به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ندا کارگهی

  • فروز کشانی، علیرضا عموحیدری، امین داوودی، علی گودرزی، ندا کارگهی*
    زمینه و هدف

      مشکلات دهانی نه تنها کیفیت زندگی، بلکه روند درمان بیماران تحت شیمی درمانی و رادیوتراپی را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه به منظور بررسی فراوانی ضایعات دهانی در مبتلایان به سرطان ناحیه سر و گردن پس از شروع پرتودرمانی با یا بدون شیمی درمانی، در سال 99-1398بر بیماران بیمارستان میلاد اصفهان انجام شد.

    روش بررسی

      مطالعه توصیفی - تحلیلی حاضر، بر 43  نفر از بیماران مبتلا به سرطان ناحیه سر و گردن پذیرش شده در بخش شیمی درمانی و پرتودرمانی بیمارستان میلاد به روش نمونه گیری آسان انجام گرفت. به منظور ثبت عوارض دهانی، بیماران را دو دانشجوی دندانپزشکی آموزش دیده معاینه کردند. داده ها در نرم افزار spss ذخیره و با استفاده از آزمون های آماری اسپیرمن و آزمون دقیق فیشر، من ویتنی و Kruskal-Wallis و T-test تجزیه و تحلیل شد (Pvalue<0/05).

    یافته ها 

    بین 43 نفر افراد تحت مطالعه، بیشترین فراوانی عوارض دهانی مربوط به موکوزیت، خشکی دهان و اختلال در حس چشایی و بلع است. فراوانی خونریزی دهانی بر اساس محل درگیری با سرطان (Pvalue=0/02)، فراوانی وجود زخم در ناحیه اوروفارنکس با میانگین دز پرتوتابی (Pvalue=0/006)، فراوانی درجات موکوزیت با میانگین دز پرتوتابی (Pvalue=0/019,r=0/357)، فراوانی خشکی دهان با میانگین دز پرتوتابی (Pvalue=0/001,r=0/653) و فراوانی حالت تهوع با میانگین دز پرتوتابی (Pvalue=0/009) ارتباط معناداری داشت.

    نتیجه گیری

     موکوزیت، خشکی دهان و تغییر مزه از شایع ترین عوارض دهانی ناشی از درمان های رادیوتراپی با یا بدون شیمی درمانی سرطان سر و گردن هستند. شدت برخی از عوارض از جمله موکوزیت، خشکی دهان، زخم در ناحیه اوروفارنکس، حالت تهوع در جامعه مورد بررسی با افزایش دز پرتوتابی بیشتر شد. بنابراین، کلینیسین می تواند عوارض دهانی را در بیماران نه تنها با کنترل دز رادیوتراپی، بلکه با آموزش بهداشت مدیریت کند.

    کلید واژگان: عوارض, نیوپلاسم سر و گردن, پرتودرمانی, شیمی درمانی
    Forooz Keshani, Alireza Amouheidari, Amin Davoodi, Ali Goodarzi, Neda Kargahi *
    Background and Objectives

     Oral complications can significantly impact not only the treatment process of patients undergoing chemotherapy and radiotherapy but also their overall quality of life. This study aimed to evaluate the frequency of oral complications in patients undergoing radiotherapy with or without chemotherapy in Milad Hospital of Isfahan in 2020-2021.

    Subjects and Methods

     This descriptive and analytical study was conducted on 43 patients diagnosed with cancer who were admitted to the chemotherapy and radiotherapy department at Milad Hospital. Two dental students examined the patients for oral lesions and complications. The data were recorded in SPSS and analyzed using Spearman's correlation, Fisher's exact test, Mann-Whitney U test, Kruskal-Wallis test, and the t-test (p-value < 0.05).

    Results 

    Among the 43 patients, the most common oral lesions included mucositis, xerostomia, taste dysfunction and dysphasia. Statistically significant correlations were found between mucosal hemorrhage and cancer site, oropharyngeal ulcer and average radiotherapy dose, mucositis grade and average radiotherapy dose, xerostomia and average radiotherapy dose, and nausea and average radiotherapy dose. However, no significant relationships were observed between other factors and the study variables.

    Conclusion

     The intensity of some complications caused by radiotherapy on oral mucosa, including mucositis, xerostomia, oropharynx ulcer and neusa in patients, increased with higher radiations doses. Therefore, clinicians can potentially manage oral complications more effectively by implementing various strategies, including carefully controlling radiotherapy doses and providing comprehensive oral hygiene education to patien

    Keywords: Complications, Head, Neck Neoplasms, Radiotherapy, Chemotherapy
  • سعیده خالصی، ندا کارگهی*، شهناز اسکندری، علیرضا برنده
    سابقه و هدف

    شایع ترین سرطان حفره دهان، کارسینوم سلول سنگفرشی (Oral Squamous Cell Carcinoma= OSCC) است. پروگنوز این بیماری به فاکتورهای متعددی بستگی دارد. مرحله تومور (Stage) و وضعیت گره های لنفاوی دو فاکتور مهم در تعیین روش های درمانی و پروگنوز بیماری می باشند. از آن جایی که شناسایی شاخص های کلینیکوپاتولوژیک به ویژه درگیری لنف نودهای گردنی می تواند به افزایش دقت در تخمین پیش آگهی و اتخاذ روش درمانی مناسب بیانجامد، هدف از این مطالعه مقایسه فراوانی ائوزینوفیل های بافتی در OSCC با و بدون متاستاز به لنف نودهای گردنی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 17 نمونه OSCC با درگیری لنف نودهای گردنی (گروه یک) و 17 نمونه بدون درگیری لنف نودهای گردنی (گروه 2) از نمونه های ثبت شده در بخش آسیب شناسی بیمارستان آیت الله کاشانی که به روش جراحی دایسکشن گردن درمان شده بودند، انتخاب و اطلاعات بالینی آن ها استخراج شد. سپس جهت تعیین تعداد ائوزینوفیل های بافتی، لام های تهیه شده با رنگ آمیزی کنگو رد (Congo Red) توسط دو نفر پاتولوژیست دهان به صورت کورکورانه (Blind) با میکروسکوپ نوری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    88/2% از گروه دارای درگیری لنف نود گردنی با درگیری لنفووسکولار بوده و 88/2% از گروه بدون درگیری لنف نود، درگیری لنفووسکولار نداشتند که این تفاوت معنی دار گزارش شد (0/001>p). همچنین میانگین تعداد ائوزینوفیل های بافتی در گروه دو (5/67±19/95) بالاتر از گروه یک (3/39±7/36) بوده که با درگیری لنف نودهای گردنی ارتباط معنی دار داشت (0/039=p) اما با هیچ یک از شاخص های کلینیکوپاتولوژیک مورد ارزیابی ارتباط معنی داری یافت نشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، تعداد ائوزینوفیل بافتی به عنوان یک شاخص پروگنوستیک در بیماران مبتلا به OSCC مهم است و از این شاخص می توان به منظور ارزیابی بهتر بیماران مبتلا به این تومور و درمان مناسب تر بهره برد.

    کلید واژگان: ائوزینوفیل, کارسینوم سلول سنگفرشی, دهان, لنف نودها
    S .Khalesi, N .Kargahi*, Sh. Skandari, A. Barandeh
    Background and Objective

    Oral squamous cell carcinoma (OSCC) is the most common oral cancer. The prognosis of OSCC depends on many factors. The stage of the tumor and the condition of the lymph nodes are two important factors in determining the treatment methods and prognosis. Since the identification of clinicopathological indicators, especially the cervical lymph node involvement, can increase the accuracy in estimating the prognosis and adopting the appropriate treatment method, the aim of this study is to compare the frequency of tissue eosinophils in OSCC with and without cervical lymph node involvement (CLNI).

    Methods

    In this cross-sectional study, 17 OSCC samples with CLNI (group 1) and 17 samples without CLNI (group 2) from the samples registered in the Pathology Department of Ayatollah Kashani Hospital, which were treated by neck dissection surgery, were selected and clinicopathological data were extracted. Then, in order to determine the number of tissue eosinophils, slides prepared with Congo red staining were blindly examined by two oral pathologists with an optical microscope.

    Findings

    88.2% of the group with cervical lymph node involvement had lymphovascular involvement, while 88.2% of the group without lymph node involvement did not have lymphovascular involvement, and this significant difference was reported (p<0.001). Also, the mean number of tissue eosinophils in group 2 (19.95±5.67) was higher than group 1 (7.36±3.39), indicating a significant relationship with CLNI (p=0.039), but no significant relationship was found with any clinicopathological parameters.

    Conclusion

    According to the results of this study, the number of tissue eosinophils is an important prognostic factor in OSCC, and it can be used to better evaluate patients and provide more appropriate treatment.

    Keywords: Eosinophil, Squamous Cell Carcinoma, Mouth, Lymph Nodes
  • فروز کشانی، ندا کارگهی، ندا شکرچی زاده
    مقدمه

     تروما به دندان یک مشکل رایج در کودکان است که میتواند مشکلاتی از قبیل مشکلات روانی، اجتماعی، افسردگی، مشکل در بلع و زیبایی برای فرد به همراه آورد. بنابراین لازم است اقدامات اورژانسی و صحیح برای این صدمات انجام گیرد. دندانپزشکان نقش مهمی در کاهش عوارض این صدمات دارند،  بنابراین آگاهی دندانپزشکان از علت، پیشگیری و درمان این ضایعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    مواد و روش ها

     این مطالعه در قالب یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی در بین 125 دندانپزشک عمومی شهر اصفهان در سال 1398 انجام شد. داده ها آنالیز شدند و میانگین نمره ی آگاهی دندانپزشکان زن و مرد مقایسه شد همچنین همبستگی بین سن با نمره ی آگاهی و نگرش و همبستگی بین میزان سابقه کار و نمره ی آگاهی و نگرش بررسی شد.

    یافته ها

     میانگین نمرات آگاهی و نگرش دندانپزشکان مورد مطالعه نسبت به مدیریت و درمان صدمات دندانی به ترتیب 71/2±65/13 و 98/5±01/39 به دست آمد. میزان آگاهی در جنس خانمها بیشتر از آقایان بود. هم چنین بین میزان آگاهی و سن و سابقه کار رابطه معکوس دیده شد ولی بین میزان نمره ی نگرش و میزان سن و سابقه کار ارتباطی دیده نشد.

    نتیجه گیری

     میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان در سال 1398 متوسط بود. پیشنهاد میشود با برگزاری بازآموزی هایی در رابطه با مدیریت و درمان اورژانسی این صدمات و در نتیجه با افزایش آگاهی دندانپزشکان، نسبت به نجات این دندانها امیدوارتر بود.

    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, ترومای دندانی, دندانپزشک
    Forooz Keshani, Neda Kargahi, Neda Shekarchizade, Fatemeh Sadat Banihashemi
    Introduction

     Trauma to the teeth is a prevalent problem in children that can lead to depression, psychosomatic issues, social problem, dysphasia and esthetic cancerns for them. Dentists play a crucial role in reducing the side effects of dental trauma so that their knowledge about the causes, prevention and treatment of such truma is of paramount important. Consequently, this study aimed to assess the knowledge and attitude of general dentists’ in Isfahan regarding the management of dental trauma.

    Materials and Method

     The present study was a descriptive-analytical and cross-sectional study that used a questionnaire consisting of demographic information and general dentists' knowledge about the management and treatment of dental trauma (22 questions) and their attitudes towards the subject (11 questions). The questionnaire was completed by 125 general dentists in Isfahan city who were randomly selected in 2019. The data were analyzed using statistical tests including t-test, Pearson's correlation coefficient, and Spearman's correlation coefficient (p value < 0.05).

    Results

     The mean score of general dentists’ knowledge was 13.65 ± 2.71 and the mean score of attitude was 39.01 ± 5.98. Women had higher knowledge about dental trauma than men (P value = 0.002). There was also a negative correlation between age (p value = 0.001) and job experience (p value = 0.026) regarding dental trauma knowledge.

    Conclusion

     General dentists’ knowledge, who worked in Isfahan, regarding the treatments of TDI in 2019 was at a moderate level. It is suggested that with holding dental trauma retraining courses about how to manage and urgent treat this traumas, thus being more hopeful to rescue these teeth by increasing the awareness of dentists.

    Keywords: Knowledge, Attitude, Tooth injuries, Dentist
  • فروز کشانی، فاطمه فلاح، فاطمه مسیبی سامانی، عاطفه اسفندپور، ندا کارگهی*
    سابقه و هدف

    احتمال پیشرفت به بدخیمی انواع اروزیو و آتروفیک لیکن پلان نسبت به انواع دیگر مورد بحث است. (EGFR) یکی از عواملی  است که با تومورزایی در ارتباط است. در این مطالعه هدف، بررسی بروز نشانگر EGFR  در بیماری لیکن پلان دهانی اروزیو ورتیکولرو ضایعات دیس پلازی اپی تلیوم دهانی بود.

    مواد و روش ها

    در این  مطالعه ی توصیفی- تحلیلی ,پس از انتخاب نمونه ها(20 لیکن پلان دهانی اروزیو(فاقد دیسپلازی)  ،20 نمونه لیکن پلان رتیکولر، 20 ضایعه دیسپلاستیک ، 10 نمونه هایپرپلازی فیبروزه ی التهابی (گروه کنترل) با نشانگر EGFR رنگ آمیزی و میزان درصد سلول های رنگ گرفته ، الگو، شدت رنگ  ومحل  رنگ پذیری در لایه های مختلف اپی تلیوم توسط دوپاتولوژیست دهان، همزمان مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت داده ها توسط نرم افزار SPSS 20 version، روش های آماری توصیفی و آزمونهای کروسکالواریس، من ویتنی و فیشرتحلیل شدند.

    یافته ها

    میزان سلولهای رنگ پذیرفته بین لیکن پلان اروزیو و لیکن پلان رتیکولر تفاوت معناداری نداشت (213/0= P) در حالیکه بین میزان لیکن پلان اروزیو و دیسپلازی دهانی تفاوت معناداری وجود داشت  (017/0=P) در  فراوانی الگوی رنگ پذیری میان گروه های مختلف تفاوت معناداری وجود نداشت. (16/0=P). و نیز تفاوت معنی داری بین شدت و محل رنگ پذیری در چهار گروه نبود(به ترتیب (19/0= P و 90/0 = P).

    نتیجه گیری

     بروز  EGFR در  لیکن پلان دهانی اروزیو وضایعات دیس پلاستیک دهان نسبت به گروه لیکن پلان دهانی رتیکولر وکنترل کمی بالاتر بوده و احتمالا میتواند نشاندهنده پتانسیل تغییرات دیس پلاستیک بیشتر در اروزیو نسبت به رتیکولر باشد.

    کلید واژگان: گیرنده ی فاکتور رشد اپیتلیالی, بیماری لیکن پلان دهانی اروزیو, بیماری لیکن پلان دهانی رتیکولر, دیس پلازی اپیتلیومی دهانی
    Forooz Keshani, Fateme Fallah, Fateme Mosayebi Samani, Atefe Esfandpour, Neda Kargahi*
    Background and Aim

    the malignant transformation of types of erosive and atrophic oral lichen planus has been further studied. Epithelial growth factor receptor is an intramembranous receptor which is related to carcinogenesis. The aim of the present study was to determine the expression of EGFR marker in erosive and reticular oral lichen planus and oral epithelial dysplasia.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional descriptive-analytical study, after specimens selection(20 erosive oral lichen planus(with no dysplasia), 20 reticular, 20 oral epithelial dysplasia lesion, 10 Inflammatory Fibrous Hyperplasia (control group)) Immunohistochemical staining with EGFR antibody kit was performed and mean percentage of stained cells with EGFR Marker, pattern of staining, intensity of staining and stained-cell place  in each sample was investigated simultaneously   by two oral pathologist. finally, Data obtained were analyzed using SPSS software (VERSION 20) and Kruskal–Wallis, Mann–Whitney and Fisher tests (Pvalue<0.05).

    Results

    There was no significant difference between the mean percentage of stained cells in erosive and reticular oral lichen planus(Pvalue=0.213).while erosive lichen planus and oral epithelial dysplasia presented significant difference in this regard(Pvalue=0.017). There was no significant difference between the frequency distribution of staining  pattern in groups(Pvalue=0.16)also there was no significant difference between the intensity of staining and the stained-cell place in 4 groups(Pvalue=0.19 , Pvalue=0.90).

    Conclusion

    The expression of EGFR in patients with oral erosive lichen planus and oral epithelial dysplasia was higher than patients with oral reticular lichen planus and control group and it probably shows the higher potential of dysplastic changes in erosive lichen planus than reticular.

    Keywords: Epithelial Growth Factor receptor (EGFR), Oral Erosive Lichen Planus, Oral Reticular Lichen Planus, Oral Epithelial Dysplasia
  • فروز کشانی، زهرا قضاوی، مرضیه شیخ رباطی، فاطمه بهرام زاده، ندا کارگهی*
    زمینه

    بیماران روان پزشکی در کنار عوارض بیماری خود، در معرض مشکلات تهدید کننده سلامت جسمی از جمله مشکلات مرتبط با سلامت دهان می باشند.

    هدف

    مطالعه حاضر، به منظور بررسی سلامت دندان ها و ضایعات پاتولوژیک دهان در بیماران مبتلا به اختلالات روانی :در بیمارستانهای خورشید و مدرس اصفهان در سال 98 انجام شده است.

    روش ها : 

     در این مطالعه توصیفی- مقطعی بیماران بستری در بیمارستان های مدرس و خورشید اصفهان وارد مطالعه شده ، اطلاعات دموگرافیک (سن، جنس، مدت بستری، نوع بیماری و میزان تحصیلات) ثبت گردید. در این بیماران، حفره دهان از لحاظ سلامت دندان ها و ضایعات پاتولوژیک ارزیابی و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آنالیزهای آماری کای دو و تست دقیق فیشر،من ویتنی وکروسکال والیس و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید (0/05 P-value<).

    یافته ‎ها:

    از میان 43 بیمار با میانگین سنی 7/36±8/13 سال 72% بیماران ضایعات دهانی داشته که شایعترین آن ضایعات سفید-قرمز (1/23%) بودند. 2/37% از بیماران دچار خشکی دهان و 3/16%  از آنها خودآزاری دهانی داشتند. ارتباط آماری معناداری میان خشکی دهان با نوع ضایعه و همچنین ارتباط معنادار با نوع بیماری یافت شد. خودآزاری دهانی با نوع ضایعه بصورت زخم حاد ارتباط داشت (001/0 =P-value).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مطالعه، خشکی دهان و خودآزاری در بیماران روانپزشکی بیشتر دیده شد. و در نتیجه انجام پیگیری های های منظم در بیماران می تواند از فراوانی ضایعات دهانی و پوسیدگی های دندانی آنها بکاهد و یا به تشخیص زودرس و درمان بهتر آنها کمک نماید.

    کلید واژگان: پوسیدگی دندان, اختلالات روانپزشکی, سلامت دهان
    Forooz Keshani, Zahra Ghazavi, Marzie Sheikhrobati, Fateme Bahramzade, Neda Kargahi*
    Background

    In addition to the effects that arise from psychiatric disorders, these patients are endangered by threatening physical health problem, including oral and dental problem. The present study evaluated dental health and oral pathologic lesions in patients with psychosomatic disorders hospitalized in Moddarres and Khorshid hospitals in 2019.

    Methods

    in this descriptive-cross-sectional study, patients hospitalized in Modarres & Khorshid hospitals in Isfahan were entered. According to the checklist, the demographic information, including age, gender, duration of hospitalization, type of the disease, and the educational level were recorded. Then these patients were examined in terms of dental health and oral lesions. The data were analyzed with SPSS, Fishers’ exact test, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis, and regression logistic(P-value<0.05).

    Results

    Of 43 patients with mean age of 36.7±13.8 years, 72% of the patients had oral lesions among which the most common ones were red-white lesions (23.1%). The mean score of DMFT index was 12.8. Patients who suffered from xerostomia comprise 37.2% and 16.3% of them had oral self-injury. Xerostomia was significantly associated with type of lesions and type of disorders. Oral self-injury was remarkably associated with acute ulcers(P-value=0.001).

    Conclusion

    The xerostomia led to deteriorate the oral health among the psychiatric patients. Oral self-injury is another risk factor for the exacerbation of oral lesions. Organized follow up of psychiatric patients might be able either to reduce the incidence of oral lesions as well as dental caries, or to help earlier diagnose and better treatment.

    Keywords: Dental caries, psychiatric disorders, Oral health
  • فروز کشانی، ندا کارگهی*، مایده عمانی
    زمینه و هدف

    کاتپسین D، یک پروتیاز پیش برنده تهاجم در ضایعات تومورال شناخته شده است. با توجه به مطرح شدن ماهیت نیوپلاسم کیستیک برای ادنتوژنیک کراتوسیست، هدف این مطالعه مقایسه بیان کاتپسین D در این ضایعه با یونی سیستیک آملوبلاستوما و کیست ادنتوژنیک ارتوکراتینیزه، به منظور شناخت بهتر رفتار این ضایعه می باشد.

    روش بررسی

    دراین مطالعه توصیفی- تحلیلی، بلوک های پارافینی موجود (8 نمونه یونی سیستیک آملوبلاستوما (UA)، 8 نمونه ادنتوژنیک کراتوسیست (OKC) و 8 نمونه کیست ادنتوژنیک ارتوکراتینیزه (OOC)) در آرشیو بخش پاتولوژی دهان و فک و صورت تحت رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی کاتپسین D قرار گرفت. سپس لام ها توسط دو پاتولوژیست دهان از لحاظ شدت و الگوی رنگ پذیری سلول های اپیتلیالی و همبندی به طور هم زمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با نرم افزار SPSS20 و آزمون های Kruskal-Wallis،  Mann-Whitneyو Chi-square تحلیل آماری شدند (05/0=P).

    یافته ها

    شدت رنگ پذیری در سلول های یونی سیستیک آملوبلاستوما به طور معنی داری بیشتر از دو گروه ادنتوژنیک کراتوسیست و کیست ادنتوژنیک اورتوکراتینیزه بود (02/0P=). شدت رنگ پذیری در سلول های استرومای همبندی نیز در گروه آملوبلاستومای یونی سیستیک بیشتر از دو گروه دیگر بود، هرچند این اختلاف از نظر آماری بین سه گروه معنی دار نبود (32/0=P). در مطالعه حاضر الگوی رنگ پذیری سلول ها در اپیتلیوم و استروما بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد (02/0، 15/0=P).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر در خصوص شدت بیان کاتپسین D در سه ضایعه ادنتوژنیک بررسی شده احتمالا می تواند شاهدی بر طبقه بندی جدید (WHO2017) از لحاظ قرار دادن دوباره ادنتوژنیک کراتوسیست در گروه کیست های ادنتوژنیک باشد و یا در صورت نپذیرفتن این ماهیت می توان گفت احتمالا رفتار مهاجم این کیست ارتباطی به بیان کاتپسین D نداشته و بررسی نشانگرهای دیگر موجود در اپیتلیوم و استروما به طور هم زمان، برای فهم بهتر ماهیت بیولوژیک آن پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: کاتپسین D, اپیتلیوم, آملوبلاستوما, ادنتوژنیک کراتوسیست
    Forooz Keshani, Neda Kargahi*, Maedeh Omani
    Background and Aims

    Cathepsin-D is a well-known protease that promotes invasion in tumoral lesions. Considering the cystic neoplasm nature of odontogenic keratocyst (OKC), the aim of this study was to compare the expression of cathepsin-D in this lesion with the unicystic ameloblastoma (UA) and orthokeratinized odontogenic cyst (OOC) for better understanding of its behavior.

    Materials and Methods

    In this descriptive-analytical study, we used paraffin blocks available in the archives of oral and maxillofacial pathology department of dental school (8 unicystic ameloblastoma (UA), 8 odontogenic keratocyst (OKC) and 8 orthokeratinized odontogenic cysts (OOC)) which they were stained immunohistochemically with cathepsin-D. Then, the samples were observed simultaneously by two oral pathologists for detection the intensity and pattern of epithelial and stromal cells staining. Data were analyzed by SPSS20 and Kruskal-Wallis, Mann-Whitney and Chi-square test (P<0.05).

    Results

    The staining intensity of the epithelial cells of UA group was significantly more than OOC and OKC (P=0.02). The staining intensity of the stromal cells of UA was more than the other two groups, although this difference was not statistically significant (P=0.32). The pattern of cell staining in epithelium and stroma did not show any significant difference between the three groups in this study (P=0.15, 0.22).

    Conclusion

    The results of this study regarding the intensity expression of cathepsin-D in these three odontogenic lesions could be considered as a probable evidence for the new odontogenic lesions classification (WHO2017) in terms of reintroducing OKC as an odontogenic cyst. If this idea is rejected, it seems that cathepsin-D expression is not associated with the invasive behavior of this cyst, and further investigation of other markers in the epithelium and stroma simultaneously is suggested for a better understanding of its biological nature.

    Keywords: Cathepsin-D, Epithelium, Ameloblastoma, Odontogenic keratocyst
  • پرویز دیهیمی*، ندا کارگهی، آرمین حسین پور
    مقدمه

    احتمال تغییرات دیسپلاستیک حاصل از کیست پری اپیکال باقیمانده بیشتر از سایرکیست های ادونتوژنیک ذکر شده است. باتوجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تغییرات دیسپلاستیک کیست های پری اپیکال باقی مانده انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    در مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی حاضر، کلیه پرونده های افرادی که به صورت قطعی تشخیص کیست پری اپیکال باقیمانده برای آن ها ثبت شده بود، از آرشیو بخش آسیب شناسی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دریک دوره سی ساله (97-1368) استخراج شد. سپس اسلایدهای میکروسکوپیک رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین-ایوزین حاصل از این پرونده ها که حاوی ضایعات پری اپیکال باقیمانده بودند، از نظر میزان تغییرات دیسپلاستیک توسط دو آسیب شناس دهان و فک و صورت به طور همزمان بوسیله میکروسکوپ نوری بررسی شدند. داده ها پس از گردآوری توسط نرم افزار SPSS 22 ، آمار توصیفی و آزمون های آماری کای اسکویر، دقیق فیشر و t-student تجزیه و تحلیل شدند (α=0.05).

    یافته ها

    اسلایدهای 197 بیمار از آرشیو استخراج شدند که از آن میان، اسلایدهای 19 بیمار به دلیل مخدوش بودن، از مطالعه خارج گردید و درنهایت اسلایدهای 178 بیمار آنالیز شد. تغییرات دیسپلاستیک مشاهده شده در 16 مورد خفیف و دریک مورد متوسط بود. توزیع فراوانی دیسپلازی براساس سن، جنس و محل آناتومیک معنی دارنبود.

    نتیجه‎ گیری

    در مطالعه حاضر، میزان شیوع دیسپلازی در کیست های پری اپیکال باقیمانده کم (حدود ده درصد) بود، اما با توجه به بوجود آمدن سرطان ناشی از تغییرات دیسپلاستیک، انجام تحقیقات بیشتر پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: دیسپلازی, کیست پری اپیکال, کیست های ادونتوژنیک
    Parviz Deyhimi *, Neda Kargahi, Armin Hoseinpour
    Introduction

    The residual periapical cysts are the most common type of odontogenic cysts associated with dysplastic transformations. Therefore, considering the importance of the malignant potential of these transformations, the present study aimed to determine the extent of the dysplastic transformation of residual periapical cysts.

    Materials and Methods

    In the present cross-sectional descriptive-analytical study, all the medical records of patients with a distinct diagnosis of residual periapical cyst over a period of 30 years (1989-2018) were extracted from the archives of the Department of Oral and Maxillofacial Pathology of Dentistry School of Isfahan University of Medical Sciences. Following that, the hematoxylin–eosin-stained slide which contained residual periapical lesions were simultaneously examined by two oral and maxillofacial pathologists for the extent of dysplastic transformations with a light microscope. The obtained results were analyzed in SPSS software (version 22) using descriptive, Chi-square, Fisher exact, and t-student tests (α=0.05).

    Results

    The slides of 197 patients were extracted from the archive which of them, slides of 19 patients were excluded due to distortion, and finally, the slides of 178 patients were analyzed. The dysplastic changes observed were mild in 16 cases and moderate in 1 case. The frequency distribution of dysplasia was not significant based on age, gender, and anatomical location.

    Conclusion

    In the present study, the prevalence of dysplasia in residual periapical cysts was low (about 10%); nonetheless, due to the malignant potential of dysplastic transformations, further research is recommended.

    Keywords: Dysplasia, Periapical cyst, Odontogenic cysts
  • سعیده خالصی، ندا کارگهی*، حسنا آقاکبیری
    مقدمه

    حضور دانشجویان در کلاس های درس نظری، یکی از لازمه های محیط آموزش است که درسال های اخیر مورد بی توجهی قرار گرفته است. لذا هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر برحضور دانشجویان رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در کلاس های دروس نظری بود.

    روش ها

    مطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی برروی کلیه دانشجویان رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از ورودی سال های 1392 تا 1396 انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن به تایید رسیده، جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکویر، t-test، آنالیز واریانس یک طرفه و محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     از مجموع 267 نفر دانشجو 135 نفر (50/6 درصد) پسر و 62/9 درصد (168 نفر) همراه خانواده زندگی می کردند. میانگین سنی دانشجویان 2/77 ± 23/43 بود. از دیدگاه دانشجویان، حیطه اساتید و روش های آموزشی ایشان (0/51±3/91) موثرترین عامل بوده و حیطه مشکلات دانشجو (0/95±3/53) کم ترین اثر را داشت. مهم ترین فاکتورهای موثر برحضور دانشجویان روش تدریس استاد (73/8 درصد) و کاربردی بودن مطالب ارایه شده بر بالین بیمار (72/7 درصد) بود. میانگین نمرات تمام حیطه ها به جز حیطه مشکلات دانشجو در دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران بود (0/05 >P).

    نتیجه گیری

    از نظر دانشجویان، اساتید نقش بسیار ویژه ای در حضور دانشجویان در کلاس های نظری داشتند، لذا بالا بردن کیفیت تدریس اساتید، برگزاری کارگاه های فن بیان و همچنین ارتقاء و اصلاح برنامه های آموزشی، کمک شایانی در کاهش غیبت دانشجویان از کلاس درس خواهد کرد.

    کلید واژگان: دندانپزشکان, دانشجویان, آموزش
    S. Khalesi, N. Kargahi*, H .Aghakabiri
    Introduction

    Attendance of students in theoretical classes is one of the requirements of the educational environment that has been neglected in recent years. Therefore, the purpose of this study is investigating the factors affecting the presence of dental students of Isfahan Dental School in theoretical classes.

    Methods

    This descriptive cross- sectional study was performed on all undergraduate students of Isfahan Dental School from the entrance of the 2013 to 2016. The census was conducted by a questionnaire containing 34 questions which the reliability and validity were confirmed. Data were analyzed using Chi- square test, T-test and One- way analysis of variance, Spearman and Pearson correlation coefficient using SPSS. 

    Results

     A total of 267 students ,50/6% (135 persons) were boys and 62/9% (168 persons) lived with their families. The mean age of the students was 23/43 ± 2/77. From the studentschr('39') attitude, the field of professors and their teaching methods (3/91±0/51) was the most effective factor and the field of studentschr('39') problems (3/53±0/95) had the least effect on studentschr('39') presence in theoretical classes. The most important factors affecting the presence of students were the teacherchr('39')s teaching method (73/8%) and the applicability of the subjects presented on the patientchr('39')s bedside (72/7%). The mean scores of all fields except the students᾽ problems field were significantly higher in the girls rather than the boys.

    Conclusion

    From the studentschr('39') point of view, professors have a very special role in the attendance of students in theoretical classes, therefore improving the quality of chr('39') teaching, holding expression art workshops, as well as promoting and modifying educational programs, will help students to reduce their absence from the class.

    Keywords: Dentists, Students, Education
  • فروز کشانی، ندا کارگهی*، نیلوفر شکری، فاطمه عابدی
    سابقه و هدف

    کیست رادیکولار، دنتی ژروس و ادنتوژنیک کراتوسیست به ترتیب شایع ترین کیست های ادنتوژنیک هستند. اطلاع از خصوصیات کلینیکی و هیستوپاتولوژی این ضایعات در درمان های دندانپزشکی بسیار مهم است و ارتشاح سلول های التهابی و پوشش کیست،  می توانند نقش مهمی در بیماری زایی این کیستها بازی کنند.

    مواد  و روش ها

    در مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر، تعداد 396 اسلاید هیستوپاتولوژی(216کیست پری اپیکال و 90کیست دنتی ژروس التهابی و 90 ادنتوژنیک کراتوسیست التهابی) از لحاظ اپیتلیوم و درجه ارتشاح سلول های التهابی و نوع آنها مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آماری اسپیرمن ، من ویتنی، کروسکال والیس و کای اسکویر تحلیل شدند.

    یافته ها: 

    درکیست دنتی ژروس التهابی اپیتلیوم پوششی با ضخامت نرمال و درکیست پری اپیکال و ادنتوژنیک کراتوسیست التهابی اپیتلیوم پوششی با ضخامت آتروفیک بیشترین فراوانی را داشتند.در هر سه کیست شیوع التهاب شدید بیشتر بوده اما در کیست پری اپیکال بین  اپی تلیوم آتروفیک و میزان ارتشاح سلولهای التهابی رابطه آماری معنادار مشاهده شد (0/004=P) در کیست پری اپیکال التهاب مخلوط با غلبه پلاسماسل و در دو کیست دیگر  التهاب مزمن با غلبه لنفوسیت شایع تر بود.

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد در انواع التهابی کیست پری اپیکال و ادونتوژنیک کراتوسیست ضخامت اپی تلیوم بیشتر آتروفیک و در کیست دنتی ژروس التهابی ضخامت اپی تلیوم به صورت نرمال دیده می شود میزان ضخامت اپی تلیوم با مقدار آماس در کیست پری اپیکال نسبت معکوس دارد.

    کلید واژگان: کلیدواژه ها: التهاب, اپیتلیوم, کیست دنتی ژروس, ادنتوژنیک کراتوسیست
    Forooz Keshani, Neda Kargahi*, Niloofar Shokri, Fateme Abedi
    Background and Aims

    radicular cyct(RC), dentigerus cyct(DC) and odontogenic keratocyct(OKC) are the most common odontogenic cycts, respectively. Awareness of the clinical and histopathological characteristics of these lesions is very important in dental treatments, that inflammatory cell infiltration can play an important role in DC and OKCthese odontogenic cysts’ clinical presentationspathogenesis.

    Materials and Methods

    In this descriptive-analytic study, 396 patient’s files (216 RC, 90 inflammatory DC and 90 inflammatory OKC) histopathologicaly were examined by two oral and maxillofacial pathologists simultaneously for evaluation the epithelium thickness, type and degree of inflammatory infiltration. The data were analysed using spss software using Spearman and Mann-Whitney tests.

    Results

    Histopathologicaly the cyst linings were mainly normal in DC and RC and atrophic in OKC and RC. In all three cycts, sever inflammation were more common. There were a significant relation with epithelial thickness and degree of inflammation in RC (Pvalue=0.004). In RC, mixed inflammation with plasma cell predominance was seen while, chronic inflammation with dominance of lymphocyte were presented in 2 other cysts.

    Conclusion

    it seems, thickness of epithelium has been atrophic in periapical cyst and inflammatory odontogenic cyct and it would be normal in inflamed Dentigerous cyst. There was a reverse relationship between epithelial thickness and degree of inflammation in periapical cyct.

    Keywords: inflammation, dentigerus cyct, odontogenic keratocyct
  • ندا کارگهی، سعیده خالصی*، کامیار صفایی پور، احسان حکمتیان، هدی جعفری
    زمینه و هدف

    ارگونومی یا مهندسی انسان با طراحی و تغییر مناسب کار و ملزومات، بیشترین بهره وری را بر اساس فیزیولوژی انسان ایجاد می کند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین میزان آگاهی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مورد اصول اولیه ارگونومی در دندانپزشکی بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، مقطعی پرسشنامه ای شامل 10 سوال به روش نمونه گیری آسان بین 74 نفر از دانشجویان سال آخر مقطع دکتری عمومی دانشکده دندانپزشکی اصفهان توزیع و تکمیل شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، پمفلت آموزشی به دانشجویان داده شد. جهت بررسی پرسشنامه ها، به هر پاسخ صحیح نمره یک و به پاسخ های نادرست نمره صفر داده شد. سپس داده ها وارد نرم افزارSPSS23  شد و توسط آزمون های آماری T، کای اسکویر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0P< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها: 

    میانگین نمره آگاهی دانشجویان سال آخر رشته دندانپزشکی اصفهان درسطح متوسط (25/1±23/6) قرار داشت. میانگین نمره آگاهی دانشجویان بر اساس جنسیت دانشجویان (25/0=P) و ترم تحصیلی (059/0=P) تفاوت معنی داری نداشت. همچنین 55% از دانشجویان دارای سابقه درد عضلانی بوده که ارتباط معنی داری با جتسیت (258/0=P) و میانگین نمره آگاهی به دست نیامد (288/0=P).

    نتیجه گیری: 

    متاسفانه ارگونومی به عنوان بخشی از اصول آموزش های دوره تحصیلی دندانپزشکی و نیز حتی پس از آن در نظر گرفته نشده است. دردهای اسکلتی- عضلانی از شایع ترین شکایت های دندانپزشکان بوده و عامل کاهش کیفیت و عملکرد آنان می باشد. لذا به نظر می رسد که آموزش و ارزیابی اصول ارگونومی در دوره تحصیل دندانپزشکی لازم است.

    کلید واژگان: ارگونومی, آگاهی, دندانپزشکی
    Neda Karghahi, Saeedeh Khalesi*, Kamyar Safaeepour, Ehsan Hekmatian, Hoda Jafari
    Background and Aims

    Human ergonomics or engineering with proper design and change of work and requirements creates the most productivity based on human physiology. The purpose of this study was to determine the level of awareness of dental students of Isfahan University of Medical Sciences about the basic principles of ergonomics in dentistry.

    Materials and Methods

    In this descriptive-analytical, sectional study, a questionnaire containing 10 questions was distributed and completed by easy sampling method among 74 final year students of the general doctorate of Isfahan school of dentistry. After collecting the questionnaires, the students were given an educational pamphlet. To evaluate the questionnaires, each correct answer was given a score of one and the wrong answers were given a score of zero. Data were analyzed by T-test, Kai Square, and Mann-Whitney statistical tests using SPSS23 software. P<0.05 was considered as a significant level. P<0.05 was considered as a significant level.

    Results

    The average score of the knowledge of principles of ergonomics was intermediate (6.23±1.25). Student knowledge was not significantly different based on the student gender (P=0.25) and academic semester (P=0.059). Also, 55% of students had a history of muscle pain that did not have a significant relationship with gender (P=0.258) and average score of the knowledge (P=0.288).

    Conclusion

    Unfortunately, ergonomics cannot be considered part of the principles of dental education and even later. Musculoskeletal pain is one of the most common complaints of dentists and is a factor in reducing their quality and function. Therefore, it seems that training and evaluation of ergonomic principles in dental education is necessary.

    Keywords: Ergonomic, Knowledge, Dentistry
  • پگاه پالیزبان، ندا کارگهی*، فروز کشانی
    زمینه و هدف

    ضایعات پیش سرطانی مخاط دهان به عنوان یک ناهنجاری مهم نیاز به دانش کافی دندانپزشکان دارد. تحقیق حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی اصفهان در ارتباط با ضایعات پیش سرطانی حفره دهان طراحی گردید.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی به روش مقطعی از نوع پرسشنامه ای در سال 1398 انجام گرفت و میزان آگاهی 115 دندانپزشک عمومی شهر اصفهان بر حسب جنس و سال فراغت از تحصیل مورد بررسی قرار گرفت و بعد از نمره دهی میانگین نمرات که بین 0 تا 14 بود مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده در Microsoft Excel Microsoft وارد و سپس با نرم افزار SPSS21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه متغیر های کمی با استفاده از آزمون های t مستقل و آزمون One-Way ANOVA و Mann-Whitney انجام شدند. 05/0 P<به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها:

     میانگین سن±انحراف معیار شرکت کنندگان در گروه کمتر از پنج سال فارغ التحصیل 9/4±6/28، در گروه بین 5 تا 10 سال فارغ التحصیل 0/4±6/30 و در گروه بالاتر از 10 سال فارغ التحصیل 0/10±9/47 بود. نمره آگاهی در کل جمعیت مورد مطالعه با میانگین ± انحراف معیار 79/2±97/5 بود. بین متوسط نمره آگاهی در زنان 99/2±96/5 و مردان 61/2±98/5 تفاوت معنی داری وجود نداشت (58/0=p). میانگین ± انحراف معیار نمره آگاهی شرکت کنندگان در گروه کمتر از پنج سال فارغ التحصیل 2/2±8/7، در گروه بین 5 تا 10 سال فارغ التحصیل 9/2±8/5 و در گروه بالاتر از 10 سال فارغ التحصیل 1/2±4/4 بود (05/0=p).

    نتیجه گیری:

     دندانپزشکان عمومی شهر اصفهان جهت تشخیص زودرس ضایعات پیش سرطانی حفره دهان، نیاز به دوره های بازآموزی آسیب شناسی دارند.

    کلید واژگان: آگاهی, ضایعات, پیش سرطانی, دهان, دندانپزشک عمومی, اصفهان
    Pegah Palizban, Neda Kargahi*, Forouz Keshani
    Background and Aims

    Pre-cancerous lesions of the oral mucosa as important malformation need acceptable knowledge of dentists. The purpose of this study was to determine the knowledge of Isfahan city general dentists about pre-cancerous lesions of oral cavity.

    Materials and Methods

    This descriptive cross-sectional study based on validated questioner form was performed in 115 general dentists in Isfahan City in 2019, associated with sex and year of graduation from general dentistry course. The mean score was in the range from 0 to14. Data were recorded in Microsoft Excel and then analyzed by SPSS. In order to compare quantitative variables, independent T–Test, One-Way ANOVA and Mann-Whitney was used. P≤0.05 was considered as significant.

    Results

    The mean age in the participants of: lower than 5 years, between 5-10 years, and more than 10 years of graduation were 28.6±4.9, 30.6±4.0 and 47.9±10 years old, respectively. In total population, the mean score of knowledge was 5.97±2.79. There was not any significant difference between the mean score of knowledge in women when compared to men (5.96±2.99 versus 5.98±2.6; P=0.58). The mean knowledge score in the participants of: lower than 5 years, between 5-10 years, and more than 10 years, of graduation were as follow: 7.8±2.2 versus 5.8±2.9 versus 4.4±2.1, correspondingly (P≤0.05).

    Conclusion

    For the early diagnosis of pre-cancerous lesions of the oral cavity, retraining program based on oral cavity pathology courses is recommended for the dentists in Isfahan city.

    Keywords: Knowledge, Lesions, Pre-cancerous, Mouth, Dentist, Isfahan
  • ندا کارگهی، فروز کشانی*، امیرحسین شاه سیاه
    مقدمه
    سرقت علمی ادبی به خود نسبت دادن کار دیگری بدون اجازه آن فرد اطلاق می شود. هدف از این مطالعه تعیین میانگین نمره آگاهی وارزیابی نگرش دستیاران و اعضای هییت علمی رشته های دندانپزشکی اصفهان نسبت به پدیده سرقت علمی ادبی بود.
    روش ها
     این مطالعه ی توصیفی تحلیلی پرسشنامه ای برروی 59 نفر از دستیاران تخصصی و52نفر از اعضای هییت علمی دانشکده ی دندان پزشکی اصفهان درسال 96انجام شد. سوالات پرسش نامه مشتمل بر سه بخش بود بخش نخست میزان برخورد و آشنایی دستیاران واعضای هییت علمی  با این پدیده ، بخش دوم مربوط به آگاهی و بخش سوم مربوط به نگرش بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS  و با آزمون  های آماری tمستقل و توصیفی ارزیابی شدند.(P value ≤0/001).
    یافته ها
    میانگین نمره آگاهی اساتید 61.5درصد و دستیاران 62.01درصد بوده است که اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. دربررسی سوالات مرتبط با ارزیابی نگرش هردو گروه مطالعه بالاترین درصد موافقت با علت ارتکاب سرقت علمی -ادبی راعدم دارابودن مهارت کافی در نگارش متون علمی دانستند. تمایل به  اعمال مجازات سخت گیرانه برای مرتکبین در بین اساتید پررنگ تر بود.همچنین اساتید پیامد عمده ی این پدیده را آسیب به جامعه ی علمی دانستند در حالی که دستیاران نادرست بودن این پدیده را بیشتر به علت مغایرت با قوانین ذکر کردند
    نتیجه گیری
     آگاهی و نگرش ارزیابی شده در مطالعه تا رسیدن به حد ایده آل فاصله داشته و برگزاری دوره های نگارش متون علمی با تمرکز بر این پدیده توصیه می شود
    کلید واژگان: نگرش آگاهی دستیاران واعضای هیئت علمی دندان پزشکی سرقت علمی ادبی
    Neda Kargahi, Forooz Keshani*, Amirhosein Shahsiah
    Introduction
    Plagiarism refers to the assignment of another work without the permission of that person. The purpose of this study was to determine the mean score of knowledge and assessment of attitude of dental residents and professors of Isfahan Dental School regarding the plagiarism.
    Method & materials: This descriptive-analytic study was carried out in a questionnaire series of dental residents and professors of Isfahan Dental School in 1396. Questions of the questionnaire consist of three parts. The first part assesses the level of encounter and familiarity of dental residents and professors with this phenomenon. The second part is related to knowledge and the third part is related to the attitude. Data was analyzed by SPSS software using t-test and descriptive statistics. (P ≤0.001)
    Results
     the average score of professors' knowledge was 61.5% and resident knowledge was 62.01% which does not show significant difference. In evolution of the questions related to the assessment of attitude of both groups, the highest percentage of agreement to the cause of plagiarism was lack of adequate skills in their scientific writing. The tendency to impose stricter penalties on perpetrators amongst professors was more intense. Also, professor’s cognize the damage to the scientific community was the major consequence, while the assistants are more likely to relate this phenomenon to Contradiction with the rules.
    Conclusion
    It can be said that the knowledge and attitudes assessed in this study are far from ideal, and executing of scientific writing courses focusing on this phenomenon is suggested.
    Keywords: attitude-knowledge-dental residents, professors-plagiarism
  • نکیسا ترابی نیا، ندا کارگهی *، راضیه گلی
    مقدمه
    کیست ها و تومورهای ادنتوژنیک، ضایعات مهم فکی می باشند. گاهی رفتار آنها متاثر از عوامل غیر اپی تلیالی است. میوفیبروبلاست ها، سلول های اختصاصی استروما هستند. ماست سل ها بر تمایز و فانکشن میوفیبروبلاست ها تاثیر می گذارند. با توجه به اهمیت استروما در پیشرفت تومورها، هدف این مطالعه ، بررسی حضور ماست سل ها و میوفیبروبلاست ها و تاثیر آنها را بر ادنتوژنیک میگزوما (Odontogenic myxoma) OM، آدنوماتوئید ادنتوژنیک تومور (Adenomatoid odontogenic tumor) AOT و ادنتوژنیک کراتوسیست (Odontogenic keratocyst) OKC می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 10 بلوک ادنتوژنیک میگزوما، 7 ادنتوژنیک کراتوسیست و 6 آدنوماتوئید ادنتوژنیک تومور، از آرشیو بخش آسیب شناسی دانشکده ی دندان پزشکی اصفهان با روش ایمونوهیستوشیمی با نشانگر αSMA (αSmooth Muscle Actin) و رنگ آمیزی هیستوشیمیایی تولوئیدین بلو، رنگ آمیزی شدند. میانگین تعداد میوفیبروبلاست ها و ماست سل ها، الگوی رنگ پذیری میوفیبروبلاست ها و شدت التهاب ضایعات بررسی شدند. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه ی 20 و با آزمون های آماری کروسکال والیس، من ویتنی و کای اسکوئر ارزیابی شدند (p value < 0/05).
    یافته ها
    درجه ی رنگ پذیری میوفیبروبلاست بین ضایعات، اختلاف معنی داری نداشت (p value = 0/55)، اما شدت التهاب، تفاوت معنی دار داشت (p value = 0/02). شدت التهاب در ادنتوژنیک کراتوسیست، به طور معنی داری بیشتر از آدنوماتوئید ادنتوژنیک تومور (p value = 0/025) و ادنتوژنیک میگزوما (p value = 0/023) بود، اما بین آدنوماتوئید ادنتوژنیک تومور و ادنتوژنیک میگزوما، اختلاف معنی داری نبود (p value = 0/87). توزیع فراوانی الگو بین ضایعات، تفاوت معنی دار داشت (p value = 0/015). به طوری که فراوانی الگوی کانونی (Focal) در ادنتوژنیک کراتوسیست، کم ترین بود. تعداد ماست سل های دست نخورده (Intact) (p value = 0/72)، دگرانوله (De granule) (p value = 0/69) و مجموع آن ها (p value = 0/75) بین ضایعات، اختلاف معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    تعداد ماست سل ها و میوفیبروبلاست ها بین ضایعات، اختلاف معنی داری نداشت، اما میوفیبروبلاست ها با درجه ی بالاتری در ادنتوژنیک میگزوما که تهاجم بیشتری دارد، بروز یافتند.
    کلید واژگان: ادنتوژنیک میگزوما, استرومای همبندی, ادنتوژنیک کراتوسیست, آدنوماتوئید ادنتوژنیک تومور, میوفیبروبلاست, ماست سل
    Nakisa Torabinia, Neda Kargahi *, Razieh Goli
    Introduction
    Odontogenic cysts and tumors are important jaw lesions. Sometimes their behavior is influenced by non-epithelial factors. Myofibroblasts are specific cells of the stroma. Mast cells affect the differentiation and function of myofibroblasts. Regarding the importance of stroma in the progression of tumors, the present study examined the presence of mast cells and myofibroblasts and their effects on odontogenickeratocyst (OKC), odontogenicmyxoma (OM) and adenomatoidodontogenic tumor (AOT).
    Materials and Methods
    In this cross-sectional descriptive-analytical study, 10 blocks of OM, 7 blocks of OKC and 6 AOT blocks from the Archives of the Department of Pathology, Isfahan Dental School, were stained with αSMA immunohistochemistry marker and toluidine blue histochemical marker. The mean number of myofibroblasts and mast cells, the color pattern of myofibroblasts and the severity of inflammation of the lesions were evaluated. Data was analyzed by SPSS 20 using Kruskal-Wallis, Mann-Whitney and chi-squared tests (α = 0.05).
    Results
    The degree of myofibroblast staining was not significantly different between the lesions (p value = 0.55), but the severity of inflammation was significantly different (p value = 0.02). The severity of inflammation in OKC was significantly higher than AOT (p value = 0.025) and OM (p value = 0.023) but there was no significant difference between AOT and OM lesions (p value = 0.87). There was a significant difference between the distribution patterns of the lesions (p value = 0.015). The frequency of the focal pattern in the OKC was minimal. The number of intact (p value = 0.72), degranulated (p value = 0.69) and total (p value = 0.75) mast cells were not significantly different between the lesions.
    Conclusion
    There were no significant differences in the number of mast cells and myofibroblasts between the lesions, but myofibrroblasts were expressed with higher levels in OM, which is more invasive.
    Keywords: Adenomatoidodontogenic tumor, Connective tissue stroma, Mast cell, Myofibroblast, Odontogenickeratocyst, Odontogenicmyxoma
  • نکیسا ترابی نیا، ندا کارگهی، حمید امامی، نعیمه نوروزی
    مقدمه
    در کودکان موارد زیادی از تومورهای ناحیه ی سر و گردن گزارش شده است و در مقایسه با موارد مشابه در بزرگ سالان، تفاوت های قابل توجهی در هیستوپاتولوژی و شرایط بالینی و درمان خود نشان می دهند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اپیدمیولوژیک نئوپلاسم های بدخیم سر و گردن در گروه سنی زیر 20 سال شهر اصفهان در 10 سال اخیر بود.
    روش ها
    در این مطالعه ی توصیفی گذشته نگر، پرونده های مربوط به بدخیمی های سر و گردن، طی سال های 94-1385 که در بخش آسیب شناسی دانشکده ی دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و بایگانی بیمارستان های آیت الله کاشانی، سیدالشهدا (ع) و الزهرا (س) نگهداری می شد، مورد بررسی قرار گرفت. از کل پرونده ها، پرونده های مربوط به ضایعات بدخیم سر و گردن در گروه سنی زیر 20 سال تفکیک و اطلاعات مورد نیاز از آن ها استخراج شد.داده های جمع آوری شده، با استفاده از آزمون 2χ مورد بررسی قرار گرفتند (050/0 > P).
    یافته ها
    از تعداد 143 بیمار، 86 نفر دختر و 57 نفر پسر بودند.کارسینوم تیروئید با 60 مورد (0/42 درصد) و لنفوم نازوفارنکس و گره های لنفاوی ناحیه ی گردن با 35 مورد (5/24 درصد) شایع ترین گروه ها بودند. توزیع فراوانی بیماران بر حسب نوع بدخیمی در 5 سال اول و 5 سال دوم تفاوت معنی داری نشان داد (020/0 = P).
    نتیجه گیری
    شایع ترین بدخیمی های سر و گردن در گروه سنی زیر 20 سال، کارسینوم تیروئید از نوع پاپیلاری کارسینوم و لنفوم بود که با یافته های سایر مطالعات، هم خوانی داشت. میزان ابتلا به بدخیمی های تیروئید در دختران بیش از 5 برابر پسران و شیوع لنفوم در پسران، 2 برابر دختران گزارش شد که این نتایج نیز در تایید مطالعات قبلی است.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, نئوپلاسم, سر, گردن
    Nakisa Torabinia, Neda Kargahi, Hamid Emami, Naeemeh Noroozi
    Background
    Head and neck tumors in children have been reported and compared to similar tumors in adults; these tumors reveal significant differences in histological and clinical conditions and treatments. Malignancies of head and neck in children have been the subject of a few studies and the major problem in the conclusion of these studies is the lack of same or similar parameters in them. This study aimed to determine the frequency of head and neck neoplasms in age group less than 20 years in Isfahan City, Iran, during a 10-year period.
    Methods
    In this retrospective descriptive study, files related to patients with head and neck malignancies, holding in department of oral and maxillofacial pathology of Isfahan Dentistry School and archive of three related hospital in Isfahan City (Alzahra, Seiedoshohada, and Kashani) were studied. All the data were extracted and analyzed using chi-square statistical test at the significant level of P Findings: From all 143 cases, 86 cases were girls and 57 were boys. Thyroid (papillary) carcinoma with 60 cases and nasopharyngeal and cervical lymph nodes lymphoma with 35 cases were the most common malignancies. Distribution of patients according to the type of malignancy a significant difference between the first and second 5-year periods (P = 0.020).
    Conclusion
    Results show that the most common malignant lesions such as thyroid carcinoma and nasopharyngeal lymphoma were similar to previous studies. In addition, the prevalence of thyroid carcinoma was 5 times more among the girls and the prevalence of nasopharyngeal and lymph nodes lymphoma was 2 times more among the boys; these results were similar to other previous studies, too.
    Keywords: Epidemiology, Neoplasm, Head, Neck
  • نکیسا ترابی نیا *، ندا کارگهی، مسعود نظری
    مقدمه
    با توجه به اهمیت آنژیوژنز و تشکیل عروق خونی جدید و ارتباط آن با پیشرفت ضایعات و نیز با توجه به حساسیت بروز پروتئین CD105 در مشخص کردن عروق خونی تازه، این مطالعه با هدف تعیین حضور نشانگر CD105 در ضایعات دیسپلاستیک و بدخیم انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، تعداد 20 بلوک پارافینی دارای تشخیص دیسپلازی و 20 بلوک پارافینی دارای تشخیص کارسینوم سلول سنگ فرشی دهان که طی 10 سال اخیر به بخش آسیب شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندان پزشکی مراجعه کرده بودند و تشخیص دقیق دیسپلازی و یا کارسینوم بر اساس معیارهای هیستولوژی داده شده، با روش نمونه گیری آسان انتخاب گردیدند. نمونه ها جهت تایید تشخیص وجود نشانگر CD105 در بافت های مورد نظر به صورت ایمونوهیستوشیمیایی رنگ آمیزی و توسط دو پاتولوژیست هم زمان با میکروسکوپ نوری با بزرگ نمایی 400X مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین تعداد نواحی رنگ گرفته به عنوان میانگین دانسیته عروق دارای نشانگر CD105 در هر نمونه تعیین گردید. پس از آن داده ها وارد نرم افزار SPSS نسخه ی 20 شده و اطلاعات به دست آمده با بکارگیری آزمون Mann-Whitney با سطح معنی داری 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین بروز نشانگر CD105 در گروه ضایعات دیسپلاستیک 6/19 ± 7/58 و در گروه ضایعات سرطانی 8/63 ± 19/35 بود. آزمون Mann-Whitney اختلاف معنی داری میان بروز نشانگر CD105 در دو گروه نشان داد (0/001 >p value ).
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت بروز نشانگر CD105 در عروق خونی جدید و افزایش معنی دار این نشانگر در ضایعات بدخیم، می توان نتیجه گرفت که پیشرفت ضایعه دیسپلاستیک به سمت بدخیمی همراه با تشکیل عروق خونی جدید می باشد و می توان از این نشانگر در بررسی سیر ضایعات دیسپلاستیک و یا به عنوان هدف درمانی در ضایعات بدخیم کمک گرفت.
    کلید واژگان: رنگ آمیزی, دیسپلاستیک, کارسینوم سلول سنگ ف
    Nakisa Torabinia*, Neda Kargahi, Masoud Nazari
    Introduction
    Given the importance of angiogenesis and formation of new vessels and their relationship with the progression of malignant lesions and also CD105 sensitivity in determining newly formed vessels, the present study was undertaken to evaluate CD105 protein expression in dysplastic and malignant oral lesions.
    Materials and Methods
    In this cross-sectional descriptive‒analytical study 20 paraffin blocks from dysplastic oral lesions and 20 paraffin blocks from squamous cell carcinoma lesions based on histopathological criteria, from patients referring to the Department of Oral and Maxillofacial Pathology of the School of Dentistry in the last 10 years were selected using simple sampling technique. The samples were stained immunohistochemically for CD105 marker and evaluated by two pathologists simultaneously under a light microscope at ×400 magnification. The mean of stained areas was considered as the mean vessel density with CD105 expression in each sample. Data were analyzed with SPSS 20, using Mann-Whitney test (α=0.05).
    Results
    The means of CD105 marker expression in dysplastic and squamous cell carcinoma lesions were 7.58±6.19 and 19.35±8.63, respectively. Mann-Whitney test showed significant differences between the two groups in CD105 expression (p value
    Conclusion
    Given the importance of CD105 marker expression in new vessels and its significant increase in malignant lesions, it can be concluded that the progression of dysplastic lesions toward malignancy is accompanied by neoangiogenesis and this marker can be useful for evaluation of the course of dysplastic lesions or as a therapeutic aim for malignant lesions.
    Keywords: Dysplastic, Squamous cell carcinoma. Staining
  • نکیسا ترابی نیا، ندا کارگهی، امید سرمدی، محمدرضا مشعلچی، رویا سبزیان، نوشین افشارمقدم
    مقدمه
    ضایعات غددبزاقی طیف وسیعی از ضایعات مشتمل بر ضایعات عفونی، انسدادی و تومورهای غدد بزاقی را شامل می شوند. جهت تشخیص ماهیت این گونه ضایعات در ابتدا از روش نمونه گیری سوزنی ظریف (Fine needle aspiration)FNA استفاده می گردد که با استفاده از این روش خصوصیات سیتولوژیک بیشتر ضایعات التهابی و نئوپلاسم های غدد بزاقی قابل تشخیص می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین دقت تشخیصی سیتولوژی به روش آسپیراسیون سوزنی ظریف در تشخیص ضایعات غدد بزاقی پاروتید انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقطعی، 170 نمونه اخذ شده از غده بزاقی پاروتید که در ابتدا به روش FNA نمونه برداری شده و بعد از عمل جراحی ضایعه، تحت ارزیابی هیستوپاتولوژی قرار گرفته بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج مکتوب مربوط به هر دو روش نمونه برداری (سیتولوژی و هیستوپاتولوژی) مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج با کمک نرم افزار آماری spss نسخه 22 و آزمون های آماری کای اسکویر، T-test و آزمون های حساسیت و ویژگی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت (0/05=α).
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمون کای اسکویر و T-test درصد توافق بین FNA و بیوپسی 78/64 % نشان داد، حساسیت و ویژگی FNA به ترتیب 97% و 81/37 % به دست آمد. موارد مثبت کاذب و منفی کاذب FNA نیز به ترتیب 18/62 % و2/94 % بود.
    نتیجه گیری
    از FNA می توان به عنوان یکی از گام های کمکی اولیه برای بررسی تومورها و ضایعات غدد بزاقی بیماران استفاده نمود و گام بعدی بایستی بسته به شرایط بیمار و نظر پزشک معالج تصمیم گیری شود.
    کلید واژگان: نمونه گیری سوزنی ظریف, ضایعات غدد بزاقی, حساسیت, ویژگی
    Nakisa Torabinia, Neda Kargahi, Omid Sarmadi, Mohammad Reza Mashalchi, Roya Sabzian, Nooshin Afshar Moghadam
    Introduction
    Salivary gland lesions comprise a wide group of lesions, including infectious and obstructive lesions and salivary gland tumors. Fine needle aspiration (FNA) is used primarily to identify these lesions; application of this method results in identification of cytologic features of the majority of salivary gland neoplasms and infectious lesions. The present study was undertaken to determine the accuracy of fine needle aspiration cytology in the diagnosis of parotid salivary gland lesions.
    Materials and Methods
    In the present descriptive/cross-sectional study, 170 parotid salivary gland specimen were included, which had been examined by FNA initially and then treated by surgical techniques and histopathologically evaluated. The results of both sampling techniques were compared and analyzed with SPSS 22. Chi-squared test, t-test, and sensitivity and specificity statistical tests were used for statistical analyses (α = 0.05).
    Results
    Based on the results of chi-squared test and t-test,agreement rate between FNA and biopsy results was 87.64%, with sensitivity and specificity of FNA being 97% and 81.37%, respectively. False positive and false negative rates of FNA were 18.62% and 2.94%, respectively.
    Conclusion
    FNA can be applied primarily as an adjunctive technique for patient evaluation; subsequent steps should be taken based on the patient’s condition and the physician’s judgment.
    Keywords: Fine needle aspiration, Salivary glands lesions, sensitivity, specificity
  • نکیسا ترابی نیا، ندا کارگهی، حسن کمانی
    مقدمه
    تحقیقات کمی در مورد تشکیل عروق خونی در ضایعه های دیسپلاستیک انجام شده و چون CD105 به عنوان یک نشان گر در عروق خونی تازه تشکیل شده بروز پیدا می کند، در این مطالعه حضور این پروتئین در ضایعه های دیسپلاستیک در مقایسه با مخاط سالم بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی و مقطعی، 20 بلوک پارافینی ضایعه های دهانی از بیماران 10 سال اخیر بخش آسیب شناسی دهان و فک و صورت دانشکده دندان پزشکی با تشخیص دیسپلازی بر اساس معیارهای هیستولوژی، با روش نمونه گیری آسان انتخاب گردیدند. 20 نمونه مخاط نرمال نیز از بیماران جراحی ایمپلنت یا جراحی مولر سوم به دست آمد. نمونه ها جهت تایید تشخیص وجود نشان گر CD105 به صورت ایمونوهیستوشیمیایی رنگ آمیزی و توسط دو پاتولوژیست هم زمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین تعداد نواحی رنگ گرفته با نشان گر CD105 به عنوان میانگین دانسیته عروق در هر نمونه تعیین گردید. داده ها با آزمون Mann-whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (0/05 = α).
    یافته ها
    میانگین بروز نشان گر CD105 در گروه مخاط سالم 0 ± 0 و در گروه ضایعه های دیسپلاستیک 6/19 ± 7/58 بود. اختلاف معنی داری میان میانگین دانسیته عروق دارای نشان گر CD105 در دو گروه نشان داده شد (0/001>p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به نبودن پروتئین CD105 در مخاط سالم و بروز آن با اختلاف معنی دار در مخاط دیسپلاستیک، می توان گفت حضور دیسپلازی در مخاط همراه با شروع و تشکیل عروق خونی جدید می باشد و نشان گر CD105 می تواند در شناسایی عروق خونی جدید همراه با تغییرات دیسپلازی کمک کننده باشد.
    کلید واژگان: ضایعه های دیسپلاستیک, مخاط دهان, بدخیمی
    Nakisa Torabinia, Neda Kargahi, Hasan Kamani
    Introduction
    There is limited research available on neo-angiogenesis in dysplastic lesions. Since CD105 is expressed as a marker for neo-angiogenesis, this study was undertaken to compare CD105 expression between normal and dysplastic oral mucosa.
    Materials and Methods
    In this descriptive cross-sectional study, 20 paraffin blocks were selected from dysplastic oral lesions of patients, based on histopathological criteria, during past 10 years in the Department of Oral and Maxillofacial Pathology of School of Dentistry, using simple sampling techniques. In addition, 20 samples were taken from the normal mucosa of patients referring for implant surgery or wisdom tooth surgery after informed consent. The samples were stained immunohisto-chemically for CD105 marker and evaluated by two pathologists simultaneously under a light microscope at ×400. The mean of stained areas was calculated as mean vessel density in each sample. Data were analyzed with Mann-Whitney test (α=0.05).
    Results
    Means of CD105 marker expression in the dysplastic and normal groups were 7.58±6.19 and 0±0, respectively, with significant differences between the two groups (p value
    Conclusion
    Considering the absence of CD105 marker in normal mucosa and significant expression of it in the dysplastic group, it can be concluded that dysplasia is accompanied by neo-angiogenesis and CD105 marker can be a good marker for detecting dysplastic changes.
    Keywords: Dysplastic lesions, Malignancy, Oral mucosa
  • نکیسا ترابی نیا، وحید عشوریون، ندا کارگهی *، محسن انتشاری
    مقدمه

    مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مبتنی بر هدف توانایی دانشجویان در شناخت ضایعات پاتولوژیک دهان در چند مقطع تحصیلی انجام گرفت، تا روند تضعیف و یا تقویت مباحث نظری مطرح شده در این خصوص، در طی دوران تحصیل تا آستانه ی فارغ التحصیلی آنها ارزیابی گردد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، توصیفی-تحلیلی یک پرسشنامه به شیوه ی خودارزیابی توسط دانشجویان طراحی شد و به تائید اعضای گروه پاتولوژی دهان، فک و صورت رسید.164 دانشجوی دندانپزشکی در مقاطع ترم های 6، 10 و 12 به روش سرشماری وارد مطالعه شده و به سوالات پرسشنامه پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار SPSS وبا استفاده ازآزمون های آماری آنالیز واریانس دوطرفه، کروسکال والیس، Mann- Whitney و Post Hoc Tukey مورد تحلیل قرار گرفتند(05/ 0=α).

    یافته ها

    از 164 دانشجوی دندانپزشکی از سه مقطع تحصیلی ترم 6 (68 نفر=5/ 41%)، ترم 10 (51 نفر=1/ 31%) و ترم 12 (45 نفر=4/ 27%)، سطح نمره خود ارزیابی در ترم های 10 و 12 بالاتر از ترم6 بود(001/ 0=P Value). آزمون آنالیز واریانس دوطرفه نشان دادکه اثر ترم تحصیلی و جنسیت بر میانگین نمره خود ارزیابی معنی دار بود(به ترتیب، 004/ 0=P Value و 006/ 0=P Value).

    نتیجه گیری

    سطح توانمندی اعلام شده از سوی دانشجویان در شناخت ضایعات مختلف دهان در ترم های 10 و 12 بالاتر از ترم 6 است و این اعلام توانمندی، ارتباط با ترم تحصیلی و جنسیت دانشجو دارد به طوری که در دختران بیشتر از پسران است و با افزایش سن افزایش می یابد.

    کلید واژگان: ارزیابی مبتنی برهدف, پاتولوژی دهان, تشخیص
    Nakisa Torabinia, Vahid Ashoorioon, Neda Kargahi, Mohsen Enteshari
    Introduction

    The aim of this study was to determine purpose-based self-evaluation for the diagnosis of oral pathologic lesions among Isfahan dental school students in different educational levels so that the shortcomings and advantages of theoretical courses on the subject could be evaluated from the beginning to the end of the course.

    Materials And Methods

    In this cross-sectional, descriptive-analytical study a self-evaluation questionnaire was designed by students and approved by the Department of Oral and Maxillofacial Pathology academic staff in Isfahan Dental School. A total of 164 dental students in 6th, 10th and 12th semesters were included in the study using census sampling technique. The students answered the questions. Data were analyzed with SPSS 20 using two-way ANOVA and Kruskal-Wallis, Mann-Whitney and post hoc Tukey tests (α=0.05).

    Results

    A total of 164 dental students from semesters 6 (68, 41.5%), 10 (51, 31.1%) and 12 (45, 27.4%) were evaluated. The mean scores of self-assessment were higher in students in the10th and 12th semesters compared to students in the 6th semester (p value = 0.001). Two-way ANOVA showed that the effects of educational level and sex on the mean self-evaluation score were significant (p value = 0.004 and p value = 0.006, respectively).

    Conclusions

    Self-evaluation scores of students to diagnose oral pathologic lesions were higher in students in the 10th and 12th semesters compared to those in the 6th semester, with a significant relationship with gender and age. In this context, female students exhibited higher scores compared to boys and the scores increased with age.

    Keywords: Diagnosis, Oral pathology, Purpose, based self, assessment
  • فاطمه مشهدی عباس، محمد مشرف، سید علیرضا ناجی، محمد جواد خرازی فرد، ندا کارگهی
    مقدمه
    کارسینوم سلول سنگفرشی حدود 94 درصد بدخیمی های حفره دهان را تشکیل می دهد. پروتئین P53 یکی از نشانگرهای تغییرات بدخیمی محسوب شده است و P63 می تواند نقش مهمی بر پیشرفت دیسپلازی اپی تلیال بازی کند. ویروس پاپیلومای انسانی نیز با مراحل اولیه پیشرفت سرطان در حفره دهان ارتباط دارد. هدف از این پژوهش، بررسی بروز نشانگر های P53، P63 و ارتباط آن ها با حضور ویروس پاپیلومای انسانی در ضایعات دیسپلاستیک حفره دهان بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 40 نمونه بلوک پارافینی جمع آوری شد. نمونه ها شامل 30 نمونه با گزارش هیستوپاتولوژی ضایعه دیسپلاستیک (ملایم، متوسط، شدید) و 10 نمونه با تشخیص موکوسل بودند. روش رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی با تکنیک انویژن برای ارزیابی نشانگر های P53 و P63 و روش (PCR) Polymerase Chain reaction برای تعیین حضور ویروس پاپیلومای انسانی به کار برده شد. نرم افزار SPSS و آزمون های wallis-Kruskal، Dunn، Whitney Mann- و Spearman جهت ارزیابی های آماری استفاده شد (05/0 = α).
    یافته ها
    در این تحقیق بروز رنگ آمیزی هسته ای P53 و P63 به طور غالب در لایه های بازال/پارابازال اپی تلیوم مشهود بود. درصد رنگ پذیری سلول ها توسط نشانگر P53 تنها بین گروه موکوسل با گروه دیسپلازی خفیف دارای اختلاف معنادار بودند (05/0 > p value). همچنین درصد رنگ پذیری سلول ها توسط نشانگر P63 بین گروه موکوسل با همه گروه های دیسپلازی خفیف، متوسط و شدید دارای اختلاف معنادار بودند (05/0 > p value) حضور ویروس پاپیلومای انسانی در تمام گروه ها یافت شد و هیچ اختلاف معناداری بین آن ها وجود نداشت (05/0 < p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه بین بروز P63، P53 با حضور ویروس پاپیلومای انسانی در ضایعات دیسپلاستیک حفره دهان ارتباطی وجود ندارد. اگرچه بین شدت و درصد بروز P63، P53 در هر دو لایه ارتباط معنادار مشاهده شد.
    کلید واژگان: کارسینوم, سلول سنگفرشی, ژن ها, P53, ویروس پاپیلومای انسانی, واکنش زنجیره ای پلیمراز
    Fatemeh Mashhadi Abbas, Mohammad Moshref, Seyed Ali Reza Naji, Mohammad Javad Kharazi Fard, Neda Kargahi
    Introduction
    Squamous cell carcinoma comprises approximately 94% of all the oral cavity malignancies. P53 is considered an indicator of malignant transformations and P63 can play an important role in epithelial dysplastic changes. In addition, HPV is associated with early stages of cancer development in the oral cavity. The aim of this study was to evaluate P53 and P63 expression and their correlation with the presence of HPV in oral dysplastic lesions.
    Materials And Methods
    In this descriptive-analytical study forty paraffin blocks were collected, which included thirty samples with histopathologic reports of dysplastic lesions (mild, moderate, severe) and ten with a diagnosis of mucocele. Immunohistochemical staining with Envision method was performed for P53 and P63 markers and polymerase chain reaction (PCR) technique was used for detection of HPV virus. Statistical analysis was carried out with SPSS software and Kruskul-Wallis, Mann-Whitney U and Spearman tests (α = 0.05).
    Results
    In this study the nuclear P53 and P63 staining was predominant in the basal/parabasal layers of the epithelium. There was a significant difference in P53 staining only between mucocele and mild dysplasia (p value < 0.05). A significant difference in P63 staining was observed between mucocele and all the dysplastic lesions (mild, moderate, and severe) (p value < 0.05). Human papilloma virus was detected in all the groups, with no significant differences between them (p value > 0.05).
    Conclusion
    Based on the results of the present study there was no statistically significant correlation between P53 and P63 expression and presence of HPV virus in oral dysplastic lesions; however, there was a significant correlation between P53 and P63 intensity and expression in the two layers.
  • فرزانه شیرانی، محمدرضا مالکی پور، ندا کارگهی
    زمینه و هدف
    آمالگام به ساختمان دندانی باند نمی شود و بر خلاف رسوب محصولات ناشی از کروژن رستوریشن های آمالگام مستعد ریزنشت می باشند. هدف از این مطالعه ارزیابی کارآیی سه ماده در کاهش ریزنشت ترمیمهای Cl V آمالگام است.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی از نوع آزمایشگاهی تعداد 68 عدد دندان مولر سالم انتخاب و دندانها پس از تراش به طور تصادفی به چهار گروه 17تایی تقسیم شدند. در گروه اول (گروه کنترل) بدون هیچ گونه لاینری ترمیم انجام شد، گروه دوم با استفاده از کوپال وارنیش، گروه سوم با استفاده از سینگل باند و گروه چهارم با استفاده از Panavia و آمالگام ترمیم گردید. بعد از 24 ساعت نگهداری در آب مقطر و دمای 37 درجه سانتی گراد، نمونه ها تحت تاثیر هزار سیکل حرارتی (5-55 درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. برای آزمایش ریزنشت دندانها در فوشین 5/0% قرار گرفته و پس از برش دادن میزان نفوذ رنگ توسط اسنریومیکروسکپ مورد بررسی قرار گرفت و با آزمونهای آماری Kruskal-Wallis و Bonferroni مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین میزان ریزنشت در چهار گروه وجود داشته (05/0< P)، گروه کنترل بالاترین و گروه Panavia کمترین میزان ریزنشت را دارا بود و بین گروه Panavia و سینگل باند از لحاظ آماری تفاوت معنی داری در میزان ریزنشت وجود نداشت. در بررسی مارژین ها در سه گروه Panavia، سینگل باند وکنترل میزان ریزنشت بین دو مارژین اکلوزال و ژنژیوال از نظر آماری معنی دار نبود(008/0> P) ولی گروه وارنیش دارای اختلاف معنی دار بود (002/0=Pv). در مقایسه با گروه کنترل، گروه های وارنیش، باندینگ عاجی و سمان رزینی ریزنشت کمتری را با اختلاف قابل ملاحظه ای در مارژین مینایی نشان دادند (0001/0=Pv) در حالی که در مارژین سمانی گروه های سمان رزینی و باندینگ عاجی ریزنشت کمتری را با اختلاف قابل توجه (008/0< Pv) در مقایسه با گروه های وارنیش و کنترل نشان دادند.
    نتیجه گیری
    مواد حد واسط بین آمالگام و دیواره های حفره تاثیر بسزایی در قابلیت مهر و موم شدن ترمیمهای آمالگام دارا می باشند.
    کلید واژگان: ترمیمهای آمالگام, ریزنشت, حفرات Cl V, لاینرهای حفره
    Farzaneh Shirani *, Mohammad Reza Maleki-Pour, Neda Kargahi
    Background And Aim
    There is no bonding between amalgams and restored cavity walls. Therefore, these restorations are prone to leakage despite the deposition of corrosion products. The aim of this in vitro study was to evaluate the effectiveness of three cavity liners in reducing micro leakage of class V amalgam restorations.
    Materials And Methods
    Sixty-eight extracted intact human molar teeth were selected. Class V cavity preparations were performed in all teeth and they were randomly divided into four groups. Group one was used as a control group (no liner), and the rest were Varnish, Resin Cement (Panavia F), and Light-cured dentin bonding agent (Single Bond) groups. Oralloy amalgam was condensed into the prepared Cl V cavities. All teeth were immersed in distilled water at 37º C, for 24 hours. All restorations were subjected to 1000 thermal cycles at 5-55 degrees centigrade. For micro leakage test, all teeth were immersed in 0.5% Basic Fuchsine and sectioned. Dye penetrations were evaluated by stereomicroscope. The collected data were analyzed statistically by Kruskal-Wallis and Bonferroni test.
    Results
    The results showed significant differences between four groups (P< 0.05). Control group showed the maximum and Panavia group revealed the minimum micro leakage. There was no significant difference between Panavia and Single Bond groups. On the other hand, no significant difference (P>0.008) was observed between occlusal and gingival margins in the control, Single Bond and Panavia groups. Although, the difference was statistically significant in varnish group (P=0.002). When compared with control group, the dentin bonding agent, varnish and cement resin groups demonstrated significantly decreased micro leakage at the enamel margin (P=0.0001). However, when compared with varnish and control group, the dentin bonding agent and cement resin groups demonstrated significantly decreased micro leakage at the cementum margin (P<0.008).
    Conclusion
    Findings of this investigation clearly demonstrate the advantage of using lining materials in amalgam restorations. Therefore, we can conclude that such materials may significantly increase the sealing ability and decrease the micro leakage in Class V amalgam restorations.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال