسین (17/24 درصد) و کروستین (04/0 درصد) در تیمار 12 درصد پلیاتیلنگلایکول حاصل شد. بیشترین و کمترین قدرت مهارکنندگی IC50 بهترتیب در تیمارهای 12 درصد پلیاتیلنگلایکول و شاهد مشاهده شد. بیشترین فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز و آسکورباتپراکسیداز در تیمار 12 درصد پلیاتیلنگلایکول به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که کاربرد الیسیتور پلیاتیلنگلایکول سبب بهبود محتوای متابولیتهای ثانویه و ویژگیهای مورفوفیزیولوژیکی مهم گیاه زعفران میشود و میتوان این راهکار را برای بالا بردن بهرهوری اقتصادی زعفران پیشنهاد کرد.
کلید واژگان: کروسین, پیکروکروسین, آنزیم های آنتی اکسیدانت, پراکسید هیدروژن, قدرت مهارکنندگی IC50Saffron is the most perennial plant species considered as valuable medicinal and aromatic plant worldwide. Dried stigmas (saffron) of Crocus sativus is commonly used as a flavor, food coloring and a drug and comprises several beta carotenes including a yellow pigment Crocins, a bitter-tasting substance Picrocrocin and a good perfume Safranal which not only exerts a hypoglycemic effect but also expressions antioxidant and anti-inflammatory properties. this study evaluated the effect of PEG 6000 on some secondary metabolite content and morphophysiological traits. The results showed that the highest and lowest levels of proline, relative water content, hydrogen peroxide and chlorophyll a, b and total pigments were obtained in 12% polyethylene glycol treatment and control treatment, respectively. The highest content of Crocins, Picrocrocin and Crocetin were obtained using PEG 12% by 29.04%,24.17% and 0.04% respectively. The highest and lowest IC50 inhibitory potency was observed in 12% polyethylene glycol and control treatments, respectively. The optimum enzyme activity (unit/mg) of superoxide dismutase, catalase and Ascorbate peroxidase were also triggered by the application of PEG 12%. The results of the present study showed that the application of polyethylene glycol elicitor improves the content of important secondary metabolites and morphophysiological characteristics of saffron plant and this solution can be suggested to increase the economic productivity of saffron.
Keywords: Crocin, Picrocrocin Antioxidant Enzymes, Hydrogen peroxide, Inhibitory power IC50 -
استرس اکسیداتیو ناشی از عدم تعادل در وضعیت ردوکس بدن است که در ایجاد و پیشرفت بسیاری از بیماری ها انسان از جمله سرطان نقش اساسی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضداکسایشی و سیتوتوکسیک پپتیدهای حاصل از هیدرولیز آنزیمی و میکروبی عضله ماهی مید (Liza klunzingeri) بود. پروتئین عضله ماهی مید با روش هیدرولیز آنزیمی توسط آنزیم الکالاز و میکروبی توسط باکتری Bacillus licheniformis هیدرولیز شد. فعالیت ضداکسایشی نمونه های به دست آمده در مهار رادیکال های DPPH،ABTS و هیدروکسیل، کاهندگی یون آهن سه ظرفیتی و شلاته کنندگی یون آهن دو ظرفیتی تعیین شد. علاوه بر این اثرات سیتوتوکسیک نمونه های پروتئین هیدرولیز شده بر رده سلول سرطان سینه 4T1 با استفاده از آزمون MTT بررسی شد. محدوده وزن مولکولی پروتئین های به دست آمده از هیدرولیز توسط دستگاه HPLC تعیین شد. نمونه میکروبی در مقایسه با نمونه آنزیمی فعالیت ضداکسایشی بیشتری در مهار رادیکال های ABTS، شلاته کنندگی و کاهندگی یون آهن نشان داد (05/0P<). فعالیت سیتوتوکسیک نمونه میکروبی نیز به طور معنی داری بیشتر از نمونه آنزیمی بود (05/0P<). در پروتئین هیدرولیز آنزیمی، درصد پپتیدهای با وزن مولکولی کمتر از 1000 دالتون 15/26 درصد ولی در نمونه میکروبی 17/75 درصد بود. پروتیئن هیدرولیز شده به روش میکروبی فعالیت ضداکسایشی و سیتوتوکسیک بیشتری در مقایسه با نمونه آنزیمی نشان داد که احتمالا به دلیل حضور پپتیدهایی با وزن مولکولی پایین بود.
کلید واژگان: ماهی مید, هیدرولیز آنزیمی, هیدرولیز میکروبی, فعالیت ضداکسایشی, فعالیت سیتوتوکسیکOxidative stress reflects an imbalance in the redox status of the body and plays an important role in the pathogenesis and development of several human diseases such as cancer. This study aimed to evaluate the antioxidant and cytotoxic effects of peptides derived from enzymatic and microbial hydrolysis of Liza klunzingeri muscle. L. klunzingeri muscle was hydrolyzed using enzymatic hydrolysis with alkalase and microbial hydrolysis by Bacillus licheniformis. The antioxidant activity of samples was measured using DPPH, ABTS and hydroxyl radical scavenging, Fe3+ reduction and Fe2+ chelating effects. The cytotoxic effects of hydrolysates on 4T1 cell line were evaluated using MTT assay. The molecular weight distribution of hydrolysates was determined using HPLC. The microbial sample showed better antioxidant activity in the inhibition of ABTS, chelating and reducing of iron (P<0.05). The cytotoxic activity of the microbial sample was significantly higher than that of the enzymatic sample (P<0.05). The percentage of peptides with a molecular weight of less than 1000 Da was 26.15% in enzymatically prepared protein hydrolysate and 75.15% in the microbial sample. The protein hydrolyate derived from microbial hydrolysis shows better antioxidant and cytotoxic activity, probably due to the presence of low molecular weight peptides.
-
زمینه و هدف
آگاهی روزافزون مصرف کنندگان به مخاطرات مرتبط با افزودنی های مصنوعی غذایی و ارتباط بین رژیم غذایی و سلامت موجب توسعه تولید غذاهای فراسودمند یعنی آنهایی که علاوه بر ترکیب تغدیه ای خود سبب ارتقاء سلامت نیز گردند شده است. موجودات دریایی که تقریبا نصف تنوع زیستی جهان را شامل می شوند، تنوع گسترده ای از ترکیبات زیست فعال از جمله پپتیدها را در اختیار قرار می دهند. پپتیدهای دریایی با فعالیت های مختلف زیستی ممکن است در تولید فرآورده های غذایی فراسودمند مورد استفاده قرار گیرند. هدف مطالعه حاضر مروری بر مطالعات صورت گرفته در رابطه با اثرات درمانی پپتیدهای زیست فعال آبزیان در مدل های جانوری و همچنین انسان است.
روش هادر این مطالعه از مقالات معتبر علمی در رابطه با اثرات درمانی پپتیدهای زیست فعال آبزیان، که در بانک های اطلاعاتی ISI، SID، PubMed، PubMed Central، Scopus، Web of Science بین سال های 2000 تا 2016 نمایه شده بودند، استفاده کردیم.
یافته هاپپتیدهای زیست فعال دریایی تولید شده از بسترهای مختلف پروتیینی توسط هیدرولیز آنزیمی یا تخمیر، عملکردهای فیزیولوژیک متعددی همانند تحریک ایمنی، اثرات کاهندگی فشار و چربی خون، فعالیت های ضددیابت، ضداسترس اکسیداتیو، ضدچاقی، حفاظت پوست و بهبود زخم و همچنین بهبود حافظه و یادگیری در مدل های حیوانی و همچنین انسان نشان داده اند.
نتیجه گیریپپتیدهای زیست فعال آبزیان می توانند به عنوان ترکیبات فراسودمند به منظور ارتقای سلامتی مصرف کننده در مواد غذایی یا ترکیبات غذا-دارویی بکار روند.
کلید واژگان: اثرات درمانی, پپتیدهای زیست فعال آبزیان, فراسودمندBackground and aimIncreasing consumer’s awareness of the risk associated with synthetic food additives and the relationship between nutrition and health, has led to the development of functional foods i.e. those with additional health benefits beyond their basic nutrition. Marine animals that comprise about half of the world's biodiversity provided a wide spectrum of bioactive compounds, including peptides. Marine peptides with different biological activities might be used in the production of functional foods. The aim of this study was to review the studies conducted on the therapeutic effect of marine bioactive peptides in animal models and humans.
MethodsIn this study, we used scientific articles about the therapeutic effects of marine bioactive peptides, indexed in the ISI, SID, PubMed, PubMed Central, Scopus, Web of Science databases during 2000- 2016.
ResultsMarine bioactive peptides produced from different proteinaceous raw materials through enzymatic hydrolysis or fermentation have been demonstrated to possess diverse physiological functions such as immune stimulation, blood pressure and lipids lowering, anti-diabetic, anti-oxidative stress, anti-obesity, skin protection and wound healing activities as well as memory and learning enhancing property in animal model or in human.
ConclusionMarine bioactive peptides have potential as a functional ingredient in food product or nutraceuticals to increase consumer health and wellbeing.
Keywords: Functional foods, Marine bioactive peptides, Therapeutic effects -
زمینه و هدف
تحقیق و مطالعه درباره ی اثرات فارماکولوژیک گیاهان، اخیرا مورد توجه محققین زیادی قرار گرفته است. گیاه بابونه یکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی شناخته شده توسط انسان است و قدمت استفاده از آن به یونان باستان می رسد. در این مقاله، به بررسی مطالعات انجام شده در زمینه اثرات دارویی بابونه می پردازیم.
روش هادر این مطالعه از مقالات معتبر علمی در رابطه با اثرات فارماکولوژیک بابونه، که از سال 2000 تا 2017 در بانک های اطلاعاتی ISI،Web of Science، Scopus ،Pubmed Central ،Pubmed ، SID نمایه شده، استفاده کردیم.
یافته هادر مطالعات بالینی و تجربی اثرات درمانی در بیماری های دستگاه گوارش و عصبی و خواص ضد التهاب، ضد ویروس، ضد میکروب، آنتی اکسیدان و ضد سرطان برای این گیاه اثبات شده است و همچنین این گیاه در التیام و بهبود زخم ها موثر است.
نتیجه گیریگیاه بابونه در سرتاسر جهان به عنوان گیاه دارویی مهم به رسمیت شناخته شده است. مصارف مختلف این گیاه در صنایع دارویی و غذایی دلیل ارزش تجاری قابل توجه آن در دنیا است.
کلید واژگان: اثرات دارویی, گیاه بابونه, گیاهان داروییBackground and aimResearch and studies on the pharmacological effects of medicinal plants, have been recently considered by many researchers. Chamomile (Matricaria chamomilla) is one of the oldest medicinal plant known by human and its application came back to the ancient Greece. This paper presents a review on the studies conducted on pharmacological effects of chamomile.
MethodsThe papers regarding the pharmacologic effects of chamomile, which has been indexed since 2000 till 2017 in ISI, Web of Science, Scopus, Pubmed Central, Pubmed, and SID databases, are used in this study.
ResultsTherapeutic effects of chamomile on gastrointestinal and neurological diseases, anti-inflammatory, antiviral, antimicrobial, antioxidant and anticancer properties as well as wound healing activity have been shown in clinical and experimental studies.
ConclusionMatricaria chamomilla has been recognized as an important medicinal plant in the world. Different uses of this plant in the pharmaceutical and food industries indicate considerable commercial value of this plant in the world.
Keywords: Chamomile, Medicinal plants, Pharmacological effects -
زمینه و هدف
گیاه بومادران دارای خواص آنتی اکسیدانی است و در طب سنتی برای افسردگی توصیه شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس اندام هوایی گیاه بومادران با نام علمی Achillea wilhelmsii L. و اثر ضدافسردگی آن در موش های سوری نر به روش آزمون شنای اجباری و معلق ماندن دم بوده است.
روش هادر این مطالعه، 60 موش سوری در 6 گروه 10 تایی شامل گروه شاهد نرمال سالین، گروه شاهد منفی رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه شاهد مثبت رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و 18 ساعت بعد آمی تریپتیلین (2 میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه مداخله رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و 18 ساعت بعد اسانس گیاه (50، 75 و یا 100 میلی گرم بر کیلوگرم) بررسی شدند. جهت سنجش افسردگی از آزمون شنای اجباری و معلق ماندن دم استفاده شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات شیمیایی اسانس، محتوای آنتی اکسیدانی و میزان مالون دی آلدهید سرم و مغز نیز تعیین شد.
یافته هاتزریق رزرپین سبب افزایش معنی دار زمان بی حرکتی در آزمون شنای اجباری و معلق ماندن دم شد. تزریق اسانس گیاه در غلظت های 50، 75 و یا 100 میلی گرم بر کیلوگرم و آمی تریپتیلین مدت زمان بی حرکتی را کاهش دادند. تزریق رزرپین و آمی تریپتیلین سبب افزایش معنی دار مالون دی الدهید مغز و سرم و کاهش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم و مغز شد. اسانس گیاه ظرفیت آنتی اکسیدانی مغز و سرم را افزایش و میزان مالون دی آلدهید را کاهش داد. قدرت آنتی اکسیدانی اسانس برابر 32/2 میلی گرم بر میلی لیتر تعیین شد. ترکیبات عمده تشکیل دهنده ی اسانس به ترتیب ;کریزانتنون (%14/31)، کامفر (%13/95)، 1-8 سینیول (%10/01) و ترانس پینوکارویول (%9/50) بودند.
نتیجه گیریبا توجه به قدرت آنتی اکسیدانی اسانس بومادران در کاهش میزان مالون دی آلدهید سرم و مغز به نظر می رسد گیاه بومادران با کاهش استرس اکسیداتیو علایم افسردگی در موش را کاهش داده که احتمالا به دلیل ترکیبات فعال ترپنی موجود در اسانس می باشد.
کلید واژگان: اسانس بومادران, افسردگی, ترکیبات شیمیاییBackground and aimAchillea wilhelmsii has antioxidant properties and it has been recommended in traditional medicine for depression. The objective of this study was to investigate the chemical compounds of essential oils of aerial part of A. wilhelmsii with and its antidepressant effects in male mice using forced swim and tail suspension tests.
MethodsIn this study, 60 mice were examined in 6 groups (n = 10), including normal saline as control group, reserpine (5 mg/kg, i.p.) as negative control group, reserpine (5 mg/kg, i.p.) and amitriptyline 18 hours thereafter (2 mg/kg) as positive control group, reserpine (5 mg/kg, i.p.) and essential oil (50, 75 or 100 mg/kg, i.p.) 18 hours thereafter as the intervention group. Forced swim and tail suspension tests were used to measure depression in mice. Antioxidant capacity and chemical composition of the essential oil, as well as antioxidant and malondialdehyde (MDA) content in serum and brain of mice were determined.
ResultsReserpine injection significantly increased the time of immobility in the forced swim and tail suspension tests. Essential oil (50, 75 and 100 mg/kg) and amitriptyline reduced the immobility time. Reserpine and amitriptyline significantly increased serum and brain malondialdehyde (MDA) level, and decreased antioxidant capacity of serum and brain. Essential oil increased antioxidant capacity of serum and brain and reduced malondialdehyde level. Antioxidant power of essential oil was determined 2.32 mg/ml. The major compounds of essential oil were chrysanthenone (14.31%), camphor (13.95%), 1-8 cineole (10.01%), and trans-pinocarveol (9.50%).
ConclusionDue to the antioxidant power of A. wilhelmsii essential oil in reducing serum and brain malondialdehyde, it seems that the this plant decreased depression symptoms in mice by reducing oxidative stress that it is probably due to terpene bioactive compounds in the essential oil.
Keywords: Achillea wilhelmsii, Chemical composition, Depression, essential oil -
زمینه و هدف
یادگیری و حافظه نقش اساسی در زندگی روزمره انسان دارد و حافظه پایه و مبنای تمام آموزش ها و یادگیری ها می باشد. با شناسایی ترکیبات تقویت کننده یادگیری و حافظه می توان به بسیاری از افراد که دچار کندی ذهن و ضعف حافظه هستند، کمک بزرگی نمود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر اسانس بابونه و تمرینات بدنی بر میزان حافظه احترازی غیرفعال در موش های صحرایی بود.
روش ها46 موش صحرایی نر (300-250 گرم) به صورت تصادفی به 6 گروه 8 تایی شامل گروه کنترل، گروه دریافت کننده اسانس بابونه با غلظت 50 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه دریافت کننده اسانس بابونه با غلظت 75 میلی گرم بر کیلوگرم، گروه دریافت کننده تمرینات بدنی، گروه دریافت کننده تمرینات بدنی+ اسانس بابونه با غلظت 50 میلی گرم بر کیلوگرم و گروه دریافت کننده تمرینات بدنی+ اسانس بابونه با غلظت 75 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. موش ها به مدت 10 روز با اسانس و تمرینات بدنی تیمار شدند. از روز ششم تجویز اسانس و تمرین بدنی، میزان حافظه احترازی غیرفعال توسط جعبه شاتل به مدت 4 روز سنجیده شد. در انتها خونگیری انجام شده و ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم تعیین شد.
یافته هادر آزمون حافظه احترازی غیرفعال تفاوت معنی داری از نظر زمان تاخیر اولیه بین گروه های آزمایشی وجود نداشت. زمان تاخیر ثانویه در گروه های دریافت کننده اسانس 75 میلی گرم، تمرینات بدنی، تمرینات بدنی+ اسانس 50 میلی گرم و تمرینات بدنی+ اسانس 75 میلی گرم به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم نیز در گروه های تمرینات بدنی و تمرینات بدنی+ اسانس 75 میلی گرم بیشتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیریاسانس بابونه و تمرینات بدنی به صورت مجزا و توام دارای اثرات تقویت دهندگی حافظه در موش صحرایی هستند.
کلید واژگان: بابونه, حافظه, شاتل باکس, یادگیریBackground and aimLearning and memory play a key role in daily human life. Memory is the basis of all teaching and training programs. Identification of compounds that improve learning and memory would be helpful for people with mental and memory impairment. This study aimed to evaluate the effects of physical training and essential oil (EO) of Matricaria chamomilla on passive avoidance memory in rats.
MethodsForty-six rats (250-300g) were randomly divided into 6 groups of 8 animals, including control group, group that received 50 mg/kg M. chamomilla EO, group that received 75mg/kg M. chamomilla EO, group that received physical training +50 mg/kg M. chamomilla EO, groups that received physical training +75 mg/kg M. chamomilla EO. Animals were treated with physical training and M. chamomilla EO for 10 days. Passive avoidance learning was evaluated after the 6th EO administration for 4 days using shuttle box apparatus. Blood samples were then collected and serum antioxidant capacity was determined.
ResultsIn passive avoidance test, there was no significant difference between experimental groups in initial latency. The secondary latency in groups receiving 75 mg/kg EO, physical training, physical training+50 mg/kg EO and physical training +75 mg/kg EO was significantly higher than the control group. Serum antioxidant capacity in physical training and physical training +75 mg/kg EO groups were higher than the control group.
ConclusionPhysical training and chamomile essential oil alone or in combination improve learning and memory in rats.
Keywords: Chamomile, Learning, Memory, Shuttle box -
مقدمه
افسردگی یک بیماری رایج و ناتوان کننده است که عواقب فردی، اجتماعی و اقتصادی متعددی برای جامعه به همراه دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی شبدر قرمز بر علایم افسردگی القا شده توسط رزرپین در موش های سوری بود.
روش ها60 موش سوری به صورت تصادفی به 6 گروه 10 تایی تقسیم شدند. موش های گروه شاهد نرمال سالین (1 میلی گرم بر کیلوگرم)، موش های گروه شاهد منفی رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و موش های گروه شاهد مثبت رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) + فلوکستین (20 میلی گرم بر کیلوگرم) به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. موش های گروه مداخله نیز رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) + عصاره شبدر قرمز (250، 500 و 750 میلی گرم بر کیلوگرم) دریافت کردند. جهت سنجش افسردگی آزمون شنای اجباری و جهت سنجش تعادل حرکتی آزمون روتارود استفاده شد. علاوه بر این ظرفیت آنتی اکسیدانی و میزان مالون دی آلدهید سرم و مغز تعیین شد.
یافته هاتزریق رزرپین سبب افزایش معنی دار زمان بی حرکتی در آزمون شنای اجباری شد و تزریق عصاره شبدر قرمز در مقادیر 500 و 750 میلی گرم بر کیلوگرم به طور معنی داری مدت زمان بی حرکتی را کاهش داد. تعادل حرکتی موش های دریافت کننده رزرپین تفاوت معنی دار با موش های شاهد نداشت. تزریق رزرپین سبب افزایش معنی دار مالون دی آلدهید مغز و سرم و کاهش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی آن ها شد. عصاره شبدر قرمز به طور معنی داری ظرفیت آنتی اکسیدانی مغز را افزایش و میزان مالون دی آلدهید آن را کاهش داد.
نتیجه گیریعصاره شبدر قرمز قادر است علایم افسردگی در موش سوری را بهبود دهد که به دلیل ترکیبات فعال آن می باشد.
کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, افسردگی, رزرپین, شبدر قرمز, موش سوریIntroductionDepression is a common and debilitating disease that has many economic, social, and personal consequences for the society. The aim of this study was to evaluate the effect of red clover extract on depression induced by reserpine in mice.
MethodsSixty male mice were randomly divided into 6 groups of 10 mice in each. Control mice received normal saline (1 mg/kg, i.p.), negative control received reserpine (5 mg/kg, i.p.) and positive control received reserpine (5mg/kg, i.p.) + fluoxetine (20 mg/kg, i.p.). Intervention groups received reserpine (5 mg/kg, i.p.) and red clover extract at doses of 250, 500, 750 mg/kg. Depression was tested using forced swimming test and motor coordination was evaluated using Rotarod. Serum and brain antioxidant capacity and MDA level were also determined.
ResultsReserpine significantly increased immobility time in the forced swimming test. Red clover extract at doses of 500 and 750 mg/kg significantly reduced the duration of immobilization. There was no significant difference in motor coordination between control and reserpine-treated mice. Reserpine injection significantly decreased brain and serum antioxidant capacity and increased their malondialdehyde level. Red clover extract significantly increased brain antioxidant capacity and reduced the malondialdehyde level.
ConclusionRed clover extract has antidepressant effects due to its components.
Keywords: Depression, Mice, Oxidative stress, Red clover, Reserpine -
زمینه و هدفچغندر (Beta vulgaris L.) غنی از فنول و فلاونوئیدها می باشد که برای سلامت قلب و عروق مفید شناخته شده است. این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی متقاطع، دو سویه کور جهت بررسی و مقایسه اثر چغندر پخته شده (CB) و آب چغندر خام (RB) بر عملکرد جریان عروق (FMD)، فشار خون و سطح سایتوکاین التهابی در بیماران مبتلا به فشار خون انجام شد.روش بررسی24 بیمار مبتلا به فشار خون با محدوده 65-40 سال در مطالعه شرکت کردند. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه مساوی، مصرف کننده چغندر پخته شده (250 گرم) و آب چغندر خام (250 میلی لیتر) برای مدت 2 هفته تقسیم شدند. بعد از دوره رفع اثر 2 هفته ای جای دو گروه به صورت متقاطع عوض شد. میزان فشار خون سیستولیک (SBP)، فشار خون دیاستولیک (DBP)، اختلال عملکرد جریان عروق (FMD) و فاکتور TNF-α قبل و بعد از هر دوره درمان انجام شد. داده ها توسط نرم افزار های SPSS و SAS بررسی شدند.یافته هانتایج به دست آمده برای فاکتور TNF-α در گروه مصرف کننده RB نسبت به گروه CB به طور معنی داری کاهش و FMD به طور معنی دار افزایش نشان داد. همچنین نتایج درون گروهی در هر دو گروه مصرف کننده RBJ و CB برای فاکتور FMD افزایش معنی دار SBP، DBP و TNF-α کاهش را نشان داد.نتیجه گیریاگرچه هر دو شکل چغندر (پخته شده و خام) در بهبود فشار خون، عملکرد اندوتلیال و التهاب سیستمیک موثر بودند، آب خام چغندر اثرات ضد فشار خون عملکرد اندوتلیال و التهاب سیستمیک را بیشتر نشان داد.کلید واژگان: فشار خون, چغندر, التهاب, عملکرد اندوتلیالBackground And AimsBeetroot (Beta vulgaris L.) is rich in phenolics and flavonoids known to improve cardiovascular health. The present randomized, assessor-blind, cross-over study was undertaken to evaluate and compare the effects of raw beetroot juice (RBJ) and cooked beetroot (CB) beetroot juice on endothelial function, blood pressure, and inflammation in subjects with essential hypertension.Methods24 hypertensive subjects aged 40-65 years were randomly assigned to either 250 mL/day RBJ or 250 mg/day CB for a period of two weeks. After a two-week wash-out period, each subject was assigned to the alternate treatment for another two weeks. Systolic (SBP) and diastolic blood pressures (DBP), flow-mediated dilation (FMD) and tumor necrosis factor-α (TNF-α), were measured at baseline and at the end of each period of study, the data were analyzed by software SPSS and SAS.ResultsIt is shown hs-CRP and TNF-α were significantly lower and FMD was significantly higher after treatment with RBJ than after CB (PConclusionAlthough both forms of beetroot were effective in improving blood pressure, endothelial function and systemic inflammation, the raw beetroot juice had higher antihypertensive, endothelial function and systemic inflammation effects.Keywords: Blood pressure, Beetroot juice, Cooked beet, Beta vulgaris, Inflammation, Endothelial function
-
مقدمهاسطوخدوس متعلق به خانواده Labiatae و با خاصیت آنتی اکسیدانی است.هدفمطالعه حاضر به منظور بررسی اثر حفاظتی عصاره اسطوخدوس بر حجم سکته مغزی و مکانیسم احتمالی آن در مدل سکته مغزی رت انجام شد.روش بررسیمطالعه از نوع تجربی بوده و 42 سر موش صحرایی نر به صورت تصادفی در 6 گروه 7 تایی تقسیم بندی شدند. عصاره اسطوخدوس (با دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی) به مدت 20 روز متوالی به موش های صحرایی به صورت داخل صفاقی تزریق شد. 2 ساعت بعد از آخرین دوز، جراحی بستن شریان مغزی انجام و 24 ساعت بعد از القای ایسکمی میزان حجم سکته مغزی اندازه گیری شد. همچنین میزان نیتریک اکسید (NO) سرم اندازه گیری شد. تحلیل آماری داده ها ازطریق آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) انجام شد .نتایجتیمار رت ها با عصاره اسطوخدوس در دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 20 روز منجر به یک کاهش معنی داری در حجم آسیب بافتی ناشی از سکته در ناحیه پنومبرا (کورتکس) و کانون (ساب کورتکس) مغز نسبت به کنترل شد (به ترتیب، 044/0P= و 047/0 P=). عصاره اسطوخدوس با دوز 200 میلی گرم به طور معنی داری میزان نیتریک اکساید خون را افزایش داد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که عصاره اسطوخدوس فعالیت حفاظت مغزی در برابر ایسکمی مغزی دارد و حجم سکته مغزی را در موش های صحرایی در معرض ایسکمی کاهش می دهد که مکانیسم آن ممکن است در ارتباط با افزایش فعالیت سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی دارو باشد. عصاره گیاه اسطوخدوس با افزایش سطح نیتریک اکساید اندوتلیالی، با مهار کاهش جریان خون مغزی باعث کاهش حجم سکته ی مغزی شده است.کلید واژگان: ایسکمی مغزی و خونرسانی مجدد, حجم سکته مغزی, عصاره اسطوخدوس, نیتریک اکسایدBackgroundLavender belongs to the Labiatae family and possesses antioxidant acivity.ObjectiveThe present study was conducted to evaluate the protective effect of lavender extract on infarct volume and its possible mechanisms in an experimental model of stroke.MethodsLavender extract (100, 200 mg/kg body weight, ip) was injected for 20 consecutive days. Two hours after the last dose, cerebral artery ligation surgery was performed and 24 hours after induction of ischemia, infarct volume was assessed. Also the amount of serum nitric oxide (NO) level was measured.ResultsTreatment of rats with lavender extract at a dose of 200 mg for 20 days resulted in a significant decrease in the infarct volume caused by stroke in penumbra area (cortex) and the core (sub-cortical) of brain compared to the control (P=0.044, P=0.047, consecutively). Lavender extract at a dose of 200 mg significantly increased blood levels of nitric oxide.ConclusionThe results of this study suggest that Lavender extract protects brain against ischemia and reduces infarct volume in rats subjected to ischemia. The mechanism may be related to augmentation in endogenous antioxidant defense in the rat brain. Lavender plant extracts with increasing levels of endothelial nitric oxide, by inhibiting the decrease in cerebral blood flow reduced infarct volume.Keywords: Brain ischemia, reperfusion, Infarct volume, Lavender extract, Nitric oxide
-
سابقه و هدفدیابت ملیتوس یک اختلال متابولیک با عوارض جانبی همچون تاخیر در ترمیم زخم است. در این مطالعه، تاثیرات مصرف خوراکی و کرم موضعی عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه (Melissa officinalis) بر روی ترمیم زخم پوست و تغییرات بیوشیمیایی سرم در موش های صحرایی دیابتی القاشده با آلوکسان ارزیابی شدند.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نژاد ویستار به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، گروه دیابتی و گروه دیابتی تحت درمان تقسیم شدند. پس از بیهوشی، ضخامت کامل ناحیه پشتی پوست موش صحرایی به ابعاد mm 25 × 25 برداشته شد. 24 ساعت پس از عمل جراحی، زخم در گروه حیوانات دیابتی تحت درمان، به صورت موضعی با کرم 5 درصد و به صورت خوراکی با عصاره بادرنجبویه (mg/kg 2500) با گاواژ خورانده شد. در گروه کنترل و کنترل دیابتی درمانی صورت نگرفت. ناحیه سطح زخم به روش خطی و تصویری در روزهای 4، 7، 14 و 21 اندازه گیری و برای ارزیابی ترمیم زخم و هیستوپاتولوژیک نمونه برداری انجام شد. در پایان مطالعه، نمونه خون برای اندازه گیری قند و فاکتورهای بیوشیمیایی ها به روش استاندارد گرفته شد.یافته هامصرف عصاره بادرنجبویه در موش های صحرایی دیابتی، به طور معنی دار سبب کاهش گلوکز، کلسترول، لیپوپروتپین های با دانسیته پایین و کراتین فسفوکیناز در مقایسه با گروه کنترل دیابتی شد (05/0P<). مطالعات هیستوپاتولوژیک نشان داد که روند پوشش دارشدن، افزایش تراکم رشته های کلاژن و ترمیم زخم در گروه درمان شده با بادرنجبویه بیش از گروه های دیگر بود.
استنتاج: مصرف خوراکی و موضعی عصاره بادرنجبویه، سبب گسترش شتاب ترمیم زخم و تاثیرات محافظت کنندگی قلبی می شود.کلید واژگان: آلوکسان, بادرنجبویه, ترمیم زخم, زخم دیابتی, موش صحراییBackground andPurposeDiabetes mellitus is a metabolic disorder with several complications, such as delayed wound healing. The aim of this study was to evaluate the efficacy of oral administration and topical application of hydroalcoholic extract of Melissa officinalis on cutaneous wound healing and serum biochemical changes in alloxan-induced diabetic rats.Materials And MethodsIn this experimental study thirty-six Wistar rats were randomly divided into three groups of control, diabetic control, and diabetic treatment. After anesthesia, full-thickness pieces of skin (25×25 mm) were removed from upper dorsal part of the rats. Subsequently, 24 h after the operation, the wounds of the diabetic group were locally treated with topical application of 5% cream and oral administration of Melissa officinalis extract (2500 mg/kg) was performed by gavage, daily for three weeks. The control and diabetic control groups received no treatment. The wound surface areas were measured using linear and photographic methods on days 4, 7, 14, and 21. Incisional biopsies were performed to evaluate the wound healing rate and for histopathologic examination. Finally, blood samples were taken to measure the serum glucose level and biochemical factors including triglycerides, total cholesterol, high-density lipoprotein, serum glutamic pyruvic transaminase, and serum glutamic oxaloacetic transaminase using standard methods.ResultsAccording to the results, administration of Melissa officinalis extract significantly reduced glucose, total cholesterol, low-density lipoprotein, and creatine phosphokinase levels in the diabetic group (PConclusionAs the findings indicated, oral and topical administrations of Melissa officinalis extract accelerated the wound healing process and may act as an cardioprotective agent.Keywords: alloxan, diabetic ulcer, Melissa officinalis, rat, wound healing -
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 61 (زمستان 1395)، صص 156 -166مقدمهافسردگی یک بیماری تهدید کننده، ناتوان کننده و رایج در بین اقشار مختلف جامعه می باشد. با توجه به عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی شیمیایی توجه محققان به سمت ترکیبات طبیعی جلب شده است.هدفدر مطالعه حاضر اثر چای کامبوجا بر افسردگی القا شده توسط رزرپین در موش های سوری مورد مطالعه قرار گرفت.روش بررسیدر مطالعه تجربی حاضر، 42 موش سوری به 6 گروه مساوی تقسیم شدند. موش های گروه کنترل نرمال سالین و موش های گروه کنترل منفی و مثبت نیز به ترتیب رزرپین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و فلوکستین (20 میلی گرم بر کیلوگرم) دریافت کردند. موش های گروه تیمار نیز چای کامبوجا را در غلظت های 250، 500 و 1000 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن 18 ساعت پس از تزریق رزرپین دریافت کردند. پس از آن تست های رفتاری توسط آزمون های روتارود و شنای اجباری مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت خونگیری انجام شده و ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم موش ها تعیین شد.نتایجدر مطالعه حاضر تزریق رزرپین سبب القای رفتارهای افسردگی گردید. تفاوت معنی داری بین مدت زمان بی حرکتی گروه های کنترل و تیمار شده با رزرپین وجود داشت. تزریق محلول آبی کامبوجا در غلظت های 250، 500، 1000 میلی گرم بر کیلوگرم به موش های دریافت کننده رزرپین به طور معنی داری مدت زمان بی حرکتی را کاهش داد. چای کامبوجا به طور معنی داری سبب افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما شد ولی تاثیر معنی داری بر تعادل موش ها نداشت.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر تایید کننده اثرات ضدافسردگی چای کامبوجا و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی خون می باشد.کلید واژگان: چای کامبوجا, افسردگی, شنای اجباریBackgroundDepression is a threatening disease. Due to adverse effects of chemical antidepressant drugs, researchers attention has been shifted toward natural drug.ObjectiveIn this work, the antidepressant effect of Kombucha tea (KT) evaluated against reserpine induced depression in mice.MethodsIn this experimental study, 42 male mice were randomly divided into 6 groups of 7 mice. Vehicle mice received normal saline (1 mg/kg, i.p.), negative and positive control groups received reserpine (5mg/kg, i.p.) and fluoxetine (20 mg/kg, i.p.) respectively and treatment groups received Kombucha tea at doses of 250, 500, 1000 mg/kg, 18 h after administration of reserpine. Mice were then tested with forced swimming and rotarod tests. At the end of behavioral tests, blood sample were collected and used to assess blood antioxidant capacity.ResultsThere was significant difference in the duration of immobility time between vehicle and reserpine treated groups (PConclusionThese results provide support for the potential antidepressant effects of Kombucha tea against.Keywords: Kombucha tea, Depression, Forced swimming test
-
مقدمهدیابت یک اختلال مزمن متابولیک است. کاربرد گیاهان دارویی در طب سنتی، یکی از درمان های بی خطر در بیماری دیابت به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی گیاه عناب در مواجهه با دیابت بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، تعداد 30 سر رت ویستار در سه گروه کنترل غیر دیابتی، گروه کنترل دیابتی و گروه درمانی به مدت 5 هفته مطالعه شدند. حیوانات در گروه درمانی به مدت دو هفته با پودر عناب(1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن) تیمار شدند. بعد از دو هفته، از تزریق استرپتوزوتوسین(60 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) برای القای دیابت در حیوانات به جز گروه کنترل غیر دیابتی استفاده شد. در ادامه حیوانات برای سه هفته دیگر به همان ترتیب تیمار شدند. در پایان نمونه خونی حیوانات تهیه و میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم، مالون دی آلدئید و پروتئین واکنشی c اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری کروسکال-والیس و ویلکاکسون انجام شد.
یافته های پژوهش: میزان مالون دی آلدئید(MDA) و پروتئین واکنشی c (CRP) در حیواناتی که قبل از القای دیابت پودر عناب دریافت کردند، با کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل دیابتی همراه بود(P<0.05). هم چنین میزان آنتی اکسیدان سرم در پایان مطالعه در رت هایی که تحت تیمار با عناب بودند افزایش معناداری نسبت به رت های دیابتی نشان داد بود(P<0.05).بحث و نتیجه گیریمیوه عناب دارای فعالیت آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است و در پیشگیری از التهاب ناشی از دیابت و درمان دیابت سودمند است.کلید واژگان: میوه عناب, دیابت, فعالیت آنتی اکسیدانیIntroductionDiabetes is a metabolic and chronic disorder. One of the safe treatments in diabetes disease is the use of herbal plants in traditional medicine. The aim of this study was to consider the antioxidant and anti-inflammation effectof ziziphus vulgaris (jujube) in contrast with diabetes.Materials and MethodsIn this study, 30 Wistar rats were studied in three groups including control diabetic, non control diabetic and treatment group for 5 weeks. The animals intreatment group were treated with the powder of jujube (1 g/kg bw) for two weeks. After two weeks, stereptozotocin (60 mg/kg bw) was used for induced diabetes in animal except non diabetic control group. Afterwards, the animals were treated for three weeks in the same way. At the end of the study the animal blood samples were taken and the antioxidant content of serum, malondialdehyde (MDA) and C-reactive protein (CRP) were measured. Data analysis was done by statistical tests as: Kruskalwallis and Wilcoxon singed ranks.
Findings: The content of MDA and CRP had a significant decrease in comparison with diabetic control group in animals that received the powder of jujube before induction of the diabetes (P>0/05). In the end of study, the content of serum antioxidant in the rats that treated with jujube showed a significant increase in comparison with diabetic rats too (P>0/05).
Discussion &ConclusionsThe jujube fruit has antioxidant and anti-inflammatory action and it is useful in preventing inflammation due to diabetes and diabetes treatment.Keywords: Jujube fruit, Diabetes, Antioxidant activity -
زمینه و هدفاسطوخدوس و بهارنارنج دارای ترکیبات فلاونوئیدی بوده ودر طب سنتی ایران به عنوان آرام بخش استفاده می شوند. این مطالعه به منظور تعیین و مقایسه اثرات ضد افسردگی اسانس اسطوخدوس و بهارنارنج بر موش های سوری رزرپینه شده بود.روش کاردر این مطالعه تجربی 80 سر موش سوری به 10 گروه هشت تایی تقسیم شدند. گروه یک: گروه کنترل دریافت کننده نرمال سالین، گروه دوم رزرپین (5 میلی گرم/کیلوگرم)، گروه سوم تا ششم رزرپین (5میلی گرم/کیلوگرم) و اسانس بهارنارنج با دوزهای 200،100،50،25 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن. گروه هفتم تا نهم رزرپین (5میلی گرم/کیلوگرم) و اسانس اسطو خدوس با دوزهای 100،50،25 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، گروه دهم، رزرپین. و ایمی پرامین (15 میلی گرم /کیلوگرم)، بصورت داخل صفاقی دریافت کردند. در همه گروه ها آزمون شنای اجباری انجام، سطح مالون دی آلدئید در بافت مغز جهت وضعیت استرس اکسیداتیو اندازه گیری و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS و آزمون آماری ANOVA و توکی تعقیبی آنالیز شدند.یافته هابهارنارنج با دوز50 و 100میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و اسطوخدوس با دوزهای 25 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن مدت زمان بی حرکتی موش ها ی رزرپینه شده و سطح مالون دی آلدئید را نسبت به گروه کنترل کاهش داد (01/P <).نتیجه گیریگیاهان اسطوخدوس و بهارنارنج دارای اثرات ضد افسردگی هستند و ممکن است با خاصیت آنتی اکسیدانی در ارتباط باشد.کلید واژگان: افسردگی, تست شنای اجباری, رزرپین, اسطوخدوس و بهارنارنج, موش Balb, CBackgroundLevandula angustifolia and Citrus aurantium essential oils possess phenolic compounds and in Iranian traditional medicine are commonly used as sedative. The aim of this study was to evaluate the antidepressant activities of Levandula angustifolia and Citrus bigaradia in adult reserpinized mice.MethodsIn this experimental study, mice were divided into 10 groups of 8 mice each, including: Group 1, control group received normal saline. Group 2, was treated reserpine (5 mg/kg, IP). Group 3, 4, 5 and 6 were treated with reserpine (5 mg/kg, IP) and four Citrus aurantium different doses (25, 50, 100, 200 mg/kg). Group 7, 8 and 9 were treated with reserpine (5 mg/kg, IP) and three Levandula angustifolia doses (25, 50, 100 mg/kg). Group 10 was treated with reserpine (5 mg/kg, IP) and imipramine (15 mg/kg). In all groups the forced swimming test was done and the level of malondialdehyde (MDA) in brain tissue was measured to estimate the oxidative stress status. Data were analyzed by one-way ANOVA and Tukey post hoc test.ResultsLevandula angustifolia, Citrus aurantium and imipramine in reserpinized mice caused the mice to spend less time in the forced swimming test, compared to the control group (pConclusionLavander and Citrus aurantium essential oils have considerable antidepressant activity which might be attributed to their antioxidant effects.Keywords: Depression, Forced swimming test, Levandula angustifolia, Citrus aurantium, Mice Balb, C
-
مقدمه و هدف
موسیر گیاهی متعلق به جنس آلیوم و خانواده آلیاسه می باشد. این گیاه بومی کشور ایران است که به صورت خودرو در نواحی مرتفع و نقاط کوهستانی می روید. با توجه به رویکرد مجدد برای مصرف داروها و فراورده های گیاهی ، استفاده از گیاهان دارویی از اهمیت خاصی در درمان و پیشگیری از بیماری ها برخوردار می باشد. این مطالعه با هدف تعیین خواص فیتوشیمیایی و اثرات ضد باکتریایی این گیاه انجام پذیرفت.
روش تحقیقدر این مطالعه،عصاره گیاهان به روش ماسراسیون تهیه و میزان ترکیبات فنولی و فلاونوئیدی با روش فولین سیکالچو و کلریدآلومینیوم تعیین گردید.برای تعیین خاصیت آنتی اکسیدانی از روش DPPH و جهت بررسی اثر ضد باکتریایی از روش براث ماکرودایلوشن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و رسم نمودارها با نرم افزار Excel صورت گرفت.
نتایج و بحثیافته های این مطالعه نشان داد که بیشترین مقدار ترکیبات فنلی، فلاونولی و فلاونوئیدی در هرگرم عصاره ی خشک به ترتیب با مقدار 5/135، 59/9 و 77/0میلی گرم مربوط به برگ موسیر می باشد. همچنین نتایج اثر ضد میکروبی این تحقیق نشان داد که عصاره ی برگ و پیاز موسیر بر باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و اسنیتو باکتر بومانی اثر مهارکنندگی و کشندگی قابل قبولی دارند.کمترین غلظت کشندگی بر باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در غلظت 64 میکروگرم بر میلی لیتر در عصاره ی الکلی برگ و پیاز موسیر مشاهده شد . همچنین بهترین اثرمهارکنندگی مربوط به عصاره ی برگ موسیر در غلظت 128 میکروگرم
کلید واژگان: اثر ضد باکتریایی, Allium hirtifolium, ترکیبات فنولی, عملکرد آنتی اکسیدانیIntroductionShallot is a plant which belongs to Alium and Albale family , this is a native plant from Iran which is self – grown in high Zones. By regard to further use of medicine and plant’s product , use of herbal plants has on important nole in medical treatment and preventi of diseale. The purpose of this study is the photo chemistry properties and anti – bacterial effects of this plant.
Method and researchIn this study we prepared plant’s essence by use of maceration method and specify the extent of phenol and compound by use of folin eiocalteu and Aluminium V method . In order to effect , the DPPH method and in onder to investigate anti – bacterial effect , the method has been used . Analysis of data u(a) done by use of SPSS & dnausing the graphs was done by Excel.
Results and discussionThe most amount of phenol and compound in each gnam of dried essence is : 13/5, 0/77 , 9/59 . Moneouer , anti – bacterial results showed that of shallot’s leaf and onion has acceptable fatal and disincentive effects on staphylococcus accrues and Ancinetobacter baumanni The lowest fatal concentatti on staphylococcus bacteria has been observed has been observed in 1280micrognam / ml.
Practicable and industrial advicesThe results show that Allium hartifolium Boiss has anti – oxidant effect and it’s leaf has more phenol compounds in nelatti to the onion and can disincentive the DDPH free ladical . Also shallot’s leaf and onion has anti – bacterial effect and can be use as anti – bacterial compound.
Keywords: Anti – bacterial effect, Allium hirtifolium, Methol compounds, Anti – oxidant, operate -
مقدمهآسیب کلیوی ناشی از تزریق ماده ی حاجب، می تواند منجر به نقص عملکردی کلیه شود. به همین دلیل، به تازگی، توجه زیادی به سمت کاربرد گیاهان دارویی در پیش گیری و درمان بیماری های مختلف به خصوص عوارض کلیوی و کبدی آن ها معطوف شده است. بیشترین تاثیرات مفید این گیاهان دارویی، به دلیل وجود ویژگی های آنتی اکسیدانی آن ها می باشد که در این میان، چای سبز به دلیل دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی فراوان بسیار مورد توجه قرار گرفته است.روش هااین مطالعه، بر روی 40 رت انجام شد که به طور تصادفی به چهار گروه شاهد، ماده ی حاجب، ماده ی حاجب و چای سبز و ماده ی حاجب با پیش درمانی با چای سبز تقسیم شدند. در نهایت، پس از خون گیری سطح کراتینین و نیتروژن اوره ی خون در آن ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری ANOVA و نرم افزار SPSS واکاوی گردید. 050/0 > P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هادر گروه دریافت کننده ی ماده ی حاجب، سطح کراتینین خون به طور معنی داری بیش از سایر گروه ها بود (001/0 = P). همچنین، سطح کراتینین در دو گروه تجربی دیگر در مقایسه ی با گروه دوم کاهش معنی داری را نشان داد.نتیجه گیریپلی فنول موجود در چای سبز، سهم مفیدی بر عوارض ناشی از استرس اکسیداتیو دارد و می تواند اثر پیش گیری کننده بر میزان کراتینین خون داشته باشد.کلید واژگان: چای سبز, ماده ی حاجب, گیاهان دارویی, آسیب حاد کلیوی, سمیتBackgroundContrast media-induced acute renal damage could lead to renal failure; so, recently much attention has been made on the efficacy of medicinal plants in prevention and treatment of various diseases, especially in kidney and liver complications.MethodsForty rats were randomly divided into four groups of 10 consisting of control, contrast media, contrast media plus green tea and green tea pretreatment and contrast media group, respectively. After collecting blood samples from lateral tail vein blood urea nitrogen (BUN) and serum creatinine were measured for assessing tubular nephrotoxicity.
Findings: In the second group creatinine level was significantly higher than other groups (PConclusionGreen tea can provide an applicable intervention approach in individuals with a risk for contrast induced acute kidney injury. So, further preclinical investigations are necessary to confirm the efficiency of this herb against various injurious substances to the renal tubular cells.Keywords: Green tea, Contrast media, Medicinal plants, Acute kidney injury, Toxicity -
سابقه و هدفیائسگی یک فرآیند فیزیولوژیک و دیابت یک بیماری متابولیک است که در خانم های مسن به فراوانی اتفاق می افتد. در این مطالعه اثرات دیابت بر برخی از پارامترهای بیوشیمیایی و تغییرات هیستوپاتولوژیک در موش های صحرایی اواریکتومی شده بررسی شده است.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی- مداخله ای 32 سر موش صحرایی ماده بالغ به چهار گروه 8 تایی تقسیم و به مدت 55 هفته بررسی شدند. گروه اول شاهد، گروه دوم اواریکتومی (به مدت 55 هفته)، گروه سوم دیابتی القا شده در 5 هفته آخر مطالعه در موش های دارای تخمدان و گروه چهارم اواریکتومی (به مدت 55 هفته) و دیابت القا شده در 5 هفته آخر مطالعه. تغییرات آسیب شناسی بافت های کبد، کلیه، پانکراس و ریه و برخی شاخص های بیوشیمیایی سرم در هر گروه در پایان مطالعه تعیین شدند.یافته هاموش های صحرایی دیابتی و اواریکتومی دیابتی شده افزایش گلوکز خون، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز، گاماگلوتامیل ترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، کلسیم، اوره، تری گلیسیرید و لیپوپروتئین با دانسیته بالا را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (05/0>p). موش های صحرایی اواریکتومی شده افزایش لاکتات دهیدروژناز، تری گلیسیرید، کلسترول، لیپوپروتئین با دانسیته بالاو لیپوپروتئین با دانسیته بسیار پایین را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (05/0>p). بررسی های آسیب شناسی تعدادی از تغییرات را در گروه های 2، 3 و 4 نشان دادند.
استنتاج: یافته ها نشان داد کاهش طولانی مدت استروژن در موش های اواریکتومی شده دیابتی می تواند تغییرات سودمندی روی کاهش سطوح سرمی گلوکز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز، گاماگلوتامیل ترانسفراز، اوره، لیپوپروتئین با دانسیته بسیار پایین و تری گلیسیرید نسبت به موش های صحرایی غیراواریکتومی دیابتی داشته باشد.کلید واژگان: دیابت, یائسگی, اواریکتومی, موش صحراییBackground andPurposeMenopause is a physiological process and diabetes is a metabolic disease that occurs more frequently in older women. The present study investigated the effects of diabetes on some biochemical parameters and histopathological changes in ovariectomized rats.Materials And MethodsThirty two adult female rats were divided into four groups of 8 and studied for 55 weeks. The animals were assigned into a control group, an ovariectomized group (55 weeks), a third group in which diabetes was induced in the last 5 weeks of the study in rats with intact ovary. The next group included ovariectomized rats (for 55 weeks) in which diabetes was induced in the last 5 weeks of the study. Pathological alterations of liver, kidney, pancreas, lung and some serum biochemical parameters were determined in each group at the end of the study.ResultsDiabetic and diabetic ovariectomized rats showed increase in serum levels of blood glucose, AST, ALT, GGT, ALP, calcium, urea, TG and HDL compared with the control group (PConclusionOur findings suggest that long term reduction of estrogen in ovariectomized diabetic rats can reduce the serum levels of glucose, AST, ALT, GGT, urea, VLDL and triglycerides compared with non ovariectomized diabetic rats.Keywords: diabetes, menopause, ovariectomy, rats -
سابقه و هدفدیابت ملیتوس یکی از شایع ترین بیماری های متابولیک است که در حال حاضر، بیش از 280 میلیون نفر در جهان به آن مبتلا هستند. گل گندم دارای خواص آنتی اکسیدانی است و در طب سنتی از آن به عنوان پایین آورنده قندخون استفاده می گردد. این مطالعه با هدف تعیین میزان تغییرات بیوشیمیایی سرم و تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه در موش های صحرایی دیابتی تحت تیمار با عصاره هیدروالکلی گل گندم انجام گردید.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، 60 سر موش صحرایی نر ویستار، در 5 گروه 12 سری تقسیم و پس از القای دیابت با آلوکسان به مدت 8 هفته با عصاره هیدروالکلی گل گندم تحت تیمار قرار گرفتند. در پایان مطالعه، حیوانات بیهوش و پس از خونگیری، میزان قند، کراتنین و اوره سرم و کاتالاز بافت کلیه اندازه گیری و لام های تهیه شده از نظر تغییرات هیستوپاتولوژی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هادر گروه دریافت کننده عصاره گل گندم با دوزاژ 800 mg/kg، تغییرات هیستوپاتولوژی در همه شاخص های مورد بررسی، همانند گروه کنترل سالم و در گروه mg/kg 400، فقط تغییرات خفیف توبولار و بقیه شاخص های مورد بررسی مانند گروه کنترل سالم بود. نتایج بیوشیمیایی سرم نیز نشان داد میزان کراتینین در گروه دریافت کننده عصاره گل گندم mg/kg 800، و مقدار اوره در گروه mg/kg 400، به طور معنی داری در مقایسه با گروه سالم بیش تر بود (05/0< p).
استنتاج: این عصاره می تواند از تغییرات بافت کلیه در موش صحرایی دیابتی جلوگیری نموده ولی جهت مصرف آن در افراد دیابتی نیاز به مطالعات بیش تر است.کلید واژگان: هیستوپاتولوژی, کلیه, موش صحرایی, دیابت, گل گندمBackground andPurposeDiabetes mellitus is a common metabolic disease, currently affecting more than 280 million people worldwide. Centaurea cyanus known as cornflower has antioxidant properties and is used in traditional medicine in lowering blood sugar. This study aimed at determining the biochemical and histopathological changes in serum and the kidneys of diabetic rats treated with hydroalcoholic extract of Centaurea cyanus.Materials And MethodsIn this study, 60 male Wistar rats were divided into five groups (n= 12 per group). Diabetes was induced by alloxan. The diabetic rats were treated for 8 weeks with hydro alcoholic extract of C. cyanus at two concentrations (400 and 800 mg/kg). Finally, the animals were anesthetized and the serum levels of glucose, creatinine and urea and kidney tissue catalase level were measured. The kidney tissue slides were histopathologically examined.ResultsHistopathological examination showed that similar to the control group, there were no significant changes in histolological features of the group receiving 800 mg/kg extract of the C. cyanus. In the group treated with 400 mg/kg of the extract there were mild tubular changes. Biochemical examination showed higher levels of creatinine in the group receiving the extract at 800 mg/kg. The level of urea in the group receiving the extract at 400 mg/kg, was significantly higher compared to that of the control group. (PConclusionConsumption of Centaurea cyanus extract at 800 mg/kg could prevent kidney tissue injuries in diabetic rats, but further investigations are required before its use in treatment of patients with diabetes.Keywords: histopathology, kidney, rat, diabetes, Centaurea cyanus -
سابقه و هدفبیان فاکتورهای رشد،آنزیم های پروتئولیتیک، فاکتورهای فیبروژنیک و سایتوکاین ها می توانند باعث ایجاد تغییرات در معده افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری شوند. ماتریکس متالوپروتئینازها از خانواده آنزیم های مشابه و وابسته به روی (zn2+) هستند که در هضم بسیاری از ترکیبات ماتریکس خارج سلولی و بافت غشای پایه نقش دارند و از این لحاظ در فرآیندهای بیولوژیکی شرکت دارند. هدف از این مطالعه بررسی تفاوت بیان ژن ماتریکس متالوپروتئیناز 7 (MMP-7 ) در بیماران آلوده و غیرآلوده به هلیکوباکتر پیلوری با ناراحتی های گوارشی بوده است.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی از 50 بیمار مثبت و 50 بیمار منفی از لحاظ هلیکوباکترپیلوری که به علت مشکلات گوارشی به بیمارستان هاجر شهر کرد در سال 1393 مراجعه کرده بودند، اطلاعات دموگرافیک جمع آوری و نمونه گیری انجام شد.ابتدا از DNA استخراج شده، حضور ژن های UreC و16sRNA توسط PCR ارزیابی شد. سطح بیان mRNA مخاطی MMP-7 توسط Real-time PCR با استفاده از پرایمرها و پروب اختصاصی اندازه گیری شد.یافته هابیان نسبی ژن MMP-7 در بیماران آلوده به هلیکوباکترپیلوری به طور معنی داری بالاتر از بیماران غیرآلوده به هلیکوباکترپیلوری بود (0001/0< p).
استنتاج: افزایش بیان MMP-7 ممکن است در پاسخ التهابی و پیشرفت بیماری موثر باشد و شاید بتوان از آن به عنوان یک علامت کلیدی در تشخیص زود هنگام بیماری های گوارشی استفاده کرد.کلید واژگان: هلیکوباکترپیلوری, ماتریکس متالوپروتئیناز, 7, بیماری های گوارشی, Real time, PCRBackground andPurposeThe expression of growth factors, proteolytic enzymes, fibrogenic factors, and cytokines are altered in Helicobacter pylori (H. pylori) infected gastric mucosa. Matrix metalloproteinases (MMP) are a family of zinc-dependent homologous enzymes digesting most of the components of the extracellular matrix and basement membrane and are involved in remodeling and functioning of the biological processes. The purpose of this study was to compare gene expression of matrix metalloproteinase-7 (MMP-7) in patients with H. pylori-infected and uninfected individuals with gastrointestinal diseases.Materials And MethodsThis study was conducted in 50 H. pylori-negative patients and 50 H. pylori-positive patients being admitted to Shahrekord Hajar Hospital due to gastrointestinal diseases in 2014. The participants demographic information was collected and sampling was done. First DNA was extracted, and then PCR was performed to check for the presence of 16sRNA and UreC. The RNA from each sample was also extracted and cDNA was prepared. Afterwards, the expression of MMP-7 was measured by real time-PCR using specific primers and probes.ResultsMMP-7 mRNA expression was significantly higher in biopsies of H. pylori-infected patients compared to that in H. pylori-uninfected patients (PConclusionIncreased expression of MMP-7 can be effective in inflammatory response and development of the disease. It could be used as a key marker for early diagnosis of gastrointestinal diseases and gastric cancer.Keywords: Helicobacter pylori, matrix metalloproteinase, 7, gastrointestinal diseases, Real, Time PCR -
بررسی سمیت عصاره ی هیدروالکلی هندوانه ی کوهی Momordica Charantia بر کبد موش های سوری نرمقدمههندوانه ی کوهی، به علت خاصیت هیپوگلایسمیک شهرت دارد و به صورت گسترده در جامعه جهت درمان دیابت استفاده می شود. در این تحقیق، علاوه بر بررسی ظرفیت آنتی اکسیدانی گیاه و اثر آن بر ظرفیت آنتی اکسیدانی خون، احتمال هپاتوتوکسیسیتی این گیاه با بررسی شیمیایی و هیستولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت.روش هادر این مطالعه، 70 موش سوری نر با وزن 30-25 گرم وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در 7 گروه قرار گرفتند. موش ها به مدت 7 روز در شرایط آزمایشگاهی نگهداری و سپس در روز هشتم دوزهای مختلف عصاره ی هندوانه ی کوهی از طریق تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. گروه های درمان تک دوز شامل 100، 500، 1000، 2000 و 4000 میلی گرم بر کیلوگرم و گروهی که یک هفته تحت درمان با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت روزانه قرار گرفت. سپس به مدت 72 ساعت موش ها تحت نظر بودند و بعد از آن کشته شدند. کبد موش ها جهت بررسی هیستولوژی برداشته و تغییرات هیستوپاتولوژیک کبد بررسی شد. سرم موش ها نیز از نظر آنزیم های کبدی (ALP یا Alkaline phosphatase، SGPT یا Serum glutamic-pyruvic transaminase و SGOT یا Serum glutamic oxaloacetic transaminase) بررسی شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی خون و گیاه نیز محاسبه شد.یافته هادر کلیه ی گروه هایی که دارو را به صورت تک دوز دریافت کرده بودند، تغییرات آماری معنی داری در میزان آنزیم های کبدی SGOT، SGPT و ALP و همچنین در مطالعات بافت شناسی مشاهده نشد (05/0 < P). مقادیر آنزیم های SGOT، SGPT و ALP به ترتیب 0/76 ± 8/180، 0/54 ± 6/80 و 0/88 ± 7/204 بود. ظرفیت آنتی اکسیدانی هندوانه ی کوهی 68 درصد و ظرفیت آنتی اکسیدانی خون 564 میکرومول بر لیتر به دست آمد.نتیجه گیریهندوانه ی کوهی تا دوز 4000 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت تک دوز برای کبد آسیب و سمیتی ایجاد نمی کند، اما انجام مطالعات بیشتر با دوز های مختلف دارو پیشنهاد می شود.کلید واژگان: هندوانه ی کوهی, کبد, آلکالن فسفاتاز, آسپارتات آمینوترانسفراز, آلانین آمینوترانسفرازEvaluating the Liver Toxicity of Hydroalcoholic Extract of Momordica Charantia in Male Balb/C MiceBackgroundMomordica charantia (bitter melon) is known for its hypoglycemic effect and widely used for the treatment of diabetes. This study other than evaluating plant antioxidant and its effect on blood antioxidant capacity, examined the effects and safety of bitter melon fruit in laboratory mice.Methods70 male mice (2-3 weeks old, body weight 25-30 g) were randomly divided into 7 groups. The mice were acclimatized to laboratory conditions for 7 days and at day 8, they were dosed intraperitoneally (single dose groups: 0, 100, 500, 1000, 2000, 4000 mg/kg and the group which was treated for 7 days: 500 mg/kg/day). Mice were then observed for 72 hours before they were scarified, immediately livers were taken for histology. Serum samples were assayed for liver functions [alkaline phosphatase (ALT), serum glutamic-pyruvic transaminase (SGPT) and serum glutamic oxaloacetic transaminase (SGOT)]. Blood and bitter melon antioxidant activity was measured.
Findings: All single dose groups showed normal behavior after the dosing and no statistical changes were observed in all liver parameters including for SGOT, SGPT or ALP (P > 0.05). Lab data were shown as follow: ALP = 204.7 ± 88.0, SGOT = 180.8 ± 76.0, SGPT = 80.6 ± 54.0. Histological examinations revealed normal organ structures. Antioxidant activity of bitter melon was 68% and blood antioxidant activity was 564 µmol/ml.ConclusionDoses up to 4000 mg/kg did not have any effects on the mice liver functions nor its histology. We suggest more studies with different doses.Keywords: Momordica charantia, Liver, Alkaline phosphatase (ALT), Serum glutamic, pyruvic transaminase (SGPT), Serum glutamic oxaloacetic transaminase (SGOT) -
Journal of Advances in Medical and Biomedical Research، پیاپی 102 (فروردین و اردیبهشت 1395)، صص 32 -43زمینه و هدفاصلی ترین پیامد جراحی های لگنی ایجاد چسبندگی است. گیاه خارمریم به دلیل دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی می تواند مانع از چسبندگی گردد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر عصاره ی خارمریم بر مهار چسبندگی داخل شکمی انجام گرفت.روش بررسیدر این مطالعه ی تجربی، 30 سر موش صحرایی به طور تصادفی به سه گروه درمان با عصاره ی 1 درصد و 5 درصد خار مریم (گروه A و B) و درمان با آب مقطر (گروه C) تقسیم شدند. پس از انجام لاپاراتومی سه برش طولی و عرضی به طول 2 سانتی متر در سمت راست ایجاد و قطعه ای به ابعاد 2×2 سانتی متر از سمت چپ پریتوئن برداشته شد. در گروه A و B به ترتیب cc3 از عصاره ی 1 درصد و 5 درصد خارمریم و در گروه C، 3 میلی لیتر از آب مقطر، درون شکم ریخته و بسته شد. بعد از 14 روز چسبندگی ها بر اساس تعداد باند های آن (مقیاس کانباز) درجه بندی شدند. داده ها توسط SPSS 16 و با آزمون های Kruskal-Wallis و Mann-Whitney بررسی شدند.یافته هادر بین سه گروه اختلاف معناداری در کاهش چسبندگی مشاهده شد (023/0P=). چسبندگی در گروه A و B به طور معناداری از گروه C کمتر بود (05/0P<).نتیجه گیریعصاره ی خارمریم موجب کاهش قابل توجه در چسبندگی های داخل شکمی در موش صحرایی می گردد. لذا احتمالا در موارد مشابه در انسان نیز موثر است و می تواند با انجام تحقیقات بالینی بیشتر، در نهایت از این عصاره و یا مواد مشتق از آن در جراحی های شکمی برای این گونه ضایعات استفاده گردد.
کلید واژگان: چسبندگی داخل شکمی, خارمریم, موش صحراییBackground And ObjectiveAdhesion formation is the commonest complication of abdominal surgery. Bearing an anti-oxidant activity, Silybum marianum may reduce adhesion formation. This study was an endeavor to shed light on the effect of Silybum marianum on intra-abdominal adhesions.Materials And MethodsIn this experimental study, 30 rats were randomly assigned to three groups: treated by 1% and 5% concentrations of the S. marianum extract (groups A and B) and distillated water (group C). After laparotomy, three longitudinal and transverse incisions (2 cm in length) were made on the right wall of the abdomen and a 2×2 piece was removed from peritoneal surface on the left side of the abdominal wall. In groups A, B and C, 3 mL of 1% and 5% of S. marianum extract or distillated water were administered into abdominal cavity of the rats, respectively. After 14 days, adhesion degrees were determined according to the number of adhesion bands (Canbaz scale). Data analysis was performed through SPSS 16 using Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests.ResultsThere was a significant difference in adhesion formation among the groups (P=0.023). Adhesion degree in groups A and B were significantly lower than the control group (P<0.05).ConclusionS. marianum extract supported a preventive effect on intra-abdominal adhesion in rats, which gives rise to the evidence that it may be similarly effective for human cases. Throughout further clinical studies, this plant and its derived compounds might be applied in the treatment of such complications subsequent to abdominal surgeries.Keywords: Intra, abdominal adhesion, Silybum marianum, Rat -
سابقه و هدففعال شدن مجدد ویروس هپاتیت B (HBV)، یک عامل خطر عمده برای ایجاد اختلال عملکرد کبد، هپاتیت حاد و مزمن، سیروز و سرطان کبد بعد از پیوند کلیه (KTP) می باشد. این مقاله بعضی از مقالات چاپ شده درباره پیشگیری از فعال شدن مجدد HBVدر گیرنگان پیوند کلیه را خلاصه نموده است.مواد و روش هابرای جمع آوری اطلاعات موجود درباره این موضوع، مقالات چاپ شده زیادی که به زبان انگلیسی و به صورت مقاله کامل بودند در منابع متعددی همچون پاب مد، اسکوپوس، گوگل اسکولار و غیره با کلمات کلیدی هپاتیت B و پیوند کلیه مورد بررسی قرار داده شده است.یافته هامیزان خطر فعال شدن مجدد HBV بدنبال پیوند کلیه به وضعیت مارکرهای سرولوژی HBV در زمان پیوند ارتباط دارد. بیماران کاندید پیوند کلیه که HBsAg مثبت هستند ریسک بالاتری برای فعال شدن مجدد HBV دارند خصوصا آنهایی که HBeAg مثبت دارند و یا سطوح بالایی از HBV DNAدر سرم داشته باشند. لامی ودین به صورت گسترده در پیشگیری از فعال شدن مجدد استفاده شده است، با این وجود این دارو با میزان زیادی از مقاومت دارویی همراه می باشد. به نظر می رسد که درمان اپتیمال آنتی ویروسی برای پیشگیری از فعال شدن مجدد HBV، انتکاویر می باشد که با کمترین خطر مفاومت دارویی همراه است. با این وجود HBV که مقاوم به لامی ودین باشد،، کمتر به انتکاویر حساس می باشد. داروی آنتی ویروسی ترجیحی برای HBV مقاوم به لامی ودین، تنوفوویر می باشد که به جای قطع لامی ودین بهتر است به آن اضافه شود زیرا در این وضعیت درمان ترکیبی ممکن است باعث کاهش مقاومت به داروی دوم گردد.نتیجه گیریشواهد کافی وجود دارد تا به صورت روتین پروفیلاکسی آنتی ویروس برای همه بیماران HBsAg مثبت که کاندید پیوند کلیه هستند توصیه شودکلید واژگان: هپاتیت B, پیوند کلیه, انتکاویر, تنوفوویرBackground And ObjectiveHepatitis B virus (HBV) reactivation is a major risk factor for hepatic dysfunction, acute or chronic hepatitis, cirrhosis, or hepatocellular carcinoma after kidney transplantation (KTP). The present article summarizes some of published articles about prevention of HBV reactivation in renal transplant recipientsMethodsMany articles published in English language as full-text manuscripts reviewed in a variety of sources such as Scopus, Pub Med and Google Scholar with key words of hepatitis B and kidney transplantation to collect current data about this issue.
FINDINGS: The risk of reactivation of HBV followingKTP is related to the status of serologic markers of HBV at the time of KTP.KTP candidate patients who are hepatitis B surface antigen (HBsAg) positivehave higher risk for reactivation especially those who are hepatitis B e antibody positive or have high levels of HBV DNA in serum. Lamivudine has been most extensively used for prevention of HBV reactivation, but it is associated with a high rate of drug resistance.It seems that the optimal antiviral agent for prevention of HBV reactivation is entecavir which is associated with the lowest risk of drug resistance,however lamivudine-resistant HBV is less sensitive to entecavir. The preferred antiviral agent for lamivudine-resistant HBV is tenofovir which should be added to lamivudine rather than stopping lamivudine. It is reported that combination therapy in this sitting may reduce the development of resistance to the second drug.ConclusionThere is sufficient evidence to recommend routine antiviral prophylaxis for all HBsAg-positive patients who are undergoing kidney transplantation.Keywords: Hepatitis B, Kidney Transplantation, Entecavir, Tenofovir -
مقدمهعفونت ادراری یکی از شایع ترین علل مراجعات سرپایی بیماران به مراکز پزشکی است که گاها به دلیل وخامت حال عمومی و یا وجود یک زمینه ناتوان کننده در شخص، نیاز به بستری احساس می شود. در حال حاضر جهت جلوگیری از عود مکرر سیستیت چند روش وجود دارد که شایعترین آن استفاده از آنتی بیوتیک پروفیلاکسی طولانی مدت می باشد. درمان آنتی بیوتیک طولانی مدت منجر به ایجاد مقاومت میکروبی و رشد سوش های مقاوم خواهد شد.اهدافهدف این مطالعه تعیین مقایسه ای اثر قرص زغال اخته و قرص نیتروفورانتویین و پلاسبو بر پیشگیری از عود عفونت ادراری راجعه در زنان 15-45 ساله مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان کاشانی شهرکرد بود.مواد و روش هااین مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که برروی 3 گروه 21 نفره از زنان 15-45 ساله مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان کاشانی شهرکرد که دچار سیستیت مکرر شده بودند انجام گرفت. افرادی که اختلال آناتومیک دستگاه ادراری تناسلی (سنگ ، یورتروسل و هیدرونفروز) واختلال فانکشنال دستگاه ادراری تناسلی (مثانه نوروژنیک) دارند و همچنین افرادی که دچار مقاومت باکتریایی شده اند از مطالعه مذکور خارج میشوند. بیماران به صورت کاملا تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. قبل از ورود افراد به مطالعه بیماران از نظر مشکلات فانکشنال و آناتومیک تحت معاینه بالینی و در صورت لزوم سونوگرافی قرار گرفتند. پس از درمان عفونت ادراری فعلی وکسب بهبود بالینی، به گروه اول قرص زغال اخته 500 میلی گرم شبانه به مدت 6 ماه و به گروه دوم قرص نیتروفورانتوئین با دوز پروفیلاکسی به صورت 100 میلی گرم شبانه به مدت 6 ماه و به گروه سوم پلاسبو داده شد. این بیماران طی شش ماه مورد بررسی و پیگیری قرار گرفتند. هر دو ماه یکبار بیمار مورد معاینه بالینی، آنالیز و کشت ادرار و ارزیابی از نظر علائم بالینی سیستیت قرار گرفتند. به بیماران توصیه شد در صورت بروز علائم عفونت در هر زمان ،جهت کشت ادرار مجدد (علاوه بر کشت های ذکر شده) مراجعه کنند.نتایجدر مطالعه انجام شده تفاوت معنا داری بین سه گروه مورد مطالعه از نظر عود عفونت ادراری راجعه وجود نداشت (005/0 P>)، گرچه اختلافاتی وجود داشت. کشت ادرار مثبت در طی 6 ماه در گروه نیتروفورانتوئین 9.6 درصد و در گروه زغال اخته 19 درصد و در گروه پلاسبو 33.4 درصد بود. از نظر سوزش ادراری در طی 6 ماه بررسی و نوبت دوم تفاوت معنا داری بین گروه پلاسبو و زغال اخته وجود داشت (004/ P = ) سوزش ادرار در طی 6 ماه در گروه زغال اخته 14.2 درصد و درگروه پلاسبو 56.2 درصد بود.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج، مصرف قرص زغال اخته با دوز 500 میلی گرم در روز می تواند باعث کاهش سوزش ادرار در بیماران مبتلا به عفونت ادراری راجعه شود.کلید واژگان: زغال اخته, عفونت ادراری, نیتروفورانتویینBackground And AimsUrinary tract infection is a common cause of outpatient visits of patients in medical centers and sometimes they need to be admitted because of their deterioration of an underlying condition or incapacitating. The aim of this study was the comparison of cranberry pills and nitrofurantoin pill to prevent recurrent urinary tract infection among 15-45 years old women who goes to the Kashani hospitals clinic in Shahrekord.MethodsThis study was a clinical trial on 3 groups each one contains twenty one 15-45 years old women with recurrent urinary tract infection that are visited in Kashani hospitals clinic. Patients were randomly divided into 3 groups. The first group received cranberry 500 mg tablets for 6 months and the second group received nitrofurantoin 100 mg during night for 6 months and the third group received placebo. These patients were followed up during the 6 months and once in two months the patient were examined clinically, Urinary Analysis, Urinary Culture, and in terms of recurrent cystitis.ResultsIn our study, no significant difference was observed between the groups in terms of recurrent UTI recurrence, although there were differences (P>0.005). Positive urine culture in nitrofurantoin group was 9.6% and in cranberry group was 19% and in placebo group was 33.4% during 6 months. In terms of dysuria in 6 months and the second time there was significant difference between placebo and cranberry (P=0.004). Dysuria in cranberry group was 14.2% and in placebo group was 56.2% during 6 months.ConclusionAccording to the results, taking the cranberry pills with the dose of 500 mg per day can reduce dysuria in patients with recurrent urinary tract infection.Keywords: Cranberry, Urinary infections, Nitrofurantoin
-
زمینه و هدفاسطوخدوس و بهارنارنج دارای ترکیبات فلاونوئیدی بوده ودر طب سنتی ایران به عنوان آرام بخش استفاده می شوند. این مطالعه به منظور تعیین و مقایسه اثرات ضد افسردگی اسانس اسطوخدوس و بهارنارنج بر موش های سوری بود.روش بررسیدر این مطالعه تجربی 54 سر موش سوری به 9 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه یک: گروه کنترل دریافت کننده نرمال سالین، گروه دوم ،سوم، چهارم و پنجم بترتیب اسانس اسطوخودوس با دوزهای 25، 50، 75 و 100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و گروه های ششم، هفتم و هشتم اسانس بهارنارنج با دوزهای 25، 50 و 100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و گروه نهم ایمی پرامین با دوز 15 میلی گرم بازای هر کیلوگرم بصورت داخل صفاقی دریافت کردند. در همه گروه ها آزمون شنای اجباری انجام وزمان بی حرکتی توسط نرم افزار SPSS و آزمون آماری ANOVA و دانکن آنالیز شدند.یافته هااسطوخودوس با دوز 25 میلی گرم بازای هر کیلوگرم وزن بدن مدت زمان بی حرکتی را نسبت به گروه کنترل کاهش داد (05/P <) اما با دوز 100 میلی گرم بازای هر کیلوگرم وزن بدن مدت زمان بی حرکتی را نسبت به گروه کنترل افزایش داد(01/P <) . همچنین بهارنارنج با دوز 25، 50 و 100 میلی گرم بازای هر کیلوگرم وزن بدن مدت زمان بی حرکتی را نسبت به گروه کنترل تغییر نداد (05/P >).نتیجه گیریگیاه اسطوخدوس و بهارنارنج دارای اثرات ضد افسردگی هستند و ممکن است با خاصیت آنتی اکسیدانی در ارتباط باشد.کلید واژگان: افسردگی, تست شنای اجباری, اسطوخدوس و بهارنارنج, موش Balb, CBackground And AimsLavandula stoechas L and Citrus aurantium L. possess flavonoids and they have been used as sedative in Iranian traditional medicine. The aim of this study was to detect and compare the antidepressant activities of Lavandula and Citrus aurantium L in Balb/C mice.MethodsIn this experimental study, 54 mice were divided into 9 groups of 6 mice each. Group 1 was the control group and received normal saline. Groups 2, 3, 4 and 5 were treated with different doses of Essential oil of Lavandula (25, 50, 75,100 mg/kg, IP). Groups 6, 7 and 8 were treated with different doses of Essential oil of Citrus aurantium L. (25, 50, 100 mg/kg, IP). Group 9 was treated with imipramine (15 mg/kg, IP). In all groups, the forced swimming test was performed, and the duration of immobility time was expressed as Mean ± Standard error of the mean. Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey post hoc tests.ResultsThirty minutes before the forced swimming tests the mice received intraperitoneal injections of Citrus aurantium, lavender and imipramine, but they did not exhibit significant changes in immobilization times compared to the control group(P>0.05). The essential oil of Lavandula 25 mg/kg significantly decreased immobility time in the forced swimming test compared to the essential oil of Lavandula 100 mg/kg group (PConclusionEssential oils of Lavandula and Citrus aurantium L. similar to Imipramine have considerable antidepressant properties.Keywords: Depression, Forced swimming test, Lavandula stoechas L., Citrus aurantium, Essential oil
-
مقدمهگیاه آلوئه ورا، یکی از گیاهان شناخته شده ای است که ژل آن کاربرد وسیعی در طب سنتی دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی میزان فعالیت آنتی اکسیدانی و اندازه گیری ترکیبات فلاونوئیدی و فنولی عصاره ی آلوئه ورا و تاثیر درمانی آن بر اثرات نفروتوکسیک ناشی از مصرف جنتامایسین بود.روش هااین مطالعه، بر روی 60 سر رت نر نژاد ویستار انجام شد که به طور تصادفی به 6 گروه 10 تایی تقسیم شدند. موش های گروه 1 (گروه شاهد) آب مقطر، گروه 2 روزانه 300 میلی گرم/کیلوگرم عصاره ی آلوئه ورا به مدت 3 روز به صورت خوراکی و سپس، 80 میلی گرم/کیلوگرم جنتامایسین به مدت 7 روز به صورت تزریق وریدی، گروه 3 روزانه همان میزان عصاره ی آلوئه ورای خوراکی به مدت 10 روز، گروه 4 روزانه همان میزان جنتامایسین وریدی به مدت 7 روز، گروه 5 روزانه همان میزان جنتامایسین وریدی به مدت 7 روز و سپس محلول سالین، به مدت 10 روز و گروه 6 روزانه همان میزان جنتامایسین وریدی به مدت 7 روز و سپس همان میزان عصاره ی آلوئه ورای خوراکی به مدت 10 روز دریافت کردند. در پایان، تمامی حیوانات با رعایت اصول اخلاقی کشته شدند.یافته هامیزان فلاونوئید و ترکیبات فنولیک در عصاره ی آلوئه ورا به ترتیب برابر با 8/3 ± 0/43 میلی گرم/گرم معادل Rutin و 8/3 ± 1/80 میلی گرم/گرم معادل اسید گالیک و فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره، 38 درصد بود. شدت نفروتوکسیسیتی در گروه 2، تفاوت معنی داری در مقایسه با گروه شاهد و گروه 3 نداشت. همچنین، شدت نفروتوکسیسیتی در گروه های 4، 5 و 6 به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد و گروه های 2 و 3 بود.نتیجه گیریآلوئه ورا با وجود ترکیبات فنولی و آنتی اکسیدانی، نتوانست سبب پیش گیری یا کاهش تخریب توبول های کلیوی در اثر مصرف جنتامایسین شود.
کلید واژگان: آلوئه ورا, جنتامایسین, نفروتوکسیسیتی, حفاظت کلیه, نارسایی کلیه, توبولار توکسیسیتیBackgroundAloe vera is a well-known plant, has been used as alternative medicine. This study aimed to determine the antioxidant activity and phenolic and flavonoid quantities of Aloe vera to investigate the nephroprotective and curative effects of aqueous extract of this plant on gentamicin-induced tubular toxicity in male Wistar rats.MethodsThis preclinical study was performed on 60 male Wistar rats randomly divided into 6 groups of 10. Group I were treated with vehicle (distilled water) as control. Group II received 300 mg/kg/day Aloe vera for three days next orally, then, the same oral Aloe vera plus 80 mg/kg/day intravenous gentamicin for seven more days. Group III received the same amount of oral Aloe vera for 10 days. Group IV received the same amount of intravenous gentamicin for 7 days. Group V received the same amount of intravenous gentamicin for 7 days and then, saline for ten days. Group VI received the same amount of intravenous gentamicin for 7 days and then, the same amount of oral Aloe vera for 10 days.FindingsThe amounts of flavonoid and phenolic component in Aloe vera extract were 43.0 ± 3.8 mg/g of rutin equivalent and 80.1 ± 3.8 mg/g of gallic acid equivalent, respectively. The antioxidant activity of the extract was 38%. The intensity of nephrotoxicity in group 2, which received 300 mg/kg/day Aloe vera orally as prophylaxis was not significantly different from the group I and from the group II, which received the same amount of Aloe vera without gentamicin. In 4, 5, 6 groups the intensity of nephrotoxicity was more than 1, 2 and 3 groups.ConclusionThis finding reveals that despite the antioxidants and polyphenol compounds of Aloe vera, it cannot prevent or treat the gentamicin-induced nephrotoxicity.Keywords: Gentamicin, Aloe vera, Nephrotoxicity, Renoprotection, Tubular toxicity, Renal failure
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.