مژگان سرشار
-
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 144 (اسفند 1403)، صص 2897 -2912زمینه
روانشناسی مثبت گرا با تکیه بر استعدادها و توانایی ها، به جای تمرکز بر بیماری ها، جای خود را در ادبیات روانشناسی گشوده است و با پیشرفت روزافزون جوامع و گسترش مادی گرایی، اهمیت بیشتری یافته است. شادکامی در نظریه مارتین سلیگمن، یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی مثبت گرا است و به احساس خوشحالی و رضایت فرد اشاره می کند.
هدفپژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای شادکامی با محوریت دیدگاه مارتین سلیگمن انجام شد.
روشروش پژوهش حاضر، کیفی بود که با روش گراندد تئوری (نظریه زمینه ای) انجام شد. جامعه آماری در بخش بررسی نظریه سلیگمن، محتوای کتاب شکوفایی روانشناسی مثبت گرا: درک جدیدی از نظریه شادکامی و بهزیستی بود که تمام محتوای آن با دقت توسط پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفت و در بخش خبرگان نیز، جامعه آماری شامل تمامی متخصصان روانشناسی مثبت گرا در شهر تهران در سال 1402 بود که با نمونه گیری گلوله برفی شناسایی شدند و با نظرخواهی از 10 نفر از این خبرگان، نظرات آنان در مورد موضوع مورد مطالعه، بررسی شد.
یافته هادر پژوهش حاضر عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر شادکامی شناسایی شدند. از طرفی راهبردهای تمرکز بر نقاط قوت، تمرین شکرگزاری، تمرین پذیرش رنج ها، تعیین اهداف و برنامه ریزی هفتگی یا ماهانه، برقراری و حفظ روابط مثبت و ارتباطات معنادار با دیگران، تمرین زندگی در حال و ارزش قائل شدن به لحظات حال و فعالیت های ورزشی و تحرک بدنی به عنوان راهکارهای شادکامی شناسایی شدند. در نهایت مشخص شد شادکامی پیامدهای مختلفی شامل بهبود روحیه، بهبود سلامت، بهبود روابط، افزایش خلاقیت، موفقیت در کار، حفظ تعادل روحی و افزایش انگیزه را به همراه دارد.
نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر نشان داد که شادکامی اصیل مارتین سلیگمن با دیدگاه خبرگان حوزه روانشناسی مثبت گرا همخوانی دارد؛ زیرا هر دو تاکید دارند که شادکامی، رضایت و آرامش درونی است که می تواند از طریق ارتباط معنوی با خداوند و پیروی از اصول دینی و اخلاقی و نگرش مثبت به زندگی میسر شود.
کلید واژگان: شادکامی, نظریه سلیگمن, روان شناسی مثبت گراBackgroundBy relying on talents and abilities, instead of focusing on diseases, positive psychology has opened its place in psychology literature and has become more important with the increasing progress of societies and the spread of materialism. In Martin Seligman's theory, happiness is one of the most important concepts in positive psychology and refers to a person's feeling of happiness and satisfaction.
AimsThe current research was conducted with the aim of providing a model for happiness based on Martin Seligman perspective.
MethodsThe method of the current research was qualitative, which was carried out using the grounded theory method. The statistical population in the review section of Seligman's theory was the content of the book "Prosperity of Positive Psychology: A New Understanding of the Theory of Happiness and Well-Being", all of its content was carefully examined by researchers, and in the expert section, the statistical population included all positive psychology specialists in Tehran. It was in 1402 that they were identified by snowball sampling and by asking the opinion of 10 of these experts, their opinions on the subject under study were examined.
ResultsIn the present study, causal, contextual and intervening factors of happiness were identified. On the other hand, strategies for focusing on strengths, practicing gratitude, practicing acceptance of suffering, setting goals and weekly or monthly planning, establishing and maintaining positive relationships and meaningful connections with others, practicing living in the present and valuing the present moments and sports activities and mobility Physical activity was identified as a means of happiness. Finally, it was found that happiness brings various consequences, including improving mood, improving health, improving relationships, increasing creativity, success at work, maintaining mental balance, and increasing motivation.
ConclusionThe findings of the present study showed that Martin Seligman's genuine happiness is consistent with the opinion of experts in the field of positive psychology; Because both emphasize that happiness, satisfaction and inner peace can be achieved through spiritual connection with God and following religious and moral principles and a positive attitude towards life.
Keywords: Happiness, Seligman's Theory, Positive Psychology -
احسان، نیکوکاری، و مشارکت در خیر عمومی از نمونه های آشکار اخلاق در حوزه ی اجتماع به شمار می آیند. با این حال، گروه های مدافع سکولاریزاسیون، به دلیل شواهد تاریخی و نیز شواهدی که به ماهیت الهیات بر می گردد، نگاه خوش بینانه ای به مداخله و مشارکت گروه های دینی در حوزه ی عمومی ندارند. بر این اساس، الهیدان های مسیحی تلاش می کنند تا این اتهام را از خود برداشته و تصویری از خود ارائه دهند که سکولارها را قانع کند مسیحیان نیز می توانند درکی فراگیر از نیکوکاری و خیرعمومی داشته باشند. مسئله ی این مقاله بررسی این تلاش الهیاتی است. محقق در این مقاله، کوشیده است تا با تمرکز بر اندیشه های الاهیاتی دیوید هولنباخ در کتاب "خیرعمومی و اخلاق مسیحی" به بررسی تلاش عالمان مسیحی در نمایش سازگاری میان مشارکت در تامین خیرعمومی و اخلاق مسیحی بپردازد. روش این مقاله توصیفی و تحلیلی است و داده ها به روش مطالعه اسنادی به دست آمده و با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی بررسی شده اند. از نتایج تحقیق این که در الاهیات جدید مسیحی تلاش می شود تا بر حل مشکلات انسان ها و جوامع بشری تمرکز شود. این مقاله نشان می دهد که الاهیدان های مسیحی کوشیدهاند تا با درک اهمیت مشارکت دینداران در حوزه ی عمومی و تامین خیر عمومی و احسان، از الاهیات مسیحی خوانشی مداراجویانه و مبتنی بر "دیگرپذیری" دینی ارائه دهند؛ و البته آن گونه که هالنباخ می گوید این تفسیر از الهیات مسیحی ممکن است مخالفت گروه های محافظه کار مسیحی و خوانش های ارتدکسی از آن را به همراه داشته باشد.
کلید واژگان: احسان, خیر عمومی, دیوید هولنباخ, الاهیات جدید مسیحی, اخلاق اجتماعیIn an era where religious groups are accused of having religious interests and motivations that may hinder their participation in countering other religious groups, theologians strive to demonstrate that the religious tradition they belong to is conducive to benevolence, assistance, participation in the public sphere, and charity. The present study aims to focuses on the thoughts of David Hollenbach in his book "Public Goods and Christian Ethics" to examine the efforts of Christian scholars in showcasing the compatibility between participation in public goods and Christian ethics. To this aim a descriptive –analytical, with data obtained through document analysis and examined using qualitative content analysis methods was used. The results indicate that in modern Christian theology, efforts are made to focus on solving the problems of individuals and human societies. Christian theologians have tried to present a somewhat accommodating interpretation of Christian theology by understanding the importance of religious participation in the public sphere and providing public goods and charity, based on a somewhat conciliatory and accepting approach towards other religious traditions.
Keywords: Benevolence, Public Good, David Hollenbach, New Christian Theology -
نشریه عقل و دین، پیاپی 28 (بهار و تابستان 1402)، صص 165 -181
محمد بن سنان زاهری (م.220ق) یکی از راویان کثیرالحدیث و تاثیرگذار بر فقه و حدیث امامیه است. در کتب اربعه شیعه از او احادیث زیادی نقل شده است، تعداد زیادی از بزرگان رجالی همچون ابن الغضائری در الضعفاء، ابن نجاشی در الرجال، شیخ طوسی در الفهرست و التهذیبین، شهیدثانی در الروضه البهیه و خوئی در معجم رجال الحدیث وی را تضعیف کرده اند و بعضا معتقدند که وی متهم به غلو، ارتفاع و ضعف است، لذا به ویژه روایت های مفرد او را از درجه اعتبار ساقط کرده اند. در این نوشتار کوشش شده است تا با بررسی 7 روایت مفرد محمد بن سنان در الکافی و التهذیب، استناد به ادله و شواهد عقلی و عینی و همچنین سخنان بزرگان رجالی به بررسی ویژگی های تضعیفی فوق در روایت های وی بپردازیم تا به شناخت کامل تری از او دست یابیم. متن این روایت ها را با توجه به غلوآمیز بودن آن ها و عدم سازگاری با عقل ارزیابی کرده ایم. مهم ترین یافته پژوهش این است که روایت های ابن سنان به دلیل برخورداری از ویژگی های تضعیفی متعددی همچون غلو، ارتفاع و افراط، دارای ضعف و مخالف عقل هستند و در نتیجه آرای بزرگان رجالی که در ادامه بدان ها نیز اشاره خواهد شد، در باب ضعیف بودن شخصیت محمد بن سنان و مردود بودن روایت های مفرد وی درست و واقعی است.
کلید واژگان: محمد بن سنان, غلو, روایت, حدیث مفرد, سنجش عقلیAghl va Deen, Volume:15 Issue: 28, 2024, PP 165 -181"Muhammad ibn Senan Zahiri (d. 220 AH) is recognized as one of the prolific hadith narrators influential in Shia jurisprudence and hadith. Numerous narrations attributed to him are found in the four fundamental texts of Shia Islam. Many notable scholars of hadith criticism, such as Ibn al-Ghadha'iri in *Al-Du'afa*, Ibn Najashi in *Al-Rijal*, Shaykh Tusi in *Al-Fahrist* and *Al-Tahdhib*, Shahid Thani in *Al-Rawdah al-Bahiyyah*, and Khui in *Mu'jam Rijal al-Hadith* have criticized him, sometimes accusing him of exaggeration, elevation, and weakness. Consequently, especially his isolated narrations have been deemed unreliable.This study aims to examine seven isolated narrations of Muhammad ibn Sanan in *Al-Kafi* and *Al-Tahdhib*, utilizing rational and empirical evidence alongside the opinions of prominent hadith scholars to analyze the aforementioned weaknesses in his narrations, thereby achieving a more comprehensive understanding of his character. We have evaluated the text of these narrations in light of their exaggerated content and lack of coherence with reason. The most significant finding of this research is that the narrations of Ibn Sanan, characterized by multiple weaknesses such as exaggeration and extremism, are indeed flawed and contrary to reason. Consequently, the assessments of major hadith scholars regarding the weak character of Muhammad ibn Sanan and the rejection of his isolated narrations are valid and accurate."
Keywords: Muhammad Ibn Senan, Exaggeration, Narration, Singular Hadith, Rational Assessmen -
مجله کتاب قیم، پیاپی 30 (بهار و تابستان 1403)، صص 259 -278هدف از این پژوهش، تحلیل محتوای روایات اسماء بنت عمیس در منابع فریقین است و نتیجه آن می تواند معرف دغدغه های فکری وی، در حدود نیم قرن از تاریخ صدر اسلام باشد. برای رسیدن به این هدف، تمامی روایات وی در منابع شیعه و اهل سنت به تعداد 48 روایت، گرد آوری و جهت انتخاب کلیدواژه های مفهوم ساز، طبقه بندی و مقوله بندی آنها از روش تحلیل محتوا با رویکرد کمی و کیفی استفاده شد. از نتایج احصاء شده در این تحقیق، علاوه بر فراوانی حجم روایات و تعیین روات و مستندات روایی وی و تبیین موضوعات فرعی و اصلی در روایات ایشان، می توان اذعان داشت که اهتمام عمده و دغدغه مندرج در روایات اسماء بنت عمیس، طرح مباحث اعتقادی، به ویژه، بیان فضائل و مناقب اهل بیت(ع)، بالاخص فضائل علی بن ابی طالب(ع) و حضرت زهراء(س) و بیان احکام ضروری زنان بوده است و علت این امر را نیز باید در دیدگاه فکری و سیره علوی اسماء، در معیت اهل بیت بودن وی، ملاحظه نیازهای فقهی زنان در احکام شرعی و دیدگاه های مذهبی مولفان شیعه و اهل سنت یافت.کلید واژگان: اسماء بنت عمیس, روایات نساء, تحلیل محتوا, منابع فریقین
-
مسلمانان اعتقاد دارند که قرآن کلام خداست لکن منتقدان قرآن همواره درصدد ایجاد شبهاتی، علیه این کتاب آسمانی بوده اند تا نسبت به الهی بودن قرآن تردید ایجاد نمایند. با توجه به گسترش این شبهات در سده های اخیر و زمینه های پیدایش این شبهه، در این مقاله به روش توصیفی، تحلیلی ضمن تبیین شبهه ادبی و عوامل بروز و ظهور آن، سیر پیدایش و تطور چنین شبهه ای در پنج دوره از عصر نزول تا دوره متاخران مورد بررسی قرار گرفته است. مهمترین یافته های این پژوهش عبارتند از: درعصر نزول تدبیر پیامبر(ص) راه هرگونه شبهه افکنی را مسدود کرده بود، ضمن اینکه عدم تدوین قواعد زبان عربی در آن زمان طرح چنین شبهه ای را منتفی میکرد. در دوره ائمه(ع) وصحابه عواملی همچون؛ پدیده اختلاف قرائت، ضعف در خط عربی، وجود آیات متشابه و الفاظ مشکله، زمینه ساز بروز مناقشات ادبی در این عصر گردید، که با پاسخ صحابه و تدبیر ائمه(ع) مواجه شد. با فاصله گرفتن از عصر نصوص بدلیل گسترش فتوحات، افزایش تازه مسلمان شده ها و دشمنی زنادقه شبهات ادبی افزایش پیدا کرده، اندیشمندان اسلامی تلاش کردند در لابه لای تالیفات خود به این شبهات پاسخ دهند. در دوره متاخران بی توجهی به قواعد ادبی و نگاه خصمانه برخی مستشرقان، شبهات ادبی در قالبی جدید توسعه یافته است.
کلید واژگان: شبهه, تعارض, اختلاف ادبی, ناسازگاری ادبیMuslims believe that the Qur'an is the word of God, but critics of the Qur'an have always tried to create doubts against this divine book in order to cast doubt on the divinity of the Qur'an Considering the spread of these doubts in the recent centuries and the contexts of the emergence of this doubt, in this article, in a descriptive and analytical way, while explaining the literary doubt and the factors of its occurrence and emergence, the course of the emergence and development of such doubt in five The period from the era of descent to the late period has been investigated.The most important findings of this research are: In the era of the descent of the prophet's wisdom, he blocked the way of casting any doubts, while the lack of compilation of the rules of the Arabic language at that time ruled out such a doubt. During the period of the Imams (as) and companions, factors such as; The phenomenon of different readings, weakness in the Arabic script, the presence of similar verses and difficult words, became the basis for literary disputes in this age, which was met with the response of the Companions and the wisdom of the Imams (AS). By moving away from the age of texts due to the spread of conquests, the increase of new converts to Islam, and the hostility of Zandaqah, literary doubts have increased, Islamic thinkers tried to answer these doubts in their writings. In the recent period of disregard for literary rules and the hostile view of some orientalists, literary doubts have developed in a new format.
Keywords: Doubt, Conflict, Literary Difference, Literary Inconsistency -
یکی از راویان پر حدیث در کتب اربعه حدیثی شیعه، محمد بن سنان زاهری (م.220ق) است. تعداد زیادی از بزرگان رجالی همچون ابن الغضائری در الضعفاء، ابن نجاشی در الرجال، شیخ طوسی در الفهرست و التهذیبین، شهیدثانی در الروضه البهیه و خوئی در معجم رجال الحدیث وی را تضعیف کرده اند و بعضا معتقدند که وی متهم به غلو، ارتفاع و ضعف است، لذا به ویژه روایت های مفرد او را از حیز اعتبار ساقط کرده اند و در مقابل گروهی دیگر همانند سید بن طاووس در فلاح السائل، شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه، مجلسی اول در روضه المتقین، مجلسی دوم در المرآهالعقول و الوجیزه، سید بحرا لعلوم در الفوائد الرجالیه او را توثیق کرده اند. در این نوشتار کوشش شده است تا با بررسی 8 روایت مفرد محمد بن سنان در الکافی، الفقیه و التهذیب و استناد به قرائن مختلف به بررسی ویژگی های تضعیفی نامبرده بپردازیم تا به اطلاعات جامعی از احوال او دست یابیم. متن این روایت ها را با توجه به مخالفت آن ها با قرآن، مقایسه با سایر احادیث صحیح متشابه یا مخالف، میزان سازش آن ها با عقل، نظرات مفسران و مانند این معیارها ارزیابی کرده ایم. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که با توجه به بررسی و تحلیل متن روایت های متفرد ابن سنان، روایت های وی به دلیل برخورداری از ویژگی های تضعیفی متعددی همچون اختلال، اضطراب غلو، ارتفاع و افراط دارای ضعف هستند و در نتیجه آرای بزرگان رجالی در باب ضعیف بودن شخصیت محمد بن سنان و روایت های مفرد وی صحیح است.
کلید واژگان: محمد بن سنان زاهری, روایت مفرد, جرح و تعدیل, تضعیف و توثیقMoḥammad ibn Sinān Zāhari (d. 220 AH) is one of the prolific narrators who has had a significant impact on the Jurisprudence and Hadith of the Imāmiyyah. Many prominent schʾolars of Hadith criticism, such as Ibn al-Ghadhāʾīri in al-Dhuʿafā, Ibn Najāshi in al-Rijāl, Sheikh Tūsi in al-Fihrist and al-Tahdhibain, Shahid Thāni in al-Rawḍāt al-Bahīyyah, and Khoei in Muʿjam Rijāl al-Hadith, have criticized him and some believe that he is accused of exaggeration, elevation, and weakness. Consequently, especially his solitary narrations have been deemed unreliable. This paper endeavors to examine 8 solitary narrations of Mohammad ibn Sinān in al-Kāfi and al-Tahdhīb, by referring to evidence and real testimonies, as well as the statements of eminent scholars of Hadith criticism, to delve into the attributes of weakness attributed to his narrations in order to achieve a more comprehensive understanding of his status. The texts of these narrations have been evaluated considering their tendency towards exaggeration and lack of rational consistency. The most significant finding of this research is that upon scrutinizing and analyzing some of Ibn Sinan's narrations, the narrations are weakened due to possessing numerous characteristics such as exaggeration, elevation, and extremism, rendering them unreliable and contrary to reason. Therefore, the opinions of prominent scholars in regard to the weakness of Mohammad ibn Sinan's character and the rejection of his solitary narrations are deemed accurate and valid.
Keywords: Mohammad Ibn Sinān, Exaggeration, Narrative, Single Hadith, Intellect -
نشریه مطالعات قرآنی، پیاپی 56 (زمستان 1402)، صص 642 -663
برخی از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی معتقدند تفسیر بر وفق ترتیب سوره ها، برترین روش فهم قرآن و خدمت بدان است؛ چون بدین وسیله می توان حالات و مراحل نزول را به شکلی روشن و دقیق پی گرفت و بدین ترتیب خواننده در فضای نزول قرآن و شرایط و مناسبات و غایات و مفاهیم آن قرار می گیرد و حکمت نزول برایش نمایان می شود.لذا از صدر اسلام برخی از صحابه و تابعان، درصدد جمع آوری قرآن بر اساس ترتیب نزول برآمدند. در این میان فهرستی که ابن عباس بنا به نقل عطاء خراسانی از ترتیب نزول سوره های قرآن ارایه کرده است، از اعتبار بیشتری برخوردار است.عبدالله بن عباس شاگرد ممتاز علی (ع) بوده و تفاسیری که از آیات گوناگون قرآن ارایه کرده، موقعیت ممتاز تفسیری او را نسبت به دیگر صحابه به خوبی نشان می دهد. در این مقاله با شواهد قرآنی، تاریخی و روایی نشان داده شده است که فهرست مذکور نیز دارای ضعف های بسیاری می باشد، و تقدم و تاخر سوره ها در آن فهرست با مشکلات جدی رو به رو است. در ضمن تقدم و تاخر سوره ها در آن فهرست، لزوما به معنای تقدم و تاخر آیات آن سوره ها نیست؛ برای روشن شدن این مطلب نیز چندین مثال بیان شده است.
کلید واژگان: فهرست ابن عباس, عصر رسالت, تقدم و تاخرآیات, ترتیب نزول سوره هاSome commentators and scholars of Quranic sciences believe that interpreting according to the order of the surahs is the best way to understand the Quran and serve it; Because in this way, the states and stages of revelation can be clearly and accurately understood, and in this way, the reader is placed in the space of the revelation of the Quran and its conditions, relationships, purposes, and concepts, and the wisdom of the revelation is revealed to him. Therefore, from the beginning of Islam, some companions and followers tried to collect the Quran based on the order of descent. In the meantime, the list provided by Ibn Abbas based on the narration of Ata Khorasani of the order in which the surahs of the Quran were revealed is more reliable. Abdullah ben Abbas was a distinguished student of Ali (PBUH) and his interpretations of various verses of the Qur'an have a privileged position in interpretation. It shows him well compared to other Companions. In this article, it has been shown with Quranic, historical and narrative evidence that the mentioned list also has many weaknesses, and the priority and delay of the surahs in that list is facing serious problems. In addition, the precedence and backwardness of the surahs in that list does not necessarily mean the precedence and backwardness of the verses of those surahs; Several examples have been given to clarify this matter.
Keywords: Era Of Prophethood, List Of Ebn Abbas, Order Of Revelation Of Surahs, Priority, Delay Of Verses -
متن قرآن از نگاه اکثر عالمان مسلمان یک سان و مصون از تحریف است؛ اما گاهی در تفسیر یک آیه اختلاف مفسران منجر به تقابل آراء شده است. مفسران عبارت کن فیکون را ذیل دو گونه کلی خوانش مجازی و حقیقی تفسیر کرده اند. این اختلاف خوانش ، جبر و اختیار مخلوق را در تکوین رقم زده است. طبق یافته های تحقیق، منشاء این اختلاف، بیش تر در مبانی، روش و گرایش مفسر خودنمایی می کند. در حوزه مبانی مفسر اختلاف قرائات و اعراب، حجیت ظواهر و زبان قرآن از عوامل موثر در اختلاف آراست. در تفسیر عبارت کن فیکون، مفسران اهل سنت از سه روش تفسیر قرآن با قرآن، قرآن با روایات و قرآن با قول صحابی و تابعی بهره برده اند؛ اما مفسران امامیه فقط به تفسیر با آیات قرآن و روایات معصومین (ع) بسنده کرده اند. گرایش مفسر نیز در مباحث کلامی، فلسفی، عرفانی و اعتقادی در اختلاف خوانش آنان بسیار موثر است. هرچند جایگاه تفسیر به دلیل بشری بودن آن، از متن قرآن جداست؛ اما بررسی خاستگاه این تفاوت ها، در انتخاب و گزینش خوانش ها و کشف افق های روشنی از مراد الهی و عمل به آنها کارگشا ست.
کلید واژگان: اختلاف قرائات, تفسیر قرآن با قرآن, اختلاف اعراب گذاری آیات, گرایش های مفسرانThe text of the Qurʾān is considered consistent and protected from distortion among most groups; however, sometimes the difference in interpretation of a verse by commentators has led to conflicting opinions. The phrase “Kun Fa-Yakūn” (Be, and it is) has been interpreted under two general categories: allegorical and literal readings. This difference in interpretation has shaped the concepts of determinism and free will in creation. According to research findings, the origin of this difference lies mostly in the foundations, methods, and inclinations of the interpreter. In the realm of foundational principles, differences in recitations and Arabic grammar, the authority of apparent meanings, and the language of the Qurʾān are among the influential factors in differing opinions. In the interpretation of the phrase “Kun Fa-Yakūn” Sunni interpreters have utilized three methods interpretation of the Qurʾān by the Qurʾān, the Qurʾān with traditions, and the Qurʾān with the sayings of companions and followers; however, Imami interpreters have limited themselves to interpretation with Qurʾānic verses and traditions of the infallibles. The interpreter's inclination in theological, philosophical, mystical, and doctrinal discussions is also very influential in their differing readings. Although the place of interpretation, due to its human aspect, is separate from the text of the Qurʾān, examining the origins of these differences is helpful in selecting readings and uncovering clear horizons of divine intent and acting upon them. This article, through library research and a descriptive-analytical method, has examined "the origin of the difference in interpreters' readings in the interpretation of the phrase “Kun Fa-Yakūn”.
Keywords: Ikhtilāf Al-Qirāʾāt, Interpretation Of The Qurʾān By Qurʾān, Differences In Arabicization Of The Verses, Intellectual Tendencies Of The Commentators Of The Qurʾān -
اخلاق افزون بر فرهنگ سازی و هویت آفرینی برای جامعه و فرد زمینه را برای اجرای تکالیف شرعی و قانونی اعم از عبادات، معاملات، احکام، قوانین مدنی و اجتماعی فراهم می آورد. ازآنجاکه در قرآن مسایل فقهی و اخلاقی جدا مطرح نشده، لذا ضروری است که نحوه ارتباط این دو در روایات نیز پی جویی شود؛ بنابراین مسیله اصلی این مقاله توجه به نکات اخلاقی مطرح در روایات خمس است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. جایگاه اخلاق در روایات مربوط به خمس در دو حوزه کلی مطرح است. یکی جایگاه گزاره های اخلاق در اصل تشریع خمس و دیگری جایگاه گزاره های اخلاقی در علت تشریع برخی احکام خمس. به طور مثال بحث عدالت و انصاف ازجمله گزاره هایی اخلاقی است که پایه و اساس تشریع احکام فقهی خمس در زمینه بخشش و یا نحوه و زمان پرداخت خمس قرارگرفته است. سهل گیری ازجمله گزاره هایی اخلاقی است که اساس تشریع برخی از احکام خمس بوده است. حرمت گذاری و حفظ شان و جایگاه رهبران نیز ازجمله اصول اخلاقی بوده که مبنای تشریع خمس گشته است. در باب علت تشریع برخی از احکام فقهی خمس نیز، گزاره هایی اخلاقی مدنظر شارع بوده است. بخشش از خمس ازجمله مسایلی است که توسط اهل بیت (ع) در روایات مطرح شده است؛ در این روایات علت تشریع چنین حکمی پاک بودن ولادت شیعیان معرفی شده است. ازجمله علت های دیگر تشریع خمس، پاک شدن از گناهان و جلوگیری از بخل است.
کلید واژگان: خمس, گزاره فقهی, گزاره اخلاقی, عدالت و انصافEthical Research, Volume:14 Issue: 2, 2024, PP 125 -144Ethics, in addition to creating culture and creating identity for the society and the individual, provides the basis for the implementation of religious and legal duties, including acts of worship, transactions, rulings, civil and social laws. Since jurisprudence and moral issues are not discussed separately in the Qur'an, it is therefore necessary to search for the relationship between the two in the hadiths; Therefore, the main issue of this article is to pay attention to the ethical points raised in the traditions of Khums. The research method in this article is descriptive-analytical. The place of morality in the traditions related to Khums is discussed in two general areas. One is the position of moral propositions in the principle of Khums legislation, and the other is the position of moral propositions in the reason for the legislation of some Khums rulings. For example, the discussion of justice and fairness is one of the moral propositions that are the basis of the legalization of Khums jurisprudence in the field of forgiveness or the manner and time of Khums payment. Negligence is one of the moral propositions that was the basis of the legislation of some Khums rules. Respecting and preserving the dignity and status of leaders is also among the moral principles that have become the basis of Khums legislation. Regarding the reason for the legalization of some jurisprudential rules of Khums, moral propositions have been considered as Shariah. Forgiveness of Khums is one of the issues raised by Ahl al-Bayt (AS) in hadiths; In these hadiths, the reason for legislating such a ruling is the purity of the birth of the Shiites. Among the other reasons for the law of Khums is cleansing from sins and preventing avarice.
Keywords: khums, legal proposition, moral proposition, justice, fairness -
من القضایا الهامه فی عالمنا المعاصر هی قضیه حقوق المراه وتحقیق المساواه بین الجنسین التی حددها القرآن الکریم بشکل واضح فی مواضع مختلقه وتناول ابعادها. هذا وإن اللغه العربیه وهی لغه القرآن الکریم ذات طبیعه جنسانیه فی التعامل مع الجنسین الذکر والانثی. فالملاحظ ان صیغه المذکر فیه هی اکثر استخداما من صیغه المونث. لا شک ان طبیعه اللغه العربیه وتعاملها مع هذه القضیه تتاثر بمجالات سیاسیه وحقوقیه مختلفه، وکان للسلطه الحاکمه دور فی هذا الامر. لهذا فإن من ضروریات العصر الراهن هو ان یبحث المشروعون والفقهاء بشکل معمق وبالاعتماد علی النظریات الحدیثه هذا الموضوع لکی لا یتم استغلال النص القرآنی واستثماره لاهداف وغایات مغرضه. فی هذا البحث حاولنا فی البدایه مناقشه افکار وآراء بعض مفکری الإسلام حول موضوع اللفظ والمعنی فی النص القرآنی، فهم یعتقدون ان هناک مسافه بین اللفظ والمعنی، وإن استخدام الالفاظ المذکوره فی القرآن الکریم یشمل معنی المذکر والمونث علی حد سواء، ولم یکن قصد الشارع من استخدام لفظ المذکر استهداف جنس الذکور حصرا وإنما المخاطب بها کلا الجنسین من ذکر وانثی. اظهرت نتایج البحث ان عناصر اللغه لا علاقه لها بالجنس فی ذاتها ولا یمکن اعتبار خصوصیه ذکوریه او انثویه لها. ثم وبالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی حاول الباحثون من خلال مراجعه النص القرآنی مناقشه موضوع حقوق الإنسان بالاعتماد علی الاتجاه الجنسانی فی اربعه مجالات هی: عجله الحیاه، والهویه الإیمانیه، والحاجه إلی الامن وقضیه الزینه، للوقوف علی العداله الجنسانیه فی النص القرآنی بین الذکر والانثی.
کلید واژگان: القرآن الکریم, الجنس, العداله الجنسانیه, اللغه العربیهOne of the important issues in contemporary society is women’s rights and establishing equality between human beings. Like men, women desire to be benefited from their rights. Parts of human rights are stipulated in Quran. Arabic language and language of Quran are gender sensitive languages and masculine conjugation is dominant in words and lexicon because in Arabic literature, masculine and feminine encompass all over the universe ranging from the Highest of the existence that is God to the lowest of them like the solid bodies, plants and animals etc. In this research, the Islamic scholars thought were reviewed in relation to word and meaning in the Quranic text. They believe that there is a distance between word and meaning, and meaning has priority over structure and form and it is prevalent. The research result showed. and the elements of language are inherently unrelated to gender and cannot be marked with male and female or masculine and feminine characteristic. Therefore, the gendered nature of Arabic has not overshadowed Quranic teachings, and gender in the surface of the vocabulary and word in the text, by no means were meant by the owner of the revelation and Quran has an equal interaction with both genders. Then, using descriptive-analytical research method, the attempt is made to discuss human rights with gendered approach in four domains of life cycle, belief identity, need for security and adornment, so that the we could examine gender equality in Quran between two genders.
Keywords: Quran, Gender, Word, Meaning, Gender equality, Gendered Language of Arabic -
در اقوال متکلمان معتزله و شیعه، درباره ماهیت ،اقسام،مراتب و وظایف ملائکه، تشابهات و تفاوتهایی وجود دارد که بعضی از این نظرات در شروح ابن ابی الحدید و ابن میثم بر نهج البلاغه آمده است .لذا بررسی تطبیقی آراء ایشان، موضوع این پژوهش است.این پژوهش براساس ماهیت و روش،تحقیقی کیفی است و با سه رویکرد تبیینی، تقریب گرایانه و نقادانه، آراءتفسیری ابن ابی الحدید و ابن میثم را دسته بندی، تحلیل و تبیین می نماید.شارحان نهج البلاغه خود، پیرو یکی از مذاهب اسلامی هستند و در اصول دینی و فروع فقهی دیدگاه هایی دارند که دفاع از آنها را ضروری می شمارند. ابن ابی الحدید معتزلی و ابن میثم شیعی نیز از این قاعده مستثنی نیستند .با بررسی آراء شارحان مورد نظر ،پیرامون موضوع ملائکه ،دستاورد این پژوهش، شناخت روش ایشان در شرح نهج البلاغه است.ابن ابی الحدید و ابن میثم در شروح خویش بر نهج البلاغه به موضوعاتی همچون بیان انواع ملائکه،توصیف ایشان از جهت عدم جسمانی بودن،علم،عبادت،عصمت،خواب،ماهیت ابلیس و مقایسه او با فرشتگان و همچنین برتری پیامبران بر فرشتگان پرداخته اند.ابن ابی الحدید بر اساس کلام امام علیه السلام با طرح دیدگاه اصحاب معتزلی خویش به این مباحث می پردازد و در بعضی موارد نظری مخالف معتزله ابراز می دارد. روش او در بیشتر موارد عقل گرایانه و اجتهادی است. ابن میثم نیز با استناد به آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام ملائکه را دسته بندی و توصیف می نماید اما روش او در تحلیل محتوا،برمبنای تاویل ظاهر به باطن است.
کلید واژگان: نهج البلاغه, فرشتگان, ابن ابی الحدید, ابن میثمThere example are similarities and differences in the words of Mu'tazila and Shia theologists about the nature, types, ranks, and duties of angels. Some of these opinions are mentioned in the commentaries of Ibn abi al-Hadid and Ibn Maytham on Nahj al-Balaghah. The comparative study of their views is the subject of this research. This research is qualitative research based on its nature and method. With three explanatory, approximate, and critical approaches, it categorizes, analyzes, and explains the interpretive views of Ibn abi al-Hadid and Ibn Maytham. The commentators of Nahj al-Balaghah themselves are followers of one of the Islamic schools of thought and have views on religious principles and branches of jurisprudence that consider them necessary to defend. Ibn abi al-Hadid, a Mu'tazili, and Ibn Maytham, a Shiite, are not exempt from this rule. Through examining the views of the commentators regarding angels, the achievement of this research is to know their method in the explanation of Nahj al-Balaghah. Ibn abi al-Hadid and Ibn Maytham in their commentaries on Nahj al-Balaghah have discussed topics such as types of angels, describing them in terms of their lack of physicality, knowledge, worship, infallibility, sleep, the nature of Iblis and his comparison with angels, and also the superiority of prophets over angels. Ibn abi al-Hadid deals with these topics based on the words of the Imam (AS) from the perspective of Mu'tazili companions, and in some cases, expresses an opinion against Mu'tazili. In most cases, his method is rational and practicing religious jurisprudence. Ibn Maytham also categorizes and describes angels by referring to the verses of the Quran and the narrations of infallibles. However, his method of content analysis is based on the interpretation of the exterior to the interior.
Keywords: Nahj Al-Balaghah, Angels, Ibn Abi Al-Hadid, Ibn Maytham -
یکی از حوزه هایی که جداسازی سخن معصوم از غیر معصوم در آن صورت نگرفته، بحث امثال است. در این مقاله سعی شده است با آوردن دو نمونه از روایت های مشتمل بر امثال مانند «الشحیح اعذر من الظالم» و «السعید من وعظ بغیره» ضرورت چنین تفکیکی را ارایه نماییم. روش کار به این صورت است که اولین منبع و اولین گوینده سخن را در آثار شیعه و اهل سنت جستجو کنیم، سپس منابع دیگر و گوینده هایی که این سخن را در زمان های نزدیک به اولین منبع استفاده کرده اند، جمع آوری کنیم. در این میان تاریخ تشکیل منابع سخن و فاصله ای که میان تالیف این منابع وجود دارد، مورد توجه قرار می گیرد. سپس راویان این روایت ها را از نظر علم رجال بررسی می کنیم و تفاوت های بین متن روایت ها در منابع گوناگون را در نظر می گیریم. در میان راویان در منابع مختلف و زمان های مختلف به دنبال راوی مشترکی می گردیم که این روایت ها را در آثار وارد ساخته است. در مورد روایت های مشتمل بر امثال ذکر شده، مهم ترین یافته این است که اولین گوینده این عبارات تمثیلی، معصومان (ع) نبوده، بلکه افرادی ادیب و حکیم همچون عامربن صعصعه و مرثدبن سعد، یکی از اعضای هییت نمایندگی عاد، اولین گوینده این امثال بوده اند و در نیمه دوم قرن 3 و نیمه قرن 2 سخن آنان انتشار یافته و وارد روایات شده اند، و این نشان دهنده تاثیرپذیری روایت ها در منابع بعدی از امثال عامیانه است.کلید واژگان: امثال عامیانه, اعتبارسنجی, حلقه مشترک, تاریخ گذاری روایتProverbs have not been classified into innocent and non-innocent speech. This article aims to provide two examples of narrations containing proverbs like "a wise person is whom learns from the experiences of others and their fate" and "It is more justifiable to be miserly than to be a tyrant" to illustrate the importance of such a distinction. To achieve this, the approach involves identifying the source and speaker who used a specific word in Shia and Sunni works. Once identified, other sources and speakers who used the same word during the same period as the initial source are gathered. This analysis contained the date of speech sources and the distance between the authorship. Additionally, we examine the narrators from a scientific perspective and consider any differences between the texts in various sources. After researching multiple sources, we aim to identify a unifying narrator who has incorporated into their work. The original narrators mentioned were not the Prophets (peace be upon them), but rather learned individuals such as Amer bin Saasa' and Marthad bin Saad, who was one of the members of the Ad delegation and the first to speak. This is a significant discovery regarding the origins of these allegorical expressions. In the second half of the 3rd century and the second half of the 2nd century, certain words were published and entered into traditions as proverbs. This indicates the impact of narrations in later sources of folk proverbs.Keywords: Folk Proverbs, Validation, common circle, Narrative Dating
-
ارتکاب گناه و توبه پس از آن، ازجمله مسائلی هستند که در تاریخ اندیشه مسیحیت و اسلام بسیار بحث برانگیز بوده است با توجه به اینکه سخن گفتن از گناه، به همراه مقوله توبه، آمرزش انسان را در پی خواهد داشت، ازاین رو این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی، ضمن بررسی گناه و توبه از حیث لغت و اصطلاح در انجیل و قرآن، سعی نموده تا تشابه و تفاوت مصادیق، عوامل و مجازات گناه و همچنین شرایط و مراحل تحقق توبه و آثار دنیوی و اخروی آن را در این دو کتاب مقدس ارائه دهد. برداشت های صورت گرفته از انجیل نشان می دهد که همه انسان ها گناه آلود به دنیا می آیند و گناه بعد از غسل تعمید، با توبه بخشیده می شود. اما قرآن بیان می کند انسان ها با فطرت پاک متولد می شوند. هر دو کتاب مقدس توبه را عامل رهایی از گناه معرفی کرده اند، اما شیوه این رهایی بخشی در دو دین متفاوت است. در مسیحیت بعد از مراسم غسل تعمید، توبه با اعتراف گناهکار در مقابل کشیش انجام می شود، در حالی که در قرآن، اعتراف به گناه برای غیر خدا مجاز نیست.کلید واژگان: قرآن, انجیل, گناه, توبه, آمرزش, انگاره های دو وجهیQur'anic Researches, Volume:28 Issue: 3, 2023, PP 123 -144Commitment of a sin and the repentance afterwards are among the issues that have been very controversial in the history of Christian and Islamic thought, considering that talking about sin, along with the category of repentance, will lead to the forgiveness of a person. Thus, using the comparative method, while examining sin and repentance in terms of lexicology and terminology in the Bible and the Qur'an, this research has tried to present the similarities and differences of referents, factors and punishments of sin, as well as the conditions and stages of realizing repentance and its worldly and Hereafter effects in these two Holy Scriptures. The impressions of the Bible show that all human beings are born sinful and sins are forgiven by repentance after baptism. But the Qur'an states that humans are born with a pure nature. Both Holy Scriptures have introduced repentance as a factor of liberation from sin, but the procedure of this liberation is different in the two religions. In Christianity, after the baptism ceremony, repentance is done by the sinner's confession to the priest, while in the Qur'an, confession of sin is not allowed to be made to anyone other than to Allah.Keywords: The Qur'an, The Bible, Sin, Repentance, Forgiveness, Planar Images
-
ازآنجاکه قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است ، فهم دقیق واژگان و ترجمه آن همواره برای غیر عرب زبانان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. توجه به معنای دقیق واژگان مهم ترین گام در ترجمه صحیح و رعایت امانت داری به شمار می رود. عده ای از مفسران و عالمان مسلمان برخی واژگان قرآن را دخیل می دانند. در این میان، طبق نظر گروهی از مفسران، تعدادی از این واژگان فارسی است. با نگاهی دقیق بر این واژگان فارسی دخیل در قرآن، در می یابیم که شماری از آنها در حوزه پاداش های اخروی است. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش توصیفی- تحلیلی طی مراحلی به بررسی مواجهه تفاسیر با واژگان فارسی دخیل در قرآن در حوزه پاداش های اخروی تا پایان قرن هفتم (ه ق) پرداخته است. در وهله نخست، 10 واژه از جهت معنایی مورد تحلیل لغوی، سیاقی و بررسی آراء مفسران و تاریخ شناسان قرار گرفت.نتیجه بررسی ها در این مرحله لغات اباریق،ارائک،استبرق،حور،زرابی،روضه،زمهریر،سلسبیل،سندس وعبقری را جزو واژگان فارسی دخیل در قرآن در حوزه پاداش های اخروی برشمرد.
کلید واژگان: قرآن, واژگان فارسی دخیل, پاداش های اخروی, قرن هفتم (ه ق)Since the Holy Qur'an was revealed in Arabic, accurate understanding of the words and its translation has always been of special importance for non-Arabic speakers. Paying attention to the exact meaning of words is considered the most important step in correct translation and compliance with trustworthiness. Some Muslim commentators and scholars consider some words of the Qur'an to be involved. Meanwhile, according to a group of commentators, some of these words are Persian. With a close look at these Persian words included in the Quran, we find that some of them are in the field of afterlife rewards. The present study, using the descriptive-analytical method, has investigated the encounter of interpretations with Persian words included in the Quran in the field of afterlife rewards until the end of the 7th century (AH). In the first place, 10 words were subjected to lexical analysis, contextual analysis and review of the opinions of commentators and historians. The results of the analysis at this stage included the words Abariq, Arak, Astbarq, Hor, Zarabi, Rawda, Zamhrir, Salisbil, Sundos and Abakari. Among the Persian words involved in the Qur'an, it is included in the field of afterlife rewards.
Keywords: Qur'an, Embedded Persian Words, Afterlife Rewards, 7Th Century (Ah) -
در این نوشته سیمای ارائه شده از عیسی مسیح (ع) در نیایش های کتاب اعترافات اگوستین به عنوان نمونه_ای از نیایش در مسیحیت با سیمای ارائه شده از پیامبر اسلام ص در صحیفه سجادیه منسوب به امام سجاد (ع) به عنوان نمونه ای ازنیایش در اسلام مقایسه می شود. در این مقاله متن دو کتاب مطالعه و عباراتی که بیانگر توصیف پیامبران هستند به روش تحلیلی مقایسه شده اند. نتیجه به دست آمده بیانگر این مهم است که در زمینه ترسیم چهره پیامبران آگوستین و امام سجاد (ع) از مضامین مشترک استفاده کرده اند ضمن استفاده هر دو نویسنده از انجیل و قران در باره حضرت مسیح و پیامبر (ص)، پر بسامد ترین اشتراک مضمون شامل ترسیم چهره ای شفاعت گر، منجی، و مهربان از عیسی مسیح (ع) و حضرت محمد (ص) می باشد. شاید بیشترین شباهت در توصیف پیامبران در ترسیم چهره فداکاری پیامبر (ص) و همچنین عیسی (ع) در دو کتاب باشد. که در توصیفات آگوستین نیز این مهم مشاهده می شود.در واقع اساس این نوشته بر دو تطبیق اصلی و دو تطبیق فرعی بنا شده تطبیق بین کتب ادعیه و همچنین تطبیق بین متنون مسیحی با کتاب مقدس و متون شیعی با قران کریم هم چنین مهم ترین مورد تفاوت در ارائه سیمای پیامبران تصویری است که در زمینه جایگاه دو پیامبر ارائه شده است امام سجاد پیامبر (ص) را از جایگاه بنده و عبد خداوند و آگوستین عیسی مسیح (ع) را از جایگاه خداوندی به تصویر کشیده اند.
کلید واژگان: دعا, آگوستین, اعترافات, کتاب مقدس, قران کریمIn this article, the image presented of Jesus Christ (PBUH) in the prayers of the book of Augustine Confessions as an example of prayer in Christianity with the image presented by the Prophet of Islam in the Sajjadiyya scripture attributed to Imam Sajjad (PBUH) as an example of prayer in Islam Is compared. In this article, the text of two study books and phrases that describe the prophets are compared analytically. The result indicates that it is important to use common themes in depicting the faces of the prophets Augustine and Imam Sajjad (AS), while both authors use the Bible and the Qur'an about Jesus and the Prophet (PBUH), the most frequent common The theme includes the portrayal of an intercessor, savior, and benefactor of Jesus Christ (PBUH) and the Prophet Muhammad (PBUH). Perhaps the most similarity in the description of the prophets in depicting the sacrifice of the Prophet (PBUH) and also Jesus (AS) is in the two books. This is also seen in Augustine's descriptions. In fact, the basis of this article is based on two main adaptations and two sub-adaptations. The difference in presenting the image of the prophets is the image that is presented in the context of the position of the two prophets. Imam Sajjad portrayed the Prophet (PBUH) from the position of a servant and servant of God and Augustine Jesus Christ (AS) from the position of God.
Keywords: Prayer, Augustine, Confessions, Bible, Holy Quran -
کتب و مقالات زیادی در گذشته و حال پیرامون شبهه تناقض و تعارض آیات قرآن نوشته شده، لکن این آثار هرکدام از زاویه ای به موضوع نگاه کرده و بعضا گونه ای خاص از شبهه اختلاف و تعارض را مورد بررسی قرار داده اند. ادعای ناسازگاری ادبی در قرآن زمانی میتواند مطابق با واقع باشد که با نظم و اسلوب موجود در شعر و نثر عرب سازگاری نداشته باشد. ازاین رو هنوز ضرورت دارد تا با بررسی شبهات محققان و مستشرقین معاصر پیرامون ناسازگاری ادبی آیات گونه های مختلف این شبهه را احصا نموده و ادعای مدعیان این شبهه را بصورت مصداقی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این مقاله به روش تحلیلی و انتقادی با استفاده از نظر ادیبان و مفسران، موضع شبهه برخی آیات موهم ناسازگاری ادبی را با قواعد رایج در متون عربی تطبیق و مورد نقد و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان میدهد بخشی از شبهات مربوط به ناسازگاری ادبی در قرآن به عدم تسلط کافی بر قواعد کم کاربرد موجود در شعر و نثر عربی برمی گردد چرا که قواعد ادبی و بلاغی قرآن از دو بخش عمومی و تخصصی تشکیل شده است که در سروده ها و متون عربی رایج و مرسوم است. ترکیب و نظم رایج در بسیاری از آیات موهم شبهه ادبی با قواعد کم کاربرد و ظریف، در شعر و نثر عربی مطابقت دارد. مبرهن است، منتقدان قرآن، تنها قواعد عام ادبیات عرب را معیار و ملاک ناسازگاری ادبی در آیات قرآن قرار داده اند.
کلید واژگان: ناسازگاری ادبی, تعارض در قرآن, شبهه در قرآن, قواعد ادبیMany books and articles have been written in the past and present about the doubt of contradiction and conflict in the Qur'anic verses, but each of these works have looked at the issue from a different angle and sometimes they have investigated a specific type of doubt and conflict. The claim of literary inconsistency in the Qur'an is It can be in accordance with the reality that is not compatible with the order and style in Arabic poetry and prose. Therefore, it is still necessary to investigate the doubts of contemporary researchers and orientalists about the literary inconsistency of the verses, to count the different types of this doubt and to scrutinize the claims of the claimants of this doubt.this article has compared and analyzed the position of suspicion of some verses of literary incompatibility with common rules in Arabic texts. The findings of this research were as follows; Part of the doubts related to literary inconsistency in the Qur'an is due to the lack of sufficient mastery of the rarely used rules in Arabic poetry and prose, because the literary and rhetorical rules of the Qur'an are composed of two general and specialized parts, the general part of which is widely used and the specialized part of which includes exceptions and few rules. It is used. Its less used part is common and customary in Arabic poems and texts. The common composition and order in many of the ambiguous verses of literary suspense correspond to the rarely used and elegant rules in Arabic poetry and prose. It is obvious that the critics of the Quran have set only the general rules of Arabic literature as the criteria for literary inconsistency in the verses of the Quran.
Keywords: Literary inconsistency, conflict in the Qur'an, doubt in the Qur'an, literary rules -
تعدد زوجات مسیله مهمی درباره برابری حقوق زنان و مردان است. در این راستا مفسران و قرآن پژوهان زیادی اظهارنظر نمودند که سوالات و تناقضاتی نیز در پی داشته است. در این پژوهش آرای مفسران و قرآن پژوهان در تفسیر آیات 3و129 سوره نساء براساس منابع کتابخانه ای، با روش تحلیلی- تفسیری تحلیل و مقایسه شده تا رویکرد معرفتی مناسبی در این زمینه بدست آید. هدف از این مقاله بررسی حقوق زنان در دنیای مدرن و نفی تبعیض علیه آنان در مسیله تعدد زوجات است. مفسران و قرآن پژوهان در این حوزه به مخالفان و موافقان تقسیم می شوند که مخالفان خود به دو گروه مشروط و مطلق و موافقان هم تنها مشروط هستند. نتایج نشانگر آن است که؛ مخالفان مشروط، مخالفت خود را ضمن شروطی مطرح می نمایند. مخالفان مطلق نیز تعدد زوجات را ظلم در حق زنان می دانند. موافقان تعدد زوجات نیز همگی مشروط هستند. نتایج حاصل از این مقاله نشان داده که تفاسیر مناسب، در بستر تاریخی و فرهنگی زمان حاضر و با توجه به نیازهای دنیای مدرن هستند که کرامت و آزادی زنان را مدنظر دارند. گویی تفاسیر مخالفان مشروط تطابق بیشتری با نیازهای جامعه امروزی دارد.کلید واژگان: تعدد زوجات, مفسران سنتی, مفسران و قرآن پژوهان معاصر, تفسیر آیات تعدد زوجاتPolygamy is an important issue for equal rights for men and women. In this regard, many commentators and Quran scholars have commented that there have been questions and contradictions. In this research, the opinions of commentators and Quran-researchers in the interpretation of verses 3 and 129 of Surah Nisa based on library sources have been analyzed and compared by analytical-interpretive method to obtain a suitable epistemological approach in this field. The purpose of this article is to examine the rights of women in the modern world and to reject discrimination against them in the issue of polygamy. Commentators and Qur'anic scholars in this field are divided into opponents and supporters, whose opponents are divided into two groups: conditional and absolute, and those who agree are only conditional. The results show that; Conditional opponents express their opposition with conditions. Absolute opponents also consider polygamy as oppression of women. Proponents of polygamy are also conditional. The results of this article show that appropriate interpretations are in the historical and cultural context of the present and according to the needs of the modern world that consider the dignity and freedom of women. It seems that the interpretations of the conditional opponents are more in line with the needs of today's societyKeywords: Polygamy, Traditional Commentators, Contemporary Commentators, Quran Scholars, Interpretation of Verses on Polygamy
-
در طول تاریخ تفسیر، عبارت «کن فیکون» مورد عنایت مفسران و اندیشمندان مسلمان بوده و بررسی تطور آرای آنان، حاکی از تلاش مستمرشان برای ارایه تفسیری مطابق با ظاهر آیه و روایات می باشد. آرای متنوع مفسران، «کن فیکون» را بر سبیل مجاز و حقیقی تفسیر کرده اند. خوانش مفسران در این دو گونه نیز یکسان نیست. در گونه مجازی، از کلماتی که بر غیرحقیقی و نمادین بودن «کن فیکون» دلالت دارد، مثل تمثیل، کنایه، تعبیر و تشبیه استفاده کرده اند، و در گونه حقیقی نیز عده ای آن را به مثابه کلام خدا و برخی به مثابه فعل خدا دانسته اند. بعضی از مفسران در گونه اخیر، نوعی معرفت و اختیار در تکوین برای انسان تفسیر کرده اند. نوآوری این جستار، تطور آرای مفسران و شناخت گونه های تفسیری عبارت «کن فیکون»، و برجسته کردن آرای مفسران در مورد اختیار و قابلیت در تکوین برای مخلوقات است. پیامد این فرضیه می تواند پاسخگوی پرسش های بشر درباره شقاوت و سعادت و طینت انسان باشد که ره آورد آن، رشد ایمان و تفکرات انسان، میل و رغبت او در قبول اوامر و نواهی حق تعالی، مسوولیت پذیری او در عرصه عمل، فعل و اطاعت مشتاقانه اش از پروردگار در انجام تکالیف و اجتناب از معاصی است. روش تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است.کلید واژگان: گونه شناسی, کن فیکون, تکوین, جبر, اختیارThroughout the history of interpretation, the phrase kun fa yakūn has been of interest to Muslim commentators and thinkers, and the study of the transformation of their opinions indicates their continuous efforts to provide an interpretation in accordance with the outward aspect (ẓāhir) of the verse and hadiths. Various opinions of commentators have interpreted kun fa yakūn in both figurative and real ways. The perusal of the commentators in these two approaches is not the same. In the figurative form, they have used words that indicate the unreal and symbolic nature of kun fa yakūn, such as allegory, irony, interpretation, and simile, and in the real form, some of them have known it as God’s word and some as God’s act. Some commentators in the latter type have interpreted a kind of ma‘rifat and freewill in creation for humans. The innovation of this article is the transformation of the commentators’ opinions and the recognition of the interpretation types of the phrase kun fa yakūn, and highlighting the commentators’ opinions about the freewill and capability in creation for creatures. The outcome of this hypothesis can be the answer to the mankind’s questions about human atrocity, happiness and inner nature (ṭīnat), which would result in the growth of human faith and thoughts, their willingness to accept the Divine orders and admonishments, their responsibility in the field of action, deed, and their eager obedience to the Lord in performing their duties and avoiding sins.The research method is library and descriptive-analytical.Keywords: typology, kun fa yakūn, Creation, determinism, freewill
-
هدف از نگارش این مقاله بررسی ادبیات آمرزش خواهی یا طلب مغفرت اعتراف به گناه و در خواست از خداوند برای پذیرش توبه و عفو از سوی بنده در دو کتاب اعترافات و صحیفه سجادیه می باشد.این مقاله در پاسخ به این سوال که در بررسی تطبیقی و تحلیلی صحیفه سجادیه و اعترافات آگوستین چه نوعی از ادبیات و در چه محور هایی قابل بررسی است؟ نگاشته شده است مفاهیم ذکر شده در دو کتاب به صورت گسترده ای مطرح شده اند و به صورت قاطع می توان بیان کرد که عمده ادبیات دوکتاب را مفاهیم مربوط به طلب مغفرت آمرزش خواهی و اقرار و اعتراف به گناه تشکیل داده است . از منظر زبان شناختی تکرار مفاهیم آمرزش خواهانه و اعتراف و اقرار به گناه وجه غالب و مشترک در دو کتاب اعترافات و صحیفه سجادیه است هم چنین بیان مفاهیم اخلاقی و تربیتی و عقیدتی در ضمن بیان مفاهیم آمرزش خواهانه وجه مشترک در دو اثر است. درمقاله پیش رو مفاهیم آمرزش خواهانه هردو کتاب بررسی شده و عمده مباحث مطرح شده نشانگر این مهم هستند که در هر دو کتاب مضامین آمرزش خواهانه به صورت فراوان تکرار شده اند هم چنین تشابه این تکرار ها و نحوه گفتگوی با خداوند از جمله اشتراکات دیگر است که بررسی شده اند مشخصه دیگر که بیشتر در صحیفه سجادیه به چشم می اید و پررنگ تر است مسیله در خواست از خداوند برای عدم ارتکاب به گناه می باشد به تعبیر دیگر درخواست مصون ماندن از خطا وگناه از اشتراکات دو کتاب است.
کلید واژگان: صحیفه سجادیه, اعترافات آگوستین, امام سجاد, آگوستین قدیس, نیایشThe purpose of writing this article is to examine the literature of asking for forgiveness or asking for forgiveness, confessing to sin and asking God to accept repentance and forgiveness from the servant in two books of Confessions and Safiha Sajjadiyeh. Analysis of Sajjadiyeh's book and Augustine's Confessions What kind of literature and in what axes can it be investigated? It has been written that the concepts mentioned in the two books have been widely discussed, and it can be conclusively stated that the majority of the literature of the two books is made up of concepts related to asking for forgiveness, asking for forgiveness, and confessing and confessing sins. From the linguistic point of view, the repetition of the concepts of asking for forgiveness and confession and confession of guilt is the dominant and common feature in the two books of Confessions and the Sahifah of Sajjadiyeh, as well as the expression of moral, educational and ideological concepts while expressing the concepts of asking for forgiveness is a common feature in the two works. In the following article, the apologetic concepts of both books have been examined and the main topics raised show that it is important that the themes of apologetics have been repeated a lot in both books, and the similarity of these repetitions and the way of talking to God are among other commonalities. Another characteristic that is seen more in the Sajjadiyyah and is more prominent is the issue of asking God not to commit sin.
Keywords: Safiha Sajjadiyah, Augustine's Confessions, Imam Sajjad, Saint Augustine, Prayer -
برخی از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بر این باورند که تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول سوره ها، بهترین روش برای فهم قرآن و دست یابی به اهداف متعالی آن می باشد. یکی از این افراد، مهدی بازرگان است که در کتاب« پا به پای وحی» سوره های قرآن را با ترتیب نزول خاصی تفسیر نموده است. وی با ارایه معیاری به نام « طول متوسط آیات» که منظور از آن خارج قسمت تعداد کلمات سوره بر تعداد آیات همان سوره می باشد، و توضیح و تفصیل آن در قالب جداول و منحنی هایی در کتاب «سیر تحول قرآن» روش پیشنهادی خود را مطرح نموده است. بازرگان ادعا می کند که طول متوسط آیات در سال های نخست بعثت اندک بوده و در سال های بعد تدریجا افزایش یافته است؛ و در سال های آخرت هجرت به اوج خود رسیده است. دراین مقاله نشان داده ام که مولف «سیر تحول قرآن» با تکلف بسیار سعی کرده است که پیش فرض خود را مبنی بر این که با گذشت زمان «طول متوسط آیات نازل شده به تدریج افزایش می یابد » را به اثبات برساند. برای این مقصود گاه در شماره گذاری آیات مناقشه کرده است. برای مثال سوره « نصر» را یک آیه به حساب آورده است و یا پنج آیه نخست سوره «علق» را ده آیه فرض نموده است. در بخش دوم با ذکر هشت اشکال، نشان دادهام که بخشی از سال های نزول مندرج در کتاب «سیر تحول قرآن» با مضامین آیات و شواهد قطعی تاریخی و روایی ناسازگار است.
کلید واژگان: جمله سنجی قرآن, تعیین طول متوسط آیات, تحول قرآن, تنوع قرآن, سال نزول آیاتSome commentators and scholars of Qur'anic sciences believe that interpreting the Qur'an based on the order of revelation of the Surahs is the best way to understand the Qur'an and to achieve its lofty goals. One of these people is Mehdi Bazargan, who has interpreted the Surahs of the Qur'an in a special revelation order in the book "Step by Step with Revelation". He has proposed his method by presenting a criterion called "average length of the verses", i.e. the quotient of the devision of number of the words in the surah by number of the verses in the same surah, and its elaboration in the form of tables and graphs in the book "The evolution of the Qur'an". Bazargan claims that the average length of the verses in the first years of the Besat has been short and has gradually increased in the following years. In this article, I have shown that the author of "The Evolution of the Qur'an" has tried his best to prove his assumption that "over time, the average length of the verses gradually increases" and for this purpose, For example, he has considered Surah An-Nasr as one verse or the first five verses of Surah Al-Alaq as ten verses. In the second part, by mentioning eight mistakes, I have shown that some of the years of revelation in the book "The Evolution of the Qur'an" are inconsistent with the contents of the verses and definite historical and narrative evidence.
Keywords: Quran sentence synthesis, determining the average length of verses, Quran evolution, Quran diversity, year of verse revelation -
در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت مصادیقی ذکرشده که متعلق خمس قرار می گیرند. یکی از این متعلقات، رکاز است. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، بیشتر جنبه فقهی دارند و نگاه تاریخی و تطبیقی ندارند. در منابع شیعی و اهل سنت دو دسته روایت راجع به رکاز نقل شده است. یک دسته رکاز را به طور مطلق ذکر کرده اند. در این دسته از روایات قرینه ای که نشان دهنده مفهوم رکاز باشد، وجود ندارد. دسته دوم روایات متعددی از پیامبر(ص)، برخی صحابه و تابعان در اهل سنت و نیز از امامان شیعه(ع) نقل شده که دارای قراین درون متنی است که به کمک آن ها می توان تا حدودی به فهم رکاز نزدیک شد. رکاز در شیعه به معانی معدن، هر چیز با ارزش پیداشده، هر نوع مال بلااستفاده، مسکوکات رایج و در اهل سنت به معانی معدن، گنج های قدیمی و دفینه ها آمده است. عمده اختلاف روایات در مفهوم رکاز، به نوع برداشت لغوی این واژه برمی گردد.کلید واژگان: خمس, دفینه, رکاز, گنج, معدنIn Shiite and Sunni hadith sources, examples are mentioned that belong to khums (almsgiving), of which is “Rikāz”. The previous researches regarding this issue are mostly jurisprudential and do not have a historical and comparative approach. In Shiite and Sunni sources, narrations of rikāz are divided into two categories: a group of narrations mentions rikāz clearly in sole, in which there is no indication to the concept of rikāz. The other group mentions several narrations from the Prophet (PBUH), some Companions and Followers of in Sunni, as well as the Shiite Imams (AS). They have in-text evidences by which one can get a closer understanding of rikāz. In Shi’a rikāz means mine, everything found valuable, any kind of unused property, and common coins and in Sunni it means mine, old treasures, and dafīna (burials). The main difference between the narrations in the concept of rikāz refers to the lexical interpretation of this word.Keywords: Almsgiving, Rikāz, Dafīna, mine, Treasure
-
در فرهنگ قرآن کریم و روایات معصومین (ع) شب قدر، شبی باعظمت درسال بوده؛ وامتیازات این شب بر شب های دیگر به اعتبار اموری است که دراین شب مقدرمی گردد. این مقاله به تحلیل صدوری (سندی) و فقه الحدیثی (متنی) روایت های مربوط به خصوصیات و ویژگی های شب قدردرمنابع شیعه برآمده است. این روایات به دو دسته موضوعی تقسیم بندی می شوند؛ دسته اول خصوصیاتی هستند که مربوط به انجام امورحکیمانه معنوی توسط فرشتگان دراین شب می شود؛ و در دسته دوم از روایات خصوصیاتی مطرح می شود که مربوط به امور مادی و ظاهری شب قدر است. روش پژوهش در این مقاله از نظر گردآوری، کتابخانه ای و از نظر تحلیلی، اجتهادی بوده است. درتحلیل صدوری، با توجه به اولویت قرن وترتیب زمانی صدورروایات درمصادراولیه هریک، به اعتبارسنجی این روایات ازحیث مصدروسند، ازجهت اتصال سند و صحت راویان پرداخته شده که طی پژوهش به عمل آمده مشخص گردید که در نهایت از18 روایت،4 روایت صحیح السند،2 روایت موثق وبقیه ضعیف السند می باشند؛ و درتحلیل فقه الحدیثی شرح محتوایی روایات مدنظر قرار داده شده است وخلاصه مضمون این روایات این است که لیله القدر شب نازل شدن قرآن کریم، شب تقدیر امور و برنامه ریزی سال وعهده داری آن توسط اهل بیت (ع)، شب نزول فرشتگان برصاحب الامر و شب ایمن و سلامت بودن تا دمیدن سپیده بوده؛ و این شب درهرسال، تکرارشده، به عنوان آغاز و پایان سال وابتدای خلقت بشمارآمده و دارای نشانه های انحصاری است.
کلید واژگان: لیله القدر, امتیازات, ویژگی ها, روایات شیعه, تحلیل صدوری, تحلیل فقه الحدیثیIn the culture of the Holy Qur'an and the traditions of the Infallible (PBUH), Shab al-Qadr is a great night of the year. And the privileges of this night over other nights are due to the things that are determined in this night. This article is based on Sadari (document) and Hadith jurisprudence (textual) analysis of the narrations related to the characteristics and characteristics of the Night of Destiny in Shia sources. These narrations are divided into two thematic categories; The first category is the characteristics that are related to the doing of spiritual wisdom by the angels in this night; And in the second category of narrations, there are characteristics that are related to the material and external affairs of Shab Qadr. The research method in this article was library in terms of collection and ijtihad in terms of analysis. In the transmission analysis, according to the priority of the century and the chronological order of transmission of the narrations in the first edition of each, the validation of these narrations as authentic sources, in terms of the connection of the document and the authenticity of the narrators, was discussed. During the research, it was determined that out of 18 narrations, 4 narrations are Sahih Al-Sinad, 2 are authentic and the rest are weak. And in the analysis of hadith jurisprudence, the description of the content of hadiths is taken into consideration. The summary of these narrations is that Lailat al-Qadr was the night of the revelation of the Holy Quran, the night of determining the affairs and planning of the year and its responsibility by the Ahl al-Bayt (PBUH), the night of the angels descending upon the ruler and the night of being safe and healthy until dawn. And this night, repeated every year, is counted as the beginning and end of the year and the beginning of creation and has exclusive signs.
Keywords: Privileges, characteristics, Shia narrations, Issuance analysis, Hadith jurisprudence analysis -
بررسی امثال موجود در روایات و یافتن تاریخ تولید و گوینده اولیه آنها به ما کمک می کند تا روایات را از امثال تفکیک کنیم. در این پژوهش بر مبنای امثال موجود در مجمع الامثال میدانی، روایات بحارالانوار مورد بررسی قرار گرفته است. روایات حاوی ضرب المثل در بحارالانوار در سه حیطه اندیشه، صفت ها و احساسات قلبی، و عملکرد انسان قابل دسته بندی هستند. در این مقاله روایت هایی از بحارالانوار، مشتمل بر امثال «الحریص محروم»، «لا راحه لحسود»، «السخاء فطنه و اللوم تغافل» و «انی لک باخیک کله و ای الرجال المهذب»، که در حوزه صفات قلبی حرص، حسادت، سخاوت و گذشت است، مورد بررسی قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر با برسی تقدم و تاخر زمانی منابع و بررسی اسناد، راویان و متن روایات معلوم شد که اولین گویندگان این عبارات تمثیلی، معصومان: نبودند؛ بلکه افرادی ادیب و حکیم همچون ابراهیم بن ادهم، ابوالدرداء و اکثم بن صیفی اولین گویندگان این امثال بودند. سپس این عبارات تمثیلی در اواخر قرن اول و نیمه اول قرن دوم وارد روایات شدند. همچنین این پژوهش نشان دهنده تاثیرپذیری روایات از امثال عامیانه است.کلید واژگان: امثال عامیانه, بحارالانوار, حرص, حسد, سخاوت, گذشت, مجمع الامثالExamining the proverbs in the narrations and finding the date of their production and the original speaker will help us to distinguish the narrations from the proverbs. In this research, on the basis of the proverbs in Majmaʿ al-amthāl Maydānī, the narrations of Biḥār al-Anwār have been examined. Narratives containing proverbs in Biḥār al-Anwār can be categorized into three areas of thought, attributes and heart feelings, and human performance. In this article, there are narrations from Biḥār al-Anwār, including the proverbs of “The greedy are deprived”, “There is no rest for the envious”, “Generosity is from intelligence, and baseness is from blindness of heart” and “Where can you get a perfect brother, and which man is decent and free from all defects”, That are in the field of heart traits of greed, envy, Generosity and forgiveness have been investigated.In the current research, by examining the time of the sources and examining the documents, the narrators and the text of the narrations, it was found that the first speakers of these allegorical phrases were not the innocent ones; Rather, literary and wise people such as Ibrahim ibn Adham, Abu Dardā' and Aktham ibn Ṣayfī were the first speakers of these proverbs. Then these allegorical expressions entered the narrations at the end of the first century and the first half of the second century. Also, this research shows the effectiveness of narrations from folk proverbs.Keywords: folk proverbs, Biḥār al-Anwār, greed, envy, generosity, forgiveness, Majmaʿ al-amthāl Maydānī
-
پوشش بانوان از جمله مفاهیمی است که در قرآن کریم با واژگان متعددی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از واژگان مربوط به پوشش، واژه «خمار» است که در آیه 31 سوره نور آمده است. فقها و مفسران در معنای این واژه اختلاف نظر دارند و این اختلاف معنایی باعث شده نظرات و احکام متفاوتی را در خصوص پوشش سر بانوان بیان کنند. در این میان مفهوم واژگان و اصطلاحات به کار رفته در متن روایات می تواند در درک این مسیله راهگشا باشد. در این مقاله تلاش می شود ابتدا با بهره گیری از دانش ریشه شناسی واژگان، ریشه و معنای این واژه در زبان های نیا واکاوی شود؛ سپس ضمن جستجو در منابع ادبیات دوره پیش از اسلام و نیز واکاوی این واژه در منابع لغویان تلاش بر تبین گستره معنایی این واژه در بستری تاریخی به عمل آمد. با جمع آوری و بررسی احادیث مروی از صحابه و تابعین، که این واژه در آن ها به کار رفته بود، تلاش شد این معنا به طور دقیق کاویده شود و کارکرد آن به دست آید. با ریشه شناسی واژه «خمار» متوجه شدیم این واژه ریشه در زبان آفروآسیایی دارد، و با پژوهش در ادبیات جاهلیت و آرای لغت شناسان عربی این مفهوم در سیر تاریخی خود از معنای کلی پوشش، بدون توجه به جنسیتی خاص، تا معنای پوشش سر بانوان در فرهنگ اسلامی دلالت دارد. بررسی اقوال صحابه و تابعین نیز بر مفهوم پوشش سر بانوان تاکید دارد.
کلید واژگان: خمار, ریشه شناسی, حدیث صحابه و تابعین, پوشش بانوانRegarding women's clothing, the Holy Quran uses several words. "Khimār"(head covering) in verse 31 of surah "al-Nūr" is one of these words that the jurists and commentators disagree about its meaning. As a result, they have expressed different views and rules about women's head covering. Meanwhile, the semantics of words and expressions used in the text of the narrations can help to understanding this issue. So, in this paper, first, by using the science of etymology, the root and meaning of this word were examined in the proto-languages. Then, it was searched and analyzed in the pre-Islamic literature as well as lexical sources, and the evolution of its meaning was explained throughout history. Finally, by collecting and studying those narrations of the companions (Saḥābih) and the Successors (tābiʿīn) in which this word was used, this meaning was exactly explored, and its usage was determined. The findings suggest that the word " Khimār" originated in Afro-Asiatic languages. Also, throughout history, this concept evolved from the "covering" in its general meaning and without considering a specific gender into "the women's head covering" in the Islamic culture. The narrations of the Companions and the Successors emphasize the concept of the women's head covering too.
Keywords: : Khimār, Etymology, Narrations of the Companions, the Successors, women's clothing -
یکی از مسایلی که در طول تاریخ نظر عده ای از قرآن پژوهان و مفسران را به خود جلب نموده، بحث در زمینه مفاهیم، مضامین و آیات و سوره های بنیادین و کلیدی قرآن کریم است که نقشی اصیل، مرجع و گاه جامع در تفسیر برخی آیات دیگر دارند. این دغدغه در میان آنان منجر شد که هر یک، اصطلاحاتی را برای این مفاهیم و آیات و سوره ها برگزینند. این تحقیق با روش تحلیلی، به کتاب ها و آثار قرآن پژوهان از قرن پنجم هجری تا دوره معاصر مراجعه و اصطلاحات متعدد در این زمینه را استخراج و تحلیل نموده و به چیستی و مولفه های عناوین وضع شده توسط آنان پرداخته و به برخی نکات اشتراک و افتراق آنها دست یافته است. بررسی ها نشان داد که با شش واژه برای نشان دادن مفاهیم و آیات برگزیده قرآن مواجهه ایم که عبارت اند از: 1- محکم، 2- جواهر، 3- افضل و فاضل، 4- کلید، 5- مضامین اصلی، 6- غرر آیات. یکی از مولفه های مشترک همه اصطلاحات شش گانه «توحید» است که مهم ترین مبنای تربیت اخلاقی قرآن می باشد.کلید واژگان: آیا ت غرر, آیا ت جواهر, افضل و فاضل, کلید و مفتاح, توحیدQur'anic Researches, Volume:27 Issue: 1, 2022, PP 121 -142One of the issues that has attracted the attention of some Qur’an researchers and commentators throughout history is the discussion about the basic concepts, themes, verses, and key chapters of the Holy Qur’an that have an original, referential, and sometimes comprehensive role in the interpretation of some other verses. This concern among them prompted each one of them to choose terms for these concepts and verses and sūras. This research, by analytical method, refers to the books and works of Qur’an researchers from the fifth century AH to the contemporary period and extracts and analyzes various terms in this field and deals with the nature and components of the titles given by them and achieves some points of similarities and differences. Studies have shown that we are faced with six words to indicate the selected concepts and verses of the Qur’an, which include: 1. unequivocal (muḥkam), 2. essences (jawāhir), 3. the best (afḍal) and the most virtuous (fāḍil), 4. key, 5. main themes, 6. exalted verses. One of the common components of all six terms is tawḥīd (monotheism), which is the most important basis of moral education of the Qur’an.Keywords: exalted verses, the verses of the essences, the best, the most virtuous, the key (miftāḥ), monotheism
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.