به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

مهدی مهریزی

  • محمد نقی ولایتی*، سید محمد باقر حجتی، مهدی مهریزی، مژگان سرشار
    هدف از این پژوهش، تحلیل محتوای روایات اسماء بنت عمیس در منابع فریقین است و نتیجه آن می تواند معرف دغدغه های فکری وی، در حدود نیم قرن از تاریخ صدر اسلام باشد. برای رسیدن به این هدف، تمامی روایات وی در منابع شیعه و اهل سنت به تعداد 48 روایت، گرد آوری و  جهت انتخاب کلیدواژه های مفهوم ساز، طبقه بندی و مقوله بندی آنها از  روش تحلیل محتوا با رویکرد کمی و کیفی استفاده شد. از نتایج احصاء شده در این تحقیق، علاوه بر فراوانی حجم روایات و تعیین روات و مستندات روایی وی و تبیین موضوعات فرعی و اصلی در روایات ایشان، می توان اذعان داشت که اهتمام عمده و دغدغه مندرج در روایات اسماء بنت عمیس، طرح مباحث اعتقادی، به ویژه، بیان فضائل و مناقب اهل بیت(ع)، بالاخص فضائل علی بن ابی طالب(ع) و حضرت زهراء(س) و بیان احکام ضروری زنان بوده است و علت این امر را نیز باید در دیدگاه فکری و سیره علوی اسماء، در معیت اهل بیت بودن وی، ملاحظه نیازهای فقهی زنان در احکام شرعی و دیدگاه های مذهبی مولفان شیعه و اهل سنت یافت.
    کلید واژگان: اسماء بنت عمیس, روایات نساء, تحلیل محتوا, منابع فریقین
    Mohammad Nagi Velayati *, Sayed Mohamad Bagher Hojjati, Mahdi Mehrizi, Mozhgan Sarshar
  • مهناز قدرتی قره قشلاقی، مهدی مهریزی*، حسن رضایی هفتادر
    مسیله دیه زنان ازجمله چالشی ترین مسایل مربوط به حقوق اجتماعی زنان است که بر اساس آیات 178 سوره بقره، 45 سوره مایده و 92 سوره نساء محاسبه می شود. موضع مفسران دراین باره متفاوت است؛ برخی به تساوی دیه زن و مرد معتقدند و برخی تنصیف دیه زن را صحیح دانسته اند که دیدگاه دوم، چالش هایی چون وجود تبعیض جنسیتی در قرآن کریم را رقم زده است؛ ازاین رو در تحقیق پیش رو، با گردآوری و تحلیل اجتهادی مضمون، دیدگاه مفسران غرب جهان اسلام (ابن عربی، ابن عطیه، قرطبی و ابن عاشور)، ذیل آیات دیه زن تبیین و ارزیابی شده است تا ضمن روشنگری دیدگاه مفسران یادشده، نسبت به دیه زن و بیان مبانی ایشان در این راستا، نحوه برخورد آنان با چالش های مطرح شده ذیل مسیله «دیه زن» تبیین شود. هرچند همه مفسران پیش گفته، مرد را اصل و زن را فرع در خلقت دانسته اند، ولی ازاین میان ابن عربی تنها مفسری است که میزان دیه را با رتبه انسانی زن و مرد مرتبط دانسته و ازآنجاکه بر فروتری زن و فراتری مرد معتقد است، تنصیف دیه زن را امر بدیهی تلقی نموده، بر چالش های موجود دراین باره صحه گذاشته است. حال آنکه اندیشه قرآنی بر یکسانی و یگانگی ماهوی زن و مرد است. گواه بر آن تقریر، میزان واحد ارزیابی (تقوا) برای همه انسان هاست. قراین موجود در تفسیر ابن عطیه، به عنوان رجل سیاسی اندلس، گویای این است که وی بر تساوی دیه زن و مرد معتقد است که چه بسا به دلیل جایگاه سیاسی، از اظهارنظر صریح دراین باره پرهیز نموده و تقیه کرده است. قرطبی با تکیه بر نقل آراء بدون ترجیح، به تفسیر آیات مربوط به دیه می پردازد، ولی قراین موجود در تفسیر وی، گویای این است که او همانند ابن عطیه، به تساوی قصاص بدون رد فاضل دیه معتقد است. ابن عاشور به عنوان مفسر نواندیش و دارای آرای اصلاحی در غرب جهان اسلام، بدون ارایه مستندی، دیه زن را نصف دیه مرد بیان کرده و پاسخ به چالش های ذیل مسیله دیه زن وصحت یا سقم تبعیض جنسیتی در قرآن کریم را ابتر گذاشته است. حال آنکه برخلاف سه مفسر پیش گفته، چالش های یادشده در عصر وی مطرح بوده است.
    کلید واژگان: : دیه زن, تنصیف دیه زن, مفسران غرب جهان اسلام, تفسیر
    Mahnaz Qudrati Qaraqishlaqi, Mahdi Mehrizi *, Hasan Rezaee Haftador
    Women’s blood money is one of the most challenging issues related to women’s social rights, and it is gauged based on verses 178 of the Baqara chapter, 45 of Ma’ida chapter, and 92 of Nisā’ chapter. The exegetes’ stances are different in this regard. Some believe in the equality of the man and woman’s blood money, while others support taking the women’s blood money as half of the man’s blood money. The second view has led to challenges such as the suggestion of the existence of gender biases in the Qur’ān. Therefore, in this study, through collection and personal investigation of the themes, the viewpoints of the Western Islamic world exegetes (Ibn ‘Arabī, Ibn ‘Aṭīyya, Qurṭubī, and Ibn ‘Āshūr) have been explained and evaluated under verses related to women’s blood money. The purpose is to clarify the viewpoints of these exegetes on women’s blood money, express their principles in this regard, and explicate their treatment of the challenges related to women’s blood money. Although all aforementioned exegetes have taken man as primary and woman as secondary in creation, Ibn ‘Arabī is the only exegete that has related the amount of blood money to the human ranks of man and woman. Since he believes in the lower status of woman to man, he takes halving the women’s blood money as evidently natural. This view is used as the evidence for the challenges in this regard. Nonetheless, the qur’ānic thought is based on the natural similarity and unity of man and woman. A point that supports this latter view is that the criterion for evaluating all humans is piety. The indications existing in Ibn ‘Aṭīyya’s commentary, as a political figure in Andalusia, reveal that he believes in the equality of man and woman’s blood money, though due to his political status, he has refrained from explicitly commenting on this point and has dissimulated his opinion. Quoting opinions without giving priority to any of them, Qurṭubī interprets the verses related to blood money. However, the indications existing in his commentary indicate that he – like Ibn ‘Aṭīyya – believes in retaliation without giving the difference in blood money. As a modern exegete with reformist opinions in the Western Islamic world, Ibn ‘Āshūr has expressed the woman’s blood money to be half that of the man, without giving any further evidence. Moreover, he has not answered the challenges posed against woman’s blood money and the questions about gender bias in the noble Qur’ān. This is while – unlike the three previous exegetes – the foregoing challenges were present in his era.
    Keywords: women’s blood money, halving women’s blood money, Western Islamic world exegetes, exegesis
  • اکرم زاهد، مهدی مهریزی *، سید محمدباقر حجتی

    یکی از مشخصه هایی که در شناخت هویت امام زمان (عج) نقش دارد، اسم ایشان است. پیامبر اکرم هنگام بشارت بر ظهور منجی، اسم آن حضرت را نیز بیان کرده اند و در روایاتی از معصومین: نیز به آن اشاره شده است. در کتاب نجم ثاقب فی احوال امام غایب بالغ بر 182 نام و لقب و کنیه برای امام زمان (عج) ذکر شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به مستندات ارایه شده در کتاب نجم ثاقب، در مورد نام و کنیه های منقول در این کتاب، تنها نام و کنیه ی مشهور آن حضرت، از جهت صدور دارای اعتبار است و در مورد القاب منقول در این کتاب که بالغ بر 171 مورد می باشد، از آنجا که در اکثر موارد مشتمل بر معانی مدح هستند، انتساب آن ها به امام زمان (عج) مادامی که دلیل متقن بر جعلشان اقامه نشود و مشتمل بر معانی شرک و اغراق آمیز نباشند، با وجود ضعف سند، جایز می باشد.

    کلید واژگان: اسامی امام زمان (عج), القاب امام زمان (عج), کنیه های امام زمان (عج), نجم ثاقب فی احوال امام غایب
    akram zahed, mehdi mehrizi *, Sayyid Muhammad Baqir Hujjati

    One of the characteristics that plays a role in recognizing the identity of Imam Zaman is his name. The Holy Prophet 9 mentioned the name of that Prophet when announcing the coming of the savior, and it is also mentioned in the hadiths of the infallible ones. As many as 182 names, nicknames and nicknames for Imam Zaman are mentioned in the book "Najm Saqib Fi Ahwaal Imam Ghabib".The findings of the research show that according to the documents presented in the book of Najm Saqib, about the names and nicknames mentioned in this book, only the famous name and nickname of the Prophet are valid for issuance. Regarding the titles mentioned in this book, which are more than 171, since in most of the cases they contain praise meanings, they should be attributed to Imam Zaman as long as there is no convincing proof of their falsification and they contain meanings. They are not polytheistic and exaggerated, it is permissible despite the weakness of the document.

    Keywords: Names of Imam Zaman, nicknames of Imam Zaman, Najm Saqib in the condition of the absent Imam
  • Rezvan Jalalifar, Sousan Al-E Rasoul *, Mehdi Mehrizi

    The existence of differences in the interpretive opinions of Muslims is undeniable, and one of the serious issues in exegetical discussions is to find the root of the differences in the opinions of commentators of the Holy Qur’an (especially in presenting traditional or modern interpretations). Commentators have different preconceptions and views on various issues, especially about some verses related to women. Some commentators have a traditional view and some have a modern view. This essay examines culture and gender and their role in providing traditional and modern interpretation. The method of collecting materials is desk study and the method of processing them is descriptive-analytical. After the investigations, it was found that different presuppositions and cultures play a role in presenting different interpretations and an example of traditional commentary about women can be seen in the commentary of Banu Amin and an example of modern interpretation can be seen in the opinions of Amina Wadud, and their opinions also had problems that were pointed out. The factors causing modern interpretations are: 1- The flourishing of human reasons; 2- Journeys; 3- meeting special people, 4- Cultural and social conditions.

    Keywords: Culture, Traditional Interpretation, New Interpretation, Banu Amin, Amina Wadud
  • Marziyeh Mirzayi, Mehdi Mehrizi *, Seyed Mohammadali Ayazi

    Exegetical theories of human knowledge include human understanding of the divine word. No textual theory is formed in a vacuum. The prominent events and currents in the society, both political and cultural, create discourses in the society. Social events such as Marxism, liberalism, nationalism and other schools, the formation of international institutions and human rights, the occurrence of religious reformism, the fight against colonialism in Islamic countries, etc. during the last century created discourses in the society that caused changes in scientific attitudes and human and Islamic sciences, and then, the interpretation of the Qur'an. Compared to the traditional interpretation of the past fourteen centuries, these discourses placed in the form of a re-thinking or new-thinking interpretation. According to the claim of the immortality of the Qur'an, this validity is responsible for its relevance to the times. The interpretation and reading of the Qur'an is responsible for this update. Therefore, this article tries to refer to the effective discourses in recent centuries with the help of social issues and analytical approach and to measure the reflection of these discourses and the new and innovative opinions of commentators and researchers in the form of concrete examples of the impact of these discourses. The selected discourses are the discourse of religious reformation and return to the Qur'an, the discourse of new schools and isms, and the discourse of experimental sciences. However, there are definitely other effective discourses that cannot be discussed in this article. The purpose of this research is to gain self-awareness in discourse-oriented interpretations and attempt to conceptualize discourses. It is an attempt to provide a framework for some of the effective factors in interpretive innovation.

    Keywords: Interpretive Innovation, Discourse, Religious Reform, Humanitarian Schools, Scientific Interpretation
  • مریم دهقانی فیروزآبادی، مهدی مهریزی*، طاهره محسنی
    آموزه های آسمانی به سه بخش، تفکیک شدنی است: عقاید و اخلاق و فقه. بنابراین، آموزه های اخلاقی جزو مهم ترین معارف قرآنی به شمار می رود که دارای گستره بزرگی از فضایل و رذایل اخلاقی است. برای فهم مفاهیم اخلاقی، شناسایی اهم و مهم آن، تعیین رتبه هر مفهوم که به وسیله آن بتوان گام های تربیتی درست برای تربیت نفوس افراد جامعه را برداشت، نیاز به شاخص هایی است که از راه های متعددی برای رسیدن به آن باید استفاده کرد؛ چراکه این مسیله در متون دینی به وضوح تبیین نشده است.جستار حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی طبق بررسی هایی که در زبان عرب به عمل آورده است، به شاخص های تکرار، حصر، تفصیل، تشبیه، مقایسه عبارت ها و مضمون ها برای دسته بندی مفاهیم اخلاقی رسیده است و با مثال هایی از آیات قرآن، سعی در تبیین آن داشته است که بر اساس مثال های ذکرشده در این پژوهش، خصایل اخلاقی نصح و شکر، به ترتیب جزء بالاترین فضایل اخلاقی به شمار می روند. البته برای نتیجه گیری نهایی باید استقصای کاملی بر روی آیات اخلاقی صورت بگیرد که در پژوهشی مفصل در حال انجام است.
    کلید واژگان: طبقه بندی, اخلاق, مفاهیم اخلاقی, حصر, افعل التفضیل, تشبیه
    Maryam Dehghani Firoozabadi, Mahdi Mehrizi Toroghi *, Tahereh Mohseni
    Heavenly teachings can be divided into three categories: beliefs, moralities and jurisprudence. Therefore, moral instructions are among the most important Quranic teachings that include a wide range of moral virtues and vices. In order to understand moral concepts, to identify their importance, to determine the position of each concept through which it is possible to take the right educational steps to train the people of the society, there is a need for indicators and standards that cannot be achieved easily, but one must try different ways to obtain them because they are not clearly explained in religious texts.With a descriptive and analytical approach and by making studies in the Arabic language, this article has determined these indicators for the classification of moral concepts: repetition, restriction, superlative, analogy, comparison of phrases and themes. With examples from the verses of the Quran, we have tried to explain that, based on these examples, the moral virtues of sincerity and gratitude are considered among the highest moral virtues, respectively. Though, for the final conclusion, a complete investigation must be done on the moral verses, which is being done in a detailed research.
    Keywords: Classification, Ethics, moral concepts, restriction, superlative, analogy
  • احمد خالدی*، مجید معارف، محمدعلی ایازی، مهدی مهریزی

    از واقعیت های تاریخی در مورد قرایات قرآن، اختلاف قرایات است. پیدایش قرایات گوناگون، معلول دو گونه علت بوده است که می توان آنها را به علت های طبیعی و اجتهادی تقسیم کرد. بر پایه پژوهش صورت گرفته، یک سری از علل، به صورت طبیعی صورت گرفته اند که دانشمندان و مفسران علوم قرآنی نیز به آنها پرداخته اند و عواملی چون: اختلاف لغات و لهجه های عرب، خالی بودن کلمات از علایم، اعراب و نقطه در صدر اسلام، عدم وجود الف ممدوده در ساختار کلمات و سهل انگاری کاتبان کلام وحی در نگارش رسم الخط دقیقی از قرآن را در برمی گیرند. در مقابل مسایلی چون تعصب و خودبینی برخی از قاریان در ارایه قرایت جدید، بی-اطلاعی از قواعد عربی، چشم و هم چشمی قاریان، تحمیل قواعد صرفی و نحوی، از علل اجتهادی برخی قاریان در توسعه قرایات بوده است. با مراجعه به نصوص تاریخی کتب قرایات، می توان اثرگذاری اجتهاد قاریان بر علوم اسلامی را به وضوح مشاهده کرد.

    کلید واژگان: قرآن, قرائات, قاریان, اجتهاد و اختلاف قرائات
    Ahmad Khaledi*, Majid Maartf, Mahdi Mehrizi

    One of the historical facts about the recitation of the Qur’an is the difference in recitation. The emergence of different readings is the result of two types that can be divided into natural and ijtihad causes. According to the research, a series of causes have been done naturally, which have also been addressed by students and commentators of Qur’anic sciences, such as: differences in Arabic words and accents, empty words from signs, Arabic and dots in The beginning of Islam includes the absence of the extended letter in the structure of words and the negligence of the scribes of the word of revelation in writing the exact calligraphy of the Qur’an. On the other hand, issues such as prejudice and selfishness of some readers in presenting new readings, ignorance of Arabic rules, competition between readers, imposition of morphological and syntactic rules, have been the ijtihad causes of some readers in the development of readings. By referring to the historical texts of reading books, the effect of readers’ ijtihad on Islamic sciences can be clearly seen.

    Keywords: Quran, Recitations, Reciters, ijtihad, differences in recitations
  • سید محمدصادق حسینی سرشت*، مهدی مهریزی، محمدکاظم رحمان ستایش

    جریان حدیثی غالب محدثان شیعی، در سده یازدهم و دوازدهم ، جریان اخباری معتدل است. ظاهر امر این است که ایشان به صرف وجود حدیث در مجامع حدیثی به صحت آن حکم می کنند؛ولی در حقیقت مبانی جهت شناخت حدیث دارند و در عمل بدان ها پایبند هستند. ایشان در عمل سند و متن حدیث را مورد بررسی قرار می دهند. از دیدگاه ایشان خبر واحد به دلیل سیره علما و آیه های نفر و نبا دارای حجیت است. برخی از مبانی ایشان جهت شناخت و تعامل با حدیث عبارت است از: حجیت ظواهر قرآن و استناد به آن در شرح روایات، رویکرد میانه به عقل، نگاه دوگانه به اجتهاد، پذیرش تقسیم رباعی حدیث، پذیرش وجود تعارض غیر مستقر در روایات و توجه به علم رجال. مقاله به روش تحلیل محتوا از نوع توصیفی تحلیلی انجام شده و گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. در تحلیل موضوع از داده های منابع شرح الحدیثی محدثان اخباری معتدل سده های یازدهم و دوازدهم مدرسه حدیثی اصفهان استفاده شده است.

    کلید واژگان: مبانی شناخت حدیث, حجیت حدیث, اخباریان معتدل, مدرسه حدیثی اصفهان در سده های یازدهم و دوازدهم
    Seyyed Mohammadsadegh Hoseiniseresht *, Mahde Mahreza, Mohammadkazem Rahman Setayesh

    Hadith dominant mainstream in eleventh and twelfth centuries, is moderate akhbari mainstream. It appears that because of merely existence of Hadith in Hadith society, they sentence it as true; but in fact they have criteria in order to authenticate narratives issuance and are faithful in doing this. Some of their practical ways in narratives issuance authentication are: Appearance authority of Quran and citing it in describing the narratives, middle approach to wisdom, special look to ijtehad, the rejection of Hadith Sana'i division, non-based conflict in narratives, attention to rijal science and citing to other narratives.Keywords: Moderate akhbaris, narratives issuance authentication, Practical method of issuance authentication.

    Keywords: Moderate Akhbaris, Narratives Issuance Authentication, Practical Method Of Issuance Authentication
  • نوشین تاجیک*، مهدی مهریزی، سید محمدباقر حجتی، مژگان سرشار

    در اقوال متکلمان معتزله و شیعه، درباره ماهیت ،اقسام،مراتب و وظایف ملائکه، تشابهات و تفاوتهایی وجود دارد که بعضی از این نظرات در شروح ابن ابی الحدید و ابن میثم بر نهج البلاغه آمده است .لذا بررسی تطبیقی آراء ایشان، موضوع این پژوهش است.این پژوهش براساس ماهیت و روش،تحقیقی کیفی است و با سه رویکرد تبیینی، تقریب گرایانه و نقادانه، آراءتفسیری ابن ابی الحدید و ابن میثم را دسته بندی، تحلیل و تبیین می نماید.شارحان نهج البلاغه خود، پیرو یکی از مذاهب اسلامی هستند و در اصول دینی و فروع فقهی دیدگاه هایی دارند که دفاع از آنها را ضروری می شمارند. ابن ابی الحدید معتزلی و ابن میثم شیعی نیز از این قاعده مستثنی نیستند .با بررسی آراء شارحان مورد نظر ،پیرامون موضوع ملائکه ،دستاورد این پژوهش، شناخت روش ایشان در شرح نهج البلاغه است.ابن ابی الحدید و ابن میثم در شروح خویش بر نهج البلاغه به موضوعاتی همچون بیان انواع ملائکه،توصیف ایشان از جهت عدم جسمانی بودن،علم،عبادت،عصمت،خواب،ماهیت ابلیس و مقایسه او با فرشتگان و همچنین برتری پیامبران بر فرشتگان پرداخته اند.ابن ابی الحدید بر اساس کلام امام علیه السلام با طرح دیدگاه اصحاب معتزلی خویش به این مباحث می پردازد و در بعضی موارد نظری مخالف معتزله ابراز می دارد. روش او در بیشتر موارد عقل گرایانه و اجتهادی است. ابن میثم نیز با استناد به آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام ملائکه را دسته بندی و توصیف می نماید اما روش او در تحلیل محتوا،برمبنای تاویل ظاهر به باطن است.

    کلید واژگان: نهج البلاغه, فرشتگان, ابن ابی الحدید, ابن میثم
    Nooshin Tajik *, Mahdi Mehrizi, Seysd Mohammadbagher Hojjati, Mojgan Sarshar

    There example are similarities and differences in the words of Mu'tazila and Shia theologists about the nature, types, ranks, and duties of angels. Some of these opinions are mentioned in the commentaries of Ibn abi al-Hadid and Ibn Maytham on Nahj al-Balaghah. The comparative study of their views is the subject of this research. This research is qualitative research based on its nature and method. With three explanatory, approximate, and critical approaches, it categorizes, analyzes, and explains the interpretive views of Ibn abi al-Hadid and Ibn Maytham. The commentators of Nahj al-Balaghah themselves are followers of one of the Islamic schools of thought and have views on religious principles and branches of jurisprudence that consider them necessary to defend. Ibn abi al-Hadid, a Mu'tazili, and Ibn Maytham, a Shiite, are not exempt from this rule. Through examining the views of the commentators regarding angels, the achievement of this research is to know their method in the explanation of Nahj al-Balaghah. Ibn abi al-Hadid and Ibn Maytham in their commentaries on Nahj al-Balaghah have discussed topics such as types of angels, describing them in terms of their lack of physicality, knowledge, worship, infallibility, sleep, the nature of Iblis and his comparison with angels, and also the superiority of prophets over angels. Ibn abi al-Hadid deals with these topics based on the words of the Imam (AS) from the perspective of Mu'tazili companions, and in some cases, expresses an opinion against Mu'tazili. In most cases, his method is rational and practicing religious jurisprudence. Ibn Maytham also categorizes and describes angels by referring to the verses of the Quran and the narrations of infallibles. However, his method of content analysis is based on the interpretation of the exterior to the interior.

    Keywords: Nahj Al-Balaghah, Angels, Ibn Abi Al-Hadid, Ibn Maytham
  • رضوان جلالی فر*، سوسن آل رسول، مهدی مهریزی

    آیه ایلاء از جمله آیات مرتبط با حقوق زنان در قرآن است که درباره حکم موجود در آن، نگره های مختلفی بیان شده است. جستار کتابخانه ای حاضر با نظرداشت پیوند میان حکم مزبور با حق جنسی زنان، با بهره گیری از روش متن پژوهی و با تکیه بر دیدگاه های قرآن پژوهان و باتوجه به سیر زمانی نگاشته ها، به بررسی نگره های مختلف پرداخته و بدین رهیافت رسیده است که: از دوران متقدم تا کنون، 3 نگره درباره ایلاء مطرح شده است که عبارت اند از: 1- پذیرش مطلق ایلاء؛ 2- پذیرش مشروط ایلاء؛ 3- نسخ تمهیدی ایلاء. از میان سه دیدگاه مزبور، دیدگاه سوم بر پایه ادله ذیل ارجحیت دارد: 1- رویکرد اسلام در اصلاح فرهنگ های نادرست جاهلی، رویکردی تدریجی بوده اما فعلیت بخشی تمام و کمال به این اصلاحات در دوران محدود رسالت میسر نبوده است؛ 2- با توجه به تلاش اسلام برای احیاء و ارتقای جایگاه زن، حکم ایلاء با کرامت زن و حق جنسی او تنافی دارد؛ 3- اسلام، به عوامل ظلم آمیز ایلاء تبصره ای نزده بلکه تنها زمان آن را تقلیل داده است، که این مسیله نیز از عدم جاودانگی حکم مزبور حکایت دارد.

    کلید واژگان: ایلاء, نسخ تمهیدی, جاهلیت, کرامت زن, حقوق زنان
    Rezvan Jalalifar *, Susan Alerasol, Mahdi Mehrizi

    An analytical approach to the meaning of Ayah Ila with emphasis on examining its conflict with women's sexual rightsAyah Ila is one of the verses related to women's rights in the Qur'an, where various views have been expressed about the ruling in it. The current library research - in a new approach and without a specific background - considering the connection between the aforementioned ruling and the sexual rights of women, using the method of textual research and relying on the views of the Qur'an scholars of Fariqin, to examine different views. and has come to the conclusion that: because of the conflict with the sexual rights of women and the general lines of the Holy Sharia, the ruling of Ila cannot be considered as a sign of Islam and a permanent ruling. found and based on this, it should be counted as one of the rulings for which the preliminary ruling is valid.

    Keywords: Ila, Ignorance, Women's sexual rights, preliminary version, Women's rights
  • محمد رشیدی، سید محمد ایازی*، سید محمد باقری حجتی، مهدی مهریزی

    حوزه جامعه شناختی عدالت اقتصادی یکی از مهم ترین و آشکارترین حوزه های عدالت اسلامی است که قرآن در ضمن آیات مختلفی طرح کرده است. حوزه اجتماعی عدالت اقتصادی در قرآن بر پایه حفظ حریم مالی دیگران و تشویق به کار و برقراری مساوات و برابری در معاملات بنا شده است و در سه مرحله مبدا محور، فرایند محور، نتیجه محور قابل بررسی است. رعایت عدالت اقتصادی جامعه شناختی یکی از زمینه های تعالی و رشد جامعه است که مفسران قرآن کریم اهتمام بالغی در تفسیر این قبیل از آیات نموده اند و سعی کرده اند با تبیین و تفسیر دقیق این آیات ابعاد و شاخصه های نظریه عدالت جامعه شناختی  اقتصادی  قرآنی را مشخص کنند. این پژوهش   به روش تحلیلی- توصیفی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی در  تفسیر المیزان به بررسی مصادیق عدالت اجتماعی اقتصادی  در ضمن سه محور مذکور می پردازد و مصادیق عدالت اقتصادی جامعه شناختی را  مورد سنجش و بررسی قرار می دهد و به چگونگی روش مفسر در استخراج مصادیق از آیات قرآن می پردازد. علامه طباطبایی با تکیه بر مفاهیم فلسفی و یا آگاهی از آیین کشورداری و نظام عدلیه الهی به تشریح روشنگرانه و دقیق مصادیق جامعه شناختی پرداخته است  و در موارد مورد نیاز، مثال ها  و نمونه های  تاریخی و روایی را در لابه لای تفسیر گنجانده است.

    کلید واژگان: قرآن, مصادیق عدالت اقتصادی, تفسیر المیزان, علامه طباطبایی, جامعه شناختی اقتصادی
    Mohammad Rashidi, Seyyed Mohammad Ayazi *, Seyyed Mohammad Bagheri Hojjati, Mahdi Mehrizi

    The sociological field of economic justice is one of the most important and obvious areas of Islamic justice that the Qur'an has proposed in various verses. The social field of economic justice in the Qur'an is based on preserving the financial privacy of others and encouraging work and establishing equality in transactions, and it can be examined in three stages: origin-oriented, process-oriented, and result-oriented. Observance of sociological economic justice is one of the fields of excellence and development of the society, and the interpreters of the Holy Quran have taken great care in interpreting such verses and have tried to define the dimensions and indicators of the Quranic economic sociological justice theory by explaining and accurately interpreting these verses. This research, based on the analytical-descriptive method of Allameh Tabataba'i in Tafsir al-Mizan, examines examples of social and economic justice in addition to the three mentioned axes, and evaluates and examines examples of sociological economic justice and how the interpreter's method in extracting examples from the verses of the Qur'an. will pay. Allameh Tabatabaei, relying on philosophical concepts or knowledge of statecraft and the divine justice system, has explained the sociological examples in an enlightening and precise way, and in the necessary cases, he has included historical and narrative examples in the commentary.

    Keywords: Qur', an, examples of social justice, Tafsir al-Mizan, Allameh Tabatabai, Economic sociology
  • رامش حلاجیان اصفهانی*، مهدی مهریزی، سید محمدعلی ایازی

    تفسیر قرآن کریم از عرصه هایی است که نیاز به روزآمدی و تحول دارد. ضروری بودن مساله جاودانگی قرآن در میان مسلمین، و روایات فراوانی که از پیامبر و دیگر پیشوایان اسلام رسیده، ارایه تفسیر های نو برای قرآن را روشن تر می سازد.نوشتار حاضر به معرفی گونه هایی از نوآوری تفاسیر در سوره جمعه و آرای برخی از قرآن-پژوهان دوره معاصر می پردازد.گونه های نوآوری در سطح ادبی شامل: دستور زبان و بلاغت، در نکات تفسیری شامل: ارایه محتوای نو، مصداق نو، طبقه بندی نو ، استدلال جدید، نقد و تحلیل مبتکرانه، حل تناقضات در مبانی اندیشه و دفع شبهات ظهور می یابد.این نوآوری ها در قالب روش ها و گرایش های مفسران ارایه می گردد. نوآوری-های روشی شامل: روش بررسی واژگان، تفسیر قرآن به قرآن، بررسی سیاقی، بررسی تناسب آیات و سور، روش عقلی و روش استیحایی و نوآوری های گرایشی شامل: گرایش اجتماعی اعم از گرایش اجتماعی- سیاسی، اجتماعی- اقتصادی، و اجتماعی- تربیتی، و گرایش تاریخی- فرهنگی و گرایش فقهی- کلامی است. حاصل آن که با مطالعه و تحلیل تفاسیر دوره معاصر ، نوآوری در این تفاسیر، از تنوع و فراوانی بیشتر و برتری به جهت کمی و کیفی، نسبت به ادوار پیشین برخوردار است.

    کلید واژگان: گونه شناسی, نوآوری, سوره جمعه, تفاسیر معاصر
    Ramesh Hallajian Esfahani *, Mahdi Mehrizi, Seyed MohamadAli Ayazi

    community development and growth. The exegesis of the holy Quran is an area that needs to evolve and be updated in a variety of fields. The present study examined different types of innovation in the exegesis of Surah Al-Jumu'ah, as well as 11 prominent contemporary exegesis, and the ideas of some contemporary Quran scholars. The types of studied innovation were as follows: 1. Literary, including a. lexical, b. grammatical, c. rhetorical; 2. Exegesis points, including content and from, modern classification, modern reasoning, resolving contradictions in the foundations of thought and rejecting doubts, which were presented as exegesists' methods and orientation in the exegeses; methodological innovation, including a. lexical study, b. Quran-to-Quran exegesis, c. contextual method, d. analogy of verses and surahs, E. intellectual method; and orientation innovation, including a. Social orientation, including socio-political, socio-economic, and socio-educational orientation, b. historical-cultural orientation c. jurisprudential-theological orientation. The findings revealed that by studying and analyzing contemporary conditions, the studied exegesis is more innovative in terms of quality and quantity than previous periods.

    Keywords: Typology, Innovation, Surah Al-Jumu'ah, Contemporary Exegesis
  • مریم دهقانی فیروزابادی*، مهدی مهریزی، طاهره محسنی

    قرآن کریم که بخش مهمی از آیات آن بیان مفاهیم اخلاقی است سعی دارد با رهنمودهای اخلاقی جامعه ای به وجود آورد که دارای کمال مادی و معنوی باشد. ضرورت وجود جامعه اخلاقی امروز بیش از هر زمان دیگر احساس می شود که تحقق آن ممکن نیست مگر در سایه سار تربیت اخلاقی؛ که عوامل مختلف نظری و عملی در ایجاد آن نقش دارند؛ از جمله عوامل نظری، طبقه بندی مفاهیم اخلاقی است تا به این ترتیب هم بتوان به شناسایی اهم و مهم در مفاهیم اخلاقی رسید و هم گام های تربیتی برای تربیت نفوس افراد جامعه به درستی مشخص شود، لذا نویسنده در جستار حاضر با هدف پژوهشی ذکر شده با روشی توصیفی-تحلیلی به طبقه بندی فضایل اخلاقی با محوریت روابط انسانی در آیات قرآن پرداخته است که در حدود 95 آیه را با محوریت پنج شاخص تکرار، حصر، تفضیل، تشبیه و بررسی عبارت ها و مضمون ها مورد کاوش قرار داده است که بر این اساس توانسته است دوازده صفت از شانزده صفت اخلاقی را به عنوان یافته های پژوهش در دو شاخه با نقطه اوج و تلاقی صفت اخلاقی «شکر» طبقه بندی کند.

    کلید واژگان: اخلاق, طبقه بندی, مفاهیم اخلاقی
    Maryam Dehghanifirozabadi *, Mahdi Mehrizi, Taherh Mohseni

    The Holy Qur'an, an important part of its verses is the statement of moral concepts, tries to create a society that has material and spiritual perfection with moral guidelines. The necessity of the existence of a moral society today is felt more than ever before, that its realization is not possible except in the shadow of moral education; that various theoretical and practical factors play a role in creating it; Among the theoretical factors is the classification of moral concepts so that in this way it is possible to identify the important and important in moral concepts and the educational steps for the education of people in the society can be determined correctly. Therefore, in this research, with the mentioned research objective, the author has classified the moral virtues with the focus on human relationships in the Qur'an verses with a descriptive-analytical method. has explored themes and themes, and based on this, he has been able to classify twelve out of sixteen ethical concepts as research findings in two branches with the culminating point and intersection of the ethical attribute "sugar".

    Keywords: Ethics, Classification, ethical concepts
  • الهام خودکار، مهدی مهریزی*، سید محمدعلی ایازی، مژگان سرشار

    ازآنجاکه قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است ، فهم دقیق واژگان و ترجمه آن همواره برای غیر عرب زبانان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. توجه به معنای دقیق واژگان مهم ترین گام در ترجمه صحیح و رعایت امانت داری به شمار می رود. عده ای از مفسران و عالمان مسلمان برخی واژگان قرآن را دخیل می دانند. در این میان، طبق نظر گروهی از مفسران، تعدادی از این واژگان فارسی است. با نگاهی دقیق بر این واژگان فارسی دخیل در قرآن، در می یابیم که شماری از آنها در حوزه پاداش های اخروی است. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش توصیفی- تحلیلی طی مراحلی به بررسی مواجهه تفاسیر با واژگان فارسی دخیل در قرآن در حوزه پاداش های اخروی تا پایان قرن هفتم (ه ق) پرداخته است. در وهله نخست، 10 واژه از جهت معنایی مورد تحلیل لغوی، سیاقی و بررسی آراء مفسران و تاریخ شناسان قرار گرفت.نتیجه بررسی ها در این مرحله لغات اباریق،ارائک،استبرق،حور،زرابی،روضه،زمهریر،سلسبیل،سندس وعبقری را جزو واژگان فارسی دخیل در قرآن در حوزه پاداش های اخروی برشمرد.

    کلید واژگان: قرآن, واژگان فارسی دخیل, پاداش های اخروی, قرن هفتم (ه ق)
    Elham Khodkar, Mehdi Mehrizi*, Seyed Mohammadali Ayazi, Mozhgan Sarshar

    Since the Holy Qur'an was revealed in Arabic, accurate understanding of the words and its translation has always been of special importance for non-Arabic speakers. Paying attention to the exact meaning of words is considered the most important step in correct translation and compliance with trustworthiness. Some Muslim commentators and scholars consider some words of the Qur'an to be involved. Meanwhile, according to a group of commentators, some of these words are Persian. With a close look at these Persian words included in the Quran, we find that some of them are in the field of afterlife rewards. The present study, using the descriptive-analytical method, has investigated the encounter of interpretations with Persian words included in the Quran in the field of afterlife rewards until the end of the 7th century (AH). In the first place, 10 words were subjected to lexical analysis, contextual analysis and review of the opinions of commentators and historians. The results of the analysis at this stage included the words Abariq, Arak, Astbarq, Hor, Zarabi, Rawda, Zamhrir, Salisbil, Sundos and Abakari. Among the Persian words involved in the Qur'an, it is included in the field of afterlife rewards.

    Keywords: Qur'an, Embedded Persian Words, Afterlife Rewards, 7Th Century (Ah)
  • نجمه نجم*، مهدی مهریزی، محمدعلی مهدوی راد

    مسلمانان از دیرباز تالیفاتی در علوم قرآن داشته اند که از نخستین جامع نگاری ها فضایل القرآن ابوعبیدقاسم بن سلام است. سوال اصلی آن است که نگارش فضایل القرآن متاثر از چه عوامل بنیادینی بوده و رتبه عوامل به چه صورت قابل تحلیل است؟ این تحقیق از طریق یک روند منظم و استقرای تحلیلی؛ داده های تحلیلی را در مورد «جریان سازبودن فضایل القرآن»، «رابطه و تعامل فضایل القرآن با کتب هم عصر آن» و «عوامل موثر بر نگارش فضایل القرآن» برای دانش پژوهان رشته علوم قرآن بیان کرده است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و از تکنیک کدگذاری و مقوله بندی استفاده شده است. رویکرد ابوعبید در مواجهه با تجمیع احادیث علوم قرآن به دلیل تخصص و تبحر او در علم حدیث، اجتهادی و نقادانه بوده است. عوامل تاثیرگذار درونی در نگارش فضایل القرآن نقش آفرینی بیشتری داشته و عوامل بیرونی بر نگارش آن به دلیل حریت، تخصص و تسلط نویسنده تاثیر کمتری داشته است. مقوله قدمت، ساختار و کارکرد کتاب، عوامل فرهنگی اجتماعی، زمینه ای، شخصیت فردی و همنشینان ابوعبید قاسم بن سلام، شهرت، داشتن کتاب تک نگاری علاوه بر کتاب جامع، شخصیت علمی و اخلاقی ابوعبید، بیشترین تا کمترین تاثیر را در جریان سازی کتاب ایفا کرده اند.

    کلید واژگان: فضائل القرآن, جامع نگاری, تاریخ علوم قرآن, ابوعبیدقاسم بن سلام
    Najmeh Najm *, Mehdi Mehrizi, MohammadAli Mahdavirad

    Muslims have been writing about Quranic studies for a long time. Kitab Fada’il-al-Qur’an by Abu Ubaid al-Qasim bin Salam is one of the earliest in-depth Comprehensive sources. The main research question was what underlying causes affected the composition of Fada’il-al-Qur’an, and how can the relative importance of those aspects be analyzed? Analytical data on the “influence of Fada’il-al-Qur’an,” “the interaction and relationship of Fada’il-al-Qur’an with other books in its era,” and “factors influencing the writing process of Fada’il-al-Qur’an” was presented using an orderly procedure and analytical induction. Coding and categorization were employed to collect data for this qualitative study. Due to his proficiency and competence in hadith studies, Abu Ubaid aggregated the hadiths of the Quranic studies using ijtihad and critical perspectives. Due to the author’s Freedom, expertise, and proficiency, internal elements had a greater impact on the writing process of Fada’il-al-Qur’an than external ones. The book’s history, structure, and purpose, as well as Abu Ubaid al-Qasim bin Salam’s social background, personality, and companions, as well as his reputation and monograph in addition to having a comprehensive book, and academic and ethical personality of Abu Ubaid all played a role respectively in making Fada’il-al-Qur’an an influential book in hadith studies.

    Keywords: Fada’il-al-Qur’an, Comprehensive sources, History of Quranic Studies, Abu Ubaid al-Qasim bin Salam
  • ابوالفتح عزیزی*، کاظم قاضی زاده، محمدعلی ایازی، مهدی مهریزی

    آموزه تثلیث و الوهیت حضرت عیسی (ع) از جمله اعتقادات چالش برانگیز مسیحیت است، که مستنداتی بر پذیرش آن در اناجیل اربعه وجود ندارد. از این رو مسیحیان در طول تاریخ در این امر به تشتت آراء مبتلا شده و نتوانسته اند بنیان محکمی برای آن ارایه نمایند. مسیحیان در مورد کیفیت الهی یا جسمانی عیسی (ع)، و مراتب اقانیم و ازلیت یا حادث بودن آنها اختلاف نظر دارند و هر طایفه خود را برحق و دیگری را باطل می داند. حال سوال این است که تطور آموزه تثلیث در اناجیل چگونه بوده، و روایات اسلامی با مسیله تثلیث به چه شیوه ای برخورد کرده اند. بررسی توصیفی تحلیلی این مسیله نشان می دهد اقانیم سه گانه بر پایه های متزلزلی استوار است و در اناجیل اربعه نیز قابل رد هستند. معصومین (ع) نیز ساحت مسیح (ع) را از شرک مبرا دانسته، و در مواجه با عقیده تثلیث با رویکرد و سیره روایی، به استدلال عقلی و برهانی بر عبودیت مسیح (ع) و تبیین ماهیت روح القدس، و اثبات توحید و نفی شریک برای خدا پرداخته و هرگونه این آموزه را صراحتا کفر و کذب دانسته اند.

    کلید واژگان: تثلیث, اناجیل اربعه, روایات عیسوی
    Kazem Ghazizadeh, MohmmadAli Ayyazi, Mehdi Mehrizi

    The doctrine of the Trinity and the divinity of Jesus (pbuh) is one of the most challenging beliefs of Christianity, for which there is no evidence of its acceptance in the four Gospels. Hence, Christians have historically been divided on this issue and have not been able to provide a solid basis for it. Christians disagree about the divine or physical quality of Jesus (pbuh), and the levels of their ancestry and their eternity or accident, and each sect considers itself right and the other void. The question now is how the doctrine of the Trinity evolved in the Gospels, and how Islamic traditions have dealt with the issue of the Trinity. A descriptive-analytical study of this issue shows that the Trinity is based on shaky foundations and can be rejected in the four Gospels. The Infallibles (pbuh) also considered the field of Christ (pbuh) free from polytheism, and in the face of the doctrine of the Trinity with the approach and tradition of narration, rational and argumentative argument on the worship of Christ (pbuh) and explaining the nature of the Holy Spirit, and proving monotheism and They have rejected God as a partner and have explicitly considered any of

    Keywords: Trinity, Four Gospels, Christian Traditions
  • سمیه کلهر*، مهدی مهریزی، مژگان سرشار
    در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت مصادیقی ذکرشده که متعلق خمس قرار می گیرند. یکی از این متعلقات، رکاز است. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، بیشتر جنبه فقهی دارند و نگاه تاریخی و تطبیقی ندارند. در منابع شیعی و اهل سنت دو دسته روایت راجع به رکاز نقل شده است. یک دسته رکاز را به طور مطلق ذکر کرده اند. در این دسته از روایات قرینه ای که نشان دهنده مفهوم رکاز باشد، وجود ندارد. دسته دوم روایات متعددی از پیامبر(ص)، برخی صحابه و تابعان در اهل سنت و نیز از امامان شیعه(ع) نقل شده که دارای قراین درون متنی است که به کمک آن ها می توان تا حدودی به فهم رکاز نزدیک شد. رکاز در شیعه به معانی معدن، هر چیز با ارزش پیداشده، هر نوع مال بلااستفاده، مسکوکات رایج و در اهل سنت به معانی معدن، گنج های قدیمی و دفینه ها آمده است. عمده اختلاف روایات در مفهوم رکاز، به نوع برداشت لغوی این واژه برمی گردد.
    کلید واژگان: خمس, دفینه, رکاز, گنج, معدن
    Somayeh Kalhor *, Mahdi Mehrizi, Mojgan Sarshar
    In Shiite and Sunni hadith sources, examples are mentioned that belong to khums (almsgiving), of which is “Rikāz”. The previous researches regarding this issue are mostly jurisprudential and do not have a historical and comparative approach. In Shiite and Sunni sources, narrations of rikāz are divided into two categories: a group of narrations mentions rikāz clearly in sole, in which there is no indication to the concept of rikāz. The other group mentions several narrations from the Prophet (PBUH), some Companions and Followers of in Sunni, as well as the Shiite Imams (AS). They have in-text evidences by which one can get a closer understanding of rikāz. In Shi’a rikāz means mine, everything found valuable, any kind of unused property, and common coins and in Sunni it means mine, old treasures, and dafīna (burials). The main difference between the narrations in the concept of rikāz refers to the lexical interpretation of this word.
    Keywords: Almsgiving, Rikāz, Dafīna, mine, Treasure
  • نجمه نجم*، مهدی مهریزی، محمدعلی مهدوی راد

    برای جریان شناسی علمی منابع علوم قرآن، نگارش منظمی که عوامل موثر بر تطور و نگارش منابع مهم علوم قرآن را با تحلیل تاریخی برای دانش پژوهان این رشته به تصویر بکشد، موجود نیست. بررسی حاضر، تحلیل تاریخی منابع جامع علوم قرآن قرن 9 بوده که با روش پژوهش کیفی، داده های تحلیلی را در مورد تاثیرگذاری «بصایر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی» و رابطه دو کتاب مذکور با کتب جامع هم عصر آن؛ «مواقع العلوم بلقینی» و «فضایل القرآن عسقلانی»، برای مخاطبان تخصصی رشته علوم قرآن بیان کرده است. کتاب بصایر با توجه به سنجش احوالات علمی، فرهنگی و سیاسی آن روزگار در مباحث جامع علوم قرآن تاثیرگذاری قابل قبولی داشته است. کتاب فضایل‎القرآن از حیث کارکرد، ساختار و محتوا رتبه ای پایین تر از بصایر دارد. کتاب مختصر مواقع ‎العلوم از کتاب مفصل بصایر، تاثیرگذاری کمتری داشته و تاثیرگذاری در عرصه علوم قرآن را در قرن 9 سیر نزولی می دهد. مباهات کافیجی بر کتاب التیسیر و از سوی دیگر کوچک شمردن این کتاب توسط سیوطی، تاثیرگذاری آن را متوسط نشان می دهد. این نتایج، کمک کننده به فهم جریان علم (علوم قرآن) کرده و دانش و بینش کمی و کیفی دانش پژوهان را نسبت به «تاریخ منابع علوم قرآن» تکمیل می کند.

    کلید واژگان: بصائر, التیسیر, منابع علوم قرآن, قرن9, تحلیل تاریخی
    Najmeh Najm *, Mehdi Mehrizi, MohammadAli Mahdavirad

    For the scholarly ontology of the sources of the Qur'anic sciences, there is no regular writing that illustrates the factors that influence the development and writing of important sources of the Qur'anic sciences with historical analysis for scholars in the field. The present study is a historical analysis of 9th-century Qur'anic Comprehensive Science Resources that provides qualitative research with analytical data on the influence of "Basaaer Firouzabadi and Al-Taysir Kafiji" and "the relationship between these two books with its contemporary companion books; "Mavaghe al-Oloom of the Bolgheini " and "Fazaael al-Quran of the Asghalani " have been addressed to specialized audiences of the Qur'an. Basaaer has had a remarkable impact on the comprehensive discussions of the Qur'anic sciences, considering the scientific, cultural and political circumstances of that day. Fazaael al-Quran is lower than Basra in terms of function, structure and content. Mavaghe al-Oloom is less influential than the book of Basaaer, and has had a declining influence on the sciences of the Qur'an in the 9th century. Kafiji's pride in the book of Al-Taiser, and on the other hand, the modesty of this book by Souoti, is moderate. These results help to understand the flow of science (Quranic sciences) and complement the quantitative and qualitative knowledge and insights of scholars on the "history of Quranic science resources".

    Keywords: Basaaer, Al-Taysir, sources of Quranic sciences, 9th Century, historical analysis
  • سید علی طاهری، مهدی مهریزی*
    برخی از روایات معصومین علیهم السلام ناظر به چگونگی برپایی حکومت مهدوی است که در میان آن ها روایاتی یافت می شود که به مساله خشونت حضرت مهدی اشاره کرده اند. این مساله انگیزه پژوهش حاضر شد تا به روش تحلیلی و با ابزار گرد آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای این دسته از روایات مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که اکثر روایات مربوط به خشونت از لحاظ سندی ضعیف هستند و بر مبنای "وثاقت سندی"، قابل استناد نیستند؛ لکن از منظر "وثاقت صدوری" بیشتر روایات معتبرند. در نهایت این پژوهش روشن کرده است که روش امام عصر، روش فرهنگی است؛ به این معنا که ابتدا مردم جهان را در فضای صلح و آرامش به اسلام دعوت می کنند ولی زمانی که در معرض تهدید و قتل قرار می گیرند، در دفاع از نظام حکومتی از روش مبارزه و جنگ هم استفاده خواهند کرد.
    کلید واژگان: قرآن, روایت, معصوم و وثاقت سندی
    Seyyed Ali Taheri, Mehdi Mehrizi *
    Finding the way of administration of Imam of Time (Leader of the Time) (A.S.) is only feasible by the reference to the narrations of the infallibles (A.S.). So doing, it can be found that some of the narrations made evidence for the use of violence in the establishment of Mahdavi Administration. The method of this research is library study. First, the related narrations were collected and the ambiguities out of them were mentioned then. After that, considering the narrators, the narrations were interpreted and the ambiguities were discussed. The findings of the study show that most of the narrations were poor as far as evidence is concerned, invalid in regard to evidential validity, and just valid in regard to narrating. The result is that the Hazrat`s method is cultural meaning that first of all, he invites all the people worldwide to Islam, if threatened to death, the war is also used.
    Keywords: Quran, Narration, Infallibility, Authenticity
  • صالح دریایی فرد، مهدی مهریزی*، مژگان سرشار، سید محمدعلی ایازی

    در فرهنگ قرآن کریم و روایات معصومین (ع) شب قدر، شبی باعظمت درسال بوده؛ وامتیازات این شب بر شب های دیگر به اعتبار اموری است که دراین شب مقدرمی گردد. این مقاله به تحلیل صدوری (سندی) و فقه الحدیثی (متنی) روایت های مربوط  به خصوصیات و ویژگی های شب قدردرمنابع شیعه برآمده است. این روایات به دو دسته موضوعی تقسیم بندی می شوند؛ دسته اول خصوصیاتی هستند که مربوط به انجام امورحکیمانه معنوی توسط فرشتگان دراین شب می شود؛ و در دسته دوم از روایات خصوصیاتی مطرح می شود که مربوط به امور مادی و ظاهری شب قدر است. روش پژوهش در این مقاله از نظر گردآوری، کتابخانه ای و از نظر تحلیلی، اجتهادی بوده است. درتحلیل صدوری، با توجه به اولویت قرن وترتیب زمانی صدورروایات درمصادراولیه هریک، به اعتبارسنجی این روایات ازحیث مصدروسند، ازجهت اتصال سند و صحت راویان پرداخته شده که طی پژوهش به عمل آمده مشخص گردید که در نهایت از18 روایت،4 روایت صحیح السند،2 روایت موثق وبقیه ضعیف السند می باشند؛ و درتحلیل فقه الحدیثی شرح محتوایی روایات مدنظر قرار داده شده است وخلاصه مضمون این روایات این است که لیله القدر شب نازل شدن قرآن کریم، شب تقدیر امور و برنامه ریزی سال وعهده داری آن توسط اهل بیت (ع)، شب نزول فرشتگان برصاحب الامر و شب ایمن و سلامت بودن تا دمیدن سپیده بوده؛ و این شب درهرسال، تکرارشده، به عنوان آغاز و پایان سال وابتدای خلقت بشمارآمده و دارای نشانه های انحصاری است.

    کلید واژگان: لیله القدر, امتیازات, ویژگی ها, روایات شیعه, تحلیل صدوری, تحلیل فقه الحدیثی
    Saleh Daryaee Fard, Mahdi Mahrizi*, Mozhgan Sarshar, Seyed MohammadAli Ayazi

    In the culture of the Holy Qur'an and the traditions of the Infallible (PBUH), Shab al-Qadr is a great night of the year. And the privileges of this night over other nights are due to the things that are determined in this night. This article is based on Sadari (document) and Hadith jurisprudence (textual) analysis of the narrations related to the characteristics and characteristics of the Night of Destiny in Shia sources. These narrations are divided into two thematic categories; The first category is the characteristics that are related to the doing of spiritual wisdom by the angels in this night; And in the second category of narrations, there are characteristics that are related to the material and external affairs of Shab Qadr. The research method in this article was library in terms of collection and ijtihad in terms of analysis. In the transmission analysis, according to the priority of the century and the chronological order of transmission of the narrations in the first edition of each, the validation of these narrations as authentic sources, in terms of the connection of the document and the authenticity of the narrators, was discussed. During the research, it was determined that out of 18 narrations, 4 narrations are Sahih Al-Sinad, 2 are authentic and the rest are weak. And in the analysis of hadith jurisprudence, the description of the content of hadiths is taken into consideration. The summary of these narrations is that Lailat al-Qadr was the night of the revelation of the Holy Quran, the night of determining the affairs and planning of the year and its responsibility by the Ahl al-Bayt (PBUH), the night of the angels descending upon the ruler and the night of being safe and healthy until dawn. And this night, repeated every year, is counted as the beginning and end of the year and the beginning of creation and has exclusive signs.

    Keywords: Privileges, characteristics, Shia narrations, Issuance analysis, Hadith jurisprudence analysis
  • رامش حلاجیان اصفهانی، مهدی مهریزی*، سید محمدعلی ایازی

    قرآن در دوره های مختلف تفسیر شده و تفاسیر در هر دوره دارای نوآوری بوده اند . این نوشتار در سه بخش علوم قرآن، ادبیات، نکات تفسیری به معرفی نوآوری های مفسران می پردازد. به منظور مطالعه ی دقیق تر، مختصات این نوشتار، تفاسیرمذهب شیعه و اهل تسنن در قرن پنجم و ششم هجری قمری، با تمرکز بر تفسیر سوره ی مبارکه ی جمعه تعیین شده است. بررسی ها حاکی از آن است که مفسران این دوره در مباحث علوم قرآنی، به زمان و مکان نزول از جنبه ی تاریخی، نقد قولی و تحلیل محتوایی روایات و همچنین طرح اختلاف قرایاتی که با حذف یا افزودن حرکات، حروف و تشدید بوده، طرح قرایات شاذ، ارایه طبقه بندی نو، به موازات تحلیل و تعلیل ادبی پرداخته اند. در این دوره اغلب مفسران اهتمام فراوانی بر طرح مصادیقی نو از نکات صرف و نحوی داشته اند، زمخشری به نکات بلاغی نیز توجه داشته است. نکات تفسیری نو و بدیعی در این دوره، بروز و ظهور داشته است. نقدی معناشناسانه از واژگان، جامع نگری و ارایه طبقه-بندی نو و بررسی سیر تاریخی واژه، روش برخی از مفسران این دوره در بررسی واژه ها بوده و آیات نیز در زمینه ی واژه، موضوع و حکم صادره، مقارنه گردیده اند. پیوند ادبیات و عرفان و ضرب بی سابقه ی روایات و ظرایف عرفانی در تفسیر، نگارش تفسیر عرفانی بر کل سوره های قرآن و نگارش تفسیر چند سطحی نیز از نوآوری های تفاسیر عرفانی این قرون است. همچنین گرایش عقلی- اجتهادی، به پرچمداری شیخ طوسی و گرایش تاریخی از گرایشات نوین این قرون به شمار می آید.

    کلید واژگان: نوآوری», سوره جمعه», مفسران», قرون5 و6 ه ق»
    Ramesh Hallajian Esfahani, Mahdi Mehrizi *, Sayed MohammadAli Ayazi

    The exegesis of the holy Quran is an area that needs to evolve and be updated in a variety of fields. This study presented different types of exegesis interpretive of Surah Al-Jumu'ah in major exegeses from the 5th and 6th centuries AH. The research shows that the exegeses of this period paid attention to the discussions of Quranic sciences, according to the time and place of descent from the historical aspect, verbal criticism and content analysis of the narrations, as well as the proposal of the differences of the readings that were by removing or adding movements, letters and intensification, telling unusual readings, presented a new classification, in parallel with literary analysis.The types of interpretive included the following: Quranic studies b. the study of variant readings of the Quran .Literary aspect including: a. grammar, b. rhetoric. Exegesis points a. methodological interpretive including lexical study, Quranic verse comparison, and a method based on the exegesist's intuition (mystical method), b. orientation interpretive, including intellectual-theological orientation, and historical- jurisprudential orientation. The research shows that the exegeses of this period paid attention to the discussions of Quranic sciences, according to the time and place of descent from the historical aspect, verbal criticism and content analysis of the narrations, as well as the proposal of the differences of the readings that were by removing or adding movements, letters and intensification, telling unusual readings, presented a new classification, in parallel with literary analysis.

    Keywords: Innovation», Surah Al-Jumu&rsquo, ah», exegesis», the 5th, 6th Centuries AH»
  • مجید کرباسی فروشان، مهدی مهریزی*، مصطفی عطارآبکناری
    حجاب از صدراسلام تاکنون یکی از نشانه های هویت دینی مسلمانان و از عناصراصلی تفاوت فرهنگی مسلمانان و بی دینان بوده و همچنان در عصر حاضر کارکرد خود در تمایز مسلمانان با غربیان را حفظ نموده است. سیاست های غرب گرایانه سعی دارند آزادی را مترادف بی حجابی و بی بندوباری نشان دهند و حتی بزرگان فکری مسلمان را به نرمش در برابر این تفکر وادارند. در چنین روزگاری امام-خمینی(ره) کوشیدند با تاسی از شیوه تربیتی پیامبر(ص) که مبتنی بر سیر نزولی قرآن و احیای حجاب در جامعه جاهلی صدر اسلام است، گام به گام در جهت احیای حجاب در جامعه ایران قدم بردارند. ایشان معتقد بودند بی حجابی و بی بندوباری ترفند استعمار برای تخدیر و به نابودی کشیدن نسل کشورهاست لذا سیاست اجبار حجاب بانوان در اداره ها و سطح کشور را از اولویت های برنامه فرهنگی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران قرار داده و ذره ای در این امر نرمش از خود نشان ندادند. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی، با بررسی جامع موضوع حجاب مخصوصا سیر نزول و تثبیت آیات حجاب و موضع گیری امام خمینی(ره) در مقاطع مختلف و مقایسه آن با مواضع روشن فکران هم-عصر ایشان به این نتیجه رسیده است که امام خمینی(ره) احیاکننده حجاب در جامعه سیاسی ایران است.
    کلید واژگان: امام خمینی(ره), سیرتنزیلی حجاب, حجاب اجباری, فرهنگ حجاب, روشن فکری
    Majid Karbasiforoshan, Mahdi Mehrizi *, Mostafa Atar Abkenari
    Islam and one of the main elements of the cultural difference between Muslims and atheists, and it has maintained its function in distinguishing Muslims from Westerners. restraint, and even force Muslim intellectuals to soften against this thinking. In such a day, Imam Khomeini (ra) tried to take a step towards reviving the hijab in Iranian society, out of fear of the Prophet's educational method, which is based on the decline of the Qur'an and the revival of the hijab in the pre-Islamic ignorant society. he believed that the lack of hijab and restraint was the trick of colonialism to anesthetize and destroy the generation of countries so He made the policy of forcing women to wear the hijab in the offices and at the level of the country one of the priorities of the cultural program of the nascent system of the Islamic Republic of Iran and did not show the slightest tendency in this regard. This descriptive-analytical study has reached this conclusion by comprehensively examining the subject of hijab, especially the revelation and stabilization of the verses of hijab and the stance of Imam Khomeini (ra) in different periods and comparing it with the positions of his contemporaries, that Imam Khomeini (ra) revivied the hijab in the political society of Iran.
    Keywords: Imam Khomeini(RA), Ttanzil of Hijab, Compulsory Hijab, Hijab Culture, Intellectuals
  • رامش حلاجیان اصفهانی، مهدی مهریزی*، سید محمدعلی ایازی

    قرآن فرازمانی است و تفسیر آن نیاز به روزآمدی و تحول دارد. روایات واصله نیز، ارایه تفاسیر نو از آیات را تایید می کند. بر این اساس، بررسی نوآوری های مفسرین قرآن، ضرورتی عصری است که توسعه و رشد علوم اسلامی را در پی دارد. هدف این نوشتار، معرفی نوآوری های علامه سید محمد حسین فضل الله در تفسیر «من وحی القرآن»، با تمرکز بر سوره ی جمعه است. روش این پژوهش کیفی است و مسیله پژوهش این است که سید محمد حسین فضل الله چه نوآوری هایی در تفسیر«من وحی القرآن» دارد و این نو آوری ها با توجه به سوره مبارکه جمعه چگونه قابل تطبیق و طبقه بندی است؟ تفسیر «من وحی القرآن» تفسیری نوآور است و مطالعه موردی سوره جمعه حاکی از نگاه نو و متفاوت فضل الله در تفسیر او از قرآن کریم است. نوآوری های علامه فضل الله در تفسیر «من وحی القرآن» در پنج بخش ادبی، روشی، گرایشی، روایی و علوم قرآنی بررسی می شود. نتیجه پژوهش این که نوآوری های فضل الله در بخش ادبی (مباحث دستور زبانی و بلاغی) شامل پرداختن به نکات بلاغی بی سابقه (و عدم اهتمام بر نکات دستوری و لغوی) و ارایه تفسیری متناسب با سیاق، به همراه تقسیم بندی های سیاقی نوین؛ در بخش روشی، شامل روش استیحایی؛ در بخش گرایشی، شامل ارایه تفسیری اجتماعی_تربیتی به انضمام نقد و تحلیل اجتماعی_تاریخی؛ در بخش روایی، شامل نقد محتوایی_متنی روایات شان نزول است. در بخش علوم قرآنی ضمن بی اعتنایی به برخی از مباحث علوم قرآنی نظیر قرایات، با در نظر گرفتن فضای نزول آیات (مکی_مدنی)، به نوآوری هایی دست یافته است.

    کلید واژگان: نوآوری, علامه فضل الله, تفسیر «من وحی القرآن», سوره جمعه
    Ramesh Hallajian, Mahdi Mehrizi *, Seed Mohamad Ali Ayazi

    Quran transcends time; thus, its exegesis must be progressive and up to date. The presentation of a novel exegesis of Quranic verses and surahs is also emphasized in narratives. In a time when Islamic sciences are developing and expanding, it is crucial to examine the exegetic innovations. This study examined levels of innovation in Sayyid Muhammad Husayn Fadl Allah’s Wahy al-Qur’an with a focus on Surah Al-Jumu’ah. This qualitative research conducted a desk study. The case study of Surah Al-Jumu’ah indicated that Fadl Allah adopts a novel and different view in his exegesis of the Quran. In so doing, he examines innovation in five levels, namely, literary, methodology, orientation, narratives, and Quranic sciences. His exegesis’s innovation at the literary level -grammar and rhetoric- is in an emphasis on rhetorical points, non-emphasis on grammatical and lexical points, and presentation of exegesis in line with the style. At the methodology level, he employs the novel method of estihayi, and concerning orientation, Fadl Allah adopts a socio-educational approach and presents a socio-historical critique and analysis. At the methodology level, he presents a thematic-textual critique of the cause of the revelation of Surah Al-Jumu’ah. Regarding the Quranic sciences, in the analysis as well as Makki and Madani Surahs, there was no innovation in the exegesis of Surah Al-Jumu'ah. The findings indicated that Min Wahy al-Qur’an is an innovative exegesis

    Keywords: Innovation, Surah Al-Jumu’ah, Sayyid Muhammad Husayn Fadl Allah, Min Wahy al-Qur'an Exegesis
  • علیرضا فلاحی قهرودی، سید محمدعلی ایازی، مهدی مهریزی*، کاظم قاضی زاده

    در برخی از منابع شیعی روایتی با تفاوت هایی در زنجیره نهایی و نام راویان نقل شده مبنی بر این که نهم ربیع الاول روز قتل خلیفه دوم و بزرگ ترین عید و جشن بوده و در آن برای همه مردم از گناهان رفع قلم شده است. در این مقاله این روایت از جنبه سندی و متنی ارزیابی و نقد شده است. بنابر یافته ها مصادر و راویان اسناد این روایت، مجهول و ناشناخته اند و در برخی از منابع سند دارای اختلاف نام راویان و انقطاع طولانی است، لذا اسناد روایت ضعیف و بی اعتبار است. متن روایت نیز فاقد فصاحت و هماهنگی بوده و مغایر با قرآن، سنت قطعی، مسلمات تاریخی، بدیهیات عقلی، و اجماع است. همچنین انتساب صدور آن به خداوند، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) مردود است. این در حالی است که اساسا منابع اصیل شیعه و سنی بر تاریخ بیست وششم ذی الحجه برای قتل خلیفه دوم اجماع دارند.

    کلید واژگان: تاریخ قتل عمر, نهم ربیع الاول, قتل عمر در منابع شیعی, تشیع عامیانه
    Alireza Fallahi Ghohrudi, Sayyed Mohammadali Ayazi, Mahdi Mehrizi *, Kazem Ghazizadeh

    In some Shīīte sources, a narration with differences in the final chain and names of the narrators has been depicted that the 9th of Rabī’ul awwal was the day of the assassination of the second caliph and the biggest feast and celebration and all  sins are forgiven in this day. In this article, this narration has been evaluated and criticized from the aspect of sources, documents and text. According to the findings, the sources and narrators of the documents of this narration are unknown, and in some of the sources of the document, there are differences in the names of the narrators and long interruptions, so the narration documents are weak and unreliable. The text of the narration also lacks eloquence and harmony and is contrary to Qur'an, Sunnah, historical facts, rationality, and consensus. Also, the attribution of that to God, the Prophet (PBUH) and the Ahl’ul Bayt (PBUH) is rejected. This is while the original sources by Shia and Sunni basically agree on the date of the 26th of Dh’ul hajjah for the assassination of the second Caliph.

    Keywords: History of Umar assassination, 9th Rabī'ul Awwal, Umar assassination in Shīīte sources, Popular Shi'a
  • سمیه افشاری، مهدی مهریزی*، مژگان سرشار

    پوشش بانوان از جمله مفاهیمی است که در قرآن کریم با واژگان متعددی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از واژگان مربوط به پوشش، واژه «خمار» است که در آیه 31 سوره نور آمده است. فقها و مفسران در معنای این واژه اختلاف نظر دارند و این اختلاف معنایی باعث شده نظرات و احکام متفاوتی را در خصوص پوشش سر بانوان بیان کنند. در این میان مفهوم واژگان و اصطلاحات به کار رفته در متن روایات می تواند در درک این مسیله راهگشا باشد. در این مقاله تلاش می شود ابتدا با بهره گیری از دانش ریشه‎ شناسی واژگان، ریشه و معنای این واژه در زبان های نیا واکاوی شود؛ سپس ضمن جستجو در منابع ادبیات دوره پیش از اسلام و نیز واکاوی این واژه در منابع لغویان تلاش بر تبین گستره معنایی این واژه در بستری تاریخی به عمل آمد. با جمع آوری و بررسی احادیث مروی از صحابه و تابعین، که این واژه در آن ها به کار رفته بود، تلاش شد این معنا به طور دقیق کاویده شود و کارکرد آن به دست آید. با ریشه شناسی واژه «خمار» متوجه شدیم این واژه ریشه در زبان آفروآسیایی دارد، و با پژوهش در ادبیات جاهلیت و آرای لغت شناسان عربی این مفهوم در سیر تاریخی خود از معنای کلی پوشش، بدون توجه به جنسیتی خاص، تا معنای پوشش سر بانوان در فرهنگ اسلامی دلالت دارد. بررسی اقوال صحابه و تابعین نیز بر مفهوم پوشش سر بانوان تاکید دارد.

    کلید واژگان: خمار, ریشه شناسی, حدیث صحابه و تابعین, پوشش بانوان
    Somayeh Afshari, Mehdi Mehrizi *, Mozhgan Sarshar

    Regarding women's clothing, the Holy Quran uses several words. "Khimār"(head covering) in verse 31 of surah "al-Nūr" is one of these words that the jurists and commentators disagree about its meaning. As a result, they have expressed different views and rules about women's head covering. Meanwhile, the semantics of words and expressions used in the text of the narrations can help to understanding this issue. So, in this paper, first, by using the science of etymology, the root and meaning of this word were examined in the proto-languages. Then, it was searched and analyzed in the pre-Islamic literature as well as lexical sources, and the evolution of its meaning was explained throughout history. Finally, by collecting and studying those narrations of the companions (Saḥābih) and the Successors (tābiʿīn) in which this word was used, this meaning was exactly explored, and its usage was determined. The findings suggest that the word " Khimār" originated in Afro-Asiatic languages. Also, throughout history, this concept evolved from the "covering" in its general meaning and without considering a specific gender into "the women's head covering" in the Islamic culture. The narrations of the Companions and the Successors emphasize the concept of the women's head covering too.

    Keywords: : Khimār, Etymology, Narrations of the Companions, the Successors, women's clothing
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال