سعید کریمی پتانلار
-
شیوع کرونا ویروس جدید از دسامبر 2019 در ووهان چین، اثرات منفی زیادی بر کشورهای سراسر جهان به وجود آورد. این بحران در ابتدا تنها به عنوان یک تهدید برای سلامت عمومی شناخته می شد؛ اما با همه گیری آن در اغلب کشور جهان، به یک بحران جدی برای اقتصاد جهانی تبدیل شد. شوک ناشی از بحران کووید-19اثرات مختلفی را بر وضعیت اقتصادی کشورهای جهان برجای گذاشته است. نابرابری درآمد یکی از مهمترین بخش هایی است که تحت تاثیر این بحران قرار گرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر شوک ناشی از این بحران بر نابرابری درآمد برای (22) کشور توسعه یافته و (46) کشور در حال توسعه طی سال های (2020 تا 2022 میلادی) با استفاده از مدل خود رگرسیون برداری پنلی (PVAR)به صورت فصلی است. نتایج حاکی از آن است که بحران کووید-19، هم درکشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای درحال توسعه باعث افزایش نابرابری درآمد شده است. آنچه که از نتایج توابع واکنش به ضربه قابل استنباط می باشد؛ این است که با شروع همه گیری این بحران اثر شوک مالیات مستقیم، درجه باز بودن تجارت، شاخص سخت گیری و نرخ ابتلا به کووید-19 بر ضریب جینی در هر دو گروه از کشورها منجر به افزایش نابرابری درآمد شده است. همچنین در کشورهای توسعه یافته اثر شوک شاخص توسعه انسانی بر ضریب جینی منفی بوده اما در کشورهای در حال توسعه این اثر مثبت بوده و باعث افزایش نابرابری درآمدی شده است. نتایج تجزیه واریانس خطای پیش بینی برای هر دو گروه از کشورها نشان می دهد که شاخص سخت گیری عامل مسلط در توضیح دهندگی تجزیه واریانس خطای پیش بینی ضریب جینی است.
کلید واژگان: کووید-19, نابرابری درآمد, مالیات مستقیمThe outbreak of the new coronavirus since December 2019 in Wuhan, China, caused many negative effects on countries around the world. This crisis was initially recognized only as a threat to public health; But with its epidemic in most countries of the world, it became a serious crisis for the global economy.The shock caused by the Covid-19 crisis has had various impacts on the economic situation of countries around the world. Income inequality is one of the most important areas affected by the crisis. Hence, the aim of this study is to investigate the effect of the shock caused by this crisis on income inequality for (22) developed countries and (46) developing countries during the years (2020 to 2022 AD) using a seasonal panel vector autoregression (PVAR) model. The results indicate that the Covid-19 crisis has increased income inequality in both developed and developing countries. What can be inferred from the results of the impact reaction functions is that with the onset of the crisis, the effects of the direct tax shock, the degree of trade openness, the strictness index and the rate of covid-19 infection on the Gini coefficient in both groups of countries have led to an increase in income inequality. Also, in developed countries, the effect of the human development index shock on the Gini coefficient is negative, but in developing countries, the effect is positive and has increased income inequality. The results of variance analysis of prediction error for both groups of countries show that the strictness index is the dominant factor in explaining the variance analysis of Gini coefficient prediction error.
Keywords: COVID-19, Income Inequality, Direct Tax -
در این مقاله اثرات تکانه های درآمد نفتی بر اجزای تشکیل دهنده مخارج طی بازه زمانی 01/1369 تا 04/1397 و درآمدهای مالیاتی دولت طی بازه زمانی 01/1372 تا 04/1397 در اقتصاد ایران بررسی می شود. در این راستا، به منظور در نظر گرفتن ناپایداری ساختاری در پارامترها از الگو های خودرگرسیون برداری تعمیم یافته پارامتر متغیر زمان (TVP-VAR)استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده از الگوی اول تحقیق، تاثیر تکانه های درآمد نفت بر مخارج امور دفاعی مثبت برآورد شده است. هر چند که تاثیر مذکور به سرعت در دوره های بعد از بین می رود. بنابراین می توان بیان کرد که تاثیرگذاری تکانه های درآمد نفتی بر مخارج امور دفاعی دولت ماهیتی موقتی دارد. همچنین اثر تکانه ها بر مخارج امور اقتصادی و امور اجتماعی مثبت برآورد شده است. تاثیر تکانه های درآمد نفتی بر مخارج امور عمومی ابتدا مثبت بوده ولی به تدریج از آن کاسته ودر دوره های بعد معکوس شده است. نتایج الگوی دوم تحقیق که تاثیر تکانه های درآمد نفتی بر درآمدهای مالیاتی مستقیم و غیر مستقیم در آن بررسی شده است. تاثیر تکانه های درآمد نفتی بر درآمد های مالیاتی مستقیم از محدوده مثبت به سرعت در محدوده منفی قرار می گیرد. همچنین، تاثیر تکانه های درآمد نفتی بر مالیات غیر مستقیم را می توان مثبت در نظر گرفت
کلید واژگان: تکانه نفتی, مخارج دولت, درآمدهای مالیاتی دولت, TVP-VAR, ایرانIn this article, the effects of oil revenue shocks on the constituent components of the government's expenditures during the period of 1990/04 to 2018/04 and tax revenues during the period of 1993/01 to 2018/04 in Iran are investigated. In this regard, in order to consider the structural instability in the parameters, time-varying parameter generalized vector autoregression (TVP-VAR) models have been used. Based on the results obtained from the first model of the research, the impact of oil income impulses on defense expenditure is estimated to be positive. Although the said effect quickly disappears in the later periods. Therefore, it can be said that the impact of oil revenue impulses on government defense expenses is temporary. Also, the effect of impulses on economic and social affairs expenditures is estimated to be positive. The impact of oil income impulses on public affairs expenses was initially positive, but it gradually decreased and reversed in later periods. The results of the second model of the research, in which the impact of oil revenue shocks on direct and indirect tax revenues is investigated. The impact of oil revenue impulses on direct tax revenues from the positive range is quickly placed in the negative range. On the opposite point, the impact of oil income impulses on indirect taxes starts from the negative range and then quickly moves to the positive range. Also, the impact of oil revenue impulses on indirect taxes can be considered positive.
Keywords: Oil shock, government spending, Government tax revenues, TVP-VAR, Iran -
مطالعه و الگوسازی اثرات تکانه های نفتی بر مولفه های اقتصادی در این کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اهمیت تکانه های نفتی در اقتصاد ایران، در این تحقیق تلاش شده است اثرات تکانه های درآمد نفتی بر اجزای مخارج و درآمد بودجه عمومی دولت مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، به منظور در نظر گرفتن ناپایداری ساختاری در پارامترها از الگو های خود رگرسیون برداری پارامتر متغیر زمان استفاده می شود. الگوی مورد استفاده اجازه می دهد تا ضرایب در طول زمان متغیر باشند. در این تحقیق از داده های فصلی دوره زمانی 01/1369- 04/1397 استفاده شده است. نتایج برآورد الگوهای تحقیق حاکی از تاثیرات کوتاه-مدت و مثبت تکانه های نفتی بر مخارج جاری و مخارج عمرانی است. تاثیر تکانه های درآمدهای نفتی بر مخارج عمرانی نسبت به مخارج جاری شدت بیشتر ولی ماندگاری کمتری داشته است. نتایج برآورد الگوی تحقیق نشان دهنده تاثیر منفی تکانه های نفتی بر درآمدهای مالیاتی و تاثیر مثبت بر سایر درآمدهای دولت است. نتایج توابع عکس العمل نیز نشان می دهد که اثرات مذکور ماندگاری کمی داشته و در دوره های بعدی معکوس شده و به سرعت از بین می روند. همچنین نتایج برآورد الگو ها نشان می دهد که تاثیر تکانه های نفتی بر تورم در طول زمان متغیر بوده و بعد از تکانه درآمدی سال 1384 از منفی به مثبت تغییر یافته است.
کلید واژگان: تکانه های نفتی, بودجه دولت, الگو ی خود رگرسیون برداری پارامتر متغیر زمان (TVP-VAR)considering the importance of oil shocks in Iran's economy, in this research, an attempt has been made to examine the effects of oil income shocks on the expenditure and income components of the government's general budget. in this regard, in order to consider structural instability in parameters, time-varying parameter vector autoregressive (TVP-VAR) models are used. this model allows the estimated coefficients vary over time. in this research, the seasonal data in period of 1990/02-2019/01 be used. the estimation results of the models indicate the positive and short-term effects of oil income shocks on current expenditures and construction expenditures. the estimation of the second model shows the negative impact of oil shocks on tax revenues and the positive impact on other government revenues. the results of reaction functions (IRF) also show that the mentioned effects have a short duration and are reversed in the next periods and disappear quickly. also, the estimation results of the models show that the impact of oil shocks on inflation has varied over time and changed from negative to positive after the income shock of 2005.
Keywords: oil shocks, government budget, time-varying parameter vector autoregressive model (TVP-VAR) -
فساد مالی و مبارزه با آن در جوامع بشری همواره از نگرانی های نظریه پردازان و سیاستگذاران بوده است و فساد مالی از موانع مهم توسعه اقتصادی-اجتماعی به شمار می رود. اقتصاددانان درباره پیامدهای ویرانگر فساد مالی هشدار داده و استدلال کرده اند که فساد مالی به افزایش هزینه های دادوستدها، کاهش انگیزه های سرمایه گذاری و در نهایت کاهش رشد اقتصادی منجر می شود. پژوهشگران علوم سیاسی به هزینه های سیاسی فساد مالی برای رژیم های سیاسی اشاره کرده و ادعا کرده اند که افزایش فساد مالی به کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و نابودی مشروعیت دولت می انجامد و تاثیری منفی بر مردم سالاری و توسعه سیاسی دارد. با رویکردی کیفی و در چارچوب نظریه انتخاب عمومی، از روش تحلیل مفهومی مجموعه ای از مهم ترین پژوهش های تجربی و نظری درباره علل فساد استفاده می شود تا به پرسش های زیر پاسخ داده شود: 1. تفاوت های برجسته بین رویکردهای اقتصادی و غیراقتصادی برای تبیین علل فساد مالی چیست؟ 2. آیا رویکرد اقتصادی برای تبیین علل فساد مالی نسبت به رویکردهای غیراقتصادی از میزان تبیین کنندگی بیشتری برخوردار است؟ به این نتیجه رسیده می شود که اگرچه رویکردهای غیراقتصادی برای تبیین فساد مالی از درجه تبیین کنندگی خوبی برخوردارند، ولی ابزار پژوهش در علم اقتصاد برای درک انگیزه های فساد مالی و پیامدهای آن برای توسعه اقتصادی و سیاسی موثرتر است. فرضیه پژوهش این است که کاربرد رویکردهای اقتصادی برای تبیین فساد مالی به بررسی دقیق تر رابطه بین فساد مالی و توسعه کمک بیشتری می کند. یافته های پژوهش برای طرح و اجرای برنامه های مبارزه با فساد اهمیت دارد.کلید واژگان: اندازه دولت, توسعه, مردم سالاری, ضد فساد, فساد مالی, نظریه انتخاب عقلانیPolitical Quartely, Volume:53 Issue: 2, 2023, PP 265 -290Corruption and the fight against its various forms have constantly been a concern of theorists and policymakers because corruption is one of the important obstacles to socio-economic development. Economists have issued warnings about the devastating consequences of financial corruption and have argued that financial corruption increases transaction costs, reduces investment incentives, and ultimately reduces economic growth. Political scientists have pointed out the political costs of corruption for societies and claimed that an increase in corruption leads to a decrease in public trust in the political system and the destruction of the government's legitimacy, and could have a negative impact on democracy and political development. The manner in which this phenomenon influences growth and development is that it typically leads to more inequality and loss of public trust in government. By reducing political accountability, it undermines democracy and good governance. The economic approach is useful to study the causes of financial corruption because the researchers will be able to pay close attention to the underlying motivations and rationality to explain this problem of corruption. The researchers will be able to explain and understand why some individuals make choices based on their preferences that results in financial corruption. Some individuals are more corruption-prone and willing to engage in corruption when the opportunity arises to maximize financial gains for their own personal use or act as agents of corruption in their institutional roles for collective gains. Equally important is the task of discussing the anti-corruption efforts to deter future corruption behaviors of individuals and to combat state-sponsored institutional corrupt practices. In order to formulate effective strategies and policies to win the fight against corruption, it is necessary to first identify and understand the causes of corruption.With a qualitative approach and within the framework of public choice theory, the authors analyze a collection of the most important empirical and theoretical work on the causes of corruption with the goal of finding suitable answers to the following research questions: 1. What are the prominent differences between economic and non-economic approaches to explain the causes of financial corruption? 2. Does the economic approach used to explain the causes of financial corruption have more explanatory power than the non-economic approaches? The research hypothesis assumes that the use of economic approaches (general choice theory) to study financial corruption is more effective in analyzing the financial corruption-development association. The essence of the general choice theory to explain the behaviors of individuals and political elites is that these individuals seek to maximize their own personal gains and/or the collective benefits of a particular group, party, class and family with no or little regard for the maximization of the accrued benefits for the society at large. A key question is, to what extent the corrupt individuals are rational actors, given that they make choices which are generally perceived as irrational by other individuals—who do not get involved in corrupt practices. A multitude of reasons might influence an individual to make a ‘rational’ decision to engage in financial corruption practices. Theoretically, he makes a rational choice, because his calculations indicate that the expected benefit of financial corruption exceeds the expected cost including the cost of being detected, arrested and punished for his illicit acts.The critics of the economic approach to explain financial corruption emphasize a score of economic and non-economic factors such as weak economic development, low levels of education, poor quality of the bureaucracy, reduced transparency in laws and tax regulations, misconduct of community leaders, and religious composition of the total population. The existence of ethnic-linguistic subgroups in a country, the low degree of democracy (indicated particularly by the lack of freedom of speech and the freedom of the press), and political instability have been emphasized in the non-economic approach to the study of financial corruption. However, the effects of the non-economic causes of financial corruption are indirectly through economic factors. The individuals generally base their decision-making on their cost-benefit analyses and if the gains exceed the cost, they get engage in corruption. In other words, the improved quality of bureaucracy and transparency do not necessarily prevent a person from committing acts of financial corruption, but the high quality of bureaucracy and the high degree of democracy (particularly freedom of the press and transparency) reduce financial corruption by increasing the cost of corruption behaviors. The results suggest that non-economic approaches have been useful in explaining causes and consequences of corruption to a certain degree, but economic approach is more effective for understanding the motivations of corruption and its consequences for economic and political development. These research findings are important for planning and implementing anti-corruption programs such as enforceable ethical code of conduct, and regulations to increase transparency and accountability for public officials.Keywords: Anti-Corruption, financial corruption, Democracy, Development, Government Size, Rational Choice Theory
-
بحران کووید-19 ابتدا یک تهدید جدی برای سلامت عمومی شناخته شد. اما با همه گیری آن در سراسر جهان، اثرات منفی بزرگی بر اقتصاد بسیاری از کشورها داشته است. اثرگذاری این بحران بر اقتصاد کشورها متفاوت بوده است. نقش دولت ها در مواجه با این بحران بسیار حایز اهمیت می باشد؛ لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر شوک ناشی از بحران کووید-19، بر اقتصاد بخش عمومی برای (19) کشور توسعه یافته و (24) کشور در حال توسعه طی سال های (2020 تا 2022 میلادی) با استفاده از مدل خود رگرسیون برداری پنلی (PVAR) به صورت فصلی است. نتایج حاکی از آن است که بحران کووید-19، هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای درحال توسعه باعث افزایش مخارج بهداشتی، کسری بودجه دولت، اندازه دولت و کاهش درآمدهای مالیاتی شده است. آنچه موجب تفاوت میان این دو گروه ازکشورها شده است؛ میزان اثرگذاری این بحران بر متغیرهای مورد نظر است. به صورت کلی نتایج نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه بیشتر تحت تاثیر این بحران قرار گرفته اند.کلید واژگان: کووید-19, بخش عمومی, کسری بودجه, خودرگرسیون برداری (PVAR)The Covid-19 crisis was first recognized as a serious threat to public health around the world, but as it grew into a pandemic all over the globe, it inflicted enormous losses on the economies of many countries grappling with tackling its grip. The negative effect of this crisis has been different between countries and the role of governments turned to be a decisive one in dealing with it; The aim of this research has been to investigate the effect of the covid-19 shock on the public sectors of 19 developed and 24 developing countries for the period ranging from 2020 to 2022 using a panel vector autoregressive (PVAR) model run on seasonal data. The results show that the covid-19 crisis has led to an all the way down to an increase in healthcare expenditures, budget deficits, government size and a slump in tax revenues. What makes the patterns witnessed in these two groups of countries different is the degree of the effect the crisis had on aforementioned variables. The results show that overall, the developing countries have been affected the most by the crisis.Keywords: COVID-19, public sector, budget deficit, panel vector auto-regression (PVAR)
-
این مطالعه در پی مدل سازی فرار مالیاتی و شناسایی نحوه اثرگذاری این عوامل بر فرار مالیاتی است. تحقیق حاضر در حوزه تحقیقات کاربردی است. به این منظور از روش میانگین گیری بیزی در بازه زمانی 1370 تا 1399 در فضای متلب 2021 بهره گرفته شده است. در این پژوهش با استفاده از 62 متغیر موثر بر فرار مالیاتی و نیز رویکرد مدل میانگین گیری بیزی، از 1 تا 12 متغیر غیرشکننده موثر بر فرار مالیاتی شناسایی شدند. نتایج نشان می دهد که نرخ تورم غیرشکننده ترین متغیر موثر بر فرار مالیاتی است؛ همچنین بر اساس نتایج مدل TVPFAVAR مشاهده گردید که شوک تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی (تورم، نرخ ارز، بیکاری، کسری بودجه)، بر فرار مالیاتی مثبت و قوی است، در حالی که تاثیر متغیرهای فرهنگی (فرهنگ مالیاتی، تلاش مالیاتی، روحیه مالیاتی، انصاف مالیاتی و عدالت مالیاتی)، بر این متغیر دارای تاثیر اندک و منفی است.کلید واژگان: فرار مالیاتی, فرهنگ مالیاتی, انصاف مالیاتی, تلاش مالیاتی, میانگین گیری بیزیThis study aims to model tax evasion and identify how these factors affect tax evasion. The current research is in the field of applied research. To achieve this purpose, the Bayesian averaging method has been used in the period from 1370 to 1399 in MATLAB 2021.In this research, 62 variables affecting tax evasion were included in the model and using the Bayesian averaging model approach, from 1 to 12 non-fragile variables affecting tax evasion were identified. The results show the fact that the inflation rate is the most non-fragile variable affecting tax evasion. Also, based on the results of the TVPFAVAR model, it was observed that the shock effect of macroeconomic variables (inflation, exchange rate, unemployment, budget deficit) on tax evasion was generally positive and strong, while the effect of cultural variables (tax culture, tax effort, tax morale), tax fairness and tax justice), generally has a small and negative effect on this variable.Keywords: tax evasion, Tax culture, tax guilds, tax effort, Bayesian averaging
-
وجود کسری بودجه ساختاری در اقتصاد ایران و فقدان انضباط مالی نگرانی هایی را در خصوص پایداری مالی دولت ها در بین اقتصاددانان به دنبال داشته است. در چند دهه اخیر قواعد مالی به عنوان راه حلی با هدف ایجاد انضباط مالی و برقراری پایداری مالی دولت ها در سرتاسر جهان مورد توجه قرار گرفته اند. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد است تا یک چارچوب مالی مبتنی بر سه قاعده سقف بدهی، تراز بودجه و مخارج برای اقتصاد ایران طراحی نماید. نتایج حاصل از به کارگیری روش شبیه سازی تصادفی نشان از بالا بودن سطح بدهی کنونی در مقایسه با قاعده سقف بدهی معرفی شده توسط الگو داشته و قاعده تراز بودجه تا حد زیادی در بهبود مسیر آینده بدهی عمومی اثربخش خواهد بود. به سخن دیگر با اعمال قاعده تراز بودجه از نوسانات مسیر آینده بدهی عمومی کاسته می شود. همچنین ایجاد یک سازوکار نهادی به عنوان نهاد مکمل با هدف بهبود عملکرد و اثربخشی قواعد مالی به ویژه قاعده مخارج و تضمین اجرای آنها پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: اقتصاد ایران, پایداری مالی, چارچوب مالی, شبیه سازی تصادفی, قواعد مالیThe existence of a structural budget deficit in Iranian economy and the lack of fiscal discipline have raised concerns about the financial stability of governments among economists. In recent decades, fiscal rules have been considered as a way to establish fiscal discipline and financial sustainability of governments around the world. In this regard, the present study seeks to design a fiscal framework based on the three rules of debt ceiling, budget balance and expenditure for Iranian economy. The results of applying the stochastic simulation method show a high level of current public debt compared to the debt rule ceiling estimated by the model and the budget balance rule will be greatly effective in improving the future path of public debt. In other words, applying the budget balance rule reduces the fluctuations of the future path of public debt. It is also suggested to establish an institutional mechanism as a complementary institution with the aim of improving the performance and effectiveness of fiscal rules, especially for expenditures rule and ensuring their implementation
Keywords: Iranian Economy, Financial stability, Fiscal framework, stochastic simulation, Fiscal rules -
این مطالعه در پی مدل سازی فرار مالیاتی و شناسایی نحوه اثرگذاری عوامل موثر بر فرار مالیاتی در اقتصاد ایران است. مدل های اخیر نشان دهنده شکست مدل های سنتی است؛ مدل ها توانایی کافی جهت مدل سازی متغیرهای پنهان همچون فرار مالیاتی را ندارند. پژوهش حاضر این شکست را در شناسایی متغیرهای توضیحی و طراحی تجربی مدل می داند. برای رسیدن به این منظور از روش میانگین گیری بیزی در بازه زمانی 1370 تا 1397 در فضای متلب 2021 بهره گرفته شده است.در این پژوهش 62 متغیر موثر بر فرار مالیاتی وارد مدل گردیدند و با استفاده از رویکرد مدل میانگین گیری بیزی، از 1 تا 12 متغیر غیرشکننده موثر بر فرار مالیاتی شناسایی شدند. نتایج بیانگر این واقعیت است که نرخ تورم غیرشکننده ترین متغیر موثر بر فرار مالیاتی است. در نتیجه در مدلسازی فرار مالیاتی تورم بالاترین ارتباط مستقیم را با فرار مالیاتی دارد؛ همچنین بر اساس نتایج مهمترین متغیرهای موثر بر فرار مالیاتی در مدلسازی فرار مالیاتی به ترتیب اولویت عبارتند از تورم، نرخ ارز، فرهنگ مالیاتی، بیکاری، انصاف مالیاتی، تلاش مالیاتی، کسری بودجه، روحیه مالیاتی، خصوصی سازی، پیچیدگی مالیاتی، نسبت ارزش افزوده بخش خدمات به GDP، عادلانه بودن نظام مالیاتی. بر اساس نتایج هم عوامل سیاسی و هم فرهنگی و اقتصادی بر فرار مالیاتی تاثیر معناداری دارند.
کلید واژگان: فرار مالیاتی, فرهنگ مالیاتی, انصاف مالیاتی, تلاش مالیاتی, میانگین گیری بیزیThis study seeks to model tax evasion and identify how effective factors affect tax evasion in the Iranian economy. Recent models show the failure of traditional models; Models do not have enough ability to model hidden variables such as tax evasion. The present study considers this failure in identifying explanatory variables and experimental model design. To achieve this, the Bayesian averaging method has been used in the period 1370 to 1397 in MATLAB 2021.In this study, 62 variables affecting tax evasion were entered into the model, and using the Bayesian averaging model approach, 1 to 12 non-fragile variables affecting tax evasion were identified. The results show that inflation is the most fragile variable affecting tax evasion. As a result, in tax evasion modeling, inflation has the highest direct relationship with tax evasion; Also, based on the results, the most important variables affecting tax evasion in modeling tax evasion in order of priority are inflation, exchange rate, tax culture, unemployment, tax fairness, tax effort, budget deficit, tax morale, privatization, tax complexity, value-added ratio. The GDP services sector, fair tax system. According to the results, both political and cultural, and economic factors have a significant impact on tax evasion.
Keywords: Tax evasion, tax culture, tax fairness, tax effort, Bayesian averaging -
در این مقاله اثر سرمایه اجتماعی برکارایی مخارج دولت در دو بخش آموزش و بهداشت طی دوره زمانی 1396-1364 مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور جهت برآورد سرمایه اجتماعی از رویکرد علل چندگانه- آثار چندگانه(MIMIC) و جهت برآورد کارایی مخارج دولت در دو بخش آموزش و بهداشت از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) و تحلیل پوششی داده های بوت استرپ استفاده می شود و در ادامه اثر سرمایه اجتماعی بر کارایی مخارج دولت در دو بخش آموزش و بهداشت با الگوی رگرسیون پروبیت کسری مورد سنجش قرار می گیرد.
نتایج حاصل از برآورد سرمایه اجتماعی نشان می دهد، روند آن در کشور نزولی است. همچنین نمرات کارایی مخارج دولت در دو بخش آموزش و بهداشت حکایت از آن دارد که به طور متوسط مخارج دولت در این دو بخش ناکارآمد است. یافته های الگوی پروبیت کسری نشان می دهد که اثر سرمایه اجتماعی بر کارایی مخارج دولت در این دو بخش مثبت و معنی دار است. همچنین تاثیر متغیرهای درآمد سرانه، رشد اقتصادی، اندازه دولت، تورم و درجه بازبودن تجاری برکارایی مخارج دولت در بخش آموزش و بهداشت متفاوت است. به عنوان مثال تاثیر رشد اقتصادی بر کارایی مخارج آموزش و بهداشت دولت مثبت است، در حالی که در مورد متغیر اندازه دولت این اثر منفی است.کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, کارایی مخارج دولت, علل چندگانه- آثار چندگانه, الگوی پروبیت کسری
In this paper, the effect of social capital on the efficiency of government expenditures has been studied in the two sectors of education and health during the period 1364-1396. social capital has been estimated by The Multiple Causes-Impact (MIMIC) approach, and efficiency of government expenditures in both education and health is estimated by the Data Envelopment Analysis (DEA) and Bootstrap data envelopment analysis approaches. The effect of social capital on the efficiency of government expenditures are measured by the regression model of the deficit probe in both education and health.
The results of estimating social capital show that the trend of social capital is declining by the method of Multiple Indicators and Multiple Causes during the study period. Also, the efficiency scores of government expenditures has been measured by Data Envelopment Analysis and Bootstrap Data Envelopment Analysis in Iran. The results show that on average, public spending is inefficient in education and health.
Findings of the fractional probit model show, the effect of social capital is positive and significant on the efficiency of government spending in both education and health. The effect of per capita income, economic growth, government size, inflation and trade openness is different on efficiency of government expenditures in education and health sectors.
For example, the impact of economic growth is positive on the efficiency of government education and health spending. While the effect of government size is negative on the efficiency of government education and health spending.Keywords: social capital, government expenditure efficiency, Multiple Indicators, Multiple Causes, Fractional probit model -
تورم از دو طریق بودجه ی دولت را تحت تاثیر قرار می دهد. تورم از یک سو قدرت خرید درآمدهای مالیاتی را کاهش می دهد که به اثر تنزی معروف است. از سوی دیگر، تورم بار ناشی از مخارج دولتی و تعهدات آن را به طور حقیقی کاهش می دهد که به اثر ضدتانزی شهرت پیدا کرده است. ضمنا، باید متذکر شد که تورم نیز از کسری بودجه ی دولت تاثیر می پذیرد. در پژوهش حاضر با به کارگیری مبدل موجک گسسته با حداکثر هم پوشانی و الگوی خودرگرسیون برداری آستانه ای اثرات متقابل تورم و کسری بودجه ی دولت در دو حالت کسری کل و کسری عملیاتی در اقتصاد ایران طی سال های 1396:3 - 1369:1 از زوایای جدیدی بررسی شده است. نتایج مبتنی بر مبدل موجک نشان می دهد در افق های بیش تر از 8 سال رابطه ی علی میان هر دو نوع کسری بودجه با تورم دو طرفه است. بر اساس نتایج برآورد الگوی خودرگرسیون برداری آستانه ای، در تورم های فصلی کم تر از 28/6%، کسری بودجه ی کل در رویارویی با تکانه ی تورم افزایش شدیدی پیدا می کند. هم چنین، کسری بودجه ی عملیاتی قبل و بعد از آستانه واکنش مثبت به تکانه تورم نشان می دهد. با این توضیح که در نرخ های تورم فصلی فراتر از 54/2%، شدت واکنش این متغیر بیش تر خواهد شد. به عبارتی همواره اثری تنزی قوی تر از اثر ضد تنزی است.کلید واژگان: کسری بودجه, تورم, مبدل موجک گسسته, الگوی خودرگرسیون برداری آستانه ایInflation affects the state budget in both ways. Inflation, on the one hand, decreases the purchasing power of tax revenues, which is known as the tension effect. On the other hand, the inflationary burden of government expenditures and its obligations actually decreases, which is known as an antithetical effect. Meanwhile, it should be noted that inflation also affects the budget deficit of the state. In the present study, using a discrete wavelet converter with maximum matching and a vector of autoregressive vector autoregression, the interaction effects of inflation and deficit of government in two cases of deficit and total deficit in the economy of Iran in 1396: 1369: 1 is reviewed from a new angle. Results based on the wavelet converter show that in horizons for more than 8 years, the causal relationship is between the two types of budget deficit with bilateral inflation. Based on the results of the estimation of the autumnal regression model, the threshold vector in seasonal inflation is less than 5.7% of the total budget deficit in the face of inflationary swings, which reflects the dominance of the anti-tensile effect of the Tensi Is. In addition, the operating deficit, regardless of the situation, is from the threshold of positive reaction to the swing momentum.Keywords: budget deficit, inflation, Discrete wavelet transform
-
خدمات درمانی دولتی در ایران بصورت محدود می باشد و سهم پرداخت از جیب افراد از هزینه های درمانی بالا می باشد. بیمه تکمیلی، امکان خرید خدمات و پوشش بیمه ای بیشتر و گسترده تر را به افراد می دهد و آنها را در مواجهه با مخارج سنگین درمانی محافظت می کند. مشخص نبودن میزان تمایل به پرداخت برای بیمه های تکمیلی یکی از موانع اصلی گسترش صنعت بیمه می باشد. تحقیق حاضر به محاسبه میزان تمایل به پرداخت کارکنان کارگاه های صنعتی کوچک در 7 منطقه تهران، شیراز و بندرعباس برای بیمه تکمیلی با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط در سال 1396 پرداخته است. بر اساس نتایج بدست آمده از الگوی لاجیت، میزان تمایل به پرداخت بیمه درمانی تکمیلی برابر با 23/70 هزار تومان بوده است. همچنین وضعیت تحصیلات، وضعیت اشتغال، درآمد واقعی، سابقه بیماری، وضعیت سلامتی، تعداد مراجعه به پزشک، هزینه واقعی سلامت و رضایت از خدمات درمانی از عوامل اثرگذار بر روی تمایل به پرداخت افراد هستند.
کلید واژگان: تمایل به پرداخت, هزینه های درمان, بیمه خدمات درمانی تکمیلی, ارزشگذاری مشروط, الگوی رگرسیون لاجیتHealthcare insurance coverage services in Iran are limited, and out-of-pocket costs are very high. Supplementary health insurance grants extra coverage and additional healthcare services in the presence of limited health insurance services to the individuals and protects them against huge healthcare costs. One of the obstacles to expanded health insurance schemes, especially in supplementary health insurance, is an undetermined willingness to pay (WTP) for these types of coverages. The objective of this study is to estimate WTP for supplementary health insurance. Data collected from small and medium enterprise employees in 7 areas Iran including Tehran, Shiraz, and Bandar-e Abbas in 2017 and the contingent valuation method and a logit regression model was implemented to analyze the data. Results show that WTP for supplementary health insurance is 70.23 thousand Tumans. Education level, employment status, real income, current health conditions, history of chronic disease, number of doctor visits, real healthcare costs, and satisfaction from healthcare services are all found to affect WTP for supplementary health insurance.
Keywords: willingness to pay, healthcare cost, supplementary health insurance, contingent valuation, logit regression model -
تخریب محیط زیست را می توان ناشی از عواملی همچون رشد اقتصادی، شدت انرژی، نسبت شهرنشینی و توزیع درآمدی دانست. در این مقاله، اثرات زیست محیطی نابرابری توزیع درآمد در ایران با استفاده از داده های آماری سری زمانی سال های 1357-1394، به روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی بررسی شده است. همچنین وجود رابطه علیت بین متغیرهای الگو با استفاده از روش علیت تودا-یاماموتو مورد برررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه، ضریب جینی و شدت انرژی بر انتشار گاز دی اکسیدکربن اثرگذاری مثبت و متغیرهای مجذور تولید ناخالص داخلی سرانه و نسبت شهرنشینی به کل جمعیت اثر منفی و ضریب تولید ناخالص داخلی سرانه بیشترین اثرگذاری مثبت را دارد. همچنین فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس در ایران تایید می شود و تنها علیت دوطرفه بین تولید ناخالص داخلی سرانه و انتشار دی اکسید کربن وجود دارد و جریان علیت یک طرفه از سایر متغیرها به متغیر لگاریتم انتشار CO2 تایید می شود.
کلید واژگان: توزیع درآمد, رشد اقتصادی, روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی, فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس, گاز دی اکسیدکربن, مصرف انرژیEnvironmental degradation can be caused by factors such as population growth, economic growth, energy intensity and income distribution. In this paper, the environmental impact of inequality in income distribution using time series data from the years 1357-1394, with Auto Regression methods Distributed Lag (ARDL) is investigated. Also, the causality relationship between the model variables has been investigated using the Toda-Yamamoto causality method. According to the results of the estimation of the research model, GDP per capita, Gini coefficient and total energy consumption per capita have a positive effect on CO2 emission, and the squared variables of GDP per capita and urbanization to population ratio have a negative effect. In the meantime, the most effective coefficient, GDP per capita is positive. Also The Kuznets environmental curve hypothesis is confirmed in Iran. The results of the causality test also show that there is only bidirectional causality between GDP per capita and carbon dioxide emissions. The one-way causal flow from the Gini coefficient logarithm, the per capita energy consumption logarithm, the urban-to-population ratio logarithmic to the CO2 emission logarithm are verified.
Keywords: Income distribution, Economic Growth, Autoregressive Distributed Lag Method, Environmental Kuznets Curve Hypothesis, Carbon Dioxide Gas, Energy Consumption -
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سیاست تحکیم مالی بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور است. در این راستا با استفاده از روش اتورگرسیون برداری عامل افزوده ([1]FAVAR) تاثیر تکانه های انواع نسبت کسری بودجه به GDP به عنوان ابزار سیاست تحکیم مالی بر متغیرهای رشد تولید حقیقی، رشد سرمایه گذاری، رشد مصرف بخش خصوصی و تورم در بازه زمانی 1394:4-1363:1 مطالعه شده است. نتایج حاصل از الگوهای پژوهش حکایت از آن دارد که آثار ابزار سیاست تحکیم مالی بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور متفاوت بوده و ارائه ابزار سیاستی یکسان جهت تاثیرگذاری مناسب بر تمام متغیرهای مورد نظر دشوار است. نتایج بدست آمده در سه دوره زمانی یکساله، دوساله و چهارساله را می توان اینگونه عنوان کرد که در دوره زمانی یکساله شناسایی ابزار سیاست تحکیم مالی میسر نیست. اما در دوره زمانی دوساله و چهارساله عمده ترین نوع ابزار تحکیم مالی مبتنی بر کسری مصرفی و کسری بدون نفت است. باید اشاره کرد که کسری مصرفی به صورت درآمد مالیاتی منهای مخارج مصرفی دولت تقسیم بر GDP و کسری بدون نفت به صورت درآمد کل دولت (بدون درآمد نفتی) منهای مخارج جاری تقسیم بر GDP محاسبه می شوند.کلید واژگان: تحکیم مالی, اتورگرسیون برداری عامل افزوده, کسری بودجهThe aim of this article is to analyze the effect of shocks of fiscal consolidation policy on the macroeconomic variables in Iran. In this regard by using Factor Augmented Vector Auto Regression (FAVAR) method, the effect of shock types of deficit ratio to GDP on important macroeconomic variables including total real GDP growth, inflation, private consumption growth and investment growth over the period 1363: 1 -1394: 4 is investigated. The results of research models show that the effect of fiscal consolidation policy on the macroeconomic variables are different, and it is difficult to provide the same policy tool to affect all variables. The results obtained in one-year, two-year and four-year periods indicate that the fiscal consolidation policy cannot be identified during the one-year period. But in the two-year and four-year periods, the main instrument of fiscal consolidation is deficit-deflation and deficit-free oil. It should be noted that the consumption deficit is calculated as tax revenue minus the consumption expenditure of the government divided by GDP and the deficit without oil as the total state revenue (without oil revenue) minus current expenditures divided by GDP.Keywords: Fiscal Consolidation, Factor Augmented Vector Auto Regression (FAVAR), budget deficit
-
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سیاست تحکیم مالی مبتنی بر شوک های درآمدی و هزینه ای بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور است. در این راستا با استفاده از روش اتورگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR) تاثیر شوک های درآمدی و شوک های هزینه ای دولت بر متغیرهای رشد تولید حقیقی، رشد سرمایه گذاری، رشد مصرف بخش خصوصی و تورم در بازه زمانی 1363:1-1394:4 مطالعه شده است.
نتایج حاصل از الگوهای پژوهش حکایت از آن دارد که آثار ابزار سیاست تحکیم مالی بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور متفاوت بوده و ارائه ابزار سیاستی یکسان جهت تاثیرگذاری مناسب بر تمام متغیرهای مورد نظر دشوار است. بنابراین با تاکید بر هدف رشد تولید حقیقی که عامل مهم و تاثیرگذار در اقتصاد است و سایر متغیرهای اقتصاد کلان را تحت تاثیر قرار می دهد، می توان عنوان نمود که در کوتاه مدت که شامل 4 فصل می شود، کاهش مخارج عمومی و افزایش درآمدهای دولت منجر به کاهش تولید در پاسخ به واکنش منفی سرمایه گذاری و مصرف بخش خصوصی می شود و تورم کاهش می یابد. بنابراین در کوتاه مدت سیاست مناسب تحکیم مالی ترکیبی از سیاست کاهش مخارج و افزایش درآمد است و به طور مشخص سیاست کاهش مخارج جاری و افزایش مالیات بر واردات است. در میان مدت و بلندمدت که به ترتیب شامل 8 و 16 فصل می باشد رشد تولید حقیقی نسبت به سیاست کاهش مخارج کل واکنش مثبتی از خود نشان می دهد و کاهش مخارج جاری و مخارج امور اجتماعی دولت به عنوان ابزار تحکیم مالی معرفی می گردد.
کلید واژگان: تحکیم مالی, اتورگرسیون برداری عامل افزوده, توابع واکنش آنی, رشد تولید حقیقیThe aim of this article is to analyzing the effect of shocks of fiscal consolidation policy on the macroeconomic variables of Iran. In this regard by using Factor Augmented Vector Auto Regression (FAVAR) method the effect of shocks on government revenues and expenditures on important macroeconomic variables including total real GDP growth, inflation, private consumption growth and investment growth over the period 1984:1 -2015:4 is investigated.
The results of research models show that the effect of fiscal consolidation policy on the macroeconomic variables are different, and it is difficult to provide a same policy tool to effect all variables. Thus with emphasis on real GDP growth which is a major factor that affects other macroeconomic variables, it can be noted that in short term which consists of 4 seasons, reducing public expenditures and increasing government revenues lead to a reduction in production in response to a negative reaction to investment and private consumption and inflation will decrease. Therefore in the short term the suitable policy for fiscal consolidation is a combination of expenditure cut and income rising and in particular, the policy of reducing current expenditure and increasing import taxes. In the medium and long term, respectively consist of 8 and 16 seasons, real GDP growth responses positively to the expenditures cut policy, decline in current expenditures and social public expenditures is introduced as an instrument of fiscal consolidation policy.
Keywords: Fiscal Consolidation, Factor Augmented Vector Auto Regression (FAVAR), Impulse Response Functions, Real GDP Growth -
این مقاله اثر فساد مالی بر تخصیص استعدادهای اقتصاد ایران سال های 1363 تا 1393 را بررسی کرده است و برای کشف اثر عوامل غیرقابل مشاهده و لحاظ تغییرات ساختاری اقتصادی و اجتماعی و سیاسی از رویکرد مدل سری زمانی ساختاری استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد: افزایش فساد مالی، افزایش توسعه ی مالی، افزایش نرخ رشد سهم نسبی مخارج مصرفی دولت در تولید ناخالص داخلی و افزایش سهم نسبی ارزش افزوده ی بخش خدمات در تولید ناخالص داخلی، تخصیص استعدادهای اقتصاد ایران سال های 1363 تا 1393 را منحرف و نابهینه کرده است.کلید واژگان: فساد مالی, تخصیص استعدادها, سری زمانی ساختاری, توسعه ی مالی, شاخص دستمزدThis paper has examined the effect of corruption on the allocation of talent in Iran's economy during the period of 1984-2014 and for discovering the effect of unobservable factors as well as political, social and economic structural changes, the structural time series model approach has been used. The results of the research indicate that increasing in corruption, financial development, growth of consumption government size and the share of value added of services sector in the GDP have distorted the allocation of talent in Iran during the period of 1984-2014Keywords: Corruption, Allocation of Talent, Structural Time Series, Financial Development, Wage Inde -
با توجه به اهمیت بحث اثرگذاری آزادی تجاری بر اندازه دولت، مطالعه حاضر در تلاش است با استفاده از مدل رگرسیون انتقال ملایم (STR) و داده های فصلی 1369-1389 اثرگذاری غیرخطی آزادی تجاری بر اندازه دولت در ایران را مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از برآورد الگوی تحقیق نشان می دهد آزادی تجاری طی دوره مورد مطالعه به صورت نامتقارن و در قالب یک ساختار دو رژیمی بر اندازه دولت تاثیر گذاشته است؛ به نحوی که آزادی تجاری در رژیم اول (هنگامی که حجم تجارت کمتر از 39/53 درصد GDP است) همگام با فرضیه کارایی اثر منفی و در رژیم دوم (هنگامی که حجم تجارت بیشتر از 39/53 درصد GDP است) همگام با فرضیه جبران اثر مثبتی بر اندازه دولت داشته است. همچنین نتایج بیانگر افزایش اندازه دولت در اثر افزایش سهم درآمدهای دولت و سرمایه گذاری از تولید ناخالص داخلی می باشد.
کلید واژگان: آزادی تجاری, اندازه دولت, ایران, STR مدلConsidering the importance of the relationship between government size and trade openness, this study has examined the nonlinearity effect of trade openness on the government size in Iran during the period 1991-2011. The results show that trade openness has an asymmetric effect on the government size in the form of a two regime model.Also, in the first regime (when trading volume is less than 39/53% of GDP), trade openness, consistent with the Efficiency Hypothesis, has negative effect on the government size. Whereas in the second regime (when trading volume is more than 39/53of GDP), trade openness, consistent with the Compensation Hypothesis, has positive effect on the government size. Finally, the results show that the size of government increases by increasing the share of government revenues and investment in GDP.Keywords: Trade Openness, Government Size, Iran, Smooth Transition Regression (STR) Model -
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر جهانی شدن اقتصاد بر اندازه دولت است. در این راستا، از درجه باز بودن تجاری و جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی به ترتیب به عنوان شاخص های جهانی شدن تجارت و جهانی شدن مالی استفاده می شود. همچنین از میان سایر متغیرهای کنترلی موثر بر اندازه دولت؛ رشد اقتصادی، صنعتی شدن و رشد شهرنشینی در نظر گرفته می شود. بدین منظور از داده های ایران طی دوره زمانی 1352-1386 و با به کارگیری روش آزمون کرانه ها و خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده می شود. نتایج حاکی از آن است که جهانی شدن تجاری بر اندازه دولت تاثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر، با گسترش جهانی شدن تجاری، بر حجم فعالیت های اقتصادی دولت افزوده می شود. از طرف دیگر نتایج تخمین ها حاکی از آن است که جهانی شدن مالی از نظر آماری تاثیر معنادار بر اندازه دولت ندارد.
کلید واژگان: جهانی شدن تجاری, جهانی شدن مالی, اندازه دولت, آزمون کرانه ها, ARDL, ایرانThe purpose of this study is to evaluate the impact of economic globalization on government size in Iran's economy. An Autoregressive Distributed Lag (ARDL) modeling approach is employed to estimate empirical model using the time series data over the period 1973-2007. Trade openness and foreign direct investment are employed as indicators of trade and financial globalization, respectively. Moreover, some control variables are included in the empirical model. They comprise economic growth, industrialization and urbanization growth. The results of the paper confirm that trade openness has positive and statistically significant effect on the government size in Iran. This means an increase in trade openness leads to increase government spending. However, the findings show that the effect of financial globalization on government size is not statistically significant.Keywords: Government Size, Trade Openness, Financial Globalization, ARDL, Iran
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.