به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

مرتضی مرادی

  • مرتضی مرادی، مریم داوریان*، ناصر توره
    زمینه

    اخلاق از جمله مباحثی است که در حکمت ارسطویی تاکید زیادی بر آن شده است. یعنی حکمت بدون در نظر گرفتن اخلاق، دارای خلاء است. بنابراین اخلاق و حکمت دو موضوع درهم تنیده هستند که هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین حکمت فردی و رفتار شهروندی سازمانی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان با تاکید بر رفتار اخلاقی، قضاوت اخلاقی و هیجان اخلاقی است.

    روش

    روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری مجموعه پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان به تعداد 1527 نفر است که 306 نفر، بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که حکمت فردی بر رفتار اخلاقی، هیجان اخلاقی، قضاوت اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی اثر دارد. همچنین هیجان اخلاقی بر قضاوت اخلاقی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار اخلاقی اثر دارد. از طرفی اثر قضاوت اخلاقی بر رفتار اخلاقی غیرمعنادار و بر رفتار شهروندی سازمانی معنادار بود. در نهایت، رفتار شهروندی سازمانی تحت اثر رفتار اخلاقی بود.

    نتیجه گیری

    به طور کلی نتایج نشان داد رفتار شهروندی سازمانی از حکمت فردی و همچنین رفتار اخلاقی، قضاوت اخلاقی و هیجان اخلاقی اثر می پذیرد. یعنی با تاکید بر اخلاق در محیط کاری و سازمانی، حکمت فردی تقویت شده و در آن صورت می توان رفتار شهروندی سازمانی را از کارکنان در سازمان انتظار داشت.

    کلید واژگان: هیجان اخلاقی, قضاوت اخلاقی, رفتار شهروندی سازمانی, رفتار اخلاقی, حکمت فردی
    M. Moradi, M .Davarian*, N .Toreh
    Background

    Ethics is one of the topics that has been emphasized in Aristotelian wisdom. That is, wisdom has a vacuum without considering morality. Therefore, morality and wisdom are two intertwined issues, and in this research, the relationship between individual wisdom and organizational citizenship behavior of nurses of Hamedan University of Medical Sciences teaching hospitals has been tried to be done by emphasizing moral behavior, moral judgment, and moral emotion.

    Method

    The current research is a quantitative research based on the applied purpose and correlation type and in terms of the data collection method. The statistical population of all nurses of Hamedan University of Medical Sciences teaching hospitals is 1527 people. The statistical sample was selected using Morgan and Karjesi's table with the relative stratified method in the number of 306 people.

    Results

    The results of structural equation analysis with PLS software showed that individual wisdom had an effect on moral behavior, moral emotion, moral judgment, and organizational citizenship behavior. Also, moral emotion influenced moral judgment, organizational citizenship behavior, and ethical behavior. On the other hand, moral judgment was insignificant on moral behavior and significant on organizational citizenship behavior. Also, organizational citizenship behavior was influenced by ethical behavior.

    Conclusion

    In general, the results showed that organizational citizenship behavior is influenced by individual wisdom, as well as moral behavior, moral judgment, and moral emotion. That is, with the existence of moral components along with wisdom, we can expect citizenship behavior from employees in the organization.

    Keywords: Moral Emotion, Moral Judgment, Organizational Citizenship Behavior, Moral Behavior, Individual Wisdom
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک

    نوآوری کلید توسعه ی اقتصادی است؛ بنابراین، بررسی فرآیندها و سیاست هایی که از نوآوری پشتیبانی می کنند، می بایست مورد توجه باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سیاست ها، نگرش ها و رفتارهای نوآورانه، با توجه به تغییرات بازار و فناوری در شرکت های دانش بنیان، فناور و مراکز رشد است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی_ پیمایشی از نوع همبستگی است. برای تست فرضیات، از پرسش نامه 78 سوالی طبق طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، 600 نفر شاغل در بیش از 180 شرکت دانش بنیان، فناور و مراکز رشد خدماتی واقع در پارک علم وفناوری استان همدان است. حجم نمونه 234 نفر است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده است که از هر شرکت یک پرسشنامه تحلیل شده است. با استفاده از نرم افزار Spss، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به منظور بررسی اعتبار سازه از نرم افزار Lisrel از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل تحلیل مسیر و برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سوبل و برای تحلیل متغیر تعدیل گر از روش آزمون رگرسیون چندگانه تعدیل شده استفاده گردید. نتایج نشان داد، ارزش های حمایت کننده نوآوری، رفتارهای نوآورانه و هنجارهای نوآوری می توانند بر چابکی و عملکرد شرکت به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر مثبت و معنی داری بگذارند. نتایج آزمون سبل (میانجی) و آزمون رگرسیون چندگانه تعدیل شده (تعدیلگر) بیانگر آن بود که چابکی شرکت نقش متغیر میانجی و تلاطم فناوری و تلاطم بازار نقش متغیر تعدیل گر را در ارتباط بین متغیرهای دیگر ایفا می کنند.

    کلید واژگان: ارزش های حمایت کننده نوآوری, هنجارهای نوآوری, رفتارهای نوآورانه, چابکی شرکت, عملکرد شرکت, تلاطم فناوری, تلاطم بازار, مدل فرهنگ سازمانی شاین
    Morteza Moradi*, Rabeah ZandiPak, HamidReza Jalilian

    Innovation is the key to economic development that should be considered in reviewing the processes and policies of organizations. The purpose of this study is to present a model of innovative behaviors, considering the changes in the market and technology in knowledgebased companies, technology and growth centers.The research is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of nature and method. To test the hypotheses, a 78-item questionnaire according to Likert scale was used. The statistical population of the research is 224 knowledge-based companies, technology and service growth centers located in the Science and Technology Park of Hamedan province. The sample size was 141 companies based on Krejcie and Morgan table. Cronbach's alpha coefficient was calculated and confirmatory factor analysis was used to evaluate the validity of the structure using Lisrel software. In order to analyze the findings, the path analysis model, for the analysis of the mediating variable, the Sobel test, and for the analysis of the moderator variable, the modified multiple regression test method was used. The results showed that the values supporting innovation, innovative behaviors and innovation norms can have a direct and indirect positive and significant effect on the agility and performance of the company. The results of the mustard test and the adjusted multiple regression test (moderator) indicated that the company's agility plays the role of the mediator variable and technology and market turbulence the role of the moderator variable in the relationship between other variables.

    Keywords: Innovation, Supporting Values, Norms, Innovative Behaviors, Performance, Technology Turbulence, Market Turmoil
  • مصطفی امیدنژاد*، مرتضی مرادی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سبک رهبری مستبدانه بر رفتارهای ضدتولید با توجه به نقش میانجی افشاگری سازمانی و خستگی عاطفی در میان کارکنان شرکت پتروشیمی استان لرستان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان شرکت پتروشیمی استان لرستان به تعداد 800 نفر بودند که از میان آنان 260 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای طبق جدول مورگان انتخاب شدند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع تحقیق، توصیفی همبستگی می باشد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها به وسیله پرسشنامه صورت گرفته است که برای سنجش سبک رهبری مستبدانه از فره و همکاران (2006) در 9 گویه، برای سنجش رفتارهای ضدتولید از پرسشنامه رفتارهای ضدتولید بنت و رابینسون (2000) در 19 گویه، برای سنجش خستگی عاطفی از پرسشنامه مسلش و جکسون (1981) در 7 گویه و برای سنجش افشاگری سازمانی از پرسشنامه علینقان و همکاران (1395) در 9 گویه استفاده شده است. روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی با استفاده از معادلات ساختاری تعیین شدند.نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که رفتارهای ضدتولید تحت تاثیر سبک رهبری مستبدانه قرار دارد و کارکنانی که دارای خستگی عاطفی می باشند اثر مثبت و معناداری بر رفتارهای ضدتولید خواهند داشت. همچنین سبک رهبری مستبدانه بر افشاگری سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد؛ اما افشاگری سازمانی اثر منفی و معناداری بر رفتارهای ضدتولید می گذارد.

    کلید واژگان: سبک رهبری مستبدانه, رفتارهای ضدتولید, افشاگری سازمانی, خستگی عاطفی
    Morteza Moradi*, Mostafa omid Nejad

    Iran's government organizations, despite having excess human resources, do not have the necessary efficiency and ability to realize their inherent missions. Since many factors are involved in the lack of effective use of human resources at the disposal of the organization, one of them is authoritarian leadership style. The present study was conducted with the aim of investigating the effect of authoritarian leadership style on anti-productive behaviors with regard to the mediating role of organizational disclosure and emotional exhaustion among employees of petrochemical company in Lorestan province. The statistical population of this research included all the employees of Lorestan Province Petrochemical Company in the number of 800 people, out of which 260 people were selected by stratified random sampling method according to Morgan's table. The current research is applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of research type. The main tool of data collection is a questionnaire that measures autocratic leadership style from Fareh et al. (2006) in 9 items, counterproductive behaviors from Bennett and Robinson (2000) counterproductive behavior questionnaire in 19 items, to measure fatigue. Atefi questionnaire was used by Meslesh and Jackson (1981) in 7 items and to measure organizational disclosure, the questionnaire by Alinkan et al. (2015) was used in 9 items. Relationships between latent and measured variables in the conceptual model were determined using structural equations. The results of the research show that counterproductive behaviors are influenced by authoritarian leadership style and employees who have emotional fatigue will have a positive and significant effect on counterproductive behaviors. Also, authoritarian leadership style has a positive and significant effect on organizational disclosure; But organizational disclosure has a negative and significant effect on counterproductive behaviors.

    Keywords: authoritarian leadership stylecounterproductive behaviors, organizational disclosure, emotional exhaustion
  • حجت طائی*، مرتضی مرادی
    انجام مانور و کنترل وضعیت با بیشترین دقت، سرعت و کمترین مصرف توان همواره از چالش های مطرح در زمینه طراحی سیستم کنترل فضاپیماها بوده است. ویژگی انعطاف پذیری در فضاپیماها، سبب تغییر در دینامیک کل سیستم می شود. در این مقاله روش کنترلی مود شبه لغزشی مقاوم برای کنترل وضعیت فضاپیمای انعطاف پذیر در حضور اغتشاشات محیطی بررسی خواهد شد. با توجه به غیرخطی بودن معادلات فضاپیمای انعطاف پذیر، عدم امکان مدل کردن این سیستم به صورت ایده آل و عدم توانایی توصیفات ریاضی برای توضیح کامل حرکت این سیستم پروازی، این مقاله از روش کنترلی مود شبه لغزشی مقاوم به عنوان یک ایده مناسب جهت کنترل وضعیت فضاپیمای انعطاف پذیر در قالب یک سیستم غیرخطی بهره خواهد گرفت. بدین منظور، مدل سه درجه آزادی فضاپیمای انعطاف پذیر شامل اغتشاشات متفاوت در هر راستا تحت سینماتیک مبتنی بر کواترنیون در بخش مدل سازی دینامیکی این مقاله ارایه خواهد شد و سپس کنترل کننده مود شبه لغزشی مقاوم به گونه ای طراحی می شود که توانایی کنترل چترینگ را نیز دارا باشد. نتایج بررسی پارامترهای عملکردی نظیر شاخص مصرف انرژی، شاخص چابکی و محدودیت سرعت های زاویه ای بدنی نشان می دهد این کنترل کننده، عملکرد مناسبی در جهت گیری دقیق و سریع فضاپیما دارد.
    کلید واژگان: کنترل مود شبه لغزشی مقاوم, دینامیک و کنترل وضعیت, فضاپیمای انعطاف پذیر
    Hojat Taei *, Mortaza Moradi
    Maneuvering and controlling the attitude with the highest accuracy, speed and lowest power consumption has always been one of the challenges in the field of spacecraft control system design. The flexibility of satellites causes a change in the dynamics of the whole system. In this article, the Robust Quasi-Sliding Mode Control (RQSMC) method has been utilized to control the attitude of the flexible spacecraft in the presence of disturbances. Considering the non-linearity of the equations of the flexible spacecraft, the impossibility of modeling this system ideally and the inability of mathematical descriptions to fully explain the movement of this flight system, this article uses the RQSMC method as a suitable idea for the attitude control of the flexible spacecraft. For this purpose, the three-degree-of-freedom model of the flexible spacecraft including different disturbances in each direction under quaternion kinematics will be presented in the dynamic modeling section of this article, and then a RQSMC will be designed that also has the ability to control chattering.  The checking of functional parameters such as energy consumption index, agility index and body angular rates constraints showed that this controller has a desirable performance in accurate and fast spacecraft orientation.
    Keywords: Robust Quasi-Sliding Mode Control (RQSMC), Attitude Dynamics, Control, Flexible spacecraft
  • مرتضی مرادی، محمدجواد حسین نیا، میثم بلباسی*

    به دلیل ویژگی های خاص اینستاگرام و تلگرام و نو بودن این پدیده، بسیاری از افراد جامعه، امکان و یا توان کافی برای شناخت دقیق این فضا را به دست نیاورده و عدم آشنایی مناسب آن ها با این فضا، تاثیرپذیری در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی را برای آنان به دنبال داشته است. لذا در تحقیق حاضر رابطه استفاده از اینستاگرام و تلگرام با امنیت و اعتماد اجتماعی کاربران مورد بررسی قرار گرفته است. روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کاربران 16 تا 19ساله منطقه 12 شهر تهران بوده که تعداد حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 380 نفر تعیین گردیده است. روش جمع آوری اطلاعات پیمایش و ابزار سنجش اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که میزان و سابقه استفاده از اینستاگرام و تلگرام بر امنیت و اعتماد اجتماعی موثر است. در این میان همبستگی مطالب اجتماعی و فرهنگی بر امنیت و اعتماد اجتماعی مثبت و معنادار و همبستگی بین مطالب اقتصادی و امنیتی با امنیت و اعتماد اجتماعی منفی و معنادار مشاهده شده است. رابطه بین مطالب سیاسی اینستاگرام و تلگرام با اعتماد و امنیت اجتماعی معنادار به دست نیامده است. نهایتا اینکه رسانه های مجازی بر امنیت و اعتماد اجتماعی کاربران شهر تهران تاثیرگذار بوده است.

    کلید واژگان: اینستاگرام, تلگرام, امنیت, اعتماد اجتماعی, کاربران جوان شهر تهران
    Morteza Moradi, MohammadJavad Hossein Nia, Meisam Belbasi *

    Due to the special features of Instagram and Telegram and the newness of this phenomenon, many people in the society have not gained the opportunity or ability to know this space in detail and their lack of proper familiarity with this space, influence in the political, social, and economic fields. , has followed culture and security for them. Therefore, in this research, the relationship between the use of Instagram and Telegram with the security and social trust of users has been investigated. The method of this research is descriptive correlation type. The statistical population of the research included 16-19-year-old users in the 12th district of Tehran, and the statistical sample size was determined to be 380 people based on Cochran's formula. The survey data collection method and the data measurement tool was a researcher-made questionnaire. The findings of the research showed that the amount and history of using Instagram and Telegram is effective on security and social trust. Meanwhile, the correlation of social and cultural content on security and social trust is positive and significant, and the correlation between economic and security content with security and social trust is negative and significant. The relationship between the political content of Instagram and Telegram with trust and social security is not significant. Finally, virtual media has had an impact on the security and social trust of Tehran users.

    Keywords: Instagram, Telegram, Security, social trust, young users of Tehran
  • مرتضی مرادی*
    حکمرانی به طور کلی از دو بخش اساسی تشکیل شده است: یک؛ تصمیم گیری و خط مشی گذاری، دو؛ اجرای خط مشی ها و تصمیمات اخذ شده. مورد اول در علم خط مشی گذاری عمومی و مورد دوم در علم مدیریت دولتی بحث می شوند؛ به عبارت دیگر این دو مولفه دو روی یک سکه اند. خط مشی گذاری با در نظر گرفتن ارزشها و منافع گروه های خاص در بستر مشخصی از مناسبات قدرت شکل می گیرد که به نوعی از عقلانیت فاصله می گیرد. از طرفی از آنجا که خط مشی های عمومی عمدتا در پاسخ به یک مسئله یا مشکل عمومی تدوین می شوند و ناظر بر انسان هستند، پیچیده و چندوجهی بوده و با رویکردهای علوم طبیعی نمی توان به حل آن پرداخت. رویکرد مبتنی بر فرونتیک که برگرفته از واژه فرونسیس در یونان باستان توسط ارسطو است، می تواند جایگزین مناسبی برای خط مشی گذاری و اجرای آن فراتر از رویکردهای علوم طبیعی باشد. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش قدرت در حکمرانی عمومی و با تاکید بر رویکرد فرونتیک سعی شده است به چهار سوال اساسی در حوزه حکمرانی عمومی پاسخ داده شود: (1) به کجا می رویم؟ (2) چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند و با کدام مکانیسم قدرت؟ (3) آیا این توسعه مطلوب است؟ (4) در مورد آن چه باید بکنیم؟ نهایتا رویکرد پراکسیس محوری در حکمرانی پیشنهاد می شود، چرا که تفاوت زمینه های حکمرانی را در نظر گرفته و تاکید بر حکمرانی متمایز هر بستر از بستر دیگر دارد؛ در اینصورت حکمرانان باید بر این مبنا درک کنند که در حوزه حکمرانی خود چگونه اثربخش باشند.
    کلید واژگان: حکمرانی, حکمت, فرونسیس, پراکسیس, قدرت, فرونتیک
    Morteza Moradi *
    Governance generally consists of two basic parts: one; Decision-making and policy-making, two; Implementation of policies and decisions. The first case is discussed in the science of public policy and the second case in the science of public administration; In other words, these two components are two sides of the same coin. Policy-making is formed by taking into account the values and interests of certain groups in a specific context of power relations, which somehow deviates from rationality. On the other hand, since public policies are mainly formulated in response to a public issue or problem and they focus on humans, they are complex and multifaceted and cannot be solved with the approaches of natural sciences. The approach based on frontics, which is derived from the word phronesis in ancient Greece by Aristotle, can be a suitable alternative for policy making and its implementation beyond the approaches of natural sciences. In the current research, taking into account the role of power in public governance and emphasizing the frontal approach, it has been tried to answer four basic questions in the field of public governance: (1) Where are we going? (2) Who benefits and who loses and with which power mechanism? (3) Is this development desirable? (4) What should we do about it? Finally, a praxis-oriented approach in governance is suggested, because it considers the difference in governance contexts and emphasizes the distinct governance of each platform from another platform; In this case, rulers should understand how to be effective in their governance field.
    Keywords: rule, wisdom, phronesis, praxis, Power, phronetics
  • اکبر بیات*، مرتضی مرادی
    مقدمه

    وقتی که ایدیولوژی سازمانی یک سازمان، بسیار قوی شود، می تواند تمامی ساختار را تحت تاثیر خود قرار دهد؛ و در نهایت ساختاری به وجود می آید که آن را ساختار مبلغ (ماموریت محور) می گوید. لذا پژوهش حاضر، باهدف شناسایی مولفه های سازمان های مبلغ انجام شده است.

    روش پژوهش:

     به منظور رسیدن به این هدف، در مرحله کیفی ضمن بررسی ادبیات موضوع با روش تحلیل مضمون و مصاحبه های نیمه عمیق از 15 نفر خبرگان که اساتید و مدیران دانشگاه علوم پزشگی تهران بودند با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند؛ برای سنجش روایی مضامین و اعتبار سنجی، از طریق زاویه بندی داده و برای محاسبه پایایی از روش هولستی که با ضریب 98/0 تایید شدند. و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا شماره 12، معیارهای موثر بر سازمان های مبلغ شناسایی شد.

    یافته ها:

     تجزیه و تحلیل داده های کیفی، منجر به شکل گیری پنجاه و یک مضمون پایه و  یازده مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر شامل مولفه های پیکربندی، مولفه های محتوایی و مولفه های ساختاری شد.

    نتیجه گیری:

     نتایج نشان دادند که معیار ایدیولوژی سازمانی جزء معیارهای اساسی و بازیکنان کلیدی است که در سازمان های مبلغ وجودش ضروری است و باید مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: سازمان های مبلغ, ایدئولوژی سازمانی, پیکربندی مبلغ, پیکربندی ساختار
    Akbar Bayat *, Morteza Moradi
    Introduction

    When the organizational ideology of an organization becomes very strong, it can affect the entire structure; and finally, there is a structure that is called the missionary (mission-oriented) structure. Therefore, the current research was carried out with the aim of identifying the components of missionary organizations.

    Methods

    In order to achieve this goal, In the qualitative phase, while reviewing the subject literature through Thematic Analysis approach, and semi-in-depth interviews of 15 experts who were professors and managers of Tehran University of Medical Sciences were selected by non-random sampling method; To measure the validity of the themes and validation, through data angle and to calculate the reliability of the Holsty method, which were confirmed with a coefficient of 0.98. And with the use of MAXQDA No. 12 software, effective criteria on missionary organizations were identified.

    Results

    Qualitative data analysis led to the formation of fifty-one basic themes and eleven organizing themes and three overarching themes including configuration components, content components and structural components.

    Conclusion

    The results showed that the criterion of organizational ideology is one of the basic criteria and key players, which is necessary and should be taken into account in the organization of the missionary organizations.

    Keywords: Missionary organizations, Organizational Ideology, Missionary configuration, Structure configuration
  • مرتضی مرادی *، اکبر بیات

    کارآفرینی یکی از ابزارهای مهم در حوزه کسب و کار و همچنین شیوه مواجه شدن با دنیای ناشناخته-هاست. سازمان های دولتی نیز مانند سازمانهای بازرگانی می توانند از طریق کارآفرینی قدم در راه رویه ها و شیوه های جدید بگذارند. تحقیق حاضر با هدف ارایه الگوی توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمانهای دولتی انجام شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام و گردآوری داده ها کیفی از نوع ساختاری-تفسیری است. جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان حوزه کارآفرینی و اساتید دانشگاه (جمعا 22 نفر) بودند که در پانل دلفی شرکت کرده تا عوامل موثر بر کارآفرینی سازمانی بر مبنای مدل سه شاخگی با توجه به نظر آنها استخراج شود. شیوه انتخاب متخصصان بر اساس روش گلوله برفی بود. برای جمع آوری داده ها، ابتدا از طریق تکنیک دلفی مولفه های مربوط به عوامل سه شاخگی استخراج و پس از رسیدن به اجماع کلی، به منظور ارتباط این عوامل و ارایه مدل عوامل موثر بر کارآفرینی سازمانی، از روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. برای دسته بندی و تجزیه و تحلیل قدرت نفوذ و میزان وابستگی عوامل از نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در مجموع 5 عامل زمینه ای، 6 عامل رفتاری و 11 عامل ساختاری به طور کلی بر توسعه کارآفرینی سازمانی دخالت دارند که با توجه به مدلسازی ساختاری تفسیری یک مدل مناسب در این زمینه ارایه شد.

    کلید واژگان: کارآفرینی, کارآفرینی سازمانی, عوامل زمینه ای, عوامل ساختاری, عوامل رفتاری
    Morteza Moradi *, Akbar Bayat

    Entrepreneurship is one of the important tools in the field of business as well as a way to face the unknown world. Government organizations, like commercial organizations, can step into new procedures and methods through entrepreneurship. The present research was conducted with the aim of presenting the development model of organizational entrepreneurship in government organizations. For this reason, it was tried to design the antecedents of organizational entrepreneurship in the form of a model. The research method is functional in terms of purpose, and structural-interpretive in terms of the method of conducting and collecting qualitative data. The statistical population of the research included experts in the field of entrepreneurship and university professors (22 people in total) who participated in the Delphi panel to extract the factors affecting organizational entrepreneurship based on the three-pronged model according to their opinion. In this way, the experts were first asked to comment on the factors affecting entrepreneurship, and classify them in three dimensions: contextual, structural and behavioral. The method of selecting experts was based on the snowball method. To collect data, firstly, through the Delphi technique, the components related to the three-pronged factors were extracted, and after reaching a general consensus, in order to relate these factors and provide a model of factors affecting organizational entrepreneurship, the interpretive structural modeling (ISM) method was used. MICMAC software for categorize and analyze the power of penetration and the degree of dependence of the factors was used. The obtained results showed that a total of 5 contextual factors, 6 behavioral factors and 11 structural factors are generally involved in the development of organizational entrepreneurship. The results also showed that in the designed model, contextual, structural and behavioral factors are the antecedents of organizational entrepreneurship. At the end of the research, practical suggestions for organizations were presented.

    Keywords: Behavioral factors, Contextual factors, Entrepreneurship, Entrepreneurship organizational, Structural factors
  • ایمان حکیمی*، مرتضی مرادی، عباس شول
    هدف از مطالعه حاضر بازگشایی جعبه سیاه چگونگی تاثیر سیستم های کاری با عملکرد بالا بر بهره وری نیروی کار از طریق تبیین نقش میانجی ترکیب و تبادل دانش و سرمایه اجتماعی در این رابطه است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارکنان شرکت های ارایه دهنده خدمات حرفه ای در کلان شهر تهران در سال 1397 تشکیل می دهند. برای جمع آوری داده ها تعداد 800 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونه گیری تصادفی و به صورت حضوری و یا از طریق ایمیل بین کارکنان جامعهء هدف توزیع و تعداد 461 پرسشنامهء کامل (57/6)  درصد) بازگشت داده شد. پس از تایید روایی و پایایی داده های جمع آوری شده، فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و SmartPLS2 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که سیستم کاری با عملکرد بالا تاثیر مثبتی بر بهره وری نیروی کار دارد. علاوه بر این، شواهد حاکی از تایید نقش میانجی سرمایه اجتماعی (با شدت تاثیر 0/48) و ترکیب و تبادل دانش (با شدت تاثیر 0/22) در ارتباط سیستم های کاری با عملکرد بالا - بهره وری نیروی کار است. همچنین می توان استدلال نمود که سرمایه اجتماعی نیز تاثیر مثبت و معناداری بر توسعه قابلیت های فرآیندی ترکیب و تبادل دانش در سازمان های مورد مطالعه دارد.
    کلید واژگان: سیستم کاری با عملکرد بالا, ترکیب و تبادل دانش, سرمایه اجتماعی, بهره وری نیروی کار
    Iman Hakimi *, Morteza Moradi, Abbas Shoul
    The present study aimed at opening up the black box on how high-performance work systems affect labor productivity by investigating the mediating role of social capital and knowledge exchange and combination. The statistical population consisted of managers and employees of professional services companies in Tehran metropolis in 2018. To collect the data, 800 standard questionnaires were distributed directly or via email among the sample who were recruited through random sampling, out of which 461 completed questionnaires (57.6%) were received. After confirming the validity and reliability of the collected data, the research hypotheses were analyzed using structural equation modeling using SPSS and SmartPLS2 softwares. The findings show that a high-performance work system has a positive effect on labor productivity. In addition, the mediating roles of social capital (with the impact intensity of 0.48) and knowledge exchange (with the impact intensity of 0.22) in the relationship between high performance work systems and labor productivity were confirmed. It can also be argued that social capital has a positive and significant effect on the development of the process capabilities of knowledge exchange and combination in the organizations studied.
    Keywords: high performance work system, knowledge exchange, combination, Social capital, Labor Productivity
  • ایمان امیدی بی بالانی، داوود ایرانشاهی*، خدیجه هوشیاری، مهران جوانبخت، مرتضی مرادی
    در این مطالعه، مدلی سه بعدی و پایا برای غشای نوین هدایت پروتون شامل مایع های یونی دی کاتیونی که مناسب پیل های سوختی پلیمری دمابالا در محیط بی آب بوده، ارایه شده است. برای توسعه چنین مدلی پس از تهیه مدل هندسی سه بعدی و شبکه بندی آن، معادله های مومنتوم، جرم و بار الکتریکی در ناحیه های گوناگون پیل شامل محیط های متخلخل الکترودها، کانال های گاز و محیط های جامد مانند جمع کننده های جریان، گسسته سازی شده و با در نظر گرفتن اتلاف های موجود در پیل و بر اساس منابع به دست آمده از مدل الکتریکی و الکتروشیمیایی حل شده است. همچنین واکنش های الکتروشیمیایی در سطح فعال آند و کاتد و انتقال یونی در الکترولیت لحاظ شده است. معادله ها با نرم افزار دینامیک سیالات محاسباتی و روش المان محدود در بازه 95/0 4/0 ولت با طول پله 05/0 حل شده اند. فرایند حل به صورت غیرخطی و روش نیوتن برای گسسته سازی معادله های دیفرانسیل جزیی با تلورانس 001/0 انجام گرفته است. تعداد 20640 شبکه بندی برای محاسبه های عددی صورت گرفته و تعداد تکرار 50 می باشد. آزمون نبود وابستگی شبیه سازی به مش بندی صورت گرفته که با اندازه های گوناگون مش ها، اختلاف نتیجه ها کم تر از 1% بوده که نبود وابستگی نتیجه ها به اندازه مش ها را تایید می کند. سرانجام مقایسه نتیجه های به دست آمده با داده های تجربی با نمودار ولتاژ چگالی جریان به عمل آمد. این منحنی تطابق بسیار خوبی (خطا کم تر از 4%) را بین نتیجه های مدل سازی حاضر و داده های تجربی نشان داده که اعتبار این مطالعه را تایید می کند. همچنین توزیع غلظت های واکنشگرها و فراورده ها در نقطه های گوناگون پیل محاسبه شده و تاثیر شرایط عملیاتی بر عملکرد پیل بررسی شده است و این مدل توانایی پیش بینی رفتار پیل سوختی غشای پلیمری دما بالا را در شرایط گوناگون عملیاتی دارا می باشد.
    کلید واژگان: پیل سوختی غشای پلیمری, شبیه سازی سه بعدی, غشای PPDC64, روش المان محدود, مایع های یونی دی کاتیونی
    Iman Omidi Bibalani, Davood Iranshahi *, Khadijeh Houshyari, Mehran Javanbakht, Morteza Moradi
    In the current paper, a three-dimensional, steady-state model has been introduced for novel proton exchange membranes (PEM) containing dicationic ionic liquids appropriatefor elevated temperature fuel cells under an anhydrous environment. Development of such a model requires utilizing the 3D geometry and detailed mesh grid and discretization of momentum. Mass and electric charge balance equations were solved based on the information obtained from electrical and electrochemical models within various areas of the cell such as porous electrodes, gas channels, and the solid parts and current collector, especially. Additionally, a description of the electrochemical reactions on the active sites of the anode and cathode electrodes, and ions' movement through the electrolyte is considered. The equations were solved by applying a finite element method solver. Finally, the results of the model are compared with the experimental data (current density-voltage graph). This graph shows a good correlation between the model and experiments validating the present simulation. This model is also able to predict PEMFC behavior under different operational conditions
    Keywords: PEM fuel cell, 3D simulation, PPDC64 Electrolyte, finite element method, Ionic Dicationic Liquids
  • نسرین سبزه ای*، مرتضی مرادی

    دولتها که به دلیل تکفل هزینه های بودجهای تمایل به خرج کردن منابع به میزان بیش از درآمدها دارند، همواره بر بانکهای مرکزی برای اخذ وام فشار وارد کرده و توجه زیادی به اثرات تورمی ناشی از این امر ندارند. علیرغم اینکه تنظیم سیاستهای پولی از جمله حجم عرضه پول باید متناسب با اهدافی چون رشد اقتصادی و ثبات سطح عمومی قیمتها انجام پذیرد، مشکلات مالی دولتها بر این ملاحظات فایق آمده و در نتیجه کارکرد سیاستهای پولی را با مخاطره جدی مواجه ساخته است. به همین دلیل تجربه تاریخی درباره روابط بین دولت و بانک مرکزی منجر به شکلگیری نظریه استقلال پیرامون روابط بین دولت و بانک مرکزی منجر شده است. دو سطح از استقلال برای بانک مرکزی متصور است. این دو سطح عبارتند از: سطح اول استقلال در تعیین اهداف اقتصادی است، به این معنی که بانک مرکزی مستقل از دولت به تعیین اهداف اقتصادی بپردازد. سطح دوم که از حالت اول محدودتر است استقلال در استفاده از ابزارهای اقتصادی منتخب است. هدف اصلی پژوهش حاضر تاثیر شفافیت و ثبات بانک مرکزی، استقلال و تالطم درآمدهای نفتی را بر جزء سیکلی ارز در کشورهای منتخب مورد بررسی قرار میدهد و نهایتا هر دو فرضیه مورد تایید قرار میگیرد.

    کلید واژگان: شفافیت, بانک مرکزی, جزء سیکلی, ارز, حداقل مربعات معمولی کاملا اصلاح شده
  • مهدی پورایرج، شاکر حاجتی*، مرتضی مرادی
    ویژگی های منحصربه فرد چارچوب های زیولیتی ایمیدازولی (ZIF) مانند قابلیت تنظیم اندازه حفرات، تنوع ساختاری، پایداری شیمیایی، مکانیکی و حرارتی، این ساختار ها را به کاندید مناسبی برای کابردهای عملی تبدیل کرده است. از این رو در این کار ZIF-8 به عنوان یک ماده مزو-متخلخل بر پایه روی به وسیله طیف سنجی افت انرژی الکترون بازتابی (REELS) و با الگوریتم یوبرو- توگارد که بر پایه تیوری پاسخ دی الکتریک بنا شده است، مورد مطالعه قرار گرفته است. برون یابی اعمال شده بر روی یک طیف REELS، شکاف انرژی (Eg) مربوط به ZIF-8 مقدار eV2/4 را نشان داده است. همچنین تابع افت انرژی سطحی و توده ای تعیین گردیده و مقادیر مسافت آزاد میانگین ناکشسان (IMFP) الکترون هایی که با انرژی های متفاوت به ZIF-8 منتقل شده اند مشخص گردیده و همچنین اختلاف آن ها با مقادیر به دست آمده از رابطه تانوما-پاول-پن (TPP) مورد بررسی قرار گرفته است. افزون بر این، از ELF به دست آمده، با استفاده از تبدیلات کرامرز-کرونیگ قسمت حقیقی (1ε) و قسمت موهومی (2ε) تابع دی الکتریک (ε)، ضریب شکست (n)، ضریب میرایی (k)، ضریب بازتاب (R) و ضریب جذب (µ) به عنوان پارامترهای مهم اپتیکی این ماده تعیین شده اند.
    کلید واژگان: خواص اپتیکی, خواص دی الکتریک, طیف سنجی افت انرژی الکترون بازتابی, چارچوب زئولیتی ایمیدازولی-8
    Mehdi Pooriraj, Shaaker Hajati *, Morteza Moradi
    Specific properties such as pore tunability, structural variety as well as chemical, mechanical, and thermal stability, make zeolitic imidazolate frameworks (ZIFs) suitable and of high importance for practical applications. Optical and chemical sensors and supercapacitors are among these applications which necessitate the detailed study of optical and dielectric properties of ZIFs. Therefore, ZIF-8 as a zinc-based mesoporous material was studied by reflection electron energy loss spectroscopy (REELS) applying the Yubero-Tougaard algorithm which is based on dielectric response theory. The band gap energy (Eg) of ZIF-8 was determined to be 4.2 eV using an extrapolation procedure applied to an experimental REELS spectrum. Its bulk and surface energy loss functions were also determined. Inelastic mean free path (IMFP) values of electrons of different energies transported in ZIF-8 were determined and their large differences with values calculated from the Tanuma-Powell-Penn (TPP) formula were discussed. In addition, the obtained ELF was used to apply the Kramers-Kronig transformation to obtain the real part (ε1) and imaginary part (ε2) of the dielectric function (ε), refractive index (n), extinction coefficient (k), reflection coefficient (R) and absorption coefficient (µ) of ZIF-8 as important optical properties of this widely applicable material.
    Keywords: Optical properties, Dielectric properties, REELS, ZIF-8
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک
    زمینه

    خستگی هیجانی در سازمان هایی که در آن ها ایمنی فیزیکی در معرض خطر است، تهدیدی برای عملیات استاندارد و یکنواخت است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر رهبری اخلاقی بر خستگی هیجانی با در نظر گرفتن متغیرهای شخصیتی است.

    روش

    روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری مجموعه پرسنل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری های استان همدان به تعداد 400 نفر است. که 240 نفر، بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل تحلیل مسیر و برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سوبل استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل مدل مسیر نشان داد که رهبری اخلاقی و ویژگی های شخصیتی می توانند بر خستگی هیجانی به طور مستقیم و غیرمستقیم اثر منفی و معنی داری بگذارند. همچنین هیجان اخلاقی و تحمل ابهام نقش متغیر میانجی را در ارتباط بین متغیرهای دیگر دارند.

    نتیجه گیری

    با ترویج مفاهیمی مانند هیجان های اخلاقی، وظیفه شناسی و قدرت تحمل ابهام می توان به ایجاد محیط های اخلاقی قوی تر که حمایت کننده و زمینه ساز رفتار اخلاقی هستند و به نوعی نگه دارنده و تقویت کننده اخلاق در سازمان هستند، کمک نمود و از آن طریق باعث کاهش خستگی هیجانی شد.

    کلید واژگان: رهبری اخلاقی, هیجان اخلاقی, وظیفه شناسی, تحمل ابهام, خستگی هیجانی
    M. Moradi *, R. Zandipak
    Background

    Emotional fatigue in organizations where physical safety is at risk, is a threat to standard and uniform operations. The aim of this study was to investigate the effect of ethical leadership on emotional fatigue by considering personality variables.

    Method

    The research method is applied in terms of purpose and in terms of method is descriptive-correlation. Population of the study includes personnel of the Fire and Safety Services Organization of the municipalities of Hamadan province that were 400 people, that 240 people were selected as the sample size by relative stratification method based on Krejcie and Morgan. The data collection tool was a questionnaire. In order to analyze the findings, the path analysis model was used and for the analysis of the mediating variable, the Sobel test was used.

    Results

    The results of path analysis model showed that moral leadership and personality traits have a direct and indirect negative effect on emotional fatigue. Ethical emotion and tolerance of ambiguity also play the role of mediator variable in the relationship between other variables.

    Conclusion

    By promoting concepts such as moral emotions, conscientiousness and the power of tolerating ambiguity, it is possible to create stronger moral environments that to be a prerequisite and supporter of moral behavior, and strengthen and maintain ethics in the organization and thereby reduced emotional fatigue.

    Keywords: Ethical leadership, Ethical emotion, Conscientiousness, Ambiguity tolerance, Emotional fatigue
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک
    هدف

    گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی، تعداد و سرعت انتقال شایعات برخط (آنلاین) را افزایش داده است. برای انجام اقدامات موثرتر برای مقابله با تاثیرات منفی شایعات، پژوهشگران و سازمان ها باید نسبت به سازوکار اصلی انتقال شایعات برخط شناخت داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تبادلات کارکنان در گروه های مجازی و اعتقاد به شایعه و انتشار آن در فضای مجازی با توجه به رویکرد آبشار اطلاعاتی و قطب بندی گروهی است.

    طرح/ روش شناسی/ رویکرد

     به منظور جمع آوری داده ها از شیوه پیمایشی و تحلیل داده ها از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مجموعه مدیران و کارکنان شرکت نفت پخش فرآورده های نفتی استان همدان با حجم نمونه 236 نفر است.

    یافته ها

     نتایج تحلیل مسیر نشان می‏دهد که حجم استدلال ها بر سازگاری با استدلال ها و سازگاری با استدلال ها بر تغییر باور ناشی از استدلال ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. حجم استدلال ها و سازگاری با استدلال ها بر اعتقاد به شایعه تاثیر مثبت و معناداری دارند. تغییر باور ناشی از استدلال ها بر اعتقاد به شایعه و اعتقاد به شایعه بر قصد انتشار شایعه تاثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، سازگاری با استدلال ها نقش میانجی گری در رابطه بین حجم استدلال ها و اعتقاد به شایعه ایفا می کند. تغییر باور ناشی از استدلال ها نقش میانجی گری در رابطه بین سازگاری با استدلال ها و اعتقاد به شایعه بازی می کند. اضطراب شایعه نیز نقش تعدیل گری در رابطه بین اعتقاد به شایعه و قصد انتشار شایعه دارد.

    کلید واژگان: حجم استدلال ها, سازگاری با استدلال ها, اعتقاد به شایعه, تغییر باور ناشی از استدلال ها, اضطراب شایعه, قصد انتشار شایعه
    Morteza Moradi*, Rabeah Zandipak
    Purpose

    The spread of internet and social networks has increased the number and speed of online rumors. In order to take more effective measures to deal with the negative effects of rumors, researchers and organizations must be aware of the main mechanism of online rumor transmission. This study is performed to investigate the employees’ information exchanges in virtual groups and their belief in rumors and their dissemination in cyberspace according to the information waterfall approach and group polarization. 

    Methodology

    In order to collect data, survey method and data analysis of correlation type were used. The statistical population of the study included the managers and employees of Hamedan Products Distribution Unit of the Oil Company, from among whom a sample size of 236 were determined. 

    Findings

    The results of path analysis show that the volume of arguments has a positive and significant effect on consistency with the arguments. Consistency with arguments has a positive and significant effect on the change of belief caused by arguments. The volume of arguments and consistency both have a positive and significant effect on belief in rumors.  Change in belief resulting from arguments and belief in rumors respectively affect belief in rumors and intention to disseminate rumors positively and significantly. Consistency with arguments plays a mediating role in the relationship between the  volume of arguments and belief in rumors. Argument-induced change in belief plays a mediating role in the relationship between consistency with arguments and belief in rumors. Rumor anxiety plays a moderating role in the relationship between belief in rumors and intention to spread rumors.

    Keywords: Arguments Volume, Arguments Consistency, Belief in Rumor, Argument-induced Belief Change, Rumor Anxiety, Intention to Spread Rumors
  • مرتضی مرادی، سیروس طلایی، سعید نصرالهی*
    خطای سیستم ناوبری اینرسی با گذشت زمان افزایش یافته و باعث ناپایداری سیستم ناوبری می گردد، ازاین رو در این مقاله به تلفیق اطلاعات سیستم ناوبری اینرسی و سیستم موقعیت یابی جهانی پرداخته شده است. از رایج ترین روش های تلفیق اطلاعات این دو سیستم، استفاده از فیلتر کالمن است اما به دلیل رفتار غیرخطی سیستم ناوبری تلفیقی از فیلترهای غیرخطی برای تلفیق اطلاعات استفاده شده است. همچنین با توجه به آن که سیستم موقعیت یاب جهانی قادر به اندازه گیری داده های سرعت و موقعیت جسم است از این اندازه گیری ها برای تخمین حالت های سیستم (موقعیت، سرعت و وضعیت) استفاده شده است. در ادامه، به بررسی مشاهده پذیری فضای حالت سیستم پرداخته شده است. با استفاده از داده های عملی مربوط به یک پهپاد، مقایسه نتایج شبیه سازی نشان می دهد که عملکرد فیلتر ذره ای در مقابل با سیستم های غیرخطی پیچیده با نویز غیرگوسی نسبت به دو تخمین گر دیگر بهتر است.
    کلید واژگان: سیستم ناوبری اینرسی, سیستم ناوبری تلفیقی, سیستم موقعیت یابی جهانی, فیلتر ذره ای, فیلتر کالمن تعمیم یافته, فیلتر کالمن تعمیم یافته هیبریدی, مشاهده پذیری
    Morteza Moradi, Siroos Talaee, Saeed Nasrollahi *
    The error of the inertial navigation system (INS) increases with time and leads the navigation system to instability. Hence, this paper investigates INS/GPS integration. Kalman filter is the most common way for integrating these two systems, but due to the nonlinear behavior of the INS/GPS integrated navigation system; nonlinear filters are used for data integration. Furthermore, given that GPS is capable of measuring the velocity and position of the object, these measurements are used to estimate system states (position, velocity, and orientation). In the following, we have investigated the observability of the system’s state space. Using practical data from a UAV, simulation results shows that the performance of the particle filter is better than that of the other two estimators for complex nonlinear systems with non-Gaussian noise.
    Keywords: Inertial Navigation System, INS, GPS integrated navigation system, Global Positioning System, Particle Filter, Extended Kalman Filter, Hybrid extended Kalman filter, Observability
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک، حدیثه قلیچ خانی

    از تکنیک های موثر در عصر حاضر و در بازار در حال اشباع با توجه به اهداف بازاریابی ارزش محور جهت افزایش عملکرد مالی، توسعه مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی و افزایش کیفیت در کالبد محصولات و خدمات می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها با میانجی گری مشتری گرایی و رضایت شغلی و تعدیلگری کیفیت خدمات است. جهت گردآوری داده ها، از پرسش نامه 21 گویه ای طبق طیف 7 گزینه ای لیکرت استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، پرسنل تعاونی های روستایی استان فارس به تعداد 1767 نفر بود که 316 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی ابزار تحقیق با استفاده ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و به منظور بررسی اعتبار سازه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد؛ همچنین به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق، از مدل تحلیل مسیر؛ برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سوبل و برای تحلیل متغیر تعدیل گر از از روش آزمون رگرسیون چندگانه تعدیل شده، استفاده گردید. نتایج نشان داد، مسئولیت اجتماعی شرکتی، مشتری گرایی و رضایت شغلی می توانند بر عملکرد مالی به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر مثبت و معنی داری بگذارند. جهت بررسی نقش متغیر میانجی ، از روش آزمون سبل و متغیر تعدیل گر، از روش آزمون رگرسیون چندگانه تعدیل شده استفاده شد که نتایج بیانگر آن بود که مشتری گرایی و رضایت شغلی نقش متغیر میانجی و کیفیت خدمات نقش متغیر تعدیل گر را در ارتباط بین متغیرهای دیگر ایفا می کنند.

    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی شرکتی, کیفیت خدمات, مشتری گرایی, رضایت شغلی, عملکرد مالی
    Dr. Morteza Moradi *, Rabeah Zandipak, Hadiseh Ghelichkhani

    Develop the concept of corporate social responsibility and increase quality in the body of products and services. The purpose of this study is to investigate the effect of corporate social responsibility on financial performance of companies mediated by customer orientation and job satisfaction and adjusting the quality of services. The present study is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of nature and method. To test the hypotheses, a questionnaire consisting of 21 questions arranged according to the Likert 7-choice spectrum was used. The statistical population of the study includes 1767 personnel of rural cooperatives in Fars province. The sample size of 316 people, which was selected based on Krejcie and Morgan table by relative stratification method, was calculated using CSS software, Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis was used to evaluate the validity of the structure using Lisrel software. In order to analyze the findings, the path analysis model was used, to analyze the mediating variable, the Sobel test was used, and to analyze the moderator variable, the modified multiple regression test was used. The results showed that corporate social responsibility, customer orientation and job satisfaction can have a direct and indirect positive and significant effect on financial performance. In order to investigate the role of mediator variable, we used Sobel test and moderator variable, multiple regression test the results indicated that Customer-centric and job satisfaction play a moderating role and service quality plays a moderating role in the relationship between other variables.

    Keywords: corporate social responsibility, Service Quality, Customer-centric, Job Satisfaction, financial performance
  • مرتضی مرادی، رابعه زندی پاک *

    گسترش و توسعه رفتارهایی از قبیل عدالت سازمانی، با افزایش تعهدات سازمانی می‌تواند در کاهش کجرفتاری‌های اداری، بسیار موثر باشد. هدف از پژوهش حاضر، ارایه الگوی موثر برای کاهش کجرفتاری‌های اداری در بین کارکنان تعاونی‌های تولیدی کشاورزی با نقش میانجی تعهد سازمانی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی_ پیمایشی از نوع همبستگی است. برای آزمون فرضیه‌ها، از پرسش‌نامه 40 سوالی مطابق با طیف 7 گزینه‌ای لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مجموعه پرسنل تعاونی‌های تولیدی کشاورزی استان همدان و شیراز به تعداد250 نفر است که حجم نمونه آماری به تعداد 148 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان، به روش طبقه‌ای نسبی انتخاب شده است. پایایی ابزار تحلیل با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی ابزار با استفاده از اعتبار سازه و از طریق نرم‌افزار Lisrel از روش تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل یافته‌ها از مدل تحلیل مسیر و برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سوبل استفاده شد. نتایج نشان داد که عدالت سازمانی و مولفه‌های آن می‌توانند بر کجرفتاری‌های اداری به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق تعهد سازمانی، تاثیر منفی و معنی‌داری بگذارند.

    کلید واژگان: عدالت سازمانی, تعهد سازمانی, کج رفتاری های اداری, تعاونی های تولیدی کشاورزی
    Morteza Moradi, Rabeah Zandipak *

    The development of behaviors such as organizational justice, by increasing organizational obligations can be very effective in reducing administrative misconduct. The purpose of this study is to provide an effective model for reducing administrative misconduct among employees of agricultural production cooperatives with the mediating role of organizational commitment. The present study is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of nature and method. To test the hypotheses, a 40-item questionnaire according to the Likert 7-choice spectrum was used. The statistical population of the study is the personnel of agricultural production cooperatives in Hamedan and Shiraz provinces with a total of 250 people. The statistical sample size of 148 people has been selected based on Krejcie and Morgan table by relative stratified method. The reliability of the analysis tool was confirmed using Cronbach's alpha coefficient and the validity of the tool was confirmed using construct validity through Lisrel software using confirmatory factor analysis. The path analysis model was used to analyze the findings and the Sobel test was used to analyze the mediating variable. The results showed that organizational justice and its components can have a negative and significant impact on administrative misconduct, directly and indirectly through organizational commitment.

    Keywords: Organizational Justice, organizational commitment, Administrative Misconduct, Agricultural Production Cooperatives
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک، شیما السادات میرصفدری
    زمینه

    امروزه، سازمان ها برای کسب نوآوری، مزیت رقابتی و مقابله با عوامل خارجی موجود در محیط سازمان از استراتژی های مشارکتی مانند همکاری بین سازمانی، بهره می برند.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش همکاری بین سازمانی در رابطه محیط سازمانی و نوآوری سازمانی است.

    روش

    پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی_ پیمایشی از نوع همبستگی است. برای تست فرضیات، از یک پرسش نامه که مشتمل بر 19 سوال که طبق طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه پرسنل صنایع غذایی سحر همدان و شرکت های وابسته به آن (شرکت نیوشه، الوند یاران سحر و شکوفه الوند) به تعداد 210 نفر است. حجم نمونه 134نفر، که بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش طبقه ای نسبی، انتخاب و با استفاده از نرم افزار Spss، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به منظور بررسی اعتبار سازه با استفاده از نرم افزار Lisrel از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل تحلیل مسیر و برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سوبل استفاده گردید.

    یافته ها و نتیجه گیری: 

    نتایج نشان داد، محیط سازمان می تواند به طور مستقیم بر همکاری بین سازمانی و بر نوآوری سازمان به طور غیرمستقیم (از طریق همکاری بین سازمانی) تاثیر مثبت و معناداری بگذارد؛ همکاری بین سازمانی نیز، تاثیر مثبت و معناداری بر نوآوری سازمان دارد. جهت بررسی نقش متغیر میانجی ، از روش آزمون سبل، استفاده شد که نتایج بیانگر آن بود که همکاری بین سازمانی نقش متغیر میانجی را در ارتباط بین دو متغیر دیگر، ایفا می کند.

    کلید واژگان: تلاطم محیطی, ناهمگنی بازار, فشار رقابتی, همکاری بین سازمانی, نوآوری سازمانی
    Morteza Moradi *, Rabeah Zandipak, Shima Mirsafdari
    Background

    Today, organizations utilize collaborative strategies such as inter-organizational collaboration to gain innovation, competitive advantage and address external factors in the organization environment.

    Objective

    The purpose of the present study is to investigate the role of inter-organizational collaboration in the relationship between organizational environment and organizational innovation.

    Methodology

    The study is purposeful, applied, in terms of nature and method, is a descriptive-correlational survey. To test the hypotheses, a questionnaire consisting of 19 questions adjusted to the 5-point Likert scale was used. The statistical population of the study includes the staff of Sahar Hamadan food industry and its affiliated companies (Niousheh, Alvand Yaran Sahar and Shokoufeh Alvand) 210 persons. Sample size of 134 persons, based on Krejcie and Morgan table by relative stratified sampling, was calculated using Spss software, Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis was used to evaluate construct validity using Lisrel software. The path analysis model was used to analyze the data and the Sobel test was used to analyze the mediator variable. Findings and

    Conclusion

    The results showed that the organizational environment can have a positive and significant effect on inter-organizational cooperation and indirectly (through inter-organizational collaboration); inter-organizational cooperation has a positive and significant effect. Focuses on organizational innovation. To investigate the role of mediator variable, the Sabell test method was used, the results indicate that inter-organizational cooperation plays the role of mediator variable in relation between two other variables.

    Keywords: Environmental Turbulence, Market heterogeneity, Competitive intensity, Interorganizational Collaboration, organizational innovation
  • هاجر کرانی*، مرتضی مرادی

    پژوهش با هدف تحلیل رابطه باورهای اخلاقی با کیفیت زندگی کارکنان زندان کرمانشاه با نقش میانجی سبک زندگی اخلاق مدار انجام گرفت. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی، و از لحاظ شیوه اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تمام کارکنان زندان کرمانشاه هستند. بر اساس  فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب  حجم نمونه 244 کارمند برآورد گردید. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه باورهای اخلاقی، سبک زندگی اخلاق مدار نعمتی و همکاران (1399) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) است. روایی صوری پرسشنامه ها از طریق اظهار نظر استاد راهنما تایید شد. ضریب پایایی محاسبه شده از طریق روش آلفای کرونباخ برای سنجش میزان پایایی به ترتیب برای باورهای اخلاقی 80/0، سبک زندگی اخلاق مدار 66/0، کیفیت زندگی کاری 82/0 و پایایی کل پرسشنامه ها 83/0 محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد بین باورهای اخلاقی و سبک زندگی اخلاقی مدار (84/0) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین بین باورهای اخلاقی و کیفیت زندگی کاری (71/0) رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 هست. بین متغیرهای سبک زندگی اخلاق مدار و کیفیت زندگی کاری(72/0) نیز رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد باورهای اخلاقی به شکل مستقیم و غیر مستقیم از طریق نقش میانجی سبک زندگی اخلاق مدار بر کیفیت زندگی کارکنان اثر دارد.

    کلید واژگان: باورهای اخلاقی, سبک زندگی اخلاق مدار, کیفیت زندگی کارکنان
    Hajar Karani *, Morteza Moradi

    The aim of this study was to analyze the relationship between ethical beliefs and quality of life of Kermanshah’s prison staff with the mediating role of ethical lifestyle. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of methodology. The statistical population is all employees of Kermanshah’s prison. Based on the Cochran formula and stratified random sampling method, the sample size of 244 employees was estimated. The research instruments include three questionnaires of ethical beliefs, ethical lifestyle of Nemati et al. (2020) and Walton’s Quality of Work Life (1973). Face validity of the study was confirmed by the doctoral advisor of this study. Reliability rate was calculated with Cronbach's alpha and was 0/80 for ethical beliefs, 0/66 for ethical lifestyle, 0/82 for quality of work life and 0.83 for the whole questionnaire, respectively. To analyze the data, two levels of descriptive statistics and inferential statistics were used. The study showed that there is a positive and significant relationship between moral beliefs and ethical lifestyle (0/84). There is also a positive and significant relationship between moral beliefs and quality of work life at the level of 0/01. There is a positive and significant relationship between ethical lifestyle variables. There is also a positive and significant relationship between quality and quality of work life (0.72) at the level of 0.01. Also, the results showed that ethical beliefs directly and indirectly affect the quality of life of employees through the mediating role of ethical lifestyle.

    Keywords: Ethical Beliefs, ethical lifestyle, quality of life of employees
  • مرتضی مرادی*
    افسران پلیس در ایجاد و حفظ آرامش جامعه نقش مهمی دارند که عوامل مختلفی بر عملکرد آنان اثرگذار است. از خودگذشتگی، کنترل خشم و تصمیم گیری صحیح و رویکرد مناسب آنها می تواند خیلی از مشکلات در این زمینه را حل کند. نوعی از تصمیم گیری صحیح، روش تصمیم گیری حکیمانه است که می تواند متاثر از خودشیفتگی و کنترل خشم باشد و منجر به قضاوت صحیح و پیامدهای مثبت شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر خودشیفتگی و کنترل خشم بر تصمیم گیری حکیمانه و اثر آنها بر عملکرد کاری افسران پلیس است. جامعه آماری ستاد فرماندهی نیروی انتظامی یکی از شهرستانهای غرب کشور است که 120 افسر پلیس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع-آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق نظر خبرگان و پایایی از طریق آلفای کرونباخ تایید شد. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد خودشیفتگی بر کنترل خشم و تصمیم گیری حکیمانه افسران پلیس اثر منفی و معنادار دارد. کنترل خشم بر تصمیم گیری حکیمانه افسران پلیس اثر مثبت و معنادار دارد. کنترل خشم و تصمیم گیری حکیمانه بر عملکرد کاری افسران پلیس اثر مثبت و معنادار دارد. در کل نتایج حاکی از آن بود که افراد باید در مواجه با موقعیتهای کاری در وهله اول بتوانند خشم خود را کنترل کرده و همچنین با قضاوت صحیح، منطقی و اخلاق مداری ناشی از حکمت، تصمیم مناسبی را اتخاذ نمایند.
    کلید واژگان: تصمیم گیری حکیمانه, خودشیفتگی, کنترل خشم, عملکرد کاری, افسران پلیس
    Morteza Moradi *
    Police officers have an important role in tranquillity preservation of the society, and many factors affect an their performance. Self-denial, anger control, right decision and their right approach can solve many social problems. An appropriate decision is wise decision-making process that can be affected by narcissism and anger control and leads to judgment and positive outcomes. The aim of this study was to investigate the effect of narcissism and anger in wise decisions and ultimately their impact on work performance of police officers. Research method was descriptive and correlational. Statistical society was the population of all police officers in one of the cities in west of country, that 120 police officers were selected as sample. A questionnaire was used for gathering data. Validity of questionnaire by experts and reliability was confirmed by Cronbach's alpha. Check hypotheses using LISREL software were analyzed. The results of this study showed that narcissism has negative and significant effect on anger control and police officers wise decision. Anger control has a positive and significant effect on wise decision-making of police officers. Anger control and wise decisions has a positive and significant effect on work performance of police officers. Police officer need to in the face of work situations, in the first place to be able to control their anger and as well as with right and logical judgment and ethical caused by wisdom, take the appropriate decision.
    Keywords: Wise Decision-Making, Narcissism, anger control, Work Performance, police officer
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک

    در ادبیات مربوط به حوزه مدیریت و سازمان یکی از موضوعاتی که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است، مدیریت حکمت محور است که با مباحث مختلفی از جمله رهبری تحول گرا بی ارتباط نیست. پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیشایندهای مدیریت حکمت محور و نقش آن در رهبری تحول گرا انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. برای تست فرضیات، از یک پرسش نامه 50 سوالی طبق طیف استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مجموعه مدیران و کارکنان هتل های پنج ستاره در شهر تهران به تعداد 800 نفر است؛ حجم نمونه 260 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان، به روش طبقه ای نسبی، انتخاب شدند. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار سازه با استفاده از نرم افزار لیزرل و از روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار لیزرل و مدل تحلیل مسیر و برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سوبل استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که چهار متغیر تجربه، معنویت، احساسات و دانش تاثیر معنادار و مثبتی بر مدیریت حکمت محور و رهبری تحول گرا دارند. مدیریت حکمت محور نیز، تاثیر معنادار و مثبتی بر رهبری تحول گرا دارد و نقش میانجی گری را بین عوامل ذکرشده و رهبری تحول گرا ایفا می کند. مدیریت حکیمانه می تواند از طریق آموزش و تلاش، با ایفای نقش یک رهبر در سازمان، بر کارکنان خود نفوذ کرده و حکمت را از طریق مسیرهای تجربه، معنویت، احساسات و دانش کسب و به آن ها منتقل نمایند.

    کلید واژگان: مدیریت حکمت محور, رهبری تحول گرا, تجربه, معنویت, احساسات, دانش
    Morteza Moradi*, Rabeah Zandipak

    In the literature on management and organization, one of the topics that has been considered recently is wisdom-based management, which is not unrelated to various topics, including transformational leadership. The present study aimed to investigate the antecedents of wisdom-based management and its role in transformational leadership. The research is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of nature and method. To test the hypotheses, a 50-item questionnaire by spectrum was used. The statistical population of the study is 800 managers and employees of five-star hotels in Tehran; The sample size of 260 people was selected based on Krejcie and Morgan table by stratified relative method. Reliability was assessed using Cronbach's alpha coefficient and structural validity was assessed using Lisrel software and confirmatory factor analysis. In order to analyze the findings, LISREL software and path analysis model were used and to analyze the mediating variable, Sobel test was used. The results of the present study showed that the four variables of experience, spirituality, emotions and knowledge have a significant and positive effect on wisdom-based management and transformational leadership. Wisdom-based management also has a significant and positive effect on transformational leadership and plays a mediating role between the mentioned factors and transformational leadership. Wise management can, through training and effort, influence its employees by playing the role of a leader in the organization and acquire and transmit wisdom to them through the paths of experience, spirituality, emotions and knowledge.

    Keywords: isdom, based management, transformational, leadership
  • کج دار و مریز! / بفهمی های رایج میان سیاستمداران درباره اقتصاد کدام اند؟
    مرتضی مرادی
  • مرتضی مرادی*، محمد مدرس، محمد مهدی سپهری
    مقدمه

    تجویز و مصرف بیش از حد داروها که با عنوان چنددارویی شناخته می شود، هم موجب اتلاف منابع می گردد و هم برای بیماران زیان بار است. چنددارویی به خصوص برای سالمندان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ بنابراین عوامل موثر بر آن باید به درستی شناسایی و واکاوی شود.

    روش

    در این پژوهش گذشته نگر، نخست عملکرد الگوریتم های مختلف دسته بند C4.5، SVM، KNN، MLP و شبکه بیزی برای شناسایی چنددارویی، با نرم افزار WEKA مورد مقایسه قرار می گیرد. این فرآیند، با استخراج 16 ویژگی جدید در کنار چهار ویژگی موجود در داده های 81،677 نسخه که برای تعداد 19،428 بیمار سرپایی با سن 70 تا 95 سال که در داروخانه های طرف قرارداد با بیمه سلامت استان تهران پیچیده شده اند، انجام شد. مقایسه عملکرد به وسیله آزمون t اصلاح شده با بازنمونه برداری صورت پذیرفت. به منظور شناسایی اثر ویژگی های بیماران بر چنددارویی، دو پارامتر مهم الگوریتم C4.5 به وسیله جستجوی توری بر روی 50% مجموعه داده بهینه سازی و سپس بر 50% دیگر مجموعه داده اعمال گردید و قوانین حاصل از آن در قالب درخت تصمیم و عبارات کلامی ارایه شد.

    نتایج

    مقایسه زوجی دسته بندها نشان گر عملکرد مناسب تر C4.5 و شبکه بیزی در مقایسه با سایر روش ها است. C4.5 توانایی شناسایی ویژگی های موثر بر چنددارویی را دارد. تنظیم پارامتر این الگوریتم باعث بهبود شاخص درستی و AUC شده و به شدت اندازه درخت تصمیم و تعداد قوانین تولیدی را کاهش می هد.

    نتیجه گیری

    استفاده از رویکرد داده کاوی و به کارگیری C4.5 توانایی شناسایی و تبیین ویژگی های سالمندان را بر پدیده چنددارویی دارد. درصد مراجعه بیشتر به پزشکان عمومی و ارتباط با تعداد محدودتری از داروخانه از مهم ترین این ویژگی ها است.

    کلید واژگان: داده کاوی, دسته بندی, چنددارویی, منطقی سازی تجویز و مصرف دارو, سالمندان
    Morteza Moradi*, Mohammad Modarres, Mohammad Mehdi Sepehri
    Introduction

    Prescribing and consuming drugs more than necessary which is known as polypharmacy, is both waste of resources and harm to patients. Polypharmacy is especially important for elderly patients; therefore, the factors affecting it must be identified and analyzed properly.

    Method

    In this retrospective study, first, several classifier algorithms, i.e., C4.5, SVM, KNN, MLP, and BN for polypharmacy identification were compared in terms of performance using WEKA software. In this process, 16 new features were extracted alongside the four existing features from data on 81,677 prescriptions of 19,428 outpatients aged 70 to 95 years whose prescriptions were dispensed in pharmacies contracted by the Iran Health Insurance Organization- Tehran province. The performance comparison was done using corrected t-test with resampling. In order to identify the effect of elderly patients’ characteristics on polypharmacy, two important parameters of the C4.5 were optimized by grid search using 50% of the dataset and then run on the rest of the dataset. The resulted rules were then presented in the form of a decision tree and verbal expressions.

    Results

    Paired comparison of the classifiers indicated better performance of C4.5 and BN compared to the others. C4.5 had the ability to identify the factors that affect polypharmacy. In addition, parameter tuning improved the accuracy and AUC of applied algorithms. It also reduced the size of the resulted decision trees as well as the number of generated rules significantly.

    Conclusion

    The data mining approach and C4.5 can identify and explain the characteristics of the elderly effective on the polypharmacy. The higher percentage of visits to general practitioners and contacts with a limited number of pharmacies are the most important characteristics.

    Keywords: Data Mining, Classification, Polypharmacy, Rational Prescription, Use of Drugs, Elderly
  • سعید کیان پور*، علی فلاحتی، مرتضی مرادی، محمد پیری
    زمینه

    به منظور رسیدن به توسعه، لزوم توجه به فساد، خشونت و فقر ملت ها که از نبود اخلاق اقتصادی و اخلاق محیط کسب و کار سرچشمه می گیرد احساس می شود. رفع بنیادی فساد، خشونت و فقر ملت ها در راستای انگیزه های عملی توسعه اقتصادی جز با پیوند روزافزون اخلاق اقتصادی و اخلاق محیط کسب و کار میسر نخواهد شد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اخلاق و محیط کسب و کار بر توسعه اقتصادی است.

    روش

    روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی است. شاخص های کلان اقتصادی محیط کسب و کار، شاخص اخلاق و شاخص توسعه اقتصادی کشور ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شده است که سال های 2017-2006 به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. ابزار اندازه گیری داده های بانک جهانی و موسسه بین المللی شفافیت بود. جهت آزمون نیز از روش لورنبرگ- مارکاردت و تحلیل شبکه عصبی پرسپترون و هوش مصنوعی استفاده شده است.

    یافته ها

    برازش مدل تحقیق که در برگیرنده یک فرضیه اصلی بود مورد تایید قرار گرفت. اخلاق  و آسانی محیط کسب و کار رابطه معناداری با توسعه یافتگی دارد و در طی زمان نیز موثرتر خواهد بود.

    نتیجه گیری

    دو عامل مشخص، از مهمترین عوامل موثر بر  رشد و توسعه اقتصادی به شمار می روند، یکی از این دو عامل، فساد مالی و اخلاقی است و دیگری آسانی محیط کسب و کار است پس نتیجه بررسیها نشان می دهد که اخلاق اقتصادی و اخلاق محیط کسب و کار بر توسعه اقتصادی تاثیر دارد.

    کلید واژگان: اخلاق اقتصادی, توسعه اقتصادی, محیط کسب و کار, شبکه عصبی
    S. Kianpoor*, A. Falhati, M. Moradi, M. Peeri
    Background

    In order to achieve development, there is a need to pay attention to corruption, violence and poverty of nations, which stems from the lack of economic ethics and business environment ethics. Fundamental elimination of corruption, violence and poverty of nations in line with the practical motivations of economic development will not be possible except with the growing link between economic ethics and business environment ethics. The purpose of this study is to investigate the relationship between ethics and business environment on economic development.

    Methods

    The research method is applied and correlational. Macroeconomic indicators of business environment, ethics index and economic development index of Iran have been selected as a statistical population that the years 2006-2007 were selected as a research sample. The data measurement tool was the World Bank and the International Institute for Transparency. Lorenberg-Marcardt method and perceptron neural network analysis and artificial intelligence were used for the test.

    Results

    The fit of the research model, which included a main hypothesis, was confirmed. Ethics and ease of business environment have a significant relationship with development and will be more effective over time.

    Conclusions

    Two specific factors are among the most important factors affecting economic growth and development, one of these two factors is financial and moral corruption and the other is the ease of business environment, so the results show that ethics Economic and ethics of the business environment affect economic development.

    Keywords: Economic ethics, Economic development, Business environment, Neural network
  • مرتضی مرادی*، رابعه زندی پاک، سمیرا قزوینه

    با بهره گیری از سبک رهبری تحول گرا در شرکت های تعاونی و خصوصی می توان باعث حفظ و توسعه یک سیستم کنترل، که خلاقیت و نوآوری را از طریق اندازه گیری عملکرد مناسب و سیستم پاداش دهی ارزش گذاری می کند، شد. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی تاثیر سبک رهبری تحول گرا و سیستم کنترل مدیریت در عملکرد مدیریتی بود. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بود. برای آزمون فرضیات از یک پرسش نامه با 29 سوال در قالب طیف 7 گزینه ای لیکرت استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مجموعه مدیران و سرپرستان شرکت های تعاونی و خصوصی فعال واقع در شهرستان ملایر در استان همدان در سه بخش خدمات، کشاورزی و صنعت و معدن به تعداد 100 نفر بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بود که پایایی  آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. برای بررسی اعتبار سازه، با به کارگیری نرم افزار لیزرل، از تحلیل عاملی تاییدی و به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل تحلیل مسیر و برای تحلیل متغیر میانجی از آزمون سبل استفاده شد. نتایج نشان داد رهبری تحول گرا و سه مسیر طراحی سیستم های کنترل مدیریت می توانند در عملکرد مدیریتی به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر مثبت و معنا دار بگذارند. همچنین سیستم جامع اندازه گیری عملکرد، سیستم پاداش و دامنه وسیع اطلاعات حسابداری نقش متغیر میانجی را در ارتباط بین متغیرهای دیگر ایفا می کنند.

    کلید واژگان: رهبری تحولگرا, سیستم جامع اندازه گیری عملکرد, سیستم پاداش, دامنه وسیع اطلاعات حسابداری, عملکرد مدیریتی
    Morteza Moradi *, Rabeah Zandipak, Samira Ghazvineh

    Utilizing transformational leadership style in co-operatives and in the private sector can help maintain and develop a control system that values ​​creativity and innovation through the measurement of appropriate performance and reward systems. The purpose of the present study is to investigate the impact of transformational leadership style and management control system on managerial performance. The purpose of this study is applied, in terms of nature and method, descriptive-correlational. To test the hypotheses, a questionnaire consisting of 29 questions based on the 7-point Likert scale was used. The statistical population of the study consists of 100 managers and supervisors of cooperative and private companies active in Malayer city in Hamadan province in three sectors: services, agriculture and industry and mining. The sample size was 79 people, which was selected based on Cochran formula by relative stratified method and by using SPSS software, Cronbach's alpha coefficient was calculated and confirmatory factor analysis was used to evaluate the construct validity using Lisrel software. Data were analyzed using path analysis model and Sobel test was used to analyze the mediator variable. The results showed that transformational leadership and three ways of designing management control systems can have a positive and significant effect on management performance directly and indirectly. To investigate the role of mediator variable, the Sabell test method was used, which showed that the comprehensive performance measurement system, reward system and BSA system play the mediator role in relation to other variables.

    Keywords: Transformational-leadership style, Comprehensive performance measurement system, Reward System, Broad-scope accounting information, Managerial performance
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مرتضی مرادی
    مرادی، مرتضی
    دانشیار مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه پیام نور
  • مهندس مرتضی مرادی
    مرادی، مرتضی
    دانشجوی دکتری دانشکده مهندسی هوافضا، Delft University of Technology
  • مرتضی مرادی دولیسکانی
    مرادی دولیسکانی، مرتضی
  • دکتر مرتضی مرادی
    مرادی، مرتضی
    دانش آموخته دکتری روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال