هما حاجی مهدی پور
-
مقدمه
کبر از گیاهان پرمصرف در طب ایرانی در درمان بسیاری از بیماریها می باشد. جهت مصرف راحت تر گیاه و پذیرش بهتر توسط بیماران و افزایش پایداری باید گیاه به شکل دارویی مناسب فرموله شود. هدف از این تحقیق، فرمولاسیون قرص از میوه کبر و کنترل کیفیت فرآورده بوده است.
روش بررسیعصاره گیری میوه با روش ماسراسیون و اتانول 80 درصد صورت گرفت. عصاره با خشک کن انجمادی خشک شد. هشت فرمولاسیون با الکتوز، آویسل، سیلیکون دیاکسید و منیزیوم استیارات تهیه شدند و فرمولاسیون منتخب وارد آزمون های پایداری شد ولی به علت ناپایداری، از خشک کن پاششی، مالتودکسترین و سیلیکون دیاکسید برای خشک کردن استفاده شد. هشت فرمولاسیون دیگر با الکتوز، آویسل، کراس کارملوز سدیم، PVPK30 و منیزیوم استیارات تهیه شدند و بهترین فرمولاسیون انتخاب و کنترل کیفیت آن انجام شد. پایداری در شرایط تسریع شده و نیز دمای 30 درجه به مدت شش ماه بررسی شد.
نتایجقرص های حاصله در شرایط پایداری تسریع شده ناپایدار ولی در 30 درجه پایدار بودند. قرص ها سبزآبی، دارای ابعاد 6/7 × 9/9 × 20/3 میلی متر، وزن 10% ± 1115 میلی گرم، سختی 1/52 ± 18/33 kp، زمان باز شدن 3/5 ± 15 دقیقه بودند. مقدار روتین 0/02 ± 0/58 میلی گرم در هر قرص بوده و 3/61 ± 93/03 درصد از این ماده بعد از یک ساعت از قرص آزاد می شد.
نتیجه گیریقرص حاصل از عصاره خشک شده با خشک کن پاششی، پس از آزمون های حیوانی و کارآزمایی های بالینی کاندید مناسبی برای تولید صنعتی بوده ولی انجام آزمون پایداری طولانی مدت در بسته بندی نهایی مناسب الزامی است.
کلید واژگان: کبر, قرص, فرمولاسیون, پایداری, طب سنتی ایرانی, طب ایرانیBackgroundCapparis spinosa is used in Persian medicine for treatment of various diseases. In order to easier use, better patient’s acceptance and more stability, preparing a suitable dosage form is necessary.
ObjectiveThe aim of the study was preparing tablet form from caper fruits and quality assessment of the product.
MethodsThe fruit extraction was performed using ethanol 80% and maceration technique and the extract was dried by freeze dryer. Eight formulations were made using lactose, avicel PH-102, SiO2 and magnesium stearate. The best formulation was failed during stability tests; therefore, the extract was dried by spray drying method along with maltodextrin and SiO2 as excipients. Eight formulations were prepared using lactose, avicel PH-102, croscarmellose sodium, PVP K30 and magnesium stearate and the best one was selected. Physicochemical and microbial assessments were performed on the selected formulation and stability tests were done in 40°C and 75% humidity as well as 30°C.
ResultsCaper tablets with freeze dried extract were deformed and their color changed but tablets with spray dried extract were stable in 30°C. They were oblong, green-blue, biconvex, scored tablets with 20.3×9.9×6.7 mm dimensions. Weight, hardness, disintegration time, rutin assay and dissolution were 1115 mg ± 10%, 18.33 ± 1.52 kp, 15±3.5 min, 0.58 ± 0.02 mg/tab and 93.03 ± 3.61 % in 60 min, respectively.
ConclusionCaper tablets are good candidate for production in industrial scale after in vivo and clinical studies. Moreover stability assessment of the tablets should be performed in suitable packaging in long term study.
Keywords: Capparis spinosa, Tablet, Formulation, Stability, Iranian traditional medicine, Persian medicine -
مقدمه
اطریفل گشنیزی یکی از داروهای پرمصرف در طب سنتی است که شامل هلیله، بلیله، آمله، تخم گشنیز، روغن بادام و عسل است. فرم های دارویی سنتی جهت بهبود خصوصیات، پایداری و نیز پذیرش بهتر توسط بیماران باید به فرم های جدید تبدیل شوند.
هدفدر تحقیق حاضر، فرم سنتی معجون اطریفل گشنیزی به قرص روکشدار تبدیل شده و کنترل کیفیت آن انجام شده است.
روش بررسیمیوه های هلیله سیاه، هلیله زرد، هلیله کابلی، بلیله، آمله و گشنیز در مقادیر مساوی همراه با روغن بادام، عسل و سایر اکسیپیان ها در مقادیر مختلف برای فرمولاسیون قرص مورد استفاده قرار گرفتند. شانزده فرمولاسیون تهیه شد و بعد از مطالعات پیش فرمولاسیون، دوازده فرمول برای ساخت قرص انتخاب شدند. قرص های ساخته شده تست های کنترل کیفیت اولیه شامل انحراف وزن، فرسایش، سختی و زمان باز شدن را سپری کرده و درنهایت بهترین فرمولاسیون انتخاب و توسط رنگ سبز محلول در آب روکش داده شد و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن تعیین شد.
نتایجدر میان فرمولاسیون های مختلف، قرص حاوی 98 میلی گرم از هر گیاه، 14 میلی گرم روغن بادام، 148 میلی گرم عسل همراه الکتوز، آویسل 102-PH ،کراس کارملوز سدیم، پلی وینیل پیرولیدون K30 ،منیزیم استیارات و سیلیکون دی اکساید بهترین آنها بود. مقادیر وزن، سختی، زمان باز شدن، تانن های تام بر حسب پیروگالول به ترتیب 1225 میلی گرم، 20 کیلو پوند، 25 دقیقه و 64/19 میلی گرم در قرص بودند. در آزمون انحلال، بیش از 90 درصد تانن ها بعد از 60 دقیقه از قرص آزاد شده بودند.
نتیجه گیریقرص فرموله شده با خصوصیات فیزیکوشیمیایی مناسب جایگزین خوبی برای فرم سنتی معجون بوده و میتواند پس از طی آزمون های بالینی در مقیاس صنعتی تولید شود.
کلید واژگان: اطریفل گشنیزی, قرص, فرمولاسیون, طب سنتی ایران, کنترل کیفیتBackgroundCoriander Triphala is one of the famous drugs in traditional medicine which is consisted of Terminalia chebula, T. bellirica, Phyllanthus emblica, Coriandrum sativum, almond oil and honey. Traditional dosage forms should be converted to modern forms for better acceptance and suitable characteristics and stability.
ObjectiveIn the present investigation, the traditional form of Coriander Triphala was converted to film coated tablet and quality control of the tablet was performed.
MethodsThe fruits of
T. chebula, T. bellirica, Ph. emblica, C. sativum in equal proportions along with almond oil and honey in different proportions were used for tablet formulation with other excipients. Sixteen formulations were made and after pre-formulation studies, twelve of them were selected for making tablet. Prepared tablets went through primary quality control tests such as weight variation, friability, hardness and disintegration time. Finally, the best formulation was coated by green colored water soluble material and its physicochemical characteristics were determined.ResultsAmong different formulations, the tablet consisted of 98 mg of each species, 14 mg almond oil, 148 mg honey along with lactose, Avicel PH-102, croscarmellose sodium, PVP K30, magnesium stearate and silicone dioxide was the best one. Weight variation, hardness, disintegration time, total tannins content as pyrogallol were found 1192 mg ± 5 %, 20 kp, 25 min and 64.19 mg/tablet, respectively. Over 90 % of tannins were released after 60 min during dissolution test.
ConclusionThe formulated tablet with suitable characteristics is a good substitution for traditional form and could be produced in industrial scale after complementary clinical trial studies.
Keywords: Coriander Triphala, Tablet, Formulation, Iranian traditional medicine, Quality control -
مقدمه
زردچوبه گیاهی است که در طب سنتی مصرف فراوان دارد. در طب مردمی ایرانی، مخلوط زردچوبه و زرده تخم مرغ برای رفع التهابات ناشی از دررفتگی و پیچ خوردگی مفاصل استفاده می شود. از آنجایی که لسیتین به عنوان یکی از اجزای زرده تخم مرغ، عاملی جذب افزا می باشد، به نظر می رسد علت استفاده از زرده تخم مرغ افزایش جذب زرچوبه و در نتیجه افزایش اثرات ضدالتهابی آن باشد.
هدفهدف از این تحقیق، یافتن نقش لسیتین در این فرمولاسیون طب مردمی ایرانی بوده است.
روش بررسیپایه پماد با استفاده از موم، وازلین، پارافین و اوسرین تهیه شد. عصاره هیدروالکلی زردچوبه (2/5 و 5 درصد) با لسیتین (5 و 15 درصد) یا بدون لسیتین به پایه پماد اضافه شدند. اثر ضدالتهابی پمادها در آرتریت موش صحرایی بررسی شد. پمادها روزی یکبار به مدت 20 روز روی مفاصل ملتهب مالیده شدند و اندیس آرتریت، α-TNF و تغییرات هیستوپاتولوژیکی مفاصل بررسی شدند.
نتایجاندیس آرتریت در همه گروه ها کاهش یافت ولی در گروه های زردچوبه 2/5 درصد و زردچوبه 5 درصد با لسیتین 15 درصد تغییرات معنیدار بود. α-TNF در همه گروه ها کاهش داشت، ولی کاهش آن در گروه زردچوبه 2/5 درصد بیشتر بود. تغییرات هیستوپاتولوژیک در گروه های زردچوبه در مقایسه با گروه پایه پماد کمتر مشاهده شد.
نتیجه گیری:
به نظر می رسد درمانگرهای محلی ایرانی، زرده تخم مرغ را به عنوان چسباننده در فرمول استفاده می کنند. به عبارت دیگر زردچوبه 2/5 درصد بدون لسیتین در فرم پماد نسبت به سایر فرمولاسیون ها ارجحیت دارد.
کلید واژگان: زردچوبه, التهاب, طب مردمی ایران, موش صحراییBackgroundTurmeric (Curcuma longa L.) is widely used in traditional medicine. In Iranian folk medicine, turmeric and egg yolk mixture is used for inflammation due to dislocations and strains. Since lecithin (one of the component of egg yolk) is an absorption enhancer, it seems this phospholipid can increase turmeric absorption and its anti-inflammatory effect.
ObjectiveIn order to find the role of lecithin in the folklore formulation, anti-inflammatory effects of ointments containing turmeric extract and lecithin have been studied.
MethodsOintment base was prepared using bees wax, vaseline, liquid paraffin and eucerin. Then, hydroalcoholic turmeric extract (2.5 % and 5 %) with lecithin (5 % and 15 %) or without lecithin were added to the ointment base. Anti-inflammatory effect of the ointments was assessed in arthritis model in rat using complete Freund’s adjuvant. Ointments were used daily on the inflamed joints for 20 days. Finally, arthritis index, TNF-α concentration and histopathological changes of joints were determined.
ResultsThe results showed that arthritis index has decreased in all groups but it was significant in groups of turmeric 2.5 % and turmeric 5 % with lecithin 15 %. TNF-α was decreased in all samples but reduction was more significant in group turmeric 2.5 %. Histopathological changes were significantly less in turmeric groups compared to ointment base group.
ConclusionIt seems that local healers use egg yolk as a binder in formulation. In other words, turmeric 2.5 % ointment is preferable compared to other formulations.
Keywords: Turmeric, Inflammation, Iranian folk medicine, Rat, Curcuma longa -
سابقه و هدف
شونیز با نامهای سیاهدانه، حبهالسودا و کلونجی، یکی از باستانیترین گیاهان شناخته شده است، با طبیعت گرم و خشک در درجه سوم، در درمان بیماریهای مختلفی مورد استفاده بوده است. سیاهدانه گیاهی علفی و یکساله است که زمان گلدادن آن، اواخر اردیبهشت تا تیرماه است. دانههای این گیاه سیاهرنگ، سهگوش و معطر است و در صورتی که له شوند بوی تندی از آنها ساطع میشود. با توجه به کاربردهای فراوان گیاه، هدف از این مطالعه، بررسی ماهیت شونیز در منابع طب سنتی و تطبیق آن با خصوصیات گیاهشناسی سیاهدانه و تبیین نام علمی دقیق، همچنین کاربردهای سنتی و فارماکولوژیکی آن بود.
مواد و روشها:
ماهیت و افعال و خواص سیاهدانه از منابع طب سنتی ایران و مطالعات جدید استخراج و مقایسه شد.
یافتهها:
در مقایسه ماهیت شونیز و سیاهدانه نکات مشابهی در شکل برگها، گل، میوه و دانه یافت شد. در منابع طب سنتی ایران، شرح کاربرد آن در درمان طیف وسیعی از بیماریهای دستگاه گوارش، مجاری ادراری و بیماریهای تنفسی و پوستی ذکر شده است. امروزه سیاهدانه بهعنوان یکی از گیاهان با اهمیت در جهان بوده و مطالعات گستردهای روی اثربخشی این گیاه و مواد موثره آن (بهویژه تیموکینون) بر بیماریهای گوناگون انجام شده است که میتوان به اثرات ضددرد و ضدالتهاب، پایینآورندگی قند خون، کاهش کلسترول، ضدتومور و اثرات مثبت بر عملکرد دستگاه تنفسی اشاره کرد.
نتیجهگیری:
بررسیهای انجامشده در متون طب سنتی و گیاهشناسی نوین نشان میدهد که شونیز معادل گونه Nigella sativa L. است و در منابع طب سنتی و رایج، استفاده از این گیاه در درمان بیماریهای دستگاه تنفسی و گوارشی پیشنهاد شده است.
کلید واژگان: شونیز, سیاهدانه, طب سنتی ایران, Nigella sativa LBackground and Purpose:
“Shoneez” known as “Siyahdaneh”, “Habbato saudā” and “Kalonji”, is one of the most ancient known plants with hot and dry temperament at the third degree which is used for treatment of various diseases. Black seed is an herbaceous annual herb, and its flowering time is from late May to July. The seeds of this plant are black, triangular and fragrant. Their pleasant odor is smelled when they are crushed. The aim of this study was adaptation of the botanical descriptions of “Shoneez” according to Traditional Persian Medicine resources to the black seed according to modern literatures to specify its scientific name. Therapeutic and pharmacological effects were also explored.
Materials and MethodsThe characterization and properties of plants were extracted from Traditional Persian Medicine texts and also recent studies and were compared to each other.
ResultsThere are similarities in botanical description of the plants’ leaves, flowers, fruits and seeds. “Shoneez” has been used in a wide range of gastrointestinal, urinary, respiratory and skin diseases. Also, black seed is one of the most important plants in the world and extensive studies have been carried out regarding its efficacy and active ingredients (especially thymoquinone) on various diseases. Several effects including antinociceptive, anti-inflammatory, hypoglycemic, cholesterol-lowering, anti-tumor and positive effects on the function of the gastrointestinal and respiratory protective activity have been reported from the seeds.
ConclusionReviewing the ancient and current literatures demonstrated that the scientific name of “Shoneez” is Nigella sativa L. and both traditional and conventional medicine suggests the effectiveness of black seed on respiratory and gastrointestinal systems.
Keywords: Black Seed, Traditional Persian Medicine, Nigella sativa L -
مقدمه
میوه گیاه کبر در کشورهای مختلف برای پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری ها مصرف می شود. این میوه ها معمولا به صورت تدبیر شده با سرکه مورد استفاده قرار می گیرند.
هدفهدف از این مطالعه، بررسی اثر تدبیر با سرکه بر بعضی از ترکیبات میوه گیاه و نیز برخی خواص بیولوژیک آن بوده است.
روش بررسیمیوه های گیاه به صورت ترشی با استفاده از سرکه انگوری آماده سازی شدند. میزان ترکیبات فنلی و آلکالوییدهای تام نمونه های خام و تدبیر شده به ترتیب با استفاده از روش فولین سیوکالتو و تیتراسیون اندازه گیری شدند. مقدار ترکیبات روتین، کویرستین و آلفاتوکوفرول با استفاده از HPLC تعیین شد. اثر سایتوتوکسیک دو نمونه توسط روش MTT ارزیابی شد. خواص آنتی اکسیدانی میوه های خام و مدبر با روش DPPH و FRAP تعیین شدند و فینگرپرینت آنها نیز با روش TLC تهیه شد.
نتایجنتایج نشان دادند که میزان ترکیبات فنلی تام، آلکالوییدها و کویرستین در میوه های مدبر کاهش یافته ولی میزان ماده روتین بدون تغییر باقی مانده بود. اثرات آنتی اکسیدانی میوه ها طی عمل تدبیر افزایش یافته بود. میوه های خام و مدبر فاقد اثر سایتوتوکسیک روی رده های سلولی MCF-7, HepG-2 و MDBK تا غلظت 100 میکروگرم در میلی لیتر بودند. فینگرپرینت دو نمونه نیز تفاوت های آشکاری را با یکدیگر نشان داد که نشان دهنده تغییر ترکیبات ناشی از عمل تدبیر است.
نتیجه گیریبه نظر می رسد تدبیر با سرکه طعم بد گیاه ناشی از آلکالوییدها را کاسته و اثرات آنتی اکسیدانی را افزایش می دهد. بنابراین میوه های مدبر می تواند انتخاب مناسبی در درمان بسیاری از بیماری ها مانند دیابت و هپاتیت با توجه به مصرف آن در طب سنتی باشد.
کلید واژگان: کبر, تدبیر, سرکهBackgroundCapparis spinosa is used in different countries for prevention and treatment of various diseases. Its fruits are usually used in processed form especially with vinegar.
ObjectiveThe aim of the present study was investigating the effect of processing on some phytochemical constituents and biological activities of C. spinosa.
MethodsThe fruits were processed with grape vinegar. Total phenolics and alkaloids contents of the raw and processed fruits were determined by Folin-Ciocalteu and titration methods, respectively. For quantitation of rutin, quercetin and α-tocopherol, R-HPLC was used. Cytotoxic activity of the fruits was determined by MTT assay. Antioxidant properties were evaluated by DPPH and FRAP techniques. Fingerprinting of raw and processed fruits were prepared using TLC and evaluated by TLC densitometry instrument.
ResultsThe results demonstrated that while total phenolics, total alkaloids and quercetin contents were decreased in the processed fruits, rutin concentration remained unchanged. Antioxidant activities of processed fruits increased using both DPPH and FRAP methods. Raw and processed fruits showed no cytotoxic effect on MCF-7, HepG-2 and MDBK cell lines up to the concentration of 100 µg/ml. The fingerprints of the fruits were different which admitted the change in the fruit constituents due to processing.
ConclusionIt seems that processing with vinegar lessens the unpleasant taste of the plant due to alkaloids and increased the antioxidant effects; therefore, it would be more suitable for use in some diseases such as diabetes and hepatitis as it is used in folklore and traditional medicine.
Keywords: Capparis spinose, Caper, Processing, Vinegar -
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 69 (زمستان 1397)، صص 185 -193مقدمهگیاهان Melia indica (چریش) و M. azedarach (زیتون تلخ) در طب سنتی مصرف فراوان دارند. این دو گیاه به عنوان حشره کش طبیعی معروف هستند. ماده عمده موجود در آنها آزادیراختین بوده که شاخص کنترل کیفیت این گیاهان محسوب می شود.هدفدر این تحقیق، میزان آزادیراختین موجود در برگ و میوه (میوه کامل، پوست میوه، پالپ و دانه) دو گیاه مذکور به روش HPLC تعیین شده است.روش بررسیبرگ ها و میوه های گیاه چریش از بندرعباس و گیاه زیتون تلخ از گرگان جمع آوری و شناسایی شدند. قسمت های پوست، پالپ و دانه میوه از یکدیگر جدا شده و آسیاب شدند. 1000 میلی گرم از پودر توسط متانول عصاره گیری شد. میزان آزادیراختین موجود در نمونه ها توسط دستگاه HPLC با ستون C18، فاز متحرک استونیتریل: آب 60:40، سرعت جریان ml/min 1، طول موج nm 227 و به مدت 6 دقیقه اندازه گیری شد.نتایجنتایج نشان دادند که میزان آزادیراختین موجود در میوه کامل دو گیاه به طور قابل توجهی بیشتر از برگ می باشد. در میان میوه های دو گیاه، میوه چریش حدود دو برابر آزادیراختین بیشتری از زیتون تلخ داشت. میزان این ماده لیمونوئیدی در دانه چریش بیشتر از پالپ و پوست میوه بوده در حالی که در مورد زیتون تلخ در پوست میوه بیشتر و در دو قسمت دیگر تقریبا ناچیز بود.نتیجه گیریبرای استفاده از گیاه جهت اثرات حشره کشی باید از پوست میوه زیتون تلخ استفاده نمود در حالی که در مورد چریش بهتر است عصاره گیری از میوه کامل انجام شود.کلید واژگان: آزادیراختین, چریش, زیتون تلخ, HPLCBackgroundMelia indica and M. azedarach (Meliaceae) are widely used in traditional medicine. These species are considered as natural pesticides. Their major compound is azadirachtin (AZD) which is considered as the marker for quality control of these species.ObjectiveIn the present investigation, AZD content of the leaves and fruits (comprising the whole fruit, peel, pulp and seeds) of M. indica and M. azedarach have been determined.MethodsThe leaves and fruits of M. indica and M. azedarach were collected from Bandar Abbas and Gorgan, respectively and identified. The peel, pulp and seeds were separated from each other. One gram of each sample was extracted using methanol. AZD content of each extract was determined by HPLC with following condition: C18 column, mobile phase: acetonitrile: H2O (60:40), flow rate: 1 mL/min, wave length: 227 nm and run time: 6 min.ResultsThe results revealed that the fruits of the species contained higher amounts of AZD compared to the leaves. Comparing the species, AZD content of M. indica fruits was about two folds in comparison with M. azedarach fruits; also, the content of AZD in the seeds of M. indica was more than peel and pulp of the plant fruits. AZD content was high in peel of M. azedarach and was trace in pulp and seeds of the plant fruits.ConclusionIt is concluded that M. azedarach peel could be suggested to be used regarding pesticide properties while it is better to use the whole fruits of M. indica for insecticidal effects.Keywords: Melia azedarach, Melia indica, Azadirachtin, HPLC
-
هدفبیماریآلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل در پیری است. مهمترین عامل آسیبشناختی این بیماری رسوبات خارج سلولی پپتید بتا آمیلویید است که از طریق مکانیسمهای مختلف باعث مرگ سلولهای عصبی میشود. درمانهای جدید روی ترکیباتی تمرکز میکنند که از طریق چند مکانیسم بتوانند در بهبود این بیماری موثر باشند. گیاهان دارویی، به خاطر دارا بودن ترکیبات متعدد، با آثار فارماکولوژیک گوناگون، از طریق مکانیسمهای مختلف، میتوانند در درمان این بیماری، موثر باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر حفاظتی عصاره متانولی هفت گیاه از گیاهان دارویی ایرانبر سمیت پپتید بتا آمیلویید در مدل سلولی PC12 است.
مواد و روشها: عصارهگیری از گیاهان با حلال متانول به روش ماسیراسیون در دمای اتاق انجام گرفت. سلولهای PC12 طبق برنامه استاندارد کشت داده شدند. سپس سلولها با پپتید بتا آمیلویید به تنهایی و به همراه غلظتهای مختلف عصاره ها بهمدت 24 ساعت انکوبه شدند و میزان بقای سلولی با استفاده از روش MTT اندازهگیری شد.نتایجاز بین عصاره های مورد مطالعه، عصاره گیاهان Sanguisorba minor، Cerasus microcarpa،Ferulago angulata،Rosa canina توانستند مرگ سلولی ناشی از پپتید بتا آمیلویید را در کشت سلولهای PC12 کاهش دهند. اثر حفاظتی مشاهده شده برای این عصاره ها وابسته به دوز بود. عصاره گیاهان Stachys pilifera، Amygdalus scoparia و Alhagi pseudalhagi آثار حفاظتی نشان ندادند.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج عصاره گیاهان Sanguisorba minor، Cerasus microcarpa، Ferulago angulata، Rosa canina میتوانند در درمان بیماری آلزایمر مورد توجه قرار گیرند.کلید واژگان: بتاآمیلویید, آلزایمر, گیاهان دارویی, سمیت عصبی, کشت سلولObjectiveAlzheimer's disease (AD) is the most common form of dementia in the elderly. One of the major pathological hallmarks of AD is extracellular deposition of aggregated beta-amyloid (Aβ) peptide in the brain. Aβ causes neural cell death through several mechanisms. New treatments for AD focus on compounds that can modify disease progression and reduce symptoms through several mechanisms. Medicinal plants include several compounds with heterogeneous pharmacological effects that can be effective in the treatment of AD through different mechanisms. The aim of this study is to evaluate the protective effect of a methanolic extract of seven medicinal plants from Iran on Aβ induced toxicity in a cell culture model.MethodsWe cultured PC12 cells according to standard protocols. The cells were incubated with Aβ alone or with different concentrations of extracts for 24 hours. Cell viability was measured using the MTT assay.ResultsSanguisorba minor, Cerasus microcarpa, Ferulago angulate,andRosa caninasignificantly reduced Aβ-induced cell death in the PC12 cell culture. The observed protective effects of extracts were dose-dependent. We did not observe any protective effects with the Stachys pilifera,Amygdalus scoparia, and Alhagi pseudalhagi extracts.ConclusionSanguisorba minor, Cerasus microcarpa,Ferulago angulate, andRosa canina extracts could be considered for treatment of AD.Keywords: Beta amyloid, Alzheimer's disease, Medicinal plants, Neurotoxicity, cell culture -
زمینه و هدف
ارزشیابی برنامه های آموزشی یک نظام آموزشی مهم ترین بخش آن است و انجام صحیح آن اطلاعات بسیار مفیدی را درباره چگونگی طرح ریزی و اجرای برنامه های آموزشی در اختیار افراد می گذارد و مبنای مفیدی جهت ارزیابی عملکردهای آموزشی ارایه می دهد.
روش کارمطالعه حاضر بر روی دستیاران دوره دکتری تخصصی داروسازی سنتی ورودی سال های 92-1387 دانشگاه های علوم پزشکی مشهد، کرمان و شهید بهشتی تهران در سال 1393 انجام شد. روش جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای در قالب پرسش های باز و بسته بود که پیش تر روایی و پایایی آن بررسی شده بود. در پایان اطلاعات کمی پرسش نامه ها توسط نرم افزار Excel تحلیل و دسته بندی گردید.
یافته هابا بررسی یافته ها و نظرات به دست آمده، می توان گفت که اهداف و کلیات رشته داروسازی سنتی در کل شامل رسالت، چشم انداز، اهداف کلی و وظایف حرفه ای بود و هر یک از دروس از نظر دستیاران داروسازی سنتی مناسب ارزیابی شدند. نظرسنجی هر یک از دروس به تنهایی نشان داد که حداقل بیش از نیمی از دستیاران در کلیات و جزییات (شامل هدف کلی، پیش نیاز، عناوین مطالب، شیوه ارزشیابی فراگیران و منابع آموزشی) توافق داشتند. منابع آموزشی برخی دروس شامل طب سنتی ایران (اصول و مبانی) با 9 /43 درصد، تدبیر حفظ الصحه و اصول پیشگیری با 0/ 33 درصد و شناسایی مواد اولیه، وسایل و ساخت داروهای سنتی با 8/ 36 درصد کمتر از نیمی از آرای موافق دستیاران را کسب کردند.1/ 42 درصد افراد شرکت کننده، دروس شناسایی مواد اولیه، وسایل و ساخت داروهای سنتی و شناخت اشکال دارویی سنتی (قرابادین) و ارایه آن ها را مطابق با شیوه پیش بینی شده در برنامه نمی دانستند.
نتیجه گیریاز نظر دستیاران رشته داروسازی سنتی، اهداف و کلیات این رشته و هر یک از دروس آن تا حدود زیادی مورد تایید قرار گرفته است. پیشنهاد های ارایه شده بیانگر آن است که میزان واحدهای برخی دروس و محتوای آن ها و منابع آموزشی و اولویت ارایه آن ها در طول تحصیل نیازمند بازنگری و اصلاحات می باشد. در مجموع می توان گفت با توجه به نوپا بودن این رشته هنوز ابهاماتی در آن وجود دارد که باید با ادامه این گونه ارزیابی ها و رفع نواقص موجود در نظرسنجی حاضر، شفاف سازی بیشتری در آینده هرچه نزدیکتر صورت گیرد.
کلید واژگان: ارزشیابی برنامه, داروسازی سنتی ایران, دانشجویان دکتریBackground and ObjectiveThe evaluation of educational programs is the most important aspect of any educational system. If performed correctly, it will provide valuable information on designing and implementation of educational programs and a basis for the evaluation of educational practices.
MethodsThis present study was performed in 2014 on 22 PhD students attending the Schools of Traditional Medicine of Mashhad, Kerman, and Shahid Beheshti Universities of Medical Sciences, Iran, in 2009-2013. The data collection tool consisted of a questionnaire containing open- and closed-ended questions. The reliability and validity of the questionnaire have been approved. The quantitative data obtained were analyzed and categorized using Microsoft Excel.
ResultsThe general objectives of traditional pharmacy consist of mission, perspective, goals, and professional duties. Each course was evaluated from the view point of students. This showed that more than half of the students agreed on the overviews and details (general objective, prerequisites, content titles, student evaluation, and educational sources). The educational sources of some courses such as Iranian Traditional Medicine (foundations and principles) with 43.9%, Sanitation and Prevention Principles with 33%, and Identification of Raw Material and Production of Traditional Medicine with 36.8% obtained the less than half of the positive votes of students. Moreover, 42.1% of students believed that the courses of Identification of Raw Material, Production of Traditional Medicine, and Identification of Traditional Medicine Forms were not presented in accordance with the educational program.
ConclusionThe participants mostly approved the aims and overviews of this field of study each of its courses. The proposed recommendations show that the units and content of some courses, and their educational sources and priorities require revision and reformation. In general, due to being a new field, traditional medicine contains ambiguities which must be clarified through further evaluation and elimination of deficiencies observed in the current survey.
Keywords: Program evaluation, Iranian traditional medicine, PhD students -
مجله تحقیقات نظام سلامت، سال نهم شماره 13 (1392)، صص 1515 -1526مقدمهدیس لیپیدمی مهم ترین علت بیماری های قلبی عروقی در جهان است و درمان گیاهی نقش مهمی در درمان دیس لیپیدمی دارد. با توجه به اینکه مطالعات محدودی در خصوص اثر چای ترش (Hibiscus sabdariffa L.) در مدل های انسانی انجام شده، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مصرف چای ترش بر پروفایل لیپیدی افراد مبتلا به دیس لیپیدمی انجام گرفت.روش هایک مطالعه کار آزمایی بالینی تصادفی کنترل دار بر روی 43 نفر از بیماران مبتلا به دیس لیپیدمی پلی ژنیک بدون سابقه بیماری قلبی عروقی، دیابت، کلیوی، کبدی، تیروئیدی که هیچگونه داروی پایین آورنده چربی خون مصرف نمی کردند، انجام گرفت. بیماران به طور تصادفی به دو گروه شاهد و تجربی تقسیم شدند. به هر دو گروه در ابتدای طرح، آموزش های اصلاح سبک زندگی داده شد. گروه تجربی روزانه دو لیوان چای ترش را صبح و عصر بین وعده های غذایی به مدت 90 روز مصرف نمودند که جایگزین دو لیوان از چای سیاه مصرفی روزانه شد. در ابتدا و روزهای 45 و 90 نمونه خون افراد بعد از 14-12 ساعت ناشتایی گرفته و پروفایل لیپیدی اندازه گیری شد.یافته هادر گروه تجربی، تغییرات میانگین کلسترول تام پایه، روزهای 45 و 90 اختلاف معنی داری داشته و کاهش 46/9% را نشان داد. تغییرات میانگین HDL-c وLDL-c پایه، روزهای 45 و 90 اختلاف معنی داری داشته و به ترتیب کاهش 33/8% و 80/9% را نشان داد. بنابراین مصرف چای ترش می تواند در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی مفید باشد.نتیجه گیریدر مطالعه حاضر کاهش HDL-c اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان داد که از نظر بالینی معنی دار نبود، در سایر لیپیدها اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
کلید واژگان: Hibiscus sabdariffa L, _ دیس لیپیدمی پلی ژنیک, چای ترش, پروفایل لیپیدیBackgroundDyslipidemia is the major risk factor for cardiovascular disease in world and herbal medicines play an important role in the treatment of dyslipidemia. There are a few studies of sour tea (Hibiscus sabdariffa L.) effects on human. Thus, the aim of the present study was to evaluate the efficacy of sour tea consumption on the lipid profile in dyslipidemic subjects.MethodsA randomized control clinical trial study was conducted on 43 Polygenic dyslipidemia patients with no history of Cardiovascular, diabetes, kidney, hepatic, thyroid diseases that did not taking Lipid-lowering medicine selected in 2012 and divided randomly into two groups. Both groups received dietary and physical activity (lifestyle) advices. Experimental group received two glass sour tea in the morning and afternoon between meals, for 90 days instead of two glass black tea every day. Lipid profile was measured at baseline, day 45 and day 90 after 12-14 hours fasting.FindingsThis study showed the mean cholesterol levels at baseline, day 45 and day 90 was significantly decreased till 9.46% in experimental group. The decrease in mean LDL-c and HDL-c levels, at baseline, day 45 and day 90 was significant till 8.33% and 9.80% respectively in experimental group. These findings suggest Hibiscus sabdariffa L. extract can be used in the prevention of cardiovascular diseases.ConclusionThe present study showed a decreasing trend in the mean HDL-c levels that difference between two groups statistically significant and no statistically significant difference in other lipids between two groups.Keywords: Hibiscus sabdariffa L, Polygenic dyslipidemia, Sour tea, Lipid profile -
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 46 (بهار 1392)، صص 106 -112مقدمهامروزه یکی از روش ها جهت مهار پیشرفت بیماری آلزایمر تجویز داروهای مهارکننده آنزیم کولین استراز (AChEI) می باشد. دستیابی به داروهایی با اثرات بهتر و عوارض جانبی کمتر بخصوص با منشای گیاهی هدف بسیاری از محققین می باشد.هدفهدف اصلی این تحقیق بررسی اثرات مهاری تعدادی از گونه های گیاهی متعلق به جنس Ferula روی فعالیت آنزیم استیل کولین استراز بوده است.روش بررسیعصاره تام شش گیاه متعلق به جنس Ferula شامل F. hezarlalezarica، F. hirtella، F. oopoda، F. ovina، F. persica var. persica و F. szowitsiana با استفاده از حلال متانول 80 درصد و فراکسیون های مختلف هر گیاه به ترتیب با استفاده از حلال های هگزان، کلروفرم، اتیل استات، متانول، متانول 50 درصد و آب با روش ماسراسیون به دست آمدند. اثر مهار آنزیم استیل کولین استراز عصاره ها در غلظت 300 میکروگرم بر میلی لیتر با روش Ellman در میکروپلیت های 96 خانه و در طول موج 405 نانومتر تعیین شد.نتایجنتایج نشان دادند که در میان نمونه های مورد بررسی فراکسیون کلروفرمی گونه F. persica var. persica دارای اثرات AChEI قابل قبولی بوده است (3/27 درصد). سایر عصاره ها فاقد اثر بوده یا اثرات ناچیزی داشته اند.نتیجه گیریبه نظر می رسد که ترکیبات نسبتا غیرقطبی گیاه F. persica var. persica دارای اثرات AChEI می باشند و با توجه به وجود سزکویی ترپن کومارین هابه عنوان ترکیبات شاخص جنس Ferula، شاید بتوان این ترکیبات را عامل اصلی اثرات مهار آنزیمی این گیاه دانست ولی اثبات این امر نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
کلید واژگان: آلزایمر, چتریان, روش Ellman, مهار استیل کولین استراز, FerulaBackgroundNowadays، one of the methods for treatment of Alzheimer is using of acetylcholinesterase inhibitors (AChEIs). Discovering the drugs with better effects and fewer side effects especially from natural sources is the aim of many researchers.ObjectiveIn the present investigation، AChEI effects of six Ferula species have been studied.MethodsTotal extracts of six species of Ferula including F. persica var. persica، F. hezarlalezarica، F. ovina، F. oopoda، F. hirtella and F. szowitsiana were obtained by using methanol 80% and different fractions of the species were prepared by using hexane، chloroform، ethyl acetate، methanol، methanol 50% and water، respectively with maceration method. AChEI activity of each extract in concentration of 300 µg/ml was determined by Ellman method in 96 -wells plates in 405 nm.ResultsThe results revealed that among examined samples، only F. persica var. persica chloroform fraction showed reasonable AChEI activity (27. 3%) while other extracts had trace activity or no effect.ConclusionIt seems that relatively non-polar components of F. persica var. persica had AChEI activity. Since، sesquiterpene coumarins are the major compounds in Ferula species، they may be considered as AChEI agents in Ferula persica var. persica، but more investigations are necessary to establish the idea.Keywords: Acetylcholinesterase inhibitor, Alzheimer, Apiaceae, Ellman method, Ferula -
مقدمهتجمع پپتید بتا آمیلوئید(Aβ) در مغز مشخصه اصلی بیماری آلزایمر (AD) است و باعث استرس اکسایشی و مرگ سلول عصبی می شود. گیاه بادرنجبویه به عنوان یک عامل موثر در پیشگیری از آسیب های اکسایشی شناخته شده است. این گیاه در طب سنتی به عنوان افزایش دهنده حافظه و در بیماری های ناشی از اختلالات عصبی مورد استفاده قرار می گیرد.هدفاین مطالعه تاثیر عصاره اتانولی گیاه بادرنجبویه بر سمیت سلولی ناشی از پپتید Aβ و مکانیسم پاد اکسایشی آن را بررسی می کند.روش بررسیسرشاخه هوایی گیاه بادرنجبویه با روش ماسراسیون و با استفاده از حلال اتانول 80 درصد عصاره گیری شد. سلول های PC12 قبل از اضافه کردن Aβ به محیط کشت، با غلظت های مختلف عصاره انکوبه شدند. سمیت سلولی و بیومارکرهای استرس اکسایشی شامل تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS)، میزان پراکسیداسیون لیپید و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز، 24 ساعت بعد از اضافه کردن Aβ به محیط کشت اندازه گیری شدند.نتایجمواجهه شدن سلول های PC12 با Aβ به طور معنی داری باعث مرگ این سلول ها می شود که با افزایش (ROS)، پراکسیداسیون لیپید و کاهش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز همراه می باشد. مواجهه قبلی با گیاه بادرنجبویه به طور معنی داری باعث محافظت سلول های PC12 از سمیت Aβ شده و تغییرات بیومارکرهای استرس اکسایشی ناشی از Aβرا مهار می کند.نتیجه گیریعصاره گیاه بادرنجبویه باعث جلوگیری از سمیت عصبی القا شده به وسیله Aβ از طریق مهار مسیرهای استرس اکسایشی می شود و می تواند کاندیدی برای درمان بیماری آلزایمر باشد.
کلید واژگان: آلزایمر, پپتید بتا آمیلوئید, استرس اکسایشی, بادرنجبویهBackgroundThe accumulation of beta-amyloid peptide (Aβ) in the brain, is the main characteristic of Alzheimer's disease (AD) that cause oxidative stress and neurotoxicity. Melissa officinalis can protect cells against oxidative damages. This plant is also used in traditional medicine as a memory enhancer and diseases that are associated with neurological disorders.ObjectiveThis study investigated the effects of ethanolic extract of Melissa officinalis on Aβ induced neurotoxicity and its antioxidant mechanism.MethodsAerial parts of Melissa officinalis were extracted with ethanol 80% using maceration method. PC12 cells were incubated with the extract prior to incubation with Aβ and cell toxicity, production of reactive oxygen species (ROS), lipid peroxidation and glutathione peroxidase activity were measured 24 h later.ResultsIncubation of PC12 cells with Aβ significantly caused cell death in PC 12 cells, this was accompanied by increasing in ROS and lipid peroxidation but decreasing in glutathione peroxidase activity. Pretreatment with Melissa officinalis extract significantly protected PC 12 cells against Aβ induced toxicity and attenuated Aβ induced changes in oxidative stress biomarkers in PC 12 cells.ConclusionMelissa officinalis extract, prevents Aβ induced neurotoxicity through attenuating oxidative stress. It may act as an ROS scavenger and can be a candidate for AD therapy.Keywords: Alzheimer's disease, Amyloid beta peptide, Oxidative stress, Melissa officinalis -
زمینه و اهدافعلاوه بر استفاده از ترکیبات شیمیایی در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی، استفاده از ترکیبات گیاهی و طبیعی نیز افزایش یافته است. به نظر می رسد مواد و ترکیبات طبیعی در مقایسه با ترکیبات شیمیایی دارای عوارض جانبی، جهش زایی و سرطان زایی کمتری باشند، اما استفاده از آنها نیز می تواند با عوارض جانبی و سمیت همراه باشد. اثرات دارویی قابل توجهی برای زعفران اثبات شده است، که لزوم بررسی سمیت گیاه را آشکار می سازد. هدف این مطالعه تعیین اثرات سایتوتوکسیک زعفران روی رده های سلولی Vero، HeLa و Hep2 به روش MTT بود.روش بررسیابتدا از کلاله زعفران توسط حلال متانول:آب 80:20 با روش ماسراسیون عصاره گیری شد. اثرات سایتوتوکسیک عصاره زعفران، روی رده سلولی طبیعیVero و رده های سرطانی HeLa و Hep2 به-روش MTT assay در میکروپلیت96 خانه، با مجاور سازی رقت های مختلف عصاره زعفران بررسی شد. قرائتOD) optical density) با دستگاه microplate reader انجام شد و IC50 (Inhibition Concentration 50%) عصاره روی هر رده سلولی محاسبه گردید.یافته هاعصاره آبی- متانولی زعفران بر روی رده های سلولی Vero، HeLa و Hep2 به ترتیب دارای IC50 معادل g/mlμ 162، 653 و 208 بود.نتیجه گیریزعفران دارای اثرات سمی روی رده سلولی نرمال Vero می باشد. بنابراین، در استفاده غذایی و دارویی گیاه در غلظت های زیاد باید احتیاط نمود. همچنین عصاره این گیاه دارای اثرات سمی روی دو رده سلول سرطانی Hep2و HeLa بوده ولی سمیت آن به خصوص روی رده سلولی HeLa کمتر از رده سلولی نرمال Vero بود.
Background And ObjectiveIn addition to the use of chemicals in food, pharmaceutical, cosmetic and hygiene industries, use of herbal and natural compounds have also increased. It seems natural ingredients compared with the chemical components show less side effects, such as mutagenicity and carcinogenesis; however, their use can also be associated with side effects and toxicity. Some significant medicinal effects of saffron have been proven, which reveals the necessity to investigate the toxicity of the plant. This study aimed to evaluates the cytotoxic effects of saffron on cell lines Vero, HeLa, and Hep2 using MTT assay method.Material And MethodFirstly the stigma of saffron was extracted by methanol: water 80:20 using maceration method. Cytotoxic effects of different dilutions of saffron extract on Vero normal cell lines and HeLa and Hep2 cancerous cell lines was investigated using MTT assay method in a 96 well microplate. Reading optical density (OD) was done by microplate reader apparatus and IC50 (Inhibition Concentration 50%) was calculated for each cell line.ResultsAqueous - methanolic saffron extract on cell lines Vero, HeLa, and Hep2, showed IC50 equal 162, 653 and 208 μg/ml respectively.ConclusionSaffron has a toxic effect on normal Vero cell line. Therefore, must be cautious to not to use it in food and as herbal medicine in high concentrations. Also the extract of this plant revealed toxic effects on two cancerous cell lines, Hepa2 and Hela. However, its toxicity, especially on HeLa cancerous cell line was lower than the Vero normal cell line.Keywords: Saffron, Cytotoxic, Vero, Hela, Hep2 -
مقدمهاز عفونت های رایج دستگاه گوارش، آلودگی به باکتری هلیکوباکترپیلوری می باشد که منجر به گاستریت، زخم های گوارشی و در نهایت سرطان معده می شود. داروهای شیمیایی بسیاری در ریشه کنی این باکتری به کار می روند ولی مقاومت به بسیاری از داروها و نیز عود مجدد آلودگی از معضلات درمان است. در این میان نقش داروهای گیاهی بسیار با اهمیت است. شیرین بیان یکی از گیاهانی است که در درمان عفونت های هلیکوباکترپیلوری استفاده می شود. این گیاه در مناطق مختلف ایران رویش دارد. بنابراین بررسی اثر گیاه مناطق مختلف ایران بر روی این باکتری حائز اهمیت می باشد.هدفهدف این تحقیق تعیین میزان حداقل غلظت مهارکنندگی عصاره ریشه شیرین بیان جمع آوری شده از رویشگاه های مختلف ایران علیه هلیکوباکترپیلوری می باشد تا بهترین رویشگاه گیاه برای بروز اثرات ضد این باکتری معرفی شود.روش بررسیریشه های شیرین بیان از 12 منطقه ایران شامل: کرمانشاه، مهاباد، اردبیل، خرم آباد، سرحد فارس، استهبان فارس، قصرالدشت فارس، اکباتان و گنجنامه همدان، نجف آباد اصفهان، سیرجان و کرمان جمع آوری شدند و با استفاده از اتانول 80 درصد عصاره گیری شدند. میزان MIC هر عصاره علیه سه نمونه بالینی باکتری هلیکوباکترپیلوری جدا شده از بیماران در حین اندوسکوپی تعیین شد.نتایجنتایج نشان دادند که حساسیت باکتری های جدا شده از معده افراد مختلف به عصاره های شیرین بیان متفاوت است. در میان عصاره های موردبررسی، عصاره شیرین بیان رویشگاه اردبیل کمترین MIC (حداقل ppm 125) را از خود نشان داد و تقریبا تمامی سوش ها به عصاره منطقه مهاباد مقاومت نشان دادند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده از تعیین میزان MIC عصاره های شیرین بیان مناطق مختلف ایران می توان گفت مشکل مقاومت به دارو در میان گیاهان دارویی همانند داروهای شیمیایی دیده می شود. به علاوه هنگام استفاده از یک گیاه دارویی در درمان نوع خاصی از بیماری باید به رویشگاه آن توجه نمود تا بهترین اثر درمانی حاصل شود.
کلید واژگان: شیرین بیان, هلیکوباکترپیلوری, حداقل غلظت مهارکنندگیBackgroundHelicobacter pylori infection is common in gastrointestinal tract and lead to gastritis, peptic ulcer and finally stomach cancer. Many synthetic drugs are used to eradicate the bacteria but there are some problems in treatment due to drug resistance and frequent relapses of infection. Herbal drugs are very important in the case. Glycyrrhiza glabra is used for treatment of H. pylori infection. This plant grows in different regions of Iran, therefore, investigation of anti H. pylori effects of the plant collected from different growing area is important.ObjectiveThe aim of this study is determination of MIC of licorice roots collected from different regions of Iran against H. pylori in order to introduce the best growing area of the plant.MethodsRoots of the plant were collected from Kerman, Kermanshah, Sirjan, Sarhadd (Fars province), Istahban (Fars province), Ghasredasht (Fars province), Najaf Abad (Isfahan province), Ganjnameh (Hamedan province), Ekbatan (Hamedan province), Mahabad, Khorram Abad and Ardabil and extracted by using ethanol 80%. MIC of each extract was determined against three clinical isolated strains of H. pylori which obtained during endoscopy procedure.ResultsThe results showed that susceptibilities of three clinical isolated bacteria to the licorice extracts are different. Among the studied extracts, licorice roots collected from Ardabil showed the lowest MIC (at least: 5 ppm) and all strains were almost resistant to the extract from Mahabad.ConclusionIt is concluded that drug resistance is observed in herbals just like synthetic drugs. Moreover, in order to achieve best therapeutic results, before using an herbal preparation for treatment a disorder, growing area of a medicinal herb should be considered. -
مقدمهسرخارگل گیاهی است که از دیرباز در طب سنتی مورد مصرف بوده است. امروزه تحقیقات وسیعی روی این گیاه انجام شده و مشخص شده است که این گیاه باعث تحریک سیستم ایمنی بدن می شود. گیاه شامل ترکیبات متعددی مثل فلاونوئیدها، ترکیبات فنلی و ایزوبوتیل آمیدها است. ترکیبات فنلی یکی از مهم ترین دسته ترکیباتی هستند که اثرات محرک سیستم ایمنی آن ها اثبات شده است. بنابراین تعیین روشی برای استخراج بهینه این مواد از گیاه امری ضروری است.هدفدر این تحقیق اثرات حلال، روش استخراج، اندازه ذره ای گیاه و نسبت گیاه به حلال در استخراج ترکیبات فنلی گیاه سرخارگل مورد بررسی قرار گرفته است.روش بررسیبه منظور تعیین بهترین حلال برای استخراج فنل ها، حلال های مختلف قطبی و غیرقطبی از هگزان تا آب اسیدی مورد آزمایش قرار گرفتند. به علاوه روش های ماسراسیون، سونیکاسیون، پرکولاسیون، استخراج گرم و استخراج مداوم (با دستگاه سوکسله)، پودر گیاه با اندازه ذره ای متفاوت و نسبت های مختلف گیاه به حلال بررسی شدند.نتایجنتایج نشان دادند که بهترین روش برای استخراج ترکیبات فنلی استفاده از حلال متانول: آب (20: 80)، روش استخراج گرم (2 ساعت در دمای 50 درجه سانتی گراد)، اندازه ذره ای 300 میکرومتر و نسبت گیاه به حلال 200: 1 می باشد.نتیجه گیریبرای استخراج بهینه ترکیبات فنلی از گیاه سرخارگل شرایط خاص باید در نظر گرفته شوند.
کلید واژگان: سرخارگل, ترکیبات فنلی, استخراج, رنگ سنجی -
مقدمهبا افزایش کاربرد اسانس ها و عصاره ها در فرآورده های غذایی، دارویی مختلف به همان نسبت می بایستی تاثیر کاربرد وسیع آنها از نظر سلامت نیز ارزیابی شود.هدفکاربرد نگهدارنده های صنعتی و شیمیایی در فرآورده های غذایی، دارویی و محصولات آرایشی و بهداشتی رو به افزایش است. به دلیل اثرات جانبی و موتازنی این ترکیبات و مطالعه در مورد مواد طبیعی که قابلیت جایگزین شدن با نگهدارنده های شیمیایی را داشته باشند ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه درصد viability سلول های Vero، hep2، Hela در مواجه با رقت های انتخابی از عصاره و اسانس آویشن باغی و شیرازی و میخک در زمان های 24، 48 و 72 ساعت و با روش MTT تعیین و مقایسه شده است. عصاره ها با روش پر کولاسیون و به کار بردن متانول به عنوان حلال و اسانس ها با دستگاه کلونجر تهیه شدند. عصاره ها سانتریفیوژ شده و سریال رقتی از عصاره و اسانس با غلظت های 1875/0، 375/0، 75/0، 5/1، 3، 6، 12 و 24 ppm تهیه و سپس با رده های سلولی Vero، Hela، hep2 در محیط کشت مجاور شدند.نتایجتمام اسانس ها و عصاره های مورد بررسی در غلظت های خاصی اثر سایتوپاتولوژیک بر روی هر سه رده سلولی نشان دادند. مقادیر این غلظت ها از حداقل 04/0 تا حداکثر 3 میکروگرم در میلی لیتر را شامل می شد.نتیجه گیریاز نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود که در کاربرد اسانس ها در فرآورده های غذایی، دارویی و محصولات آرایشی و بهداشتی توجه به ایمنی اهمیت بیشتری پیدا می کند.
کلید واژگان: اثرات سایتوپاتولوژیک, آویشن باغی, آویشن شیرازی, میخک, رده های سلولی Vero, Hela, hep2, روشMTT -
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 27 (تابستان 1387)، صص 106 -114مقدمهشیرین بیان از جمله گیاهانی است که از دیرباز در اختلالات تنفسی، زخم های معده و روده و نارسایی های کبدی استفاده می شده است. این گیاه در بسیاری از مناطق ایران رویش دارد به طوری که کشور ما یکی از صادرکنندگان مهم این محصول به شمار می رود. بنابراین بررسی کیفیت گیاه رویش یافته در مناطق مختلف ایران و تعیین بهترین رویشگاه آن حائز اهمیت می باشد.هدفاز آنجا که مهم ترین معیارهای کیفیت ریشه شیرین بیان درصد اسید گلیسیریزیک و عصاره محلول در آب آن می باشد، بنابراین هدف این تحقیق، اندازه گیری دو پارامتر فوق در ریشه های جمع آوری شده از مناطق مختلف ایران بوده است.روش بررسیریشه های شیرین بیان از 12 منطقه ایران شامل: کرمانشاه، مهاباد، اردبیل، خرم آباد، سرحد فارس، استهبان فارس، قصرالدشت فارس، اکباتان و گنجنامه همدان، نجف آباد اصفهان، سیرجان و کرمان جمع آوری شدند. سپس میزان عصاره محلول در آب آن ها به روش ماسراسیون و درصد اسید گلیسیریزیک هر یک به روش HPLC تعیین شدند.نتایجنتایج نشان دادند که میزان اسید گلیسیریزیک و نیز عصاره محلول در آب در نمونه های جمع آوری شده از کرمانشاه، سرحد فارس و کرمان در بالاترین میزان و در نمونه های متعلق به گنجنامه و اکباتان همدان در پایین ترین مقدار قرار دارد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده از تعیین مقدار اسید گلیسیریزیک و عصاره محلول در آب نمونه های جمع آوری شده از مناطق مختلف ایران می توان گفت که گیاه رویش یافته در کرمانشاه، سرحد فارس و کرمان مرغوب ترین محصول بوده و از نظر صادرات نیز ارزش فراوانی دارد به طوری که محصول حاصله را علاوه بر اهداف درمانی می توان به عنوان طعم دهنده و شیرین کننده نیز در فراورده های مختلف به کار برد.
کلید واژگان: اسید گلیسیریزیک, شیرین بیان, عصاره محلول در آب -
مقدمهافسنطین گیاهی است که در طب سنتی کاربرد فراوان دارد ولی به واسطه دارا بودن مواد آلفا و بتا توجون، سمی محسوب می شود، بنابراین در مصرف آن باید احتیاط کرد.هدفهدف این تحقیق، بررسی میزان آلفا و بتا توجون افسنطین موجود در بازار دارویی ایران است.روش بررسینمونه ها از عطاری های تهران تهیه شده و با روش تقطیر با آب اسانس گیری می شود. سپس اسانس ها به دستگاه گاز کروماتوگراف تزریق شده و با استفاده از منحنی کالیبراسیون توجون میزان این ماده در هر یک از اسانس ها مشخص شده و در نهایت درصد آن در گل های گیاه تعیین می شود.نتایجنتایج نشان دادند که گل های افسنطین موجود در بازار دارویی ایران فاقد ماده سمی آلفا توجون بوده و میزان بتا توجون آن نیز به مراتب کمتر از میزان آن در گیاه های رویش یافته در نقاط دیگر دنیا است.نتیجه گیریبا توجه به کم بودن میزان مواد سمی در افسنطین بازار دارویی ایران می توان برای مصرف این گیاه در بیماری های گوناگون از جمله اختلالات گوارشی برنامه ریزی کرد.
کلید واژگان: افسنطین, نوجان, روغن فرار -
مقدمهجنس پاسیفلورا شامل گونه های متعددی است اما تنها دو گونهP. incarnata و P. caerulea در ایران به صورت کاشته شده وجود دارند. تحقیقات فارماکولوژیک و بالینی زیادی روی اثرات درمانی این گیاهان صورت گرفته است اما در میان گونه های مختلف تنها گونه P. incarnata به عنوان گونه رسمی برای استفاده در فرمولاسیون های دارویی تایید شده است که عمدتا در درمان اضطراب و بی خوابی به کار می رود. این دو گونه از نظر خصوصیات گیاه شناسی شباهت زیادی به هم دارند که با روش های معمول گیاه شناسی از هم قابل افتراق نیستند.هدفهدف از این بررسی، تشخیص افتراقی دو گونه P. incarnata و P. caerulea در گیاه خام و فراورده های دارویی مرتبط است.روش بررسیدر این تحقیق سرشاخه های هوایی دو گیاه به روش خرده نگاری با یکدیگر مقایسه شدند. هم چنین میزان خاکستر تام، خاکستر نامحلول در اسید و نیز میزان فلاونوییدهای تام آن ها بر اساس هایپروزید سنجیده شد. الگوی فلاونوییدهای دو گیاه به روش TLC و الگوی ترکیبات عصاره اتانولی دو گیاه و نیز فراورده های دارویی قرص و قطره پاسی پی شرکت ایران داروک، عصاره خشک و قطره پاسی فلورا شرکت Vogel و قطره پاسی فلورا شرکت Curarina به روش HPLC بررسی و مقایسه شدند.نتایجدو گیاه P. incarnata و P. caerulea از نظر میزان خاکستر تام، خاکستر نامحلول در اسید و فلاونوییدهای تام تفاوت زیادی با هم ندارند ولی تراکم و شکل روزنه ها، میزان کرک های روی اپیدرم تحتانی و نوع آوند در آن ها کاملا متفاوت است. الگوی کروماتوگرام های HPLC و TLC دو گیاه نیز تفاوت چشمگیری با یکدیگر دارند.نتیجه گیریاندام های هوایی دو گیاه به روش خرده نگاری قابل تشخیص از یکدیگر هستند. هم چنین عصاره های حاصل از این دو گونه (به صورت مستقیم یا به کار رفته در فرمولاسیون های دارویی) را می توان با روش HPLC و یا TLC از یکدیگر تشخیص داد؛ البته این دو روش بسیار کارا بوده و نیاز به آماده سازی نمونه طی مراحل پیچیده ندارند.
کلید واژگان: Passiflora incarnata, Passiflora caerulea, HPLC, TLC, تشخیص افتراقیBackgroundPassiflora has several species that two of them named P. incarnata and P. caerulea are cultivated in Iran. Many investigations have been carried out on therapeutic effects of the genus but only P. incarnata is approved for use in pharmaceutical dosage forms for anxiety and insomnia.ObjectiveThe purpose of this study is differential determination of P. incarnata and P. caerulea in medicinal plants and related herbal drugs.MethodIn this investigation, microscopic properties, total ash, acid-insoluble ash and total flavonoids calculated as hyperoside of P. incarnata and P. caerulea were determined. In addition, TLC chromatogram regarding flavonoids and HPLC chromatograms of P. incarnata and P. caerulea ethanol extract, Passipay tablet and drop (Iran Darouk Co.), Passiflora drop and dry extract (Vogel Co.) and Passiflora drop (Curarina Co.) were also compared.ResultsNo significant difference between total ash, acid-insoluble ash and total flavonoids in two species were found. But they were very different in microscopic properties. TLC and HPLC chromatograms are very different as well.ConclusionThe aerial parts of the two plant species can be well distinguished by microscopic method. The plant extract either itself or in pharmaceutical dosage forms, can be determined by HPLC or TLC methods. Since sample preparation is very simple and doesn’t require complex procedures, the above-mentioned methods seem to be efficient.Keywords: Passiflora incarnata, Passiflora caerulea, HPLC, TLC, Differential identification
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.