به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی وفای واله

  • افسانه احراری، lمصطفی یوسف الهی*، محمدرضا سنجابی، ناهید مژگانی، مهدی وفای واله، عبدالفتاح بن سالم
    سابقه و هدف

    شکمبه گاو محل نگهداری بسیاری از باکتری ها است که مسیول تبدیل مواد غذایی به انرژی هستند. در سال های اخیر بسیاری از میکروب های شکمبه با استفاده از توالی یابی ژن 16sRNA شناسایی و جداسازی شده اند. بعضی از میکروب ها به عنوان افزودنی های خوراکی برای پیشرفت رشد و تولید حیوانات پیشنهاد می شوند. استفاده از پروبیوتیک ها به عنوان افزودنی خوراک سبب تعادل مطلوب میکروفلور روده میزبان می شود. بنابراین، هدف از انجام این تحقیق جداسازی، شناسایی و انتخاب باکتری های اسید لاکتیک برای تولید پروبیوتیک از شکمبه و مدفوع گاوهای سیستانی است.

    مواد و روش ها

    در این آزمایش از شکمبه 12 راس و مدفوع 4 راس گاو سیستانی در کشتارگاه صنعتی شهرستان زابل نمونه گرفته شد. نمونه های اخذ شده به لوله های آزمایش حاوی محیط کشت MRS مایع منتقل و به مدت 48 ساعت در دمای 39 درجه سانتیگراد گرمخانه گذاری شدند. پس از رشد از محیط مذکور بر روی پلیت های حاوی محیط MRS آگار کشت خطی انجام شد و پلیت ها به مدت 48 ساعت در شرایط هوازی در دمای 39 درجه سانتیگراد گرمخانه گذاری شدند. پرگنه های ظاهر شده از نظر خصوصیات رشد و مورفولوژی و همچنین، خلوص مورد بررسی قرار گرفتند. باکتری های گرم مثبت، فاقد اسپور، کاتالاز منفی کروی و میله ای شکل که همولیز بتا ایجاد نکردند، برای انجام آزمایشات ضد میکروبی، تحمل به اسید، نمک صفراوی و حساسیت به آنتی بیوتیک ها مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    از تعداد اولیه 158جدایه باکتری اسید لاکتیک 84 جدایه جهت انجام فعالیت ضد میکروبی علیه چهار گونه باکتری سالمونلا و یک گونه باکتری (E Coli) Escherichi.coli مورد بررسی قرار گرفتند. سپس جدایه های حاصل از آزمون ضد میکروبی جهت انجام آزمایش مقاومت به pH بررسی شدند. تعداد 13 نمونه منتخب از این آزمایش جهت انجام آزمون مقاومت به صفرا مورد مطالعه قرار گرفتند که از این تعداد پنج جدایه جهت انجام آزمون حساسیت آنتی بیوتیکی مورد بررسی قرار گرفت و به منظور آزمایش ژنتیکی و مولکولی وارد مرحله نهایی شد. آن چه از آزمون مولکولی و توالی ژنتیکی 16sRNA بدست آمد، تنها دو جدایه بود که بعد از توالی یابی و استفاده از نرم افزار NCBI قرابت ژنتیکی بالایی با دو باکتری Streptoccos infantarius (جدایه A) و Entrococcos faecium (جدایه B) داشت. این دو جدایه به عنوان پروبیوتیک بالقوه در گاوهای سیستانی مشاهده شدند.

    نتیجه گیری

     نتایج کلی تحقیق نشان داد جدایه های A و B ویژگی های مناسبی برای استفاده به عنوان پروبیوتیک دارند. این ویژگی ها شامل نرخ زنده مانی بالا در شرایط pH پایین و غلظت 3 درصد صفرا و همچنین، مقاومت آنتی بیوتیکی و عدم رشد در مواجهه با باکتری های بیماری زایی همچون (E.Coli) Escherichi.coli و Salmonella است. بنابراین، جدایه های A و B به عنوان پروبیوتیک در خوراک نشخوارکنندگان می توان استفاده نمود.

    کلید واژگان: پروبیوتیک, باکتری های اسید لاکتیک, گاو سیستانی
    Afsane Ahrari, MohamadReza Sanjabi, Nahid Mojgani, Mehdi Vafaee Valeh, Abdolfatah Bensalem
    Background

    The bovine rumen is the suitable growth medium to many of the bacteria responsible for converting food into energy. In recent years, many rumen microbes have been identified and isolated using 16sRNA gene sequencing. Some microbes are suggested as food additives to promote the growth and production of animals. The use of probiotics as feed additive has been induced by stimulating the positive effects on the host by creating a favorable balance of intestinal microflora. Therefore, is study aimed to isolate, identify and select lactic acid bacteria to produce probiotics from the rumen and feces of Sistani cows.

    Material and Method

    In this experiment, samples were taken from the rumen of 12 and the feces of 4 Sistani cows in the industrial slaughterhouse of Zabol city. The samples were transferred to test tubes containing liquid MRS culture medium and incubated at 39 ° C for 48 hours. After growing from the mentioned medium, the plates containing MRS agar were linearly cultured and the plates were incubated in aerobic conditions at 39 ° C for 48 hours. The emerged colonies were examined for growth characteristics and morphology as well as purity. Gram-positive, spore-free, spherical negative catalase, and rod-shaped bacteria that did not produce beta hemolysis were tested for antimicrobial, acid, bile salt, and antibiotic susceptibility testing.

    Results

    Of the initial 158 isolates of lactic acid bacteria, 84 isolates were tested for antimicrobial activity against four species of Salmonella and one species of E. coli. Then the isolates obtained from the antimicrobial test were examined for pH resistance test. Thirteen samples selected from this experiment were studied for bile resistance test, of which five isolates were examined for antibiotic susceptibility testing and entered the final stage for genetic and molecular testing.There were only two isolates that were obtained by molecular testing and after sequencing and using NCBI software had a high genetic affinity with two bacteria Streptoccos infantarius (isolate A) and Entrococcos faecium isolate B. These two isolates were observed as potential probiotics in Sistani cows.

    Conclusion

    The general results of the study showed that isolates A and B have suitable properties for the use of probiotics. . These characteristics are high survival rate at low pH and 3% bile concentration and inhibition of pathogenic bacteria such as E. coli and Salmonella, as well as antibiotic resistance. Therefore, isolates A and B will later be used as probiotics the ruminants feed.

    Keywords: Probiotic, Acid lactic bacteria, Sistain cow
  • مژده محمودی زرندی، محمد رکوعی*، مهدی وفای واله، علی مقصودی، نیکولاس هادسون

    هدف از این مطالعه برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات ایمنی هومورال (تیتر آنتی بادی علیه سلول های قرمز خونی گوسفندی (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) و باقی مانده مصرف خوراک از 20 تا 45 روزگی در بلدرچین ژاپنی بود. بدین منظور از تعداد 2492 رکورد صفت باقی مانده مصرف خوراک و 5238 رکورد مربوط به صفات ایمنی استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی صفات با استفاده از تجزیه و تحلیل تک و دو صفتی از طریق نمونه گیری گیبس برآورد شد. وراثت پذیری های برآورد شده برای تیتر آنتی بادی کل (AbT)، تیتر (IgY) ایمونوگلوبولین Y، تیتر (IgM) ایمونوگولوبولین M و تیتر (IgF) ایمونوگولوبولین F برعلیه SRBC به ترتیب برابر 0/08، 0/14، 0/02 و 0/24 اما وراثت پذیری تیتر آنتی بادی برعلیه (NDV (AbNDV پایین تر از برآوردهای آنتی ژن (0/05=SRBC  (h2 بود. وراثت پذیری باقی  مانده مصرف خوراک در سنین مختلف در دامنه 0/04 تا 0/07 به دست آمد. همبستگی ژنتیکی بین تیتر آنتی بادی کل و IgY مثبت و بالا (0/92) بود. همبستگی ژنتیکی بین RFI با IgM منفی و با سایر ایمونوگولوبولین ها (IgY, AbT, IgF) و NDV مثبت بود. از این مطالعه نتیجه گیری می شود که انتخاب برای IgF با وراثت پذیری 0/24 به دلیل داشتن همبستگی ژنتیکی منفی (0/23-) با باقی مانده مصرف خوراک موجب بهبود این صفت و کاهش هزینه ها، عمدتا مرتبط با بحث خوراک و انتخاب از روی فنوتیپ حیوانات، می شود. از طرفی به دلیل همبستگی مثبت، متوسط و بالای آن با سایر ایمونوگلوبولین ها (0/80-0/34) انتخاب آن منجر به کاهش پاسخ های ایمنی هومورال در بلدرچین نمی شود.

    کلید واژگان: ایمنی همورال, باقی مانده مصرف خوراک, تیتر آنتی بادی, وراثت پذیری, همبستگی ژنتیکی, SRBC
    Mojdeh Mahmoudi Zarandi, Mohammad Rokouei *, Mehdi Vafaei Valleh, Ali Maghsoudi, Nicholas Hudson

    The aim of this study was to estimate genetic parameters of humoral immune responses (antibody titers against sheep red blood cells (SRBC) and Newcastle Disease Virus (NDV)) and residual feed intake from 20 to 45 days of age in Japanese quail. For this purpose, a total of 2492 records of residual feed intake traits and 5238 records of immune traits were used. The analyses of Genetic parameters of traits were estimated through single and bivariate animal models via Gibbs sampling method. Heritability estimates of total antibody titer (AbT), titer of immunoglobulin Y (IgY), titer of immunoglobulin M (IgM) and titer of immunoglobulin F (IgF) against SRBC were 0.08, 0.14, 0.02 and 0.24, respectively, however, heritability of antibody titer against NDV was lower than estimated of SRBC antigen (h2= 0.05). heritability of RFI in different ages were in ranges of 0.04 to 0.07. genetic correlations estimate between total antibody and IgY were positive and high and was 0.92. The negative genetic correlations were related to IgM with RFI and genetic correlations estimates between RFI and other immunoglobulins (IgY, AbT, IgF) and NDV were positive. As a conclusion, selection for IgF due to its heritability (0.24) and negative genetic correlation (-0.23) with RFI, cause improve in RFI and reduce costs, related mainly to feeding and selecting of animals with phenotyping. On the other hand, due to moderate to high positive genetic correlations (0.34-0.80) were found between IgF and other immunoglobulins, selection of it didn’t lead to decline of humoral immune responses in quail.

    Keywords: Humoral immune, Residual Feed Intake, antibody titer, heritability, Genetic correlation, SRBC
  • احد خصالی اقطاعی، مهدی وفای واله*، حسین مرادی شهر بابک، غلامرضا داشاب

    مطالعه حاضر به منظور برآورد سطح هم خونی ژنومی با استفاده از تجزیه (FROH) ROH در دو توده گاو بومی ایران شامل سرابی و نجدی و همچنین مقایسه برآوردهای FROH با دیگر برآوردهای ضریب هم خونی بر اساس ماتریس رابطه ژنوم (FGRM)، درصد SNPs هموزیگوت (FHOM) و اطلاعات شجره نامه (FPed) انجام شد. برای انجام این کار، به ترتیب تعداد 213 و 211 نمونه به طور تصادفی از جمعیت سرابی و نجدی انتخاب شدند. نمونه ها با استفاده از ریز تراشه Illumina BeadChip 40K v2 تعیین ژنوتیپ شدند. علاوه بر این، تعداد 30 نمونه از گاوهای شیری هلشتاین ایران از مرکز اصلاح نژاد ایران، مورد بررسی قرارگرفتند. آنالیز ژنومی با استفاده از برنامه های CFC ، Excel، Plink، SNeP انجام شد. در مجموع 2030 بلوک هاپلوتیپی در جمعیت شناسایی شدند. بیشترین و کمترین تعداد قطعات (ROHs) ROH در بین جمعیت نجدی و سرابی مشاهده شد. علاوه بر این، طول ROH در بین نژادهای مختلف متفاوت بود (05/0p <). جمعیت نجدی بیشترین تعداد ROH را در دسته های با طول متفاوت Mb) ROH8-4، Mb16-8 وMb 16<) داشتند. حداکثر ضریب همبستگی بین ضرایب هم خونی برآورد شده بین FPed و FROH> 4Mb (592/0) در جمعیت سرابی بدست آمد (001/0p <). نتایج این مطالعه وجود هم خونی، حداقل در پنج نسل اخیر جمعیت بومی مورد مطالعه را نشان می دهد و برنامه های حفاظتی باید به منظور مدیریت سطوح هم خونی در هر دو جمعیت صورت گیرد.

    کلید واژگان: توده های گاو بومی, هم خونی ژنومی, هموزیگوسیتی ایجاد شده
    Ahad Khasali Aghtaei, Mehdi Vafa Valleh *, Hossein Moradi Shahrebabak, Golamreza Dashab

    The present study was carried out to estimate levels of genomic inbreeding based on ROH (FROH) analysis in the two Iranian native cattle populations including Sarabi and Najdi, as well as comparing the FROH estimates with other inbreeding estimates obtained based on the genomic relationship matrix (FGRM), percentage of homozygous SNPs (FHOM) and pedigree information (FPed). To do this, 213 and 211 samples were randomly selected from Sarabi and Najdi populations, respectively. The samples were genotyped using the Illumina BeadChip40K v2 microchip. In addition, 30 samples of Holstein dairy cattle of Iran provided by Animal Breeding Center of Iran, were included in the analysis . Genomic analysis was performed using CFC, Excel, Plink, SNeP programs. A total of 2030 haplo-blocks were identified in the populations. The highest and lowest number of ROH segments (ROHs) was observed within Najdi and Sarabi Population, respectively. Furthermore, ROH length were found to be significantly different among breeds (p < 0.05). Najdi population had the highest number of ROH across different categories of ROH length (4-8Mb, 8-16Mb and >16Mb). Maximum correlation coefficient among the estimated inbreeding coefficients was obtained between FPed and FROH>4Mb (0.592) in the Sarabi population (p < 0.001). The results of this study indicate that presence of inbreeding at least in the five early generations of the studied native populations and the conservation programs must be taken to manage the inbreeding levels in both populations.

    Keywords: Genomic Inbreeding, Local cattle breeds, Runs of homozygosity
  • سجاد شهدادی ساردو، مهدی وفای واله*، غلامرضا داشاب، محمد رکوعی
    نشان داده شده است که بروز هر گونه تغییر در عملکرد ژنهای DNMTs اثرات شگرفی بر فرآیند تکوین جنین و نیز وزن تولد در پستانداران دارد، لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی چندشکلی ژن های خانواده DNA متیل ترانسفراز و ارتباط آن ها با وزن تولد در گاو سیستانی بود. خون گیری به طور تصادفی از 60 راس گاو سیستانی به عمل آمد. استخراج DNA با استفاده از روش فنول کلروفرم انجام شد. نواحی کاندیدا برای وجود جهش شامل قطعه های 114 جفت بازی واقع در اگزون 33 ژن DNMT1، قطعه 176 جفت بازی واقع در اینترون 4 ژن DNMT3a و قطعه 207 جفت بازی واقع در اینترون 3 ژن DNMT3b توسط واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیر شدند. به منظور بررسی وجود چند شکلی در ژن های هدف از روش PCR-SSCP به وسیله ی ژل پلی آکریل آمید و رنگ آمیزی نیترات نقره استفاده گردید. ارزیابی نتایج دلالت بر عدم وجود تنوع الگوهای باندی در تمام نمونه های مورد بررسی داشت. بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد که عدم مشاهده تنوع ژنتیکی در نواحی مورد بررسی احتمالا دلالت بر انتخاب بر علیه وقوع جهش های خاص در جمعیت مورد نظر دارد. در مجموع براساس نتایج این مطالعه ارزیابی تنوع ژنتیکی در نواحی مورد بررسی، جهت شناسایی مارکرهای موثر در برنامه های اصلاحی صفات تولیدی در گاو سیستانی فاقد کارایی می باشد
    کلید واژگان: ژن های DNA متیل ترانسفراز, چند شکلی, گاو سیستانی, PCR-SSCP
    Sajjad Shahdadi Sardo, Mehdi Vafaye Valleh *, Gholam Reza Dashab, Mohammad Rokouei
    It has been shown that the occurrence of any changes in the function of DNMTs genes has a significant effect on both the embryo development and birth weight in mammals; therefore, the aim of the present study was to investigate the presence of DNA polymorphisms in the members of DNA methyl transferase superfamily and its relationship with birth weight in Sistani cattle’s. Blood sampling was done randomly from 60 Sistani cows. DNA extraction was performed using phenol chloroform method. Candidate region for the presence of functional polymorphism within the DNMTs gene including the 114-bp fragment of the exon 33 of the DNMT1 gene, the 176-bp fragment of the intron 4 of the DNMT3a gene, and the 207-bp fragment in intron 3 of the DNMT3b gene were amplified by polymerase chain reaction. PCR-SSCP followed by polyacrylamide gels silver stain analysis was done to evaluate the presence of candidate mutations in target gens. The result analysis of all analyzed region did not show any mutations in the investigated DNMTs genes. Based on the results of this study, it seems that the lack of observation of genetic diversity in the studied regions could be related to the evolutionary selection against occurrence of specific mutations in the analyzed population. In general, based on the results of this study, analysis of genetic diversity in the studied genomic region may not be effective in identifying effective markers for breeding programs in Sistani cows.
    Keywords: DNA Methyltransferases Genes, Polymorphism, Sistani cattle, PCR-SSCP
  • مرتضی مهدوی، غلامرضا داشاب*، مهدی وفای واله، محمد رکوعی، مهدی سرگلزئی
    بهینه سازی جمعیت مرجع در ارزیابی های ژنومیک به دلیل تاثیر آن بر صحت برآورد اثرات نشانگرها و ارزش-های ارثی ژنومیک نقش کلیدی در اصلاح حیوانات اهلی دارد. در مطالعه حاضر هفت روش متفاوت انتخاب جمعیت مرجع شامل انتخاب همه، انتخاب بیشترین و کمترین عملکردها، انتخاب تصادفی، انتخاب افراد با بیشترین و کمترین شباهت نشانگر و ژنگاه مورد ارزیابی قرار گرفت. در مطالعات پویش ژنومی روش انتخاب همه به عنوان جمعبت مرجع، نشانگرهای با فراوانی متوسط و بالا با اثر بزرگ بر روی صفت را تعیین نمود، اما استفاده از روش بیشترین و کمترین عملکردها، نشانگرهای با فراوانی نادر با اثر بزرگ بر روی صفت را گزارش نمود. استفاده هم زمان از تراکم بالای نشانگری و مرجع انتخابی در مقایسه با تراکم پایین و مرجع کامل، موجب کاهش صحت ارزیابی ها گردید، ولی رتبه بندی حیوانات را تغییر نداد. بین روش های انتخاب جمعیت مرجع با نسل (P≤0.0134) و همچنین با عدم تعادل لینکاژ (P≤ 2e-16) اثر متقابل وجود داشت. به طور کلی انتخاب همه حیوانات به عنوان جمعیت مرجع منتج به صحت های بالاتری در مقایسه با شش روش مرجع انتخابی گردید. بین روش های انتخاب، در جمعیت های با اندازه موثر کم (255/0r2 = ، 100=Ne) اختلافی وجود نداشت ، اما در جمعیت های با اندازه موثر زیاد (086/0r2= ،400=Ne) روش های انتخاب جمعیت مرجع با صحت های متفاوتی ارزش های اصلاحی ژنومی را پیش بینی کردند. بیشترین و کمترین صحت پیش بینی ارزش اصلاحی ژنومی به ترتیب متعلق به روش های انتخاب دام ها بر اساس حداکثر شباهت ژنگاه و نشانگری بود(0231/0≥P)
    کلید واژگان: نشانگر, ژنتیک, انتخاب, ژنوتایپ, ژنگاه
    Morteza Mahdavi, Gholam Reza Dashab *, Mehdi Vafaye Valleh, Mohammad Rokouei, Mehdi Sargolzaei
    The optimization of the reference population in genomic evaluation plays an important role in livestock breeding, because of its potential impact on the accuracy of estimating the marker effects and genomic breeding values. In the present study, seven different train set selection methods including selection of all, selection of the highest and lowest performances, random selection, selection of individuals with the most and least marker and QTL similarity were evaluated. In genome wide association study selection of all as train set detected common SNPs which make a high variation on the trait. However selective train set was just reported rare SNPs with a major effect on the trait. In genomic selection simultaneous use of high-density markers and selective train set in comparison with low-density and selection of all as train set reduced accuracy, but did not change the ranking of animals. There was also an interaction between train set selection method and generation (P≤0.0134) as well as the linkage disequilibrium (P≤ 2e-16). In general, selection of all animals as a train set resulted in higher accuracy compared to six selective train set methods. There were no differences between the methods of selecting train set in populations with a low effective size (r2 = 0.255, Ne =100), but in populations with a high effective size (r2 = 0.086, Ne =400) methods, with different accuracy predicted genomic breeding values. The highest and lowest accuracy were respectively belonged to most QTL and marker similarity methods.
    Keywords: Marker, Genetic, Selection, Genotyping, QTL
  • مژده محمودی زرندی، محمد رکوعی*، مهدی وفای واله، علی مقصودی

    این مطالعه به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد و بازده مصرف خوراک در بلدرچین ژاپنی و با استفاده از تعداد 7762 داده صفت بازده مصرف خوراک و 12113 داده مربوط به صفت افزایش وزن بدن، جمع آوری شده در پژوهشکده دام های خاص دانشگاه زابل انجام شد. صفات مورد نظر شامل افزایش وزن بدن در بازه های 25-20، 30-25، 35-30، 40-35، 45-40 و هچ تا 45 روزگی، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و باقیمانده مصرف خوراک از 20 تا 45 روزگی بودند. پارامترهای ژنتیکی صفات با استفاده از تجزیه و تحلیل تک و دو صفتی از طریق نمونه گیری گیبس برآورد شد. دامنه وراثت پذیری های برآورد شده برای افزایش وزن بدن 0/23-0/02 و خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و باقیمانده مصرف خوراک 0/04 تا 0/11 بدست آمد. همبستگی ژنتیکی مربوطه بین افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 25-20 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 30-25 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 35-30 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 40-35 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 45-40 روزگی، به ترتیب برابر با 0/56-، 0/49-، 0/57-، 0/70- و 0/25 بود. با توجه به همبستگی های ژنتیکی برآورد شده از این مطالعه، انتخاب برای افزایش وزن بدن و کاهش بازده مصرف خوراک برای بهبود صفات بازده مصرف خوراک در بلدرچین ژاپنی توصیه می شود. این انتظار وجود دارد که انتخاب برای این صفات هزینه های برنامه های اصلاحی، بیشتر مرتبط با بحث خوراک و انتخاب از روی فنوتیپ حیوانات را کاهش دهد.

    کلید واژگان: افزایش وزن بدن, ضریب تبدیل غذایی, مصرف خوراک, وراثت پذیری, همبستگی ژنتیکی
    Mojdeh MahmoudiZarandi, Mohammad Rokouei *, Mehdi VafaeiValleh, Ali Maghsoudi

    This study was done in order to estimate genetic parameters of growth and feed efficiency traits in Japanese quail. The data set consisted of 7762 records for feed efficiency traits and 12113 records for body weight gain traits were collected at Research Center of Special Domestic Animals, University of Zabol. The following traits including body weight gain from 20 to 25, 25-30, 30-35, 35-40, 40-45 and from 0 to 45 days of age, feed intake, feed conversion ratio and residual feed intake from 20 to 45 days of age were evaluated. The genetic parameters were estimated through single and bivariate animal models via Gibbs sampling method. Heritability estimates for body weight gain varied from 0.02 to 0.23 and for feed intake, feed conversion ratio, residual feed intake was in ranges of 0.04 to 0.11. Genetic correlations estimates between body weight gain and feed conversion ratio 20-25, body weight gain and feed conversion ratio 25-30, body weight gain and feed conversion ratio 30-35, body weight gain and feed conversion ratio 35-40, body weight gain and feed conversion ratio 40-45 were -0.56, -0.49, -0.57, -0.70 and 0.25 respectively. Considering estimated genetic correlations of this study, we recommend that selection for body weight gain and decrease feed efficiency have potential to improve feed efficiency traits in Japanese quail. It is expected that by selecting for these traits the costs of breeding programs such as feeding and phenotyping would be reduced.

    Keywords: Body weight gain, feed conversion ratio, Feed intake, genetic correlation, heritability
  • مهدی وفای واله*، سجاد شهدادی ساردو

    ژن های خانواده DNA متیل ترانسفراز (DNMTs) بواسطه نقش کلیدی در شکل گیری و ابقاء الگوهای اپی ژنتیکی، اهمیت بالایی در کنترل تکوین و رشد و نمو جنینی از مرحله لقاح تا دوران پس از تولد دارند. مطالعه حاضر به منظور شناسایی جهش های بالقوه در اگزون 33 ژن DNMT-1، اینترون 4 ژن DNMT-3a و اینترون 3 ژن DNMT-3b  و ارتباط آن ها با وزن تولد در گاو های نژاد هلشتاین صورت گرفت. خون گیری به طور تصادفی از تعداد 60 راس گاو هلشتاین دارای رکورد وزن تولد تا بلوغ از یک گاوداری صنعتی در استان کرمان انجام شد. استخراج نمونه های DNA با استفاده از روش فنل کلروفرم انجام گرفت و جایگاه های هدف با استفاده از پرایمر های اختصاصی توسط واکنش های زنجیره ای پلیمراز (PCR) تکثیر شدند. به منظور ردیابی چند شکلی در توالی های هدف از تکنیک چند شکلی ساختار فضایی رشته های منفرد (SSCP) و رنگ آمیزی با نیترات نقره استفاده شد. نتایج این مطالعه حاکی از عدم وقوع جهش در تمامی جایگاه های مورد مطالعه بود، بطوری که در تمام نمونه های مورد بررسی، بر اساس اندازه قطعه مورد بررسی، الگوی باندی یکسانی شناسائی شد. عدم شناسائی وجود چند شکلی در نواحی مورد بررسی، احتمالا ممکن است به دلایلی نظیر ناکارآمدی نسبی تکنیک PCR-SSCP در شناسائی جهش ها، کوچک بودن اندازه نمونه های مورد بررسی، پیامدهای تصادفی ناشی از رانش ژنی و یا تاثیر انتخاب مصنوعی و یا طبیعی بر علیه وقوع جهش در نواحی مزبور باشد. بنابراین، نواحی ژنی مورد بررسی در این تحقیق  به عنوان نشانگر مولکولی برای ارزیابی صفت وزن تولد در گاو های هلشتاین فاقد کارائی هستند.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, DNMTs, گاو هلشتاین ایران, PCR-SSCP
    Mehdi Vafaye Valleh*, Sajjad Shahdadi Sardo

    Due to their roles in regulating embryonic growth and development  members of DNA Methyltransferases (DNMTs) family have been shown to play fundamental parts in  embryonic fertilization to postnatal life; through regulating the establishment and/or maintenance of specific epigenetic marks. The present study was conducted to identify potential reported mutations within the exon 33 of DNMT-1, introns 4 of DNMT-3a and introns 3 DNMT-3a genes and their relationship with birth weight in Iranian Holstein cows. A total of 60 blood samples from Holstein dairy cattle with records of weight from birth to adult age were randomly collected from industrial dairy cattle farm located in Kerman province. Genomic DNA samples was extracted using Phenol-Chloroform method and target sequence was amplified with PCR using specific primers. Polymerase chain reaction-single stranded conformational polymorphism (PCR-SSCP) and silver nitrate staining methods was used for screening potential mutation in target sequences. According to results of this study, in all cases, no mutation in target sequence were identified as all samples had the same specific SSCP pattern with respect to their size. The lack of polymorphism may imply that these region may be attributable to a relative inefficiency of PCR-SSCP for mutation detection, small sample size, stochastic effects of genetic drift and/or conserved nature of these genes due to either natural or artificial selection. According to the results of this study, analyzed sequence may not be informative as molecular marker for birth weight in Holstein cattle.

    Keywords: DNMTs, Genetic Variation, Iranian Holstein Cattles, PCR-SSCP
  • احد خصالی اقطاعی*، مهدی وفای واله، غلامرضا داشاب، حسین مرادی شهربابک
    هدف
    تاکنون از روش های مختلفی برای بررسی ساختار جمعیتی با استفاده از نشانگرهای موجود درکل ژنوم (چند شکلی های تک نوکلئوتیدی (SNP)) استفاده شده است که هر کدام نقاط ضعف و قوتی دارند. در پژوهش حاضر از خوشه بندی شبکه ای بدون نظارت یا SPC که روشی مبتنی بر داده کاوی است، برای بررسی ساختار جمعیت گاوهای سرابی و نجدی استفاده شد.
    مواد و روش ها
    جمعیت مورد مطالعه 424 راس گاو شامل 213 راس گاو نجدی و 211 راس گاو سرابی بود که باChip 40 K v 2 Illumina Bead برای نشانگرهای تک نوکلئوتیدی تعیین توالی شدند. برای تجزیه ساختار جمعیت از بسته ی نرم افزاری (SPIN) SORTING POINTS INTO NEIGHBORHOOD  استفاده شد. بعد از ویرایش داده ها، 27859 نشانگر اتوزومی تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    خوشه بندی بر اساس شباهت ها و تفاوت های نوکلئوتیدها، منجر به طبقه بندی دو جمعیت پایه و نه زیر جمعیت شد.
    نتیجه گیری
    در مقایسه با سایر روش های موجود برای لایه بندی جمعیت، در حال حاضر روش SPIN با توجه به عدم نیاز به فرض های پیشین، کارایی مناسبی جهت تجزیه و تحلیل ساختار جوامع دارد.
    کلید واژگان: چندشکلی های تک نوکلئوتیدی, خوشه بندی شبکه ای بدون نظارت, داده کاوی, ساختارجمعیتی
    Ahad Khasali Aghtaei *, Mehdi Vafaye Valleh, Gholam Reza Dashab, Hossein Moradi Shahrbabak
    Objective
     So far, various methods have been used to investigate the structure of the population using the markers available in the whole genome (single-nucleotide polymorphism (SNP)), each of which has Weakness and strength. In the present study, an unsupervised network clustering (SPC), a data-mining method, was used to survey the population structure of the Sarabi and Najdi cows.
    Materials and methods
    The study population 424 cattle consisted of 213sarabi cattle and 211 Najdi cattle, sequenced with Illumina Bead Chip 40 K v 2 for single nucleotide markers. SORTING POINTS INTO NEIGHBORHOOD(SPIN) was used to analyze population structure. After editing data, 27859 autosomal markers were analyzed.
    Results
    Clustering results based on the similarities and differences between nucleotides led to the classification of two base populations and nine clusters.
    Conclusions
    Comparison the number of samples and other existing methods for population layering, the use of the SPIN method with high computational efficiency and the needn`t for prior assumptions makes it possible to analyze the structure of populations.

    Keywords: Single-nucleotide polymorphism, Unsupervised network clustering, Data Mining, Demographic structure
  • مریم شریعت، غلامرضا داشاب*، مهدی وفای واله
    حفظ تنوع ژنتیکی در جمعیت های بومی بز در نقاط مختلف ایران برای انجام برنامه های اصلاح نژادی، افزایش تولید، بقاء، مقاومت به بیماری ها و تغییرات شرایط محیطی مختلف ضروری است. هدف از مطالعه حاضر تعیین توالی ناحیه HVR1 از ژنوم میتوکندری از بز های بومی ایران شامل اکوتیپ های سیستانی، پاکستانی، لری سیاه و عدنی (هر کدام 4 راس)، بررسی میزان تنوع محتمل در این جمعیت ها و ترسیم رابطه فیلوژنی آن ها در مقایسه با برخی گونه های حیوانی بود. استخراج DNA کل به روش فنل-کلروفرم انجام شد و به عنوان الگو جهت تکثیر ناحیهHVR1  ژنوم میتوکندری مورد استفاده قرار گرفت و باندهای بدست آمده به روش سانگر تعیین توالی شدند. توالی های نوکلئوتیدی مذکور به همراه 30 توالی از ناحیه مشابه ژنوم میتوکندری مربوط به برخی گونه های حیوانی بدست آمده از بانک جهانی ژن (NCBI) جهت تجزیه ژنتیکی و ترسیم درخت فیلوژنتیکی مورد استفاده قرار گرفت. میانگین تنوع هاپلوتایپی و تنوع نوکلئوتیدی در بین گونه ها به ترتیب  994/0 و 12891/0 و در اکوتیپ های مورد بررسی 1و 02929/0 محاسبه شد. میزان عددی نسبت جایگزینی dn/ds برای اکوتیپ های مورد بررسی و سایر گونه ها به ترتیب 17/1 و 12/1 محاسبه شد که نشان دهنده انتخاب مثبت در فرایند تکامل این ژن است. نتایج حاصل از درخت فیلوژنی توالی نوکلئوتیدی ناحیه HVR1  شامل دو شاخه اصلی و تعداد 7 زیر شاخه فرعی بودند. در بین گونه های مورد بررسی اکوتیپ های بز با گونه گوسفند شباهت بیشتری داشتند. تجزیه ژنتیکی و فیلوژنی گونه های مورد بررسی بیانگر تمایز و مسیر تکاملی متفاوت هر گونه است و ناحیه HVR1 می تواند موجب گروه بندی صحیح گونه ها و زیر گونه های انشقاق  یافته از آنها شود.
    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, ناحیه دی لوپ, روابط فیلوژنتیکی, هاپلوتیپ, بز سیستانی, بز عدنی
    Maryam Shariat, Gholam Reza Dashab*, Mehdi Vafaye Valleh
    Maintaining genomic diversity in goat populations in different parts of Iran is essential for breeding programs, increasing production, survival, resistance to diseases, and various environmental changing conditions. The aim of the present study was to determine the sequence of HVR1 from the mitochondrial genome of Iranian native goats including Sistani, Pakistani, Black and Lorry ecotypes (each of 4 heads), examine the probable variation in these populations, and plotting their phylogen relationship in comparison with some animal species. Total DNA extraction was performed using phenol-chloroform method. The extracted DNA was used as template for proliferation of HVR1 region of mitochondrial genome was used and the obtained bands were sequenced by Sanger method. The nucleotide sequences with 30 sequences from the same region of the mitochondrial genome related to other animal species derived from the National Center for Biotechnology Information (NCBI) were used for genetic analysis and phylogenetic tree mapping. The average of haplotype diversity and nucleotide diversity among species were 0.994 and 0.12891, and, in the ecotypes were 1 and 0.09299, respectively. The numerical value of the replacement rate of dn/ds for the studied ecotypes and other species was calculated at 1.17 and 1.12, respectively, which indicates a positive selection in the process of evolution of this gene. The results of phylogenic tree of nucleotide sequence of HVR1 region were estimated from two major branches and 7 subspaces. Among the studied species, goat ecotypes were similar to sheep species. The genetic and phylogenic analysis of the studied species indicates the distinction and evolutionary path of each species and the HVR1 region can lead to the proper grouping of the species and sub-species that are split from them.
    Keywords: Adni goat, D-Loop region, Genetic variation, Haplotype, Phylogenetic relations, Sistani goat
  • هاجر رضاخانی نژاد، غلامرضا داشاب *، مهدی وفای واله
    اسید چرب سنتتاز (FASN)، یک پروتئین چندعاملی است که سنتز اسیدهای چرب را انجام می دهد، توسط ژن FASN رمزگذاری می شود و یکی از ژن های کاندیدای عمده شناخته شده است که نقش اصلی در بازسازی سنتز چربی ها در پستانداران ایفا می کند. این مطالعه به منظور شناسایی چندشکلی های تک نوکلئوتیدی ژن FASN و کاوش ارتباط آنها با سه صفت اقتصادی مهم شامل تولید شیر (M)، فاصله گوساله زایی (CI) و نرخ آبستنی (CR) در گاوهای هلشتاین استان کرمان انجام شد. نمونه های خون کامل مربوط به 38 راس گاو شیری هلشتاین با ارزش های اصلاحی برآورد شده بالا و پایین جمع آوری شد. DNA ژنومی از نمونه های خون گاو با استفاده از کیت استخراج DNA ژنومی بر اساس دستورالعمل شرکت سازنده استخراج شد. مواد ژنتیکی برای تکثیر قطعه ژن انتخابی (به طول 750 جفت باز از اگزون 37 تا 39) با واکنش زنجیره ای پلی مراز استفاده شد. متعاقبا تمام قطعات تکثیری مستقیما برای توالی یابی استفاده شدند. در ادامه تجزیه توالی های هدف با رگرسیون چندگانه اثرات متوسط جایگزینی آللی بر صفات تولید شیر، فاصله گوساله زایی و نرخ آبستنی 58 نشانگر SNP را نمایان ساخت که از بین آنها هشت SNPs به طور کلی با صفات تولیدی و تولید مثلی مرتبط بودند. تولید شیر، فاصله گوساله زایی و نرخ آبستنی به ترتیب با سه (g.16593A>G, g.16670C>A, g.16776C>T)، سه (g.16524G,C,T>A, g.16830G,C,T>A, g.16833A,T>G) و دو (g.16594A,C>G and g.16811A,T>G) SNPs ارتباط معنی دار داشتند (05/0P<). ارتباط چند شکلی جایگاه ژن FASN با صفات می تواند به عنوان نشانگر مولکولی در تعیین شایستگی ژنتیکی دام ها و همچنین راهبردهای اصلاح نژادی در جمعیت گاوهای هلشتاین مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: ژن FASN, توالی یابی, چندشکلی, گاو هلشتاین
    Hagar Rezakhani nejad, Gholam Reza Dashab*, Mehdi Vafa Valleh
    Fatty acid synthase (FASN), a multifunctional protein that carries out the synthesis of fatty acids, is coded by FASN gene which is known as major candied gene and plays a central role in de novo lipogenesis in mammals. This study was conducted to detect single nucleotide polymorphisms (SNPs) of the FASN gene and explore their relationships with three economically important traits including milk production (M), calving interval (CI) and conception rate (CR) in Holstein cows of Kerman province. The whole blood samples corresponding to the 38 Holstein cows with high and low estimate breeding values were collected. Genomic DNA was extracted from blood samples of the cows using a genomic DNA kit according to the manufacturer’s instructions. The genetic material was used for polymerase chain reaction amplification of selected gene fragments (750bp length from exon 37 to 39). All of PCR products were subsequently used directly for sequencing. Analysis of the target sequence followed by multiple regression of average allele substitution effects on M, CI, and CR traits revealed 58 SNP markers, among which 8 SNPs were totally associated with productive and reproductive traits. (M), (CI) and (CR) were affected by three (g.16593A>G, g.16670C>A and g.16776C>T), three (g.16524G,C,T>A, g.16830G,C,T>A, g.16833A,T>G) and two (g.16594A,C>G and g.16811A,T>G) SNPs respectively (P<0.05). Association between polymorphism in FASN gene and traits could be used as molecular markers for determination of animal's genetic potential as well as breeding strategies in Holstein population.
    Keywords: FASN gene, sequencing, polymorphism, Holstein cattle
  • مهدی وفای واله *، ناهید کریمی زندی، فرزانه بازماندگان شمیلی
    در این پژوهش، اثرات تزریق زرده تخم مرغ خزک به تخم مرغ سویه تجاری راس 308 بر برخی شاخص های التهابی و ایمنی، و نیز بیان نسبی ژن های TNF-α و یا Zo-1 در بافت روده و کبد نتاج بررسی شد. بدین منظور تعداد 250 تخم مرغ بارور سویه راس 308 بطور تصادفی به دو گروه آزمایشی یکسان شامل گروه آزمون (تزریق زرده خزک) و گروه شاهد (تزریق زرده راس) تخصیص داده شدند. پس از تفریخ، جوجه ها در شرایط یکسان استاندارد تحت برخی چالش های التهابی در سنین 28-21 روزگی برای مدت شش هفته پرورش یافتند. نمونه های خون و یا بافت پرندگان در روزهای 10 و 42 جمع آوری و برای صفات مورد نظر بررسی شدند. نتایج نشان داد که ترکیبات زرده خزک سبب کاهش بیان سیتوکین التهابی TNF-α در بافت های کبد و روده نتاج شد )05/0> (P. در مقایسه با گروه شاهد، تزریق زرده خزک سبب افزایش میزان تیتر آنتی بادی طبیعی IGA و تیتر آنتی بادی های اولیه و ثانویه بر ضد گلبول قرمز گوسفندی (SRBC) و کاهش غلظت سرمی پروتئینCRP و آنزیم کبدی ALT در نتاج شد )05/0>(P. بر اساس نتایج این پژوهش تزریق زرده تخم مرغ های بومی خزک به زرده تخم مرغ های سویه تجاری راس 308 می تواند به طور موثری سبب کاهش میزان بیان سیتوکین التهابی TNF-α در بافتهای کبد و روده نتاج شود.
    کلید واژگان: آنتی بادی های طبیعی, التهاب دستگاه گوارش, ایمنی, زرده تخم مرغ, مرغ خزک
    mehdi Vafaye valleh*, nahid Karimi zandi, Farzaneh Bazmandegan Shomeyli
    In this study, effects of the in ovo injection of Khazak egg yolk into the yolk of the Ross 308 eggs on some of offspring's inflammatory and immune indices as well as on the relative expression of intestinal and hepatic TNF-α and/or Zo-1 genes, were investigated. For this purpose, 250 fertile Ross 308 eggs were randomly assigned into two equal experimental groups including test (In ovo injection of Khazak yolk) and control (In ovo injection of Ross yolk) group. After hatching, chickens were reared for six weeks under the same standard environmental conditions with exposure to some certain inflammatory stimuli between 21-28 days of age. Chicken’s blood and/or tissues samples were collected on days 10 and 42, and the samples were analyzed for the target traits. Results showed that Khazak yolk component caused a reduction in the levels of pro-inflammatory TNF-α cytokine in both offspring's liver and intestinal tissue (P<0.05). Compared to the control group, khazak yolk injection was found to enhance the titer of IgA natural antibodyas well as primary and secondary antibody titer response against sheep red blood cells (SRBC) and reduces both serum levels of offspring's CRP protein and liver ALT enzyme (P<0.05). According to the results of the present study, injection of Khazak native hen egg-yolk into the yolk of eggs from Ross 308 commercial broiler breeder can effectively suppress the expression of TNF-α inflammatory cytokine in the offspring's liver and intestinal tissue.
    Keywords: egg yolk, Immunity, Intestinal inflammation, Khazak chicken, Natural antibody
  • رخساره نجم الدینی، مهدی وفای واله، نصرالله مرادی کر، غلامرضا داشاب *
    استرس گرمایی یکی از مهمترین عوامل استرس زای محیطی است که تولید طیور در دنیا به خصوص در مناطق گرم همانند استان سیستان و بلوچستان در ایران را با چالش همراه کرده است. استرس گرمایی موجب افزایش تولید رادیکال های آزاد در بدن پرندگان می شود. گلوتاتیون پراکسیداز نقش مهمی به عنوان آنتی اکسیدان سلولی در استرس گرمایی ایفا می کند. هدف از انجام این پژوهش، تجزیه تکاملی و فیلوژنتیک توالی نوکلئوتیدی GPX-1 در دو جمعیت راس 308 و خزک بود. نمونه های خون از 10 پرنده از دو جمعیت خزک و راس 308 به طور تصادفی جمع آوری شد (پنج قطعه از خزک و پنج قطعه راس 308). DNA از خون کامل استخراج شد. تکثیر PCR قطعه 800 جفت بازی از GPX-1 با استفاده از یک جفت پرایمر اختصاصی انجام گرفت. سپس محصول تکثیر برای توالی یابی DNA ارسال شد. همردیفی توالی قطعات GPX-1 در مجموع نه هاپلوتیپ و 13 ناحیه متغیر را نمایان ساخت. از 13 ناحیه چندشکل، پنج ناحیه جهش های نقطه ای بودند. ترسیم درخت فیلوژنتیک تشابه ژنتیکی بالایی را در بین دو جمعیت مورد مطالعه نشان داد، اما تفرق در درون جمعیت ها نشان می دهد که امکان بهبود، تغییرات ژنتیکی و افزایش مقاومت به استرس های محیطی در نتیجه انتخاب وجود دارد. نتایج فاصله ژنتیکی و نواحی چند شکل GPX-1 در گونه های مختلف درخت فیلوژنتیک را تایید نمودند. مطالعه فرآیندهای انتخاب مثبت نشان داد که انتخاب و تکامل نقش مهمی در فهم نقش زیستی این ژن دارند.
    کلید واژگان: تکامل, جهش, فیلوژنتیک, گلوتاتیون پراکسیداز, همولوگ
    Rokhsareh Najadini, Mehdi Vafae Valleh, Nasrollah Moradi, Gholam Dashab*
    Heat stress is one of the most important environmental stressors challenging poultry production worldwide, especially in warm regions such as Sistan and Baluchestan province of Iran. Heat stress increases the production of free radicals in the chicken’s body. Glutathione peroxidase plays important roles as cellular antioxidants in heat stress. The aim of this study was to conduct an analysis of the evolutionary and phylogenetic of GPX-1 in Ross 308 and Khazak populations. Boold samples were collected from 10 birds selected randomly from two stocks of Khazak and Ross 308 population (5 Ross 308 and 5 Khazak birds). DNA was extracted from whole blood. PCR amplification of 800 bp of GPX-1 was performed using one pairs of special primers. Then, PCR product sent for DNA sequencing. Sequence alignment of the GPX-1 fragment revealed a total of 9 haplotypes and 13 variable sites. Out of 13 polymorphic sites, 5 were singletons. Dendrogram of phylogenetic showing genetic similarity between the two populations, but probably diversity within populations indicate the possibility to improve genetic changes and increase the resistance to environmental stresses using selection. The results of genetic distance and polymorphic site of GPX-1 in different species approved phylogenetic tree findings. Study of positive- selection process showed that selection and evolution are playing major roles in understanding the biological function of this gene
    Keywords: Evolution, Glutathione peroxidase, Hemologous, Mutation, Phylogenetic
  • حسین اکبری، غلامرضا داشاب، مهدی وفای واله
    به منظور بررسی چند شکلی ژن MEG9 و ارتباط آن با وزن تولد در گاوهای سیستانی، از تعداد 130 راس گوساله (نر و ماده) مرکز به گزینی گاو سیستانی به طور تصادفی خونگیری به عمل آمد. استخراج DNA از خون کامل به روش فنل-کلروفرم انجام شد. واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) جهت تکثیر قطعه 210 جفت بازی واقع در اگزون 3 ژن مذکور با استفاده از آغازگرهای اختصاصی انجام شد. شناسایی جهش ها با روش SSCP با الکتروفورز محصولات پی سی آر بر روی ژل پلی آکریل آمید 8 درصد و رنگ آمیزی نیترات نقره انجام گرفت. به منظور بررسی ارتباط الگوهای شناسایی شده در جایگاه ژنی MEG9 با وزن تولد در گوساله های گاو سیستانی از مدل های ثابت خطی و مقایسه میانگین ها با روش توکی-کرامر انجام گرفت. نتایج مطالعه در جایگاه ژنی MEG9 سه الگوی باندی (ژنوتیپ) q1، q2 و q3 را به ترتیب با فراوانی های 37، 34 و 29 درصد نشان داد. مطالعه همبستگی الگوهای مشاهده شده در جایگاه ژنی MEG9با صفت وزن تولد معنی دار بود (05/0P<). در نهایت، نتایج این مطالعه نشان داد که ژن MEG9 می تواند یک نشانگر مولکولی مناسب جهت انتخاب وزن تولد در گاوهای سیستانی باشد.
    کلید واژگان: MEG9, چند شکلی, PCR, SSCP, گاو سیستانی, وزن تولد
    Hossien Akbari, Gholamreza Dashab, Mehdi Vafaye Valleh
    To determine of MEG9 gene polymorphism and its association with birth weight in Sistani cattle, the blood sample of 130 calves (male and female) were randomly collected belonging to Sistani cattle Research Center. The DNA extraction from whole blood was performed using phenol-chloroform procedure. Polymerase chain reaction was performed for amplification of 210-bp segments of exon 3 of MEG9 gene using specific primers. Detection of mutations were carried out by electrophoresis of poly-acrylamide gel 8% and silver staining using SSCP method. Association study of allele patterns with birth weight was done with fixed linear model and comparison of means was conducted by Tukey-kramer method. Results showed that three allele patterns including q1, q2 and q3 in PCR product of MEG9 gene in Sistani cattle with frequency of 37, 34 and 29 % respectively. The genetic diversity in MEG9 gene had significant correlation with birth weight (P
    Keywords: Birth weight, MEG9, PCR, SSCP, Polymorphism, Sistani cattle
  • فرزانه بازماندگان شمیلی، مهدی وفای واله*، غلامرضا داشاب، فرزاد باقرزاده کاسمانی
    به منظور ارزیابی اثرات مادری بر تکوین سیستم ایمنی نتاج، اثر تزریق زرده تخم مرغ های بومی خزک به زرده تخم مرغ های سویه تجاری راس بر عملکرد، ایمنی و بیان ژن TLR4 در مرغ های سویه تجاری راس تعیین شد. بدین منظور تعداد 150 عدد تخم مرغ سویه راس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی 75 تایی که شامل گروه I (گروه شاهد- تزریق زرده سویه راس) و گروه II (تزریق زرده نژاد خزک) تقسیم و برای مدت سه هفته در در دستگاه جوجه کشی خوابانده و پس از هچ با جیره متوازن به مدت شش هفته پرورش داده شدند. سه پرنده به طور تصادفی در روزهای 27 و 42 انتخاب و کشتار شدند و وزن اندام های موثر در ایمنی (کبد، بورس و تیموس) اندازه گیری شدند. تیتر آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل و بیان نسبی ژن TLR4 در کبد نمونه های آزمایشی بررسی شد. تزریق زرده خزک به تخم مرغ های سویه راس سبب بهبود عملکرد رشد، پاسخ ایمنی و نیز سبب کاهش بیان ژن TLR4 در کبد جوجه ها در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0P<). بر اساس نتایج این پژوهش ممکن است تزریق زرده تخم مرغهای بومی خزک به تخم مرغهای سویه تجاری راس در روز اول جنینی، سبب بهبود کارائی سیستم ایمنی مرغان سویه راس در سنین بالاتر بشود.
    کلید واژگان: اثرات مادری, ایمنی, زرده تخم مرغ, مرغ بومی خزک, TLR4
    Farzaneh Bazmandegan *
    To examine the possible role of maternal effect on progeny immune system development, the injection effects of the khazak yolk into the yolk of the commercial Ross egg on the performance, immunity and expression of TLR4 was determined in the commercial Ross chicken. For this purpose, 150 ROSS fertile eggs were randomly assigned to two experimental groups including group I (control-in ovo Ross yolk injection) and group II (in ovo khazak yolk injection) and were kept in incubator for 3 weeks. After incubation period, newly hatched chickens were fed with balanced ration for six weeks. Three Chickens from each experimental group were respectively killed at 27- and 42-d posthatch for analysis of immune organs weight (liver, burs and thymus), The HI anti- body titer levels and liver TLR4 mRNA expression levels. The results of Statistical analysis demonstrated that the in-ovo injection of khazak yolk into the Ross eggs not only significantly enhances growth rate and immune function but also decreases expression of TLR4 mRNA in the liver of treated group compared with the control group (P˂0.05). On the basis of these results it's possible that injection of khazak yolk into the Ross eggs at the first day of embryonic development enhances the chicken immune response at older ages.
    Keywords: Egg yolk, Khazak native chickens, Maternal Effects, TLR4
  • هاجر رضاخانی، غلامرضا داشاب*، مهدی وفای واله
    در این بررسی به منظور آگاهی از روند تکاملی و مولکولی توالی نوکلئوتیدی جایگاه ژن FASN در پستانداران شمار 38 راس گاو هلشتاین شیری (18 راس کم تولید و 20 راس پر تولید) انتخاب و خون گیری از ورید دمی آن ها انجام شد. استخراج DNA از خون کامل به روش فنول-کلروفرم صورت گرفت. واکنش زنجیره ای پلیمراز برای افزایش قطعه 750 جفت بازی واقع در ناحیه اگزون 37 تا 39 جایگاه ژن FASN با استفاده از جفت آغازگرهای اختصاصی انجام گرفت و محصول PCR تعیین توالی شدند. توالی نوکلئوتیدی جایگاه ژن FASN در جمعیت مورد بررسی با دیگر توالی های DNA جایگاه یادشده در پستانداران بر پایه جستجو در بانک اطلاعاتی ژنگان یا ژنوم (NCBI) به دست آمده و هم تراز شدند. درصد جانشینی و جایگزینی نوکلئوتیدها با استفاده از روش بیشترین درستنمایی و همچنین ترسیم درخت تبارزایی (فیلوژنتیک) و تعیین روند انتخاب طبیعی به روش اتصال-همسایگی NJ (Neighbor- Joining) و UPGMA با نرم افزارهای MEGA6 و Dnasp5.1 انجام گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی های داده های زیستی (بیوانفورماتیک) نشان داد، در درصد جانشینی در بازهای پورین بیشتر از بازهای پیریمیدین بود. میزان عددی نسبت جایگزینی dN/dS در مقایسه توالی جایگاه ژن FASN در بین دو گروه گاوهای شیری پر تولید و کم تولید و همچنین در مقایسه با دیگر گونه ها به ترتیب برابر با 16/1 و 12/1 محاسبه شدند که نشان دهنده انتخاب مثبت در فرآیند تکامل این ژن است. درخت تبارزایی برای ژن یادشده در موجودهای مختلف نشان داد، که در دسته پستانداران بوفالو و گاومیش، گربه و یوزپلنگ خویشاوندی بیشتری دارند (98%، 57%). نتایج نشان می دهد، تفرق و انتخاب در طی سالیان متمادی سبب به وجود آمدن رقم های جدید، پروتئین های جدید و از سویی سبب تثبیت عملکرد آن ها در طی روند تکامل و پیشرفت در جهت خالص سازی عملکرد آن ها شده است.
    کلید واژگان: تبدیل ژنی, تکامل, توالی یابی, جهش تقاطعی, گاو هلشتاین
    Hagar Rezakhani, Gholam Reza Dashab *, Mehdi Vafaye Valleh
    In the this research, 38 Holstein dairy cows (18 heads low production and 20 heads high-production) were selected randomly and blood samples were taken their from tail vein. DNA was extracted from whole blood with phenol-chloroform. PCR amplification of 750bp from 37 to 39 exons of FASN gene was performed using one pairs of special primers. Sequencing of the amplified region was performed by the Sanger method. Sequence data of other species was achieved and aligned by searching its genome database (NCBI). The nucleotide substitution rate of the sequences and molecular evolution of the FASN were calculated by maximum likelihood and neighbor-joining method, respectively and phylogenetic tree was constructed. Evolutionary and phylogenetic tree analysis was performed using MEGA6 and Dnasp5.1 softwares. Bioinformatics analysis results showed that the substitution percentage of purines was more than pyrimidine nucleotides. The numerical value of dN/dS in two groups of dairy cow and in comparison with that of other species were 1.16 and 1.12, respectively which indicating positive selection during evolution of this gene. Phylogenetic tree for the FASN gene in mammals shows close relationship between Buffalo and Bison, as well as Cats and Cheetahs (%98 and %57, respectively).The results show that over the years segregation and selection of new varieties, resulted in the development of new varieties, new proteins and also stabilizes their performance during the evolution and advance progress toward their performance has been purified.
    Keywords: Evolution, gene conversion, sequencing, Holstein cow, transversional
  • حسین مرادقلی، غلامرضا داشاب *، مهدی وفای واله
    گاو سیستانی نژاد گوشتی و از ذخایر ژنتیکی با ارزش کشور است که از لحاظ تولید گوشت، کمیت و ‏کیفیت لاشه و بازده غذایی مناسب است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی چند شکلی ژن ‏TFAM‏ ‏‏(‏Mitochondrial transcription factor A‏) با استفاده از ‏PCR-RFLP، از 150 راس‏ گاو سیستانی به صورت تصادفی و انفرادی خونگیری از ورید گردنی انجام گرفت. سپس نمونه های خون دام ها با روش ‏شستشوی نمکی بهینه شده استخراج وکیفیت آنها با الکتروفورز ژل آگارز 1 درصد بررسی گردید. ناحیه ‏پروموتور جایگاه ‏TFAM‏ به طول ‏bp‏801 با روشPCR تکثیر و محصول ‏PCR‏ توسط آنزیمBsuRI برش داده شد. محصولات هضم شده توسط الکتروفورز با ژل آگارز ‏3 درصد و رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید ‏نمایان سازی گردید. با توجه به این که آنزیم برشی مذکور در قطعه تکثیر شده دارای چندین سایت برشی ‏می باشد، نتایج الگوی هضمی در حیوانات هموزیگوت (‏AA‏) سه باند با اندازه 152، 187 و 462‏ جفت باز، ‏در حیوانات هموزیگوت (‏CC‏) چهار باند با اندازه 83، 104، 152 و 462 جفت باز و نهایتا‏ در حیوانات ‏هتروزیگوت (‏AC‏) پنچ باند با اندازه های 83، 104، 152، 187 و 462 جفت باز مشاهده گردید. داده های آماری با استفاده نرم افزار ‏POPGENE3.2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمعیت در جایگاه ‏TFAM‏ ‏انحراف از تعادل هاردی-‏ واینبرگ را نشان داد(05/0>‏P‏). شاخص شانون(‏I‏)، شاخص نئی، هتروزیگوسیتی‏ مشاهده شده و هتروزیگوسیتی‏ مورد انتظار به ترتیب، 69، 49، 37، 50 درصد محاسبه شد. در مطالعه حاضر ‏ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ های گاو سیستانی در جایگاه ژنTFAM با صفات رشد مشاهده نشد .
    کلید واژگان: گاو سیستانی, صفات رشد, افزایش وزن, ژن TFAM
    Hossein Moradgholi, Gholam Reza Dashab *, Mehdi Vafa Valleh
    Sistani beef cattle is a native breed of east of Iran that as a valuable genetic resource in the ýtropical area could be good a candidate to produce high quantity of muscularþ þcarcass portions ýwith highþ þefficiency. In order to explore the Mitochondrial transcription factor A gene ýý(TFAM) polymorphisms using PCR-RFLP, 150 Sistani cows were randomly selected and ýthen blood samples were taken from the jugular vein of each animal individually. ýThereafter, blood samples wereþ þsalting-out and electrophoresed with 1% agarose gel. The ýposition of the TFAM promoter region amplified by PCR and PCR products with 801bp ýlength were sliced byþ þBsuRI enzyme. Digestion products on 3% agarose gel were shown by ýelectrophoresis and staining with ethidium bromide. The patterns of digestion in AA ýhomozygotes, CC homozygotes, and AC heterozygotes were as follows: three bands with ýý152, 187, and 462bp; four bands with 83, 104, 152, and 462bp; and five bands with 83, 104, ýý152, 187, and 462bp, respectively. The results showed that the position of TFAM population ýdeviated from the Hardy-Weinberg equilibrium (P
    Keywords: Sistani? ?cattle, ?Growth traits, Daily gain, TFAM gene
  • M. Dehmardeh, Gh. R. Dashab *, M. Vafaye Valleh
    The objective of the present study was to determine the extent of BOLA-DRB3 locus polymorphism in a herd of Sistani Cattle and their associations with body weight traits including birth weight, 3, 6, 9 and 12 months, and blood serum biochemical such as total protein, albumin and globulin. For this, blood samples collected randomly from 143 Sistani Cattle in a research herd at the Sistani Cattle Research Centre. DNA extraction from complete blood samples was performed with optimized saline method. The amplification of the 284-bp fragment of the BoLA-DRB3 gene was performed in two steps. In the first step, the HLO30 and HLO31 primers were used and in the second step the HLO30 and HLO32 primers were used. Then, the amplified fragment was digested by HaeIII enzyme. The digestion products were resolved on electrophoresis of 3% gel agarose. Population and genetic structure was calculated with POPGENE software and probable genotype patterns association with body weight traits and blood biochemistry traits were implemented by fixed linear model. The results of this study revealed two alleles and three genotypes as aa, bb and ab in locus of BOLA-DRB3.2 in Sistani cattle. Genotype frequencies of aa, bb and ab were 30, 41 and 28%, respectively, and alleles frequencies of a and b were calculated 44 and 56%, respectively. In this experiment, the Shannon index (I), Nei's index, heterozygosity was observed and the expected heterozygosity were calculated 69, 49, 28 and 50 respectively. The analysis of likelihood ratio test and X2 in BOLA-DRB3.2 showed that the population of Sistani cattle studied in this study was beyond the Hardy-Weinberg equilibrium. Also, the correlation of different genotypes with body weight traits including birth, 3, 6, 9 and 12 months, and biochemical characteristics of serum were not significant.
    Keywords: Sistani cattle, MHC, Polymorphism, PCR-RFLP
  • اعظم خسروی زرندی، غلامرضا داشاب *، محمد رکوعی، مهدی وفای واله
    چند قلوزایی یکی از مهم ترین صفات اقتصادی در پرورش بز است، که علاوه بر تاثیر پذیری از ژن های کوچک اثر، تحت تاثیر ژن های با اثر بزرگ نیز می باشد. در دهه های اخیر مشخص شد که دو عضو متعلق به خانواده فاکتورهای رشد با منشا اووسیتی به نام هایGDF9 وBMP15 برای رشد فولیکولی و تخمک ریزی ضروری هستند. هدف از پژوهش حاضر مطلعه ی چند شکلی در جایگاه های ژنی GDF9 وBMP15 و ارتباط الگوهای ژنوتیپی شناسایی شده در جایگاه های مذکور با میزان چندقلوزایی است. نمونه خون از تعداد 50 راس بز مرخز به طور تصادفی گرفته شد و استخراج DNA با روش بهینه یافته نمکی انجام گرفت. واکنش زنجیره ای پلیمراز برای تکثیر قطعه 862 جفت بازی از اگزون 2 ژن BMP15 و قطعه 995 جفت بازی از اگزون 2 ژن GDF9 انجام گرفت. محصولات PCR پس از هضم توسط آنزیم Hinf1 برروی ژل آگارز 3 درصد الکتروفورز و بر اساس الگوی باندی مشاهده شده ژنوتیپ دام ها تعیین شد. در جایگاه BMP15 دو الل B و b با فراوانی های به ترتیب 96/0 و 04/0 و ژنوتیپ های BB، Bb و bb به ترتیب با فراوانی های 94/0، 04/0 و 02/0 مشاهده شد. هم چنین، در جایگاه GDF9 فراوانی آلل های A و a به ترتیب 68/0 و 32/0 و فراوانی ژنوتیپ های AA، Aa و aa به ترتیب 60/0، 16/0 و 24/0 برآورد شد. شاخص نئی، PIC و هتروزایگوسیتی مورد انتظار در ژن BMP15 به ترتیب 47/0، 077/0 و 08/0 و در ژن GDF9 به ترتیب 34/0، 4/0 و 43/0 محاسبه شد. هم چنین، نتایج بررسی ارتباط الگوهای ژنوتیپی جایگاه های ژنی GDF9 وBMP15 و اثرات متقابل آنها بر صفت دوقلوزایی معنی دار بودند، بنابراین، می توان نتیجه گرفت هر چند دو جایگاه ژنی GDF9 و BMP15 تنوع متوسط و پایین دارند، اما نقش مهمی در دوقلوزایی ایفا می نمایند. لذا اطلاعات موجود می تواند در برنامه های انتخاب برای افزایش دوقلوزایی در بز نژاد مرخز سودمند باشد.
    کلید واژگان: بز مرخز, TGF, ?, چند شکلی, مطالعات پیوستگی
    A. Khosravizarandi, Gh Dashab*, M. Rokoei, M. Vafayvale
    Twinning is one of the most important economic traits in goat production, which is influenced by either small or major gene effects. In recent decades, it has been recognized that two members of growth factors originated from oocytes namely GDF9 and BMP15 are essential for follicular development and ovulation. The aim of the current study was to survey the polymorphism of two GDF9 and BMP15 genes and their genotype patterns association with twining rate in Markhoz goat. Blood samples were randomly taken from 50 Markhoz goats and DNA extraction was performed by a salting-out modified method. Polymerase chain reactions (PCR) were employed to amplify a fragment with 862 base pairs from exon 2 of BMP15 gene and 995 base pairs fragment from exon 2 of GDF9 gene. The PCR products after digestion by Hinf1 enzyme were electrophoresed on 3% agarose gel and the animal's genotypes were determined by banding patterns. In the BMP15 gene, the frequencies of B and b alleles were 0.96 and 0.04, respectively; and the frequencies of BB, Bb and bb genotypes were 0.94, 0.04 and 0.02, respectively. Also, the frequencies of A and a alleles in GDF9 gene were 0.68 and 0.32, respectively; and the frequencies of AA, Aa and aa genotypes were 0.60, 0.16 and 0.24, respectively. The Nei’s index, Polymorphism information content and expected heterozygosity in the BMP15 gene were 0.47, 0.077 and 0.08, respectively; and corresponding values in the GDF9 gene were 0.34, 0.4 and 0.43, respectively. The results showed that the effects of BMP15, GDF9 and interaction of two loci genotypes on twinning trait were significant indicating that although the GDF9 and BMP15 genes in Markhoz goats have low to moderate polymorphism, they play an important role in twining rate. The present information may be useful in breeding programs of Markhoz goats and could be used in selection strategies.
    Keywords: Linkage study, Markhoz goats, Polymorphism, TGF, β
  • سید ایمان فاضل، غلامرضا داشاب، مهدی وفای واله
    تنوع، ساختار ژنتیکی و میزان تفرق چهار سویه از ماهی زینتی بارب، Puntius tetrazona، شامل تایگر، رزی، آلبینو و گرین بارب با استفاده از نشانگر های ریزماهواره ای بررسی شد. استخراج DNA از160 قطعه ماهی (هر سویه 40 قطعه) از بافت باله پشتی با استفاده از کیت دنا-زیست آسیا و پروتکل شرکت انجام گردید. واکنش تکثیر 4 نشانگر با استفاده از آغازگرهایSm17، Sm25، Ma106 و Ma109 انجام و بر روی ژل آکریل آمید 8 درصد الکتروفورز شد. نتایج بیانگر چند شکلی بودن تمام جایگاه های مورد مطالعه بود. تعداد آلل های مشاهده شده چهار جایگاه در تمام جمعیت برابر با 21 آلل بود. میانگین تعداد آلل به ازای هر نشانگر در تمام جمعیت برابر با 25/5 و در دامنه 3 تا 6 آلل قرار داشت. متوسط تعداد آلل مشاهده شده هر سویه به ترتیب تایگر، گرین، آلبینو و رزی بارب برابر 25/3، 25/3، 4 و 25/3 آلل بودند. متوسط هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار در تمام جمعیت به ترتیب برابر با 24/0 و 49/0 بودند. اکثر جایگاه ها در جمعیت های مختلف انحراف از تعادل هاردی-واینبرگ را نشان دادند. تجزیه داده های مولکولی نشان داد که بخش قابل توجهی از تنوع افراد (97 درصد) در درون سویه ها است. مقدارFst در مطالعه حاضر برابر با 03/0 بود که نشان از تفرق پایین جمعیت ها است. تجزیه کلاستری UPGMA براساس فاصله ژنتیکیNei تفرق بسیار کمی در بین سویه های مختلف تایگر بارب نشان داد. بنابراین، هر چند نشانگرهای ریزماهواره ای استفاده شده در مطالعه ساختار ژنتیکی سویه ها مناسب بودند، اما درجه تفرق سویه ها بسیار کم و حاکی از درجه خویشاوندی بالای آنها است.
    کلید واژگان: ماهیان زینتی, تنوع ژنتیکی, ریزماهواره, تجزیه کلاستری
    Syed Iman Fazel, Gholam Reza Dashab, Mehdi Vafae Valleh
    The genetic structure, diversity and population kinship of four strains of ornamental barb, Puntius tetrazona, viz. tiger, green, albino and rose barb, was studied through microsatellite markers. Genomic DNA was extracted from dorsal fin tissue of 160 individuals (40 per strain) using kit and its protocol from Denazist Co. PCR amplification was performed using four pairs of microsatellite primers (Sm17, Sm25, Ma106 and Ma109). PCR products were electrophoresed on 8% acrylamide gel and stained with silver nitrate. The results showed that all loci were polymorphic. A total of 21 alleles for four markers in four strains was found. The mean number of alleles per locus at the population level was 5.25, and the number of alleles per polymorphic locus varied between 3 and 6. Average number of the observed alleles in tiger, green, albino and rose barb strains were 3.25, 3.25, 4 and 3.25, respectively. The observed and expected heterozygosity averages were 0.24 and 0.49, respectively. Most cases significantly deviated from Hardy-Weinberg equilibrium (p≤0.01). The analyses of molecular variance showed high genetic diversity (97%) within populations. The Fst value was 0.03 which indicates the low genetic differentiation between populations. UPGMA cluster analysis based on Nei genetic distance showed two different populations inhabiting the regions. Therefore, the microsatellite markers used in this study were found suitable for the different strains, and the degree of diversity was very low between strains, indicating a high degree of kinship.
    Keywords: Ornamental fish, þGenetic diversity, þMicrosatellite, þUPGMA
  • سمانه ابولی، غلامرضا داشاب، محمد رکوعی، مهدی وفای واله
    چند شکلی ناحیه اگزون سوم جایگاه ژن FABP4 و ارتباط الگو های ژنوتیپی شناسایی شده با صفات مرتبط با رشد با استفاده از 45 راس گاو شامل نژاد سیستانی (30 راس) و دشتیاری (15 راس) بررسی شد. DNA از خون کامل استخراج و کیفیت آنها به کمک الکتروفورز ژل آگارز یک درصد بررسی شد. پس از تکثیر زنجیره ای پلی مرازی (PCR) و هضم آنزیمی آنها با NlaIII و الکتروفورز روی ژل آگارز 8/2 درصد، الگو های ژنوتیپی دام ها براساس اندازه و تعداد باند ها تعیین شد. فراوانی نسبی الگو های باندی شناسایی شده شامل ژنوتیپ هایAA، AB، و BB در دو نژاد سیستانی و دشتیاری به ترتیب 67، 30، و 3 و نیز 73، 27، و صفر درصد بودند. فراوانی آلل های A و Bدر جایگاه مطالعه شده در جمعیت سیستانی و دشتیاری به ترتیب 82، 18، 5/86، و 5/13 درصد محاسبه شد. شاخص های هتروزایگوسیتی شامل شاخص شانون (I)، شاخص نئی، هتروزایگوسیتی مشاهده شد و هتروزایگوسیتی مورد انتظار در جمعیت سیستانی و دشتیاری به ترتیب 48، 30، 30 و30 و 39، 11، 27 و 24 درصد برآورد شد. الگو های ژنوتیپی در جایگاه ژن FABP4 در جمعیت گاو سیستانی همبستگی معنی داری با وزن های شش، نه، و دوازده ماهگی نشان داد. بنابراین جایگاه مذکور می تواند به عنوان ژن کاندیدا در توصیف تنوع صفات مرتبط با رشد بعد از سن ازشیرگیری گوساله ها در برنامه های اصلاح نژادی استفاده شود.
    کلید واژگان: ژن FABP4, محتوای اطلاعات چندشکلی, نژادهای بومی, نژاد سیستانی, هتروزیگوسیتی
    Samane Abuli, Gholam Dashab, Mohammad Rokouei, Mehdi Vafai Valeh
    The polymorphism in exon 3 of FABP4 gene and its association with growth traits of 45 Sistani (n=30) and Dashtiari (n=15) cattle were investigated. DNA extraction from the whole blood was performed and its quality was determined by electrophoresis of one percent agarose gel. Animal genotypes were determined based on polymerase chain reaction (PCR) products and their band size electrophoresed on agarose 2. 8 percent resulted from enzyme digestion by NlaIII. The pattern of bands gave three genotypes including AA، AB and BB in two Sistani and Dashtiari breeds with frequency of 67، 30، and 3 percent and 73، 27 and 0 percent، respectively. The frequency of A and B alleles in exon 3 of FABP4 in Sistani and Dashtiari breeds were 82 and 18 percent and 86. 5 and 13. 5 percent، respectively. Heterozygosity indices including Shannon index (I)، Nei’s index، observed and expected heterozygosity in Sistani and Dashtiari population were 48، 30، 30 and 30 percent and 39، 11، 27 and 24 percent، respectively. The association between genotypes and growth-related traits were significant for body weights in 6، 9 and 12 months of age. Therefore، this locus can be considered as a candidate gene in breeding programs for describing the variation of growth traits after weaning age in calves.
    Keywords: FABP4 gene, Heterozygosity, Native breeds, Polymorphism information content, Sistani breed
  • Vafaye Valleh M., Tahmoorespour M., Daliri Jopary M., Nassiri M.R., Rahim, Tayefeh A
    Inbreeding and Heat stress have negative effects on reproductive performance of dairy cattle. Two suggested strategies to overcome to these factors are to use crossbreeding and crossbreeding with thermo tolerant genotype, respectively. The aims of present study were to determine the effects of inbreeding and crossbreeding on cleavage and blastocyst rates at early stages of in vitro development in inbreed (Holstein) and crossbreds (Sistani-Holstein) embryos during normal and heat shock stress. In vitro-matured (IVM) Holstein oocytes (n=623) were inseminated with either Holstein or Sistani spermatozoa, and after incubation period, presumptive embryos were collected and assigned to control (38.5°C) or heat shock at 96 h post insemination (hpi; 41°C for 12 h) treatments. The presumptive embryos were cultured in vitro for 8 days and evaluated for cleavage and blastocyst formation rates per cleaved embryo. Data were analyzed using logistic regression. The results indicated a cleavage at 48 hpi was influenced by the species of the sperm (embryo) genotypes, where percentage of Holstein oocytes cleaving after insemination with Holstein spermatozoa were significantly higher than Holstein oocytes inseminated with Sistani spermatozoa (207/314; 66% vs. 130/309; 42%), (P≤0.05); respectively. moreover, the overall blastocyst production rate during heat shock stress was clearly affected by the crossbreeding, with Holstein oocytes were inseminated with Sistani spermatozoa having a greater blastocyst yield in comparison with Holstein inbreed embryos during heat shock stress (4/49; 8.1% vs. 1/84; 1.1%), (P≤0.05) respectively. In conclusion, the present results indicate that Sistani-Holstein crossbreed embryos are more resistant to heat shock than purebred Holstein at early stages of in vitro development. Moreover, according to this criterion, crossbreeding with Sistani spermatozoa may result in higher pregnancy rates in Holstein cows during heat stress condition.
    Keywords: Embryo, Inbreeding, Cross Breeding, Heat Stress, Holstein, Sistani
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال