به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

alireza abedi sarasia

  • علیرضا کاظمی، علیرضا عابدی سر اسیا*، محمدکاظم علمی سولا

    اندیشه های فیلسوف معاصر فرانسوی، پل ریکور که در بستر هرمنوتیک فلسفی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی شکل گرفته، در میان دانش وران این علم، جایگاه قابل توجه و تاملی دارد. در سنت تفسیری رایج، فهم و تفسیر صحیح، تفسیری است که با آنچه مقصود متکلم بوده، بیشترین انطباق را داشته باشد، اما ریکور، معیار تفسیر معتبر را نه مطابقت با معنای قصدی مولف که بالاتر بودن احتمال می انگارد. وی این معیار را فراهم آمده از «منطق احتمال ذهنی» معرفی می کند. در تبیین تفسیر صحیح از متن، دو اصل «همخوانی و تطابق» و «کامل بودن» را در تفسیر ضروری می داند. نوشتار حاضر در پی آن است تا امکان طرح این ضوابط را در خصوص متون شرعی با نظر به ویژگی های آن ها، با رویکرد توصیفی تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی، بررسی کند. به نظر می رسد، می توان از «منطق احتمالات» و «اصل هم خوانی و تطابق و اصل کامل بودن» در میان ضوابط مطرح در متون شرعی، بهره برد.

    کلید واژگان: ریکور, ضوابط فهم, تفسیر صحیح, معیارهای تفسیر
    Alireza Kazemi, Alireza Abedi Sarasia *, MohmmadKazem Elmi Sola

    The thoughts of the contemporary French philosopher, Paul Ricoeur, which was formed in the context of philosophical hermeneutics and hermeneutic phenomenology, have a significant and reflective position among the scholars of this science. In the tradition of popular interpretation, the correct understanding and interpretation is the interpretation that has the most compliance with what the theologian intended, but Ricoeur considers the criterion of valid interpretation to be not the correspondence with the intended meaning of the author, which is more likely. He introduces this criterion provided by "mental probability logic". In explaining the correct interpretation of the text, he considers the two principles of "harmony and compatibility" and "completeness" to be essential in the interpretation. The present article seeks to examine the possibility of proposing these criteria regarding Sharia texts, considering their characteristics, with a descriptive-analytical approach and by collecting information in a library and document method. It seems that the "logic of possibilities" and the "principle of coherence and compatibility and the principle of completeness" can be used among the criteria mentioned in Shari'i texts.

    Keywords: Ricoeur, criteria of understanding, correct interpretation, criteria of interpretation
  • محمدتقی فخلعی*، حسن حسینی یار، علیرضا عابدی سرآسیا

    وهن دین از جمله عناوینی است که در بسیاری از مسایل مبنا و مدرک فتاوای معاصر واقع شده است، به گونه ای که می توان از حرمت وهن به عنوان یک قاعده فقهی نام برد. لیکن به دلیل فقر بحث های نظری، ابعاد این قاعده به درستی تبیین نشده، ضوابط وهن تعیین نشده و ابهاماتی وجود دارد. این امر سبب شده است شرایط لازم برای استفاده ضابطه مند از وهن دین در فرآیند استنباط فقهی فراهم نشود و یا در متن برخی فتاوا اضطراب و تشویش پدیدآید. عدم توضیح دقیق معنای وهن دین، عدم تبیین تفاوت این اصطلاح با اصطلاحات مشابه و نیز عدم گونه شناسی وهن دین از جهت حکم شرعی، موجب شده استناد به وهن دین در بیشتر فتاوا به مناسک عزاداری محدود شود. نوشتار حاضر بر آن است که از رهگذر توصیف، نقد و تحلیل تعدادی از فتاوای مستند به وهن، ایده های روشنی در زمینه ضابطه مند سازی وهن، تاثیر وهن به عنوان اولی و ثانوی، مرجع تشخیص وهن و غیره ارایه کند، مسیر استناد به وهن را کمی هموار کند و نگرانی های ناشی از به کارگیری غیرضابطه مند وهن را فروکاهد.

    کلید واژگان: وهن دین, وهن مذهب, حکم اولی, حکم ثانوی, معیار وهن
    Mohammad Taghi Fakhlaee *, Hassan Hoseiniyar, Alireza Abedi Sarasia

    The weakening (wahn) of religion is one of the topics that are found in many basic issues and evidence of contemporary fatwās so the prohibition of weakening (wahn) the religion can be mentioned as a principle of jurisprudence. However due to the lack of theoretical discussions, the dimensions of this principle have not been properly explained, the criteria of weakening have not been determined, and there are ambiguities in this principle. This has caused the necessary conditions for the disciplined use of weakening the religion not to be provided in the process of jurisprudential inference, or the anxiety and worry to appear in the text of some fatwās. The lack of a detailed explanation of the meaning of weakness, the lack of explanation of the difference between this term and similar terms, and the lack of the typology of weakness in the religious decree (ḥukm al-sharʻī) has caused the reference to weakness in most fatwās to be limited to mourning rituals. This study aims to provide clear ideas in the field of regulation of weakness, the effect of weakness as primary and secondary, the reference for diagnosing weakness, and others, in order to make the path of reference to weakness a little smoother and reduce the concerns caused by the unregulated use of weakness.

    Keywords: weakness of religion, Weakness School of Thought, Primary Ruling, secondary ruling, Criteria of Weakness
  • سید جلال میرعسگری، علیرضا عابدی سرآسیا*، محمدتقی فخلعی

    اگر ماهیت انعزال از منصب به خوبی تبیین شده و شرایط تحقق آن به صورت ضابطه ای مشخص و قابل شمول نسبت به مناصب گوناگون استخراج شود، آثار متفاوتی را نسبت به عزل از منصب در پی خواهد داشت. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی پس از تبیین ماهیت انعزال از منصب، سه شرط وقوع نصب، وجود اهلیت ابتدایی در متصدی و زوال آن در اثناء تصدی به عنوان شرایط تحقق انعزال از منصب استخراج شده که از طریق ادله اقرار، بینه، خبر واحد و شیاع مفید علم قابل اثبات است. پس از احراز و اثبات انعزال از منصب توسط نهاد صالح مانند دادگاه، حکم صادره مبنی بر انعزال از منصب ماهیتی اعلامی داشته و آثار وضعی ضمان قهری و بطلان تصرفات و آثار تکلیفی حرمت استمرار تصرف و مجازات در صورت تجمیع عناصر به صورت اجمالی از زمان تحقق انعزال در عالم ثبوت بر آن مترتب و قابل پیگیری خواهد شد.

    کلید واژگان: آثار تکلیفی, آثار وضعی, انعزال از منصب, اهلیت
    Seyedjalal Mirasgari, Alireza Abedi Sarasia *, Mohammadtaghi Fakhlaei

    If the nature of resignation from office is well explained and if the conditions for its realization are extracted in the form of specific and inclusive rules in relation to various posts, it will have different effects than dismissal from office. In this research, with a descriptive and analytical method, after explaining the nature of resignation from office, three conditions for the conclusion of an appointment, the existence of primary competency in the person in charge and its termination during the tenure were extracted as the conditions for the realization of automatic dismissal from the office which can be proved through the proofs of confession, testimony of righteous persons, isolated tradition (khabar al-wāḥid). After confirmation and proof of resignation from office by a competent institution such as a court, the decree issued as per resignation from office has a declaratory nature and the statutory effects of non-contractual obligation and invalidation of legal actions and mandatory effects of the prohibition of continuation of tenure and punishment in case of summation of the elements from the time of realization of resignation from office will ensue and be prosecutable.

    Keywords: resignation from office, Competency, statutory effects, mandatory effects
  • عبدالواحد جهید، علیرضا عابدی سرآسیا*، حسین ناصری مقدم

    قرار گرفتن زندان در رده مجازات اصلی، به مرور زمان به جایگاهی رسیده که نه تنها به اهدافی که قرار بود زندان آنها را برآورده سازد، نایل نیامد، بلکه خودش به معضلی بالاتر مبدل گردیده و باعث چالشهای متعددی برای زندانیان، خانواده های آنان و دولتها شده است. پژوهش حاضر متمرکز بر زندان زدایی از منظر فقه مقارن است و با روش توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. ثمره بارز این رویکرد نظریه جدیدی برای کاهش جمعیت روزافزون محابس و جلوگیری از مفاسد و پیامدهای زندان سازی و زندانی نمودن خواهد بود. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان برای حبس معنای وسیعی در نظر گرفت که شامل تحت مراقبت قرار دادن شخص نیز می گردد که آن را «حبس به معنای اعم» نامیدیم. از طرفی با توجه به اینکه «حبس به معنای اخص» (محصور کردن در مکانی مشخص) موجب ضرر شده و بر خلاف سلطنت بر نفس و نیز اصل شخصی بودن مجازات بوده و نه تنها نوعا منجر به تحقق اهداف و حکمتهای مطلوب شارع نمی گردد، بلکه برعکس، آثاری خلاف آن داشته و ناکارآمدی خود را در عمل نشان داده است و می توان «عدم مشروعیت» را به عنوان یک حکم و اصل اولی در مورد آن پذیرفت. بر این اساس، اگر احیانا در مورد خاصی در ادله شرعی به مجازات حبس تصریح شده باشد ضروری است در صورت تخییری بودن، بدل آن مورد توجه قرار گیرد و در صورت تعیینی بودن، سایر مصادیق آن نظیر مراقبت با ابزار و ادوات جدید مورد توجه قرار گیرد (حبس به معنای اعم)؛ مگر موارد نادری که اقتضای قطعی دلیل، حبس به معنای اخص بدون در نظر گرفتن کارکرد آن باشد.

    کلید واژگان: حبس, سجن, زندان زدایی, مفاسد زندان, فقه مقارن
    Abdolvahed Jaheed, AliReza Abedi Sarasia *, Hossein Naseri Moghaddam

    Over time, placing prison in the category of the main punishment has reached a point where not only the goals that the prison was supposed to fulfill have not achieve, but also it has turned into a higher problem that caused many challenges for the prisoners, their families and the governments. The present research focused on de-prisoning from the perspective of the comparative jurisprudence of the Islamic Denominations and was carried out with the descriptive-analytical method and the method of collecting library and documentary information. The obvious result of this approach will be a new theory to reduce the ever-increasing population of prisons and prevent corruption and the consequences of imprisonment. Based on the findings of this study, the imprisonment can be considered as a broad meaning that includes putting a person under care, which we called "imprisonment in the general sense". On the other hand, taking into account that "imprisonment in the special sense" (confinement in a specific place) causes harm and is against self-sovereignty and the principle of personal punishment, and not only it does not usually lead to the realization of the desired goals and philosophy of the Shariah; On the contrary, it has effects against it and has shown its ineffectiveness in practice, "illegitimacy" can be accepted as a rule and the first principle about it. Based on this, if in a certain case, imprisonment is specified in the Shariah evidence, it is necessary to consider its alternative if it is optional, and if it is determined, other examples such as care with new tools and devices should be considered (imprisonment in the general sense); Except for rare cases where the definite necessity of imprisonment in the special sense without considering its function.

    Keywords: Imprisonment, Prison, Prison diversion, prison corruption, Comparative Jurisprudence
  • علیرضا عابدی سرآسیا، حسین ناصری مقدم*، زینب مشکانی

    طبق متون فقهی، غیر مسلمان حق دارد با پذیرش پیمان ذمه، شهروند جامعه اسلامی شده و از حقوق شهروندی بهره مند گردد. میان فقهای مذاهب، اختلافات آشکاری بر امکان وجوب زکات بر اقلیت های دینی مطرح شده است؛ به گونه ای که مشهور فقهای امامیه و علمای مالکی موافق با وجوب زکات، و سایر مذاهب و معدودی از امامیه، مخالف هر گونه تکلیف بر فروع در مورد کافران شده اند. نگارندگان با دسته بندی آراء و با تمسک به عمومات و اطلاقات ادله، به بررسی دیدگاه های ایشان پرداخته و پس از تعدیل آراء، چنین ارزیابی می کنند که ادعای هر گروه با مناقشاتی همراه بوده و پاسخ، طریقی میانه بین آراست. اینکه حکومت اسلامی علاوه بر جزیه، پرداخت زکات را بر کفار الزام نماید، امری است که مستلزم مستند شرعی می باشد. اما تایید دیدگاه برخی مبنی بر توجه ثبوت جزیه به جای زکات، به معنای نپذیرفتن قول موافقان وجوب زکات بر اقلیت های دینی مبنی بر تکلیف کافران نزد حق تعالی نیست. مطابق این دیدگاه، کافر ملزم به فرایض است، اما به دلیل نداشتن ایمان، از او پذیرفته نمی شود، هرچند تنجز تکلیف بر کافر منوط به علم اوست، اما به هر حال همه اصول و فروع بر کافر واجب است.

    کلید واژگان: زکات, جزیه, اقلیت های دینی, فروع, تکلیف
    Alireza Abedisarasia, Hossien Naserimogaddam *, Zeinab Mashkani

    Based on the Islamic jurisprudential sources non-Muslims have right to accept the agreement of dhimmah (Arabic: الذمه) and to become citizens of the Islamic state and attain Civil rights of citizens. There are obvious disagreements between the jurists of Islamic schools about the possibility of the obligation of Zakat upon Non-Muslim Religious Minorities .As the well-known Imāmīyyah jurists and Mālikī jurists accept the obligation of Zakat whereas other schools and a few of Imāmīyyah jurists have disagreed with any obligation (Arabic: تکلیف taklif; commission) for furu’ al-fiqh (branches of jurisprudence) for infidels. The author with classifying the opinions and with applying the generalities and particularities of evidences has studied their opinions and after balancing the opinions has evaluated that the claim of any group faces with problems and the answer is a middle ground. It requires Islamic law proof Alongside Jizya Islamic state obliges infidels to pay Zakat. But approving some jurists’ opinions needs to prove Jizya for Zakat does not indicate to be disagreed with the opinions of those who agree with the obligation of Zakat on infidels before Allah almighty, Although the obligation or commission over infidels depends on their knowledge. But all roots of Islam and practical laws are obligatory over infidels.

    Keywords: Zakat, Jizya, Non-Muslim religious minorities, Commission (taklif
  • زهرا محدثی، حسین ناصری مقدم*، علیرضا عابدی سرآسیا
    عوامل متعددی در جهان موجب شکل‎گیری میراث‎ اجتماعی برای ابناء بشر می‎شود، یکی از این عوامل حسب شرایط وضعی می‎تواند بیماری‎ها باشد، که بیماری کرونا از جمله آن مصادیق است اما اینکه چطور بیماری کرونا می‎تواند زمینه‎ساز میراث‎اجتماعی باشد ابهامی است که در پاسخ به آن مبادرت به انجام پژوهشی نمودیم، در این پژوهش که به شیوه توصیفی−تحلیلی با توجه به قواعد علوم‎شناختی و بالاخص نظریات زبان‎شناختی که دلالت بر تغییر مفاهیم نظری دارد، انجام گردید، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که بیماری کرونا از آن حیث که می‎تواند مفاهیم مختلف رایج در عرصه فقهی و حقوقی را تغییر دهد، می‎تواند از دو طریق زمینه‎ساز ایجاد میراث‎اجتماعی گردد، نخست آنکه بیماری یادشده موجب توجه فقها و حقوق‎دانان به تاریخ اجتماعی برای تطبیق نمونه‎های مشابه در جهت صدور احکام و فتاوی و وضع قوانین می‎گردد که حسب مورد، منکعس کننده توالی یا تبدیل رفتار اجتماعی خواهد بود، یا آنکه برحسب اقتضای شرایط، فقها و حقوق‎دانان الزامات فقهی حقوقی را ایجاد می‎کنند که زمینه‎ساز رفتارهای مشابه برای افراد در نسل‎های بعد در مقابل بیماری‎های واگیردار می‎گردد که در این صورت بیماری کرونا به معنای واقعی کلمه زمینه‎ساز میراث‎اجتماعی خواهد بود.
    کلید واژگان: میراث‎فرهنگی, بیماری کرونا, دستورالعمل‎های بهداشتی, الزامات قانونی, الزامات فقهی
    Zahra Mohadesi, Hosein Naserimoghadam *, Alireza Abedi Sarasia
    Numerous factors in the world contribute to the formation of social heritage for human beings, one of these factors, depending on the condition, can be diseases, such as coronary heart disease. But how coronary heart disease can underlie social heritage is unclear In response to which we undertook a research, in this research, which is descriptive-analytical According to the rules of cognitive science and especially linguistic theories that imply a change in theoretical concepts, was done, The authors came to this conclusion That Corona disease in terms of being able to change various common concepts in the field of jurisprudence and law, It can create social heritage in two ways: First, the disease causes jurists and jurists to pay attention to social history in order to apply similar examples in order to issue rulings and fatwas and make laws. Which, as the case may be, reflects the sequence or transformation of social behavior, or, according to the requirements of the circumstances, jurists and jurists create legal jurisprudential requirements Which paves the way for similar behaviors for people in later generations against infectious diseases In this case, coronary heart disease will literally be the basis of social heritage.
    Keywords: cultural heritage, Corona Disease, Health Guidelines, Legal Requirements, Jurisprudential Requirements
  • مهدی شادی*، علیرضا عابدی سرآسیا

    اسلام به جهت جهان شمولی، در نحوه ارتباط با پیروان ادیان دیگر و نیز کافران، احکام خاصی را مقرر کرده است. اما سخت گیرانه ترین این احکام مربوط به کافر حربی است که مشمول احکامی نظیر مهدوربودن جان و مال است. یکی از اموری که می تواند به عنوان چالشی در تحقق هم زیستی مسالمت آمیز تلقی گردد، تفسیر موسع از کافر حربی است. بسیاری از فقهای متقدم، ملاک غیرذمی بودن را برای صدق عنوان حربی کافی دانسته اند و مطلقا هر کافری که با حکومت اسلامی پیمانی نداشته باشد را مستحق کشتن می دانند؛ چه در حال جنگ با مسلمین باشد و چه نباشد. اما برخی دیگر این تعریف را کافی ندانسته و ملاکهای دیگری را لازم شمرده اند. به منظور رسیدن به تعریفی جامع ومانع از کافر حربی و تشخیص ملاک و مصادیق آن در عصر حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی، پس از بازخوانی نظرات فقها در مورد اصالت داشتن جنگ یا هم زیستی از منظر کتاب و سنت و نقد اصالت جنگ و نیز بیان اقسام کفار، دیدگاه غالب فقیهان در مورد حربی نقد و بررسی شده و درنتیجه با ارایه تفسیر حداقلی از کافر حربی، اغلب کفار از شمول آن خارج دانسته شده اند.

    کلید واژگان: کافر حربی, صلح, هم زیستی مسالمت آمیز, اقسام کافر
    Mahdi Shadi *, Ali Reza Abedi Sarasia

    Due to its universality, Islam has established specific rules for how to communicate with followers of other religions as well as infidels. But the most severe of these rulings is related to martial infidel who are subject to rulings such as being deserve death and property. One of the things that can be seen as a challenge to achieving peaceful coexistence is the extensive interpretation of martial infidel. Many early jurists have considered the criterion of non- tributary to be sufficient for the validity of the martial title, and any infidel who does not have a treaty with the Islamic government deserves to absolutely be killed; whether he is at war with Muslims or not. But others have not considered this definition sufficient and required other criteria. In order to reach a comprehensive definition of martial infidel and identify its criteria and instances in the present era, the descriptive-analytical method and library and documentary information collection tools is used, and after re-reading the opinions of jurists about the originality of having war or coexistence from the perspective of scripture, tradition, and critique of the originality of war, as well as expressing the types of infidels, the prevailing view of the jurists regarding the martial has been criticized, and as a result, with the interpretation of the martial infidel, most infidels have been excluded from it.

    Keywords: Martial Infidel, Peace, peaceful coexistence, Different Types of Infidels
  • سید مصطفی فرع شیرازی، عبدالکریم عبداللهی نژاد*، محمود سعیدی رضوانی، علیرضا عابدی سرآسیا
    ازجمله مسایلی که در مقوله تربیت جنسی مورد توجه قرار گرفته است سن آغازین تاثیرپذیری جنسی در افراد است. اندیشمندان علوم تربیتی با رویکردها، مبانی و روش های مختلف به سراغ این مساله رفته و به دنبال پاسخی برای آن هستند. یافتن پاسخ برای این مساله خود سبب رفع این چالش می شود که اساسا مقوله تربیت جنسی را از کدام مرحله رشدی فرزندان باید آغاز کرد. حال سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بر اساس رویکرد فقهی و استنباطی می توان از متون قرآنی و روایی به کشف سن تاثیرپذیری جنسی در انسان دست یافت و بگوییم فرزندان از این دوره دارای تحریک پذیری و تاثیر پذیری جنسی هستند؟ برای جواب به این سوال، متون قرآنی و روایی مربوط به این موضوع را به روش کتابخانه ای جمع آوری کرده و آن ها را در ذیل آرای فقهاء به روش تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرار می دهیم.
    کلید واژگان: تربیت جنسی, ممیز, غریزه جنسی, فقه, تاثیرپذیری جنسی, دوره کودکی دوم
    Seyyed Mostafa Fareshirazi, Karim Abdollahi Nejad *, Mahmoud Saeedee Rezvani, Alireza Abedi Sarasia
    One of the issues that has been considered in the category of sexual ‎education is the initial age of sexual influence on children. Educational ‎scientists have approached this issue with different approaches, principles, ‎and methods and are looking ‎for an answer to it. Finding an answer to this ‎question will solve this challenge of what stage of sexual education children should start with.‎ Now, the ‎main question of this study is whether, based on the jurisprudential and ‎inferential approach, it is possible to discover the age of sexual influence ‎on human beings from Qurʾānic texts and narrations and to state that ‎during this age children experience arousal‏ ‏and influence. To answer this ‎question, we have collected Qurʾānic texts and narrations related to this ‎issue through the library method and examined them under the opinions ‎of the jurists in an analytical-descriptive manner.‎
    Keywords: sexual education, Discerning Children, Sexual Desire, Fiqh, ‎Sexual Influence, Second Childhood
  • سید مصطفی فرع شیرازی، عبدالکریم عبداللهی نژاد*، سید محمود سعیدی رضوانی، علیرضا عابدی سرآسیا

    پس از تتبع در متون دینی و آداب و آموزه های مختلف در زمینه تربیت جنسی، اهتمام و توجه خاص شارع مقدس به این مسئله نمود می یابد. بیشتر آموزه های تربیتی جنسی در کتب حدیثی و فقهی، در ذیل ابوابی همچون نکاح و ولادت و حضانت و ولایت و لباس نمازگزار و پوشش و نگاه آورده شده است. وجود چنین مسایلی بیانگر اهمیت این مسئله در شریعت است. در مواجه با این آداب دینی این سوال مطرح می شود که آیا تربیت جنسی فرزندان، جایز و راجح است؟ یا اهتمام و توجه شارع به مقوله تربیت جنسی چنان است که می توان گفت انجام این مقوله تربیتی بر متولیان آن یک واجب شرعی است؟ برای پاسخ دادن به این سوال ها، دو دسته ادله نقلی به همراه آراء فقها بررسی می شوند: اول ادله عامی که ناظر بر اصل تربیت است، دوم ادله خاصی که مستقیما ناظر به تربیت جنسی است. لازم به ذکر است روش تحقیق در این نوشتار تحلیلی توصیفی و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: ادله تربیت, تربیت جنسی, حکم تربیت, وجوب تربیت
    Seyed Mostafa Fare Shirazi, Abdolkarim Abdolahinegad *, Seyyed Mahmod Saeedy Rezvani, Alireza Abedisarasia

    be seen, which show the special care and attention of the holy shari'ah to this issue. By tracing these issues, we find that most of the sexual education teachings in hadith and jurisprudential books are given under chapters such as: marriage, birth, custody and guardianship, prayer clothes and covering and looking. The existence of such issues shows the importance and concern of this issue in the eyes of Sharia. Now, in the face of these religious customs, the question arises whether the sexual education of children in these matters is the only permissible and preferable thing? Or is the Shari'a's attention and attention to the issue of sexual education such that it can be said that doing this category of education is a religious obligation for its custodians? To answer these questions, we have examined two types of narrated arguments along with the opinions of jurists; First, the general arguments that govern the principle of education. The second is the specific evidence that directly relates to sex education.It should be noted that the research method in this paper is descriptive analysis and the method of collecting library content.

    Keywords: reasons for education.sexual education.sentence of education, Obligation of education
  • علیرضا کاظمی*، علیرضا عابدی سر اسیا، محمدکاظم علمی سولا
    اندیشه های فیلسوف معاصر فرانسوی، پل ریکور که در بستر هرمنوتیک فلسفی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی شکل گرفته است، در میان دانش وران این علم، جایگاه قابل توجه و تاملی دارد. وی با ارایه قرایت «قوس هرمنوتیک» از دور هرمنوتیک، فرآیند تفسیر را پایان پذیر و حاصل مراحل «تبیین، فهم و به خود اختصاص دادن» می داند. ریکور در مواجهه ی با متن، اهدافی همچون کشف قصد مولف، بازسازی روان شناختی ذهنیت و مراد مولف و نیز همدلی با وی را که در هرمنوتیک رومانتیک دنبال می شد، نپذیرفته و «کشف نیت متن، تصاحب و خویش فهمی» را به عنوان هدف فهم می جوید. نوشتار حاضر در پی آن است تا امکان طرح این اهداف را در خصوص متون شرعی با نظر به ویژگی های آن ها، با رویکرد توصیفی تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی، بررسی کند. به نظر می رسد با تکیه بر مبانی و اصول فهم پذیرفته شده در سنت تفسیری اسلامی، اهداف مورد نظر ریکور را در متون شرعی می توان پی جویی کرد. هرچند، باید به این نکته توجه داشت که پیش فرض ها و مبانی ریکور در این خصوص، چنین ارمغانی را فرا روی قرار نخواهد داد.
    کلید واژگان: ریکور, اهداف فهم, تصاحب, خویش فهمی, نیت متن
    Alireza Kazemi *, Alireza Abedi Sarasia, Mohamad Kazemi Elmi Sola
    The ideas of contemporary French philosopher Paul Ricoeur, formed in the context of philosophical hermeneutics and hermeneutic phenomenology, have a remarkable and reflective place. By presenting “Hermeneutical Arc” from a distance of “hermeneutic circle”, he attributes the process of interpretation to the process of “Explanation, Understanding, Appropriation”. Ricoeur, in the face of the text, seeks “Appropriation, Self Understanding, Discovering Text intent” as understanding aims. The present paper looks for to explore the possibility of laying out these goals for the religious texts according to their characteristics, using a descriptive-analytical approach and gathering information through library and documentary methods. It seems that, based on the principles accepted in the Islamic interpretive tradition and by Relying on principles such as: the author's modern understanding of the text, the conformity of the textual meaning with the intentional meaning and the objective truth that produces some form of author-centered text, Ricoeur's intended purposes can be furthered in the religious texts.
    Keywords: Ricoeur, Understanding Aims, appropriation, Self Undrestanding, Discovering Text intent.
  • سید حسین قندیلی، علیرضا عابدی سرآسیا
    یکی از قواعد فقهی که در حوزه فقه جزایی دارای کاربرد است قاعده «لا دیه لمن قتله الحد» است. طبق نظر مشهور فقهای شیعه و همچنین ماده 485 قانون مجازات اسلامی مفاد قاعده بر نفی کلی ضمان نسبت به کسی که بر اثر اجرای حد شرعی کشته شده دلالت می کند. مهم ترین ادله قول مشهور روایاتی است که صراحت در نفی کلی ضمان دارد. بر این اساس، روایات مطرح شده ادله حرمت خون مسلمان را تخصیص می زنند. چنان چه ادله حرمت خون مسلمان آبی از تخصیص شناخته شود و همچنین در صراحت روایات مطرح از سوی قائلان به نفی کلی ضمان خدشه شود، در این صورت می توان مستندات قاعده را به وسیله ادله حرمت خون مسلمان تخصیص زد و ضمان را صرفا از عهده مجری حد برداشت و دیه چنین فردی را از بیت المال پرداخت کرد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این احتمال و ادله آن، نقد نظر مشهور و سایر اقوال، قلمرو و ضوابط اجرای قاعده و نیز رابطه آن با قواعد مشابه پرداخته است. همچنین مطابق با هر دو دیدگاه این قاعده را می توان به قصاص سرایت داد ولی سرایت آن به تعزیرات براساس دیدگاه مشهور مبنی بر این که مفاد قاعده، نفی کلی ضمان می باشد قابل خدشه و مورد اختلاف است. با توجه به نظریه مطرح شده در این نوشتار، در همه حدود و تعزیرات چنان چه اجرای مجازات منجر به مرگ شود بیت المال ضامن خواهد بود.
    کلید واژگان: حدود, قاعده لا دیه لمن قتله الحد, قصاص, ضمان, تعزیرات, ضمان قتل
    Sayyid Husayn Qandili, Alireza Abedi Sarasia
    One of the legal principles which is applied in penal jurisprudence is the principle, “No blood money for the one killed due to legal punishment”. According to the generally accepted view of the Shī‘a jurists and also article 485 of Islamic Penal Code, the content of the principle denotes the general negation of ḍamān (liability) for the one killed by implementation of legal punishment. The most important arguments of the generally accepted view is the traditions that assert the general negation of ḍamān. Accordingly, the related traditions specify the arguments of the inviolability of the Muslim’s blood. In case the inviolability of the Muslim’s blood is recognized as refusal from particularization and the explicitness of the traditions related by the believers in the general negation of ḍamān is tainted, then the evidences of the principle can be particularized by the arguments of the inviolability of the Muslim’s blood, ḍimān can be merely removed from the responsibility of the implementer of legal punishment, and the blood money of such a person be paid from the public treasury. With the analytical-descriptive method, this research has dealt with the study of this probability and its arguments, the critique of the generally accepted view and other views, the realm and executive rules of the principle, and its relation to the similar principles.Furthermore, according to both viewpoints, this principle can be applied to retribution (qiṣāṣ), but its application to canonical punishment on the basis of generally accepted view is apt to be tainted and controversial based on the fact that the content of the principle is the general negation of ḍamān. Given the view posited in this writing, in all the legal and canonical punishments if the implementation of punishment leads to death, the public treasury undertakes ḍamān.   
    Keywords: legal punishments, the principle, “No blood money for the one killed due to legal punishment”, qi???, ?am?n, canonical punishments, ?am?n of homicide
  • اعظم ایرجی نیا، علیرضا عابدی سرآسیا
    کلام الهی اصلی ترین منبع فهم آموزه های اسلامی است که در تفسیر آن، دستیابی به نیت صاحب متن اهمیت دارد. اما آیا معانی مقصود خدای متعال می توانند متعدد باشند؟ در این راستا، نظریه تفسیری ابن عربی قابل توجه است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و نقد وحدت و کثرت معانی مقصود در آثار ابن عربی، تحلیل مبانی فلسفی مقصود نبودن معانی نادرست الفاظ و مقصود دانستن تمامی احتمالات معنایی درست می پردازد و در نتیجه اثبات می کند تمامی معانی محتمل درست واژگان، مقصود خدای متعال هستند. سپس برخی از پیامدهای این نظریه در تفسیر قرآن کریم و استنباطات فقهی از آن را بررسی نموده و در پرتو آن آشکار می سازد که تکثر معنای قصدی در تفسیر کلام الهی، راه را برای دریافت معارف بیشتری از قرآن و سنت می گشاید. همچنین در این نوشتار نظریه تکثر معنای ابن عربی با نظریه برخی از اندیشمندان هرمنوتیک مقایسه شده است.
    کلید واژگان: نظریه تفسیری, ابن عربی, قصدی گرایی, تکثر معانی, هرمنوتیک
    Azam Irajinia, Alireza Abedi Sarasia
    Divine speech is the most principal source for understanding the Islamic teachings, in whose interpretation, getting access to the intention of the author of the text is important. In this direction, Ibn ‘Arabī’s exegetical view is noteworthy. With a descriptive-analytical method, this writing undertakes to critically review the unity and multiplicity of meanings of intention in Ibn ‘Arabī’s works, analysis of the philosophical principles of the incorrect meanings of the words as not being intended for, and considering as intended the semantic possibilities and in conclusion proves that all the possible correct meanings of the words are intended by the Almighty God. Then, some of the outcomes of this theory in the interpretation of the Holy Qur’an and jurisprudential implication of it are examined and it is elucidated in its light that the multiplicity of the meaning of intention in the interpretation of Divine words would open the way for further reception of knowledge front the Qur’an and tradition. Also, in this writing, Ibn ‘Arabī’s theory of multiplicity of meaning is compared with the theory of some hermeneutic scholars.
    Keywords: exegetical theory, Ibn Arabī, intentionalism, multiplicity of meaning, hermeneutics
  • عطیه علیزاده نوری*، حسین ناصری مقدم، علیرضا عابدی سرآسیا

    تقریر، به عنوان یکی از اقسام سنت، عبارت است از اینکه سخنی در محضر حضرات معصوم بیان شود، یا رفتاری در حضور ایشان سر زند، یا عقیده ای در برابرشان ابراز گردد، و به رغم تمکن از ردع، موضعی اتخاذ گردد که حاکی از رضایت ایشان باشد؛ در انگاره فقی هان، سنت تقریری در عرض قول و فعل معصوم از حجیت برخوردار بوده و به عنوان یکی از ادله استنباط احکام در فرآیند استنباط، به شمار می رود. مسائل مختلفی در باب تقریر معصوم قابل بحث است؛ از جمله آن ها، بررسی قلمرو دلالی این قسم از سنت است که تاکنون به تفصیل بدان پرداخته نشده است. نوشته پیش رو با هدف تبیین این گستره و قلمرو، به بررسی دلالت تقریر بر انواع احکام، اعم از تکلیفی و وضعی پرداخته است.

    کلید واژگان: تقریر, سنت تقریری, سکوت, عدم ردع, حکم تکلیفی, حکم وضعی
    Atiyyeh Alizadeh Nouri*, Husayn Naseri Moqaddam, Alireza Abedi Sarasia

    Tacit approval (taqrīr), as one of the types of sunna is when a word is uttered, a behavior is observed, or an opinion is expressed in the presence of the Infallibles that despite their capability of hindrance, a position is taken that signifies their consent. In view of the jurists, the tacit approval sunna has enjoyed validity in terms of the Infallibles’ words and actions and is counted as one of the proofs in inference of rulings in the process of drawing inference.There are different issues debatable on the Infallibles’ tacit approval, among which is studying the evidential jurisdiction of this type of sunna, which has not been dealt with in detail so far. Seeking to explain this jurisdiction, the present paper has studied the evidentiary proofs of tacit approval on different types of rulings, including the obligatory or situational.

    Keywords: tacit approval, tacit approval sunna, silence, non, hindrance, obligatory ruling, situational ruling
  • علیرضا عابدی سرآسیا، اعظم امینی
    بسیاری از نظامهای حقوقی جهان از جمله نظام حقوقی اسلام مجازات اعدام را فی الجمله پذیرفته اند. یکی از مسائل بسیار مهم در این زمینه، کیفیت و ابزارهای اعدام و نیز حقوق اعدامی است. آیا کسی که مستحق مردن است را می توان با هر کیفیت و ابزاری اعدام کرد؟ به طور خاص، آیا می توان شخص اعدامی را زنده در آتش سوزاند؟ اهمیت و ضرورت این موضوع زمانی آشکار می شود که اخیرا برخی از گروه های منسوب به اسلام، به نام اسلام و آشکارا، اقدام به زنده سوزاندن دشمنان خود می کنند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی انجام و در آن ادله حرمت زنده سوزاندن انسان و نقد ادله جواز آن بررسی و استثنائات مورد ادعا از حرمت این عمل ارزیابی شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که با هیچ دلیل معتبری نمی توان سوزاندن انسان زنده یا جواز آن را به اسلام یا امامان معصوم نسبت داد.
    کلید واژگان: قتل, احراق, مجازات, زنده سوزاندن, مذاهب اسلامی
    Ali Reza Abedi Sarasia, Azam Amini
    Many legal systems in the world, including the legal system of Islam has accepted Execution as a punishment. Some of the most important issues in this regard are the quality and instruments of execution and the rights of the person executed. Is it allowed to execute anyone who deserves to be executed through every quality and instrument? Specifically, is it allowed for them to be burnt in the fire? The importance and necessity of this issue is apparent, because recently some Islamic groups, in the name of Islam, are openly inciting to burn their enemies alive. This research was conducted using descriptive-analytical method and using library and documentary data collection method. The evidence of the “forbiddingness of burning people alive” and “critique of its licensing” and “the claimed exceptions from the prohibition of this action” have been evaluated. The results show that there is no valid reason to attribute burning a living man to Islam and the infallible Imams.
    Keywords: Punishment, Burning People Alive, Burning the Enemy, Islamic Denominations
  • ثمانه علوی، علیرضا عابدی سر آسیا*، مهیار علوی مقدم
    در این جستار کوشش شده است، تا نظریه ارزش زیبایی شناختی تحلیل و بررسی شود. این نظریه نمونه ای از روش ها و مکاتب گوناگون در زمینه تفسیر قرآن است و غایت و کمال قرائت متن را در به حداکثر رساندن وجوه معنایی آن می داند. ضرورت بحث فوق را می توان در امکان تعدد و تکثر معانی برداشت شده از قرآن با عنایت به ظرفیت ها و ویژگی های خاص متن و مانند آن دانست. با وجود اینکه مهمترین اشکال طرح شده بر این نظریه بی اعتنایی به قصد مولف و بازی آزاد نشانه ای با متن است. ازاین رو نظریه ارزش زیبایی شناختی به طور مطلق امکان طرح در قرآن را نخواهد داشت؛ بنابراین در پژوهش فوق که به شیوه توصیفی تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته، کوشش شده است، با طرح فرضیه «قصدی گرایی شمولی و ذهنی گرایی معتدل» با توجه به ظرفیت ها، اقتضائات زبانی متنی و ویژگی های خاص ماتن قرآن امکان تعدد معانی برداشت شده از قرآن با وجود ملتزم بودن به قصد مولف اثبات شود.
    کلید واژگان: قرآن کریم, ارزش زیبایی شناختی, چندمعنایی, قصدی گرایی شمولی, ذهنی گرایی معتدل
    Samaneh Alavi, Alireza Abedi Sarasia *, Mahyar Alavi Moghadam
    The current study attempts to analyze and investigate the theory of aesthetics which is an instance various methods and schools in the area of Quran interpretation and believes the peak of reading text is obtained by maximizing its semantic aspects. The necessity of the discussion is due to the possibility of making a variety of interpretations out of Quran, regarding the special characteristics of the text. The most important critical view toward this theory is ignoring the author’s intention as well as signal free playing with the text. Hence the theory has no place in the Koranic interpretations. The research which has been done through a descriptive-analytic method along with collecting documented data attempts to prove textual linguistic requirements as well as the peculiarities of the text via the theory of “hyponimicintentionalism and moderate mentalism.”.
    Keywords: aesthetic value, Quran, Polysemy, Inclusive Intentionalism, Moderate Mentalism
  • علیرضا عابدی سرآسیا
    در این نوشتار که با روش توصیفی مقایسه ای و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای تهیه شده است سعی گردیده در خصوص مهم ترین ارکان نظریه تفسیری، یعنی ماهیت، هدف، امکان و عوامل فهم، مقایسه ای میان دیدگاه مهم ترین صاحب نظران هرمنوتیک مدرن و شهید مطهری صورت گیرد. در این راستا توانستیم مهم ترین پرسش های نظریه تفسیری را به آثار به جای مانده از استاد عرضه کنیم و پاسخ مناسبی دریافت کنیم. با این کار اولا نگاهی نسبتا جامع و اجمالی از نظریه تفسیری شهید مطهری به دست آمد که این خود از نو آوری های این تحقیق به شمار می رود و ثانیا با مقایسه این نظریه با نظریه های منسوب به هرمنوتیست های مدرن به این نتیجه رسیدیم که نظریه تفسیری ایشان با هرمنوتیک مدرن قرابت بیشتری دارد اما در عین برخورداری از نکات مثبت این نظریه ها یعنی اموری همچون تکثر معنایی و واقع بینی نسبت به ماهیت فهم، از معایبی که نوعا این نظریه ها دارند نظیر بی اعتقادی به فهم درست و نادرست و در غلطیدن به وادی نسبیت منفی به دور است. با توجه به چند ویژگی مهم نظریه تفسیری شهید مطهری یعنی جامعیت، واقع نگری، تکثرگرایی معنایی، روش مندی، جزمیت گریزی و نسبیت پرهیزی این نظریه می تواند الگوی مفسران در تفسیر متون و به خصوص تفسیر متون شرعی و نصوص دینی باشد.
    کلید واژگان: هرمنوتیک مدرن, نظریه تفسیری, شهید مطهری, ماهیت فهم, عوامل فهم, هدف فهم
    Alireza Abedi Sarasia
    In this writing, which has been prepared with the descriptive-comparative and with library information compiling tools, it is tried to make a comparison between the viewpoints of the most important authorities on modern hermeneutics and Ustad Allama Shahid Mutahhari concerning the most significant essentials of exegetical theory, i.e., quiddity, possibility, and elements of understanding. In this respect, we were able to present the most important questions of exegetical theory to the works left behind by Shahid Mutahhari and receive proper answers. In this way, first, a rather comprehensive and brief perspective was obtained on his exegetical theory, which in turn is regarded as one of the innovations of this research; and second, by comparing this theory with the theories attributed to modern hermeneutists, it was concluded that Ustad Mutahhari’s exegetical theory has more proximity to modern hermeneutics. However, despite its enjoyment of the positive points of these theories, namely such notions as semantic plurality and realistic view towards the nature of understanding, his theory is away from defects that these theories typically have, such as proper and improper understanding and falling into negative relativity. With respect to some of the significant characteristics of Ustad Mutahhari’s exegetical theory, namely inclusiveness, realism, semantic pluralism, methodicalness, evasion from dogmatism, and avoiding relativism, this theory can be a model for the interpreters in interpreting texts, especially interpreting legal texts and religious statutes.
    Keywords: modern hermeneutics, exegetical theory, Shahid Mutahhari, quiddity of understanding, objective of understanding
  • علیرضا عابدی سر آسیا، ثمانه علوی
    ماده 438 قانون مجازات اسلامی حکم بازگشت حیات فرد اعدام شده را در بحث قصاص به دلیل رعایت شرط مماثلت و در صورت درخواست ولی دم قابل تجدید دانسته ولی در مورد مجازات های حدی و تعزیری نظیر جرائم مواد مخدر سکوت اختیار کرده است. مقاله حاضر می کوشد ضمن طرح دیدگاه ها و نقد و بررسی ادله موافقان و مخالفان تجدید حکم اعدام، به پرسش اصلی مطرح در این بحث پاسخ دهد که آیا از نظر قانون گذار بین مجازات اعدام که هدف از آن قاعدتا بایستی مرگ یا همان سلب حیات باشد با مفهوم سلب حیات یا مرگ تفاوتی وجود دارد یا خیر؛ و سرانجام نظر مختار این خواهد بود که چنانچه قائل شویم اعدام نیز مانند صلب، قسیم قتل است و قسیم شیء نمی تواند نفس شیء باشد، حکم مذکور را می توان به مورد اعدام نیز تعمیم داد و در حدود و تعزیرات به جز موارد عمدی به عدم اجرای حکم مجدد اعدام قائل شد.
    کلید واژگان: سلب حیات, تجدید اعدام, قصاص, حدود, تعزیرات, سکوت قانون
    Alireza Abedi Sarasia, Samaneh Alavi
    Article 438 of the Islamic penal law considers as renewable the sentence of the executed person coming back to life in case of qiṣāṣ (retaliated punishment) due to observance of the resemblance (mumāthilat) condition and in case demanded by the claimant of blood, but it has kept silent concerning the legal and discretionary punishments like those administered for drugs crimes. The present article, while presenting the viewpoints and critical review of the arguments of the proponents and opponents of renewal of death warrant, tries to answer the main question brought up in this discussion as to whether or not according to the legislator there is a difference between capital punishment, which is regularly intended as death or loss of life, and the concept of disclaiming of life or death. Finally the chosen view will be that in case we believe that execution, like crucifixion (ṣalb), is typical (qasīm) of murder and the typical of an object cannot be the very object itself, then the above-mentioned verdict can be generalized to execution and suspend the re- execution verdict in legal punishments and penalties, except in premeditated instances.
    Keywords: disclaiming life, renewal of execution, retaliated punishment (qiṣāṣ), legal punishment, penalties, silence of law
  • مصطفی شیرازی فرع*، علیرضا عابدی سرآسیا، علی محمدیان

    مطابق آموزه های شرع، اسلام دینی جامع بوده و برای تمام ابعاد زندگی آدمی برنامه دارد. یکی از مهم ترین مسائلی که با گسترش روز افزون تکنولوژی و تحولات اجتماعی، اهمیت آن ملموس است، مسئله تربیت جنسی می باشد. جستار حاضر با پیگیری دو هدف اصلی: تنقیح و تبیین مسائل تربیتی، جنسی با این رویکرد که حکم هر مسئله از بین احکام پنج گانه تکلیفی بیان شود و تنها به ذکر احادیث بدون استخراج حکم اکتفا نشود و گردآوری مجموعه ای از احکام فقهی در مقوله تربیت جنسی به بررسی این شاخه تربیتی در آموزه های فقهی پرداخته است. نوشتار فرارو به علت محدودیت کمی در نگارش مقالات مهم ترین مسائل تربیت جنسی در چهار دوره قبل از تولد، تولد تا بلوغ، بلوغ تا ازدواج و ازدواج و تاهل را مورد بررسی قرار داده است.

    کلید واژگان: تربیت جنسی, کودک, والدین, حکم فقهی, زن و مرد
    Mustafa Shirazi Far*, Ali Reza Abedi Sarasia, ali Muhammadian

    According to Islamic teachings Islam is a comprehensive religion and has programs for all aspects of human life. One of the most important issues the significance of which is tangible due to increasing development of technology and social evolutions is sexual pedagogy. The present paper has studied this branch of training in jurisprudential teachings with the aim of elucidating and explaining the sexual training issues with the approach to explain the edict of each issue from among the five edicts and not to confine to narration of the traditions without extraction of edicts, and obtain a collection of jurisprudential edicts about sexual pedagogy. The present paper due to quantitative deficiency in writings about the issue, has studied the most important issues of sexual pedagogy in four periods of life: before berth, berth to maturity, maturity to marriage and marriage period itself.

    Keywords: sexual pedagogy, child, parents, jurisprudential edict, man, and woman
  • علیرضا عابدی سرآسیا، سمیه ذوقی
    دست یابی به فهمی درست یا مطلوب، از جمله دغدغه های هر مفسر یا نظریه تفسیری است. یکی از اموری که به عنوان مانعی جدی در دست یابی به این مهم تلقی شده، دخالت پیش فرض ها است. در این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است، سعی شده است تا پس از بررسی ماهیت و انواع پیش فرض ها و نیز تاثیر پیش فرض ها در فهم و مخل یا ضروری بودن آن از نگاه اندیشمندان هرمنوتیک فلسفی و علوم اسلامی نظیر تفسیر و اصول فقه، به توصیف و تحلیل راه های ارائه شده در این علوم جهت جلوگیری یا کنترل پیش فرض ها و میزان موفقیت هر علم در این امر پرداخته شود. در نهایت نشان داده شده است که به کار گرفتن مزایای روش هرمنوتیکی نظیر گشودگی، دیالکتیک و دور هرمنوتیکی در کنار مزایای روش اصولی-تفسیری از جمله توجه به ظهور نوعی و قصد ظاهری و قراین و شواهد عامه ای همچون اصول لفظیه از یک سو و توجه به صلاحیت های روحی و اخلاقی مفسر از سوی دیگر، می تواند نقایص هر یک از این دو روش را بر طرف ساخته و تعامل مکمل گونه ای میان این دو علم برقرار سازد.
    کلید واژگان: پیش فرض, پیش داوری, (پیش داشت, پیش نگرش, پیش برداشت), تعدیل و کنترل پیش فرض ها, تفسیر به رای
    Alireza Abedi Sarasia, Somayeh Zoghi
    Achieving a good or desirable understanding is one of the concerns for every
    nterpreter or theory of interpretation. One of the issues seen as a major obstacle in achieving such an understanding is the interference of presuppositions. The present article, as a descriptive analytical study which applies library data and textual references, aims first to investigate the nature and types of presuppositions and their effect on understanding - either their essential or detrimental influence - from the perspective of scholars in philosophical hermeneutics and Islamic sciences (including tafsīr and the principles of jurisprudence). Then, it seeks to describe and analyze the methods offered in these sciences in order to prevent or control the presuppositions and the degree of success for each science in this regard. Finally, it has been shown that taking advantage of the hermeneutic methodology - such as openness, dialectic, and hermeneutic circle - together with the advantages of the principalist-interpretive method - including consideration of the typical expression and surface intention and conventional evidences like lexical principles on the one hand, and attention to the spiritual and moral competencies of the interpreter on the other hand - can overcome the shortcomings of each of these two methods and make a complementary interaction between the two sciences.
    Keywords: presuppositions, prejudice, presumptions, adjustment, control the presuppositions, interpretation by reason or private judgment
  • جواد جاویدنیا، علیرضا عابدی سرآسیا *، عباسعلی سلطانی
    پالایش محتوای مجرمانه (فیلترینگ) موضوع مهمی است که با هزینه کلانی در جمهوری اسلامی ایران در حال اجراست و تعیین مصادیق آن طبق قانون جرائم رایانه ای به کمیته ای در دادستانی کل کشور واگذار شده است. بحث در زمینه کارآمدی یا ناکارآمدی این شیوه دفاعی در مقابله با تهاجم فرهنگی و حفظ منافع سیاسی و اقتصادی کشور از جنبه های مختلف مطرح است. در این مقاله سعی شده است از دیدگاه فقهی و بر مبنای اصول کلی مستخرج از قرآن، روایات و دیدگاه های فقهای عظام در برخی زمینه های سنتی مرتبط با آن، ابتدا سیاست های کلی دین مبین اسلام در عرصه های چهارگانه اخلاق، دین، سیاست و اقتصاد در دنیای واقعی استخراج گردد. سپس، سیاست های کلی در عرصه مشترک دفاع از این حوزه های چهارگانه به دست آید و در نهایت، این سیاست ها در فضای مجازی تبیین گردد و در خاتمه با توجه به اینکه پالایش جزئی از نظام دفاعی کشور محسوب می گردد، سیاست های کلی مشترک عرصه دفاع بر دنیای مجازی تطبیق داده شود و مبتنی بر آن سیاست کلان کشور در خصوص اعمال پالایش نقد و بررسی گردد.
    کلید واژگان: پالایش محتوا, پالایش (فیلترینگ), ادله فقهی, جرائم رایانه ای
    Javad Javidnia, Ali Reza Abedi Sarasia*, Abbas Ali Soltani
    Criminal content censorship (filtering) is a crucial subject which is being carried out in the Islamic Republic at high expenses, and the determination of its examples is legally handed over to a special committee of the Prosecutor General. Debate is going on about the efficiency of this kind of defensive mechanism against cultural intrusion and preserving political and economic interests. This article first tries to rely on jurisprudential stances and general principles derived from the Quran and traditions, in order to provide Islamic general policies about ethics, religion, politics and economics that exist in the real world, and then to offer general policies about safeguarding them, with the aim of defining them in the virtual world. Filtering, as a component of the country's defensive system, necessitates the adaptation of its general policies to the virtual world, which then could be used for analyzing the country's general filtering policies.
    Keywords: content filtering, filtering, jurisprudential reasons, computer crimes
  • علیرضا عابدی سرآسیا
    یکی از پرسش های مهمی که در هر نظریه تفسیری مطرح است پرسش از وحدت یا کثرت معنای درست متن است. در این نوشتار، که یک پژوهش توصیفی- انتقادی و با ابزار گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است، سعی شده است تا با کمک گرفتن از مبانی برگرفته از علومی نظیر زبان شناسی، هرمنوتیک و اصول فقه نشان داده شود که تکثر معانی درست در متون دینی امری ممکن، مطلوب و متحقق است و دچار مشکلاتی نظیر نسبیت نمی گردد. برای بررسی این مساله ابتدا به مبانی عمومی تکثر معنایی متن توجه شده، سپس کثرت معنا در متون غیر دینی بررسی گشته و در نهایت کثرت معنا در متون دینی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: تعدد, تکثر معنا, تعدد قرائت ها, نظریه معنا, کارکرد زبان, نظریه شمول گرایی, استعمال لفظ در بیش از یک معنا
    Alireza Abedi Sarasia
    One of the important questions considered in every theory of interpretation regards unity versus plurality of the true meaning of the text. This paper, as a descriptive-critical research built on data collection and library documents, has tried to get help from the principles derived from sciences such as linguistics, hermeneutics and principles of jurisprudence, in order to demonstrate that the plurality of true meanings in religious texts is possible, desirable and achievable, and does not fall into trap of problems such as relativity. To investigate this issue, first the general fundamentals of the plurality of meaning in texts are considered. Then, the plurality of meaning in non-religious texts is examined and finally the plurality of meaning in religious texts has been studied.
    Keywords: the multiplicity_plurality of meaning_multiplicity of readings_theory of meaning_function of language_inclusivity theory_the use of a term in more than one sense
  • عادله رحمانی*، علیرضا عابدی سرآسیا، سید محمد تقی قبولی درافشان

    تفسیر فقهی، یکی از قدیمی ترین و سودمندترین روش های تفسیر قرآن است که مفسر در آن احکام فقهی را از میان آیات الاحکام استخراج می کند. بنابراین، تفاسیر متعددی با سلیقه ها و روش های مختلف نگاشته شده است که شناخت این روش ها به درک بهتر مقصود خدا کمک می کند. این تفاسیر را نه تنها در کتب تفسیری یا آیات الاحکام بلکه در میان کتب فقهی یا روایی نیز می توان یافت. یکی از این منابع، کتاب صد و ده جلدی (بحارالانوار) علامه مجلسی می باشد. این اثر اگر چه حدیثی است؛ اما توضیحات ارزشمندش پیرامون آیات و روایات، آن را به یک دایره المعارف شیعه تبدیل نموده است. در این مقاله، ابتدا با روشی توصیفی- تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای واسنادی، تعریفی از آیات الاحکام بیان گردیده و در ادامه به توضیحاتی درباره تاریخچه کتب معروف آیات الاحکام و نحوه نگارش آن ها پرداخته شده است. در آخر هم سخنانی پیرامون مرحوم مجلسی، روش تفسیری ایشان به همراه دیدگاه های برخی از علمای شیعه ذکر شده است.

    کلید واژگان: آیات الاحکام, باب طهارت, بحارالانوار, روش تفسیری علامه مجلسی
    Adeleh Rahmani *, Alireza Abedi Sarasia, Seyed Mohammad Taghi Habooli Dorafshan

    Juridical interpretation is one of the oldest and most useful Methods of interpretation of the Quran that commentator is extracted juridical sentences from the Jurisprudential Verses. So many interpretations have been written with different viewpoints and methods which knowing them helps to more understanding of God's intention. We can find these interpretations not only in interpretative books or Jurisprudential Verses but also in juridical or narrative ones. One of these sources is Allame Majlisi’s one hundred and ten volumes Bihar al-Anwar. Although this book is a hadith collection but valuable comments about the verses and ahadis makes it as a Shia Encyclopedia. In this paper, with descriptive and analytical way and information which is collected through documents and books, at first a definition of Jurisprudential Verses is mentioned and went on to explain about the history, famous Jurisprudential Verses books and the way which has been written. Finally some points about him and his interpretative method with the views of other Shia scholars are expressed.

    Keywords: Jurisprudential Verses, Chapter of Taharat, Bihar Al-Anwar, Interpretative Method of Allame Majlisi’s
  • علیرضا عابدی سرآسیا، عادله رحمانی
    یکی از قواعد پرکاربرد در فقه، قاعده زوال مانع است که با عبارت «اذا زال المانع عاد الممنوع» از آن تعبیر می شود. کاربرد این قاعده در امور شرعی ثمرات مهمی دارد؛ زیرا مانع در امور شرعی می تواند از نفوذ حکم اولی جلوگیری کرده و موجب تنجز و فعلیت حکمی ثانوی گردد. کاربرد قاعده زوال مانع، در این حیطه بدان معناست که اگر حکمی وضعی یا تکلیفی به خاطر وجود مانعی، غیر نافذ گشته باشد پس از برطرف شدن آن مانع، حکم ثانویه غیر قابل اجرا گشته و حکم اولیه دوباره در حق مکلف نافذ می گردد. متاسفانه این قاعده علی رغم کاربرد فراوانی که در حیطه احکام ثانویه و احکام حکومتی دارد و با وجود استناد فراوان بدان در کتب فقهی، مورد بحث و بررسی مستقل قرار نگرفته و به حدود و ثغور و ضوابط اجرا یا شرایط حجیت آن پرداخته نشده است و از این رو شاهد کاربرد نادرست این قاعده در برخی متون می باشیم. بنابراین به منظور روشن شدن جوانب امر، با روشی توصیفی- تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی، ابتدا به تعریف دقیق و جامع مانع پرداخته شده و تفاوت آن با موارد مشابه نظیر رافع، قاطع، و عذر بیان گشته و سپس به مقایسه این قاعده با قواعد مشابه یا مرتبط نظیر قاعده «الضرورات تبیح المحظورات»، «الضروره تقدر بقدرها»، «ماجاز لعذر بطل بزواله» و«الساقط لایعود» پرداخته شده است. همچنین پس از بررسی ادله قاعده (نظیر تنقیح مناط و الغای خصوصیت، دلیل عقلی و بنای عقلا)، با توجه به کاربرد و ماهیت قاعده، نه شرط برای اجرا یا حجیت آن ترسیم شده است.
    کلید واژگان: قواعد فقه, قاعده زوال مانع, قاعده بازگشت ممنوع, قاعده اذا زال المانع عاد الممنوع
    Alireza Abedi Sarasia, Adeleh Rahmani
    One of the most widely used rules of jurisprudence is ‘impediment removal’ often expressed by the phrase ‘when impediment is removed, the forbidden is regained.’ The application of this rule in jurisprudential matters produces important outcomes since impediment in those matters can prevent the penetration (validity) of the primary ruling, and as a result, the secondary ruling would be issued and actualized. The application of the impediment removal rule in this context would imply that if a mandated or assigned (obligatory) ruling becomes invalid due to the existence of an impediment, after the removal of that impediment the secondary ruling becomes unenforceable and the primary ruling must be enforced again on the responsible agent. Unfortunately, despite its many applications which fall within the provisions of secondary and governmental (state) rules, and in spite of numerous references to it in books of jurisprudence, this rule has not been independently investigated and its limits and conditions or the conditions of its authority have not been dealt with. Therefore, we witness much improper application of the rule in relating literature. Hence, to clarify the various dimensions of the issue, and through the application of a descriptive-analytical method and a data collection from library resources and documentations, first an accurate and comprehensive definition of the term ‘impediment’ is provided. Then, its difference with similar terms including disclaimer (rāfi’), certain (qāti’), and excuse (‘odhr). In addition, the rule has been compared with similar or related principles such as ‘Necessities make prohibitions permissible’, ‘A necessity is considered by its own measure’, ‘What is permissible due to an excuse becomes prohibited after its removal’, and ‘What is removed does not return.’ After an analysis of the argumentations for the rule (e.g. revision of the criterion and removal of specifications, rational reason and rationalist conduct) and with regard to the application and nature of the rule, nine conditions are drawn for its implementation or authority.
    Keywords: rules of jurisprudence, impediment removal, the return of prohibition
  • عطیه علیزاده نوری، حسین ناصری مقدم، علیرضا عابدی سرآسیا

    تقریر معصوم(ع) به مثابه ی یکی از اقسام سه گانه ی سنت، آن است که رفتاری در حضور ایشان انجام شود، و با وجود امکان ردع از سوی ایشان، موضعی اتخاذ شود که حاکی از رضایت است. مسائل مختلفی در باب تقریر معصوم(ع) مورد عنایت است؛ یکی از آن ها، گونه شناسی تقریر است که بدان پرداخته نشده است. نوشته حاضر به منظور تبیین مراتب تقریر، بررسی درجات دلالی و مصداق یابی انواع آن در محدوده فقه مذاهب خمسه، تدوین یافته است که در ذیل هشت عنوان، گونه های شناسایی شده ی سنت تقریری گردآوری شده و به نقد و بررسی مصادیق آن پرداخته می شود. گونه های تقریر عبارتند از: 1- تصدیق قول یا فعل، 2- مدح و ثنای فاعل، 3- مشارکت معصوم(ع) در عمل، 4- امر کردن به لوازم قول یا فعل، 5- رضایت به نتایج حاصل از فعل، 6- سکوت همراه با تبسم/ خنده 7- بازگوکردن کلام، بدون تصدیق یا تکذیب آن، 8- صرف سکوت.

    کلید واژگان: تقریر, سکوت, سنت, معصوم, فقه, عدم ردع
    Atiyyeh Alizadeh Nouri, Husayn Naseri Moqaddam, Alireza Abedi Sarasia

    The Infallible’s (A. S.) taqrīr، as one of the three tradition types، is that an action is carried out in their presence، and although they can hinder it، they would adopt a position that would denote their consent. There are different issues of interest concerning the Infallible’s (A. S.) taqrīr. One of them is the typology of taqrīr، which has not been dealt with yet. The present paper has been written for elucidation of degrees of taqrīr، examination of the evidential degrees and finding types of its true evidence within the five schools’ jurisprudence. Then، the identified types of the sunna of taqrīr are compiled and critically reviewed under eight topics. Types of taqrīr are as follows: 1. Confirmation of words or actions; 2. Praising the actor; 3. Participation of the Infallible (A. S.) in the action; 4. Commanding the requirements of the words or actions; 5. Consent to the outcomes of the actions; 6. Silence along with smile/laughter; 7. Retelling the words، without confirming or denying، 8. Merely keeping silent.

    Keywords: taqrīr (tacit approval), silence, sunna, Infallible, jurisprudence, non, hindrance
سامانه نویسندگان
  • دکتر علیرضا عابدی سرآسیا
    دکتر علیرضا عابدی سرآسیا
    دانشیار فقه و مبانی حقوق، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال