به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

نسرین قاسمی

  • نسرین قاسمی، ابوالقاسم یعقوبی*، داوود تقوایی، فیروزه زنگنه مطلق

    هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله چندبعدی انگیزشی- شناختی و هوشیاری در لحظه ها بر خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری دانش آموزان دختر ابتدایی بود. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر ابتدایی شهر نهاوند در سال تحصیلی   1400-1399 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای در مرحله غربالگری، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایشی و گواه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول مداخله راهبردهای انگیزشی برای یادگیری مارتین (2008) را برای 6 جلسه 45 دقیقه ای و گروه آزمایشی دوم مداخله هوشیاری در لحظه های بوردیک (2014) را در 10 جلسه 45 دقیقه ای، دریافت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی زایاچووا (ASEBQ) و جهت گیری میجلی استفاده شد. نتایج از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها نشان دادند که هر دو مداخله بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری دانش آموزان موثر بوده است. در ضمن تاثیر برنامه هوشیاری در لحظه ها در مقایسه با انگیزشی-شناختی بر خودکارآمدی تحصیلی به طور معناداری بیشتر بود، اما در جهت گیری هدف تبحری تفاوتی میان دو برنامه مداخله دیده نشد. در نهایت آزمون پیگیری نشان از پایداری نتایج متاثر از مداخله درمانی بر اثر گذشت زمان داد. از این رو به نظر می رسد که بتوان از روش مداخله ها در حوزه افزایش خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری دانش آموزان دوره ابتدایی بهره برد.

    کلید واژگان: انگیزشی-شناختی, هوشیاری در لحظه ها, خودکارآمدی تحصیلی, جهت گیری هدف تبحری, دانش آموزان دختر ابتدایی
    N. Ghasemi, A. Yagoobi*, D. Taghvaee, F. Zanganehmotlagh

    This study set out to compare the effectiveness of multidimensional cognitive- motivational intervention and mindfulness training on academic self-efficacy and achievement goal orientation of female elementary school students. This quasi-experimental research had a pretest-posttest control group design with a one-month follow-up session.  The statistical population of the study comprised all female elementary school students in Nahavand in 2020-21 school year. In order to draw the sample, cluster sampling method was utilized and 45 students were selected and randomly assigned to three groups of 15 individuals (a control and two experimental groups). The first experimental group received Martin's motivational strategies for learning intervention (2008) for six 45-minute sessions and the second experimental group received Burdick's mindfulness intervention (2014) for ten 45-minute sessions. To collect data, Zajacova's Academic Self-Efficacy Questionnaire and Midgley's Achievement Goal Orientation Scale were used. Data were analyzed using repeated measures ANOVA. Results demonstrated that both interventions were effective in increasing students' academic self-efficacy and achievement goal orientation. In addition, the effect of mindfulness program was significantly higher on academic self-efficacy compared to the cognitive-motivational intervention; however, no difference was observed in achievement goal orientation between the two intervention programs. Finally, the follow-up test showed the stability of the results over time. Hence, it seems that these two interventions can be used to enhance academic self-efficacy and achievement goal orientation of elementary school students.

    Keywords: cognitive-motivational, mindfulness, academic self-efficacy, achievement goal orientation, female elementary school students
  • ذبیح الله قارلی پور، شاهرخ راهبر، علیرضا امیدی اسکوئی، نسرین قاسمی، احمد راهبر*
    زمینه و هدف

    ازدواج و تشکیل خانواده یکی از عوامل موثر در بهداشت روان و شیوه زندگی و کاهش نابسامانی های فردی و اجتماعی است. این مطالعه با هدف اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1396 انجام شده است.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و به صورت مقطعی در سال 1396 در دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر و تعداد 373 نمونه به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی با 22 گویه بود که روایی و پایایی آن در مطالعات قبلی تایید شده بود. داده ها با نسخه 20 نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های فریدمن، کای اسکویر، تی تست و تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند.

    یافته ها

    سن شرکت کنندگان بین 18-38 سال و ترم تحصیلی آن ها بین 1-15 بوده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد تفاوت های بین میانگین رتبه های متغیرهای مستقل، معنا دار می باشد. برخوردار بودن از سلامت روانی در اولویت اول و برخورداری همسر از قومیت یکسان در اولویت آخر قرار می گیرد. بین متغیر سن و میزان اهمیت اولویت های انتخاب همسر همبستگی غیرمستقیم و معناداری وجود دارد (001/0>P). همچنین بین مقاطع تحصیلی کاردانی با کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری عمومی با میزان اهمیت ملاک های انتخاب همسر تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P).

    نتیجه گیری

    انتخاب همسر براساس معیارهای صحیح از مهم ترین عوامل موثر بر ازدواج موفق می باشد؛ به منظور حفظ و ارتقا سلامت دانشجویان به نظر می رسد دانشجویان لازم است به سلامت روان و حس مسیولیت پذیری و عفت و پاکدامنی در انتخاب همسر نسبت به سایر موارد اهمیت بیشتری بدهند.

    کلید واژگان: همسران, ازدواج, دانشجویان
    Zabihollah Gharlipour, Shahrokh Rahbar, Alireza Omidi Oskouei, Nasrin Ghasemi, Ahmad Rahbar*

    Background and Objectives :

    Marriage is one of the effective factors that can promote mental health and lifestyle and reduce the risk of individual and social disorders. This study aims to prioritize the criteria for partner selection according to the perceptions of female students of Qom University of Medical Sciences (QUMS) in 2017.

    Methods

    This is descriptive-analytical study with a cross-sectional design was conducted in 2017. The study population consists of all single female students of QUMS, of whom 373 were selected by multi-stage sampling method. The instrument was the 22-item Preference Criteria of Spouse Selection Inventory (PCSSI) with acceptable validity and reliability. Data were analyzed in SPSS software, version 20 statistical software using descriptive statistics and Friedman’s test, Chi-square test, t-test, and one-way analysis of variance.

    Results

    The age range of the participants was 18-38 years, and their semester range was 1-15. The results of Friedman test showed a significant difference between the mean ranks of partner selection criteria. Mental health had the highest priority, while being from the same ethnicity had the lowest priority. There was a significant negative correlation between age and importance of partner selection criteria (P<0.001). In addition, there was a significant difference between students with associate degree and the students with bachelor’s degree, master’s degree, and PhD degree in terms of the importance of partner selection criteria (P<0.001).

    Conclusion

    Female students of QUMS pay more attention to mental health, responsibility, and chastity criteria in choosing a partner.

    Keywords: Spouses, Marriage, Students
  • روشنک شمع ریز، کامران عطاردی، مینو احمدی نژاد، نسرین قاسمی*

    یکی از بارزترین اختلالات ارثی خونریزی، بیماری فون ویلبراند است. این بیماری ناشی از اختلالات ژنتیکی در فاکتور فون ویلبراند می باشد. اکثر ناهنجاری های مولکولی مرتبط با این اختلال در اگزون 28 این ژن واقع شده است.  در این راستا بررسی جهش در اگزون 28 ژن کد کننده VWF می تواند به شناسایی نوع VWD کمک کند و برای مدیریت بیماران با استفاده از استراتژی های مناسب مورد استفاده قرار گیرد.

    روش کار

    20 بیمار مشکوک به VWD از نظر ژنوتیپ اگزون 28 مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایشات معمول انعقاد و همچنین توالی یابی ژن برای ارزیابی جهش انجام شد. تعیین ساختار سوم و بیماری زایی nsSNVs با استفاده از روش های بیوانفورماتیک قوی مورد بررسی قرار گرفت.   آزمایش گام به گام جهش های پرخطر با استفاده از SIFT، PolyPhen-2، I-Mutant 2.0، PHD-SNPg و SNPs&GO انجام شد. سپس ساختار ثانویه، حفاظت شدگی اسیدهای آمینه و ویژگی اسیدهای آمینه از طریق Protparam، Cofactor، Interprosurf، ConSurf، NetSurfP-2.0 و HOPE مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    جهش های N1231T، V1229G، V1316M و P1266Q در VWF شناسایی شدند.  ساختار سه بعدی VWF پیش بینی و ارزیابی شد.  جهش های P1266Q و V1316M به عنوان "جایگزینی غیر قابل تحمل"، آسیب رسان و بیماری زا پیش بینی می شود در حالی که جهش های V1229G و N1231T به عنوان "جایگزینی قابل تحمل"، خوش خیم و خنثی پیش بینی می شود.

    نتیجه گیری

    جایگزینی اسید آمینه V1316M و P1266Q به عنوان جهش های پرخطر با استفاده از ابزارهای بیوانفورماتیک قوی در بیماران VWD تعیین شد.

    کلید واژگان: بیوانفورماتیک, بیماری فون ویلبراند, فاکتور فون ویلبراند
    Roshanak Shamriz, Kamran Atarodi, Minoo Ahmadinejad, Nasrin Ghasemi*
    Background and Aims

    von Willebrand disease (VWD) is brought on by hereditary impairments in the von Willebrand factor (VWF). It has been determined that most of the molecular abnormalities are present in exon 28 of the VWF gene qualitative variations. In this regard, investigating mutations in exon 28 of the VWF coding gene can help identify the VWD type and can be used to manage patients by using appropriate strategies.

    Materials and Methods

    10 suspected VWD type 2B patients were investigated for the genotype of exon 28. Routine coagulation tests were performed for the patients. Molecular sequencing was also used for the evaluation of mutations in exon 28. Determining the tertiary structure of VWF can aid in understanding its functional residues and interactions. The nsSNVs’ pathogenicity was examined utilizing potent bioinformatics methods. Step-by-step testing of the high-risk mutations was done using SIFT, PolyPhen-2, I-Mutant 2.0, PHD-SNPg, and SNPs&GO. Then, the secondary structure, amino acid conservation, and feature of amino acids were investigated via Protparam, Cofactor, Interprosurf, ConSurf, NetSurfP-2.0, and HOPE.

    Results

    N1231T, V1229G, V1316M, and P1266Q missense mutations in VWF were detected. 3D structure of VWF predicted and evaluated. Putative conserved domains were identified. P1266Q and V1316M amino acid substitutions are predicted as “Not tolerated substitution” damaging and Disease, while V1229G and N1231T amino acid substitutions are predicted as “tolerated substitution” benign and Neutral.

    Conclusion

    V1316M and P1266Q amino acid substitutions were determined as high-risk mutations using powerful bioinformatics tools in VWD patients.

    Keywords: In-silico, Single nucleotide polymorphism, Von Willebrand factor
  • فاطمه تسلیم جهرمی*، نسرین قاسمی
    رمان اندکی سایه، نوشته احمد بیگدلی است که ماجرای مبارزات نفتی مردم جنوب را طی کودتای 28 مرداد 1332به صورت خاطره وار و فلاش بک بیان کرده است. از آنجا که بیگدلی خود دستی در فیلم نامه نویسی داشته و به دلیل ویژگی های روایات وی، این رمان بر اساس نظریه رابرت مککی درباره ساختار روایت، با روشی توصیفی تحلیلی، بررسی شده است.رابرت مک کی، نظریه پرداز آمریکایی، معتقد است همه روایت ها از ساختاری خاص و تقریبا یکسان پیروی می کنند. یکی از ساختارهایی که وی برای روایت برمی شمارد، خرده پیرنگ است و در تحلیل این ساختار، ویژگی هایی چون: پایان باز، تعدد قهرمان، قهرمان منفعل، زمان خطی و کشمکش را معرفی می کند. با توجه به وجود چند روایت در رمان اندکی سایه، پس از تحلیل ها، ویژگی های خرده پیرنگ با رمان اندکی سایه، منطبق می شود؛ همچنین دو عنصر گفت وگو و توصیفات تصویری نیز به دلیل نقش آن ها در روایت و ساختار رمان تشریح شده است. دستاوردهای این مقاله که ضمن بررسی عناصر ساختار داستان بر اساس نظریه مک کی و تعیین مناسبات بین این عناصر به جست وجوی این ویژگی ها در متن اندکی سایه پرداخته، نشان می دهد طرحی مبتنی بر روابط علی، این متن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام می بخشد.
    کلید واژگان: روایت شناسی, مک کی, اندکی سایه, احمد بیگدلی
    Fathemeh Taslim Jahromi *, ‌Nasrin Ghasemi
    Andaki Sayeh(A Little Shadow) is a novel written by Ahmad Bigdeli, which tells the story of the oil struggles of the people of the south during the coup d'etat of August 28, 1943 in a memorable and flashback manner. Because Bigdeley himself had a hand in screenwriting and because of the characteristics of his narratives, this novel has been studied in a descriptive-analytical manner based on Robert McKee's theory of narrative structure.The American theorist Robert McKee believes that all narratives follow a specific and almost identical structure. One of the structures that he enumerates for the narrative is the subplot and in the analysis of this structure, he introduces features such as: open end, multiplicity of hero, passive hero, linear time and conflict. Due to the existence of several narratives in the novel Shadow of the Shadow, after analysis, the characteristics of the subplot match with the novel of Andaki Sayeh; Also, two elements of dialogue and pictorial descriptions have been described due to their role in the narrative and structure of the novel. The achievements of this article, which examines the elements of story structure based on McKee theory and determines the relationships between these elements, looking for these features in a text with Andaki Sayeh, show that a design based on causal relationships gives this text strength and coherence from beginning to end.
    Keywords: Narrative, McKee, A Little Shadow, Ahmad Bigdeli
  • نسرین قاسمی، ابوالقاسم یعقوبی*، داود تقوایی، فیروزه زنگنه مطلق
    زمینه و هدف

    بر اساس پیشینه پژوهشی جهت گیری هدف تبحری و خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش در ارتباط هستند، و با توجه به ساختار چندبعدی مداخله انگیزشی پژوهش حاضر در پی تاثیر آن بر جهت گیری هدف تبحری و خودکارآمدی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مداخله چندبعدی انگیزشی- شناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری در دانش آموزان ابتدایی است.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان پایه پنجم دبستان شهر نهاوند تشکیل دادند که نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی تحصیلی زاژاکووا و همکاران (2005) و جهت گیری هدف میدگلی و همکاران (1998) بود. پس از اجرای پیش آزمون،  گروه آزمایش طی 9 جلسه 45 دقیقه ای، تحت آموزش مداخله انگیزشی-شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اتمام مداخله آزمایشی، پس آزمون و بعد از گذشت یک ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS-23 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد که مداخله انگیزشی شناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری تاثیرگذار است (01/0<p).

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر مداخله چندبعدی انگیزشی- شناختی بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف تبحری دانش آموزان، می توان از  این روش جهت افزایش پیشرفت تحصیلی آنها  استفاده کرد.

    کلید واژگان: مداخله چندبعدی انگیزشی -شناختی, خوکارآمدی تحصیلی, جهت گیری هدف تبحری
    Nasrin Ghasemi, Abolghasem Yaghoobi*, Davood Taghvaei, Firozeh Zangeneh Motlagh
    Background & Aims

    There are many factors that lead to progress in the academic environment. Factors such as motivational and environmental characteristics are important, but it is widely assumed that motivation is one of the main elements of progress in the educational environment. One of the important topics in the field of motivation is goal orientation. The theory of goal orientation mainly examines why people choose a specific goal, how they approach the desired goal and engage with the task related to it. One of the dimensions of goal orientation that has been examined in this research is mastery goal orientation, which has a direct relationship with people's learning and performance. Mastery goal orientation is known as a person's unconscious approach to a learning task. In general, the mastery goal orientation directs the academic behavior and is able to explain the relationship between the student's beliefs about academic success and being involved and continuing to complete a task, which has an effective role in the academic progress of students. Self-efficacy is another important factor that is of interest to researchers and administrators in the field of education. Bandura investigated the effects of self-efficacy on academic performance and named this construct as academic self-efficacy. He believes that self-efficacy beliefs play a role in academic success more than ability, knowledge and previous success. Academic self-efficacy emphasizes students' beliefs about their ability to succeed in academic subjects, curricular areas, and self-regulation in learning and study activities. Cognitive-motivational intervention is the process of monitoring, reviewing and directing behavior that reduces aimlessness and inconsistency between motivation and effort and leads a person on the path of effort and achieving efficiency. Studies have shown that teaching self-regulation components in Martin's theory can; affect the level of students' motivation, for example, sustainability in Martin's approach is one of the factors that is known as an effective factor and can lead to more self-efficacy and increase academic motivation in students. Persistence means that a person continues in his work despite the difficulty of the work and the challenges that exist. Due to the fact that training motivated, purposeful and efficient learners is one of the requirements for achieving academic success and the concept of motivation has always been the focus of researchers and education specialists. Therefore, cognitive motivational multidimensional intervention can be useful in the field of education. Considering the importance of this approach, the research question is: Is cognitive motivational multidimensional intervention effective on students' academic self-efficacy and mastery goal orientation?

    Methods

    The present study was a semi-experimental study with a pre-test, post-test and follow-up design with experimental and control groups. The statistical population of the research was all the fifth-grade students of Nahavand primary school, a sample of 30 people (15 in the experimental group and 15 in the control group) was selected through cluster sampling. The research tools included the academic self-efficacy questionnaires of Zajakova et al. (2005) and the goal orientation of Midgley et al. (1998). After the pre-test, the experimental group was trained in cognitive motivational intervention during 9 sessions of 45 minutes, and the control group did not receive any intervention. After the completion of the experimental intervention, the post-test and after one month, the follow-up test was performed. To analyze the data, Mixed analysis of variance was used in SPSS-23 software.

    Results

    The results showed that cognitive motivational intervention has an effect on academic self-efficacy and mastery goal orientation (p<0.01).

    Conclusion

    Considering the impact of cognitive motivational intervention on increasing academic self-efficacy and the goal orientation of students' mastery, this method can be used to increase their academic progress. It is important to mention that the data presented in this study is self-reported. Although this method of data collection is a reasonable and defensible method, it would be useful to conduct research that examines similar constructs using data obtained from other sources such as teachers and parents. The current research, like other experimental designs, also had limitations, one of which was the small sample size, which reduces the generalizability of the findings; To solve this limitation, it seems necessary to conduct a study with a larger sample size in order to reach more stable results. Another limitation of this study was not considering the academic progress of the students. Considering the academic progress can affect children's self-efficacy, therefore, the results may have been integrated with the effects of academic progress, which should be cautious in generalizing the results, and it is suggested to control the educational progress and the level of children's motivation in future studies. According to the results of the current research and previous studies, it can be said that the cognitive motivational multidimensional intervention is effective and can be used, but schools are facing problems in the field of implementation, and the implementation of this approach requires planning and policy making in educational programs.

    Keywords: Cognitive Motivational Multidimensional Intervention, Academic Self-Efficacy, Mastery Goal Orientation
  • پروانه زرین، سیده نفیسه طباطبایی، سید محمد مشتاقیون*، علی فلاحتی، نسرین قاسمی
    مقدمه

    نارسایی زودرس تخمدان (POF)، به توقف فعالیت تخمدان ها قبل از سن 40 سالگی گفته می شود که با سطح پایین هورمون های جنسی و سطح بالای گنادوتروپین ها همراه است. عوامل ژنتیکی بیشترین نقش را درPOF ایفا می کنند. BMP15 و گیرنده ی آن BMPR1B از اعضای ابرخانواده ی TGFβ هستند که در بافت تخمدان بیان می شوند و در مسیر فولیکولوژنز دخالت دارند. هرگونه تغییر در این ژن ها ممکن است مسیر فولیکولوژنز را مختل کند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی 4 واریانت در اگزون 2 ژن BMP15 و دو واریانت در اگزون 9 ژن BMPR1B به عنوان واریانتی کاندید در زنان نابارور ایرانی مبتلا به POF می باشد.

    روش کار

    با استفاده از دیتابیس Uniprot و تکنیک PCR-SSCP ارتباط بین واریانت های 443T>C، 468G>A، 538G>A، 598C>T ژن BMP15 و 945G>A،1020A>G ژن BMPR1B در 45 زن مبتلا به POF و 45 زن سالم صاحب فرزند، بدون هیچگونه سابقه بیماری های مرتبط با فولیکولوژنز و تخمک گذاری به عنوان کنترل بررسی شد. سپس تعدادی از محصولات PCR با تغییر الگوی حرکتی باندها، تعیین توالی شدند و نتایج حاصل از آن با نرم افزار CLC تحلیل شد.

    نتایج

    نتایج ژل الکتروفورز، SSCP و گراف های تعیین توالی هیچ کدام از واریانت ها، تغییری را در توالی ژنوم افراد بیمار نسبت به افراد کنترل نشان ندادند.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نقش کلیدی BMP15 در مسیر فولیکولوژنز و گزارش مطالعات قبلی، احتمالا BMP15 در پیدایش POF موثر باشد. عدم مشاهده ی SNP در بیماران این مطالعه می تواند به علت کم بودن حجم نمونه های مورد مطالعه و تفاوت های ژنتیکی افراد باشد.

    کلید واژگان: نارسایی زودرس تخمدان, پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی, ناباروری زنان, BMP15, BMPR1B
    Parvane Zarrin, Seyede Nafise Tabatabaei, Seyed Mohammad Moshtaghiun *, Ali Falahati, Nasrin Ghasemi
    Introduction

    Premature ovarian failure (POF) is the end of ovarian activity before the age of 40, which is associated with low levels of sex hormones and high levels of gonadotropins. Genetic factors play an essential role in POF. BMP15 and its receptor BMPR1B are members of the TGFβ superfamily that are expressed in the ovaries and are involved in folliculogenesis. Any changes in these genes may disrupt them. So, this study aimed to assess 4 SNPs in exon 2 of BMP15 and 2 SNPs in exon 9 of BMPR1B genes as candidate SNPs in infertile Iranian women with POF.

    Materials and Methods

    Using the Uniprot database and PCR-SSCP methods, the link between SNPs 443T>C, 468G>A, 538G>A, 598C>T of BMP15, and 945G>A, 1020A>G of BMPR1B gene in 45 women with POF and 45 healthy women with children, without any history of diseases related to folliculogenesis and ovulation were examined as controls. Then, PCR products with mobility shift were sent for sequencing and the results were analyzed with CLC software

    Results

    The results of gel electrophoresis, SSCP, and sequencing graphs of none of the SNPs, did not show a change in the sequence of the patients compared to the control samples.

    Conclusion

    According to the key role of BMP15 in folliculogenesis and previous reports; BMP15 may be effective in the occurrence of POF. The absence of SNPs in these POF patients can be due to the small size of the studied samples and their genetic differences.

    Keywords: Premature Ovarian Failure, single nucleotide polymorphism, female infertility, BMP15, BMPR1B
  • فاطمه تسلیم جهرمی*، نسرین قاسمی

    قابوس نامه کتابی تعلیمی و اخلاقی است که عنصرالمعالی کیکاووس، از امرای آل زیار، آن در قرن پنجم برای فرزندش گیلانشاه نوشته است. این کتاب دارای ارزش های ادبی و اجتماعی فراوانی است به گونه ای که آن را مجموعه ی تمدن ایرانی قبل از مغول دانسته اند. نویسنده در جای جای این کتاب برای تاثیرگذاری و تاکید کلام خویش از حکایات و داستان های تاریخی و اجتماعی استفاده کرده است. این داستان ها برای تشریح نکات اخلاقی بیان می شوند و در آن ها سیاق خاصی از داستان گویی را می توان مشاهده کرد. یکی از عناصر داستانی که به گونه ای آشکار در حکایت های قابوس نامه برجستگی دارد، عنصر روایت است. این پژوهش صورت توصیفی-تحلیلی با انتخاب تصادفی پانزده حکایت از قابو س نامه، ساختار روایت را در این اثر با توجه به آغاز و شروع داستانی، مثلث داستانی، گره افکنی و گره گشایی و... تحلیل کرده است. علاوه بر ساختار پیرنگ و نحوه شکل گیری و روند آن در داستان، دو عنصر اصلی و موثر در روایت چون شخصیت پردازی و دیدگاه نیز واکاوی شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، عنصرالمعالی خودآگاه و یا ناخودآگاه، علاوه بر بیان نکات اخلاقی، از شیوه های داستان نویسی جدید در حکایات قابوس نامه سود برده و این عامل بر اثرگذاری و صمیمیت داستان هایش افزوده است. عنصرالمعالی در زاویه دید(دیدگاه) نیز به نوآوری هایی دست زده و با تلفیق چند دیدگاه، نظرگاهی نوین را بیان کرده است. او در دیدگاه با آنکه از همه ی وقایع باخبر است، از نقل همه ی حوادث، سوگیری و تفصیل بیش از حد خودداری می کند و تصمیم گیری را بر عهده ی خواننده می گذارد.

    کلید واژگان: قابوس نامه, ساختار روایت, مثلث حادثه, شخصیت پردازی
    Fatemeh Taslim Jahromi *, Nasrin Ghasemi

    Qaboosnameh is an educational and ethical book written by Onsor Al-Maali Kikavous, one of Alziar's rulers, in the fifth century for his son Gilanshah. This book has many literary and social values, so that it is considered a collection of pre-Mongol Iranian civilization. The author has used historical and social anecdotes and stories to influence and emphasize his words throughout the book. These stories are told to explain ethical points, and a special context of storytelling can be observed in them. One of the fictional elements that is clearly prominent in Qaboosnameh anecdotes is the narrative element. This research has analyzed the descriptive-analytical form by randomly selecting fifteen anecdotes from Qaboosnameh, the structure of the narrative in this work according to the beginning of the story, story triangle, denouement and complication, etc. In addition to the structure of the plot and how it is formed and its process in the story, two main and effective elements in the narrative such as characterization and perspective have also been explored. According to the results of this research, Onsor Al-Maali has benefited from new storytelling methods in Qaboosnameh anecdotes in addition to expressing moral points consciously and unconsciously.  This factor has increased the impact and intimacy of its stories. Onsor Al-Maali has also made innovations in terms of perspective and has expressed a new perspective by combining several perspectives. In his view, although he is aware of all the events, he refrains from narrating all the events, excessive bias and details, and leaves the decision to the reader.

    Keywords: Qaboosnameh, narrative structure, Incident Triangle, Characterization
  • روش های علمی کاهش وزن در ورزشکاران
    نسرین قاسمی
  • نسرین قاسمی، رضا قلی میرفخرایی*، علیرضا عباسی
    تعیین سطح تنوع ژنتیکی و روابط ژنتیکی بین ارقام اساس شناسایی والدین مناسب برای اهداف اصلاحی مختلف به شمار می‏ رود. در پژوهش حاضر، جهت بررسی تنوع ژنتیکی 22 رقم گندم نان از 22 جفت آغازگر ریزماهواره استفاده شد که از مجموع 22 آلل شناسایی شده 11 جفت توانستند چند شکلی مطلوبی را نشان دهند. تعداد آلل‏ های تولید شده با میانگین 18/2 آلل در هر مکان ژنی از 2 تا 3 آلل متغیر بود. میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی، 573/0 به دست آمد که از بین نشانگرها Xgwm60 به دلیل داشتن بیشترین شاخص چندشکلی، می‏ تواند نشانگر مناسبی برای بررسی تنوع ژنتیکی ‏باشد. ماتریس تشابه با استفاده از ضریب تشابه دایس تشکیل داده شد و سپس ارقام با استفاده از روش تجزیه خوشه‏ ای و با الگوریتم‏ همبستگی متوسط گروه‏ بندی شده و در 4 گروه قرار گرفتند. تجزیه به مختصات اصلی نیز تا حد زیادی الگوی تنوع ژنتیکی حاصل از روش تجزیه خوشه ‏ای را تایید نمود. نتایج این پژوهش محدوده وسیعی از تنوع ژنتیکی را در بین ارقام گندم نشان می‏ دهد که امکان استفاده از آن‏ها را در برنامه‏ های به‏نژادی مقدور می‏ سازد.
    کلید واژگان: گندم, تنوع ژنتیکی, نشانگر ریزماهواره, تجزیه خوشه ای
    Nasrin Ghasemi, Reza Gholi Mirfakhraii*, Alireza Abbasi
    Determining the level of genetic diversity and relationships among genotypes is foundation for identifying the appropriate parents in different breeding objects. In present study, the genetic diversity of 22 wheat cultivars were tested using 22 pairs of SSR primers. Out of 24 detected alleles, 11 were able to show desirable polymorphism. In average 2.18 alleles per locus were generated, in which differed from 2 to 3 alleles in each locus. The average of 0.573 polymorphism information content were achieved that Xgwm60 for having high content of polymorphism, was the most appropriate marker for studying genetic diversity in this study. Similarity coefficient was formed with Dice similarity matrix and genotypes were classified into 4 groups. Principal component analysis confirms most of genetic diversity feature derived from cluster analysis. Results of current study showed the vast range of genetic diversity among wheat cultivars that illustrating their possible use in breeding programs.
    Keywords: Cluster analysis, Genetic diversity, Microsatellite markers, Wheat
  • فاطمه بهرامی بنان، محمدحسن شیخ ها، نسرین قاسمی، محمد مجدی زاده، بی بی فاطمه حقیرالسادات*
    زمینه و هدف
    یکی از استراتژی های موثر جهت هدفمند کردن شیمی درمانی در درمان سرطان، استفاده از نانوحامل های لیپیدی است. در این مطالعه فرمولاسیون بهینه ی نیوزومی دارای دوکسوروبیسین جهت مبارزه ی بهتر با سلولهای سرطانی تهیه شده و مورد ارزیابی های فیزیکوشیمیایی و سلولی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    وزیکول های نیوزومی با استفاده از فسفاتیدیل کولین (%20) ، کلسترول (%22/5) ، (Span60 (%52/5 و (DSPE-PEG2000 (%5 و با روش فیلم نازک تهیه شدند. دوکسوروبیسین به روش غیرفعال درون نیوزوم ها بارگذاری شد. بررسی شاخصه های فیزیکوشیمیایی آن ها با استفاده از دستگاه های زتا سایزر، FTIR، SEM انجام و میزان رهایش دارو در دمای oC 37 و oC 44 محاسبه گردید. در پایان میزان سمیت نانوسامانه ی حامل دارو بروی رده ی سلولی KG-1 سرطان مغز استخوان بروش MTT سنجیده شد.
    یافته ها
    نیوزومهای حاوی دارو با اندازه nm 65/2±160/37، د94/18 درصد میزان راندمان انکپسولاسیون، پتانسیل زتا 1/24±mV -58/11 و شاخص پراکندگی 0/02±0/234 می باشد. رهایش دارو در این نانوسامانه کنترل شده است و بررسی FTIR و SEM، نشان داد که دارو و نانوسامانه برهمکنشی نداشته و ذرات آن ساختاری کروی داشته اند. همچنین بررسی های سلولی نشان داد که میزان سمیت دارو در شرایط کپسوله شده نسبت به شرایط غیرکپسوله بیشتر است.
    نتیجه‏ گیری: نتایج این بررسی ضمن تایید ویژگی های فیزیکوشیمیایی مناسب و آهسته رهش بودن سامانه، نشان میدهد که این نانوسامانه آنیونی باعث افزایش سمیت دارو برای رده ی سلولی KG-1 سرطان مغز استخوان میشود، بدین ترتیب این نانو حامل نیوزومی می تواند، حاملی مناسب جهت رسانش دارو به سلولهای سرطانی باشد.
    کلید واژگان: نیوزوم, نئوپلاسم, دوکسوروبیسین, مغز استخوان, رده ی سلولی KG-1
    Fatemeh Bahrami, Banan, Mohammad Hasan Sheikhha, Nasrin Ghasemi, Mohammad Majdizadeh, Bibi Fatemeh Haghiralsadat*
    Backgrounds andAim One of the effective strategies for targeting chemotherapy in the treatment of cancer is the use of lipid nano-carriers. In this study, an optimal formulation of niosomal drug containing doxorubicin has been developed to better fight cancer cells.
    Material and
    Methods
    Niosomal vesicles were prepared using phosphatidylcholine (22%), span60 (52/5%), cholesterol (22/5%) and DSPE-PEG2000 (5%) by thin-film method. Doxorubicin were loaded into the niosomes using inactive loading method. Their physico-chemical features were assayed using Zeta-Sizer, FTIR and SEM, and drug release amount was calculated at 37° C and 44° C. At the end, the toxicity of the nano drug carrier system was measured on the KG-1 cell line of the bone marrow cancer by MTT method.
    Results
    Niosomal vesicles containing Doxorubicin showed the size of 160.37±65.2 nm, 94.18% drug encapsulation efficiency -58.11± 1.24 mV of zeta potential and polydispersity index (PDI) of 0.234±0.02 The prepared niosomal system presented drug controlled release and FTIR investigation showed almost no interaction between nano-carrier containing drug and the drug itself. As well, morphological examination of nano-carriers using SEM microscopy revealed that they have spherical structures. Also, cellular studies showed that drug toxicity was higher in encapsulated conditions compared to non-encapsulated conditions.
    Conclusion
    The results of this study, meanwhile confirming the proper physicochemical characteristics of the system and being Slow-release system indicate that this nano-carrier anionic increases the toxicity of the drug for the KG-1 cell line of the bone marrow, thus, this niosomal nano-carrier can be a suitable carrier for drug delivery to cancer cells.
    Keywords: Niosome, Neoplasm, Doxorubicin, Bone Marrow, KG-1 Cell Line
  • سید حمیدرضا میرابوطالبی، نورالدین کرمی، حمیدرضا اشرف زاده، ژیما اخوان ثالث، مریم توکلی، نسرین قاسمی*
    مقدمه

    کیفیت تخمک اغلب به عنوان یک عامل محدود کننده باروری، به خصوص IVF، در نظر گرفته می شود. برخی از جهش های میتوکندریایی، به ویژه حذف 4977 جفت بازی، با افزایش سن، افزایش می یابد. بنابراین، این جهش می تواند به عنوان یک نشانگر برای پیری سلول در نظر گرفته شود، که کاهش کیفیت تخمک ها را برای لقاح نشان می دهد. در برخی مطالعات پیشنهاد شده است که این (جهش) می تواند در سلول های خونی زنان مبتلا به شکست IVF مورد بررسی قرار گیرد.

    هدف

    1-تعیین فراوانی حذف 4977 جفت بازی در زنان مبتلا به شکست IVFو 2-بررسی ارتباط بین حذف 4977 جفت بازی و سن بیماران.

    موارد و روش ها

    واکنش زنجیره ای پلیمریزاسیون (PCR) برای تشخیص حذف 4977 جفت بازی در نمونه های خون 52 بیمار مبتلا به شکستIVF و 52 زن سالم که حداقل یک فرزند سالم داشتند، استفاده شد.

    نتایج

    براساس نتایج بدست آمده، 07/48% از زنان مبتلا به شکست IVF و 62/32 درصد زنان سالم دارای حذف 4977 جفت بازی میتوکندریایی بودند (0/163p= و 1/749 OR:). همچنین، در رابطه با سن این بیماران و فراوانی جهش 4977 جفت بازی، P-value و OR به ترتیب 0/136 و 1/749 بدست آمد.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این مطالعه، رابطه معنا داری بین فراوانی جهش های 4977 جفت بازی میتوکندریایی و شکست در IVF وجود نداشت.

    کلید واژگان: لقاح آزمایشگاهی, میتوکندری, جهش, پیری سلول
    Seyed Hamidreza Mirabutalebi, Noorodin Karami, Hamid Reza Ashrafzadeh, Zhima Akhvansales, Maryam Tavakoli, Nasrin Ghasemi*
    Background

    The quality of oocyte is often considered as a limiting factor for fertility, especially IVF. Some mitochondrial mutations, particularly the 4977-bp deletion increase with the age. Thus, this mutation can serve as a marker for cell aging, which indicates the reduced quality of the oocytes for fertilization. It has been suggested that this can also be investigated in the blood cells of women with IVF failure.

    Objective

    1-Determination of the frequency of 4977-bp deletion in women with IVF failure, 2-Investigation of the relationship between 4977-bp deletion and the age of patients.

    Materials and Methods

    Polymerase chain reaction was used to detect the 4977-bp deletion in blood samples of 52 IVF failure women and 52 women who had at least one healthy child. After polymerase chain reaction with deleted and wild-type primers, the products were examined using agarose gel electrophoresis.

    Results

    48.07% of women with IVF failure and 34.62% of healthy women had a mitochondrial 4977-bp deletion, with p=0.163 and OR: 1.749. Also, in association with the age of these patients and the frequency of 4977-bp mutation, p and OR were obtained 0.163 and 1.749, respectively and frequency of this mutation was higher in patients over 35 yr old compared to other subgroups (Patients ≥35: 57.69).

    Conclusion

    According to the findings of this study, there is no a significant relationship between the frequency of mitochondrial 4977-bp mutation and failure in IVF

    Keywords: In vitro fertilization, Mitochondria, Mutation, Cell aging
  • حمیدرضا اشرف زاده، طاهره نظری، مسعود دهقان طزرجانی، مریم خادمی بمی، سعید قاسمی اسماعیل آباد، نسرین قاسمی*
    مقدمه

    فاکتور نکروزیز دهنده تومور آلفا (TNFα) یک سیتوکاین با فعالیت چند گانه است که فعالیت های مختلف سلولی در ارتباط با اسپرماتوژنز را تنظیم می کند. رسپتور شماره 1 TNFα فعالیت TNFα را تنظیم می کند و وجود پلی مورفیسم در این رسپتور می تواند به اختلال کارکرد ژنی و ناباروری مردانه منتهی گردد.

    هدف

    هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین پلی مورفیسم TNFR1 36 A/G و آزواسپرمی ایدیوپاتیک در جمعیت مردان ایرانی است. 

    موارد و روش ها:

    در این مطالعه مورد شاهدی، 108 مرد آزواسپرم و 119 مرد بارور مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق میزان پلی مورفیسم TNFR1 36 A/G در گروه مورد که مبتلا به آزواسپرمی ایدیوپاتیک بودند و به مرکز ناباروری یزد مراجعه کردند با گروه شاهد مقایسه گردید. جهت شناسایی پلی مورفیسم روش PCR-RFLP در دو گروه مورد استفاده قرار گرفت، هضم آنزیمی محصولات PCR به وسیله آنزیم Mspa1I انجام و محصولات روی ژل الکتروفورز نمایش داده شد. فراوانی A→G در مردان آزواسپرم و سالم محاسبه شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که فراوانی ژنوتیپ AG، GG در مردان آزواسپرم به صورت معنی داری بیش از گروه شاهد بود (007/0= pو (229/4-248/1) 298/2=OR)، (149/0=p، (498/2-869/0) 47/1=OR). نتایج نشان داد که فراوانی آلل G در مردان آزواسپرم تفاوت معنی دار آماری با گروه مردان بارور دارد (001/0>p، (355/3-580/1) 302/2=OR).

    نتیجه گیری

    ژنوتیپ GG و فراوانی آلل G احتمال بروز آزواسپرمی غیر انسدادی را افزایش می دهد.

    کلید واژگان: پلی مورفیسم, ناباروری مردانه, اسپرماتوزوآ, سایتوکاین
    Hamid Reza Ashrafzadeh, Tahere Nazari, Masoud Dehghan Tezerjani, Maryam Khademi Bami, Saeed Ghasemi-Esmailabad, Nasrin Ghasemi
    Background

    Tumor necrosis factor-alpha (TNF-α) is a multifunctional cytokine that regulates different cellular activities related to spermatogenesis. Tumor necrosis factor-alpha receptor 1 (TNFR1) mediates TNF-α activity and polymorphism in TNFR1 could lead to gene dysfunction and male infertility.

    Objective

    The aim of this study is to determine the association of TNFR1 36 A/G polymorphism with the idiopathic azoospermia in Iranian population.

    Materials And Methods

    This case-control study included 108 azoospermic and 119 fertile men. This research investigated the frequency of TNFR1 36 A/G polymorphism in cases who were idiopathic azoospermic men referred to Yazd Research and Clinical Center for Infertility, Iran in comparison with controls. polymerase chain reaction- restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) method was used to investigate the polymorphism in both case and control groups. PCR fragments were digested by Mspa1I enzyme and products were appeared by gel electrophoresis. The abundance of A→G was calculated in the azoospermic and healthy men.

    Results

    According to the present study, GG and AG genotypes frequency in the azoospermic men group were higher than the control group (OR= 2.298 (1.2484.229), p=0.007), (OR=1.47 (0.869-2.498, p=0.149). Our findings also showed that G allele frequency in azoospermic men had significant difference compared to the control group (OR=2.302 (1.580-3.355), p

    Conclusion

    It seems that the GG genotype and G allele have an association with increased risk of non-obstructive azoospermia.

    Keywords: Polymorphism, Male infertility, Spermatozoa, Cytokines, Tumor necrosis factor alpha
  • الهه رحیمی نیا *، حوریه رحیمی نیا، سارا رضاپوران، فاطمه توکلی زاده، نسرین قاسمی
    زمینه و هدف
    نوجوانی یکی از دوره های بسیار مهم و حساس در سیر رشد و تکامل است، همچنین اختلالات خوردن در نوجوانان، به ویژه دختران یکی از مشکلات اساسی جوامع می باشد. بنابراین، یک آموزش موثر و توانا از اولویت خاصی برای پیشگیری اختلالات تغذیه ای برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش تغذیه بر اختلالات خوردن در دختران دبیرستانی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه غیرتجربی با طرح تک گروهی پیش آزمون - پس آزمون بر روی 97 دانش آموز سال اول مقطع متوسطه در سال 1393 به روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استانداردشده تغذیه 26EAT- بود که توسط آزمودنی ها قبل از آموزش و سه ماه پس از اجرای برنامه آموزشی به شیوه خودگزارش دهی تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، 05/0>p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین نمره نگرش غیرطبیعی خوردن از 04/0±7/1 قبل ازآموزش به 06/0±4/1 بعد از آموزش کاهش یافت، همچنین بین نتایج قبل و بعد از آموزش، تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (0001/0p=).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد آموزش تغذیه بر روی دانش آموزان، تغییرات مطلوب و قابل توجهی را در نگرش ایجاد کرده است. با این وجود، افزایش آگاهی تغذیه ای و تغییر نگرش افراد به مرور زمان می تواند منجر به تغییر رفتار گردد. لذا این مطالعه می تواند به مسئولین کمک کند تا با گنجاندن آموزش های وسیع تر تغذیه ای در واحدهای درسی دانش آموزان، از اختلالات خوردن پیشگیری کنند.
    کلید واژگان: آموزش, تغذیه, نگرش, اختلالات خوردن, دانش آموز
    Rahiminia *, Hoorieh Rahiminia, Sara Rezapooran, Fatemeh Tavakolizadeh, Nasrin Ghasemi
    Background And Objectives
    Adolescence is one of the important period in growth and evolution process, Also, eating disorders in adolescences, especially girls is one of the major problems in communities. Therefore, an effective education is of special priority for prevention of eating disorders. The current study was performed with the goal of assessment of the effect of nutrition education on eating disorders attitude in girls high school students.
    Methods
    This non-experimental study with a single group pre- and post-test design, was performed using purposive sampling method on 97 students of the first year of high school, in 2015. Data collection tool was EAT-26 standardized questionnaire, which was completed by the participants using self-report method before and 3 months after the education. Data were analyzed using paired t-test. The significance level was set at p
    Results
    The mean score of abnormal eating attitude decreased from 1.7±0.04 (before education) to 1.4±0.06 (after education). Also, there was a significant statistical difference between the results of before and after education (p=0.0001).
    Conclusion
    The results of this study revealed that nutrition education has brought about desired changes in the attitude. However, the increase of nutrition awareness and attitude change can gradually lead to behavior change. Therefore, the current study can help the authorities to include a wider range of nutritional education in the curriculum of students in dorder to prevent eating disorder.
    Keywords: Education, Nutrition, Attitude, Eating disorders, Students
  • نسرین قاسمی*، راضیه دهقانی فیروزآبادی، شهناز احمدی
    مقدمه

    سندرم تخمدان بیش از حد تحریک شده یکی از مهمترین عوارض درمان های کمک باروری است. مواد بسیاری باعث افزایش نفوذپذیری عروق می شود که در نهایت منجر به این سندرم می گردد. فاکتور رشد اندوتلیال عروق به عنوان یکی از عوامل مهم رگ زایی شناخته شده است که می تواند مسیول افزایش نفوذپذیری عروق باشد.

    هدف

    این مطالعه جهت بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم +405و -460 ژنVEFG و این سندرم انجام شده است.

    موارد و روش ها

    در این مطالعه مورد-شاهدی که در پژوهشکده طب تولید مثل یزد در طی یک سال انجام شده است تعداد 160 بیمار تحت درمان تحریک تخمک گذاری مورد بررسی قرار گرفته اند. هشتاد و پنج بیمار با پاسخ طبیعی تخمدان به عنوان کنترل و 75 بیمار با تحریک بیش از اندازه تخمدان به عنوان مورد بررسی شدند. بعد از استخراج DNA از خون به روش نمکی فراوانی الل های مربوط به پلی مورفیسم های 405+ و 460- با روش RFLP_PCR بررسی شد.

    نتایج

    تفاوت معنی داری در فراوانی ژنوتیپ های 460- بین گروه مورد و شاهد یافت نشد (85/0=p) اما فراوانی ژنوتیپ GC پلی مورفیسم 405+ در کروه مورد به طور معنی داری بیشتر از کروه کنترل است (82/4-23/1=CI 95%، 44/2=OR، 03/0=p).

    نتیجه گیری

    در زنان مبتلا به سندرم تخمدان بیش از حد تحریک شده پلی مورفیسم 405+ ژن VEGF می تواند نقش داشته باشد. در پلی مورفیسم 405+ و 460- در گزارشات گذشته باعث افزایش فاکتور رشد اندوتلیال عروقی می شود. البته تنها ژنوتیپ GC پلی مورفیسم 405+ با فراوانی معنی دار بیشتر در موردها تاثیر اساسی آن را نشان می دهد.

    کلید واژگان: سندروم تحریک بیش از حد تخمدان, فاکتور رشد اندوتلیال عروقی, پلی مورفیسم چندشکلی ژن
    Nasrin Ghasemi*, Razieh Dehghani Firouzabadi, Shahnaz Ahmadi
    Background

    Ovarian hyperstimulation syndrome (OHSS) is one of the most important complications of assisted reproduction treatment. Many substances are involved in the regulation of the vascular permeability, which have been concerned to cause OHSS. Vascular endothelial growth factor (VEGF) has emerged as one of the main angiogenic factors, which could be responsible for increased vascular permeability.

    Objective

    In this study the association of vascular endothelial growth factor -460C/T and  G/C polymorphisms and susceptibility to ovarian hyperstimulation syndrome was evaluated.

    Materials And Methods

    In this cross sectional study, VEGF gene polymorphisms were amplified by Polymerase chain reaction- Restriction Fragment Length Polymorphism in 75 women with established OHSS (case group) and 85 normoresponder (control group) which received conventional ovarian stimulation regimen.

    Results

    There was no significant difference in the frequency of -460 C/T polymorphism between cases and controls (p=0.85). The frequency of  G/C polymorphism was significantly higher in the OHSS women (p=0.03, OR=2.44; 95% CI=1.23-4.82).

    Conclusion

    In women who developed OHSS, VEGF gene polymorphism  could be effective. Two of the polymorphisms -460 C/T and  G/C were reported to be associated with increased VEGF basal promoter activity. However, only  G/C gene polymorphisms were more frequent in cases than controls.

    Keywords: Ovarian hyperstimulation syndrome, Vascular endothelial growth factor, Gene polymorphism
  • مریم فتوحی، نسرین قاسمی، سیدعلی میرغنی زاده، محمود وکیلی، مرتضی صمدی*
    مقدمه

    HLA-E یک آنتی ژن غیرکلاسیک MHC کلاس یک است که بر روی سلول های سیتوتروفوبلاست بیان می شود که با اتصال به رسپتورهای مهاری سلول های کشنده طبیعی (NKG2A)، منجر به کاهش پاسخ های ایمنی در سطح ارتباطی مادر-جنین می شود وتحمل ایمنی مادر به جنین را فراهم می کنند.

    هدف

    این مطالعه به منظور بررسی فراوانی واریانت های عملکردی E0101، E0103 در ژن HLA-E در زنان یزدی مبتلا به سقط مکرر صورت گرفته است.

    مواد و روش ها

    پلی مورفیسم E0101، E0103 در ژن HLA-E در بیماران وکنترل با استفاده از روش ARMS-PCR انجام شد.

    نتایج

    داده ها به ما نشان می دهد که تفاوت معناداری در فراوانی آلل ها از ژن HLA-E بین بیماران مبتلابه سقط مکرر وزنان کنترل بارور وجود ندارد. ژنوتیپ هتروزیگوت HLA-E 0101/0103 در افراد مبتلا به سقط مکرر به طور فابل توجهی بالاتر بود (73/1=OR، 006/0=p). بنابراین این ژنوتیپ ممکن است استعداد ابتلا به سقط مکرر خود به خود را افزایش دهد.

    نتیجه گیری

    بر خلاف ژنوتیپ هتروزیگوت HLA-E 0101/0103، ژنوتیپ هموزیگوت HLA-E 0103/0103 باعث کاهش خطر سقط مکرر می شود. به هر حال نتایج ما نشان می دهد که HLA-E 0103/0103 نقش حفاظتی بر علیه سقط مکرر از خود نشان می دهد و بین این ژنوتیپ و بهبود سقط مکرر ارتباط وجود دارد (0/56=p=0/013,OR).

    کلید واژگان: سقط مکرر, پلی مورفیسم, ژن HLA-E
    Maryam Fotoohi, Nasrin Ghasemi, Seyed Ali Mirghanizadeh, Mahmood Vakili, Morteza Samadi
    Background

    Human leukocyte antigen-E (HLA-E)is a non-classical major histocompatibility complex (MHC) class I antigens which expressed on extra villous cytotrophoblast, which interacts with NKG2A, is an inhibitory receptor on natural killer (NK) cells and leading to down regulation of immune response in the maternal-fetal interface and provides maternal immune tolerance of the fetus.

    Objective

    This study was designated to investigate the gene frequencies of E0101 and E0103 in HLA-E gene in Iranian women with recurrent spontaneous abortion (RSA).

    Materials And Methods

    Amplification Refractory Mutation System (ARMS-PCR) technique was carried out to detect polymorphism in exon 3 of the HLA-E gene in women with RSA and controls (n=200). Differences between groups were analyzed by SPSS19 software using χ2 test.

    Results

    There was no significant difference in the allele frequencies of the HLA-E polymorphism between RSA and fertile controls but HLA-E 0101/0103 heterozygous genotype was found to be significantly higher in RSA group (p=0.006, OR=1.73), so this genotype might confer susceptibility to RSA.

    Conclusion

    Our results suggest that HLA-E 0101/0103 heterozygous genotype leads to increase of RSA risk. It seems that by genotyping of HLA-E polymorphism, we can predict the risk of RSA in infertile women.

    Keywords: Spontaneous Abortions, HLA, E antigen, Polymorphism
  • تاثیر رژیم غذایی بر روحیه و انرژی شما
    نسرین قاسمی
  • احمد رستگار، سعید مظلومیان، نسرین قاسمی، محمدحسن صیف
    مقدمه
    توجه به کارآفرینی سازمانی و اشتغال مولد در سازمان های متصدی امر بهداشت و درمان به دلیل تنوع و تعدد فعالیتها و خدمات بهداشتی و درمانی و لزوم ارتقاء کیفیت آنها، بسیار ضرورت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای توانمندسازی روانشناختی در میان رهبری خدمتگزار و کارآفرینی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام گرفته است.
    روش کار
    با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 187 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودگزارشی (ترکیبی) رهبری خدمتگزار، توانمندسازی روانشناختی و کارآفرینی سازمانی پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته های پژوهش به طور کلی نشان داد که رابطه رهبری خدمتگزار و کارآفرینی سازمانی تحت تاثیر مولفه های توانمندسازی روانشناختی قرار دارد به طوری که رهبری خدمتگزار از طریق مولفه های توانمندسازی روانشناختی بر کارآفرینی سازمانی به صورت غیر مستقیم و مثبت اثر می گذارد. نتایج همچنین نشان داد که بیشترین اثر غیرمستقیم بر کارآفرینی سازمانی از میان مولفه های رهبری خدمتگزار، مربوط به مولفه های خدمت رسانی و تواضع و فروتنی می باشد.
    نتیجه گیری
    بر مبنای نتایج پژوهش مدیران دانشگاه علوم پزشکی می توانند به وسیله مهرورزی، تواضع و فروتنی و خدمت رسانی به کارکنان، ضمن فراهم کردن زمینه رشد مولفه های توانمند سازی روانشناختی در کارکنان به افزایش کارآفرینی سازمانی کمک نمایند.
    کلید واژگان: رهبری خدمت گزار, توانمندسازی روانشناختی, کارآفرینی سازمانی
    A. Rastegar, S. Mazloumian, N. Ghasemi, Mh Seif
    Introduction
    Paying attention to organizational entrepreneurship and productive employment in organizations in charge of health care is of great importance due to the diversity of activities and health services and the need to improve their quality. Therefore، the present study aimed at investigating the mediating role of psychological empowerment among servant leadership and organizational entrepreneurship among Zahedan medical sciences university staff.
    Methods
    187 staff from Zahedan medical sciences university were selected through simple random sampling. They answered to self-report questionnaires of servant leadership، psychological empowerment، and organizational entrepreneurship. Path analysis by means of LISREL software was used to analyze the data.
    Results
    the findings generally showed that the relationship between servant leadership and organizational entrepreneurship was influenced by the components of psychological empowerment so that servant leadership، through psychological empowerment components، had indirect positive effect on organizational entrepreneurship. Moreover، the results displayed that among components of servant leadership، service and humility had the most indirect effect on organizational entrepreneurship.
    Conclusion
    Based on the study results، university administrators can provide the context for the growth of psychological empowerment components and، in turn، help to increase organizational entrepreneurship by kindness، humility and serving the staff.
    Keywords: Servant Leadership, Psychological Empowerment, Organizational Entrepreneurship
  • پونه نیکویی، کیانوش ملک زاده*، مینو رجایی، عظیم نجاتی زاده، نسرین قاسمی

    پره اکلامپسی یک اختلال مهم دوران بارداری با عوارض جدی مادری و جنینی است که اتیولوژی دقیق آن هنوز کاملا مشخص نمی باشد. تشخیص زودرس و درمان به موقع از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و می تواند عوارض بیماری را کاهش دهد. فاکتور رشد واسکولار اندوتلیالA)VEGF-A(به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای رشد نقش مهمی در رگ زایی و تکثیر سلولهای اندوتلیال دارد. VEGF و رسپتورهای تیروزین کینازی آن به نامهای Flt-1 و KDR عوامل مهمی در تکامل عروق جفت و جنین هستند. مکانیزم های دخیل در بیان فاکتورهای آنژیوژنیک می توانند منجر به یافتن نکات جدید در پیشگویی و درمان بیماری باشد. تحقیقات اخیر حاکی از قابلیت استفاده از برخی فاکتورهای آنتی آنژیوژنیک به عنوان بیومارکرهایی جهت پیش آگهی پره اکلامپسی است. sFlt-1 یک واریانت پیرایش شده Flt-1 است که توسط جفت تولید شده و می تواند به فاکتورهای آنژیوژنیک متصل شده و اثر آنها را خنثی کند. همچنین نسبت sFlt-1 به PlGF به عنوان فاکتور پیش آگهی دهنده ارزشمند میباشد. در این مقاله مروری، نقش خانواده VEGF در آنژیوژنز به عنوان بیومارکر در پیش آگهی پره- اکلامپسی مورد مطالعه قرار گرفته است.

    کلید واژگان: پره اکلامپسی, فاکتورهای آنژیوژنیک, فاکتور رشد واسکولار اندوتلیال, فاکتور رشد جفتی
    Pooneh Nikuei, Kianoosh Malekzadeh, Minoo Rajaei, Azim Nejatizadeh, Nasrin Ghasemi

    Preeclampsia is an important pregnancy disorder with serious maternal and fetal complications which its etiology has not been completely understood yet. Early diagnosis and management of disease could reduce its potential side effects. The vascular endothelial growth factor (VEGF) family including VEGF-A is the most potent endothelial growth factor which induces angiogenesis and endothelial cell proliferation and has basic role in vasculogenesis. VEGF and its tyrosine kinase receptors (Flt1 and KDR) are major factors for fetal and placental angiogenic development. Finding mechanisms involved in expression of angiogenic factors may lead to new prognostic and therapeutic points in management of preeclampsia. Recent researches, has shown capability of some anti-angiogenic factors as potential candidate to be used as early predictors for preeclampsia. Soluble fms-like tyrosin kinase-1 (sFlt1) is a truncated splice variant of the membrane-bound VEGF receptor Flt1, that is produced by the placenta and it can bind to angiogenic growth factors and neutraliz, their effects. It is also observed that the ratio of sFlt1 to placental growth factor is valuable as prognostic marker. In this review, VEGF family member’s role in angiogenesis is evaluated as biomarkers to be used for prediction of preeclampsia.

    Keywords: Preeclampsia, Angiogenic proteins, Biomarker, Vascular endothelial growth factor (VEGF, A), Vascular endothelial growth factor receptor, 1 (VEGFR, 1)
  • زینب نعمت الهی، حسین هادی ندوشن*، عباس افلاطونیان، گیلدا اسلامی، نسرین قاسمی
    مقدمه

    سقط مکرر به دو یا بیش از دو بار سقط قبل از هفته بیستم حاملگی اطلاق می شود. به نظر می رسد که اینترلوکین-27 (IL-27) با کاهش پاسخ های التهابی در بقاء جنین در طی حاملگی نقش داشته باشد. پلی مورفیسم در ژن IL-27 ممکن است با تغییر در میزان یا فعالیت ژن در ایجاد سقط مکرر دخیل باشد.

    هدف

    ما برای اولین بار ارتباط پلی مورفیسم تک نوکلیوتیدی در ناحیه A>G964- ژن IL-27 را مورد مطالعه قرار دادیم.

    مواد و روش ها

    مطالعه به روش مورد شاهدی بر روی دو گروه شامل 150 زن سالم با حداقل یک زایمان بعنوان شاهد و 150 زن با سابقه حداقل دو مورد سقط مکرر اولیه (گروه مورد) انجام شد. پلی مورفیسم تک نوکلیوتیدی در ناحیه A>G964- ژن IL-27 با تکنیک PCR-RFLP تعیین گردید. فراوانی آلل ها و ژنوتیپ ها با استفاده از تست آماری مجذور کای بین دو گروه مقایسه شد.

    نتایج

    میانگین سنی گروه کنترل 4/4±29 و گروه مورد 2/5±84/30 سال بود. دو گروه از لحاظ سنی تفاوت معنی داری را نشان نمی دادند. فراوانی ژنوتیپ های ناحیه A>G964- در گروه مورد AG (3/49%)، AA (40%) و GG (7/10%) بود. این فراوانی در گروه شاهد AG (3/43%)، AA (7/48%) و GG (8%) بود. فراوانی ژنوتیپ ها در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نمی داد (23/0=p). فراوانی آلل A در افراد با سابقه سقط 7/64% و در گروه کنترل 3/70% بود . فراوانی آلل ها نیز در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نمی داد (19/0=p).

    نتیجه گیری

    یافته های ما نشان می دهد که پلی مورفیسم تک نوکلیوتیدی در ناحیه A>G964- ژن IL-27 را نمی توان یک ریسک فاکتور برای سقط مکرر در زنان ایرانی در نظر گرفت.

    کلید واژگان: سایتوکین, اینترلوکین- 27, التهاب, پلی مورفیسم, سقط مکرر
    Zeinab Nematollahi, Hossein Hadinedoushan, Abbas Aflatoonian, Gilda Eslami, Nasrin Ghasemi
    Background

    Recurrent pregnancy loss (RPL) has been defined as two or more miscarriages before 20th week of gestation. It seems that IL-27 may reduce inflammatory responses and affect the survival of the embryo during human pregnancy. IL-27 polymorphisms may influence RPL by altering the levels or the activity of gene product.

    Objective

    We studied for the first time the association of IL-27 -964 A>G single nucleotide polymorphism (SNP) with RPL in Iranian women.

    Materials And Methods

    A case-controlled study was performed on two groups consisting of 150 healthy women with at least one delivery (control group) and 150 women with two or more primary RPLs history (RPL group). The -964 A>G SNP in IL-27 gene was determined by PCR-RFLP technique. Genotype and allele frequencies were compared using c2 tests between two groups.

    Results

    There was no difference between the two groups regarding age of women (29±4.4 [control] vs. 30.84±5.2 years [case]). In the RPL group, the genotype frequencies of -964 A>G polymorphism were AG (49.3%), AA (40%), and GG (10.7%), and in the control group, they were AG (43.3%), AA (48.7%), and GG (8%). There was no significant difference between the genotypes of AA, AG, and GG in two groups (p=0.23). As the frequency of allele A was 64.7% in the RPL group and 70.3% in the control group, the difference in frequency of allele A in -964 A>G between two groups was not significant (p=0.19).

    Conclusion

    Our findings indicate that SNP of -964 A>G in IL-27 gene is not a risk factor for RPL in Iranian women.

    Keywords: Cytokine, IL, 27, Inflammation, Polymorphism, Recurrent abortion
  • رابطه رژیم غذایی با میزان انرژی بدن و خلق و خو
    نسرین قاسمی، زیر نظر: احمدرضا درستی
  • نسرین قاسمی، فاطمه سادات امجدی، انسیه صالحی، مژگان شاکری، عباس افلاطونیان، رضا افلاطونیان*
    مقدمه

    دستگاه تناسلی زنانه بصورت مداوم درتماس با پاتوژن های مهاجم می باشد. به نظر می رسد تشخیص این پاتوژن ها توسط خانواده ای از گیرنده های شبه تال، به عنوان بخش مهمی ازسیستم ایمنی ذاتی، صورت می گیرد. در چند مطالعه محدود حضور گیرنده های شبه تال 6-1دردستگاه تناسلی زنانه تایید شده است. اما مطالعات بیشتری درمورد بیان گیرنده های شبه تال 10-7 در دستگاه تناسلی زنانه بخصوص در لوله های فالوپ بایستی انجام گیرد.

    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی بیان گیرنده های شبه تال 10-7 در بافت لوله های فالوپ انسانی می باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، توزیع گیرنده های شبه تال 10-7 در لوله های فالوپ بدست آمده از بیمارانی که تحت عمل بستن لوله یا برداشتن رحم به علت بیماری های خوش خیم زنانه قرارگرفته اند به کمک تکنیک ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرارگرفت، سپس تکنیک RT-PCR جهت نشان دادن حضور mRNA مربوط به این گیرنده ها در لوله های فالوپ بکار برده شد.

    نتایج

    در این مطالعه با استفاده از تکنیک RT-PCR وایمونوهیستوشیمی مشخص شد که لوله های فالوپ انسانی mRNA گیرنده های شبه تال 10-7 و پروتئین های آن ها TLR7-10)) را بیان می کنند.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان می دهد که TLR-7 دریافت لوله های فالوپ بیان می شوند واحتمالانقش مهمی در تشخیص میکروبی و دفاع میزبان علیه عفونت ها ایفا می کنند.

    کلید واژگان: لوله فالوپ, ایمنی ذاتی, گیرنده های شبه تال, طب تولیدمثل
    Nasrin Ghasemi, Fatemehsadat Amjadi, Ensieh Salehi., Mojgan Shakeri, Abbas Aflatoonian, Reza Aflatoonian*
    Background

    The human female reproductive tract (FRT) is constantly deal with the invading pathogens. Recognition of these pathogens is attributed to the family of Toll like receptors (TLR) as a major part of the innate immune system. We and others have previously revealed that TLRs1-6 express in the female reproductive tract. However, more studies should be done to detect TLRs 7-10 in the female reproductive tract, especially in the fallopian tubes.

    Objective

    To examine the expression of TLRs7-10 in human fallopian tube tissue.

    Materials And Methods

    Using immunostaining techniques, distribution of TLR7-10 was studied in surgical sections from the uterine tubes, obtained from patients undergoing tubal ligation and hysterectomy for benign gynecological conditions. RT-PCR was used to show the existence of TLR7-10 genes in fallopian tube tissue.

    Results

    TLR7-10 proteins were detected in the fallopian tube epithelium, although the intensity of staining was not equal in cases. TLR7-10 genes were expressed in human fallopian tube tissue.

    Conclusion

    This study indicates that TLR7-10 is expressed in fallopian tubes tissues, and may play an important role in microbial recognition, and in host defense against ascending infection.

    Keywords: Fallopian tube, Innate immunity, Toll like receptors (TLRs), Reproductive medicine
  • نسرین قاسمی*، طاهره جهانی نژاد، مهدیه سادات مصطفوی، عباس افلاطونیان
    مقدمه
    مصرف آسپیرین، هپارین و یا هر دو در زنان مبتلا به سقط مکرر با علت ناشناخته می تواند مفید باشد چراکه این مشکل می تواند به دلیل ترومبوز در عروق دسی دوآ بوجود آید.
    هدف
    هدف از مطالعه حاضر بررسی همراهی ترومبوفیلیا با سقط مکرر با علت ناشناخته و بررسی تاثیر داروهای ضد انعقادی در درمان آن بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه quasi experiment (مشابه کارآزمایی بالینی) 520 زن مبتلا به سقط مکرر را بررسی نموده ایم. 250 زن با سقط مکرر با علت ناشناخته در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. یکی از آنها آسپیرین (mg 80 روزانه) از 2 ماه قبل از حاملگی و در طی حاملگی تا هفته 36 دریافت نمود. گروه دوم آسپیرین به روش قبل همراه با هپارین (5000 واحد دو بار در روز) زیرجلدی از شروع حاملگی دریافت نمودند که این درمان تا 4 هفته بعد از زایمان نیز ادامه داشت. نوع درمان برای هر بیمار بر اساس سن و تعداد سقط انتخاب شد.
    نتایج
    تعداد تولد زنده در دو گروه تفاوت معنی دار نداشت. زنانیکه آسپیرین همراه با هپارین دریافت نموده بودند 74/5 درصد نوزاد زنده به دنیا آورده بودند. در حالیکه زنانیکه تنها آسپیرین مصرف نموده بودند 79/8 درصد نوزادان زنده به دنیا آورده بودند.
    نتیجه گیری
    تعداد تولد زنده در دو گروه مصرف کننده دارو بدون تفاوت معنی دار بود. استفاده از آسپیرین و یا آسپیرین به اضافه هپارین در درمان سقط مکرر با علت ناشناخته باید مورد به مورد انتخاب شود.
    کلید واژگان: ترومبوفیلیا, سقط مکرر, ضد انعقادی, تولد زنده, آسپیرین, هپارین
    Nasrin Ghasemi, Tahereh Jahaninejad, Mahdia, Sadat Mostafavi, Abbas Aflatoonian
    Objective
    To investigate the association between thrombophilia and unexplained recurrent miscarriage and to evaluate the efficacy of anticoagulant treatment.
    Materials And Methods
    In this quasi experimental, we enrolled 520 women, who had a history of recurrent miscarriage. Two hundred fifty two women with unexplained recurrent miscarriage were assigned to receive aspirin (80 mg daily) for two month before pregnancy and after confirmation of a viable pregnancy until 36 weeks of gestation or receive aspirin, as the same, plus heparin (5000 unit twice a day) subcutaneously after confirmation of viable pregnancy until 4 weeks after delivery. Type of medication was chosen for each woman according to number of abortion and age.
    Results
    Live-birth rates did not different significantly among the two study groups. The proportions of women who gave birth to a live normal infant were 74.5% in the group receiving aspirin plus heparin (combination-therapy group) and 79.8% in the aspirin group.
    Conclusion
    Live-birth rates did not different significantly among the two study groups. So, using aspirin or aspirin plus heparin did not change pregnancy rate in these patients. Using aspirin is easier than injecting heparin which should be chosen case by case Using aspirin, heparin, or both in women with unexplained recurrent miscarriage could be useful, because this problem might be initiated by thrombosis in decidual vessels.
    Keywords: Thrombophilia, Recurrent miscarriage, Anticoagulant, Live birth, Aspirin, Heparin
  • محمدحسین باقیانی مقدم، امیرحسین امینیان، بهنام باقیانی مقدم، نسرین قاسمی، علی محمد عبدلی، نجمه صیقل اردکانی، حسین فلاح زاده
    Baghianimoghadam Mh, Aminian Ah, Baghianimoghadam B., Ghasemi N., Abdoli Am, Seighal Ardakani N., Fallahzadeh H
    Background
    Infertility is accompanied by numerous psychological and social problems. Infertile couples are more anxious and emotionally distressed than other fertile people. Previous studies suggested that infertility is more stressful for women than men.
    Objective
    The purpose of this study was to determine the status of general health of infertile couples.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study evaluated general health of 150 infertile couples attending to Yazd Research and Clinical Center for Infertility that were selected consequently. The data were gathered by the researchers, based on face to face interview before and after three months of treatment by two questionnaires. The first questionnaire had questions on demographic information and the second one was the General Health Questionnaire-28 (GHQ-28). This questionnaire has four sub- scales areas. All data were transferred directly to SPSS 15 and analyzed.
    Results
    The mean age of women was 28.3 and men were 32.4 years. The scores for all sub- scales of GHQ in women were more than men. There was significant difference between age and general health at physical symptoms scales (p=0.002), anxiety and sleep disorders (p=0.003). The age group 25-29 years had higher scores (more than 7) than other age groups. There was significant difference between the scale of social dysfunction and results of treatment.
    Conclusion
    Our results, similar to the previous studies have revealed negetive social and mental effects of infertility on women is more than men, so there is need that they be educated specially.
    Keywords: Infertility, General health questionnaire, Mental health, Treatment outcome
  • حسین پاشائی فر، محمد حسن شیخها*، سیدمهدی کلانتر، طاهره جهانی نژاد، محمد علی زعیمی، نسرین قاسمی
    مقدمه

    ژن های دخیل در تقسیم میوز، کاندیدهای بسیار مهمی برای دخالت در ناباروری مردان و زنان هستند. همولوگ های MutL درپستانداران دارای نقش دوگانه در ترمیم جفت بازهای ناجور DNA بعد از خطاهای همانند سازی و نوترکیبی همولوگ دوجانبه در حین میوز هستند. همولوگ های (MutL (MLH1 و MLH3 برای نوترکیبی همولوگ دوجانبه در حین میوز و باروری در انسان ضروری هستند. در این مطالعه یک پلی مورفیسم عملکردی در ژن MLH3 یعنی C2531T در زنان ایرانی مبتلا به ناباروری بدون علت مورد مطالعه قرا ر گرفته است.

    هدف

    بررسی همراهی بین یک SNP (پلی مورفیسم تک نوکلیوتیدی) شایع در ژن MLH3 وناباروری زنان.

    مواد و روش ها

    در مجموع 105 زن مبتلا به ناباروری بدون علت به عنوان گروه مورد و100 زن دارای حداقل یک بچه و بدون سابقه ناباروری و سقط به عنوان گروه کنترل برای این مطالعه همراهی مورد بررسی قرار گرفتند. پلی مورفیسم C2531T در ژن MLH3 به وسیله روش 4P-ARMS-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت.

    نتایج

    فراوانی MLH3 2531C و الل های T در زنان نابارور به ترتیب %43/33 و %56/67 و در گروه کنترل %61/5 و %38/5 بود. ژنوتیپ های CC (Pro 844 Pro)، CT (Pro 844 Leu) و TT (Leu 844 Leu) در ژن MLH3 به ترتیب دارای فراوانی %4/76 ، %77/15 و %18/1 در زنان مبتلا به ناباروری بدون علت و %25، %73 و%2 در گروه کنترل بودند (0/0001=p).

    نتیجه گیری

    حضور الل پلی مورفیک T باعث یک خطر افزایش یافته 2/09 برابری (0/0001=p؛ 3/16-1/38=OR=2/09 ,95% CI) برای ایجاد ناباروری در مقابل گروه کنترل می شود. بنابراین اطلاعات ما پبشنهاد می کند که پلی مورفیسم C2531T در ژن MLH3 با خطر ناباروری بدون علت در زنان ایرانی همراه باشد.

    کلید واژگان: ناباروری زنان, ژنهای تعمیر جفت بازهای ناجور, ژنMLH3, پلی مورفیسم
    Hossein Pashaiefar, Mohammad Hasan Sheikhha, Ph.D., Seyyed Mehdi Kalantar, Tahereh Jahaninejad, Mohammad Ali Zaimy, Nasrin Ghasemi, Ph.D
    Background

    Meiotic genes are very important candidates for genes contributing to female and male infertility. Mammalian MutL homologues have dual roles in DNA mismatch repair (MMR) after replication errors and meiotic reciprocal recombination. The MutL homologs, MLH1 and MLH3, are crucial for meiotic reciprocal recombination and human fertility. In this study the functional polymorphisms of MLH3 C2531T was investigated in Iranian women with unexplained infertility.

    Objective

    Investigating the association between a common SNP (single nucleotide polymorphism) C2531T in the MLH3 gene and female infertility.

    Materials And Methods

    In total, 105 women with unexplained infertility as case group and 100 women with at least one child and no history of infertility or abortion as controls were recruited for this association study. The MLH3 C2531T polymorphism was tested by tetra-amplification refractory mutation system-PCR (4P-ARMS-PCR) method.

    Results

    The MLH3 2531C and T alleles frequencies were 43.33% and 56.67% among infertile patients, and 61.5% and 38.5% among normal controls, respectively. In the patient and control subjects the CC (Pro 844 Pro) genotype frequency of MLH3 C2531T was 4.76% and 25%, the CT (Pro 844 Leu) genotype was 77.15% and 73%, and the TT (Leu 844 Leu) genotype was 19% and 2%, respectively (p=0.0001).

    Conclusion

    The presence of the polymorphic allele T leads to an increased risk of 2.09 times (OR=2.09, 95% CI=1.38-3.16; p=0.0001) for developing infertility in relation to the control group. Therefore, our data suggest that the MLH3 C2531T polymorphism can be associated with the risk of unexplained infertility in Iranian women.

    Keywords: Female infertility, Mismatch repair genes, MLH3, Polymorphism
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • نسرین قاسمی
    نسرین قاسمی
    (1300) کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شیراز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال