meghdad jourgholami
-
در سال های اخیر، مطالعه فرآیندهای بازیابی مسیرهای چوبکشی شتاب بیشتری گرفته است. بنابراین، مطالعه حاضر به دنبال این است که آیا بازیابی کامل مشخصه های خاک و زادآوری طبیعی گونه های درختی در مسیرهای چوبکشی صورت گرفته است یا خیر. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، چهار مسیر چوبکشی با کلاسه سنی 5، 15، 25 و 35 سال براساس آخرین سالی که عملیات چوبکشی در مسیرها صورت گرفته بود، انتخاب شدند. هر مسیر چوبکشی با کلاسه سنی معین با 3 تکرار در جنگل انتخاب و در هر مسیر چوبکشی 3 کلاسه شدت ترافیک کم، متوسط و شدید مشخص شد. در مجموع در مسیرهای چوبکشی 72 نمونه خاک و در منطقه شاهد 24 نمونه خاک برداشت شد. برای ارزیابی وضعیت زادآوری در مسیرهای چوبکشی، در هر شدت ترافیک، به صورت تصادفی یک پلات به ابعاد 40 متر مربع پیاده شد. در تمامی مسیرهای چوبکشی با افزایش شدت ترافیک از کم به زیاد، جرم مخصوص ظاهری خاک، مقاومت به نفوذ و تخلخل ریز افزایش یافته است، درحالی که تخلخل کل، تخلخل درشت و درصد رطوبت خاک با افزایش شدت ترافیک از کم به زیاد، کاهش داشته اند. زادآوری طبیعی تمام گونه های موجود در مسیرهای چوبکشی و جنگل طبیعی تفاوت معنی داری داشتند. یافته ها تایید می کنند که نرخ بازیابی فرایندی طولانی است و زمان بیشتری از 35 سال برای بهبودی کامل خصوصیات فیزیکی لازم است. از آنجا که جنگل های هیرکانی کانون های تنوع زیستی هستند، مدیران جنگل باید توجه ویژه ای به عملیات برداشت مکانیزه چوب در این مناطق داشته باشند، زیرا احیای خاک های جنگلی فشرده، چندین دهه طول می کشد.کلید واژگان: بهره برداری جنگل, بازیابی طبیعی, چوبکشی زمینی, زادآوری طبیعی, مسیر چوبکشیIn recent years, the study of recovery processes of skid trails has gained momentum. Therefore, the aim of the present study is to evaluate the long-term effects of soil compaction on the recovery of soil physical properties and regeneration in skid trails. In this research, four skid trails with age classes of 5, 15, 25 and 35 years were selected based on the last year when logging was done on the skids. Each age class was randomly selected with 3 repetitions, and three traffic intensities—low, medium, and heavy—were identified on each skid trail. In total, 72 soil samples were collected from skid trails and 24 soil samples from a control area. To evaluate regeneration on the skid trails, a plot of 40 m² was randomly established in each traffic intensity. Within each plot, regeneration was assessed by determining the species type and counting the number of seedlings of each species. Across all skid trails, bulk density, penetration resistance, and micro-porosity increased, while total porosity, macro-porosity, and soil moisture decreased with increasing traffic intensity from low to high. The natural regeneration of all species differed significantly between the skid trails and the natural forest. The findings confirm that the recovery rate is a long process and more time than 35 years is required for the full recovery of physical characteristics. Since the Hyrcanian forests are biodiversity hotspots, forest managers should pay special attention to mechanized wood harvesting operations in these areas, as the recovery of compacted soils requires decades.Keywords: Forest Harvesting, Ground-Based Logging, Natural Recovery, Natural Regeneration, Skid Trail
-
عملیات بهره برداری و اقدامات مهندسی وابسته به آن از اثرات و پیامدهای محیط زیستی برخوردار هستند، در حالی که اگر نکات و دستورالعمل های محیط زیستی در طراحی و برنامه ریزی های اولیه مد نظر قرار گیرد و پیش بینی درستی از پیامدهای احتمالی این فعالیت ها وجود داشته باشد، میزان پیامدهای مخرب محیط زیستی در مناطق تحت عملیات بهره برداری کاهش می یابد. هدف از این پژوهش بررسی اثرات فعالیت بهره برداری و اقدامات مهندسی وابسته به آن بر بوم سازگان جنگلی و همین طور ارائه روش و دستورالعملی جامع و کارآمد برای پیامدسنجی محیط زیستی این فعالیت در کلیه بوم سازگان های جنگلی است. به این منظور ابتدا مجموعه ای از معیار ها و شاخص های محیط زیستی تاثیرپذیر از اقدامات مهندسی و بهره برداری جنگل انتخاب و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دهی شد. سپس با استفاده از وزن های به دست آمده برای معیارها و شاخص ها، نسبت به ارزیابی اثرات محیط زیستی با کمک روش ماتریس وزنی اقدام شد. نتایج حاصل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که معیار فیزیک خاک (0/213) بالاترین وزن را در بین معیارهای پیامدسنجی محیط زیستی داشته و معیار کیفیت توده (0/125) کمترین وزن و اهمیت را دارا است. در میان شاخص های محیط زیستی شاخص تخلخل خاک بیشترین وزن (0/311) و بالاترین اولویت را دارا بوده و شاخص محیط زیستی زیست توده میکروبی (0/0153) کمترین اهمیت را دارا است. نتایج حاصل از ماتریس وزنی برای پیامدسنجی محیط زیستی بخش نم خانه جنگل خیرود نشان دهنده تخریبی با شدت متوسط در این بخش جنگلی در اثر فعالیت بهره برداری و اقدامات مهندسی وابسته به آن بوده است. بیشترین تاثیر و امتیاز منفی محیط زیستی در ماتریس وزنی مربوط به شاخص محیط زیستی مواد مغذی خاک با 22 درصد اثر در مجموع نهایی امتیاز ماتریس وزنی ارزیابی بوده و کمترین آن مربوط به شاخص فرسایش آبی با 6 درصد تاثیر در ماتریس وزنی است که نشان دهنده تخریب گسترده مواد مغذی خاک در اثر بهره برداری در بخش نم خانه است. با استفاده از نتایج ماتریس وزنی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی می توان نسبت به اولویت بندی شاخص ها و معیارهای محیط زیستی به منظور انجام اقدامات حفاظتی و مدیریتی به جهت کاهش آسیب و تخریب در عرصه های جنگلی اقدام نمود.کلید واژگان: ارزیابی اثرات محیط زیستی, بهره برداری جنگل, تحلیل سلسله مراتبی, جنگل خیرود, ماتریس
-
این پژوهش با هدف اندازه گیری ارتعاش دست-بازو اپراتور اره موتوری در عملیات قطع و بینه بری سه گونه درختی شامل ممرز، راش و انجیلی در بخش پاتم جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود انجام شد. در این پژوهش، سه اصله درخت از گونه های ذکر شده، اندازه گیری ارتعاش به طور همزمان در سه جهت x، y و z اره موتوری با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج 106 SVANTEK انجام شد. نتایج نشان داد که میانگین لرزش معادل اره موتوری در درختان انجیلی در هر سه محور بیشتر از دو گونه ممرز و راش دیگر بدست آمد. مقدار لرزش کل اره موتوری در هنگام قطع درختان ممرز، راش و انجیلی در دسته عقب به طور معنی داری بیش تر از دسته جلو به دست آمد. نتایج آزمون t نشان داد که مقدار کل لرزش اره موتوری در هنگام بینه بری ممرز ، راش و انجیلی در دسته عقب به طور معنی داری بیش تر از دسته جلو است. نتایج حاصل از آزمون توکی نشان داد که میانگین کل لرزش اره موتوری در انجیلی و راش به طور معنی داری بیشتر از ممرز است. نتایج نشان داد که قابلیت انتقال لرزش در راش و انجیلی در هنگام قطع و بینه بری در دسته های جلو وعقب، به طور معنی داری بیش تر از ممرز است. نتایج نشان داد که مقدار دوره مواجهه روزانه در زمان دو ساعت و هم در زمان سه ساعت، در گونه انجیلی و راش به طور معنی داری بیش تر از ممرز بود (هم مرحله قطع و هم بینه بری). نتایج نیز نشان داد که مقدار پیش بینی گر مدت زمان ابتلا به بیماری دست سفید در زمان دو ساعت و هم در زمان سه ساعت، در گونه انجیلی و راش به طور معنی داری بیش تر از ممرز است (هم مرحله قطع و هم بینه بری). بنابراین، پس از تصمیم گیری در مورد کاهش خطر آسیب ناشی از ارتعاش در اره موتوری، باید کنترل های مهندسی و مدیریتی برای کنترل خطر اجرا شود.کلید واژگان: ارتعاش, راش, ممرز, انجیلی, جنگل خیرود, اره موتوریThis research was conducted with the aim of measuring the hand-arm vibration of the chainsaw operator during the cutting and bucking operations of three tree species, including hornbeam, beech, and Persian ironwood, in the Patom section of Kheyrud Educational and Research Forest. In this research, three tree trunks of the mentioned species were measured simultaneously in three x, y and z directions of a chainsaw using a SVANTEK 106 vibration meter. The results showed that the average vibration equivalent to a chainsaw in all three axes in the Persian ironwood was higher than the other two species of hornbeam and beech. The amount of vibration of the whole chainsaw during the cutting of hornbeam, beech and Persian ironwood trees in the rear handle was significantly higher than the front handle. The results of the t-test showed that the total amount of vibration of the chainsaw during sawing of hornbeam, beech and Persian ironwood in the rear handle is significantly higher than the front handle. The results of Tukey's test showed that the average total chainsaw vibration in Persian ironwood and beech is significantly higher than hornbeam. The results showed that the vibration transmission coefficient in beech and Persian ironwood during cutting and bucking in the front and rear handles is significantly more than the measured amount of hornbeam. The results showed that the amount of daily exposure time in both two hours and three hours was significantly higher in Persian ironwood and beech species than hornbeam (both cutting and bucking stage). The results also showed that the predictive value of the duration of white hand disease in both two hours and three hours, in the Persian ironwood and beech species is significantly higher than hornbeam (both cutting and bucking stage).Keywords: Vibration, Beech, Hornbeam, Persian Ironwood, Kheyrud Forests, Chainsaw
-
اره های موتوری که به طور گسترده در عملیات قطع و تبدیل درختان استفاده می شود، ارتعاش های شدیدی ایجاد می کنند. ارتعاش طولانی مدت بدن کارگران ممکن است منجر به ایجاد اختلالات عروقی، حسی عصبی و اسکلتی عضلانی در اندام فوقانی کارگران اره موتورچی شود که به آن سندرم ارتعاش دست و بازو گفته می شود. اره موتوری MPTMGS5803 یکی از انواع ارهه موتوری پرکاربرد در جنگلکاری های غرب استان گیلان است که ارتعاش آن در هنگام انجام عملیات تبدیل درختان جنگلکاری در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری ارتعاش در هنگام انجام عملیات تبدیل درختان صنوبر، با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج SVANTEK 106 A به طور همزمان، در سه جهت x، y و z انجام و شتاب کلی ارتعاش اره موتوری و دوره مواجهه روزانه محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که در دسته عقب و جلوی اره موتوری به ترتیب در جهت x (2/01±0/09)، (1/61±1/62) بیشترین و در جهت y (1/48± 0/17)، (0/73±0/09) کمترین مقدار شتاب ارتعاش وجود داشت. دسته عقب اره موتوری (0/54±3/05)، شتاب کلی لرزش بیشتری نسبت به دسته جلوی آن (0/53±1/94) داشت. نتایج حاصل از دوره مواجهه روزانه نشان داد که شدت ارتعاش وارد شده به کارگر اره موتورچی در مدت سه ساعت و هفتاد ثانیه کار با اره موتوری در دسته جلو 1/19 و در دسته عقب 1/87 بود. با توجه به بررسی به دست آمده از لحاظ ارگونومیک، شتاب کلی ارتعاش این اره موتوری کمتر از حد مجاز بود.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی-عضلانی, ارتعاش دست بازو, تبدیل, سلامت و ایمنی شغلی, صنوبرکاریChainsaws, which are widely used in tree felling operations, create vibrations. Long-term and intense exposure to vibration may lead to the development of vascular, neurosensory, and musculoskeletal disorders in the upper limbs of chainsaw workers, known as Hand-arm vibration syndrome. This study investigates the vibration levels during tree bucking operations on poplar trees with the MPTMGS5803 chainsaw model, one of the most widely used chainsaws in forest operations in the western part of Guilan province. Simultaneous vibration measurements in three directions (x, y and z) were carried out using the SVANTEK 106A vibration meter, aiming to determine the total amount of chainsaw vibration and the daily exposure period. The results show that the highest amount of vibration was measured in the x (1.61±0.62), (2.01±0.90) direction and the lowest in the y (1.48±0.17), (0.73±0.09) direction both in the rear handle and front handle of the chainsaw. The rear handle of the chainsaw had a higher overall vibration acceleration (3.05±0.54 m/s2) compared to the front handle (1.94±0.53 m/s2). In terms of the daily exposure period, the level of vibration exposure inflicted on the chainsaw operator during a three-hour and 70 second working period amounted to 1.19 m/s2 in the front handle and 1.87 m/s2 in the rear handle, with both values falling within the permissible vibration range.
Keywords: Bucking, Hand-Arm Vibration, Musculoskeletal Disorders, Occupational Safety, Health, Poplar -
مدت زمان احیای مسیرهای چوبکشی بعد از عملیات بهره برداری به منظور بازیابی پوشش گیاهی در راستای حفظ جنگل ها اهمیت ویژه ای دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی بلندمدت احیای پوشش گیاهی مسیرهای چوبکشی بعد از عملیات چوبکشی در جنگل خیرود بود. بدین منظور تعداد 54 قطعه نمونه (1×1 متری) به صورت تصادفی شامل 27 قطعه در مسیرهای چوبکشی با سن بهره برداری 5، 10، 15 سال با سه شدت ترافیک کم، متوسط، زیاد و 27 قطعه نمونه شاهد با فاصله 10 متر از مسیر چوبکشی موازی همان مسیرهای برداشت شد و کلیه گیاهان درون قطعات نمونه شناسایی و فراوانی آن ها شمارش و گونه ها به تفکیک علفی و درختی و خانواده آن ها شناسایی شدند. نتایج نشان داد از میان سه تیمار بررسی شده (شدت ترافیک، سن بهره برداری و اثر متقابل ترافیک × سن بهره برداری)، عامل شدت ترافیک به تنهایی بر احیای پوشش گیاهی در مسیر چوبکشی تاثیر معنی داری دارد ولی عامل سن بهره برداری و برهمکنش شدت ترافیک و سن بهره برداری تاثیر معنی داری نداشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عامل ترافیک تاثیر معنی داری بر روی فراوانی گونه ها دارد. همچنین در هر سه عامل شدت ترافیک، سن بهره برداری و اثر متقابل ترافیک × سن بهره برداری، گونه های درختی در مقایسه با گونه های علفی نسبت به تغییرات خاک تاثیرپذیرتر هستند. بنابراین شدت ترافیک می تواند بر تنوع گونه ها و تعداد گیاهان در مسیرهای چوبکشی موثر باشد و این تاثیر در گونه های درختی بیشتر از گونه های علفی می باشد.
کلید واژگان: بهره برداری جنگل, پوشش علفی, سن بهره برداری, شدت ترافیکThe duration of vegetation restoration in the skid trails after logging operations is crucial and fundamental for preserving forests. The purpose of this research is to evaluate the long-term vegetation restoration of the skid trails in Kheyrud forest after logging operations. Therefore, 54 sample plots (1×1 m) were randomly positioned. This included 27 plots on the skid trails with ages of 5, 10, and 15 years at three traffic intensities (low, medium, and high). Additionally, 27 sample plots served as controls with a distance of 10 m from the skid trails parallel to these trails. All the plants in the plots were identified, their abundance was counted, and their species and families were identified. The results of the current research showed that among the three investigated treatments, traffic intensity alone had a significant effect on the recovery of vegetation along the skid trails. However, the age after harvesting and the interaction of traffic intensity and age after harvesting did not have a significant effect. The results also showed that traffic intensity significantly affected the abundance of species. Furthermore, in all three factors (traffic intensity, age after harvesting, and the interaction of traffic intensity × age after harvesting), tree species were more affected by soil changes compared to herbaceous species. Therefore, traffic intensity can significantly affect the variety of species and number of plants in the skid trails, with a greater effect on tree species than herbaceous species.
Keywords: Age after harvesting, Forest harvesting, herbaceous cover, Traffic intensities -
این پژوهش با هدف بررسی اثر تخریب ناشی از بهره برداری سنتی جنگل بر رواناب و رسوب در پی تغییر برخی ویژگی های خاک در ناحیه رویشی زاگرس در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در شمال شهر ایلام انجام گرفت. براساس اهداف تحقیق، تیمارهای جنگل تخریب شده، جنگل دست نخورده (شاهد) و اراضی کشاورزی در منطقه در سه شیب (15، 25 و 35 درصد) و هر کدام در سه تکرار در نظر گرفته شد. در این تحقیق رواناب و رسوب ناشی از بارش های طبیعی بررسی شد. برای بررسی تاثیر پوشش گیاهی بر مقدار رواناب و رسوب از آزمون تجزیه واریانس، برای مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن و برای تعیین معنی داری و حد تاثیر هر یک از متغیرهای اندازه گیری شده در خاک بر مقدار رواناب و رسوب از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش شیب، نفوذ آب در خاک کاهش می یابد و در نتیجه رواناب و رسوب بیشتری تولید می شود. مقدار رواناب، رسوب و ضریب رواناب در اراضی تخریب یافته جنگلی بیشتر از تیمار جنگل دست نخورده (شاهد) و اراضی کشاورزی است. در اراضی تخریب یافته جنگلی مقدار رواناب 43/5 میلی متر و مقدار رسوب 3671/0 تن در هکتار، در اراضی جنگل دست نخورده (شاهد) مقدار رواناب 33/0 میلی متر و مقدار رسوب 0019/0 تن در هکتار و در اراضی کشاورزی مقدار رواناب 22/0 میلی متر و مقدار رسوب 004/0 تن در هکتار محاسبه شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که به ترتیب پارامترهای اسیدیته، درصد رس و درصد سیلت با مقدار رواناب همبستگی مثبت و درصد ماسه همبستگی منفی دارند. پارامترهای اسیدیته و درصد سیلت همبستگی مثبت و درصد ماسه همبستگی منفی با مقدار رسوب دارند. با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که از بین بردن یا تغییر کاربری پوشش گیاهی به ویژه پوشش جنگلی، نفوذپذیری خاک را کاهش و در نتیجه مقدار رواناب و رسوب خاک را افزایش می دهد. بنابراین با حفظ، احیا و توسعه درختان و درختچه های جنگلی و نیز جلوگیری از تغییر کاربری این اراضی به کشاورزی به ویژه در اراضی شیبدار جنگلی می توان از تولید رواناب و رسوب جلوگیری کرد.
کلید واژگان: بهره برداری سنتی جنگل, رواناب, رسوب, شیب, مانشت و قلارنگThis study was conducted to investigate the effect of degradation due to traditional forest exploitation on runoff and sediment following the change of some soil characteristics in the Zagros vegetation area in Manesht and Qalarang protected areas in the north of Ilam. Based on the objectives of the study, the treatments of degraded forest, intact forest (control) and agricultural lands in the region were considered in three slopes (15, 25 and 35%) and each in three replications. In this study, runoff and sediment due to rainfall were considered. Analysis of variance test was used to investigate the effect of vegetation cover on runoff and sediment, Duncan's test was used to compare means, and Pearson's correlation method was used to determine the significance and extent of each variable measured in the soil on runoff and sediment. The results showed that with increasing the slope, the amount of water infiltration in the soil decreases and as a result, more runoff and sediment is produced. The results showed that the amount of runoff, sediment and runoff coefficient in degraded forest lands is higher than the treatment of intact forest (control) and agricultural lands. In degraded forest lands, the amount of runoff is 5.43 mm and sediment is 0.3671 tons per hectare and in untouched forest lands (control), the amount of runoff is 0.33 mm and sediment is 0.0019 tons per hectare, respectively, and in agricultural lands, the amount of runoff, and sediment were calculated as 22. 0.00 mm and 0.004 t / ha, respectively. The results of correlation coefficient showed that the parameters of acidity, clay percentage, silt percentage had a positive correlation and sand percentage had a negative correlation with runoff and acidity parameters, silt percentage had a positive correlation and sand percentage had a negative correlation with sediment content. According to the results of this study, it can be concluded that eliminating or changing the use of vegetation, especially forest cover reduces the amount of soil permeability and thus increases the amount of soil runoff and sediment. Therefore, by preserving, rehabilitating and developing forest trees and shrubs, as well as preventing the change of use of these lands to agriculture, especially in sloping forest lands, runoff and sediment production can be prevented.
Keywords: Traditional forest exploitation, Runoff, Sediment, slope gradient, Manesht, Galarang -
ارزیابی تاثیر فعالیت های بهره برداری جنگل و برنامه ریزی برای کاهش این آثار از عواملی اساسی است که اهمیت روزافزونی دارد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سیستم چوبکشی زمینی بر روند بازیابی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک طی هفت سال در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود است. در این پژوهش از طرح فاکتوریل کاملا تصادفی استفاده شد و تیمارها شامل مدت زمان (سال) گذشته از چوبکشی (یک، دو، پنج و هفت سال)، سه شدت ترافیک (کم، متوسط و زیاد) و عمق خاک (صفر تا 10 و 10 تا 20 سانتی متری) بود. نتایج نشان داد که شدت کوبیدگی در عمق 0 تا 10 سانتی متری بیشتر از عمق 10 تا 20 سانتی متری است و عامل شدت تردد بر مقدار کوبیدگی تاثیر ندارد. جرم مخصوص ظاهری خاک پس از هفت سال هنوز به حالت اولیه خود برنگشته است و تفاوت معنی داری بین منطقه شاهد و مسیر چوبکشی دیده می شود. مقدار ماده آلی طی هفت سال، روند بازیابی را نسبت به سال اول پس از چوبکشی نشان داد، به طوری که در سال هفتم تفاوت معنی داری بین مقدار ماده آلی منطقه شاهد و مسیر چوبکشی مشاهده نشد. درحالی که مقدار ماده آلی در مسیر چوبکشی سال اول بسیار کمتر از مقدار ماده آلی در نقاط شاهد مجاور خود بود. یافته های تحقیق نشان داد که بازیابی برخی خصوصیات خاک مانند ماده آلی سریع تر از برخی مشخصه های فیزیکی دیگر مانند جرم مخصوص ظاهری و تخلخل اتفاق می افتد.کلید واژگان: جرم مخصوص ظاهری, کوبیدگی خاک, ماده آلی, مسیر چوبکشیAssessment and management of environmental impacts imposed by forest harvesting activities are one of the key factors that are increasing important. The purpose of this study was to investigate the effect of ground-based system on soil physical and chemical properties and the recovery process of these properties over the course of seven years. Hence, the compartments no. 316, 318, 310, and 309 of the Gorazbon District in the Kheyrud educational and research forest were selected. In this study, a completely randomized factorial design was applied and the treatments included duration (years) from timber extraction (one, two, five, and seven years), three traffic intensities (low, medium, and high) and soil depths (0-10 and 10-20 cm). The soil bulk density after seven years has not yet returned to the original state. There is still a significant difference between the control area and the skid trail. The amount of organic matter after seven years showed a recovery process compared with the first year after timber extraction, so that in the seventh year no significant difference was observed between the amount of organic matter in the control area and timber extraction track, while the amount of organic matter in the first year of timber extraction track is much lower than that of adjacent control areas. The recovery of some soil properties such as organic matter occurs faster than other ones like bulk density and porosity.Keywords: Machine operating trail, organic matter, Soil compaction, Bulk density
-
مجله پژوهشهای راهبردی در علوم کشاورزی و منابع طبیعی، سال ششم شماره 2 (پاییز و زمستان 1400)، صص 157 -170
جنگل و محیط زیست در تامین درآمد، خوراک، انرژی، دارو و منبع ژنتیک و انواع ماده های اساسی برای رفاه و زندگی مردم و حفظ فرهنگ نقش مهمی دارند. در این پژوهش سعی شده است که با بررسی اسنادی و رجوع به آمار و داده های سازمان های ملی و بین المللی به کارکردهای جنگل و محیط زیست در ایران و پیوند آن ها با امنیت غذایی پرداخته شود. خدمت های بوم سازگانی (اکوسیستمی) مستقیم جنگل و محیط زیست دربرگیرنده فراورده های چوبی، هیزم و فراورده های فرعی یا غیرچوبی است. در این پژوهش به طور مختصر به آمار مربوط به جنگل های ایران اشاره می شود که دربرگیرنده درآمدهای حاصل از بهره برداری از چوب و محصول های فرعی، انرژی به دست آمده از هیزم در خوراک پزی برای بهره گیری بهینه از ماده های غذایی و نقش مستقیم برخی از محصول های فرعی بر تغذیه مستقیم هستند. خدمت های بوم سازگانی غیرمستقیم جنگل و محیط زیست به طور عمده در شاخص های «موجود بودن» و «پایداری» سیستم های غذایی نقش برجسته ای دارند که دربرگیرنده تنوع زیستی، تغییرهای اقلیمی، تنظیم کیفیت و کمیت آب و حفاظت از خاک و چرخه ماده های مغذی هستند. تنوع زیستی سیستم های تولیدی و معیشت را در برابر تنش ها، از جمله در برابر تغییرهای آب وهوایی، مقاوم تر می کند. تغییرهای اقلیمی و تنوع اقلیمی، ارایه طیف وسیعی از کالاهای مهم (چوبی و غیر چوبی) و خدمت های محیط زیستی جنگل ها را تهدید می کند. در این پژوهش ضمن بررسی ارتباط بین تغییرهای جهانی محیط زیست و امنیت غذایی، راهکارهای برون رفت از وضعیت موجود برشمرده شده است.
کلید واژگان: تغییرهای اقلیمی, تنوع زیستی, سیستم غذا, فراورده های چوبی, محصول های غیرچوبیStrategic Research Journal of Agricultural Sciences and Natural Resources, Volume:6 Issue: 2, 2022, PP 157 -170Forests and the environment play important role in providing income, food, energy, medicines and genetic resources, and a variety of essential materials for the well-being and living conditions of the people and the preservation of culture. In this research, an attempt has been made to elucidate the functions of forests and the environment in Iran and their links to food security and nutrition by reviewing documents and referring to statistics and data of national and international organizations. Direct forest and environment ecosystem services include the sale of wood products, fuel wood or firewood and by-products or non-wood products. In this study, the statistics related to Iran's forests were briefly pointed out, which include revenues from the harvesting of wood and non-wood products, energy obtained from firewood in cooking for optimal use of food and the direct role of some non-wood products in direct provision in the food system. Indirect forest and environment ecosystem services play a major role in the “availability” and “stability” components of food systems, including biodiversity, climate change, water regulation and quality, and soil and nutrient cycling conservation. Biodiversity makes production and livelihood systems more resilient to shock and stress including climate change. Climate change and climate diversity threaten the provision of a wide range of important products (timber and non-timber) and forest environmental services. In this study, while examining the relationship between global environmental changes and food security, the strategies for overcoming the current situation were enumerated.
Keywords: Biodiversity, climate change, Food system, Non-wood products, Wood products -
اقدامات مدیریتی متنوعی مانند تیمارهای شیار و پشته، استفاده از انحراف دهنده های چوبی و مالچ پاشی آلی در مسیرهای چوبکشی برای کاهش آثار منفی رواناب های سطحی و خطرهای سیل اعمال شده است. با این حال، تحقیقات درباره تاثیر چنین تیمارهایی در بازیابی خصوصیات خاک کمیاب است. در این تحقیق، تاثیر مالچ های آلی شامل لاشبرگ، کلش برنج و خاک اره بر بازیابی خصوصیات فیزیکی خاک کوبیده شده مسیرهای چوبکشی (وزن مخصوص ظاهری، تخلخل، مقاومت به نفوذ و بافت خاک)، دو سال بعد از عملیات بهره برداری ارزیابی و آزمایش شد. براساس نتایج، تیمار مالچ های لاشبرگ، کلش برنج و خاک اره، اثر معنی داری بر بازیابی وزن مخصوص ظاهری، تخلخل و مقاومت به نفوذ خاک داشت، ولی بر اجزای رس و لای بافت خاک اثر معنی داری نداشت. همچنین مالچ لاشبرگ دارای بیشترین تاثیر در بازیابی مشخصه های فیزیکی خاک نسبت به دو مالچ کلش و خاک اره بود. همچنین در عمق سطحی (5-0 سانتی متری) در مقایسه با عمق 10-5 سانتی متری، تاثیر مالچ بیشتر و معنی دار بود. می توان نتیجه گرفت که کاربرد انواع مالچ، سبب بازیابی و بهبود مشخصه های فیزیکی خاک پس از عملیات چوبکشی در طی دوره ای دوساله نسبت به مسیر چوبکشی بدون تیمار می شود. با این حال، مقادیر مشخصه های فیزیکی خاک هنوز کمتر از مقادیر اندازه گیری شده در منطقه شاهد (دست نخورده) بود که نشان می دهد دو سال زمان، برای بازگرداندن مشخصه های فیزیکی خاک به سطوح قبل از تردد ماشین در منطقه پژوهش کافی نبوده است.
کلید واژگان: بازیابی خاک, خاک اره, خصوصیات فیزیکی, کلش برنج, کوبیدگی, لاشبرگVarious engineering measures, such as mulching, have been applied to skid trails to suppress the negative effects of surface runoff and flood hazards. However, study on the effectiveness of such treatments to restore soil properties is scarce. In this study, the effect of organic mulches including leaf litter, rice straw and sawdust on the recovery of physical properties of compacted soil of skid trails (i.e., soil bulk density, porosity, resistance to penetration and soil texture) was evaluated and tested two years after skidding operations compared to untreated trails and undisturbed (control) area. The results showed that the treatment of leaf litter mulch, rice straw and sawdust had a significant effect on the recovery of soil bulk density, porosity and soil penetration resistance, but had no significant effect on soil texture. The results showed that litter mulch has the greatest effect on the recovery of soil physical characteristics compared to straw and sawdust mulch. However, for two years, the soil texture was not affected by the type and amount of mulch. Also, in the surface depth, the effects of mulch are more significant. We can conclude that the applying different organic mulches increased levels of each mulch moderately ameliorated soil physical properties, after mechanized operations over a two-year period, compared to the untreated treatment; however, the values of soil properties were still lower than those in the undisturbed (control) area, indicating that two years is not long enough to restore the soil properties to pre-harvest levels in the study area.
Keywords: Soil recovery, Soil compaction, Physical properties, leaf litter, rice straw, sawdust -
تراکم خاک به علت استفاده از ماشین آلات سنگین برای برداشت چوب و بی توجهی به شرایط خاک در عملیات چوبکشی، مشکلی گسترده در برداشت چوب از جنگل است. در تحقیق حاضر، فرایند بازیابی مشخصه های خاک مسیرهای چوبکشی بعد از عملیات چوبکشی در جنگل خیرود بررسی شد. چهار مسیر چوبکشی با سنین مختلف (3، 10، 20 و 25 سال) با سه تکرار در جنگل انتخاب و در هر یک از آنها سه طبقه شدت ترافیک و سه کلاسه شیب مشخص شد و نمونه گیری در محل رد چرخ ها در عمق های 10-0 و 20-10 سانتی متری خاک انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن است که 25 سال پس از عملیات چوبکشی جرم مخصوص ظاهری، مقاومت به نفوذ و تخلخل ریز، 4/8، 4/27 و 44/50 درصد بیشتر و تخلخل کل، تخلخل درشت و رطوبت خاک به ترتیب 96/1، 1/17 و 58/4 درصد کمتر از منطقه دست نخورده بود. با گذشت 25 سال از عملیات چوبکشی، مقادیر واکنش (pH)، هدایت الکتریکی، کربن، نیتروژن کل، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم قابل جذب در خاک، تعداد و زی توده کرم های خاکی کمتر و نسبت کربن به نیتروژن بیشتر از منطقه دست نخورده بود. شدت ترافیک زیاد (H3) و کلاسه شیب 30-20 درصد (C3) در مسیر چوبکشی سه ساله بیشترین اثر را بر مشخصه های خاک داشت که از تغییرات بیشتر و طولانی شدن بازیابی مشخصه های خاک در این موقعیت ها نشان دارد. نتایج این مطالعه مشخص می کند که بازیابی مشخصه های شیمیایی طولانی تر از مشخصه های زیستی و فیزیکی است، به طوری که بازیابی کامل این مشخصه ها به زمانی بیش از 25 سال نیاز دارد.کلید واژگان: جرم مخصوص ظاهری, چوبکشی زمینی, زی توده کرم خاکی, شدت ترافیک, شیب مسیر چوبکشیSoil compaction is a widespread problem in forestry due to the use of heavy machinery for timber harvesting and the lack of attention to soil conditions in harvesting operations. Therefore, the present study was conducted to investigate the natural recovery process of compacted soil properties after skidding operations in Kheyrud forest. Four abandoned skid trails with different ages (3, 10, 20 and 25 years) were selected with three replications at the forest area. In each of them, three traffic intensity classes and three slope classes were specified and sampling were done at the wheel track at depths of 0-10 and 10-20 cm of soil. The results showed that 20 years after the skidding operations, bulk density, penetration resistance and microporosity were 8.4%, 27.4% and 50.44% greater and TP, MP and SM were 1.96%, 17.1% and 4.58% lower than the undisturbed area, respectively. 20 years after skidding operation, the values of pH, EC, C, N, Available P, K, Ca, and Mg, earthworm density and biomass were lower than the undisturbed area, respectively, and value of C/N ratio was higher than the undisturbed area. High traffic intensity (H3) and slope classes of 20 - 30% (C3) in the 3-year skid trail had the greatest impact on soil properties, that indicating greater changes and longer recovery of soil properties in these treatments. The consequence of this study indicated that recovery of soil chemical properties is longer than biological and physical properties, so that complete recovery of these properties takes more than 25 years.Keywords: Bulk density, Ground-based skidding, Earthworm biomass, Traffic intensity, Trail gradient
-
به منظور بررسی فاکتورهای موثر بر خسارت ناشی از برف زودرس در پارسل 10 بخش پاتم جنگل آموزشی خیرود، آماربرداری به روش تصادفی منظم با ابعاد شبکه (100 در 100 متر) با قطعات نمونه دایره ای 1000 متر مربعی به تعداد 46 قطعه نمونه انجام گرفت. در هر قطعه نمونه عواملی موثر شامل شیب عمومی قطعه نمونه، جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا و عمق خاک، قطر برابرسینه و ارتفاع همه گونه های درختی بیشتر از 5/7 سانتی متر برداشت شد. خسارات به درختان به چهار نوع دسته ریشه کن شدن، شکستگی تنه، شکستگی تاج و خم شدن طبقه بندی و ثبت شد. نتایج تحقیق نشان داد که 1/28 درصد درختان خسارت دیدند که درصد هر یک از انواع خسارت های ریشه کن شدن، شکستگی تنه، شکستگی تاج و خم شدن به ترتیب 3، 4، 10 و 11 درصد بود. نتایج نشان داد که بین نوع خسارت و عوامل جهات جغرافیایی، شیب، ارتفاع از سطح دریا و عمق خاک اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین خسارت درختان در دامنه شمالی، شیب کمتر از 15 درصد، ارتفاع (380-330 متر) و خاک های کم عمق و کمترین آن در دامنه های جنوبی رخ داده است. خسارت در دامنه های شرقی و غربی تقریبا برابر بوده است. بیشترین و کمترین درصد خسارت به ترتیب مربوط به گونه های توسکا و افرا است. عملیات پرورشی با تاثیر بر ساختار افقی و عمودی توده ها جهت کاهش ضریب قطری درختان، نقش موثری در کاهش شدت و وسعت خسارت برف بر درختان خواهد داشت و پایداری توده و درخت را بهبود می بخشد.
کلید واژگان: خسارات برف, خم شدگی, شکستگی تنه, صدمه به تاج, ضریب قدکشیدگیIn order to investigate the factors affecting damage caused by early snow in the compartment no. 10 in Patom district of Kheyrud forest research station, the sampling was conducted on a random grid (100 × 100 m) with 46 m 1000 circular sample plots. In each plot, effective factors including slope gradient of the plot, aspect, altitude (elevation), soil depth, diameter at breast height, and height of all tree species greater than 7.5 cm were recorded. Damages to trees were classified into four types including uprooting (tree throw), trunk fracture, crown fracture, and bending. The results showed that 28.1% of the trees were damaged, with damage of 3, 4, 10 and 11% for each type including uprooting (tree throw), trunk fracture, crown fracture, and bending, respectively. The results showed that there was a significant difference between the types of tree damage and some factors including aspect, slope, elevation, and soil depth. The highest percentage of tree damage occurred in the northern aspect, slope less than 15%, altitude of 330-380 m, and shallow soils depth, and the lowest occurred in the southern aspect. The damage on the eastern and western slopes was approximately similar. The highest and the lowest percentages of damage were related to alder and maple tree species, respectively. Thinning treatments affected the horizontal and vertical structure of the stands by reducing the slenderness coefficient of trees, which has a key role in reducing the severity of snow damage on trees, and improves tree and stand stability.
Keywords: Snow Damage, Bending, Trunk Fracture, Crown Damage, H, D Index -
یکی از فعالیت های مهم مهندسی جنگل، تلاش برای کاهش رسوب در مسیرهای چوب کشی است. در پژوهش پیش رو، تاثیر استفاده از مالچ های مختلف با نرخ های متفاوت بر کاهش مقدار رسوب مسیرهای چوب کشی و مقایسه آن با مسیر چوب کشی بدون تیمار (فاقد مالچ) و جنگل شاهد (دست نخورده) بررسی شده است. این پژوهش به مدت 13 ماه (شهریور 1396 تا مهر 1397) در بخش نم خانه جنگل خیرود نوشهر در شرایط بارندگی طبیعی انجام شد. قطعه نمونه های شش متر مربعی در قالب سه تکرار برای تعیین مقدار رسوب استفاده شدند. سه تیمار مالچ طبیعی شامل خاک اره، لاش برگ و سرشاخه و کلش برنج با سه نرخ متفاوت (براساس وزن مواد) مقایسه شدند. نتایج نشان داد که کمترین مقدار رسوب مربوط به جنگل دست نخورده (شاهد) و بیشترین مقدار متعلق به مسیر چوب کشی بدون تیمار بود. در مقایسه با مسیر چوب کشی بدون تیمار، استفاده از مالچ های خاک اره، کلش برنج و لاش برگ و سرشاخه به ترتیب سبب کاهش مقدار رسوب به اندازه 1/13، 2/10 و 3/7 برابر شد. براساس نتایج این پژوهش، استفاده از مالچ به ویژه خاک اره سبب کاهش معنی دار مقدار رسوب تولیدی در مسیرهای چوب کشی می شود.کلید واژگان: خاک اره, سرشاخه و لاش برگ, کلش برنج, کوبیدگی خاک, هیدرولوژی جنگلThe role of forest engineering is crucial for restoring and reclaiming of skid trails, one of these being to reduce sediment yields along the trails. This study aimed to measure sediment yield in the skid trails covered by different organic mulches and to compare it with an untreated trail and control plot (i.e., undisturbed forest). This research was conducted for 13 months (from September 2017 to October 2018) in the Namkhaneh district, Kheiroud forest, Nowshahr under the natural rainfall condition. Six-square-meter plots were used in three replications to determine the amount of sediment. Three natural mulch treatments were used in this study, including sawdust, leaf litter, and straw, and there were mulched at three different rates (based on material weight). The highest and lowest amount of sediment was obtained in the untreated skid trail and undisturbed forest, respectively. Our results demonstrated that the application of sawdust, straw, and leaf litter mulches reduced the sediment yield by 13.1, 10.2, and 7.3 times compared to the untreated trail, respectively. Overall, it can be concluded that the application of mulches, especially sawdust, has a significant impact on sediment reduction.Keywords: Forest hydrology, leaf litter, Sawdust, soil compaction, straw
-
بهره برداری از جنگل، کاری سنگین و خطرناک، دارای وضعیت کاری غیرطبیعی، ناراحت کننده و در معرض سروصدا و ارتعاش است که پیامدهای بهداشتی ناگواری دارد و امکان ابتلا به بیماری ها و صدمات شغلی را افزایش می دهد. اختلالات عروقی مانند پدیده رینود یا دست سفید (VWF) از مهم ترین، خطرناک ترین و شایع ترین پیامدهای ارتعاش است. هدف این پژوهش تعیین حد زمانی مجاز ارتعاش، هنگام قرارگیری اپراتور در معرض ارتعاشات اره موتوری در بینه بری درختان انجیلی، صنوبر و توسکا برای پیشگیری از بیماری دست سفید در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود نوشهر است. اندازه گیری شاخص حد زمانی استاندارد نشان داد که حد زمانی (ساعت) قرارگیری اپراتور در معرض ارتعاش، در مرحله بینه ری برای کل درختان حداکثر 59/2 ساعت است. براساس نتایج، ساعات مواجهه کارگر اره موتورچی با ارتعاش در گونه انجیلی بیشتر است و پیش بینی گر مدت زمان ابتلا به بیماری دست سفید در کارگر اره موتورچی بیشتر است، بنابراین اگر فرد در مرحله بینه ری دو ساعت در روز مشغول استحصال درخت انجیلی باشد، کارگر اره موتورچی در طول هفته باید زمان کمتری و حداکثر 61/ 9 ساعت با اره کار کند. این مدت برای گونه صنوبر 34/14 ساعت و برای گونه توسکا 01/18 ساعت است. بر این اساس، هرچه ساعت مواجهه کارگر اره موتورچی در یک روز بیشتر باشد و همچنین ارتعاش کل اره موتوری افزایش یابد، اپراتور برای پیشگیری از بیماری دست سفید (VWF) در طول هفته باید زمان کمتری از اره موتوری استفاده کند.کلید واژگان: استاندارد ISO 5349, ارتعاش سنج, بینه ری, بهره برداریForest harvesting operations as heavy and dangerous work requires abnormal, uncomfortable working conditions, exposure to noise and vibration, which has adverse health consequences and may lead to illness and injury. Vascular abnormalities, such as the Rhinoceros or White Hand phenomenon (VWF), are known to be the most important, most dangerous, and most common effects of vibration. The purpose of this study was to determine the permissible time limit for vibration exposure during operator exposure to echomotor vibrations in evacuation of evergreen, poplar and alder trees (VWF) in Kheyrud Nowshahr training and research forest in Mazandaran province. Measurement of the time limit index of the governor indicated that the maximum exposure time (hour) for the operator during vibration was 2.59 hours for the whole tree. Therefore, maximal timing workers can partially prevent diseases and injuries caused by vibration motors. According to the results, since the amount of clock exposure the vibrator worker has in the bibliographic mode is higher and the prediction time of the white-handed disease in the rotor worker is greater, therefore, if one is in the binary phase Working two hours a day, evangelical worker has to work with saw for a maximum of 9.61 hours during the week, which is 14/34 hours for poplar and 18/01 for alder. Accordingly, the more hours an ohmicor worker was exposed to in one day and the more the ohmicorum's total vibration increased, the operator had to wait less time than the saw during the week to prevent white-handed disease (VWF).Keywords: ISO 5349, Vibrometer, bucking, logging
-
عبور ماشین آلات در جنگل، باعث تراکم و فشردگی و کاهش تخلخل و ظرفیت نفوذ خاک جنگل و به تبع آن افزایش متوسط حجم رواناب سطحی می شود. با توجه به نتایج مطالعات قبل درباره تاثیر مالچ ها روی کاهش رواناب در شرایط آزمایشگاهی، هدف از این تحقیق تعیین و مقایسه میزان رواناب تولیده شده در پلات های مسیر چوبکشی بدون تیمار، تیمار جنگل دست نخورده (شاهد جنگل) و مسیر چوبکشی با تیمار مالچ خاک اره، تحت شرایط طبیعی در بخش نمخانه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود است تا راهکارهای مفیدی برای کاهش اثرات بهره برداری به منظور حفظ کارکرد حفاظت از آب جنگل و کاهش رواناب به کار رود. برای این مطالعه در پلات های 6 متر مربعی و در قالب سه تکرار بر اساس بارندگی-های طبیعی نمونه های رواناب که توسط لوله های موجود در قسمت خروجی پلات به ظروف جمع آوری هدایت می شد، جمع آوری و اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مقدار رواناب در تیمار جنگل دست نخورده (شاهد جنگل) و مسیر چوبکشی بدون تیمار و مسیر با تیمار مالچ خاک اره به ترتیب 40/0 و 44/1 و 71/0 میلی متر بود که بیشترین مقدار رواناب در تیمار مسیر چوبکشی بدون تیمار و کمترین آن در تیمار جنگل دست نخورده (شاهد جنگل) مشاهده شد. همچنین با استفاده از مالچ خاک اره مقدار رواناب تولید شده 49 درصد کاهش پیدا کرد، در حالی که مقدار رواناب تولیدی قبل از کاربرد مالچ در مسیرهای چوبکشی نسبت به جنگل دست نخورده 72 درصد بود. همچنین رواناب تولید شده در تیمار شاهد مسیر چوبکشی 51 درصد بیشتر از تیمار مالچ خاک اره است.
کلید واژگان: جنگل دست نخورده, رواناب, عملیات چوبکشی, مالچ خاک اره, مسیر چوبکشی بدون تیمارForest machinery traffic on forests causes significant changes in increasing the bulk density, reducing porosity, ventilation and reducing water infiltration rate which resulted in an increasing surface runoff. According to the results of previous studies on the effect of mulch on reducing runoff in laboratory conditions, The aim of the present study was to determine and compare the amount of runoff produced in untreated skid trail, undisturbed forest (control area), and the skid trail plots covered by sawdust, under natural conditions in Namkhaneh District, Kheyrud Forest to find useful strategies to reduce the effects of forest utilization in order to maintain the function of forest water protection and reduce runoff. In this study, the runoff plots (6 m2) were triplicate established and runoff collected by pipes in the outlet plots were measured based on natural rainfall conditions. The results revealed that applying sawdust mulch to the skid trail decreased runoff compared to the untreated skid trail, and the runoff amount in undisturbed forest, untreated skid trail and sawdust mulch treatments were 0.40, 1.44 and 0.71 mm, respectively. The highest and the lowest amount of runoff were found for untreated skid trail and undisturbed forest treatments, respectively. Also, by application of sawdust mulch, the amount of runoff produced reduced by 48.4%, while the amount of runoff before the use of mulch in skid trail was 72.2% higher than the intact forest. Also, the runoff produced in skid trail control treatment was 51.1% higher compared to sawdust treatment.
Keywords: Undisturbed forest, runoff, Skidding operations, Sawdust mulch, Untreated skid trails -
تغییر کاربری زمین، به طور قابل توجهی می تواند بر هیدرولوژی یک حوزه آبخیز جنگلی تاثیر بگذارد. پوشش گیاهی نقش مهمی در جلوگیری از فرسایش خاک دارد. برداشت چوب، تاج پوشش را تغییر میدهد و خاک را در معرض آب و باد قرار میدهد. فشردگی خاک و حذف پوشش کف جنگل در مسیر های چوبکشی باعث کاهش ظرفیت گنجایش آب در خاک و در نتیجه کاهش سرعت نفوذ آب و افزایش رواناب شده که سبب هدررفت خاک می شود. به منظور اندازه گیری نرخ هدر رفت خاک در دو طبقه شیب مسیر و بررسی اثر مسیر های چوبکشی بر مقدار هدررفت خاک، این تحقیق در بخش گرازبن جنگل خیرود در دو منطقه شاهد و مسیرچوبکشی بعد از عملیات چوبکشی در سطح قطعه نمونه به مدت یکسال (پاییز 1393 تا پاییز 1394) انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان رسوب با مقدار 938/1 گرم در لیتر مربوط به فصل پاییز در مسیر چوبکشی با شیب 20-40 درصد و کمترین میزان رسوب با مقدار 1/0 گرم در لیتر مربوط به فصل پاییز در منطقه شاهد با شیب 20-40 درصد است. نوع پوشش (مسیر چوبکشی و منطقه شاهد)، فصل و اثرات متقابل پوشش و فصل، از نظر آماری بر میزان رسوب اثر معنی دار دارد، ولی شیب و اثرات متقابل پوشش و شیب و همچنین شیب و فصل از نظر آماری بر میزان رسوب معنی دار نیست. آزمون گروهبندی میانگینها (دانکن) نشان داد که بین مقدار رسوب تولیدی در فصول مختلف از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود دارد و فصل پاییز دارای بیشترین مقدار رسوب و فصل بهار و تابستان دارای کمترین مقدار رسوب تولیدی است. هرچند بین مقدار رسوب تولیدی در فصول بهار و تابستان از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود ندارد.
کلید واژگان: بهره برداری جنگل, چوبکشی, رسوب, مسیر چوبکشی, جنگل خیرودLand use changes can significantly affect the hydrology of a forest watershed. Ground cover is important to protect the soil against erosion. Timber harvesting has been changed the canopy cover and forest soil was exposed to the wind and water. Soil compaction and removing the forest floor in the skid trails was reduced the capacity of water absorption in mineral soils and thus reduced water infiltration, increased runoff, which caused to soil erosion. In order to measure the rate of sediments in two slopes and to study the effect of skid trails on the amount of sediments, the plot-level study was carried out in the Gorazbon district in Kheyrud forest in the control area and skid trail after skidding operations in the sample plot. The results showed that the most sediment value was 1.938 g. liter-1 in the skid trail with a 20-40 percent slope in the autumn and the lowest deposition was 0.103 g. liter-1 in the control area with a slope of 20-40 percent in the autumn. Type of Coverage (skid trail and control area), the season and the interactions between the cover and the season statistically have significant effect on the sediment yield, but the slope and the interactions between the slope and cover, as well as the interactions between the slope and season have no statistically significant effect on the sediment yield. Duncan’s test showed that there was a yield statistically significant difference between sediment yeild in different seasons and the autumn had the highest sediment
Keywords: Forest harvesting, skidding, Sediment yield, skid trail, Kheyrud forest -
در این پژوهش، تاثیر بهره برداری و جاده سازی جنگل بر تولید رواناب سطحی و بار رسوب حوزه ذیلکی رود بررسی شد. از مدل SWAT،SWAT-CUP و الگوریتم SUFI-2 در شبیه سازی رواناب و بار رسوب و بهینه سازی پارامترهای این مدل و تعیین حساسیت پارامترهای مدل در حوزه آبخیز ذیلکی رود استفاده شد. مقادیر تابع هدف ضرایب NS و برای مرحله واسنجی رواناب به ترتیب 72/0 و 88/0و برای مرحله اعتبارسنجی آن 83/0 و 89/0 و این ضرایب برای مرحله واسنجی بار رسوب به ترتیب 51/0و 56/0 و برای مرحله اعتبارسنجی آن 66/0و 73/0 به دست آمد. مقادیر تابع هدف در دوره واسنجی و اعتبارسنجی نشان دهنده شبیه سازی مطلوب دبی رواناب و بار رسوب ماهانه حوزه آبخیز رودخانه ذیلکی رود و کارایی مدل SWAT2012 پس از واسنجی پارامترهای آن با استفاده از الگوریتم SUFI-2 بود. براساس نتایج آنالیز حساسیت پارامترهای مدل، پارامترهای چگالی خاک در حالت مرطوب (SOL_BD) و شماره منحنی در شرایط رطوبتی متوسط (CN2) به عنوان حساس ترین پارامترها در تعیین مقدار دبی رواناب خروجی از حوزه و پارامترهای شماره منحنی در شرایط رطوبتی متوسط (CN2) و ضریب زبری مانینگ آبراهه ها و زهکش ها (CH_N2)، حساس ترین پارامترها در تعیین مقدار بار رسوب خروجی از حوزه تشخیص داده شدند. می توان نتیجه گیری کرد که بهره برداری جنگل با کاهش سطح تاج پوشش و با فشرده کردن خاک در مسیرهای چوبکشی، سبب کاهش نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره آب در خاک می شود و سرعت رواناب به رودخانه ها را افزایش می دهد. همچنین جاده سازی جهت جریان رواناب به رودخانه را تغییر می دهد و با افزایش سرعت جریان های سطحی و فرسایش خاک سبب افزایش پیک سیلاب و بار رسوب می شود.کلید واژگان: اعتبارسنجی, آنالیز حساسیت, حوزه آبخیز ذیلکی رود, مدل SWAT, واسنجیIn this research, the impacts of forest operation and road construction on runoff and sediment yield were investigated in Zailakirood Basin. As there was only one hydrometric station and sediment measurement at the outlet of the basin, estimation of runoff and sediment from different parts of the Basin was not possible which limits our understanding of the effective factors. We used Soil and Water Assessment Tools (SWAT2012) and SWAT-CUP and SUFI-2 algorithm to model the monthly runoff and sediment yield at the outlet of the Basin. The values of the objective function, NS, and the coefficient of determination, R2, for runoff were 0.72 and 0.88, respectively, for calibration and 0.83 and 0.89 for validation. For sediment yield, we obtained R2 0.51 and 0.56 for calibration and 0.66 and 0.73 for validation, respectively. Overall, we concluded that the SWAT model performance and capabilities were acceptable for simulating the monthly runoff and sediment yield in the Zailakirood Basin. Based on the results of sensitivity analysis for runoff,SOL_BD and CH_N2 were determined as the most sensitive parameters, whereas CH_N2 and CN2 were identified as the most sensitive parameters for sediment yield. It can be concluded that forest harvesting reduced the forest canopy and compact the soil of the skidding path, decreased the permeability and capacity of soil water storage, and increased the speed of runoff into rivers. Road construction changed the direction of runoffs to the rivers, increasing the speed of surface runoff and soil erosion. Overall, deforestation resulted in increases in the peak flows and sediment yield.Keywords: SWAT model, Calibration, Validation, Sensitivity analysis, Zailakirood Basin
-
در چشم انداز شهری، بسیاری از چالش های محیط زیستی نظیر رواناب ناشی از آب رگبار و ریسک سیلاب، آلودگی شیمیایی و ذرات معلق هوا، خاک و آب شهری، جزیره گرمایی شهری و امواج حرارتی تابستانه تشدید می شوند. رواناب های ناشی از بارش های شدید در بسیاری از مناطق جهان منجر به سیل، فرسایش، رسوب و حمل عناصر می شوند که پوشش گیاهی جنگلی یکی از مهم ترین عوامل تعدیل سیلاب و کنترل فرسایش و رسوب است. دراین پژوهش وضعیت کیفی رواناب در پارک جنگلی چیتگر با هدف تعیین الگوی کیفی رواناب پارک جنگلی و اثر پوشش جنگلی برآن، مورد بررسی قرار گرفت و دبی رواناب، پارامترهای فیزیکی و شیمیایی در طی 3 رویداد رگبار (5 دی و 25 بهمن 95 و 15 اردیبهشت 96) مورد اندازه گیری و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مقادیر میانگین پارامترهای دبی 3/1988 لیتر بر ساعت، کل مواد جامد محلول (TDS) 64/40 میلی گرم در لیتر،کل مواد جامد معلق (TSS) 8/ 2064 میلی گرم در لیتر ، pH 75/7، کلسیم 95/2 میلی گرم در لیتر ،منیزیم 23/2 میلی گرم در لیتر، سدیم 4/584 میلی گرم در لیتر ، پتاسیم 71/5 میلی گرم در لیتر، نیترات 36/1 میلی گرم در لیتر و فسفات 71/ 0 میلی گرم در لیتر بود. همچنین ارزیابی همبستگی بین پارامترها حاکی از وجود همبستگی زیاد بین پارامترها بود که قوی ترین آنها شامل همبستگی بین کلسیم با دبی رواناب (66/0) و کل مواد جامد محلول (69/0)؛ سدیم با pH (71/0) و کل مواد جامد محلول (65/0) بود. بررسی خصوصیات رواناب سه زیر حوضه A (29% پوشش)، B (31% پوشش)و C (24%پوشش) نشان داد که افزایش درصد پوشش موجب کاهش میزان رواناب در بارش های سالانه شد. همچنین در اثر بالاتر بودن پوشش گیاهی در زیرحوضه های A و B، میزان املاح معلق، املاح کل، سدیم، پتاسیم و کلسیم رواناب کمتر بود. اما در مورد یون های نیترات و فسفات احتمالا به دلیل افزایش فعالیت های بیولوژیکی در پوشش های جنگلی بالاتر، میزان آن در زیرحوضه های دارای پوشش 29 و 31 درصد بیشتر از زیرحوضه دارای پوشش 24 درصد بود.کلید واژگان: دبی, رواناب شهری, کیفیت آب, کل مواد جامد محلول, کل مواد جامد معلق, پارک جنگلی چیتگرMany environmental challenges such as stormwater runoff and flood risk, chemical and particulate pollution of urban air, soil and water, the urban heat island, and summer heat waves are exacerbated in urban environments. Runoff from heavy rainfall in many parts of the world lead to erosion, sedimentation and transportation of elements that forest covers is the most important factor in controlling it. In this research, the qualitative and quantitative characteristics of runoff in Chitgar forest park have been investigated. For this purpose, runoff discharge, physicochemical parameters including total suspended solids, total dissolved solids, pH, and chemical parameters including calcium, magnesium, sodium, potassium, nitrate and phosphate were measured and analyzed during three storm events. The results of the present study indicated that the average values of the measured parameters were 1988.3 l / h, 40.64 mg/l, 2064.8 mg/l, 7.75, 2.95 mg/l, 2.23 mg/l, 584.4 mg/l, 5.71 mg/l, 1.36 mg/l, and 0.71 mg / l. Also, the correlation between parameters showed that there was a strong relationship between measured parameters, with the highest correlations between calcium with discharge (0.66) and total dissolved solids (0.69) and sodium with pH (0.7) and total dissolved solids (0.65). Comparison of the results obtained from this study and with those of other studies on water quality status of different rivers indicates that the qualitative pattern of urban runoff and also the relationships among the qualitative parameters of urban runoff are very different from surface runoff of rivers.Keywords: Urban runoff, Water Quality, TDS, TSS, Chitgar forest park
-
ارتعاش شغلی یکی از معضلات مهم شغلی در کار با اره موتوری در محیط جنگلداری قلمداد می شود. این پژوهش با هدف اندازه گیری ارتعاش اره موتوری بر دست و بازو کارگر اره موتورچی در بینه بری درختان انجیلی، صنوبر و توسکا در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود انجام گرفت. در این پژوهش تعداد دو اصله درخت از گونه های توسکا، انجیلی و صنوبر با تراکم چوب متفاوت، در برش عرضی اندازه گیری شد. اندازه گیری ارتعاش با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج 106 SVANTEK به طور همزمان در سه جهت X، Y و Z اره موتوری انجام گرفت. از شاخص های شدت ارتعاش معادل اره موتوری (aeq)، مقدار کل ارتعاش اره موتوری (ahv)، ضریب قابلیت انتقال ارتعاش ((Tr و دوره مواجههء روزانه ( (A8برای ارزیابی ارتعاش اره موتوری استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین مقدار لرزش معادل اره موتوری (aeq) در گونهء انجیلی در هر سه محور ((X,Y,Z بیشتر از گونه های صنوبر و توسکا است و در گونهء انجیلی به طور معنی داری، در جهت X بیشترین و جهت Z کمترین مقدار لرزش وجود دارد (01/0 >P). همچنین در گونه های توسکا و صنوبر مقدار لرزش در جهت X، به طورمعنی داری از محورهای Yو Z بیشتر است (05/0 > P). آزمون دانکن در گونهء انجیلی نشان داد که اختلاف معنی داری بین سه محور وجود دارد و در گونه صنوبر و توسکا اختلاف معنی داری درجهت X و Z وجود دارد و جهت Y اختلاف معنی دار هم با جهتX و هم با جهت Z دارد (05/0 > P). همچنین نتایج نشان داد، مقدار لرزش کل اره-موتوری (ahv)، قابلیت انتقال لرزش ((Tr و دورهء مواجههء روزانه ( (A8در بینه بری گونهء انجیلی بیشتر از گونه های صنوبر و توسکا است.کلید واژگان: ارتعاش دست - بازو, اره موتوری, بیماری های شغلی, بینه بری, اره موتورچیOccupational vibration is considered as one of the most important occupational problems in chainsaw work in a forestry environment. The aim of this study was to measure the hand-arm vibration of the chainsaw operator in the bucking operation of Persian ironwood, popular, and alder logs in the Kheyrud Educational and Research Forest. In this study, bucking operation of two trees of Persian ironwood, popular, and alder species with different wood density was measured in a transverse section. Vibration measurement was carried out using a SVANTEK vibration device at the same time in X, Y and Z directions. The averaged vibrational intensity indices (aeq), total ahv chainsaw vibration, vibration transmission coefficient (Tr and daily exposure period) (A8) was used to assess the vibration of the chainsaw. The results of this study showed that the mean averaged vibration ratio of the averaged jet propulsion (aeq) in all three axes ((X, Y, Z more) Is a species of poplar and alder, and in Persian ironwood species, there is a significant increase in direction X and direction Z is the least amount of vibration (PKeywords: Hand - arm vibration_motor saws_occupational diseases_bucking_chainsaw operator
-
شرایط اقلیمی از دیدگاه برنامه ریزی گردشگری بسیار اهمیت دارد. گردشگران در جستجوی اقلیم مطلوب یا اقلیم آسایش هستند که در آن افراد احساس نارضایتی و عدم آسایش اقلیمی ندارند. مناسب ترین زمان برای تفرج به لحاظ شرایط اقلیمی، زمانی است که شاخص های اقلیمی در حد آسایش و رضایت خاطر انسان باشند. در این پژوهش با توجه به اینکه اطلاعات اقلیمی مقصد گردشگری بسیار اهمیت دارد، به گزینش مکان های مناسب از نظر شرایط اقلیمی در سامان عرفی منج، استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شد. سپس نقشه مطلوبیت تفرجی از منظر اقلیمی در منطقه تهیه شد. در این پژوهش با استفاده از دمای متوسط ماهانه و سنجش سرعت باد، به محاسبه شاخص قدرت خنک کنندگی محیط (شاخص بیکر) پرداخته شد و سنجش سرعت باد در ایستگاه لردگان با توجه به نزدیک ترین ایستگاه به منطقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بیش ترین دما مربوط به ماه های تیر و مرداد و کم ترین دما مربوط به ماه های دی و بهمن می باشد. هم چنین میزان شاخص بیکر از نظر شرایط زیست اقلیمی، در ماه های فروردین، مهر، آبان و آذر، بین10تا 20 اندازه گیری شده است که شرایط مطلوب طبیعی دارد همچنین بیش ترین مطلوبیت در طبقات ارتفاعی 2094- 1894 و 2494- 2294 و 2694- 2494 آمده است که در هر سه طبقه ارتفاعی نه ماه از سال دارای شرایط زیست اقلیمی مطلوب طبیعی در منطقه می باشد. با استناد بر این پژوهش، هشت ماه از سال بیش ترین مطلوبیت تفرجی با مساحت 90/ 3065 هکتار و4/64 درصد از منطقه را در بر گرفته است.کلید واژگان: اقلیم تفرج, دمای متوسط ماهانه, زیست اقلیم, سامان عرفی منجClimatic conditions has an important factor in regarding tourism planning. Tourists are looking for a favorable climates (i.e. comfort climate) where people feel neither dissatisfied of climatic discomfort. The most suitable time to have recreation is when climatic indicators reach the levels of comforts and satisfactions of the human beings. In this current investigations, by considering the climatic information of touring destinations that it’s so important in suitable sitation regarding climatic conditions in Monj customary unit, Chaharmahal and Bakhtiari province. Then a recreational suitability map from a climatic point of view was provided. In this investigation the environmental cooling power index, (i.e. Baker’s index) was calculated by using the average monthly temperature and by measuring wind speed. The measurement of wind speed in Lordegan meteorological station was examined by considering the nearest station to the case study. The results of current investigation indicated that the highest temperatures belong to July and August and January and February have the lowest temperatures. Also, the amount of Baker’s index regarding bioclimatic conditions ranges from 10 to 20 in April, October, November, December, and March and have a suitable natural condition too. Also, the highest suitability is in the elevation ranges consisting of 1894-2094, 2294-2494, and 2494-2694. In all of the three elevation ranges, 9 months of the current year have a natural suitable bioclimatic conditions in the case study. It is based on this investigation, eight months of the current year have the highest recreational suitability comprising 3065.90 hectares and 64.4 percentage of the case study region.Keywords: Baker's index, Monj customary unit, Monthly average temperature, Bio-climate
-
مجله جنگل ایران، سال دهم شماره 3 (پاییز 1397)، صص 267 -278عملیات بهره برداری از جنگل، سبب تغییر برخی ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک و در پی آن تغییر مقدار رواناب و تولید رسوب می شود. بررسی تغییرات رواناب و رسوب در پی تغییر خصوصیات خاک در اثر عملیات بهره برداری جنگل، در بهبود توصیه های مدیریتی و کمی کردن تغییرات رواناب و فرسایش خاک سودمند خواهد بود. این پژوهش برای بررسی شماری از متغیرهای موثر خاک در تولید رواناب و رسوب در اثر بهره برداری جنگل، در جنگل آموزشی پژوهشی خیرود انجام گرفت. بر این اساس، پلات های دو متر مربعی در قالب هشت تکرار در هر چهار منطقه (با روش های مختلف بهره برداری): شاهد (بدون بهره برداری) ، منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی، منطقه بدون پوشش تاجی و مسیرهای چوبکشی ایجاد شده و بارندگی های طبیعی به وقوع پیوسته از آذر 1393 تا آذر 1394، برای تعیین مقدار رواناب و رسوب اندازه گیری شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، درصد رطوبت، درصد ماده آلی، وزن مخصوص ظاهری، pH و EC نیز اندازه گیری شد. نتایج تحقیق بیانگر تاثیر معنی دار تغییر پوشش تاجی و گیاهی در اثر بهره برداری بر مقدار رواناب و رسوب است. برپایه نتایج، درصد رس و وزن مخصوص ظاهری خاک، همبستگی معنی دار مثبت؛ و درصد ماسه، اسیدیته و ماده آلی همبستگی معنی دار منفی با مقدار رواناب دارند. همچنین مشخص شد که متغیرهای درصد رطوبت خاک، درصد ماسه و ماده آلی خاک، ارتباط منفی؛ و درصد رس و وزن مخصوص ظاهری خاک همبستگی معنی دار مثبت با مقدار رسوب دارند. نتایج این تحقیق ضرورت توجه بیشتر به تحقیقات در زمینه برآورد رواناب و رسوب در اراضی جنگلی و مناطق بهره برداری شده را نشان می دهد. از این رو پیشنهاد می شود فعالیت های مدیریتی و بهره برداری متناسب با قابلیت این اراضی و با توجه به پتانسیل بازگشت پذیری کیفیت خاک ازدست رفته، طراحی و اجرا شود.کلید واژگان: بافت خاک, بهره برداری جنگل, تاج پوشش, درصد ماده آلی, وزن مخصوص ظاهری خاکGlobally, soil erosion is one of the most important environmental problems which are threats to soil and water resources. Soil properties are the main parameters that affect the runoff and soil erosion processes. Therefore, this study was conducted to investigate the effects of some soil properties on runoff and sediment yield components in plot scale (2m×1m) with eight replicates in four different treatments (control area, harvested area, without canopy cover and skid trail) in the northern forests of Iran during December 2014 until December 2015. The runoff volume and coefficient and sediment yield were also measured through field data collection and lab analysis by weighting and decantation methods. Some of the soil physical and chemical properties consisted of texture, moister content, organic matter, bulk density, pH, and EC were determined. The results of the study indicate that the effect of vegetation cover changes due to harvesting on runoff volume and sediment yield is significant (P≤0.01). There were positive and significant relationships between clay percent and bulk density and negative and significant relationships between organic matter, sand percent and pH with runoff. Also, there were positive and significant relationships between clay and bulk density negative and significant relationships between organic matters, sand and moister content with sediment yield.Keywords: Bulk density, Canopy cover, Forest harvesting, Organic matter, Soil texture
-
کمی سازی ساختار جنگل با عددی کردن اجزای مختلف آن به درک و فهم بهتر برای مدیریت بوم سازگان جنگل کمک می کند. در این پژوهش از یک شاخص مکانی غیرآشکار به نام شاخص جینی (Gini index) با هدف تجزیه و تحلیل ساختار توده و تعیین پارامترهای لازم برای همگنی و یا ناهمگنی ساختار توده استفاده شد. این مطالعه در پارسل های 305، 306، 309، 310 و 311 بخش گرازبن جنگل خیرود با استفاده از داده های به دست آمده از اجرای یک دوره آماربرداری صددرصد انجام شد. با استفاده از پارامترهای تعداد درختان، تعداد در طبقه قطری، فراوانی نسبی تجمعی درختان و فراوانی رویه زمینی آن ها، شاخص جینی برای هریک از پارسل ها محاسبه و منحنی لورنز آن ها ترسیم شد. نتایج نشان داد که شاخص جینی برای پارسل های 305، 306، 309، 310 و 311 به ترتیب 5/39، 66، 44، 82 و 74 درصد بود. همچنین، ساختار قطری پارسل های 305 و 309 نزدیک به همگن، پارسل های 310 و 311 نزدیک به ناهمگن و پارسل 306 نزدیک به حالت بینابینی داشتند. بنابراین، در منطقه مورد مطالعه می توان از این یافته ها در موضوعات مدیریتی جنگل مانند مدل سازی نزدیک به واقعیت توده های طبیعی و چگونگی تنوع ساختاری آن ها به خوبی استفاده کرد.کلید واژگان: ساختار جنگل, شاخص جینی, کمی سازی, منحنی لورنزQuantification of forest structure and its various components helps to better understand the forest ecosystem and supports its improved management. Here, the Gini index were used as a spatial distribution index for evaluating the structural diversity. The main objective was to analyse the stand structure and determine the necessary factors for the structural heterogeneity and homogeneity. This study was conducted in compartments 305, 306, 309, 310 and 311 in Gorazbon district, Kheyrud forest by means of a full calipering method. Then Gini index was calculated and finally the Lorenz curve was derived by using frequencies of stems, diameter class, as well as cumulative relative frequencies of trees and their basal area. The results showed Gini index values of 39.5%, 66%, 44%, 82% and 74% for compartments 305, 306, 309, 310 and 311, respectively. In addiiton, the diameter structure for 305 and 309 compartments was shown to be close to homogeneity, whereas it was close to medium for compartment 306 and close to heterogeneity for compartments 310 and 311. Finally the use of Gini index and Lorenz curve was concluded to he helpful in reclecting the near-real structural diversity in natural beech stands.Keywords: Forest structure, Gini index, Lorenz curve, quantification
-
بهره برداری از جنگل با تاثیر بر فرایند چرخه مواد مغذی، بر کیفیت آب تاثیر می گذارد و سبب می شود که مواد مغذی محلول در گیاه شسته شود و از طریق خاک به جریان های رودخانه ای برسد. نوع و شیوه عملیات بهره برداری، عاملی مهم در مقدار مواد مغذی خارج شده از منطقه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تغییر پوشش گیاهی در پی بهره برداری از جنگل بر پارامترهای کیفیت رواناب، در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود است. برای این تحقیق، در مقیاس پلات های دو متر مربعی و در قالب چهار تکرار مبتنی بر بارندگی های طبیعی از آذر 1393 تا آذر 1394 (در طی یک سال) نمونه های آب جمع آوری و پارامترهای هدایت الکتریکی، غلظت املاح محلول در آب، اسیدیته و مقدار کاتیون ها و آنیون ها آزمایش شد. نتایج نشان داد که به جز اسیدیته، بین تمام پارامترهای کیفیت رواناب ذکرشده و چهار منطقه (شاهد، منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی، منطقه بدون پوشش تاجی و مسیر چوبکشی) بررسی شده در دو کلاسه شیب (0 تا 20 درصد و 20 تا 40 درصد)، اختلاف معنی داری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین ضرایب همبستگی اسپیرمن بین کاتیون ها و آنیون ها نشان داد که همبستگی مثبت در سطح 01/0 درصد بین کلسیم و منیزیم و همبستگی مثبت در سطح 05/0 درصد بین سدیم و پتاسیم، در بین چهار منطقه بررسی شده وجود دارد. با کاهش پوشش تاجی و گیاهی در اثر بهره برداری، مقدار پارامترهای هدایت الکتریکی، غلظت املاح محلول در آب و مقدار کاتیون ها و آنیون ها افزایش می یابد؛ بنابراین بهره برداری از جنگل با افزایش کاتیون ها و آنیون های رواناب تولیدشده، سبب کاهش کیفیت رواناب می شود.کلید واژگان: بهره برداری از جنگل, پارامترهای کیفیت رواناب, پوشش تاجی, جنگل خیرودForest harvesting by cutting off the nutrient cycling processes affects the water quality causes the soluble nutrients in the plant to be washed out and flowing through the soil to the river. The type and method of harvesting are important factors in the amount of nutrients get out from the area. The present study aims at investigating the effect of forest harvesting on runoff quality components in plot scale (2m*1m) with four replicates in tow slope scale (0-20%, 20-40%) in the northern forests of Iran during December 2014, December 2015. The rain depth was measured by using a rain gauge installed in the study area. Statistical analysis was conducted to evaluate the effect of forest harvesting on water quality. Samples were analyzed for EC, TDS, pH, anions (Chlorine, sulfate, bicarbonate) and cations (Calcium, magnesium, sodium, and potassium). Kruskal- Wallis Test at 0.01 significance levels was used. The results of the study showed that there was significant effects of forest cover and slope (PKeywords: canopy covers, forest harvesting, Kheyrud Forest, Water Quality
-
امروزه اهمیت استفاده از مسیر های چوبکشی متناسب با روش های بهره برداری و شیوه جنگل شناسی در واحد های جنگلداری شمال کشور، ضرورت ارزیابی دقیق و همه جانبه این مسیر ها را ایجاب می کند. همچنین تردد ماشین آلات در مسیر های چوب کشی تاثیر زیادی روی خصوصیات فیزیکی خاک دارد، تا حدی که با گذشت چندین سال، خصوصیات فیزیکی خاک در مسیر های چوبکشی نمی تواند ترمیم شود. هدف از انجام این پژوهش اندازه گیری نرخ رواناب در دو طبقه شیب 20%-0 و 40% -20% مسیر های چوبکشی است. به این منظور در منطقه بهره برداری شده در مسیر چوبکشی و منطقه شاهد در بخش گرازبن جنگل خیرود اقدام به نمونه برداری از رواناب تولیدی شد. در این تحقیق از بارش های طبیعی منطقه به دلیل ایجاد تکرارهای بیشتر و به دست آوردن اطلاعات استفاده شد. با توجه به نرمال بودن رواناب تولیدی به وسیله آزمون های پارامتری مقایسه میانگین بین آن ها صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که مسیر های چوبکشی و کاهش پوشش گیاهی عامل اصلی افزایش رواناب در جنگل های طبیعی هستند و نوع پوشش، تغییر فصل و اثرات متقابل آن ها بر میزان رواناب تاثیر معنی دار دارند. به عبارت دیگر، مقدار بارش و تغییر فصل بر میزان رواناب تولیدی نقش دارند، همچنین در تحقیق حاضر شیب و اثرات متقابل آن ها اثر معنی داری بر مقدار رواناب تولیدی نداشته است.کلید واژگان: اثرات محیط زیستی, بهره برداری جنگل, چوبکشی, مسیر چوبکشی, روانابNowadays, the importance skid trails and in accordance with forest harvesting and silvicultural methods in the forestry sectors in the Hyrcanian forest, northern Iran, the necessity of the accurate and comprehensive assessment of these trails must be postulated. Forest machinery traffic on skid trails also has a large influence on the soil physical properties, so that, these properties cannot be restored after several years in skid trails. The aim of this study was to measure the runoff rate in two slopes classes of 0- 20 and 20-40 percent in the skid trails. For this purpose, the runoff was measured in the plot level in two area on the skid trails and control area in Gorazbon district in the Kheyrud Forest. In this study, due to more reps and get more useful data, the natural rainfall were used. According to the normality of runoff data, the compare mean was used between them by parametric tests. The results showed that skid trails and forest cover change in natural forests were the main cause of the increase in runoff, and also the type of coverage, change of seasons and the interactions between them had a significant effect on the runoff yield. In other words, the amount of rainfall and the change of seasons were the important factors affecting the runoff results. But, the trail slope and their interactions had no significant effect on the runoff.Keywords: Environmental impact, forest harvesting, logging, skid trails, runoff
-
امروزه با توجه به اعمال شیوه جنگل شناسی نزدیک به طبیعت برای مدیریت جنگل های هیرکانی و پراکندگی برداشت در این شیوه، کاهش صدمات به توده باقی مانده اهمیت زیادی پیدا کرده است. هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه بلندمدت مقاومت گونه ها و قطرهای مختلف درختان در مقابل زخم های ایجاد شده با اندازه ، شدت و محل های متفاوت و چگونگی تغییرات در محل زخم (التیام و بسته شدن زخم) بود. این پژوهش در بخش پاتم و نم خانه جنگل خیرود با اندازه گیری صدمه به درختان باقیمانده در فاصله پنج متر از دو طرف محور مرکز مسیرهای چوبکشی به صورت پیمایش زمینی و آماربرداری صددرصد از درختان صدمه دیده انجام شد. نتایج نشان داد که بین نوع گونه و مقدار التیام اختلاف معنیداری وجود داشت و راش مقاوم ترین گونه در مقابل صدمه مکانیکی بود. با افزایش قطر و با افزایش اندازه زخم (مساحت اولیه زخم)، نسبت التیام به طور معنی داری کاهش می یافت. با افزایش ارتفاع محل زخم، درصد التیام زخم تغییر معنی داری نداشت و با افزایش شدت زخم، درصد التیام به طور معنی داری کاهش می یافت. همچنین، سن زخم اثر معنی داری بر نسبت التیام زخم و موقعیت درختان در مسیر چوبکشی تاثیر معنی داری بر مقدار صدمات به درختان باقی مانده داشت. با توجه به این نکته که بیشتر زخم ها در ارتفاع تا یک متری درخت ایجاد می شوند و این قسمت از درخت با ارزش ترین قسمت چوب است، بنابراین تلاش برای کاهش آثار صدمات به توده باقی مانده هنگام عملیات چوب کشی زمینی ضروری است.کلید واژگان: اندازه زخم, بهره برداری جنگل, پاتم, سن زخم, مسیر چوبکشی, نم خانهNow a day, due to applying the close to nature forestry method to manage the Hyrcanian forests and harvest distribution in this method, reducing damage to the residual stand gains more important. The aim of this study was to determine and compare the resistance of the various diameters of tree species against scars or created during logging operation considering to the size, intensity and different locations as well as to study the change in the wound (healing and wound closure) in the species over time. The research was carried out in the Patom and Namkhaneh district in the Kheyrud Forest. The results showed that there were significant differences among scar healing in the tree species. By increasing the diameter of the trees, the healing rate was significantly reduced, while by increasing the size of the wound (the primary area of the wound), scar healing rate was significantly decreased. Also, by increasing the scar height along the bole, the rate of wound healing has been changed significantly. By the increasing severity of the wound, healing rate was significantly reduced. The results showed that scar age has significant effect on the healing rate, but traffic intensity hasnt significant effect on wound healing rate. Tree position along the skid trail has positive effects on the amount of residual damage trees. Due to the fact that wounds are made in one meter height of the trunk, which is the most valuable part of the tree, trying to control the damage of trees is essential in the ground skidding operations.Keywords: Forest harvesting, Kheyrud forest, scar age, scar size, skid trail
-
در نظام جنگل شناسی همگام با طبیعت دانستن مقدار موجودی جنگل جزء موارد ضروری برای اداره، بهره برداری بهینه و پایدار از جنگل و تولیدات آن است. در این پژوهش که در پارسل های 305، 306 و 309 بخش گرازبن به وسعت 88 هکتار انجام شد، با استفاده از آماربرداری صد درصد رویش حجمی به روش مستقیم اندازه گیری و محاسبه شد. موجودی سالانه 6/431، 6/457 و 7/455 سیلو در هکتار به ترتیب برای پارسل های 305، 306 و 309 محاسبه شد. نتیجه محاسبه رویش در هکتار نشان داد که مقدار رویش جاری سالیانه در پارسل های 305، 306 و 309 به ترتیب 3/3، 6/4 و 8/3 سیلو در هکتار است. همچنین درصد نرخ رویش حجمی سالیانه نسبت به اول دوره (سال 1383) در پارسل 305 برای درختان کم قطر، میان قطر و قطور 54/2، 03/2 و 96/0، در پارسل 306 برای درختان کم قطر، میان قطر و قطور 58/2، 1/3 و 55/1 و در پارسل 309 به ترتیب برای درختان کم قطر، میان قطر و قطور 08/7 درصد، 3 درصد و 1 درصد است. اوج مقدار رویش در طبقات قطری 35 یا 40 سانتی متر اتفاق افتاده و از طبقات قطری 75 سانتی متر مقدار رویش به تدریج کاهش می یابد.
کلید واژگان: آماربرداری صد درصد, درصد رویش, رویش حجمی, شیوه تک گزینی, نرخ رویشIn close to nature silviculture system knowing the amount of forest stocking is critical issue to management, optimal and sustainable utilization of forest and its production. This research was done in compartments of 305, 306, and 309 with total area of 88 ha. Volume increment calculated using direct method by full calipering inventory. Current stocking volumes (2014) were acquired 431.6, 457.6, 455.7 m3ha-1 for 305, 306 and 309, respectively. The volume growth results showed that the gross annual volume increments were 3.3, 4.6, and 3.8 m3ha-1 for 305, 306 and 309, respectively. Furthermore, the percentage of the annual volume growth rate compared to beginning of period (2004) for small, intermediate and large diameter trees were 2.54, 2.03 and 0.96 in compartment 305 respectively. Moreover, the percentage of the annual volume growth rate compared to beginning of period (2004) for small, intermediate and large diameter trees were 2.58, 3.1 and 1.55 in compartment 306, respectively. The percentage of the annual volume growth rate compared to beginning of period (2004) for small, intermediate and large diameter trees were 7.08, 3 and 1 in compartment 309 respectively. The maximum amount of volume growth was occurred in 35 and 40 cm diameter classes while the growth rate was gradually reduced diameter classes greater than 75 cm.
Keywords: Full calipering sampling, Gross increment, Net increment, Single selection system, Volume growth
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.