به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر حسن رحیمی روشن

  • حسن رحیمی (روشن)*
    هدف

    ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی با بحران های متعددی روبه رو بوده است. هدف از این پژوهش بررسی و شناخت الگوی مدیریت بحران در اندیشه آیت الله خامنه ای می باشد. به عبارت بهتر در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که الگوی عملی آیت الله خامنه ای در مواجهه با بحران ها چه بوده است؟

    روش شناسی پژوهش: 

    این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و با ابزار کتابخانه ای و اسنادی، برای پاسخ به پرسش فوق به بررسی آثار و عملکرد آیت الله خامنه ای پرداخته است.

    یافته ها

    یافته مقاله نشان می دهد که آیت الله خامنه ای در مواجهه با بحران های مختلف در طول دوره رهبری ایشان، الگویی ویژه ای را که از لحاظ شکلی تلفیقی از الگوهای مطرح شده در دانش مدیریت بحران است و از لحاظ محتوایی مبتنی بر ارزش های دینی و الهی است در مدیریت بحران به کار گرفته است که ضمن اشتراک با دیگر الگوهای مدیریت بحران از ویژگی خاصی برخوردار است.

    نتیجه گیری

    تفاوت در مبانی و جهان بینی ها، تفاوت در رفتار و عملکرد را در دارد. از این رو در الگوی مدیریتی رهبری انقلاب، تکنیک ها و روش های علمی به کار رفته که ضمن داشتن کارآمدی، منافاتی با اصول اسلامی نداشته و از سوی دیگر دارای جامع نگری و هدف گذاری بر اساس قوانین اسلامی بوده است. بنابراین با توجه به نوع مدیریت بحران در دهه های اخیر در جمهوری اسلامی ایران، به الگویی می رسیم که می توان آن را ترکیبی از همه الگوها دانست.

    کلید واژگان: بحران, آیت الله خامنه ای, مدیریت بحران, انقلاب اسلامی
  • سبحان محمدی*، حسن رحیمی روشن، حمیدرضا حاتمی
    سوژه حقوق همواره پیچیدگی های مفهومی و تفسیری خود را داشته است. قدمت مباحثات مفهومی حقوق در گذشته از یک سو، و ابهامات و اقتضات در روابط بین الملل نوین از سوی دیگر، همیشه حقوق را محل منازعه و مناقشه قرار داده است. در روابط بین الملل مفاهیم از لحاظ نظری و گفتمانی متفرق اند و پژوهش در این حیطه همیشه با تعریف مضامین و فحوا آغاز میشود. همانطورکه توضیح خواهیم داد، اساسا در بحث حقوق در روابط بین الملل، یک چالش میان اینکه افراد یا گروه ها صرفا و به خودی خود در برابر قدرت (حکومت) ذی حق اند یا در قبال انجام تکالیف مشخص شده از سوی قدرت (حکومت) حقی پیدا خواهند کرد، وجود دارد. در مقاله پیش رو تلاش شده است که ابتدا مفاهیم قدرت و حقوق در روابط بین الملل مورد کاوش قرار گیرند، سپس متناظر با سوالات مقاله، در پی تجسس در قلمرو قدرت و حقوق در میان متون خواهیم رفت تا با بررسی گزاره ها، محرز شود که این دوگانه گی حقوق و قدرت از کجا نشات میگیرد و اصولا رابطه ای تکمله ای میان این دو مفهوم است یا انفکاکی!؟ در پایان با بررسی اجمالی حقوق بشر غربی از مکاتب اصلی تئوریک در روابط بین الملل، مشخص خواهیم کرد که حقوق بشر با رویکرد غربی در کدام سمت ایستاده است!؟ ماهیت آن به کدامیک از این دو نزدیکتر است؛ صرفا در حیطه دفاع از حق خواهد بود یا الزام تکالیف!؟
    کلید واژگان: روابط بین الملل, قدرت, حق, حقوق, تکلیف
    Sobhan Mohammadi *, Hassan Rahimi Roushan, Hamidreza Hatami
    The subject of rights has always entailed conceptual and interpretive complexities. On the one hand, historical debates about the concept of rights, and on the other hand, the ambiguity and necessity of modern international relations, have always made rights a controversial issue. In international relations, concepts are theoretically and discursively diverse, and research in this realm always begins by defining themes and contents. Essentially, when it comes to rights in international relations, there is a challenge between whether individuals or groups inherently have rights against power (government), or whether they gain rights by fulfilling specified duties set out by power (government). This very issue constitutes the hypothesis of this study. This article first attempts to explore the concepts of power and rights in international relations. Then, in line with the raised questions, it delves into texts in the realm of power and rights to examine propositions and determine the origin of this power-rights duality, and whether there is a complementary or dissociative relationship between these two concepts. Finally, by briefly examining Western human rights from the main theoretical schools of international relations, it demonstrates which side Western human rights discourse stands on and whether its nature is closer to pure defense of rights or imposition of duties.
    Keywords: International Relations, Power, Right, Rights, Duties
  • رضا رحمتی*، حسن رحیمی، سیده کوثر جعفری منش

    در این مقاله به دنبال تحلیل مراسم پیاده روی اربعین از منظر همبستگی اجتماعی در بستر ژیوکالچر شیعه هستیم. تحلیل ها درباره همبستگی اجتماعی بیشتر از دیدگاه کارکردگرایانه و ابزارگرایانه است در صورتی که درونی کردن همبستگی نیاز به درونی کردن هنجارها و ارزش های مشترک دارد و یکی از عناصری که توانایی این امر را دارد، عنصر مذهب و هویت مذهبی است. این مولفه در پدیده پیاده روی اربعین برای رسیدن به همگرایی و نظم بخشی نقش کانونی داشته است. ازاین رو با تمرکز بر چرایی و چگونگی تاثیرگذاری راه پیمایی اربعین بر ژیوکالچر شیعه، ضرورت توجه به مقوله همبستگی و نظم تمدنی را در ابعاد منطقه ای بررسی می کنیم. در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که همبستگی اجتماعی ایجاد شده در اربعین، چگونه بر تشکیل ژیوکالچر شیعه موثر است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که همبستگی ایجادشده در جامعه اربعینی، به دلیل اینکه در سطحی فراملی با مولفه های فراگیری همبستگی، رفاه اجتماعی، رفاه اقتصادی، رفاه امنیتی، مذهب و مبتنی بر بینش تمدنی در قالب ملی زدایی نمایان شده است، از عوامل موثر در قوام ژیوکالچر شیعه است. در روش شناسی، شاخص های پژوهش، جامعه و نمونه آماری را با استفاده از روش های کمی مطالعه می کنیم. این مقاله به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی میدانی است. براساس یافته های پژوهش، افزایش همبستگی اجتماعی در بخش فرهنگی نیروهای اجتماعی در آینده محتمل به نظر می رسد که این وحدت اگر با نظم منطقه ای و تقویت عوامل تمدنی همراه شود، سبب دوام جغرافیای فرهنگی گروه های اجتماعی خواهد بود.

    کلید واژگان: راه پیمایی اربعین, ژئوکالچر, نظم منطقه ای, همبستگی اجتماعی
    Reza Rahmati *, Hassan Rahimi, Seyedeh Kosar Jafarimanesh

    The exaltation of any society is possible in the light of social cohesion and the general participation of the members of that society. The purpose of social solidarity is the common commitment of individuals and smaller identity groups to that big "we" that gives people a collective identity in this way both in the subjective dimension and in the objective dimension and at the group levels. and institutions are established. One of the highest levels of solidarity is transnational solidarity, in which people and groups with different nationalities and citizenships find a sense of belonging and common commitment around a single axis. Sociologists also create social solidarity and public participation. They consider society to be caused by factors such as common feelings and balance and harmony between beliefs and values. These factors appear at any level - from local to international - of society, they can cause convergence and harmony among its members and bring social order to them. It is on this basis that different cultural perspectives based on order appear in the world at any time and place.One of the gatherings in which the solidarity and unity among the activists has found an external appearance is the Arbaeen walking ceremony. Despite the presence of different identities together, the activism of the participants in the Arbaeen march is based on shared efforts and strength, which has become the main basis for the creation of an atmosphere of solidarity in the Arbaeen community. The current research seeks to analyze the Arbaeen walking ceremony from the perspective of social solidarity in the context of Shia culture.In the structure of culture, cultural diversity including nationalism and religious differences do not cause political conflict and war. Still, this cultural diversity is turned into an opportunity, and with the strategy of "unity while diversity", while respecting the cultural diversity of countries and curbing the negative aspects of religiosity and nationalism, the advantages of convergence are used to prevent war and violence. Cultural convergence in an identity society is created by several factors. Among these factors is that cultural diversity does not cause political conflict, but rather it is used as a tool for intercultural dialogue, and people, while having distinct micro-identities, consider a common identity as their priority.Analyzes of social solidarity are mostly from a functionalist and instrumentalist point of view, while the internalization of solidarity requires the internalization of common norms and values and one of the elements capable of this is the element of religion and religious identity. This component has played a central role in the Arbaeen walking phenomenon to achieve convergence and order. The phenomenon of Arbaeen walking as a social and popular movement has been an important factor in the formation of convergence and solidarity of Shiites and the consistency of Shiite cultural geography in recent years. In this great event, Shiites from different countries of the world walk the route of Najaf to Karbala on the occasion of Arbaeen the third Shiite Imam. This coherent community in line with the conventional international standards has two distinct features; Its first feature is that it is the largest human gathering in the past and present on earth; So that in this community, a population of over twenty million people are present, which is unique in the history of the world. Another feature of this great gathering is its repetition every year. According to statistics, the number of pilgrims has increased every year, and this shows the continuation of this movement among Shiites.In the phenomenon of the Arbaeen procession, the common religious identity that is the characteristic and commonality of Shiites regardless of ethnicity, nationality, language, and race has created the potential for cultural convergence among them. Convergence, based on which there is the possibility of more and more intercultural interactions. By promoting cross-cultural relations, this Shiite society can take steps towards cultural convergence and strengthen and expand the common Shiite identity. In this case, the Shiite society, while respecting the micro-identities, has used cultural tools to promote the Shiite identity, and the activists of this society can see themselves ready to play a role in a larger space where the necessary facilities are available for them. Therefore, by focusing on why and how the Arbaeen procession affects Shiite culture, the need to pay attention to the category of solidarity and civilizational order in regional dimensions is investigated.  Since the cultural geography of Shia is based on Shia convergence, the main question is whether the basic stem of this social solidarity created in Arbaeen has been effective in the formation of Shia culture. In response to this question, the hypothesis is that the solidarity created in the Arbaini society, because it is at a transnational level with the components of inclusiveness of solidarity, social welfare, economic welfare, security welfare, religion, and based on a civilizational vision in the form of denationalization. It has been shown that it is one of the effective factors in the consistency of Shia culture.In methodology, the statistical population and research indicators will be studied using quantitative methods. This article is practical in terms of purpose, descriptive-analytical in terms of method, and field survey type in terms of data collection. To examine the mentioned hypothesis, after examining the concept of social solidarity, this concept was examined in the topic of transnational solidarity and in six separate components to get out of the abstract state, and in the findings section, in each section to prove the hypothesis of the article, The questions raised from the statistical sample, that is, the participants in the Arbaeen march, are analyzed along with statistical analysis using SPSS.Based on the findings of the research, the Arbaeen community, in addition to emphasizing increasing the level of intra-religious solidarity and the possibility of spreading the Arbaeen convergence model in all Shiite identity groups in the future, the possibility of enjoying a peaceful life between their identity community and other religions and They consider religions to be possible and have emphasized the influence of behaviors based on shared efforts in the Arbaeen procession phenomenon on the social well-being of Shiites. This community believes that the solidarity created in Arbaeen has a positive impact on people's well-being - through the model of economic participation of the type of self-sacrifice - the security of the Shiite world and the disappearance of national borders and the emergence of identity borders through the increase of internal solidarity. will leave religious in general, the analysis of the data shows that the increase in social solidarity in the cultural sector of social forces in the future seems probable, that if this unity is combined with regional order and the strengthening of civilizational factors, it will lead to the sustainability of the cultural geography of the group. It will be social.

    Keywords: Social Solidarity, Arbaeen Procession, culture, Regional Order
  • رضا رحمتی*، حسن رحیمی روشن، سیده کوثر جعفری
    هدف

    بسیاری از تحلیل ها پیرامون مسایل نهادی، به تحلیل های اقتصادی و سیاسی اختصاص یافته و کمتر نقش مولفه های فرهنگی و جنبش های اجتماعی مورد توجه نهادگرایان قرار گرفته است. با این حال امروزه پدیده های فرهنگی و اجتماعی تاثیر قابل توجهی بر روابط بین الملل دارند. پیاده روی اربعین نیز از این حیث پدیده ای قابل بررسی است. بر این اساس، تحلیل چرایی و چگونگی تاثیرگذاری عناصر نهادی در قوام یک نظم منطقه ای از اهمیت بسیاری برخوردار است.

    روش شناسی پژوهش:

     در روش شناسی، جامعه آماری و شاخص های پژوهش، با استفاده از روش های کمی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. این مقاله به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی - تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی میدانی است.

    یافته ها

    بر این اساس سوالی که مطرح می شود این است که مولفه های نهادساز راه پیمایی اربعین با تاثیر بر قوام نظم منطقه ای در چارچوب ژیوکالچر شیعه توانسته اند نقش مهمی را در ژیوکالچر شیعه بازی کنند.

    نتیجه گیری

    نهادسازی در سه سطح فروملی (با محوریت تکثر فرهنگی)، فراملی (با محوریت هم گرایی بین المللی) و ملی (با محوریت نقش حکومت) سبب قوام نظم ژیوکالچر شیعه در سطح منطقه ای شده است.

    کلید واژگان: نهادسازی, راهپیمایی اربعین, ژئوکالچر, نظم منطقه ای, حکمرانی فراملی
    Reza Rahmati *, Hasan Rahimi, Seyedeh Kosar Jafari
    Objective

    Many analyzes of institutional issues are devoted to economic and political analyzes, and less attention has been paid to the role of cultural components and social movements by institutionalists. Today, however, cultural and social phenomena have a significant impact on international relations. The Arba'een Pilgrimage is also a phenomenon that can be studied in this regard. Accordingly, the analysis of why and how institutional elements affect the consistency of a regional order is of great importance.

    Method

    In methodology, the statistical population and research indicators will be studied using quantitative methods. This article is descriptive-analytical in terms of purpose and methodical in terms of method and field survey in terms of data collection.

    Findings

    Based on this, the question that arises is that the institutional components of the Arba'een Pilgrimage have been able to play an important role in the Shiite geoculture by influencing the consistency and reshaping of the regional order in the framework of the Shiite geoculture.

    Conclusion

    Institutionalization at three levels of transnational (focusing on cultural pluralism), transnational (focusing on international integration) and national (focusing on the role of government) has led to the consolidation of the Shiite geocultural order at the regional level.

    Keywords: Institutionalization, Arba'een Pilgrimage, Geoculture, Regional Order, Transnational Governance
  • حسن رحیمی روشن

    هدف کشورها از انعقاد قراردادها و معاهدات در روابط بین‌الملل، افزایش منافع ملی و تامین امنیت ملی است. هر کشور در تلاش است در محیط بین‌الملل به بیشینه کردن امنیت خود بپردازد. برنامه جامع اقدام مشترک بانام اختصاری برجام حاصل مذاکراتی 12 ساله بین ایران و غرب بود که سرانجام در قالب یک قرارداد بین‌المللی رسیمت یافت. مطالعه برجام از زوایای مختلف و بر اساس تیوری‌های مختلف می‌تواند صورت گیرد. مقاله حاضر قصد دارد برجام را بر اساس نظریه بازدارندگی مورد ارزیابی قرار دهد. پرسش این مقاله این است برجام بر اساس نظریه بازدارندگی چگونه قابل تببین است؟ یافته ها نشان می دهد که برمبنای تیوری بازدارندگی یکی از دلایل خروج آمریکا و عدم رفع تحریم ها ضعف های موجود در آن طبق اصول چهارگانه بازدارندگی یعنی اعتبار، ثبات، قابلیت و ارتباط بوده است.

    کلید واژگان: ایران, بازدارندگی, برجام, فناوری هسته ای
    Hassan Rahimi Roshan

    The goal of countries to conclude contracts and treaties in international relations is to increase national interests and ensure national security. Every country is trying to maximize its security in the international environment. The Joint Comprehensive Plan of Action, abbreviated JCPOA, was the result of 12 years of negotiations between Iran and the West, which was finally finalized in the form of an international agreement. JCPOA can be studied from different angles and based on different theories. This article aims to evaluate the JCPOA based on the theory of deterrence. The question of this article is how the JCPOA can be explained based on the theory of deterrence? The findings show that based on the theory of deterrence, one of the reasons for America's withdrawal and non-removal of sanctions was its weaknesses according to the four principles of deterrence, i.e. credibility, stability, capability and communication.

    Keywords: Iran, deterrence, JCPOA, nuclear technology
  • حسن رحیمی روشن*
    هدف کشورها از انعقاد قراردادها و معاهدات در روابط بین الملل، افزایش منافع ملی و تامین امنیت ملی است. هر کشور در تلاش است در محیط بین الملل به بیشینه کردن امنیت خود بپردازد. برنامه جامع اقدام مشترک با نام اختصاری «برجام» حاصل مذاکراتی 12 ساله بین ایران و غرب بود که سرانجام در قالب یک قرارداد بین المللی رسمیت یافت. تاثیرات برجام بر منافع ملی از ابعاد مختلف، مورد توجه صاحب نظران سیاسی و حقوقی قرارگرفته است. مقاله حاضر قصد دارد میزان تاثیر (برجام) را بر توان دفاعی ایران مورد ارزیابی قرار دهد. پرسش مقاله این است که برجام چه تاثیری بر توان دفاعی ایران داشته است؟ فرضیه مقاله است که برجام بر توان بازدارندگی ایران اثر منفی داشته است. سنجش این فرضیه برمبنای تیوری بازدارندگی انجام می گیرد. از این رو مقاله حاضر ضمن طرح نظریه بازدارندگی به تجزیه و تحلیل برجام و تاثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران می پردازد. برآیند این مقاله این است که در نهایت معاهده برجام منجر به کاهش توان بازدارندگی کشور در تیوری و عمل شده است.
    کلید واژگان: بازدارندگی, برجام, امنیت ملی, دفاع
    Hassan Rahimi Rousahn *
    The goal of countries in concluding treaties in international relations is to increase andensure national security. Each country is trying to maximize its safety in the globalenvironment. The Joint Comprehensive Plan of Action, abbreviated as "JCPOA," resultedfrom 12 years of negotiations between Iran and the West, which formalized, after beingsigned by the P5 + 1 countries and ratified by UN Security Council Resolution 2231.Political and legal experts have considered the effects of JCPOA and related resolutions,including Resolution 2231, on national interests from various dimensions. The presentstudy aimed to analyze the West's attempt to reduce Iran's conventional deterrence powerfrom JCPOA entrance. The main question is ‘In addition to restricting Iran's nuclearindustry, what other goals did the United States pursue in JCPOA?’ The articlehypothesizes that one of the goals of the US-led West has been to weaken Iran'sconventional deterrence capability through JCPOA. This hypothesis is tested based on adeterrence strategy. Therefore, while proposing a deterrence strategy, the present studyanalyses JCPOA and its consequences (Resolution 2231) and its impact on theconventional deterrence capacity of the Islamic Republic of Iran. The result of this articleis the confirmation of the hypothesis above
    Keywords: deterrence, JCPOA, National security, Defence
  • حسن رحیمی روشن*، ترلان سوگلی زاده

    این مقاله در پی آن است که نشان دهد چگونه تحول معنایی یک مفهوم می تواند مسیر حرکت جامعه را به سمتی خاص جهت داده و هدایت کند. مفهوم مصلحت که تا قبل از انقلاب اسلامی، به صورت تیوریک و در چهارچوب احکام ثانویه مطرح بود، بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از سازوکار اجتهاد و فقه پویا، به دنبال ارایه راه حل مناسب، برای مسایل نوظهور، در قالب نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام، خود را نشان داد. این دگردیسی در مفهوم مصلحت، از ابداعات امام خمینی بود که حکومت را از احکام اولیه اسلام و مقدم بر احکام فرعی می دانست. سوال مقاله این است که چگونه تحول معنایی یک مفهوم می تواند منجر به شکل گیری ظرفیت های جدید برای آن مفهوم شود؟ در پاسخ بیان می شود که تحول معنایی مفهوم مصلحت از معنای اولیه آن را به گونه ای متحول ساخته است که مبنای تیوریک و نهادسازی نوینی را در ساختار جمهوری اسلامی به وجود آورده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر اسناد کتابخانه ای صورت گرفته و نشان می دهد احکام حکومتی که بر اساس مصلحت وقت صادر می شوند، جزء احکام اولیه و در مواقعی بالاتر از آن و لازم الاجراست.

    کلید واژگان: مصلحت, احکام اولیه, احکام ثانویه, اجتهاد, فقه, اندیشه سیاسی
    Hassan Rahimi Roushan *, Tarlan Sogolizadeh

    This paper intends to indicate how semantic transformation of a word can shift and redirect a society’s trend toward a certain path. The concept of Maslahat or “expediency” that was used theoretically and within the framework of secondary rules until before the Islamic Revolution, resorted to the mechanisms of Ijtihad and dynamic jurisprudence after the victory of Islamic Revolution and was institutionalized within the Expediency Council to find appropriate solutions to the newly emerging issues. Such metamorphosis in the concept of expediency was an innovative move by Imam Khomeini who regarded governance as one of the primary rules of Islam prioritized over the secondary rules. The paper’s principal question is this: How semantic transformation of a concept can result in creation of new capacities for that concept? In response to the question, it should be said that the semantic transformation has changed the concept of Maslahat from its primary concept in such a way that it has become the theoretical basis and modern way of institutionalization in the structure of the Islamic Revolution. This library-based paper, developed through analytical-descriptive methodology, shows that government rules issued based on the expediency of the time, are among the primary rulings and in certain cases superior to those rules and enforceable.

    Keywords: Maslahat (expediency), primary rules, Secondary rules, Ijtihad, Jurisprudence, Political Thought
  • حسن رحیمی*
    هدف

    در تاریخ معاصر، چگونگی ارتباط دین و سیاست بین اندیشمندان اسلامی، مورد بحث بوده است. علی عبدالرازق مصری و امام خمینی(ره) از مهم ترین عالمان دینی هستند که به نسبت دین و سیاست به عنوان بنیادی ترین موضوع اندیشه سیاسی در اسلام پرداخته و به دو نتیجه متفاوت رسیده اند. هدف این مقاله این است که با بررسی اندیشه سیاسی این دو اندیشمند مسلمان؛ علت تفاوت دیدگاه آن ها را نسبت به امکان و امتناع حکومت اسلامی ارزیابی کند.

    روش شناسی پژوهش

    این پژوهش به صورت مقایسه ای و با ابزار اسنادی و کتابخانه‏ ای انجام شده و پس از جمع آوری داده ‏ها، از روش تحلیل متن استفاده شده است.

    یافته ها

    یافته های مقاله نشان می دهد که علی عبدالرازق و امام خمینی(ره) به عنوان دو عالم دینی موثر در جهان اسلام درباره امکان و امتناع حکومت دینی از دو مبانی متفاوت به این موضوع وارد شده اند. امام(ره) با نگاهی جامع و هستی شناسانه توحیدی و با الهام گیری از مبانی امامت شیعی به لزوم حکومت اسلامی تاکید دارد؛ در حالی که عبدالرازق متاثر از مکتب سکولاریسم به جدایی دین و سیاست می رسد.

    نتیجه گیری

    می توان گفت عبدالرازق مصری از جایگاه یک عالم اسلامی، تلاش دارد از منابع دینی برای مدعیات خود دلایلی فراهم کند تا برای جوامع اسلامی قابل پذیرش باشد؛ اما در واقع نگاه ایشان برون دینی و از منظر سکولاریسم است.

    کلید واژگان: حکومت, علی عبدالرازق, امام خمینی (ره)
    Hasan Rahimi *
    Purpose

    In contemporary history, how religion and politics are related between Islamic thinkers has been discussed. Ali Abd al-Raziq al-Masri and Imam Khomeini are among the most important religious scholars who have dealt with religion and politics as the most fundamental subject of political thought in Islam and have reached two different conclusions. The purpose of this article is to examine the political thought of these two Muslim thinkers about the possibility and impossibility of an Islamic government.

    Methodology

    This research has been done comparatively with documentary and library tools and after collecting data, the text analysis method has been used.

    Findings

    The findings of the article show that Ali Abd al-Raziq and Imam Khomeini (RA) as two influential religious scholars in the Islamic world about the possibility and refusal of religious rule have entered into this issue from two different bases. Imam Khomeini (ra) with a comprehensive and monotheistic ontological view and inspired by the principles of Shiite Imamate emphasizes the need for Islamic rule, while Abdul Raziq, influenced by the school of secularism, achieves the separation of religion and politics.

    Conclusion

    It can be said that Abd al-Raziq al-Masri, from the position of an Islamic scholar, tries to provide reasons for his claims from religious sources in order to be acceptable to Islamic societies. But in fact, his view is extra-religious and from the position of secularism

    Keywords: Government, Ali Abdul Raziq, Imam Khomeini
  • رضا رحمتی*، سیده کوثر جعفری، حسن رحیمی روشن

    جهان از مجموعه ای از تمدن های بزرگ وکوچک با فرهنگ های مختلف تشکیل شده است. یکی از تمدن های بزرگ، تمدن اسلامی و یکی از زیرمجموعه های مهم آن تمدن شیعی است. بسیاری از تحلیل ها پیرامون مسایل مربوط به جهان اسلام به تبیین مسایل ژیوپلیتیک بر می گردد. اندکی از تحلیل ها با پشتوانه تحلیل هویتی و فرهنگی مسایل جهان اسلام را تبیین کرده اند، با این حال مسئله «همگرایی بین گروه های شیعی» با تحلیل ژیوکالچر در مدت زمانی طولانی به دلایل متعدد، مورد اهمال واقع شده است. اما امروزه ضرورت بازگشت تحلیل های تمدنی، فرهنگی و هویتی در ضرورتی اجتناب ناپذیر است. راه پیمایی اربعین یکی از پدیده های اجتماعی است که با تحلیل ژیوپلیتیک نمی توان آن را تشریح کرد و ضرورت توجه به نگاه گفتمانی یا بین الاذهانی برای تحلیل آن وجود دارد. سوالی که در اینجا مطرح است مربوط به چرایی و چگونگی تاثیرگذاری پیاده روی اربعین، بر شکل گیری ژیوکالچر شیعه است. برای پاسخ به این سوال ابتدا عواملی که تاثیرگذاری فرهنگ بر گروه هویتی مورد مطالعه با آن ها میسر می شود و علت شکل گیری ژیوکالچر هستند، به عنوان شاخص های پژوهش، بررسی شده و با استفاده از روش های کمی جامعه آماری مورد مطالعه قرار می گیرد. همچنین موانع شکل گیری ژیوکالچر شیعه و میزان تاثیر آن ها بررسی و مقایسه بین هر دو نوع عوامل برای یافتن پاسخ سوال اصلی پژوهش بیان شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی میدانی است.

    کلید واژگان: ژئوکالچر, هویت گرایی, ژئوکالچر شیعه, راهپیمایی اربعین
    Reza Rahmati *, Seyedeh Kosar Jafari, Hasan Rahimi Roushan

    The world is made up of a collection of great and small civilizations with different cultures. One of the great civilizations is Islamic Context is Shiite civilization. Many analyzes on issues related to the Islamic world is explaining geopolitical issues. Few analyzes, with the help of identity and cultural analysis, have covered Geo Cultural analysis. This has been neglected for a long time for a number of reasons. But today, the return to civilizational, cultural, and identity analysis is an inevitable necessity. The Arbaeen March is a social phenomenon that cannot be explained by Geopolitical analysis, and there is a need to pay attention to the discourse or interdisciplinary perspective to analyze it. The question here is why and how the Arbaeen March affects the formation of Shiite Geo Culture. To answer this question, we first examine the factors that influence the impact of culture on the identity group under study and the reason for the formation of Geo Culture, as research indicators, and using quantitative methods of statistical population. Also, the barriers to the formation of Shiite geoculture and their impact have been investigated and compared between both types of factors to find the answer to the main research question. The present research is applied in terms of purpose, Functional, in terms of method, descriptive-analytical, and in terms of data collection survey.

    Keywords: Identity, Shiite GeoCulture, Arbaeen March, Regional Order
  • حسن رحیمی (روشن)*، حسن جلال پور

    هدف پژوهش حاضر بررسی و احصاء نظر آیت الله خامنه ای درباره حقوق بشردوستانه است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش این است که دیدگاه حقوق بشردوستانه در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای در مورد جنگ های مختلف در سطح منطقه و جهان چه جایگاهی دارد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و پژوهش بر این فرض استوار است که دیدگاه حقوق بشردوستانه در اندیشه آیت الله خامنه ای جهان شمول و همه انسان ها را فارغ از جنس، نژاد، مذهب و ملیت، دربرمی گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که حقوق بشردوستانه به عنوان شاخه ای از حقوق بین الملل، حمایت از کرامات انسانی و انسانیت در اثناء مخاصمات و کاهش تلفات و خسارات و تسکین آلام بشری در زمان مخاصمات را مد نظر دارد. تامل در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای نشان می دهد که دیدگاه ایشان متاثر از اسلام، به حقوق و کرامات و ارزش های انسانی در همه زمان ها و مکان ها توجه دارد. از این رو براساس مبانی فقهی ایشان، حمله به مناطق مسکونی، مدارس و بیمارستان ها، استفاده از سلاح های کشتار جمعی، حمله به زنان و کودکان و... در همه زمان ها و مکان ها حرام و ممنوع است. دیدگاه حقوق بشردوستانه مقام معظم رهبری نشات گرفته از تعالیم اسلام و فقه شیعه، متفاوت و مترقی تر از نوع نگاه کشورهای غربی و شرقی به انسان، شان و کرامت انسانی می باشد. اصولی مانند اصل عدم تبعیض، اصل محدودیت، اصل تفکیک -که در حقوق بشر دوستانه وجود دارد -در اندیشه آیت الله خامنه ای به صورت مترقیانه تر و بدون تاثیرپذیری از حقوق بشردوستانه رایج، و البته متاثر از اندیشه های اسلام وجود دارد.

    کلید واژگان: امام خامنه ای, حقوق بشردوستانه, فقه شیعه, حقوق انسان ها
    Hassan Rahimi (Roushan) *, Hassan Jalalpour

    The purpose of the present study is to address the ideas of Ayatollah Khamenei about humanitarian law. In this regard, the main question of the study explores the place of humanitarian law in the political idea of Ayatollah Khamenei with respect to different conflicts in the region and world. The method of study is descriptive analysis and it relies on the hypothesis that the humanitarian perspective in the ideology of Ayatollah Khamenei is universal and involves all humans regardless of their gender, ethnicity, religion, and nationality. The results of the study showed that humanitarianism as a branch of international law supports human dignity in order to decrease casualties and harms and alleviate human pains during conflicts. Reflection on the political ideas of Ayatollah Khamenei shows that his views under the influence of Islam pay attention to human rights as well as his dignity and value at all times and in all places. Therefore, according to his jurisprudential principles, attacking residential areas, schools, and hospitals, using weapons of mass destruction, inflicting harm to women and children and … are Haram and forbidden at all times and in all places. The humanitarian perspective of the supreme leader derived from the instructions of Islam and Shi’ite jurisprudence is different from and more developed than western and eastern countries’ perspective to human and his dignity. Some principles such as non-discrimination, limitation, and distinction that exist in the humanitarian law also exist in the ideas of Ayatollah Khamenei in even a more developed way, not influenced by the common humanitarian law but under the influence of Islamic ideology.

    Keywords: Imam Khamenei, Humanitarian Law, Shi’ite jurisprudence, human rights
  • حسن رحیمی (روشن)*

    انقلاب اسلامی ایران در عمر 42 ساله خود با بحرانهای متعددی روبه رو بوده است. در طول تاریخ اندیشمندان مکاتب مختلف تلاش کرده اند بر اساس جهان بینی و مکتب فکری خود الگوهایی را به منظور مدیریت بحرانها ارایه کنند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که الگوی عملی امام خمینی (ره) در رویارویی با بحرانها چه بوده است. به نظر می رسد امام خمینی با مدیریت موفق بحرانهای گوناگون و متعدد، الگوی ویژه ای را در مدیریت بحران به کار گرفته که ضمن اشتراک با دیگر الگوهای مدیریت بحران از ویژگی خاصی برخوردار است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و با ابزار کتابخانه ای و اسنادی به بررسی آثار و عملکرد حضرت امام (ره) پرداخته است. یافته مقاله نشان می دهد که امام خمینی (ره) در رویارویی با بحرانهای مختلف در طول ده سال رهبری الگوی ویژه ای در مدیریت بحرانها به کاربرده است.

    کلید واژگان: بحران, مدیریت بحران, امام خمینی, الگوی مدیریت بحران, انقلاب اسلامی
    Hasan Rahimi Roushan *

    The Islamic Revolution of Iran has faced many crises during its 42-year life. Throughout history, scholars of various schools have tried to provide models for managing crises based on their worldview and school of thought. This study is intended to identify what the practical model of Imam Khomeini has been for dealing with crises. It seems that Imam Khomeini, providing successful management approaches for dealing with various crises, has applied a special model in crisis management containing specific features of its own while sharing some points with other models of crisis management. This research has reviewed the works and performance of Imam Khomeini through an analytical-descriptive method by library and documentary tools. The findings of the research revealed that Imam Khomeini (RA) has hsd a special model in crisis management in the face of various crises during the ten years of his leadership.

    Keywords: Crisis, crisis management, Imam Khomeini (RA), Crisis Management Model, the Islamic Revolution
  • حسن رحیمی(روشن)*، فاطمه حسینی
    هدف

    پیشرفت و توسعه مفهوم چندگانه و پیچیده ای است که عوامل متعدد و متنوعی در سطوح گوناگون بر تحقق و گسترش آن تاثیرگذار است. از میان این عوامل، عامل فرهنگی را می بایست به عنوان متغیر نسبتا مغفول و پنهان و البته تعیین کننده قلمداد کرد که به مثابه موتور محرکه اصلی در پیشبرد توسعه و پیشرفت عمل می کند. هدف این مقاله بررسی تاثیر فرهنگ بر گفتمان های پیشرفت و توسعه و نوعی الگوگیری برای ایران است.

    روش شناسی پژوهش: 

    این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با ابزار اسنادی و کتابخانه ای تهیه شده است. یافته ها: در پی یافتن پاسخ پرسش اصلی مقاله پیش رو است که چه مولفه هایی در بطن فرهنگ و اجتماع ژاپن وجود دارد که زمینه پیشرفت اقتصادی جهشی و شتابان این کشور را فراهم آورده است؟ پاسخ به این پرسش می تواند حاوی دلالت هایی فرهنگی- مذهبی برای الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت باشد؟ فرضیه اصلی این نوشتار آن است که عامل اولیه اصلی در پیشرفت صنعتی و رشد شتابان اقتصادی در ژاپن در سده گذشته حاصل تاثیرپذیری از روایت های مذهبی و فرهنگی آنها از مقولات مرتبط با پیشرفت و توسعه است.

    نتیجه گیری: 

    ازاین رو با الهام از این واقعیت تاریخی، لازمه ایجاد و تثبیت گفتمان ترقی و توسعه در ایران فارغ از تغییرات سیاسی در سطح دولتی، شکل گیری نوعی تحول اساسی در رویکردهای فرهنگی - مذهبی ایرانیان نسبت به مفهوم پیشرفت خواهد بود.

    کلید واژگان: مذهب, فرهنگ توسعه, پیشرفت صنعتی- اقتصادی, اخلاق کار, ژاپن, ایران
    Hasan Rahimi Roshan *, Fatemeh Hosseini

    The importance of cultural foundations in designing the Iranian-Islamic model of progress. The importance of cultural foundations in designing the Iranian-Islamic model of progress Abstract development and advancment is a multiple and wrapped concept which is effective on certainty and development of that factors of numerous and various in surfaces of diverse.across these factors,some of factors as culture and cultural factors as changeable of comparatively neglected and hidden and of course determination must be considered which had to operate on as basic mover in development and advancment.in this basis,without.in this basis, the basic question of these article it's : what is the components which is in inside culture and japan's society which have provided the basis industerial development and rapid in this country?.the basic theory in this article it's which the basic factor at europe's development of industrial and rapid economic growth in japan in the last century is the result of the impact of religious practices and their culture on issues related to development and advancment. therefore according to this historical reality,essential to creation and stabilization of development and advancment in iran regardless of political changes at government level, formation of a fundamental change in iranian culture-religious approaches to the concept of development will be

    Keywords: religion, Development Culture, Progress, Japan, Iran
  • حسن رحیمی(روشن)*، سهیلا رحیمی، سید حسین جعفری
    مطالعه و رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد تعامل میان امر سیاسی و مبانی اخلاقی یکی از مسائل مهم و علمی حوزه فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی است. رضا داوری اردکانی و السدیرمک اینتایر از فیلسوفان سیاسی و اخلاقی دوره معاصر هستند؛ که در دو سنت فکری متفاوت (اسلام و غرب) در مطالعات فلسفی و سیاسی خود به رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند. این پژوهش صرف نظر از تفاوت های دو سنت فکری، با توجه به اشتراکات عمومی و دیدگاه های مشترک در امور اجتماعی و سیاسی، در پی پاسخ به این پرسش است که: چه نسبتی میان اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی رضا داوری اردکانی و السدیر مک اینتایر وجود دارد؟ فرضیه ما این است که داوری و مک اینتایر، با توجه به نظام معرفتی و انسان شناسی خود، بر یگانگی و پیوند اخلاق و سیاست نظر داده اند. با توجه به یافته های تحقیق هردو متفکر در تحلیل نهایی به یگانگی و پیوند اخلاق و سیاست نظر دارند. افزون براین، کوشش شده است با الهام از رهیافت پارادایمی دلالت های سه گانه تبیینی، معرفتی وهنجاری هر دو متفکر با کالبدشکافی آرای اخلاقی سیاسی آن ها در جهت اثبات فرضیه ایجابی کمک گرفته شود. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی است.
    کلید واژگان: اخلاق, سیاست, رضا داوری اردکانی, السدیر مک اینتایر, فلسفه سیاسی
    Hassan Rahimi (Rowshan) *, Soheila Rahimi, Seyed Hossein Jafari
    Abstract To study politics and morality relationship and create interaction between the political and morality foundations are the most important and scientific issues in the field of political philosophy and thought. Reza Davari Ardakani and Alasdair Macintyre are two contemporary political and ethical philosophers. They have two different tradition of thought (Islam and the west) trying to study the coherence of politics and ethics. This research paper ignoring the differences of these two schools of thoughts, and considering the general and common views of these two intellectuals in social and political affairs tries to answer the following question:  What is the relationship between ethics and politics in political thoughts and opinions of Reza Davari Ardakani and Alasdair Macintyre? The hypothesis proposed is that Davari Ardakani and Macintyre, according to their epistemology and anthropology systems believe in the unity and relationship of ethics and politics. According to the results and findings of this research, both philosophers have tried to take advantage from explanatory, cognitive and normative implications to approve the positive hypothesis. Research method in this paper is analytical-descriptive and comparative.
    Keywords: Ethics, Politics, Reza Davari Ardakani, Al-Sadir MacIntyre, Political Philosophy
  • حسن رحیمی(روشن)*

    جنگ با انسان به وجود آمده و با حیات انسانی عجین شده است. در طول تاریخ مکاتب فراوانی به وجود آمده که سعی در زدودن جنگ و یا تحدید آن داشته اند؛ برخی مکاتب نیز از ستایشگران جنگ بوده اند. هدف این پژوهش بررسی و تبیین غایت جنگ در مکاتب بشری و ادیان دیگر با غایت و هدف نهایی جنگ (دفاع) در اسلام است. از این رو پرسش این مقاله این است که: هدف اسلام با اهداف مکاتب و ادیان دیگر از جنگ چه تفاوتهایی دارد؟ این پژوهش براین باور است که تفاوت دیدگاه اسلام با دیگر مکاتب و ادیان بیشتر در هدف و غایت جنگ است. با توجه به ماهیت موضوع و رهیافت پاسخ به پرسش مقاله و سنجش فرضیه از روش توصیفی تحلیلی استفاده، و نیز روش مقایسه ای برای تجزیه تحلیل داده ها و مقایسه بین مکاتب مورد نظر استفاده شده است. ابزار پژوهش و جمع آوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای و جستجو در متون اینترنتی است. یافته پژوهش این است که اسلام و دیگر ادیان و مکاتب در اهداف نهایی جنگ با هم اتفاق نظر ندارند و این تفاوت در هدف، شیوه ها و عملکردهای متفاوتی را در جنگ و صحنه عمل به دنبال دارد.

    کلید واژگان: جنگ, اسلام, ضرورت جنگ, اصالت جنگ, مسیحیت, لیبرالیسم
    Hasan Rahimi (Roushan) *

    War exists with human beings and merged with human lif. Throughout history, there have been many schools of thought that have tried to eliminate war or to curtail it. Some schools praised the war. Islam can not be indifferent to this important issue as a religion which is a comprehensive and complete plan for humanitarian life. The question of this article is: What is the purpose of Islam from war? and What is the purpose of other religions in the war. It seems that the difference between the view of Islam and other schools and religions is more in the purpose of the war. To measure this hypothesis, we try to compare the purpose of the war in Islam with other religions. Our research method will be a comparative method. The findings of the article are that Islam and other religions do not coincide in the ultimate goal of the war. Therefore, the difference in purpose also has different functions in how to fight. Key words: war, Islam, necessity of war, originality of war, Christianity, liberalism

    Keywords: Islam, necessity of war, originality of war, Christianity, Liberalism
  • حسن رحیمی(روشن) *
    خشونت گروه های تکفیری، در سال های اخیر، کشورهای جهان را درگیر خودکرده است. غیرمسلمان و مسلمانان اعم از شیعه و سنی از قربانیان خشونت گروه های تکفیری بوده اند. در مقابل، واکنش شیعیان در برابر اقدامات وحشیانه این گروه ها از حد «دفاع مشروع» فراتر نرفته و منجر به مقابله به مثل نشده است که به نظر می رسد یکی از دلایل آن، مبانی فکری علمای شیعه است. ازاین رو، نوع نگاه امام خمینی، به عنوان یکی از شاخص ترین علمای شیعه از یک سو و ارائه دهنده اسلام سیاسی متفاوت از نحله های دیگر-به پدیده ترور و خشونت اهمیتی مضاعف دارد، پرسش این مقاله این است تکفیر و اعمال خشونت علیه دیگران با گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی چه نسبتی دارد؟ گمان براین است که در گفتمان سیاسی و عملی امام خمینی، تکفیر و خشونت ابزاری برای رسیدن به اهداف، نیست...روش پژوهش در این نوشتار، توصیفی- تحلیلی است که از طریق بررسی اسناد و مدارک به صورت کتابخانه ای انجام می گیرد. مهم ترین یافته مقاله این است که امام به عنوان یکی از علمای بزرگ تاریخ شیعه بر اساس مبانی فلسفی خود تکفیر خشونت و ترور را در زندگی سیاسی رد می کند.
    کلید واژگان: امام خمینی, تکفیر, خشونت, سیاست, اسلام سیاسی
    Hassan Rahimi(Roushan)*
    The violence of Takfiri groups in recent years has involved countries all around the world. Non-Muslims and Muslims, both Shia and Sunnis, have been victims of the violence of Takfiri groups. By contrast, the Shiites response to the brutal acts of these groups has not exceeded the "legitimate defense" level and has not led to any retaliation, which Shiite scholar's intellectual beliefs seems to be one of the reasons behind it. Therefore, the kind of view of Imam Khomeini, as one of the most prominent Shiite scholars on the one hand and the provider of the political Islam differently than the other denominations, has stressed the importance of the phenomenon of assassination and violence. The question of this article is that to what extent takfir and acts of violence against others are related to the political discourse of Imam Khomeini? According to the political and practical discourse of Imam Khomeini, it is believed that takhfir and violence are not the means to achieve the goals ... In this paper, the descriptive-analytic method was used which was carried out by a review of documents though the library research method. The most important finding of the article is that Imam, as one of the great scholars of Shiite history, rejects employing takfir, violence and assassination in the political life based on his philosophical foundations.
    Keywords: Imam Khomeini, Takfir, Violence, politics, Political Islam
  • حسن رحیمی(روشن)، سید محمد کاظم حجازی
    کشورهای در حال توسعه علیرغم تفاوت های جغرافیایی نژادی و زبانی مشابهت های فراوانی در روند توسعه و تکامل خود به خصوص در مواجهه با مدرنیته داشته اند. توسعه، نوسازی، دموکراسی، حکومت مردمی، ملت-دولت سازی، و به ویژه مواجهه با استبداد و استعمار عرصه های مشترک بسیاری از کشورهای در حال توسعه در قرن گذشته بوده است. ایران و مصر دو کشور مهم و با سابقه تاریخی فرهنگی در منطقه خاورمیانه می باشند. ایرانیان و مصریان علاوه بر پیشتازی در فرهنگ و تمدن تاریخی و حتی نقش مشترک در گسترش اسلام در نحوه مواجهه با غرب و تمدن غربی نیز مشابهت های فراوانی دارند. از جمله این تشابهات تاثیر گذار، نهضت ملی نفت در ایران وروی کار آمدن دکتر محمد مصدق (1332)و به قدرت رسیدن محمد مرسی در بهمن ماه سال 1389 سقوط هر دو با حمایت بیگانگان می باشد. بررسی نکات اشتراک و افتراق و عوامل ظهور و سقوط محمد مرسی و محمد مصدق موضوع مقاله حاضر است. در این مقاله نشان داده می شود این دو نهضت که از لحاظ مقابله با استبداد داخلی و استعمار خارجی اشتراک فراوانی دارند چگونه با مشکلات داخلی و خارجی مشترکی از جمله نوع برخورد قدرت های خارجی به خصوص آمریکا مواجه شدند و چگونه سرنوشت مشترکی یافتند. بنابراین گذشت زمان از یک سو تاثیر چندانی بر استرا تژی بلندمدت آمریکا در منطقه خاورمیانه نداشته است و از سویی دیگر حتی نوع خصومت های داخلی علیه انقلاب ها و نهضت های مردمی شباهت های فراوانی با هم دارند.
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, ایران, مصر, محمد مصدق, محمد مرسی, کودتای28مرداد, انقلاب مصر
    Hasan Rahimi Roushan, Seyyed Mohammad Kazem Hejazi
    In the face of modernity have great similarities in developing countries with geographical differences، racial and language. Development، modernization، democracy، popular sovereignty، nation-state building، especially in the face of oppression and colonization of the common areas of many developing countries in the past century. Iran and Egypt are two important countries in the region are the cultural and historical background. Persians and Egyptians in addition to pioneering joint role in the development of Islamic culture and civilization in history، even in the face of the West and Western civilization are also a lot of similarities. CIA coup against doctor Mohammed Mossadegh (1953) and the fall of Mohamed Morsi، in February)2011)، has a lot of similarities. The subject of this paper is to compare the causes of the rise and fall of Mohamed Morsi Mohammad Mossadegh. The paper shows that Mohammed Mossadegh and Mohamed Morsi in the face of tyranny and colonialism are similar. They have the same internal and external problems and finally found a common destiny Foreign powers، especially America with both the state government had similar encounters. Both were eventually overthrown by a coup. So it seems that the time had little effect on long-term strategy in the Middle East America. On the other hand، even the internal hostilities against revolutions and popular movements are similar.
    Keywords: Islamic Revolution, Iran, Egypt, Mohammed Mossadegh, Mohamed Morsi, the coup of August 28, the Egyptian revolution
  • حسن رحیمی(روشن)
    رانت و رانت خواری را هر عقل سلیمی نکوهش می کند جامعه ای که درآن رانت خواری رواج یافته باشد نتایج نا مطلوب اخلاقی، سیاسی و اجتماعی و در نهایت عقب ماندگی همه جانبه را درپی دارد. واژه «رانت» واژه ی جدیدی است، اما محتوا و مفهوم آن به هیچ وجه تازه نیست و به مفهوم دستیابی به درآمد بدون کار و تلاش و سوءاستفاده شخصی از موقعیت هایی است که به عموم جامعه مربوط است. این مقاله با توجه به غنی بودن دین اسلام قصد دارد نشان دهد چیزی که به عنوان یک آسیب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در چهارچوب نظریه «رانتیریسم» غربی عنوان شده است صدها سال قبل، امام اول شیعیان با دقت تمام به نفی آن پرداخته و مضرات آن را یاد آور شده است.
    کلید واژگان: نهج البلاغه, رانت و نفی رانت, رانتیریسم, دولت رانتی
  • حسن رحیمی (روشن)
    نوشتار حاضر قصد دارد نقش رهبری سیاسی و چگونگی تاثیرگذاری آن را در شکست ها و پیروزی ها، مورد بررسی قرار دهد. از این رو، با سیری در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، چهار جنگ مهم و تاثیرگذار دویست سال اخیر ابتدا، جنگ اول ایران و روس و در آخر جنگ عراق و ایران مورد مطالعه قرار گرفته تا ضمن مقایسه رهبری سیاسی ایران در این جنگ ها و نتایج حاصله از آن، به این پرسش نیز پاسخی مناسب ارائه شود که دلیل شکست های ایران در سه جنگ زمان قاجار و کسب نتیجه ای مطلوب در جنگ با عراق، چه بوده است؟
    کلید واژگان: جنگ, امام, رهبری انقلاب اسلامی, جنگ ایران و عراق, تمامیت ارضی
    Hassan Rahimi (Roshan)
    This paper tries to study the role of political leadership and how it influenced victories and failures during history. Therefore, in a journey through fluctuating Iranian history, four prominent and influential wars of past two centuries – initially Iran-Russia war and finally Iran-Iraq war- have been studied. While comparing Iran's political leadership in these wars and their consequences, this question has been duly answered: what were the reasons of Iran's failures in three wars during Qajar dynasty and desired results of Iran-Iraq war?
    Keywords: war, Imam Khomeini, Islamic revolution's leader, Iran, Iraq war, territorial integrity
فهرست مطالب این نویسنده: 18 عنوان
  • دکتر حسن رحیمی روشن
    دکتر حسن رحیمی روشن
    (1390) دکتری علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
نویسندگان همکار
  • سیده کوثر جعفری منش
    : 2
    سیده کوثر جعفری منش
    دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
  • فاطمه حسینی
    : 1
    فاطمه حسینی
    دانش آموخته ارشد علوم سیاسی دانشکده اقتصادوعلوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال