به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

manouchehr akbari

  • شیما اسدی، منوچهر اکبری*
    زمینه و هدف

     واقعیت همان چیزی است که در زندگی روزمره خود تجربه میکنیم که میتواند شامل موضوعاتی فردی و یا در سطحی اجتماعی باشد. واقع نگری اجتماعی در آثار کهن میتواند ما را در زندگی امروز متاثر از آیین و رسوم گذشتگان نماید. از این رو در این پژوهش با بررسی واقع نگری اجتماعی که در داستانهای شاهنامه انجام گرفته است به این هدف مهم دست خواهیم یافت که سراینده شاهنامه فردوسی چه پیوندهایی بین اسطوره ها و واقعیت برقرار کرده است چون در ظاهر عامل رویدادها و کنشها فراطبیعی است و غیر واقعی جلوه مینماید در حالیکه اکثر روایتهای شاهنامه بر پایه واقعیات زندگی ساخته و پرداخته شده است که نگارنده در این پژوهش نیز وقایع اجتماعی را از منظر زندگی اجتماعی، اعتقادی، سیاسی و فرهنگی در شاهنامه مورد بررسی قرار داده است.

    روش پژوهش:

     پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که بشیوه پژوهش کتابخانه ای انجام گردیده است. محدوده و جامعه اصلی مورد مطالعه شاهنامه فردوسی، آثار و تارنماهای مرتبط با مطالب پژوهش بوده است که پس از مطالعه این آثار، تحلیل و نظرات نگارندگان درج گردیده است.

    یافته های پژوهش: 

    در این پژوهش در می یابیم که زیربنای اکثر آثار ادبی بر اساس واقعیت زندگی است و ارتباط و شباهت مظاهر واقعی مندرج در شاهنامه با واقعیت اجتماعی زندگی ما مطابقت دارد. با اینکه بخش اعظم و هنرمندانه شاهنامه ذکر ماجراهای فراانسانی است و ظاهرا در نگاه اول با واقعیت و منطق زندگی انسانی ما جور در نمی آید.

    نتیجه گیری

     پذیرش بسیاری از داستانهای شاهنامه در زندگی ملموس بشری سخت باور است. شاهنامه فردوسی با اینکه ظاهری اسطوره ای افسانه ای و غیرواقعی دارد؛ اما در بطن خود ریشه های واقعیت را حفظ کرده است. میتوان گفت، شاهنامه بر پایه واقعیات زندگی و نه تنها واقعیات زندگی جماعت ایرانی که واقعیات زندگی بشری شکل گرفته است.

    کلید واژگان: شاهنامه, اسطوره, واقعیت اجتماعی, حماسه, افسانه, واقع نگری
    Shima Aadi, Manouchehr Akbari*
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Reality is what we experience in our daily life, which can include personal or social issues. Social realism in ancient works can affect us in today"s life by the rituals and customs of the past. Therefore, in this research, by examining the social realism that has been carried out in the stories of the Shahnameh, we will achieve this important goal, which links the author of the Shahnameh, Ferdowsi, established between myths and reality, because on the surface, the cause of the events and actions is supernatural and unreal. It is said that while most of the narratives of the Shahnameh are based on the facts of life, the author in this research also examined the social events from the perspective of social, religious, political and cultural life in the Shahnameh.

    METHODOLOGY

    The present research is a theoretical study that was conducted as a library research. The main scope and society of the study was Ferdowsi"s Shahnameh, works and websites related to the research contents, after studying these works, the analysis and comments of the authors were included.

    FINDINGS

    In this research, we find that the foundation of most literary works is based on the reality of life, and the connection and similarity of the real manifestations contained in the Shahnameh corresponds to the social reality of our lives. Although the most artistic part of the Shahnameh is the mention of superhuman adventures, and apparently, at first glance, it does not fit with the reality and logic of our human life.

    CONCLUSION

    It is hard to believe the acceptance of many stories of the Shahnameh in concrete human life. Although Ferdowsi"s Shahnameh has a mythical and unreal appearance; But in its heart it has preserved the roots of reality. It can be said that the Shahnameh is based on the facts of life, and not only the facts of the life of the Iranian community, but the facts of human life.

    Keywords: Shahnameh, Myth, Social Reality, Epic, Legend, Realism
  • محبوبه بانی مهجور، منوچهر اکبری

    ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایش‌ها و افکار انسان‌ها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی می‌داند. طبق نظریه ناتورالیست‌ها، تمام واقعیت‌ها و پدیده‌های موجود در طبیعت در دایره معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیات است. ناتورالیسم در ادبیات بر جنبه‌های توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهده زندگی به دور از آرمان‌گرایی و نفی مسایل ماورایی تاکید دارد و در این راه به ترسیم جزییات -عموما- زشت و ناخوشایند می‌پردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمه آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزه داستان‌نویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تاثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیات داستانی دفاع مقدس، حاکی از وجود برخی از مولفه‌های برجسته ناتورالیسم مانند عینیت‌گرایی، بدبینی، سیاه‌اندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کم‌سابقه برخی از تعابیر غیر مرسوم درباره رزمندگان، توجه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه‌ای، برخی از شاخصه‌های ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجه بررسی با توجه به شواهد متنی نشان می‌دهد که در این دو اثر، برخی از مولفه‌های ناتورالیستی نمود بارزی دارد. می‌توان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشته‌ها متمایز می‌نماید، در این دو رمان قابل شناسایی است.

    کلید واژگان: ادبیات داستانی, دفاع مقدس, ناتورالیسم, اسماعیل فصیح, احمد دهقان
    Mahboubeh Banimahjour, manouchehr akbari

    Naturalism is a literary perspective that considers the behaviors, attitudes and thoughts of humans originated from inner instincts and natural urge. According to the theory of naturalists, all the facts and phenomena in nature are in the field of scientific knowledge and can be justified by the laws of natural sciences.in the other words, naturalism is the formula for the application of modern science in literature.Naturalism emphasizes aspects of inheritance, environment, definitive fate, see life away from idealism and negating supernatural issues in literature,and in this way draws details which are generally ugly and disgusting. After the constitution, literary naturalism entered the field of Persian fiction through the translation of literary works and influenced writers such as SadeghChobak, SadeghHedayat, Ahmad Mahmoud, Mohammad Masoud, Ismail Fasih, etc.Examining the literary works of holy defense shows the existence of some prominent elements of naturalism such as objectivism, pessimism, black thinking, extensive description of war disasters, rare use of some unconventional expressions about warriors, attention to the science of physiology, and so on taht are seen in some of such works.This research has analyzed some of the characteristics of naturalism in the two novels "Zamestan 62" by Ismail Fasih and "Safar be Geray-e 270 Darajeh" by Ahmed Dehghan using a descriptive-analytical method and with the help of library sources.The result of the investigation based on the textual evidence shows that some naturalistic elements are prominent in these two works.It can be said that what distinguishes naturalistic works from other writings can be identified in these two novels.

    Keywords: Fiction, Holy Defense, Naturalism, Ismail Fassih, Ahmad Dehghan
  • ندا نجفی، منوچهر اکبری*
    زمینه و هدف

    خسرونامه اثری منظوم و عاشقانه است که برخی آن را به عطار نسبت داده اند و برخی دیگر این انتساب را رد کرده اند. در این میان امری که واضح و قابل تشخیص است، تفاوت محتوایی این منظومه با سایر آثار عطار است. خسرونامه روایتی از داستان عاشقانه دو شاهزاده به نامهای هرمز و گلرخ است که بنوعی یادآور خسرو و شیرین نظامی گنجوی است. در این نوشته پس از بررسی اجمالی صحت و سقم انتساب این اثر به عطار، تمثیل، انواع و گستردگی آن در خسرونامه مورد توجه و تحلیل قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر این است که شاعر تا چه اندازه توانسته یا خواسته است از شگرد تمثیل برای پیش بردن روایت خویش و جذاب کردن آن بهره ببرد.

    روش مطالعه

    این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نسخه مورد مطالعه متعلق به تصحیح احمد سهیلی خوانساری (1339) است.

    یافته ها

    تمثیل به دو دسته بزرگ داستانی (روایی) و توصیفی تقسیم میشود، در خسرونامه تقریبا در دسته اول بسامدی ندارد (جز یک مورد در ابتدای آن). مگر اینکه مجموع داستان را روایتی تمثیلی بدانیم برای بیمهری و ناپایداری دنیا.

    نتیجه گیری

    در میان انواع تمثیل توصیفی در خسرونامه بسامد ارسال المثل، استعاره تمثیلی، تشبیه تمثیلی، و اسلوب معادله بترتیب بیشتر است. قرار گرفتن ارسال المثل و استعاره تمثیلی در صدر، نشان میدهد که شاعر بیش از خلق تشبیه، به ذکر عبارات سایر و رایج در زبان و ادبیات فارسی علاقه مند است. این امر، اثر او را به زبان و درک عوام نزدیک کرده است. نکته دیگر این است که غالب این تمثیلات در زبان امروز نیز کاربرد دارند.

    کلید واژگان: عطار, خسرونامه, تمثیل, ضرب المثل, روایت
    Neda Najafi, Manouchehr Akbari *
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Khosronameh is a poetic and romantic work that some have attributed to Attar and others have rejected this attribution. In the meantime, what is clear and recognizable is the difference in the content of this poem with other works of Attar. Khosronameh is a narration of the love story of two princes named Hormoz and Golrokh, which is somewhat reminiscent of Khosrow and Shirin Nezami Ganjavi. In this article, after a brief review of the accuracy and correctness of the attribution of this work to Attar, its allegory, types and extent in the loss letter are considered and analyzed. The purpose of the present study is to what extent the poet has been able or willing to use the art of allegory to advance his narrative and make it attractive.

    METHODOLOGY

    This research is based on library studies and descriptive-analytical method. The study version belongs to the correction of Ahmad Soheili Khansari (1960).

    FINDINGS

    Allegory is divided into two major categories: narrative (narrative) and descriptive. In the loss-making letter, it has almost no frequency in the first category (except for one case at the beginning). Unless we consider the whole story as an allegorical narrative for the insurance and instability of the world.

    CONCLUSION

    Among the types of descriptive allegories in the loss statement, the frequency of sending proverbs, allegorical metaphor, allegorical metaphor, and equation style are respectively higher. Placing proverbs and allegorical metaphors at the top shows that the poet is more interested in mentioning other common expressions in Persian language and literature than creating similes. This has brought his work closer to the language and understanding of the masses. Another point is that most of these allegories are also used in today"s language.

    Keywords: Attar, Khosronameh, allegory, proverb, narration
  • منوچهر اکبری، مهسا اسفندیاری*

    بث الشکوی یا شکواییه، یکی از مضامین و انواع ادبی فرعی است که به معنی درددل و گلایه کردن از رویدادهای رنج آور و دردناک زندگی و بازگو کننده درد و یاس و تیره روزی گوینده آن است. شکواییه ها از نظر موضوع و محتوا متنوعند؛ عوامل بسیاری از جمله حساسیت ها و شرایط روحی خود شاعر و هچنین عوامل اجتماعی و سیاسی حاکم بر محیط زندگی او بر تنوع مضامین و مفاهیم موجود در گلایه ها تاثیرگذارند. آشفتگی ها و نابسامانی های سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه در قرن ششم، بالا بودن بسامد شکواییه در شعر شاعران این عهد را باعث شده است. در این مقاله با بررسی مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه، مصیبت نامه، اسرارنامه)، شکواییه ها هم از لحاظ زبان و بیان و هم از نظر محتوایی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. از نظر محتوایی، شکواییه ها به پنج دسته سیاسی، اجتماعی، عرفانی، فلسفی و شکواییه های شخصی، تقسیم شده و هر کدام به صورت جداگانه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این اعتراض ها و گلایه ها گاه با زبانی غیرمستقیم و طنزآمیز و گاه به صورت جدی و مستقیم بیان شده اند.

    کلید واژگان: بث الشکوی, مثنوی های عطار نیشابوری, شکواییه, انواع ادبی
    Manouchehr Akbari, Mahsa Esfandiari *

    Complaint lyrics are one of the themes and types of literary subtypes, which means to confabulate from the painful events of life and express its speaker's pain and grief. Complaint poems are diverse in terms of subject matter and content. Many factors, including the sensitivities and psychological conditions of the poet, as well as the socio-political factors influencing his environment, affect the diversity of themes and concepts existing in the complaint lyrics. The political and social disturbances in society in the sixth century have led to a rise in the frequency of complaint poetry in this period. In this article, by reviewing the poems of Attar, complaint poetry has been analyzed in terms of both language and content. In terms of content, they are divided into five categories: political, social, mystical, philosophical, and personal; and each has been investigated and analyzed individually. These poems are sometimes expressed in an indirect and humorous language, and sometimes in a serious and direct way.

    Keywords: literary genres, Attar, Complaint poems
  • منوچهر اکبری، علیرضا حاجیان نژاد، حکیمه قطبی نژاد*

    بین ادبیات دفاع مقدس، به ویژه شعر دفاع مقدس و عرفان، پیوندی نزدیک وجود دارد که این ادعا با مطالعه و بررسی اشعار دفاع مقدس قابل اثبات است. با بررسی اشعار دفاع مقدس، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی زیادی را می توان از آن ها استخراج کرد. یکی از این اصطلاحات، پدیده شب است که خود در عرفان و از دیدگاه عارفان، تعابیرمتنوعی دارد. شب در اصطلاح عرفانی از مدارج عالی تا مراتب دانی را طی می کند. در مراتب عالی به جایگاه و مرتبه والای شب در قرآن و حدیث نزدیک است و زمانی برای خلوت با معشوق و در مراتب دانی، گاهی نماد جنبه تاریک وجود  و ممکنات است. این مقاله سعی دارد با استخراج شب در معنای عارفانه اش از شعر دفاع مقدس، به این نتیجه دست یابد که آیا شب همان طور که در عرفان پدیده ای چند وجهی است، در شعر شاعران دفاع مقدس با رویکرد عرفانی نیز چنین است یا خیر. طبق بررسی انجام شده، چنین پیوند و مشابهتی بین عرفان و شعر دفاع مقدس مشاهده می شود. این مقاله از نوع نظری است و با روش کتابخانه ای انجام گرفته است.

    کلید واژگان: شب, دفاع مقدس, ادبیات, عرفان, شعر
    Manouchehr Akbari, Alireza Hajyan Nejad, Hakime Ghotbinejad *
    Introduction

    Mysticism is the recognition and realization of the Truth with the heart, and the mystic is one who walks in this way to see God with his heart. Perhaps one of the best definitions of mysticism is: "Mysticism is nothing but an aesthetic and artistic view of theology" (Shafi'i Kadkani, 2002, 19). The best platform for the emergence of Sufi ecstasy is the field of literature, especially poetry: "Sufism is closely related to literature, including prose and order, as if the mysticism of the literary language, especially poetry, is more expressive in expressing mystical findings. A form of mystical language is a scientific or teaching language. In this language, a mystic tries to convey his findings to others in the language of order or teaching poetry, such as most of the poems in Mathnawi-e Ma'navi and Shabestari's The Secret Rose Garden " (Fanaei Eshkevari, 2013:56).Resistance literature is another literary variant influenced by the spirit of resistance and freedom of nations.  In our country, especially in the contemporary era, resistance literature has become more manifested by the literature of Holy Defense, which itself is a subcategory of resistance literature."Although there are differences among poems with themes of resistance in the period before the victory of the Islamic Revolution, the period of Holy Defense, and the postwar era, all of which are considered as periods of contemporary poetry, the common point among them is fighting against oppression, advocacy of justice, and call for resistance against the enemy" (Hejazi, 2008, 74).Eight years of Holy Defense for the Iranian people is a passion for epics, faith and mysticism, as warriors defended their religion and country with such a vision: "In the field of culture of Holy Defense, love and mysticism, valor and masculinity, courage and epic, sacrifice and devotion, faith in purpose and confidence in victory, and in one word, genuine human moral values emerged. The culture of Holy Defense is a collection of thoughts, beliefs, values, interests and attachments, common relations, and habits manifested during the Holy Defense. The areas of 'spoken', 'written', and 'behavioral' form this valuable and value-creating culture, and can naturally be transmitted to later generations" (Barzanoni, 2006,7).There are similarities between the literature of Holy Defense and mysticism, whether it is the literature of Holy Defense as epic literature, because it is the narrative of the warriors of Islam, and at the same time, our mystical literature also implies epic concepts: "A mystical front in our literature has exactly the epic form: the hero of mysticism is a hero who dreams of immortality (and immortalizes himself by joining the eternal God through fanna-fi-Allah); his enemy is a demon in the name of the soul, a pitched war between them. In this war, there is a talk of bloody roars and whales, love whales, sea of monotheism and other epic objects" (Shamisa, 2002, 46).The poetry of the Holy Defense, as its name implies, should have an epic color, and it may seem, in the first place, that this branch of literature is a subcategory of epic literature (although technically the Holy Defense literature is a subcategory of resistance literature) because it is about battle, courage, and preparation for sacrifice in the way of national ideals and values, but more carefully, the poetry of Holy Defense can be considered a subcategory of mystical literature. Iranian soldiers' view toward war was a spiritual one, and saw jihad in the way of God and being killed in war as equivalent to martyrdom, which is a high status. So, the poetry of Holy Defense, whichsuch literature, can also be mixed with mystical terms and interpretations.

    Methodology

    Mystical terms and concepts are of great variety and illuminate the study of the poems of the Holy Defense, as well as how poets deal with them. One of the terms that has taken another color is the night. Mystics make use of natural phenomena to express their spiritual experiences, and night is of no exception. Mystical terms are not mono-semantics and sometimes accommodate fruitful meanings. Night is one of these terms, the multifacetedness of which becomes clear when taking a look at mystical texts, its. The night can be transcendent and precious, on the other hand it can be degraded and represent the darkness of existence and the symbol of the human soul. The purpose of this paper is to investigate and evaluate the 'night' used in the poetry of the Holy Defense with a mystical approach.     

    Discussion

    The value and position of the night in Islamic culture is definitely derived from the teachings of the Qur'an and the prophetic tradition, and since mysticism is not separate from Islam, in order to better determine the spiritual position of the night, we have investigated it from the perspective of Quranic verses and hadiths, and then from the perspective of mysticism to evaluate the attitude of the poets of the Holy Defense with a mystical approach to the night by specifying the spiritual characteristics of the night. Night and its value in the Qur'an .The night is very important in the Islamic religion, because God has sworn to it in the Qura'n and assigned a separate Surah (Al-Layl) to it. In contrast to the day, which is special for working and trying to live a worldly life, the night is a good time for peace and stillness, and as a result, a better heart-focused attention towards God. This is why it is recommended in the Qur'an that: " Stand vigil through the night, except for a little [of it], a half, or reduce a little from that (Qura'n, 73:2-3 ).The special emphasis of the Qur'an on performing worship and night prayers has increased the importance of the night for Muslims, especially since worship in the night is a sign of the truth of the faith of the servants: "Indeed the watch of the night is firmer in tread and more upright in respect to speech, for indeed during the day you have drawn-out engagements" (Al-Muzzammil: 73: 6-7). In the Qur'an, God has mentioned thirty nights completed with ten other nights, which is a total of forty nights of prophetic solitude with God: " We made an appointment with Moses for thirty nights, and completed them with ten [more]; thus the tryst of his Lord was completed in forty nights" (A'raf, 7:142).The night is so high in position that the Qur'an was revealed at that time: " Indeed we sent it down on the night of ordainment " (Qadr, 97:1). The existence of the nights of ordainment for man is a blessing that makes man hopeful for both the erasure of previous sins and the determination of a good fate.-Night in Hadiths The night is also mentioned frequently in the hadiths of the Prophet (s) and the Infallible Imams (a), and as quoted by Muhammad (PBUH), this mentioning is influenced by the recommendations of the angel of the revelation: "Jibrail recommending me to worship during the night made me believe that the  good people of my Ummah would never sleep, but only a part of the night " (Ibn Babiway, 1988, 13). In emphasizing the importance of the night, the Prophet (S) goes so far as to draw a line around certain people and distinguish them from other people and gives them a special title: 'The Companions of Layl (night)', who are the noblest Muslims: "The noblest people of the Ummah are the bearers of the Qur'an and those who are familiar with the night"  (Allama Majlisi, Vol 110, 230).Imam Hasan al-Askari (a) says about night in a mystical expression that he considers night as the path to truth and proximity, and thus, the night is a shortcut that brings man to his great goal as soon as possible, which is the proximity to Allah. Indeed, the proximity to Allah and reaching the position of proximity to God  is a journey which cannot take place except by staying up during the night" be 2. The Verse 103 It doesn't arrive). (Allama Majlisi, vol. 75, 380).-Interpretations of The Night in Mysticism Night is one of the multifaceted terms in mysticism. From a point of view close to the view of the Qur'an and hadith, the night has a great status that has secrets in itself.In the heart of the night, God reveals his friends and lovers, because lovers visit friends and enjoy proximity to God in the solitude of the night, away from the sight of aghyaar:"When night comes, the special friends of God will be praying: their hearts in prayer, their hearts in need, their lives in secret... When it is time for dawn, it is commanded that these doors of the victory will be opened and the skirts of the holy throne will be thrown over and those closest to Him should be extinguished by the command of the glory. Then, Jabbar-e Kaenat, with his pride, says: Every friend came with their friend in private, where are my friends?" (Meybodi, 1982, 3710)But night is a multifaceted phenomenon in mysticism. The night can also be the bedrock of pure mystical moods and the joy of worship and make proximity to God possible, it can also represent the dark part of existence and take on a negative semantic burden. The night, in the words of mystics, sometimes refers to God, for example, Shaykh Mahmud Shabestari, with the term 'bright night', refers to the right to transcendence: "The meaning of the bright night in the words of Shabestari is the 'essence of ahadith', "which is likened to the night in colorlessness and indiscriminateness, because as there is nothing to be understood in the night, in this stage of nature, which is the stage of the demise of manifestations, there is no perception, for the inconsiderate nature of proportion and constraints is all vanishing. But, it is bright because the right of the Truth is bright in Himself and everything is takes light from Him" (Sajjadi, 2004, 497).Night is sometimes a symbol of the high levels of existence: "Also, mystics, since they often look at the truth and the heart of affairs, consider the night to have esoteric and spiritual meanings and characteristics, which are mostly interpretations; for example, ibn 'Arabi interprets Layl as intellect and clergy and lunch as a appearance and tangible, and believes that it is necessary to bring man to the limits of existence. And his senses are aroused" (Asadollahi & Fathi, 2015, 12,13).The night is an allegory for 'possible' because of its darkness, and from this perspective, its semantic burden is reduced: "The darkness of the dark night is a possiblity because the possibilities are 'zill' and the diagram of plurality and manifestations of the truth" (Sajjadi, 2004, 497). Also, the night in the interpretation of the wisdom of Illumination is the stage of absence and 'the position of the standing property': "The standing property are also inferred as the darkness of the night. As the night of humanity implies, is the position of the standing property. The darkness of the night is the darkness of the possibilities because the possibilities are subtle and the diagram of plurality and manifestations of the truth" (Sajjadi, 2004, 496).A corporeal thing is in the position of darkness and appears to Incorporeal things as a defect. The materialistic world is Absolute darkness: "Sohrevardi considers the materialistic world to be a shadow of a black stain on Gabriel's left feather because of its inherent darkness" (Amini Lari, 2010, 3).Sometimes night, blackness, and darkness and the day and light are interdependent, which refer s to spiritual conditions. In this definition, the night represents ghabz and obstruction: "This bright day is the sign of the covenant of the heart, and that dark night is the example of a resentment. O you! who are calm in the daylight of the state, do not feel safe that the darkness of the night is a suffering. That's why the states are sometimes ghabz or bast" (Sajjadi, 2004, 497).In a summary of the mystical categories mentioned, the night is seen from the perspective of time capacity, place of solitude, secret and romantic need, joiner with true lover and mystery or discover secrets. The night, due to darkness and anti-light, represents the ego and the dark side of the existence of man, the possible and the universe of matter, as well as the stage of non-existence. From a more specialized mystical point of view, the night represents the essence of ahadith as well as the highest levels of existence.

    Conclusion

    By examining the selected poetic evidences of the Holy Defense in this paper, the night with a mystical approach in these poems has various interpretations that this diversity of perceptions can be close to the multidimensionality of the night in mysticism.From one perspective, the night is at odds with light, which can represent blasphemy and falsehood, as well as sensuality and sensuality. The night is the time for the red death, which in the poetry of the Holy Defense is equivalent to martyrdom.The night itself has no credibility or value, but it is the people who pay the price for it by their behavior or devalue it.As can be seen and the evidence quoted in this article, the night in the poetry of the Holy Defense is consistent with its mystical interpretations, but in the poetry of the Holy Defense of mystical terms and interpretations such as the essence of ahadith, rationality and clergy, and the position of the lords of the fixedness is not a sign.Two things that are specific to the poetry of the Holy Defense and are new in mysticism, are the occurrence of red death or martyrdom at night and the last night or the night of the operation.

    Keywords: Night, Holy Defense, literature, Mysticism, Poetry
  • هاشم صادقی محسن آباد*، منوچهر اکبری

    هدف این پژوهش، بررسی شاخصه ها و مولفه های مذهبی بازتولیده شده در رمان جنگ بر مبنای نظریه تحلیل گفتمان است. به این منظور هویت مذهبی رزمندگان در رفتار با اسرا و پیش فرض های گفتمانی و نگرش آنها نسبت به مقوله هایی همچون ایثار و شهادت، بر مبنای آرای بازتاب یافته در رمان های شاخص جنگ، احصا و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیناگفتمانیت رمان جنگ از ترکیب آموزه های مذهبی و شیوه های راهبردی دفاع حاصل شده است. در این رمان ها، گفتمان انقلاب اسلامی با دال های ایدیولوژیک مبتنی بر مذهب نظیر جهاد، ایثار، شهادت و...، نظام معنایی مذهبی را مفصل بندی نموده است و به پشتوانه الگوسازی واقعه عاشورا، استناد به قرآن، کاربست تعابیر مثبت در باب شهادت و تبریک آن، معنای نشانه ها و دال های گفتمانی را تثبیت نموده و به هژمونیک شدن گفتمان یاری رسانده است.

    کلید واژگان: رمان جنگ, گفتمان انقلاب اسلامی, بیناگفتمانیت, ایثار, شهادت
    hashem sadeghi *, manouchehr akbari

    This study has aimed to examine the religious characteristics represented in Persian war novels from the perspective of Critical Discourse Analysi. To do so, the religious identity of warriors in their conduct with prisoners of war, discursive presuppositions about such issues as sacrifice and martyrdom, and the attitude of warriors towards such issues as represented in Persian prominent war novels have been analyzed. The results of the study revealed that the interdiscursivity of Persian war novels is composed of religious teachings and defense strategies. Furthermore, it was found that the Islamic Revolution discourse has articulated a religious semantic system based on Islamic ideological signifiers such as Jihad, sacrifice, martyrdom etc., and that it has consolidated the meaning of discursive signifiers by modeling the ‘eventof Ashoura’ , reference to the Quran, and utilising positive comments about martyrdom and consecration of that, thus facilitating the hegemonization of this discourse.

    Keywords: War Novel, Islamic Revolution Discourse, Interdiscursivity, Sacrifice, Martyrdom
  • ندا نجفی*، منوچهر اکبری

    گریماس (1917م) بر این عقیده است که در هر داستان شش موقعیت شامل فرستنده، گیرنده، فاعل، شیء ارزشی، نیروی بازدارنده و نیروی یاری دهنده و پنج وضعیت شامل وضعیت ابتدایی، نیروی تخریبگر، وضعیت میانی، نیروی سامان دهنده و وضعیت انتهایی وجود دارد. در منظومه «خسرونامه»، منسوب به عطار، که منظومه ای غنایی و عاشقانه است، علاوه بر وجود موقعیت ها و وضعیت های گفته شده، با توجه به نقش شیء ارزشی (گلرخ)، که وقایع اصلی داستان به واسطه حضور او به وجود می آید، به جز روایت اصلی، خرده روایت هایی با پیرنگی جدا از پیرنگ اصلی شکل گرفته است ؛ به طوری که تعدد شخصیت ها باعث ایجاد اپیزودهای متعدد در داستان گردیده است و همین امر است که بر جذابیت این اثر می افزاید. بر همین اساس در این پژوهش بر آن ایم تا با تکیه بر الگوی کنشگران گریماس به تحلیل ساختار پیرنگ و جایگاه شیء ارزشی در داستان «خسرو نامه» بپردازیم. نتایج پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که وجود خرده روایت ها و پیرنگ های نهفته در دل کلان روایت «خسرو نامه» علاوه بر ایجاد الگوهای سازه ای متعدد پیرنگ، باعث ایجاد تعلیق و اپیزود های متنوع گردیده است.

    کلید واژگان: خرده روایت, کنشگر, گریماس, خسرونامه, عطار
    Neda Najafi, Manouchehr Akbari

    Grimas (1917) believes that there are six positions, including the sender, the receiver, the actor, the object, the deterrent, and the assisting force, and five positions, including the initial position, the destructive force, the intermediate position, the organizing force, and the final position in each story. In the poem "Khosronameh", attributed to Attar, which is a lyrical and romantic poem, in addition to the said situations and positions, according to the role of a valuable object (Golrokh), which the main events of the story are created by his presence, except the main narrative, sub-narrative is formed with a plot separate from the main plot; As the multiplicity of characters caused numerous episodes in the story, and this is what adds to the appeal of this work. Accordingly, in this study, we intend to analyze the plot structure and the position of a valuable object in the story of "Khosronameh" based on the model of Grimas actors. The results of the present study, which has been provided in a descriptive-analytical manner using library resources, show that the existence of sub-narratives and plots hidden in the heart of the "Khosronameh" narrative, in addition to creating multiple structural patterns of plot caused suspense and various episodes.

    Keywords: Sub-Narrative, Actor, Grimas, Khosronameh, Attar
  • Mohammad-Reza Torki, Manouchehr Akbari, Somayyeh Rashidi

    In a general perspective, narratology viewpoints in the field of “story” (including novels, short stories and so on) is founded based on the narrative characteristics of the story. Therefore, for illustrating “Memory” as a narrative context with unique characteristics, we need to redefine a number of the descriptions according to fundamental ideas about narratology along with considering the special characteristics of memory. In this article, after a brief discussion about memory, its components, its narrative characteristics, the narrator’s role and James Phelan’s theory of the narrator’s reliability and we examine the role and reliability of the narrator in Ahmad Dehghan’s book Rouzha-ye Akhar based on the viewpoints of rhetorical narratology. Our main purpose is to identify the narrator’s role and his functions and to measure the reliability of his dialogue according to James Phelan’s “theory of unreliable narrator”. With this study, it is known that the narrator of the memory by using various methods such as omission, reticence, moral and ideological evaluations, repetition, etc to support his purposes and this can change him into an unreliable narrator in all three aspects of reporting, interpretation, and evaluation.

    Keywords: Rhetorical narratology, memory, narrator, unreliable narrator, Rouzha-ye Akhar
  • منوچهر اکبری*، راحله حسینی

    در این مقاله قصد نویسندگان بررسی دوبیتی های عامیانه هرات است این دوبیتی ها زمانی تقریبا چهارصد ساله را در بر میگیرد .روش بررسی به این صورت است که ابتدا حدود سیصد دوبیتی انتخاب و استخراج گردیده و تحلیل بر مبنای آن صورت پذیرفته و سپس این نتایج به صورت مختصر در این مقاله ذکر شده اند. از اصل دوبیتی ها در متن مقاله به دلیل محدودیت ؛بعضی دوبیتی ها گزینش شده است

    کلید واژگان: دوبیتی, هرات, مخاطب, وزن, تشبیه, سبک, تفکر
    manouchehr akbari*, raheleh hosseini

     The Writers intention in this article is to study the Herats vulgar distich couplet . These distich couplet took arouned four hundred year of time. The method of studing is like this , at first about three hundred distich couplet choosen and analysed based on them accomplished, and these results mentioned mentioned in a short formed in this article. and these results mentioned in a short form in this article. In the articles text for the limitation reason some distich couplet has been chosen from the origin distich couplet.

    Keywords: Diplopia, Herat, to address, Rhythm, Comparison, Style, Method
  • منوچهر اکبری، مهتاب سالاری *
    پژوهش حاضر، بازی ها و ترفندهای بحث برانگیز در حوزه زبان غزل پست مدرن را بررسی کرده است و کوشیده با پرهیز از تعصب، زبان و بازی های زبانی، این جریان را که گاه تا مرز زبان بازی و زبان پریشی پیش رفته، بررسی کند. نکته شایسته توجه در پژوهش هایی از این دست آن است که در تفکر پست مدرن، شاعر با زبان برخوردی متفاوت دارد و محقق در مطالعه چنین آثاری با غلبه زبان بر معنا و فرم بر محتوا روبه رو خواهد بود. در این دیدگاه، «زبان» ابزاری در خدمت معنا نیست، بلکه زبان و زیبایی آفرینی آن می تواند هدف نهایی مولف باشد که این موضوع با معیارهای زیبایی شناسانه محقق سنتی منطبق نیست. اما سوال مهم در آسیب شناسی غزل پست مدرن این است که: هنجارگریزی/ هنجارستیزی شاعران پست مدرن و خروج آن ها از قاعده مندی زبان تا چه حد موجه است؟ و آیا قاعده و قانونی برای این هنجارشکنی های زبانی هست؟ پژوهش پیش رو کوشیده است بازی های زبانی رایج در غزل پست مدرن ایران را بررسی کند و به پرسش های بالا پاسخ دهد.
    کلید واژگان: غزل پسانوگرا, زبان, ترفندهای زبانی, بازی های زبانی, زبان بازی, شعر زبان
    Manouchehr Akbari, Mahtab Salari *
    Controversial games and tricks in the field of language of postmodern sonnet is what has been examined in present study. We have tried, avoiding prejudice, to study the course of language and its games that goes sometimes to the border of waggery and dysphasia. The noticeable point is that the poet confronts language differently in the postmodern way of thinking, and the researcher faces the overcoming of language and form on meaning and content, respectively. In this view,"language" does not serve meaning definitely, but language and aesthetics can be the ultimate goal of the author, what does not coincide with the aesthetic criteria of traditional scholars. But the most important question about the pathology of postmodern sonnet becomes: "How justified is the abnormality or norm-confronting of postmodern poets and their departure from language rules?" It has been tried, in present research, to study the common language games in Iran's postmodern sonnets to find the answer of above mentioned question.
    Keywords: Postmodern Sonnet, Language, Lingual tricks, Language games, Waggery, Aphasic poem, Contemporary poem
  • کامیار جوانمردی*، منوچهر اکبری

    شناسایی سبک نویسنده و پردازش زبان طبیعی از اهمیت ویژ های برخوردار است و پژوهش در این زمینه به دو صورت کیفی و کمی انجام می شود. ازآنجایی که شعر و ادبیات همواره یکی از افتخارات تاریخی زبان فارسی به شمار می آید، شناسایی سبک نویسندگان و شاعران به صورت گسترده، بدون اعمال نظرات انسانی و به شیوه کمی، امری ضروری است. در این پژوهش کاربرد روش های آماری برای شناسایی سبک نویسنده مورد بررسی قرار می گیرد؛ به همین دلیل، ویژگی های واژگانی، حرفی و نحوی از متن های منتخب استخراج می شود. هدف اصلی مقاله، استخراج ویژگی های صوری متن و دسته بندی اشعار مربوط به دو شاعر حوزه دفاع مقدس (قیصر امین پور و محمدرضا عبدالملکیان) است. به این منظور، از دو دسته بند K نزدیک ترین همسایه و بیز ساده جهت انجام عمل دسته بندی و انتساب داده ها استفاده شد. بررسی هر کدام از دسته بندها با استفاده از معیارهای ارزیابی، انجام شد. نتایج ارزیابی ها روی سه نوع ویژگی نشان داد، ویژگی های واژگانی بدون حذف واژه های دستوری در دسته بند بیز ساده با 92 درصد معیار F از بالاترین دقت در میان انواع ویژگی ها برخوردار است. این نتیجه، نشان دهنده کارآیی قابل ملاحظه این نوع ویژگی در شناسایی سبک نویسنده است.

    کلید واژگان: شناسایی نویسنده, پردازش متن, سبک شناسی, دسته بندی خودکار متن, شعر دفاع مقدس
  • ملیحه خیری*، منوچهر اکبری
    دوره قاجاریه یکی از اعصار طلایی شعر مذهبی _ آیینی است. تعدد شاعران آیینی، آفرینش منظومه های مذهبی و پیدایش شاعرانی که منحصرا با موضوع ولایی سخن گفته اند، قابل توجه است. در دوران مشروطه نیز این جریان ادامه دارد و در دیوان بسیاری از شاعران این دوره، اشعاری در مدح و رثای پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان، به ویژه اشعاری درباره امام حسین (ع) و واقعه عاشورا، مدح و مرثیه امام رضا (ع) و نیز در مدح امام زمان، دیده می شود. شاعرانی که اشعار مهدوی سروده اند بسیارند، معروف ترین آنان عبارتند از ملک الشعرا بهار، صغیر اصفهانی، فواد کرمانی، مفتقر و میرزا یحیی اصفهانی. در این مقاله به معرفی این افراد و نقد اشعار مهدوی آنان می پردازیم. سوالی که مطرح می شود این است که تاثیرپذیری شاعران آیینی از وقایع مشروطه و بازتاب باورهای دینی و ولایی در اشعار مهدوی آنان چگونه است؟ برای پاسخ به این سوال، تحلیل محتوا که عبارت است از برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی اشعار، بهترین روش است. از موارد تاثیرپذیری شاعران از انقلاب مشروطه می توان مواردی چون مبارزه با خرافات مذهبی، نزاع دینی و تقابل دین و پیشرفت را نام برد. همچنین تمام شاعران آیینی سرای این دوره عقاید دینی خود را با صراحت در اشعارشان بیان کرده و از تولی به خاندان عصمت و طهارت سروده اند.
    کلید واژگان: مهدویت, شعر, ادبیات, دوره مشروطه
    Maliha Kheiri*, Dr. Manouchehr Akbari
    The golden age of religious poetry is the Qajar era. Number of ritualpoets, creation of religious epopees and the emergence of poets who have accused exclusively with the issue of guardianship, is notable. During the Mashruteh period this process is ongoing and many of the poets of the period, have eulogy and elegy poems in the Prophet and his household, especially poems about Imam Hussein (AS) and Ashura event, praise and elegy for the Imam Reza (AS) and also in praise of Imam Mahdi (AS), are seen. Many poetshave this feature.They are Poet laureate Bahar, Saqir Isfahani, F. Kermani, Mftaqar and Mirza Yahya Esfahani. We report a case of these people and their poetry criticism oftheir Mahdavi poems.
    Keywords: Mahdaviyyat, poetry, literature, the Mashruteh period
  • گلرخ سادات غنی*، مینا احمدی، منوچهر اکبری
    «رضا امیرخانی»، نویسنده ای با سبک منحصر به فرد است که داستان هایش را از آثار دیگر داستان نویسان معاصر متمایز می کند. از جمله این ویژگی های خاص می توان به رسم الخط عجیب، یا بازی های زبانی و استفاده مناسب از معانی و شکل های گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک خاص و منحصر به فرد نویسنده در این مقاله بررسی و تحلیل شده است. در این نوشتار، سه رمان رضا امیرخانی به نام های «ارمیا»، «من او» و «بیوتن» از منظر نحوه کاربرد عناصر داستانی بررسی شده است. با توجه به نتایج این جستار می توان استفاده به جا و مناسب از عناصر داستانی، توصیف های زنده و ماهرانه ای از مکان ها، شخصیت ها و احساساتشان را - به طوری که خواننده به خوبی بتواند خود را در صحنه های داستان ها تصور کند - از ویژگی های سبکی این نویسنده برشمرد.
    کلید واژگان: رضا امیرخانی, عناصر داستانی, ارمیا, من او و بیوتن
    Golrokhsadat Ghani *, Mina Ahmadi, Manouchehr Akbari
    Reza Amirkhani is a writer with a unique style which discriminates his stories from other contemporary writers. Strange orthography, language games and proper use of various meanings and forms of the words in are some of the features of this writer’s unique style which have been studied in this article. The story elements have been analyzed in three of his novels, namely, Ermia, Man-e-Ou, and Bivatan. The results show that the appropriate use of story elements, lively and skillful description of places, characters and their feelings in a way that the reader can fully visualize the scenes of the story and imagine himself as part them, are some of the properties of Amirkhani’s writing style.
    Keywords: Reza Amirkhani, Story Elements, Bivatan, Ermia, Man, e, Ou
  • منوچهر اکبری*، رستم آی محمد اف(عجمی)

    در این مقاله پس از مروری بر سوابق فرهنگی، و ادبی تاجیکستان، و بیان اهمیت و لزوم پژوهش درباره ادبیات فولکلور به تبیین خلاصه ای از ویژگی های دوبیتی ها و رباعی های عامیانه تاجیک، و بیان موضوعات و مضمونهای گوناگون آنها پرداخته شده است. نمونه رباعی ها و دوبیتی های این مقاله از افواه مردم تاجیکستان جمع آوری شده است. تلاش شده است که با دسته بندی موضوعی مضمونها، تا جایی که مجال این مقاله اجازه می دهد به روشن شدن مرزهای موضوعی در رباعی ها و دوبیتی های فولکلور تاجیک پرداخته شود. برای هر شاخه مضمونی و زیرشاخه های آن نیز مثالهایی از خلال اشعار فولکلور تاجیک آورده، و به صورت جنبی به دیگر ویژگی های این نمونه ها هم اشاره شده است.

    کلید واژگان: فولکلور تاجیک, مضمون رباعی, محتوای دوبیتی, محتوا و مضمون فولکلور تاجیک
    Manouchehr Akbari, Rostam Ay, Mohammadov

    This article reviews the cultural and literary history of Tajikistan, attaching importance to research in folklore literature, while summarizing the characteristic features of common Tajik couplets and quatrains, and elaborating on a wide range of topics and themes. The quatrains and couplets presented in this article have been collected from the masses of people in Tajikistan. In this article, efforts have been made to group themes and to relatively clarify the boundaries of themes in Tajik folklore quatrains and couplets. For each of the branches of themes and their related sub-groups, examples have been mentioned from Tajik folklore poems, while also other characteristic features of these poems have been pointed out.

    Keywords: Tajik folklore, Themes, contents of folklore Tajik quatrains, couplets
  • منوچهر اکبری، علی اکبر رضادوست
    آدمی به عنوان موجودی فهیم، مدام با موضوع فهم سر و کار دارد و هر کنش و واکنشش همراه با فهم است. این هماره گی و اهمیت فهم، باعث شده که اندیشمندان، از دیر باز در پی شناخت ساختار و راه های نیل به فهم درست باشند. آگوستین به عنوان یک قدیس اثرگذار مسیحی در طلیعه قرون وسطی و مولانا به عنوان عارف و اندیشمند مسلمان اواخر این دوران، چنین اند. یکی از قواعد هرمنوتیک ایشان اعتقاد به تاثیر عوامل وجودی در فهم است؛ این دو اندیشمند زمانه اتحاد عاقل و معقول، ظروف مرتبطه حیطه فهم را جدای از حیطه های عاطفی و ارادی نمی دانند. پرچم این اندیشه مشترک، مزین است به آموزه آگوستینی «ایمان می آورم تا بفهمم» که با «ایمآن همان تمییز و ادراک است» مولانا، همنوایی دارد. در تایید این آموزه، نخست به بنیان های مشترک فلسفی آن می پردازیم، سپس به دیدگاه مولانا مبنی بر لزوم هم سنخی شناسنده با موضوع فهم. نهایتا برآنیم که تفاوت فهم یا بدفهمی گهگاه این آموزه، محصول عواملی چون اختلاف منظر و ندیدن مراتب ایمان و فهم در دو شکل درون دینی و برون دینی آن است. بنابراین ضمن معرفی سه مرتبه ایمان و دو ساحت فهم، با دیالکتیکی دانستن رابطه آن دو، به تبیین و رفع این بدفهمی ها می پردازیم.
    کلید واژگان: فهم, ایمان, هرمنوتیک, آگوستین, مولانا, عوامل غیرمعرفتی, دیالکتیک
    Manouchehr Akbari, Ali Akbar Rezadoost
    Human beings as a Percipient creature always deals with “understanding” and every action and reaction of him is accompanied with understanding. From early times، this permanent and significant feature of understanding has made the scholars to investigate the structure and methods for achieving a valid understanding. Augustine as a Christian impressive saint in early middle age and Rumi as a mystic and Moslem scholar at the late part of this period are examples of such scholars. One of the principles of their existential hermeneutics is believing in the impact of existential factors in understanding. These two scholars do not separate the Communicating vessels of understanding domain from emotional and voluntary domain. The motto” Credo ut intelligam” of Augustine which is equivalent with “the faith is the same as discrimination and understanding” of Rumi، indicates the common ideas of these two thinkers. To confirm this motto، the philosophical common basis of this theory is discussed and then has been tried to discuss the Rumi’s view based on necessity of cognation between subject and object. Finally tried to claim that misunderstanding of Augustinian’s motto is the product of factors such as the difference between the point of view and ignoring the degrees or levels of faith and understanding in two forms: interreligious and out of religion. Therefore، by introducing three degrees of faith and two domains of understanding and knowing their relationship as dialectic، I have triedto explain and eliminate these misunderstandings.
    Keywords: understanding, faith, hermeneutics, Rumi, Augustine, non cognition factors, dialectics
  • منوچهر اکبری
    بررسی زندگی رسول اکرم(ص) در ذهن و زبان سنایی بی تردید از موضوع های مهم و اثرگذار در مجموعه پژوهش های ادبیات فارسی می تواند محسوب گردد؛ چرا که سنایی شاعری بزرگ و مقتدای شاعران عارف فارسی زبان به شمار می رود و او را بحق بنیانگذار و مروج اصلی آموزه های عرفانی در شعر فارسی دانسته اند.
    این پژوهش با تمرکز کند و کاو در اثر ارزشمند حدیقه و با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است.
    برای سنایی، شخصیت رسول الله و ابعاد وجودی و نکات برجسته زندگی و ویژگی های روحی و اخلاقی و شان و جایگاه ایشان به قدری مهم بوده است که یکی از ابواب دهگانه حدیقه را بدان اختصاص داده است. طرح شاعرانه داستان معراج و رجحان وجودی آن حضرت بر سایر انبیاء و اولیاء، حسن خلق، رحمت واسعه آن دردانه آفرینش و واسطه خلقت، امی بودن و فضل تقدم اشرافی ایشان بر آدم و سایر انبیاء و نیز تموج تلمیحات قرآنی و بازتاب مهمترین فرازها در زندگی حضرت رسول اکرم از مهمترین عناوینی است که سنایی بدانان پرداخته است.
    کلید واژگان: پیامبر اکرم, سنایی, حدیقه الحقیقه
    Manouchehr Akbari
    There is no doubt that the survey and analysis of Prophet’s life is one of the most significant and influential topics in the series of the Persian Literature Researches.This study took place through focusing on the valuable literary work entitled as “Hadiqa” and was done by a descriptive-analytic method.Sanayi, the author of Hadiqa, respected the character of Prophet Mohammad, the prominent points in his life, his spiritual, moral dimensions, his lofty position and even his other subtle aspects to the extent that he actually devoted one of the ten chapters of his book on the dear Prophet. Sanayi has poetically offered the story of the Prophet’s Heavenly Ascent, his superiority over all the other prophets, his amazing manners and behaviors, the never-ending spirit of blessing- as the major medium for the essential creation of the universe- his superiority over Adam and the other prophets, his role within the allusions mentioned in the Holy Quran, and the reflection of the most significant matters within the Prophet’s life in his book.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال