ahmad karimi
-
نشریه اخلاق پژوهی، پیاپی 22 (بهار 1403)، صص 29 -51
مفهوم «شخص» به عنوان یک مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، به موجوداتی اطلاق می شود که از شان و منزلت اخلاقی اساسی برخوردارند. ویژگی هایی مانند آگاهی، هوش، خودآگاهی و توانایی ارتباط، ملاک های شناسایی یک موجود به عنوان «شخص» هستند. این مفهوم در مباحث حقوق بشر و اخلاق زیستی، به ویژه در مسائل حیات و مرگ مانند سقط جنین و نوزادکشی، اهمیت دارد. تبیین رویکردهای مختلف درباره مفهوم «شخص» می تواند تاثیرات عمیقی بر تصمیم گیری های اخلاقی و حقوقی داشته باشد. با اینکه در غرب استفاده از این اصطلاح رایج است و مبنا و ملاک بسیاری از داوری های اخلاقی و حقوقی است، در ایران هنوز به ابعاد اخلاقی آن پرداخته نشده و این خلا، بررسی دقیق را ضروری می سازد. این مقاله به بررسی دو رویکرد اصلی به مفهوم «شخص» در اخلاق زیستی می پردازد: رویکرد موهبتی که بر ارزش ذاتی همه انسان ها تاکید دارد و رویکرد کارکردی که تنها انسان هایی با ویژگی های خاص را واجد منزلت اخلاقی می داند. لازمه رویکرد کارکردی این است که همه انسان ها واجد شان و منزلت اخلاقی نیستند و حقوق برابر ندارند.
کلید واژگان: انسان, شخص, شخص بودن کارکردی, آگاهی, خودآگاهیThe concept of "person" as a key concept in philosophy, law and ethics refers to beings who have moral dignity and fundamental rights. Characteristics such as consciousness, intelligence, self-awareness and the ability to communicate are the criteria for identifying a being as a "person". This concept is important in human rights and bioethics, especially in life and death issues such as abortion and infanticide. Clarifying different approaches about the concept of "person" can have profound effects on moral and legal decisions. While the use of this term is common in the West and it is the criterion of many moral and legal judgments, in Iran its moral dimensions have not yet been addressed and this gap necessitates a detailed investigation. This article examines two main approaches to the concept of "person" in bioethics: the gifted approach that emphasizes the inherent value of all human beings and the functional approach that considers only humans with certain characteristics to have moral dignity. The requirement of the functional approach is that all human beings do not have moral dignity and do not have equal rights.
Keywords: Human, Person, Functional Personhood, Consciousness, Self-Consciousness, Self-Awareness -
International Journal Of Nonlinear Analysis And Applications, Volume:16 Issue: 1, Jan 2025, PP 371 -376For a locally compact group $G$ and $p\in(1,\infty)$, let $B_p(G)$ is the multiplier algebra of the Fig\`{a}-Talamanca-Herz algebra $A_p(G)$. For $p=2$ and $G$ amenable, the algebra $B(G):= B_2(G)$ is the usual Fourier-Stieltjes algebra. In this paper, we show that $A_p(G)$ is a Bochner-Schoenberg-Eberlin (BSE) algebra and every clopen subset of $G$ is a synthetic set for $A_p(G)$. Furthermore, we characterize idempotent elements of the Banach algebra $B_p(G)$. This result generalizes the Cohen-Host idempotent theorems for the case of Fig\`{a}-Talamanca-Herz algebras. Characterization of idempotent elements of $B_p(G)$ is of paramount importance to study homomorphisms in Fig\`{a}-Talamanca-Herz algebras.Keywords: Figa-Talamanca-Herz Algebra, Multiplier Algebra, Idempotent Element, Fourier Algebra, Fourier-Stieltjes Algebra
-
نیاز بشر به عشق و ذات زیبای آن بی شک یکی از دلایل متقن و اساسی برای به کارگیری از مضمون عشق در اشعار پارسی بوده است. در این میان نمی توانیم از بن مایه های روان شناختی در گرایش انسان به این مبحث غافل باشیم. این پژوهش با هدف بررسی عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدار «گراس» به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. همچنین مفهوم عشق در تک ورقی های عشاق بخارا نیز بررسی می شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شعر حمیدی تحت سیطره جریان دنباله دار عشقی قرار داشته که تا آخر عمر هم او را رها نکرده است و اشعار سایه نیز پیوند ناگسستنی با جامعه، عشق، طبیعت و زمان دارد. عشق در اشعار هر دو شاعر سبب درد و تالم بسیار معرفی شده است. حمیدی با سرودن ابیات عاشقانه سعی دارد تاب آوری خود را در برابر اندوه و ماتم ناشی عشق، افزایش دهد. ابتهاج نیز درون مایه شعرش درخصوص عشق ورزی همراه با اندوه است؛ گویی او هم برای تاب آوری بیشتر و رهایی از غم و اندوه ناشی از عشق به شعر پناه آورده است. حمیدی گاه در تنظیم هیجان های عاطفی خود ناموفق است تا حدی که ناامیدی بر او چیره می گردد و لکن هوشنگ ابتهاج در این وادی، پیروزمندانه عمل می کند و بر هیجان های ناشی از عشق چنان چیره می گردد که به خرسندی و رضایت مندی از عشق باوجود اندوه ناشی از آن می رسد. حمیدی در شعرش و در فراق از معشوق، از استراتژی تنظیم هیجان با رویکرد پذیرش، توجه و آگاهی بهره می جوید. در شعر ابتهاج نیز تاب آوری روان تحلیلانه در شعر او بسیار به چشم می خورد و در استراتژی های تنظیم هیجان به درجه ای ارتقا می یابد که برای سازگاری با پیامدهای عشق، آن چنان با آن درهم آمیخته و یکی می گردد که با تمام اندوه و سختی ها، عشق را می ستاید.اهداف پژوهش:بررسی عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدار «گراس».بررسی مفهوم عشق در تک ورقی های عشاق بخارا.سوالات پژوهش:عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدار «کراس» چگونه می باشد؟مفهوم عشق چه جایگاهی در تک ورقی های عشاق بخارا دارد؟کلید واژگان: عشق, غزل معاصر, حمیدی شیرازی, هوشنگ ابتهاج, رویکرد تنظیم هیجان
-
تبدیل خاک های بیابانی (بدون کشت) به خاک های کشاورزی ممکن است باعث ایجاد تغییراتی در برخی از ویژگی های خاک شود. این پژوهش با هدف بررسی اثر تبدیل خاک های بیابانی به کشاورزی (گندم و پسته) بر ذخیره کربن آلی و کربن آلی ذر ه ای خاک در منطقه ابرکوه (استان یزد) انجام شد. برای انجام این کار، سه کاربری شامل خاک های بیابانی، مزارع گندم و باغ های پسته مورد ارزیابی قرار گرفت. 10 نمونه خاک مرکب از هر کاربری و از هر یک از دو عمق 20-0 و 40-20 سانتی متری جمع آوری شد. pH، هدایت الکتریکی، بافت، چگالی ظاهری، کربنات کلسیم معادل، درصد کربن آلی کل و کربن آلی ذره ای خاک اندازه گیری شد. بر اساس نتایج بدست آمده، با زیر کشت بردن خاک های بیابانی، چگالی ظاهری، درصد سنگریزه و هدایت الکتریکی خاک کاهش یافت. میزان کربن آلی در خاک های کشت شده 8/5-4/3 برابر بیشتر از خاک های بیابانی بود. همچنین نتایج نشان دهنده افزایش 7/5 الی 8/15 برابری کربن آلی ذره ای در خاک های مزارع گندم و باغ های پسته در مقایسه با خاک های بیابانی بود. کمترین میزان ذخیره کربن آلی در خاک های بیابانی (24/0-19/0 کیلوگرم در مترمربع) مشاهده شد و بیشترین میزان آن مربوط به خاک باغ های پسته (12/1-08/1 کیلوگرم در مترمربع) بود. با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می رسد کشاورزی و آبیاری پایدار خاک های بیابانی می تواند روش مناسبی جهت افزایش ذخایر کربن آلی خاک در منطقه مورد مطالعه باشد.کلید واژگان: باغ پسته, ذخایر کربن, خاک بیابانی, کربن آلی ذر ه ای, مزرعه گندمConversion of desert soils to cropland may cause changes in some soil properties. The objective of this study was to analyze the effects of converting desert soils to cropland (wheat) and orchard (pistachio) on the soil organic carbon (SOC) content and storage, particulate organic carbon in Abarkooh region (Yazd province). Three land uses included wheat, pistachio, and desert soils were assessed. In order to compare the soil properties in different land uses, In September 2018, soil samples from desert, wheat, and orchard sites were taken from 0–20 and 20–40 cm depths. From each depth, 10 composite soil samples were taken. After pretreatments of soil samples, the soil properties including electrical conductivity, pH, gravel, sand, silt, clay, bulk density, organic carbon, calcium carbonate, were measured according to standard protocols. According to the obtained results, bulk density, gravel content and electrical conductivity decreased after the cultivation of desert soils. The SOC contents in the croplands and orchard were about 3.4-5.8 times higher than those in the desert soils. Also, the results showed an increase of 5.7 to 15.8 times of soil particulate organic carbon in the wheat fields and pistachio orchards compared to desert soils. The lowest SOC storage was observed in desert soils (0.19-0.24 kg.m-2) and the highest was obtained in pistachio orchards (1.08-1.12 kg.m-2). According to the findings of this study, it seems that sustainable cultivation and irrigation of desert soils could be an appropriate method which considerably enhances soil organic carbon sequestration in the study area.Keywords: Carbon Stocks, Desert Soil, Particulate Organic Carbon, Pistachio Orchard, Wheat Field
-
این پژوهش با هدف بررسی اثرات گنجاندن کنجاله کاملینا و جایگزینی بخشی از نمک جیره با بیکربنات سدیم بر عملکرد و وقوع آسیت در جوجه های گوشتی پرورش یافته در مناطق مرتفع انجام شد. تعداد 672 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 7 تیمار با 6 تکرار 16 قطعه ای توزیع شدند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا بدون جایگزینی نمک با بیکربنات سدیم (شاهد)، جیره های حاوی 5 و 10 درصد کنجاله کاملینا همراه با سطوح جایگزینی 25، 50 و 75 درصد نمک جیره با بیکربنات سدیم بودند. تغذیه جیره های آزمایشی عملکرد تولیدی جوجه ها را کاهش داد (05/0>P) به طوری که، جیره های حاوی 10 درصد کنجاله کاملینا با جایگزینی 50 یا 75 درصد بیکربنات سدیم مصرف خوراک و افزایش وزن بدن را در مقایسه با پرندگان تیمار شاهد کاهش و ضریب تبدیل غذایی را افزایش دادند. تاثیر تیمارهای آزمایشی بر درصد لاشه و وزن نسبی سینه، ران و کبد معنی دار نبود اما، موجب کاهش وزن نسبی چربی محوطه بطنی، قلب، طحال و بورس فابریسیوس شدند (05/0>P). نسبت وزنی بطن راست به کل بطن و میزان مرگ و میر ناشی از آسیت هنگام مصرف کنجاله کاملینا و جایگزینی بیکربنات سدیم با نمک طعام کاهش یافت (05/0>P). به طور کلی، استفاده از جیره حاوی 5 درصد کنجاله کاملینا و 25 درصد جایگزینی بیکربنات سدیم به جای نمک طعام به دلیل کاهش مرگ و میر ناشی از آسیت بدون اختلال در عملکرد رشد جوجه های گوشتی پرورش یافته در مناطق مرتفع توصیه می شود.
کلید واژگان: اسیدهای چرب امگا-3, آسیت, بیکربنات سدیم, کنجاله کاملینا, عملکردThis study was concluded in order to investigate the effects of inclusion of camelina meal (CM) and substitution of the dietary salt by sodium bicarbonate (SB) on performance and ascites incidence in broilers reared at high altitude. A total of 672 one-day-old male Ross 308 broilers were randomly assigned to 7 treatments with 6 replications of 16 birds. Experimental treatments included the diet base on corn and soybean meal without salt replacement by SB (control), diets containing 5 and 10 percent of CM in combination with 25, 50 and 75 percent substitution of SB for sodium chloride. Feeding experimental diets reduced productive performance of chicks so that diets containing 10% CM with 50 or 75 percent SB replacement reduced feed intake and body weight gain and increased feed conversion ratio when compared to the control birds (P<0.05). The effect of the experimental treatments was not significant on carcass percentage and relative weights of breast, thigh and liver, but decreased the relative weights of abdominal fat, heart, spleen and bursa of Fabricius (P<0.05). The right ventricle to total ventricles weight ratio and ascites mortality reduced as a result of CM utilization and substituting of SB for dietary salt (P<0.05). Generally, the utilization of diet containing 5% CM and 25% replacement of sodium chloride by SB are recommended to reduce of ascites mortality without impaired performance in broilers reared at high altitude.
Keywords: N-3 Fatty Acids, Ascites, Sodium Bicarbonate, Camelina Meal, Performance -
در میان رویکردهای مختلف و منظرهای متفاوت به انسان، فهم ادیبان و شعرا از این مفهوم پیچیده و چندبعدی، ازجمله رویکردهایی است که میتواند ما را به درک بهتری از مفهوم انسان رهنمون شود؛ زیرا شاعر امکان بازنمایی یک مفهوم در شعر خود را در عالیترین و لطیفترین تعابیر در اختیار دارد. از این طریق با بازخوانی یک شعر میتوان به فهمی دقیق از یک مفهوم در زمانه شاعر رسید. اینکه انسان سیاسی چگونه نزد ادیبان بازنمایی می شود، مسئله بسیار مهمی است که زاویه و بعد جدیدی از دانش انسانشناسی را میگشاید. در این پژوهش براساس روش توصیفی- تحلیلی تلاش میشود به این پرسش پاسخ داده شود که دو شاعر نامی ایران یعنی احمد شاملو از دوره معاصر و حافظ از دوران کلاسیک، چه تصویری از انسان و انسان سیاسی ارائه میدهند؟ نتایج نشان میدهد که هر دو شاعر به مقوله انسان اسطوره ای، نگاهی ویژه دارند و تلاش میکنند تا جایگاه انسان در عالم هستی را تعریف و تعیین کنند. حافظ در جستجوی انسان کامل بوده که بردبار، صبور و امیدوار است؛ اما شاملو در جستجوی انسان زمینیشده مبارز و سلحشور است که میتواند جهان پیرامون خود را بسازد؛ دو رویکرد متفاوت که در سیاست بهرههای متفاوتی را به نمایش میگذارد. تحول سیاسی اجتماعی در دوره حافظ در سطح حداقلی، و تلاش برای تغییر و تحول اجتماعی در دوره شاملو در سطح حداکثری است. مقوله هویت، عنصر سوم و برجسته در شعر هر دو شاعر به ویژه حافظ است، که در امر اجتماع و تحول آن بسیار اهمیت دارد. برای حافظ دوگانه عقل و عشق (دل) همواره یک منازعه بوده است و تلاش میکند تا تصویری روشن برای انسان خموده در فضای بی تفاوتی ایجاد کند. شاملو نگاه انسان ایرانی را ارتقاء میدهد و با رویکردی فرا ایرانی به مقوله انسان، سطح متفاوتی از تفسیر از انسان را برای جامعه زمانه خود صورت بندی میکند.
کلید واژگان: انسان سیاسی, جامعه, حافظ, شاملو, انسان شناسی, اسطوره, عشقAmong various approaches and perspectives on humanity, the understanding of intellectuals and poets of this complex and multidimensional concept, including their viewpoints, can lead us to understand the concept of humans better. Poets can represent a concept in their poetry in the most sublime and delicate expressions. A precise understanding of a concept during the poet's time can be achieved through the reinterpretation of a poem. How political intellectuals represent man is an important issue that opens up a new angle and dimension of anthropological knowledge. In this research, based on a descriptive-analytical method, an attempt is made to answer how two renowned Iranian poets, namely Ahmad Shamloo from the contemporary period and Hafez from the classical era, portray human and political man. The results indicate that both poets have a unique view of the mythological human and strive to define and determine the position of humans in the cosmos. Hafez is searching for a complete human who is patient, enduring, and hopeful, while Shampoo is searching for a terrestrial human, a warrior who can build the world around himself, two different approaches that display different benefits in politics. The socio-political transformation in Hafez's era is minimal, while the effort for social change and transformation in Shamloo's era is maximal. The concept of identity is a prominent and significant element in the poetry of both poets, especially in Hafez's, which is highly important in social matters and its transformation. For Hafez, the duality of reason and love (heart) has always been a conflict, and he strives to create a clear image of the despondent human in an indifferent atmosphere. Shamloo elevates the view of the Iranian human and, with an overarching Iranian approach to the concept of human, presents a different level of interpretation of humanity for his contemporary society.
Keywords: Political Man, society, Hafez, Shamloo, Anthropology, myth, Love -
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر تفاله های محصولات باغی بعنوان یک روش غیرگرسنگی بر القاء تولک، عملکرد تولیدی، پاسخ ایمنی و فراسنجه های خونی مرغ تخمگذار با 5 گروه، 5 تکرار و 7 پرنده در هر تکرار انجام شد. جیره های آزمایشی شامل گرسنگی، تفاله سیب، تفاله هویج، تفاله گوجه فرنگی و جیره کامل حاوی روی (20 گرم در کیلوگرم) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که گروه تفاله ها کمترین میزان مصرف خوراک را در دوره تولک بری داشتند(05/0>P). گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری در کاهش وزن نداشتند.کمترین درصدتولید در دوره تولک بری در گروه روی و بیشترین درصد تولید در دوره استراحت در گروه تفاله سیب و گوجه فرنگی مشاهده شد(05/0>P). در روزهای 5 و 11 تولک بری نسبت هتروفیل به لنفوسیت درگروه تفاله ها به طور معنی داری کمتر از گروه گرسنگی بود(05/0>P). تفاله هویج و گوجه فرنگی سبب افزایش شاخص رنگ زرده شدند، اما تفاله سیب تاثیری بر خصوصیات کیفیت تخم مرغ نداشت. کمترین میزان تری گلیسرید مربوط به تفاله ها، بیشترین میزان کلسترول و مالون دی آلدئید مربوط به گروه گرسنگی و بیشترین میزان گلوکز در تفاله گوجه فرنگی مشاهده شدند که با گروه روی از نظر آماری اختلاف معنی دار داشتند(05/0>P). وزن تخمدان و لوله رحمی در گروه تفاله ها و گروه گرسنگی کمتر از گروه روی بود(05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد که تفاله های گوجه فرنگی و سیب می توانند بعنوان روش های غیرگرسنگی جهت القای تولک بری موفق عمل کنند و جایگزین مناسبی برای روش گرسنگی باشند.کلید واژگان: القاء تولک, مرغ تخمگذار, تفاله محصولات باغی, الیاف خامThe present study was conducted to investigate the effect of agricultural wastes as a non-fasting method on inducted molting, productive performance, immune response, and blood parameters of laying hens with five experimental treatments and five replicates, including seven birds in each replicate. Dietary treatments consisted of feed withdrawal, apple peel waste, carrot pomace, tomato pomace, and zinc oxide (20 g/kg). The results indicated feed intake in pomace groups decreased significantly (P<0.05). Molting methods did not affect body weight reduction. The zinc group was the lowest egg production in during the molting time, and apple peel waste and tomato pomace groups significantly increased compared to the zinc oxide group in resting time (P<0.05). In days 5 and 11 of molting, heterophil to lymphocyte ratios were significantly lower in the pomace groups than in the feed withdrawal group (P<0.05). Pomace treatments had no significant effect on the egg quality, except for carrot pomace and tomato pomace groups, which increased the yolk color (P<0.05). The lowest level of triglyceride was related to pomaces, the highest levels of cholesterol and MDA were attributed to the feed withdrawal group, and the highest levels of glucose were reported for the tomato pomace, which were statistically significant compared with the control group (P<0.05). Ovary and oviduct weights were significantly lower in the pomace groups than the zinc oxide group (P<0.05). In conclusion, using tomato pomac or apple peel waste as a non-fasting molting method can be an effective alternative to the feed withdrawal method.Keywords: Inducted molting, Laying hen, agricultural pomaces, crude fiber
-
سابقه و هدف
پدیده خشکسالی اثرات نامطلوبی بر صنعت دامپروری گذاشته و سبب کاهش جمعیت و عملکرد دام ها شده است. از این رو جایگزینی گونه های مقاوم به کم آبی مانند کاکتوس علوفه ای که نسبت به وضعیت نامساعد محیطی مقاومت بالایی دارند، می-تواند راهکار مناسبی برای جبران خسارت های به عمل آمده باشد. اما به دلیل پایین بودن ماده خشک و پروتیین خام، نشخوارکنندگانی که تنها از این گیاه تغذیه می کنند ممکن است دچار اختلالات هضم مانند اسهال و کاهش وزن شوند. بنابراین ترکیب کاکتوس علوفه ای که دارای کربوهیدارت بالاست با مواد خوراکی دارای الیاف و پروتیین بالا، می توانند یک ترکیب متعادل را به وجود آورند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تغذیه سطوح مختلف سیلاژ کاکتوس علوفه ای با یونجه خشک بر مصرف خوراک، فراسنجه های شکمبه و تولید پروتیین میکروبی بود.
مواد و روش هابرای تهیه سیلاژ، کاکتوس علوفه ای به میزان 66 کیلوگرم و یونجه خشک به میزان 34 کیلوگرم به صورت همگن مخلوط و در بشکه های پلاستیکی 220 لیتری فشرده شد. نمونه برداری از سیلاژ پس از سیلو کردن در روز 45، برای تعیین ترکیب شیمیایی سیلاژ ها انجام شد. در این آزمایش از چهار راس گوسفند نر نژاد کرمانی با میانگین وزنی 2/0±43 کیلوگرم و سن 5/2 سال در قالب طرح چرخشی در چهار دوره 21 روزه (16 روز عادت پذیری) استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل جیره شاهد (سطح صفر) و جیره های دارای سطوح 10، 20 و 30 درصد سیلاژ مخلوط کاکتوس علوفه ای-یونجه بودند. ابتدا حجم گاز تولیدی از جیره-های آزمایشی تعیین شد. به منظور تعیین مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی، در هفته نمونه گیری، نمونه خوراک و باقیمانده خوراک روزانه جمع آوری، توزین و آنالیز شیمیایی شد. در روز آخر هر دوره نمونه گیری از مایع شکمبه هر گوسفند در ساعات صفر، دو، چهار، شش و هشت ساعت پس از مصرف خوراک توسط لوله مری متصل به دستگاه ساکشن، جهت تعیین pH، نیتروژن آمونیاکی، جمعیت پروتوزوآ و اسیدهای چرب فرار نمونه گیری به عمل آمد. در روز چهارم هر دوره، سه ساعت پس از مصرف خوراک، خون گیری از دام ها از طریق ورید وداج جهت تعیین فراسنجه های بیوشیمیایی خون انجام گرفت. به منظور تعیین میزان آلانتویین و پروتیین میکروبی، ادرار تولیدی در روزهای نمونه گیری در طول 24 ساعت با ظرف هایی که در زیر قفس های متابولیکی قرار داشت جمع آوری شد.
یافته هاحجم گاز تولیدی از جیره های آزمایشی به طور معنی داری متفاوت بود (05/0<p). قابلیت هضم چربی خام و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی با جیره دارای 30 درصد سیلاژ از گروه شاهد و جیره های دارای 10 و 20 درصد سیلاژ بیشتر بود (001/0<p). هم-چنین قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و الیاف نامحلول در شوینده خنثی با افزودن سیلاژ مخلوط کاکتوس-یونجه به جیره، به-صورت درجه دو افزایش یافت (026/0=p). بیشترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه در تمامی ساعات نمونه گیری با تغذیه جیره دارای 30 درصد سیلاژ (با میانگین 5/19 گرم در دسی لیتر) مشاهده شد (001/0<p). هم چنین درصد مولاری اسید پروپیونیک با استفاده از 20 و 30 درصد سیلاژ به صورت خطی افزایش و درصد مولاری اسید استیک و نسبت اسید استیک به اسید پروپیونیک به-صورت خطی کاهش یافت (001/0=p). غلظت نیتروژن اوره ای (03/0=p) و تری گلیسیرید (01/0=p) خون تحت تاثیر افزودن سطح سیلاژ کاکتوس-یونجه تغییر کرد که بیشترین مقدار نیتروژن اوره ای و کمترین میزان تری گلیسرید در جیره دارای 30 درصد سیلاژ و به ترتیب 29/18 و 39 میلی گرم بود. مقدار اوره ادرار در گوسفندان با افزایش سطح سیلاژ کاکتوس-یونجه در جیره به صورت خطی افزایش یافت (03/0=p).
نتیجه گیریسیلاژ مخلوط کاکتوس-یونجه از ارزش تغذیه ای مطلوبی برخوردار است و اضافه کردن آن به جیره گوسفندان کرمانی سبب حفظ شرایط بهینه شکمبه و بهبود قابلیت هضم مواد مغذی شد. بنابراین می توان از مخلوط کاکتوس علوفه ای و یونجه خشک تا سطح 30 درصد در جیره گوسفندان به عنوان خوراک جایگزین برای جبران کمبود خوراک دام در فصول گرم و در مناطق نیمه خشک بهره برد.
کلید واژگان: تولید گاز, قابلیت هضم, کاکتوس علوفه ای, ماده خشک مصرفی, مناطق نیمه خشکBackground and objectivesDrought have had adverse effects on the animal husbandry industry and has caused a decrease in livestock population and performance. In this regard, changing the cultivation pattern and replacing water-resistant species can be a suitable solution for this problem. However, due to low protein and dry matter (DM), animals fed exclusively with cactus pear may show weight loss, and digestive disorders such as diarrhea. Combining cactus, which is high in soluble sugars, with high fiber and raw protein ingredients could complement each other's weaknesses and form a balanced diet. Therefore, this study aimed to investigate the effect of feeding different levels of cactus-alfalfa mixed silage on nutrient digestibility, rumen fermentation, and blood parameters.
Materials and methodsThe silage was prepared from a homogeneous blender of 66% fresh spineless cactus (Opuntia ficus indica) and 34% alfalfa hay on a w/w basis using 220 L plastic gallons. The chemical composition and quality of the ensiled material were determined. The samples were taken to determine the chemical composition after ensiling on day 45. In this experiment, four Kermani male sheep were used in a change-over design with four periods of 21 days. Experimental treatments were based on increasing levels of cactus-alfalfa mixed silage (0, 10, 20, and 30% DM). During the week of sampling the amount of feed offered and leftovers were collected and weighed daily before the morning feeding to measure daily feed intake (on a DM basis) and digestibility of nutrients. On the last day of each period at 0, 2, 4, 6, and 8 h after morning feeding, rumen fluid was sampled from sheep (by esophagus tube and was filtered through three layers of cheesecloth) to determine pH, ammonia nitrogen (NH3-N), and volatile fatty acid (VFA). Blood samples were collected on the four days of each period and three h after morning feeding in 10 ml. To determine the amount of allantoin and microbial protein synthesis, the daily urine produced during 24 hours was collected.
ResultsThe gas production volume (ml) was a significant difference among experimental diets (P<0.05). Fat and neutral detergent fiber (NDF) digestibility increased when animals were fed 30% cactus-alfalfa mixed silage than those fed 10% and 20% cactus-alfalfa mixed silage and control diet (P<0.05). Also, there was a quadratic effect on DM, organic matter (OM), and acid detergent fiber (ADF) digestibility by feeding different levels of cactus-alfalfa mixed silage (P<0.05). The highest concentration of ruminal NH3-N was observed by an experimental diet containing 30% cactus-alfalfa mixed silage in all sampling occasions (P<0.05). Feeding of 20% and 30% of cactus-alfalfa mixed silage than after treatments increased linearly ruminal propionic acid molar and decreased linearly acetic acid and acetate/propionate ratio (P<0.05). There was a significant effect on concentrations of triglyceride and urea-nitrogen by adding different levels of cactus-alfalfa mixed silage (P<0.05). Blood Urea nitrogen level in sheep-fed cactus-alfalfa mixed silage was significantly increased linearly (P<0.05).
ConclusionThe results of this study indicated that cactus-alfalfa mixed silage has appropriate nutritional value and its inclusion up to 30% on DM basis in the diets provided favorable conditions for ruminal function and digestibility. Therefore, it is recommended, cactus-alfalfa mixed silage could be included in livestock diet during drought or feedstuff shortage especially in arid and semi-arid regions.
Keywords: digestibility, Dry matter intake, gas production, Spineless cactus, Semi-arid region -
عشق از مضامین پر تکرار و به عنوان محرک ترین عنصر حیات است که از دیرباز در خلق آثار رمانتیک و غنایی، اندیشه و زبان شاعران را مسحور کشش و لطف خود کرده است. در حوزه روانشناسی نیز نظریه های متعددی برای شناخت بیشتر عشق و تبیین آن ارایه شده است که از با نفوذترین آن نظریه مثلث عشق رابرت استرنبرگ است. او معتقد است، عشق کامل شامل سه مولفه "صمیمیت، شوریدگی و تعهد" می باشد و از فقدان هر مولفه انواع دیگری ازعشق شکل خواهد گرفت که کامل نبوده و نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. پژوهش حاضر مطالعه ای نظری است و با مراجعه به منابع کتابخانه ای، به روش توصیفی _تحلیلی انجام شده است و هدف اصلی آن تبیین عشق و انواع آن در اشعار سیمین بهبهانی و عالمتاج (ژاله) قایم مقامی بر مبنای نظریه مثلث عشق استرنبرگ است.
یافته های پژوهش پیش رو حاکی از این است که سیمین بهبهانی و ژاله قایم مقامی تحت تاثیر عوامل مختلف، چون تجربه شخصی و مسایل اجتماعی عصر، به مضمون عشق و برخی از انواع آن در شعر خود پرداختند و نشان می دهد که طغیان در برابر برخی هنجارها و یا ناهنجاریهای اجتماعی سبب شده که دو شاعر مذکور به مضمون عشق در زنان سوق داده شوند؛ عدم آگاهی از ابعاد عشق کامل و انتخاب ناموثر موجب بروز گونه های عشق می شود که شواهد آن در اشعار ژاله و سیمین قابل مشاهده است و برخی از آنها با معضلات اجتماعی قابل مطابقت است.کلید واژگان: سیمین بهبهانی, ژاله قائم مقامی, نظریه, عشق, استرنبرگLove is one of the recurring themes and as the most motivating element of life, which has enchanted the thought and language of poets with its charm and grace since long ago in the creation of romantic and lyrical works. In the field of psychology, several theories have been presented to better understand and explain love, the most influential of which is Robert Sternberg's love triangle theory. He believes that perfect love consists of three components: "intimacy, passion and commitment" and from the lack of each component, other types of love will be formed that are not perfect and will not have a favorable result. The current research is a theoretical study and it has been done in a descriptive-analytical way by referring to library sources, and its main purpose is to explain love and its types in the poems of Simin Behbahani and Alamtaj (Jale) Qaim Magi based on Sternberg's love triangle theory. The findings of the present research indicate that Simin Behbahani and Jale Ghaem Maggi, under the influence of various factors, such as personal experience and social issues of the age, addressed the theme of love and some of its types in their poetry, and it shows that rebellion against some norms and or social anomalies have caused the two mentioned poets to be driven to the theme of love in women; Lack of awareness of the dimensions of perfect love and ineffective choice causes the emergence of types of love, the evidence of which can be seen in the poems of Jaleh and Simin, and some of them can be matched with social problems.
Keywords: Sana'i, social poetry, critical subject, Utopia -
در این آزمایش اثر افزودن پودر خرفه با مکمل ویتامین ایی و ال کارنی تین در جیره های کم پروتیین بر آسیت القایی در جوجه های گوشتی بررسی شد. 576 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه (راس 308) به طور تصادفی به 6 تیمار: (1) جیره با پروتیین مطابق کاتالوگ سویه راس 308 (شاهد منفی)، (2) جیره با پروتیین کم (2 درصد کمتر نسبت به شاهد منفی) به عنوان شاهد، (3) جیره شاهد + 2 گرم بر کیلوگرم پودر خرفه، (4) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + 250 میلی گرم برکیلوگرم ویتامین E ، (5) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + 150 میلی گرم برکیلوگرم ال-کارنیتین و (6) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + مخلوط ویتامین E و ال-کارنیتین تخصیص داده شدند. مصرف خوراک و وزن بدن پرندگان تغذیه شده با تیمار حاوی پودر خرفه، ویتامین-E و ال-کارنتین افزایش پیدا کرد (05/0< P). تیمار حاوی پودر خرفه + ویتامین E و تیمار حاوی پودر خرفه+ ال-کارنتین میزان مرگ و میر ناشی از آسیت و نسبت RV/TV را کاهش دادند (05/0< P). افزودن خرفه، ویتامین E و ال-کارنیتین به جیره فعالیت های ضد اکسیدانی را بهبود بخشید (05/0< P) و سطح نیتریک اکسید پلاسما و اسید اوریک را افزایش داد (05/0< P). افزودن خرفه به همراه ویتامین E و ال کارنیتین فعالیت آنزم های کبدی را کاهش دادند (05/0< P). در کل نتایج نشان داد که افزودن ویتامین E و ال-کارنیتین در ترکیب با پودر گیاه خرفه در جیره های کم پروتیین باعث ایجاد اثرات سینرژیک مفیدی برای کاهش حساسیت پرندگان به سندرم آسیت می شود.کلید واژگان: اسید اوریک, پروتئین, خرفه, ال-کارنتین, ویتامین EThis study was carried out to evaluate the effects of vitamin E (VtiE) and L-carnitine (L-Car) supplements with purslane powder (PP) in reduced-protein diet to prevention of ascits in broiler chickens. 576 one-day-old male broiler chicks (Ross 308) were randomly assigned to six treatments: 1) normal-protein diet (negative control; NC), 2) a reduced- protein diet (20 g kg-1 lower protein) as a control diet (C), 3) C + 2 g kg-1 of PP, 4) C + PP diet supplemented with 250 mg kg-1 VitE, 5) C + PP diet supplemented with 150 mg kg-1 of L-Car and, 6) C + PP diet supplemented with 250 mg kg-1 VitE + 150 mg kg-1 L-Car. Feed intake and body weight gain was (P<0.05) increased by purslane powder, vitamin E and L-carnitine treatment. purslane powder + VitE and purslane powder + L-Car treatments reduced (P<0.05) mortality due to ascites and the RV/TV ratio. These supplemented improved antioxidant activity. (P<0.05) and increased the level of NO and UA. Liver enzyme activities were decreased (P<0.05) by dietary supplementation with PP, VtiE and L-Car. It could be concluded that addition of VtiE and L-Car in combination with purslane in low protein diets induced beneficial synergetic effects to reduce the susceptibility of birds to ascites.Keywords: uric acid, protein, Purslane, L-carnitine, Vitamin E
-
در این مقاله بعد از تعاریف مفاهیم نبی و بعث به هدف از بعثت انبیاء اشاره شده است و جایگاه و ضرورت نبوت در گستره ی معارف مورد بررسی قرار گرفته است و به اقدامات خداوند در قبال انبیاء اشاره شده است که شامل: گرفتن میثاق از انبیاء توسط خداوند، سبقت داده شدن کلمات به سوی رسولان و بعث نبی و وحی خداوندی بر انبیاء و ایتای مقولاتی به انبیاء از جانب پروردگار می شود. تعبیر نبی با رسول و ملک و حکیم متفاوت است از این رو دامنه ی اختیار نبی در عرش خداوندی و برزخ و حیطه ی جنیان قابل بررسی است، حتی مصادیق انباء توسط انبیاء و سایر فرستاده های خداوند متفاوت است و رفتار خداوند با انبیاء شامل: بهره مندسازی از نعمات خاصه، قرار داده شدن دشمنانی جنی و انسی، از میان مجرمان برای هر نبی است و ویژگی های صفاتی انبیاء نیز شامل: بهره مندی از علم عرشی، بهره مندی از تربیت های ملکوتی، راه یافتن به آسمان های برزخی، هدایت یافتن بر صراط مستقیم است، به همین ترتیب انبیاء ویژگی های رفتاری خاصی در قبال خداوند، مردمان و خانواده خویش دارند.
کلید واژگان: نبی, رسول, میثاق, مهدویت, جن, بعثت انبیا, علمIn this article, by using the definitions of the concepts of Prophet and Prophethood, the purpose of Prophethood is pointed out, and the place and necessity of this notion in the field of knowledge is investigated. In addition, God's actions towards the prophets have also been mentioned, which include: taking a vow from the prophets by God, preempting the words to the messengers and sending a prophet, God's revelation to the prophets, and granting features to the prophets from God. The interpretation of a prophet is different from that of a messenger, a king, and a sage. Therefore, the scope of a prophet's authority in God's throne, purgatory, and the domain of the jinn can be examined. Even the examples of prophesying by prophets and other messengers of God are different, and God's behavior with prophets includes: benefiting from special blessings, placing Jinn and other enemies for every prophet. The characteristics of prophets also include: divine knowledge about, benefiting from divine instruction, finding a way to the purgatory, and being guided on the straight path. In the same way, prophets have special behavioral characteristics towards God, people and their families.
Keywords: Prophet, Messenger, Vow, Mahdism, Jinn, Prophets, Knowledge -
زمینه و هدف
بی تردید دغدغه هر انسانی در زندگی رسیدن به دنیای مطلوبی است که آن را در ذهن خود میپروراند و برای دستیابی به آن، در صدد رفع موانع برمی آید. از جمله موانعی که با برداشتن آن رسیدن به زندگی مطلوب میسر خواهد شد، نیازها هستند. لذا این انگیزه انسان را به سوی شناخت و ارضای نیازهایش راهبر خواهد شد. ویلیام گلسر از روانشناسانی است که نظریه ای مبتنی بر کنترل درونی، به نام نظریه انتخاب را ارایه داده و در آن پنج نیاز بنیادین انسان را که شامل بقا، عشق، قدرت، آزادی و تفریح است مطرح نموده و معتقد است هر رفتاری که از انسان سر میزند در جهت ارضای این پنج نیاز است. با توجه به رابطه عمیق ادبیات غنی فارسی و علم روانشناسی میتوان آثار ادب فارسی را بر اساس نظریه های مطرح دنیا مورد تحلیل و بررسی قرار داد. هدف از این تحقیق بررسی نیازهای بنیادین انسان در اشعار مهدی حمیدی شیرازی و فریدون مشیری با تکیه بر نظریه انتخاب گلسر میباشد.
روش مطالعهپژوهش حاضر مطالعه ای نظری است که با ابزار فیش برداری و مراجعه به منابع کتابخانه ای، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه کتاب اشک معشوق، مجموعه اشعار حمیدی شیرازی از انتشارات صدای معاصر و بازتاب نفس صبحدمان، کلیات اشعار فریدون مشیری از نشر چشمه است.
یافته هامطالعه اشعار حمیدی شیرازی و مشیری نشان میدهد نیاز عشق بیش از سایر نیازها در اشعارشان نمود یافته است. همچنین شواهدی مبنی بر نیاز بقا، قدرت، آزادی و تفریح در اشعار دو شاعر قابل مشاهده است که بیانگر توجه آنها به ارضای این نیازها در انسان بوده است. در شعر حمیدی با توجه به صراحت گفتارش، و آنچه خود در باب دلدادگیش بیان داشته، این نتیجه حاصل میشود که پرداختن به هر یک از نیازها و ارضای آنها اغلب در گرو توفیق او در روابط عاشقانه اش بوده است؛ در مقابل مشیری در بیان احساسات و ابراز نیازهای درونی از دایره من شخصی شاعر فراتر رفته و ارضای هر نیاز را برای همگان بایسته و شایسته میداند.
نتیجه گیریحمیدی شیرازی و مشیری در آفرینش آثار منظوم خود، تحت تاثیر عواملی بودند که ارتباط مستقیم با درونیات آنها داشته و همین امر سبب شده نیازهای بنیادین انسان در اشعارشان مجال بروز یابد.
کلید واژگان: نیازهای بنیادین, نظریه انتخاب, گلسر, حمیدی شیرازی, فریدون مشیریJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:16 Issue: 90, 2023, PP 39 -55BACKGROUND AND OBJECTIVESUndoubtedly, the concern of every person in life is to reach the ideal world that he cultivates in his mind and to achieve it, he tries to remove its obstacles. Needs are among the obstacles that can be removed to achieve a desirable life. Therefore, this motivation will lead a person to know and satisfy his needs. William Glaser is one of the psychologists who presented a theory based on internal control, called the theory of choice, in which he proposed five basic human needs, which include: survival, love, power, freedom, and fun, and he believes that every behavior of humans Head is in the direction of satisfying these five needs. Considering the deep relationship between the rich Persian literature and psychology, it is possible to analyze and examine the authentic works of Persian literature based on the world"s popular theories. The purpose of this research is to examine the basic human needs in the poems of Mehdi Hamidi Shirazi and Fereydoun Moshiri, relying on Golsar"s selection theory.
METHODOLOGYThe current research is a theoretical study that was conducted with a descriptive-analytical method, using the tool of sampling and referring to library sources. The studied community was the book of Ashke Maashuq, the collection of Hamidi Shirazi"s poems from the contemporary voice publishing house, and the reflection of Sobhdaman"s soul, the summaries of Fereydon Moshiri"s poems published by the Cheshme publication.
FINDINGSThe study of the poems of Hamidi Shirazi and Moshiri shows that the need for love is expressed more than other needs in their poems. Evidence of the need for survival, power, freedom, and fun can also be seen in the poems of the two poets mentioned above, which shows their attention to satisfying these needs in humans. In Hamidi"s poem, according to the frankness of his speech, and what he himself has expressed about his love, it is concluded that addressing each of the needs and satisfying them often depended on his success in his romantic relationships; On the other hand, Moshiri goes beyond the poet"s personal ego in expressing his feelings and inner needs, and considers the satisfaction of every need necessary and appropriate for everyone.
CONCLUSIONHamidi Shirazi and Moshiri were under the influence of factors that had a direct relationship with their inner selves in the creation of their poems, and this caused the basic human needs to appear in their poems.
Keywords: basic needs, choice theory, Glaser, Hamidi Shirazi, fereydoun Moshiri -
ضلع زمان مندی آموزه عصمت، محل تنازع دیدگاه های مطلق گرا و مخالفان بوده که گروه اول، گستره زمانی آن را مطلق دانسته و در مقابل گروه دوم آن را به پس از بعثت محدود کرده اند. این پژوهش با بررسی تطبیقی دیدگاه دو مفسر، یکی: فخررازی 606 ق) که عصمت را زمان مند دانسته و دیگری ابن شرفشاه حسینی (810 ق) که گستره عصمت را تشکیک ناپذیر می داند، تلاش کرده تا بن مایه نظرگاه آنان پیرامون ضلع زمان مندی عصمت را در پیوند با واژگان قرآنی مرتبط: «ذنب»(فتح: 2)، «وزر»(شرح: 2) و «ضلال»(ضحی: 7) بررسی کند. یافته ها نشان داد که هر دو مفسر، این واژگان را در تنافی با عصمت نمی دانند و در نتیجه، نمی توان از آنها زمان مندی عصمت را نتیجه گرفت با این حال، فخر رازی بر انگاره زمان مندی عصمت که مبتنی بر سوگیری های اشعری گرایانه و اخبار خدشه پذیر است تاکید کرده و تلاش می کند تا با تاویلات مختلف از اندیشه کلامی خود در این باره عدول ننماید و از این روی، مواضع روشی و معناشناختی اش در این باره با نقطه نظر کلامی وی در انسجام و هماهنگی نیست.
کلید واژگان: ابن شرفشاه حسینی, ذنب, عصمت پیامبر اکرم قبل از بعثت, ضلال, فخر رازی, وزرThe temporal aspect of the doctrine of infallibility has been the point of contention between absolutists and opponents. This research compares the viewpoints of two commentators, one: Fakh razi (606 AH) who considers infallibility to be timeless, and the other: Ibn Sharafshah Hosseini (810 AH) who considers the scope of infallibility to be unquestionable. Ben Mayeh has tried to examine their point of view about the temporal side of infallibility in connection with related Quranic words: "sin" (Fath: 2), "Wizr" (Sharh: 2) and "delal" (Zuhi: 7). The findings showed that both commentators do not consider these words to be in conflict with infallibility And as a result, it is not possible to conclude from them the temporality of infallibility. However, Fakhr Razi emphasizes the notion of the temporality of infallibility which is based on Ash'ari biases and incorruptible news and tries not to deviate from his theological thought in this regard with different interpretations. Therefore, his methodological and semantic positions are not in harmony with his verbal point of view.
Keywords: Fakhr Razi, Ibn Sharafshah Hosseini, The infallibility of the Holy Prophet before his mission, wezr, zanb, zalal -
هذا البحث الذی دون بهدف حصر انواع الإستعارات المفاهیمیه المتعلقه بالموت من وجهه نظر اللسانیات المعرفیه، تم إجراوه بالمنهج المکتبی وبالإعتماد علی الاسالیب المعرفیه فی علم اللغویات و علم الدلاله. النظریه الرئیسیه التی تم إستخدامها فی هذا البحث هی نظریه الإستعارات المفاهیمیه التی وضعها (لیکوف وجونسون) والنظام المستخدم هو المجال المصدر - المجال الوجهه.من خلال إجراء هذا البحث یتبین ان القرآن الکریم قد إستخدم مخططات بصریه مثل "المسار والطریق" و"العبور والتخطی" للتعبیر عن المفهوم المجرد للموت و یقدم الموت فی شکل إستعارات مفاهیمیه ککیان حی متحرک و شیء یمکن تذوقه و یصف الجسد والعالم بانهما وعاء یخرج منهما الإنسان بالموت او کنقطه إنطلاق یتحرک منها الإنسان لیصل إلی وجهه ما و یقدم الموت بفهم مجازی للزمن علی شکل مکان، علی انه نقطه إنطلاق للعوده والرجوع إلی الله. إن التطبیق التربوی والوظیفه المفاهیمیه لهذا النوع من النظره القرآنیه للموت من الناحیه اللغویه المعرفیه، هو توجیه الناس إلی المغزی والمعنی الحقیقی والآثار المترتبه علی الإهتمام بموضوع الموت والتعبیر عن خفایاه التربویه.کلید واژگان: الموت, اللسانیات, المخططات الصوریهThis article has as its purpose the enumeration of various conceptual metaphors of death from the viewpoint of cognitive linguistics. It used library research based on linguistics and semantics methodologies. The main theory used here is Lakoff and Johnson’s conceptual metaphors and the system used is that of source and target domains. After citing the Quranic verses (Ayas) on the subject of death and pointing out theories related to conceptual metaphor in cognitive linguistics, it has been concluded that to define the abstract concept of death the Quran has adopted image schemas like path, trajector and landmark, and has employed some conceptual metaphors for death as a living, dynamic and tasteable entity, and for the world as a receptacle through which man departs when dying. Also, death, in its metaphorical sense of time within place, is presented as the point of returning to the Creator. The educational function of this view on death, in terms of cognitive linguistics, is to create an awareness of the true meaning of it as far as it could lead to better mental and behavioral capacities.Keywords: Conceptual Metaphors, Death, cognitive semantics, Image Schemas, quran
-
امروزه قدرت دریایی، تنها به قدرت نظامی محدود نمی شود و ابعاد علوم و دانش دریایی، ناوگان دریایی، ظرفیت های جغرافیای سیاسی، خدمات دریایی و صنایع دریایی را هم در بر می گیرد. این ابعاد و مولفه ها دارای جایگاهی خاص در قدرت دریایی کشور هستند. در سال های گذشته شاهد بوده ایم که بخش های مختلف نظامی و غیرنظامی دریایی، به صورت مجزا، امور را پیش می برند و در کنار این سازمان ها، سیاست گذاران و مسیولین بلندپایه کشوری و لشکری هم رویکردهای همسو و هم افزایی به موضوع دریا، حضور در دریا، توسعه دریامحور و پیشرفت قدرت دریایی کشور نداشته اند. در این تحقیق، با رویکرد آمیخته و روش موردی زمینه ای و ابزار مصاحبه و پرسشنامه سعی شده است، ضمن تبیین مولفه های قدرت دریایی، جایگاه این مولفه ها را در تمدن دریایی کشور بیان کنیم. بر این اساس، با مطالعات انجام شده کتابخانه ای، تطبیقی و اکتشافی، ادبیات تحقیق تدوین گردید. سپس، نواقص یافته های احصاء شده، با استفاده از نظرات افراد خبره تکمیل و تعدادی عوامل جدید به عوامل قبلی اضافه گردید. سپس، پرسشنامه تحقیق تنظیم شد که با طی مراحل مربوط و کسب روایی و پایایی لازم، بین جامعه نمونه تحقیق، توزیع و نتایج آن جمع بندی شد. در ادامه یافته های به دست آمده از نتایج پرسشنامه ها، همراه با تحلیل گفتمان و محتوای حاصل از مصاحبه ها، با آمارتوصیفی، نرم افزار اس پی اس اس و روش های آمار استنباطی با به کارگیری نرم افزار «اسمارت پی ال اس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، ابعاد و مولفه های قدرت دریایی جمهوری اسلامی ایران و ضرایب و اولویت تاثیر آنها بر پیاده سازی تمدن دریایی کشور مشخص شد. ابعاد پنج گانه احصاء شده، به ترتیب اولویت تاثیر، عباتند از: خدمات دریایی، ناوگان دریایی، صنایع دریایی، ظرفیت های جغرافیای سیاسی و علوم دریایی که هریک دارای مولفه هایی (درمجموع 60 مولفه) هستند. در پایان تحقیق، توصیه هایی برای پایه ریزی تمدن دریایی کشور مبتنی بر این ابعاد و مولفه ها بیان گردید.
کلید واژگان: ژئوپلیتیک, قدرت, قدرت دریایی, مولفه, تمدن دریاییToday, naval power is not limited to military power and includes the dimensions of maritime science and knowledge, naval fleet, geopolitical capacities, maritime services and maritime industries. These dimensions and components have a special place in the maritime power of the country. In the past years, we have seen that different military and civilian maritime departments are moving things forward separately, and along with these organizations, policy makers and high-ranking officials of the country and the army have aligned and synergistic approaches to the issue of the sea, presence at sea, sea-oriented development and They have not developed the sea power of the country. In this research, with a mixed approach and contextual case method and interview and questionnaire tools, while explaining the components of maritime power, we have tried to express the position of these components in the maritime civilization of the country. Based on this, with library, comparative and exploratory studies, research literature was compiled. Then, the shortcomings of the findings were completed using the opinions of experts and a number of new factors were added to the previous factors. Then, a research questionnaire was prepared, which was distributed among the research sample population and its results were summarized by going through the relevant steps and obtaining the necessary validity and reliability. In the following, the findings obtained from the results of the questionnaires, together with the analysis of discourse and the content of the interviews, were analyzed with descriptive statistics, SPSS software and inferential statistics methods using "SmartPLS" software. Finally, the dimensions and components of the maritime power of the Islamic Republic of Iran and the coefficients and priority of their influence on the implementation of the country's maritime civilization were determined. The five dimensions counted, in order of priority of impact, are: marine services, marine fleet, marine industries, capacities of political geography and marine sciences, each of which has components (60 components in total). At the end of the research, recommendations were made for establishing the maritime civilization of the country based on these dimensions and components.
Keywords: geopolitics, Power, naval power, component, maritime civilization -
آزمایش حاضر برای بررسی اثرات افزودن پودر خرفه، ویتامین E و ال-کارنیتین در جیره های کم پروتیین بر سیستم ایمنی و فراسنجه های بیوشیمیایی خون در جوجه های گوشتی پرورش یافته در شرایط استرس سرمایی انجام شد. 576 جوجه گوشتی نر یک روزه (راس 308) به طور تصادفی به 6 گروه آزمایشی تقسیم شد که هر گروه آزمایشی دارای 6 تکرار و 16 پرنده در هر تکرار بود. گروه های آزمایشی شامل: (1) جیره با پروتیین معمول (شاهد منفی)، (2) جیره کم پروتیین (2 درصد کمتر نسبت به شاهد منفی) به عنوان شاهد، (3) جیره شاهد + 2 گرم بر کیلوگرم پودر خرفه، (4) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + 250 میلی گرم برکیلوگرم ویتامین E ، (5) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + 150 میلی گرم برکیلوگرم ال-کارنیتین و (6) جیره شاهد حاوی پودر خرفه + مخلوط ویتامین E و ال-کارنیتین بودند. نتایج نشان داد که افزودن پودر خرفه + ویتامین E و پودر خرفه + ال-کارنیتین به جیره شاهد شمار گلبول های قرمز خون، هموگلوبین، هماتوکریت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت را در 42 روزگی کاهش دادند (05/0< P). تیتر آنتی بادی علیه گلبول های قرمز گوسفندی و ویروس بیماری نیوکاسل به ترتیب در روزهای 41 و 27 توسط ویتامین E و ال-کارنیتین افزایش یافت (05/0< P)، در حالی که میزان تری گلیسرید و کلسترول نیز توسط آن ها کاهش پیدا کرد (05/0< P). افزودن ویتامین E و ال-کارنیتین به تنهایی در ترکیب با خرفه در جیره کم پروتیین با ایجاد اثرات سینرژیک می تواند موجب بهبود سیستم ایمنی و سلامت در جوجه های گوشتی تحت استرس سرمایی شود.
کلید واژگان: تنش سرمایی, تیترآنتی بادی, جیره های کم پروتئین, هموگلوبینThis study was carried out to evaluate the effects of vitamin E (VtiE) and L-carnitine (L-Car) supplements with purslane powder (PP) in reduced-protein diet to immune response, hematological indices and some serum indices in broiler chickens reared at cold stress . 576 one-day-old male broiler chicks (Ross 308) were randomly assigned to six treatments, with six replicates per treatment and 16 birds per replicate. The experimental treatments were as follows: 1) normal-protein diet (negative control; NC), 2) a reduced- protein diet (20 g kg-1 lower protein) as a control diet (C), 3) C + 2 g kg-1 of PP, 4) C + PP diet supplemented with 250 mg kg-1 VitE, 5) C + PP diet supplemented with 150 mg kg-1 of L-Car and, 6) C + PP diet supplemented with 250 mg kg-1 VitE + 150 mg kg-1 L-Car. Results showed that diets supplemented with PP + VtiE and PP + L-Car showed decreased the number of red blood cells, hemoglobin, hematocrit and heterophil to lymphocyte ratio (P<0.05) at 42 days. Antibody titers against Sheep red blood cells and Newcastle disease virus were significantly increased (P<0.05) at 41 and 27 days by VtiE and L-Car, respectively. While triglycerides and cholesterol were significantly reduced by them (P<0.05). It could be concluded that addition of VtiE and L-Car alone in combination with purslane in low protein diets by create beneficial synergistic effects, it can improve immune system and health in broilers reared at cold stress.
Keywords: Cold stress, Antibody titer, Reduced- protein diet, Hemoglobin -
تجربه گرایی در دوران معاصر، موجب رشد رویکرد مادی در عرصه های مختلف گردید. یکی از این عرصه ها، تفسیر قرآن بود. برخی قرآن پژوهان با تاثیرپذیری از رویکرد مادی گرایانه به تحلیل مفاهیم غیبی قرآن پرداختند. یکی از مفسرانی که در چنین فضایی به تفسیر قرآن پرداخت، محمدتقی شریعتی است. برخی با استناد به پاره ای از نظرات وی گفته اند که ایشان مفاهیم غیبی قرآن را به امور مادی تاویل کرده است. بدین رو با توجه به چالش های فکری و عقیدتی که این رویکرد در جوامع اسلامی به ویژه ایران داشت، همچنین با توجه به نقش بنیادینی که مفاهیم غیبی در سعادت انسان دارد، ایجاب می کند که درک درستی از آن مفاهیم داشته باشیم، از این رو ضرورت دارد دیدگاه محمد تقی شریعتی به عنوان شخصیتی اثرگذار در دوران معاصر ارزیابی شود. بنابراین تحقیق حاضر در صدد است بر اساس روش کتابخانه ای با رویکرد توصیفی- تحلیلی، انگاره رویکرد مادی به مفاهیم غیبی قرآن را در تفسیر نوین بررسی نماید. طبق یافته های تحقیق، تطبیق مادی با مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی وی سازگار است و از جنبه تفسیری نیز زیاده روی در رویکرد علمی و تفسیر علمی خارج از ضابطه، از زمینه های رویکرد مادی به مفاهیم غیبی قرآن محسوب می شود؛ به طوری که در بیان اعجاز علمی قرآن، علم تجربی را به محدوده مسایل غیبی وارد می کند و این زیاده روی در رویکرد علمی، گاهی باعث می شود در راستای تفسیر علمی برای نفی مفاهیم غیبی، به زبان عرفی استناد کند و گاهی نیز در همین راستا، زبان عرفی را نادیده بگیرد.
کلید واژگان: قرآن, رویکرد مادی گرایانه, علم تجربی, تفسیر نوین, محمدتقی شریعتی, مفاهیم غیبیEmpiricism in the contemporary era led to the growth of the materialistic approach in various fields. One of these areas was the interpretation of the Qur'an. Some Qur'anic scholars analyzed the occult concepts of the Qur'an influenced by the materialistic approach. One of the commentators who interpreted the Qur'an in such an atmosphere is Mohammad Taqi Shariati. Some people, citing some of his opinions, have said that he has interpreted the occult concepts of the Qur'an to material matters. Therefore, considering the intellectual and ideological challenges that this approach had in Islamic societies, especially in Iran, and also considering the fundamental role of occult concepts in human happiness, it requires us to have a correct understanding of those concepts. Therefore, it is necessary to evaluate Mohammad Taqi Shariati's view as an influential personality in the contemporary era. Therefore, the current research aims to investigate the concept of material approach to the occult concepts of the Quran based on the library method with a descriptive-analytical approach in modern interpretation. According to the findings of the research, the material adaptation is compatible with his epistemological, ontological and anthropological foundations, and from the interpretation aspect, too much in the scientific approach and scientific interpretation outside the code is considered one of the areas of the material approach to the occult concepts of the Qur'an. will be
Keywords: Quran, Materialistic Approach, Experimental Science, Modern Interpretation, Mohammad Taqi Shariati, Occult Concepts -
تعتبر قصه النبی یوسف وزلیخاء من اروع القصص فی القرآن الکریم، والتی رغم جمالها إلا انها تحتوی علی غموض. من نقاط الخلاف هی عباره « وهم بها لولا ان رای برهان ربه». العباره تتکون من جزاین؛ فما معنی «وهم بها»؟ وما حقیقه «رای برهان ربه» فما هو هذا البرهان؟! بحثنا هذا یهدف إلی إلقاء الضوء علی المعنی الحقیقی للعباره المذکوره اعلاه. بناء علی ذلک، وباستخدام اسلوب تحلیل المحتوی، تم دراسه الآیتین 23 و 24 من سوره یوسف جزءا جزءا وبشکل شامل حتی یمکن توضیح النقاط غیر الواضحه. فتظهر نتیجه الدراسه ان عباره «وهم بها» یمکن تفسیرها علی وجهین: یمکن ان تعنی مواجهه جسدیه مع زلیخاء، ویمکن ان تعنی ایضا نیه مماثله لنیه زلیخاء وإرادتها. ومعنی «لولا ان رای برهان ربه» متوقف علی المعنی الماخوذ من «وهم بها» فإذا اعتبر التاویل الاول، فإن معنی رویه برهان ربه هو رویه النبی یوسف الحل للخروج من المازق الذی وقع فیه. وإذا اعتبر التاویل الثانی فإن معنی مراقبه برهان ربه هو رویه قبیح الباطن فی طلب زلیخاء ومشاهده جمال ربه وبرکاته مما یجعل جمال زلیخاء وسحرها یبدو ضئیلا ومزعجا فی عینیه فیبتعد عنها ویرکض نحو الباب. ففی التفسیر الاول، فإن ملاحظه حجه ربه تصف النبی یوسف بانه شخص تقی یعینه الله بفضل تقواه الثابته، وفی التفسیر الثانی، فإن ملاحظه حجه الله تصور عصمه النبی یوسف ونزاهته مما یحول دون استسلامه للمیول والنوایا الدنیئه.کلید واژگان: النبی یوسف, زلیخاء, برهان الرب, عصمه الانبیاء, التقوی, قصص القرآنThe story of Prophet Yusuf and Zulaikha is one of the fascinating stories of the Holy Qur’an. One of the points of dispute is this section of the Holy Qur’an”… he would have made for her [too] had he not beheld the proof of his God ”. The significance of the sentence includes two parts: What does “…he would have made for her [too]…” mean? And what is the meaning of “…had he not beheld the proof of his God”? The objective of the current research is shedding enough light upon the true meaning of the afore-mentioned sentence. Accordingly, by utilizing the methodology of content analysis and narratology (White, 1973), verses 23 and 24 of Surah Yusuf have been analyzed thoroughly and meticulously to ultimately clarify the ambiguous points. The result of the study shows that the phrase “…he would have made for her [too]…” could be elaborated on in two ways: it can mean a physical confrontation with Zulaikha and it can also mean an intention similar to Zulaikha’s intention and will. The significance of “…had he not beheld the proof of his God” squarely depends on the meaning obtained from “…he would have made for her [too]…” In the first interpretation, the observation of the proof of his God describes Prophet Yusuf as a pious person whom God helps thanks to his steady piety, and in the second interpretation, the observation of the proof of God portrays the infallibility and impeccability of Prophet Yusuf which hinders him to succumb to sordid penchants and intentions.Keywords: Prophet Yusuf, Zulaikha, God’s Proof, piety, Infallibility of Prophets, Quranic Narratives
-
سابقه و هدفکربن آلی خاک نقش بسیار مهمی در افزایش تولید محصولات کشاورزی، کاهش فرسایش خاک و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای دارد. درک بهتر از مقدار و ذخیره کربن آلی خاک برای استفاده از خاک و حفظ بهره وری آن موثر و ضروری می-باشد. مراتع گسترده منطقه فندوقلو در استان اردبیل به طور بالقوه می توانند مقادیر قابل توجهی از کربن را حفظ و ترسیب کند اما به دلیل افزایش جمعیت در معرض تغییر کاربری اراضی قرار دارند. چنین تنش هایی منجر به تخریب زمین و کاهش ترسیب کربن در برخی قسمت ها خواهد شد. بنابراین هدف این مطالعه شناسایی متغیرهای طبیعی موثر در ترسیب و تراکم کربن آلی خاک انجام شده است که میتوان از متغیرهای شناسایی شده برای اصلاح و کاهش تخریب مراتع و اراضی زراعی در منطقه فندوقلو استفاده کرد.مواد و روش هابا استفاده از تکنیک ابر مکعب لاتین و متغیرهای مکانی مانند نقشه های خاک، کاربری اراضی و زمین شناسی، محل نقاط نمونه برداری تعیین شد. برای هر واحد کاربری (مرتع یا زراعی) 70 نمونه خاک سطحی مرکب (در کل 140 نمونه) از عمق صفر تا 15 سانتی متری جمع آوری شد. پس از آماده سازی نمونه های خاک، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ها با توجه به روش های استاندارد اندازه گیری شد. مدل رقومی ارتفاعی از منطقه مورد مطالعه با استفاده از خطوط هم تراز نقشه توپوگرافی تشکیل و مشتقات اولیه و ثانویه ساخته شد. باندهای لندست هشت از درگاه زمین شناسی ایالات متحده استخراج و شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و نقشه حرارتی منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. از مدل های رگرسیون خطی چندمتغیره و مدل شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از داده های خاک، مدل رقومی ارتفاعی و مشتقات آن، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و نقشه حرارتی به عنوان متغیرهای مستقل برای پیش بینی تراکم کربن آلی خاک استفاده شد. برای ارزیابی نتایج مدل ها، از ضریب تبیین و جذر میانگین مربعات خطا استفاده شد.یافته هااستفاده از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره نشان داد که نیتروژن کل خاک، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و میانگین وزنی قطر خاکدانه، 53 درصد تراکم کربن آلی خاک را در مراتع توجیه نمود در حالی که 46 درصد از تراکم کربن آلی خاک در کاربری زراعی توسط نیتروژن کل خاک و انحنای سطح توجیه گردید. نتایج آزمون تی جفتی، تفاوت معنی داری (01/0>P) بین تراکم کربن آلی خاک در کاربری مرتع و زراعی نشان داد. شبکه عصبی مصنوعی با آرایش 24-10-1 و تابع انتقال تانژانت سیگموییدی در لایه پنهان به-ترتیب 71 درصد و 82 درصد از تراکم کربن آلی خاک را در کاربری مرتع و زراعی توجیه نمود. جذر میانگین مربعات خطا مدل های رگرسیون خطی چندمتغیره برای پیش بینی تراکم کربن آلی خاک در کاربری مرتع و زراعی به ترتیب 07/1 و 04/1 بود، اما همین مقادیر در مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب برای کاربری مرتع و زراعی به 85/0 و 58/0 کاهش یافت. تحلیل حساسیت نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی به شدت به مدل رقومی ارتفاعی و رطوبت خاک در نقطه پژمردگی حساس هستند.نتیجه گیرینتیجه این مطالعه حاکی از معنی داری اثر پوشش گیاهی و میانگین وزنی قطر خاکدانه روی ترسیب کربن در کاربری مرتع بود. نتایج شبکه های عصبی مصنوعی که برای شبیه سازی تغییرات تراکم کربن آلی خاک مورد استفاده قرار گرفت، نشان دادند که این شبکه-ها می توانند با شناسایی اثرات این متغیرها در ردیابی بخش مهمی از تغییرات تراکم کربن آلی خاک در کاربری های مرتع و زراعی موفق عمل کنند. نتایج همچنین نشان داد که توابع انتقالی به دست آمده توسط پارامترهای توپوگرافیکی اولیه و ثانویه برای تخمین تراکم کربن آلی خاک می تواند در منطقه، مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: مدل رگرسیون چند متغیره خطی, شبکه عصبی مصنوعی, تحلیل حساسیتBackground and ObjectivesSoil organic carbon is very important in increasing the production of agricultural products and reducing soil erosion and greenhouse gas emissions. A better understanding of the amount and storage of soil organic carbon is essential to the use of soil and maintaining its productivity. The extended pastures of Fandoqloo region in Ardabil province potentially could support and sequestrate considerable amounts of carbon but they are subjected to land use change, high population and tourism. Such tensions led to land degradation and low carbon sequestration in some parts. This study aimed to find effective natural variables on soil carbon density and sequestration. Such variables could be applied for remediation and resilience of degraded pastures and croplands in Fandoghloo region.Materials and MethodsBy application of Latin Hypercube techniques and spatial variables like soil, land use and geological maps the location of sample points was determined. For each land use unit (pasture or cropland) 70 composite surface soil samples (in total 140 samples) were collected from zero to 15 cm deep. After pretreatments of soil samples, soil's physical and chemical properties were measured according to standard protocols. A digital elevation model of the study area was formed using digital isolines of topographic maps and primary and secondary derivates were constructed. Landsat 8 bands were extracted from the Geology Department site of the USA and Normalized difference vegetation index and thermal map of the study area were calculated. Multiple linear regression and artificial neural network models were applied and soil data, digital elevation model and its derivates, normalized difference vegetation index and land surface temperature map have entered the models as independent variables for the prediction of soil organic carbon density. To evaluate the results of the models, the coefficients of determination and root mean square error was used.ResultsApplication of multiple linear regression model indicated that total soil nitrogen, normalized difference vegetation index and mean weight diameter of aggregates justified 53% of soil organic carbon density in the pasture while 46% of soil organic carbon density in croplands land use was explained by total soil nitrogen and plane curvature. The results of the paired t-test showed a significant difference (P< 0.01) between soil organic carbon density of the pasture and cropland land use. An artificial neural network with an arrangement of 1-10-24 and tan-sigmoid transfer function in the hidden layer justified 71% and 82% of the soil organic carbon density in the pasture and croplands, respectively. Root mean square error of multiple linear regression models for predicting soil organic carbon density in the pasture and croplands were 1.07 and 1.04, respectively but of artificial neural network model was decreased to 0.85 and 0.58 for pasture and cropland, respectively. Sensitivity analysis revealed that the artificial neural network model was severely sensed to digital elevation model and soil moisture content at wilting point.ConclusionThe result of this study indicated the significance of natural vegetation cover and the mean weight diameter of soil aggregates for carbon sequestration in the pastures. Artificial neural networks performed to simulate changes in soil organic carbon density showed that these networks are successful in tracking an important part of soil organic carbon density changes at pasture and cropland land uses. In other words, artificial neural networks were able to identify the effects of these variables on soil organic carbon density using tracing and identifying the effects and interactions between an independent variable series with organic carbon density status. The results showed that transmission functions can be used by the data of primary and secondary topographic parameters for estimating soil organic carbon density in the region.Keywords: Multivariate linear regression model, Artificial neural network, Sensitivity analysis
-
در این پژوهش اثرات افزودن پودر کاسنی، زردچوبه، کنگر فرنگی و خارمریم در جیره های مرغان تخم گذار با انرژی بالا و پروتیین پایین بر عملکرد، کیفیت تخم مرغ و وضعیت کبد چرب ارزیابی شد. در مجموع 270 قطعه مرغ تخمگذار سویه ال اس ال در سن 80 هفتگی، به طور تصادفی به 5 تیمار، 6 تکرار و 9 پرنده در هر تکرار اختصاص داده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره با انرژی بالا (3000 کیلوکالری در کیلوگرم) و پروتیین پایین (13 درصد) به عنوان جیره شاهد و چهار جیره با افزودن سطوح 15/0 درصد پودر کاسنی، 15/0 درصد پودر زردچوبه، 15/0 درصد پودر کنگر فرنگی و یا 15/0 درصد پودر خارمریم به جیره شاهد بودند. تیمارها موجب کاهش مصرف خوراک شدند و پودر زردچوبه موجب افزایش وزن تخم مرغ شد (05/0>P)، لیکن تولید تخم مرغ و ضریب تبدیل تحت تاثیر قرار نگرفتند. رنگ زرده، وزن سفیده و وزن پوسته به طور معنی داری تحت تاثیر مثبت گیاهان دارویی قرار گرفتند(05/0>P). جیره حاوی زردچوبه به طور معنی داری گلوکز خون را نسبت به جیره شاهدکاهش داد (05/0>P). اثر تیمارها بر فراسنجه های بیوشیمیایی و هماتولوژیک خون معنی دار نبود. وزن چربی محوطه شکمی در پرندگان دریافت کننده جیره حاوی خارمریم به طور معنی داری کمتر بود (05/0>P). نتایج نشان داد که گیاهان مورد بررسی در این پژوهش قادر به بهبود عملکرد پرندگان نبودند، لیکن پودر ریشه خار مریم با کاهش چربی محوطه بطنی و کمترین نمره هیستوپاتولوژی و نمره خونریزی کبد پتانسیل بیشتری برای بهبود کبد چرب دارند و لازم است مطالعات بیشتری با سطوح بالاتر آن انجام شود.کلید واژگان: کبد, مرغ تخمگذار, کلسترول, گیاهان داروییIn present study the effects of chicory, turmeric, artichoke and sage powder on yield, egg quality and fatty liver status in laying hens fed high energy and low protein diets. A total of 270 LSL laying hens at 80 weeks of age were randomly assigned to 5 treatments, 6 replications and 9 birds per replicate. Experimental treatments were included high energy (3000 kcal/kg) and low protein (13%) diet as control, and four diets containing 0.15% of chicory stem and root powder, turmeric rizhom powder, artichoke leaf powder or milk thistle powder. The results showed that treatments decresed feed intake and turmeric increased egg weight (P<0.05). Yolk color, white weight, and shell weight were affected (P<0.05) positively by medicinal plants. Diet containing turmeric significantly reduced blood glucose compared to control diet (P<0.05). The effect of treatments on biochemical and hematological parameters of blood was not significant (P>0.05). Abdominal fat weight was significantly lower in birds received milk thistle diet (P<0.05). The results showed that the medicinal plants used in the present study had no effect on bird’s performance however milk thistle powder by lowering the abdominal fat and with lower histological and hemoragic scores had more potential for improvement of fatty liver and more researches with higher level of milk thestle is needed.Keywords: liver, Laying hen, Cholesterol, Medicinal plants
-
نشریه مطالعات هنر اسلامی، پیاپی 49 (بهار 1402)، صص 395 -412
حقوق شهروندی و مدنی مجموعه ای از حقوق عمومی است که به شهروندان یک کشور با در نظر گرفتن دو اصل کرامت انسانی و عدالت تعلق می گیرد. آثار ادبی در هر دوره تاریخی بیان کننده نگرش ها، آرمان ها و ارزش های یک قوم می باشند و خواسته های مدنی یکی از آموزه های اخلاقی و اجتماعی است که کم و بیش در این آثار دیده می شود. ملک الشعرا بهار یکی از شاعران مهم و تاثیرگذار در ادبیات دوره مشروطه و پهلوی اول می باشد. اهمیت این جستار در بررسی موشکافانه شاخص های خواسته های مدنی در دیوان اشعار بهار است که می تواند در تبیین الگوهای مناسب برای حاکمان موثر باشد و همه اقشار جامعه را نسبت به شناخت حقوق و تکالیف خود آشنا سازد. مطالبه حقوق شهروندی در ایران از دوره مشروطه به شکل جدی آغاز شد و ملک الشعرا بهار در کنار دیگر شاعران آن زمان، این خواسته ها را در اشعار خود انعکاس داده است. این پژوهش با هدف بررسی برجسته ترین خواسته های مدنی در اشعار محمدتقی بهار و نمود آن در گردشگری فرهنگی به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص ترین خواسته های مدنی در دیوان بهار یعنی آزادی، عدالت و حقوق زنان در کنار دیگر مقوله ها نظیر رفاه اجتماعی، رفاه اقتصادی، بخشش، علم آموزی، امنیت و... بیانگر اندیشه حق جویانه ی ملک الشعرا می باشد.
اهداف پژوهش:
بررسی آشنایی ملک الشعرای بهار با منشور حقوق شهروندی.بررسی اهمیت حقوق شهروندی در رونق گردشگری فرهنگی.
سوالات پژوهش:
آیا ملک الشعرای بهار با منشور حقوق شهروندی آشنا بود؟رعایت حقوق شهروندی چه نقشی می تواند در توسعه گردشگری فرهنگی داشته باشد؟
کلید واژگان: شعر بهار, حقوق مدنی, عدالت, آزادی, گردشگری فرهنگیIslamic Art Studies, Volume:20 Issue: 49, 2023, PP 395 -412Citizenship and civil rights are a set of public rights that are issued to citizens of a country considering two principles of human dignity and justice. In each historical period, literary works indicate attitudes, ideals and values of a people and civil requirements are one of the moral and social teachings that are seen in these works more or less. In Iran, citizenship rights requirements began seriously during the Constitutional period and together with other poets of that time, Malek o’Shoara reflected these requirements in his poems. This paper aimed to study the most striking civil requirements in the poems of Mohammed Taghi Bahar through descriptive-analytical method. The research findings indicate that the most distinctive civil requirements in Bahar’s poetical works namely freedom, justice and female rights together with other topics like social welfare, economical welfare, forgiveness, science learning, security and … infer Malek o’Shoara’s right-seeking thought.
Research aims:
A study of the familiarity of Malek o’Shoara Bahar with the Charter of Citizenship Rights.2. A study of the main themes of Malek o’Shoara Bahar poems.
Research questions:
Was Malek o’Shoara Bahar familiar with the Charter of Citizenship Rights?2. What are the main themes of Malek o’Shoara Bahar poems?
Keywords: Bahar’s Poems, civil rights, Justice, freedom, Female Rights -
پتانسیل یک خاک منظر به عنوان ذخیره گاه کربن با برآورد میزان کربن آلی خاک در مقیاس منطقه ای مشخص می شود. این بررسی با اهداف شناسایی (1) مناسب ترین ویژگی های خاک و محیط به عنوان داده های کمکی برای برآورد تراکم کربن آلی خاک و (2) روش مناسب برای پهنه بندی تراکم کربن آلی خاک از بین روش های کریجینگ معمولی، کوکریجینگ و رگرسیون-کریجینگ در منطقه فندوقلو، استان اردبیل انجام شد. در گام نخست پایگاه داده های سامانه اطلاعات جغرافیایی منطقه مطالعاتی با معرفی داده های خاک، توپوگرافی و ماهواره ای ایجاد شد. سپس با استفاده از نقشه های کاربری اراضی، خاک و زمین شناسی مکان برداشت 140 نمونه خاک مرکب سطحی (15-0 سانتی متر) با استفاده از فن ابر مکعب لاتین در منطقه مزبور مشخص شد. نتایج نشان داد که نوع کاربری اراضی به طور معنی داری (01/0 ≤p) بر تراکم کربن خاک موثر بوده و تراکم کربن آلی خاک در اراضی مرتعی بیش تر از زراعی بود. نیتروژن کل خاک و میانگین قطر خاکدانه ها همبستگی معنی داری (001/0 ≤p) با تراکم کربن آلی خااک نشان دادند و به عنوان داده های کمکی برای برآورد تراکم کربن آلی خاک قابل استفاده بودند. کاربرد کوکریجینگ همراه با نیتروژن کل خاک به عنوان داده کمکی، پهنه بندی تراکم کربن خاک را در مقایسه با کریجینگ معمولی بهبود بخشید. بطور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که رگرسیون-کریجینگ بیش ترین کارایی را برای پهنه بندی تراکم کربن خاک داشت و نیتروژن کل خاک، میانگین وزنی خاکدانه ها، شاخص تفاضل گیاهی نرمال و انحنای زمین مهم ترین ویژگی های موثر خاک منظر بر تراکم کربن آلی خاک بودند.
کلید واژگان: داده های کمکی, نیتروژن کل خاک, کریجینگ معمولی, کوکریجینگ, رگرسیون-کریجینگEstimating the amount of soil organic carbon on a regional scale determines the potential of a landscape soil as a carbon storage site. This study was carried out in the Fandoqloo Region, Ardabil Province, Iran, and aimed to introduce: (i) the most suitable soil and environment characteristics as ancillary data for estimating soil organic carbon density (SOCD) and (ii) the most appropriate method for mapping SOCD among ordinary kriging (OK), co-kriging (CoK) and regression-kriging (RK) models. To fulfil the objectives, geographic information systems' database of the study area was developed by introducing soil, topographic and satellite data in the first step. Next, using Latin Hypercube (LHC) techniques and soil, land use, and geology maps and 140 sites were determined in the study area for collecting surficial (0-15 cm) compound soil samples. Results indicated that the land use type significantly affected SOCD (P ≤ 0.01) and SOCD of rangelands was higher than of croplands. Soil total nitrogen and mean weight diameter (MWD) were significantly (P ≤ 0.001) correlated with SOCD and could be applied as ancillary data for estimation of SOCD. Statistical indices revealed that application of co-kriging along with total soil nitrogen as ancillary data improved SOCD mapping compared with ordinary kriging. In general, this research indicated that regression-kriging was the most efficient method for mapping SOCD and total soil nitrogen, MWD, normalized difference vegetation index (NDVI) and plane curvature were significant soilscape characteristics that affect SOCD distribution.
Keywords: Ancillary data, Total soil nitrogen, Ordinary kriging, Co-kriging, Regression-kriging -
هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر گزارش تخلف حرفه ای در حسابرسی با رویکرد زمینه بنیاد است. رویکرد نظریه داده بنیاد با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان بود به این منظور در سال 1400 با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) با - نفر از اعضای هیات علمی متخصص، شرکاء موسسات حسابرسی، اعضای و جامعه حسابداران رسمی ایران که در زمینه حسابرسی صاحب نظر و دارای تجربه بوده اند، مصاحبه های عمیق تا مرحله اشباع صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری و استفاده از نرم افزار Maxqda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقوله های اصلی و مفاهیم استخراج گردید. نتایج بیان گر آن است که قضاوت حرفه ای، اخلاق حرفه ای، تجربه و مهارت حسابرس، عوامل فردی، عوامل روان شناختی، تاکید بر مولفه های احساسی، نقش مولفه های اخلاقی و عوامل محیطی در قالب شرایط علی، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها و شرایط مداخله گر شناسایی گردیدند.کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, گزارش تخلف حرفه ای در حسابرسی, مهارت حسابرسThe purpose of this study is to investigate the factors affecting the reporting of professional misconduct in auditing with a foundation approach. The foundation data theory approach uses a qualitative approach based on foundation data theory. Data collection tool was a semi-structured interview with experts. The auditors were knowledgeable and experienced, in-depth interviews were conducted to the point of saturation. Research data were analyzed using coding method and Maxqda software and the main categories and concepts were extracted. The results indicate that professional judgment, professional ethics, auditor experience and skills, individual factors, psychological factors, emphasis on emotional components, the role of moral components and environmental factors were identified in the form of causal conditions, contextual conditions, strategies and consequences and intervening conditions. The results indicate that professional judgment, professional ethics, auditor experience and skills, individual factors, psychological factors, emphasis on emotional components, the role of moral components and environmental factors were identified in the form of causal conditions, contextual conditions, strategies and consequences and intervening conditions.Keywords: Professional ethics, reporting professional misconduct in auditing, auditor skills
-
برهان وجودی آنسلم از براهین بحث انگیز اثبات وجود خداوند است که مورد توجه فیلسوفان غربی و اندیشمندان اسلامی واقع شده است. در این پژوهش، با تلاش برای نسبت سنجی میان تقاریر ارایه شده در غرب و میان مسلمانان، اولین تقریر منسجم از هر دو گروه، یعنی آنسلم و نراقی، با یک دیگر مقایسه شد و مشابهتی تام در هر دو تقریر یافت شد. تلقی از خداوند در مقام موجودی که بزرگ تر و برتر از او نمی توان تصور کرد نقطه عزیمت صورت بندی این برهان است و مورد پذیرش نراقی نیز قرار گرفته است. پژوهش در جست وجوی مبنای مشترک معرفتی میان دو اندیشمند، که منتج به مشابهت تقاریر شده، نشان داد وجود خداوند برای هر دو و به شکل پیشینی به منزله حقیقتی ثابت و تردیدناپذیر بوده و قبول همین معرفت فطری به خداوند در تثبیت مقدمه برهان نقش کلیدی داشته است. بنابراین، می توان پاره ای از اشکالات افرادی همچون گونیلو را ناشی از بی توجهی به خاستگاه معرفتی این برهان دانست و بدان پاسخ داد.کلید واژگان: آنسلم, برهان وجودی, فطرت, معرفت پیشینی, نراقThe ontological proof of God's existence is a highly controversial argument sought after by Western philosophers and Islamic thinkers. To compare the discourse between the Western and Muslim perspectives, this research examines the initial coherent statements of Anselm and Naraghi, finding complete similarity in both propositions. The starting point of this argument is the concept of God as a being beyond which nothing greater or superior can be imagined, a premise accepted by Naraghi as well. The research seeks a common knowledge basis between these two thinkers, revealing similarities that demonstrate the existence of God as an inherent and unquestionable truth for both. Acknowledging this innate knowledge of God plays a crucial role in establishing the argument's premise. By neglecting the epistemological origin of this argument, certain challenges raised by individuals like Gunilo can be addressed and resolved.Keywords: Ontological argument, Anselm, Naraghi, Nature Rationalists, Prior knowledge
-
هدف
دانشگاه یک نهاد موثر در جهت رشد و تعالی جامعه است و پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور انجام شد.
روش شناسی:
این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1399-400 بودند. نمونه پژوهش در مرحله مقدماتی برای بررسی شاخص های روانسنجی مدل 72 نفر و در مرحله اصلی 232 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 58 گویه ای در هفت مولفه زیرساخت های سازمانی، شرایط مداخله گر، فضای حاکم بر دانشگاه، دانشگاه نسل سوم، خودمختاری، جهانی شدن و تعامل اثربخش بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 وAMOS-22 تحلیل شدند.
یافته ها:
یافته ها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای 18 زیرمولفه در هفت مولفه زیرساخت های سازمانی (با دو زیرمولفه بسترسازی سخت و بسترسازی نرم)، شرایط مداخله گر (با سه زیرمولفه خودمختاری، جهانی شدن و تعامل اثربخش)، فضای حاکم بر دانشگاه (با چهار زیرمولفه خلاقیت و ایده پردازی، تعهد سازمانی، انگیزش نواندیشانه و نگرش نواندیشانه)، دانشگاه نسل سوم (با دو زیرمولفه دانشگاه کارآفرین و دانشگاه ثروت آفرین)، خودمختاری (با سه زیرمولفه سیاست گذاری مستقل، کاهش وابستگی مالی و تولید محتوی مستقل)، جهانی شدن (با دو زیرمولفه نگاه جهانی و اقدام جهانی) و تعامل اثربخش (با دو زیرمولفه ارتباطات درون سازمانی و ارتباطات برون سازمانی) بود. دیگر یافته ها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای برازش مناسبی بود و در این مدل زیرساخت های سازمانی، شرایط مداخله گر و فضای حاکم بر دانشگاه بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار مستقیم و زیرساخت های سازمانی از طریق شرایط مداخله گر بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار غیرمستقیم داشت (001/0<p).
بحث و نتیجه گیریطبق یافته ها مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای اعتبار مناسبی بود و برای بهبود دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش دور بهره گیری از مولفه های جهانی شدن، تعامل اثربخش، خودمختاری، شرایط مداخله گر، زیرساخت های سازمانی و فضای حاکم بر دانشگاه می تواند موثر واقع شود.
کلید واژگان: اعتبارسنجی, مدل ساختاری, دانشگاه نسل سوم, آموزش از دورPurposeThe university is an effective institution for the growth and excellence of society and the present study was conducted with the aim of validating the structural model of the third generation university based on distance education.
MethodologyThis study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was quantitative with a structural model approach. The research population was the faculty members of Payame Noor University in the academic year 2020-21. The research sample in the preliminary stage to study the psychometric indices of the model was 72 people and in the main stage were 232 people who were selected by multi stage cluster sampling method. The research instrument was a 58-item researcher-made questionnaire in seven components of organizational infrastructure, interventionist conditions, prevailing atmosphere on university, third generation university, autonomy, globalization and effective interaction, whose its formal and content validity by experts was confirmed and its reliability by Cronbach's alpha method was obtain 0.88. Data were analyzed by structural equation modeling in SPSS-22 and AMOS-22 software.
FindingsThe results showed that the structural model of the third generation university based on distance education had 18 sub-components in seven components of organizational infrastructure (with two sub-components of hard bedding and soft bedding), intervening conditions (with three sub-components of autonomy, globalization and effective interaction), prevailing atmosphere on university (with four sub-components of creativity and brainstorming, organizational commitment, innovative motivation and innovative attitude), third generation university (with two sub-components of entrepreneurial university and wealth-creating university), autonomy (with three sub-components of independent policy-making, financial dependence reduction and independent content production), globalization (with two sub-components of global look and global action) and effective interaction (with two sub-components of intra-organizational communication and extra-organizational communication). Other findings showed that the structural model of the third generation university based on distance education had a good fit and in this model organizational infrastructure, interventionist conditions and prevailing atmosphere on university had a significant direct effect on third generation university and organizational infrastructure had a significant indirect effect on the third generation university through interventionist conditions (P<0.001).
ConclusionAccording to the findings the structural model of the third generation university based on distance education had a good validation and to improve the third generation university based on distance education using from the components of globalization, effective interaction, autonomy, interventionist conditions, organizational infrastructure and prevailing atmosphere on university can be effective.
Keywords: Validating, structural model, Third Generation University, Distance education
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.