عباسعلی رستگار
-
این پژوهش با هدف بررسی اقدامات مورد نیاز مسئولان به منظور افزایش رضایت افکار عمومی در زمان بحرانها انجام شد که از نوع ترکیبی کمی کیفی است. ابزار گردآوری داده ها شامل تحلیل محتوای پژوهشهای داخل و خارج کشور، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان و استادان دانشگاه سمنان بود که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) 12 نفر از استادان روانشناسی، رفتار سازمانی، منابع انسانی و ارتباطات به عنوان نمونه و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و شیوه تاپسیس استفاده شد. با توجه به ارزیابی داده ها از بین20 مورد از اقدامات شناسایی شده، عواملی چون "برخورد انسانی و خوب"، "استفاده نکردن از حدس و گمان"، "پرهیز از مصاحبه های فوری"، "پرهیز از مصاحبه های کنترل نشده"، "در نظرگرفتن محلی برای خبرنگاران"، "پرهیز از هر تنش با خبرنگاران"، "جلب اطمینان با نشاندادن اینکه اوضاع تحت کنترل است"، "پیش بینی بحرانهای ممکن، نیاز مردم و نوع مخاطبان"، "حضور 24 ساعته و اعلام نتایج و خبرها"، "کنترل انحصاری نبودن نشر اخبار توسط رسانه های خاص"، "استعفا"، "عذرخواهی"، "معرفی مسئول پیگیری بحران تا حل آن به مردم"، "اعلام برنامه دقیق و عملی و شفاف و عمل به آن"، "حضور با ظاهری متناسب با اوضاع بحران (غیرتشریفاتی)"، "برقراری رابطه مناسب و صادقانه با خانواده آسیب دیدگان"، "پرهیز از کلی گویی و ابهام در سخنان و برنامه ها" و "توبیخ یا اخراج برخی از مسببان" به عنوان اقدامات موثر شناخته شد.
کلید واژگان: مدیریت بحران, افکار عمومی, مدیریت رسانه ای بحران, رضایت عمومی, بحران -
نشریه گلجام، پیاپی 40 (پاییز و زمستان 1400)، صص 119 -133
یکی از الگوهای مهمی که می تواند به توسعه صنعت بو می و پرارزش فرش دستباف کمک کند که هم ابعاد هنری آن تماما حفظ شده و هم با افزایش بهروری، باعث عدم تقلید این هنر توسط رقبا شود، الگوی مبتنی بر خوشه صنعتی می باشد. هدف از انجام این پژوهش آن است که با بررسی ذهنیت ها و عقاید مشارکت کنندگان به شناسایی عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی بپردازیم. در انجام این پژوهش، از روش شناسی کیو به عنوان یکی از روش های آمیخته استفاده گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش، تعداد 10 نفر از مدیران، کارشناسان و تولیدکنندگان فرش دستباف خراسان شمالی بودند که با موضوع تحقیق ارتباط مستقیم داشتند. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری گردید و پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 134 عبارت کیو، در نهایت 52 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو(دسته کیو)، پس از نظرسنجی از خبرگان انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. تحلیل توزیع نشان داد که می توان تعداد 3 الگوی ذهنی متمایز(نبود حمایت و زیرساخت مناسب، نبود حمایت و واحدهای مکمل، شرایط بافندگان) را در میان مشارکت کنندگان تحقیق در مورد عوامل بازدارنده تشکیل خوشه صنعتی فرش دستباف خراسان شمالی شناسایی نمود که جمعا در حدود 62.8 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. اهمیت و اولویت بندی موانع شناسایی شده بر اساس الگوهای ذهنی به دست آمده صورت گرفت و در نهایت راهکارهایی برای برطرف نمودن موانع شناسایی شده پیشنهاد شد تا بتواند در پیاده سازی الگوی خوشه صنعتی در صنعت فرش دستباف، مثمر ثمر واقع شود.
کلید واژگان: خوشه صنعتی, موانع, فرش دستباف, خراسان شمالی, روش شناسی کیوboth The art of keeping it all in the And increase staff productivity The art of imitation by competitors is Model is based on industrial cluster. The aim of this study is That with the study of participants perceptions and beliefs To identify barriers factors to the formation of industrial clusters should Khorasan Carpet. In this study, Q methodology was used as an integrated approach. Participants in this study is 10 cases of managers, and producers of Khorasan Carpet. Were positively associated with research. This discourse space Have been collected from various sources After evaluating and summarizing the discussion Among the 134 Meter 52 For example, the following SQL statements (batch Q) The opinions of experts were. After collecting data from SQL sorting The data were analyzed using Q factor analysis. Distribution analysis showed that Paradigm can be 3 Distinct (Lack of appropriate infrastructure support and Lack of support and supplementary units, Terms weavers) Participants in the study Barriers to the formation of industrial clusters in North Khorasan Carpet Identified Approximately 62.8% of the total Of the total variance explained. Importance and priority barriers identified Patterns were obtained in based on subjective pattern and finally proposed some ways for omitting Identified pattern In order to implement the model of industrial clusters in the carpet industry
Keywords: industrial cluster, Inhibiting factors, Handmade Carpet, North Khorasan, Q methodology -
با توجه به تنوع بالای پوشاک و همچنین تغییر و تحولات در تمامی کسب و کارها بویژه کارآفرینی و با توجه به افزایش نرخ بیکاری در ایران و همچنین نقش کارآفرینی درتوسعه اقتصادی توجه به کارآفرینی و عملکردکارآفرینانه از بحث های مهم بوده، لذا شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد کارآفرینانه هدف اصلی می باشد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و نخست با بهره گیری از رویکرد PRISMA (متاآنالیز) و ابزار تجزیه و تحلیل کتاب سنجی و متن کاوی و با استفاده از نرم افزار Rapid Miner 9.10و اکسل 2016 در بازه زمانی 2013 تا 2023 برروی 1200مقاله به بررسی ادبیات سیستماتیک جامع می پردازدوسپس عناصر و ابعاد سازنده عملکرد کارافرینانه راخوشه بندی می نماید. یافته ها بدین صورت بود که 143رکوردمورد بررسی قرار گرفت؛سپس بارویکرد متن کاوی 7 خوشه اصلی: قدرت رقابتی و پذیرش ریسک، سرمایه گذاری، پیوند با سیستم، رشد، نوآوری و ابتکار عمل، مهارت، توانایی و شایستگی، یادگیری دانش و درک قابلیت شناسایی شد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که کارآفرینان می توانند با استفاده از ابعاد شناسایی شده در شرایط رقابتی بازار بقای خود را تضمین کنند و همچنین ارزیابی درستی از وضعیت موجود کسب و کار خود داشته باشند.
کلید واژگان: عملکرد رفتاری کارآفرینانه, استارتاپ ها, صنعت پوشاک, رویکرد متاآنایز, متن کاویConsidering the high diversity of clothing and also the changes and developments in all businesses, especially entrepreneurship, and considering the increase in the unemployment rate in Iran, as well as the role of entrepreneurship in economic development, attention to entrepreneurship and entrepreneurial performance is one of the important discussions, therefore, identifying the dimensions and components of Entrepreneurial performance is the main goal. In terms of the practical purpose, this study is primarily based on the PRISMA (meta-analysis) approach, text mining analysis and text mining tools, and using Rapid Miner 9.10 and Excel 2016 software to review the literature on 1200 articles from 2013 to 2023. It deals with a comprehensive system and then clusters the elements and constructive dimensions of entrepreneurial performance. The findings were such that 143 records were reviewed; Then, text mining productivity of 7 main clusters: competitive power and risk acceptance, investment, connection with the system, growth, innovation and initiative, skill, ability and competence, learning knowledge and understanding capability were identified. Finally, it can be concluded that entrepreneurs can ensure their survival in competitive market conditions by using the identified dimensions and also have a correct assessment of the current state of their business.
Keywords: Entrepreneurial Behavioral Performance, Startups, Apparel Industry, Meta-Analysis Approach, Text Mining -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل استرس زای چالش برانگیز و بازدارنده بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی گری دلبستگی شغلی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت صنعتی زال ایرانیان در تهران به تعداد 400 نفر است. با بهره گیری از جدول مورگان، 196 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور سنجش رفتار نوآورانه از پرسشنامه استاندارد کانتر (2009)، دلبستگی شغلی از پرسشنامه شاوفلی (2017) و عوامل استرس زای چالش برانگیز و بازدارنده از پرسشنامه سان و همکاران (2006، 2022) بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از مدل معادلات ساختاری و دو نرم افزار SPSS و PLS استفاده شده است که شامل تحلیل عاملی تاییدی، مدل های ساختاری تجزیه و تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه است. نتایج پژوهش نشان داد عوامل استرس زای چالش برانگیز بر دلبستگی شغلی تاثیری مثبت و معنادار و عوامل استرس زای بازدارنده بر دلبستگی شغلی تاثیری منفی و معنادار دارند. عوامل استرس زای چالش برانگیز بر رفتار نوآورانه کارکنان تاثیر مثبت و عوامل استرس زای بازدارنده بر رفتار نوآورانه کارکنان تاثیر منفی دارند. افزون بر این، دلبستگی شغلی بر رفتار نوآورانه تاثیری مثبت و معنادار دارد. در نهایت، دلبستگی شغلی رابطه بین عوامل استرس زای چالش برانگیز و بازدارنده و رفتار نوآورانه را میانجی گری می کند.
کلید واژگان: استرس زای چالش برانگیز, استرس زای بازدارنده, رفتار نوآورانه کارکنان, دلبستگی شغلیPurposeAs one of the characteristics of the organization, work stress will affect the psychological state of employees and cause them to behave differently from the non-stress situation. Challenging stressors refer to the stressors that employees consider useful concerning work experience to create opportunities for personal growth. A hindrance stressor is a stressor that interferes with or hinders an individual’s ability to achieve valuable goals. Work stress refers to all types of pressures that are perceived by employees to significantly affect the development of an individual’s career in a work setting. Stress is the result of unmet needs, and due to their ability to cope with stress, different individuals have different stress experiences when individuals are in a state of imbalance between demand and capacity. Nowadays, emotional exhaustion, job burnout, and job performance are regarded as the results of job stress. In this regard, the main goal of the current research is to investigate the impact of challenging and hindrance stressors on the innovative behavior of employees with the mediating role of work engagement.
Design/Methodology/Approach:
The research is applied in terms of purpose and descriptive in terms of method, and according to the population of 400 people based on Morgan's table, the data was collected from a sample of 196 employees of Zal Iranian Company in Tehran. Sampling was done in a simple random way, and the information was obtained using the method of library studies and questionnaires. To analyze the collected data, the structural equation model was used, which includes confirmatory factor analysis, structural models, path analysis, and multiple regressions. Also, the questionnaire was used to collect data, and Structural Equation Modeling (SEM) was used to analyze data. PLS-SEM is suitable for building exploratory theory studies that identify the drivers of a construct. PLS-SEM is suitable for testing the proposed hypotheses, and the proposed framework of the current study promotes the construction of exploratory theory instead of theory testing. Finally, the current study adopted Kaiser, Mayer, and Olkin's sampling adequacy criterion and Bartlett's test regarding the appropriateness of the sample size for factor analysis. The amount of sig was calculated to be less than 5% and the KMO index was 0.785, and the number for this index shows the adequacy of sampling to perform exploratory factor analysis.
FindingsThe results showed that challenging stressors have a positive and significant effect on the innovative behavior of employees through the mediation of work engagement. Hindrance stressors have a negative and significant effect on the innovative behavior of employees through the mediation of work engagement. Challenging stressors have a positive and significant effect on the innovative behavior of employees. Hindrance stressors have a negative and significant effect on the innovative behavior of employees. Work engagement has a positive and significant effect on the innovative behavior of employees. Challenging stressors have a positive and significant effect on work engagement. Hindrance stressors have a negative and significant effect on work engagement. Discussion and
ConclusionChallenging stressors can promote the generation of innovative ideas and behaviors of employees, and then improve employees’ innovation performance, that is, challenging stressors have a positive influence on innovation performance. Also, this study enriches the existing literature by identifying the impact of stressors on employee innovation behavior and has certain practical significance for optimizing the management of enterprises and improving employee innovation behavior. In management practice, managers should pay more attention to employees’ challenge-hindrance stressors, reasonably set challenging tasks for employees, ensure sufficient task complexity, and challenge expectations for employees.
Keywords: Challenging Stressor, Hindrance Stressor, Innovative Behavior Of Employees, Work Engagement -
هدف پژوهش حاضر، ترکیب نتایج پژوهشهای کمی در حوزه روابط کارمند سازمان بود. در این پژوهش، سازه "روابط کارمند سازمان" به عنوان یک متغیر با ابعاد رضایت، اعتماد، تعهد و کنترل متقابل در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، مطالعات نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بازه زمانی 2014-2023 بود. با استفاده از پروتکل تعریف شده، در نهایت 41 فرضیه از 26 مطالعه برای نمونه انتخاب شد. دادههای مستخرج از مطالعات منتخب، با روش فراتحلیل ارزیابی شد. با شناسایی مهمترین پیشایندهای مرتبط با این سازه، اندازه اثر هر یک از پیشایندهای متغیر "روابط کارمند سازمان" و اندازه اثرکلی آنها، اندازهگیری شد. بر طبق نتایج پژوهش، پیشایندهای متغیر "روابط کارمند سازمان" به ترتیب عبارتند از: ارتباطات متقارن، ارتباطات شفاف، ارتباطات رضایتبخش، رهبری توانمندساز، رهبری اصیل و ارتباطات دیالوژیک با اندازه اثر شدید؛ عدالت سازمانی، ارتباطات اصیل، ارتباطات پاسخگویانه و رهبری تحولآفرین با اندازه اثر متوسط؛ و ساختار شخصیت سازمان با اندازه اثر ضعیف. اندازه اثر کلی تمامی پیشایندها در مدل اندازه اثر ثابت و اندازه اثر تصادفی به ترتیب عبارت است از: 629/0 و 626/0 که بیانگر اندازه اثر قوی پیشایندهای شناسایی شده برای ایجاد روابط کارمند سازمان مطلوب در سازمان است.کلید واژگان: روابط کارمند سازمان, روابط سازمان کارمند, روابط فرد سازمان, فراتحلیل, مرور نظاممندThe aim of present study was to combine the results of quantitative researches in the field of employee-organization relationship. In this research, the structure of "employee-organization relationship" was considered as a variable with dimensions of satisfaction, trust, commitment and mutual control. The statistical population of the research was the studies indexed in the Scopus database in the period of 2014-2023. Using the defined protocol, finally 41 hypotheses from 26 studies were selected for the sample. Data extracted from selected studies were evaluated by meta-analysis method. By identifying the most important antecedents related to this structure, the effect size of each antecedents and their overall effect size were measured. According to research results, the antecedents of "employee-organization relationship" variable are respectively: symmetrical communication, transparent communication, communication satisfaction, empowering leadership, authentic leadership, and dialogic communication with strong effect size; organizational justice, communication authenticity, communication responsiveness, and transformational leadership with medium effect size; and the organization character construct with weak effect size. The overall effect size of all antecedents in the model of fixed effect size and random effect size is: 0.629 and 0.626 respectively, that shows the strong effect of the antecedents identified to create favorable employee-organization relationship in the organization.Keywords: Employee-Organization Relationship, Organization-Employee Relationship, Person-Organization Relationship, Meta-Analysis, Systematic Review
-
زمینه و هدف
رهبری توحیدی به دنبال سیر وجودی انسان است و بر این اساس تکامل و رشد انسان را به ارمغان آورد. انسانی که در این سیر روحانی و معنوی قرار گرفته و به سوی قله توحید و خداگونگی حرکت می کند از سلامت معنوی نیز برخوردار خواهد بود. لذا در این پژوهش به دنبال شناسایی راهبردهایی هستیم که رهبری توحیدی سلامت معنوی کارکنان را ارتقا می دهد.
روش هامطالعه حاضر، پژوهشی کیفی از نوع تحلیل مضمون است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و با 13 نفر از خبرگان که به وسیله نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت تحلیل مصاحبه ها از تحلیل مضمون مانند کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و یکپارچه سازی از طریق مضامین فراگیر استفاده شد.
یافته هابا توجه به مصاحبه های انجام شده با خبرگان و بر اساس کدگذاری های انجام شده، 13 راهبرد رهبری توحیدی جهت سلامت معنوی کارکنان شناسایی شد که این 13 راهبرد ذیل 4 مضمون اصلی اعمال معنوی، پیوند معنوی، اعمال متفکرانه و خودشناسی دسته بندی شدند.
نتیجه گیریرهبری توحیدی با توجه به راهبردهایی که در بستر حرکت و تحول وجودی افراد ایجاد می کند، سلامت معنوی آنان را نیز در پرتو سیر در عوالم وجودی تسهیل می نماید. از این رو راهبردهای شناسایی شده موجب ارتقای سلامت معنوی کارکنان و همچنین کمال معنوی سیر باطنی آنان می شود.
کلید واژگان: سلامت معنوی, رهبری توحیدی, خودشناسی و تحلیل مضمونBackground and AimNon-duality leadership follows the course of human being, and on this basis, it brought human evolution and growth. A person who is placed in this spiritual path and moves towards the peak of oneness and godliness will also enjoy spiritual health. Therefore, in this research, we seek to identify the strategies that non-duality leadership promotes the spiritual health of employees.
MethodsThe present study is a qualitative research of thematic analysis type. The data collection tool was a semi-structured interview conducted with 13 experts. To analyze the interviews, thematic analysis such as descriptive coding, interpretive coding, and integration through overarching themes were used.
ResultsAccording to the interviews conducted with experts and based on the coding done, 13 non-duality leadership strategies were identified for the spiritual health of employees, and these 13 strategies are under the 4 main themes of spiritual actions, spiritual connection, thoughtful actions, and Self-awareness was categorized.
ConclusionNom-duality leadership, according to the strategies it creates in the context of the movement and being transformation of people, also facilitates their spiritual health in the light of the journey in the being worlds. Therefore, the identified strategies will improve the spiritual health of the employees as well as the spiritual perfection of their inner path.
Keywords: Spiritual Health, Non-Duality Leadership, Self-Awareness, Thematic Analysis -
فصلنامه مدیریت نظامی، پیاپی 93 (بهار 1403)، صص 53 -103
مسئله نگهداشت سرمایه های انسانی در کشورهای درحال توسعه در دو دهه گذشته به عنوان مشکل شماره یک سازمان ها، بیشترین توجه مدیران را به خود جلب نموده و در آمار یکی از پرمخاطب ترین کلیدواژه های جستجو قرارگرفته است. پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل پیش بین نگهداشت اعضای هیئت علمی یکی از دانشگاه های نظامی انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه باز نیمه ساختاریافته با 12 نفر از اساتید باتجربه بوده که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی حاصل شده است. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در این مرحله با استفاده از راهبرد داده بنیاد صورت گرفته که درنهایت منتج به مدل نگهداشت اعضای هیئت علمی در پنج بعد شامل راهبردها (پرداخت ها، کاهش بروکراسی، افزایش روحیه میهن پرستی، آگاه سازی از پیامدهای خروج نخبگان، شرایط علی (فرصت های رشد و پژوهش، منزلت، دورکاری و ساعات کاری شناور، تعادل کار وزندگی) عوامل مداخله گر (بستر فرهنگی، مالی، سیاسی و اجتماعی)، عوامل زمینه ای (تورم، رانت و فساد اداری، تبعیض های اجتماعی، عدم وجود شایسته سالاری) و پیامدها (رضایت شغلی، افزایش کیفیت تدریس، درآمدهای دانشگاه و بازدهی) شده است. در فاز بعدی پژوهش، مدل در قالب سوالات به پرسشنامه تبدیل شده و پس از بررسی روایی و پایایی بین نمونه آماری 72 نفر، توزیع شده و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به 4 دسته در قالب مدل اثربخشی هی گروپ شامل کارکنان ستاره، کوشا، توانا و مضطرب تقسیم شده و برای هر یک راه کارها و پیشنهادهایی ارائه شده است.
کلید واژگان: مدل پیش بین, نگهداشت, اعضای هیئت علمی, دانشگاه های نظامیThe issue of maintaining human capital in developing countries in the last two decades as the number one problem of organizations has attracted the most attention of managers and is one of the most popular keywords in the statistics. The current research was conducted with the aim of providing a predictive model for the retention of faculty members of one of the military universities. The data collection tools included library studies and semi-structured open interviews with 12 experienced professors,. The analysis of the data obtained at this stage was done using the foundation's data strategy, which ultimately resulted in the retention model of faculty members in five dimensions including strategies (payments, reducing bureaucracy, increasing the spirit of patriotism, awareness of the consequences of the departure of elites, causal conditions (opportunities for growth and research) , dignity, telecommuting and flexible working hours, work-life balance) intervening factors (cultural, financial, political and social background), background factors (inflation, rent and administrative corruption, social discrimination, lack of meritocracy) and consequences (job satisfaction, increase quality of teaching, university income and efficiency). In the next phase of the research, the model was converted into a questionnaire in the form of questions and after checking the validity and reliability among a statistical sample of 72 people, it was distributed and divided into 4 categories in the form of a model using artificial neural network. Hi Group's effectiveness includes star, diligent, capable, and anxious employees, and solutions and suggestions are provided for each of them.
Keywords: Prediction Model, Retention, Faculty Members, Military Universities -
سابقه و هدف
اعتماد اجتماعی ازجمله پدیده های اجتماعی است که در تعاملات شهروندان نقش حیاتی ایفا می کند و با ایجاد پیوندهای مستحکم اجتماعی، انسجام و یکپارچگی جامعه را فراهم می آورد. در این میان، شفافیت در ارکان مختلف حکومت نیز می تواند سازوکار موثر حامی حقوق شهروندان باشد. در اسلام تاکید ویژه ای بر نفاق و دورویی به عنوان یک جریان ضداجتماعی می شود. با توجه به اهمیت موضوع و خلا مطالعات پیشین در این حوزه، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ادراک شفافیت در دین داری مسئولان طبق آموزه های نهج البلاغه و اعتماد اجتماعی شهروندان بوده است.
روش کارروش انجام این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از شاخه میدانی است. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش، 428 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد، دکتری و اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران، مازندران، قم و سمنان به روش نمونه گیری دردسترس جامعه آماری در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و الگوی معادلات ساختاری در نرم افزارLISREL و آزمون میانگین در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند.
یافته هانتایج آزمون های آماری حاکی از این است که ادراک شفافیت در دین داری مسئولان تاثیر مثبت و معناداری بر اعتماد اجتماعی شهروندان داشت (53/8T= و 59/0P=). به این معنی که هرچه شفافیت بیشتری در دین داری مسئولان مشاهده شود، اعتماد اجتماعی در میان شهروندان نیز بیشتر می شود. علاوه براین، تجزیه و تحلیل پاسخ های جامعه آماری نشان می دهد که میزان شفافیت در دین داری مسئولان و میزان اعتماد اجتماعی آنان بیشتر از مقدار متوسط ارزیابی شده است.
نتیجه گیرییافته ها گویای این است که با توجه به بارهای عاملی به دست آمده، تقویت هر یک از شاخص های شفافیت در دین داری مسئولان منجر به بهبود سطح اعتماد اجتماعی شهروندان می گردد. بنابراین، با توجه به وضعیت فعلی هر یک از مولفه ها، لازم است مسئولان جامعه به منظور بهبود وضعیت اعتماد اجتماعی شهروندان در بهبود شفافیت هر یک از مولفه های دین داری کوشا باشند.
کلید واژگان: اعتماد, حکومت, دینBackground and ObjectiveSocial trust is one of the social phenomena that plays a vital role in human relationships and interactions and provides the cohesion and integration of society by creating strong social bonds. In the meantime, transparency in the various elements of the government can also be considered as an effective mechanism to support citizens' rights. It is worth mentioning that hypocrisy is especially emphasized in Islam as an anti-social trend. Considering the importance of the subject and the gap in the previous studies in this field, this research aims to examine the relationship between perception of transparency in the religiosity of officials according to the teachings of Nahj al-Balagha and the social trust of citizens.
MethodsThe present study is practical in terms of its purpose, and descriptive and field-based in terms of the method of data collection. In order to investigate the relationship between research variables in the field, 428 MA students, PhD candidates and faculty members of Tehran, Mazandaran, Qom and Semnan universities were selected as a statistical population by available sampling method. Standard questionnaires were used to collect data and to analyze the data, confirmatory factor analysis tests and structural equation modeling on LISREL software and mean test on SPSS software version 16 were used. In the present study, all ethical considerations were observed and the authors reported no conflict of interests.
ResultsThe results of the statistical tests indicated that the perception of transparency in the religiosity of the officials had a positive and significant effect on the social trust of the citizens (P=0.59; T=8.53). This means that the more transparency in the religiousness of officials is observed and perceived, the more social trust among citizens there will be. In addition, the analysis of the responses of the statistical community indicates that the level of transparency in the religiosity of officials and the level of social trust of citizens is more than the average value.
ConclusionThe results of the present study indicate that according to the obtained factor loadings, improving each of the indicators of transparency in the religiosity of the officials leads to the improvement of the level of social trust of the citizens. Therefore, according to the current status of each of the components, it is necessary for the society officials to try to improve the transparency of each of the components of religiosity in order to improve the social trust of the citizens.
Keywords: Governance, Religion, Trust -
هدف
هدف پژوهش حاضر، تحلیل کتاب سنجی تولیدات علمی منتشر شده در پایگاه علمی اسکوپوس در موضوع بانکداری دیجیتال و مصورسازی نقشه علمی دنیا (طی 66 سال اخیر) است.
روش شناسی:
پژوهش حاضر، از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی و از نوع مرور نظام مند مستندات علمی می باشد و تعداد 3488 منبع با موضوع بانکداری دیجیتال از پایگاه علمی اسکوپوس به صورت جستجو در عنوان مقاله، چکیده و واژه های کلیدی استخراج گردید. بررسی و تحلیل داده ها توسط امکانات این پایگاه و همچنین نرم افزارهای Excel و نرم افزار تحلیل شبکه اجتماعی VOSviewer صورت گرفت تا روند محصولات پژوهشی، نقشه دانشی، شبکه همکاران، شبکه هم واژگانی پژوهش های انجام شده با موضوع بانکداری دیجیتال احصاء، طراحی و مصورسازی شود.
یافته هایافته های پژوهش حاکی از روند صعودی تولیدات علمی در حوزه بانکداری دیجیتال به خصوص از سال 2000 میلادی می باشد و همچنین نشان دهنده این موضوعات است: بیش از 97% مستندات نمایه شده به زبان انگلیسی و مابقی مربوط به دیگر زبان های دنیا است و در قالب 13 نوع متن بازیابی و دسته بندی شده اند که بیش ترین فراوانی آن ها مربوط به مقالات پژوهشی اصیل با 44.70% می باشد و کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، انگلستان و هندوستان به ترتیب بیش ترین اسناد منتشر شده در این حوزه را نسبت به دیگر کشورهای جهان به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که پژوهشگران ایرانی نیز با ورود به این عرصه، تولیدات علمی و همکاری با دیگر کشورها در این باره را دارند؛ ولی باید این موضوع بیش تر توسعه یابد. همچنین نتایج حاصل از هم رخدادی واژگان نشان دهنده پرتکرار بودن واژه های «بانکداری»، «ذخیره سازی دیجیتال»، «فین تک»، «فناوری»، «بلاک چین»، «تجارت الکترونیک» و «احراز هویت» و بیش ترین ارتباط آن ها با واژه «بانکداری دیجیتال» می باشد و طبق نتایج هم تالیفی کشورها، مشخص گردید هندوستان، آمریکا، انگلستان، فدراسیون روسیه، اندونزی، مالزی، استرالیا و اسپانیا نسبت به دیگر کشورها بیش ترین همکاری علمی را در این زمینه داشته اند.
کلید واژگان: بانکداری دیجیتال, کتاب سنجی, شبکه دانشی, مصورسازیPurposeIn the age of information, the increasing competition among banks to gain a larger share of the monetary and financial market has led to a more detailed and profound focus on the needs and demands of customers. Achieving maximum customer satisfaction initially involves understanding their needs and demands and then translating these into appropriate services. Given the growing complexity of financial and banking systems, this can only be accomplished by establishing codified and systematic methods that transform these concepts into an organizational process. Furthermore, with the evolving needs, demands, and expectations of customers, it is essential to first identify what the customer desires and then provide the necessary means to fulfill them. The significant changes in the banking system and services, the competitive and rapidly changing environment in which banks operate, and the recognition that consistently delivering superior quality services compared to competitors can create a stronger competitive advantage have driven banks to shift their focus towards customer satisfaction and enhancing service quality. Consequently, due to the characteristics of digital environments, banks are compelled to transition into digital banks and bridge the gap between the physical and digital realms in a timely manner. The journey of banks towards customer-centricity should commence with the adoption of digital technologies and by establishing targeted partnerships and re-engineering the current processes and structure of banks within the digital banking ecosystem. The primary objective of the current research is to conduct a bibliometric analysis of the scientific publications in the Scopus scientific database on the subject of digital banking from its inception to date and to present the global scientific landscape (over the past 66 years). In scientometric research, it is crucial to emphasize the significance of quantitative and qualitative information about the topic being studied. Such studies unveil hidden realities in every scientific domain. Undoubtedly, remote research points may pose significant challenges in the future or reveal remarkable prospects for further research and narrowing research gaps.
MethodologyThis research follows an analytical-applied approach, utilizing scientometric techniques such as synonym analysis and social network analysis. By examining the main results, the research field's topics and boundaries were meticulously gathered through records and citation links. Under a scientific framework, 3488 sources related to digital banking were extracted from the Scopus scientific database by searching the article title, abstract, and keywords. Data review and analysis were conducted using the database's tools, as well as Excel and VOSviewer software, a social network analysis tool. This was done to quantify, design, and visualize the research products' trends, knowledge map, colleagues' network, and the synonymy network of research on digital banking.
FindingsThe findings of the research indicate the upward trend of scientific productions in the field of digital banking, especially since the year 2000, and it also indicates that; More than 97% of the indexed documents are in English and the rest are related to other languages of the world and have been retrieved and categorized in the form of 13 types of texts, the highest frequency of which is related to original research articles with 44.70% and countries such as the United States of America, England and India has the most published documents in this field compared to other countries in the world.
ConclusionThe findings of the research indicate an upward trend in scientific productions in the field of digital banking, especially since the year 2000. More than 97% of the indexed documents are in English, while the remaining are in various languages from around the world. These documents have been retrieved and categorized into 13 types of texts, with the highest frequency being original research articles at 44.70%. Countries such as the United States of America, England, and India have the most published documents in this field compared to other countries worldwide.
ConclusionInvestigations like this can provide a suitable path and roadmap for future research, investment, and policymaking by executive departments in the field of digital banking. The results of this research show that Iranian researchers have also entered this field and have scientific productions and collaborations with other countries in this area, but this issue should be further developed. Additionally, the co-occurrence results of the words show the frequency of terms such as "banking", "digital storage", "fintech", "digital technology", "blockchain", "e-commerce" and "authentication" and the most relevance to the term "digital banking. The results of co-authored works by countries reveal that India, America, England, the Russian Federation, Indonesia, Malaysia, Australia, and Spain have the most significant scientific cooperation in this field compared to other countries.
Keywords: Digital Banking, Bibliometrics, Knowledge Network, Illustration -
فصلنامه مدیریت دولتی، پیاپی 56 (زمستان 1402)، صص 751 -765هدف
شرکت های استارتاپ محور در سراسر جهان نیروی کار متنوعی دارند. پیش بینی ها از این حکایت می کند که نیروهای انسانی آینده در این شرکت ها، اغلب از گروه های اقلیتی مانند زنان، مهاجران و گروه های قومی و نژادی مختلف تشکیل خواهد شد. استارتاپ های ایران نیز از این قاعده مستثنا نیستند و در آن ها تعداد زیادی از افراد با زمینه های قومی و فرهنگی مختلف فعالیت می کنند. توانایی جذب سرمایه برای استارتاپ های نوآور، در راستای رشد بهتر و توسعه آن ها امری ضروری است و انتظار می رود که قابلیت های بنیان گذاران استارتاپ ها این توانایی را توسعه دهد. برهمین اساس، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر تنوع قومی بنیان گذاران استارتاپ های ایرانی حاضر در نمایشگاه جیتکس شهر دبی، بر حجم سرمایه گذاری جمع آوری شده است.
روشاین پژوهش از لحاظ رویکرد کمی است، از جهت هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری آن، بنیان گذاران 20 استارتاپ شرکت کننده در فراخوان صندوق نوآوری و شکوفایی نهاد علمی ریاست جمهوری، در سال های 2020 تا 2022 است که به صورت سرشماری مطالعه شده است. برای دسته بندی افراد و تنوع قومی، از رویکردی خاص با عنوان شاخص شانون استفاده شد. برای بررسی اثر تنوع قومی بر حجم سرمایه جمع شده، از روش هم بستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. در این پژوهش چندین متغیر نظیر اندازه هم گرویی اعضای شرکت کننده در نمایشگاه (که در سطح تامین مالی سری A قرار داشتند)، سن استارتاپ (از سال تاسیس تا زمان حضور در این محل، در بازه زمانی 0 تا 10 سال) و تجربه حضور در استارتاپ (میانگین سال های تجربه کار استارتاپی، قبل از پیوستن به این استارتاپ تا بعد از آن در بازه زمانی 0 تا 15 سال) به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده است.
یافته هاطبق نتایج به دست آمده تنوع قومی بنیان گذاران تیم استارتاپ های ایرانی، بر میزان سرمایه گذاری جمع آوری شده با توجه به متغیرهای کنترل سن استارتاپ ها، اندازه هم گرویی و تجربه تمام وقت، تاثیر معناداری دارد. ضریب رگرسیون میان دو متغیر برابر با 892/0 است که این میزان، نشان دهنده تاثیر مثبت و معنادار تنوع قومی بر حجم سرمایه گذاری جمع شده است. از طرفی، ضریب هم بستگی برای تنوع قومی، مثبت و از نظر آماری معنادار گزارش شد که نشان می دهد افزایش 1 واحدی در تنوع قومی با افزایش 14درصدی در مجموع سرمایه جذب شده همراه است.
نتیجه گیریاین مطالعه با تایید نظریه «تنوع به عنوان مزیت» و رد نظریه «تنوع به عنوان ضرر» در زمینه افزایش سرمایه جمع شده استارتاپ، به ادبیات حوزه مدیریت و کارآفرینی کمک کرده است. این پژوهش یادآور می شود که سرمایه گذاران این عرصه می توانند تنوع را به عنوان یک مزیت در استارتاپ ها مدنظر قرار داده و سرمایه گذاری بهتر و مناسب تری انجام دهند. نتایج می تواند با نظریه شناختی و پردازش اطلاعات سازگار باشد؛ به این معنا که در چارچوب ذهنی تنوع، ممکن است ترکیب افراد با مدل های شناختی مختلف، نوآوری و ظرفیت حل مسیله را افزایش دهد. از سوی دیگر، نتایج از نظریه شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی (به معنای مجموع منابع بالفعل و بالقوه تعبیه شده درون جامعه) که از طریق شبکه روابطی که افراد یا واحدهای اجتماعی در اختیار دارند، پشتیبانی می کند. نتایج پژوهش با نظریه هویت اجتماعی یا متغیر وابسته آن که نظریه طبقه بندی اجتماعی است، سازگار نیست؛ زیرا استدلال نظریه هویت اجتماعی نشان می دهد که تنوع قومی می تواند تعارض را افزایش یا کارایی تبادل اطلاعات، انسجام و اعتماد را کاهش دهد که به اثرهای منفی عملکرد منجر می شود و این با نتایج پژوهش فوق متناقض است.
کلید واژگان: تنوع قومی, استارتاپ, سرمایه جمع آوری شده, نظریه تنوع شناختی, نظریه شبکه اجتماعیObjectiveStartups around the world boast diverse workforces, and forecasts suggest that future workforces will predominantly comprise minorities, including women, immigrants, and individuals from varied ethnic and racial backgrounds. Iranian startups are similarly diverse, featuring people from an array of ethnic and cultural backgrounds. Raising capital is crucial for the growth and development of innovative startups, and the abilities of startup founders are believed to significantly influence this process. This study aims to examine the impact of ethnic diversity among Iranian startup founders on the amount of investment capital raised, specifically at the Gitex exhibition in Dubai.
MethodsThis research adopts a quantitative approach, is applied in nature, and employs descriptive data collection methods. It focuses on founders of 20 startups who participated in the Innovation and Prosperity Fund call by the Presidential Scientific Institution from 2020 to 2022, examined in a census format. To categorize ethnic diversity, we utilized Shannon's index. The study then explored the impact of ethnic diversity on capital raised using the Pearson correlation method, regression analysis, and SPSS software. Control variables included the size of the startup teams at the exhibition (at Series A funding level), the age of the startup (considered from the year of establishment to up to 10 years), and the founders’ experience in startups (average years of experience before and after joining the startup, within a 0 to 15 years range).
ResultsThe results reveal that the ethnic diversity of Iranian startup founders significantly influences the amount of investment capital raised, considering control variables such as the startups' age, team size, and founders' full-time experience. The regression coefficient of 0.892 between ethnic diversity and capital raised underscores the positive and significant effect of diversity. Furthermore, we found a positive and statistically significant correlation between ethnic diversity and capital raised, indicating that a one-unit increase in ethnic diversity correlates with a 14% increase in total attracted capital.
ConclusionThis study contributes to management and entrepreneurship literature by supporting the "diversity as an advantage" theory and challenging the "diversity as a disadvantage" perspective in the context of raising startup capital. It suggests that investors should view diversity as a beneficial factor in startups, leading to more effective investment decisions. The findings align with cognitive theory and information processing, indicating that a diverse team, with varied cognitive models, may enhance innovation and problem-solving capabilities. Additionally, the results resonate with the theory of social networks and social capital, emphasizing the resources available through a network of diverse relationships. However, the findings contradict social identity theory and its related social classification theory, which argue that ethnic diversity can heighten conflict and reduce the efficiency of information exchange, cohesion, and trust, thereby negatively impacting performance. These contradictions offer intriguing avenues for future research.
Keywords: ethnic diversity, Startup, Capital raised, cognitive diversity theory, social network theory -
ترک خدمت کارکنان کلیدی در سازمان های سرآمد به یکی از مهم ترین نگرانی های مدیران و رهبران تبدیل شده است که با تغییر نوع سبک رهبری و روابط مدیران و کارکنان می توان تمایل به ترک خدمت کارکنان را تقلیل نمود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر قصد ترک خدمت کارکنان با میانجی گری قانون شکنی خیرخواهانه و تبادل رهبر-پیرو است. روش تحقیق از نظر نوع هدف، کاربردی است. کارکنان سازمان تامین اجتماعی تهران به تعداد 3200 نفر به عنوان جامعه انتخاب شدند که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 342 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفتند. در این راستا از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد که پایایی و روایی آن نیز در جریان پژوهش تایید شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سبک رهبری اخلاقی بر قصد ترک خدمت کارکنان تاثیر مستقیم و معناداری دارد و به واسطه متغیرهای میانجی رابطه رهبر پیرو و قانون شکنی خیرخواهانه می تواند به صورت غیرمستقیم بر تمایل به ترک خدمت کارکنان تاثیر معناداری داشته باشد. پژوهش حاضر می تواند نتایج مثبت زیادی به همراه داشته باشد و موجبات گسترش رهبری اخلاقی در سازمان ها شود که زمینه افزایش ارتباطات بین مدیران و کارکنان را فراهم می سازد و همچنین منجر به دستیابی به اهداف عالی سازمان و کاهش قصد ترک خدمت کارکنان و جابجایی کارکنان می شود.
کلید واژگان: رهبری اخلاقی, قانون شکنی خیرخواهانه, تبادل رهبر- پیرو, قصد ترک خدمت کارکنان, سازمان تامین اجتماعیPurposeIntention to employee turnover of key employees in leading organizations has become one of the most important concerns of managers and leaders that by changing the type of leadership style and relationships between managers and employees can reduce the tendency to turnover employees. Ethical leaders try to encourage employees to do the right thing, have justice and deal appropriately with clients in any situation and condition by creating moral awareness, giving responsibility and delegating some responsibilities to subordinates by creating a collaborative atmosphere. Ethical leadership style leads to improvement and promotion of leader-member exchange. Ethical leadership is an influencing factor on pro-social rule-breaking. Pro-social rule-breaking, which is a constructive and positive law breaking, leads to the reduction of deviant behaviors in employees and makes them attached to their organization and leads to the reduction of the intention to turnover in employees. The purpose of this study is to investigate the effect of ethical leadership on employee turnover with emphasis on mediation pro-social rule-breaking and leader-member exchange.
Design/Methodology/Approach:
The research method is practical in terms of the type of objective. 3200 employees of Tehran Social Security Organization were selected as the population, based on random cluster sampling and using Cochran's formula, 342 people were selected as a statistical sample, and during this time, a questionnaire tool was used to collect data. In this regard, standard questionnaires were used, whose reliability and validity were confirmed during the research. In order to analyze the data, SPSS and AMOS software were used, and the data were analyzed using the structural equation modeling method.
FindingsThe results showed that the ethical leadership style has a direct and significant effect on intention to employee turnover. Ethical leadership always considers the interests of employees and promotes friendship and justice among employees so that employees can trust their leaders. Employees' high trust in their leaders prevents them from leaving the service, so the rate of Turnover the organization decreases. Through the mediating variables of leader-member exchange and pro-social rule-breaking, it can indirectly have a significant effect on the intention to employee turnover. Ethical leaders, due to the promotion of ethical principles and fair treatment of employees, want employees to achieve their individual goals and achieve the goals of the beneficiaries, as a result, they grant the necessary power to the employees to be able to fulfill the individual goals and the beneficiaries of the cumbersome laws. Bypass Ethical leaders lead to the creation of friendly and intimate relationships with employees through fair behaviors, by creating value and moral awareness, giving authority and responsibility to people, adopting collaborative management, etc. In this way, leader-member exchange between managers and employees are strengthened and they can freely transfer information to each other and with full openness. Also, leader-member exchange can independently lead to pro-social rule-breaking in the organization.
Discussion and ConclusionThe present research can bring many positive results and lead to the expansion of ethical leadership in organizations, which provides the basis for increasing communication between managers and employees, and also leads to achieving the organization's high goals and reducing intention to employee turnover. Social security organizations can encourage benevolent rule-breaking by promoting a culture of creativity and innovation, which can include giving employees more autonomy and flexibility in their work and encouraging them to think outside the box when dealing with social issues. Social security managers should try to establish an ethical leadership style in the organization and create a friendly and cooperative atmosphere in the organization so that employees can strive to achieve organizational goals and not be afraid of existing obstacles. Also, strengthening relationships is one of the requirements of any organization, especially the social security providers, so that the employees who attract and hire and hold training courses for them do not want to leave the place of service and can bring the organization closer to its real vision with increasing efforts. Social security organizations can promote ethical decision-making among employees by providing clear guidance on the organization's values and ethical principles and encouraging employees to consider the potential consequences of their actions.
Keywords: Ethical leadership, pro-social rule-breaking, Leader-Member Exchange, Intention to Employee Turnover, social security organization -
رهبری در زندگی بشری از جایگاه ویژه ای برخوردار است و به دنبال ایجاد نیروی بالقوه برای الهام بخشیدن به افراد جهت نیل به اهداف فردی و سازمانی است. امروزه کمال جویی و جستجوی معنا و مفهوم زندگی فردی و سازمانی موضوعی است که برای رهبران و پیروان اهمیت بسزایی دارد. رهبری توحیدی، مسیر کمال انسانی را بر اساس هستی شناسی، معرفت شناسی و سیر در عوالم وجود ترسیم می-نماید. این تئوری مفهومی نوپا در حوزه رهبری سازمانی است که سعادت انسانی را در زندگی فردی و سازمانی دنبال می کند. هدف از پژوهش حاضر مفهوم پردازی تئوری رهبری توحیدی است. این پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و از لحاظ روش اجرا با روش مرور سیستماتیک و تحلیل مضمون گزاره های مختلف مربوط به مفهوم رهبری توحیدی را شناسایی، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با بهره گیری از رویکرد یکپارچه سازی، تعریفی از آن پیشنهاد داده است. برای شناسایی منابع از پایگاه های داده EBSCO، SCOPUS، WIELY، SCINCE DIRECT، PROQUEST، SPRINGER استفاده شد و در نهایت از مجموع 189 مقاله شناسایی شده، 19 مقاله برگزیده شد. در نتیجه تجمیع و پس از طی فرآیند کدگذاری، گزاره های کدگذاری شده در شش مقوله اصلی ماهیت، عوامل موثر بر شکل گیری، ویژگی ها، راهبردهای رشد و تعالی، پیامدها و ارزش ها دسته بندی شدند.کلید واژگان: رهبری مبتنی بر وجود, رهبری توحیدی, معنویت, هستی شناسی و مرور سیستماتیکLeadership has a special place in human life and seeks to create a potential force to inspire people to achieve individual and organizational goals. Today, the pursuit of perfection and the search for the meaning and concept of individual and organizational life is a subject that is very important for leaders and followers. Non- duality leadership draws the path of human perfection based on ontology, epistemology and progress in the worlds of being. This theory is a new concept in the field of organizational leadership that pursues human happiness in individual and organizational life. The purpose of this research is to conceptualize the theory of non- duality leadership. This research was identified, compiled and analyzed in terms of its objective, fundamental, and in terms of implementation method, with the method of systematic review and content analysis of various propositions related to the concept of non- duality leadership. EBSCO, SCOPUS, WIELY, SCIENCE DIRECT, PROQUEST, SPRINGER databases were used to identify the sources and finally 19 articles were selected from the total of 189 identified articles. As a result of aggregation and after the coding process, the coded propositions were categorized into six main categories of nature, factors affecting formation, characteristics, growth and excellence strategies, consequences and values.Keywords: Being- Centered Leadership, Non Duality Leadership, Spirituality, Ontology &, Systematic Review
-
همگام با پیشرفت فناوری ها در حوزه اطلاعات و ارتباطات بانک ها به منظور راضی نگه داشتن مشتریان خود ناچار به تحول در سیستم های خود و استفاده از این فناوری های جدید هستند بدین منظور در زمینه ورود به عرصه های مختلف دیجیتال در حال برنامه ریزی هستند و ارزیابی از آمادگی آن ها جهت سنجش میزان و سطح موفقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. مشخص کردن میزان آمادگی پذیرش، استفاده و به کارگیری فناوری های نوین و کاربردهای مرتبط با آن ها در درون و برون سازمان ها از جمله مواردی است که موردتوجه و تاکید است. این پژوهش با بررسی مبانی نظری، تجربی و همچنین مدل های موجود مرتبط با موضوع موردمطالعه، ضمن در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر یک از آن ها؛ ابعاد و مولفه های آمادگی جهت پذیرش و ورود به حوزه بانکداری دیجیتال را با طبقه بندی جدیدتری از آن ها در قالب مدلی پویا ارائه نموده است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی (کیفی - کمی) و جامعه آماری آن صنعت بانکداری است. در فاز کیفی با 15 خبره دانشگاهی و نظام بانکی ایران، در قالب پنج راند پنل دلفی ارتباط برقرار شد و در نتیجه آن، عوامل اصلی مدل در قالب ابعاد و مولفه ها احصاء، استخراج و نهایی شده است. در فاز کمی پژوهش پیش فرض های مختلف در مدل مدنظر پژوهش برای نظام بانکی کشور، با استفاده از پویایی شناسی سیستم ها مورد آزمون و شبیه سازی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از توجه و تمرکز مدیران، سیاست گذاران و بازیگران نظام بانکی کشور به متغیرهای اصلی پژوهش یعنی؛ آمادگی دیجیتال، سیاست های تشویقی و بهبود کیفیت سیستم می باشد.
کلید واژگان: ارزیابی آمادگی, صنعت بانکداری, بانکداری دیجیتال, شبیه سازی پویا, فناوری اطلاعات و ارتباطاتTo this end, organizations are planning to enter different digital arenas and evaluation of D-Readiness for measuring their level of success is of particular importance. Determining the degree of readiness to accept, use and apply new technologies and their related applications inside and outside organizations is one of the things that is of interest and emphasis. This research examines the theoretical and experimental foundations as well as existing models related to the subject under study, while considering the strengths and weaknesses of each of them; It has presented the dimensions and components of preparation for accepting and entering the field of digital banking with a newer classification of them in the form of a dynamic model. The research method of this research is mixed (Qualitative- Quantitative) and its statistical population is the banking industry. In the qualitative phase, 15 academic and Iranian banking system experts were contacted in the form of five rounds of the Delphi panel, and as a result, the main factors of the model were calculated, extracted and finalized in the form of dimensions and components. In the quantitative phase of the research, various presuppositions in the research model for the country's banking system were tested and simulated using systems dynamics, the results of which indicate the attention and focus of the managers, policy makers and actors of the country's banking system on the main variables of the research, namely; Digital Readiness, Incentive Policies and System Quality is improvement.
Keywords: Readiness Assessment, Banking Industry, Digital Banking, Dynamic Simulation, Information, Communications Technology -
مقدمه
رفتار شهروندی سازمانی علی رغم تاثیرات مثبتی که می تواند بر بهره وری محیط کار داشته باشد، از جنبه های تاریکی نیز برخوردار می باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر جنبه تاریک رفتار شهروندی سازمانی بر اهمال کاری با میانجیگری گرانباری نقش و طردشدگی در محل کار و تعدیلگری جنسیت در میان پرستاران می باشد.
روش کارپژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از منظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل پزشکان و پرستاران یکی از بیمارستان های سمنان می باشد. بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، 215 پرسشنامه توزیع شد و با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SMART-PLS3 داده های پژوهش مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوفسکی (1989)، اهمال کاری بدیع و همکاران (1389)، گرانباری نقش ریلی (1982) و طردشدگی در محل کار فریس و همکاران (2008) استفاده شده است.
یافته هانتایج نشان داد که جنبه تاریک رفتار شهروندی سازمانی بر گرانباری نقش اهمال کاری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین گرانباری نقش بر اهمال کاری تاثیر مثبت و معناداری دارد. گرانباری نقش رابطه بین جنبه تاریک رفتار شهروندی سازمانی و اهمال کاری را میانجیگری می کند. جنسیت رابطه بین جنبه تاریک رفتار شهروندی سازمانی و گرانباری نقش را تعدیلگری می کند. همچنین رابطه بین جنبه تاریک رفتارشهروندی سازمانی و طردشدگی در محل کار به صورت منفی و معنادار بود که نشان از رد فرضیه پژوهش باشد. بین متغیر طردشدگی در محل کار و اهمال کاری هیچ ارتباط معناداری مشاهده نگردید. جنسیت رابطه بین جنبه تاریک رفتار شهروندی سازمانی بر اهمال کاری و طردشدگی در محل کار را تعدیلگری نمی کند.
نتیجه گیریرفتار شهروندی سازمانی از طریق افزایش نقش برای کارکنان می تواند منجر به گرانباری نقش گردد و از این طریق بر اهمال کاری کارکنان تاثیر بگذارد. همچنین از آنجایی که زنان بیشتر در رفتارهای شهروندی سازمانی مشارکت دارند، حجم کاری برای آنها بیشتر از مردان می باشد و گرانباری نقش بیشتری را متحمل می شوند.
کلید واژگان: جنبه تاریک رفتار شهروندی سازمانی, اهمال کاری, گرانباری نقش, طردشدگی در محل کارIntroductionCausal organizational citizenship behavior has positive effects that can have on the exploitation of the work environment, it is also one of the dark aspects. In this regard, the present study examines the dark effect of organizational citizenship behavior on procrastination with the mediation of role burden and exclusion at work and gender education among nurses.
MethodologyThe present study is applied in terms of purpose and descriptive in terms of how to collect Information. The statistical population of the researcher includes doctors and nurses of Kausar Semnan Hospital. Based on simple random sampling, 215 questionnaires were distributed and using SPSS26 and SMART-PLS3 software, data analysis methods were used. Organ and Kanofsky's organizational citizenship behavior questionnaire (1989), Badie et al.'s procrastination (1389), Reilly's role overload (1982) and Faris et al.'s (2008) workplace ostracism were used to measure the research.
FindingsThe results showed that the dark side of organizational citizenship behavior has a positive and significant effect on the importance of an important role. Also, the importance of the role has a positive and significant effect on procrastination. Role overload mediates the relationship between the dark side of organizational citizenship behavior and procrastination. Gender moderates the relationship between the dark side of organizational citizenship behavior and role burdensomeness. Also, the relationship between the dark side of organizational citizenship behavior and rejection at the workplace was negative and significant, which is a rejection of the research hypothesis. No significant relationship was observed between the changes of rejection at work and procrastination. Gender does not moderate the relationship between the dark side of organizational citizenship behavior on procrastination and exclusion in the workplace.
Conclusioncitizenship behavior can become role burden through increasing workload and thus affect procrastination. Also, since women are more involved in organizational citizenship behaviors, the workload for them is more than men and they play an important role.
Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Procrastination, Role Overload, Ostracism In The Workplace -
هدفدر این پژوهش اثر پیگمالیون مدیران شعب، بر عملکرد فروش کارکنان فروشگاه های هالیدی بررسی شده است.روشجامعه آماری پژوهش حاضر، کارمندان فروشگاه های هالیدی در سطح شهر تهران است که در مجموع 22 کارمند را شامل می شود و تمامی کارمندان برای نمونه انتخاب شدند. روش این پژوهش، تجربی است (طرح دو گروهی نوع دوم). این پژوهش از یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش تشکیل شده است. بر این اساس، کارمندان منتخب شهر تهران، به طور کاملا تصادفی، به دو گروه آزمایش و کنترل (11 نفر گروه آزمایش و 11 نفر گروه کنترل) دسته بندی شدند. ابتدا از هر دو گروه، پیش آزمون به عمل آمد و بعد از آموزش اثر پیگمالیون به مدیران، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد عملکرد فروش والنزویلا و همکاران (2014) استفاده شد. از نظرهای استادان راهنما، مشاور، صاحب نظران و متخصصان مدیریت نیز برای بررسی و تعیین روایی سوال ها بهره برده شد. پایایی سوال ها با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد که درصد بالای مقدار آلفا (825/0) گویای پایایی خوب سوال ها بود. آزمون فرضیه ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) و تک متغیر (آنکوا) در نرم افزار اس پی اس اس انجام شد.یافته هانتایج نشان داد که اثر پیگمالیون مدیران شعب مجموعه هالیدی، بر ارتقای عملکرد فروش کارکنان، یعنی ویژگی های نقش فروشندگی، مهارت های نیروی فروش، ارزش دوره عمر مشتری و مشتری گرایی، تاثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیریاثر پیگمالیون مدیران رابطه مثبتی با ویژگی های نقش فروشندگی کارکنان فروش شعب هالیدی داشته است.کلید واژگان: اثر پیگمالیون, ارتقای عملکرد, فروش کارکنانObjectiveOne of the most important factors for employees' success is focusing on the positive outcome of each situation, according to which they increase their trust and commitment. Hence, those who are positively focused can act very boldly and continue their efforts until achieving the desired result. The Pygmalion effect is a psychological principle related to the effective management of people. If employees think that their organization will be successful, they may subconsciously take action on this issue. As a sales manager, your ability to develop and retain sales representatives is critical to your company's performance and future success. Retaining employees in sales is still an important issue. Also, when salespeople are gaining skills to prepare for and succeed in their role, they are more likely to be job-satisfied and feel that their employer values their work. These factors reduce the likelihood of their willingness to resign. Holliday Chain Store as an enterprise is no exception to this rule. For this purpose, this study investigates the Pygmalion effect in branch managers on improving the sales performance of employees in the named chain store.
MethodologyIt is an experimental, cross-sectional, and controlled clinical trial study. The statistical population of the present study includes 22 employees of a Holiday branch in Tehran. They were randomly divided into two groups; 11 in the experimental group and 11 in the control group. The standard sales performance questionnaire of Venezuela et al. (2014) was used to collect the needed data. In this study, the opinions of the supervisor, experts, and management specialists were used to check and determine the validity of the questions, and Cronbach's alpha was used to check their reliability. A high percentage of the alpha value indicated the reliability of the questions. Hypotheses were tested using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and univariate analysis (ANKWA) using SPSS software.
FindingsThe results showed that the Pygmalion effect in managers of Holliday store branches on improving the sales performance of employees (characteristics of sales role, sales force skills, the value of customer life cycle, and customer orientation) is positive and significant.
ConclusionThe results showed that the Pygmalion effect in Holliday’s branch managers has a significant and positive influence on improving the sales performance of employees (sales role characteristics, sales force skills, customer lifetime value, and customer orientation). Also, the Pygmalion effect impacts business and manager-employee relations (teacher-student). A manager who knows the skills and talents of his subordinates can help them achieve their goals. The relationship between managers and employees (teacher-student) is an example of the Pygmalion Effect on strengthening and improving the skills of people in business and effectively recognizing their skills and using them to achieve the set goals. Also, according to the beta value of this variable, the Pygmalion effect in managers has a positive relationship with the customer lifetime value of sales employees, in other words, the continuous presence of managers in such periods can strengthen the value cycle of sales employees' customers. Individuals' tendencies are formed based on their direct perceptions of the conditions of expectations that others have about them. As a result, it is recommended to identify hidden talents and skills of employees by holding group training courses and activities with the presence of sales staff and to achieve this goal by focusing and promoting these positive skills throughout the journey. Create better changes in the sales performance of employeesKeywords: Employee Sales, Improve Performance, pygmalion effect -
هدف
بیماری کووید-19 الزاماتی را با خود به همراه آورد که مزید بر الزامات شغلی قبلی پرستاران بود و مشکلاتی را برای سازمان های مرتبط با سلامت ایجاد کرد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر الزامات شغلی کووید-19 بر تمایل به ترک خدمت با میانجی گری فرسودگی عاطفی در میان پرستاران می باشد.
روش کارپژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از منظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه پرستاران بیمارستان کوثر شهر سنندج می باشند. براساس نمونه گیری تصادفی ساده، 238 پرسشنامه توزیع شد و با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و Smart-Pls3 داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه الزامات شغلی کخ و شرمولی (2021)، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981) و تمایل به ترک خدمت اتوود و هین شو (1985) استفاده شده است.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که الزامات شغلی کووید19 بر تمایل به ترک خدمت (β=0/375, T=3/693) و فرسودگی عاطفی پرستاران شاغل (β=0/520, T=7/460) در بیمارستان کوثر سنندج رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین فرسودگی عاطفی و تمایل به ترک خدمت پرستاران شاغل (β=0/353, T=3/747) در بیمارستان کوثر سنندج رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. افزون بر این، الزامات شغلی کووید-19 بر تمایل به ترک خدمت با میانجی گری فرسودگی عاطفی در میان پرستاران شاغل در بیمارستان کوثر سنندج رابطه غیرمستقیم و معنی داری (β=0/123, T=2/506) دارد.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گیری کرد که الزامات شغلی معمول پرستاران به خودی خود استرس زا و خسته کننده هستند و اگر الزامات پاندمی هایی مانند کرونا نیز مازاد بر آن شوند می تواند موجب خستگی عاطفی پرستاران شده و درنهایت منجر به ترک خدمت آن ها شود.
کلید واژگان: الزامات شغلی کووید-19, بیمارستان کوثر سنندج, تمایل به ترک خدمت, فرسودگی عاطفیObjectiveThe Covid-19 disease brought with it demands that were in addition to the previous job demands of nurses and created problems for health-related organizations. In this regard, the aim of the present study is to investigate the effect of the job demands of Covid-19 on the desire to leave the service with the mediating role of emotional exhaustion among nurses.
MethodologyThe present study is applied in terms of purpose and descriptive in terms of how to collect information. The statistical population of the research includes all the nurses of Kausar Hospital in Sanandaj. Based on simple random sampling, 238 questionnaires were distributed and research data were analyzed using SPSS23 and Smart-PLS3 software. To measure the job demands of COVID-19 from the questionnaire of Koch and Shermoli (2021), Emotional exhaustion questionnaire of Moslesh and Jackson (1981), Atwood and Hinshaw questionnaire (1985) was used to measure the tendency to turnover intention.
ResultsThe results of the research showed that the COVID-19 demands have a direct relationship on the turnover intention (β=0.375, T=693.3) and the emotional exhaustion of working nurses (β=0.520, T=460.7) in Kosar Hospital, Sanandaj and it has meaning. Also, the results showed that there is a direct and significant relationship between emotional exhaustion and the turnover intention of working nurses (β=0.353, T=3.747) in Kosar Sanandaj Hospital. In addition, the COVID-19 demands have an indirect and significant relationship with the turnover intention with the mediation of emotional exhaustion among nurses working in Kosar Sanandaj Hospital (β=0.123, T=506.2).
ConclusionIt can be concluded that the usual job demands of nurses are stressful and tiring in themselves, and if the demands of pandemics like Corona become excessive, it can cause emotional exhaustion of nurses and eventually lead to their leaving the service.
Keywords: Demands of Covid19, Kosar Hospital of Sanandaj, Turnover Intention, Emotional Exhaustion -
مدیران سازمان ها، موسسات و شرکت هایی که بخواهند رشد و توسعه و بالندگی داشته باشند، باید حداقل مهارت های تفکر استراتژیک را یاد گرفته و آن را به کار ببندند. هدف پژوهش، بررسی تاثیر تفکر استراتژیک مدیران با گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژی شرکت های کوچک و متوسط است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است که با روش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری را کلیه مدیران و مسیولان شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی استان سمنان تشکیل می دهند. از آنجا که تعداد کارکنان واحدهای تولیدی استقرار یافته در این استان بالغ بر 1609 نفر است؛ بدین ترتیب با توجه به محدود بودن نمونه آماری مطابق قاعده مورگان 310 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده است. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد تفکر استراتژیک لیدکا (1989) برای سنجش تفکر استراتژیک، پرسشنامه هاگس و مورگان (2007) برای سنجش گرایش کارآفرینانه و برای انعطاف پذیری استراتژیک از پرسشنامه دی تونی و تونچیا (2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار های SPSS و Smart Pls انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تفکر استراتژیک مدیران بر انعطاف پذیری استراتژیک و گرایش کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. گرایش کارآفرینانه بر انعطاف پذیری استراتژیک تاثیر معناداری دارد. سرانجام گرایش کارآفرینانه رابطه بین تفکر استراتژیک و انعطاف پذیری استراتژیک را میانجی گری می کند.
کلید واژگان: تفکر استراتژیک, گرایش کارآفرینانه, انعطاف پذیری استراتژیک, شرکت های کوچک و متوسطIntroductionIn the last decade, small and medium enterprises have been considered as the main source of job creation and income in countries. These companies are more important because they play an important role in creating employment, increasing growth and economic development in the country. Also, Businesses with creativity and innovation do not shy away from change and use environmental conditions as an opportunity to create a competitive advantage. As a result, it increases flexibility. Therefore, achieving strategic flexibility in an environment where some organizations have not yet found their place in today's complex environment and need an immediate and fundamental change in the organization is important. Managers with strategic thinking can adapt to environmental changes. When managers are in a changing and unpredictable environment, they increase their efforts to adapt to environmental change and find new solutions. Managers of organizations, institutions and companies that want to grow and develop; they need to learn and apply at least some strategic thinking skills. The purpose of this study was to investigate the impact of managers 'strategic thinking on the flexibility of SMEs' strategy considering the mediating role of entrepreneurial orientation.
MethodologyThe purpose of this study is practical and in terms of data collection, it is a descriptive survey that has been done by cross-sectional method. The statistical population of this study is all managers and executives of small and medium enterprises in Semnan province. Since the number of units deployed in this province is more than 1609 units, thus considering the limited statistical population of the statistical sample size of 310 people using Morgan table was considered. On the other hand, the sampling method used in the present study is stratified random sampling. In addition, three standard questionnaires Liedtka (1989) for measuring strategic thinking, Hughes and Morgan (2007) questionnaire for measuring entrepreneurial orientation and for strategic flexibility questionnaire of De Toni & Tonchia (2005) were used. Cronbach's alpha coefficient was also used to measure reliability. Data analysis in this study was done by structural equation modeling with partial least squares approach using SPSS and Smart Pls.
Results and DiscussionThe findings of the study showed that strategic thinking of managers has a positive and significant effect on strategic flexibility and entrepreneurial orientation. Entrepreneurial orientation also has a significant impact on strategic flexibility. Finally, entrepreneurial orientation mediates the relationship between strategic thinking and strategic flexibility.
ConclusionEntrepreneurial orientation is an active strategic orientation that tends to take an aggressive approach to product innovation. Entrepreneurial orientation responds better to turbulent economies that usually do not follow the rules of competitive markets. Therefore, in order to increase the entrepreneurial tendency of managers and officials, it is suggested to pay attention to improving their capabilities and employees, transferring up-to-date knowledge to employees, encouraging employees to do creative and innovative work and supporting them, increasing the spirit of criticism among them and promoting this Culture in the organization, holding training programs to change attitudes and instill the belief among managers and officials that there are better ways to do things. Managers and executives can increase the company's flexibility by increasing innovation and creativity in the organization, increasing the ability to estimate the immediate needs of customers, responding quickly to market changes. Given that the entrepreneurial orientation means factors such as a bold and independent position to maximize profitability, the desire to carry out new projects and risky programs, courageous and extensive actions to achieve goals, provide new services, introduce new technologies Frequent changes in new services, etc., it can be concluded that the entrepreneurial orientation of CEOs affects the strategic flexibility of companies. In general, it can be concluded that management with an entrepreneurial orientation can improve the performance of the company. Therefore, it is recommended to design and implement general training courses related to entrepreneurship using the opinions of entrepreneurs and professors in the field of entrepreneurship, because these programs and training courses should be based on comprehensive characteristics and learning principles and regardless of time constraints.
Keywords: Strategic Thinking, Entrepreneurial Orientation, Strategic Flexibility, SMEs -
مقدمه
شادکامی حس مثبت نسبت به زندگی فردی و سازمانی را در پرستاران ایجاد می کند و همچنین موجب عملکرد بهتر شغلی، افزایش تعهد و مسیولیت پذیری در محیط کاری پرستاران می شود. رفتارهای توحیدی و دینداری که برخواسته از باورها و جهان بینی پرستاران است می تواند درک بهتری از روابط محیط ایجاد کرده و در شادکامی آنان تاثیرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رفتارهای توحیدی و دینداری بر شادکامی پرستاران بیمارستان پاسارگاد تهران است که تاثیر این دو متغیر با میانجی گری ذهن آگاهی نیز مورد بررسی قرار گرفت.
روش کارروش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل180 نفر پرستاران بیمارستان پاسارگاد در شهر تهران در سال 1402 بود. از بین جامعه آماری 123 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد که پایایی و روایی آنان مورد تایید قرار گرفت، استفاده شد. پرسشنامه ها بین پرستاران قسمت های مختلف بیمارستان در مدت سه روز توزیع و پس از ده روز جهت جمع آوری به آنان مراجعه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار SMART- PLS استفاده شد.
یافته هارفتارهای توحیدی (t=3/413 , β=0/324) و دینداری (t=2/810 , β=0/262) تاثیر مثبت و معناداری بر شادکامی پرستاران دارند. همچنین رفتارهای توحیدی و دینداری از طریق ذهن آگاهی نیز موجب افزایش شادکامی پرستاران می شود. بر اساس شاخص vaf 6/25 درصد از تاثیرات رفتارهای توحیدی بر شادکامی از طریق میانجی گری ذهن آگاهی می باشد که در شاخص در رابطه با دینداری 9/31 درصد می باشد.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، می توان با تقویت رفتارهای توحیدی و دینداری در بین پرستاران، شادکامی آنان را افزایش داد. همچنین این عوامل می توانند از طریق ذهن آگاهی نیز موجب شادکامی بیشتر پرستاران شوند. آموزش تکنیک های ذهن آگاهی می تواند درک بهتری از سختی ها و رنج ها در پرستاران ایجاد کرده و رضایتمندی بیشتر را در آنان موجب شود.
کلید واژگان: رفتارهای توحیدی, دینداری, ذهن آگاهی و شادکامیObjectivesHappiness creates a positive feeling towards personal and organizational life in nurses and also leads to better job performance, increased commitment and responsibility in the nurses' work environment. Oneness behaviors and Religiosity that arise from the beliefs and worldview of nurses can create a better understanding of the relationships in the environment and influence their happiness. The purpose of this research is to investigate the effect of oneness behaviors and religiosity on the happiness of nurses in a Pasargad hospital, and the effect of these two variables was also investigated with the mediation of mindfulness.
MethodsThe present research method is descriptive-survey. The statistical population included 180 nurses of Pasargad hospital in Tehran in 1402. 123 people were selected from the statistical population by simple random sampling method and standard questionnaires were used to collect data and their reliability and validity were confirmed. Questionnaires were distributed among the nurses of different parts of the hospital within three days and after ten days they were referred to collect them. Structural equation modeling was used to analyze the research data using SMART-PLS software.
FindingsOneness behaviors (t=413.3, β=0.324) and religiosity (t=2.810, β=0.262) have a positive and significant effect on nurses' happiness. Also, oneness behaviors and religiosity through mindfulness also increase the happiness of nurses. According to the vaf index, 25.6 percent of the effects of oneness behaviors on happiness are through the mediation of mindfulness, which is 31.9 percent in the index related to religiosity.
ConclusionAccording to the findings of the research, it is possible to increase the happiness of nurses by strengthening oneness behaviors and religiosity. Also, these factors can make nurses happier through mindfulness. The training of mindfulness techniques can create a better understanding of difficulties and sufferings in nurses and cause more satisfaction in them.
Keywords: Oneness behaviors, Religiosity, Mindfulness, Happiness -
هدف پژوهش حاضر، تببین الزامات و بسترهای مدیریت منابع انسانی هوشمند با رویکرد تحول دیجیتال می باشد. با توجه به گسترش کارکردهای فناوری های تحول آفرین در کسب و کارها و رشد اقدامات دانشی، ضرورت تبیین و طراحی یک مدل از مولفه های بسترساز در سیستم های مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان نقش بسزایی در تعالی و زبدگی آنها ایفا می کند. این مطالعه از نظر هدف یک پژوهش کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد پیمایش مقطعی انجام شده است. پانل خبرگان جهت گردآوری نظرات و شناسایی مقوله های زیربنایی شامل چهارده نفر از خبرگان دانشگاهی، مدیران منابع انسانی و مدیران تحول دیجیتال در شرکت های دانش بنیان می باشد. جهت شناسایی مقوله های زیربنایی مدیریت منابع انسانی هوشمند مبتنی بر تحول دیجیتال از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MaxQDA ، جهت نهایی سازی مضامین از روش دلفی فازی و برای شناسایی درجه اثرگذاری، درجه تاثیر پذیری و درجه مرکزیت و ترسیم نقشه گرافیکی از روش تگاشت شناختی فازی و نرم افزار FCMapper بهره مند شده ایم. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان اذعان داشت، مدیریت استراتژیک هوشمند دارای بالاترین درجه مرکزیت در بین متغیرها می باشد و پس از آن رهبری هوشمند دارای بالاترین ترین مرکزیت است و در خصوص بالاترین درجه خروجی به عنوان تاثیرگذارترین متغیر بر مدلسازی انجام شده می توان به مدیریت استراتژیک هوشمند اشاره نمود. لذا در طراحی یک سیستم مدیریت منابع انسانی هوشمند شایسته است مدیران سازمانی و طراحان به نقش بی بدلیل مدیریت استراتژیک توجه ویژه ای داشته باشند تا بتوانند با تعیین صحیح فسلفه و ماهیت وجودی سازمان و تعیین صحیح و دقیق هویت سازمانی به چگونگی استفاده از سایر ابعاد کمک نمایند.کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی هوشمند, تحول دیجیتال, بسترهای فناوری محور, شرکت های دانش بنیانThe purpose of this research is to explain the requirements and platforms of intelligent human resources management with the approach of digital transformation. Considering the expansion of the functions of transformative technologies in businesses and the growth of knowledge measures, the necessity of explaining and designing a model of foundational components in the human resource management systems of knowledge-based companies plays a great role in their excellence. In terms of the purpose of this study, it is an applied-developmental research and it was carried out with a cross-sectional survey approach. The panel of experts to gather opinions and identify basic categories includes fourteen academic experts, human resource managers and digital transformation managers in knowledge-based companies. In order to identify the underlying categories of smart human resource management based on digital transformation using the theme analysis method and MaxQDA software, to finalize the themes using the fuzzy Delphi method and to identify the degree of effectiveness, the degree of influence and the degree of centrality and draw a graphic map using the fuzzy cognitive mapping method and We have benefited from FCMapper software. Based on the analysis, it can be acknowledged that smart strategic management has the highest degree of centrality among the variables, and then intelligent leadership has the highest degree of centrality, and regarding the highest degree of output as the most influential variable on the modeling done, it can be called strategic management. Smart pointed out. Therefore, in designing an intelligent human resource management system, it is appropriate for organizational managers and designers to pay special attention to the important role of strategic management, so that by correctly determining the philosophy and existential nature of the organization and correctly and accurately determining the organizational identity, they can help how to use other dimensions.
-
توانمندی های شخصیتی مثبت گرا را می توان به عنوان ویژگی های تعریف کرد که به فرد اجازه می دهد در بهترین حالت شخصی خود عمل کند. توانمندی ها به ویژه برای کسب دانش و حل مسیله مهم هستند. شناخت ابعاد توانمندی های شخصیتی بر تداوم و رشد کسب وکار موثر است؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توانمندی های شخصیتی مثبت گرا بر تداوم کسب وکار با میانجیگری تاب آوری و تعدیل گری مسیولیت اجتماعی در شرایط کرونایی پرداخته شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 240 نفر مدیران کسب وکارهای خدماتی در شهر اصفهان است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه و روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پایایی و روایی سازه های پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ و میانگین واریانس استخراجی به تایید رسید. به کمک نرم افزارSmartPLS3 فرضیه های پژوهش بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که توانمندی های شخصیتی مثبت گرا بر تاب آوری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تاب آوری بر تداوم کسب وکار تاثیر مثبت و معناداری دارد. به منظور ارتقا تداوم کسب وکار از راه توانمندی شخصیتی مثبت گرا، باید بر تاب آوری تاکید شود. همچنین چهار عملکرد مهم توانمندی های شخصیتی، فضیلت های خرد، خویشتن داری، شجاعت و تعالی بر تاب آوری تاثیر مثبت و معناداری دارد. دو عملکرد دیگر توانمندی های شخصیت؛ فضیلت انسانیت و عدالت بر تاب آوری تاثیر معناداری ندارد. قابل ذکر است که متغیر تعدیل گر مسیولیت اجتماعی در دوران کرونا، رابطه تاب آوری و تداوم کسب وکار را تعدیل نمی کند.
کلید واژگان: تاب آوری, توانمندی های شخصیتی مثبت گرا, تداوم کسب وکار, مسئولیت اجتماعی در دوران کروناPositive Character Strengths can be defined as characteristics that allow an individual to function at their personal best. The strengths are especially important for knowledge acquisition and problem solving. Knowing the dimensions of character strengths is effective on business continuity and development. Therefore, this research aims to investigate the impact of positive character strengths to business continuity with the mediating role of resilience and moderating social responsibility in corona-drive conditions. The statistical sample of this research includes 240 managers of service businesses in Isfahan. In order to data collection, the questionnaire and convenience sampling method were used. The reliability and validity of the research constructs using Cronbach's alpha and average variance extracted (AVE) were confirmed. Research hypotheses were checked with the help of Smart PLS3 software. The results of the research showed that positive character strengths have a positive and significant effect on resilience. As well as, resilience has a positive and significant effect on business continuity. In order to promote the business continuity of through the positive character strengths, emphasis should be placed on resilience. Also, four important functions of character strengths; the virtues of wisdom, self-control, courage and excellence have a positive and significant effect on resilience. Two other functions of character strengths; the virtue of humanity and justice has no significant effect on resilience. It should be noted that the social responsibility-moderating variable does not moderate the relationship between resilience and business continuity in the Covid-19 era.
Keywords: Resilience, Personality Abilities, Business Continuity, Social Responsibility in Corona Periods -
نشریه مدیریت بهره وری، پیاپی 64 (بهار 1402)، صص 161 -195پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی تدوین قراردادهای نامتعارف کاری در شرکت های بخش خصوصی ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین استفاده شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره گیری از تکنیک های هدفمند - قضاوتی و گلوله برفی انجام شد. نتایج تحلیل مصاحبه های انجام شده با 19 نفر از استادان و خبرگان در شرکت های خصوصی طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به ارایه الگوی پارادایمی قراردادهای نامتعارف کاری با 6 مقوله و 27 مفهوم گردید. عوامل علی موثر بر قراردادهای نامتعارف کاری در شرکت های خصوصی «ساختارهای سلسله مراتبی»، «عدم انگیزش و مشارکت»، «سیستم حقوق و دستمزد»، «عدم انعطاف پذیری»، «رفتارها و سبک رهبری وظیفه گرایانه»، «محدودیت های شغلی»، «عدم رضایت کارکنان» و «عدم تمایل به تغییر»؛ شرایط زمینه ای از قبیل «فرهنگ شرکت»، «چارچوب های قانونی»، «چشم انداز استراتژیک شرکت» و «ساختار مالی شرکت»، شرایط مداخله گر «حمایت مدیران»، «قدرت مذاکره»، «ویژگی های شخصیتی مدیران»، «تبادلات رهبر-عضو»؛ راهبردهای «شایسته گماری»، «افزایش قدرت چانه زنی کارکنان»، «منعطف نمودن محیط کاری»، «فراهم کردن بسترهای نوین ICT»، «تحولات ساختاری» و «اصلاح نظام جبران خدمات»، «تمرکززدایی»، «توانمندسازی روان شناختی» و «ارتباطات همه جانبه» و پیامدهای حاصل از تدوین قراردادهای نامتعارف کاری شامل «پیامدهای فردی» و «پیامدهای سازمانی» هستند.کلید واژگان: قرارداد, قراردادهای نامتعارف کاری, حفظ و نگهداشت منابع انسانی, رویکرد داده بنیادThe purpose of the current study was to design a paradigm model in order to establish idiosyncratic deals within private companies of Iran. In this research, a qualitative method based on the grounded theory was utilized. Semi-structured interviews and Strauss and Corbin data analysis were conducted to gather the data. Sampling was carried out using a theoretical sampling approach, and purposive-judgmental and snowball sampling techniques. After analyzing the results of the interviews with 19 professors and experts within private companies, in the process of open, axial, and selective coding, an idiosyncratic deals paradigm model was presented with 6 topics and 28 concepts. Based on the results, the casual factors influencing idiosyncratic deals within private companies are as follows: “hierarchical structures”, “motivation and collaboration”, “wage payment systems”, “resilience”, “behavior and task-oriented leadership style”, “employment limitations”, “lack of satisfaction among employees”, and “unwillingness to change”, the”, “strategic vision of the company”, and the intervening conditions are “managers’ support”, “negotiation power”, “management personal traits”, “leader-member exchanges”, “Adhocracy system within the company”, “meritocracy strategies”, “increased employees’ bargaining power”, “flexible work environment”, “providing novel ICT platforms”, “structural changes”, “improving service compensation system”, “decentralization”, “psychological empowerment”, and “holistic communication”. Moreover, establishing idiosyncratic deals can have “personal consequences” as well as “organizational consequences”.Keywords: Deals, idiosyncratic deals, Preservation of human resources, Grounded Theory Approach
-
فصلنامه مدیریت دولتی، پیاپی 53 (بهار 1402)، صص 94 -118هدفسه گانه روشن شخصیت، ساختاری جایگزین در تقابل با سه گانه تاریک است که از سه بعد کانتیسم، انسانیت و ایمان به انسانیت تشکیل شده است. نقش پررنگ مدیران و افراد کلیدی سازمان های دولتی در زندگی مردم، تجلی این نوع شخصیت را در رفتارهای آنان حایز اهمیت می سازد. این پژوهش بر آن است تا با واکاوی اثرگذاری و اثرپذیری پیامدهای سه گانه روشن شخصیت مدیران در سازمان های دولتی، در غنی سازی دانش در این زمینه سهیم باشد.روشاین پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکردهای کیفی و کمی در منطق قیاسی استقرایی است. مشارکتکنندگان پژوهش در بخش کیفی اساتید، مدیران میانی و ارشد سازمان های دولتی بود. با توجه به هدف پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند، با استفاده از تکنیک گلوله برفی و به تعداد 20 نفر انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، مدیران میانی و ارشد سازمان های دولتی بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، 42 نفر از مدیران این حوزه در پژوهش مشارکت داشتند.یافته هاداده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، به استخراج 14 پیامد تجلی سه گانه روشن شخصیت مدیران در سازمان های دولتی انجامید. بر اساس تحلیل دیمتل، عوامل تصور ذهنی مثبت، ارتقای تبادلات رهبر پیرو، حفظ و نگهداشت کارکنان متخصص و یکپارچگی و انسجام، بیشترین تاثیرگذاری در میان پیامدها را دارند و عوامل توسعه و تعالی سازمان، رضایت و اعتماد سازمانی، ارتباطات اثربخش و جهت گیری خیرخواهانه، بیشترین تاثیر را از سایر پیامدها می پذیرند.نتیجه گیریسه گانه روشن شخصیت مدیران، پیامدهای مثبتی را برای زندگی سازمانی کارکنان به همراه دارد؛ بنابراین ضروری است که این سازه جدید شخصیتی، در کانون توجه پژوهشگران و متولیان اجرایی حوزه منابع انسانی قرار گیرد.کلید واژگان: شخصیت, سه گانه تاریک, سه گانه روشن, سازمان های دولتی, روش دیمتلObjectiveA light triad is an alternative structure to the dark triad, which consists of Kantianism, humanism, and faith in humanity. Public organizations play a significant role in Iran because of their strong influence on the lives of the Iranian nation and this structure can positively impact public organizations. As a result, the manifestation of the light triad personality by managers and key people in Iran’s public organizations is important. This study aims to add to the body of knowledge in this field by investigating the cause and effect of manifesting consequences of the Light Triad personality of managers in Iranian public organizations.MethodsThis study uses a mixed methodology combining qualitative and quantitative research. It employs a deductive-inductive logical approach, as well. Professors and middle and senior managers from Iranian public organizations participated in the qualitative phase of the current study. Twenty individuals were sampled using the snowball technique and the purposive sampling method to achieve the research objective. Participants in the quantitative phase of the research included middle and senior managers from government agencies, and 42 managers from this field participated in this study, using stratified random sampling. Face-to-face interviews with open questions were conducted during the qualitative phase. Following that, the light triad of managers’ personalities in public organizations was coded, and the consequences were identified. The codes obtained from the interviews were provided to the interviewees to verify the accuracy of coding and concept extraction.ResultsBased on the data gathered from semi-structured interviews, this study identified 14 consequences of light triad manifestations of the personality of public organization managers. The cause and effect of the Light Triad personality of managers were investigated using the DEMATEL method. The DEMATEL method analyzes causal relationships between complex and multiple factors to build a structural model. To solve complex problems, a group of experts outlined the cause-and-effect relationships between various factors. This study used the DEMATEL method to evaluate the quantitative data to obtain comprehensive and accurate information. According to the DEMATEL analysis, the top influencing factors were a positive mental image, leader-follower exchanges, employee retention, and integration. Furthermore, the top factors affected by other outcomes were organization development and excellence, organizational satisfaction and trust, effective communication, and benevolent orientation.ConclusionThe Light Triad personality of managers has beneficial effects on employees' organizational life. However, this factor has been overlooked by management and organizational researchers since its introduction. Managers, researchers, and human resource practitioners must be aware of this new personality structure to enrich and operationalize the research literature in organizational settings.Keywords: Dark triad, DEMATEL method, Light triad, Personality, Public Organization
-
هدف
پژوهش حاضر به طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه پرداخته است.
روشاین پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر در دو فاز صورت گرفته است. فاز اول جهت استخراج مضامین پایه به نهج البلاغه مراجعه شده و در فاز دوم نیز مصاحبه با خبرگان صورت پذیرفته است.
یافته ها:
نتایج تحلیل مضمون در فاز اول منجر به شناسایی 493 مضمون پایه و در فاز دوم 48 مضمون پایه شده است. سپس مضامین پایه استخراج شده در قالب مضامین سازمان دهنده و مضمون فراگیر طبقه بندی گردیده و شبکه مضامین شکل گرفته است. نهایتا، پس از جمع آوری نظرات خبرگان حاصل کار به صورت الگوی حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه ارایه شده است.
نتیجه گیری:
این الگو شامل 58 مضمون پایه مرتبط با 4 مضمون سازمان دهنده شفافیت دینی (8 مولفه)، شفافیت رفتاری (28 مولفه)، شفافیت ساختاری (15 مولفه) و شفافیت اقتصادی (7 مولفه) ذیل مضمون فراگیر حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه می باشد.
کلید واژگان: حکومت, حکمرانی, شفافیت, حکمرانی شفاف, نهج البلاغهAimThe current research aimed with the design and explanation of the model of transparent governance based on the teachings of Nahj al-Balagha.
MethodThis research was carried out using a qualitative method. The current research has been conducted in two phases. In the first phase, in order to extract the basic topics, reference was made to Nahj al-Balagheh, and in the second phase, interviews were conducted with experts.
ResultsThe results of thematic analysis in the first phase led to the identification of 493 basic themes and in the second phase 48 basic themes. Then, the extracted basic subjects were classified in the form of organizing subjects and comprehensive subjects, and a network of subjects was formed. Finally, after collecting the opinions of experts, the results of the work have been presented as a model of transparent governance based on the teachings of Nahj al-Balagha.
ConclusionThis model includes 58 basic themes related to 4 organizing themes of religious transparency (8 components), behavioral transparency (28 components), and structural transparency (15 components) and economic transparency (7 components) under the comprehensive theme of transparent governance based on the teachings of Nahj al-Balagha.
Keywords: government, governance, management, transparency, Transparent Governance, nahj al-balaghah -
سایش اجتماعی نوع خاصی از پرخاشگری در محیط کار است که بیش از دو دهه از زمان معرفی آن می گذرد. با این حال چنان که باید در حوزه تحقیقات مدیریتی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش میانجیگری سکوت سازمانی و خستگی عاطفی در ارتباط بین سایش اجتماعی و رفتارهای انحرافی سازمانی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت برق استان آذربایجان غربی تشکیل دادند که تعداد آن ها 235 نفر است. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود و برای سنجش سایش اجتماعی، خستگی عاطفی، سکوت سازمانی، و رفتارهای انحرافی سازمانی به ترتیب از پرسشنامه های دافی و همکارانش (2002)، ماسلاخ و جکسون (1981)، ون داین و همکارانش (2003)، و بنت و رابینسون (2000) استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 160 پرسشنامه توزیع شد و در نهایت 134 پرسشنامه تکمیل و عودت داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش با مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد سایش اجتماعی همکار رفتارهای انحرافی سازمانی کارکنان را به همراه خواهد داشت. به علاوه نقش میانجیگری سکوت سازمانی و خستگی عاطفی در این ارتباط تایید شد.
کلید واژگان: خستگی عاطفی, رفتارهای انحرافی, سایش اجتماعی, سکوت سازمانیSocial undermining is a specific type of aggression in the workplace that has been investigated for more than two decades. However, it has not received as much attention as it should in the field of managerial research. The purpose of this study was to investigate the mediating role of organizational silence and emotional exhaustion in the relationship between social undermining and organizational deviant behaviors. The study was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection and analysis. The statistical population of the study consisted of 235 employees of the West Azerbaijan Electricity Company. For the evaluation of social undermining, emotional exhaustion, organizational silence, and organizational deviant behaviors, the questionnaires of Duffy et al. (2002), Maslach and Jackson (1981), Van Dyne et al. (2003), and Bennett and Robinson (2000) were used, respectively. Through simple random sampling, 160 questionnaires were distributed, out of which 134 questionnaires were completed and returned. Data analysis and testing of research hypotheses were performed by structural equation modeling and Amos software. The results showed that social undermining of the colleagues would lead to deviant organizational behaviors of employees. In addition, the mediating role of organizational silence and emotional exhaustion in this relationship was confirmed.
Keywords: Social undermining, emotional exhaustion, Organizational Silence, deviant behaviors -
از آنجا که سبز سازی صنایع و کارمندان آن ها نیازمند مدیریت و تعریف استراتژی های مناسب درزمینه منابع انسانی است لزوم شناخت و توجه به استراتژی های منابع انسانی و عوامل موثر بر آن ها ضروری می باشد. هدف این پژوهش بررسی استراتژی های مدیریت منابع انسانی سبز و عوامل موثر بر آن در صنعت تولید محصولات لبنی بود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری، شامل مدیران ارشد 59 شرکت تولیدکننده محصولات لبنی عضو انجمن صنایع لبنی ایران (413 نفر) در سال 1399 بود. برای برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب و از فرمول کوکران حجم نمونه 212 نفر محاسبه شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ساختاریافته مدیریت منابع انسانی سبز بر اساس پرسشنامه جابور (2010) بود. همچنین شیوه جمع آوری داده ها مصاحبه حضوری و تلفنی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 23 در دو سطح توصیفی و استنباط تحلیل شد. در سطح استنباطی از آزمون های کولموگروف- اسمیرنف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها نشان داد که عوامل سازمانی (82/7 درصد) بیش از سایر عوامل بر مدیریت منابع انسانی سبز در صنایع لبنی موثرند. همچنین عوامل محیطی (8/79 درصد)، عوامل بازار (77/6درصد) عوامل فنی (70/2درصد) و عوامل فرهنگی (66/6 درصد) در ردیف های بعدی قرار دارند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای مستقل پنج گانه محیطی، بازار، فرهنگی، فنی و سازمانی می توانند 53درصد از تغییرات متغیر مدیریت منابع انسانی سبز در صنایع لبنی را تبیین کند. نتایج این تحقیق می تواند راهنمای عملی در تحقق استراتژی های مدیریت منابع انسانی سبز در صنعت تولید محصولات لبنی برای مدیران ارشد این صنایع باشد.
کلید واژگان: مدیریت, منابع انسانی سبز, صنایع لبنیThis research seeks to investigate the factors affecting strategic green human resource management in manufacturing dairy products. The statistical population included 413 senior executives of 59 manufacturers of dairy products who were members of the Iranian Dairy Industry Association in 1399. To estimate the sample size, a stratified random sampling method and the Cochran formula were employed. The sample included 212 people. The data collection instruments included a structured green human resource management questionnaire based on Jabor (2010) and both in-person and phone interviews. The data were analyzed using SPSS software version 23 at two descriptive and inferential levels. In the inferential level, Kolmogorov-Smirnov tests, Pearson correlation, regression analysis and Friedman were used.The findings show that internal factors (82.7%) are more effective than environmental factors (79.8%) on green human resource management in the dairy industry. Also, it was found that the strategies for improvement and maintenance and maintenance of attraction and output strategies are effective in the management of green human resources in the dairy industry. Additionally, there was a significant and positive correlation between the four internal factors (technical, organizational, cultural and market) and human resource strategies in the dairy industry. The most important factor affecting the management of green human resources in the dairy industry was found to be organizational factors. The findings of the present study can function as a practical guide to fulfill strategic green human resource management in the dairy industry for senior executives in this industry.
Keywords: Management, Green Human Resources, Dairy Industry
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.