abdollah moatamedy
-
مقدمه
افسردگی در دوران نوجوانی می تواند مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری برای فرد به همراه داشته باشد که معمولا تا بزرگسالی ادامه می یابد.
هدفهدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان بوده است.
روشپژوهش حاضر مطالعه موردی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان 12- 18 ساله بود که در سال 1401-1402 به کلینیک های روان شناختی غیردولتی شهر رشت مراجعه داشتند. حجم نمونه شامل 3 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996)، آزمون بازیابی خاطرات خودشرح حالی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. شاخص تغییر پایا، شاخص اندازه اثر، شاخص درصد بهبودی و رگرسیون آمیخته با استفاده از نرم افزار SPSS24 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته هانتایج حاصل نشان داد که بسته درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی در کاهش علائم افسردگی نوجوانان (05/0<p) و افزایش خاطرات خود شرح حالی معنایی و کاهش خاطرات خود شرح حالی بیش کل گرا موثر بود (05/0<p).
نتیجه گیریهنگامی که فرد به جای اجتناب یا نادیده گرفتن خاطرات اختصاصی، به تصاویر نزدیک می شود، هیجان پنهان در آن آشکار و معنایی جدید از آن تصاویر برای فرد محقق می شود که به بهبود خلق کمک می نماید. با توجه به اثربخشی بسته درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و خاطرات اتوبیوگرافیک نوجوانان، پیشنهاد می شود درمانگران حوزه سلامت برای مراجعان دارای تشخیص افسردگی به یافته های این پژوهش توجه داشته باشند.
کلید واژگان: افسردگی, حافظه اتوبیوگرافیک, درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی, نوجوانانIntroductionDepression during adolescence can lead to various psychological and social problems that often persist into adulthood.
ObjectiveThe aim of this research was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral therapy based on mental imagery on depression symptoms and autobiographical memory in adolescents.
MethodThe present study employed a multiple baseline case study design. The study population included adolescents aged 12-18 who sought treatment at non-governmental psychological clinics in the city of Rasht during the years 1401-1402. The sample size consisted of three participants selected through purposive sampling. The instruments used were the Beck Depression Inventory (Beck et al., 1996) and the Autobiographical Memory Test (Williams & Broadbent, 1986). Descriptive statistics, effect size, percentage of improvement, and mixed regression were used for data analysis with SPSS 24 software.
ResultsThe results indicated that the cognitive-behavioral therapy package based on mental imagery significantly reduced depression symptoms in adolescents (p < 0.05) and increased meaningful self-report memories while decreasing more general self-report memories (p < 0.05).
ConclusionWhen individuals approach specific memories through mental imagery instead of avoiding or neglecting them, hidden emotions become apparent, providing the individual with new meanings of those images and contributing to mood improvement. Considering the effectiveness of cognitive-behavioral therapy based on mental imagery on depression symptoms and autobiographical memories in adolescents, it is recommended that healthcare practitioners working with individuals diagnosed with depression take note of the findings of this research.
Keywords: Depression, Autobiographical Memory, Cognitive-Behavioral Therapy Based On Mental Imagery, Adolescents -
پدیده اهمال کاری کمابیش در اقشار مختلف جامعه دیده می شود و شناسایی عوامل مرتبط با آن می تواند در ارائه راهکارهایی جهت بهبود کارایی افراد مفید باشد، به همین منظور در پژوهش حاضر به بررسی رابطه روند زندگی، اعتمادبه نفس و انزوای اجتماعی با اهمال کاری پرداخته می شود. این پژوهش، آمیخته ای از روش کیفی (مصاحبه و ترسیم گراف زندگی) و کمی (همبستگی؛ مدل یابی ساختاری)، جامعه آماری شامل تمامی ساکنین 20 سال به بالای شهر تهران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 688 نفر شامل 354 زن و 334 مرد در آن شرکت نمودند. به منظور بررسی روند زندگی از مصاحبه و تکنیک ترسیم گراف زندگی و جهت تحلیل داده های حاصل از این تکنیک از شاخص های خط زندگی (R2)، گذار (β) و میانگین تعابیر استفاده شد و داده های مربوط به سایر متغیرها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. مدل ساختاری ارائه شده از برازش مطلوب برخوردار بود به طوری که شاخص خط زندگی اثر کل 0/32-، شاخص گذار 0/28-، شاخص میانگین تعابیر 0/43-، متغیر اعتمادبه نفس 42/0- و متغیر انزوای اجتماعی 0/35 بر متغیر اهمال کاری را نشان دادند. طبق نتایج، رویدادهایی که افراد در طول زندگی تجربه کرده اند، سطح اعتمادبه نفس و انزوای اجتماعی می توانند اهمال کاری را پیش بینی کنند و در صورت تشخیص درست راهکارهای اهمال کارانه افراد، آگاهی دادن به آن ها در جهت کسب و به کارگیری راهکارهای مفیدتر، تدوین برنامه هایی جهت افزایش اعتمادبه نفس در زمینه های مختلف و افزایش روابط اجتماعی مفید، می توان به کاهش اهمال کاری و پویایی هرچه بیشتر جوامع کمک کرد.
کلید واژگان: روند زندگی, رویدادهای زندگی, اعتمادبه نفس, انزوای اجتماعی, اهمال کاریJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:6 Issue: 19, 2023, PP 114 -129The phenomenon of procrastination is more or less seen in different strata of society, and identifying factors related to it can help provide solutions to improve people's efficiency. For this purpose, the relationship between life-trend, self-confidence and social isolation with procrastination is investigated in this research. This mixed research combines qualitative (interview and drawing life graf) and quantitative methods (correlation, structural modelling). Its statistical population included all the residents of Tehran city over 20 years of age, which were 688 people, including 354 women and 334 men, who participated in it. In order to investigate the life-trend, the researcher used interviews and the technique of drawing life graphs, and to analyze the data obtained from this technique, lifeline (R2), transition (β) and mean interpretation indices, and used data related to other variables were collected through 3 questionnaires. The presented structural model had a good fit, so the lifeline index of the total effect was -0.32, the transition index was -0/28, the mean interpretation index was -0/43, the self-confidence variable was -0/42, and the social isolation variable was 0/35. They showed the procrastination variable. The events that people have experienced during their life, self-confidence, and social isolation can predict procrastination. If people's procrastination strategies are correctly recognized, informing they to acquire and use more valuable strategies, develop programs to increase self-confidence in various fields and increase beneficial social relationships. In that case, it is possible to help reduce procrastination and the dynamics of societies as much as possible.
Keywords: life-trend, life events, self-confidence, social isolation, procrastination -
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی پرستاران با میانجی گری تاب آوری بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران زن شاغل در بیمارستان های دولتی کرونایی شهر اهواز در شش ماه اول سال 1400 بود (320=N). تعداد 250 پرستار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از شبکه مجازی واتس آپ، پرسشنامه های آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2006)، مقیاس اضطراب کرونا علیزاده و همکاران (1399)، مقیاس نگرانی سلامتی ولز و دیویس (1994)، و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم چنین، اثرات غیرمستقیم از طریق روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب کرونا بر تاب آوری (35/0-=β، 01/0>p)، نگرانی سلامتی بر تاب آوری (20/0=β، 05/0>p)، اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی (11/0-=β، 05/0>p) و تاب آوری بر کیفیت زندگی (58/0=β، 01/0>p) معنی دار هستند. با این حال، مسیر مستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی (03/0=β، 05/0<p) معنی دار نبود. هم چنین، اثر غیرمستقیم اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری و نیز اثر غیرمستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری معنی دار بوده (01/0>p)،. با توجه به تاثیر نامطلوب اضطراب و نگرانی نسبت به سلامتی بر تاب آوری و کیفیت زندگی پرستاران، پیشنهاد می شود که آموزش هایی در جهت مدیریت اضطراب و نگرانی در حوزه سلامتی انجام شود.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, اضطراب کرونا, نگرانی سلامتی, تاب آوریIntroductionThe aim of this study was to investigate the Relationship of Corona Anxiety and Health Concern with Quality of Life with mediating role of resilience in Nurses
MethodThe statistical population included all female nurses working in COVID-19 government hospitals in Ahvaz in the first 6 months of 2021(N=320). Therefore, 250 nurses were selected by cencus sampling method and were provided with online questionnaires using WhatsApp virtual network. In order to collect data, the Short Form of Quality of Life Questionnaire (World Health Organization, 2006), Corona Anxiety Scale (Alizadeh et al., 2020), Health Concern Scale (Wells & Davis, 1994), and the Resilience Scale (Connor & Davidson, 2003) were used. Data were analyzed using structural equation modeling. Also, indirect effects were investigated through the bootstrap method.
ResultsThe results showed that the direct effects of corona anxiety on resilience
(β = -0.35, p <0.05), health concern on resilience (β = 0.20, p <0.05), corona anxiety on quality of life (β = -0.11, p <0.05), and resilience on quality of life (β = 0.58, p <0.05) were significant. However, the direct path of health concern on quality of life (β = 0.03, p <0.05) was not significant. Also, the indirect effect of corona anxiety on quality of life through resilience and also the indirect effect of health anxiety on quality of life through resilience were significant (p <0.01).DiscussionDue to the importance of resilience in the quality of life of nurses, it is recommended that training be done to promote the quality of life of nurses.
Keywords: quality of life, corona anxiety, health concern, Resilience -
مقدمه
خانواده بیماران روان پریش معمولا تنیدگی جسمی و روانی، افسردگی، اضطراب و مشکلات ارتباطات اجتماعی را تجربه می کنند که بر کیفیت زندگی آنان اثر می گذارد و کنترل این اثرات نیازمند شناسایی عوامل مرتبط با آن می باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش روانی خانواده بر کیفیت زندگی خانوادههای بیماران مبتلا به اختلالات روانپریش در شهر تهران انجام شد.
روشاین پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با مشارکت 30 مراقب اصلی بیمار مبتلا به اختلالات روانپریش بستری در مرکز آموزشی، درمانی روانپزشکی رازی تهران در بهار سال 1398 انجام شد. این نمونه به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. این پژوهش در چهار گام انجام شد. در گام اول پیش آزمون انجام گردید، در گام دوم جلسات آموزش روانی خانواده فقط برای مراقبان اصلی بیماران گروه آزمایش طی 8 جلسه دو ساعته (هر هفته یک جلسه 120 دقیقه ای) برگزار شد. در گام سوم دو گروه بیماران آزمایش و کنترل هنگام ترخیص، پرسشنامه کیفیت زندگی را در مرحله پس آزمون تکمیل نمودند و در گام چهارم، شش ماه پس از پایان جلسات آموزش روانی خانواده، دو گروه بیماران آزمایش و کنترل پرسشنامه مرتبط با پژوهشتکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام گردید.
نتایجبا توجه به داده های به دست آمده در مرحله پیش آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر ویژگی های دموگرافیک تفاوت معنی داری وجود نداشت (P>0.05). همچنین از نظر کیفیت زندگی تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نگردید (F= 0.92 , P>0.05). اما در مرحله پس آزمون و پیگیری بین آنها تفاوت معنی داری به دست آمد (F= 7.63, P<0.001). به عبارت دیگر، جلسات آموزش روانی خانواده و مراقبت، باعث افزایش کیفیت زندگی در خانواده بیماران مبتلا به اختلال روانپریشی گردید.
بحث و نتیجه گیریبر اساس نتایج پژوهش می توان گفت آموزش روانی خانواده کیفیت زندگی خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات روانپریش را افزایش داده است. این افزایش در کیفیت زندگی و خرده مقیاس های سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و سلامت محیطی معنیدار می باشد.
کلید واژگان: آموزش روانی خانواده, کیفیت زندگی, اختلالات روانپریشیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 103 -113Introductoin:
Families of psychiatric patients often experience physical and psychological stress, depression, anxiety, and social communication problems that affect their quality of life, and controlling these effects requires identifying related factors. Therefore, the present study was conducted to determine the effectiveness of family psychoeducation on the quality of life of families of patients with psychiatric disorders in Tehran
MethodThis semi-experimental research was conducted with the participation of 30 main caregivers of patients suffering from psychotic disorders admitted to Razi Psychiatry Training and Treatment Center in Tehran in the spring of 2018. This sample was selected by the available method and randomly divided into two groups of 15 people, test and control. This research was done in four steps. In the first step, a pre-test was conducted, and in the second step, family psychological education sessions were held only for the main caregivers of the experimental group patients during 8 two-hour sessions (one 120-minute session each week). In the third step, two groups of experimental and control patients completed the quality of life questionnaire at the time of discharge, and in the fourth step, six months after the end of the family psychological education sessions, the two groups of experimental and control patients completed the questionnaire related to the research. Data were analyzed using SPSS software version 24 and repeated measures analysis of variance.
ResultsAccording to the data obtained in the pre-test stage, there was no significant difference between the experimental and control groups in terms of demographic characteristics (P> 0.05). Also, there was no significant difference between the groups in terms of quality of life (F = 0.92, P> 0.05). But in the post-test and follow-up stages, a significant difference was obtained between them (F = 7.63, P <0.001). In other words, family psychological education and care sessions increased the quality of life in the families of patients with psychotic disorders.
Discussion and ConclusionBased on the research results, it can be said that family psychoeducation has increased the quality of life of families of patients with psychiatric disorders. This increase is significant in quality of life and subscales of physical health, mental health, social relationships, and environmental health.
Keywords: Premarital Family Psychoeducation, Quality of Life, psychotic disorders -
مسئولیت پذیری اجتماعی در نوجوانان با بسیاری از رفتارهای مثبت و منفی اجتماعی مرتبط است. این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه آموزشی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی برای نوجوانان دارای گرایش به رفتار پرخطر با توجه به مولفه های مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش دلفی و جامعه آن روان شناسان و جامعه شناسانی بودند که در حوزه نوجوانی، آسیب ها و مسایل اجتماعی آن فعالیت می کنند. نمونه پژوهش 10 نفر بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. با دو پرسشنامه محقق ساخته مولفه های مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی بررسی شد. برای تعیین میزان اتفاق نظر میان اعضای شرکت کننده در روش دلفی از ضریب هماهنگی کندال استفاده شد. سپس برای بررسی روایی محتوایی برنامه تهیه شده براساس این مولفه ها از نسبت روایی محتوایی لاوشه استفاده شد. نتایج دو مرحله پرسشنامه در روش دلفی، مولفه های مدنی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی و سیاسی را مشخص کرد. همچنین یافته ها بیانگر آن است که مقدار ضریب کندال برای همه مولفه ها 22/0 است و سطح معناداری برای ضریب هماهنگی کندال نیز 05/0 است که به معنای وجود توافق معنادار بین شرکت کنندگان در روش دلفی است. شاخص نسبت محتوایی (CVR) برای برنامه آموزشی بیشتر از مقدار قابل قبول براساس روش لاوشه به دست آمد؛ بنابراین برنامه آموزشی مسئولیت پذیری اجتماعی دربرگیرنده مولفه های مدنی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، سیاسی و اقتصادی برای مسئولیت پذیری اجتماعی است و از روایی محتوایی قابل قبولی برخوردار است.
کلید واژگان: نوجوانان, برنامه آموزشی, مسئولیت پذیری اجتماعی -
بازنشستگی یکی از رویدادهای مهم در دوران سالمندی است که می تواند کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر خود قرار دهد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی، راهبردهای مقابله ای و نگرش مذهبی در پیش بینی کیفیت زندگی بازنشستگان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بازنشستگان شهرستان نهاوند بودند 200 نفر از آنها از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نیو کاستا و مک کری، مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، مقیاس نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ویژگی های شخصیتی تمام ویژگی ها به غیر از گشودگی به تجربه رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارند. به طوری که روان رنجوری، همبستگی منفی معنادار، و برون گرایی، توافق پذیری و با وجدان بودن همبستگی مثبت و معناداری با کیفیت زندگی دارد. رابطه معناداری بین نگرش مذهبی افراد با کیفیت زندگی به دست نیامد. راهبرد مساله مدار همبستگی مثبت و معنادار، راهبرد مقابله ای هیجان مدار رابطه غیرمعنادار و راهبرد اجتناب در مقابله با استرس با کیفیت زندگی همبستگی مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ویژگی های شخصیتی، راهبردهای مقابله ای و نگرش مذهبی توانستند 43 درصد از واریانس کیفیت زندگی را پیش بینی نمایند. براساس یافته های پژوهش می توان گفت که بهبود کیفیت زندگی در بازنشستگان، متاثر از صفات پایدار شخصیتی آنها و نوع راهبردهای مقابله ای است که در هنگام مواجه با استرس به کار می گیرند
کلید واژگان: ویژگی شخصیتی, راهبرد مقابله با استرس, نگرش مذهبی, کیفیت زندگی, بازنشستگیRetirement is one of the important events in the elderly that can affect the one’s quality of life. Consequently, The aim of the current study was to investigate the role of personality traits, coping strategies and religious attitudes in predicting quality of life in retireds. The study was of descriptive-correlational type. The statistical population included all the retireds of Nahavand, Iran among whom 200 were selected through random sampling. Study tools consisted of NEO Five Factor Inventory (NEO-FFI), Coping Inventory for Stressful Situations (CISS), Religious Attitude Scale (RAS) and WHO Quality of Life (WHOQOL-26). Data were analyzed through Pearson’s correlation coefficient and enter multiple regression. The results indicated that there were relationship between Big Five personality traits (except for openness) and quality of life as such, neuroticism had a negative significant correlation with quality of life and extraversion, and agreeableness and conscientiousness had positive significant correlation with quality of life. There was no significant relationship between religious attitudes and quality of life. The problem focused coping strategy had a positive significant, the emotional focused coping strategy had a negative insignificant, and the avoidance coping strategy had a positive medium relationship (0.30, p < 0.01) with the quality of life. The results of multiple regression also showed that personality traits, coping strategies and religious attitudes could predict 43% of variance of the quality of life. Based on the aforemebtioned results, it could be said that the improvement of the quality of life are impressed by personality traits and coping strategies that people apply when they encounter stress.
Keywords: Personality Traits, coping strategy with stress, Religious Attitude, quality of life, Retirement -
مقدمه
اختلالات طیف اسکیزوفرنی، یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است که عود علایم و بستری های مکرر از ویژگی های مهم این اختلالات می باشد. هدف این پژوهش، تعیین اثر بخشی آموزش روانی خانواده بر پیشگیری از عود علایم بیماران مبتلا به اختلالات طیف اسکیزوفرنی بود.
روش کارطرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی بود که با مشارکت 30 بیمار مبتلا به اختلالات طیف اسکیزوفرنی بستری در مرکز آموزشی، درمانی روانپزشکی رازی تهران در بهار سال 1398 انجام شد که این نمونه در دسترس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش جلسات آموزش روانی خانواده فقط برای مراقبان اصلی بیماران گروه آزمایش برگزار گردید. ابزار پژوهش، مقیاس علایم مثبت و منفی اسکیزوفرنی بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد.
یافته هایافته ها نشان داد که در مرحله پیش آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر علایم اختلالات طیف اسکیزوفرنی (1/121 و 9/122)، علایم منفی (53/32 و 6/31) و علایم مثبت (73/28 و 87/28) تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0 < p). اما در مرحله پس آزمون بین آنها تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > p). به عبارت دیگر، جلسات آموزش روانی خانواده، باعث کاهش عود علایم اختلالات طیف اسکیزوفرنی (1/182 = F، 001/0 > p)، کاهش عود علایم منفی (24/5 = F، 05/0 > p) و کاهش عود علایم مثبت (54/48 = F، 001/0 > p) در بیماران مبتلا به اختلالات طیف اسکیزوفرنی شد.
نتیجه گیرینتایج حاکی از اثربخشی آموزش روانی خانواده بر کاهش عود علایم اختلالات طیف اسکیزوفرنی، علایم منفی و علایم مثبت در بیماران مبتلا به اختلالات طیف اسکیزوفرنی بود. به نظر می رسد که با توجه به تاثیرات مثبت این برنامه آموزشی، از این روش می توان در کنار سایر روش های درمانی برای کاهش علایم بیماران استفاده نمود که خود می تواند نه تنها باعث کاهش هزینه ها بلکه منجر به بهبود عملکرد بیماران نیز گردد.
کلید واژگان: آموزش روانی خانواده, عود, اسکیزوفرنیIntroductionSchizophrenia spectrum disorders are one of the most common psychiatric disorders, meaning an abnormal mental state that is often described as "loss of contact with reality." Recurrence of symptoms and frequent hospitalizations are characteristics of patients with these disorders. The aim of this study was to determine the effectiveness of family psychoeducation education on the prevention of recurrence of symptoms in patients with schizophrenia.
MethodsThe present study was a quasi-experimental method with pre-test and post-test design with control group. The statistical population of this study was patients with schizophrenia spectrum disorders who were hospitalized in Razi Psychiatric Center in the spring of 1398. The study sample included 30 patients with schizophrenia spectrum disorders who were selected by available sampling method and randomly divided into two groups of 15 subjects. Training sessions for the experimental group (patientschr('39') families) were held for 2 months (8 sessions). The research instrument was the scale of positive and negative symptoms of schizophrenia. Data analysis was performed using SPSS software version 21 and repeated measures analysis of variance
methodResultsThere was no significant difference between the research variables in the experimental and control groups in the pretest (P>0/05). The results of covariance analysis showed that holding family psychoeducation sessions on prevention of relapse symptoms (p < 0.001, F = 182.1), in preventing relapse of negative symptoms of Psychosis disorders (p <0.05, F = 5.24) and was effective in preventing relapse of positive symptoms of Psychosis disorders (p <0.001, F = 48.54).
ConclusionsThe results of the study showed that family psychoeducation is effective in preventing the recurrence of symptoms of schizophrenia. In addition to common psychiatric treatments, it is recommended that family psychoeducation be used to prevent the recurrence of symptoms in patients with schizophrenia.
Keywords: Family Psychoeducation, Relapse, Schizophrenia -
فراهم آوری و ارزیابی اثربخشی دستنامه توانگر سازی مشاورین طلاق بر پایه آسیب شناسی مشاوره های طلاق در سازش درخواست کنندگان طلاق
با افزایش طلاق و پیامدهای منفی بسیار آن، در سال های اخیر طرح مشاوره طلاق اجباری از سوی دادگستری و با همکاری سازمان بهزیستی برای کاهش تراز طلاق اجرا می شود؛ ولی اثربخشی مشاوره ها در افزایش سازش میان زوجین درخواست کننده طلاق در حد انتظار نبوده است. پژوهش حاضر با هدف فراهم آوری بسته ی آموزشی برای مشاورین در راستای افزایش آمار سازش درخواست کنندگان طلاق بر پایه آسیب شناسی مشاوره های طلاق به صورت آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی از راهبرد پدیدارشناسی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی برای آسیب شناسی مشاوره های طلاق، 15 مشاور مجری طرح مشاوره طلاق اجباری در استان زنجان بودند که پس از 9 مصاحبه اشباع مقوله ها حاصل شد. نمونه پژوهش برای تدوین بسته ی آموزشی متخصصان حوزه طلاق بودند که پس از 8 مصاحبه اشباع مقوله ها حاصل شد. تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda نشان داد که مشاوره های طلاق با هفت آسیب جدی «ضعف در مصاحبه تشخیصی، خانواده درمانی، زوج درمانی، درمان مراجعان دشوار، سکس تراپی، مدیریت هیجانات و مصاحبه انگیزشی، و خیانت زناشویی» مواجه بودند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری چندباره نشان داد بسته آموزشی تدوین شده برای زدایش این آسیب ها مشاورین را توانمند نمود و سازش میان درخواست کنندگان طلاق به گونه معناداری افزایش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت ضعف اطلاعات حرفه ای و علمی مشاورین، فرایند مشاوره طلاق را تحت تاثیر قرارمی دهد بسته آموزشی طراحی شده قادر به زدایش این آسیب هاست و بهزیستی با آموزش مشاورین طبق این بسته آموزشی می تواند در توانمندسازی مشاورین اقدام نماید.
کلید واژگان: آسیب شناسی مشاوره, بسته آموزشی, توانمندسازی, سازش, مشاوره ی طلاقDeveloping and Evaluating the Effectiveness of the Handbooks for Empowering Divorce Counselors Based on the Divorce Counseling Pathology in Divorce Applicants’ CompromisingIn recent years, with the increase in divorce, the plan of obligatory divorce counseling was implemented by the judiciary and in cooperation with the Welfare Organization to reduce the divorce rate. However, the effectiveness of these counselings has not been as expected. The current study aimed to develop an instructive package for counselors to increase the statistics of divorce applicants’ compromise based on the pathology of divorce counseling in a mixed manner. In the qualitative section, phenomenological strategies used and semi-experimental design used in the quantitative section. The population in the qualitative section for the pathology of divorce counseling was 15 counselors implementing the obligatory divorce counseling project in the Zanjan province. After nine interviews with them, a saturation of categories was obtained. Research compiled for an educational package was divorce experts that after eight interviews with them, a saturation of categories was obtained. Data analysis using MAXQDA software showed that divorce counseling faced seven serious problems: “weakness in diagnostic interviews, family therapy, couple therapy, treatment of difficult clients, sex therapy, emotion management and motivational interviews, and marital infidelity.” The results from repeated – measures ANOVA showed that the instructive package developed empowered counselors and the compromise between divorce applicants increased significantly. It is concluded that counselors’ lack of professional and scientific information affects the divorce counseling process, the Designed training package can repair these injuries and the Welfare organization training counselors according to this package can take actions to empower counselors.
Keywords: counseling pathology, Empowering, Compromise, divorce counseling, training package -
هدف
مسئولیت پذیری اجتماعی به افراد کمک می کند که خود و نقش های شان را به عنوان بخشی از جامعه تعریف کنند و به عنوان اعضای این اجتماع مسئول و فعال باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان در معرض خطر است.
روشروش پژوهش، روش نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، نوجوانان در معرض خطر شهر تهران بودند. نمونه پژوهش نوجوانان مدرسه ای در منطقه 17 شهر تهران شامل 39 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزشی به صورت گروهی طی 10 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. داده ها در SPSS با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند.
یافته هامقدار F بدست آمده در آزمون تحلیل کوواریانس برابر با 5.52 و سطح معناداری آن نیز کوچکتر از 0.05 است؛ با توجه به پایین تر بودن میانگین گروه آزمایش در پس آزمون، بنابراین برنامه آموزشی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان تاثیر معناداری دارد و موجب کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر شده است. در نتیجه ارتقاء مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند به نوجوانان کمک کند که از درگیر شدن در رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.
کلید واژگان: نوجوانان, گرایش به رفتارهای پرخطر, مسئولیت پذیری اجتماعیPurposeSocial responsibility helps individuals define themselves and their roles as part of society and act responsible and active as a member of this community. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of social responsibility- based educational program on the tendency toward high-risk behaviors at risk adolescents.
MethodThe research method was Pre-test – post-test quasi-experimental method with control group. The statistical population of the study was adolescents at risk in Tehran. The sample was students of a school in the 17th district of Tehran (consisted of 39 students) that was selected as available sample. Sample was randomly assigned to experimental and control groups. The educational program was administered to the experimental group in 10 sessions. The instrument used in this study was Iranian Adolescents Risk-taking Scale. Data were analyzed by SPSS and by using One-Way Analysis of Covariance (ANCOVA).
FindingsThe results of the study showed that the F value obtained in the covariance analysis test is 5.52 and its significance level is less than 0.05; therefore, social responsibility- based educational program has a significant effect on the tendency towards risky behaviors in adolescents and decreases tendency to high risk behaviors. Promoting social responsibility can help adolescents avoid engaging in high-risk behaviors.
Keywords: adolescents, tendency towards high-risk behaviors, social responsibility -
مقدمه
اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) از شایع ترین اختلال های برون نمود دوران کودکی و از رایج ترین اختلال های روانپزشکی در بین مراجعان به مراکز درمانی روان شناسی و روانپزشکی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش شناخت اجتماعی و تعیین اثربخشی آن بر نشانه های نافرمانی مقابله ای انجام شد.
مواد و روش ها:
پژوهش حاضر طی دو مرحله انجام شد. در مرحله اول پس از مرور ادبیات و نظریه های درمانی و مفاهیم موجود در حوزه شناخت اجتماعی، برنامه آموزشی تدوین شد. سپس 10 نفر از متخصصان روان شناسی بالینی و کودک، روایی محتوایی برنامه آموزشی را تعیین کردند. در مرحله دوم، از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 7 تا 9 سال در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با نمونه گیری دو مرحله ای ارزیابی شدند. در مرحله اول بر اساس نمونه گیری در دسترس غربالگری انجام شد. در مرحله دوم از بین افراد واجد نشانگان نافرمانی مقابله ای، بر اساس روش تصادفی ساده 30 کودک با دارا بودن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه آموزش شناخت اجتماعی طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، و پس از گذشت یک ماه، مجددا از گروه آزمایش پیگیری به عمل آمد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران استفاده شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد برنامه آموزشی شناخت اجتماعی اعتبار محتوایی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج مداخله آموزشی نشان داد که آموزش شناخت اجتماعی به طور معنی داری نشانه های نافرمانی مقابله ای را در کودکان کاهش می دهد و در مرحله پیگیری این اثر به طور معنی داری ماندگار بوده است.
نتیجه گیری:
برنامه آموزش شناخت اجتماعی می تواند به عنوان برنامه ای روا و کارآمد برای کاهش نشانه های نافرمانی مقابله ای کودکان مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: کودک, اختلالات روانی, درمانIntroductionoppositional defiant disorder (ODD) is one of the most common externalizing disorders in childhood and one of the most common psychiatric disorders among clients of health centers. The purpose of this study was to formulate and validate a social cognition training program and determine its effectiveness on symptoms of oppositional defiant.
Materials and MethodsThe present study was conducted in two stages. In the first stage, after reviewing the literature, therapeutic theories and concepts in the field of social cognition and training program were developed. Then, ten clinical and child psychologists determined the content validity of the training program. In the second stage, a semi-experimental design with pre-test, post-test and follow-up with a control group was used. The statistical population consisted of all male students aged 7 to 9 years in Tehran schools during 2019-2020 that were evaluated by two-stage sampling. In the first stage, screening was performed. In the second stage, 30 children according to inclusion and exclusion criteria were selected and randomly assigned to the experimental and control groups. The social cognition training program was administered to the experimental group for 10 sessions, and after one month, the experimental group was followed up. Data was collected using Hormerson et al. oppositional defiant disorder rating scale.
ResultsThe results indicated that social cognition training program has acceptable content validity. Furthermore, the results of training intervention showed that social cognition training significantly reduced the symptoms of ODD in children and this effect was significant in the follow-up phase.
ConclusionSocial cognition training program can be considered as a valid and effective program for alleviation of ODD symptoms in children.
Keywords: Child, Mental Disorders, Therapeutics -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 77 (امرداد 1398)، صص 509 -517زمینه
تغییرات جسمی و روحی در سالمندان ممکن است موجب کاهش امید و نشاط در زندگی آنان شود. تحقیقات به اثربخشی معنادرمانی اشاره دارد. اما مسئله این پژوهش این است که آیا بسته ی آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری به بهبود این نشانگان در معلمان سالمند بازنشسته کمک می کند؟
هدفهدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری بر امید و نشاط معلمان بازنشسته بود.
روشروش این مطالعه شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 نفر از معلمان سالمند شهر کرمان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه، هفته ای 2 بار آموزش معنادرمانگری که برگرفته از کتاب های روانشناسی مثبت نگر (سلیگمن و همکاران، 2000)، تکنیک های شناختی - رفتاری (استالارد، 2005؛ ترجمه علیزاده و همکاران، 1389) و معنادرمانگری (فرانکل) (ترجمه میلانی، 1396) بود را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امید میلر و پاورز (1988) و مقیاس اندازه گیری نشاط آکسفورد (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان دادکه بسته آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری بر میزان نشاط (0/001=P) و امید (0/001=P) سالمندان اثربخش بود (0/001=P).
نتیجه گیریبنابراین می توان گفت برگزاری دوره های آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری میتواند در ارتقای امید و نشاط معلمان سالمند مفید واقع شود.
کلید واژگان: برنامه آموزشی, معنادرمانی, امید, نشاط, معلمان سالمندBackgroundPhysical and mental changes in the elderly may lead to decrease their hope and happiness in life. Research has shown the effectiveness of logo therapy, but the question of the present study is whether logo therapy-based educational package can help improve these symptoms in the retired elderly teachers?
AimsThe purpose of the present study was to determine the effectiveness of the logo therapy-based educational package on the hope and happiness of retired teachers.
MethodThe method of this study was a quasi-experimental design with pre-test and post-test with control group. The statistical sample of this study included 30 retired elderly teachers of Kerman, who were selected by convenience sampling method and were randomly assigned to two experimental (15 subjects) and control groups (15 people). Experimental group participants received 12 sessions, twice a week, of logo therapy training based on positive psychology books (Seligman et al., 2000), cognitive-behavioral techniques (Stallard, 2005; Translated by Alizadeh et al., 2010), and logo therapy (Frankl) (Translated by Milani, 2016). To collect data, Miller & Powers (1988) Hope Inventory and the Oxford Happiness Measurement Scale (1989) were used. The data were analyzed by covariance.
ResultsThe findings showed that the logo therapy-based educational package was effective on the hope and happiness of retired teachers (P<0/001).
ConclusionsTherefore, it can be said that holding educational courses based on the logo therapy can help improve hope and happiness of the elderly teachers.
Keywords: Educational package, Logo therapy, Hope, Happiness, Elderly teachers -
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین «سبک زندگی اسلامی» با «رضایت زناشویی» با واسطه گری «خوش بینی» است. روش آن، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری اش، کارکنان متاهل دولت تعیین شد، بطوری که 214 نفر از کارمندان متاهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن در شهر تهران بصورت خوشه ایو تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه رضامندی همسران (افروز) ، پرسشنامه خوش بینی اسلامی (نوری) و پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی (حیرت و همکاران) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری (01/0>P) وجود دارد، بطوری که سبک زندگی اسلامی اثر مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی دارد (05/0>P). همچنین مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی با واسطه گری خوش بینی بر رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خوش بینی، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خوش بینی و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند.کلید واژگان: رضایت زناشویی, سبک زندگی اسلامی, خوش بینی, روانشناسی خانواده, زوج درمانگریThis research aimed to investigate the relationship between Islamic lifestyle and marital satisfaction with the mediation of optimism. The correlation and path analysis was applied with the help of AMOS20 software. The population was the married public employees of the Consumers and Producers Protection Organization in Tehran and 214 employees (94 men and 120 women) were selected by the cluster sampling. They answered the Afrouz's couples' satisfaction questionnaire, Nouri's Islamic optimism questionnaire, and the Heirat et al.'s couples' Islamic lifestyle questionnaire. The findings demonstrated that there is a positive and significant relationship between Islamic lifestyle and marital satisfaction (p<0.01), in which Islamic lifestyle has a direct and meaningful effect on marital satisfaction (p<0.05). In addition, the standard value of the indirect effect of lifestyle with the mediation of optimism on marital satisfaction is significant at the level of 0.05. Therefore, Islamic lifestyle with the mediation of optimism has an indirect effect on marital satisfaction and two variables of optimism and Islamic lifestyle explain marital satisfactionKeywords: marital satisfaction, Islamic lifestyle, optimism, family psychology, couple therapy
-
IntroductionThe purpose of this study was to predict disorders in the elderly with respect to psychological disorders.MethodThe method used for the research was descriptive correlational analysis. The statistical population of this study included all the Tehran's elderly during 2018, among which 300 were selected by stratified random sampling method. The measurement instruments were the psychological Symptoms Checklist (SCL-90-R) and the Meta-Cognitions Questionnaire of Wells (MCQ). Multiple regression analysis was used as the statistical method to analyze the data.ResultsResults revealed that there is a positive and significant relationship between the components of meta-cognition and psychological disorders. The components of positive beliefs, uncontrollable beliefs and cognitive beliefs were significant for all the components of psychological disorders. However, the components of negative beliefs did not have a significant effect on physical complaints and aggression, and the cognitive component had no significant effect on sensitivity in relationships and aggression.ConclusionAccording to the findings of this research, it is concluded that metacognitive beliefs play an important role in the prediction of mental disorders in the elderly.Keywords: Elderly, meta-cognition, psychological disorders
-
Background
The aim of the present study was to predict cognitive failures in the elderly based on personality dimensions and lifestyle and examine the mediating role of negative emotions as a model.
Materials and MethodsThis research is of correlation type and its statistical population included all the elderly in Tehran. In the present study, 150 elderly persons participated by convenience sampling method. Research instruments were cognitive failures, Eysenck Personality Inventory, lifestyle scale and Negative emotions. In order to analyze the data, the path analysis and stepwise regression analysis were used.
ResultsThe results showed that personality dimensions and lifestyle can significantly and negatively predict emotions and cognitive failures and finally with respect to the proposed model, it was found that lifestyle and personality dimensions could significantly predict cognitive failures through the mediation negative emotions.
ConclusionsThe result obtained from this study can be used to identify the groups vulnerable to cognitive failures and make necessary recommendations to the experts to understand the causes andetiology, consultation and prevention of cognitive failures.
Keywords: cognitive failures, elderly, Negative Emotions, personality dimensions, Lifestyle -
مقدمهدر دوره بازنشستگی افراد به دلیل پشت سر گزاردن یکی از گذاره های زندگی و صرف زمان بیشتر در خانه و مواجه با منابع استرس جدید، دچار تعارضات و مشکلات زناشویی می شوند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای مقابله ای، هدفمندی در زندگی و کیفیت زندگی در پیش بینی میزان تعارض زناشویی در بازنشستگان انجام شد.روش کارروش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بازنشستگان شهرستان نهاوند در سال 1395 بود که تعداد 200 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس راهبردهای مقابله با استرس، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم 26 سوالی (WHOQOL-26) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (گریمس) بود. داده های حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که بین راهبرد مسئله مدار با تعارضات زناشویی همبستگی منفی وجود دارد (52/0-)، بین راهبرد هیجان مدار با تعارضات زناشویی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد (20/0) و همچنین راهبرد اجتنابی رابطه منفی معناداری با تعارضات زناشویی نشان داد (19/0-). معنای زندگی نیز با تعارضات زناشویی رابطه منفی متوسط معناداری دارد (37/0-). کیفیت زندگی نیز با تعارضات زناشویی رابطه منفی معناداری دارد (46/0-). همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان نشان داد که راهبردهای مقابله ای، معنای زندگی و کیفیت زندگی با ضریب همبستگی چندگانه 56/0 توانستند به طور معنادار 31 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را پیش بینی نمایند.نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش می توان گفت راهبردهای مقابله ای موثر، معناداری در زندگی و کیفیت زندگی خوب پیش بینی کننده های سازگاری زناشویی در بازنشستگان محسوب می شوند و توجه به این مسائل جهت کنار آمدن با مشکلات زناشویی برای کارکنان سازمان های دولتی و غیردولتی که در آستانه بازنشستگی هستند، ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: راهبردهای مقابله ای, هدف مندی در زندگی, کیفیت زندگی, سازگاری زناشویی, بازنشستگیIntroductionIn the retirement age, people experience conflicts and marital problems as they go through one of the transitional stages of life and spend more time at home and face new sources of stress. Therefore, the present study was conducted to investigate the role of coping strategies, purposefulness in life, and quality of life in the level of marital adjustment in retirees.MethodsThe present study was a correlational survey. The population consisted of 200 retirees of Nahavand during year 2016, selected by simple random sampling method, as the study sample. The research tools were Coping Inventory for Stressful Situations (CISS), Meaning of Life Questionnaire (MLQ), Marital Status Inventory and WHO Quality of Life (WHOQOL-26), and Golombok-Rust marital status inventory. The data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis.ResultsThe results showed that there was a negative correlation between task-oriented strategy and marital adjustment (-0.22), a significant positive correlation between emotion-oriented strategy and marital adjustment (0.20), and a significant negative correlation between the avoidance strategy and marital adjustment (-0.19). Meaning of life was also negatively correlated with marital adjustment (-0.37). Quality of life had a moderate negative correlation with marital adjustment (-0.46). The results of multiple regression analysis showed that coping strategies, meaning of life, and quality of life with multiple correlation coefficient of 0.56 could significantly predict 31% of marital adjustment variance.ConclusionsAccording to the results of the current study, effective coping strategies, meaningful life, and good quality of life are predictors of marital adjustment in retirees. Consideration of these issues is necessary for employees of government and nongovernmental organizations, who are on the brink of retirement, in order to cope with marital problems during the retirement period.Keywords: Purposefulness in Life, Coping Strategies, Quality of Life, Marital Satisfaction, Retirement
-
فصلنامه سالمند، پیاپی 48 (بهار 1397)، صص 98 -109اهداف با توجه به اینکه پیوندهای بین فردی حمایت اجتماعی می تواند سلامتی را ارتقا دهد، در شرایط پراسترس حمایت اجتماعی نقش تعدیل کننده و محافظ را در مقابل آثار زیان آور فشار دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رابطه بهزیستی روان شناختی با توان مدیریت استرس و حمایت اجتماعی انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی و به شیوه مقطعی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان ساکن شهر تهران (60ساله و بیشتر) می شد. نمونه مورد پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس از سالمندان مراجعه کننده به پارک های منطقه 8 استان تهران در اردیبهشت و خرداد 1395 انتخاب شد. اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 131 نفر تعیین شد. در این پژوهش از فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، مقیاس مدیریت استرس کالزبیک (1990) و مقیاس حمایت اجتماعی فیلیپس (1977) استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده از طریق رگرسیون چندگانه انجام شد.
یافته ها نتایج نشان می دهد حمایت اجتماعی با t=2/23 در سطح معناداری 05/0 و مدیریت استرس با t=4/79در سطح معناداری 01/0، بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری بر اساس یافته های این مطالعه، متغیرهای حمایت اجتماعی و مدیریت استرس می توانند متغیر بهزیستی روان شناختی در سالمندان را پیش بینی کنند. بنابراین مداخلات کمک کننده برای سالمندان به منظور کسب و نگهداری منابع موثر و مهارت های مقابله، برای ترویج بیشتر روند سالمندی موفق و به همین ترتیب استفاده از سبک های مقابله فعال توصیه می شود.کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, سالمندان, حمایت اجتماعی, توان مدیریت استرسObjectives Owing to the fact that interpersonal bonds of social support can improve health under stressful situations, social support can have a protective and moderating role against the harmful effects of stress. The present research aims to predict the relationship between psychological well-being and the ability to manage stress and social support.
Methods & Materials This descriptive-analytic research is correlational and is done through the sectional method. The society includes all the elderly living in Tehran (60 years and older), and the sample was selected among the old people who appeared in parks during May and June, 2016 in district 8 in Tehran. The sample size is determined using Cochran formula (n=131 people). In this research, the short form of Rif psychological well-being scale (1989), Kalzbyk stress management scale (1990), and Philips social support scale (1977) have been applied. The data analysis was performed through multiple regressions.
Results The results show that social support and stress management with t=2.23 and t=4.79, respectively, on level Beta=0.05 will predict psychological well-being.
Conclusion The results showed that social support and stress management variables can predict psychological well-being variable among the elderly. Therefore, the use of active coping styles is recommended.Keywords: Psychological well-being, Elderly, Social support, Stress management ability -
فصلنامه روانشناسی سلامت، پیاپی 20 (زمستان 1395)، صص 152 -167هدفاین پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب مبتلایان به ام.اس انجام شد.روشطرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، اعضای جامعه حمایت از بیماران ام.اس شهر تهران و حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از میان اعضا جامعه ی ام.اس انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مرحله ی پیش آزمون از پرسشنامه اضطراب بک برای سنجش میزان اضطراب مبتلایان استفاده شد. گروه آزمایش جلسات درمانی را به مدت 8 جلسه ی یک ساعت و نیمه دو بار در هفته دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. در مرحله ی پس آزمون و پیگیری سه ماهه، مجددا پرسشنامه اضطراب بک برای هر دو گروه اجرا شد.یافته هانتایج تحلیل کوواریانس نشان داد کاهش نمرات اضطراب گروه آزمایش در مرحله ی پس آزمون در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود و نیز اثر درمانی ACT در پیگیری 3 ماهه تداوم داشت(P<0.01). نتایج روشن ساخت که درمان پذیرش و تعهد، درمانی موثر در کاهش اضطراب مبتلایان به ام.اس است.نتیجه گیریروان درمانی پذیرش و تعهد می تواند به عنوان برنامه ی مداخله ای در مراکز مربوط به بیماران ام.اس مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: درمان گروهی پذیرش و تعهد, اضطراب, ام اسObjectiveacceptance and commitment therapy is a third generation behavioral therapy that uses mindfulness skills, acceptance and cognitive defusion in order to achieve psychological flexibility. The main purpose of this research was to evaluate the effectiveness of acceptance and commitment therapy on anxiety in patients with Multiple Sclerosis( MS).MethodThis research was carried out based on questionnaire survey and Beck Anxiety Inventory. The method of the experimental design of pretest - posttest control group design was used. The respondents of the survey were chosen from members of MS community of Tehran and randomly classified in two experimental/control groups. In pre-test the severity of anxiety was assessed by Beck Anxiety Inventory. The experimental group received 8 , one and half hour-sessions of ACT twice a week for a month but the control group did not receive any intervention. Again in post-test and 3 month follow up BAI was conducted.ResultsThe findings of this study showed significant differences between control and experimental groups. Acceptance and commitment therapy has a significant effect on reducing anxiety in multiple sclerosis.ConclusionIt can be concluded that acceptance and commitment therapy is effective in reducing anxiety in patients with multiple sclerosis.Keywords: Acceptance, commitment group therapy, Anxiety, Multiple sclerosis
-
هدفپژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های یادگیری، سبک های مطالعه و مدیریت زمان در دانشجویان ممتاز و غیرممتاز انجام شده است.روشپژوهش توصیفی و از نوع مقایسه ای می باشد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و بدین ترتیب 100 نفر از دانشجویان ممتاز و غیرممتاز دانشگاه کردستان که واجد شرایط پژوهش حاضر بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه سبک های یادگیری ورمونت و ون ریجسویک (ILS)، پرسشنامه رویکردهای مطالعه مارتون و سلجو، پرسشنامه مدیریت زمان بریتون و تسر و نیز پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید.یافته هانشان داد که بین سبک های یادگیری و مطالعه دانشجویان ممتاز و غیر ممتاز تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین دو گروه از لحاظ استفاده بهینه از وقت اختلاف معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیریلازم است با برگزاری کارگاه های آموزشی مدیریت زمان و همچنین آموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه موثر به دانشجویان توسط مسئولین آموزشی و مراکز مشاوره دانشگاه ها اقدامات لازم به عمل آید.
کلید واژگان: سبک یادگیری, سبک مطالعه, مدیریت زمان, دانشجو, ممتاز, غیرممتازObjectiveThis study compared the learning styles, study styles and time management in gifted and non-gifted students.MethodsThis research is descriptive-comparison. Simple random sampling was used to select a sample of 100 students from gifted and non-gifted Kurdistan University are eligible for this research were randomly selected. for data gathering,Vermont and Van Ryjsvyk Learning style questionnaire (ILS),a Marton and Sljv study approaches questionnaire and, Bryton and Tesr management time inventory and demographic characteristics questionnaire was used. For data analysis using SPSS software and descriptive and inferential statistical methods were used.Resultsshowed that between gifted and non-gifted students learning styles and study styles there was significant difference, but the two groups were not significantly different in terms of efficient use of time.ConclusionIt is a time management workshops and teaching effective learning and study strategies by educational and counseling services to students by the university authorities to take action to occur.Keywords: Learning styles, Study styles, Time management, Student, Gifted, Non, gifted -
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های یادگیری، سبک های مطالعه و مدیریت زمان در دانشجویان ممتاز و غیر ممتاز انجام شده است. پژوهش توصیفی و از نوع مقایسه ای می باشد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و بدین ترتیب 100 نفر از دانشجویان ممتاز و غیرممتاز دانشگاه کردستان که واجد شرایط پژوهش حاضر بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه سبک های یادگیری ورمونت و ون ریجسویک (ILS)، پرسشنامه رویکردهای مطالعه مارتون و سلجو، پرسشنامه مدیریت زمان بریتون و تسر و نیز پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نشان داد که بین سبک های یادگیری و مطالعه دانشجویان ممتاز و غیر ممتاز تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین دو گروه از لحاظ استفاده بهینه از وقت اختلاف معناداری مشاهده نشد. لازم است با برگزاری کارگاه های آموزشی مدیریت زمان و همچنین آموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه موثر به دانشجویان توسط مسیولین آموزشی و مراکز مشاوره دانشگاه ها اقدامات لازم به عمل آید.
کلید واژگان: سبک یادگیری, سبک مطالعه, مدیریت زمان, دانشجو, ممتاز و غیر ممتازThis study compared the learning styles, study styles and time management in gifted and non-gifted students. This research is descriptive-comparison. Simple random sampling was used to select a sample of 100 students from gifted and non-gifted Kurdistan University are eligible for this research were randomly selected. For data gathering, Vermont and Van Ryjsvyk Learning style questionnaire (ILS), a Marton and Sljv study approaches questionnaire and, Bryton and Tesr management time inventory and demographic characteristics questionnaire was used. For data analysis using SPSS software and descriptive and inferential statistical methodsere used. Results showed that between gifted and non-gifted students learning styles and study styles there was significant difference, but the two groups were not significantly different in terms of efficient use of time. It is a time management workshops and teaching effective learning and study strategies by educational and counseling services to students by the university authorities to take action to occur.
Keywords: Learning Styles, Study Styles, time management, student, Gifted, Non-Gifted
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.